پیشنویس:اقوام ایرانی
اقوام ایرانی؛ گروههای متنوع و متکثر انسانی با هویت مشترک ایرانی.
مفهوم شناسی
قوم را مجموعهای از افراد یا گروههای انسانی دانستهاند که بر اثر گسترش یک یا چند خانواده پیوسته به وجود آمدهاند. عموما این مجموعه دارای نژاد، زبان، فرهنگ، سنتهای اجتماعی، دین، مذهب و منطقۀ زیست مشترک هستند.[۱] واژۀ قوم که در زبان انگلیسی معادل اِتنیک[۲] است، به کلمۀ یونانی اِتینیکوس[۳] بازمیگردد. این اصطلاح در دو حوزۀ علمی اِنتولوژی (مطالعۀ اقوام) و اِنتوگرافی (مردمنگاری) به کار میرود. همچنین «اِنتو» بهعنوان پیشوند، معادل واژههای «نژادی»، «مردم»، «فرهنگ» و «وابسته به نژاد» به کار میرود.[۴]
هویت قومی به احساس تعلق و شناسایی با گروهی خاص بر اساس اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی یا تاریخی اشاره دارد. این نوع هویت بر پایه ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی مشترک میان اعضای یک گروه شکل میگیرد. در مرتبۀ بالاتر هویت جمعی، هویت ملی قرار دارد که بیانگر احساس تعلق و یگانگی با یک واحد سیاسی است که در آن فرد خود را بخشی از جامعهای بزرگتر میداند. شکلگیری این هویت علاوه بر حضور فیزیکی در یک جغرافیای سیاسی، نیازمند پذیرش قلبی و روانی نظام سیاسی حاکم است و اقوام مختلف را در خود جای داده است.[۵] این دو هویت نهتنها با یکدیگر در تضاد نیستند، بلکه میتوانند همدیگر را تقویت کنند. تعهد به هویت ملی ارتباط مستقیمی با احساس هویت قومی دارد. این دو هویت بهصورت مکمل و در کنار یکدیگر وجود دارند.[۶]
تاریخچه
حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح،[۷] آریاییها در گروههای کوچک و بزرگ در مدت حدود هزار سال[۸] به سرزمینی مهاجرت کردند که آن را ایران، بهمعنای دیار آریاییها نام نهادند.[۹] در جریان این کوچهای گسترده، اقوام آریایی در مناطق مختلف پراکنده شدند و بهتدریج با ساکنان بومی درآمیختند و تأثیرات عمیقی بر شیوۀ زندگی اجتماعی آنان برجای گذاشتند. در هزارۀ اول پیش از میلاد مسیح، آریاییها به سه گروه متمایز مادها، پارسها و پارتها تقسیم شدند و هستۀ اولیۀ اقوام ایرانی را پدید آوردند و با انسجامی یکپارچه، همچون مثلثی، بخشهای غرب، جنوب و شرق فلات ایران را تحت سیطره گرفتند. در این میان، نخستین حکومت آریایی با نام مادها در غرب این مثلث شکل گرفت و بدین ترتیب، نهتنها فصل جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد، بلکه تحولی شگرف در تاریخ جهان بهوجود آمد. سیر تحول جامعه آریایی ها بهسوی زندگی متمدن و تشکیل جوامع منسجم فرهنگی و سیاسی، ریشه در هزاره پنجم پیش از میلاد دارد. این فرآیند که همزمان با دوره نوسنگی بود، شاهد آغاز رشد همه جانبه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این اقوام شد. این روند تکاملی در هزاره چهارم پیش از میلاد تداوم یافت. آریاییها با ویژگیهای جسمانی ممتاز همچون اندام درشت و متناسب، پوست روشن، چهرههای زیبا، موهای روشن و همچنین تواناییهای نظامی چشمگیر، تمدن پیشرفته و شیوه زندگی مستقر از اقوام همجوار خود متمایز بودند. آریاییها جامعهای آبادینشین با اقتصاد مبتنی بر دامداری و کشاورزی تشکیل داده بودند. مادها در گسترهای وسیع از شمال زاگرس تا دشتهای مرکزی ایران پراکنده بودند. قلمرو آنها از آذربایجان و نواحی میانه و مراغه در شمال آغاز میشد و تا مرزهای آشور در غرب امتداد داشت. در شرق، این قلمرو به مناطق قزوین و تهران میرسید و از دماوند تا حاشیههای دشت کویر ادامه مییافت. در جنوب نیز محدوده نفوذ مادها تا اصفهان و دره سفیدرود گسترش داشت. همزمان، پارسها در جنوب و در مناطق زاگرس جنوبی مستقر شده بودند. قلمرو پارسها از غرب با سرزمین ایلام هممرز بود و در شرق تا کرمان و یزد پیش میرفت و در جنوب به سواحل خلیجفارس میرسید و در شمال با قلمرو مادها همجوار میشد. بررسی دقیق گزارشها و کتیبههای مربوط به اقوام ایرانی و غیرایرانی توسط محققان نشان میدهد که هیچیک از این گروهها از موقعیت برتر یا مزیت خاصی نسبت به دیگری برخوردار نبودهاند. روابط میان اقوام ایرانی مبتنی بر همترازی بوده و هیچ نشانهای از سلطهجویی یا برتری ذاتی یک گروه بر گروه دیگر در این اسناد دیده نشده است و در آن تمامی اقوام از جایگاه و موقعیتی کمابیش برابر برخوردار بودهاند.[۱۰]
زبان، لهجه و گویش در تمایز یا اشتراک اقوام ایرانی
تنوع قومی، زبانی و فرهنگی از ویژگیهای بارز جامعه ایرانی است.[۱۱] تنوع زبانی اقوام ایرانی در قالب زبانها، گویشها و لهجههای مختلف ظهور یافته است؛ بهطوری که امروزه 75 زبان و گویش مختلف در کشور ایران وجود دارد.[۱۱] این تنوع زبانی، بازتابدهندۀ پیشینه تاریخی پربار و غنای فرهنگی این سرزمین است. هر زبان، گویش و لهجه، نمایانگر بخشی از جغرافیا و فرهنگ مناطق مختلف ایران است که در کنار یکدیگر، فرهنگ جامع و غنی ایرانی را تشکیل میدهند.
لهجه نحوۀ خاصی از تلفظ کلمات است که به یک قوم یا گروه خاص تعلق داشته و ارتباط نزدیکی با منطقۀ جغرافیایی آنها دارد. لهجه با گویش تفاوت دارد؛ چرا که گویش فرم خاصی از یک زبان است که ممکن است تفاوتهای واژگانی، دستوری و آوایی داشته باشند؛ درحالیکه لهجه تنها به تفاوتهای تلفظی اشاره میکند. یک گویش میتواند شامل چندین لهجه باشد. لهجهها سبب شناسایی گروههای مختلف درون یک گویش میشوند.[۱۲] برای مثال لهجههای تهرانی، اصفهانی، شیرازی و کرمانی در گویش فارسی، لهجههای رشتی، لاهیجانی، رودسری، و آستانهای در گویش گیلکی؛ لهجههای مهابادی، سنندجی، کرمانشاهی و ایلامی در گویش کردی. گویشها نشاندهندۀ تنوع فرهنگی درون یک خانوادۀ زبانیاند. برای مثال گویشهای فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی و گیلکی همگی از زبان ایرانی نشأت گرفتهاند. لهجۀ تهرانی بهعنوان لهجۀ معیار فارسی در ایران شناخته شده و در رسانههای ملی (غیر از رسانههای محلی) استفاده میشود. این امر به ایجاد یکپارچگی زبانی در سطح ملی کمک میکند،
زبان چارچوب کلیتر است که گویشهای مختلف را دربرمیگیرد و ممکن است به عنوان نماد هویت ملی یا سیاسی یک کشور عمل کند.[۱۳]
دستهبندی اقوام ایرانی
اقوام ایرانی به فارس، آذری، گیلکی، مازنی، کُرد، لُر، سیستانی، عرب، بلوچ، ترکمن، قشقایی، ارمنی و آشوری، تقسیم شدهاند.[۱۴]
فارسها
اقوام فارس با 61 درصد فراوانی، بیشترین جمعیت ایرانی را تشکیل دادهاند. این اقوام به زبان فارسی سخن میگویند و عمدتاً ساکن شهرها و استانهای پرجمعیت ایران مانند تهران، اصفهان، سمنان، البرز، شیراز، یزد و خراسان هستند. آداب و رسوم فارسیزبانان مانند نوروز، سیزده بهدر و شب یلدا، از آیینهای ملی محسوب میشود.[۱۵]
ترکها
ترکها با 16 درصد فراوانی، دومین قوم پرجمعیت ایران هستند و غالبا در آذربایجان و زنجان زندگی میکنند. بیشتر مردمان ترکزبان در ایران به گویش ترکی آذربایجانی سخن میگویند البته ترکی خراسانی نیز بخشی از گویش آنها است. بیشتر آذریها در ایران، مسلمان و شیعه هستند. آذریها در آیینهای ملی و مذهبی، آداب و رسوم ويژه خود را دارند؛ مراسم عزاداری ترکزبانها در ماه محرم و بهويژه دستجات عزاداری حسینیۀ اعظم زنجان، اردبیل، تبریز و ارومیه، در سراسر ایران شناختهشده است. مراسم طشتگذاری، شبیهخوانی و شاهحسین گویان از آداب و رسوم رایج در بین آنها است.[۱۶]
کردها
کردها که 10 درصد از جمعیت ایران را تشکیل دادهاند، در غرب ایران و در مجاورت مرز کشور عراق، سکونت دارند. زبان کُردی یکی از شاخه های زبان هندواروپایی است. دو مذهب شیعه و سنی در بین کردها وجود دارد. اعیاد مذهبی، جایگاه ویژهای نزد کردها دارد و آنها عید قربان و عید فطر را با آداب مخصوصی برگزار میکنند و طبخ غذاهای ويژه در این مناسبتها، نزد آنان رایج است.[۱۷]
لرها
لرها، ۶ درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل دادهاند. اکثریت لرها عشایر کوچنشین هستند و برخی دیگر در شهرها و روستاها بهسر میبرند. آنها در غرب و جنوب غربی ایران زندگی میکنند. لرها عموما پیرو مذهب شیعه هستند و گویشی نزدیک به زبان فارسی دارند.[۱۸]
بلوچها
بلوچها از اقوام ساکن در جنوب شرقی ایران با ریشۀ آریایی هستند. تقریبا تمام بلوچها تا سده نوزدهم میلادی در گستره سرزمینی ایران، سکونت داشتند؛ اما با دخالت قدرتهای خارجی مانند انگلستان و روسیه، محل سکونت بلوچها بین کشورهای ایران، هند و بعدها پاکستان و افغانستان تقسیم شد. امروزه بیشتر بلوچ های ایران در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند. بلوچهای ایران با گویش رخشانی، سخن میگویند و عموما پیرو مذهب حنفی هستند و اندکی از آنها شیعه دوازده امامیاند.[۱۹]
ترکمنها
قوم ترکمن نسلی از اُغُوزها هستند که در جنوب شرقی دریای خزر و ترکمن صحرا واقع در شمال شرق ایران زندگی میکنند. زبان آنها، انشعاب خاصی از ترکی اُغُزی است. ترکمنها، پیرو مذهب حنفی هستند. در میان اقوام ترکمن، جشنی به نام آق قویون یا گوسفند سفید وجود دارد. این مراسم در سن شصتوسه سالگی مردان، بهپاس بزرگداشت حضرت محمد برگزار میشود. ترکمنها در تربیت و پرورش اسب، مهارت دارند.[۲۰]
عربها
در جنوب و جنوب غربی ایران و در بخش هایی از استان خوزستان ساکناند و حدود دو درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل دادهاند. گویش عرب خوزستانی از لهجههای عربی بینالنهرین است. عربهای خوزستان، عمدتا شیعه دوازده امامیاند و همانند دیگر اقوام ایرانی، آداب و رسوم ويژه خود را دارند. یکی از سنن کهن و رایج در میان عربهای خوزستان مراسم گرگیان است که هر ساله در پانزدهم ماه رمضان در اهواز برگزار میشود.[۲۱]
پانویس
- ↑ «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، وبسایت خبرآنلاین.
- ↑ Ethnic
- ↑ Ethinikos
- ↑ دشتی، « مفهوم شناسی قومیت و اقلیت قومی به عنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخص های علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت) »، 1390ش، ص143.
- ↑ معینی یوسفی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلۀ ویستا.
- ↑ حاجیانی، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، 1387ش، ص147.
- ↑ «اقوام ایران»، وبسایت ریزنایران.
- ↑ نیکویی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول.
- ↑ «اقوام ایران»، وبسایت ریزنایران.
- ↑ نیکویی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «اصیلترین قومهای ایران»، در سایت سفر بهکام، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- ↑ «لهجههای ایرانی شیرین | تفاوت لهجه و گویش»، وبسایت محمدجواد رجایی.
- ↑ «گویش چه تفاوتی با لهجه در زبان فارسی دارد؟!»، وبسایت میگنا.
- ↑ «اقوام ایران»، در سایت ریزنایران، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- ↑ احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص23-24
- ↑ احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص22-23
- ↑ احمدی، «از مرز تا مرز»، 1399ش، ص25.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، در وبسایت بازده، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
- ↑ «اقوام ایران»، در وبسایت ریزنایران، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- ↑ «اصیلترین قومهای ایران»، در سایت سفر بهکام، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- ↑ جعفری، «اقوام ایرانی»، در سایت بازده، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
منابع
- احمدی، کامیل، «از مرز تا مرز»، لندن، مهری، 1399ش.
- «اصیلترین قومهای ایران»، در وبسایت سفر بهکام، تاریخ درج مطلب: 11 شهریور 1399ش.
- «اقوام ایران»، در وبسایت ریزنایران، تاریخ بازدید: 22 خرداد 1401ش.
- جعفری، پریسا، «اقوام ایرانی»، در وبسایت بازده، تاریخ بازدید: 24 خرداد 1401ش.
- حاجیانی، ابراهیم، «نسبت هویت ملی با هویت قومی در میان اقوام ایرانی»، مجلۀ جامعهشناسی ایران، شمارۀ 3، مهر 1387ش.
- دشتی، تقی، «مفهومشناسی قومیت و اقلیت قومی بهعنوان عنصری از جامعه سیاسی (به همراه شاخصهای علمی برای تشخیص میزان و شدت قومیت)»، فصلنامۀ تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شمارۀ 9، زمستان 1390ش.
- «ضرورت شناخت اقوام توسط هر ایرانی»، در وبسایت خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: 27 بهمن 1391ش.
- مطلبی، مسعود، «جغرافیای سیاسی مردم ایران»، مجله زمانه، شماره 70، 1387ش.
- معینی یوسفی، مجتبی، «هویت ملی و هویت قومی»، وبسایت مجلۀ ویستا، تاریخ بازدید: 6 اردیبهشت 1404ش.
- نیکویی، علی، «مهاجرت اقوام آریایی به فلات ایران و تشکیل حکومت در این فلات»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: 7 اردیبهشت 1404ش.