پرش به محتوا

پیش‌نویس:اقتصاد هنر

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۰۹ توسط imported>شاهرودی (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
تابلوی نقاشی از فتحعلی‌شاه قاجار -موزه کاخ سعدآباد تهران
تابلوی نقاشی از فتحعلی‌شاه قاجار؛ واقع در موزه کاخ سعدآباد تهران

اقتصاد هنر؛ از مهم‌ترین زمینه‌های اقتصاد خلاق در بخش فرهنگ و هنر.

اقتصاد هنر، شاخه‌ای از علم اقتصاد است که به مطالعهٔ بازار هنر، تولید و مصرف آثار هنری، قیمت‌گذاری، ارزش‌گذاری و تأثیرات اقتصادی هنر می‌پردازد. این حوزه، همچنین، به بررسی نحوهٔ تعامل هنرمندان، خریداران، فروشندگان، موزه‌ها، گالری‌ها و نهادهای مرتبط با هنر پرداخته و تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هنر را تحلیل می‌کند. علاوه بر آن، اقتصاد هنر در ایران، به‌عنوان بخشی از اقتصاد خلاق و فرهنگی، نقش مهمی در توسعهٔ فرهنگی و اقتصادی ایران دارد.

تعریف اقتصاد هنر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

براساس علم اقتصاد، هر شیئی که قابل عرضه بوده و تقاضایی برای آن وجود داشته باشد، کالایی اقتصادی محسوب می‌شود. اثر هنری نیز کالایی فرهنگی است که در عرصهٔ مبادلات عرضه و تقاضا قرار می‌گیرد. در این میان، برخی هنرمندان در تولیدات هنری خود، هیچ‌گونه انگیزهٔ مادی نداشته و هدفی مهم‌تر مانند کسب سرمایهٔ معنوی را دنبال می‌کنند. اثر هنری به‌دلیل سرمایهٔ معنوی نهفته در خود و ویژگی منحصربه‌فرد بودن، کالایی سرمایه‌ای به‌شمار می‌رود.[۱]

در گذشتهٔ نه‌چندان دور، کالاانگاری اثر هنری، نوعی تحقیر و تخفیف به‌شمار می‌رفت، اما امروزه در اقتصاد هنر، کالاهای هنری و فرهنگی، واسطه‌گری و فروش آثار هنری از تعابیر رایج شده‌اند. اقتصاد هنر، شامل فعالیت‌های اقتصادی مرتبط با تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات هنری است. این فعالیت‌ها شامل بازار هنر، صنایع فرهنگی، درآمدزایی هنرمندان، اشتغال در بخش هنر و تأثیرات اقتصادی هنر بر جامعه است.[۲]

مفهوم‌شناسی اقتصاد هنر، بر پایهٔ داده‌ها، شاخص‌ها و واقعیت‌های اقتصادی استوار بوده و بجای مفاهیم انتزاعی، بر جنبه‌های قابل‌اندازه‌گیری و مشاهده‌پذیر متمرکز است.[۳]

پیشینهٔ اقتصاد هنر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اقتصاد هنر همواره تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تغییرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار داشته است؛ ازجمله تغییر نقش هنرمند از صنعت‌گر و کارگر به فردی خلاق و مبتکر، تغییر نوع حمایت از حمایت مذهبی و اشرافی به حمایت سرمایه‌گذاری و بازار، توسعهٔ بازار هنر از بازار محلی و محدود به بازار جهانی و گسترده، تأثیر تکنولوژی از ابزارهای دستی به استفاده از تکنولوژی‌های مدرن در تولید و بازاریابی هنر و نیز تغییر در ارزش‌گذاری از ارزش زیبایی‌شناختی صرف به ارزش سرمایه‌گذاری و اقتصادی.[۴]

اهمیت اقتصاد هنر در ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنر، از تاثیرگذارترین ابزارهای ترویج فرهنگ در دنیای است و تمامی کشورها، از هنر و هنرمندان خود در حوزهٔ اقتصاد هنر حمایت می‌کنند. حمایت از اقتصاد هنر در ایران نیز پررنگ است. جریان‌های فرهنگی در ایران می‌توانند با خلق آثار هنری در جامعه تأثیرگذار بوده و از تهاجم فرهنگی پیش‌گیری کنند. حمایت از اقتصاد هنر، تأثیری شگفت‌انگیز بر اشتغال‌زایی میلیون‌ها نفر در صنایع فرهنگی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم داشته و معیشت آنها را بهبود می‌بخشد.[۵]

امروزه ارزش فرهنگ و هنر به‌عنوان منبع قدرت و خلاقیت برای جوامع به اثبات رسیده و منبع اقتصادی پویا برای توسعهٔ تجارت در نظر گرفته می‌شود. ارزش افزوده، تولید ناخالص داخلی، اشتغال، آمارهای صادرات و واردات و نیز اشتغال فرهنگی ازجمله مؤلفه‌های اصلی اقتصاد هنر و فرهنگ هستند.[۶]

به‌همان‌اندازه که اقتصاد برای هنر مهم است، هنر نیز برای اقتصاد مهم است. به‌همین دلیل، امروزه، بخش زیادی از مردم در بخش‌های مختلف هنری اشتغال دارند که می‌توانند تأثیری بسزا در رشد اقتصادی کشور داشته باشند.[۷]

ویژگی‌های اقتصاد هنر در ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ازجمله ویژگی‌های اقتصاد هنر در ایران، عبارت است از:

تنوع و اصالت: مزیت رقابتی مهمی برای آثار هنری ایرانی در بازار بین‌المللی است.

بازنمایی فرهنگ و هویت: هنر در ایران، بخشی از فرهنگ و هویت ملی را بازنمایی می‌کند.

اثرپذیری از مسائل فرهنگی و اجتماعی: اعتقادات و نگرش‌ها بر اقتصاد هنر در ایران تأثیرگذار است.[۸]

چالش‌های بازاریابی: عدم آشنایی با روش‌های نوین بازاریابی، نبود برندسازی مناسب و مشکلات صادرات، از مهم‌ترین چالش‌های این حوزه هستند.[۹]

ابعاد اقتصاد هنر در سبک زندگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سبک زندگی، اقتصاد هنر، به‌صورت عینی در رفتارها و الگوهای مصرف افراد حضور یافته و شامل ابعاد زیر است:

مصرف هنری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نمایشگاه کتاب تهران در مصلای امام خمینی ۱۴۰۳
سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران در مصلای امام خمینی (ره) تهران؛ اردیبهشت ۱۴۰۳

خرید آثار هنری (خرید تابلوهای نقاشی، مجسمه‌ها و صنایع دستی به‌عنوان بخشی از سبک زندگی افراد متمول یا علاقه‌مند به دنیای هنر)؛ شرکت در رویدادهای فرهنگی (هزینه کردن برای بلیط کنسرت‌ها، تئاتر، نمایشگاه‌ها و موزه‌ها به‌عنوان بخشی از الگوی مصرف فرهنگی)؛ خرید محصولات فرهنگی (خرید کتاب، موسیقی و فیلم).

سرمایه‌گذاری در هنر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنر به‌عنوان دارایی (برخی افراد آثار هنری را به‌عنوان یک دارایی با ارزش اقتصادی خریداری می‌کنند که ممکن است در طول زمان، افزایش ارزش داشته و به‌عنوان کالای سرمایه‌گذاریِ سودآور عمل کنند)؛ بازار هنر (قیمت‌گذاری آثار هنری در حراجی‌ها و گالری‌ها نشان‌دهندهٔ ارزش اقتصادی هنر بوده که به‌صورت عینی قابل رصد و تحلیل هستند).

اشتغال در بخش هنر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنرمندان، طراحان، موزیسین‌ها و بازیگران به‌صورت مستقیم در این بخش مشغول به‌کار بوده و درآمدزایی آنها، بخشی از اقتصاد هنر را تشکیل می‌دهد. صنایعی مانند سینما، موسیقی، تبلیغات و طراحی گرافیک نیز به‌صورت عینی به اقتصاد هنر مرتبط بوده و بر سبک زندگی افراد تأثیرگذار هستند.

تأثیرات اقتصادی هنر بر جامعه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

توسعهٔ گردشگری (جاذبه‌های هنری مانند موزه‌ها، بناهای تاریخی و جشنواره‌های هنری، گردشگران را جذب کرده و به رشد اقتصادی جامعه کمک می‌کند)؛ ارزش افزوده فرهنگی (هنر به‌عنوان بخشی از صنایع خلاق، ارزش افزودهٔ اقتصادی ایجاد کرده و بر سبک زندگی افراد تأثیر می‌گذارد).[۱۰]

تأثیر اقتصاد هنر بر سبک زندگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

الگوهای مصرف: افراد با درآمدهای بالاتر، تمایل بیشتری به خرید آثار هنری و شرکت در رویدادهای فرهنگی دارند. این رفتارها، بخشی از سبک زندگی آنها را شکل می‌دهد.

هویت اجتماعی: مصرف هنر می‌تواند به‌عنوان نشان دهندهٔ طبقهٔ اجتماعی یا فرهنگی افراد عمل کند؛ برای مثال، خرید آثار هنری گران‌قیمت ممکن است نشان دهندهٔ تعلق به طبقهٔ مرفه باشد.

تغییرات در سبک زندگی: با گسترش دسترسی به محصولات فرهنگی و هنری، سبک زندگی افراد نیز تغییر می‌کند؛ برای مثال، افزایش تماشای فیلم‌ها و سریال‌ها، بجای رفتن به سینما، نشان‌دهندهٔ تغییر در الگوهای مصرف هنری است.

ارتباط میان اقتصاد و هنر در سبک زندگی ایرانیان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سبک زندگی ایرانیان، ارتباطی عمیق و تنگاتنگ میان اقتصاد و هنر برقرار است. این ارتباط، در طول تاریخ ایران، به‌اشکال مختلفی نمود یافته است.

هنر به‌عنوان منبع درآمد

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • هنرهای سنتی مانند قالی‌بافی، سفالگری و خاتم‌کاری، نه‌تنها بخشی از فرهنگ و هویت ایرانی بوده بلکه به‌عنوان منبع درآمد برای بسیاری از خانواده‌ها و جوامع محلی عمل کرده است. صنایع دستی ایرانی، در طول تاریخ، همواره به‌دلیل کیفیت و زیبایی، در بازارهای داخلی و خارجی مورد توجه بوده و به اقتصاد خانواده‌ها و در نهایت، اقتصاد ملی کمک کرده‌اند.
    • هنرمندان و پیشه‌وران ایرانی، در بیشتر مواقع، از طریق فروش آثار هنری خود امرار معاش می‌کرده‌اند. این موضوع، در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و تبریز که به‌عنوان مراکز هنری و فرهنگی شناخته شده بودند، رونق داشته است.

اقتصاد به‌عنوان حامی هنر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • مسجد نصیرالملک شیراز
    مسجد نصیرالملک شیراز
    در طول تاریخ، حکومت‌ها و دربارهای ایرانی همواره از هنر حمایت کرده‌اند. این حمایت‌ها شامل سفارش‌های هنری، ساخت بناهای تاریخی، تزیین کاخ‌ها و مساجد و حمایت از هنرمندان بوده است. این اقدامات نه‌تنها به رشد هنر کمک کرده بلکه به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی نیز منجر شده است.
    • بازارهای سنتی ایران، به‌عنوان مراکزی برای عرضه و فروش محصولات هنری و صنایع دستی عمل کرده و نه‌تنها به اقتصاد محلی کمک کرده بلکه به‌عنوان مراکزی برای تبادل فرهنگی و هنری شناخته می‌شدند.

هنر به‌عنوان نماد هویت و فرهنگ

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • فرش دستبافت ایرانی
    فرش دستبافت ایرانی
    فرش ایرانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای هنر و فرهنگ ایران، نقش مهمی در اقتصاد کشور داشته است. فرش‌های ایرانی به‌دلیل طراحی‌های پیچیده و کیفیت بالای خود، در سراسر جهان شناخته شده و به‌عنوان کالایی ارزشمند در تجارت بین‌المللی مطرح بوده‌اند.
    • هنر معماری ایرانی که در بناهایی مانند مساجد، کاخ‌ها و باغ‌ها تجلی یافته، نه‌تنها به‌عنوان نمادی از هویت فرهنگی ایران شناخته می‌شود بلکه به‌عنوان جاذبه‌های گردشگری نیز به اقتصاد کشور کمک کرده‌اند.

ارتباط هنر و اقتصاد در زندگی روزمره

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • در مراسم و جشن‌های ایرانی، هنرهایی مانند موسیقی، رقص و تزئینات، نقش مهمی ایفا کرده‌اند. این هنرها، علاوه بر رونق غنای فرهنگی، به ایجاد فرصت‌های شغلی و درآمدزایی نیز منجر شده‌اند.
    • صنایع دستی و هنرهای سنتی ایرانی به‌عنوان بخشی از جاذبه‌های گردشگری، نقش پررنگی در اقتصاد کشور ایفا می‌کنند. گردشگران داخلی و خارجی با خرید صنایع دستی و بازدید از آثار هنری، به رونق اقتصاد هنر و در نهایت، اقتصاد ایران کمک کرده‌اند.[۱۱]

اقتصاد هنرِ اسلامی- ایرانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اقتصاد هنر ایرانی- اسلامی، چگونگی تولید، توزیع و مصرف آثاری را بررسی می‌کند که ریشه در فرهنگ ایرانی و آموزه‌های اسلامی دارد. کارشناسان نقطه عطف مدیریت فرهنگی ایران، در سال‌های اخیر را توجه به سنت‌های دیرینهٔ تاریخی کشور دانسته و بر این باورند که آنها، درصدد همگانی کردن هنر در ایرانِ اسلامی هستند.[۱۲]

در این رویکرد نوین، هدف، فراهم کردن شرایط برای دسترسی تمامی مردم به تولیدات هنری و آثاری است که به فرهنگ فاخر ایرانی- اسلامی تعلق دارند. این رویکرد، توسعهٔ همکاری با فعالین فرهنگی و اقتصادی را در پی داشته و نیز به رونق بازار و اقتصاد هنرهای ایرانی- اسلامی کمک شایانی خواهد کرد.[۱۳]

از این‌رو کارشناسان تأکید دارند که هنرهای هویت‌بنیان و اصالت‌محور، به‌عنوان مهم‌ترین منابع اقتصاد فرهنگی کشور ایران باید به‌گونه‌ای در جامعه معرفی و ارائه شوند که علاوه بر ترویج فرهنگی، ارزش افزودهٔ اقتصادی نیز به‌همراه داشته باشند. زمانی‌که در بستر فرهنگی، کار اقتصادی صورت می‌گیرد، فرهنگ رشد می‌کند.

ایرانِ اسلامی، منابع سرشار و پتانسیل فراوانی برای توسعهٔ اقتصادی دارد؛ اما توسعهٔ اقتصاد هنرهای ایرانی و اسلامی، نیازمند حمایت دولت و سیاست‌گذاران است تا در نهایت به رشد اقتصادی ایران منجر شود.

امروزه، با توجه به استقبال بین‌المللی از هنرهای ایرانی و اسلامی، توسعه و صادرات آنها می‌تواند به افزایش درآمدهای فرهنگی و هنری در کشور کمک کرده و در ترویج فرهنگ ایرانی- اسلامی نیز تأثیرگذار باشد.[۱۴]

  1. ادیبی و قاسم‌خانی، «بررسی تأثیرات اقتصاد هنر بر نقاشی‌های دهۀ 80 و 90 ایران»، 1399ش، ص3-4.
  2. «بررسی اقتصاد هنر در ایران و اهمیت آن»، وب‌سایت هنر ایران.
  3. «بررسی اقتصاد هنر در ایران و اهمیت آن»، وب‌سایت هنر ایران.
  4. ادیبی و قاسم‌خانی، «بررسی تأثیرات اقتصاد هنر بر نقاشی‌های دهۀ 80 و 90 ایران»، 1399ش، ص4.
  5. کاظمی دولابی، محبوبه، «توسعه و ترویج هنرهای ایرانی و اسلامی در بستر اقتصاد»، خبرگزاری ایران.
  6. فاتح‌راد و محمدی‌ها، «تبیین و تحلیل اقتصاد هنر (موسیقی)»، 1395ش، ص3.
  7. ادیبی و قاسم‌خانی، «بررسی تأثیرات اقتصاد هنر بر نقاشی‌های دهۀ 80 و 90 ایران»، 1399ش، ص2.
  8. «بررسی اقتصاد هنر در ایران و اهمیت آن»، وب‌سایت هنر ایران.
  9. «اقتصاد هنر؛ مفهومی ضروری برای خلق ثروت و جهش تولید»، وب‌سایت راسخون.
  10. فاتح‌راد، غزل و محمدی‌ها، پریا، «تبیین و تحلیل اقتصاد هنر (موسیقی)»، 1395ش، ص5-6.
  11. کاظمی دولابی، «توسعه و ترویج هنرهای ایرانی و اسلامی در بستر اقتصاد»، وب‌سایت روزنامۀ ایران.
  12. «همگانی کردن هنر و توجه ویژه به اقتصاد هنر ایرانی اسلامی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  13. «همگانی کردن هنر و توجه ویژه به اقتصاد هنر ایرانی اسلامی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  14. کاظمی دولابی، محبوبه، «توسعه و ترویج هنرهای ایرانی و اسلامی در بستر اقتصاد»، خبرگزاری ایران.
  • ادیبی، ندا و قاسم‌خانی، حسین، «بررسی تأثیرات اقتصاد هنر بر نقاشی‌های دههٔ ۸۰ و ۹۰ ایران»، کنفرانس بین‌المللی زبان، ادبیات، تاریخ و تمدن، دورهٔ ۴، ۱۳۹۹ش.
    • «اقتصاد هنر؛ مفهومی ضروری برای خلق ثروت و جهش تولید»، وب‌سایت راسخون، تاریخ بارگزاری: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
    • «بررسی اقتصاد هنر در ایران و اهمیت آن»، وب‌سایت هنر ایران، تاریخ بارگزاری: ۲ اسفند ۱۴۰۰ش.
    • کاظمی دولابی، محبوبه، «توسعه و ترویج هنرهای ایرانی و اسلامی در بستر اقتصاد»، خبرگزاری ایران، تاریخ بازدید: ۲۴ دی ۱۴۰۳ش.
    • فاتح‌راد، غزل و محمدی‌ها، پریا، «تبیین و تحلیل اقتصاد هنر (موسیقی)»، اولین همایش ملی اقتصاد خلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب، ۱۳۹۵ش.
    • «همگانی کردن هنر و توجه ویژه به اقتصاد هنر ایرانی اسلامی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ بارگزاری: ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ش.