پیشنویس:قوم کرد

قوم کرد؛ قومی ایرانیالاصل و پراکنده در ایران، عراق و ترکیه.
کُردها قومی ایرانی و آریایی هستند که در غرب ایران، شرق ترکیه، شمال عراق و بخشهایی از خراسان و آسیای مرکزی سکونت دارند و به طوایف متعددی تقسیم شدهاند. اصالت این قوم ایرانی، بهویژه در مناطق زاگرس، مورد تأکید منابع تاریخی و ادبی است. کردها دارای پیشینهای کهن در خاورمیانه بوده و در طول تاریخ با مهاجرت، جنگها و تقسیم سرزمینها مواجه شدهاند. امروزه آنها در ایران، ترکیه، عراق، سوریه، ارمنستان و اروپا پراکندهاند.
معرفی قوم کرد
کُردها، قومی ایرانی و آریایی هستند که در غرب ایران، شرق ترکیه و شمال عراق سکونت دارند. همچنین جمعیتی از کُردها در مناطق خراسان، آسیای مرکزی (قزاقستان و ترکمنستان) و شمال سوریه زندگی میکنند.[۱] کردها به طوایف بسیار تقسیم شدهاند.[۲] بخش زیادی از کُردها نیز در سالهای اخیر، به اروپا مهاجرت کرده و در کشورهای آلمان، فرانسه، سوئد و انگلستان زندگی میکنند.[۳]
واژهشناسی قوم کُرد
برخی از کارشناسان ادبیات فارسی، واژه کُرد را برگرفته از «کورت» بهمعنای بیابانگرد، چوپان و چادرنشین میدانند.[۴] برخی دیگر، آن را برگرفته از واژهٔ فارسی «گُرد» بهمعنی دلاور و پهلوان دانستهاند. گروهی دیگر با تکیه بر شاهنامه فردوسی، که به فرار چهارصد جوان از دست ضحاک اشاره کرده و آنها را کُرد نامیده، این واژه را بهمعنی فراری و کوهنشین میدانند.[۵]
از نظر برخی شرقشناسان، در گذشتههای دور همه رمهگران و کوچگران ایرانی را کرد میگفتند.[۷] در «کارنامه» اثر اردشیر بابکان نیز کُردان بهمعنای عشایر و شُبان آمده است.[۸] تحول واژهٔ کُرد از یک معنای اجتماعی و شیوهٔ زندگی بهمعنای قومی امروز آن، بسیار زمان برده است.[۹]
خاستگاه و اصالت تاریخی قوم کرد

نظریهها دربارهٔ تبار قوم کرد
براساس روایت فردوسی در شاهنامه، برخی اصل و نسب قوم کُرد را چهارصد جوان فراری از دست ضحاک میدانند.[۱۰] براساس برخی منابع تاریخی در دوره اسلامی، اصالت این قوم ایرانی به «کُرد بن اسفندیار بن منوچهر» برمیگردد.[۱۱] عدهای دیگر نیز، اصالت قوم کُرد را عرب دانسته و مستند خود را داستانهای مطرحشده در «فقه اللغة» عنوان کردهاند.[۱۲]
ریشههای باستانی و پیشینه تمدنی قوم کرد
تمام منابعی که به ریشه ایرانیِ قوم کُرد اشاره کردهاند، رشتهکوه زاگرس و سرزمینهای همجوار آن را خاستگاه این قوم معرفی کردهاند و بههمین دلیل به مطالعهٔ تاریخ دوران باستان مانند دوره سومریان، اکدیان، آشوریان و بابلیان توجه کردهاند؛ زیرا این اقوام و حکومتها، مردمان بومی سرزمینهای زاگرس بودهاند.
بر اساس کتیبهای از سومریان (۲۰۰۰ سال پیش از میلاد)، اقوامی بهنام کَردَک (قَردَک) در اطراف دریاچه وان سکونت داشتند.[۱۳] در اطراف رود دجله نیز گروههایی بهنام کردوئین (گردوئین) کُرد وفی زندگی میکردند.[۱۴] همچنین در «جزیره ابنعمر»، منطقهای است که طوایف ماد و پارس پس از مهاجرت به آنجا، آن را قِردو (کِردو) یا کُرد نامیدند.[۱۵] برخی از مستشرقان بر این باور هستند که همین قوم، اولین حکومت آریایی را در غرب ایران، با نام حکومت مادها پایهگذاری کردند. آنها با دانش خود، گندمهای وحشی ریز را به گندمهای امروزی که از پرمصرفترین غلات مردم جهان است، تبدیل کردند. همچنین کردها، برای اولینبار در جهان، استقلال همسایگان خود را به رسمیت شناختند و اولین ملت قانونگذار در جهان هستند.[۱۶]
پیشینه تاریخی و تحولات سیاسی قوم کرد

ریشههای باستانی قوم کرد و ورود به دوره اسلامی
بر اساس برخی از تحقیقات، قدیمیترین ساکنین غرب ایران که تا جنوب کشور ترکیه امروزی و شرق سوریه امتداد داشته، قوم کُرد بوده که با نامهای «کورته»، «کردوک» و «کرتو» و در حدود ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد در دامنهٔ کوه جودی در آرارات، میزیستهاند. سرزمینهای کردنشین در زمان طولانیتری به اسلام پیوستند[۱۷] و خواهان حکومتی مستقل از اعراب بودند.[۱۸]
قوم کرد در دوران حکومتهای ایرانی و مغول
در حمله مغولها، شمار زیادی از مردم کُرد بهدلیل نافرمانی در برابر ایلخانیان، کشته شدند. در دوره صفویان نیز سرزمینهای کردنشین همواره عرصه جدال بین حکومت صفوی و عثمانی بود. در حکومت نادرشاه افشار، بخشی از اقوام کُرد با نام کردهای «چَمُشْگِزَک» به خراسان کوچانده شدند که بعدها نام زعفرانلو را بر خود نهادند.[۱۹] همچنین برخی مورخان معتقدند که حکومت زندیه را اقوام کُرد در ایران تأسیس کردند. در زمان پادشاهی کریمخان زند، برخی از طوایف کُرد به شیراز مهاجرت کردند.[۲۰]
تجزیه سرزمینهای قوم کرد در قرن بیستم
براساس معاهدهٔ «ارزروم» (۱۳۴۶ق)، منطقه ذهاب کردستان به دو بخش تقسیم شد و بخشی به ایران و بخش دوم (سلیمانیه) به عثمانیها رسید. موضوع تحدید مرزها بین دولتهای ترکیه، عراق و ایران در آغاز قرن بیستم مستقیماً بر سرنوشت اقوام کرد اثرگذار بود. در همان سالها منطقه موصل به کشور عراق واگذار شد و پُستهای فرمانداری و ریاست دادگستری به دست مردم کُرد سپرده شد. همچنین براساس کنفرانسهای سور و لوزان، زبان کردی بهعنوان زبان رسمی تمام ادارات منطقه کردستان تعیین شد.[۲۱]
جنبشهای استقلالطلبانه و درگیریهای معاصر قوم کرد
در پی تجزیه شدن حکومت عثمانی به کشورهای سوریه، لبنان، فلسطین، اردن، عراق و ترکیه، کردها تحت سلطهٔ چندین کشور قرار گرفتند. به همین دلیل، اقوام کرد بارها جنبشهای استقلالطلبانه را آغاز کردند که عموماً بینتیجه بود.[۲۲]
با شروع جنگ بین ایران و عراق، احزاب مختلفی در کردستان اعلام خودمختاری کردند. حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری بارزانی و احزاب کومله و اتحادیه میهنی کردستان، در راستای تشکیل حکومتی مستقل دست بهکار شدند. دولت عراق، در روزهای پایانی جنگ با ایران، روستای کردنشین حلبچه را بمباران شیمیایی کرد و یک قتلعام تاریخی را رقم زد. در ۱۹۹۷م نیز ارتش ترکیه، به کردهای ساکن این کشور حمله کرد و حرکت استقلالطلبانهٔ آنها را سرکوب کرد.
پراکندگی قوم کُرد
امروزه کُردها به طوایف مختلفی تقسیم شدهاند و در کشورهای ایران، ترکیه، عراق، ارمنستان، سوریه، اردن، و لبنان زندگی میکنند. کردهای ایران، بیشتر در مناطق کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و نیز خراسان شمالی سکونت دارند. از منظر برخی تاریخنگاران، مردم کُرد در مجموع به چهار شاخه تقسیم شدهاند؛ کرمانج، لر، کلهر و گوران.[۲۳] در این تقسیمبندی، کرمانجی (کرمانجی شمالی، کرمانجی میانی و کرمانجی جنوبی) جزء زبانهای کردی در نظر گرفته شده است.[۲۴]
در یک دستهبندی دیگر، کردهای خاورمیانه به سه گروه تقسیم میشوند:
- عشایر کردستان مرکزی یا ترکیه (هکاری، بتلیس، عشایر کرد ارمنستان)؛
- عشایر کردستان جنوبی یا عراق (بابان و همهوند)؛
- عشایر کردستان ایران (مُکری، بنیاردلان، جاف و کلهر).[۲۵]
کردستان ترکیه
کردهای ترکیه بیشتر در قسمت شرقی این کشور سکونت دارند. همچنین بخش قابل توجهی از کردها در سراسر فلات آناتولی تا کرانههای دریای مدیترانه، بهویژه در استانهای مرکزی آناتولی مانند استان قونیه، زندگی میکنند. کردهای ترکیه، عموماً سنی و اندکی علوی هستند.[۲۶]
کردستان ایران
کردهای ایران، عموماً در بخشهای غربی و شمالغربی ایران متمرکز شدهاند. در بسیاری از شهرهای استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام، خراسان، فارس و حتی کرمان و بلوچستان نیز اقوام کُردزبان سکونت دارند. برخی از این مردم، در تهران و مشهد زندگی میکنند.[۲۷] استان کرمانشاه بیشترین جمعیت کرد در ایران را دارا است.[۲۸]
کردستان عراق

شمال و شمالشرقی عراق را عموماً مناطق کردنشین تشکیل میدهد. اربیل، سلیمانیه و دهوک و بخشهایی از استانهای نینوا، دیاله، کرکوک و صلاحالدین، از جمله مناطقی است که مردم کُردزبان سکونت دارند. تعداد کردها در بغداد و موصل نیز پرشمار است.
ساختار اجتماعی کردها در عراق
جامعه کردستان عراق ترکیبی از سنت و مدرنیته است؛ ساختار قبیلهای و عشیرهای، به رهبری خاندانهای پرنفوذی چون بارزانی و طالبانی و همچنین شیوخ مذهبی، کماکان نقشی کلیدی، بهویژه در عرصه سیاسی، ایفا میکند. خانواده از اهمیتی بالایی برخوردار است و ساختاری اغلب پدرسالار، گسترده و محکم دارد که در آن احترام به بزرگان یک ارزش اساسی است. نقش زنان در حال تحول است و اگرچه حضورشان در عرصههای اجتماعی و سیاسی افزایش یافته، اما محدودیتهای سنتی، خصوصاً در مناطق روستایی، هنوز پابرجا است. این جامعه همچنین شاهد تضاد فرهنگی و شکاف نسلی بین جوانان شهرنشینِ متمایل به سکولاریسم و نسلهای قدیمیتر و محافظهکار است. در این میان، اسلام نقش مهمی در فرهنگ عمومی دارد، هرچند اقلیم کردستان در مجموع جامعهای بازتر و چندفرهنگیتر از سایر نقاط عراق محسوب میشود.[۲۹]
کردستان سوریه
کردها در سوریه، در جنوب اتوبانی که خط مرزی را تشکیل داده، سکونت دارند و با همزبانان خود در ترکیه، در تماس هستند. برخی دیگر از مردم کرد در این کشور نیز، در دمشق، حماة و حلب حضور دارند.
طوایف قوم کُرد در ایران
- طایفههای کُردزبان در ایران که در سرتاسر این سرزمین پراکنده شدهاند، به شرح زیر هستند:
- طوایف «جهان بیگلو»، «عبدالملکی»، «کلبادی»، «خواجهوند»، «مدانلو»، و «کردهای بازگیر» در مازندران؛[۳۰]
- طوایف «کاکاوند» و «کردکوی» در گلستان؛
- تیرههای بزرگ کُردزبان بهویژه «عمارلو» در گیلان؛[۳۱]
- طوایف «زعفرانلو»، «ارامانلو»، «قراچورلو»، «عمارلو»، «شادلو»، «برقیپور»، «باوه نور» و «قیطول» در زنجان؛
- هفت ایل کردتبار شامل «دلیکانلو»، «کلوکجانلو»، «احمدلو»، «شادلو»، «رشوند» و «مامانو» در اردبیل؛
- طوایف «شادلو» و «قراچورلو» در گرمسار؛[۳۲]
- طوایف «کردبچه»، «جاودان»، «باجمانلو»، «سربندان»، «شادلو»، «سیلسپور»، «سیاه منصوری»، «زعفرانلو» و «ایزانلو» در قسمتهایی از دماوند، خوار و ورامین؛
- کردهای «ایل خزل» در تهران و بخشهایی از قزوین؛
- طوایف «یاریبیگی»، «مافی»، «کرمانی» و «ولییاری» در قزوین؛
- طوایف «زعفرانلو»، «چمشگزک» «کلات» «ایل توپکانلو» و «ایل پهلوانلو» در خراسان؛
- شش طایفهٔ بزرگ کرد که عموماً اهلحق هستند، شامل «چلبیانلو»، «محمدخانلو»، «حسین اوغلو»، «حاجیعلیلو»، «قراچرلو» و «حسنبیگلو» در آذربایجان شرقی؛
- کردهای «ایل جلالی»، «بیگزاده»، «ایل پنیانشین»، «ایل شکاک»، «ایل میلان» و «هرکی»، «ایل زرزا» و «ایل سادات»، در آذربایجان غربی؛
- «ایل چهادولی»، «بهتویی»، «ایل جمور»، «کلهر»، «خزل» و «زنگنه» در همدان؛
- ایلات «سرشیو»، «تیله کویی»، «اردلان»، «جاف»، «هلیلان»، طوایف کرد بانه، سقز، سنندج، کامیاران، قروه، طوایف «گروس»، «خواجهوند»، «سیاه منصور»، «کبودوند» و «گروسی»، در کردستان؛
- ایلات «باجلونو»، «دلفان»، «سلسله»، طوایف «طرهان» و «ایل چگنی» در لرستان؛
- طوایف «گوران»، «نانکولی»، «شرفبیانی»، «کرندی»، و «ایل جمور» در کرمانشاه؛
- «ایل خزل»، «ایل ملکشاهی»، «ایل شوهان» و «ایل ارکوازی»، «ایل ریزهوند»، «ایل طولابی» و «ایل کلهر» در ایلام؛
- «ایل خزل» و طایفهای بهنام «آل بوکرد»، «حسینخانی»، «زنگنه» و «کرد زنگنه» در خوزستان؛
- طایفه «کرونی» در استان فارس؛
- «ایل خزل» در مناطق نیریز و مرودشت استان فارس؛
- طایفه «جلیلوند» در کرمانشاه.
جمعیتشناسی قوم کُرد
جمعیت قوم کرد
براساس آنچه در سرشماری ۱۹۷۵م، در سه کشور ترکیه، عراق و ایران صورت گرفته، جمعیت این قوم در هر کدام از این کشورها، به ترتیب ۵٫۶، ۵٫۳ و ۸٫۵ میلیون نفر اعلام شد.[۳۳] دایرةالمعارف بریتانیکا نیز در ۲۰۰۴م، جمعیت کردهای ساکن در ایران، ترکیه و عراق را در مجموع، ۱۵ میلیون نفر اعلام کرده است.[۳۴]
دین و مذهب قوم کُرد

منابع متعددی از زرتشتی بودن مردمان کُرد، در دوران ایران باستان، همچون سایر مردم ایران خبر دادهاند. پس از ظهور اسلام در ایران، کُردها نیز مسلمان شدند و اکثریت آنها از پیروان مذهب سنی شافعی هستند. طریقتهای صوفیه نیز بین این مردم طرفدارانی دارد. طریقتهای قادریه، نقشبندیه، اهلحق و یزیدیها، از جمله طریقتهای کُردزبانان در ایران است.[۳۵] در کرمانشاه، ایلام و خراسان، اکثریت کردها شیعه هستند.
زبان کُردی
زبان کردی با ادبیاتی گسترده، از جمله زبانهای ریشهدار در ایرانِ پیش از اسلام است. کهنترین سند برجای مانده از مردم کردستان، به زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. زبان کردی را در پنج گروه عمده دستهبندی میکنند:
- شمالی یا کرمانجی؛
- میانی یا سورانی؛
- جنوبی یا کلهری؛
- زازاکی یا زازایی؛
- هورامی یا گورانی.
زبان کردی در عراق در کنار زبان عربی، کاملاً رسمی است. در کشور ارمنستان نیز این زبان، بهعنوان یک زبان اقلیت پذیرفته شده است. در ایران نیز زبان کردی بهعنوان یک زبان محلی شناخته شده است؛ اما در ترکیه، با اینکه مردم بسیاری، کرد زبان هستند، هنوز این زبان بهرسمیت شناخته نشده است. در کشور سوریه، زبان کردی در کنار زبان عربی در مدارس تدریس میشود.
ویژگیهای شخصیتی و رفتاری کردها
- جنگاوری و سرسختی؛ کردها در طول تاریخ بهدلیل حضور در نبردهای بسیار، روحیهای شجاع و سرسخت پیدا کردهاند. این ویژگی توسط مورخان باستانی مانند گزنفون ستایش شده و این روحیه، حس میهندوستی و مرزداری را در آنها تقویت کرده است.
- مهماننوازی؛ این خصیصه در میان کردها به حد اعلا دیده میشود؛ تا جایی که در میان کردهای اهل حق، مواردی از بخشیدن قاتل فرزند بهدلیل مهمان بودن و خوردن نان و نمک ثبت شده است.
- جوانمردی و پهلوانی؛ این ویژگی که ریشه در آیینهای باستانی ایران مانند کیش مهر دارد، در تاریخ کردها برجسته است. نمونۀ بارز آن، رفتار جوانمردانهی صلاحالدین ایوبی، سردار کرد، با ریچارد شیردل در جنگهای صلیبی بود.
- شادزیستی؛ زندگی کردها بهصورت ویژهای با موسیقی، رقص و برگزاری جشنهای مختلف آمیخته است. آنها از هر فرصتی برای شادی بهره میبرند و بهعنوان ملتی شادزیست شناخته میشوند.[۳۶]
فرهنگ قوم کرد
پوشاک قوم کرد
پوشاک زنان کرد
سرپوش زنان کرد
سربند، دستار، شال، پَیسَه (سرپوش ابریشمی مخصوص زنان عشایر)، گُلونی (روسری ابریشمی زمینه مشکی با طرحهای رنگی)، کَساری (بزرگتر از گلونی با لبههای ریشهدار)، کوالو (کلاهی کوچک زیر سرپوشها)، بانسری (روسری رایج رنگی و گلدار)، مَقنا (پارچهای بلند و معمولاً مشکی که سر، گردن و سینه را میپوشاند)، لَچگ (سربندی در رنگهای مختلف که در گذشته میان زنان و مردان ایلات مشترک بوده است.)، هَبَر (سرپوش سهگوش مخملی، مشکی و منگولهدار که روی گلونی به دور سر بسته میشود.)، تاکاری یا سرون (سربندی بسیار بزرگ حدوداً چهار برابر گلونی با زمینه سیاه و خطوط رنگی نازک)، سَروَن کلهری (سربند حجیمی که با استفاده از یک حلقه حصیری بزرگ بسته میشود.)[۳۷]
تنپوش زنان کرد
تنپوش زنان کرد عبارت است از:
کراس (پیراهن بلند زنانه)،[۳۸] سُخمَه بالدار (نیمتنه بیآستین بالدار تزئینی)، سُخمَه بیبال (نیمتنه بدون آستین ساتن) یَل (کت کوتاه زنانه)، خفتان (لباس بلند آستین کوتاه)، کِرواس یا شوو (پیراهن بلند و گشاد)، فرنجی (پالتوی بلند پشمی)، کُلهبال (کت کوتاه با بال)، جلیقه، کمرچین (پالتوی بلند، زربافت)، کلنجه (نیمتنه بلندتر از کمرچین)، تُنبون (دامن گشاد رنگی) چوخاپیسه (لباس نخی کوتاه)، دشداشه (پیراهن بلند گشاد) شَمله یا قیوان (کمربند سنتی بلند)، شِوال (شلوار گشاد زنانه)، ماشته (پارچه ابریشمی دورکمر)، قَتره (چادر مشکی بلند).
کلاش و گیوه نیز از پاپوشهای زنان کرد است.[۳۹]
پوشاک مردان کرد
پوشش اصلی لباس مردانه کردی شامل چوخه (نیمتنه)، رانک (شلواری از جنس کتان در قسمت بالا گشاد و در دمپا تنگ)، شال یا پشتوینه (پارچهای به طول سه تا ده متر که روی لباس و دور کمر پیچیده میشود)، کلاه و دستار، فرنجی (روپوش پشمی در قسمت شانهها حالت تیز دارد)، پوزانه (ساقبند پشمی برا محافظت از پاها)، کلاش (پاپوش و کفشی بافتهشده با خاصیت خنک نگه داشته پا و جلوگیری از بو گرفتن آن).[۴۰]
ادبیات شفاهی و فولکلور کردها
فرهنگ و ادبیات مردم کرد با ادبیات شفاهی پرمایه خود شناخته میشود. کردها در گفتارهای روزمره خود بهشکلی هنرمندانه از ضربالمثلها، چیستانها، نقلقولهای ساده و عبارات موزون بهره میبرند. ذوق ادبی و احساسات غنی در سرودن اشعار عامیانه و خلق داستانهای گوناگون سبب شده است که برخی از کردشناسان، مردم کرد را در باطن شاعر بدانند.
غنای فرهنگ شفاهی از ابتدای قرن بیستم، توجه بسیاری از پژوهشگران خارجی را به خود جلب کرد و آنها آثار گوناگونی از این ادبیات را ثبت و ضبط کردهاند. بخش مهمی از این میراث فرهنگی شامل ترانههایی است که با زندگی روزمره مردم آمیخته شدهاند؛ از جمله:
- لاوَک؛ ترانههای عاشقانه؛
- دیلوک؛ ترانههای شاد و بزمی؛
- شین؛ اشعار محزون در مراسم سوگواری؛
- لالاییها.
داستانها و افسانههای کردی
داستانها و افسانههای کردی با موضوعات متنوع عاشقانه، رزمی، حماسی و اخلاقی بخش دیگری از این ادبیات غنی را تشکیل میدهند. از معروفترین این داستانها میتوان به خورشید و خاور، زنبیلفروش، رستم و زوروا، نادر و توپال و دوازدهسوار مریوان اشاره کرد. در سالهای اخیر تلاشهای فراوانی برای گردآوری این افسانهها صورت گرفته و پژوهشگران فرهنگ عامه به طبقهبندی و تحلیل آنها پرداختهاند.[۴۱]
جشنها
جشنها و آیینهای کردها، ترکیبی غنی از سنتهای مذهبی، قومی و باستانی است که ریشه در باورهای عمیق و کهن این مردم دارد. بسیاری از این جشنها با تاریخ و اسطورهها پیوند خوردهاند. در میان این آیینها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
شب یلدا
شب یلدا که در سنندج با نام «شهو چله» شناخته میشود، آیینی است که با دورهمی خانوادهها در منزل بزرگ فامیل و خوردن میوهها و آجیلهای مخصوص گرامی داشته میشود. در منطقه سنندج، این شب با سنتهای ویژهای همراه است؛ غذای اصلی این شب «دلمه کلم» است و در گذشته میوههایی چون انگور و خربزه ترش را برای این شب نگهداری میکردند. یکی از رسوم این منطقه، فرستادن سینی هدیه یا «خوانچه» برای عروس جوانی است که اولین سال زندگی مشترکش را میگذراند؛ این رسم «شهو زمسانی» نام دارد. علاوه بر این، سنت انساندوستانه و قدیمی به اشتراک گذاشتن خوراکیهای این شب با همسایگان نیازمند نیز همچنان پابرجا است. این دورهمی صمیمی با شاهنامهخوانی، گرفتن فال حافظ و گفتوگوی اعضای فامیل همراه است.[۴۲]
میرنوروزی و مراسم کوسهگردی
این بازیها و نمایشها تا دو دهه پیش، بهعنوان مقدمهای برای نوروز در استان کردستان برگزار میشود. در مراسم کوسهگردی، دو نفر، یکی در نقش کوسه و دیگری در نقش زن کوسه، به اجرا میپرداختند.
عید نوروز
آیینهای نوروزی در مناطق کردنشین ایران از نیمههای اسفند با تهیه سمنو، خرید لباس نو و تدارکات عید شروع میشود. از آداب خاص مردم این منطقه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رنگ کردن تعداد بسیار زیادی تخممرغ بهصورت نمادین برای رنگ بخشیدن به زمین.
تهیه «نوروزنامه» توسط کودکان که نقاشیهایی همراه با شعر بود و برای گرفتن عیدی به بزرگترها داده میشد.
فرستادن سینیهای هدیه یا «خوانچه» برای دختران نامزد کرده.
برگزاری مراسم آتشافروزی در شب عید نوروز بهجای چهارشنبهسوری.[۴۳]
میلاد پیامبر
در ماه ربیعالاول که در کردستان به «ماه مولود» معروف است، آیین معنوی «مولودیخوانی» به مناسبت میلاد پیامبر اسلام در مساجد، تکایا و منازل برگزار میشود. این مراسم با نوای دف و خواندن اشعار عربی، کردی و فارسی در مدح و ستایش پیامبر همراه است و مردم برای برآورده شدن نذورات و شکرگزاری آن را برپا میکنند.
در گذشته، این آیین بهصورت عمومیتر و با شور و حال بیشتری برگزار میشد؛ بازارها تعطیل میشد و مردم با پختن غذاهای محلی و چراغانی کردن مساجد به استقبال آن میرفتند. در پایان مراسم نیز، شیرینی و خرما بهعنوان تبرک برای شفا در میان مردم پخش میشد. امروزه این سنت تاحدی کمرنگتر شده و برگزاری مراسم در منازل، بهویژه توسط بانوان، رواج بیشتری یافته است. اوج برگزاری این جشنها در کردستان، در هفته وحدت است.[۴۴]
عید فطر
در روز عید فطر نیز رسم «چیشتی مجیور» در دیواندره برگزار میشود که در آن، اهالی غذاهای خود را در مسجد با یکدیگر ترکیب کرده و به عنوان تبرک تقسیم میکنند. مراسم عید فطر در کردستان شباهت زیادی به نوروز دارد و شامل پوشیدن لباس نو، دید و بازدیدهای سهروزه، طلب حلالیت و حضور دستهجمعی بر سر مزار درگذشتگان است.[۴۵]
در کردستان مردم از چند روز قبل با خرید، بهویژه تهیه لباس محلی کردی، به استقبال عید فطر میروند. صبح روز عید، پس از اقامه نماز که برخلاف بسیاری از مناطق، پیش از طلوع آفتاب برگزار میشود، دید و بازدیدها آغاز شده و جوانترها به منزل بزرگان فامیل میروند. صرف قورمهسبزی بهعنوان صبحانه عید نیز از رسوم خاص و قدیمی این منطقه است. در این روز، بزرگان فامیل افرادی را که کدورتی دارند آشتی میدهند و خانواده پسر برای نامزد او هدیهای بهعنوان جژنانه میفرستند. یکی دیگر از آیینهای کردستان در عید فطر، نوجشن نام دارد. در این رسم، خانوادههایی که بهتازگی عزیزی را از دست دادهاند، در روز عرفه (روز قبل از عید) بههمراه اقوام بر سر مزار او حاضر شده و یادش را گرامی میدارند. پس از عید فطر نیز بسیاری از مردم یک دوره روزهداری شش روزه به نام «ششلان» را آغاز میکنند که ثواب بسیاری برای آن قائل هستند.[۴۶]
عید قربان
مراسم عید فطر در میان کردها از یک روز قبل یعنی روز عرفه با حضور گسترده مردم بر سر مزار درگذشتگان برای قرائت فاتحه و دعا آغاز میشود. در شب عید، پس از نماز عشا، با اعلام امام جماعت و سردادن نوای تکبیر در مساجد، فرا رسیدن عید اعلام رسمی میشود.
مهمترین رسوم روز عید شامل قربانی کردن و توزیع گوشت آن میان نیازمندان، همسایگان و آشنایان، پوشیدن لباسهای نو و دید و بازدید و صله ارحام، بهویژه دیدار از بزرگان فامیل و برگزاری مراسم مولودیخوانی و دفنوازی است.
اگرچه برخی رسوم مانند برگزاری جشنهای خانگی پس از قربانی کمرنگ شده، اما اصل این آیینها بهویژه در مناطق روستایی همچنان پابرجا است.[۴۷]
آدابورسوم
ماه رمضان
در کردستان، آیینهای ماه رمضان با رسم «آشتیکنان» آغاز میشود؛ به این صورت که بزرگان محله، افرادی را که با یکدیگر کدورتی دارند، پیش از شروع ماه رمضان با هم آشتی میدهند.
آغاز ماه با نوای «مرحبا خوانی» اعلام میشود و این نوا تا نیمه ماه رمضان ادامه دارد؛ سپس به نوای حزنانگیز «الوداع» به نشانه نزدیک شدن به پایان ماه، تغییر میکند. برای بیدار کردن مردم در سحر نیز مراسم «سحریخوانی» یا «پاشیو» با دعا و در گذشته با نواختن دهل و طبل انجام میشد.
پخت نانها و کلوچههای سنتی برای کسب برکت جایگاه ویژهای دارد؛ از جمله «ریسه کلوچه» در کامیاران که به کیسه نمک آویخته میشود و پخت نان «کولیره» در بانه و دهگلان که بهعنوان نذری و هدیه توزیع میشود.[۴۸]
مراسم ازدواج و عروسی
در گذشته، ازدواج با خویشاوندان، بهویژه ازدواج میان پسرعمو و دخترعمو، بسیار رایج بود. یکی از انواع خاص ازدواج در این فرهنگ، «ژن به ژنه» است. در این نوع پیوند، دو خانواده بهطور متقابل به یکدیگر دختر میدهند و با برگزاری یک جشن مشترک، هزینهها را میان خود تقسیم میکنند. این نوع ازدواج گاهی وسیلهای برای پایان دادن به خصومتهای خانوادگی نیز بوده است.
جشن عروسی در کردستان یک مراسم چندروزه و پر از شور و نشاط است که حداقل سه روز به طول میانجامد و رقص و پایکوبی جزء جداییناپذیر آن است. در گذشته پیش از مراسم اصلی، بهویژه در میان عشایر، رسم شبنشینی برپا میشد که تا هفت شب نیز ادامه داشت؛ اما امروزه به یک یا دو شب کاهش یافته است. شب قبل از عروسی نیز مراسمی به نام شوگر با پذیرایی مفصل از مهمانان برگزار میشود.[۴۹]
از رسوم قدیمی مربوط به ازدواج، پرداخت «شیربها» از سوی خانواده داماد بود که میتوانست شامل ملک، احشام یا پول نقد باشد، هرچند این رسم امروزه تقریباً منسوخ شده است.
مراسم بوکه باران
مراسم بوکه بارانه (عروسی باران) در کردستان، یکی از آیینهای کهن اسطورهای برای طلب باران در زمان خشکسالی است. در این مراسم یک عروسک ساخته شده و لباسهای زیبای کردی بر تن آن پوشانده میشود. در برخی مناطق، به جای عروسک، دختر زیبا و بلندبالایی را که میتواند نمادی از آناهیتا، ایزدبانوی آبها باشد،با لباس محلی میآرایند. سپس کودکان و دختران، این عروسک را در دست گرفته و او را خانه به خانه در روستا میگردانند و همزمان سرودها و دعاهایی را با هم میخوانند، مانند «یا خوا بباره باران / بؤ فه قیر و هه زاران»؛ یعنی خدایا باران ببارد/ برای مردم فقیر و ندار. صاحبخانهها با شنیدن آواز کودکان، با کاسههای آب بیرون میآیند و بر روی بوکه بارانه آب میریزند. این کار نمادی از تحریک آسمان برای باریدن و سیراب کردن زمین است. مردم به گردانندگان مراسم هدایایی مانند نقل، شیرینی، کشمش و گردو میدهند. پس از جمعآوری هدایا، مردم در پیشگاه خداوند برای بارش باران دعا میکنند. در پایان، عروسک را به کنار چشمه یا رودخانهای میبرند و آن را در آب رها میکنند.[۵۰]
مراسم بیل دانه
بیل دانه بهمعنای «بیل یا هیزم را به زمین بگذار»، یکی از آیینهای بسیار قدیمی در مناطق کردنشین است که بهعنوان نمودی از شکرگزاری، طلب بخشش و درخواست فراوانی رزق و روزی برگزار میشود. این مراسم که ریشه در فرهنگ باستانی ایران و زندگی کشاورزی و دامپروری مردم زاگرس دارد، هر ساله در اواسط بهمن ماه انجام میشده است. برای برپایی این مراسم مردم هیزمهای خشک را جمعآوری کرده و آتشی بزرگ در وسط یک میدان روشن میکردند. سپس یک بیل یا یک تکه هیزم بلند را بهصورت عمودی و ایستاده در مرکز آتش قرار میدادند. چهار عنصر اصلی که نماد معیشت مردم منطقه هستند؛ یعنی گوشت، آب، نان و بلوط را در چهار گوشه آتش قرار میدادند. شرکتکنندگان منتظر میماندند تا آتش شعلهور شود و بیل یا هیزمی که در مرکز آتش قرار دارد، بسوزد و در نهایت به یک سمت خم شده و بیفتد. طبق باور مردم، بیل بهسمت هر یک از آن چهار عنصر گوشت، آب، نان یا بلوط که متمایل میشد و میافتاد، نشانۀ آن بود که آن مادۀ خوراکی خاص در سال آینده فراوان خواهد بود. نام مراسم نیز اشارهای نمادین به گذر از سرمای سخت زمستان، پایان کارهای زمستانی و آمادگی برای آغاز بهار و فصل جدید کشت و کار بوده است.[۵۱]
مراسم میرمیرین
مراسم میرمیرین که میرنوروزی یا امیر بهاری نیز نامیده میشود، یکی از آیینهای نمایشی کهن پس از نوروز در یمان کردها است. این مراسم که در گذشته با تشریفات زیادی برگزار میشد، امروزه تقریباً فراموش شده و تنها در چند روستای منطقه منگور مهاباد باقی مانده است. در این مراسم مردم فردی را بهعنوان میرنوروزی یا امیر موقت انتخاب میکردند. در مهاباد، این مراسم در نخستین چهارشنبه سال نو هنگام طلوع آفتاب آغاز میشد. سپس میر بر تخت نشسته و یک دولت موقت با همراهانی از جمله کهن وزیر (مشاور بذلهگو و خردمند برای حل مشکلات)، وزیر دست راست (برای صدور احکام منطقی)، وزیر دست چپ (برای صدور فرمانهای عجیب و تمسخرآمیز)، میرزا (دبیر و فرد باسواد)، جلادان (با لباس سرخ)، مرد گوپال زیوین (قاصد و مأمور ابلاغ)، وشکه رن (دلقک، با پوشش پوست گوسفند و زنگوله)، نوازندگان و سرودخوانان منصوب میکرد. سپس میر در شهر یا روستا میگشت و بر تخت عدالت مینشست. او کارهای جدی مانند تنبیه گناهکاران، آزاد کردن زندانیان بیگناه، آشتی دادن افراد قهرکرده و گرفتن زکات از ثروتمندان برای فقرا را انجام میداد. میر همچنین فرمانهای عجیب و غریبی صادر میکرد که همه ملزم به اجرای آن بودند و هیچکس حق خندیدن به این فرمانها را نداشت. میر میدانست که حکومتش موقتی است و با یک خنده یا پوزخند او، دستگاهش برچیده میشود. دلقکها تلاش میکردند او را بخندانند. در نهایت میر از ترس اینکه مبادا بخندد، از تخت فرار میکرد و به خانه یکی از ریشسفیدان پناه میبرد و حکومتش پایان مییافت. در طول این مراسم، بزرگان و اعیان، لباسها، جواهرات، اسلحه و اسبهای گرانبهای خود را برای حفظ شکوه مراسم، در اختیار گروه میر نوروزی قرار میدادند. مدت این حکومت موقت در میان کردها ۱۳ روز و در اقوام دیگر ایرانی ۵ روز بود.[۵۲]
مراسم سمنوپزان (روستای قلعه، قروه)
مراسم سمنو پزان از آیینهای دیرینه منطقه کردنشین در روستای قلعه شهرستان قروه است که هر ساله در فصل بهار برگزار شده و جمعیت زیادی را به خود جلب میکند. این مراسم معمولاً ۱۵ روز طول میکشد؛ اما تنها سه روز پایانی آن عمومی است و صدها نفر در آن شرکت میکنند.[۵۳] اهالی این منطقه معتقدند که سمنو مهریه حضرت فاطمه است. این مراسم که در واقع آیین و جشنی زنانه محسوب میشود، در گذشته نوعی عروسی و پایکوبی به شمار میرفت که در آن زنان دور سمنو جمع شده و هلهله میکردند؛ اما در حال حاضر، این مراسم بیشتر به مراسمی برای دعا و روضهخوانی تبدیل شده است. شاخص ویژه این مراسم در کردستان، تفاوتهای آن با دیگر نقاط ایران از لحاظ نحوه برگزاری است.[۵۴]
مراسم پیرشالیار
مراسم عروسی پیرشالیار یکی از کهنترین آیینهای ایران است که هر ساله در نیمه بهمنماه، در روستای اورامان تخت کردستان برگزار میشود و گردشگران داخلی و خارجی بسیاری را جذب میکند. این مراسم سالگرد ازدواج اسطورهای پیرشالیار با بهارخاتون، دختر پادشاه بخارا است. پیرشالیار که در افسانهها از موبدان و پیروان عبدالقادر گیلانی در قرن پنجم و ششم شناخته میشود، نزد مردم کردستان احترام ویژهای دارد. طبق افسانه، آوازه پیرشالیار به بخارا میرسد و پادشاه که دخترش کر و لال بوده، او را برای شفا نزد پیر میفرستد. هنگام نزدیک شدن به اورامان، گوشهای دختر باز میشود و با رسیدن به خانه پیر، همزمان با نعره و کشته شدن دیوی در آن نزدیکی، زبان دختر نیز باز میشود. پادشاه دخترش را به عقد پیر درمیآورد و این مراسم، سالگرد آن عروسی باستانی است. این جشن سه روز طول میکشد و از صبح چهارشنبه آغاز میشود؛ در روز اول دامداران دامهای نذری خود را به جلوی خانه پیرشالیار آورده و قربانی میکنند. بخشی از گوشت بین مردم تقسیم شده و بخشی دیگر برای پخت آش جو، که همان غذای عروسی ۹۵۰ سال پیش بوده، استفاده میشود. از بعدازظهر، مردم و بهویژه دراویش و پیرها حلقههای رقص و سماع عرفانی تشکیل داده، دست در دست هم میرقصند و با نوای دف، قصیدههایی در مدح پیامبر خوانده و ذکر «الله» میگویند. در این سه روز، زنان نان مخصوصی به نام «کلیره مژگه» میپزند. در روز آخر برخلاف دو روز اول که مراسم عصر تمام میشود، رقص و سماع تا شب ادامه مییابد. سپس مردم در خانه پیرشالیار برای شب نشست جمع شده و به سخنرانیهای مذهبی و عرفانی گوش فرا میدهند و مراسم با دعا پایان مییابد. در طول این سه روز، مردم منطقه کار خود را تعطیل کرده و به طور کامل در این جشن باستانی که نماد همبستگی فرهنگی و اجتماعی است، شرکت میکنند.[۵۵]
مراسم عزاداری
عزاداری محرم
با شروع محرم، چهره شهرهای کردنشین با نصب پرچمها و کتیبههای عزا تغییر میکند و مردم کرد اعم از شیعه و سنی، ارادت خود را به امام حسین ابراز میدارند. مهمترین آیینهای عزاداری در میان کردها عبارت است از:
طشتگذاری؛ در سریشآباد قروه این آیین قدمتی ۵۰۰ ساله دارد و در اواخر ماه ذیحجه برگزار میشود. طشتها و مشکهای آب به نشانه عطش و بسته شدن آب بر کاروان کربلا، توسط ریشسفیدان به مساجد آورده میشود. عزاداران با شعار «الدخیل یا اباالفضل» سینه میزنند و ۷۲ سیب سرخ به نیت شهدا داخل طشت انداخته میشود.
گلگیران؛ این مراسم که در فهرست میراث معنوی کشور ثبت شده، مختص منطقه بیجار گروس در روز عاشورا است. عزاداران گِل را بر سر و روی خود میمالند. این سنت، ریشه در این باور دارد که اجدادشان هنگام رفتن به یاری امام حسین، در میان راه خبر شهادت وی را شنیدند و از شدت اندوه خاک بر سر کردند.
دسته اعراب هاشمی؛ در این آیین، کودکان و نوجوانان با پوشیدن لباس اعراب، بهعنوان نمادی از کودکان کاروان کربلا، گرداگرد اسبی که نماد ذوالجناح است، حرکت کرده و ندای «ذوالجناح کو بابایم» سر میدهند.
حلیمپزان؛ از رسوم رایج، پخت حلیم نذری توسط بانوان در شبهای تاسوعا و عاشورا است که صبح روز عاشورا در بین عزاداران توزیع میشود.
نذر خون؛ در گذشته، قمهزنی در شهر سریشآباد رواج داشت؛ اما طی سالهای اخیر این سنت با فرهنگسازی، به سنت پسندیده «اهدای خون» تبدیل شده و مردم در صفهای طولانی خون اهدا میکنند. همراهی اهلسنت با دستههای عزاداری در این آیینها جلوهای از اتحاد و یکپارچگی مردم منطقه در عشق به امام حسین است و مراسم با نماز ظهر عاشورا و شام غریبان پایان مییابد.[۵۶]
عَلَمگردانی؛ در ظهر روز عاشورا، پس از گذشت مدتی از حرکت دستههای عزاداری، مؤذنان به میادین شهرها میروند. آنها به یاد واپسین تکبیرهای کاروان کربلا و ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین، اذان ظهر را سر میدهند. همچنین، در شهرهایی مانند بیجار، سنندج، سریشآباد و قروه، آیین گرداندن علمها و بیرقهای عزا برگزار میشود. در این میان، علمبلندی که منسوب به حضرت اباالفضل است، بیش از همه جلب توجه میکند. این علم نمادی از برافراشته ماندن و بر زمین نیفتادن پرچم آن حضرت است.[۵۷]
گرداندن گهواره حضرت علیاصغر؛ در روز شهادت حضرت علیاصغر و روز عاشورا، گهوارهای نمادین به یاد این طفل شهید، میان عزاداران گردانده میشود. مادران برای شفای فرزندان بیمار خود نذر کرده و صدقات خود را داخل آن میاندازند. همچنین در این روز، مادران فرزندان شیرخوار خود را نذر یاری امام زمان میکنند.[۵۸]
مراسم شمرخوانی؛ این مراسم که همان تعزیه با حضور شمر و بازماندگان امام حسین است، ویژگی منحصربهفردی در بیجار دارد؛ برخلاف سایر شهرها، تعزیه همزمان با حرکت دستههای عزاداری در خیابانهای اصلی شهر اجرا میشود. نواختن طبل و سنج در میان هیئتهای بیجار رایج است و بهعنوان نمادی از نواختن شیپور جنگ توسط شمر تلقی میشود. در این منطقه همچنین پخش نذوراتی مانند غذا، شربت، شیر داغ، قربانی کردن، زنجیرزنی، سینهزنی و عزاداری با پای برهنه مرسوم است. پس از اقامه نماز ظهر عاشورا، عزاداران هنگام بازگشت به مساجد، شاهد اجرای مراسم نمادین به آتش کشیدن خیمههای امام حسین توسط شمر هستند که یادآور وقایع پس از شهادت امام حسین است. غروب عاشورا، مردم در مساجد گرد هم آمده و با روشن کردن شمع و خواندن زیارت عاشورا، به یاد اسارت اهلبیت به سوگواری میپردازند.[۵۹]
مراسم سوگواری
آیینهای سوگواری در میان کردهای اهلسنت عبارتند از:
غسل و کفن؛ غسل توسط معتمدان محلی انجام میشود. در مذهب شافعی، برخلاف شیعیان، ممکن است «نماز میت» پیش از حمل تابوت و در مسجد جامع خوانده شود. اصل بر کفن ساده و دفن در اسرع وقت است.
تشییع جنازه؛ این مراسم در سکوت کامل برگزار میشود و برخلاف برخی مناطق دیگر با صلوات یا مداحی بلند همراه نیست. تابوت توسط بستگان حمل شده و مردم بهآرامی تا آرامستان حرکت میکنند.
مراسم ختم؛ از لحظه فوت تا سه روز، خانه متوفی محل پذیرایی از مهمانان است. زنان محله نقش کلیدی در این همیاری دارند و با پخت غذاهای سنتی مانند دوینه و شله، مدیریت مراسم را بر عهده میگیرند. بهجای نوحهخوانیهای رسمی، مرسوم است که افراد محلی، اشعار حزنانگیز و اغلب بداهه به زبان کردی سورانی یا کلهری در وصف متوفی و زندگی او میخوانند. مراسم سوم، هفتم و چهلم نیز با قرائت قرآن و توزیع غذا در مساجد برگزار میشود.[۶۰]
بازیهای محلی
کلاوریزان (برگرداندن کلاه)؛ این یک بازی مبتنی بر دقت و تمرکز است. بازیکن کلاهی را پر از سنگریزه کرده و آن را برعکس روی زمین میگذارد. برنده کسی است که بتواند کلاه را طوری بردارد که هیچ سنگریزهای روی زمین نماند. اگر موفق نشود، باید سنگریزههای باقیمانده را یک به یک و بدون تکان دادن بقیه سنگها بردارد. بازیکنی که باعث حرکت سنگهای دیگر شود، بازنده است.
هیله مارانی (تخممرغ شکستن)؛ یک بازی دو نفره است که در آن هر بازیکن یک تخممرغ در دست دارد. آنها سر تخممرغهایشان را به هم میزنند. اگر تخممرغ یک نفر در هر دو سر بشکند، او بازنده محسوب شده و باید تخممرغ خود را به حریف بدهد.[۶۱]
غذاهای محلی
غذاهای محلی کردها کرمانشاه
معروفترین غذاهای مردم کرد کرمانشاه شامل دنده کباب، خورشت خلال، آش عباسعلی، سیب پلو، والک پلو، خورشت کنگر، خورشت ونوشک، کوکو پاغازه، کوفته شیرین، کوفته ریزه، هلوکباب، ترخینه، آش سورانه، دست پیچ است.[۶۲]
غذاهی سنتی کردهای کردستان
غذاهای سنتی مردم کرد استان کردستان عبارتند از:
کباب کردی، قایرمه، آش دانه کولانه، کلانه، شلکینه، آش گزنه (آش دوخین)، کوکو ترگ خانه گان، آش سه نگه سیر، یکاوه، نان برساق، خورش گیلاخه، سوپ غازیاغی، آش پرپوله، کتلت دیزی و آش شه له مین.[۶۳]
غذاهای سنتی کردهای ایلام
معروفترین و رایجترین غذاهای سنتی و بومی استان ایلام شامل خورشت ترهکوهی، کشکینه، ترخینه و برنج و گوشت معروف دهلران، نژی آوا، جوجگ آو، ماش آو، کشک دو، قله ماسوا، کپه، جِِگِروَز، گوجهپونه، مَکش، کوفته سیرابی، آبگوشت بامیه، پیچگ، بوله وله، قارچگ، پاقازه، سختی، بابایاری، شله امیری، پِرشگِه و ماسوا است.[۶۴]
باورهای عامیانه قوم کرد
تقدس درخت؛ در فرهنگ کردی، بهویژه در میان عشایر کلهر، درختانی خاص مانند «تایو» مقدس شمرده میشوند و از چوب آن برای برکت احشام استفاده میشود. این باور مشابه رسم دخیل بستن به درخت نظرکرده برای طلب حاجت است.
استفاده از مهره؛ کاربرد مهره آبی برای محافظت کودکان و احشام از چشمزخم، ریشهای باستانی دارد. این باور به استفاده از یاقوت کبود در یونان و همچنین به مهرههای اشاره شده در شاهنامه فردوسی (مانند مهره بازوی سهراب) برمیگردد.
دایره کشیدن؛ کشیدن خط دایرهای به دور زن زائو معروف به کره داووت یا خط داوود برای محافظت او از بلایا انجام میشود. این مفهوم تقدس دایره در معماری شهرهای کهن مانند بغداد، زیورآلات گرد همچون دستبند و گردنبند و رقص گروهی و مدور کردی نیز بازتاب یافته است.
تقدس آب چشمه؛ چشمهسارها در غرب ایران مقدس هستند و اغلب با داستانهای پریان مرتبطاند. این باور ریشه در ستایش ایزدبانوی باستانی آب، «آناهیتا»، دارد.
سوگند به خورشید؛ سوگند رایج کردی «وه خور نازار» (به خورشید نازنده) نشانهای مستقیم از آیین کهن «مهرپرستی» (ستایش میترا) است که ایزد عهد و راستی بوده و با خورشید پیوند داشته است.[۶۵]
موسیقی قوم کرد
تاریخنویسان و موسیقیدانان، کردستان را یکی از کهنترین مهدهای موسیقی جهان میدانند. گزنفون تاریخنویس یونانی به استفاده کردها از سرودهای دستهجمعی در جنگ اشاره کرده است و نشریات فرانسوی نیز سرزمین میسوپوتامیا محل سکونت کردها را خاستگاه موسیقی معرفی کردهاند.
موسیقی کردی، پیوندی عمیق با آیینهای کهن مانند زرتشت و اهل حق (یارسان) دارد. این موسیقی که با زندگی روزمره مردم آمیخته و با سازهایی چون تنبور، نی، سرنا و کمانچه اجرا میشود، ارتباط نزدیکی با موسیقی دستگاهی ایران دارد. بسیاری از آوازهای کردی در دستگاههای ایرانی، بهویژه دستگاه شور با گوشههایی چون بیات کرد، افشاری و دشتی و همچنین در مایه اصفهان قرار میگیرند. اگرچه موسیقی کردی با دستگاههای ایرانی پیوند دارد، اما برخی مقامهای اصیل آن مانند «سیاه چمانه» و «هوره» بهدلیل ریشه داشتن در موسیقی گاتاهای زرتشتی و داشتن ساختار هجایی، در چارچوب دستگاههای سنتی ایران نمیگنجند و اصالت خود را بهویژه در جغرافیای هورامان حفظ کردهاند.[۶۶]
مقامهای موسیقی کردی
مقامها در موسیقی کردی به سه گروه اصلی مذهبی، مجلسی و مجاز تقسیم میشوند. مقامهای مذهبی در مکانهایی چون جمخانهها و خانقاهها هنگام نیایش و دعا اجرا میشوند. مقامهای مجلسی بیتخوانی و هورهخوانی را شامل شده و خود انواع گوناگونی دارند و مقامهای مجاز که به آنها «مقامهای عشقی» نیز گفته میشود، دستهای هستند که بیشتر توسط خوانندگان اجرا میشوند.
هوره، خورشیدی، آهآه، سحر، رَشت بَست، عشاق، نیمهشب، سفر، الوک، حجاز، اورامن، سهگا، نوا، نهاوند، راست، چهارگا، الوژه، سوز، دشت، چمرانه، تی هلکشین، بیات، سیاچمانه، اهلل ویسی، خاوکر، هجران، قطار، افشار، گبری و حیران مقامهای موسیقی کردی هستند.[۶۷]
منظومههای شفاهی کردی
یه منظومههای شفاهی کردی اعم از داستانی و غیرداستانی «بیت» گفته میشود. این مقام، یکی از مهمترین شیوههای کلاسیک موسیقی کردی است که بدون ساز اجرا شده و آن را بازمانده سنت خنیاگری ایران باستان میدانند. بیت که نام دیگرش «بالوره» است، در مضامین حماسی، جنگی و ستایش خداوند کاربرد دارد. این گونه از موسیقی، ترکیبی از نظم، نثر و آهنگ است که در آن، وزن و قافیه اهمیت چندانی ندارند و گاهی بهشکل یک مثنوی طولانی ظاهر میشود.[۶۸]
رقص کردی
موسیقی و رقص کردی که ههلپهرکی بهمعنای جستوخیز نامیده میشود،[۶۹] یکی از اصیلترین، قدیمیترین و نشاطانگیزترین جاذبههای فرهنگی کردستان با ریشههای آریایی است.[۷۰] این رقص ریشهدار جنبهای حماسی دارد که نماد وحدت و قدرت مردم مرزنشین در برابر دشمنان بوده است. این هنر نمایشی بهدلیل قدمت و غنای خود، در سال 1390ش بهعنوان میراث معنوی ایران به ثبت ملی رسید.[۷۱] امروزه به این رقصها «چوبی» نیز گفته میشود. ساختار رقص به این صورت است که رهبر گروه «سرچوپیکیش» نام دارد و با تکان دادن دستمال سفید که نماد صلح و دوستی است، ریتم را هدایت میکند. نفر آخر «چوپی» نامیده میشود و وظیفه برقراری نظم گروه را بر عهده دارد. حرکت دایرهوار و اشاره دستها به آسمان، نماد عروج و اتصال به مبدأ و پا کوبیدن بر زمین، نشانه وحدت گروهی است. این رقص که در تار و پود فرهنگ کردها تنیده شده، در مراسمهای گوناگون از درو و عروسی تا آیینهای عرفانی همچون سماء اجرا میشود. در این رقص گرفتن دستها نماد اتحاد و دستمال داشتن نفر اول و آخر نماد برابری دانسته شده است. ههلپهرکی همیشه با موسیقی زنده سازهایی چون سُرنا، دهل، دوزله، شمشال و نرمهنای همراه است و شامل انواع مختلفی چون گَریان، پشت پا، فَتاپاشای و «دو دستماله» (رقص تکی با دو دستمال) میشود.[۷۲]
ههلپهرکی شامل انواع مختلفی از جمله گهریان، پشت پا، چهپی، زهنگی و خان امیری است.[۷۳]
مشاهیر قوم کرد
عرصه دینی و نظامی
ملا عبدالله باشماق؛ یکی از چهرههای شاخص در حوزه علوم دینی و فلسفی استان کردستان و عالمی بزرگ توصیف شده است. او در زمینه ترویج دین اسلام و علمآموزی تلاش بسیار و موفقیتهای فراوانی کسب کرده است و کنگرهای برای بزرگداشت او در دهگلان کردستان با محورهای خاندان و سلسله نسبی، سلوک عبادی و اخلاقی، سیره علمی، آرا و نظرات و خدمات فرهنگی و مذهبی او در سال 1402ش برگزار شد.[۷۴]
صلاحالدین ایوبی؛ فرمانروایی کردتبار و بنیانگذار سلسله ایوبیان بود که در قرن 12م بر مصر، سوریه و عراق فرمانروایی میکرد. او بهعنوان فرمانده برجسته مسلمانان در جنگهای صلیبی شناخته میشود. صلاحالدین تحصیلات جامعی در علوم دینی، حساب و فلسفه داشت و کار خود را در دربار اتابک زنگی در شامات آغاز کرد.[۷۵]
مصطفی سلطانی (هیتلر سابق)؛ متولد ۱۳۲۰ش در آذربایجان غربی که نام خود را به مصطفی تغییر داد. او به چریکی کارآزموده معروف بود و با وجود جانبازی ۷۰درصد، تا آخرین لحظه به مبارزه ادامه داد. وی در طول ۴۰ سال مبارزه، ضربات مهلکی به ضدانقلاب در مناطق ارومیه و سلماس وارد کرد و خود را «سلمان کردی» مینامید.
کیکاوس پیری؛ فرماندهای پیشگام که در سال ۱۳۶۴ش در کمین ضدانقلاب به شهادت رسید. از نمادهای شجاعت او، مقاومت یکتنه بههمراه یک سرباز در پایگاه روستای ژنین در برابر ۸۰ نیروی ضدانقلاب بود که مانع سقوط پایگاه شد. خانواده او نیز بهدلیل فعالیتهایش مجبور به ترک خانه و زندگی و مهاجرت مخفیانه به مریوان شدند.
علی سلیمانپور؛ متولد ۱۳۲۴ش در بانه، از اولین اعضای سازمان پیشمرگان کرد و فرمانده گردان حضرت رسول سپاه بانه بود. او به شجاعت، مهارت در جنگهای چریکی و خواندن نماز اول وقت در سختترین درگیریها شهرت داشت. در سال ۱۳۶۴ش در حین گشتزنی در نزدیکی روستای سالوک در کمین ضدانقلاب به شهادت رسید و پیکرش توسط آنان مثله شد.
کاک جلال بارنامه؛ از انقلابیون کُرد شناختهشده و از دوستان حاج احمد متوسلیان که در تأسیس سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد نقش داشت. او بهخاطر اینکه هرگز اسلحهاش را به ضدانقلاب نداد، مشهور بود. کاک جلال حتی پس از بازنشستگی بهصورت داوطلبانه فعال بود و سرانجام توسط ضدانقلاب ترور شد و به شهادت رسید.[۷۶]
عرصه علمی
مظفر پرتوماه؛ یکی از نخستین اساتید ایرانی فیزیک هستهای که شخصیتی علمی و مذهبی داشت، پس از اخذ دکترای فیزیک هستهای در ناسا مشغول به کار شد. او همزمان با تحصیل، در «انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا» نیز فعال بود. در سال ۱۳۵۷ش به ایران بازگشت و سمتهای دولتی، از جمله مشاور عالی علمی رئیسجمهور وقت را بر عهده گرفت. پس از استعفا و بازگشت به آمریکا، بهدلیل همکاری با دولت ایران، از بازگشت به ناسا منع شد. سپس رشته خود را تغییر داد و با اخذ فوقدکترای تخصصی فیزیک پزشکی، در موسسهای وابسته به ناسا در زمینه درمان سرطان مشغول به کار شد و دستگاهی را نیز در این زمینه اختراع کرد. پرتوماه، علاوه بر موفقیتهای علمی، بهعنوان یک شخصیت برجسته اسلامی همواره به هویت مسلمان بودن خود افتخار میکرد. وی در سال ۱۳۸۴ش درگذشت.[۷۷]
عرصه شعر و نویسندگی
شاعران برجستهای مانند مولوی کرد، نالی، مستوره اردلان، امیرنظام گروس، فاضل گروسی، شیخ محمد مردوخ و نویسندگانی همانند هژار، هیمن، محمد قاضی و عبدالکریم مدرس از مفاخر کرد و کردستان به شمار میآیند.[۷۸]
عرصه موسیقی
در عرصه موسیقی کردی می توان از افرادی نامدار همانند سید علیاصغر کردستانی، ناصر رزازی، حسن زیرک، محمد ماملی، شهرام ناظری، هولیا افشار، الیشان، اسعد رزازی، جمشید عندلیبی، علی البرزی، درویش خراباتی، منوچهر طاهرزاده، حمیدرضا خجندی، حسین شریفی، مجتبی میرزاده، مظهر خالقی، بیژن کامکار، علیاکبر مرادی، عبدالله شریعتی، براتعلی نورانی، علیدوستفلاحتی، قادر عبداللهزاده، حسن زیرک، نام برد.[۷۹]
نقش کردها در حوادث سیاسی-اجتماعی ایران
انقلاب مشروطه
بازنمایی منفی از کردها در دوران انقلاب مشروطه تقویت شد. در مناطق شیعهنشین، روحانیت رهبری بسیج مردمی علیه شاه را بر عهده داشت؛ اما در کردستانِ سنیمذهب، وضعیت متفاوت بود؛ روحانیون اهل تسنن، هم بهدلیل قدرت اجتماعی کمتر و هم بهدلایل فقهی که قیام علیه سلطان را جایز نمیدانست، عملاً در جبهه حامیان سلطنت قرار گرفتند. قدرت واقعی بسیج تودهای در دست مشایخ تصوف مانند شیخ حسامالدین نقشبندی بود. آنها نیز اصلاحات مشروطه را بهنفع قدرت سنتی خود میدیدند و منافعشان با سلطنت همسو بود. در نتیجه، زمانی که محمدعلی شاه از سلطنت خلع شد، مناطق کردنشین بهواسطه نفوذ شیوخ و ایلات به پایگاه اصلی سلطنتطلبان برای بازپسگیری قدرت تبدیل شدند. این همسویی عمده کردها با جبهه ضدمشروطه باعث شد تا مشروطهنویسان، تصویری خاص و اغلب منفی از کردها را در روایت تاریخی این دوران ثبت و بازنمایی کنند.[۸۰]
همگرایی ملی کردها
کارشناسان معتقدند که اتهام تجزیهطلبی به کردها هرگز به معنای واقعی ثابت نشده است و این موضوع را متفاوت از خودمختاری داخلی آنها توصیف میکنند. شواهد تاریخی نشان میدهد کردها در طول تاریخ، همواره با دولتهای ملی و منسجم ایرانی همکار و همگام بوده و یکی از ارکان اصلی نظامی و سیاسی ایران بودهاند. آنها بر این نظرند که کردستان ایران اگر آباد شود، نهتنها نگاه کردهای ایران به بیرون قطع میشود، بلکه باعث میشود کردهای کشورهای همسایه نیز به ایران متمایل شوند. کردها را نه یک تهدید تجزیهطلب، بلکه بهترین سد در برابر هجوم بیگانگان برای کیان ایران میدانند. کردها بزرگترین حامی جغرافیای امروزی ایران در برابر تقابلهای منطقهای هستند.[۸۱]
کُرد در ادبیات فارسی
واژه کُرد، همچون سایر واژگان کهن ایرانی، در ادبیات و زبان فارسی بهکار رفته و شاعران و ادیبان از آن، بهره بردهاند:
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه کرد، سایت گنجور.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی، ذیل واژه کرد، سایت گنجور.
- ↑ بهتویی، کرد و پراکندگی او در گستره ایرانزمین، ۱۳۷۷ش؛
میرنیا، ایلها و طایفههای عشایری کرد ایران، 1368ش؛
محمدی، سیری در تاریخ سیاسی کرد و کردهای قم، 1382ش؛ مینورسکی، کردها نوادگان مادها، 1382ش؛
سیسیل جی، کردها، ترکها، عربها، 1367ش، ص13؛
نیکیتین، کرد و کردستان، 1363ش، ص42-51. - ↑ معین، برهان قاطع، ج3، ص1615؛ فرهنگ معین، ج3، ص2938.
- ↑ نیکیتین، کرد و کردستان، 1363ش، ص65.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، ضحاک، بخش2، بیت25، سایت گنجور.
- ↑ Wladimir Ivanon, "The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia, 1940, P. 42. Richard Frye, "The Golden age of Persia", 1975, P. 111.
- ↑ KĀR-NĀMAG Ī ARDAŠĪR Ī PĀBAGĀN, Encyclopaedia Iranica.
- ↑ Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds, Iran and the Caucasus, Vol.13, 2009, p.1-58.
- ↑ دینوری، اخبار الطوال، ترجمة صادق نشأت، 1346ش، ص5.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، 1349ش، ص84.
- ↑ مسعودی، التنبیه و الاشراف، 1349ش، ص85.
- ↑ Encyclopedia of Islam, Vol v, "kurd, Kurdistan", p. 447.
- ↑ Strabo, The Geography of strabo, tr, Horace Leonard Jones1966, vol, VII, 231.
- ↑ یاسمی، کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او، 1363ش، ص94-95.
- ↑ کشاورز، تاریخ ماد دیاکونوف، 1345ش.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، 1378ش، ج1، ص676.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، 1385ق، ج7، ص264.
- ↑ Encyclopedia of Islam, Vol v, "kurd, Kurdistan", p.455-458.
- ↑ Encyclopedia of Islam, Vol v, "kurd, Kurdistan", p.461.
بدلیسی، شرفنامه، 1343ش، ص424. - ↑ ایگلتون، جمهوری 1946 کردستان، 1400ش؛
احمدی، قومیت و قومگرایی در ایران، 1378ش، ص3. - ↑ ایگلتون، جمهوری 1946 کردستان، 1400ش؛
احمدی، قومیت و قومگرایی در ایران، 1378ش، ص3. - ↑ بدلیسی، شرفنامه، 1343ش، ص23-24.
- ↑ V. Minorsky, "The Guran", Vol. 11, No. 1, 1943, p. 75-10.
- ↑ نیکیتین، کرد و کردستان، 1366ش، ص344-377.
- ↑ افشار سیستانی، تاریخ تمدن اقوام آریایی، 1387ش؛ سعیدیان، سرزمین ومردم ایران، 1377ش.
- ↑ اسدی، فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی)، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۶.
- ↑ زارعی، «کرمانشاه؛ پرجمعیتترین شهر کردنشین ایران»، خبرگزاری مهر.
- ↑ «ساختار اجتماعی اقلیم کردستان عراق»، وبسایت دانشنامه ملل.
- ↑ ستوده، نامنامهٔ ایلات و عشایر و طوائف، 2006م.
- ↑ «تاریخچه قوم کرد»، وبسایت راسخون.
- ↑ شاه اویسی، «پراکندگی کردان ایران»، خبرتولز.
- ↑ برویینسن، جامعهشناسی مردم کرد، 1378ش، ص25-27.
- ↑ Britanica, 2004.
- ↑ سیسیل جی، کردها، ترکها، عربها، 1367ش، ص76.
- ↑ «ویژگیهای رفتاری قوم کرد»، وبسایت کارناوال.
- ↑ محمدیسیف، معصومه و یارمحمد توسکی، مریم، «پوشاک سنتی زنان قوم کرد ایلام»، 1396ش، ص126-116.
- ↑ «آداب و رسوم کردها»، وبسایت دوراونتاش.
- ↑ محمدیسیف، معصومه و یارمحمد توسکی، مریم، «پوشاک سنتی زنان قوم کرد ایلام»، 1396ش، ص126-137.
- ↑ «آداب و رسوم کردها»، وبسایت دوراونتاش.
- ↑ «فرهنگ ادبیات عامه و فولکلور کردی»، موسسه آموزش و تحقیقات جهانگردی طبیعت.
- ↑ «آداب و رسوم کردها»، وبسایت دوراونتاش.
- ↑ «آداب و رسوم کردها»، وبسایت دوراونتاش.
- ↑ «نگاهی به آیین مولودیخوانی و جشن میلاد پیامبر اسلام (ص) در کردستان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «آیین و رسوم کردها در ماه رمضان»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آیینهای عید فطر در کردستان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «آيينها و آداب و رسوم مردم كردستان در عيد سعيد قربان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «آیین و رسوم کردها در ماه رمضان»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «مراسم عروسی قوم کرد»، وبسایت موسسه آموزش و تحقیقات جهانگردی طبیعت.
- ↑ گیلانی و دلپاک، «بازماندۀ آیینها و جشنهای دوران کهن در هورامان و کردستان»، 1400ش، ص8-10.
- ↑ گیلانی و دلپاک، «بازماندۀ آیینها و جشنهای دوران کهن در هورامان و کردستان»، 1400ش، ص10-12.
- ↑ رامیدینیا، «میرمیرین یا میر نوروزی در کُردستان»، پایگاه خبریتحلیلی هاژه.
- ↑ «اتمام پژوهش مردمنگاري مراسم سمنوپزان در کردستان»، وبسایت میراث آریا.
- ↑ «ایرانگردی/ کردستان مهد رسوم و آئینهای سنتی»، وبسایت آخرین خبر.
- ↑ «جشن «پیر شالیار اورمان» در کردستان»، وبسایت رادیو نوروز.
- ↑ «آداب و رسوم و مراسم محرم در کردستان»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آداب و رسوم مردم کردستان در ماه محرم»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آداب و رسوم مردم کردستان در ماه محرم»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «آداب و رسوم مردم کردستان در ماه محرم»، خبرگزاری برنا.
- ↑ «مراسم تشییع در استان کردستان ( آیین مرگ در فرهنگ و مذهب کُردی)»، وبسایت رفتگان.
- ↑ «آداب و رسوم و فرهنگ بومی استان کردستان»، وبسایت دانشچی.
- ↑ «غذاهای محلی کرمانشاه که باید حتما امتحان کنید»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «با غذاهای سنتی استان کردستان آشنا شوید+ تصاویر»، باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «غذاهای محلی استان ایلام»، وبسایت ایلام امروز.
- ↑ «بررسی مردمشناختی باورهای عامیانه کوردی»، وبلاگ بوکان شانو.
- ↑ «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
- ↑ رهبری و اردلانی، «موسیقی سنتی کردی (مطالعه موردی مقامهای کردی)»، 1400ش، ص50.
- ↑ «مقامهایآوازی کردها/ مقایسه شنیداری و بصری گونههای آوازی کردستان، کرمانشاه و دیگر مناطق غرب کشور»، خبرگزاری ایلنا.
- ↑ تنکاوی، «رقص کردی، رقصی حماسی دست در دست هم»، وبسایت کاسپین تریپ.
- ↑ «رقص کردی؛ رسمی به قدمت تاریخ کردها»، باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ تنکاوی، «رقص کردی، رقصی حماسی دست در دست هم»، وبسایت کاسپین تریپ.
- ↑ تنکاوی، «رقص کردی، رقصی حماسی دست در دست هم»، وبسایت کاسپین تریپ.
- ↑ «رقص کردی؛ رسمی به قدمت تاریخ کردها»، باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «کنگره بزرگداشت «ماموستا ملا عبدالله باشماق» در دهگلان برگزار میشود»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «درگذشت "صلاح الدین ایوبی" (589ق)»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «این چهار «کُرد» قهرمان شهید»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «مغز ناسای ایران را بیشتر بشناسید»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «10 تن از مفاخر و مشاهیر کردها»، خبرگزاری تقریب.
- ↑ رهبری و اردلانی، «موسیقی سنتی کردی (مطالعه موردی مقامهای کردی)»، 1400ش، ص47 و 52-56.
- ↑ روحی، «پرابلماتیزه کردن گسست تاریخی کردستان ایران (تأملی بر شکاف پیشامدرن/ مدرن)»، 1392ش.
- ↑ «خشونت علیه کردستان و نقش ایران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ سعدی، بوستان، باب ششم در قناعت، بخش11، حکایت مرد کوتهنظر و زن عالیهمت، بیت18، سایت گنجور.
- ↑ فردوسی، شاهنامه، پادشاهی شاپور ذوالاکتاف، بخش2، بیت3، سایت گنجور.
منابع
- «آداب و رسوم کردها»، وبسایت دوراونتاش، تاریخ بازدید: 1 آبان 1404ش.
- «آداب و رسوم مردم کردستان در ماه محرم»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: 23 تیر 1403ش.
- «آداب و رسوم و مراسم محرم در کردستان»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1402ش.
- «آداب و رسوم و فرهنگ بومی استان کردستان»،وبسایت دانشچی، تاریخ بازدید: 2 آبان 1404ش.
- «آيينها و آداب و رسوم مردم كردستان در عيد سعيد قربان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 10 شهریور 1399ش.
- «آیینهای عید فطر در کردستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 22 فروردین 1403ش.
- «آیین و رسوم کردها در ماه رمضان»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج مطلب: 17 اردیبهشت 1399ش.
- ابناثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، دار بیروت، ۱۳۸۵ق.
- «اتمام پژوهش مردمنگاري مراسم سمنوپزان در کردستان»، وبسایت میراث آریا، تاریخ درج مطلب: 30 اردیبهشت 1388ش.
- احمدی، حمید، قومیت و قومگرایی در ایران، تهران، نی، ۱۳۷۸ش.
- اسدی، علیرضا، فرهنگ تطبیقی گویش کردی ایلامی با زبان ایرانی میانه (پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی) به انضمام تاریخ و زبان استان ایلام قبل از اسلام، ایلام، جوهر حیات، ۱۳۹۱ش.
- افشار سیستانی، ایرج، تاریخ تمدن اقوام آریایی، تهران، نگارستان، ۱۳۸۷ش.
- ایگلتون، ویلیام جونیر، جمهوری ۱۹۴۶ کردستان، ترجمة سید محمد صمدی، تهران، مادیار، ۱۴۰۰ش.
- «این چهار «کُرد» قهرمان شهید»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 4 مهر 1401ش.
- «ایرانگردی/ کردستان مهد رسوم و آئینهای سنتی»، وبسایت آخرین خبر، تاریخ درج مطلب: 9 فروردین 1392ش.
- «با غذاهای سنتی استان کردستان آشنا شوید+ تصاویر»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: 2 مرداد 1399ش.
- بدلیسی، شرفالدین، شرفنامه، بهتحقیق محمد عباسی، تهران، بینا، ۱۳۴۳ش.
- «بررسی مردمشناختی باورهای عامیانه کوردی»، وبلاگ بوکان شانو، تاریخ درج مطلب: 12 خرداد 1397ش.
- برویینسن، مارتینوان، جامعهشناسی مردم کرد، ترجمة ابراهیم یونسی، تهران، پانیذ، ۱۳۷۸ش.
- بهتویی، مرتضی، کرد و پراکندگی او در گستره ایرانزمین، تهران، حیدر بهتویی، ۱۳۷۷ش.
- «تاریخچه قوم کرد»، وبسایت راسخون، تاریخ بارگذاری: ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ش.
- تنکاوی، شقایق، «رقص کردی، رقصی حماسی دست در دست هم»، وبسایت کاسپین تریپ، تاریخ بازدید: 3 آبان 1404ش.
- «جشن «پیر شالیار اورمان» در کردستان»، وبسایت رادیو نوروز، تاریخ درج مطلب: 23 فروردین 1400ش.
- «خشونت علیه کردستان و نقش ایران»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 6 آبان 1404ش.
- «درگذشت "صلاح الدین ایوبی" (589ق)»، وبسایت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 4 آبان 1404ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۵ آذر ۱۴۰۰ش.
- دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال، ترجمة صادق نشأت، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش.
- زارعی، مهدی، «کرمانشاه؛ پرجمعیتترین شهر کردنشین ایران»، خبرگزاری مهر، تاریخ بارگذاری: ۴ فروردین ۱۳۹۱ش.
- رامیدینیا، مهرداد، «میرمیرین یا میر نوروزی در کُردستان»، پایگاه خبریتحلیلی هاژه، تاریخ درج مطلب: 4 فروردین 1396ش.
- «رقص کردی؛ رسمی به قدمت تاریخ کردها»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: 16 اسفند 1398ش.
- روحی، مراد، «پرابلماتیزه کردن گسست تاریخی کردستان ایران (تأملی بر شکاف پیشامدرن/ مدرن)»، جامعهشناسی ایران، دوره 14، شماره 4، دی 1392ش.
- رهبری، عباس و اردلانی، مژده، «موسیقی سنتی کردی (مطالعه موردی مقامهای کردی)»، مطالعات تاریخ و تمدن ایران و اسلام، دوره 4، شماره 3، پاییز 1400ش.
- «ساختار اجتماعی اقلیم کردستان عراق»، وبسایت دانشنامه ملل، تاریخ آخرین ویرایش: 23 می 2025م.
- ستوده، منوچهر، نامنامهٔ ایلات و عشایر و طوائف، تهران، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ۲۰۰۶م.
- سعدی، بوستان، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۴ آذر ۱۴۰۰ش.
- سعیدیان، عبدالحسین، سرزمین ومردم ایران، تهران، علم و زندگی، ۱۳۷۷ش.
- سیسیل جی، ادموندز، کردها، ترکها، عربها، ترجمه ابراهیم یونسی، تهران، روزبهان، ۱۳۶۷ش.
- شاه اویسی، حسین، «پراکندگی کردان ایران»، خبرتولز، تاریخ بارگذاری: ۲۱ دی ۱۳۹۰ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۵ آذر ۱۴۰۰ش.
- «غذاهای محلی استان ایلام»، وبسایت ایلام امروز، تاریخ درج مطلب: 10 آذر 1397ش.
- «غذاهای محلی کرمانشاه که باید حتما امتحان کنید»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 26 اردیبهشت 1403ش.
- فردوسی، شاهنامه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۴ آذر ۱۴۰۰ش.
- کردی شاماران، افسانه، «فرهنگ ادبیات عامه و فولکلور کردی»، موسسه آموزش و تحقیقات جهانگردی طبیعت، تاریخ بازدید: 1 آبان 1404ش.
- کشاورز، کریم، تاریخ ماد دیاکونوف، تهران، بنگاه، ۱۳۴۵ش.
- «کنگره بزرگداشت «ماموستا ملا عبدالله باشماق» در دهگلان برگزار میشود»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 27 آذر 1402ش.
- گیلانی، نجمالدین و دلپاک، بهرام، «بازماندۀ آیینها و جشنهای دوران کهن در هورامان و کردستان»، مطالعات تاریخ فرهنگی، سال 13، شماره 50، زمستان 1400ش.
- محمدی، آیت، سیری در تاریخ سیاسی کرد و کردهای قم، قم، پرسمان، ۱۳۸۲ش.
- محمدیسیف، معصومه و یارمحمد توسکی، مریم، «پوشاک سنتی زنان قوم کرد ایلام»، فرهنگ مردم ایران، شماره 48 و 49، بهار وتابستان 1396ش.
- «مراسم تشییع در استان کردستان (آیین مرگ در فرهنگ و مذهب کُردی)»، وبسایت رفتگان، تاریخ درج مطلب: 18 تیر 1404ش.
- «مراسم عروسی قوم کرد»، وبسایت موسسه آموزش و تحقیقات جهانگردی طبیعت، تاریخ بازدید: 2 آبان 1404ش.
- مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ترجمة ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹ش.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- معین، محمد، برهان قاطع، تهران، امیرکبیر، ۱۳۹۳ش.
- معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، بهزاد، دبیر، ۱۳۹۰ش.
- «مغز ناسای ایران را بیشتر بشناسید»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: 25 مرداد 1399ش.
- «مقامهای آوازی کردها/ مقایسه شنیداری و بصری گونههای آوازی کردستان، کرمانشاه و دیگر مناطق غرب کشور»، خبرگزاری ایلنا، تاریخ درج مطلب: 11 تیر 1398ش.
- میرنیا، علی، ایلها و طایفههای عشایری کرد ایران، تهران، نسل دانش، ۱۳۶۸ش.
- مینورسکی، ولادیمیرفئودودوویچ، کردها نوادگان مادها، تهران، ژیار، ۱۳۸۲ش.
- «نگاهی به وضعیت موسیقی کردی (قسمت اول)»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 11 خرداد 1385ش.
- نیکیتین، واسیلی، کرد و کردستان، ترجمه محمد قاضی، تهران، درایت، ۱۳۶۳ش.
- «ویژگیهای رفتاری قوم کرد»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: 11 مرداد 1399ش.
- یاسمی، رشید، کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
- «10 تن از مفاخر و مشاهیر کردها»، خبرگزاری تقریب، تاریخ درج مطلب: 15 تیر 1398ش.
- Britanica, 2004.
- Encyclopedia of Islam, New edition, Vol v, "kurd, Kurdistan"
- G. Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds, Iran and the Caucasus, Vol.13, 2009.
- Kar-namag I Ardasir I pabagan, Encyclopaedia Iranica.
- Richard Frye, "The Golden age of Persia", Phoneix Press, 1975.
- Strabo, The Geography of strabo, tr, Horace Leonard Jones, London, 1966, vol, VII.
- V. Minorsky, "The Guran", BSOAS, University of London, Vol. 11, No. 1, 1943.
- Wladimir Ivanon, "The Gabrdi dialect spoken by the Zoroastrians of Persia", Published by G. Bardim, 1940.