پیشنویس:امانالله
امانالله؛ شاه استقلالطلب و تجددخواه افغانستان.
امانالله خان، بنیانگذار پادشاهی مشروطه و متأثر از جنبشهای فکری منطقهای و نخبگان روشنفکر، با هدف تحول در ساختار سنتی قدرت و سبک زندگی جامعه، به قدرت رسید. وی پس از کسب استقلال، مجموعهای از اصلاحات حقوقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد که شامل تدوین قانون اساسی، تأمین نسبی حقوق زنان و اقلیتها، و تأسیس نهادهای آموزشی مدرن بود.
شتابزدگی شاه در اجرای این طرحها، بهویژه تقلید از مظاهر غربی در پوشش و امور اجتماعی، بدون زمینهسازی فرهنگی مناسب، بهطور مسقیم با باورهای عمیق مذهبی و سنتهای جامعه در تعارض قرار گرفت. این تعارض فرهنگی-اجتماعی، در کنار مخالفت طبقۀ حاکم سنتی و کارشکنی خارجی، موجب بسیج نیروهای محافظهکار علیه حکومت شد و در نهایت، به سقوط پروژۀ مدرنسازی و کنارهگیری وی از قدرت انجامید.
زندگینامه امانالله
دوره تولد و کودکی
امانالله خان در ۱۸۹۲م در ولسوالی (شهرستان) پغمان ولایت (استان) کابل به دنیا آمد. او تنها فرزند امیر حبیبالله خان بود که به دبیرستان نظامی وارد شد. این انتخاب، او را از همان ابتدا در محیطی نظامی و ساختارمند قرار داد که مقدمهای برای ارتباطات بعدی وی با بدنۀ فکری و اجرایی حکومت بود.[۱]
دوره جوانی
دوران جوانی امانالله خان، همزمان با انتقال قدرت و تحولات فکری منطقهای و جهانی بود که بهشدت بر شکلگیری شخصیت و سبک فکری وی اثر گذاشت:
- تأثیرپذیری از نخبگان: وی در دوران تحصیل خود، ارتباط نزدیکی با افسران و استادان خود، بهویژه محمود طرزی (پدرزن آینده و روشنفکر زمان خود)، برقرار کرد و بهطور عمیق تحت تأثیر افکار تجددخواهانۀ آنان قرار گرفت.[۲]
- همزمانی با بیداری منطقهای: جوانی او مصادف با پیدایش جنبشهای روشنفکری و مشروطهخواهی در افغانستان (نظیر آغاز بهکار «سراجالاخبار» در ۱۹۱۱م)، ورود جراید خارجی به کشور، و همچنین انقلاب عثمانی و جنبشهای مشروطهخواهی در ایران بود. این بستر، از امانالله یک «شخصیت متفاوت» ساخت.[۳]
- نفوذ و جایگاه اجتماعی: به واسطۀ تفکرات جدیدش، مورد توجه حلقۀ روشنفکری قرار گرفت و همزمان، بهدلیل موقعیت پسر حاکم، نفوذ قابل توجهی در میان مردم و دربار پدر داشت.[۴] همچنین اندیشۀ اصلاحطلبانۀ پدر امانالله نیز در شکلگیری شخصیت او اثرگذار بود.[۵]
ویژگیهای شخصیتی
- خصوصیات مدنی و علمی: امانالله خان فردی باسواد، وطندوست،[۶] انقلابی و ضد استعماری بود. او به دانش و دانشمندان، آزادی، حقوق شهروندی و کرامت انسانی زنان احترام میگذاشت و آگاهی عمیقی در امور دینی، سیاسی و اجتماعی داشت.[۷]
- خصوصیات رهبری: وی فردی پرتلاش، دارای اخلاق نیکو، شجاع، قاطع و سخنور توصیف شده است. با این حال، در کنار این ویژگیها، متون به وجود روحیۀ قومگرایانه در او نیز اشاره دارند.[۸]
ورود به عرصه سیاست و نقد حکمرانی پدر
امانالله خان، پس از پایان تحصیلات خود در دبیرستان، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او با برقراری ارتباطات گسترده با شخصیتهای روشنفکر و بنیانگذاری «حزب سری ملی»، خود را به عنوان چهرهای مورد اعتماد در میان مردم و درباریان مطرح کرد و به سرعت رشد کرد.[۹]
وی پیش از رسیدن به سلطنت، مدتی وکالت سلطنت را در کابل بر عهده داشت.[۱۰] در دوران جنگ جهانی اول، هنگامی که امیر حبیبالله خان بیطرفی اعلام کرد، امانالله خان از منتقدین جدی سیاست داخلی و سبک زندگی پدرش بود و با اطرافیان خود تلاش میکرد امیر را به اعلان جهاد علیه قدرتهای وقت ترغیب کند.[۱۱]
اعلام پادشاهی و تثبیت قدرت
پس از ترور پدرش، امانالله خان بدون درنگ و در سن ۲۷ سالگی، بهرغم اعلان امارت نصرالله خان (نایبالسلطنه) در جلالآباد، در ۴ اسفند ۱۲۹۷ش در کابل اعلان پادشاهی کرد.[۱۲] بهدلیل موقعیت قدرتمند و محبوبیت او، نصرالله خان ناچار به بیعت شد. سپس، نصرالله به جرم مظنونبودن در قتل حبیبالله به همراه چند تن از اطرافیانش زندانی شد.
امانالله خان، در تاریخ ۹ اسفند همان سال، مراسم رسمی تاجگذاری خود را با حضور رجال دولتی و شهروندان در مسجد عیدگاه برگزار کرد. در این مراسم، وی وعده داد که دولت را بر مبنای «وشاورهم فیالامر» (مشورت در امور) اداره خواهد کرد و بر لزوم مشارکت مردم در این امر تأکید کرد. این وعده آغازگر دوران اصلاحات و تغییرات گسترده در ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان بود.[۱۳]
زمینههای فرهنگی و اجتماعی
در اواخر قرن نوزدهم، اکثریت مردم افغانستان در روستاها به کشاورزی و صنایع دستی وابسته و در شهرها با شرایط نیمهفئودالی مواجه بودند. سبک زندگی اقتصادی متکی بر زراعت و دامپروری بود در حالی که لایههای فئودالی با تکیه بر درآمد روستاها و پوستههای سیاسی، بر دربارها و بازارهای شهری سیطره داشتند. این ساختار، مانع از توسعۀ پایدار و بهبود معیشت عمومی میشد.[۱۴]
زمامداری متکی بر استبداد
دورۀ زمامداری امیر عبدالرحمن که حدود ۲۱ سال به طول انجامید، با فقر فکری و فرهنگی و قصرنشینیهای پرهزینه همراه بود. وی در ۱۹۰۱م در باغ بالا درگذشت و حبیبالله خان و برادرش سردار نصرالله خان، که پسران او بودند، بهعنوان حاکمان بعدی مطرح شدند. حبیبالله خان که خود را پادشاه و نایبالسلطنه نامید، کشور را با استبدادکامل اداره کرد و این سرزمین را ملکیت شخصی خود میدانست. سبک حکومت او، متکی بر غلبۀ عسکری و نفوذ سران و روحانیون سنتی بود.[۱۵]
نارضایتی اجتماعی و ظهور جنبش روشنفکری
مردم از اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن دوران بهشدت ناراضی بودند و آرزوی تحول را داشتند. روشنفکران و تحصیلکردگان که توانسته بودند از فقر فرهنگی دوران استفاده کرده و با وضع جغرافیایی و فکری کشور آشنا شوند، به مرور حرکتی فکری-اجتماعی را سازمان دادند. هدف اصلی این حرکت، تلاش برای رضایتمندی مردم و اصلاح وضعیت معیشتی از طریق اقدامات متوسل به اصول مدنیت بود.[۱۶]
بحران انتقال قدرت و خیزش امانالله خان
پس از ترور حبیبالله خان (پادشاه افغانستان) در ۲۱ فبروری ۱۹۱۹م که در جریان سفر به لغمان رخ داد، بحران جانشینی پیش آمد. حبیبالله خان امور را به پسرش عینالدوله (امانالله خان) و سپس به برادرش سردار نصرالله خان سپرد. با این حال، کشور در وضعیت عدم صدور وصیتنامۀ واضح و دلهرۀ مردم از رو به روشدن با یک قیام عمومی قرار داشت. امانالله خان، با مدیریت این فضای متلاطم و با استفاده از تدارکات و تدابیر سیاسی-اجتماعی، توانست قدرت را به دست گیرد و زمینۀ تغییرات بنیادین در سبک زندگی و ساختار سیاسی کشور را فراهم سازد.[۱۷]
نفوذ و ظهور جنبش مشروطه و روشنفکری
از مدتها پیش از دوران امانالله خان، تلاشهایی برای سامان بخشیدن به عرصهی سیاسی-فرهنگی کشور صورت گرفته بود که با ورود سیدجمالالدین اسدآبادی (۱۸۴۲م) وارد یک مرحلۀ جدید شد. سیدجمالالدین، که مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از جهالت و بیخبری مسلمانان میدانست، با ارائۀ برنامههای اصلاحی، بر تأسیس نشریه و مدرسه با سبک جدید تأکید کرد. این فعالیتها و ایدهها در دوران امیر حبیبالله خان با تأسیس نشریاتی چون «شمسالنهار» و «سراجالاخبار» و همچنین ایجاد مکتب حبیبیه، زمینۀ رشد افکار مترقی، اصلاحطلبی و مشروطهخواهی را فراهم کرد و نهضت مشروطه را پایهریزی ساخت.[۱۸]
تقاضای تحول در سبک زندگی
تحولات فرهنگی و گسترش علوم جدید در آن دوران، اگرچه در بستر فقر فرهنگی جامعه با دشواری رو به رو بود، اما با حمایت و جذب روشنفکران، توانست نقش اصلی را در تحولات فرهنگی ایفا کند. در همین زمان، شخصیتهای برجستهای چون محمود طرزی، شاگرد سیدجمالالدین و حبیبالله خان با درک ضرورت اصلاح سبک زندگی، به این جریان روشنفکری پیوستند و آن را تقویت کردند.[۱۹]
امانالله خان، پس از پیوستن به این حلقه، با تکیه بر اندیشۀ آزادیخواهی، تجددطلبی و پرورش جوانان تحولطلب، به تدریج زمینۀ انتقال اقتدار سیاسی را از دست گروه سنتی، به دست جوانان پرتحرک و جویای نام فراهم کرد. در واقع، حرکت به سوی استقلال سیاسی از انگلیس در ۱۹۱۹م و تحول بنیادین در عرصۀ فرهنگی-اجتماعی، بهطور مستقیم توسط همین روشنفکران و به رهبری و حمایت امانالله خان صورت گرفت و او را به قدرت رساند.[۲۰]
اصلاحات امانالله
اصلاحات سیاسی-حقوقی
بازتعریف هویت ملی
با به قدرت رسیدن امانالله، استقلال سیاسی افغانستان بهعنوان شعار اصلی او مطرح شد. این شعار شور و شوق فراوانی در مردم ایجاد کرد، بهویژه در میان قشرهایی که از امیران طابع استعمار و دخالتهای آنها به ستوه آمده بودند. امانالله خان با استفاده از این وضعیت و با وعدۀ آزادی و رفع ستم، حمایت همهجانبۀ اقشار مختلف مردم را برای جنگ استقلال جلب کرد. این بسیج اجتماعی، انگلستان را مجبور به پذیرش استقلال افغانستان ساخت و محبوبیت امانالله را در جامعه بهشدت افزایش داد. این دستاورد علاوهبر یک پیروزی سیاسی، بازآفرینی هویت در سبک زندگی مردم پس از دورانی طولانی از نفوذ خارجی بود.
تدوین قانون اساسی و تحول در حاکمیت
شاه امانالله با ترغیب روشنفکران و اصلاحطلبان، اقدام به تدوین اولین قانون اساسی افغانستان تحت عنوان نظامنامه اساسی دولت علیه افغانستان کرد.
- روش تصویب (لویه جرگه): این قانون برای اولین بار توسط لویه جرگه (مجلس بزرگان) مرکب از ۸۷۲ نفر از نمایندگان قبایل و اقوام متعدد، به ریاست خود شاه، در ۱۳۰۱ش در جلالآباد تصویب شد.[۲۱]
- تفکیک قوا و حاکمیت قانون: قانون اساسی برای اولین بار، دولت را بر اساس تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه استوار کرد. مهمترین اصل ترقیخواهانۀ آن، حاکمیت قانون بود که پادشاه را موظف میکرد بر اساس قانون حکومت کند و مأموران دولتی نیز بر اساس ضوابط و مقررات تعیین شوند.[۲۲]
- مجلس شورا و حقوق وزرا: امانالله برای نخستینبار، شورای وزیران را به رسمیت شناخت که در قبال تصمیمات خود مسئولیت جمعی و فردی داشتند و در صورت تخلف، تحت تعقیب دیوان عالی قرار میگرفتند. همچنین «شورای دولت» (که بعدها به «مجلس شورای ملی» تغییر یافت) با ترکیب اعضای انتخابی و انتصابی، برای بررسی پروژههای قانونی تشکیل شد.[۲۳]
اصلاحات اجتماعی و حقوق شهروندی
- برابری و رفع تبعیض: قانون اساسی بر تساوی تمام شهروندان در برابر قانون تأکید کرد، بدون تفاوت بین خان و رعیت، نژاد، مذهب، و رنگ و زبان. این امر بهویژه برای تمام اقوام ساکن در افغانستان، بدون گرفتن امتیازات مذهبی یا طبقاتی، حق آزادی مذهبی و انجام مراسم دینی و مذهبی را تضمین کرد.[۲۴]
- حقوق فردی و آزادیها: اصول مهمی چون منع توقیف و مجازات بدون محکومیت در دادگاه عدل، منع شکنجه، منع مصادره اموال و کار اجباری (لغو بردگی)، احترام به مالکیت شخصی و آزادی مطبوعات در قانون اساسی گنجانده شد.[۲۵]
- محرومیتزدایی: در این دوره، محرومیتهای ناشی از تعلقات تباری و نژادی حذف شد، از جمله لغو پرداخت جزیه در مورد هندوها و حق ورود آنها به مدارس ملکی و نظامی.[۲۶]
اصلاح ساختار ارتش و قوه قضائیه
مدرنیزاسیون ساختار نظامی و قضایی، به منظور تقویت دولت مرکزی و اجرای قانون صورت گرفت:
- تنظیم ارتش (اردو) به سبک جدید: امانالله ارتش را بهطور کامل، با الگوگیری از ترکیه و آلمان سازماندهی کرد. وی هدف اصلی را تشکیل یک ارتش جدید و دارای هشت لشکر قرار داد و نظارت و آموزش ارتش را به افسران ترکی سپرد. حتی دولتهای ایتالیا و آلمان برای آموزش توپخانه و اعزام کارشناس به افغانستان کمک کردند.[۲۷]
- تشکیل قطعۀ نمونه: برای ساختن ارتش جدید، تشکیل قطعۀ نمونه (ارتش) یک تغییر اساسی بود. این قوا که با همکاری ژنرالهای ترکی مانند جن کاظم پاشا آموزش دیدند، قرار بود نمونهای کامل برای تنظیم تمام اردوی کشور باشد. با این حال، شاه در نهایت به ارتش ملی بیتوجهی کرد و پس از سرکوب شورشیان جنوبی، «قطعۀ نمونه» را لغو نمود.
- تخصصیشدن دادگاهها: برای نخستینبار در افغانستان، دادگاهها تخصصی شدند و به چند دسته تقسیم گردیدند، شامل دادگاه کیفری، نظامی، حقوقی و وثیقهجات. این اقدام، زمینه را برای افزایش تخصص علمی و مهارت عملی برای قضاوت فراهم کرد. همچنین، طرح تعدد مراحل رسیدگی (سه مرحلهای) برای پروندهها تنظیم شد. علاوهبر این، امانالله خان با تدوین کتابهای تمسک القضاء و تمسک الجرایم، قوه قضاوت را به شکل قانونی مستقل و مدون جزایی تبدیل کرد.[۲۸]
اصلاحات اقتصادی امانالله
لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمعآوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکتهای تولیدی، ایجاد محاکم شرعی معاملات و تجارت، رشد صنایع، سرمایهگذاری و ایجاد شرکتهای تجاری را سرعت بخشید.[۲۹]
استرداد حاکمیت اقتصادی و قطع وابستگی مالی
محور اصلی اصلاحات، کنترل سیاست خارجی و رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا بود. در حوزۀ مالی، حکومت امانالله خان کوشید تا حکومت افغانستان پولی را که در عمل از دست بریتانیا خارج شده بود، مجدداً در دست گیرد. این اقدام، پایهای برای عصریسازی اقتصادی و عمرانی افغانستان شد.[۳۰]
دولت برای تقویت درآمد کشور و کاهش وابستگی، به دنبال جذب حمایت سیاسی و مالی از قدرتهای دیگر نظیر اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه، آلمان، فرانسه و ایتالیا رفت و کمکهای فنی و نظامی دریافت کرد. این منابع جایگزین، برای جبران یارانههای منظم امپراتوری بریتانیا که پیشتر قطع شده بود، حیاتی بودند.[۳۱]
اصلاحات مالیاتی و تغییر ساختار اداری درآمد
امانالله خان با هدف تقویت درآمد دولت و ایجاد یک نظام مالیاتی عادلانهتر، اقدام به اصلاحات بنیادین کرد:
- وضع قانون جدید مالیاتی: این قانون به منظور بهبود مدیریت مالیاتها و متمرکز کردن منابع درآمدی دولت طراحی شد.[۳۲]
- افزایش نرخ مالیات مستقیم بر زمین: این اقدام باعث شد که درآمد دولت در مجموع حدود پنج برابر افزایش یابد.
- قطع مزایای قشرهای سنتی: در این اصلاحات، وظایف گمرکی سادهتر شده و معافیتها و امتیازات داده شده به قشرهایی چون ملکزادهها، متنفذین مذهبی و سران قبایل قطع گردید. این امر، که به نارضایتی عمیق میان سران سنتی و قبایل منجر شد، هدفش توزیع عادلانهتر بار مالیاتی بود.[۳۳]
- تأسیس نهادهای مالی نوین: بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در ۱۹۲۳م برای نخستینبار بهعنوان واحد جدید ارز معرفی شد که نشانگر عزم جدی برای مدرنسازی زیرساختهای مالی کشور بود.[۳۴]
مبارزه با واپسگرایی و نهادینهسازی تحول
اصلاحات امانالله شاه، در بستر مبارزه با نفوذ هند بریتانیایی و نیروهای محافظهکار داخلی شکل گرفت. این اصلاحات، که ابتدا با هدف برافکندن نفوذ قدرتهای خارجی انجام شد، با تحریک محافظهکاران و قشر بیسواد افغانستان، و ایجاد شورشهای مردمی مواجه شد. این مخالفتها در نهایت به قدرت رسیدن حبیبالله کلکانی منجر شد و نقطهی پایان بر اصلاحات امانالله شاه گذاشت.
بهرغم ناکامی نهایی در تداوم، این دوره از اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، یک نقطهی عطف حیاتی در تاریخ معاصر افغانستان باقی ماند.[۳۵]
6. فرهنگی
امانالله در بازگشت از سفر اروپایی، در کنار تغییر آرم، پرچم، تقویم هجری قمری به هجری شمسی، روز رخصتی (تعطیلی رسمی)، و ایجاد کتابخانۀ عمومی در کابل، معتقد بود که یگانه راه نجات کشور تحصیل علم است.[۳۶] امانالله فعالیت فرهنگی خود را با ایجاد مکاتب دخترانه و پسرانه مانند مکتب امانی و مستورات،[۳۷] اعزام دانشجویان به خارج، سرعت بخشید و تعلیمات ابتدایی را برای پسر و دختر اجباری ساخت. در این دوره، رسانههای رسمی چاپی مانند هفتهنامۀ ارشاد النساء در کابل (اولین رسانۀ زنان افغانستان)، اتفاق اسلام در هرات، طلوع افغان در قندهار، بیدار در مزار و اتحا مشرقی در جلالآباد فعالیت خود را آغاز کردند.[۳۸]
انقلاب آموزشی و تحول ساختار نیروی انسانی
امانالله خان تصمیم گرفت تا با تعمیم نظام آموزش همگانی و تأسیس مدارس و مکاتب جدید، زیربنای یک جامعهی مدنی و مدرن را پایهگذاری کند. مهمترین گامهای این تحول عبارت بودند از:[۳۹]
- آموزش اجباری ابتدایی: آموزش ابتدایی اجباری اعلام شد و هزینهی آن از بودجهی وزارت حربیه و معارف تأمین گردید. هدف این بود که کارکنان دولتی فرزندان خود را به مدارس بفرستند تا الگویی برای دیگران باشند.
- گسترش مدارس: از سال ۱۳۰۱ ش، بیش از ۳۲۲ مکتب ابتدایی و همچنین دبیرستانها تأسیس شدند. تا سال ۱۹۲۷ م تعداد دانشآموزان ابتدایی به ۵۱ هزار نفر رسید.[۴۰]
- مدارس تخصصی و عالی: علاوه بر مکاتب دخترانه (مانند مکتب "عصمت" زیر نظر ملکه ثریا)، مدارس متوسطه و دبیرستانهایی چون "مکتب امانیه" (لیسه استقلال بعدی) و "مدرسه نجات" (مکتب آلمانی) تأسیس شدند که زبانهای خارجی (فرانسوی، آلمانی و انگلیسی) در آنها تدریس میشد. همچنین مدارس فنی و حرفهای متعددی در رشتههایی چون تلگراف، هنر، نجاری، معماری، کشاورزی و... در کابل و شهرهای بزرگ دیگر ساخته شد تا نیازهای فنی سبک زندگی مدرن را برآورده سازد.
- اعزام دانشجو به خارج: برای تربیت نیروی متخصص، ۱۵۸ نفر از جوانان دختر و پسر برای تحصیلات عالی با هزینه وزارت معارف به کشورهای فرانسه، آلمان، روسیه و ترکیه اعزام شدند که هستهی اولیهی کادر دیوانسالار دهههای بعدی را تشکیل دادند.[۴۱]
گسترش فضای روشنفکری و مطبوعات
از ویژگیهای بارز این دوره، گسترش اندیشهی آزادیخواهی، نوگرایی و روشنفکری بود. این تحول، نتیجهی مستقیم تماس فرهنگی با جهان خارج (به دلیل ورود کارشناسان) و حمایت امانالله شاه از جوانان اهل قلم و تحولطلب بود.
- تغییر محیط اجتماعی: فضای خفقانآور اجتماعی دورههای پیشین، به محیطی باز و روشن اجتماعی تبدیل شد.
- افزایش نشریات: روزنامههای متعدد دولتی و خصوصی به زبانهای فارسی و پشتو در کابل و شهرهای بزرگ منتشر شدند. نشریاتی چون "اتحاد اسلامی"، "ارشاد النسوان"، "الفلاح" و "اتحاد مشرق" در کابل و ولایات منتشر گردیدند و کتابهای جدید علمی به زبانهای مختلف ترجمه میشدند.[۴۲]
- اندیشۀ روشنفکری: روشنفکرانی مانند محمود طرزی، عبدالرحمان لودین و پریشان با تأسیس مطبوعات و انتشار مقالات، به بحث دربارۀ موضوعاتی چون لزوم استقلال، فرهنگ و تکنولوژی، و منافع اسلام پرداختند. طرزی و دیگران، فراموش کردن آموزش و علماندوزی را دلیل اصلی عقبماندگی افغانستان میدانستند و بر لزوم توجه به علوم جدید و فراگیری آن در کنار توسعهی مدارس سنتی تأکید داشتند.[۴۳]
اصلاحات سیاسی و اجتماعی در پرتو وحدت ملی
امانالله خان، با رویکردی امنیتی، وحدت ملی را محور سیاستهای داخلی خود قرار داد و برای از بین بردن تعصبات مذهبی و تعلقات قومی و نژادی تلاش نمود. هدف او، فراهم کردن آزادی مذهبی و فکری برای همهی مردم بود:
- اصول برابری: وی بر برابری و برادری به عنوان محور لحاظات اجتماعی تأکید کرد و در ماده هشتم قانون اساسی بیان داشت که همهی مردم افغانستان، بدون تفوق دینی و مذهبی، تبعه افغانستان محسوب میشوند.[۴۴]
- حقوق فردی: در ماده نهم قانون اساسی تصریح شد که هیچ تبعهی افغانستان در امور دینی و مذهبی و نظامهای سیاسی دولت پابند نبوده و آزادی حقوق شخصی خود را مالک هستند.
- مدیریت تنوع مذهبی: امانالله خان به دنبال وحدت اجتماعی پیروان مذاهب مختلف بود و برای جلوگیری از تبعیض و تفرقهافکنی استعمار، در قانون اساسی اولیه از رسمیت دادن به دین اسلام خودداری کرد و تنها بر شناخت یک مذهب خاص اکتفا کرد. با این حال، تحت فشار علمای اهل سنت، مذهب حنفی به رسمیت شناخته شد.[۴۵]
- توجه به تشیع: شاه امانالله با پیشنهاد علامه کاتب هزاره (رهبر شیعیان) برای رسمیت یافتن مذهب تشیع نیز تمایل نشان داد، اما در نهایت، در برابر موضع سخت علمای اهل سنت، از اعطای رسمیت به تشیع منصرف شد.[۴۶]
ترویج سبک زندگی غربی و مقاومت اجتماعی
یکی از جنجالیترین و تعیینکنندهترین بخشهای اصلاحات شاه امانالله، با هدف نوگرایی و مدرنیزه کردن سبک زندگی، به کشف حجاب زنان و متحدالشکل کردن لباس مردان به سبک غربی اختصاص یافت.[۴۷]
منشأ و زمان اجرای اصلاحات پوشش
این برنامه اصلاحی پس از سفر هفت ماهه امانالله خان به کشورهای خارجی (دسامبر ۱۹۲۷ تا ژوئن ۱۹۲۸) آغاز شد. شاه که در این سفر به شدت تحت تأثیر فرهنگ و تمدن تکنولوژیک غرب قرار گرفته بود، با شتابزدگی و تصمیم به تغییرات بنیادین در کمترین زمان به وطن بازگشت. او معتقد بود عقبماندگی افغانستان ناشی از عدم پیروی از سبک زندگی اروپایی و تقلید سطح از مظاهر فرهنگ و تمدن غرب است.[۴۸]
اعلام رسمی کشف حجاب و ترویج لباس غربی
شاه برای اعلام رسمی این هدف، در ۱۵ میزان ۱۳۰۷ ش (۱۹۲۸ م)، مجلس بزرگی با حضور مأموران و کارگزاران دولتی و شخصیتهای برجسته در کابل تشکیل داد.[۴۹]
- اقدامات نمادین: در این مجلس، ملکه ثریا با روی باز و بدون حجاب شرکت کرد. شاه با اعلام رسمی رفع حجاب، ضمن انتقاد شدید از عقبماندگی و خرافات کشور، فیلمی از سفر خارجی خود را به نمایش گذاشت و از زنان خواست تا آزادانه ظاهر شوند و اعلام کرد: «به هر حال، شما خانم، را خواهید دید و خانمش در برابر حاضران پرده از روی برانداخت.»[۵۰]
- حذف نمادهای سنتی: در این راستا، شاه اقداماتی را برای حذف نمادهای ارزشی پیشین انجام داد، از جمله سؤال بردن و منع استفاده از لباسها و پارچههای وطنی مرغوب و رواج استفاده از کت، شلوار و کراوات غربی به جای لباسهای سنتی و ساده.[۵۱]
- حمایت از آزادی زنان: همسر شاه، ملکه ثریا، با انتشار مقالاتی در جریده امانافغان در جولای ۱۹۲۸ م، بر ضرورت رفع حجاب و آزادی زنان تأکید کرد و از پیشرفت و آزادی زنان در کشورهای دیگر سخن گفت و اعلام داشت که اگر شهروندان به آزادی زنان حق ندهند، باید به آنها تسهیلات فراهم کنند تا این کار را در اختیار خود بگیرند.[۵۲]
اعمال اجباری و مقاومت مردمی
اجرای این اصلاحات فرهنگی-اجتماعی در زمینهی پذیرش لباس غربی نیازمند زمینه فرهنگی-اجتماعی مناسب و عامل اجراکننده قوی (شاه) بود. با وجود تلاشهای شاه برای زمینهسازی (از جمله تأسیس انجمن حمایت از زنان در سال ۱۹۲۷ م)، این برنامهها با مقاومت شدید مردمی مواجه شد:[۵۳]
- اجباری شدن لباس مردان: به مردان دستور داده شد که به جای لباس سنتی، لباس متحدالشکل درشی و کلاه شاپو بپوشند و برای اجرای آن جریمه نقدی تعیین شد.
- نتیجه: بسیاری از مردم، علاوه بر عدم تمکن مالی برای خرید لباس غربی، با طرز پوشیدن آن نیز آشنا نبودند و فقدان زیرساخت تولید این لباسها در کشور، تهیهی آن را مشکل میساخت. این امر، بسیاری از مخالفان اصلاحات را به مضحکه و استهزاء میگرفت.[۵۴]
- اجباری شدن پوشش زنان: از سوی دیگر، پلیس موظف شد تا زنان را در چهارراهها به اجبار به پوشیدن لباس مناسب دعوت کند.
- نتیجه: زنان فقیر که توان خرید لباس جدید را نداشتند، مجبور بودند لباسهای خود را زیر چادر پنهان کنند و برای خرید مایحتاج روزانه از بازارهای مناسب دوری میکردند.
- مخالفتهای مذهبی: تطبیق اجباری این برنامهها، به دلیل بیدینی تلقی شدن اصلاحات، باعث برانگیخته شدن تضادهای مذهبی در میان مردم شد. مردم پوشیدن لباس فرنگی و کلاه را سلام دادن به فرنگ میدانستند و آن را از سر برمیداشتند و تکان میدادند. این وضعیت، چهره شهر را به یک تابلوی کاریکاتور مضحک تبدیل کرد. در مقابل، مردم مذهبی نیز با دستکاری در لباس سنتی خود، مجبور شدند با استفاده از کلاههای پشمین بزرگ، دستار و سرپوش از پوشیدن کلاههای غربی اجتناب کنند.[۵۵]
اصلاحات امانالله خان (تحول ساختار و سبک زندگی)
اصلاحات سیاسی و حقوقی: گذار به حاکمیت قانون
این بخش بر بازتعریف حاکمیت و ایجاد نهادهای قانونی متمرکز بود:
استقلال سیاسی و بازتعریف هویت ملی
با به قدرت رسیدن امانالله، استقلال سیاسی افغانستان شعار اصلی او شد [۲۱]. وی با وعده آزادی و رفع ستم، حمایت مردمی را در برابر امیران تابع استعمار جلب کرد]. این بسیج اجتماعی، انگلستان را مجبور به پذیرش استقلال ساخت و محبوبیت امانالله را در جامعه افزایش داد [۲۱]. این دستاورد یک بازآفرینی هویتی در سبک زندگی مردم پس از نفوذ خارجی بود.[۵۶]
تدوین قانون اساسی و ساختار دولت
- قانون اساسی: شاه امانالله اولین قانون اساسی افغانستان ("نظامنامه اساسی دولت علیه افغانستان") را توسط لویه جرگه (مجلس بزرگان) مرکب از ۸۷۲ نفر از نمایندگان قبایل و اقوام در سال ۱۳۰۱ش در جلالآباد به تصویب رساند [۲۲].
- حاکمیت قانون و تفکیک قوا: قانون اساسی برای اولین بار، دولت را بر اساس تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه استوار کرد [۲۳]. اصل حاکمیت قانون برقرار شد که پادشاه را موظف به حکومت بر اساس آن میکرد [۲۳].
- نهادهای مشورتی و اجرایی: شورای وزیران به رسمیت شناخته شد که در قبال تصمیمات خود مسئولیت جمعی و فردی داشتند [۲۴]. همچنین، «شورای دولت» (که بعدها به «مجلس شورای ملی» تغییر یافت) برای بررسی پروژههای قانونی تشکیل شد [۲۴].
اصلاح ساختار ارتش و قوه قضائیه
- تنظیم ارتش (اردو): امانالله ارتش را با الگوگیری از ترکیه و آلمان سازماندهی کرد [۲۸]. هدف او تشکیل یک ارتش جدید با هشت لشکر بود و آموزش آن به افسران ترکی سپرده شد [۲۸]. هرچند "قطعۀ نمونه" تشکیل شد، اما شاه در نهایت به ارتش ملی بیتوجهی کرد و آن را لغو نمود [۲۹].
- تخصصیشدن دادگاهها: برای نخستینبار، دادگاهها تخصصی شدند (شامل کیفری، نظامی، حقوقی و وثیقهجات) و طرح تعدد مراحل رسیدگی (سه مرحلهای) تنظیم شد [۲۹]. قوه قضاوت به شکل قانونی مستقل و مدون جزایی تبدیل شد [۲۹].
اصلاحات اجتماعی و حقوقی شهروندی
این بخش به تحول در حقوق فردی و ساختارهای اجتماعی سنتی پرداخت:
- برابری و رفع تبعیض: قانون اساسی بر تساوی تمام شهروندان در برابر قانون تأکید کرد، بدون تفاوت بین نژاد، مذهب، و زبان [۲۵]. حق آزادی مذهبی و انجام مراسم دینی برای تمام اقوام و اقلیتهای ساکن تضمین شد [۲۵].
- حقوق فردی و لغو امتیازات: اصول مهمی چون لغو بردگی و کار اجباری، منع شکنجه، احترام به مالکیت شخصی و آزادی مطبوعات در قانون اساسی گنجانده شد [۲۶]. محرومیتهای ناشی از تعلقات تباری و نژادی حذف شد، از جمله لغو پرداخت جزیه در مورد هندوها [۲۷].
اصلاحات اقتصادی و مالی: استرداد حاکمیت مالی
اصلاحات اقتصادی با هدف استرداد حاکمیت مالی و تقویت بنیانهای دولت انجام گرفت:
- قطع وابستگی مالی: محور اصلی اصلاحات، رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا و کنترل مجدد پول افغانستان بود [۳۱]. دولت برای جبران یارانههای قطعشده بریتانیا، به دنبال جذب حمایت مالی از قدرتهای دیگر نظیر شوروی، ترکیه، آلمان و فرانسه رفت [۳۲].
- تغییر ساختار درآمد و نهادهای نوین: قانون جدید مالیاتی برای متمرکز کردن منابع درآمدی وضع شد [۳۳]. معافیتها و امتیازات قشرهایی چون ملکزادهها، متنفذین مذهبی و سران قبایل قطع گردید که هدف آن توزیع عادلانهتر بار مالیاتی بود [۳۴]. بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در ۱۹۲۳م بهعنوان واحد جدید ارز معرفی شد [۳۵].
- رشد صنایع و تجارت: لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمعآوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکتهای تولیدی و ایجاد محاکم شرعی معاملات و تجارت، به رشد صنایع، سرمایهگذاری و تجارت سرعت بخشید [۳۰].
اصلاحات فرهنگی: مدرنسازی سبک زندگی و آموزش
این بخش، جنجالیترین بخش اصلاحات بود که بر آموزش و تغییر سبک زندگی متمرکز بود:
انقلاب آموزشی و رسانهای
- آموزش اجباری و گسترش مدارس: تعلیمات ابتدایی برای پسر و دختر اجباری شد [۴۰]. بیش از ۳۲۲ مکتب ابتدایی و دبیرستانها تأسیس گردید [۴۱]. مدارس تخصصی و عالی مانند مکتب امانی و مستورات ایجاد شدند [۳۸، ۴۱].
- تربیت نیروی متخصص: برای تربیت کادر دیوانسالار، ۱۵۸ نفر از جوانان دختر و پسر با هزینه دولت به کشورهای اروپایی اعزام شدند [۴۲].
- گسترش فضای روشنفکری: فضای خفقانآور اجتماعی به محیطی باز و روشن تبدیل شد. افزایش نشریات (مانند ارشاد النساء، اولین رسانۀ زنان افغانستان) در کابل و ولایات به رشد اندیشۀ آزادیخواهی و نوگرایی کمک کرد [۴۳، ۴۴].
ترویج سبک زندگی غربی و مقاومت اجتماعی
- تغییر سبک پوشش: این برنامه پس از سفر اروپایی شاه در سال ۱۹۲۸م با هدف نوگرایی و مدرنیزه کردن سبک زندگی، بهصورت شتابزده آغاز شد [۴۹]. در مجلسی رسمی، با حضور ملکه ثریا بدون حجاب، رفع حجاب اعلام شد [۵۰، ۵۱].
- اجباری شدن پوشش غربی: لباس متحدالشکل درشی و کلاه شاپو برای مردان دستور داده شد و پلیس موظف شد تا زنان را در چهارراهها به پوشیدن لباس مناسب دعوت کند [۵۵، ۵۶].
- مقاومت: این اقدامات اجباری، به دلیل تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی، تلقی شدن آن بهعنوان "بیدینی" و همچنین فقدان تمکن مالی مردم عادی برای تهیه لباس غربی، با مقاومت و تضادهای شدید مذهبی مواجه شد [۵۵، ۵۶].
علل ناکامی اصلاحات امانالله شاه
تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی
اصلاحات امانالله خان، به جای زمینهسازی فرهنگی، بهطور مستقیم به تعارض با سنتها و احکام مذهبی پرداخت که هستهی مرکزی سبک زندگی مردم افغانستان بودند.[۵۷]
- حمله به نمادهای دینی: اقداماتی چون لغو تعطیلات مذهبی پنجشنبه و جمعه، و ترویج کشف حجاب و لباس غربی (به مثابهی «سلام دادن به فرنگ»)، در نزد مردم متدین به منزلهی «بیدینی» تلقی شد.
- نارضایتی سران مذهبی: تصمیماتی مانند امتحانگیری از ملایان و جواز دادن امامان مساجد، اختیارات و نفوذ مراجع سنتی و مذهبی را خدشهدار ساخت و جبههی گستردهای از مخالفان مذهبی را علیه اصلاحات شکل داد.[۵۸]
تعارض منافع و فساد داخلی
در سطح داخلی، اصلاحات امانی با دو چالش جدی روبرو بود:
- تعارض منافع طبقه حاکم: اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، منافع طبقه حاکم سنتی را به چالش میکشید. علاوهبر این، شخص شاه نیز در کنار وطندوستی، گرفتار روحیۀ قومدوستی بود که مانع از اتخاذ رویکردی فراگیر و ملی میشد.
- فساد اداری: فساد گسترده درباریان و کارمندان دولت، مانع جدی دیگری در مسیر اجرای عدالت و اصلاحات بود. این فساد، منابع و اعتماد عمومی را تضعیف کرده و ناکارآمدی ساختار حکومتی را تشدید میکرد.[۵۹]
شتابزدگی در اجرا و عدم زمینهسازی فرهنگی
شاه امانالله پس از بازگشت از سفر خارجی (۱۹۲۸م)، با عجله، شتابزدگی و بیپروایی و بدون فراهم کردن زیرساختهای فکری و اجتماعی لازم، تغییرات عمدهای را به جامعه تحمیل کرد.
- تقلید سطحی از غرب: اصلاحات او بیشتر بر «تقلید سطح از مظاهر فرهنگ و تمدن غرب» (مانند لباس و پوشش) متمرکز بود تا بر مبانی فکری و توسعهی درونی. این رویکرد، در جامعهای سنتی و محصور، به جای تحول، پسزدگی فرهنگی ایجاد کرد.[۶۰]
- اجرای آمرانه و قهری: اعمال اجباری و آمرانهی سیاستهایی چون متحدالشکل کردن لباس مردان و سپردن وظیفهی کنترل حجاب به پلیس در چهارراهها، ماهیت اصلاحات را از یک جنبش اجتماعی به یک فرمان حکومتی تبدیل کرد که مقاومت مردمی را به دنبال داشت.[۶۱]
مشکلات اقتصادی و ساختاری در تطبیق اصلاحات
اجرای اصلاحات با چالشهای عملیاتی و اقتصادی مواجه بود که بر نارضایتی اجتماعی افزود.
- فقدان زیرساخت: مردم عادی توان مالی برای خرید لباسهای گرانقیمت غربی نداشتند و زیرساخت تولید این البسه در داخل کشور وجود نداشت. این امر، خصوصاً زنان فقیر را در شرایط دشواری قرار داد و سبک زندگی روزمرهی آنان را مختل کرد.
- نارضایتی مالیاتی: اگرچه هدف اصلاحات مالیاتی (قطع امتیازات و معافیتهای قبایل و مذهبیون) ایجاد عدالت بود، اما این اقدام نارضایتی عمیق طبقات متنفذ (ملکزادها و سران قبایل) را برانگیخت که اهرمهای قدرت محلی را در دست داشتند و از طریق تحریک مردم، به مخالفتهای قومی و قبیلهای دامن زدند.[۶۲]
تقابل با ساختار سنتی قدرت و نفوذ خارجی
اصلاحات امانالله خان، منافع قدرتهای سنتی داخلی و خارجی را به خطر انداخت و آنها از طریق دستکاری در باورهای عمومی، بستر شورشها را فراهم کردند.
- تضعیف متنفذین داخلی: قطع معافیتها و امتیازات سران قبایل و متنفذین مذهبی، جبهۀ قدرتمندی از مخالفان را شکل داد.[۶۳]
- نفوذ استعمارگران: نیروهای واپسگرای داخلی با حمایت ضمنی یا مستقیم هند بریتانیایی، اصلاحات را به مثابهی «بیدینی» معرفی کردند و به تحریک قشر بیسواد جامعه پرداختند. این امر در نهایت به شورشهای مردمی و ظهور حبیبالله کلکانی منجر شد و دورهی اصلاحات را پایان داد.[۶۴]
دیدگاهها دربارۀ امانالله
در مورد شخصیت و عملکرد امانالله سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی روشنفکران، زنان[۶۵] و گروههای قومی و نژادی[۶۶] که با اصلاحات او به آزادی نسبی دست یافتند، وی را قهرمان و غازی مینامند.[۶۷] اما قشر سنتی جامعه و نیز روحانیت، اصلاحات امانی را ناسازگار با اسلام و خود او را کافر[۶۸] و یا بیتوجه بهارزشهای اسلامی میدانند.[۶۹]
برخی دیگر معتقدند امانالله، وطندوست و ترقیخواه بود، اما برخی از برنامههای او سبب مشکلات عمیق در کشور شده است.[۷۰]
درگذشت امانالله
پس از شورش قبیلۀ منگل و گسترش آن، امانالله به تعدیل اصلاحات تن داد، اما موفق به خاموشکردن آتش شورش نشد تا آنکه نظام امانی توسط حبیبالله کلکانی در 1929م سقوط کرد.[۷۱] امانالله پس از خروج از افغانستان به ایتالیا رفت و در 1960م در شهر زوریخ سوییس درگذشت و جنازۀ او به جلالآباد انتقال داده شد و در کنار مرقد پدر خود به خاک سپرده شد. مراسم گرامیداشت استقلال افغانستان هر سال در آرامگاه امانالله در قصر سراجالامارات، برگزار میشود.[۷۲]
القاب و افتخارات امانالله خان
امانالله خان به دلیل اعلام استقلال افغانستان و رهبری جنبشهای اصلاحی، القاب و افتخارات متعددی کسب کرد:
- غازی: این لقب پس از پیروزی در جنگ سوم افغان-انگلیس و کسب استقلال افغانستان (۱۹۱۹م) به او داده شد. این مهمترین لقب افتخاری او محسوب میشود؛[۷۳]
- فاتح مسلمان: لقبی که بهطور مسقتیم به نقش او در کسب استقلال و پیروزی بر بریتانیا بازمیگردد؛
- شاه استقلالطلب: به دلیل محوریت تلاشهای او برای رهایی کشور از نفوذ خارجی؛
- شاه تجددخواه (نوگرا): بهدلیل رهبری جنبش اصلاحات گسترده اجتماعی، حقوقی و فرهنگی در افغانستان؛[۷۴]
- بنیانگذار پادشاهی مشروطه: به دلیل تدوین اولین قانون اساسی افغانستان (۱۹۲۳م) و تلاش برای ایجاد حکومتی مبتنی بر قانون و نهادهای مدرن؛
- مؤسس حزب سری ملی: بنیانگذاری این سازمان سیاسی مخفی پیش از سلطنت، نشاندهندۀ فعالیتهای او در میان روشنفکران بود؛
- نقش ویژه در تاریخ: محققان به او جایگاه خاصی در تاریخ افغانستان بهدلیل مدرنسازی و استقلالخواهی بخشیدهاند.[۷۵]
پانویس
- ↑ «نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوعنیوز.
- ↑ بگوند، «امانالله افغان»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.
- ↑ بگوند، «امانالله افغان»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص305-306.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص726.
- ↑ مرادی، «امیر حبیبالله خان و شاه امان¬الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.
- ↑ غبار، افغانستان در سیر تاریخ، كابل، ۱۳۵۹ش، ص.۷۴۲
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ، ص717.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص726.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص313.
- ↑ بگوند، «امانالله افغان»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص791.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ سیستانی، «نمونهای از خطبههای نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امانالله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص111.
- ↑ سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امانالله خان»، وبسایت روزنامۀ نیمرخ.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص789.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امانالله خان»، وبسایت روزنامۀ نیمرخ.
- ↑ احمدی، «امانالله، هزارهها و جنگ برای استقلال»، وبسایت هفته¬نامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوع¬نیوز.
- ↑ ساسانپور و دیگران، «ناکامی اصلاحات امانالله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص112.
- ↑ وداد، «شاه امانالله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص209- 213.
- ↑ وداد، «شاه امانالله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.
- ↑ «آرامگاه غازی امانالله خان؛ پر رفتوآمدترین مکان در روز استقلال»، آژانس اطلاعاتی باخترنیوز.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص۷۸۹-۷۹۱.
- ↑ گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۸.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
منابع
- احمدی، محمد، «امانالله، هزارهها و جنگ برای استقلال»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: 27 اسد 1399ش.
- «استقلال افغانستان بهروایت تاریخ؛ امانالله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: 28 مرداد 1399ش.
- اعتماد، نرگس، «طالبان، امانالله خان و استقلال افغانستان»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: 29 اسد 1401ش.
- امینی، امینالله، «سیرتاریخی شکلگیری قانون اساسی در کشور»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: 15 دی 1398ش.
- بگوند، فرزانه، «امانالله افغان»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش.
- حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، میوند، 1366ش.
- حسینزاده، بصیراحمد، «امانالله از قتل پدر تا استقلال افغانستان»، خبرگزاری فارس ، تاریخ درج مطلب: 27 مرداد 1395ش.
- دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتل¬عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، 1385ش.
- سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امانالله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: 4 خرداد 1402ش.
- سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امانالله خان»، وبسایت روزنامۀ نیمرخ، تاریخ درج مطلب: 16 اسفند 1401ش.
- ساسانپور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امان¬الله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، فصلنامۀ مطالعات تاریخ اسلام، سال سوم، شمارۀ 8، بهار 1390ش.
- سیستانی، اعظم، «نمونهای از خطبههای نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش.
- علی آبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ۱۳۹۵ش.
- غبار، میر غلاممحمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش.
- غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، مجلۀ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارۀ ۳، ۱۴۰۳ش.
- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
- فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۵، ۱۳۸۸ش.
- گریگوریان، وارتان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی. نشر محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی، ۱۳۸۸ش.
- مصباحزاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهشهای آفتاب، 1388ش.
- مرادی، صاحبنظر، «امیر حبیبالله خان و شاه امانالله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: 29 دی 1390ش.
- موسوی، عسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش.
- ناصری داوود، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۱۲، 1390ش.
- «نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوعنیوز، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1394ش.
- وداد، خلیل، «شاه امانالله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی، تاریخ بازدید: 17 اردیبهشت 1402ش.