پیشنویس:طلا

طلا؛ فلزی کمیاب و گرانبها با رنگ زرد.
طلا یا زر، فلزی زردرنگ، چکشخوار و گرانبها است که در ساخت جواهر و ضرب سکه از آن استفاده میشود.[۱] طلا معرب واژۀ هندی تِله بهمعنی زر است.[۲] طلا در برابر آتش، هوا و پوسیدگی مقاوم است.[۳] کیمیاگران بر این باور بودند که طلا کاملترین ماده در جهان است.[۴]
پیشینه طلا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در اسطورههای ایرانی به درفش مطلای کاویانی اشاره شده است.[۵] نوروزنامه (سدۀ ۶ قمری)، طلا را اکسیر آفتاب نامیده که نخستینبار در عهد جمشید (پادشاه اسطورهای ایران) استخراج شد.[۶] ابزار و زیورآلات برجای مانده از دوران ایران باستان، گویای آشنایی کهن ایرانیان با طلا است. مجموعهای از ظرفهای طلایی متعلق به سالهای ۱۴۰۰–۱۰۰۰ قبل از میلاد (عصر آهن)، در منطقۀ مارلیک (در نزدیکی شهر رودبار) کشف شده است.[۷] اشیای زرین کشف شده از عصر دوم آهن (۱۰۰۰–۸۰۰ قبل از میلاد) نیز نشانگر نقش طلا در آن دوران است.[۸]
مجموعهای طلایی مربوط به عصر سوم آهن نیز در کردستان کشف شده است.[۹] با ورود اسلام به ایران، هنر جواهرسازی دگرگون شد و مقدار زیادی طلا به ضرب سکه اختصاص یافت.[۱۰] در کتاب حدود العالم (۳۷۲ قمری) به معادن طلا در شهرهای خراسان، کرمان و پارس اشاره شده است.[۱۱]در برخی کتب سنگشناسی نیز به طلا اشاره شده است.[۱۲] پادشاهان ایرانی همواره از ظروف و دیگر اشیای زرین استفاده میکردند.[۱۳] زیورآلات، بهویژه بازوبند طلایی[۱۴] و سینهریزهای زرین[۱۵] همواره برای بانوان ایرانی جذاب بوده است.
طلا در فرهنگ مردم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در شهرری مردم از طلا برای مقابله با شورچشمی استفاده میکردند. آنها به قنداق نوزاد طلا آویزان میکردند و معتقد بودند اگر مهمانی با طلا وارد اتاق شود درحالیکه نوزاد و مادر طلا نداشته باشند، حال مادر و نوزاد بد خواهد شد.[۱۶] مردم کازرون بر سکههای طلا، نام «علی» و «یاعلی» ضرب کرده و به کلاه کودکان آویزان میکنند.[۱۷] مردم ایران بر این باور بودند که اول هر ماه قمری باید به نشانۀ آن ماه نگاه کنند. آنها در شروع ماه محرم به طلا نگاه میکردند.[۱۸]
این باور آنقدر در میان ایرانیان رایج بود که ابونصر فراهی (سدۀ ۷ قمری) این باور را به نظم درآورده است.[۱۹] مردم سیرجان در صورت تولد نوزادی پس از مرگ کودکی دیگر برای دفع بلا از او هموزن موهای او طلا به فقرا میدادند. برخی طلا را به حرم امام رضا تقدیم میکردند. آنها گوشهای نوزاد را سوراخ کرده و به آن حلقۀ طلا آویزان میکردند تا غلام امام رضا شود.[۲۰]
در گذشته، مردم باور داشتند هفت طبقۀ آسمان از ۷ فلز ساخته شده که طلا متعلق به آسمان پنجم است.[۲۱] مردم از طلا بهعنوان هدیه و مهریه در مراسم عروسی، بلهبرون، نامزدی و عقدکنان استفاده میکنند.[۲۲]
طلا در احکام اسلامی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]استفاده از طلا برای مردان، حرام است.[۲۳] کشیدن روکش طلا بر دندان اشکال ندارد.[۲۴] طلای سفید در حکم طلا است اما پلاتین حکم طلا را ندارد.[۲۵] استفاده از ظروف طلا برای خوردن و آشامیدن یا گرفتن وضو و غسل جایز نیست.[۲۶] بر طلا جز در حالت ضرورت نمیتوان سجده کرد.[۲۷]
طلا در طب قدیم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]طبع طلا گرم و خشک است.[۲۸] طلا برای رفع تپش قلب و بدبویی دهان مفید است.[۲۹] طلا مقوی قلب است و باعث افزایش سطح هوشی میشود. طلا در درمان امراض ناشی از غلبۀ سودا یا صفرا در بدن مفید دانسته شده است. آشامیدن آب طلا موجب تقویت معده و درمان اسهال میشود.[۳۰]
طلا در طب مردمی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در شهر فسا (استان فارس) هرکس دچار ترس شدید میشد، زیورآلات ساخته شده با طلا را در آب انداخته و به او میدادند.[۳۱] مردم لرستان و ایلام برای درمان مخملک مقداری کاه در آب ریخته و آن را میجوشاندند. سپس قطعهای طلا در آن ریخته و بدن بیمار را با آن شستشو میدادند.[۳۲]
کاربرد طلا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ساخت جواهرات
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مهمترین کاربرد طلا استفاده از آن در ساخت زیورآلات و جواهرات است. شورای جهانی طلا (WGC) آماری مبنی بر افزایش مصرف طلا در صنایع مختلف را منتشر کرده اما هنوز هم بیش از ۵۰ درصد مصرف سالیانه طلا به ساخت جواهرات اختصاص مییابد. طلای خالص (عیار ۲۴) بسیار نرم و شکننده است. سازندگان طلا آن را با فلزات دیگر آلیاژ میکنند تا استحکام آن بهتر شود. برای تعیین عیار طلا از سنگ کوارتز یا سنگ محک که از جنس سیلیس است استفاده میشود.
الکترونیک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]طلا به دلیل رسانایی بالا و مقاومت زیاد در برابر خوردگی و زنگ زدن در صنعت الکترونیک از اهمیت بالایی برخوردار است. اجزای الکترونیکی ساخته شده از طلا ماندگاری بسیار بالایی دارند. طلا در لحیمکاری و سیمهای ارتباطی نیز نقش مؤثری دارد. طلا در قطعات الکترونیکی بهصورت آبکاری روی فلزات دیگر یا بهصورت آلیاژ با مقداری نیکل و کبالت استفاده میشود.
دندانپزشکی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]طلا، ساختاری ثابت و غیرقابل ترکیب با مواد دیگر دارد؛ به این دلیل، از گذشته برای پرکردن دندانها یا موارد مشابه در دندانپزشکی مورد استفاده قرار میگرفت.
پزشکی؛ طلا در تشخیص بیماریهایی مانند مالاریا و ایدز و انواع سرطانها کاربرد دارد. خون بیماری که مبتلا به مالاریا است اگر روی کیتی که از نانوذرات طلا است قرار گیرد، کیت تغییر رنگ میدهد. نانو ذرات طلا در درمان انواع بیماریها مانند سکتۀ قلبی مؤثر دانسته شده است.
فضاپیما؛ طلا بهعنوان رسانا و رابط (متصلکننده) بسیار قوی، در مدارات فضاپیماها مورد استفاده قرار میگیرد.
صنایع غذایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برگههای طلا بهصورت پوستهپوسته در پخت یا تزیین برخی خوراکیهای تجملی در رستورانهای لوکس مورد استفاده قرار میگیرد.
شیشهسازی؛ اساسیترین کاربرد طلا در صنعت شیشهسازی استفاده از آن بهعنوان رنگدانه است. همچنین اگر مقدار کمی از طلا روی شیشه اندود شود، اشعۀ گرمایی را به طرف خارج منعکس میکند. در این حالت ساختمان به علت انعکاس نور خورشید به خارج، خنک میماند و در زمستان به دلیل انعکاس گرما به داخل، ساختمان گرم باقی میماند. طلا در پنجرۀ کابین خلبان هواپیماها نیز مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از این فلز، موجب از بین رفتن برفک روی شیشه میشود.
طلا بهعنوان پشتوانهٔ پولی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]امروزه طلا بهدلیل داشتن ارزش نسبتأ پایدار، قابل حمل بودن، فسادناپذیر بودن، غیرخورنده بودن، عدم واکنشپذیری با سایر عناصر و مقبولیت میان مردم دنیا بهعنوان پشتوانۀ پولی کاربرد دارد. شروع استفاده از طلا بهعنوان پشتوانۀ پولی به زمان قبل از شروع فعالیت بانکها بازمیگردد. در آن زمان صرافها به ازای دریافت طلا از مردم رسیدهایی به آنها میدادند. در حقیقت این رسید نوعی پول بود که پشتوانۀ آن طلا بود. این روند با ظهور نظامهای پولی جدید نیز ادامه یافت.[۳۳]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه طلا.
- ↑ محمد پادشاه، آنندراج، ذیل واژه طلا.
- ↑ طوسی، عجایب المخلوقات، ۱۳۴۵ش، ص۱۴۳.
- ↑ گلسرخی، تاریخ جادوگری، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۸.
- ↑ گردیزی، زین الاخبار (تاریخ)، ۱۳۸۴ش، ص۶۸.
- ↑ نوروزنامه، ۱۳۱۲ش، ص۲۰.
- ↑ کورتیس، ایران باستان به روایت موزهٔ بریتانیا، ۱۳۸۵ش، ص۴۰.
- ↑ کورتیس، ایران باستان به روایت موزهٔ بریتانیا، ۱۳۸۵ش، ص۴۲.
- ↑ کورتیس، ایران باستان به روایت موزهٔ بریتانیا، ۱۳۸۵ش، ص۴۸–۴۹.
- ↑ ریاضی، «نگاهی اجمالی به تاریخ جواهرسازی و زرگری ایران»، ۱۳۷۲ش، ص۱۸.
- ↑ حدود العالم، ۱۳۶۲ش، ص۸۸و۱۲۶و۱۳۰.
- ↑ نصیرالدین، تنسوخنامهٔ ایلخانی، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۰؛ شهمردان، نزهتنامهٔ علایی، ۱۳۶۲ش، ص۲۴۸؛ ابوالقاسم، عرایس الجواهر و نفایس الاطایب، ۱۳۴۵ش، ص۲۱۴.
- ↑ ابنبطوطه، سفرنامه، ۱۳۳۷ش، ص۳۶۱–۳۶۲.
- ↑ دروویل، سفرنامه، ۱۳۴۸ش، ص۶۳.
- ↑ آلمانی، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ۱۳۳۵ش، ج۱، ص۲۸۸.
- ↑ صفینژاد، مونوگرافی ده طالبآباد، ۱۳۵۵ش، ص۴۲۹–۴۳۰.
- ↑ حاتمی، باورها و رفتارها گذشته در کازرون، ۱۳۸۵ش، ص۵۲.
- ↑ بشرا، باورهای عامیانهٔ مردم گیلان، ۱۳۸۶ش، ص۱۶.
- ↑ ابونصر فراهی، نصاب الصبیان، ۱۳۵۴ش، ص۷۷.
- ↑ بختیاری، سیرجان در آیینهٔ زمان، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۶.
- ↑ ماسه، معتقدات و آداب ایرانی، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۹۶و۱۳۹و۱۶۶.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۱۰۹-۱۱۰؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ جمعی از مراجع، توضیح المسائل مراجع، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۴۶۳و۴۸۲، ج۲، ص۸۳۵.
- ↑ تبریزی، صراط النجاة فی أجوبة الإستفتاءات، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۳۲۸-۳۳۰.
- ↑ نجفی جواهری، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ۱۳۶۲ش، ج۸، ص۴۱۲.
- ↑ کاسانی، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، ۱۳۵۸ش، ص۶۹۲.
- ↑ رازی، الحاوی، ۱۳۸۷ق، ج۲۰، ص۵۰۸.
- ↑ عقیلی علوی شیرازی، مخزن الادویة، ۱۸۴۴م، ص۴۳۸–۴۳۹.
- ↑ رضایی، شهر من فسا از نگاهی دیگر، ۱۳۸۷ش، ص۴۶۲.
- ↑ اسدیان، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۴–۲۵۵.
- ↑ جهاندیده، «۱۰ کاربرد مهم طلا در عصر حاضر»، سایت بورسینس.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- آلمانی، هانری رنه دُ، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، بهترجمهٔ علیمحمد فرهوشی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
- ابنبطوطه، سفرنامه، بهترجمهٔ محمدعلی موحد، تهران، آگاه، ۱۳۳۷ش.
- ابوالقاسم کاشانی، عبدالله، عرایس الجواهر و نفایس الاطایب، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۴۵ش.
- ابونصر فراهی، مسعود، نصاب الصبیان، بهتحقیق محمدجواد مشکور، تهران، اشرفی، ۱۳۵۴ش.
- اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، چ۱، ۱۳۵۸ش.
- بختیاری، علیاکبر، سیرجان در آیینهٔ زمان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۷۸ش.
- بشرا، محمد و طاهری، طاهر، باورهای عامیانهٔ مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۶ش.
- تبریزی، جواد و خویی، ابوالقاسم، صراط النجاه فی أجوبه الإستفتاءات، قم، دارالصدیقه الشهیده، ۱۳۹۱ش.
- جمعی از مراجع، توضیح المسائل مراجع، بهتحقیق احسان اصولی، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۳۸۱ش.
- جهاندیده، شجاع الدین، «۱۰ کاربرد مهم طلا در عصر حاضر»، سایت بورسینس، تاریخ بازدید: ۲۳ تیر ۱۴۰۱ش.
- حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، [بیجا]، [بینا]، ۱۳۸۵ش.
- حدود العالم، بهتحقیق منوچهر ستوده، تهران، کتابخانه طهوری، چ۱، ۱۳۶۲ش.
- دروویل، گاسپار، سفرنامه، بهترجمهٔ جواد محیی، تهران، گوتنبرگ، چ۲، ۱۳۴۸ش.
- رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، حیدرآباد دکن، [بینا]، ۱۳۸۷ق.
- رضایی، غلامرضا، شهر من فسا از نگاهی دیگر، شیراز، نوید شیراز، چ۱، ۱۳۸۷ش.
- ریاضی، محمدرضا، «نگاهی اجمالی به تاریخ جواهرسازی و زرگری ایران»، دستها و نقشها، تهران، شماره ۲، ۱۳۷۲ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- شهمردان بن ابیالخیر، نزهتنامهٔ علایی، بهتحقیق فرهنگ جهانپور، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۲ش.
- صفینژاد، جواد، مونوگرافی ده طالبآباد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵ش.
- طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروه الوثقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ق.
- طوسی، محمد، عجایب المخلوقات، بهتحقیق منوچهر ستوده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
- عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویه، کلکته، [بینا]، ۱۸۴۴م.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۲۳ تیر ۱۴۰۱ش.
- کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنهٔ بیرونی، بهتحقیق منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران، [بینا]، ۱۳۵۸ش.
- کورتیس، جان، ایران باستان به روایت موزهٔ بریتانیا، بهترجمهٔ آذر بصیر، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش.
- گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار (تاریخ)، بهتحقیق رحیم رضازادهٔ ملک، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
- گلسرخی، ایرج، تاریخ جادوگری، تهران، علمی، ۱۳۷۷ش.
- ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، بهترجمهٔ مهدی روشنضمیر، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۵ش.
- محمدپادشاه، آنندراج، بهتحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، طبع و نشر، ۱۳۶۳ش.
- نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
- نصیرالدین طوسی، تنسوخنامهٔ ایلخانی، بهتحقیق محمدتقی مدرس رضوی، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۳ش.
- نوروزنامه، منسوب به عمر خیام، بهتحقیق مجتبی مینوی، تهران، کتابخانهٔ کاوه، ۱۳۱۲ش