پرش به محتوا

پیش‌نویس:یفتلی‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
project>روح الله حمیدی
بدون خلاصۀ ویرایش
project>روح الله حمیدی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
هپتر یا هپتل که جمع آن هپتران یا هپتلان بوده و در سکه‌های به‌جامانده از دوران یفتلیان نقش بسته به‌معنای یفتل و یفتالیان و هپترخدای در زبان سریانی یعنی پادشاه یفتلی است.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، مجلۀ آریانا، 1326ش، ص7. </ref>  قبایل یفتلی نیز مثل کوشانیان هرکدام بر سرزمینی حکمرانی می‌کردند تا این‌که قبیله‌ای به‌نام «اپتل» سایر قبایل را مطیع ساخته و رئیس آن قبیله ملقب به «ایتالیتو» یا «افتالینوس» خود را پادشاه خوانده و سلسلۀ یفتلیان را بنیان نهاد.<ref>  کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص451.</ref>  
هپتر یا هپتل که جمع آن هپتران یا هپتلان بوده و در سکه‌های به‌جامانده از دوران یفتلیان نقش بسته به‌معنای یفتل و یفتالیان و هپترخدای در زبان سریانی یعنی پادشاه یفتلی است.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، مجلۀ آریانا، 1326ش، ص7. </ref>  قبایل یفتلی نیز مثل کوشانیان هرکدام بر سرزمینی حکمرانی می‌کردند تا این‌که قبیله‌ای به‌نام «اپتل» سایر قبایل را مطیع ساخته و رئیس آن قبیله ملقب به «ایتالیتو» یا «افتالینوس» خود را پادشاه خوانده و سلسلۀ یفتلیان را بنیان نهاد.<ref>  کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص451.</ref>  
==تاریخچه==
==تاریخچه==
یفتلیان یا یوئه-چی‌های کوچک مدت‌ها در کوه‌های تبت به‌سر بردند تا این‌که حدود سال 385م به باختر رسیده و سپس در اطراف هندوکش پراکنده شدند.<ref>  کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص25.</ref>  این قوم ابتدا در حوزۀ تاریم، محل تجمع یوچی‌ها سکونت داشتند که به‌دلیل هجوم قبایل ترک، در بین سیحون و جیحون سکنی گزیدند و بعدا از آمودریا گذشته و وارد سرزمین‌های تخارستان، بلخ و جنوب هندوکش شدند. با ورود یفتلی‌ها به حوزۀ باختر، جنگ بین آنان و کوشانیان که حاکمان منطقه بودند آغاز شد. این جنگ سال‌ها به‌طول انجامید تا بالاخره در سال 425م موفق به تسخیر تمام باختر شده و دولت جدید در تخارستان تشکیل دادند.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص24.</ref>  یکی از طوایف یفتلی‌ها، زاولی بود که در غزنین ساکن شده و این دیار به‌نام آنها یعنی زابل و زابلستان نام‌گذاری شد.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص34.</ref>  بعد از فروپاشی امپراطوری یفتلی، در نقاط مختلف افغانستان مثل جاغوری، غزنه، مالستان، میدان‌وردک، بامیان، غوربند، سرچشمه و کاپیسا حکومت‌های محلی تشکیل دادند.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص6.</ref>  سلسلۀ شیران بامیان و شاران غرجستان را از بازماندگان یفتلی‌ها دانسته‌اند.<ref>  کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص143.</ref>  در حال‌حاضر بقایای آنها با نام «یفتلی‌ها» در ولایت پامیر بدخشان زندگی می‌کنند.<ref>  نجفی، «تنوع قومی، فرهنگی و زبانی در افغانستان2»، 1390ش، ص218.</ref>  برخی راچپوت‌های هند را نیز از بازماندگان یفتلیان دانسته‌اند.<ref>  آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل1»، 1394ش، ص14.</ref>   
یفتلیان یا یوئه-چی‌های کوچک مدت‌ها در کوه‌های تبت به‌سر بردند تا این‌که حدود سال 385م به باختر رسیده و سپس در اطراف هندوکش پراکنده شدند.<ref>  [[کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص25.]]</ref>  این قوم ابتدا در حوزۀ تاریم، محل تجمع یوچی‌ها سکونت داشتند که به‌دلیل هجوم قبایل ترک، در بین سیحون و جیحون سکنی گزیدند و بعدا از آمودریا گذشته و وارد سرزمین‌های تخارستان، بلخ و جنوب هندوکش شدند. با ورود یفتلی‌ها به حوزۀ باختر، جنگ بین آنان و کوشانیان که حاکمان منطقه بودند آغاز شد. این جنگ سال‌ها به‌طول انجامید تا بالاخره در سال 425م موفق به تسخیر تمام باختر شده و دولت جدید در تخارستان تشکیل دادند.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص24.</ref>  یکی از طوایف یفتلی‌ها، زاولی بود که در غزنین ساکن شده و این دیار به‌نام آنها یعنی زابل و زابلستان نام‌گذاری شد.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص34.</ref>  بعد از فروپاشی امپراطوری یفتلی، در نقاط مختلف افغانستان مثل جاغوری، غزنه، مالستان، میدان‌وردک، بامیان، غوربند، سرچشمه و کاپیسا حکومت‌های محلی تشکیل دادند.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص6.</ref>  سلسلۀ شیران بامیان و شاران غرجستان را از بازماندگان یفتلی‌ها دانسته‌اند.<ref>  کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص143.</ref>  در حال‌حاضر بقایای آنها با نام «یفتلی‌ها» در ولایت پامیر بدخشان زندگی می‌کنند.<ref>  نجفی، «تنوع قومی، فرهنگی و زبانی در افغانستان2»، 1390ش، ص218.</ref>  برخی راچپوت‌های هند را نیز از بازماندگان یفتلیان دانسته‌اند.<ref>  آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل1»، 1394ش، ص14.</ref>   
==موقعیت جغرافیایی==
==موقعیت جغرافیایی==
محدودۀ جغرافیای امپراطوری یفتلیان در سدۀ ششم میلادی، تمام آسیای میانه، افغانستان، تمام ترکستان و شمال‌غرب هند را دربر می‌گرفت که مرزهای آن از ختن در سین‌کیانگ چین در شرق تا مرز ساسانیان در غرب و از شمال‌غرب هند در جنوب تا هفت‌رود (جنوب قزاقستان و قرقیزستان) در شمال گسترده بود<ref>  آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل2»، 1394ش، ص44.</ref>  که به 40 ایالت تقسیم شده بود و هر ایالت توسط یک امیر تحت عنوان تگین اداره می‌شد. بلخ، بامیان، بادغیس و سیالکوت از مراکز مهم نظامی بودند.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص31-32؛ کهزاد، «یفتلی‌ها در آریانا»، 1324ش، ص22.</ref>  خراسان به‌عنوان اسم علم جغرافیایی نیز به دوران یفتلی برمی‌گردد، آریانای قدیم، خراسان یفتلیان و افغانستان معاصر تقریبا به یک محدودۀ جغرافیای منطبق هستند.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص8.</ref>  
محدودۀ جغرافیای امپراطوری یفتلیان در سدۀ ششم میلادی، تمام آسیای میانه، افغانستان، تمام ترکستان و شمال‌غرب هند را دربر می‌گرفت که مرزهای آن از ختن در سین‌کیانگ چین در شرق تا مرز ساسانیان در غرب و از شمال‌غرب هند در جنوب تا هفت‌رود (جنوب قزاقستان و قرقیزستان) در شمال گسترده بود<ref>  آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل2»، 1394ش، ص44.</ref>  که به 40 ایالت تقسیم شده بود و هر ایالت توسط یک امیر تحت عنوان تگین اداره می‌شد. بلخ، بامیان، بادغیس و سیالکوت از مراکز مهم نظامی بودند.<ref>  عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص31-32؛ کهزاد، «یفتلی‌ها در آریانا»، 1324ش، ص22.</ref>  خراسان به‌عنوان اسم علم جغرافیایی نیز به دوران یفتلی برمی‌گردد، آریانای قدیم، خراسان یفتلیان و افغانستان معاصر تقریبا به یک محدودۀ جغرافیای منطبق هستند.<ref>  کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص8.</ref>  

نسخهٔ ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۸

یفتلی‌ها؛ از سلسله حکومت‌های مهم در خراسان قدیم و آسیای میانه.

یفتلی‌ها، یا هیاطله قبایلی بودند که بعد از فروپاشی کوشانیان، حکومتی را در خراسان قدیم و در افغانستان بنا نهادند. یفتلیان در زمان تأسیس حکومت ضعیف بوده و از همسایۀ غربی‌شان که ساسانی‌ها بودند شکست‌هایی خوردند. اما با گذشت زمان قدرت زیادی یافتند تا جایی که شاهان ساسانی را تحت نفوذ سیاسی درآورده و به خراج‌گذار تبدیل کردند.

مفهوم‌شناسی

هپتر یا هپتل که جمع آن هپتران یا هپتلان بوده و در سکه‌های به‌جامانده از دوران یفتلیان نقش بسته به‌معنای یفتل و یفتالیان و هپترخدای در زبان سریانی یعنی پادشاه یفتلی است.[۱] قبایل یفتلی نیز مثل کوشانیان هرکدام بر سرزمینی حکمرانی می‌کردند تا این‌که قبیله‌ای به‌نام «اپتل» سایر قبایل را مطیع ساخته و رئیس آن قبیله ملقب به «ایتالیتو» یا «افتالینوس» خود را پادشاه خوانده و سلسلۀ یفتلیان را بنیان نهاد.[۲]

تاریخچه

یفتلیان یا یوئه-چی‌های کوچک مدت‌ها در کوه‌های تبت به‌سر بردند تا این‌که حدود سال 385م به باختر رسیده و سپس در اطراف هندوکش پراکنده شدند.[۳] این قوم ابتدا در حوزۀ تاریم، محل تجمع یوچی‌ها سکونت داشتند که به‌دلیل هجوم قبایل ترک، در بین سیحون و جیحون سکنی گزیدند و بعدا از آمودریا گذشته و وارد سرزمین‌های تخارستان، بلخ و جنوب هندوکش شدند. با ورود یفتلی‌ها به حوزۀ باختر، جنگ بین آنان و کوشانیان که حاکمان منطقه بودند آغاز شد. این جنگ سال‌ها به‌طول انجامید تا بالاخره در سال 425م موفق به تسخیر تمام باختر شده و دولت جدید در تخارستان تشکیل دادند.[۴] یکی از طوایف یفتلی‌ها، زاولی بود که در غزنین ساکن شده و این دیار به‌نام آنها یعنی زابل و زابلستان نام‌گذاری شد.[۵] بعد از فروپاشی امپراطوری یفتلی، در نقاط مختلف افغانستان مثل جاغوری، غزنه، مالستان، میدان‌وردک، بامیان، غوربند، سرچشمه و کاپیسا حکومت‌های محلی تشکیل دادند.[۶] سلسلۀ شیران بامیان و شاران غرجستان را از بازماندگان یفتلی‌ها دانسته‌اند.[۷] در حال‌حاضر بقایای آنها با نام «یفتلی‌ها» در ولایت پامیر بدخشان زندگی می‌کنند.[۸] برخی راچپوت‌های هند را نیز از بازماندگان یفتلیان دانسته‌اند.[۹]

موقعیت جغرافیایی

محدودۀ جغرافیای امپراطوری یفتلیان در سدۀ ششم میلادی، تمام آسیای میانه، افغانستان، تمام ترکستان و شمال‌غرب هند را دربر می‌گرفت که مرزهای آن از ختن در سین‌کیانگ چین در شرق تا مرز ساسانیان در غرب و از شمال‌غرب هند در جنوب تا هفت‌رود (جنوب قزاقستان و قرقیزستان) در شمال گسترده بود[۱۰] که به 40 ایالت تقسیم شده بود و هر ایالت توسط یک امیر تحت عنوان تگین اداره می‌شد. بلخ، بامیان، بادغیس و سیالکوت از مراکز مهم نظامی بودند.[۱۱] خراسان به‌عنوان اسم علم جغرافیایی نیز به دوران یفتلی برمی‌گردد، آریانای قدیم، خراسان یفتلیان و افغانستان معاصر تقریبا به یک محدودۀ جغرافیای منطبق هستند.[۱۲]

نژادشناسی

برخی از دانشمندان یفتلی‌ها را ترک می‌دانند. بیرونی منشأ آنان را ترک‌های تبت در چین دانسته است.[۱۳] نظریه‌ای بیان می‌دارد که یفتلیان از نژاد «سیتی» هستند که در این صورت دارای منشأ مشترک با کوشانیان بوده‌اند.[۱۴] قبایل یوئه‌چی (اسلاف کوشانیان و یفتلیان) که از شمال چین به سمت غرب کوچانده شدند، به دو گروه یوئه‌چی‌های بزرگ (کوشانیان) و یوئه‌چی‌های کوچک (یفتلی‌ها) تقسیم شدند.[۱۵]

اقوام و زبان‌ها

بنیانگذار امپراطوری یفتلی‌ها یا تخاری‌ها شاه هفتلان بوده است. خیونی‌ها و یفتلی‌ها از یک تبار و دارای روابط خویشاوندی با کوشانیان بوده است. نشانه‌هایی از زبان براهمی، باختری و پهلوی، نام‌ها و القاب شاهان و نام‌های سرزمینی آنان نشانگر پیوند عمیق آنان با فرهنگ ایران و هند است.[۱۶] اسناد مکتوبی نیز از دوران یفتلیان در ایالت سینکیانگ چین کشف شده است که به زبان ایرانی خاوری نگاشته شده‌اند.[۱۷]

اقتصاد

در عصر یفتلی‌ها با اینکه تجارت چین، هند و ایران هنوز از طریق افغانستان انجام می‌شد، ولی شهرهای شمال و جنوب هندوکش از رونق افتادند، وضعیت اقتصادی مردم رو به وخامت گذاشت و صنعت گریکو- بودیک دچار انحطاط گردید؛ به‌همین دلیل ریشه‌های نظام فئودالی در امپراطوری یفتلی‌ها شکل گرفت.[۱۸]

وضعیت سیاسی

دوران اقتدار

یفتلی‌ها از اواخر قرن چهارم تا قرن هشتم میلادی بر افغانستان حکمرانی کردند.[۱۹] در زمان یفتلیان، آریانا با گذار از دورۀ آشفتگیِ بعد از کوشانیان، بار دیگر وحدت سیاسی یافت.[۲۰] اوج قدرت یفتلیان در زمان آخشنور بود. وی با شکست پیاپی ساسانیان و تبدیل ساسانی به خراج‌گذار یفتلیان و انقراض کیداریان، شمال و جنوب هندوکش را متحد ساخته و امرای محلی را تحت عنوان «تگین» در سراسر ایالات یفتلی مقرر ساخت.[۲۱] اقتدار یفتلیان در زمان تورامانا که از طایفۀ زاولی یفتلیان بود، ادامه یافت و او ساکالا (سیالکوت) در پنجاب را مرکز نظامی برای لشکرکشی به هند قرار داده و توانست تا قلب هندوستان پیشروی کند و پادشاهی گوپتا و سایر امرای محلی هند را خراج‌گذار یفتلیان سازد. او بعد از فتح هند، لقب «مهاراجا» را برای خود انتخاب کرد.[۲۲] می‌هیرا کولا فرزند تورامانا بعد از پدر بر تخت یفتلیان نشست و کشمیر را فتح کرد.[۲۳]

دوران ضعف و فروپاشی

حکومت یفتلیان، بعد از مرگ میهره کوله، رو به انحطاط گذاشت تا اینکه در سال 568م به‌وسیلۀ انوشیروان ساسانی و یورش ترکان شمال بعد از جنگ سغد قسمت اعظم سرزمین آریانا را از دست داد.[۲۴] یفتلی‌ها در زمان گاتفر یا غاتگر و در نتیجۀ جنگ با ایستمی رهبر ترکان شمال، مغلوب شدند و گاتفر از پادشاهی برکنار شد. بعد از او چغانی یا فُغانش رهبری یفتلیان را به دست گرفت. در این زمان جادۀ ابریشم کاملا از تسلط یفتلیان خارج شده و شمال هندوکش میان ساسانیان و ترکان تقسیم شد.[۲۵]

سیاست خارجی

روابط سیاسی یفتلیان با همسایگان خود ثابت نبوده و همیشه دچار تحول و تغییر می‌شد. بیشترین نزاع‌های یفتلیان با ساسانیان بوده است؛ اما در زمان قباد ساسانی، روابط یفتلیان با وی صلح¬آمیز بوده است. همچنین یفتلیان در سال‌های 507- 531م 30 هیئت سیاسی برای برقراری و حفظ روابط دیپلماتیک به دربار چین فرستادند.[۲۶]

شیوۀ زندگی

یفتلیان خرگه‌نشین، شهری و کوچی بودند و پایتخت تابستانی آنها بدخشان و پایتخت زمستانی‌شان باختر بوده است؛[۲۷] در برخی منابع تاریخی پایتخت تابستانی بادیان (به احتمال بلخ، به‌دلیل نزدیکی آن به کهندژ یا قندز) و پایتخت سه ماه تابستان آنها نیز پشاور آمده است.[۲۸]

باورهای دینی

یفتلی‌ها ابتدا پیرو رب‌الانواع بودند و خدای آتش و آفتاب را می‌پرستیدند. در ادامه پیرو آیین برهمنی و میتراپرستی شدند و با بودائیان دشمنی عمیقی داشتند تا جائیکه بسیاری از آثار بودایی را ویران کردند.[۲۹]

نظام خانواده

در جامعۀ یفتلی‌ها چندشوهری زنان رواج داشته است، گوشه‌های کلاه زنان و دخمه¬های دوخته¬شده در لباس آن‌ها نشان‌دهندۀ تعداد شوهرهای هر زن بوده است، زنانی که یک شوهر داشتند، کلاه یک‌گوش به سر می‌نهادند. برادران همسر اشتراکی اختیار می‌کردند.[۳۰]

پانویس

  1. کهزاد، «هپتلان و خراسان»، مجلۀ آریانا، 1326ش، ص7.
  2. کهزاد، تاریخ افغانستان، 1325ش، ج2، ص451.
  3. کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص25.
  4. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص24.
  5. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص34.
  6. کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص6.
  7. کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص143.
  8. نجفی، «تنوع قومی، فرهنگی و زبانی در افغانستان2»، 1390ش، ص218.
  9. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل1»، 1394ش، ص14.
  10. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل2»، 1394ش، ص44.
  11. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص31-32؛ کهزاد، «یفتلی‌ها در آریانا»، 1324ش، ص22.
  12. کهزاد، «هپتلان و خراسان»، 1326ش، ص8.
  13. حسینی، «سیاست در جامعۀ هزاره از کوشانی‌ها تا جمهوریت»، وب‌سایت هزاره‌انترنشنال.
  14. کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص21.
  15. کهزاد، «در اطراف نام و نژاد یفتلی‌ها»، 1324ش، ص25.
  16. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل2»، 1394ش، ص5.
  17. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10، فصل2»، 1394ش، ص7.
  18. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص30.
  19. رفیعی‌راد و اکرمی حسن کیاده، «تحلیل تاریخی نقاشی افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، 1401ش، ص33.
  20. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، 1398ش، ص30.
  21. کهزاد، «یفتلی¬ها در آریانا»، 1324ش، ص22.
  22. کهزاد، «یفتلی‌ها و فتوحات آنها در هند»، 1324ش، ص25.
  23. کهزاد، «یفتلی‌ها و فتوحات آنها در هند»، 1324ش، ص26.
  24. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص33.
  25. آریانفر، «خاستگاه و ریشه¬های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10- فصل1»، 1394ش، ص8.
  26. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10- فصل2»، 1394ش، ص44.
  27. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص30.
  28. آریانفر، «خاستگاه و ریشه‌های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه‌یی) پارسی دری، بخش10- فصل2»، 1394ش، ص9.
  29. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص31.
  30. عابد، «یفتلی‌ها (هیاطله یا هون‌های سفید)»، 1398ش، ص31.

منابع

  • آریانفر، عزیز، «خاستگاه و ریشه¬های زبان چندکانونی و سنتزی (آمیزه¬یی) پارسی دری»، وب‌سایت خراسان‌زمین، تاریخ انتشار: 16 آبان 1394ش.
  • حسینی، عباس‌علی، «سیاست در جامعۀ هزاره از کوشانی¬ها تا جمهوریت»، وب¬سایت هزاره¬انترنشنال، تاریخ بازدید: 31 فروردین 1402ش.
  • رفیعی¬راد، رضا و اکرمی حسن کیاده، علی‌رضا، «تحلیل تاریخی نقاشی افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، مجلۀ هنر و تمدن شرق، سال دهم، شمارۀ 38، زمستان 1401ش.
  • عابد، عبدالجبار، «یفتلی¬ها (هیاطله یا هون¬های سفید)»، مجلۀ تحقیقات کوشانی، ریاست اطلاعات و ارتباطات عامۀ اکادمی علوم افغانستان، شمارۀ 26، 1398ش.
  • کهزاد، احمدعلی، تاریخ افغانستان، مطبعۀ دولتی افغانستان، انجمن تاریخ، 1325ش.
  • کهزاد، احمدعلی، «در اطراف نام و نژاد یفتلی¬ها»، مجلۀ آریانا، سال سوم، شمارۀ 3، 1324ش.
  • کهزاد، احمدعلی، «هپتلان و خراسان»، مجلۀ آریانا، سال پنجم، شمارۀ 6، تیرماه 1326ش.
  • کهزاد، احمدعلی، «یفتلی¬ها در آریانا»، مجلۀ آریانا، سال سوم، شمارۀ 4، اردیبهشت 1324ش.
  • کهزاد، احمدعلی، «یفتلی¬ها و فتوحات آنها در هند»، مجلۀ آریانا، سال سوم، شمارۀ 5، خرداد 1324ش.
  • نجفی، علی، «تنوع قومی، فرهنگی و زبانی در افغانستان2»، نشریۀ جریان¬شناسی دینی معرفتی در عرصۀ بین¬الملل، شمارۀ 7، تابستان 1390ش.