پیشنویس:بدخشان
بدخشان؛ منطقهٔ تاریخی کوهستانی در فلات پامیر.
بَدَخشان، سرزمینی کوهستانی در فلات پامیر است که امروزه به دو بخش ولایت بدخشان در افغانستان و استان خودگردان در تاجیکستان، تقسیم شده است. این منطقه، با وجود طبیعت کوهستانی، از دوران باستان دارای زمینهای قابل کشت و اقتصادی پررونق بر پایهٔ کشاورزی، تجارت و استخراج سنگهای قیمتی بوده است.
بدخشان به دلیل همجواری با چین، همواره به عنوان محور ارتباطی حیاتی میان خراسان، ماوراءالنهر و شرق آسیا عمل کرده است، امری که بر غنای تمدنی آن تأثیری شگرف گذاشته است.
تاریخ سیاسی بدخشان، که از دورهٔ هخامنشی قابل پیگیری است، با مقاومت و استقلال نسبی مشخص میشود؛ این سرزمین گاهی تختگاه هپتالیان بوده و در دوران اسلامی نیز تابعیتی اغلب صوری از خلافت مرکزی داشته است. از منظر فرهنگی، این منطقه یک موزه زبانهای ایرانی را در خود جای داده که زبانهای بومی باستانی را حفظ کرده است. نفوذ معنوی ناصر خسرو (سدهٔ ۵ق) که مذهب اسماعیلی را به منطقه آورد و همچنین گسترش تصوف نقشبندیه و کبرویه، هویت دینی و ادبی بدخشان را شکل داده و آن را به کانون مهم شعر و علوم فلسفی فارسیزبان تبدیل کرده است.
تاریخچه بدخشان
ریشههای باستانی و خاستگاه تمدنها
تاریخ بدخشان به دوران باستان و پس از آن، به ویژه تاریخ باختر پیوند خورده است[۱] برخی مورخان، منطقهٔ کوهستانی مورد اشارهٔ یونانیان را همان بدخشان میدانند. اهمیت بدخشان در دورهٔ پیش از اسلام به حدی است که در دورهٔ ساسانی، این منطقه یکی از مراکز اصلی تمدن هپتالی بود و برخی محققان، بدخشان را حتی خاستگاه اصلی هپتالیان دانستهاند این سابقه نشان میدهد که سبک زندگی در این منطقه، ریشهای عمیق در فرهنگهای کوهستانی و باستانی دارد.[۲]
نقش حیاتی در اوایل عصر اسلامی
از زمان آغاز فتوحات خراسان بدخشان همواره برای جهان اسلام یک سرزمین مرزی مهم تلقی میشد. ویژگیهای نظامی و تجاری بدخشان سبب میشد تا دستگاه خلافت، اغلب به تابعیت صوری آن تن در دهد . این استقلال نسبی، به بدخشان امکان میداد تا مسیر خود را حفظ کند[۳]. ساخت بناهایی چون قلعه و رباط توسط زبیده، همسر هارون نشاندهندهٔ تلاش برای اعمال نفوذ (حتی در حد صوری) در اواخر سده ۲ق است.[۴]
در طول این دوران، حکومتهای محلی زیادی زمام امور را در دست داشتند:
- هاشم بن مجور خُتَّلی در حدود ۱۹۸ق؛[۵]
- بر اساس اشارهای از اصطخری ، در اواخر سده ۳ق، ابوالفتح (یفتلی) و فرزندش بر این ولایت حکم میراندند.[۶]
- حاکمانی چون علی بن اسد که ناصرخسرو جامعالحکمتین خود را به نام وی تألیف کرد، در سده ۵ق فرمانروایی مستقل داشتند.
اگرچه در دورهٔ غزنویان، بدخشان چندی تابع سلطان مسعود شد، اما در دهههای بعدی دوباره به استقلال بازگشت بدخشان در دوران حملات و سلسلههای بزرگ (سده ۶ تا ۹ق)[۷]
با وجود سلطهٔ مقطعی سلسلههایی چون غوریان در اواسط سده ۶ق/۱۲م، بدخشان در برابر بحرانهای بزرگ تاریخی مقاومت قابل توجهی از خود نشان داد:
- حمله مغول: در جریان حملهٔ چنگیز، بدخشان دستخوش خسارت شد اما به عقیدهٔ بارتولد، کمتر از سرزمینهای پیرامون آسیب دید و توانست استقلال خود را حفظ کند.[۸]
- جنگ ایلخانان و چغتاییان: در عصر جانشینان چنگیز، بدخشان اغلب در مرز این دو قدرت قرار داشت و گاه صحنهٔ درگیری خانزادگان مغول برای کسب استقلال محدود بود[۹]
- حکومتهای موروثی: در دهههای پسین، سلسلهای مستقل و موروثی در بدخشان شکل گرفت که برای مردم، خاطره شاهان باستانی باختر را زنده میکرد.[۱۰]
مقاومت در برابر تیموریان و نفوذ ازبکان
در دورهٔ تیموریان، بدخشان مجدداً به حفظ استقلال نسبی خود ادامه داد:
- زمان تیمور: تیمور پس از جنگهای مکرر صرفاً شاهان بدخشان را به باجگزاری واداشت و استقلال آنان را تا حد زیادی تحمل میکرد
- سلطه ابوسعید: ابوسعید گورکانی در پی تحول در سیاستهای تیموری ، در نهایت بر بدخشان استیلا یافت (۸۶۴ق/۱۴۶۰م) و سلسلهٔ اسکندری را منقرض کرد
- شعبه بدخشانات: پس از مرگ ابوسعید، بدخشان و حصار شادمان به عنوان بدخشانات، شعبهای از تیموریان را تشکیل دادند که تا مدتها پس از سقوط شعبهٔ اصلی (۹۱۱ق) دوام یافت و سیادت بابر را پذیرا بود. [۱۱]
سلسله میرهای بدخشان تا تقسیم پامیر
در سالهای بعد، پس از تلاشهای ناموفق خانهای ازبک چون عبدالمؤمنخان بدخشان استقلال خود را بازیافت و یاربیک در دهه ۶۰ از سده ۱۱ق/ سلسلهٔ میرهای بدخشان را بنیان نهاد. این سلسله تا اواخر قرن ۱۹م دوام یافت، هرچند که یاربیک تابعیت اسمی بابریان هند را پذیرفته بود
در نهایت، تحرکات نظامی احمدشاه ابدالی و لشکرکشی رضاقلی میرزا حاصل دیرپایی نداشت. اما با گسترش نفوذ روسیه و بریتانیا، اوضاع دگرگون شد و امیر شیرعلی، پادشاه افغان، بدخشان را ضمیمه خاک خود ساخت . در ۱۸۹۵م، طبق توافق روسیه و بریتانیا، منطقه پامیر میان افغانستان و امارت بخارا تقسیم شد.
در طول سدههای اسلامی، اگرچه مرکز منطقه شهری کوچک به نام بدخشان بود ، اما در سدههای اخیر، شهر فیضآباد که به عقیدهٔ بارتولد در محل همان تختگاه سنتی بنا شده، به مرکزیت بدخشان تبدیل شد.[۱۲]
بدخشان پیش از تهاجم و استیلای قبایل افغان به این سرزمین، آزاد و مستقل بوده است.[۱۳]
ولایت بدخشان افغانستان
موقعیت جغرافیایی ولایت بدخشان
ولایت بَدَخشان در شمال شرق افغانستان واقع شده و مرکز آن شهر فیضآباد است که ۱۲۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این ولایت پهناور دارای مساحت ۴۴,۸۳۵.۹ کیلومتر مربع است.
از نظر مختصات دقیق جغرافیایی، بدخشان بین طول جغرافیایی شرقی ۷۰ درجه و ۴ دقیقه و ۳۶ ثانیه و عرض جغرافیایی شمالی ۳۶ درجه و ۵۰ دقیقه و ۱۶ ثانیه قرار دارد.
ولایت بدخشان از شمال به دریای آمو، از جنوب به ولایت بغلان، از شرق به ولایت تخار و از غرب با ولایت بلخ محاط شده است.[۱۴]
جمعیت ولایت بدخشان
توزیع کلی جمعیت
کل جمعیت تخمینی ولایت بدخشان در این دوره، ۱,۰۳۵,۶۵۸ نفر بوده است که توزیع جنسیتی و کلی آن به شرح زیر است:
| تفکیک | زن (Female) | مرد (Male) | مجموع (Total) |
| جمعیت کل ولایت | ۵۰۸,۱۰۴ | ۵۲۷,۵۵۴ | ۱,۰۳۵,۶۵۸ |
| جمعیت روستایی (دهاتی) | ۴۸۷,۲۷۳ | ۵۰۶,۴۹۷ | ۹۹۳,۷۷۰ |
| جمعیت شهری (بندری) | ۲۰,۸۳۱ | ۲۱,۰۵۷ | ۴۱,۸۸۸ |
| نسبت شهرنشینی | ۴.۰۴٪ (تقریباً) | ۴.۰۸٪ (تقریباً) |
پرجمعیتترین ولسوالیها (شهرستانها)
بررسی آمارهای تفکیک شدهٔ واحد اداری (ولسوالی) نشان میدهد که تراکم جمعیتی در برخی مناطق بیشتر است. در اینجا سه ولسوالی با بیشترین جمعیت کلی آورده شده است:[۱۵]
| رتبه | ولسوالی | مجموع جمعیت |
| ۱ | آرگو (Argo) | ۸۷,۰۹۱ |
| ۲ | درایم (Darayim) | ۶۸,۴۱۹ |
| ۳ | یفتلِ پایین (Yaftal-e-Sufla) | ۵۸,۶۲۶ |
تقسیمات اداری بدخشان افغانسان
فیضآباد، بَهارَک، کِشم، کِران و مَجران، اِشکاشَم، اَرغَنجخوا، تیشکان، آرگو، جِرم، خاش،خواهان، دَرایَم، دروازهبالا، مایَمی، راغِستان، زیباک، شَغنان، شَکی، شُهدا، شهربزرگ، کوفآب، کوهستان، واخان، وَردَج، یاوان، یَفتل پایین و یَمگان از ولسوالیهای این ولایت به شمار میروند.[۱۶]
نظام اجتماعی و ترکیب قومی بدخشان
ساختار اجتماعی بدخشان نمایانگر تنوع فرهنگی و قومی این منطقهٔ تاریخی است که در طول سدهها شکل گرفته است. این نظام بر مبنای حضور و همزیستی گروههای قومی متعددی استوار است:
- بخش عمدهٔ باشندگان بدخشان را تشکیل میدهند و به عنوان گروه قومی مسلط در این ولایت شناخته میشوند.
- علاوهبر تاجیکها، گروههای قومی دیگری نیز در قلمرو بدخشان سکونت دارند. این گروهها شامل اوزبیکها، هزارهها، بلوچها، قلماقها و کاشغریها هستند که هر یک بخشی از بافت اجتماعی متنوع منطقه را شکل میدهند.
- در مناطق کوهستانی و صعبالعبور پامیر غربی، اقوامی از ریشههای ایرانی حضور دارند که توسط تاجیکها با عنوان «غَلچّه» شناخته میشوند [۱۷]. گروههایی مانند وخیها، اشکاشمیها، روشانیها و شغنانیها از جمله این اقوام هستند که توانستهاند ساختارها و الگوهای زندگی سنتی خود را حفظ کنند
فرهنگ و هنر در بدخشان
دین و مذهب
ساختار دینی و مذهبی منطقهٔ بَدَخشان نمایانگر تنوع و عمق باورهای معنوی در این سرزمین تاریخی است. پیروان سه مذهب اصلی اسلامی در این منطقه همزیستی دارند، اما هویت غالب دینی آن را جریانهای خاصی شکل میدهند:
- مذاهب غالب: در بدخشان مذاهب شیعهٔ اسماعیلی، شیعهٔ اثناعشری و حنفی (سنی) رواج دارند. در این میان، مذهب شیعهٔ اسماعیلی، مذهب غالب در میان تاجیکهای بدخشان است.[۱۸]
- جریانهای تصوف: تصوف (عرفان عملی) یکی از جریانهای فکری پرطرفدار است که از دیرباز در بدخشان پیروانی داشته و همچنان در سبک زندگی معنوی مردم نقش دارد. از میان طرق صوفیانه، طریقتهای نقشبندیه و قادریه به عنوان جریانهای غالب شناخته میشوند.[۱۹] بهطور خاص، طریقت نقشبندیه توسط میر سیدغیاثالدین غیاثی در قرن سیزدهم هجری در بدخشان بنیانگذاری شد.[۲۰]
آیینهای ملی و مذهبی در بدخشان
جشن نوروز
جشن نوروز در بدخشان جایگاه ویژهای دارد. مردم این دیار پیش از نوروز، زمین برفپوش را خاک زده و مواد دسترخوان (سفره) نوروزی را جمعآوری میکنند. مردم بدخشان شب اول نوروز را با سَمَنَک که از سنتهای دیرینة این مردم است به پایان رسانده و دختران و پسران در روزهای اول و دوم نوروز در دشتها و تپهها سبزهکوبی میکنند.[۲۱] افراد، روز نوروز را خیلی زود یعنی ساعت ۴-۵ صبح آغاز نموده و به پیشواز نوروز میروند. آنها، تا برآمدن آفتاب، تمام وسیلههای خانه را روی حوض برده، جاروبهای دستی را آماده کرده و از سقف خانه تا فرش را پاک میسازند. بدخشانیها، از تودههای درختبید، گلدستههایی درست کرده در سقف خانهها گذاشته و تا نوروز آینده آنها را نگه میدارند. پس از تمیز کردن خانه، همة اهل خانواده لباسهای نو و پاک پوشیده و اسباب پاک شده را وارد خانه میسازند.[۲۲]
بانوان به تهیة نخستین خوراکهای نوروزی میپردازند که نان نوروزی «کاچی»، «بت» و دیگر شیرینیها و میوهجات را شامل میشود. سپس همگی خمچة درخت بید را که تازه جوانه زده، به دست گرفته، به خانههای همدیگر رفته و سال نو را تبریک میگویند. در بدخشان، رسم بر این است که وقتی همسایهای به خانة همسایة دیگر وارد میشود با چهرة خندان و لطف شیرین میگوید: «شاگون بهار مبارک»،[۲۳] در پاسخ او، اهل خانه به پا ایستاده و صاحبخانه و مهمان روی همدیگر را میبوسند که این امر نشانة مهر و محبت است. کودکان و نوجوانان خانهگشتک (دید و بازدید) کرده و به بالای بام میروند و با ریسمان، خریطهای را به خانه آویزان کرده و رباعی زیر را زمزمه میکنند:[۲۴] الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
مردم این رسم را کلاغز- غز (خریطة چهارمغز) میگویند. صاحبخانه به درون خریطه، شیرینی، کلچه (کلوچه) و نان انداخته، آن را بالا میکشند. گاهی نیز صاحبخانه از کودکان میپرسد چه میخواهید و چیزی که خریطهانداز بخواهد، صاحبخانه بدون چون و چرا قبول کرده و تا حدودی آن را اجرا میکند.[۲۵]
معارف و تحصیلات عالی
معارف (آموزش و پرورش)
بر اساس آمار وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان در 1386ش، 476 باب مکتب در ولایت بدخشان وجود داشته و علاوه بر آن، انستیتوت پیداگوژی در فیضآباد و دارالمعلمین در ولسوالی شغنان این ولایت فعالیت دارند. در مکاتب بدخشان، بیش از 247 هزار شاگرد مصروف تحصیل هستند که 45 درصد آنها را دختران تشکیل میدهند. این میزان از حضور فعال زنان، بلندترین رقم در سطح ولایات افغانستان بوده و بیانگر دلبستگی مردم این ولایت به معارف است.[۲۶]
در این ولایت، همچنین، در حدود 9630 معلم مصروف تدریس هستند که 27 درصد آنها در بخشهای دخترانه فعالیت دارند. نسبت هر معلم در این ولایت به 27 شاگرد میرسد.[۲۷]
تحصیلات عالی
دانشگاه بدخشان در ۱۳۷۷ش در شهر فیضآباد تأسیس شد. این دانشگاه دارای ۹ دانشکده شامل دانشکدة اقتصاد، ادبیات، علوم اجتماعی، تعلیم و تربیه، زراعت، حقوق، شرعیات، کامپیوتر ساینس، مهندسی و ۲۶ گروه علمی شامل گروه ریاضی، فیزیک، کیمیا، بیولوژی، دری، عربی، پشتو، ژورنالیزم، انگلیسی، مالداری، باغداری، جنگلات و منابع طبیعی، اگرانومی، امورمالی و بانکی، اداره و مدیریت، فقه و قانون، تعلیمات اسلامی، جغرافیه، تاریخ، جامعهشناسی، قضا، اداره و دیپلوماسی، تکنالوژی معلوماتی، دیتابیس سیستم، مهندسی و جیولوژی(زمین شناسی) و معدن است.
این دانشگاه، همچنین، دارای یک مجلۀ علمی ـ پژوهشی است که در آن پژوهشهای کادرهای علمی به نشر میرسد. در این دانشگاه بیش از پنج هزار دانشجوی دختر و پسر مصروف تحصیل هستند که ۶۶ درصد آن را پسران و ۳۴ درصد آن را دختران تشکیل میدهند. [۲۸]
اقتصاد ولایت بدخشان
کشاورزی و دامداری
بیشتر مردم، در نقاط مختلفی از بدخشان، به کشاورزی، دامداری، صنایعدستی و معدنکاری مشغول هستند. از جمله محصولات عمدۀ کشاورزی در این ولسوالی میتوان به گندم، جو، جواری (ذرت)، باقلی، ارزن، برنج لک، کنجد، تخمة آفتابگردان و حبوبات اشاره کرد.[۲۹] معادن بدخشان نیز شامل، طلا، لعل و لاجورد هستند.[۳۰]
صنایع دستی
مردم بدخشان از دیرباز به اَلچَهبافی، کَرباسبافی، گِیلمبافی، چَکمندوزی، قاقمهبافی، زرگری، آهَنگَری، مِسگَری، موزه و کفش دوزی، چَموس دوزی، پیزار (کفش) دوزی، کَلالی، معماری، نَجاری، گلدوزی و خامَکدوزی مصروف بوده که بیشتر آنها توسط زنان انجام میشده است.[۳۱] نمد و پارچههای نخی نیز بهعنوان صنایع دستی این ولایت بهشمار میروند که در خانههای بدخشانیها تهیه میشود.[۳۲]
جاذبههای گردشگری ولایت بدخشان
ولایت بَدَخشان با طبیعت کوهستانی و دستنخورده، کانون ظرفیتهای عظیم گردشگری و تاریخی در شمال شرق افغانستان است. ساختار جغرافیایی و زیستمحیطی این ولایت، آن را به یک مقصد منحصر به فرد تبدیل کرده که بر معیشت و توسعهٔ محلی تأثیر مستقیم دارد.
باتوجه به پیشینة تاریخی بدخشان، شمار زیادی از آبدهها و آثار فرهنگی و تاریخی در این ولایت وجود دارد.[۳۳] در بدخشان در مجموع ۲۱ آبده تاریخی ثبت وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان شده که مشهورترین آنها پلخشتی دریای کوکچه، خرقهمبارک، آرامگاههای میر یاریبیک، میر غیاث و حکیم ناصرخسرو هستند.[۳۴]
واخان: پناهگاه زیستی و دومین پارک ملی کشور
ولسوالی واخان، که در مرزهای سهگانه با چین، پاکستان و تاجیکستان قرار دارد، به دلیل طبیعت بکر و باستانیاش به تاج افغانستان معروف است. این منطقه بهعنوان دومین پارک ملی کشور شناخته میشود و هدف از آن، حفظ میراثهای فرهنگی و پناهگاه حیات وحش است.
- حیات وحش نایاب: واخان میزبان گونههای جانوری کمیاب جهانی مانند پلنگ برفی، آهوی مارکوپولو و خرس نصواری است. این حیات وحش با مشارکت فعال اقلیتهای وخی و قرغیز (ساکنان بومی) که از سال ۱۳۸۴ شکار را تحت کنترل درآوردهاند، حفظ و تقویت میشود.
- توسعه پایدار: ثبت واخان به عنوان پارک ملی، سرآغاز یک تحول اقتصادی مثبت برای مردم بومی است و از طریق جذب سیاحان ملی و جهانی و استفاده پایدار از منابع طبیعی، کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد. واخان اکنون به یک مقصد شاخص برای گردشگری طبیعی و ماجراجویانه در منطقه تبدیل شده است.[۳۵]
گسترش شبکهٔ گردشگری و تأثیر اقتصادی
- ساحات جدید گردشگری: ولایت بدخشان دارای ۲۵ ساحهٔ جدید گردشگری و تاریخی است که توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ در ۹ ولسوالی (مانند شغنان، زیباک، واخان و اشکاشم) ثبت شدهاند. این مناطق جدید، ظرفیتهای گردشگری ولایت را افزایش دادهاند.
- تأثیر بر معیشت: ثبت رسمی این جاذبهها، یک هدف استراتژیک برای رشد صنعت گردشگری را دنبال میکند. پیشبینی میشود که رونق اقتصادی ناشی از حضور گردشگران داخلی و خارجی، مستقیماً به بهبود معیشت و کیفیت زندگی مردم بومی کمک شایانی کند.
- ظرفیتهای کشفنشده: لازم به ذکر است که به دلیل صعبالعبور بودن بخشهایی از این ولایت، مناطق گردشگری بکر و کشفنشدهٔ دیگری نیز همچنان وجود دارند که پتانسیل توسعهٔ گردشگری بدخشان را در آینده افزایش میدهند.[۳۶]
بدخشان تاجکستان
استان خودگردان بدخشان کوهستانی (GBAO) بخشی از سرزمینهای پامیر غربی است که پس از انحلال خانات بخارا، در سال ۱۳۰۴ش/۱۹۲۵م، در زمرهٔ متصرفات روسیه قرار گرفت و با عنوان کنونی "استان خودگردان بدخشان کوهستانی" شناخته شد.[۳۷]
موقعیت جغرافیایی و ساختار منطقه
- مساحت و جمعیت: این استان حدود ۳۶,۷۱۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و مرکز آن شهر خوروق (خاروغ) است. بر اساس برآورد ۱۹۹۰م، حدود ۹۰% از جمعیت ۱۶۰ هزار نفری آن در بخش غربی زندگی میکردند.
- مرزها: این منطقه در شرق تاجیکستان، با قرقیزستان (شمال)، چین (سین کیانگ) (مشرق) و افغانستان (جنوب) هممرز است و توسط دالانِ وخان (واقع در خاک افغانستان) از پاکستان و کشمیر جدا میشود.
- توپوگرافی و آبها: بخش شرقی استان، فلاتی مرتفع است، در حالی که بخش غربی ارتفاع کمتری دارد. رودخانههای اصلی آن شامل پنج (آمودریا) و شعبههای آن (مانند رود غند)، آق سو و مرغاب است. همچنین دریاچههای مهمی چون قاراکول و یاشیل کول در این استان قرار دارند.[۳۸]
اقتصاد و سبک زندگی
اقتصاد بدخشان کوهستانی بر مبنای جغرافیا و منابع طبیعی آن شکل گرفته است:
- کشاورزی: کشاورزی در بخش غربی که ارتفاع کمتری دارد، رونق بیشتری دارد و محصولات مهم آن شامل گندم، سیبزمینی و سبزیجات است.
- دامداری: در مقابل، در بخشهای شرقی استان که فلاتی مرتفع است، دامداری رایجتر است.
- معادن: بخشی از اقتصاد منطقه بر معادن متکی است؛ به ویژه سنگ آهن، طلا، نمک خوراکی، میکا، زغال سنگ و سنگ آهک در این استان استخراج میشوند.[۳۹]
بدخشان که حدود ۵۰ درصد از مساحت تاجیکستان را دربرمیگیرد، بهدلیل طبیعت کوهستانی فوقالعادهاش به یک مقصد اصلی برای گردشگری بینالمللی تبدیل شده است. جاذبههای این منطقه نه تنها شامل مناظر دیدنی، بلکه شامل پدیدههای زمینشناختی و میراث فرهنگی است:
- بام جهان و کوهنوردی: کوههای سر به فلک کشیدهٔ بدخشان، از جمله قلهٔ اسماعیل سامانی (بلندترین قلهٔ منطقه)، این ناحیه را به "بام جهان" مشهور کرده است. این کوهها، مقصد اصلی کوهنوردان و گردشگرانی از اروپا و آسیا هستند که به دنبال صعود و کسب افتخار در قلههای بالای ۷ هزار متری میباشند.
- پدیدههای آبی نایاب: بدخشان دارای شگفتیهای آبی کمنظیری است، از جمله یخچال طبیعی فدچنکو (یکی از طولانیترین یخچالهای جهان در خارج از قطب) و دریاچهٔ عمیق سریز (با پتانسیل تأمین آب و انرژی منطقه).
- چشمههای درمانی (اعجاز طبیعت): یکی از جاذبههای منحصر به فرد بدخشان، وجود چشمههای آب گرم شفابخش (مانند اوجند و بیبی فاطمه زهرا) است. این چشمهها برای معالجهٔ بیماریهای گوارشی، حرکتی و پوستی مفید شناخته میشوند و زائران شفا را به خود جذب میکنند.
- میراث تاریخی و راه ابریشم: جاذبههای تاریخی مانند قلعههای قدیمی یمچون و قهقهه (متعلق به قرون اول تا سوم پیش از میلاد)، در کنار مسیر تاریخی راه ابریشم، عمق فرهنگی منطقه را به نمایش میگذارند و علاقهمندان به تاریخ و تمدنهای کهن را به خود میخوانند.
تلاشهای دولت تاجیکستان برای توسعهٔ این جاذبهها و جلب سرمایهگذار، با هدف پیوند زدن این میراث عظیم طبیعی به بهبود شرایط اقتصادی و معیشت مردم محلی دنبال میشود.[۴۰]
پانویس
- ↑ Barthold، WW، ج۱، ص۴۸، X Istoriko-geograficheskii obzor Irana n، Sochineniya، Moscow، ۱۹۷۱، vol VII.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، 1353ش، ج۷، ص۱۱۳- ۱۳۸.
- ↑ علی مسعودی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۶۴، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
- ↑ محمد مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
- ↑ احمد بلاذری، فتوحالبلدان، ج۱، ص۴۱۵.
- ↑ ابراهیم اصطخری، مسالک الممالک، ج۱، ص ۲۷۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
- ↑ سیفی هروی، تاریخ نامه هرات، ج۱، ص۶۲۹، به کوشش محمد زبیر صدیقی، کلکته، ۱۳۶۲ق/۱۹۴۳م.
- ↑ ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۱، ص۱۱۶، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
- ↑ وصاف، تاریخ، ج۱، ص۱۹۰-۱۹۱، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
- ↑ وصاف، تاریخ، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
- ↑ عبدالواسع نظامی، منشأ الانشاء، ج۱، ص۲۱۰، به کوشش رکنالدین همایونفرخ، تهران، ۱۳۵۷ش.
- ↑ فارسنامه ناصری، ج۱، ص۵۴۱، حسن فسایی، فارسنامه ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- ↑ بدخشی، تاریخ بدخشان، اکادمی مطالعات شرق شناسی شوروی، ۱۹۵۹م.
- ↑ «معرفی ولایت بدخشان»، خبرگزاری شاهد، تاریخ درج مطلب: 26 اسفند 1399ش.
- ↑ «معرفی ولایت بدخشان»، خبرگزاری شاهد، تاریخ درج مطلب: 26 اسفند 1399ش.
- ↑ «ولسوالیهای ولایت بدخشان»، وبلاک سرزمین لعل و لاجورد.
- ↑ «بدخشان»، وبسایت دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ ابوالمعالی، بیان الادیان، 1376ش، ج۱، ص۷۲.
- ↑ «علاقهمندی جوانان بدخشان به عرفان و تصوف»، وبسایت روزنامه ۸ صبح.
- ↑ «علاقهمندی جوانان بدخشان به عرفان و تصوف»، وبسایت روزنامه ۸ صبح.
- ↑ «بدخشانیان برای نوروز آمادگی می گیرند»، وبسایت روزنامه ۸ صبح.
- ↑ الفت، «تجلیل نوروز در استان بدخشان»، وبلاک معلومات عمومی.
- ↑ «نوروز در بدخشان»، وبسایت بشارت نیوز.
- ↑ جمشیدی،«نوروز در بدخشان»، وبسایت روزنامه ماندگار.
- ↑ جمشیدی،«نوروز در بدخشان»، وبسایت روزنامه ماندگار.
- ↑ بدخشانی،«وضعیت معارف در بدخشان»، وبلاگ بدخشانی.
- ↑ بدخشانی،«وضعیت معارف در بدخشان»، وبلاگ بدخشانی.
- ↑ «کتلاک دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی دولتی»، وبسایت وزارت تحصیلات عالی افغانستان، ص۲۹.
- ↑ «ولسوالیهای ولایت بدخشان»، وبلاک سرزمین لعل و لاجورد.
- ↑ فرامکین، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ج۱، ۱۳۷۲ش، ص ۱۰۵.
- ↑ «آثار تاریخی ولایت بدخشان»، وبسایت ولایت بدخشان.
- ↑ «آثار تاریخی ولایت بدخشان»، وبسایت ولایت بدخشان.
- ↑ سیحون، «آبدههای تاریخی و میراثهای فرهنگی بدخشان با خطر نابودی روبهرو استند»، خبرگزاری نشانه.
- ↑ «آثار تاریخی ولایت بدخشان»، وبسایت ولایت بدخشان.
- ↑ «معرفی واخان بدخشان، به عنوان دومین پارک ملی کشور»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «معرفی ۲۵ ساحه جدید گردشگری در ولایت بدخشان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ ۴۷ ،۴۶، Itenberg، IM et al، Atlas mira، Moscow، ۱۹۶۲.
- ↑ ۴۷ ،۴۶، Itenberg، IM et al، Atlas mira، Moscow، ۱۹۶۲.
- ↑ ۴۷ ،۴۶، Itenberg، IM et al، Atlas mira، Moscow، ۱۹۶۲.
- ↑ «بدخشان نگین گردشگری تاجیکستان»، خبرگزاری ایرنا
منابع
- «آثار تاریخی ولایت بدخشان»، وبسایت ولایت بدخشان، تاریخ بازدید: ۶ آذر ۱۴۰۱ش.
- ابوالمعالی، محمد، بیان الادیان، به کوشش دانشپژوه، تهران، ۱۳۷۶ش.
- الفت، تیمورشاه، «تجلیل نوروز در استان بدخشان»، وبلاگ معلومات عمومی، تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۸۴ش.
- شبدخشان نگین گردشگری تاجیکستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 17 تیر 1398ش.
- «بدخشانیان برای نوروز آمادگی میگیرند»، وبسایت روزنامه ۸ صبح، تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ش.
- بدخشانی، عبدالقهار، «وضعیت معارف در بدخشان»، وبلاگ بدخشانی، تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ش.
- بدخشی، میرزا سنگمحمد، تاریخ بدخشان، اکادمی مطالعات شرقشناسی شوروی، سال انتشار: ۱۹۵۹م.
- جمشیدی، پروان، «نوروز در بدخشان»، وبسایت روزنامه ماندگار، تاریخ انتشار: ۱۰ حمل ۱۳۹۸ش.
- «بدخشان»، وبسایت دانشنامه جهان اسلام، تاریخ بازدید: ۶ آذر ۱۴۰۱ش.
- روند، رحمتالله، «تاریخ بدخشان»، وبسایت خراسان زمین، تاریخ انتشار: ۲۷ حوت ۱۳۹۱ش.
- سیحون، سمیعالله، «آبدههای تاریخی و میراثهای فرهنگی بدخشان با خطر نابودی روبهرو استند»، خبرگزاری نشانه، تاریخ انتشار: ۱۰ جنوری ۲۰۲۱م.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ، عبدالرزاق سمرقندی، تهران، به کوشش عبدالحسین نوابی، ۱۳۵۳ش.
- «علاقهمندی جوانان بدخشان به عرفان و تصوف»، وبسایت روزنامه ۸ صبح، ۳۰ قوس ۱۴۰۰ش.
- فرامکین، گرگوار، باستانشناسی در آسیای مرکزی، ترجمه صادق ملک شهمیرزادی، تهران۱۳۷۲ش.
- «کتلاک دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی دولتی»، وبسایت وزارت تحصیلات عالی افغانستان، تاریخ انتشار: حمل ۱۳۹۹ش.
- «معرفی واخان بدخشان، به عنوان دومین پارک ملی کشور»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: 10 فروردین 1393ش.
- «معرفی ولایت بدخشان»، خبرگزاری شاهد، تاریخ درج مطلب: 26 اسفند 1399ش.
- «معرفی ۲۵ ساحه جدید گردشگری در ولایت بدخشان»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: 22 شهریور 1403ش.
- «نوروز در بدخشان»، وبلاگ بشارت نیوز، تاریخ بازدید: ۵ آذر ۱۴۰۱ش.
- «ولسوالیهای ولایت بدخشان»، وبلاگ سرزمین لعل و لاجورد، تاریخ بازدید: ۷ آذر۱۴۰۱ش.