پیشنویس:رازیانه
رازیانه؛ گیاهی علفی و خوشبو با مصرف دارویی

رازیانه گیاهی دو ساله از تیرهٔ چتریان است که ارتفاعی حدود ۱ تا ۱٫۵ متر دارد. برگهای آن متناوب و دارای بریدگی، و گلهای آن زرد خوشهای است. دانههای ریز رازیانه نیز مصرف دارویی دارند. رازیان، رازیانج، رازنج، رازیام، رازیانک،[۱] بادیان و والان[۲] نامهای دیگر این گیاه است. برخی رازیانه و بادیان را مترادف یکدیگر میدانند، اما برخی دیگر این دو گیاه را متفاوت از یکدیگر دانستهاند.[۳] خاستگاه این گیاه در ایران، در مناطق شمالی و دامنههای رشتهکوه البرز است.[۴] رازیانه به دو نوع «بری» و «بستانی» تقسیم میشود؛ نوع بستانی آن گرم و خشک، تخم آن گرمتر و ریشهاش نیز در مقایسه با نوع بری قویتر از دیگر اجزاء آن است.[۵]
کاربرد طبی رازیانه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در طب سنتی، همواره بر خواص درمانی رازیانه و راههای استفاده از آن تأکید میشود.[۶] مردم ایران، بر اساس تجربههای خود در طب سنتی بر این باورند که رازیانه آرامشبخش است و برای درمان آسم، سرفه و درد پهلو مؤثر است. رازیانه خواص دیگری نیز دارد، از جمله افزایش شیر مادران شیرده،[۷] برطرف کردن سوء هاضمه، بهبود دلدرد (مخلوط شیر و رازیانه)،[۸] رفع ناراحتیهای قلبی،[۹] جوانکننده پوست، ملین و مسهل، ضد ورم و التهاب روده. از آنجا که این گیاه بسیار گرم و خشک است، دمنوش آن را با عسل یا سکنجبین میخورند.
سایر موارد مصرفی رازیانه در ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رازیانه از دوران صفوی، بهعنوان ادویه در پخت برخی خوراکها مانند کماج، آش آماج، ترشیها، نانها و حلواها کاربرد دارد.[۱۰] علاوه بر آن، رازیانه در برخی غذاهای مناسبتی و آئینی مصرف میشود. برای مثال، پس از جشن عروسی در گیلان مرسوم است که مادر عروس، حلوایی با آرد برنج، روغن و رازیانه بپزد و به خانهٔ داماد بفرستد.[۱۱] شاهرودیها نیز همزمان با بردن سیسمونی نوزاد، معجونی از تخمشوید، رازیانه و نانخام کوبیده آماده میکنند. گاهی نیز این معجون را درکاچی ریخته و به زن زائو میخورانند که به آن «بلماق» گویند.[۱۲] «بُرساق» نیز نام مایهپنیر طبیعیای است که حاوی شیردان گوساله/ بره بههمراه نمک، رازیانه و پونه است. پس از پُر کردن شیردان از مواد مذکور، آن را در پارچهٔ سفیدی پیچیده و درجایی خنک نگهداری میکنند تا خشک شود، سپس در تهیهٔ پنیر از آن استفاده میشود.[۱۳]
رازیانه در فرهنگ و ادبیات ایران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برخی از مردم ایران معتقدند که گذاشتن رازیانه بر سر سفرهٔ عقد، منجر به دور کردن چشم شیطان از آن میشود.[۱۴] علاوه بر آن این گیاه وارد زبان عامه مردم نیز شده است. برای مثال: «از صدقهٔ سر رازیانه، آب میره پای سیاهدانه»،[۱۵] «یکی در خانهاش پر از رازیانه است، ولی از دلدرد میمیرد»،[۱۶] «در خانهٔ پر از بادیان کوهی، از دلدرد میمیرم».[۱۷]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه رازیانه.
- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه رازیانه.
- ↑ اخوینی بخاری، هدایة المتعلمین، ۱۳۷۱ش، ص263 و 367 و 432 و 434.
- ↑ خوشبین، گیاهان معجزهگر، ج2، ۱۳۸۹ش، ص108؛
تائب، «مقدمهای بر طب سنتی گیلان (گیلتجربه)»، ۱۳۶۶ش، ج1، ص31. - ↑ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، ۱۳۴۶ش، ص13 و 17.
- ↑ ابنسینا، رسالهٔ جودیه، ۱۳۸۳ش، ص۴؛
رازی، الجدری و الحصبة، ۱۳۴۴ش، ص64 و 65؛
جمالی یزدی، فرخنامه، ۱۳۴۶ش، ص172. - ↑ مهرین، خواص میوهها ـ خوراکیها، ۱۳۷۳ش، ص۹۸.
- ↑ رضایی نورآبادی، «طب و درمان عامیانه در بین قوم لک»، ۱۳۸۶ش، ص71 و 78؛
ثواقب، دریاچهٔ پریشان و فرهنگ منطقهٔ فامور، ۱۳۸۶ش، ص412؛
جانباللهی، پزشکی سنتی و عامیانهٔ مردم ایران، ۱۳۹۰ش، ص81 و 85 و 86. - ↑ لهساییزاده، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، ۱۳۷۰ش، ص۳۳۵.
- ↑ باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص۴۱؛
نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص۲۴۴؛ - ↑ پایندهٔ لنگرودی، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، ۱۳۵۵ش، ص۶۹.
- ↑ شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۵۰ و ۲۵۲.
- ↑ رسولی، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، ۱۳۷۸ش، ص۱۷۶.
- ↑ تمیمداری، فرهنگ عامه، ۱۳۹۰ش، ص۱۹۸.
- ↑ خدیش، فرهنگ مردم شیراز، ۱۳۸۵ش، ص۱۹۷؛
ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج1، ۱۳۸۸ش، ص296 و 1289. - ↑ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص1999.
- ↑ ذوالفقاری، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ج2، ۱۳۸۸ش، ص964.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ابنسینا، رسالهٔ جودیه، بهتحقیق محمود نجمآبادی، همدان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، دانشگاه بوعلیسینا، ۱۳۸۳ش.
- ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، بهتحقیق احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، بهتحقیق جلال متینی، مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۷۱ش.
- باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
- پایندهٔ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ش.
- تائب، حسن، «مقدمهای بر طب سنتی گیلان (گیلتجربه)»، گیلاننامه، بهتحقیق محمدتقی پوراحمد جکتاجی، رشت، ۱۳۶۶ش.
- تمیمداری، احمد، فرهنگ عامه، تهران، مهکامه، ۱۳۹۰ش.
- ثواقب، جهانبخش، دریاچهٔ پریشان و فرهنگ منطقهٔ فامور، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۶ش.
- جانباللهی، محمدسعید، پزشکی سنتی و عامیانهٔ مردم ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۰ش.
- جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵ش.
- جمالی یزدی، مطهر، فرخنامه، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، فرهنگ ایرانزمین، ۱۳۴۶ش.
- خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۵ش.
- خوشبین، سهراب، گیاهان معجزهگر، تهران، کردگاری، ۱۳۸۹ش.
- ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، معین، ۱۳۸۸ش.
- رازی، محمد بن زکریا، الجدری و الحصبة، بهتحقیق محمود نجمآبادی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۴ش.
- رضایی نورآبادی، علیعباس، «طب و درمان عامیانه در بین قوم لک»، نجوای فرهنگ، تهران، س۳، شماره۵–۶، ۱۳۸۶ش.
- رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، بلخ، ۱۳۷۸ش.
- شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، ناشر مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۰ش.
- لهساییزاده، عبدالعلی و سلامی، عبدالنبی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۰ش.
- مهرین، مهرداد، خواص میوهها ـ خوراکیها، تهران، خشایار، ۱۳۷۳ش.
- نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورهٔ صفوی)، بهتحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.