پرش به محتوا

پیش‌نویس:حجاب

از ایران پدیا

حجاب؛ پوشش شرعی بانوان که هویت و فرهنگ ملی و دینی آنان را بازتاب می‌دهد.

حجاب، پوشش شرعی زن مسلمان است که ریشه در هویت دینی و فرهنگ ایرانی دارد. حجاب نه‌تنها یادگار تمدن‌ها و ادیان کهن، بلکه تجلی حیا، عفاف و شخصیت زن و نشانگر منزلت و شأن اجتماعی او است. این پوشش در گذر تاریخ ایران، از سیر تطور سنت‌های دیرین تا غنای معنوی دوران اسلامی، همواره نماد اصالت و تبلور هویت ایرانی‌اسلامی بوده است؛ پدیده‌ای پویا که با انتخاب آگاهانه زن، نمود کنشگری اجتماعی و نقش‌آفرینی او به‌شمار می‌آید.

تعریف حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجاب، در اصل واژه‌ای به معنای پرده است[۱] و در دهه‌های اخیر به پوشش شرعی زن اطلاق می‌شود.[۲] معادل این معنا در ادبیات دینی، واژه «سَتر» به معنای «پوشش» است.[۳] حجاب به معنای پوشش زن مسلمان در چهار حوزه مورد بحث قرار می‌گیرد: نخست، پوشش در هنگام نماز؛ دوم، پوشش در برابر همجنس؛ سوم، پوشش در برابر محارم غیر از همسر و چهارم، پوشش در برابر نامحرم.[۴] هدف حجاب، تضمین کیفیت حضور زن در اجتماع و صیانت از کرامت و شخصیت وی است. در این دیدگاه حجاب یک ضرورت فقهی و شرعی شامل پوشاندن بدن به‌جز صورت و دست‌ها در برابر نامحرم و پرهیز از خودنمایی در عرصه اجتماع است.[۵] برخی محققان تأکید دارند که اگرچه میان حکم شرعی ستر به‌معنی حدود خاصی که باید به حکم دین از نامحرم پوشانده شود با مفهوم اخلاقی آن که نوعی پوشش عرفی است، پیوند وجود دارد؛ اما این دو مفهوم تفاوت‌هایی دارند که در کارکردهای حجاب نقش مهمی را ایفا می‌کند.[۶]

تاریخچهٔ حجاب در ملل و ادیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنابر گواهی متون تاریخی، حجاب در بسیاری از جوامع و فرهنگ‌ها در طول تاریخ وجود داشته است؛ از جمله میان تمدن ایران باستان، یونان و روم[۷] و در ادیانی چون یهودیت، مسیحیت و زرتشت.[۸] در مقابل، در جامعه عرب جاهلی حجاب مرسوم نبوده و این پدیده پس از گسترش اسلام در آنجا رواج یافته است.[۹] در ملل و ادیان سابق، حجاب کامل و برتر برای اشراف جامعه الزامی بوده[۱۰] و در مواردی مقررات آن از حیث سخت‌گیری فراتر از ضوابط اسلامی بوده است.[۱۱]

حجاب در تاریخ ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجاب ایرانیان قبل از اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسناد تاریخی گویای این است که زنان همواره در تاریخ ایران باستان از دوره ایلامیان تا ساسانیان حجاب و پوشیدگی داشته‌اند[۱۲] و ایرانیان باستان به پوشش کامل و لباس‌های فاخر و پوشیده معروف بودند.[۱۳] اگر چه در ابتدای پادشاهی قدیم ایلام، پوشش به‌طور نسبی وجود داشت، اما در دوره‌های میانی و جدید این پادشاهی، سبک پوشش به مرور کامل شد و در دوره‌های بعدی پوشش‌ها کامل‌تر و پرطمطراق‌تر شد و البته با طبقه اجتماعی آنان نیز پیوند عمیقی داشته[۱۴] و نماد شأن و جایگاه اجتماعی آنان بوده است.[۱۵]

مطالعات تاریخی و فرهنگی نشان می‌دهد، حجاب و پوشش در فرهنگ ایرانی نه صرفاً پاسخی به نیازهای مادی و اقلیمی زنان، بلکه نمودی از ارزش‌های عمیق فرهنگی این سرزمین است که در گذر زمان، پیوسته غنا یافته است.[۱۶] بر اساس نتایج این مطالعات، پوشش زنان تنها پدیده‌ای زیستی نیست، بلکه تجلی فرهنگ و باورهای اصیل ایرانی است که با وجود تعامل با تمدن‌های گوناگون، ماهیت سنتی و ایرانی خود را از دست نداده و همواره بازتاب‌دهندهٔ جایگاه و منزلت آنها بوده است؛[۱۷] حتی تزیینات و طرح‌های به‌کاررفته در البسه به‌ویژه در پوشاک زنان، مجموعه‌ای موزون و متناسب با ارزش‌های فرهنگی و منزلت انسانی زن در این سرزمین کهن و بیانگر سلیقه، ذوق و مهارتی است که هدف آن تعالی شأن انسانی و نمایش وقار و اصالت بوده، نه سخیف ساختن این جایگاه.[۱۸]

حجاب ایرانیان پس از اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سنت ایران، پوشش و حجاب زنان همواره نشان نجابت، هویت و منزلت آنان به‌شمار رفته و با ورود دین اسلام به ایران، ضمن تداوم بسیاری از سنت‌های پیشین، حجاب جایگاهی ویژه‌تر در فرهنگ اجتماعی و دینی مردم به‌دست‌آورد[۱۹] و با الهام از تعالیم دینی، به مرتبه‌ای ژرف‌تر و معنوی‌تر دست یافته است.[۲۰] بر اساس شواهد و اسناد تاریخی اسلام مبتکر یا آغازگر اصل حجاب نبوده،[۲۱] اما به پوشش رایج میان مردم نیز بسنده نکرده است؛ بلکه با تکمیل و عمق‌بخشی به آن،[۲۲] به‌غایتی والاتر در پس آن، رهنمون شد؛ غایتی که علاوه بر فراهم‌ساختن امکان حضور زن در اجتماع، هرگونه نگاه ابزاری و جنسی را از او دور می‌کند. اسلام با غنابخشی به حجاب، در پی آن است که زن، نه بر اساس جاذبه‌های ظاهری و جنسی، بلکه با اتکا به شخصیت، شایستگی‌ها و توانمندی‌های خود، جایگاهی شایسته در اجتماع بیابد و عرصه اجتماع محل فعالیت و کار باشد، نه محل آمیختگی با لذت‌جویی‌های جنسی.[۲۳]

حجاب ایرانیان در قرن‌های اول اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قرن‌های اولیه اسلامی، ایرانیان با تداوم شیوه‌های پیشین، روح پوشش خود را حفظ کردند و لباس‌های فاخر و اصیل همچنان رایج بود. در سده‌های بعد، گرچه تحت تأثیر حکومت‌هایی چون اموی، عباسی، سلجوقی و مغول، برخی تغییرات ظاهری مانند ورود سبک‌های جدید کلاه و پوشش سر رخ داد، اما اصالت و هویت ایرانی در کلیت پوشاک محفوظ ماند. در دوره صفویه با وجود نفوذ تدریجی اروپاییان، ایرانیان سنت نساجی و طراحی لباس را با مقاومت جدی در مقابل تغییرات ریشه‌ای پی گرفتند. خاطرات و سفرنامه‌های تجار اروپایی از فراوانی پارچه‌های نفیس، تنوع رنگ و دوخت و حجاب و وقار مثال‌زدنی ایرانیان حکایت دارد. در این دوره نیز تغییرات عمدتاً در طراحی و جزئیات بود و هویت ایرانی و شأن انسانی به‌ویژه در پوشش بانوان همچنان برجسته بود.[۲۴]

حجاب در دوران قاجار و پهلوی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به‌گزارش منابع تاریخی، در عصر قاجار به‌ویژه از دوران محمدشاه و ناصرالدین‌شاه، روابط فرهنگی و نظامی با غرب گسترش زیادی یافت و زمینهٔ پذیرش تدریجی لباس اروپایی را در ایران فراهم آورد.[۲۵] این رخدادها دوران قاجار را به یکی از نقاط‌عطف در سیر تحول پوشش ایرانی تبدیل کرد. پس از انقلاب مشروطه، در بخشی از جامعه ایرانی لباس‌های سنتی جای خود را به مدل‌های اروپایی داد و پوشش غربی به‌ویژه در طبقات بالای جامعه نمود یافت. پس از قاجار و به‌ویژه دوران رضاشاه، تحولات عمیق و سازمان‌یافته در پوشاک رخ داد. در همین راستا سیاست کشف حجاب و ممنوعیت رسمی حجاب زنان (اعلام‌شده در ۱۳۱۴ش توسط رضاشاه) نقطه عطف دیگری بود که در سیر تحولات پوشش و حجاب بانوان نقش جدی داشت.[۲۶] کشف حجاب در سال‌های باقی‌مانده حکومت رضاشاه اجباری بود و حجاب اسلامی مظهر عقب‌ماندگی شمرده می‌شد. البته جامعه مذهبی ایران با تکیه بر فرهنگ دیرین و اصیل خود با این اقدام مقابله کرد و در نهایت پس از سقوط رضاشاه و در زمان محمدرضا شاه، قید اجبار از کشف حجاب برداشته شد، امّا مطبوعات حکومتی همچنان در ستایش اقدام رضاخان قلم زدند و دربارهٔ مظاهر تمدن و تجددخواهی و عقب‌نماندن از پیشرفت اروپایی‌ها، مطلب می‌نوشتند.[۲۷]

خاستگاه حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی نویسندگان حجاب را نتیجه نابرابری‌های اجتماعی یا جریانات ظالمانه دانسته و تفاوتی میان حجاب اسلامی و غیراسلامی قائل نمی‌شوند. این دیدگاه‌ها عوامل پیدایش حجاب را به عواملی چون ریاضت و رهبانیت، نبود امنیت و عدالت اجتماعی، سلطهٔ مرد و استثمار زن، حسادت و خودخواهی مرد و برخی مسائل روانی نسبت می‌دهند. در نگاهی دیگر این عوامل یا هیچ نقشی در پیدایش حجاب نداشته‌اند یا صرفاً در نظام‌های غیراسلامی مطرح بوده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را زمینه‌ساز حجاب در اسلام دانست؛[۲۸] بلکه ریشهٔ اصلی حجاب در تدبیر غریزی و فطری زن نهفته است. زن با درک و هوش طبیعی خود، حیا و پوشش را وسیله‌ای برای حفظ ارزش و جایگاه اجتماعی خویش و پاسخ به نیازهای روانی و زیستی خود قرار داده است. بر این اساس، ویژگی‌هایی چون حیا، عفاف و پوشش، به‌عنوان ابزارهایی برای صیانت موقعیت زن و ایجاد توازن در روابط زن و مرد در اجتماع انسانی هستند.[۲۹] علاوه بر این، اسلام با رویکردی معتدل و متعادل، هیچ مانعی برای رشد استعدادهای انسانی زن ایجاد نکرده است. اجرای درست این اصول، به دور از افراط‌وتفریط، موجب سلامت روان، استحکام روابط خانوادگی و فراهم‌شدن بستری مناسب برای فعالیت مردان و زنان در اجتماع می‌شود.[۳۰]

حجاب در دوران انقلاب اسلامی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، رعایت حجاب الهی بار دیگر به‌عنوان یکی از مبانی نظام ارزشی و فرهنگی کشور تثبیت شد. این امر، افزون بر الزام قانونی، ریشه در خواست تاریخی و فرهنگی جامعه ایران داشت.[۳۱] در انقلاب اسلامی، حجاب تنها به‌عنوان یک الزام شرعی یا ظاهری مطرح نشد، بلکه بخشی از بازتعریف هویت زن ایرانی مسلمان بوده است. سیاست‌های انقلاب اسلامی دربارهٔ حجاب، تصویری نو از زن ایرانی را شکل داد؛ تصویری که وی را از محدودیت‌های سنتی صرف و همزمان از آسیب‌های مدرنیته صرف دور می‌کند.[۳۲]

انقلاب اسلامی، «چادر» را نماد برتر و کامل‌ترین نمود پوشش زنان دانسته و آن را الگویی شایسته معرفی می‌کند، اما نگاه خود را صرفاً به این شکل از پوشش محدود نساخته است، ضرورت استفاده از «پوشیه» مطرح نشده، حجاب به داشتن چادر منحصر نگردیده و حتی در انتخاب رنگ، تأکیدی بر استفاده از رنگ‌های تیره دیده نمی‌شود، همچنین، تفاوتی میان استفاده از «مقنعه» یا «روسری» قائل نشده و هیچ‌گاه تلاشی در جهت مقابله با پوشش‌های بومی و محلی صورت نگرفته است. در این سیاست، گونه‌های مختلف حجاب و شیوه‌های متنوع پوشش همگی به اختیار و انتخاب زنان سپرده شده و الگویی یگانه و تحمیلی ارائه نشده است؛ تنها در مواجهه با جلوه‌های زننده بی‌پوششی یا نمودهای آشکار بدحجابی، واکنش نشان داده شده است.[۳۳]

آنچه برای انقلاب اسلامی اهمیت بنیادین دارد، نه شکل ظاهری و محدود حجاب، بلکه پیوند عمیق این پوشش با هویت فرهنگی و ملی جامعه ایرانی است.[۳۴]

چالش‌ها و پویش‌های فرهنگی حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

علیرغم تثبیت قانونی حجاب و بازنهادینه‌شدن حجاب در فرهنگ ایران پس از انقلاب، این مسئله همواره در کانون توجه و مناقشه اجتماعی قرار داشته است. به‌ویژه در ادواری که با طرح مباحثی همچون آزادی فردی یا نقد رویکردهای الزام‌آور حکومتی، بستر شکل‌گیری دیدگاه‌های متنوع و گاهی متضاد در بطن جامعه پدید آمد و حجاب به یکی از مهم‌ترین موضوعات گفتگوها و چالش‌های اجتماعی بدل شد؛ چالشی که با گذر زمان و تغییرات فضای سیاسی و فرهنگی، به اشکال متفاوت تداوم یافته است.[۳۵]

این چالش‌ها گاه سبب شده تا پویش‌ها و جنبش‌های مختلفی در حمایت یا انتقاد از کیفیت و میزان حجاب در جامعه شکل بگیرد. پویش دختران خیابان انقلاب از نمونه پویش‌های انتقادی به حجاب شرعی و پویش دختران انقلاب و پویش ملی حیا نیز از نمونه پویش‌هایی است که در صدد ترویج و تثبیت فرهنگ حجاب همگام با فرهنگ و هویت اصیل زن ایرانی مسلمان است.[۳۶]

چالش‌های اجتماعی حجاب سبب شده تا برخی فعالین و صاحب‌نظران حوزه حجاب بر نقش‌آفرینی فرهنگی و اجتماعی در حوزه ترویج حجاب تأکید کنند و از نظام اسلامی نیز این گونه انتظار داشته باشند که بیش و پیش از تأکید بر رویکردهای صرفاً تقنینی، بر بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی تمرکز کند. از این منظر، دولت در تعمیق و صیانت از عفاف و حجاب رسالتی ارزشی و قانونی دارد، اما برگرفته از آموزه‌های دینی، ترغیب آگاهانه و ترویج فرهنگ‌مدار این ارزش و تبیین پیوند این اصل با باور عمومی، رمز ماندگاری و پویایی آن در سپهر اجتماعی ایران خواهد بود؛ چرا که حجاب پیش از آنکه صرفاً موضوعی فردی یا قانونی باشد، از عناصر هویت فرهنگی و ریشه‌های سرمایه اجتماعی ایرانیان به‌شمار می‌آید.[۳۷]

حجاب در هنر و ادبیات فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از ویژگی‌های بارز هنر و ادبیات، ارتباط تنگاتنگ آن با مسائل اجتماعی و زندگی عادی جامعه است و از آن‌جا که حجاب همواره در فرهنگ و جامعه ایرانی مسئله مهمی بوده است، شاعران و هنرمندان ایرانی همچون فردوسی، حافظ، محتشم کاشانی و دیگر شاعران برجسته ایرانی، در شعر خود حجاب را تحسین کرده‌اند؛[۳۸] به‌طوری که برخی، اشعار متعددی از فردوسی در این زمینه جمع‌آوری کرده‌اند.[۳۹] سعدی در یکی از اشعار خود می‌گوید:

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و برت[۴۰]


در میان شاعران معاصر نیز بسیاری از جمله نسیم شمال، نطنزی طباطبایی، اسماعیل دهقان، امیری فیروزکوهی، نوری تویسرکانی، برقعی و دیگر شاعران معاصر برای ترویج و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب قلم‌فرسایی کرده‌اند.[۴۱]

هنرمندان و اهل قلم در انعکاس و نمایش فرهنگ حجاب به شعر بسنده نکرده‌اند؛[۴۲] نقش و نگارهای به‌جا مانده از ایران باستان در سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید[۴۳] و نگارش کتاب‌هایی همچون «جانِ فیروزه جان»، «ترگل»، «دختران آفتاب»، «خاطرات سفیر» و «ستاره‌ها چیدنی نیستند» بخشی از کتاب‌های نویسندگان ایرانی با موضوع حجاب است.[۴۴]

در حوزه تولیدات نمایشی نیز هرچند آثار به‌تناسب اهمیت حجاب تولید نشده است، اما برخی از آنها عبارتند از: «ساعت جادویی»، «چارقد بی‌بی»، «مستوره» و «ما همه مسؤلیم».[۴۵] برخی دیگر از تولیدات نمایشی مثل «کلاه پهلوی» به تصویرگری از وقایع مهم حجاب در تاریخ دوران معاصر ایران به‌خصوص دوران حکومت پهلوی پرداخته‌اند.[۴۶]

همچنین برخی از آثار هنری نیز با محوریت زنان موفق و باحجاب نیز تولید شده که هرچند موضوع آنها به‌طور مستقیم به حجاب مربوط نیست ولی زمینه ترویج فرهنگ حجاب و زدون غبار شبهات حجاب را مهیا کرده‌اند؛ آثاری همچون «ناریا»،[۴۷] «کیمیا» و «ستایش»[۴۸] را به‌عنوان بخشی از این آثار می‌توان نام برد که بر القای انگاره موفقیت و نفش‌آفرینی زن باحجاب تمرکز دارند.

کارکردهای حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کارکرد روانی حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجاب، به‌عنوان یکی از احکام الهی، انسان را به ساحَت قرب الهی و آرامش روحی رهنمون می‌سازد و رعایت این حکم، طمأنینه و رضایتی عمیق در دل زن پدیدمی‌آورد. از سوی دیگر، پوشش و حجاب پاسخی به نیاز فطری انسان به حیا و شرم است؛ مطالعات تاریخی و روان‌شناختی و حتی آیات قرآن بر فطری و درونی‌بودن گرایش به پوشش تأکید دارند. بدین ترتیب، حجاب علاوه بر تأمین سلامت روان فرد، نماد پیوند با فطرت انسانی است. در نهایت، حجاب زن را از نگاه ابزاری و شهوانی محفوظ می‌دارد و موجب حفظ کرامت و شخصیت حقیقی او می‌شود. زنی که به زیبایی‌های معنوی خود واقف است، نیازی به نمایش ظاهر نمی‌بیند و احساس ارزشمندی و امنیت درونی را تجربه می‌کند.[۴۹]

کارکرد حجاب در بستر خانواده

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به‌گفته کارشناسان حوزه خانواده، حفظ منافع و مصالح عالی خانواده در گرو حفظ حجاب است.[۵۰] حجاب موجب می‌شود نظام خانواده از گسستگی حفظ شود و اعضای آن از آسیب‌های روانیِ مصون بمانند. ثبات دلبستگی و عشق و علاقه مرد به همسر خود، اطمینان و اعتماد مرد به همسرش و آرامش روحی و روانی زن و شوهر در بستر خانواده، مرهون پوشش زنان است.[۵۱]

برخی پژوهشگران دینی معتقدند اهمیت حجاب در خانواده محدود به تحکیم روابط زن و شوهر نیست؛ بلکه مرزبندی پوشش در خانه بین اعضای خانواده، بنیان سلامت روانی و رشد طبیعی فرزندان را تضمین کرده و زمینه تربیت سالم فرزندان را مهیا می‌سازد و مانع بروز آسیب‌های اجتماعی و روانی از جمله بلوغ زودرس می‌گردد.[۵۲]

کارشناسان مسائل خانواده عقیده دارند اگرچه روابط محرمیت، میزان و کیفیت پوشش را میان اعضای خانواده ـ همچون پدر و مادر و فرزندان، خواهر، برادر، دایی، عمو و سایر بستگان ـ کاهش می‌دهد، اما صمیمیت فضای خانواده باید همواره با رعایت پوشش متعارف و مطابق با اخلاق اسلامی همراه باشد تا از بروز آسیب‌های احتمالی در محیط خانوادگی پیشگیری شود.[۵۳]

کارکرد هویتی و اجتماعی حجاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجاب در این کارکرد رمز بازیابی شخصیت زن مسلمان و مصونیت او از اسارت نگاه‌ها و داوری‌های سطحی است.[۵۴] از دیگاه برخی از محققین حوزه مسائل زنان، بن‌مایهٔ حجاب، کنشگری زن و حق انتخاب آگاهانه اوست. زن، با رعایت حجاب، نه‌تنها بر زن بودن و زنانگی خویش تأکید دارد، بلکه محدوده ارتباط و کیفیت حضور خود در جامعه را نیز به روشنی تعریف می‌کند. این رویکرد ضمن دفاع از حریم شخصی و نفی ورود دیگران به فضای خصوصی و جنسیتی، راه را برای مشارکت مؤثر در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هموار می‌سازد. زنِ باحجابِ کنشگر، حضور در اجتماع را با حفظ استقلال معنوی و مرزبندی هویتی دنبال می‌کند. او دستیابی به فرصت‌های اجتماعی و ایفای نقش فعال در مناسبات گوناگون را نه در گرو اختلاط و برهم‌زدن مرزها، بلکه در سایه رعایت حریم خود و آگاهی از قواعد اجتماعی امکان‌پذیر می‌داند؛ بنابراین، حجاب فرایندی پویا و انتخابی آگاهانه است که زن مسلمان ایرانی را توانمند می‌سازد تا اصالت خویش را حفظ کند و در عین حال، نقشی مؤثر و الهام‌بخش در جامعه ایفا نماید.[۵۵]

بانوان ایرانی با حفظ هویت اسلامی و بهره‌گیری از توانمندی‌های خویش توانسته‌اند در عرصه‌های علمی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی جایگاه ویژه‌ای پیدا کنند و حجاب اسلامی را به‌عنوان عاملی مؤثر در موفقیت‌هایشان معرفی کنند. امروزه شاهد این هستیم که زنان زیادی باحجاب اسلامی نه‌تنها حضور جدی در عرصه‌های اجتماعی از جمله: وزارت، وکالت، قضاوت، پزشکی، مهندسی، کارآفرینی و فعالیت اقتصادی، مدیریت و بازرگانی داشته‌اند؛ بلکه در سطح ملی و فراملی موفقیت‌های چشمگیری رقم زده‌اند و برخی از پایگاه‌های خبری به معرفی نمونه‌هایی از ایشان پرداخته‌اند.[۵۶]

تنوع حجاب بانوان ایرانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تنوع لباس‌های سنتی و محلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لباس زنان در دوران باستان و پس از آن از کاربری متناسب با اقلیم‌های متفاوت ایران برخوردار بود و به سبب توسعه صنعت نساجی ایران و تأثیرات هنری تمدن‌های بزرگ چون هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، قوام و تنوعی خاص یافته بود.[۵۷] مؤلفان و پژوهشگران بی‌شماری تأکید کرده‌اند که پوشش زنان ایرانی همواره پرچین و بلند و دارای پوشیدگی کامل و متناسب با عفت و پارسایی بوده است و این مسئله در کهن‌ترین آثار تاریخی دیده می‌شود.[۵۸] این پوشش شامل پیراهن بلند، دامن، چادر و روسری است.[۵۹] چادر که امروزه نمونه آشکار و برتر حجاب شناخته می‌شود با اندکی تفاوت در شکل و رنگ مرسوم بوده است[۶۰] و از پارچه‌های حریر یا نخی دوخته می‌شود. این تنوع پوشش نمایانگر هنر و ذوق هنرمندان محلی است که تاریخچهٔ طولانی از تلاقی فرهنگ‌ها، اعتقادات و زندگی روزمره مردمان سرزمین مان را به تصویر می‌کشند؛ از لباس‌های رنگارنگ لر، کرد، بلوچ و ترکمن تا پوشش‌های زیبا و سنتی بختیاری‌ها، هرکدام شاهکاری منحصربه‌فرد از هویت فرهنگی مردمان این اقوام را به تصویر می‌کشند.[۶۱]

در پوشش زنان ایرانی علاوه بر زیبایی، کاربردی بودن این لباس‌ها نیز همواره مدنظر قرار می‌گرفت و حتی زنان عشایر با وجود لباس‌های بلند و گشاد و چندلایه، به‌سادگی می‌توانستند کارهای روزمره خود را انجام دهند.[۶۲] تاریخ‌پژوهان معتقدند پوشش در میان ایرانیان فراتر از کارکرد صرف فیزیکی، نمود بارز فرهنگ و نمادی از هویت قومی و اجتماعی به‌شمار می‌آید و برگرفته از طبیعت و سازگار با اقلیم، جلوه‌ای زیبا و معنابخش از اهمیت حجاب در ایران است. این تنوع، ریشه در پیشینه تاریخی، باورهای فرهنگی و آداب و رسوم محلی دارد و هر لباس سنتی، بازتاب‌دهنده هویت، اعتقادات و شرایط زیستی همان منطقه است.[۶۳]

تنوع و تغییر در مد پوشش امروزی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جامعه ایرانی به‌ویژه در سال‌های اخیر جلوه‌ای از تکثر و تنوع در انتخاب و شیوه‌های پوشش زنان را تجربه می‌کند. بسیاری از بانوان همچنان به چادر، روسری یا مقنعه وفادار مانده‌اند و این پوشش‌ها را نمود کامل عفاف و هویت دینی خود می‌دانند؛ درحالی‌که برخی، سبک‌های دیگری را برگزیده‌اند که هرچند نوآوری و خلاقیت فردی در آن رخ می‌نماید اما سیر تحولی متفاوتی را از فرهنگ دیرین خود سپری می‌کند؛ به‌گونه‌ای که زنان امروزی ضمن توجه به پوشش اسلامی، از رنگ‌ها، طرح‌ها و بافت‌های نو بهره می‌برند و حضور متفاوتی در جامعه دارند. این امر علاوه بر آنکه بازتاب ذوق و سلیقه ایرانی و نشانه‌ای از تحول فرهنگی است، نشان‌دهنده ظرفیت تعامل هم‌زمان با هویت بومی و روندهای جهانی است.[۶۴]

مد و حجاب استایل ایرانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی کارشناسان فرهنگی بر این باورند که در طراحی و مد لباس بانوان، ضمن وفاداری به سنت‌های اصیل و فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی، باید سازگاری با اقتضائات عصر و کارآمدی عملی نیز در نظر گرفته شود.[۶۵] تغییرات در سبک پوشش، زمینه‌ساز دگرگونی در سبک زندگی ملی محسوب می‌شود. پوشش، بازتاب عینی شخصیت، منزلت و شئون فرهنگی هر فرد و جامعه است و غفلت از مبانی ایرانی و اسلامی در این عرصه، بی‌تردید به فروپاشی انسجام فرهنگی می‌انجامد.[۶۶] چنان‌که ممکن است صورت و ظاهر حجاب در جامعه برقرار بماند، اما حقیقت و معنا و بن‌مایه اصیل آن آسیب ببیند؛ خطری که امروزه با نمود پدیده‌هایی همچون حجاب‌استایل‌ها، بیش از پیش احساس می‌شود و البته امکان بهره‌برداری صحیح از آن در تولید و طراحی مد پوشش بانوی ایرانی وجود دارد.[۶۷]

ترکیب حجاب اسلامی با مد روز، فرصت تازه‌ای برای زنان مسلمان ایجاد کرده است تا در عین پایبندی به ارزش‌های دینی، از زیبایی و تنوع در پوشش نیز بهره‌مند شوند. صنعت مد، رسانه‌ها و اینفلوئنسرها با معرفی مدل‌های متنوع حجاب، نقش مهمی در گسترش «مد حجاب» دارند. با وجود برخی تعارض‌ها میان برخی ترندهای مد و اصول شرعی، بسیاری از زنان حجاب را ابزاری برای بیان هویت و سلیقه شخصی خود می‌دانند. بدین ترتیب، تعامل میان مد و حجاب، چالش‌ها و فرصت‌هایی را پیش روی زنان مسلمان قرار داده و امکان انتخابی خلاق و هویت‌محور را برای آنان فراهم ساخته است.[۶۸]

  1. معین، فرهنگ فارسی، 1386ش، ج1، ص 582.
  2. «حجاب»، وب‌سایت دانشنامه حوزوی ویکی فقه.
  3. جوهری، الصحاح، 1407ق، ج 1، ص 107.
  4. محمدی جورکویه، «حجاب از پنجره فقه اسلامی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  5. «چهل حدیث حجاب و عفاف»، وب‌سایت سازمان حج و زیارت.
  6. داودی، «حجاب یک امر الزامی و شرعی است یا اخلاقی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  7. زروندی، «بررسی تطبیقی حجاب در میان اقوام و ادیان الهی»، ص 123، 1386ش.
  8. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 61-59.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج 17، ص 290.
  10. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 24.
  11. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 61-59.
  12. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 23-22.
  13. شهبازی، «پوشاک در ایران زمین – دوران مادها و هخامنشیان»، 1383 ش، ص 63-62.
  14. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 23-22.
  15. شهبازی، «پوشاک در ایران زمین – دوران مادها و هخامنشیان»، 1383 ش، ص 63-62.
  16. خالدیان، «گذری تاریخی بر پوشش و حجاب در ایران»، وب‌سایت پرسمان.
  17. مونسی سرخه، «نمادها در پوشاک»، 1388ش، ص 45-44.
  18. الهی، «لباس به‌مثابه هویت»، 1389ش، ص 11-8.
  19. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 25.
  20. صدر، حقوق زنان در اسلام و اروپا، 1319ش، ص 22-21؛ شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 25.
  21. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 58.
  22. محمدی جورکویه، «حجاب از پنجره فقه اسلامی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  23. مطهری، مسئله حجاب، ۱۴۰۲ش، ص ۸۳.
  24. تقوی باغبان، «بررسی انواع پوشش سر مردان و زنان در دوره صفوی»، ۱۳۹۹ش، ص ۷۳-۷۲.
  25. رایس، زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان، ترجمه اسدالله آزاد، 1383ش، ص 115.
  26. بصیرت‌منش، «روند کشف حجاب و واکنش روحانیان»، 1376ش، ص 82-74.
  27. جعفریان، داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب، 1383ش، ص 60-59.
  28. مطهری، مسئله حجاب، 1402ش، ص 31-32.
  29. همان، ص 63-64.
  30. همان، ص 215.
  31. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 106.
  32. کاوسی و قاضی، «تأثیر مدرنیته بر تحولات حجاب بانوان در جامعه ایران»، 1390ش، ص 69.
  33. جمشیدی، «منطق انقلاب اسلامی در مواجهه با حجاب چگونه است؟»، 1402 ش، ص 43.
  34. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 119-118.
  35. کاوسی و قاضی، «تأثیر مدرنیته بر تحولات حجاب بانوان در جامعه ایران»، 1390ش، ص 69-67.
  36. «صدای دختران انقلاب تا خارج از مرزها هم رفته است»، خبرگزاری تسنیم؛ «پویش ملی حیا آغاز شد»، خبرگزاری حوزه.
  37. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 119-118.
  38. «شعری برای حجاب»، وب‌سایت‌های حجاب.
  39. فرامرزی کفاش، «سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه»، بهمن 1387ش.
  40. سعدی، دیوان اشعار، غزل شماره 35، در وب‌سایت گنجور.
  41. چال‌دره، «حجاب در آیینه شعر معاصر»، 1398ش، ص 75.
  42. یاسینی، پوشش و منش زنان در نقاشی و ادبیات ایران، 1394ش، ص 16.
  43. حسینی، «حجاب در آینه ادبیات کهن پارسی»، وب‌سایت خبرگزاری رسا.
  44. مهدوی، «بهترین کتاب در مورد حجاب»، مجله اینترنتی فراکتاب.
  45. «عفاف و حجاب»، وب‌سایت عماریار.
  46. «خلاصه داستان سریال تلویزیونی کلاه پهلوی»، وب‌سایت منظوم.
  47. «معرفی برنامه ناریا»، وب‌سایت شبکه یک سیما.
  48. «سریال‌هایی که با نام زن ماندگار شدند»، وب‌سایت آی‌فیلم2.
  49. «آثار و فواید عفاف و حجاب»، پایگاه خبری وب دا علوم پزشکی گلستان.
  50. فروغی و همکاران، «آثار و فواید وضعی حجاب از منظر قرآن»، 1402ش، ص 100.
  51. عبدالوهاب‌پور، «تحکیم خانواده در سایه سار حجاب»، خبرگزاری دانشجو.
  52. انصاری شیری، «تأثیر پوشش پدر و مادر روی فرزندان در منزل از دیدگاه اسلام»، خبرگزاری ایسنا.
  53. «حجاب در برابر محارم»، وب‌سایت پرسمان.
  54. «آثار و فواید عفاف و حجاب»، پایگاه خبری وب دا علوم پزشکی گلستان.
  55. سوزنچی، حجاب مدخلی برای کنش‌گری زن مسلمان، 1401ش، ص31.
  56. «با حجاب هم میشه افتخارآفرین شد»، وب‌سایت مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلبیت.
  57. گروپ، «پوشاک در ایران زمین – دوره پیش از اسلام در شرق ایران»، 1383 ش، ص 117-113.
  58. عسگری خانقاه، بهادری نژاد، «فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان»، 1393 ش، ص 58.
  59. «پوشش سنتی و لباس اقوام ایرانی»، وب‌سایت تاریخ ما.
  60. عسگری خانقاه، بهادری نژاد، «فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان»، 1393 ش، ص 49.
  61. «پوشش سنتی و لباس اقوام ایرانی»، وب‌سایت تاریخ ما.
  62. «لباس‌های سنتی زنان ایرانی، تجلی اصالت و نمادی از رنگ و نقش ایرانی»، خبرگزاری ایمنا.
  63. «پوشش زنان در میان اقوام مختلف ایرانی»، خبرگزاری ایسنا.
  64. فلاحی، «حجاب در ایران باستان ـ نگاهی به تاریخچه حجاب و وقار»، 1404ش، ص 16.
  65. خامنه‌ای، «بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های استان همدان»، پایگاه حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای.
  66. زارع و شادقزوینی، «مطالعه هویت ایرانی در طراحی پوشاک زنان ایران»، 1398ش، ص 248.
  67. زهرایی، «حجاب استایل، تهدید یا فرصت»، 1402ش، ص 37-35.
  68. «فرق پوشش با حجاب چیست؟»، وب‌سایت کوثر حجاب.
  • «آثار و فواید عفاف و حجاب»، پایگاه خبری وب دا علوم پزشکی گلستان، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • انصاری شیری، محمد، «تأثیر پوشش پدر و مادر روی فرزندان در منزل از دیدگاه اسلام»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • الهی، محبوبه، «لباس به‌مثابه هویت»، نشریه مطالعات ملی، شماره ۴۲، تابستان ۱۳۸۹ش.
  • «با حجاب هم میشه افتخارآفرین شد»، وب‌سایت مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلبیت، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • بصیرت‌منش، حمید، «روند کشف حجاب و واکنش روحانیان»، نشریه تاریخ معاصر ایران، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۶ش.
  • «پوشش زنان در میان اقوام مختلف ایرانی»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • «پوشش سنتی و لباس اقوام ایرانی»، وب‌سایت تاریخ ما، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • «پویش ملی حیا آغاز شد»، خبرگزاری حوزه، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • تقوی باغبان، ملیحه، «بررسی انواع پوشش سر مردان و زنان در دوره صفوی»، ماهنامه پژوهش در هنر و علوم تخصصی، شماره پیاپی ۳۰، آبان ۱۳۹۹ش.
  • جعفریان، رسول، داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ش.
  • جمشیدی، مهدی، «منطق انقلاب اسلامی در مواجهه با حجاب چگونه است؟»، نشریه کیهان فرهنگی، شماره ۴۳۶، خرداد ۱۴۰۲ ش.
  • جوهری، اسماعیل بن عباد، الصحاح، بیروت، دارلعلم للملابین، ۱۴۰۷ق.
  • چال‌دره، طاهره، «حجاب در آیینه شعر معاصر»، دوفصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی، شماره ۴، پاییز و زمستان ۱۳۹۸ش.
  • «چهل حدیث حجاب و عفاف»، وب‌سایت سازمان حج و زیارت، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • حبیبی، محمداسحاق، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، نشریه معرفت، شماره ۹۴، مهر ۱۳۸۴ش.
  • «حجاب در برابر محارم»، وب‌سایت پرسمان، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • «حجاب»، وب‌سایت دانشنامه حوزوی ویکی فقه، تاریخ مراجعه: ۸ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • حسینی، «حجاب در آینه ادبیات کهن پارسی»، وب‌سایت خبرگزاری رسا، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • خالدیان، ستار، «گذری تاریخی بر پوشش و حجاب در ایران»، وب‌سایت پرسمان، تاریخ درج مطلب: ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، «بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های استان همدان»، پایگاه حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای، تاریخ مراجعه: ۸ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • «خلاصه داستان سریال تلویزیونی کلاه پهلوی»، وب‌سایت منظوم، تاریخ مراجعه: سوم تیر ۱۴۰۴ش.
  • داودی، «حجاب یک امر الزامی و شرعی است یا اخلاقی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • داودی، علی اصغر و امین، الهام، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، نشریه مطالعات راهبردی بسیج، شماره ۹۹، تابستان ۱۴۰۲ش.
  • رایس، کلارا کولیور، زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان، ترجمه اسدالله آزاد، تهران، کتابدار، ۱۳۸۳ش.
  • زارع، مرضیه و شادقزوینی، پریسا، «مطالعه هویت ایرانی در طراحی پوشاک زنان ایران»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره ۵۷، زمستان ۱۳۹۸ش.
  • زروندی، نفیسه، «بررسی تطبیقی حجاب در میان اقوام و ادیان الهی»، فصلنامه مطالعات فرهنگی ـ دفاعی زنان، شماره ۱۰ و ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۸۶ش.
  • زهرایی، محمدرضا، «حجاب استایل، تهدید یا فرصت»، مجله پیام زن، شماره مسلسل ۳۶۰، اسفند ۱۴۰۲ش.
  • «سریال‌هایی که با نام زن ماندگار شدند»، وب‌سایتِ آی‌فیلم۲، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • سعدی، دیوان اشعار، غزلیات، در وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۱۰ تیر ۱۴۰۴ش.
  • سوزنچی، حسین، حجاب مدخلی برای کنش‌گری زن مسلمان، تهران، هیئت میثاق با شهدا، آذر ۱۴۰۱ش.
  • «شعری برای حجاب»، وب‌سایت‌های حجاب، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • شهبازی، شاپور، «پوشاک در ایران زمین – دوران مادها و هخامنشیان»، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش.
  • شیخ‌شعاعی، فهیمه، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، فصلنامه فرهنگ مردم ایران، شماره ۴۸ و ۴۹، بهار و تابستان ۱۳۹۶ش.
  • «صدای دختران انقلاب تا خارج از مرزها هم رفته است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • صدر، حسن، حقوق زنان در اسلام و اروپا، تهران، بانک ملی ایران، ۱۳۱۹ش.
  • عبدالوهاب‌پور، «تحکیم خانواده در سایه سار حجاب»، خبرگزاری دانشجو، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • عسگری خانقاه، اصغر و بهادری نژاد، اعظم، «فرهنگ پوشش زنانه نزد بانوان»، دوفصلنامه دانش‌های بومی ایران، شماره اول، بهار و تابستان ۱۳۹۳ ش.
  • «عفاف و حجاب»، وب‌سایت عماریار، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • فرامرزی کفاش، ریحانه، «سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه»، مجله پیام زن، شماره مسلسل ۲۰۳، بهمن ۱۳۸۷ش.
  • «فرق پوشش با حجاب چیست؟»، وب‌سایت کوثر حجاب، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • فروغی، خدیجه و همکاران، «آثار و فواید وضعی حجاب از منظر قرآن»، فصلنامه علمی پژوهشی سبک زندگی اسللمی با محوریت سلامت، شماره مسلسل ۲۰، تابستان ۱۴۰۲ش.
  • فلاحی، رقیه، «حجاب در ایران باستان ـ نگاهی به تاریخچه حجاب و وقار»، مجله پی‌استور، اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
  • کاوسی، اسماعیل و قاضی، بهناز، «تأثیر مدرنیته بر تحولات حجاب بانوان در جامعه ایران»، نشریه پژوهشنامه، شماره ۷۴، تابستان ۱۳۹۰ش.
  • گروپ، گرد، «پوشاک در ایران زمین – دوره پیش از اسلام در شرق ایران»، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش.
  • «لباس‌های سنتی زنان ایرانی، تجلی اصالت و نمادی از رنگ و نقش ایرانی»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • محمدی جورکویه، «حجاب از پنجره فقه اسلامی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، صدرا، ۱۴۰۲ش.
  • «معرفی برنامه ناریا»، وب‌سایت شبکه یک سیما، تاریخ مراجعه: سوم تیر ۱۴۰۴ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، ادنا، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • مونسی سرخه، مریم، «نمادها در پوشاک»، ماهنامه ایرانا، شماره ۲۸، آذر و دی ۱۳۸۸ش.
  • مهدوی، «بهترین کتاب در مورد حجاب»، وب‌سایت مجله اینترنتی فراکتاب، تاریخ مراجعه: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
  • یاسینی، سیده راضیه، پوشش و منش زنان در نقاشی و ادبیات ایران، تهران، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، ۱۳۹۴ش.