<big>'''خمیر'''</big>؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
<big>'''خمیر'''</big>؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
خط ۱۱:
خط ۱۲:
مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۳.</ref>
مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۳.</ref>
==خمیر در فرهنگ ایرانیان==
==خمیر در فرهنگ ایرانیان==
[[پرونده:5789.jpg|جایگزین=نان عباسی - آرام بیدگل|بندانگشتی|درست کردن نان عباسی در آرام بیدگل]]
=== تقدس خمیر و آیین برکتبخشی در سال نو (تهران) ===
===تقدس خمیر و آیین برکتبخشی در سال نو (تهران)===
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و برکت باشد، در ساعتهای اولیهی سال نو، خمیر درست میکردند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱-۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۰۹.</ref> برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱-۱۳۸۳ش، ج۴، ص۵۳۹.</ref>
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و برکت باشد، در ساعتهای اولیهی سال نو، خمیر درست میکردند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱-۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۰۹.</ref> برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱-۱۳۸۳ش، ج۴، ص۵۳۹.</ref>
=== کاربردهای حفاظتی: دفع چشمزخم و گزند حیوانات ===
===کاربردهای حفاظتی: دفع چشمزخم و گزند حیوانات===
# در آبادی جندق: در آبادی جندق، جهت دفع چشمزخم، زنی از ۷ خانه که دختری بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود.<ref>حکمت یغمایی، جندق روستایی کهن بر کران کویر، ۱۳۵۳ش، ص۱۲۴.</ref>
#[[پرونده:548.jpg|جایگزین=پخت نان - عشایر|بندانگشتی|پخت نان در عشایر]]در آبادی جندق: در آبادی جندق، جهت دفع چشمزخم، زنی از ۷ خانه که دختری بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود.<ref>حکمت یغمایی، جندق روستایی کهن بر کران کویر، ۱۳۵۳ش، ص۱۲۴.</ref>
# در مازندران: مردم مازندران، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند.<ref>مهجوریان نماری، باورها و بازیهای مردم مازندران، ۱۳۸۴ش، ص۳۳.</ref>
#در مازندران: مردم مازندران، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند.<ref>مهجوریان نماری، باورها و بازیهای مردم مازندران، ۱۳۸۴ش، ص۳۳.</ref>
# در خوانسار: مردم خوانسار، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند.<ref>نیازی، مردمشناسی خوانسار، ۱۳۸۹ش، ص۶۰.</ref>
#در خوانسار: مردم خوانسار، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند.<ref>نیازی، مردمشناسی خوانسار، ۱۳۸۹ش، ص۶۰.</ref>
=== خمیر در آیینهای عروسی (فراهان) ===
===خمیر در آیینهای عروسی (فراهان)===
در فراهان، یکی از مراسمهای عروسی «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانة او و فامیلهای عروس در خانة عروس جمع شده و جشن میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.<ref>مرادی غیاثآبادی، فراهاننامه، ۱۳۹۰ش، ص۲۶.</ref>
در فراهان، یکی از مراسمهای عروسی «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانة او و فامیلهای عروس در خانة عروس جمع شده و جشن میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.<ref>مرادی غیاثآبادی، فراهاننامه، ۱۳۹۰ش، ص۲۶.</ref>
نسخهٔ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۱۴
خمیر خانگی نان سنگک
خمیر؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
به ترکیب آرد و آب که ترش شده باشد، خمیر میگویند و آن را جهت تهیه نان و شیرینی استفاده میکنند.[۱] همچنین به هر چیزی که با آب ترکیب شده و غلیظ شود مانند گِل نیز خمیر میگویند.[۲] خمیر، واژهای عربی است. این واژه در غالب نقاط ایران به همین شکل، تلفظ میشود؛ اما لکها و اهالی ابیانه به آن حمیر، یهودیان اصفهان به آن ایمیر و لارستانیها از واژه شیشته استفاده میکنند.[۳]
استفاده از خمیر در نان
خمیر، بیشتر جهت تهیه نان استفاده میشود. خمیر نان سنگک از آرد، آب، نمک و ماده ترشکننده تشکیل شده است. ماده ترشکننده، تاثیر زیادی در مطلوب شدن نان دارد.[۴] در بسیاری از نانواییها، خمیر امروز را نگه میدارند تا ترش شود و فردا در خمیر بعدی استفاده میکنند. مردم شیراز و کازرون به این خمیر، خمیرمایه میگویند.[۵] مردم تهران و کرمان به آن خمیرترش میگویند.[۶] در نانوایی، فردی با نام خمیرساز حضور دارد که آردهای گوناگون را بهنحوی با یکدیگر مخلوط میکند که در اصطلاح، «ری» آن کاهش نیافته و رنگ و طعم نان مطبوع شود.[۷]
خمیر در طب مردمی
در قدیم، مردم باور داشتند که اگر خمیری را به اندامهای فرد بیمار زده و به سگ بدهند؛ اگر سگ آن را خورد یعنی بیمار خوب میشود و اگر نخورد، یعنی بیمار میمیرد.[۸]
در داراب فارس، جهت درمان بیماریهای عفونی، خمیر شور را روی عفونت قرار میدهند. اهالی جزیره کیش، جهت درمان محلی که سگ گاز گرفته، ابتدا زخم را خوب شسته و سپس خمیر آرد گندم روی آن میگذارند.[۹]
مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.[۱۰]
خمیر در فرهنگ ایرانیان
درست کردن نان عباسی در آرام بیدگل
تقدس خمیر و آیین برکتبخشی در سال نو (تهران)
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و برکت باشد، در ساعتهای اولیهی سال نو، خمیر درست میکردند.[۱۱] برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند.[۱۲]
کاربردهای حفاظتی: دفع چشمزخم و گزند حیوانات
پخت نان در عشایردر آبادی جندق: در آبادی جندق، جهت دفع چشمزخم، زنی از ۷ خانه که دختری بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود.[۱۳]
در مازندران: مردم مازندران، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند.[۱۴]
در خوانسار: مردم خوانسار، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند.[۱۵]
خمیر در آیینهای عروسی (فراهان)
در فراهان، یکی از مراسمهای عروسی «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانة او و فامیلهای عروس در خانة عروس جمع شده و جشن میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.[۱۶]
خمیر در ادبیات عامه
مردم سیرجان، زمانیکه میان دو نفر نزدیک به یکدیگر، نزاعی رخ دهد میگویند: مایه خمیر که در خانه گم شود یا کار مادر است یا دختر.[۱۷] مردم بختیاری، بر این باورند که در موقع خمیرگیری اگر مقداری از آن بپرد مهمان به خانه میآید و میگویند: خمیر من پرید، شوهر تو آمد.[۱۸] زرقانیها به جوان بیتجربه خمیر ورز نخورده میگویند.[۱۹]