پیشنویس:امام رضا

امام علی بن موسی، هشتمین امام شیعیان.
علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) که در فرهنگ ایرانیان با لقب امام رضا شناخته میشود، هشتمین امام شیعیان است. او در جایگاه پیشوای مذهبی مسلمانان و بهویژه شیعیان، بهدلیل اقتضائات اجتماعی در روزگار خویش، از زمینه مناسبی برای ارائه الگوهای رفتاری سازگار با آموزههای اسلام برخوردار بود. تلاشهای مأمون برای حضور امام رضا در مرو و تعیین او بهعنوان ولیعهد خلیفه، استقبال پرشور مردم و بهویژه نخبگان و فرهیختگان جامعه از امام رضا در نیشابور و همچنین هیجان و اشتیاق طبقات مختلف اجتماعی در مرو، هنگام استقبال از او برای برگزاری نماز عید فطر، نمونههایی از اثرگذاری آشکار آن امام بر جامعه آن روزگار و فرهنگ مسلمانان در طول تاریخ است. امام رضا بهعنوان الگویی کامل در ابعاد مختلف زندگی، تأثیر عمیقی بر سبک زندگی ایرانیان داشته است. این تأثیرات نهتنها در زندگی فردی، بلکه در زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان نیز دیده میشود.
زندگینامه امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]علی (علیهالسّلام) فرزند امام موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) است و مادرش، کنیز بود و او را تُکتَم،[۱] خیزران،[۲] نجمه، اروی،[۳] سَکَن، سمانه، امالبنین،[۴] صَقر، شَقراء و طاهره[۵] میگفتند. کنیهٔ او، ابوالحسن ثانی یا ثالث[۶] و ابوبکر[۷] و لقب او، رضا،[۸] ولی، وفیّ،[۹] صابر، فاضل، رضیّ[۱۰] و زکی[۱۱] است. وی پنج سال پس از وفات امام صادق،[۱۲] در روز شنبه یا پنجشنبه[۱۳] یا جمعه، ۱۱ ربیعالاول[۱۴] یا ۶ یا ۷ یا ۸ شوال[۱۵] یا ۱۱ ذیقعده[۱۶] یا ذیحجه سال ۱۴۷،[۱۷] ۱۴۸،[۱۸] ۱۵۰، ۱۵۱،[۱۹] ۱۵۳،[۲۰] یا ۱۵۸ق در مدینه[۲۱] به دنیا آمد.
۳۰ یا ۳۵ سال[۲۲] با پدرش زیست و ۱۹ یا ۲۰ سال[۲۳] یا ۲۱ سال دوران امامت وی بود.[۲۴] امامت او، پس از موسی بن جعفر، از سال ۱۸۳ق[۲۵] یا ۱۸۶ق آغاز شد و تا سال ۲۰۳ق ادامه یافت.[۲۶] وی در روز جمعه یا سهشنبه۱۷[۲۷] یا ۲۳ یا ۲۴ رمضان، یا آخر ماه صفر یا آخر ذیحجه سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ق[۲۸] در سن ۴۴، ۴۷، ۴۸،[۲۹] ۴۹،[۳۰] ۵۰،[۳۱] ۵۱، ۵۵،[۳۲] ۵۷[۳۳] یا ۵۹ سالگی[۳۴] در قریهٔ نوقان، از توابع سناباد (مشهد کنونی) به واسطه غذا[۳۵] یا انگور[۳۶] یا اناری که علی بن هُشام یا مأمون[۳۷] آن را مسموم کرده بود، به شهادت رسید.[۳۸]
مأمون در سوگ او بسیار گریست[۳۹] و چند روز از خوردن و آشامیدن، دست کشید[۴۰] و با جنازهٔ امام به نجوا پرداخت![۴۱] و سپس، دستور داد جنازهٔ امام را در طوس، در خانهٔ حُمَید بن قَحطبه،[۴۲] کنار قبر پدرش، هارون الرشید دفن کنند.[۴۳] برخی معتقدند علی بن موسی به مرگ طبیعی از دنیا رفته است،[۴۴] یا با مسمومیت غذایی رحلت کرده یا عباسیان و نه مأمون، موجب شهادت امام رضا شدند.[۴۵] تشییع جنازه باشکوه امام، در تاریخ خراسان بیسابقه بوده است.[۴۶]
علی بن موسی (علیهالسّلام) تنها یک فرزند، آن هم محمد بن علی را بهعنوان یادگار و جانشینِ بعد از خود، داشته است که با لقب جواد، شناخته میشود.[۴۷] وی، هنگام رحلت پدر، هفت سال و چند ماه داشت.[۴۸] علامه مجلسی دختری به نام فاطمه را نیز از فرزندان امام رضا برشمرده، که از او حدیث نقل کرده است.[۴۹] برخی، علاوه بر امام جواد، فرزندان دیگری نیز برای علی بن موسی ذکر کردهاند: موسی،[۵۰] حسن، حسین، علی، فاطمه،[۵۱] جعفر و ابراهیم.[۵۲]
فضایل امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از امام رضا بهعنوان مصداقی بارز از واژهٔ «کوثر»، در سورهٔ کوثر نام بردهاند،[۵۳] که زیارت او، از زیارت جدّش، امام حسین، بهتر است.[۵۴] پیامبر اکرم، او را کسی معرفی کرده است که با نور خدا مینگرد و حکیمانه سخن میگوید و دچار لغزش و خطا نمیشود، دانا است و از علم و حکمت پُر بوده[۵۵] و پاداشِ زیارت او، بهشت است.[۵۶]
امام باقر و امام صادق او را بهترین خَلق روی زمین، پس از موسی بن جعفر دانستهاند.[۵۷] امام صادق، او را به دلیل علم سرشارش، «عالِم آلمحمد» دانسته است.[۵۸] حتی مأمون هم او را بهترینِ اهل زمین و داناترین و عابدترینِ آنان میدانست[۵۹] و هیچکس را از علی بن موسی، افضل و مُحِقّتر به خلافت، نمیدانست.[۶۰]
او بزرگترین، برگزیدهترین و محبوبترین فرد نزد امام کاظم بود.[۶۱] از امام رضا بهعنوان بزرگترین پیشوا، هادی دین، شهرهٔ آفاق و مورد تکریم و احترام همگان، یاد میکنند.[۶۲] عظمت علمی، مقام معنوی و اخلاق عملی او، موجب جذب مردم بهسوی وی شده بود.[۶۳] از او بیش از ۲۰ مورد پیشگویی و امور خارقالعاده گزارش شده است.[۶۴] چیزی نبود که از او بپرسند و او پاسخش را نداند،[۶۵] زیرا به گذشته و حال، آگاه بود.[۶۶]
همواره در مناظرات، بر خصم غلبه میکرد.[۶۷] اینگونه، شخصیت علمی وی، بر همگان، از تمام فرقهها و ادیان و مذاهب، ثابت شده بود.[۶۸] توجه بسیار به عبادت، سادهزیستی و تواضع، رعایت عدالت در برخورد با نزدیکان، از دیگر نکات اخلاقی امام رضا است.[۶۹] نماز را در اول وقت، اقامه کرده و به دیگران نیز همین را توصیه میکرد. هر صبح و شام، قرآن میخواند و پرسش دیگران را با قرآن پاسخ میداد.[۷۰]
تربیت الهی، ثبات شخصیت، عزت نفس، زهد و سادهزیستی، تواضع و فروتنی، سخاوت و گشادهدستی، حِلم و بردباری، آشنایی به زبانهای مختلف حتی زبان حیوانات، از دیگر فضایل علی بن موسی بهشمار میرود.[۷۱]
نظر علمای اهلسنت دربارهٔ امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برخی علمای اهلسنت، به علی بن موسی، بهخاطر شخصیت والای او، یا به تبعیت از شیعیان، لفظ امام را اطلاق میکنند. اولین کسی که این واژه را بهکار برد، مسعودی بود.[۷۲] برخی نیز، نظیر مسعودی، ابنصبُاغ، محمدخواجه پارسا و قاضی بهجت افندی، همان امامتِ مدّنظر شیعه را اراده کرده و روایات دلالتکننده بر امامت علی بن موسی را نیز آوردهاند.[۷۳]
از علی بن موسی، در کتابهای «سُنَن»، در ابواب زکات و ایمان و نیز، مباحث تفسیری و اخلاقی، احادیثی نقل شده است.[۷۴] او از پدرش، موسی بن جعفر، عموهایش، اسماعیل، اسحاق و عبدالله، روایت نقل کرده است. و نیز برخی راویان حدیث، نظیر اباصلت هِرَوی، احمد بن حنبل، محمد بن رافع، نصر بن علی جَهضَمی، خالد بن احمد ذُهَلی، محمد بن اسلَم طوسی، ابیزرعهٔ رازی، اسحاق بن راهَوَیه، آدم بن ابیایاس و احمد بن عامر طائی، از او روایت نقل کردهاند.[۷۵]
واقدی او را از ثقاتی میداند[۷۶] که در بیستسالگی در مسجد نبوی فتوا میداد. حاکم نیشابوری، ابنجُندی، ذهبی و ابنحجر عسقلانی وی را از طبقه دهم[۷۷] یا هشتم تابعین مدینه دانستهاند.[۷۸] ابن ابیالحدید او را داناترین، سخاوتمندترین مردم و باکرامتترین افراد به لحاظ اخلاقی برشمرده است. ابنخلّکان و ابنحجر هیثمی او را یکی از امامان شیعه دانستهاند، که مأمون او را ولیّعهد خود قرار داد و به نامش سکه ضرب کرد و دخترش، امحبیب را به زوجیت او درآورد.[۷۹]
دلایل امامت علی بن موسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا یکی از ۱۲ امامی است که پیامبر بر امامت آنها تصریح کرده است.[۸۰] همچنین بنابر روایت جابر بن عبدالله انصاری، نام علی بن موسی در لوحی که پیامبر از جانب جبرائیل به فاطمه داده بود، بهعنوان امامِ پس از موسی بن جعفر، ذکر شده است.[۸۱] همچنین، در صحیفهای که نزد اُمّسَلَمه بوده است، نام یکایک امامان شیعه ذکر شده و یادآوری شده است که علم و سلاح هر یک از امامان، به امام بعدی به ارث گذاشته شده است.[۸۲]
حدیث «اوصیائی، الاثنیعشر»[۸۳] نیز، اشاره به امامت تکتک امامان، از جمله علی بن موسی دارد. موسی بن جعفر در ۴۸ روایت،[۸۴] به امامت علی بن موسی[۸۵] و جانشینی او پس از خود[۸۶] تصریح کرده است.[۸۷] مقبولیت علی بن موسی میان شیعیان و برتری علمی و اخلاقی او نیز اثباتکنندهٔ امامت وی است.[۸۸]
ولایتعهدی امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در گزارشهای تاریخی چنین آمده است که مأمون، ابتدا با رفتاری احترامآمیز، خلافت را پیشکش کرد، اما با استنکاف امام رضا از قبول خلافت، ولایتعهدی[۸۹] را پیشنهاد داد.[۹۰] وی، علی بن موسی را از مدینه به خراسان فرا خواند و در روز دوشنبه، دوم،[۹۱] پنجم،[۹۲] ششم،[۹۳] هفتم، نهم یا بیستوسوم رمضان سال ۲۰۰ق یا ۲۰۱ق برای ولایتعهدی وی، بیعت گرفت و به او لقب «الرضا من آلمحمد» داد.[۹۴] مأمون دستور داد بر منابر بر امام رضا ثنا گفته و به نام او سکه (درهم و دینار) ضرب کردند.[۹۵] سپس، مأمون، دختر یا خواهرش، امحبیب را به تزویج امام رضا درآورد.[۹۶]
امام، در ابتدا، از پذیرش دعوت مأمون و رفتن به خراسان، استنکاف ورزید[۹۷] تا نشان دهد علاقهای به همکاری با حکومت ندارد؛[۹۸] اما پس از آن که مجبور شد، تمکین کرده[۹۹] و با چشمانی اشکبار، در حالی که با قبر پیامبر وداع میکرد،[۱۰۰] بههمراه مأموران مأمون، از طریق بصره به سمت مرو[۱۰۱] روانه شد.
در مرو، ابتدا پیشنهاد پذیرش خلافت را با این استدلال که امر خلافت برای ما نخواهد بود،[۱۰۲] رد کرد[۱۰۳] و سپس، وقتی مأمون، امام را تهدید کرد، بهناچار، پیشنهاد ولایتعهدی را پذیرفت.[۱۰۴] علی بن موسی با این شرط ولایتعهدی را پذیرفت که در هیچ امر و نهی و عزل و نصبی دخالت نکند و چیزی را تغییر ندهد و در فتوا و قضا، ورود نکند،[۱۰۵] زیرا نمیخواست مسئولیت وضع موجود را بر عهده بگیرد.[۱۰۶]
امام، به سبک پیامبر با مردم بیعت کرد، یعنی دست خود را بر روی دستان بیعتکنندگان قرار میداد.[۱۰۷] اولین بیعتکننده نیز عباس، پسر مأمون بود.[۱۰۸] امام رضا، پس از برگزاری تشریفات تفویض ولایتعهدی و بیعت با مردم و مقامات، در سخنانی، خطاب به مردم، یادآور شد که ما را به واسطهٔ قرابت با پیامبر، بر شما حقی است. شما را نیز، بر ما حقی است. هرگاه شما حق ما را پرداخت کردید، بر ما نیز، واجب است حق شما را بپردازیم.[۱۰۹]
امام رضا، طی ولایتعهدی خود، علاوه بر برپایی جلسات مناظره، که توسط مأمون ترتیب داده میشد و تبیین معارف اسلامی و شیعی،[۱۱۰] مبادرت به برپایی نماز عید فطر کرد که ناتمام ماند.[۱۱۱] او همچنین برای نزول باران، دعا کرد.[۱۱۲] اقدام مأمون در تفویض ولایتعهدی به علی بن موسی، موجب ناخرسندی بنیعباس و خلع مأمون از خلافت شد.[۱۱۳]
کارکردهای پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تفویض و پذیرش ولایتعهدی، به نوعی پذیرش ضمنی علویان توسط عباسیان بود[۱۱۴] و اهلبیت را از فراموشی در عرصهٔ سیاسی، حفظ میکرد و جان امام و شیعیان نیز حفظ میشد.[۱۱۵] همچنین چهرهٔ واقعی مأمون، توسط امام رضا به مردم، شناسانده میشد[۱۱۶] تا جایی که مأمون ناگزیر بود تا خود را به لحاظ فکری، متمایل به تشیّع نشان دهد؛[۱۱۷] حتی برخی شواهد، دلیل تمایل مأمون به تشیع دانسته شده است، مانند مناظرهٔ مأمون با علمای اهلسنت در رابطه با برتری علی بر خلفای دیگر، تفویض ولایتعهدی به امام رضا، وامدار دانستن خود در هدایت به تشیع در جریان بحث بینهارونالرشید و امام کاظم، حلال کردن مُتعه (صیغه)، اعتقاد به مخلوق بودن قرآن، گواهی علمای اهلسنت بر دوستداشتن علی توسط مأمون، منع از ذکر خیر معاویه و نیز سرودههای مأمون در مدح علی و اولاد او.[۱۱۸] شیخ مفید و شیخ صدوق معتقدند مأمون نذر کرده بود تا در صورت چیرهشدن بر برادرش، امین، خلافت را به اهلش واگذار کند،[۱۱۹] اما بعداً پشیمان شد![۱۲۰]
اهداف مأمون از ولایتعهدی امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تلاش مأمون بر این بود تا به مردم بباوراند که از سرِ اخلاص و با خلوص نیّت و علاقهٔ وافِر به امام رضا، ولایتعهدی را به وی تفویض کرده است. و در این کار، آنچنان ماهرانه رفتار کرد که برخی علمای شیعه، نظیر ابن شهرآشوب[۱۲۱] و ابنطاووس او را از اتهام دستداشتن در شهادت امام رضا مُبرّا دانستند.[۱۲۲] در منابع تاریخی، اهداف مأمون از ولایتعهدی امام رضا به شرح زیر آمده است:
- جلب نظر ایرانیان، به ویژه اهالی خراسان و استمرار حمایت آنان؛[۱۲۳]
- جلب خوشنودی عباسیان؛[۱۲۴]
- جلب اعتماد و محبت اعراب؛[۱۲۵]
- مشروعیتبخشی[۱۲۶] و قانونی جلوه دادن حکومت عباسیان در چشم علویان؛[۱۲۷]
- فرونشاندن شورشهای متعددِ علویان و مقابله با آشوبها و مخالفتهای آنان و زدودن احترامِ رو به فزونی علویان از دل و دیدهٔ مردم؛[۱۲۸]
- بازگرداندن و تقویت حسّ اعتمادِ از دست رفتهٔ مردم، به واسطهٔ کشتن برادرش، امین؛[۱۲۹]
- ریشهکنی درخت تشیّع؛[۱۳۰]
- کنترل و خلع سلاح علی بن موسی و ایجاد مصونیت برای خود از ناحیهٔ امام رضا، که همواره او را تهدیدی برای خلافت خود میدانست؛[۱۳۱]
- کسب وجههٔ معنوی به واسطهٔ ولایتعهدی یکی از فرزندان پیامبر؛[۱۳۲]
- تبدیل صحنهٔ مبارزات انقلابی شیعیان به عرصهٔ فعالیت سیاسی آرام و بیخطر؛[۱۳۳]
- تبدیل امام رضا به توجیهگر رفتار دستگاه خلافت؛[۱۳۴]
- مرتفع شدن ادعای زهد و بیاعتنایی امامان نسبت به امور دنیوی؛[۱۳۵]
- زدودن تدریجی رنگ مردمیِ امام، بهعنوان مرجع پرسشها و شکایات؛[۱۳۶]
- کنترل مستمرّ علی بن موسی، به عنوان کانون مبارزه و معارضه با حاکمان عباسی.[۱۳۷]
قدمگاههای امام رضا در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قدمگاههای منسوب به امام رضا، در شهرهای بهبهان (اَرجان)، اَبرقو (ابرکوه)، خرانق (مشهدک)، دِهشیر (فراشاه)، که سه مورد اخیر، دارای کتیبه هستند و نیشابور واقع شدهاند.[۱۳۸] قدمگاههایی که در شوشتر، دزفول و نائین وجود دارند، از اعتبار سندی برخوردار نیستند.[۱۳۹]
تأثیر حضور امام رضا در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حضور سهسالهٔ امام رضا در ایران، پیامدها و تأثیرات بسیاری در جامعه و فرهنگ ایرانی داشت، از جمله:
- رشد و گسترش تشیّع در خراسان و تأثیر عمیق آن بر فرهنگ، هنر و اقتصاد ایران؛[۱۴۰]
- ارتقای علمی و اعتقادی و فکری مردم خراسان؛[۱۴۱]
- ارتباط عاطفی و معنوی امام با ایرانیان؛[۱۴۲]
- مناظرات علمی و عقیدتی با اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان، مانویان و صابئیان)، نِحلِههای فکری گوناگون و ارباب مذاهب مختلف؛[۱۴۳]
- تشکیل محافل علمی و کلامی و حدیثی در دفاع از کیان اسلام و فرهنگ اهلبیت و ردّ ایرادات و پاسخ به شبهات، با حضور گستردهٔ شیعیان در این محافل، که در مسجد مرو و منزل امام برگزار میشد؛[۱۴۴]
- دلگرمی شیعیان به وجود امام رضا و استقرار علویان در شهرها؛[۱۴۵]
- پیادهکردن سنتهای الهی و سیرهٔ نبوی در جامعه؛[۱۴۶]
- فراهم شدن زمینه برای کوچ سادات و علویان به منطقه خراسان،[۱۴۷] بهویژه پس از دستور علی بن موسی به بستگان خود برای کوچ به ایران، که طی چند کاروان، ۱۲۶۷۳ نفر به خراسان آمدند.[۱۴۸]
اوضاع فرهنگی-اجتماعی در زمان امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دوران امامت علی بن موسی (۱۸۳–۲۰۳)، ده سال با خلافتهارون الرشید (۱۸۳–۱۹۳)، مقارن بود؛ هارون به دلیل نگرانی از عواقب قتل امام کاظم، متعرّض امام رضا نمیشد و امام رضا بدون تقیّه و با استفاده از شرایط پیش آمده، اظهار امامت کرده و با تربیت شاگردانی، علوم و معارف دینی و حقایق قرآنی را نشر میداد.[۱۴۹]
در دورهٔ حکومت امین (۱۹۳–۱۹۸)،[۱۵۰] به دلیل درگیریِ او با برادرش مأمون، باز هم امام رضا به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد.[۱۵۱] پنج سال آخر از حیات امام رضا (۱۹۸–۲۰۳) با خلافت مأمون، مقارن بود.[۱۵۲] با آغاز خلافت مأمون، قیامهای علویان اوج گرفت.[۱۵۳] امام رضا گرچه با اصل این قیامها مخالف نبود، اما به دلیل آگاهی از ناکامی اکثر این قیامها و نیز، افراط برخی از قیامکنندگان در کشتار مردم و غارت اموال، از تأیید آنها، سر باز میزد.[۱۵۴]
این دوران همچنین «دوران اوج تمدن اسلامی» نامیده شده است؛ در این دوره، علومی نظیر تفسیر، حدیث، فقه، اصول فقه، نحو، کلام، پزشکی، شیمی، معماری و مهندسی شهری، نجوم، عمران و کشاورزی رونق داشته و توسعه پیدا کرد و دولت اسلامی بر اغلب مناطق جهان استیلا یافت. فضای امیدوار کنندهای برای افکار و عقاید و علوم مختلف پدید آمد و نهضت ترجمه در زمینهٔ فلسفه، طب، نجوم، ریاضیات، منطق، هیئت، جغرافیا و تاریخ به اوج رسید.[۱۵۵] صاحبان علم و منطق و فلسفه گرامی داشته شدند و ریاضیدان بزرگی همچون خوارزمی پدیدار گشت که دربارهٔ جبر مطالعاتی داشت و آن را از حساب جدا کرد.
یعقوب بن اسحاق کَندی، که در طب و فلسفه و حساب و منطق و هندسه و نجوم خبره بود، بسیاری از کتابهای فلسفه را به عربی برگرداند.[۱۵۶] کتابخانههایی در بغداد، تأسیس و انجمنهای علمی تشکیل میشد که علمای اسلامی و غیراسلامی در آن شرکت داشتند. همچنین، ۳۰ مدرسهٔ عالی ایجاد شده بود و مهمترین کتابخانه هم، «بیتالحکمه» بود.[۱۵۷] فعالیتهای علمی در تمام عرصهها، از جمله مباحث کلامی، بهشدت رونق داشته و رو به گسترش بود. اشاعره و معتزله، بیشترین سهم را در سوگیریهای مباحث کلامی در جامعه داشتند.[۱۵۸] بغداد، یثرب، کوفه و بصره در زمرهٔ مهمترین مراکز علمی آن دوران مطرح بودهاند.[۱۵۹]
علی بن موسی، در این دوران، وظیفهٔ خود را صیانت از عقیده و فرهنگ جامعهٔ اسلامی میدانست و خطر جریانهای فکری التقاطی و منحرف، نظیر واقفیه (توقف کنندگان در امامتِ موسی بن جعفر)، مُشَبَّهه، مُجَسّمه (برای خدا جسم قایل بودند)، مُفَوِّضه، مُتصوِّفه، مُعتزِله، غُلات (غالیان=غُلُوّ کنندگان) و جبریّون[۱۶۰] را در جامعه، گوشزد میکرد و از طریق محافل علمی، مناظره با صاحبان عقاید و مذاهب فکری و دینی و پاسخگویی به شبهات آنان، به روشنگری و تبیین راه و فکر صحیح، مبادرت میورزید. به همین دلیل، بخش عمدهای از روایات منقوله از علی بن موسی، پیرامون موضوعات کلامی، نظیر تجسیم، تشبیه و رؤیت خدا است.[۱۶۱] همچنین، توضیح مبانی شیعه، جایگاه اهلبیت در کتاب و سنت، برخی مسائل کلامی، مسائل اختلافی بین شیعه و سنی، نظیر ایمان ابوطالب، مصداق شیعه، صحابی و اولیالامر، رهاورد مناظرات و جلسات امام رضا است.[۱۶۲] عصر امام رضا، عصر مناظرات داغ در زمینه مباحث کلامی و عقیدتی بود.[۱۶۳]
سیرهٔ علمی و عملی امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سیرهٔ عبادی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا بسیار نماز میخواند و به نماز اول وقت، اهمیت میداد؛ شب را به نماز و سجدههای طولانی و تلاوت قرآن سپری میکرد؛[۱۶۴] شبها، کم میخوابید و شبزندهدار بود و روزها، روزه بود؛[۱۶۵] اهتمام به دعا و صلوات،[۱۶۶] پرهیز از کسب مال حرام و دوری از ناامیدی از درگاه الهی، به عنوان دو مانع استجابت دعا،[۱۶۷] از ویژگیهای او بود.
علی بن موسی با قرآن انس داشت[۱۶۸] و آن را طی سه روز ختم میکرد.[۱۶۹] او قرآن را زیبا تلاوت میکرد، در معانی آیات، تامُّل کرده و به سؤالات و شبهات، از طریق آیات قرآن پاسخ میداد. امام رضا به علوم قرآنی، نظیر محکمات و متشابهات قرآنی، توجه میکرد.[۱۷۰]
سیرهٔ اخلاقی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا آیینهٔ تمامنمای خصال نیکو بود؛ خوشاخلاق و خوشرفتار بود و اخلاق بد را نابودگر اعمال میدانست؛ بر راستگویی، تأکید و بر امانتداری، توصیه میکرد؛[۱۷۱] به مشورت با دیگران، سفارش و از کمفروشی و ریختوپاش، خیانت و رباخواری، نهی میکرد؛[۱۷۲] از جدال و مِراء با دیگران و دشمنی و بدگویی نسبت به دیگران، نهی میکرد.[۱۷۳]
نظم او زبانزد بود؛[۱۷۴] ادب و تواضع و فروتنی داشت،[۱۷۵] کلام کسی را قطع نمیکرد و با سخن خود، خاطرِ کسی را آزرده نساخته و در حق کسی جفا نمیکرد؛[۱۷۶] از کسی رو برنمیگرداند؛[۱۷۷] بر حِلم و بردباری تأکید داشت و نرم و ملایم سخن میگفت[۱۷۸] و در سخن گفتن، درشتی نمیکرد؛[۱۷۹] در حضور دیگران، پای خود را دراز نمیکرد[۱۸۰] و به دیوار تکیه نمیداد؛ آب دهان خود را بر زمین نمیانداخت؛[۱۸۱] قهقهه نمیزد، ولی همواره مُتِبَسِّم بود.[۱۸۲]
او نسبت به سهو و خطای دیگران، عفو و اغماض داشت؛[۱۸۳] کنیزان و غلامان و کارگزاران خود را با القاب زشت صدا نمیزد[۱۸۴] و با آنها بدرفتاری و فحاشی نمیکرد؛[۱۸۵] نسبت به آنها تکبر نورزیده،[۱۸۶] با آنها همغذا و همسفره میشد و به تنهایی غذا نمیخورد[۱۸۷] و آنها را هنگام غذا، به دنبال امور متفرقه گسیل نمیداشت؛ برای صرف غذا، ابتدا از بهترین غذاها برای مساکین کنار میگذاشت و آنگاه، تَناوُل میکرد.[۱۸۸]
سخی و گشادهدست بود و در زهد و سادهزیستی و بیتوجهی به تجملات، سرآمد بود؛[۱۸۹] اجازه نمیداد کسی برای احترام او، از سرِ سفره برخیزد؛[۱۹۰] درخواست نیازمندان را بیپاسخ نمیگذاشت[۱۹۱] و از پشتِ در به افراد نیازمند کمک میکرد؛[۱۹۲] در دل شب، صدقات پنهانی میداد؛[۱۹۳] اگر به کسی وعده میداد، بدان ملتزم میشد.[۱۹۴] امام رضا ملاک شیعه بودن را نه با شعار و ادعا، بلکه در عمل صالح و انجام دستورات خدا و پیامبر میدانست.[۱۹۵]
سیرهٔ اجتماعی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام علی بن موسی الرضا بر صلهٔ رحم تأکید میورزید،[۱۹۶] و آن را دارای آثار فراوان معنوی، روانی و اجتماعی و نیز، موجب آبادانی شهرها، ازدیاد روزی و طولانی شدن عمر میدانست.[۱۹۷] او بر ملاقات با یکدیگر، سفارش میکرد؛[۱۹۸] بر حقوق مردم و همسایگان،[۱۹۹] پیروان ادیان و فرقهها، پای میفشرد و با آنان برخورد عادلانه و مطلوب داشت[۲۰۰] و نمیگذاشت حقی از آنان ضایع و ظلمی بر آنان برود؛[۲۰۱] نسبت به کژیها و ناراستیها و نادرستیهای نزدیکان خود، اعتراض میکرد تا به دلیل انتساب به او، سوءاستفاده نکنند؛[۲۰۲] از خطای خطاکاران، درمیگذشت؛[۲۰۳] به رفع گرفتاری افراد، توجه و اهتمام داشت؛[۲۰۴] از مردمآزاری، بهویژه همسایگان، پرهیز میکرد و اشخاص را با لقب و کنیه، مورد خطاب قرار میداد.
کرامت انسانی همگان را حفظ میکرد[۲۰۵] و آن را مبتنی بر چهار اصل میدانست:
- اصل آزادی انسانها و حرّیّت و آزادگی آنها؛
- اصل برابری انسانها، با رعایت حقوق همهٔ انسانها، اعمّ از مسلمان و غیرمسلمان؛[۲۰۶]
- اصل قدردانی از انسانها، از باب «من لمیشکر المخلوق، لمیشکر الخالق»؛
- اصل احترام به انسانها.
امام رضا به سالمسازی محیط زیست، توجه و اهتمام داشت؛[۲۰۷] مهماننواز بود[۲۰۸] و بر سرِ سفرهٔ او، کوچک و بزرگ، بنده و آزاد، حاضر بودند؛[۲۰۹] از مهمان، توقع کار کردن نداشت[۲۱۰] و هنگام رفتن مهمان، او را تا درب منزل مشایعت میکرد؛[۲۱۱] اجرت کارگر را در ابتدای امر، تعیین میکرد.[۲۱۲]
سیرهٔ تربیتی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا ازدواج را زمینهساز کمالِ فرد و گسترش روابط اجتماعی افراد میدانست؛ اخلاق خوب را شاخص مهمی در انتخابِ همسر صالح، بهعنوان سودمندترین موهبت و اولین گام در پاکدامنی و تحویل فرزند صالح به جامعه میدانست و توصیه میکرد به مردِ بداخلاق دختر ندهید.
فرزند را لازمهٔ تداوم زندگی و نام نیکو و بامُسمّا نهادن بر فرزند را، حق او میدانست؛[۲۱۳] مراقبتهای ویژه در ایام بارداری و توجه به نوعِ تغذیه، که موجب شجاعت، خوشخلقی، خوشسیمایی فرزند و دانشمند شدن او در آینده خواهد شد، را لازم میدانست؛ صدقهدادن و عقیقهکردن، برخورد و رفتار منطقی و احترامآمیز با نوجوان و جوان، نظارت والدین بر اخلاق، رفتار و تحصیل فرزند، آموزش خوداتکایی و تزریق اعتماد به نفس، به فرزند را توصیه میکرد.[۲۱۴]
شیر مادر را بهتر از هر چیزی برای کودک میدانست؛ بازی با کودکان را مهم میشمرد و از تنبیه بدنی آنان نهی میکرد و به قهر کوتاهمدت توصیه میکرد؛ به کودکان سلام میداد و آن را سنت پیامبر میدانست؛[۲۱۵] او، با رفتار خود، شیوهٔ صحیحِ زندگی را تعلیم میداد و نیکی به والدین را واجب میدانست.[۲۱۶]
او خانه را محل آرامش میدانست و صدایش را در خانه بلند نمیکرد؛ به میانهروی در امور و خوشاخلاقی و خوشرفتاری با خانواده سفارش میکرد.[۲۱۷] حُسن رفتار با خانواده و والدین و مهرورزی با همسر و فرزندان را لازم دانسته،[۲۱۸] و حق مادر را واجبترین حق میدانست؛ معتقد بود خداوند به زنان، در مقایسه با مردان، مهربانتر است.[۲۱۹]
سیرهٔ سیاسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امامت علی بن موسی در شرایطی آغاز شد که برخی در توصیف آن دوره و خشونت خلیفه، میگفتند خون از شمشیر هارون میچکد. امام رضا در این شرایط دشوار، معارف اسلام را با محوریت مکتب اهلبیت و مذهب شیعه، در جامعه ترویج میکرد.[۲۲۰] او در تبیین امامت بهمثابه جایگاه رهبری امت، امام را مایهٔ نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزّتمندی مؤمنان میداند که حدود الهی را بر پاداشته و از دین خدا دفاع میکند.[۲۲۱]
امام رضا در دورهٔ خلافت مأمون نیز بر تبیین جایگاه امامت در جامعه مسلمان، تأکید میکرد و در این چارچوب، گزارشگران بیشماری طرح مسألهٔ امامت و ولایت در قالب حدیث «سلسلةالذهب» را از جانب امام رضا در نیشابور، روایت کردهاند. اما با وجود این، بیعت با مردم به شیوهٔ پیامبر در جریان پذیرش ولایتعهدی و شرط عدم دخالت در امور حکومتی و عزل و نصبها، از جمله اموری است که امام رضا در سیرهٔ سیاسی خود با هدف خنثی کردن نیتهای مأمون، مدّنظر داشته است.[۲۲۲]
سیرهٔ علمی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دانش علی بن موسی، بیپایان بود و هر دانشمندی با او نشست و برخاست داشت، بدان اذعان میکرد؛ با شور و اشتیاق و بردباری، پاسخِ پرسش مردم را میداد و هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذاشت؛[۲۲۳] شرم و حیا را در علمآموزی روا نمیدانست و با هر کس، با زبان خود او سخن میگفت.[۲۲۴]
تشکیل مدرسهٔ علمی در مدینه و نشر معارف آلمحمد، تربیت شاگردان، مبارزه با غالیان و جریانات فکری انحرافی، تألیف کتب علمی و اعتقادی، نظیر «فقهالرضا»، «صحیفة الرضا»، «محضالاسلام» و رسالهٔ «ذهبیّه» در طب،[۲۲۵] برگزاری جلسات مناظره با فرقههای مختلف دینی و مذهبی، نظیر جاثلیق، رأسالجالوت و عمران صابی،[۲۲۶] سیما و سیرهٔ علمی علی بن موسی را به تصویر میکشد.
سبک زندگی رضوی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]علی بن موسی بر آراستگی و پاکیزگی تأکید داشت و آن را از اخلاق انبیا میدانست که در تربیت درست در خانواده و نیز در پاکدامنی زنان مؤثر است. امام رضا موهای خود را شانه میکرد، به چشمانش سورمه میکشید، محاسن خود را به رنگ مشکی خضاب میکرد و همواره عطرآگین بود و بوی خوش او، در فضا متصاعد بود. او از خواب بینالطلوعین، نهی میکرد؛ همواره متبسّم و خوشرو بود، اما از قهقهه، اجتناب میکرد.[۲۲۷] امام رضا در معاشرت، سرآمد بود.[۲۲۸]
- بهداشت غذایی؛ امام رضا، کمخوری را مایهٔ سلامت تن میدانست و پیش و پس از غذا، دستهای خود را میشُست؛ غذا را با نمک آغاز میکرد؛[۲۲۹] در خوردن غذا، از پرخوری، پرهیز میکرد[۲۳۰] و دیگران را نیز، توصیه به میانهروی میکرد؛ صبحانه را کامل و شام را سبک میل میکرد؛ به خوردن گوشت، توصیه میکرد، زیرا آن را موجب رویش گوشت و فَربِهی (تُپُلی) و تعادل اخلاق و نخوردنش را موجب بداخلاقی میدانست.[۲۳۱] پیش از آن که سیر شود، از خوردن، دست میکشید؛ پیش از غذا، مقداری سرکه مینوشید و آن را موجب قوّت ذهن و ازدیاد عقل میدانست؛ در تابستان، غذاهای سرد و در زمستان، غذاهای گرم و در بهار و پاییز، غذاهای معتدل میخورد؛ غذا را داغ نمیخورد؛[۲۳۲] به خوردن شام، ولو به تکّه نانی، سفارش میکرد؛[۲۳۳] از آشامیدن آب در حین غذا، پرهیز میکرد و برای سلامت معده، لازم میدانست؛[۲۳۴] نوشیدن آب سرد را بعد از غذاهای گرم و بعد از شیرینی، نهی میکرد و برای دندانها مُضِرّ میدانست، اما آب جوشانده را برای هر چیزی مفید میدانست، که هیچ زیانی ندارد.[۲۳۵] همراه غذا، سبزی میخورد[۲۳۶] و پای سفرهای که سبزی نداشت، نمینشست.[۲۳۷] او پس از صرف غذا، اندکی به قفا (پشت) خوابیده و پای راست را روی پای چپ قرار میداد؛[۲۳۸] خوردن عسل و زیتون و سیر و انجیر و کشمش را، به دلیل خواص فراوان آنها، توصیه میکرد.[۲۳۹]
- بهداشت فردی؛ استحمام و غُسل را جهت تمیزی توصیه میکرد و از حمام، با معدهٔ پُر پرهیز میداد و آن را موجب قولنج میدانست؛ شستن دست و صورت را پیش از تَناوُل غذا لازم میدانست؛[۲۴۰] مسواک را آخرِ شب میزد و برای سفیدی دندان، نمک میزد؛[۲۴۱] دهان خود را با کُندُر خوشبو میکرد.[۲۴۲] ناخن گرفتن، کوتاه کردن شارِب (سِبیل)، زدن عطر و تعویض لباس را نیکو میپنداشت؛ به پهلوی راست یا چپ میخوابید؛ هنگام تَخَلّی (دستشویی)، سر را پوشانده و سنگینی بدن را روی پای چپ قرار داده و طول نمیداد؛ همچنین، از ایستاده ادرار کردن، پرهیز داده و در پایان، استبراء میکرد.[۲۴۳]
- بهداشت روان؛ تفریحات سالم، سکوت (خلوت با خود و خدا)، انس با قرآن، توکل، دوری از بُخل و خِساست (خسیس بودن و ناخنخشکی) و حسادت، از ویژگیهای برجستهٔ علی بن موسی در بخش بهداشت روان بود.[۲۴۴]
مناظرات امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]علی بن موسی با علمای ادیان و مذاهب و فرقههای گوناگون (یهودیان، نصارا، مجوسان، صابئیان/ستارهپرستان، بَراهِمه، دَهریون و مُلحِدان)، در مناسبتهای مختلف، مناظره کرده است؛[۲۴۵] از جمله با عمرو بن هَدّاب، جاثلیق مسیحی، رأسالجالوت، عمران صابی، سلیمان مَروزی، ابو قَرّه، هربذ اکبر، علی بن محمد بن جهم، ابنسِکّیت و مأمون.[۲۴۶]
فرقهٔ واقفیه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پس از امام کاظم، گروهی از شیعیان پنداشتند که موسی بن جعفر وفات نیافته است یا اگر از دنیا رفته باشد، دوباره بازگشته و دنیا را پر از عدل و داد میکند، زیرا او همان مهدی موعود است![۲۴۷] به همین دلیل، در امام هفتم توقف کردند و به امامت علی بن موسی گردن ننهادند.[۲۴۸] از جملهٔ این کسان، میتوان به حَیّان سَرّاج،[۲۴۹] وکیل امام کاظم در جمعآوری وجوهات شرعی و محمد بن بشیر،[۲۵۰] از غالیان زمانه، که امام کاظم را خدا و خود را پیامبرِ مبعوث از طرف وی معرفی میکرد، اشاره کرد. او فرقهٔ بشیریه را اختراع کرد.[۲۵۱] انگیزهٔ توقف در موسی بن جعفر، توسط وکلای او، به دلیل وجود اموال فراوانی بود که نزد اینان باقی مانده بود.[۲۵۲] علی بن موسی، پس از چند دوره مناظره با آنان، آنها را لعن کرده و متهم به الحاد کرد.[۲۵۳]
آثار علمی امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- مُسند امام رضا، شامل ۲۴۳۰ حدیث از ۳۲ کتاب حدیثی مشتمل بر احادیث صحیح، مُوثّق، حسن، ضعیف و متروک؛
- مناظرات، جمعآوری شده در عیون اخبار الرضا؛
- طب الرضا (رساله ذهبیّه)[۲۵۴] منسوب به علی بن موسی؛[۲۵۵]
- فقه الرضا، منسوب به علی بن موسی، (برخی آن را تألیف ابنبابَوَیه، پدر شیخ صدوق میدانند و عدهای نیز، آن را از آثار ابن ابیغراقه -شَلمَغانی- دانستهاند.[۲۵۶] اکثر محققان، صحتِ انتسابِ این کتاب را به علی بن موسی، ثابت ندانستهاند.[۲۵۷]
- صحیفة الرضا؛[۲۵۸] به مُسند الرضا و رضویات نیز مشهور است.[۲۵۹] علامه مجلسی آن را از مُرسلات میداند.[۲۶۰]
- نامهٔ معروف به «جوامع الشریعة»، به فضل بن سهل و بیان رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعه؛[۲۶۱]
- بیان حدیث معروف به «امامت»، در مرو، خطاب به عبدالعزیز بن مُسلِم؛[۲۶۲]
میراث فرهنگی امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- تربیت ۳۱۸ نفر در مکتب علی بن موسی.[۲۶۳]
- سخنان حکمتآموز؛[۲۶۴]
- بیان حدیث سلسلة الذهب،[۲۶۵] در نیشابور، که ۱۰۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ یا ۲۴۰۰۰ یا ۳۰۰۰۰ قلمدان، بیتاب ثبت آن، از زبان امام هشتم بودند.[۲۶۶] این حدیث را ۹۰ تن از علمای اهلسنت، از ۱۲ طریق، روایت کردهاند.[۲۶۷]
امام رضا غالباً روایات خود را با سلسله سند از امامان پیشین خود و از زبان علی بن ابیطالب و پیامبر اکرم نقل میکرد. او ضمن ترویج باورهای اصیل تشیّع، از رویکردهای سیاسی زیدیه، اسماعیلیه، فَطَحیّه و واقِفیّه که از بدنهٔ اصلی اجتماع شیعیان جدا شده بودند، حمایت نمیکرد.[۲۶۸]
اصحاب امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دِعبِل خُزائی، حسن بن علی بن زیاد وَشّاء، حسن بن علی بن فَضّال، حسن بن محبوب سَرّاد، زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی، صفوان بن یحیی بَیّاع سابری، محمد بن اسماعیل بن بَزیع و نصر بن قابوس، ازجمله اصحاب امام رضا هستند.[۲۶۹]
جایگاه امام رضا در فرهنگ ایرانیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا، هشتمین امام شیعیان، جایگاه ویژهای در فرهنگ و تاریخ ایرانیان دارد. حضور او در ایران و به ویژه در شهر مشهد، تأثیر عمیقی بر فرهنگ، مذهب و هویت ملی ایرانیان گذاشته است و بهعنوان نمادی از فرهنگ، تاریخ و هویت ایرانیان شناخته میشود. حرم امام رضا نیز بهعنوان یکی از مهمترین مکانهای مذهبی جهان اسلام، مرکز تجمع و ارادت میلیونها انسان از سراسر جهان است. امام خمینی با توجه به نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حرم امام رضا در ایران، آستان قدس رضوی را مرکز ایران نامیده و همگان را محتاج توجه خاص امام رضا دانسته است.[۲۷۰]
جایگاه امام رضا در فرهنگ ایرانیان، ابعاد گوناگونی دارد، ازجمله:
گسترش مذهب تشیع در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا بهعنوان یکی از ائمه شیعه، نقش مهمی در گسترش و تثبیت مذهب تشیع در ایران ایفا کرده است. پس از ورود او به ایران در دوره حکومت مأمون عباسی، تشیع به تدریج میان ایرانیان نفوذ بیشتری یافت. امروزه، تشیع بهعنوان بخشی از هویت ملی و مذهبی ایرانیان شناخته میشود و امام رضا بهعنوان یکی از نمادهای این هویت، مورد احترام و ارادت فراوان است.
تقویت فرهنگ زیارت
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زیارت در فرهنگ شیعه از جایگاه معنوی و مقدسی برخوردار است. در همین چارچوب، زیارت امام رضا در مشهد، یکی از مهمترین آداب و مناسک مذهبی است که بسیاری از ایرانیان بهصورت سالانه آن را برگزار میکنند. حرم امام رضا در مشهد از مهمترین مکانهای مذهبی و فرهنگی ایران است و سالانه میلیونها زائر از داخل و خارج ایران برای زیارت به مشهد سفر میکنند. این زیارت، بخشی از فرهنگ و سنت ایرانیان محسوب میشود.
ایرانیان دوست دارند که در مناسبتهای مختلف مانند لحظه تحویل سال در نوروز، مراسم عقد و ازدواج، آیین عبادت در شب قدر و ماه رمضان، آیینهای سوگواری امام حسین در ماه محرم و ماه صفر و بهویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا، نماز عید فطر و عید قربان، نماز جمعه و مراسم شهادت امام رضا، به حرم امام رضا بروند و زیارت آن امام به بخشی از زندگی اجتماعی و فرهنگی ایرانیان تبدیل شده است.
تأثیر بر ادبیات و هنر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا در ادبیات فارسی و هنر ایرانی جایگاه ویژهای دارد. شهریار، شاعر معاصر و نامدار ایرانی در غزلی با مطلع زیر به ستایش امام رضا پرداخته است:
همچنین، هنرهای ایرانی مانند خوشنویسی، نگارگری و معماری تحت تأثیر فرهنگ رضوی قرار گرفتهاند. گنبد طلایی حرم امام رضا و مسجد گوهرشاد و معماری باشکوه آن، نمادی از هنر و معماری اسلامی-ایرانی است. استاد محمود فرشچیان با هنرمندی تمام، ضریح امام رضا را طراحی کرده است و تابلو نقاشی «ضامن آهو» را بر اساس یک انگارهٔ آیینی از امام رضا، به تصویر کشیده است. همچنین تصنیفی با مطلع «آمدم ای شاه پناهم بده، خط امانی ز گناهم بده» از تصنیفهای مشهور و ماندگار در مدح امام رضا است که در انواع آثار هنری مانند خوشنویسی، پوستر، نقاشی و تابلو بازتاب یافته است. برخی از این آثار بهعنوان هدیه، تبرکجویی و تزیین فضای خانه و محل کار، استفاده میشود.
نذر و وقف برای امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نذر و وقف برای امام رضا از جمله سنتها و اعمال مذهبی رایج میان ایرانیان است و ارادت و اعتقاد عمیق مردم به آن امام را نشان میدهد. این اعمال به عنوان بخشی از فرهنگ مذهبی و اجتماعی ایرانیان، نقش مهمی در زندگی معنوی و اجتماعی آنها ایفا میکند.
نذر برای امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نذر به معنای تعهد کردن به انجام کاری خیر یا دادن چیزی بهعنوان شکرانه پس از برآورده شدن حاجت است. نذر برای امام رضا معمولاً با هدف طلب شفاعت، برآورده شدن حاجات یا ابراز تشکر از آن امام انجام میشود.
نذر برای امام رضا انواع مختلفی دارد، ازجمله:
- نذر مالی: مانند دادن پول، غذا یا کمک به نیازمندان به نام امام رضا.
- نذر خدمت: مانند انجام کارهای خیریه، شرکت در مراسم مذهبی یا کمک به زائران حرم امام رضا.
- نذر فرهنگی: مانند چاپ کتاب، برگزاری مراسم مذهبی یا ساخت بناهای عامالمنفعه مانند کتابخانه عمومی، مسجد، مدرسه، حمام، کاروانسرا، حسینیه، تکیه و تکیهخانه به نام امام رضا.
- نذر غذا و خوراک: مانند پختن و توزیع غذای نذری بین مردم یا گسترانیدن سفره نذری، به ویژه در مناسبتهای مذهبی مانند ایام شهادت یا میلاد امام رضا.
وقف برای امام رضا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وقف بهمعنای اختصاص دادن مال یا دارایی برای استفاده عمومی در راه خدا و اهداف خیریه است. وقف برای امام رضا معمولاً با هدف خدمت به زائران، گسترش فرهنگ رضوی یا کمک به نیازمندان انجام میشود. بسیاری از کاروانسراها، آبانبارها و مدارس قدیمی ازجمله حوزههای علمیه در ایران به نام امام رضا وقف شدهاند. امروزه نیز بسیاری از افراد، املاک یا سرمایههای خود را برای ساخت بیمارستانها، مدارس یا مراکز خیریه وقف میکنند.
وقف برای امام رضا، انواع مختلفی دارد، ازجمله:
- وقف املاک و زمین: مانند وقف زمین برای ساخت مدارس، بیمارستانها یا مراکز خیریه به نام امام رضا.
- وقف مالی: مانند وقف پول یا سرمایه برای تأمین هزینههای حرم امام رضا یا مؤسسات وابسته به آن.
- وقف فرهنگی: مانند وقف کتابخانهها، مراکز فرهنگی یا انتشار کتابهای مذهبی.
- وقف خدماتی: مانند وقف آبانبارها، کاروانسراها یا اماکن اقامتی برای رفاه زائران.

نماد وحدت و همدلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امام رضا بهعنوان یک شخصیت مذهبی و معنوی، نماد وحدت و همدلی میان ایرانیان است. او فراتر از اختلافات قومی، مذهبی و فرهنگی، مورد احترام همه ایرانیان است و حرم امام رضا به عنوان مکانی برای تجمع و همبستگی مردم از اقوام و مذاهب مختلف، نقش مهمی در تقویت وحدت ملی ایفا میکند.
حرم امام رضا، قطب گردشگری مذهبی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حرم امام رضا و شهر مشهد بهعنوان یکی از قطبهای مهم گردشگری مذهبی در ایران، نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا میکند. سالانه میلیونها زائر و گردشگر به مشهد سفر میکنند که این امر به رونق اقتصادی و اشتغالزایی در منطقه کمک شایانی کرده است.
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص379؛ موصلی شافعی، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، ص379.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425-426.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص41؛ زمانی قمشهای، هیئت و نجوم اسلامی، 1384ش، ج2، ص319.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص380
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص46.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص380
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440؛ الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص290.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص456.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص95.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص403
- ↑ . الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص290.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425؛ پورامینی، چشمهٔ حکمت رضوی، 1398ش، ص20.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص48؛ الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص290.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص47.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ اربِلی، کشف الغُمّة فی معرفة الائمّة، 1381ق، ج2، ص311؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص47.
- ↑ . پورامینی، چشمهٔ حکمت رضوی، 1398ش. ص20.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304.
- ↑ . منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص403 و پاورقی ص403
- ↑ . الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص290.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص385؛ الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص291.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص425.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص402 و پاورقی؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص590.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص590.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304؛ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص547.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص591.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، پاورقی ص402-403
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص315.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص580؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص117-118.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص539، 541 و 545؛ مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص211؛ عطاردی، مُسنَد الامام الرضا، ج1، ص124-139.
- ↑ . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص318؛ مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص401-402.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص545؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص587.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص116، 122 و 124؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص209، 212-213.
- ↑ . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص318
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص124.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص402؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص444؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص213.
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص116.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص581.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص587-588.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص548؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص27.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص316؛ قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص500-501 و 548.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص548.
- ↑ . موصلی شافعی، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، ص409.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، 27.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص447.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص121
- ↑ . کلینی، کافی، 1407ق، ج4، ص584؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص19.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص34.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص209.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص379
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص455؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص49.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص474 و 508؛ خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص317.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص508.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص317؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص210.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص217.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص490 و 504؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص109، 111-113.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص363.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص464؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص65.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص461؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص442؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص114؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص364.
- ↑ . مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص206؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص98 و 106-109.
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص32-38.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص20-22.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص90، 96، 114-116، 119، 121، 123، 126، 127؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص218.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص157-161.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص161-163.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص31-32 و 139-140.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص32.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص36.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص31.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص440؛ الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص292 – 294.
- ↑ . الرحمة، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، 1424ق، ص297.
- ↑ . مفید، الاختصاص، 1413ق، ص211؛ طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص396-397.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص272؛ منتظرالقائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص176؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص39.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص275.
- ↑ . قندوزی حنفی، ینابیع المودّة، جزء3، ص11.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص18.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص304-307؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص140 و 147.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص382؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، 1404ق، ج1، ص42.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص372-374.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص427.
- ↑ . واژهٔ ولایتعهد، اولین بار، توسط مأمون در قضیهٔ انتصاب امام رضا به ولایتعهدی، به کار رفت. (مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص169-170)
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص478-479.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص164.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص410.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص510.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص442.
- ↑ . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص315؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص311؛ ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص442.
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص397؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص220.
- ↑ . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص221.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص493.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311؛ مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص185-186 و 190-192.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص436-437.
- ↑ . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، 1387ش، ص315
- ↑ . مسعودی، اثبات الوصیة، 1362ش، ص396؛ مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص493.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص313؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص437 و 440.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص310-311؛ خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص313 و 314.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص441.
- ↑ . مفید، الارشاد، 1399ق، ص311.
- ↑ . مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص187.
- ↑ . اصفهانی، مقاتل الطالبیّین، 1408ق، ص455؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص215.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص418-425.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص172-173.
- ↑ . عرفانمنش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص171-176؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص219.
- ↑ . ابنجوزی، تذکرة الخواصّ، 1427ق، ص443.
- ↑ . عبدالرحمان، سیرهٔ اهلبیت، ص399. ؛ پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص491.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص490.
- ↑ . عبدالرحمان، سیرهٔ اهلبیت، ص400؛ پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص491.
- ↑ . مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص175-176؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص182؛ پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص476.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص151-152.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص181-182؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص153-154.
- ↑ . مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص177-178 و 180 و 198-199؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص174.
- ↑ . ابن شهرآشوب، کشف الغُمّة، 1405ق، ج2، ص282-283.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص431.
- ↑ . مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص180-181؛ نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
- ↑ . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص487.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص310؛ عبدالرحمان، سیرهٔ اهلبیت، ص396.
- ↑ . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص219.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص308؛ عبدالرحمان، سیرهٔ اهلبیت، ص395-396؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص182.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص487.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص309.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص499؛ مطهری، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، 1383ش، ص181، 182 و 199.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص311.
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص96.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص433.
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص99-100.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص311.
- ↑ . عبدالرحمان، سیرهٔ اهلبیت، ص397؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص183.
- ↑ . عرفانمنش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص86-134.
- ↑ . عرفانمنش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص64-65 و 109-116.
- ↑ . صفیزاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص369 و 375؛ امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص104.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315-316.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216؛ صفیزاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص369-375.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص216-217.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص316.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص217.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص218.
- ↑ . صفیزاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص380.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص468-469.
- ↑ . امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، 1395ش، ص29-30.
- ↑ . پیشوایی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، 1380ش، ص472.
- ↑ . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، 1384ش، ص216؛ زمانی قمشهای، هیئت و نجوم اسلامی، 1384ش، ج2، ص319.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص311-321.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص415.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص281-291.
- ↑ . نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیّع و امامان، 1384ش، ص224-225.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص282-283.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص450.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص291-293.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص210-223.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص450-454.
- ↑ . جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، 1387ش، ص460-461.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص169.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص47 و 66.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص63.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص69.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص26-37.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص47 و 66.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص144.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص112-117.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص72-73.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص78-79.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص76.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص78.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص67-68.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص68-69.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص67.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص44.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص56.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص462؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص463؛ پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص55-64.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص31.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468-469.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص81؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص57؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص370.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص492.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص54 و 56.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص179.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص39.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص95-96 و 103.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص195.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص37.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص101؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص46.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص102؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص45.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص44؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص230.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص197-200.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص59-67.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص234.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص47.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص64.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468؛ معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص365.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص191 و 194.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص41.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص468؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص43.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص88-91.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص70-79.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص92-95.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص38 و 41.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص84-85.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص184 و 187.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص87 و 90.
- ↑ خامنهای، «بیانات در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج1، ص200.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص203-205.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص64-65.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص51.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص73-75.
- ↑ . زارعی سبزواری، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، 1394ش، ص129-193.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص36-38.
- ↑ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص145.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص130-131 و 152.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص33؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص132.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص134-141.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص32؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص132.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص55-64.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص136.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص115-116.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص134-135.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص109.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص33.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص142-145.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص149-152.
- ↑ . پورامینی، بر مدار آفتاب، 1395ش، ص106-107.
- ↑ . رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص35.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص156-159.
- ↑ . وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص160-167.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص514-.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص157-272؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص147.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص375-376.
- ↑ . نوبختی، فِرَق الشیعة، 1361ش، ص119.
- ↑ . طوسی، رجال کَشّی، 1382ش، ص517.
- ↑ . اشعری، المقالات و الفِرَق، 1361ش، ص62.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص376.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص377-379.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص381.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص308-349؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص192.
- ↑ . منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص221؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص116.
- ↑ . معروف حسنی، زندگی دوازده امام، 1389ش، ص427؛ قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص404-406؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص117.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص195.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج1، ص349-404.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص196.
- ↑ . امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص196.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315؛ وطندوست، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، 1392ش، ص118.
- ↑ . خامنهای، انسان 250ساله، 1391ش، ص315.
- ↑ . طوسی، رجال، 1381ق، ص366؛ منتظر القائم، تاریخ امامت، 1384ش، ص219؛ رحیمی و انفرادی، امام رضا، دانای خاندان محمد، 1400ش، ص73.
- ↑ . قرشی، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، 1389ش، ج2، ص117-143.
- ↑ . «کلمة لااله الّا الله، حِصنی. فَمَن قالها، دخل حِصنی، و مَن دخل حِصنی، امِن مِن عذابی. بشرطها و شروطها، و انا مِن شروطها.
- ↑ . عرفانمنش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، 1382ش، ص128-131؛ طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص83 و 143؛ امین، سیرهٔ معصومان، ج5، 1397ش، ص160.
- ↑ . طبسی، الامام الرضا عند اهلالسنّة، 1391ش، ص83-84.
- ↑ . صفیزاده، خدمات تمدنی و فرهنگی ایران به اسلام، 1390ش، ص370.
- ↑ . قمی، منتهی الآمال، 1371ش، ج2، ص552-567
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، 1389ش، ج16، ص387.
- ↑ «دلها که آرزوی امام رضا کنند»، وبسایت کتابخانه تخصصی ادبیات آستان قدس رضوی.
جستارهای وابسته
[ویرایش | ویرایش مبدأ]منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- قرآن
- ابنجوزی، سبط، تذکرة الخواصّ، قم، ذویالقربی، چاپ اول، ۱۴۲۷ق.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق.
- اربلی، علی بن موسی، کشف الغُمّة فی معرفة الائمّة، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق.
- الرحمة، حکمت، ائمّة اهلالبیت فی کتب اهلالسنّة، تهران، مؤسسة الکوثر للمعارف الاسلامیة، ۱۴۲۴ق.
- اشعری، سعد بن عبدالله، المقالات و الفِرَق، تصحیح محمدجواد مشکور، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
- اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیّین، تحقیق احمد صقر، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
- امام خمینی، سید روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.
- امین، سیدمحسن، سیرهٔ معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، ۱۳۹۷ش.
- امینی، محمدعلی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۵ش.
- پورامینی، محمدباقر، چشمهٔ حکمت رضوی (گزیدهٔ عیون اخبارالرضا)، ترجمه محمدمهدی رضایی، مشهد، آستان قدس رضوی۱۳۹۸ش.
- پورامینی، محمدحسین، بر مدار آفتاب (سبک زندگی بر مدار حیات رضوی)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۵ش.
- پیشوایی، مهدی، سیرهٔ پیشوایان؛ نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم، قم، توحید، ۱۳۸۰ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ یازدهم، ۱۳۸۷ش.
- خامنهای، علی، انسان ۲۵۰ ساله، بیانات مقام معظم رهبری دربارهٔ زندگی سیاسی – مبارزاتی ائمّهٔ معصومین، تهران، مرکز صهبا، ۱۳۹۱ش.
- خامنهای، علی، «بیانات در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج»، وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ش.
- رحیمی، سلمان و انفرادی، مرتضی، امام رضا، دانای خاندان محمد، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۰ش.
- زارعی سبزواری، عباسعلی، سیرهٔ علمی و عملی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۴ش.
- زمانی قمشهای، علی، هیئت و نجوم اسلامی، ج۲، تاریخ شمسی اسلام، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۸۴ش.
- صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، بیروت، مؤسّسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
- صفیزاده، فاروق، خدمات تمدنی فرهنگی ایران به اسلام، تهران، حکایتی دیگر، ۱۳۹۰ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.
- طبسی، محمدمحسن، الامام الرضا عند اهلالسّنُّة، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیّة، ۱۳۹۱ش.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال شیخ طوسی، تحقیق سیدمحمدصادق بحرالعلوم، نجف، حیدریه، ۱۳۸۱ق.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال کَشّی، اختیار معرفة الرجال، تحقیق محمدتقی فاضل میبدی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲ش.
- عبدالرحمان، عبدالحمید، سیرهٔ اهلبیت، زاهدان، مکتبة الاسلامیة، بیتا.
- عرفانمنش، جلیل، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، از مدینه تا مرو، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۲ش.
- عطاردی، عزیزالله، مُسنَد الامام الرضا، مشهد، کنگره جهانی امام رضا، بیتا.
- قرشی، باقر شریف، پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ترجمه جاسم رشید و سیدمحمد صالحی، تهران، دارالکتب الاسلامیّة، ۱۳۸۹ش.
- قمی، عباس، منتهی الآمال، قم، هجرت، ۱۳۷۱ش.
- قندوزی حنفی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق و تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- محمدزاده، مرضیه، امام علی بن موسی الرضا، قم، دلیل ما، ۱۳۹۳ش.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ترجمه: محمدجواد نجفی، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
- مطهری، مرتضی، سیری در سیرهٔ ائمّهٔ اطهار، تهران، صدرا، ۱۳۸۳ش.
- معروف حسنی، هاشم، زندگی دوازده امام، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۹ش.
- مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۹ق.
- مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- منتظرالقائم، اصغر، تاریخ امامت، قم، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- موصلی شافعی، عمر بن شجاعالدین، النعیم المقیم لعترة النبا العظیم، تحقیق سامی غریری، قم، مؤسسة دارالکتاب الاسلامی، بیتا.
- نصیری، محمد، تحلیلی از تاریخ تشیُّع و امامان، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- نوبختی، حسن بن موسی، فِرَق الشیعة، ترجمه و تعلیقات از محمدجواد مشکور، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.
- وطندوست، رضا، گذری بر سیرهٔ عملی امام رضا، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۲ش.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، تعلیق و حواشی: خلیل منصور، قم، دارالزهرا، ۱۳۸۷ش.