صفحهای تازه حاوی «<big>'''خمیر'''</big>؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی. به ترکیب آرد و آب که ترش شده باشد، خمیر میگویند و آن را جهت تهیه نان و شیرینی استفاده میکنند. همچنین به هر چیزی که با آب ترکیب شده و غلیظ شود مانند گِل نیز خمیر میگویند. خمیر، واژهای عر...» ایجاد کرد
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
<big>'''خمیر'''</big>؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
[[پرونده:خمیر 1.jpg|جایگزین=آمادهسازی خمیر|بندانگشتی|آمادهسازی خمیر جهت پخت نان در نانوایی]]
{{درشت|'''خمیر'''}}؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
خمیر ترکیبی از آرد و آب است که در صورت ترش شدن، برای تهیه نان و شیرینی بهکار میرود و در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. این واژه عربی در نقاط مختلف ایران با لهجهها و نامهای متفاوتی همچون حمیر، ایمیر و شیشته تلفظ میشود. خمیر نه تنها در نانواییها و تهیه نان سنتی (مانند سنگک) اهمیت دارد، بلکه در طب سنتی و باورهای عامیانه برای درمان بیماریها و دفع چشمزخم کاربرد داشته است. در آیینها و مراسم سنتی، از خمیر برای برکتبخشی در سال نو، آیینهای عروسی و حفاظت از انسان و حیوانات استفاده میشده است. ادبیات عامه و ضربالمثلها نیز از خمیر به عنوان نمادی از نعمت، تجربه، رشد و گاه بیتجربگی یاد کردهاند. خمیر فراتر از ماده غذایی، نقش فرهنگی، درمانی و آیینی در زندگی ایرانیان داشته است.
==واژهشناسی خمیر==
به ترکیب [[آرد]] و [[آب]] که ترش شده باشد، خمیر میگویند و آن را جهت تهیه [[نان]] و شیرینی استفاده میکنند.<ref>[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/خمیر-3 دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه خمیر.]</ref> همچنین به هر چیزی که با آب ترکیب شده و غلیظ شود مانند گِل نیز خمیر میگویند.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/خمیر معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خمیر.]</ref> خمیر، واژهای عربی است. این واژه در غالب نقاط [[ایران]] به همین شکل، تلفظ میشود؛ اما لکها و اهالی ابیانه به آن حمیر، یهودیان [[اصفهان]] به آن ایمیر و لارستانیها از واژه شیشته استفاده میکنند.<ref>کیا، واژهنامه شصتوهفت گویش ایرانی، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۳.</ref>
به ترکیب آرد و آب که ترش شده باشد، خمیر میگویند و آن را جهت تهیه نان و شیرینی استفاده میکنند. همچنین به هر چیزی که با آب ترکیب شده و غلیظ شود مانند گِل نیز خمیر میگویند. خمیر، واژهای عربی است. این واژه در غالب نقاط ایران به همین شکل، تلفظ میشود؛ اما لکها و اهالی ابیانه به آن حمیر، یهودیان اصفهان به آن ایمیر و لارستانیها از واژه شیشته استفاده میکنند.
==استفاده از خمیر در نان==
==استفاده از خمیر در نان==
خمیر، بیشتر جهت تهیه نان استفاده میشود. خمیر نان سنگک از آرد، آب، نمک و ماده ترشکننده تشکیل شده است. ماده ترشکننده، تاثیر زیادی در مطلوب شدن نان دارد. در بسیاری از نانواییها، خمیر امروز را نگه میدارند تا ترش شود و فردا در خمیر بعدی استفاده میکنند. مردم شیراز و کازرون به این خمیر، خمیرمایه میگویند. مردم تهران و کرمان به آن خمیرترش میگویند. در نانوایی، فردی با نام خمیرساز حضور دارد که آردهای گوناگون را بهنحوی با یکدیگر مخلوط میکند که در اصطلاح، «ری» آن کاهش نیافته و رنگ و طعم نان مطبوع شود.
خمیر، بیشتر جهت تهیه نان استفاده میشود. خمیر نان [[سنگک]] از آرد، آب، نمک و ماده ترشکننده تشکیل شده است. ماده ترشکننده، تأثیر زیادی در مطلوب شدن نان دارد.<ref>روغنی، نان سنگک، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۴–۱۸۵.</ref> در بسیاری از نانواییها، خمیر امروز را نگه میدارند تا ترش شود و فردا در خمیر بعدی استفاده میکنند. مردم [[شیراز]] و [[کازرون]] به این خمیر، خمیرمایه میگویند.<ref>بهروزی، واژهها و مثلهای شیرازی و کازرونی، ۱۳۴۸ش، ص۲۵۰–۲۵۱.</ref> مردم [[تهران]] و [[کرمان]] به آن خمیرترش میگویند.<ref>ستوده، فرهنگ کرمانی، ۱۳۳۵ش، ص۶۹.</ref> در نانوایی، فردی با نام خمیرساز حضور دارد که آردهای گوناگون را بهنحوی با یکدیگر مخلوط میکند که در اصطلاح، «ری» آن کاهش نیافته و رنگ و طعم نان مطبوع شود.<ref>بقیعی، مشاغل قدیم، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۵.</ref>
==خمیر در طب مردمی==
==خمیر در طب مردمی==
در قدیم، مردم باور داشتند که اگر خمیری را به اندامهای فرد بیمار زده و به سگ بدهند؛ اگر سگ آن را خورد یعنی بیمار خوب میشود و اگر نخورد، یعنی بیمار میمیرد. در داراب فارس، جهت درمان بیماریهای عفونی، خمیر شور را روی عفونت قرار میدهند. اهالی جزیره کیش، جهت درمان محلی که سگ گاز گرفته، ابتدا زخم را خوب شسته و سپس خمیر آرد گندم روی آن میگذارند. مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.
در قدیم، مردم باور داشتند که اگر خمیری را به اندامهای فرد بیمار زده و به [[سگ در فقه اسلامی|سگ]] بدهند؛ اگر سگ آن را خورد یعنی بیمار خوب میشود و اگر نخورد، یعنی بیمار میمیرد.<ref>تحفة الغرائب، ۱۳۷۱ش، ص۳۷.</ref>
در داراب فارس، جهت درمان بیماریهای عفونی، خمیر شور را روی عفونت قرار میدهند. اهالی جزیره [[کیش]]، جهت درمان محلی که سگ گاز گرفته، ابتدا زخم را خوب شسته و سپس خمیر آرد گندم روی آن میگذارند.<ref>مختارپور، دو سال با بومیان جزیره کیش، ۱۳۸۷ش، ص۲۶۸.</ref> مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.<ref>اسدیان خرمآبادی، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۶۳.</ref>
==خمیر در فرهنگ ایرانیان==
==خمیر در فرهنگ ایرانیان==
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و برکت باشد، در ساعتهای اولیهی سال نو، خمیر درست میکردند. برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند. در آبادی جندق، جهت دفع چشمزخم، زنی از ۷ خانه که دختری بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود. مردم مازندران، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند. مردم خوانسار، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند. در فراهان، یکی از مراسمهای عروسی «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانة او و فامیلهای عروس در خانة عروس جمع شده و جشن میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.
[[پرونده:5789.jpg|جایگزین=نان عباسی - آرام بیدگل|بندانگشتی|درست کردن نان عباسی در آرام بیدگل]]
===تقدس خمیر و آیین برکتبخشی در سال نو (تهران)===
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و [[برکت]] باشد، در ساعتهای اولیهٔ [[نوروز|سال نو]]، خمیر درست میکردند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱–۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۰۹.</ref> برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند.<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۱–۱۳۸۳ش، ج۴، ص۵۳۹.</ref>
===کاربردهای حفاظتی: دفع چشمزخم و گزند حیوانات===
#[[پرونده:548.jpg|alt=پخت نان - عشایر قشقایی|بندانگشتی|تصویری از پخت نان توسط یک زن عشایر قشقایی]]در آبادی جندق: در آبادی جندق، جهت دفع [[چشمزخم]]، زنی از ۷ [[خانه]] که [[دختر|دختری]] بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود.<ref>حکمت یغمایی، جندق روستایی کهن بر کران کویر، ۱۳۵۳ش، ص۱۲۴.</ref>
#در مازندران: مردم [[مازندران]]، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند.<ref>مهجوریان نماری، باورها و بازیهای مردم مازندران، ۱۳۸۴ش، ص۳۳.</ref>
#در خوانسار: مردم [[خوانسار]]، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند.<ref>نیازی، مردمشناسی خوانسار، ۱۳۸۹ش، ص۶۰.</ref>
===خمیر در آیینهای عروسی (فراهان)===
در فراهان، یکی از [[مراسم عروسی|مراسمهای عروسی]] «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانهٔ او و فامیلهای عروس در [[خانه|خانهٔ]] عروس جمع شده و [[جشن]] میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.<ref>مرادی غیاثآبادی، فراهاننامه، ۱۳۹۰ش، ص۲۶.</ref>
==خمیر در ادبیات عامه==
==خمیر در ادبیات عامه==
مردم سیرجان، زمانیکه میان دو نفر نزدیک به یکدیگر، نزاعی رخ دهد میگویند: مایه خمیر که در خانه گم شود یا کار مادر است یا دختر. مردم بختیاری، بر این باورند که در موقع خمیرگیری اگر مقداری از آن بپرد مهمان به خانه میآید و میگویند: خمیر من پرید، شوهر تو آمد. زرقانیها به جوان بیتجربه خمیر ورز نخورده میگویند.
مردم [[سیرجان]]، زمانیکه میان دو نفر نزدیک به یکدیگر، نزاعی رخ دهد میگویند: مایه خمیر که در خانه گم شود یا کار مادر است یا دختر.<ref>سریزدی، نامه سیرجان، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۰.</ref> مردم [[ایل بختیاری|بختیاری]]، بر این باورند که در موقع خمیرگیری اگر مقداری از آن بپرد مهمان به خانه میآید و میگویند: خمیر من پرید، شوهر تو آمد.<ref>ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۹۱۰.</ref> زرقانیها به [[جوانی|جوان]] بیتجربه خمیر ورز نخورده میگویند.<ref>ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۶۱۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
{{آغاز منابع}}
* اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
* اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی مرکز مردمشناسی ایران، ۱۳۵۸ش.
|title=خمیر چیست؟ آشنایی با جایگاه آن در آشپزی و فرهنگ ایرانی - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords=خمیر, خمیر نان, طرز تهیه خمیر, خمیر مایه, خمیر جادویی, خمیر در فرهنگ ایرانی
|description=خمیر، ترکیبی از آرد و آب است که در فرهنگ ایرانی نقشی فراتر از غذا دارد. با کاربردهای آیینی، درمانی و جایگاه نمادین خمیر در باورهای کهن آشنا شوید - ویکی زندگی
}}
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۸
آمادهسازی خمیر جهت پخت نان در نانوایی
خمیر؛ ترکیب آرد و آب، جهت تهیه نان و شیرینی.
خمیر ترکیبی از آرد و آب است که در صورت ترش شدن، برای تهیه نان و شیرینی بهکار میرود و در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. این واژه عربی در نقاط مختلف ایران با لهجهها و نامهای متفاوتی همچون حمیر، ایمیر و شیشته تلفظ میشود. خمیر نه تنها در نانواییها و تهیه نان سنتی (مانند سنگک) اهمیت دارد، بلکه در طب سنتی و باورهای عامیانه برای درمان بیماریها و دفع چشمزخم کاربرد داشته است. در آیینها و مراسم سنتی، از خمیر برای برکتبخشی در سال نو، آیینهای عروسی و حفاظت از انسان و حیوانات استفاده میشده است. ادبیات عامه و ضربالمثلها نیز از خمیر به عنوان نمادی از نعمت، تجربه، رشد و گاه بیتجربگی یاد کردهاند. خمیر فراتر از ماده غذایی، نقش فرهنگی، درمانی و آیینی در زندگی ایرانیان داشته است.
به ترکیب آرد و آب که ترش شده باشد، خمیر میگویند و آن را جهت تهیه نان و شیرینی استفاده میکنند.[۱] همچنین به هر چیزی که با آب ترکیب شده و غلیظ شود مانند گِل نیز خمیر میگویند.[۲] خمیر، واژهای عربی است. این واژه در غالب نقاط ایران به همین شکل، تلفظ میشود؛ اما لکها و اهالی ابیانه به آن حمیر، یهودیان اصفهان به آن ایمیر و لارستانیها از واژه شیشته استفاده میکنند.[۳]
خمیر، بیشتر جهت تهیه نان استفاده میشود. خمیر نان سنگک از آرد، آب، نمک و ماده ترشکننده تشکیل شده است. ماده ترشکننده، تأثیر زیادی در مطلوب شدن نان دارد.[۴] در بسیاری از نانواییها، خمیر امروز را نگه میدارند تا ترش شود و فردا در خمیر بعدی استفاده میکنند. مردم شیراز و کازرون به این خمیر، خمیرمایه میگویند.[۵] مردم تهران و کرمان به آن خمیرترش میگویند.[۶] در نانوایی، فردی با نام خمیرساز حضور دارد که آردهای گوناگون را بهنحوی با یکدیگر مخلوط میکند که در اصطلاح، «ری» آن کاهش نیافته و رنگ و طعم نان مطبوع شود.[۷]
در قدیم، مردم باور داشتند که اگر خمیری را به اندامهای فرد بیمار زده و به سگ بدهند؛ اگر سگ آن را خورد یعنی بیمار خوب میشود و اگر نخورد، یعنی بیمار میمیرد.[۸]
در داراب فارس، جهت درمان بیماریهای عفونی، خمیر شور را روی عفونت قرار میدهند. اهالی جزیره کیش، جهت درمان محلی که سگ گاز گرفته، ابتدا زخم را خوب شسته و سپس خمیر آرد گندم روی آن میگذارند.[۹] مردم لرستان، جهت درمان آبسه دندان، مقداری خمیر و پونه از بیرون روی دندان قرار میدهند.[۱۰]
بانوان در تهران با نیت اینکه دستهای آنها در نعمت و برکت باشد، در ساعتهای اولیهٔ سال نو، خمیر درست میکردند.[۱۱] برخی باور داشتند که بعضی از حیوانات در پی بیاحترامی به خمیر، تبدیل به حیوان شدهاند.[۱۲]
تصویری از پخت نان توسط یک زن عشایر قشقاییدر آبادی جندق: در آبادی جندق، جهت دفع چشمزخم، زنی از ۷ خانه که دختری بهنام فاطمه دارند، آرد جمع کرده و با روغن منداب خمیری تهیه میکند. سپس خمیر را به شکل گلوله درآورده و در آتش میاندازد تا چشمزخم برطرف شود.[۱۳]
در مازندران: مردم مازندران، جهت دفع چشمزخم از احشام خود، روی پیشانی آنها خمیر میمالیدند.[۱۴]
در خوانسار: مردم خوانسار، باور دارند که برای مصونماندن از نیش مار و سایر حیوانات، باید مقداری از خمیر نان را به شکل استوانه درآورده و کنار تنور قرار دهند. سپس در ابتدای تابستان از آن خمیر نان تهیه کنند.[۱۵]
در فراهان، یکی از مراسمهای عروسی «دربار آردی» نام دارد. در این مراسم که شب پیش از عروسی برگزار میشود، فامیلهای داماد در خانهٔ او و فامیلهای عروس در خانهٔ عروس جمع شده و جشن میگیرند. در انتهای شب، خمیری درست کرده و تا صبح اجازه میدهند ور بیاید. صبح فردا از آن خمیر نان پخته و به مادر عروس و مادر داماد میدهند.[۱۶]
مردم سیرجان، زمانیکه میان دو نفر نزدیک به یکدیگر، نزاعی رخ دهد میگویند: مایه خمیر که در خانه گم شود یا کار مادر است یا دختر.[۱۷] مردم بختیاری، بر این باورند که در موقع خمیرگیری اگر مقداری از آن بپرد مهمان به خانه میآید و میگویند: خمیر من پرید، شوهر تو آمد.[۱۸] زرقانیها به جوان بیتجربه خمیر ورز نخورده میگویند.[۱۹]