پیشنویس:تهران

تهران؛ پایتخت ایران و شهری در استان تهران.
تهران، پایتخت ایران، شهری با تاریخ چند هزار ساله و زندگی مدرن است که در دامنههای جنوبی رشتهکوه البرز گسترده شده است. این کلانشهر ۹۰۰ کیلومتر مربعی، با ۲۲ منطقه و بیش از ۸ میلیون جمعیت، پرجمعیتترین شهر غرب آسیا و دومین کلانشهر خاورمیانه محسوب میشود. تهران، از گذشتهای خوشآبوهوا و باغدار، در دورههای صفوی و قاجار به اهمیت و شکوه خود افزود و در دوران پهلوی با ساختوسازهای مدرن، دانشگاهها، خیابانها و اتوبانها، چهرهای نوین یافت.
امروزه این شهر، مرکز اقتصاد، صنایع بزرگ و خدمات متنوع ایران است و سهمی بیش از ۲۱ درصد در تولید ناخالص داخلی کشور دارد. با وجود چالشهایی همچون آلودگی هوا، گسلهای لرزهخیز و کمبود آب، تهران جذابیتهای فراوانی دارد؛ از برج میلاد و پل طبیعت گرفته تا طبیعت زیبای دربند، درکه و توچال. اقلیم این شهر متنوع است و اختلاف ارتفاع شمال و جنوب آن، بر دما، بارش و کیفیت هوا تأثیر میگذارد.
جغرافیای تهران
مساحت شهر تهران، در حدود ۹۰۰ کیلومتر مربع است که مختصات جغرافیایی آن نیز میان °۵۱ و ´۲ تا °۵۱ و ´۳۶ طول شرقی و °۳۵ و ´۳۴ عرض شمالی در دامنههای جنوبی کوهستان البرز مرکزی است.[۱]

تقسیمات کشوری تهران
در سال ۱۳۷۵ش، قسمتهایی از شهرستانهای مجاور تهران، یعنی ری، شمیرانات و اسلامشهر نیز به شهر تهران اضافه شدند و کالبد این شهر را وسعت دادند.[۲] امروزه، شهر تهران دارای ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیه شهرداری است.[۳]
جمعیت تهران
شهر تهران، امروزه، بهعنوان ۲۴امین شهر پرجمعیت جهان، پرجمعیتترین شهر غرب آسیا و دومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه بهشمار میرود. کلانشهر تهران، در سالهای اخیر، از نظر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و جمعیتی نیز توسعه یافته است.[۴]
جمعیت این شهر در ۱۳۸۵ش در حدود ۷٬۷۹۷٬۵۲۰ نفر بوده که در ۱۳۹۵ش به ۸٬۶۹۲٬۷۰۶ نفر افزایش یافته است. بخش قابل توجهی از این افزایش جمعیت، بهدلیل مهاجرت مردم از شهرهای اطراف تهران و نیز روستاها بهسمت تهران بوده است. توزیع جمعیت نیز در این کلانشهر بسیار نامتعادل بوده و تراکم جمعیت در بخشهای جنوبی تهران نسبت به بخشهای شمالی آن، بسیار بیشتر است.
تاریخ تهران
تهران در قرن ۶ قمری
نام تهران، از سده ۶ق به بعد، شهرت یافته و در منابع مورخان و جغرافیدانان، به آن اشاراتی صورت گرفته است.[۵] برای مثال، ابنبلخی، در قرن ۶ق به انار طهرانی اشاره کرده است.[۶] در وقایع توصیفشده در کتب تاریخنگاران، منطقه تهران، از اواسط سده ۶ق، نسبت به دولاب، از شهرت بیشتری برخوردار شده است.[۷]

تهران در قرن ۷ قمری
یاقوت حَمَوی، در سال ۶۱۷ق، تهران را منطقهای در فاصله یک فرسنگی از ری معرفی کرده و آن را روستایی بزرگ شامل ۱۲ محله دانسته که باغها و بستانهای آن، درهمتنیده بوده و بهعنوان مانعی در برابر تاختوتاز دشمنان شناخته میشد.[۸] زکریای قزوینی نیز در نیمه دوم قرن ۷ق، گفتههای یاقوت را تأیید کرده است. او، خانههای زیرزمینی تهرانیها را به «سوراخ موش کور» تشبیه کرده است؛[۹] ورودی این خانهها، دهلیزهای تنگ و تاریکی بوده که بهمنظور دفاع در برابر دشمنان، تعبیه شده بودند.[۱۰]
تهرانیها، در زمان حمله دشمنان به این خانهها پناه میبردند. کارکرد دیگر این خانههای زیرزمینی، در امان ماندن از سرمای زمستان و گرمای تابستان بوده است.[۱۱] با حمله مغول به شهر ری (۶۱۷ق)، بسیاری از مردم آن منطقه به تهران مهاجرت کردند و تهران، کمکم به شهری با سلایق مختلف تبدیل شد و خانههای زیرزمینی تهران دیگر مورد استقبال همگان نبود.[۱۲]
تهران در قرن ۸ قمری
تهران در قرن ۸ق، یکی از مناطق شناختهشده ایران در نزدیکی ری بود.[۱۳] این اعتبار، پس از افول ورامین در رویدادهای اواخر قرن ۸ق، در دوره ایلخانیان، دو چندان شد.[۱۴] کلاویخو، فرستاده پادشاه اسپانیا این شهر را بزرگ و خرم توصیف کرده که دارای وسایل آسایش بوده است.[۱۵]
تهران در قرن ۹ قمری
تهران در دوره تیموریان در محدودهای قرار داشت که از جنوبشرق به بقعه سیداسماعیل، از شمالشرق به بقعه امامزاده یحیی، از جنوب به بقعه امامزاده زید و از جنوبغرب به بقعه امامزاده سید نصرالدین محدود میشد. وجود این امامزادگان نشاندهنده گرایش مردم این منطقه به مذهب شیعه بوده است. حمدالله مستوفی نیز مردم ری و اطراف آن را شیعه اثناعشری معرفی کرده است.[۱۶]
تهران در قرن ۱۰ قمری
در دوره شاه طهماسب صفوی، تهران بهدلیل موقعیت جغرافیایی مهم خود در مسیر خراسان، مازندران و آذربایجان و وجود باغهای پربار، امامزادگان متعدد و شکارگاههای مناسب، مورد توجه ویژه قرار گرفت.[۱۷] شاه طهماسب دستور ساخت بارو و حصاری با ۱۱۴ برج و چهار دروازه را داد تا تهران به دژی مستحکم و سپر دفاعی پایتخت قزوین تبدیل شود.[۱۸]
تهران در قرن ۱۰ق، از سمت شمال به خیابان چراغ برق (امیرکبیر)، میدان توپخانه و خیابان سپه، از سمت شرق به خیابان ری، از سمت جنوب به خیابان مولوی و از سمت غرب به خیابان شاپور (وحدت اسلامی) محدود بوده است.[۱۹] پس از ساخت بارو، نخستین بناهایی مانند حمام، تکیه و مدرسه به دستور خواهر شاهطهماسب ساخته شدند.[۲۰] تهران بعدها به شهر حاکمنشین ولایت ری تبدیل شد و برخی جهانگردان آن را بزرگتر و معتبرتر از قزوین میدانستند.[۲۱]

تهران در قرن ۱۱ قمری
در گزارشی از یک جهانگرد (۱۰۳۷ق)، آمده است که تهران، شهری بزرگ با ۳ هزار خانه خشتی و سفیدرنگ بوده است. بازار این شهر، دو بخش مسقف و روباز داشت. از آب رودی دو شاخه نیز که از میان شهر میگذشت، برای آبیاری کشتزارها و باغهای بیشمار این منطقه استفاده میشد. برخی گزارشها، تعداد نفوس تهران را در آن روزگار، ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر برآورد کردهاند.[۲۲]
هسته مرکزی مسجد جامع تهران، در زمان حکومت شاه عباس دوم، در ۱۰۷۲ق، بنا شد. این مسجد، در دوره قاجاریان توسعه یافت. آخرین پادشاهان صفوی نیز در تهران قصری ساختند که بهنام «عمارت سلطانی» معروف بود.[۲۳] در این دوران، تهران، دستخوش وقایع سیاسی و اجتماعی بسیاری بود.

تهران در قرن ۱۲ قمری
پس از سقوط اصفهان به دست محمود افغان در ۱۱۳۵ق، تهران نیز به تصرف اشرف افغان درآمد[۲۴] و بهمدت ۵ سال پایگاه نظامی او در برابر مخالفانش بود. افغانها بناهایی مانند بخشهایی از ارگ سلطنتی و دروازه اسدالدوله را ساختند.[۲۵] این دروازه در دوره ناصرالدین شاه بهنام «دروازه دولت» تغییرنام یافت.[۲۶] اشرف افغان در ۱۱۴۲ق شکست خورد و تهران توسط نادرشاه تحت کنترل درآمد.[۲۷] سپس کریمخان زند تهران را مرکز حکومت خود قرار داد و ساختمانهای حکومتی مهمی ساخت.[۲۸] در نهایت، آقامحمدخان قاجار پس از چندین تلاش، تهران را تسخیر و در ۱۲۰۰ق آن را پایتخت کرد.[۲۹]
تهران در قرن ۱۳ قمری
برخی محققان موقعیت راهبردی جنگی تهران، خودکفایی اقتصادی، نزدیکی به گرگان محل استقرار ایل قاجار و نزدیکی به ری را از دلایل انتخاب تهران بهعنوان پایتخت توسط آقامحمدخان میدانند.[۳۰] در دوره قاجار، تهران پیشرفت چشمگیری کرد، بهویژه در دوره ناصرالدین شاه که ادارات، بیمارستانها، دارالفنون، راهها و نقشه جدید شهر تأسیس شدند و جمعیت شهر به حدود ۲۵۰ هزار نفر رسید.[۳۱] در نیمه دوم قرن ۱۳ق، با روی کار آمدن پهلویها، پروژه مدرنسازی تهران آغاز شد؛ دانشگاه، بیمارستانها، ورزشگاهها، کتابخانهها، موزهها و زیرساختهای حملونقل به این شهر اضافه شدند.

تهران در قرن ۱۴ قمری
آغاز قرن ۱۴ قمری در ایران، با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ش، مصادف شد. پس از آن، در سالهای جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق، تهران بارها مورد حملات موشکی قرار گرفت. تهران، بهدلیل انقلاب و جنگ، نزدیک به یک دهه از پیشرفت بازماند. اما پس از آن، جمهوری اسلامی به ساختوسازهای مکرر و توسعه این شهر همت گماشت. از جمله بناهای جدید ساختهشده در تهران میتوان به «برج میلاد» اشاره کرد.
پیدایش آثار تاریخی در تهران
مورخان، قدمت بسیار زیادی را به تهران نسبت داده و معتقدند که تاریخچه زندگی در شهر تهران، به دوران نوسنگی برمیگردد. در ۱۳۹۳ش، اسکلت انسانی متعلق به حدود ۷۰۰۰ سال پیش در منطقه مولوی تهران کشف شد. در ۱۳۹۴ش نیز اسکلتی دیگر بههمراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان منطقه کشف شد. سایر بررسیهای باستانشناسی در سراسر شهر تهران نیز حکایت از حضور تمدن چند هزار ساله در این منطقه دارد.[۳۲]

اقتصاد و اشتغال
شهر تهران، بهدلیل پایتخت بودن، کانون اقتصادی ایران است. متخصصان بر این باورند که اقتصاد شهر تهران، بر پایه مدیریت اقتصاد ملی استوار بوده و بخش قابل توجهی از جمعیت این شهر در ارگانهای دولتی (وزارتخانهها و سازمانهای دولتی) مشغول به فعالیت هستند.[۳۳] علاوهبر بخش اداری، اشتغال در صنایع بزرگ و مهم ملی ایران نیز، از دیگر گزینههای افراد در تهران است. صنایع مهمی همچون ماشینآلات و تجهیزات فلزی، صنایع غذایی، شیمیایی، چوب، معدن، کاغذ و فلزات پایه نیز در این شهر حضور دارند.[۳۴]
بخشهای تجاری و خدماتی در تهران، از رونق چشمگیری در سالهای اخیر برخوردار بوده است. بیشترین سهم اشتغال در بخش خدمات نیز در حوزههای خدمات عمومی، اجتماعی و خصوصی است. واحدهای خردهفروشی و عمدهفروشی متعدد بخش خدمات، که بیشتر مرتبط با تجارت و تهیه موادغذایی هستند، مشغول به فعالیت هستند.[۳۵]
جمعیت زنان شاغل در تهران، نسبت به سایر شهرهای ایران در حدود دوبرابر است که یکی از دلایل آن، افزایش سریع سطح تحصیلات زنان در این کلانشهر است. این موضوع، علاوهبر اشتغال زنان، تغییراتی را در جغرافیای اجتماعی شهر تهران ایجاد کرده است.[۳۶] بر اساس آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۵ش، سهم تهران در تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۲۱ درصد بوده که بیانگر نقش مهم این شهر در اقتصاد ایران است.
ناهمواریها
شهر تهران، از سمت شمال به رشتهکوههای البرز، از سمت شرق به کوههای منفرد سهپایه، هزار دره، سرخهحصار و بیبی شهربانو، از سمت غرب به رودخانه کن و از سمت جنوب نیز به دشت ورامین و دشت شهریار میرسد. بخش شمالی شهر تهران به کوههای متعدد ختم میشود و امکان توسعه بیشتر این کلانشهر از این سمت را محدود کرده است.[۳۷]

ناهمواریهای موجود در تهران را میتوان به دو بخش کوهپایهای و دشتی تقسیم کرد. کوهپایههای البرز تا قسمت جنوبی شهرری، دارای تپههای کوچک و بزرگ متعددی است. در همین مسیر، برخی از بناها بر تپههای بلند و برخی دیگر بر روی زمینهای هموار ساخته شدهاند.[۳۸]
از جمله قسمتهای کوهپایهای تهران میتوان به بلندیهای سعادتآباد، عباسآباد، ارمنیه، محمودیه، الهیه، قیطریه و فرمانیه اشاره کرد. از جمله نواحی هموار این کلانشهر نیز میتوان به دشت تهران و دشت ری_تهران اشاره کرد. پژوهشگران، دشت تهران را محصول فرسایش رشتهکوههای جنوبی البرز میدانند که وسیعترین بخش این شهر را شامل میشوند.
گسلهای لرزهخیز
زمینشناسان، پس از بررسیهای بسیار، تهران را از جمله شهرهای قرار گرفته بر روی گسلهای لرزهخیز یافتهاند، مانند گسل شمال تهران، مشا، نیاوران، کوثر، شمال ری، جنوب ری، کهریزک و دارآباد. توسعه و آبادی این شهر، منجر به ساختوسازهای فراوانی بر روی این گسلها شده که همگی زلزلهخیز هستند. علاوهبر آن، در دشت تهران و ری، شکستگیهای متعددی نیز وجود دارند که درصورت وقوع زلزله، امکان جابهجایی و لغزش آنها بسیار است. از نظر متخصصان، گسلهای مشا و گرمسار، فعالترین گسلهای تهران هستند.

گردشگری
تهران، از جمله مهمترین مراکز گردشگری ایران محسوب شده و دارای اماکن جذابی مانند کاخها، موزهها، برج آزادی، پل طبیعت و برج میلاد است. همچنین، این شهر دارای اماکن طبیعی زیبایی همچون دربند، درکه و توچال است.
اقلیم
اقلیم شهر تهران، خشک معتدل و خشک سرد و مدیترانهای است. اختلاف در ارتفاع مناطق شمالی و جنوبی شهر تهران، گسترش کالبد فضای شهری و فعالیتهای انسانی متعدد، بر آبوهوای این منطقه تأثیر بهسزایی گذاشته است، مانند کاهش بارش برف، افزایش گرمای تابستان و پدیده وارونگی دما در فصول سرد سال. همچنین در سطح شهر تهران، بهدلیل اختلاف ارتفاع، شاهد تفاوت در دمای هوا هستیم. برای مثال، بخش مرکزی و شرقی شهر تهران، دارای آبوهوایی گرمتر نسبت به قسمتهای شمالغربی هستند. بخش شمالی شهر تهران، بهدلیل دور بودن از بخشهای صنعتی شهر، بافت نامتراکم، وجود باغهای متعدد و کهن و فضای سبز حاشیه بزرگراهها، خنکترین منطقهٔ این شهر بهحساب میآید.[۳۹]
در شهر تهران، مرداد گرمترین و دی سردترین ماه سال است. از جمله جریانهای هوایی موجود در محدوده شهر تهران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- باد محلی نسیم توچال؛
- بادهای منطقهای جنوبی و جنوبشرق؛
- بادهای غربی (که معمولاً منجر به پاک شدن هوای تهران میشود).[۴۰]
میزان بارندگی در تهران نیز در سالهای اخیر کاهش یافته است. میانگین بارندگی سالانه در شهر تهران، از ۲۴۶ میلیمتر در قسمتهای جنوبی تا ۴۲۰ میلیمتر در بخشهای شمالی متغیر است.[۴۱]
آلودگی

شهر تهران، در دهههای اخیر، بهعنوان یکی از آلودهترین شهرهای جهان شناخته میشود که این آلودگی شامل آب، هوا، خاک و نیز آلودگی صوتی است. پدیده وارونگی هوا، کارگاهها و کارخانههای متعدد داخل شهری، استفاده بیرویه از وسایل نقلیه و مصرف سوختهای فسیلی را از جمله عوامل أثرگذار بر این آلودگی میدانند.[۴۲]

آب و رودخانهها
از جمله جریانهای آبی طبیعی شهر تهران میتوان به رودخانههای دربند (جعفرآباد)، حصارک (کن)، درکه، گلابدره، دارآباد و فرحزاد اشاره کرد که رودخانههایی کوچک، کمآب و فصلی هستند. آب موجود در این رودخانهها، در تأمین آب شهری تهران هیچ نقشی نداشته و تنها در آبیاری باغهای روستاهای اطراف آنها استفاده میشوند. در سالهای اخیر، متخصصان به فکر ساخت سدهایی بر روی برخی از این رودخانهها هستند تا در تأمین آب شهری از آنها استفاده کنند.[۴۳]
آب مورد استفاده در شهر تهران، از طریق رودخانههای کرج، جاجرود، لار و طالقان تأمین میشود که سدهای مهم امیرکبیر و لتیان، بر روی آنها ساخته شدهاند. علاوه بر آبهای سطحی، بهمنظور تأمین آب مورد نیاز در شهر تهران، چاههای عمیق و نیمهعمیقی حفر شدهاند که منجر به تخلیهشدن آبهای زیرزمینی میشوند.[۴۴] این آبها، برای تصفیه شدن، به تصفیهخانههای جلالیه (تصفیهخانه شماره ۱)، کن (تصفیهخانه شماره ۲)، تهرانپارس (تصفیهخانه شماره ۳ و ۴) و مینیسیتی (تصفیهخانه شماره ۵) هدایت میشوند.
ادبیات تهران
بازگشت ادبی
پایتخت شدن تهران، نظر ادیبان و دانشمندان را به خود جلب کرد و موجب پیشرفت ادبیات تهران شد و بسیاری از فعالیتهای ادبی و فرهنگی در این شهر متمرکز شد.[۴۵] این حرکت با روی گرداندن از سبک هندی و بازگشتن به سبک خراسانی در قصیدهسرایی و سبک عراقی در غزلسرایی همراه بود[۴۶] و بعدها بهنام «بازگشت ادبی» معروف شد.[۴۷] محققانی مانند بهار، بر این باورند که شروع این حرکت از دوران کریمخان زند بوده و در دوره پادشاهی مظفرالدین شاه خاتمه یافته است.[۴۸] تهران، با پیشرفت مکتب بازگشت ادبی، از میراث ادبیات سنتی سود برد و سپس با آغاز جنبش مشروطه و ظهور ادبیات نوین، خاستگاه ادبیات جدید ایران شد.
شعر در تهران پیش از مشروطه

پژوهشگران، شعرِ دوران بازگشت را در ۲ دوره بررسی کردهاند:
- نیمه دوم قرن ۱۲ق تا اوایل سده ۱۳ق؛ سبک سرودههای این دوره، سبک «عراقی_اصفهانی جدید» بوده که آن را محصول فعالیتهای دو انجمن ادبی به نامهای «انجمن مشتاق» و «انجمن نشاط» میدانستند.
- نیمه اول سده ۱۳ق تا اوایل سده ۱۴ق (دوره کمال و پختگی)؛ این دوره با تأسیس سومین انجمن ادبی، بهنام «انجمن خاقان» آغاز شد. پژوهشگران، حمایت فتحعلی شاه از شاعران را دلیل پویایی شعر در این دوره دانستهاند.[۴۹] در تذکره گلشن، اسامی ۴۸ تن از فرزندان فتحعلی شاه که شعر میگفتند، آمده است.[۵۰] پس از فتحعلی شاه که خود شاعری نامدار بود، مظفرالدین شاه نیز به رسم پدر، شاعران را محترم میداشت.[۵۱] ناصرالدین شاه قاجار نیز شعر میگفت و محافل ادبی بسیاری را با حضور شاعران برتر تهران و ایران برگزار میکرد.[۵۲] از جمله شاعران این دوره میتوان به ادیب پیشاوری، ادیبالممالک فراهانی، محمدحسین فروغی و فتحالله خان شیبانی اشاره کرد. فروغی، یغما و شیبانی، از مدیحهسرایی دوری میکردند[۵۳] و برخی مانند شیبانی و یغما، در اشعار خود، رویکرد اعتراضی داشتند. از دیگر رخدادهای شعر در تهران میتوان به شعرخوانی و نقالی در قهوهخانهها،[۵۴] شبیهخوانی و تعزیه،[۵۵] سرودن مرثیه، تصنیفسازی و رواج اشعار عامیانه[۵۶] اشاره کرد.
نثر در تهران پیش از مشروطه

پژوهشگران، نثر دوره بازگشت را در ۳ گروه جای دادهاند:
- سادهنویسی؛[۵۷]
- دشوارنویسی؛ این سبک شامل نثرنویسی بهشیوه گذشتگان یا نثر مصنوع (سبک نوشتاری سدههای ۶ و ۷ ق) و نیز سبک نثرنویسی پرتکلف و ملالآور (مشابه با نثر روزگار مغول) است،[۵۸]
- سبک بینابین؛ در این سبک نگارشی، به آیات و روایات اشاره شده و از لغات و ترکیبات عربی نیز استفاده شده است.[۵۹]
در ایران، افرادی مانند ابوالقاسم قائممقام که به پدر سادهنویسی در نثر فارسی مشهور است و نیز شاگرد او یعنی میرزا تقیخان امیرکبیر، بر ضد دشوارنویسی بهپا خاسته و سادهنویسی را مرسوم کردند. ناصرالدین شاه از این سبک نوشتاری حمایت کرد و در نگارش سفرنامههای خود از آن پیروی کرد.[۶۰] برخی محققان، تلاشهای قائممقام در راستای رواج سادهنویسی را خدمتی بزرگ به زبان فارسی میدانند.[۶۱]
شعر در تهران پس از مشروطه
پژوهشگران، دوران مشروطه را از زمان امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه، تا پیروزی انقلاب اسلامی در نظر میگیرند. در این دوران، ۴ جریان شعری در تهران و پس از آن در تمام ایران، رایج بوده است:
- شعر عروضی؛
- شعر نیمه عروضی (نیمایی، آزاد)؛
- شعر غیر عروضی (سپید، موج نو)؛ شعری که از نظر وزن، تابع موازین و معیارهای عروضی نیست.
- غزل نوتصویری؛ غزلهایی که قالب شعری آنها سنتی، اما زبان و تخیل شاعر نو است.
شعر عروضی
شعر عروضی، در تهران پس از مشروطه، در دو قالب سنتی و نو، ادامه یافته است. «شعر عروضی سنتی» را میتوان ادامه دهنده نهضت بازگشت ادبی دانست که با آغاز مشروطه نیز پایان نیافت و تا امروز، بهصورت حداقلی ادامه دارد. در این سبک شعری، شاعر به حفظ سنتهای دیرین ادبی پایبند است. «شعر عروضی نو» (تلفیقی) نیز صورت امروزیتر و متعالیتر نسبت به سبک شعری بازگشت ادبی است. در این سبک شعری، قالبهای سنتی با افکار و اندیشههای جدید تلفیقشده و به مسائل سیاسی ـ اجتماعی انسان امروز (مانند وطندوستی، آزادیخواهی، مسائل تعلیم و تربیت و آزادی بیان)، بهعنوان موضوع شعر، توجه میشود.[۶۲] زبان شعر عروضی نو نیز به زبانی آسان و امروزی تغییر یافته است.[۶۳]
شعر نو

نوگرایی در شعر فارسی بهطور مکرر در تاریخ ادبیات این زبان رخ داده است و شعر مانند دیگر هنرها از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تأثیر میپذیرد. این تأثیر باعث شد تا سبکهای مختلفی مانند خراسانی، عراقی، هندی ـ اصفهانی و بازگشت ادبی روی کار بیایند. با ورود صنعت چاپ و ارتباط بیشتر ایران با اروپا، نوگرایی در شعر فارسی شتاب گرفت و ابتدا در محتوا ظاهر شد. این تحولات منجر به اختلافات میان شاعران شد، تا جایی که برخی مانند بهار هم از سبک سنتی و هم نو دفاع کردند. پژوهشگران شعر نو را به دستههای نیمه عروضی، غیرعروضی و موج نو تقسیم میکنند و گونههای دیگری مانند غزل نو و غزل تصویری نیز معرفی شدهاند.
نثر در تهران پس از مشروطه

نثر فارسی، از دوران بازگشت ادبی، بهسمت ساده شدن متمایل شد. در ابتدا، سادهنویسی از بینبین نویسی در دوران فتحعلی شاه آغاز شد و به سادهنویسی امروزی رسید. در این سبک، آثاری بهوجود آمد که نمونههای عالی از سادهنویسی هستند:
- آثار تألیفی؛ مانند رساله مجدیه.
- ترجمه؛ مانند ترجمه هزار و یک شب.
- روزنامه؛ شامل روزنامههایی مانند «اختر» در استانبول که توسط مهاجرین ایرانی نوشته میشدند.[۶۴]
این سبک از سادهنویسی، که در جریان بازگشت مورد توجه و تأکید بود،[۶۵] در آستانه جنبش مشروطه، به شیوه رایج نوشتاری تبدیل شد و تا امروز ادامه یافته است. این نوع نوشتاری ساده، منجر به ظهور انواع ادبی جدید در ادبیات تهران و ایران شد که از آن جمله میتوان به «نثر روزنامهنویسی و طنزنگاری» (مانند روزنامه صوراسرافیل دهخدا)، «نثر داستاننویسی» (مانند سووشون سیمین دانشور)، «نثر ادبیات نمایشی» (مانند نمایشنامههای بهرام بیضایی)، «نثر تحقیقی_علمی» (نثر دانشگاهی)[۶۶] و «نثر ترجمه» (برگردان آثار مختلف از زبانهای گوناگون به زبان فارسی) اشاره کرد.
پانویس
- ↑ اطلس کامل تهران، 1385ش، ج1، ص12؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای ایران، 1370ش، ج38، ص81.
- ↑ اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1 ص45؛ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص65.
- ↑ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص65؛
اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1 ص45 و 48. - ↑ اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1 ص79.
- ↑ تکمیل همایون، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران، ۱۳۷۷ش، ج1، ص33.
- ↑ ابنبلخی، فارسنامه، ۱۳۳۹ق، ص۱۳۴.
- ↑ ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، ۱۳۳۲ش، ص79. راوندی، راحة الصدور، بهتحقیق محمداقبال، تهران، ۱۳۳۳ش، ص293.
- ↑ راوندی، راحة الصدور، ۱۳۳۳ش، ص293.
- ↑ قزوینی، آثار البلاد، ۱۴۰۴ق، ص340.
- ↑ عدل، «باغ مسکونی یا تهران درگذشتههای دور از پیدایش تا عهد صفوی»، ۱۳۷۵ش، ص۱5.
- ↑ معتمدی، جغرافیای تاریخی تهران، ۱۳۸۱ش، ص۱۵.
- ↑ عدل، «باغ مسکونی یا تهران درگذشتههای دور از پیدایش تا عهد صفوی»، ۱۳۷۵ش، ص۱7.
- ↑ مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۳۱ق، ص53-55.
- ↑ آذری دمیرچی، جغرافیای تاریخی ورامین، ۱۳۴۸ش، ص۱۳–۱۴.
- ↑ Clavijo, Narrative of the Embassy, 2001, P98-99, 182.
- ↑ مستوفی، نزهة القلوب، ۱۳۳۱ق، ص54.
- ↑ هدایت، روضة الصفا، ۱۳۳۹ش، ج9، ص197؛ اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ۱۳۶۷ش، ج1، ص828.
- ↑ معتمدی، جغرافیای تاریخی تهران، ۱۳۸۱ش، ص24-25.
- ↑ کریمان، تهران در گذشته و حال، ۱۳۵۵ش، ص۱۲۹.
- ↑ معتمدی، جغرافیای تاریخی تهران، ۱۳۸۱ش، ص30.
- ↑ رازی، هفت اقلیم، ۱۳۴۰ش، ج3، ص49؛ اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ۱۳۶۷ش، ج1، ص828-829.
- ↑ اسکرس، «نقش معماری در پیدایش تهران»، ۱۳۷۵ش، ص۷۵.
- ↑ معتمدی، جغرافیای تاریخی تهران، ۱۳۸۱ش، ص38.
- ↑ Lockhart, The Fall of the Ṣafavīd Dynasty and the Afghan Occupation of Persia, 1958, P19; Hanway, The Revolutions of Persia, 1753, V.II, P224-225.
- ↑ اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ۱۳۶۷ش، ج1، ص828.
- ↑ معتمدی، جغرافیای تاریخی تهران، ۱۳۸۱ش، ص46-47.
- ↑ Hanway, The Revolutions of Persia, 1753, V.II, P229.
- ↑ ذکاء، تاریخچهٔ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، ۱۳۴۹ش، ص۷–۸.
- ↑ اعتمادالسلطنه، مرآة البلدان، ۱۳۶۷ش، ج1، ص848.
- ↑ «چرا تهران پایتخت شد؟»، وبسایت تاریخ ایران.
- ↑ «نگاهی به تاریخ تهران در دوران قاجار و پهلوی»، دانشنامه دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ «تمدن 3 هزار ساله ایران زیر برجهای تهران»، باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ مدنیپور، تهران، ظهور یک کلانشهر، 1381ش، ج1، ص93؛
اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1، ص128-129. - ↑ مدنیپور، تهران، ظهور یک کلانشهر، 1381ش، ج1، ص93-94؛
اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1، ص128-129. - ↑ مدنیپور، تهران، ظهور یک کلانشهر، 1381ش، ج1، ص96-97.
- ↑ اطلس کلانشهر تهران، 1384ش، ج1، ص129-130.
- ↑ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص71-79.
- ↑ تکمیل همایون، تهران، 1382ش، ج1، ص19-20.
- ↑ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص78-79 و 80-84 و 91 و 93 و 119-120.
- ↑ جغرافیای استان تهران، 1382ش، ج1، ص9.
- ↑ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص95-97.
- ↑ بهرام سلطانی، کامبیز، اندازهگیری آلودگی هوای تهران، آبادی، تهران، س 3، شماره 12، 1373ش، ج1، ص72-75.
- ↑ محمودیان، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، 1384ش، ج1، ص115-119.
- ↑ جغرافیای استان تهران، 1382ش، ج1، ص25-26.
- ↑ اتحادیه، اینجا طهران است، ۱۳۷۷ش، ص۵۶. خانلری، دستور تاریخی زبان فارسی، ۱۳۷۲ش، ص۲۲.
- ↑ همایی، مقدمه و حواشی بر دیوان طرب، ۱۳۴۲ش، ص۱۱۵. اقبال آشتیانی، تاریخ مغول، ۱۳۸۴ش، ص۵۴۴. صورتگر، منظومهای غنایی ایران، ۱۳۸۴ش، ص۲۰۷. زرینکوب، نقد ادبی، ۱۳۶۱ش، ج2، ص631-632.
- ↑ صفا، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی، ۱۳۶۳ش، ص127.
- ↑ همایی، مقدمه بر دیوان سروش اصفهانی، ۱۳۴۰ش، ص15؛ Rypka, History of Iranian Literature, 1968, P295-296.
- ↑ زرینکوب، نقد ادبی، ۱۳۶۱ش، ج2، ص628.
- ↑ Brown, A Literary History of Persia, 1959, V.IV, P298-299.
- ↑ حکمت، «شعر فارسی در عصر معاصر»، ۱۳۲۶ش، ص۴۲.
- ↑ معیرالممالک، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، بیتا، ص۱۲۵.
- ↑ زرینکوب، سیری در شعر فارسی، ۱۳۶۷ش، ص۱۷۶–۱۷۸.
- ↑ شهری، طهران قدیم، ۱۳۷۱ش، ج2، ص170. محجوب، ادبیات عامیانهٔ ایران، ۱۳۸۲ش، ص130.
- ↑ استعلامی، بررسی ادبیات امروز، ۱۳۵۰ش، ص۱۵۸ و ۱۶۲–۱۶۳.
- ↑ هدایت، مجمع الفصحا، ۱۳۸۲ش، ج2، ص684.
- ↑ اته، تاریخ ادبیات فارسی، ۱۳۳۷ش، ص۲۸۰.
- ↑ همایی، مقدمه بر حبیب السیر خواندمیر، ۱۳۳۳ش، ج1، ص38-39.
- ↑ شمیسا، سبکشناسی نثر، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۵–۲۱۶.
- ↑ خانلری، «نثر فارسی در دورهٔ اخیر»، ۱۳۲۶ش، ص۱۳۱.
- ↑ نفیسی، شاهکارهای شعر فارسی، ۱۳۳۰ش، ص۱۴ و ۱۸. خانلری، «نثر فارسی در دورهٔ اخیر»، ۱۳۲۶ش، ص۱۳۱.
- ↑ شمیسا، سبکشناسی شعر، ۱۳۷۴ش، ص۳۴۳. آرینپور، از نیما تا روزگار ما، ۱۳۷۴ش، ج3، ص541.
- ↑ شفیعی کدکنی، ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت، ۱۳۵۹ش، ص۳۷–۳۸، شفیعی کدکنی، ادبیات فارسی، ۱۳۷۸ش، ص۷۳–۷۴. شمیسا، سبکشناسی شعر، ۱۳۷۴ش، ص۳۴0-341.
- ↑ پروین، تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان، ۱۳۷۷ش، ج1، ص246-330.
- ↑ Rypka, History of Iranian Literature, 1968, P310.
- ↑ شمیسا، سبکشناسی نثر، ۱۳۸۳ش، ص254-255.
منابع
- اطلس کامل تهران، بهتحقیق سعید بختیاری، تهران، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۸۵ش.
- اطلس کلانشهر تهران، مرکز اطلاعات جغرافیایی شهر تهران، تهران، ۱۳۸۴ش.
- بهرام سلطانی، کامبیز، اندازهگیری آلودگی هوای تهران، آبادی، تهران، س ۳، شماره ۱۲، ۱۳۷۳ش.
- تکمیل همایون، ناصر، تهران، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۲ش.
- «تمدن ۳ هزار ساله ایران زیر برجهای تهران»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ بارگذاری: ۲۳ بهمن ۱۳۹۱ش.
- جغرافیای استان تهران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۸۲ش.
- «چرا تهران پایتخت شد؟»، وبسایت خبرگزاری ایسنا، تاریخ بارگذاری: ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ش.
- فرهنگ جغرافیایی آبادیهای ایران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۷۰ش.
- محمودیان، علیاکبر، نگاهی به تهران از آغاز تاکنون، بهتحقیق هوشنگ قاسمی و دیگران، تهران، ۱۳۸۴ش.
- مدنیپور، علی، تهران، ظهور یک کلانشهر، ترجمه حمید زرآزوند، تهران، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری، ۱۳۸۱ش.
- «نگاهی به تاریخ تهران در دوران قاجار و پهلوی»، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۱ خرداد ۱۴۰۱ش.