پرش به محتوا

پیش‌نویس:نجس

از ایران پدیا
جلد سوم و چهارم کتاب الطهاره.
جلد سوم و چهارم کتاب الطهاره، به بحث از «نجاسات» در اسلام پرداخته است.

نجس؛ کلیدواژه‌ای اسلامی، بیانگر محدودیت و ممنوعیت در تماس، تغذیه و ارتباط.

نجس در لغت به‌معنای پلیدی و ناپاکی در برابر طهارت است و در فقه، مفهومی شرعی دارد که با آلودگی ظاهری تفاوت دارد. در قرآن این واژه تنها یک‌بار دربارهٔ مشرکان آمده و مفسران آن را به نجاست ظاهری یا باطنی تفسیر کرده‌اند. در فقه شیعه، نجاسات به دو دسته تقسیم می‌شوند: عین نجس مانند خون و مردار، و متنجّس که بر اثر تماس با نجس، ناپاک می‌شود. اهل سنت نیز مواردی مشابه ذکر کرده‌اند با تفاوت در برخی مصادیق. مطهّرات در فقه شیعه یازده موردند از جمله آب، زمین و اسلام آوردن کافر. قرآن طهارت را زمینه رشد معنوی دانسته و تعبّد در برابر احکام الهی را نشانه ایمان معرفی می‌کند.

مفهوم‌شناسی نجس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نجس، واژه‌ای عربی[۱] و به معنای پلیدی، ناپاکی، ضد طهارت و ضد نظافت است.[۲] در اصطلاح فقهی، نجس در مقابل پاک (طاهر) قرار دارد نه در برابر آلوده (قَذِر). بنابراین امکان دارد شیئی آلوده، به‌لحاظ شرعی نجس نباشد یا بر عکس، یعنی شیئی تمیز و پاکیزه، از نظر شرعی نجس باشد.[۳]

این واژه در قرآن یک بار و در توصیف مشرکان به‌کار رفته است.[۴] برخی نجس‌بودن مشرکان را دال بر آلودگی و پلیدی باطنی و برخی به‌معنای فقهی و حکم شرعی نجس تفسیر کرده‌اند.[۵] راغب اصفهانی (درگذشته ۵۰۲ق) نجس را به‌معنای پلیدی ظاهری و باطنی می‌داند، که دو نوع است؛ نوعی که با حواس انسان قابل درک است و نوعی که با دیده بصیرت درک می‌شود. وی نوع دوم را به خاطر پلیدی باطنی، باعث تأثیر منفی بر روح و روان انسان می‌داند.[۶]

احکام نجاسات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

چیزهای نجس یا نجاسات در دو گروه جای می‌گیرند. نخست، آنچه اصالتاً نجس است (عینِ نجس) و دوم، آنچه اصالتاً پاک است اما در تماس با عین نجس با شرایطی نجس شده است (مُتَنَجِّس).[۷] بر اساس فقه شیعه، ده چیز اصالتاً نجس‌اند و امکان تطهیر ندارند که خون، ادرار، مدفوع، مَنی، مردار، سگ، خوک، کافر، شراب و فُقّاع را شامل می‌شود.[۸]

در فقه اهل سنت نیز ده چیز از نجاسات است با این تفاوت که به جای کافر، شراب و فُقّاع که شیعیان نجس می‌دانند، خَمر، قِی و چرک به عنوان نجس نام برده شده است.[۹]

چیزهایی که اصالتاً نجس نیستند به تناسب و با شرایطی به‌وسیله مُطَهَّرات یا پاک‌کننده‌ها قابل تطهیر هستند. در فقه شیعه یازده چیز به عنوان مطهَّرات به این شرح معرفی شده است. ‏آب، زمین، آفتاب، استحاله، کم‌شدن دو سوم آب انگور، انتقال، اسلام، تبعیت، برطرف‌شدن عین نجاست، غایب‌شدن مسلمان، استبراء حیوان نجاست‌خوار. ‏[۱۰]

فلسفه تشریع حکم نجس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قرآن بین حکم تشریعی نظیر حلال و حرام و ویژگی‌های ظاهری اشیاء مانند پاکی و پلیدی ارتباط بر قرار می‌کند.[۱۱] از این رو تغذیه پاک و به‌دور از پلیدی را زمینه انجام اعمال و رفتارهای صالح و نیکو معرفی کرده است.[۱۲]

همچنین در پاسخ به بهره‌مندی از خَمر یا قماربازی با تأکید بر فزونی ضرر آن در مقایسه با فوایدش، به‌صراحت مضرات آن را دلیل بر ممنوعیت معرفی کرده است.[۱۳] علاوه بر این دسته‌ای از روایات هم‌مضمون به‌روشنی از قصد شارع بر تشریع حکم حلال برای پدیده‌های سودمند و همنشینی حکم حرام با پدیده‌های مُضِر حکایت دارد.[۱۴]

حکمت‌ها و اهداف قوانین الهی، گاه برای بشر روشن است و با عقل و درک بشری قابل دستیابی است، ولی در بسیاری موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر انسان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلی احکام نیست؛ از این‌رو، فقها وظیفه انسان را تسلیم و به اصطلاح فقهی، تعبّد در برابر احکام الهی دانسته‌اند،[۱۵] چه، قرآن، مؤمنان را به تسلیم محض، در برابر احکام الهی فرمان داده است.[۱۶]

  • قرآن کریم.
  • بهرامی، محمد، «فلسفه احکام در قرآن»، پژوهش‌های قرآنی، س۱، ش۳، ۱۳۷۴ش.
  • خلعتبری، حسام‌الدین و بیگی، مجید، «معناشناسی تاریخی واژه نجس در قرآن و تحلیل تأثیر آن بر فرایند ارتباطات اجتماعی»، فصلنامه علوم خبری، س۷، ش۲۸، ۱۳۹۷ش.
  • «نجس»، دانشنامه ویکی‌شیعه، تاریخ بازدید: ۷ تیر ۱۴۰۱ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، زیر نظر محمد متین و سید جعفر شهیدی، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، کتابخانه دیجیتال نور، مدخل نجس، تاریخ بازدید: ۷ تیر ۱۴۰۱ش.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، ایران، مکتبة المرتضویة، ۱۳۷۵ش.
  • مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ نوری، حسین، لبنان، بیروت، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.
  • مشکینی اردبیلی، علی، مصطلحات الفقه، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۹ق.
  • مغنیه، محمدجواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، بی‌جا، بی‌نا، ۱۴۰۲ق.