پرش به محتوا

پیش‌نویس:حجاب

از ایران پدیا

حجاب؛ پوشش شرعیِ بانوان، بازتاب هویت و فرهنگ ملی و دینی.
حجاب، پوشش شرعی زن مسلمان، ریشه‌دار در هویت دینی و فرهنگ ملی ایرانی، نه‌تنها یادگار تمدن‌ها و ادیان کهن، بلکه تجلی حیا، عفاف و شخصیت زن و نشانگر منزلت و شأن اجتماعی اوست. این پوشش در گذر تاریخ ایران، از سیر تطور سنت‌های دیرین تا غنای معنوی دوران اسلامی، همواره نماد اصالت و تبلور هویت ایرانی - اسلامی بوده است؛ پدیده‌ای پویا که با انتخاب آگاهانه زن، نمود کنشگری اجتماعی و نقش‌‌آفرینی او به شمار می‌آید.

مفهوم‌شناسی

حجاب، در اصل واژه‌ای به معنای پرده[۱] و در دهه‌های اخیر به پوشش شرعی زن اطلاق می‌شود.[۲] معادل این معنا در ادبیات دینی واژه «ستر» به معنای «پوشش» است.[۳] حجاب در اسلام، به معنای پوشش زن مسلمان در چهار حوزه مورد بحث قرار می‌گیرد: نخست، پوشش در هنگام نماز؛ دوم، پوشش در برابر همجنس؛ سوم، پوشش در برابر محارم غیر از همسر و چهارم، پوشش در برابر نامحرم[۴] و هدف آن، تضمین کیفیت حضور زن در اجتماع و صیانت از کرامت و شخصیت وی است. در این دیدگاه حجاب یک ضرورت فقهی و شرعی شامل پوشاندن بدن به جز صورت و دست‌ها در برابر نامحرم و پرهیز از خودنمایی در عرصه اجتماع می‌شود.[۵] برخی از محققان تأکید دارند که اگرچه میان حکم شرعی ستر به‌ معنی حدود خاصی که باید به حکم دین از نامحرم پوشانده شود با مفهوم اخلاقی آن که نوعی پوشش عرفی است، پیوند وجود دارد؛ اما این دو مفهوم تفاوت‌هایی دارند که در کارکردهای حجاب نقش مهمی را ایفاء می‌کند.[۶]

تاریخچه حجاب در ملل و ادیان

بنابر گواهی متون تاریخی، حجاب در بسیاری از جوامع و فرهنگ‌ها در طول تاریخ وجود داشته است؛ از جمله در میان تمدن ایران باستان، یونان و روم[۷] و در ادیانی چون یهودیت، مسیحیت و زرتشت.[۸] در مقابل، در جامعه عرب جاهلی حجاب مرسوم نبوده و این پدیده پس از گسترش اسلام در آنجا رواج یافته است.[۹] در ملل و ادیان سابق، حجاب کامل و برتر برای اشراف جامعه الزامی بوده[۱۰] و در مواردی مقررات آن از حیث سخت‌گیری فراتر از ضوابط اسلامی بوده است.[۱۱]

حجاب در تاریخ ایران

حجاب ایرانیان قبل از اسلام

اسناد تاریخی گویای اینست که زنان همواره در تاریخ ایران باستان از دوره ایلامیان تا ساسانیان حجاب و پوشیدگی داشته‌اند[۱۲] و ایرانیان باستان به پوشش کامل و لباس‌های فاخر و پوشیده معروف بودند.[۱۳] اگر چه در ابتدای پادشاهی قدیم ایلام، پوشش به طور نسبی وجود داشت، اما در دوره‌های میانی و جدید این پادشاهی، سبک پوشش به مرور کامل شد و در دوره‌های بعدی پوشش‌ها کامل‌تر و پرطمطراق‌تر شد و البته با طبقه اجتماعی آنان نیز پیوند عمیقی داشته[۱۴] و نماد شأن و جایگاه اجتماعی آنان بوده است.[۱۵]
مطالعات تاریخی و فرهنگی نشان می‌دهد، حجاب و پوشش در فرهنگ ایرانی نه صرفاً پاسخی به نیازهای مادی و اقلیمی زنان، بلکه نمودی از ارزش‌های عمیق فرهنگی این سرزمین است که در گذر زمان، پیوسته غنا یافته است.[۱۶] بر اساس نتایج این مطالعات، پوشش زنان تنها پدیده‌ای زیستی نیست، بلکه تجلی فرهنگ و باورهای اصیل ایرانی است که با وجود تعامل با تمدن‌های گوناگون، ماهیت سنتی و ایرانی خود را از دست نداده و همواره بازتاب‌دهندهٔ جایگاه و منزلت آنها بوده است؛[۱۷] حتی تزیینات و طرح‌های به کار رفته در البسه به‌ویژه در پوشاک زنان، مجموعه‌ای موزون و متناسب با ارزش‌های فرهنگی و منزلت انسانی زن در این سرزمین کهن و بیانگر سلیقه، ذوق و مهارتی است که هدفش تعالی شأن انسانی و نمایش وقار و اصالت بوده، نه سخیف ساختن این جایگاه.[۱۸]

حجاب ایرانیان پس از اسلام

در سنت ایران، پوشش و حجاب زنان همواره نشان نجابت، هویت و منزلت آنان به شمار رفته و با ورود دین اسلام به ایران، ضمن تداوم بسیاری از سنت‌های پیشین، حجاب جایگاهی ویژه‌تر در فرهنگ اجتماعی و دینی مردم به‌دست آورد[۱۹] و با الهام از تعالیم دینی، به مرتبه‌ای ژرف‌تر و معنوی‌تر دست یافته است.[۲۰] بر اساس شواهد و اسناد تاریخی اسلام مبتکر یا آغازگر اصل حجاب نبوده،[۲۱] اما به پوشش رایج در میان مردم نیز بسنده نکرده است؛ بلکه با تکمیل و عمق‌بخشی به آن،[۲۲] غایتی والاتر را در پس آن جست‌وجو نمود؛ غایتی که علاوه بر فراهم‌ساختن امکان حضور زن در اجتماع، هرگونه نگاه ابزاری و جنسی را از او دور می‌کند. اسلام با غنابخشی به حجاب، در پی آن است که زن، نه بر اساس جاذبه‌های ظاهری و جنسی، بلکه با اتکا به شخصیت، شایستگی‌ها و توانمندی‌های خود، جایگاهی شایسته در اجتماع بیابد و عرصه اجتماع محل فعالیت و کار باشد، نه محل آمیختگی با لذت‌جویی‌های جنسی.[۲۳]

حجاب ایرانیان در قرن‌های اول اسلام

در قرن‌های اولیه اسلامی، ایرانیان با تداوم شیوه‌های پیشین، روح پوشش خود را حفظ کردند و لباس‌های فاخر و اصیل همچنان رایج بود. در سده‌های بعد، گرچه تحت تأثیر حکومت‌هایی چون اموی، عباسی، سلجوقی و مغول، برخی تغییرات ظاهری مانند ورود سبک‌های جدید کلاه و پوشش سر رخ داد، اما اصالت و هویت ایرانی در کلیت پوشاک محفوظ ماند. در دوره صفویه با وجود نفوذ تدریجی اروپاییان، ایرانیان سنت نساجی و طراحی لباس را با مقاومت جدی در مقابل تغییرات ریشه‌ای پی گرفتند. خاطرات و سفرنامه‌های تجار اروپایی از فراوانی پارچه‌های نفیس، تنوع رنگ و دوخت و حجاب و وقار مثال‌زدنی ایرانیان حکایت دارد. در این دوره نیز تغییرات عمدتاً در طراحی و جزئیات بود و هویت ایرانی و شأن انسانی به‌ویژه در پوشش بانوان همچنان برجسته بود.[۲۴]

حجاب در دوران قاجار و پهلوی

به‌گزارش منابع تاریخی، در عصر قاجار به‌ویژه از دوران محمدشاه و ناصرالدین‌شاه، روابط فرهنگی و نظامی با غرب گسترش زیادی یافت و زمینهٔ پذیرش تدریجی لباس اروپایی را در ایران فراهم آمد.[۲۵] این رخدادها دوران قاجار را به یکی از نقطه عطف‌های سیر تحول پوشش ایرانی تبدیل کرد. پس از انقلاب مشروطه، در بخشی از جامعه ایرانی لباس‌های سنتی جای خود را به مدل‌های اروپایی داد و پوشش غربی به‌ویژه در طبقات بالای جامعه نمود یافت. پس از قاجار و به‌ویژه دوران رضاشاه، تحولات عمیق و سازمان‌یافته در پوشاک رخ داد. در همین راستا سیاست کشف حجاب و ممنوعیت رسمی حجاب زنان (اعلام‌شده در ۱۳۱۴ش توسط رضاشاه) نقطه عطف دیگری بود که در سیر تحولات پوشش و حجاب بانوان نقش جدی داشت.[۲۶] کشف حجاب در سال‌های باقی‌مانده حکومت رضاشاه اجباری بود و حجاب اسلامی مظهر عقب‌ماندگی شمرده می‌شد. البته جامعه مذهبی ایران با تکیه بر فرهنگ دیرین و اصیل خود با این اقدام مقابله کرد و در نهایت پس از سقوط رضاشاه و در زمان محمدرضا شاه، قید اجبار از کشف حجاب برداشته شد، امّا مطبوعات حکومتی همچنان در ستایش اقدام رضاخان قلم زدند و دربارهٔ مظاهر «تمدن» و «تجددخواهی» و «عقب نماندن از پیشرفت اروپائی‌ها» مطلب می‌نوشتند.[۲۷]

خاستگاه حجاب

برخی نویسندگان حجاب را نتیجه نابرابری‌های اجتماعی یا جریانات ظالمانه دانسته و تفاوتی میان حجاب اسلامی و غیراسلامی قائل نمی‌شوند. این دیدگاه‌ها عوامل پیدایش حجاب را به عواملی چون ریاضت و رهبانیت، نبود امنیت و عدالت اجتماعی، سلطۀ مرد و استثمار زن، حسادت و خودخواهی مرد و برخی مسائل روانی نسبت می‌دهند. در نگاهی دیگر این عوامل یا هیچ نقشی در پیدایش حجاب نداشته‌اند یا صرفاً در نظام‌های غیراسلامی مطرح بوده‌اند و نمی‌توان آن‌ها را زمینه‌ساز حجاب در اسلام دانست؛[۲۸] بلکه ریشۀ اصلی حجاب در تدبیر غریزی و فطری زن نهفته است. زن با درک و هوش طبیعی خود، حیا و پوشش را وسیله‌ای برای حفظ ارزش و جایگاه اجتماعی خویش و پاسخ به نیازهای روانی و زیستی خود قرار داده است. بر این اساس، ویژگی‌هایی چون حیا، عفاف و پوشش، به‌عنوان ابزارهایی برای صیانت موقعیت زن و ایجاد توازن در روابط زن و مرد در اجتماع انسانی هستند.[۲۹] علاوه بر این، اسلام با رویکردی معتدل و متعادل، هیچ مانعی برای رشد استعدادهای انسانی زن ایجاد نکرده است. اجرای درست این اصول، به دور از افراط‌وتفریط، موجب سلامت روان، استحکام روابط خانوادگی و فراهم‌شدن بستری مناسب برای فعالیت مردان و زنان در اجتماع می‌شود.[۳۰]

حجاب در دوران انقلاب اسلامی

بعد از انقلاب اسلامی، رعایت حجاب الهی بار دیگر به‌عنوان یکی از مبانی نظام ارزشی و فرهنگی کشور تثبیت شد. این امر، افزون بر الزام قانونی، ریشه در خواست تاریخی و فرهنگی جامعه ایران داشت.[۳۱] در انقلاب اسلامی، حجاب تنها به‌عنوان یک الزام شرعی یا ظاهری مطرح نشد، بلکه بخشی از بازتعریف هویت زن ایرانی مسلمان بوده است. سیاست‌های انقلاب اسلامی درباره حجاب، بستر ¬آفرینش تصویری نو از زن ایرانی را شکل داد؛ تصویری که وی را از محدودیت‌های سنتی صرف و همزمان از آسیب‌های مدرنیته صرف دور می‌کند.[۳۲]
انقلاب اسلامی، «چادر» را نماد برتر و کامل‌ترین نمود پوشش زنان دانسته و آن را الگویی شایسته معرفی می‌کند، اما نگاه خود را صرفاً به این شکل از پوشش محدود نساخته است، ضرورت استفاده از «پوشیه» مطرح نشده، حجاب به داشتن چادر منحصر نگردیده و حتی در انتخاب رنگ، تأکیدی بر استفاده از رنگ‌های تیره دیده نمی‌شود، همچنین، تفاوتی میان استفاده از «مقنعه» یا «روسری» قائل نشده و هیچ‌گاه تلاشی در جهت مقابله با پوشش‌های بومی و محلی صورت نگرفته است. در این سیاست، گونه‌های مختلف حجاب و شیوه‌های متنوع پوشش همگی به اختیار و انتخاب زنان سپرده شده و الگویی یگانه و تحمیلی ارائه نگشته است؛ تنها در مواجهه با جلوه‌های زننده بی‌پوششی یا نمودهای آشکار بدحجابی، واکنش نشان داده شده است.[۳۳] در واقع، آنچه برای انقلاب اسلامی اهمیت بنیادین دارد، نه شکل ظاهری و محدود حجاب، بلکه پیوند عمیق این پوشش با هویت فرهنگی و ملی جامعه ایرانی است.[۳۴]

چالش‌ها و پویش‌های فرهنگی حجاب

علیرغم تثبیت قانونی حجاب و بازنهادینه‌شدن حجاب در فرهنگ ایران پس از انقلاب، این مسئله همواره در کانون توجه و مناقشه اجتماعی قرار داشته است. به‌ویژه در ادواری که با طرح مباحثی همچون آزادی فردی یا نقد رویکردهای الزام‌آور حکومتی، بستر شکل‌گیری دیدگاه‌های متنوع و گاهی متضاد در بطن جامعه پدید آمد و حجاب به یکی از مهم‌ترین موضوعات گفتگوها و چالش‌های اجتماعی بدل شد؛ چالشی که با گذر زمان و تغییرات فضای سیاسی و فرهنگی، به اشکال متفاوت تداوم یافته است.[۳۵] این چالش‌ها گاه سبب شده تا پویش‌ها و جنبش‌های مختلفی در حمایت یا انتقاد از کیفیت و میزان حجاب در جامعه شکل بگیرد. پویش دختران خیابان انقلاب از نمونه پویش‌های انتقادی به حجاب شرعی و پویش دختران انقلاب و پویش ملی حیا نیز از نمونه پویش‌هایی است که در صدد ترویج و تثبیت فرهنگ حجاب همگام با فرهنگ و هویت اصیل زن ایرانی مسلمان است.[۳۶]
چالش‌های اجتماعی حجاب سبب شده تا برخی فعالین و صاحب‌نظران حوزه حجاب بر نقش‌آفرینی فرهنگی و اجتماعی در حوزه ترویج حجاب تأکید کنند. در این دیدگاه لازم است که نقش نظام اسلامی در ترویج پوشش، پیش از آنکه بر رویکردهای صرفاً تقنینی مبتنی باشد، بر بنیان‌های فرهنگی و اجتماعی استوار گردد. اگرچه دولت در تعمیق و صیانت از عفاف و حجاب رسالتی ارزشی و قانونی دارد، اما برگرفته از آموزه‌های دینی، ترغیب آگاهانه و ترویج فرهنگ‌مدار این ارزش و تبیین پیوند این اصل با باور عمومی، رمز ماندگاری و پویایی آن در سپهر اجتماعی ایران خواهد بود؛ چرا که حجاب پیش از آنکه صرفاً موضوعی فردی یا قانونی باشد، از عناصر هویت فرهنگی و ریشه‌های سرمایه اجتماعی ایرانیان به شمار می‌آید.[۳۷]

جایگاه حجاب در هنر و ادبیات ایران

از ویژگی‌های بارز هنر و ادبیات، ارتباط تنگاتنگ آن با مسائل اجتماعی و زندگی عادی جامعه است و از آن‌جا که حجاب همواره در فرهنگ و جامعه ایرانی مسئله مهمی بوده است، شاعران و هنرمندان ایرانی همچون فردوسی، حافظ، محتشم کاشانی و دیگر شاعران برجسته ایرانی، در شعر خود حجاب را تحسین کرده‌اند؛[۳۸] به‌طوری که برخی، اشعار متعددی از فردوسی در این زمینه جمع‌آوری کرده‌اند.[۳۹] سعدی در یکی از اشعار خود می‌گوید:

دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت تا چو خورشید نبینند به هر بام و برت

در میان شاعران معاصر نیز بسیاری از جمله نسیم شمال، نطنزی طباطبایی، اسماعیل دهقان، امیری فیروزکوهی، نوری تویسرکانی، برقعی و دیگر شاعران معاصر برای ترویج و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب قلم‌فرسایی کرده‌اند.[۴۰]
هنرمندان و اهل قلم در انعکاس و نمایش فرهنگ حجاب به شعر بسنده نکرده‌اند؛[۴۱] نقش و نگارهای به‌جا مانده از ایران باستان در سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید[۴۲] و نگارش کتاب‌هایی همچون «جانِ فیروزه جان»، «ترگل»، «دختران آفتاب»، «خاطرات سفیر» و «ستاره‌ها چیدنی نیستند» تنها بخشی از کتاب‌های نویسندگان ایرانی با موضوع حجاب است.[۴۳] در حوزه تولیدات نمایشی نیز هرچند آثار به‌تناسب اهمیت حجاب تولید نشده است اما برخی از آنها عبارتند از: «ساعت جادویی»، «چارقد بی‌بی»، «مستوره» و «ما همه مسؤلیم».[۴۴] برخی دیگر از تولیدات نمایشی مثل «کلاه پهلوی» و به تصویرگری از وقایع مهم حجاب در تاریخ دوران معاصر ایران به‌خصوص دوران حکومت پهلوی پرداخته‌اند.[۴۵] همچنین برخی از آثار هنری نیز با محوریت زنان موفق و باحجاب نیز تولید شده که هرچند موضوع آنها به‌طور مستقیم به حجاب مربوط نیست ولی زمینه ترویج فرهنگ حجاب و زدون غبار شبهات حجاب را مهیا کرده‌اند؛ آثاری همچون «ناریا»،[۴۶] «کیمیا» و «ستایش»[۴۷] را به‌عنوان بخشی از این آثار می‌توان نام برد که بر القای انگاره موفقیت و نفش‌آفرینی زن باحجاب تمرکز دارند.

  1. معین، فرهنگ فارسی، 1386ش، ج1، ص 582.
  2. «حجاب»، وب‌سایت دانشنامه حوزوی ویکی فقه.
  3. جوهری، الصحاح، 1407ق، ج 1، ص 107.
  4. محمدی جورکویه، «حجاب از پنجره فقه اسلامی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  5. «چهل حدیث حجاب و عفاف»، وب‌سایت سازمان حج و زیارت.
  6. داودی، «حجاب یک امر الزامی و شرعی است یا اخلاقی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  7. زروندی، «بررسی تطبیقی حجاب در میان اقوام و ادیان الهی»، ص 123، 1386ش.
  8. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 61-59.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج 17، ص 290.
  10. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 24.
  11. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 61-59.
  12. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 23-22.
  13. شهبازی، «پوشاک در ایران زمین – دوران مادها و هخامنشیان»، 1383 ش، ص 63-62.
  14. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 23-22.
  15. شهبازی، «پوشاک در ایران زمین – دوران مادها و هخامنشیان»، 1383 ش، ص 63-62.
  16. خالدیان، «گذری تاریخی بر پوشش و حجاب در ایران»، وب‌سایت پرسمان.
  17. مونسی سرخه، «نمادها در پوشاک»، 1388ش، ص 45-44.
  18. الهی، «لباس به‌مثابه هویت»، 1389ش، ص 11-8.
  19. شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 25.
  20. صدر، حقوق زنان در اسلام و اروپا، 1319ش، ص 22-21؛ شیخ‌شعاعی، «جایگاه حجاب در ایران باستان و تقویت هویت فرهنگی ایران معاصر»، 1396ش، ص 25.
  21. حبیبی، «نیم نگاهی به حجاب در ادیان الهی»، 1384ش، ص 58.
  22. محمدی جورکویه، «حجاب از پنجره فقه اسلامی»، وب‌سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
  23. مطهری، مسئله حجاب، 1402ش، ص 83.
  24. تقوی باغبان، « بررسی انواع پوشش سر مردان و زنان در دوره صفوی»، 1399ش، ص 73-72.
  25. رایس، زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان، ترجمه اسدالله آزاد، 1383ش، ص 115.
  26. بصیرت‌منش، «روند کشف حجاب و واکنش روحانیان»، 1376ش، ص 82-74.
  27. جعفریان، داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب، 1383ش، ص 60-59.
  28. مطهری، مسئله حجاب، 1402ش، ص 31-32.
  29. همان، ص 63-64.
  30. همان، ص 215.
  31. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 106.
  32. کاوسی و قاضی، «تأثیر مدرنیته بر تحولات حجاب بانوان در جامعه ایران»، 1390ش، ص 69.
  33. جمشیدی، «منطق انقلاب اسلامی در مواجهه با حجاب چگونه است؟»، 1402 ش، ص 43.
  34. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 119-118.
  35. کاوسی و قاضی، «تأثیر مدرنیته بر تحولات حجاب بانوان در جامعه ایران»، 1390ش، ص 69-67.
  36. «صدای دختران انقلاب تا خارج از مرزها هم رفته است»، وب‌سایت خبرگزاری تسنیم؛ «پویش ملی حیا آغاز شد»، وب‌سایت خبرگزاری حوزه.
  37. داودی و امین، «حجاب، هویت زنامه و هژمونی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در گفتمان آیت‌الله خامنه‌ای»، 1402ش، ص 119-118.
  38. «شعری برای حجاب»، وب‌سایت های حجاب.
  39. فرامرزی کفاش، «سیمای عفاف و حجاب در آیینه زنان شاهنامه»، بهمن 1387ش.
  40. چال‌دره، «حجاب در آیینه شعر معاصر»، 1398ش، ص 75.
  41. یاسینی، پوشش و منش زنان در نقاشی و ادبیات ایران، 1394ش، ص 16.
  42. حسینی، «حجاب در آینه ادبیات کهن پارسی»، وب‌سایت خبرگزاری رسا.
  43. مهدوی، «بهترین کتاب در مورد حجاب»، مجله اینترنتی فراکتاب.
  44. «عفاف و حجاب»، وب‌سایت عماریار.
  45. «خلاصه داستان سریال تلویزیونی کلاه پهلوی»، وب‌سایت منظوم.
  46. «معرفی برنامه ناریا»، وب‌سایت شبکه یک سیما.
  47. «سریال‌هایی که با نام زن ماندگار شدند»، وب‌سایت ‌آی‌فیلم2.