پرش به محتوا

پیش‌نویس:خر

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۳۲ توسط imported>هانیه کلهر (صفحه‌ای تازه حاوی «<big>'''خر'''</big>؛ چهارپای اهلی باربر. خر (الاغ)، حیوانی چهارپا و کوچک‌تر از اسب است که گوش‌های درازی دارد. در زبان عربی به آن حمار و طین و در زبان اوستایی، خرا گفته می‌شود. به فردی که خر را جهت حمل بار به دیگران کرایه می‌دهد، در همدان، الاغ‌دار،...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خر؛ چهارپای اهلی باربر.

خر (الاغ)، حیوانی چهارپا و کوچک‌تر از اسب است که گوش‌های درازی دارد. در زبان عربی به آن حمار و طین و در زبان اوستایی، خرا گفته می‌شود. به فردی که خر را جهت حمل بار به دیگران کرایه می‌دهد، در همدان، الاغ‌دار، خرکچی، خربنده و خرک‌دار، در سیستان، آخرکار، در تویسرکان، آچاروادار و در جزیره کیش، حمال می‌گویند. اهالی بوشهر و جزیره کیش به خر سیاه‌رنگ «دیزه» گفته و برای باربری از آن استفاده می‌کنند. آن‌ها به خر سفید «سبز» گفته و بزرگان و شیوخ روی آن سوار می‌شوند.

خر در فرهنگ ایرانیان

مردم میناب اعتقاد دارند اگر کسی گرسنه بخوابد، در خواب به او گوشت خر می‌دهند. به باور اهالی سیرجان،‌ برعکس نشستن روی خر باعث دزدیده شدن حیوان می‌شود. مردم خراسان و تویسرکان، صدای عرعر خر را در حالی که نشسته باشد، نشانه‌ای از مرگ صاحب او می‌دانند. لرستانی‌ها سم خر را رزق‌آور می‌دانند. آن‌ها در جشن ناقالی (جشن ۵۰ روز پیش از نوروز) جمجمه‌ی خری را به دو نیمه تقسیم کرده و آن را به چانه‌ی خود می‌آویزند و می‌خوانند: خر سیاه خرم بود*آبسارش زیر سرم بود*پالانش زیر سرم بود. در خراسان مردم طی مراسمی، روی جمجمه‌ی خری، نقوش نامنظمی را با زغال یا گل‌بره می‌کشند. سپس آن را آتش می‌زنند و بر دشمنان پیامبر و ائمه، لعن فرستاده و می‌خوانند: ای خر تو چرا مردی*ارمون بهار به خاک بردی. برخی از پشت‌بام روی خر خاکستری رنگ، آب ریخته و این‌گونه طلب باران می‌کنند.

شیر خر

شیر خر در درمان سل، دق، زردی، سیاه‌سرفه و تب روده مفید است. برای ماست چکیده‌ی شیر خر نیز خواص فراوانی بیان شده است.

خر در ادبیات فارسی

خر در اشعار فارسی نماد ابله بودن، کودنی، نادانی، جهالت، پندناپذیری و بارکشی است. سنایی در بیتی اشاره کرده است: بوده مامات اسب و بابات خر***تو مشو تر چو خوانمت استر خاقانی در بیتی بیان کرده است: که فرمایدت کشنای خسان شو***که گوید که هرای زر بر خر افکن در برخی مثل‌ها نیز کلیدواژه خر دیده می‌شود. جنگ خر فروشان است (کنایه از دعوای مصلحتی و ظاهری). خر به بام کردن (کنایه از گره در کار انداختن). خر بیار و باقالی بار کن (کنایه از شروع دردسر).

پانویس

منابع

  • انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشن‌ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۲ش.
  • بختیاری، علی‌اکبر، سیرجان در آیینه زمان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۷۸ش.
  • تونجی، محمد، المعجم الذهبی، بیروت، [بی‌نا]، ۱۹۹۳م.
  • حداد، مصطفی، زیدشت دروازه طالقان، تهران، ندا، ۱۳۷۷ش.
  • خاقانی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
  • سنایی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۹ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • شمیسا، سیروس، فرهنگ اشارات ادبیات فارسی، تهران، فردوس، ۱۳۷۷ش.
  • طوسی، محمد بن محمود، عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات، به‌تحقیق منوچهر ستوده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
  • عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامه لرستان، خرم‌آباد، شاپورخواست، ۱۳۸۶ش.
  • گروسین، هادی، واژه‌نامه همدانی، همدان، مسلم، ۱۳۷۰ش.
  • محمدی خمک، جواد، واژه‌نامه سکزی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • محمدی ری‌شهری،‌ محمد، دانش‌نامه احادیث پزشکی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۵ش.
  • مختارپور، رجب‌علی، دو سال با بومیان جزیره کیش، تهران، ورجاوند، ۱۳۸۷ش.
  • مراغی، عبدالهادی، منافع حیوان، به‌تحقیق محمد روشن، تهران، بنیاد موقوفات افشار، ۱۳۸۸ش.
  • مقدم گل‌محمدی، محمد، تویسرکان، تهران، اقبال، ۱۳۷۸ش.
  • مکنزی، دیوید نیل،‌ فرهنگ کوچک زبان پهلوی، به‌ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
  • میرنیا، علی، فرهنگ مردم، تهران، پارسا، ۱۳۶۹ش.
  • واژه‌نامه بزرگ تبری، تهران، خانه سبز، ۱۳۷۷ش.