پیشنویس:بیبی
بیبی؛ عنوانی محترمانه برای بانوان در فرهنگ ایرانی
بیبی، در فرهنگ ایرانی بهمعنی بانوی نیکو، کدبانو، خاتون خانه و مادربزرگ است.[۱] این عنوان، نشانه احترام به زنان مسن یا دارای جایگاه والا در خانواده بوده است.[۲] در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی به زنان سیده نیز بیبی گفته میشود.[۳] در قصههای ایرانی، زنانی که با پیشوند بیبی خطاب میشوند، معمولا اشخاصی قدرتمند هستند.[۴]
زیارتگاههای بسیاری در ایران تحت عنوان بیبی وجود دارند. برای مثال، بیبی شهربانو، در ری، از معروفترین آنها است. بیبی بارگاه و بیبی حیات در رفسنجان، بیبی یان در قصرشیرین، بیبی حکیمه در کازرون، بیبی خاتون در بوشهر و بهبهان، بیبی دوست در زابل، بیبی کلا در قائمشهر، بیبی نور و حور در گرگان، بیبی هور در جهرم، بیبی رقیه در آمل، بیبی حلیمه در گنبدکاووس و بیبی دختران در شیراز، از زیارتگاههای مشهور در نقاط مختلف ایران هستند.[۵] امامزاده بیبی سینی، در نزدیکیهای آرامگاه هرمز ساسانی نیز از زیارتگاههای مردم آن منطقه است که برخی او را یادآور بیبی ساسانی میدانند.[۶]
مکانهای دیگری نیز در ایران وجود دارد که بانویی در آن، مدفون نیست اما با عنوان بیبی شناخته میشود مانند قدمگاه بیبی زینب[۷] یا درختی که منسوب به بیبی فاطمه[۸] است. در سواحل خلیج فارس، سامیهای هندو، بت خود را که تندیسی از یک بانوی کوچک بود، بیبی نور مینامیدند.
برخی از پژوهشگران، کاربرد واژه بیبی را بدون هیچ تمایزی، مناسب تمام خانمها و قدیسههای آسمانی دانستهاند.[۹] فرار کردن و پنهان شدن در نقاطی همچون دل کوه، افسانهای مشترک، در رابطه با بسیاری از بیبیهای مشهور در ایران است که پس از مرگ، مکان دفن آنها، بهعنوان زیارتگاه شناخته شدند.[۱۰] برخی از این اماکن مقدس، تنها ویژه زنان است و مردان اجازه ورود به این زیارتگاهها را ندارند.[۱۱] برای مثال، زیارتگاه بیبی دختر در کرمان و چشمه معروف به آب مراد در نزدیکی آن، هر دو به زنان اختصاص دارد.[۱۲]
آرامگاه این بیبیها، معمولا پناهگاه و مکانی مقدس برای ابراز تمام حاجات، دردهای ناگفتنی و نیازهای افراد است.[۱۳] لقب «درمانبخشی» بسیاری از این زیارتگاهها، بهدلیل درمان دردهای نهفته و آشکار مردم است. برخی از پژوهشگران، نام حکیمه برای برخی از این اماکن را، صفتی مؤنث از «حکیم» دانستهاند.
در میان مردم عشایر ایران نیز، بیبی از جایگاهی ویژه برخوردار بوده و نشان از جایگاه والای فرد دارد.[۱۴] نزد عشایر بویراحمدی، سوگند به بیبی حکیمه، بیبی رشته، بیبی زبیده خاتون و خواهران بیبی حکیمه، از سوگندهای معروف است.
پانویس
- ↑ دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ذیل واژه بی بی، سایت واژهیاب.
- ↑ استرابادی، سنگلاخ، ۱۳۸۸ش، ص۱۶۶؛
Doerfer, Türkische und mongolische Elemente im Neupersischen, 1965, V.II, P379-382. - ↑ افشار، واژهنامۀ یزدی، ۱۳۸۲ش، ص۵۱.
- ↑ انجوی شیرازی، قصههای ایرانی، ج2، ۱۳۵۳ش، ص161؛
وکیلیان، قصههای مردم، ۱۳۷۹ش، ص۸۲؛
شاملو، کتاب کوچه، حرف «ب»، دفتر سوم، ۱۳۸۹ش، ص۱۹۸۸-۲۰۲۰. - ↑ باستانی پاریزی، خاتون هفت قلعه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸۱-۱۸۳؛
امینی، «بیبی حکیمه»، ۱۳۶۹ش، ص۸۲۳-۸۲۶؛
نجاتی، «بیبی حلیمه»، ۱۳۷۰ش، ص۳۹۱-۳۹۲. - ↑ اقتداری، خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، ۱۳۵۹ش، ص191.
- ↑ اقتداری، خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، ۱۳۵۹ش، ج1، ص104 و ج2، ص47.
- ↑ غلامی، زیارتگاههای گیلان، ۱۳۸۷ش، ص۷۴.
- ↑ واله، سفرنامه، ج2، ۱۳۸۰ش، ص1254-1255.
- ↑ بویس، «بیبی شهربانو»، ۱۳۷۶ش، ص۴۲۲-۴۲۳،
بویس، «بیبی شهربانو و خاتون پارس»، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۴. - ↑ میرشکرایی، «زن، آب، خانواده»، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۵-۱۴۷.
- ↑ باستانی پاریزی، خاتون هفت قلعه، ۱۳۶۳ش، ص۱۸3-184.
- ↑ باستانی پاریزی، خاتون هفت قلعه، ۱۳۶۳ش، ص214-217.
- ↑ بختیاری، سیرجان در آیینه زمان، ۱۳۷۸ش، ص۳۶۲.
منابع
- استرابادی، محمدمهدی، سنگلاخ، تلخیص حکیم محمد خویی، بهتحقیق حسین محمدزادۀ صدیق، تبریز، یاران، ۱۳۸۸ش.
- افشار، ایرج، واژهنامۀ یزدی، بهتحقیق محمدرضا محمدی، تهران، ثریا، ۱۳۸۲ش.
- اقتداری، احمد، خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۵۹ش.
- امینی، فضلالله، «بیبی حکیمه»، آینده، تهران، س 16، شماره 9-12، ۱۳۶۹ش.
- انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۳ش.
- باستانی پاریزی، محمدابراهیم، خاتون هفت قلعه، تهران، روزبهان، ۱۳۶۳ش.
- بختیاری، علیاکبر، سیرجان در آیینه زمان، کرمان، مرکز کرمانشناسی، ۱۳۷۸ش.
- بویس، مری، «بیبی شهربانو»، ترجمۀ سیروس نصراللهزاده، یاد بهار (یادنامۀ دکتر مهرداد بهار)، بهتحقیق علیمحمد حقشناس و دیگران، تهران، ۱۳۷۶ش.
- بویس، مری، «بیبی شهربانو و خاتون پارس»، ترجمۀ همایون صنعتی، بخارا، تهران، شماره 46، ۱۳۸۸ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، سایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 14 اسفند 1400ش.
- شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، مازیار، حرف «ب»، دفتر سوم، ۱۳۸۹ش.
- غلامی، قاسم، زیارتگاههای گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۷ش.
- میرشکرایی، محمد، «زن، آب، خانواده»، زن و فرهنگ، بهتحقیق همو و علیرضا حسنزاده، تهران، ۱۳۸۲ش.
- نجاتی، رحمتالله، «بیبی حلیمه»، یغمای سی و دوم (یادنامۀ حبیب یغمایی)، بهتحقیق ایرج افشار و قدرت الله روشنی زعفرانلو، تهران، ۱۳۷۰ش.
- واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ محمود بهفروزی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- وکیلیان، احمد، قصههای مردم، تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۹ش.
- Doerfer, G., Türkische und mongolische Elemente im Neupersischen, Wiesbaden, 1965