پیشنویس:حافظ
حافظ؛ بزرگترین شاعر غزلسرای ایرانی.
حافظ یا حافظ شیرازی، تخلص شاعرانهٔ خواجه شمسالدین محمد شیرازی است که به لسانالغیب، ترجُمانالاسرار، لسانالعرفا و ناظمالاولیا[۱] نیز معروف است. او، از مشهورترین شاعران فارسیزبان قرن هشتم هجری است.[۲]
واژهشناسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ، در لغت بهمعنای حفظکننده، نگهبان و همچنین ویژگی کسی است که تمام یا بخشی از قرآن را حفظ کرده است.[۳]
زندگینامه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]کمالالدین یا بهاءالدین محمد، پدر حافظ بود که برخی منابع او را از اهالی کوپای اصفهان و برخی دیگر، او را از تویسرکان میدانند که به شیراز رهسپار شده و از راه تجارت، امرار معاش میکرده است.[۴]
شمسالدین، سومین پسر خانواده بود که در شیراز متولد شد. او، در کودکی پدر خود را از دست داد و مادر، سرپرستی شمسالدین را به یکی از اهالی محل سپرد.[۵] شمسالدین پس از مدتی، مربی خود را ترک کرد[۶] و در یک نانوایی، مشغول بهکار شد. او، اوقات فراغت خود را در مکتبی که در نزدیکی نانوایی بود، میگذراند. در مکتبخانه، شمسالدین، تعداد بسیاری از سورههای قرآن را حفظ و همچنین گلستان سعدی را بارها دوره کرد. او در همان کودکی، به سرودن شعر روی آورد. در سن ۹ سالگی نیز قرآن را حفظ کرد و بههمین دلیل، از همان زمان ملقب به حافظ شد.[۷] حافظ، به کسب علم بسیار علاقهمند بود و برای آن، تلاش بسیاری کرد.[۸]
حافظ، در راستای یادگیری علم، از محضر ادیبان و عالمانی همچون قوامالدین عبدالله شیرازی (ابنالفقیه نجم)، علامه میر سیدشریف جرجانی و قاضی عضدالدین عبدالرحمن ایجی بهره گرفت[۹] و برخی از کتب مشهور در علوم شرعی را نزد آنها، دوره کرد.[۱۰] او، هرچند با رفتارها و منش صوفیان موافق نبود، اما، برخی از افکار و تعالیم آنها را دوست داشت.[۱۱]
برخی از منابع اعلام کردهاند که حافظ، در ۱۷ سالگی با دختری بهنام «دُردانه» ازدواج میکند و ثمرهٔ ازدواج آنها، دو فرزند بوده که هردوی آنها، در کودکی میمیرند. حافظ، در پی این غم بزرگ، به یزد میرود، اما در آنجا با بیمهری حاکم شهر روبهرو شده و به شیراز برمیگردد.[۱۲] او، پس از مدتی عاشق دختری بهنام «شاخ نبات» میشود و با او ازدواج میکند.[۱۳]
شعر حافظ
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ، بر زبان و ادبیات عرب، همانند زبان فارسی تسلطی ویژه داشت و این را میتوان از اشعار او، موسیقی کلام و معنا و محتوای غزلهای حافظ، به آسانی درک کرد.[۱۴] متخصصان بر این باورند که حافظ در سُرایش شعرهای خود متأثر از بزرگانی همچون فردوسی، نظامی، سعدی، خاجوی کرمانی و کمال خجندی در میان فارسیزبانان[۱۵] و متنبی، ابوفراس و ابوالعلاء معرّی در میان شاعران عرب بوده است.[۱۶] برخی از اشعار حافظ نیز پاسخی است به ابیاتی از مولوی، سعدی، همام، اوحدی، خواجو و شاعرانی دیگر.[۱۷]
حافظ، در اشعار خود، چند نفر را مدح کرده یا به معاشرت و درک حضور آنها اشاره کرده است. او، با بزرگان و محتشمان بسیاری همنشینی داشت و ملاقات او با امیرتیمور، در روزهای پایانی عمر حافظ، یکی از رویدادهای زندگی او است که در اشعار خود به آن اشاره کرده است.[۱۸] شعر حافظ، بهدلیل ابتکارات و ابداعات بینظیر، همواره مورد تحسین دیگران بوده است. صنایع مختلف شعری، در شعر حافظ، بهمنظور ایجاد تسلسل مفاهیم و تداعی معانی مورد استفاده بودهاند.[۱۹] حفظ اعتدال و موزون بودن معانی اشعار، الفاظ، تعبیرات و صنایع ادبی، زیبایی شعر حافظ را دوچندان کرده است.[۲۰] موسیقی، در شعر حافظ، جریان دارد. این جریان موسیقی، علاوهب ر انتخاب و ترکیب واژهها، در ایجاد معانی، خیالات و عواطف شاعرانه نیز مورد استفاده بوده است.[۲۱]
حافظ، در ادبیات فارسی، به شاعر غزلسُرا معروف است.[۲۲] دیوان کلیات او، شامل پنج قصیده، غزلیات، مثنوی کوتاه (مشهور به آهوی وحشی)، ساقینامه، مقطعات و رباعیات است.[۲۳]
شعر حافظ، در میان مردم جهان، مشهور بوده و فارسیزبانان، قرنهای بسیاری است که به دیوان حافظ فال زده و او را «کاشف هر راز» میدانند. شرح و ترجمههای بسیاری بر غزلهای این شاعر توانمند ایرانی، در طول تاریخ، صورت گرفته است.[۲۴]
درگذشت
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ، در ۷۹۲ق، درگذشت. آرامگاه او، در یکی از باغهای شیراز بهنام حافظیه قرار دارد. مقبرهٔ ساخته شده برای حافظ، بهدستور ابوالقاسم بابر، پادشاه تیموری هند، بوده است. پس از مدتی، بازسازی این آرامگاه بهدستور کریمخان زند، پادشاه سلسلهٔ زندیه صورت گرفت.[۲۵]
روز حافظ
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در تقویم رسمی ایرانیان، ۲۰ مهر را بهنام حافظ نامگذاری کردهاند. در این روز، همایشی به مناسبت گرامیداشت حافظ در شهر شیراز برگزار میشود که نتیجهٔ آن را در دفتری بهنام «دفتر حافظپژوهی» چاپ و منتشر میکنند.[۲۶]
حافظ در فرهنگ ایرانیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ، از محبوبترین شاعران فارسیزبان در میان مردم ایران است که از نشانههای این محبوبیت میتوان به حضور دیوان حافظ در بیشتر خانههای ایرانیان اشاره کرد. محققان بر این باورند که پس از ورود صنعت چاپ در مشرق زمین، هیچ کتابی به اندازهٔ دیوان حافظ چاپ و انتشار نیافته است.[۲۷] بسیاری از ابیات سروده شده توسط حافظ، در ذهن و زبان مردم ایران جاری است مانند «غبار غم برود حال خوش شود حافظ»،[۲۸] «مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید»[۲۹] و «گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآید».[۳۰]
و برخی از این ابیات به ضربالمثلهایی رایج تبدیل شدهاند، مانند:[۳۱]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر
الگو:ب
الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیق
حافظ در ادبیات فارسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حافظ، از بزرگترین شعرای تاریخ ادبیات فارسی دانسته شده که اثرگذاری بسیاری بر شاعران فارسیزبان پس از خود داشته است. در سدههای ۱۸ و ۱۹م، اشعار حافظ، به زبانهای اروپایی ترجمه شده و در محافل ادبی غربی نیز راه یافت. آثاری از این امر را میتوان در اشعار شاعر مشهور آمریکایی رالف والدو امرسون که از دلباختگان شعر حافظ بود، مشاهده کرد. دیوان حافظ، بیش از چهارصد مرتبه در ایران و کشورهای دیگر ترجمه و انتشار یافته است.[۳۲]
پژوهشگران معتقدند که شعر حافظ، علاوهبر تأثیرگذاری بر شعر و قلم سایر فارسیسُرایان، بر علاقهمندی مردم دنیا به یادگیری زبان فارسی نیز بسیار تأثیرگذار بوده است. در حقیقت، حافظ، بهانهای برای یادگیری زبان فارسی در روزگار پس از خود بوده است.[۳۳]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ سجادی، «حافظ»، دایرةالمعارف اسلامی، 1390ش، ج19، ص586.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه حافظ شیرازی، سایت واژهیاب.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه حافظ، سایت واژهیاب.
- ↑ معین، حافظ شیرین سخن، 1375ش، ص107-108.
- ↑ نامنی، فرهنگِ نابِ حافظ، چ1، 1378ش، ص17.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، چ2، 1355ش، ج3، ب2، ص1068.
- ↑ نامنی، فرهنگِ نابِ حافظ، چ1، 1378ش، ص21.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، 1355ش، ج3، ب2، ص1066.
- ↑ انجوی شیرازی، دیوان خواجه حافظ شیرازی، 1346ش، ص83.
- ↑ براون، تاریخ ادبی ایران (3)، از سعدی تا جامی، 1327ش، ص299.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حلّه، 1376ش، ص278.
- ↑ نامنی، فرهنگِ نابِ حافظ، چ1، 1378ش، ص22-29.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، چ2، 1355ش، ج3، ب2، ص1071.
- ↑ معین، حافظ شیرین سخن، 1375ش، ص127-129.
- ↑ خطیب رهبر، دیوان غزلیات حافظ شیرازی، 1363ش، ص29-30.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حلّه، 1376ش، ص279.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، چ2، 1355ش، ج3، ب2، ص1072-1073.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حلّه، 1376ش، ص279.
- ↑ اسلامی ندوشن، تأملی در حافظ، 1382ش، ص40.
- ↑ غنی، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، 1340ش، ص144.
- ↑ نوری، یک قصه بیش نیست، 1368ش، ص16.
- ↑ زرینکوب، با کاروان حلّه، 1376ش، ص280.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، چ2، 1355ش، ج3، ب2، ص1081-1082.
- ↑ پورنامداریان، گمشدة لب دریا، 1382ش، ص7.
- ↑ خطیب رهبر، دیوان غزلیات حافظ شیرازی، 1363ش، ص30.
- ↑ نیازکار، «یادروز حافظ» دانشنامه حافظ، 1397ش، ج4، ص2627-2625.
- ↑ ریاحی، گلگشت در شعر و اندیشة حافظ، 1368ش، ص12.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شمارۀ 247، سایت گنجور.
- ↑ حافظ، اشعار منتسب، شمارۀ 11، سایت گنجور.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شمارۀ 231، سایت گنجور.
- ↑ حافظ، غزلیات، غزل شمارۀ 179، سایت گنجور.
- ↑ «تأثیر حافظ بر ادبیات و فلسفه غرب»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «حافظ بهانهای برای آموزش فارسی، در طول زمانها بوده است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- اسلامی ندوشن، محمدعلی، تأملی در حافظ، تهران، یزدان، چ۱، ۱۳۸۲ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، دیوان خواجه حافظ شیرازی، تهران، علمی، چ۲، ۱۳۴۶ش.
- براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران (۳)، از سعدی تا جامی، ترجمة علیاصغر حکمت، تهران، بینا، ۱۳۲۷ش.
- پورنامداریان، تقی، گمشدة لب دریا، تهران، سخن، چ۱، ۱۳۸۲ش.
- «تأثیر حافظ بر ادبیات و فلسفه غرب»، خبرگزاری برنا، تاریخ بازدید: ۱۰ تیر ۱۴۰۱ش.
- «حافظ بهانهای برای آموزش فارسی، در طول زمانها بوده است»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۰ تیر ۱۴۰۱ش.
- حافظ، غزلیات، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۱۰ تیر ۱۴۰۱ش.
- خطیب رهبر، خلیل، دیوان غزلیات حافظ شیرازی، تهران، صفی علیشاه، چ۱، ۱۳۶۳ش.
- ریاحی، محمدامین، گلگشت در شعر و اندیشة حافظ، تهران، علمی، چ۱، ۱۳۶۸ش.
- زرینکوب، عبدالحسین، با کاروان حلّه، تهران، علمی، چ۱۰، ۱۳۷۶ش.
- سجادی، صادق، «حافظ»، دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۹۰ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۹ تیر ۱۴۰۱ش.
- صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ابنسینا، چ۲، ۱۳۵۵ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۹ تیر ۱۴۰۱ش.
- غنی، قاسم، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، تهران، زوّار، چ۲، ۱۳۴۰ش.
- معین، محمد، حافظ شیرین سخن، بهتحقیق مهدخت معین، تهران، صدای معاصر، چ۳، ۱۳۷۵ش.
- نامنی، محمود و پرویز روشن، عطاءالله، فرهنگِ نابِ حافظ، تهران، ناژین ـ ایدون، چ۱، ۱۳۷۸ش.
- نوری، حسن، یک قصه بیش نیست، تهران، علمی، چ۱، ۱۳۶۸ش.
- نیازکار، فرح، «یادروز حافظ» دانشنامه حافظ، تهران، نخستان پارسی، ۱۳۹۷ش.