پیشنویس:زیارتگاههای افغانستان
زیارتگاهها در افغانستان؛ امکان مقدس و مورد احترام مردم افغانستان.
زیارتگاههای افغانستان بهعنوان مکانهای مقدس و نمادین، جایگاه ویژهای در فرهنگ و سبک زندگی مردم این سرزمین دارد و علاوهبر محل نیایش و توسل، کانون گردهماییهای اجتماعی و فرهنگی نیز است.
زیارتگاهها در افغانستان با معماری اصیل اسلامی و تزئینات هنری چشمگیر، بازتابی از هنر و ایمان مردم این دیار بوده و مراسمی مانند عزاداریهای محرم و جشنهای مذهبی در این مکانها برگزار میشود که نشاندهندۀ پیوند عمیق دین و زندگی روزمره است. برخی از این زیارتگاهها، مانند خرقۀ شریف در قندهار و زیارت منسوب به امام علی در مزار شریف علاوهبر جنبهۀ مذهبی، به نمادهای ملی و تاریخی تبدیل شده است.
حضور زائران از نقاط مختلف کشور در این مکانها، همبستگی اجتماعی و وحدت فرهنگی را تقویت میکند. زیارتگاهها همچنین نقش آموزشی داشته و گاه محل تدریس علوم دینی و نشر معارف اسلامی است.
تاریخچه و اهمیت زیارتگاهها در افغانستان
افغانستان سرزمینی با پیشینۀ کهن فرهنگی و تمدنی، همواره میزبان ادیان و آیینهای گوناگون بوده است. پیش از اسلام، زیارتگاههای زرتشتی و بودایی در این منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار بودند. برای مثال معبد نوبهار بلخ، یکی از مشهورترین این مکانها، ابتدا بهعنوان آتشکدهای بزرگ در دورۀ زرتشتیان مورد احترام بود و در دوران بوداییان به مرکزی مهم برای عبادت و تجمع پیروان این آیین تبدیل شد. این معبد نهتنها از نظر دینی، بلکه از جنبۀ اقتصادی و اجتماعی نیز نقش برجستهای داشت و حتی پادشاهان سرزمینهای دور، مانند هند و چین، برای زیارت آن به بلخ سفر میکردند.[۱]
با گسترش اسلام در افغانستان، زیارتگاههای اسلامی جایگاه ویژهای در زندگی مذهبی و اجتماعی مردم یافتند. مکانهایی مانند روضۀ سخی در کابل، زیارت خرقۀ شریف در قندهار و زیارت سخی در کابل، نهتنها بهعنوان مراکز معنوی، بلکه بهعنوان کانونهای فرهنگی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفتند. این زیارتگاهها با معماری اسلامی و آیینهای مذهبی خاص، پیوند عمیقی با هویت دینی و ملی مردم افغانستان دارد و همچنان بهعنوان نماد وحدت و ایمان در این سرزمین پابرجا است.
کارکرد این مکانها فراتر از بعد عبادی بوده و نقش اجتماعی و فرهنگی مهمی در جامعه دارد؛ بهطوری که در طول تاریخ بهعنوان کانونهای حل اختلافات، تبادلات فرهنگی و حتی فعالیتهای اقتصادی نیز عمل کرده است. تقدس این اماکن ریشه در باورهای عمیق مذهبی مردم داشته و بسیاری از آنها با افسانهها، روایات محلی و معجزات همراه است که بر اهمیتشان میافزاید.[۲]
زیارتگاه سخی
زیارتگاه سخی واقع در منطقۀ «کارتهسخی» کابل و دامنۀ کوه علیآباد است که مدتی خرقۀ منتسب به پیامبر در مسیر انتقال به قندهار در آن نگهداری میشد و پس از آن تبدیل به زیارتگاهی برای شیعیان و اهل سنت شد.
نامگذاری زیارتگاه سخی
در فرهنگ مردم افغانستان بهویژه شیعیان این کشور، امام علی ر با لقب «سخی» میشناسند که وجه تسمیۀ آن نیز گشادهدستی فراوان امام نسبت به مردم بوده است. این زیارت را نیز بهدلیل انتسابش به امام علی، به زیارت سخی نامگذاری کردهاند.[۳]
تاریخچه زیارتگاه سخی
قدمت این مکان به دوران احمدشاه ابدالی باز میگردد. طبق دستور احمدشاه، خرقۀ منتسب به پیامبر را از فیضآباد بدخشان بهسمت قندهار آوردند.[۴] این خرقه بین سالهای 1109ق تا 1181ق در فیضآباد بدخشان بوده است.[۵] در مسیر، صوفیانِ حامل خرقه مدتی در کارتهسخی کابل (محل فعلی زیارت سخی) استراحت کردند.
بهروایت تاریخ، صوفیان دو شب متوالی حضرت علی را در خواب میبینند که در این محل نماز میخواند. پس از بازگویی خواب برای شاه، او دستور میدهد که در این منطقه زیارتگاهی بسازند که زیارت سخی شاه مردان نامیده شد.[۶] در منابع، سال انتقال خرقه 1180ق و 1182ق آمده است و مدت زمانی که خرقه در محل زیارت سخی کنونی نگهداری شده نیز از 8 ماه تا 40 روز ذکر شده است.[۷]
حاملان خرقه دو شب متوالی امام علی را در خواب میبینند که در این مکان شمشیر را بر سنگی گذاشته و نماز میخواند.[۸] این سنگ که در دیوار شمالی زیارتگاه قرار دارد،[۹] «سنگ ذوالفقار» نام گرفته است.[۱۰]
موقعیت جغرافیایی
زیارتگاه سخی در کارتۀ سخی کابل و دامنۀ کوه علیآباد است.[۱۱] این زیارتگاه، از غرب با دانشگاه کابل، بیمارستان علیآباد و حسینیۀ عرفان و از جنوب با مسجد امام علی همسایگی دارد. در ضلع غربی و جنوبی زیارتگاه نیز قبرستان است.[۱۲] بیرون محوطه، در تپۀ سلام، مسجد و مدرسۀ محمدیه قرار داشته که توسط سید سرور واعظ بهسودی در کنار مسجد محمدیه ساخته شده است.[۱۳]
معماری زیارتگاه سخی
مساحت این بنای مذهبی، در حدود 10000 مترمربع بوده و دارای سه راه خروجی و یک حیاط بزرگ است.[۱۴] حرم با کاشیهای لعابدار به سبک ایرانی نئوصفوی تزئین شده است.[۱۵] بنای زیارتگاه متشکل از دو اتاق متصل بوده و هر اتاق دارای گنبد نقره است.[۱۶]
داخل زیارتگاه نیز کتیبهای قرار داده شده که تاریخچۀ زیارتگاه در آن نوشته شده است.[۱۷] در قبرستانِ زیارتگاه افرادی همچون سید علیاحمد حجت، حیات بیگم مادر امانالله خان، سید سرور واعظ بهسودی و برخی دیگر از شهدای دوران کمونیستها و حملات انتحاری مدفون هستند.[۱۸]
پس از اعلام استقلال افغانستان از بریتانیا توسط امیر امانالله در 1919م، حیات بیگم، مادر شاه، گنبد دیگری در کنار گنبد قبلی ساخت. بعدها سید علیاحمد حجت گنبدهای بیشتری را در این زیارتگاه، ساخت. در حال حاضر، این حرم شش گنبد دارد.[۱۹]
کارکردهای اجتماعی زیارتگاه سخی
زیارتگاه سخی بهعنوان یکی از مهمترین اماکن مذهبی افغانستان، نقش قابل توجهی در حیات اجتماعی و فرهنگی این کشور ایفا میکند. مراسم سنتی برافراشتن پرچم در آستانه نوروز که با حضور علما و مقامات دولتی برگزار میشود، نمادی از همبستگی ملی و همزیستی مسالمتآمیز میان پیروان مذاهب مختلف است. این آیین که تا چهل روز ادامه مییابد، فرصتی برای تعامل و گفتوگوی بینمذهبی فراهم میآورد.[۲۰]
ویژگی منحصربهفرد این زیارتگاه، استقبال گسترده هر دو جامعه شیعه و سنی از سراسر کشور است که نشانگر جایگاه ویژه آن در باورهای دینی مردم افغانستان میباشد. این مکان مقدس به محلی برای تجلی وحدت ملی و تقویت پیوندهای اجتماعی تبدیل شده است.[۲۱]
موقوفات زیارتگاه سخی
از سال 1182ق در کابل روزانه پنجاه مَن نان پخته و میان فقراء و مساکین از طرف دربار، وقف خرقۀ شریف شده بود. برای علمای حاضر در زیارتگاه نیز مواجبی پرداخت میشد.[۲۲]
حادثههای تروریستی در این زیارتگاه
- حملۀ تروریستی شب عاشورای 1395ش: در این حادثه، تروریستها وارد محوطۀ زیارتگاه شده و افراد حاضر را هدف گلوله قرار دادند. سپس بهسمت داخل رفته، افراد را گروگان گرفته و عدۀ زیادی را به شهادت رساندند.[۲۳] ارگ ریاستجمهوری این حمله را محکوم کرد.[۲۴]
- دومین حمله، انفجار بمب در سال 1397ش در مسیر افرادی بود که برای شرکت در مراسم بالا بردن عَلَم بهسمت سخی در حرکت بودند.
- در اول فروردین 1398ش نیز سه بمب در مسیر منتهی به زیارتگاه سخی منفجر شد که در جریان این حمله، 6 نفر کشته شدند.[۲۵]
زیارتگاه روضه سخی
بارگاه منسوب به حضرت علی در شهر مزارشریف به «روضۀ سخی»، «بارگاه شاه ولایت»، «روضۀ شریف»، «مزار شاه مردان» و «مسجد کبود» شهرت دارد. این بارگاه با توجه به آیۀ ولایت[۲۶] به «روضۀ سخی» و «بارگاه شاه ولایت» شهرت دارد.
سخی از القاب ویژه و مشهور امام علی در افغانستان است. از جهت قداست و احترام ویژۀ مردم افغانستان به حضرت علی آن بارگاه به «روضۀ شریف» مشهور است و با توجه به جریان فداکاری امام علی و خوابیدن او به جای پیامبر اسلام در زمان هجرت، فتح خیبر، جنگ احزاب و دیگر جریانات تاریخ اسلام، «شاه مردان» از صفات مورد توجه مردم افغانستان در ارتباط با امام علی و تکیهکلام بسیاری از مردم است که آن را فقط مختص وی میدانند.
بهجهت رنگ آبی بارگاه و مسجد روضه، بارگاه حضرت «مسجد کبود» نیز خوانده میشود. شهر مزارشریف نیز که در جای قریۀ «خواجۀ خیران» سابق بنا شده، بهدلیل وجود این بارگاه به «مزارشریف» مشهور شده است.[۲۷]
پیشینه زیارتگاه روضه سخی
بر اساس برخی منابع، ابومسلم بعد از قیام در 129ق و تصرف خراسان، پیامی به امام صادق فرستاد تا خلافت را به او واگذارد. آن حضرت قبول نکرد، اما از ابومسلم خواست تابوت امام علی را از کوفه به خراسان منتقل کند. به دستو ابومسلم جمعی از عیاران او تابوت امام علی را از کوفه به بلخ بردند و آن را در قریۀ «خواجه خیران» و در محلی مشهور به «تل علی» دفن کردند و لوحی نیز بر آن نهادند.[۲۸]
اولینبار ابوسعید هروی در کتاب «رحلة الهرویه» در قرن سوم هجری از مرقد حضرت علی در بلخ یاد کرده است.[۲۹] بعد از او ابوالحسن هروی متوفی 611ق در کتاب «الاشارات الی معرفة الزیارات» از این مزار نام برده است.[۳۰]
معینالدین اسفزاری نیز در حدود 898ق از مرقد علی در بلخ یاد کرده است.[۳۱] سلطانمحمد بن درویش بلخی در کتاب «مجمعالغرایب» در حدود 934ق به معرفی این مرقد پرداخته است.[۳۲] بر اساس برخی از منابع اولین مرتبه در 530ق و در دوران حکومت سلطان ابوحارث سنجر بن ملکشاه سلجوقی با شهادت 400 نفر از علما، سادات و مشایخ منطقه نزد احمد قماچ والی بلخ مبنی بر وجود مرقد امام علی در آن ناحیه، محل مورد نظر حفاری و لوحه سنگی منقوش به عبارت «هذا ولی الله علی اسدالله اخ رسولالله» از آنجا بهدست آمد و به دستور سلطان سنجر عمارتی بر آن ساخته شد. این عمارت در حملۀ مغول در 617ق قمری تخریب شد.
در دورۀ سلطانحسین بایقرا در 859ق منطقه دوباره حفاری و لوحه سنگی به دست آمد که «هذا قبر اسدالله الغالب اخ رسولالله علی ولیالله». چون خبر به سلطانحسین رسید، او عازم بلخ شد در حالیکه زمزمه میکرد:
بر درت آمد گدای بینوا سلطانحسین
رحم کن بر حال این مشتاق ای شاه کرام
سلطانحسین با حضور در بلخ گنبد و بارگاهی بر آن مرقد بنا کرد. او همچنین جویی از رودخانۀ مشهور بلخآب که بلخ را مشروب میسازد[۳۳] به خواجهخیران کشید که به«نهر شاهی» مشهور شد و تولیت بارگاه را به سید تاجالدین اندخویی واگذار کرد.[۳۴]
روایت شیعی
بیشتر روایات مذهبی شیعی بیانگر وجود مرقد حضرت علی در نجف[۳۵] و روایات تاریخی مؤید وجود آن بارگاه در مزارشریف است. با توجه به این منابع روایی، شیعیان افغانستان همانند دیگر شیعیان جهان معتقد به وجود بارگاه آن حضرت در نجف هستند، اما عموم مردم افغانستان با توجه به منابع تاریخی به بودن مرقد امام علی در مزارشریف باور محکمی دارند.[۳۶]
موقعیت
روضۀ سخی در مرکز شهر مزارشریف و در 22 کیلومتری شرق شهر باستانی بلخ قرار دارد و چهار خیابان اصلی شهر و مراکز مهم تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی شهر در چهار سمت آن روضه واقع شدهاند.[۳۷]
توسعه
حاکمان ازبیک و بارکزایی بناهای جدیدی بر روضه افزودند، از جمله عبدالمؤمن خان اوزبیک (یازدهمین امیر شیبانی) گنبدی بر آن ساخت. ولیمحمد خان (دومین امیر دودمان جانی) نیز دستور به ساخت چهار باغ به مساحت ۱۰۰ جریب زمین در اطراف روضه داد که دارای ۱۸ چمن بود و جادهای بین بلخ و روضه کشید. سبحان قلیخان حاکم بلخ (1091ق) این جاده را ترمیم کرد و دو طرف آن را درخت کاشت.
او همچنین چهار دروازۀ قاسمخانی (شرقی)، منظرگاه (غربی)، بهاءالدین (جنوبی) و چهارباغ (شمالی) را با دو گلدسته در چهار سوی بارگاه ساخت. به سفارش شیرعلی خان (1278ق) محمدعَلَم حاکم بلخ دو گنبد پوششی روی دو گنبد مرقد ساخت و مسجدی در سمت قبله بنا کرد. امیر عبدالرحمن خان نیز تعمیراتی در روضه انجام داد. محمد ظاهرشاه نیز در 1319ش تزییناتی در ایوان مرقد صورت داد.[۳۸]
معماری
گنبد اصلی به ارتفاع حدود 150 سانتیمترو پهنای 046/4 متر مربع با رواقهای متعدد احاطه شده است. برای حفاظت از گنبدها بر روی هر کدام گنبد دیگری ساختهاند که گنبد دوم بهنام آستانه یا گنبد مسجد جامع معروف است. در زمان ولیمحمدخان (دومین پادشاه اشترخانی) چهارباغی به وسعت یکصد جریب در اطراف روضه ساخته شد که در شمال آن برکهای 60 در 60 سانتیمتر بنام «حوض سران» توسط چهارده درخت چنار بزرگ احاطه شده بود.[۳۹]
به دستور سلطانحسین بایقرا مأمورین روضه وظیفه داشتند هر ساله دیوارهای مرقد را با گچ و عطر سفید معطر کنند که این فرمان تا زمان شیرعلی خان انجام میشد. شیرعلی خان دستور به کاشیکاری دیوارها داد. کاشیکاری روضه از دوره شیرعلی خان در ۱۲۸۷ش توسط استاد سمیع سمرقندی آغاز شد و بعد از او نیز ادامه یافت. او در تزیین بنا از 700 نوع کاشی استفاده کرد. سقف و پیزارۀ گنبد حرم، گنبد خانقاه و رواقها از درون توسط اسلمخان کابلی و علمخان غزنوی مینیاتوری، تهذیب و رنگآمیزی شده است.
دیوارهای مسجد از بیرون سراپا کاشیکاری و از درون تا پیزاره کاشیکاری و بقیه گچبری شده و سقف بر 110 ستون بتونی کاشیکاری شده استوار است.[۴۰] مسجد روضه دارای یک منبر از سنگ رخام سرخرنگ و محراب مقرنسکاری است. بخشهای گوناگون آرامگاه و مسجد دارای کتیبههایی با انواع خطوط است. مسئولیت بخش کاشی روضه از حدود 200 سال قبل به عهده قوم انصار است و اینک نیز آن قوم با حفظ شیوه سنتی به کاشیسازی و کاشیکاری مشغولاند.[۴۱]
بناها و آیینها
کتابخانه
کتابخانۀ این مرقد که بین قبر محمداکبر خان و ورودی گنبد قرار دارد، در ۱۳۶۵ش تأسیس شده است. این کتابخانه علاوهبر کتابهای دینی، دارای نسخههای متفاوتی از قرآن است که برخی از آنها را خوشنویسان مشهوری نوشتهاند. بسیاری از کتابهای این کتابخانه مربوط به دورۀ باختریان، کیانیان، سلجوقیان، تمیوریان و دیگر دورههای مختلف اسلامی و بیشتر بهصورت خطی هستند.[۴۲]
چلهخانه
در اطراف گنبد بیش از ۱۱۰ اتاق (حجره) وجود دارد که در برخی از آنها صوفیان (بهصورت موقت یا دایم) سکونت داشته و به ذکر و عبادت مشغول بودهاند.[۴۳]
موزۀ اصلی و فرعی
موزۀ اصلی روضه شامل مجموعههای بسیار نفیسی است. بخشی از مجموعههای آن مربوط به آثار پیامبر اسلام است و از جمله ظرفی که پیامبر در آن غذا میخورده و کفشی که میپوشیده است. در این موزه همچنین از نامهای نگهداری میشود که پیامبر اسلام برای «مقوقس» حاکم مصر فرستاده و ظرفهایی سفالی که نام پیامبر اسلام روی آن نوشته شده است. شمشیر «ابوبکر» از دیگر آثار ارزشمند این موزه است. همچنین تعدادی نسخۀ خطی از دورۀ اسلامی نیز در این موزه نگهداری میشود. موزۀ فرعی روضه شامل برخی از اشیا، لوازم و اجناس بهدست آمده از کاوشهای باستانشناسان در ولایت بلخ و هدایای مقامات داخلی وخارجی است که در داخل روضۀ شریف موقعیت دارد.[۴۴]
مدرسه علوم دینی
در گذشته یک مدرسۀ علوم دینی نیز در داخل روضه فعالیت داشت و تعدادی محصل مشغول فراگیری و آموزش علوم دینی بودند. امروزه این افراد به خارج از روضه منتقل شدهاند.[۴۵]
دارالحُفّاظ
دارالحُفّاظ از زمان عبدالرحمن، برای تربیت حافظان قرآن بنیان گذاشته شده است و در طبقۀ دوم مرقد قرار دارد.[۴۶]
لنگرخانه
لنگرخانه با هدف تغذیه زوار و خادمان روضه توسط عبدالرحمان تأسیس شد. اکنون دو دیگ چدنی از این آشپزخانه در محوطه مرقد وجود دارد.[۴۷]
سلامنامه
امیر عبدالرحمن خان در 1267ش پس از تصرف ترکستان (ولایات شمالی افغانستان فعلی) به مزارشریف آمد و هنگام ورود به روضه عباراتی را به زبان آورد. سپس دستور داد آنها را بهنام «سلامنامه» بر لوحی نوشته و بر دیوار ورودی مرقد نصب کنند تا زائران بخوانند.[۴۸]
مسجد روضه
در 1336ش غلامرسول خان پرماج حاکم بلخ مسجدی با ظرفیت 2500 نمازگزار در کنار روضه ساخت. در این اواخر مقامات محلی با تخریب آن مسجد قدیمی به جای آن مسجد بزرگی ساختهاند که 4500 متر مربع مساحت و گنجایش 7500 نمازگزار را دارد.[۴۹]
عَلَم
علم سخی لولۀ آهنی بسیار بلندی است که در صحن مرقد قرار دارد. در آخر سال با بستن پارچههای سبزرنگ دستدوزی شده آن را تزیین میکنند. روز اول نوروز آن را میافرازند. چهل روز بعد علم را طی مراسم خاصی پایین میآورند. علم سخی در سمت قبلۀ روضۀ شریف قرار دارد که بر سر در آن شعری از عبدالرحمن جامی حک شده است.[۵۰]
دیگ بزرگ
دیگ بزرگی در ورودی روضه قرار دارد که حدود 200 سال قبل آن را از بخارا به مزارشریف آوردهاند و یا اهالی بخارا آن را ساختهاند. در قدیم در بین این دیگ شربت تهیه شده و به زوار داده میشد. در شرایط فعلی مردم درون آن دیگ نذورات خود را میریزند.[۵۱]
ساختار اداری روضه سخی
ادارۀ روضه ابتدا زیر نظر وزارت اطلاعات و کلتور (فرهنگ) بود و سپس به وزارت حج و اوقاف منتقل شد. بخشهای اداری روضه شامل ریاست، مدیریت اداری، مدیریت فنی، مدیریت مالی و مدیریت فرهنگی است.[۵۲] بیش از 50 نفر شامل 11 باغبان، 11 خدمه، 11 فراش، 6 خادم و صفاکار، یک رئیس و یک معاون در بخش مالی و اداری، سه نفر در بخش موزه و تعلیم و تربیت از سوی وزارت حج و اوقاف در این مکان مشغول کار هستند. یک پاسگاه پلیس نیز مسئول تأمین امنیت روضه است.[۵۳]
موقوفات روضه سخی
از زمان بنای روضۀ شریف، زمینها و بناهایی نیز برای آن وقف شده است. وسعت و مقدار وقفیات بهمرور زمان گسترش یافت و بخش قابل توجهی از شهر مزار شریف را در برمیگرفت ولی قسمتی از آن به تصرف دیگران درآمد. امیر عبدالرحمان خان پس از تصرف مزارشریف در 1267ش همۀ اسناد وقف را به خزانۀ مسجد کبود سپرد و ادارۀ آن را زیر نظر خود قرار داد.[۵۴] پس از وی درصد بزرگی از زمینهای وقفی فروخته شده یا بین فرزندان متولیان تقسیم شده است.[۵۵] امیر عبدالرحمان خان نذورات و هدایای نقدی را به تعمیرات، خرید فرش و شمع، تکفین فقیران، خریدن داروهای شفاخانه مرقد و دستمزد متولی و ملاهای مرقد اختصاص داد. هدایای مالی نیز در صندوق مرقد نگهداری میشد و کسی حق تملیک و استفاده از آنها را نداشت.[۵۶]
امکانات رفاهی روضه سخی
روضه سخی امکانات و تسهیلات خوبی برای زائران دارد. این بارگاه دارای چاههای آب، پارک، نمازخانه، 21 اتاق ، ۸ دروازۀ ورودی بیرونی و ۵ دروازۀ ورودی داخلی است.[۵۷]
نمادسازیهای روضه سخی
مراکز دینی در افغانستان و بهخصوص روضۀ سخی در مزارشریف از نمادهای دینی مشترک بین مذاهب مختلف اسلامی در کشور است. با توجه به اعتقاد و باور راسخ مردم افغانستان به وجود مرقد حضرت علی در مزارشریف و احترام ویژه به او بهعنوان خلیفۀ چهارم مسلمین و ارتباط نزدیک او با پیامبر اسلام، همۀ مردم افغانستان و بهخصوص اهلسنت توجه ویژهای به روضه سخی دارند. ادارۀ امور، تولیت، حفاظت و مراقبت از روضۀ مبارکه نیز در دست اهل سنت است.[۵۸]
تولیدات هنری و ادبی درباره روضه سخی
روضۀ سخی مهمترین نماد تاریخی و دینی در افغانستان است. بههمین دلیل از این نماد دینی در آثار مختلف همانند سکهها، انواع اسکناس (در دورههای مختلف)، تمبرهای پستی و آثار نفیس تولیدی در کشور استفاده شده است. این اثر مهم دینی و تاریخی در طول تاریخ در کتابها، جراید، سفرنامهها، آثار ادبی و هنری بازخورد زیادی داشته است. از جمله رابرت بایرون در کتاب «سفر به کرانههای جیحون» شرح مفصلی از آن آورده است. در بین شاعران سرودۀ عبدالرحمن جامی (شاعر قرن نهم هجری) شاید اولین نمونه باشد که بر دروازۀ جنوبی روضه حک شده است:[۵۹]
الگو:ب
الگو:پایان شعر
آیینهای فرهنگی و اجتماعی مربوط به روضه سخی
میلۀ گل سرخ
میلۀ سخی یا جشن گلسرخ، باشکوهترین مراسم سال نو در افغانستان است که با تشریفات خاصی هر ساله در روضۀ سخی انجام میشود. چند روز پیش از نوروز، با مشارکت مقامات، روحانیون، تجار و اصناف مختلف بازار، کمیتهای برای مراسم، تشکیل میشود. رستههای زرگران، نقرهکاران، مسگران و بزازان، هرکدام در نوسازی و تزیین در و دیوار روضۀ شریف و عَلَم شاه اولیا، سهیم میشوند. قبل از فرارسیدن سال نو، مردم از شهرهای مختلف راهی مزارشریف میشوند تا خود را به مراسم جهندهبالا و میلۀ گلسرخ برسانند. صبح روز اول حَمَل (فروردین)، مردمی که از اقصی نقاط کشور، کشورهای همسایه و حتی کشورهای اروپایی، در مزارشریف جمع شدهاند، برای برپایی مراسم جهندۀ سخی، در روضۀ شریف گردهم میآیند. برافراشتن علم با سخنرانی مقامات حاضر در مراسم، شلیک 21 گلولۀ توپ و به پرواز در آمدن خیل عظیمی از کبوتران سفید در میان هلهله و فریاد مردم آغاز میشود. لحظۀ برافراشتهشدن علم، با دعا و خواستن حاجات از صاحب علم همراه است.[۶۰]
مراسم جهندهبالا
بزرگترین رسم در مزارشریف در ارتباط با روضۀ سخی بلند کردن علم سخی است که هر ساله در اولین روز سال انجام میشود. در مراسم بر افراشتن میله مردم سعی میکنند پارچههایی را به علم ببندند.[۶۱]
مراسم نیمۀ شعبان
در گذشته در شب نیمۀ شعبان که به شب برات معروف است، رسم بود مردم حدود ۴۰۰۰ چراغ گِلی با فتیلۀ نخی تهیه کرده و روی دیوار رواقها و اتاقهای مرقد نصب و روشن میکردند.[۶۲]
پخش نذورات
مردم در طول ایام میله یعنی از اول نوروز تا چهل روز سعی میکنند نذورات و خیرات خود را ادا کنند. آنان در شب و روز نوروز، نذورات نقدی خود را به صندوق روضۀ شریف تحویل میدهند.[۶۳]
باورهای عامیانه نسبت به روضه سخی
در ارتباط با روضۀ سخی در مزارشریف باورهای زیادی بهخصوص در بین اهل سنت وجود دارد. تمام مردم افغانستان به این روضه اعتقاد دارند و به زیارت آن میروند. زنان ترکمن بچههای بیمار خود را به زیارت و طواف روضه برده و میگویند: «سخی شاه مردان اوقلیم شفا وردی» یعنی ای سخی شاه مردان! فرزندم را شفا بده.[۶۴]
مردم باور دارند اگر جهندۀ سخی به آسانی برافراشته شد، سال نیک و پرباری در پیش است، اما اگر جهنده به سختی در جای خودش نصب شد، سال سختی در پیش خواهد بود. مردم باور به متبرک بودن پارچههای میلۀ سخی دارند و سعی میکنند تکههایی از پارچۀ دستدوزی شدۀ سبزرنگ را بهعنوان تبرک بردارند. مردم اعتقاد راسخی دارند که شاه اولیا، بیماران را بهخصوص در ایام میلۀ گل سرخ شفا میدهد.
بسیاری از مردم بیماران خود را به امید شفا از سراسر کشور (و برخی از کشورهای همسایه) در آن ایام به روضۀ سخی میآورند. روضه سخی دارای کبوترخانه بزرگی است که همۀ کبوتران آن سفید هستند. زائران برای کبوترها ارزن و گندم نذر کرده و آن را در محوطۀ روضه برای کبوتران میریزند. کبوتران سخی با زوار انس و الفت زیادی داشته و روی دست، سر، پا و کمر آنها نشسته و راه میروند.[۶۵] مردم باور دارند که اگر کبوتر رنگی را در بین کبوتران سخی رها کنند، خود به خود رنگ آن همانند دیگر کبوتران سخی به سفید تبدیل میشود.[۶۶]
زیارتگاه سلطان آقا
بر اساس منابع تاریخی، عبدالله الواحد فرزند زید، فرزند امام حسن مجتبی در حوالی سال ۸۸ق در این منطقه از شهر هرات، به شهادت رسیده و در همین مکان دفن شده است.[۶۷] عبدالله الواحد نزد مردم به میر عبدالواحد شهید و سلطان میرشهید معروف بود.
امروزه مردم از او با نام سلطان آقا یاد میکنند.[۶۸] سلطان آقا را برخی پژوهشگران، فرزند مسلم بن عقیل دانستهاند؛[۶۹] گروهی او را فرزند زید بن حسن (امام حسن مجتبی)[۷۰] و بعضی او را از نوادگان امام حسن مجتبی و پدر عبدالعظیم حسنی، میدانند. [۷۱]
موقعیت جغرافیایی
زیارت سلطان آقا، در جنوب شهر کهنۀ هرات واقع شده که در قدیم به فیروزآباد و خنچهآباد معروف بوده و امروزه به دروازه قندهار تغییرنام داده است. دروازة قندهار بعد از قیام ۲۴ حوت هرات علیه کمونیستها بهنام میدان شهدای ۲۴ حوت تغییر نام داد.[۷۲]
کتیبه و بارگاه
در این زیارتگاه دو کتیبة سنگی قدیمی از جنس مرمر وجود دارد که در یکی از آنها زندگینامة میر عبدالواحد نوشته شده و در رواق بالای سر او در دیوار غربی نصب شده است.[۷۳]
میر عبدالواحد دارای گنبد و بارگاه است. در اطراف این زیارت، قبرستانی وجود دارد که مردم شیعه و سنی، اموات خود را آنجا دفن میکنند. این قبرستان، از قبرستانهای اصلی و قدیمی شیعیان در هرات است.[۷۴]
معماری و مرمت
در زمان حکومت آل کرت بارگاه و گنبد مزار میر عبدالواحد بنا شد؛ بهمرور زمان خرابیهایی در بنای این بارگاه به وجود آمد که در قرن نهم توسط امیرعلی شیرنوایی مرمت شد.
در جنگ بین مجاهدین و خلقیها، منطقۀ درب قندهار یا فیروزآباد قدیم، معرکۀ نبرد بین طرفین بود و عمارت این بارگاه بهصورت کامل تخریب شد. پس از آن و در سال ۱۳۷۳ش شخصی بنام حاجی حبیبالله عزیزی، دوباره با هزینۀ شخصی خود بارگاه فعلی را بنا کرد.[۷۵]
جایگاه
بزرگانی از صوفیه همچون سیدعبدالله مختار، شیخ عمو و شیخ عبدالله مالانی توصیه به زیارت و ملازمت مزار این سید نمودهاند.[۷۶]
حدود نیمقرن است که مردم هرات در نوروز به آن زیاتگاه رفته و مراسم جَنده یا جهنده بالا را اجرا میکنند. در این مراسم علمی را به نام «علم شاه اولیا مرتضی علی» در صحن زیارت برافراشته و در حدود چهل روز بهصورت برافراشته نگه میدارند و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آنجا میروند. این علم شبیه علمی است که در زیارت مزارشریف، زیارت سخی کابل و شاه مرتضی جبرئیل و امامزاده یحیی در سرپل، در نوروز برپا میشود. مردم در اجرای این مراسم عقیده دارند که اگر این علم بهراحتی استوار شود آن سال آسان و بهدور از امراض و خشکسالی خواهد بود؛ ولی اگر بهسختی برافراشته شود آن سال، سال سخت و با مشقت خواهد بود.[۷۷]
مردم شیعه هرات در طول سال، صبحهای جمعه به این مزار رفته، مراسم دعای ندبه و مناجات برگزار میکنند. بعد از آن به زیارت اموات خود رفته، فاتحه میخوانند و خیرات میدهند.[۷۸]
زیارتگاه امامصاحب
زیارتگاه امامصاحب مکانی مقدسی منسوب به امام حسین در ولسوالی (شهرستان) امام صاحب از ولایت کندوز در شمال افغانستان است. بر اساس روایات تاریخی، بعد از واقعۀ کربلا، سر امام حسین را به عسقلان شام منتقل کردند. در قرن ششم هجری خلیفۀ فاطمی تصمیم گرفت آن سر را به مصر منتقل و در آنجا دفن کند.
قبل از آن عدهای از ترکان سر را به تخارستان برده و آن را در محلی بهنام ارهنگ دفن کردند.[۷۹] برخی نیز معتقدند که سلطان حسینمیرزا (شاه تیموری هرات) بعد از بازسازی روضۀ منسوب به حضرت علی در مزارشریف، به تعمیر این بارگاه پرداخت و از آن تاریخ به بعد شایع شد که سر امام حسین در این محل مدفون است.[۸۰]
برخی منابع دیگر معتقدند که این سر به حضرت یحیی (مدفون در سرپل) تعلق دارد. بر اساس این روایت فردی که حامل سر حضرت یحیی بود تا آن را به بغداد ببرد، در این منطقه به قتل رسید و مردم آن سر را در این محل دفن کردند. در سدۀ دوازدهم، برخی نویسندگان گزارش مفصّلى از عقاید و روایات رایج دربارۀ چگونگى شكل گرفتن این زیارتگاه آوردهاند.[۸۱] در آن زمان، زیارتگاه داراى مرقد، گنبد و آثار دیگری بوده و حدود هزار خانوار در اطراف آن میزیستهاند.[۸۲]
نامگذاری
شهر آرهنگ در زمان سلطان حسینمیرزا بعد از تعمیر زیارتگاه موجود در آن، ابتدا به آرهنگ حسین، سپس به حضرت امام و امامصاحب مشهور شد که تا امروز نیز همین نام را حفظ کرده است. برخی منابع شهرت این شهر به نام «امام» را تا سدۀ یازدهم میلادی پیش بردهاند.[۸۳]
موقعیت
بر اساس منابع تاریخی، بارگاه حضرت امامصاحب در نزدیكى شهر قدیمى هُلْبَك (كولاب كنونى) و در كنار رود جیحون در ولایت تخارستان قرار داشته است.[۸۴] امروزه این بارگاه در مرکز ولسوالی امامصاحب و در ولایت کندوز در شمال افغانستان موقعیت دارد.[۸۵]
معماری

ساختمان امام صاحب نمای آجری ساده و فضای چهارگوشی است که قبهای بر آن قرار دارد. این بارگاه از نظر معماری شبیه روضۀ سخی (در مزارشریف) و مشتمل بر چند بخش است.
کتیبهای در آن وجود دارد که مشتمل بر جملات «بسم الله الرحمن الرحیم، هذا مشهد سالار خلیل» به خط کوفی گردهدار برجسته است که اطراف درب را احاطه کردهاست. در داخل بنا سه طاقچۀ گچبری برجسته، محراب را احاطه کرده است.
گچبریهای آن مشابه آثار بازمانده از مقبرههای قرن پنجم است و در آن گونههای متنوعی از نگاره برجسته نیمرخ سر بز کوهی حکاکی شده است. بر ساقه گنبد دعای طولانی به خط کوفی حک شده است.[۸۶]
در دو طرف بارگاه اتاقهای متعددی وجود دارد که متولیان یا زوار از آنها استفاده میکنند. بارگاه امامصاحب دارای مسجدی است که در سمت شمال زیارتگاه قرار دارد. در فاصلۀ 20 متری زیارتگاه، نقارهخانه در یک مکان گنبدی شکل واقع شده است که هر هفته یکبار نقاره میزند. سازۀ این زیارتگاه در طول تاریخ، توسعه یافته و در اوایل دهۀ 1390ش نیز این بنا ترمیم شده است.[۸۷]
ساختار اداری
متولی بارگاه امامصاحب وزارت ارشاد، حج و اوقاف است که زیر نظر تعدادی از بزرگان محل به امور حضرت امام و موقوفات آن رسیدگی میکند.
امکانات رفاهی
امام صاحب امکانات و تسهیلات خوبی برای زائران دارد. این بارگاه دارای چشمه، نمازخانه و چندین اتاق است که زائرین و متولیان از آنها استفاده میکنند.[۸۸]
آداب زیارت
هرگاه کسی قصد زیارت حضرت امام داشته باشد ابتدا در چشمۀ قتور بلوغ رفته وضو میگیرد و سپس اولین قبر موجود در بارگاه را که به دوست دوم امام شهرت دارد زیارت کرده و سپس به نزد قبر بابه قشقار (دوست اول امام) رفته و دعا میکند. زائر سپس به بارگاه امام مشرف شده و به دعا و زیارت میپردازد.[۸۹]
نمادسازیها

مراکز دینی در افغانستان از جمله حضرت امامصاحب از نمادهای دینی مشترک بین مذاهب مختلف اسلامی در کشور است. با توجه به اعتقاد و احترام ویژۀ مردم افغانستان به اهلبیت پیامبر اسلام، همۀ مردم افغانستان و بهخصوص اهلسنت توجه ویژهای به این زیارتگاه دارند. ادارۀ امور، تولیت، حفاظت و مراقبت از آن مکان نیز در دست اهل سنت است.[۹۰]
تولیدات ادبی
این اثر مهم دینی و تاریخی در طول تاریخ در کتابها، جراید، سفرنامهها، آثار ادبی و هنری بازخورد زیادی داشته است. از جمله محمدكاظم مروى در کتاب عالمآرای نادری و محمدنادرخان در کتاب قطغن و بدخشان شرح مفصلی از آن مکان آوردهاند.[۹۱]
عَلَم
علم امامصاحب چوب بسیار بلندی است که در صحن مرقد قرار دارد. در آخر سال با بستن پارچههای سبزرنگ دستدوزی شده آن را تزیین میکنند.[۹۲] در روز دهم حمل/فروردین علم زیارتگاه با مشارکت مقامات محلی و زائران برافراشته شده و چهل روز جشن در شهر برگزار میشود. برافراشتن علم با سخنرانی مقامات و بزرگان حاضر و میان هلهله و فریاد مردم آغاز میشود. لحظۀ برافراشتهشدن علم، با دعا و خواستن حاجات از صاحب علم (امام حسین) همراه است. در مراسم برگزاری میله/جشن، مردم سعی میکنند پارچههایی را به قصد تبرک به علم ببندند.[۹۳]
نذورات
مردم در طول ایام میله/جشن یعنی از روز دهم نوروز تا چهل روز سعی میکنند نذورات و خیرات خود را به حضرت امامصاحب ادا کنند. آنان در این ایام نذورات نقدی خود را به متولی زیارتگاه تحویل میدهند.[۹۴]
موارد مشابه
گرچه شیعیان معتقدند که سر امام حسین همراه با پیکر آن حضرت در کربلا دفن شده است و مرقد امامان شیعه نیز در افغانستان وجود ندارد، اما بین مردم محلی اماکن مختلفی با نام «حضرت امام» مورد توجه قرار دارد که مشهورترین و مهمترین آنها امامصاحب در کندوز است. موارد دیگر زیارتگاه حضرت امام منسوب به امام زینالعابدین در شصت كیلومترى غرب مزارشریف و زیارتگاه حضرت امام در روستاى حضرت امام در 25 كیلومترى شمالغربى شهر سرپل است.[۹۵]
باورهای عامیانه
در ارتباط با حضرت امامصاحب انگارههایی بین مردم وجود دارد، از جمله:
مردم باور دارند اگر علم/جهنده آن حضرت به آسانی برافراشته شد، سال نیک و پرباری در پیش خواهد بود، اما اگر جهنده به سختی در جای خودش نصب شود، سال سختی در پیش خواهد بود.[۹۶]
مردم به متبرک بودن پارچههای علم امام صاحب باور دارند و سعی میکنند تکههایی از پارچۀ دستدوزی شدۀ سبزرنگ علم را بهعنوان تبرک بردارند.[۹۷] مردم اعتقاد راسخی دارند که حضرت امام صاحب، بیماران را بهخصوص در ایام میله/جشن شفا میدهد. بسیاری از مردم بیماران خود را به امید شفا در آن ایام به زیارت امام میبرند.[۹۸]
مردم عقیده دارند اگر کسی با اخلاص در برابر بارگاه حضرت امام ایستاده و حاجت خود را از خداوند بخواهد، حاجت روا می شود.[۹۹]
زیارتگاه شاه دوشمشیره
این زیارتگاه محل دفن «لیث بن قیس» فرماندۀ سپاه اسلام است که در جنگ با سپاه «رَتْبیلشاه» حاکم کابل کشته شد، چون او با دو شمشیر میجنگید این زیارتگاه بهنام «شاه دوشمشیره» نامگذاری شده است.[۱۰۰]
سپاه اسلام در سال ۸۱ق به رهبری عبدالرحمان بن اشعث مأمور به فتح کابل میشود. او فرماندهی سپاه مسلمانان را به شخصی بهنام «لیس بن قیس بن عباس» میدهد. جنگی میان دو سپاه در میگیرد که در اثنای آن، لیث کشته شده و عبدالرحمان او را در همین مکان فعلی دفن میکند.[۱۰۱]
موقعیت جغرافیایی
این زیارتگاه در مرکز شهر کابل، در کنار سَرَک (خیابان) عمومی اندرابی و در سمت راست مسجد شاه دوشمشیره قرار دارد. بین این زیارتگاه و مسجد ۷ متر فاصله وجود دارد که سَرَک (خیابان) عمومی میان آنها جدایی انداخته است.[۱۰۲] به این موقعیت جغرافیایی در اشعار مردمی نیز اشاره شده است: [۱۰۳] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر
معماری
زیارت شاه دو شمشیره دارای یک گنبد آبی و چند تالار است که با سنگهای زیبا مزین و در دوران امیر حبیبالله، توسط یکی از رجال معروف حکومت بنا شده است.[۱۰۴] در این زیارتگاه دو قبر در کنار هم، با صندوقهای سنگی زیبا و تزئینشده وجود دارند که یکی مربوط به «لیث بن قیس بن عباس»، مشهور به شاه دو شمشیره و دومی متعلق به فرماندۀ سپاه اسلام «عبدالرحمن بن اشعث» است.[۱۰۵]
جایگاه
مردم کابل به این زیارتگاه توجه خاصی داشته و افراد زیادی برای برآورده شدن حاجت یا ادای نذری، بهخصوص در روزهای چهارشنبه به این مکان میآیند. برخی این محل را مکانی برای برآورده شدن آروزهای دختران و پسران جوان کابل میدانند.[۱۰۶]
زیارت یحیی بن زید
مرقد یحیی نزد مردم سرپل به امام خُورد شهرت دارد. اطلاق امام خورد به یحیی در مقابل امام کلان است که مرقد او در فاصلۀ 3 کیلومتری مرقد یحیی و در غرب شهر سرپل قرار دارد و دارای بارگاه بزرگ و محوطۀ وسیع است.[۱۰۷]
بارگاه یحیی در شرق شهر سرپل و در مسیر جادهای واقع شده است که به سمت ولسوالی سانچارک ولایت سرپل امتداد دارد. در گذشته که شهر سرپل کوچک بود این بارگاه از شهر حدود 2 کیلومتر فاصله داشت اما با توسعۀ حریم شهری، امروزه این منطقه به شهر سرپل وصل شده است.[۱۰۸]
پیشینه
بعد از شهادت یحیی در سرپل لشکر اموی سر او را از تن جدا کرده برای خلیفۀ اموی در شام فرستادند و بدن او را بر دروازۀ جوزجان به دار آویختند. بدن یحیی از شعبان 125ق تا 129ق به مدت چهار سال بر دار بود تا آنکه در سال 129ق ابومسلم قیام کرد. او بدن یحیی را با احترام از دروازۀ جوزجان پایین آورد، بر آن نماز خواند و در همان قریۀ ارغوی به خاک سپرد.[۱۰۹]
ساختمان آرامگاه یحیی در شرق شهر سرپل امروزی، شاهکار معماری دورۀ سلجوقی بوده و دارای کتیبههای زیبا و گلکاریشده به خط کوفی و گچبریهای ظریف است. صاحب این بارگاه تا 1341ش ناشناخته بود و مردم سرپل آن را بنام «امام خُورد» در مقابل بارگاه «امام کلان» واقع در غرب شهر سرپل میشناختند. در 1341ش قارى محمدعظيم عظيمى جوزجانی موفق به خواندن خطوط کوفی کتیبۀ آن بارگاه شد. بر اساس کتیبه، این بارگاه متعلق به یحیی بن زید بن علی است که در روستای ارغوی و در سال 125ق به دست سلم بن احوز و نصر بن سیار، در عهد ولید بن یزید به شهادت رسیده است.
این بارگاه در عهد سلجوقی به دستور محمد بن شاذان فارسی و توسط ابونصر محمد ترمذی ساخته شده است. گرچه محمد بن شاذان شناخته نشده است ولی فردی بنام علی بن شاذان در عصر سلجوقی معتمد بلخ بوده که خواجه نظامالملک طوسی، وزیر معروف آن دوره، مدتی در خدمت او بوده است.[۱۱۰]
به این ترتیب تاریخ بنای این بارگاه به حدود 430ق بر میگردد. بارگاه قدیم دارای یک گنبد کوچک و یک ضریح بود که در یک محوطۀ وسیع قرار گرفته بوده است. چندین مکان منسوب به یحیی بن زید در ایران نیز وجود دارد.[۱۱۱] دعبل خزاعی در قصیدۀ رثای آلعلی نیز به آن اشاره کرده است:
و آخری بارض الجوزجان محلها
و قبر بباخمری لدی القربات[۱۱۲]
در سالهای اخیر زیارتنامهای برای یحیی تهیه شده و در اختیار زوار قرار گرفته است.[۱۱۳]
توسعه زیارتگاه
در دورۀ معاصر تعمیرات و تغییرات جزئی در زیارتگاه انجام شده است. بعد از سقوط طالبان در 1382ش توسعه و نوسازی این بنا توسط سید محمدعلی عالمی بلخابی با حفظ گنبد و بارگاه قدیمی که در فهرست یونسکو بهعنوان آثار تاریخی ثبت شده است، آغاز شد. در طرح جدید، مزار یحیی بن زید در دو طبقه ساخته شده که هر طبقه ۱۵ اتاق دارد. ساختمان این حرم در مساحت شش هزار مترمربع دارای ۶۰ ستون و چهار درب ورودی اصلی، رواقها، آسایشگاه و مهمانسرا است. از ۶۰ ستون، ۱6ستون آن زیر گنبد اصلی به ارتفاع 25 متر قرار دارد که روی گنبد قدیم قرار گرفته است.
طبقۀ اول این زیارتگاه ۵/۴ متر ارتفاع دارد و در قسمت ورودی شرقی یک مناره به ارتفاع ۲۲ متر طراحی شده است. صحن مرکزی این بنا نیز به مساحت 4000 متر زمین، دارای ۴ درب ورودی است. در قسمت شمالی بنا ۸۵۰ متر مربع برای تأسیسات شامل منبع آب، قصابی، کشتارگاه و سردخانه طراحی شده است.[۱۱۴] طرح توسعه زیارتگاه یحیی تا سال 1402ش، حدود 80 درصد پیشرفت داشته است. رواقها آماده و طبقۀ همکف سنگفرش شده است.
طبقۀ دوم نیز آماده است که بخشی از آن به کتابخانه اختصاص دارد. توسعۀ این بارگاه با هزینۀ شخصی عالمی و کمکهای مالی مردم منطقه و خیرین و کمکهای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. همچنین عبدالرشید دوستم، رئیس جنبش ملی شمال افغانستان و والی وقت سرپل و برخی از مولویهای اهل سنت و بزرگان شیعه در سرپل و بهخصوص سید عبدالرحیم، همکاری زیادی در توسعۀ این بارگاه داشتهاند.[۱۱۵]
بناها و آثار مرتبط
در طرح توسعه روضۀ یحیی، مدرسۀ علوم دینی در 1200 متر زمین و در دو طبقه ساخته شده است که طبقۀ اول آن به بانوان اختصاص دارد. در طبقۀ دوم ساختمان بارگاه، کتابخانهای با 80 هزار نسخه کتاب، احداث شده است.
شفاخانه (بیمارستان) و مصلی نیز از بناهای دیگری است که در کنار زیارتگاه بنا نهاده شده است.[۱۱۶] در صحن زیارتگاه، علم آهنی بلندی وجود دارد که آخر هر سال با بستن پارچههای سبزرنگ دستدوزی شده آن را تزیین کرده و برای افراشتن در نوروز استفاده میکنند.[۱۱۷] همچنین دیگ بزرگی در داخل روضه قرار دارد که از آن برای جمعآوری نذورات مردم استفاده میشود.[۱۱۸]
ساختار اداری
بارگاه یحیی زیر نظر وزارت ارشاد، حج و اوقاف و توسط تولیت امامزاده اداره میشود. برخی از امور خدماتی در اختیار افراد محلی است که به آنها «ایشانها» اطلاق میشود و از قدیمالایام اداره این زیارتگاه را به عهده داشتهاند. بخش دیگر امور به عهدۀ افرادی است که توسط تولیت مقرر شدهاند.[۱۱۹]
نمادسازیها
مراکز دینی در افغانستان و بارگاه امامزاده یحیی در سرپل از نمادهای دینی مورد احترام همۀ مذاهب اسلامی در کشور است. مردم شمال افغانستان به یحیی ارادت و دلبستگی زیادی دارند و در مناسبتهای مختلف برای دعا و زیارت به آن بارگاه مشرف میشوند.[۱۲۰] در این زیارتگاه مراسم مختلف فرهنگی، نشستها و برنامههای مشترک بین شیعه و سنی برگزار شده و شورای اخوت اسلامی سرپل نیز در این محل تشکیل جلسه میدهد. اداره امامزاده نیز در اختیار اهل سنت و شیعیان قرار دارد.[۱۲۱]
زیارت یحیی در آثار مکتوب
در ارتباط با یحیی بن زید و مرقد او کتابهایی نوشته شده است که برخی از آنها عبارت است از: «آفتاب جوزجان»، «خورشید جوزجان» ، «سردار بیسر» و «قیام یحیی بن زید».[۱۲۲] همچنین در بسیاری از سفرنامهها مرقد یحیی معرفی شده و در ارتباط با آن مطالبی آمده است از جمله شيخ عزيزالله عطاردی مترجم كتاب زيد شهيد در سفرنامه خود به شهر سرپل به معرفی آن بارگاه پرداخته است. ا.د.هـ بیوار انگلیسی در ۱۹۶۴م از این مدفن و کتیبههای آن عکسبرداری و در 1366م در بولتن مکتب تحقیقات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن معرفی مفصل بارگاه را با تصاویر آن نشر کرده است.[۱۲۳]
برنامههای اجتماعی و فرهنگی
مراسم جهنده
بلند کردن جهندۀ یحیی، مراسم مهم سالیانه در سرپل است که در نوروز انجام میشود. در این مراسم با حضور مقامات دولتی، شخصیتهای مذهبی و عموم مردم، عَلَم حضرت یحیی برافراشته میشود و تا ۴۰ روز همچنان برافراشته میماند. در روز چهلم علم را با دعا و صلوات پایین آورده و آن را به داخل روضه انتقال میدهند.[۱۲۴]
نذورات
مردم افغانستان و بهخصوص مردم شمال کشور اعتقاد زیادی به یحیی دارند و نذورات زیادی تقدیم آن بارگاه میکنند. نذورات بیرونی امامزاده توسط «ایشانها» جمعآوری و به مصرف میرسد. نذورات داخل ضریح توسط وزارت حج و اوقاف جمعآوری و به مصرف میرسد. نذورات قربانی در بین خدمه، طلاب، «ایشانها» و مردم توزیع میشود.[۱۲۵]
باورهای عامیانه
مردم سرپل اعتقاد دارند یحیی شفادهنده است و بههمین دلیل بسیاری از مردم مریضهای خود را با هدف شفاگرفتن به زیارت آن بارگاه میبرند و بههمین نیت آنها را شبها در کنار ضریح میخوابانند. در قدیم که مرگ و میر کودکان زیاد بود برخی باور داشتند که اگر نام نوزاد پسر را یحیی بگذارند آن نوزاد زنده میماند. برخی که دارای فرزند نمیشدند باور داشتند که اگر نیت کنند نام فرزند پسر خود را در آینده یحیی بگذارند، خداوند به آنها فرزند میدهد.[۱۲۶]
زیارتگاه شاهزادهها
مقارن حاکمیت ابومسلم خراسانی در خراسان، در سال 134ق، یکی از سادات هاشمی بهنام سیدعبدالله در مقابل خلیفه وقت اموی در بلاد فارس شکست خورده و وارد شهر هرات و منطقۀ کهندژ مصرخ شد. والی آن سامان بهدستور ابومسلم، سیدعبدالله و یارانش را در بند کرده و پس از چند روز به شهادت رسانید. سپس، سر او را نزد ابومسلم فرستاد و جسد او را در همان محل دفن کرد.[۱۲۷]
برخی معتقدند ابوالقاسم محمد دیباج نیز در جوار سیدعبدالله مدفون است. گروه دیگری بر این باورند که او در گورسرخ گرگان است. هرچند بر اساس منابع تاریخی، او در زمان حکومت مأمون عباسی تحت نظارت بوده و در حدود سال 190ق، به شهادت رسیده است. [۱۲۸]
نامگذاری
در میان مردم فارسیزبان بهخصوص مردم ایران و افغانستان، به فرزندان ائمة اثناعشر امامزاده، امامزاده سید، امامزاده سلطان، سلطان، شاه، سید و شاهزاده اطلاق میشود. مردم خراسان نیز بر اساس فرهنگ خود امامان دوازدهگانه را دارای قدرت، عظمت، ولایت تکوینی و تشریعی در عالم دانسته و به امام علی و امام رضا، بهترتیب شاه مردان و سلطان خراسان میگفتند. بنابراین فرزندان آنها را با لقب شاهزاده خطاب میکردند؛ بر این اساس به این دو سید نیز شاهزاده میگویند که بهمرور زمان به «شاهزادهها» یا «سادات مصرخ» معروف شدهاند.[۱۲۹]
خاندان
هر دو سید از خاندان هاشمی و تیرة حضرت ابیطالب هستند. سیدعبدالله فرزند معاویه فرزند عبدالله فرزند جعفر طیار است که نسب او به ابیطالب میرسد؛ سیدمحمد دیباج نیز فرزند امام جعفر صادق است که از طریق امام علی (علی بن ابیطالب) نسب او نیز به ابیطالب میرسد.
برخی معتقدند سیدعبدالله از فرزندان زینب دختر علی بن طالب است و عدة دیگری معتقدند که او از زن دیگر عبدالله بن جعفر است.[۱۳۰]
شخصیت
در مورد شخصیت عبدالله بن معاویه نظرات متفاوتی وجود دارد؛ برخی او را شخصی متقی، پرهیزگار، اهل دیانت، مبلغ دین و مجاهد خواندهاند.[۱۳۱] عدة دیگری نیز در مقابل، او را شخصی شاعرمسلک، دلاور، لاابالی و بدرفتار معرفی کردهاند که با مردمان لاابالی مأنوس و از آنها طرفداری میکرده است.[۱۳۲]
حوادث و قیامها
در اواخر حکومت بنیامیه و منازعات داخلی آنها، سیدعبدالله بن معاویه وارد کوفه شده و علیه والی کوفه، عبدالله عمر بن عبدالعزیز دست به قیام میزند؛ سیدعبدالله پس از نبرد با عمر بن عبدالعزیز شکست خورده و بهسمت ایران میآید. پس از آن، مردمان زیادی از شیعیان غالی، مخالفان حکومت اموی و شخصیتهایی از بنیعباس نظیر ابوجعفر منصور و عبدالله سفاح با او همراه شده و در نتیجه توانستند مساحت وسیعی از ایران را تحت سلطۀ خود درآورند. در آن زمان، در نقاط مختلفی، بهنام او خطبه خوانده میشد و مردم ایران و خراسان را به بیعت با سیدعبدالله فرا میخواندند. او، برادران خود را در نواحی و ولایات ایران حاکم نمود و ابوجعفر منصور عباسی از طرف او در ایذج والی شد.[۱۳۳]
شهادت
سیدعبدالله بعد از نبرد خونین با لشکر عظیم خلیفه اموی در بلاد فارس، شکست خورده و با تعدادی از یاران خود بهسمت خراسان رهسپار شدند. در آن روزگار، ابومسلم خراسانی در سرزمین خراسان حکومت میکرد و یکی دیگر از مخالفان سرسخت خلافت اموی به حساب میآمد. بههمین دلیل سیدعبدالله، ابومسلم را همفکر و تنها پناهگاه خود میدانست؛ بنابراین وارد هرات و شهر کهندژ مصرخ شد اما ابومسلم، پس از مدتی، توسط والی خود در کهندژ سیدعبدالله را به شهادت رساند.[۱۳۴]
گنبد و آرامگاه
در سال 706ق، سلطان محمد آلکرت، بر مزار این دو سید، گنبد و بارگاه ساخت که در آن دوران از بهترین عمارت و مهندسی برخوردار بود.[۱۳۵]
معماری و مرمت
این عمارت تا زمان سلطان حسین بایقرا آباد بود و مرمت شد. در این اواخر نیز بهدلیل جنگها و مراودات مردمی، بنای زیارت تخریب شده و نیازمند مرمت بود. بنابراین، وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان کار بازسازی زیارتگاه را با هزینهای بالغ به 400 هزار دلار شروع و ستونها و سقف زیارت را مرمت کردند.[۱۳۶]
کرامات
برخی بر این باورند که شبل والی ابومسلم، قاتل سیدعبدالله، بعد از مدتی کوتاه وفات کرد. مردم، جسد شبل را در هر کجا که دفن می کردند، خاک او را قبول نمیکرد. تا اینکه او را پایین پای سید دفن کردند.[۱۳۷]
امامزاده زید
زید، امامزادۀ مشهوری است که در منطقۀ اَمرَخ ولسوالی (شهرستان) زاری (زارین) ولایت بلخ مدفون است. این مقبره، از معروفترین زیارتگاهها در افغانستان است.
شخصیتشناسی
برخی از مردم اعتقاد دارند امامزاده زید، فرزند یحیی بن زید مدفون در شهر سرپل است. بر این اساس او در جنگ یحیی با طرفداران بنیامیه در سرپل (منطقۀ اَرغَوی) به شهادت رسیده است و بعدها بدن او را برای دفن به این منطقه انتقال دادهاند.[۱۳۸] برخی نیز یحیی را فاقد فرزندی بنام زید دانسته و معتقدند این بارگاه به یک فرد ناشناس تعلق دارد.[۱۳۹]
موقعیت جغرافیایی
بارگاه امامزاده زید در محدودۀ روستای بختگان پایین، در منطقۀ اَمرَخ ولسوالی زاری (زارین) ولایت بلخ قرار دارد. از جهت جغرافیایی این منطقه در جنوبغربی ولایت بلخ و در مرز مناطق سانچارک و بلخابِ ولایتِ سرپل واقع شده است.[۱۴۰] مدفن امامزاده در یک تپۀ بلند قرار دارد که مسلط به درۀ زاری است و از دو سمت آن دو رود باجگاه بلخاب و آبدره سانچارک عبور کرده و به رود بلخآب ملحق میشوند.[۱۴۱]
بارگاه
بارگاه امامزاده، ساختمانی کوچک و مربعشکل و وسعت آن حدود 12 مترمربع است. بر فراز آن یک گنبد گِلی قرار دارد. اطراف ساختمان امامزاده باغ کوچکی است که چند درخت توت آن را احاطه کرده است و در فصل رسیدن توت، زوار آن مدفن از درختان توت استفاده میکنند.[۱۴۲]
زیارت
بسیاری از ساکنان شیعه و سنی مناطق اطراف به امامزاده زید اعتقاد دارند و برای زیارت و دعا به آنجا مراجعه میکنند. در روزهای تعطیل و بهخصوص در ایام بهار و تابستان امامزاده شاهد مراجعان و زائران بسیاری است که برخی از راههای دور به زیارت آن محل میشتابند.[۱۴۳]
نذورات
مراجعین و زائرین امامزاده نذورات و هدایایی با خود آورده و به آنجا تقدیم میکنند. متولی امامزاده که مردم محل هستند برخی از نذورات را بین مردم توزیع کرده و گاهی نان و غذاهای محلی بین زوار تقسیم میکنند.[۱۴۴]
باورها
در ارتباط با امامزاده زید، باورهایی وجود دارد و از جمله برخی زیارت آن بارگاه را برای شفای امراض و حل مشکلات زندگی مفید میدانند. در بین مردم محل در این زمینه گزارشهایی شهرت دارد.[۱۴۵]
امام کلان
کلمۀ امام کلان در تعبیر مردم شهر سرپل در برابر امام خُرد (یحیی بن زید) به کار میرود که مدفن او در شرق شهر سرپل (دشت اَرغَوی) قرار دارد. یحیی از نظر سِنی از امام کلان کوچکتر بوده است.[۱۴۶]
امام کلان، بنایی است تاریخی و دینی که در غرب شهر سرپل (مرکز ولایت سرپل) و در منطقهای بههمین نام قرار دارد. این بنا حدود 1200 متر با مرکز شهر فاصله داشته و محل مراجعۀ مردم است.[۱۴۷]
صاحب مدفن
در ارتباط با صاحب این مدفن نظریات متفاوتی وجود دارد. مردم سرپل آن را متعلق به کسی میدانند که نامی همانند امام خُرد یعنی «یحیی» داشته اما پسر امام محمدباقر بوده است. این در حالی است که منبعی برای اثبات این اعتقاد وجود ندارد. برخی دیگر آن را متعلق به دو نفر بهنامهای ابوالفضل و ابراهیم دانستهاند که گروهی آن دو را برادران رضاعی یحیی میخوانند. برخی دیگر نیز معتقدند آنها از جمله یاران یحیی بودهاند که همراه او به سرپل آمده، در نبرد با دشمنان یحیی کشته شده و در محل فعلی دفن شدهاند. گروهی دیگر این قبر را مربوط به فردی بهنام سیدمحمد ماهروی جوزجانی میدانند که نَسَب او مشخص نیست.[۱۴۸] همچنین، برخی، زید را دارای چهار پسر دانستهاند که در قیام یحیی دو تن از برادران او بهنامهای ابوالفضل و ابراهیم، او را همراهی کرده و با وی در منطقۀ ارغوی کشته شدند. اجساد آنها همانند جسد یحیی تا زمان ظهور ابومسلم، بر دروازۀ جوزجان روی دار بوده است. ابومسلم خراسانی بعد از قیام خود این اجساد را پایین آورده و آنها را دفن کرده است.[۱۴۹]
بارگاه
ظاهر بارگاه امام کلان ساده است. کتیبههای این آرامگاه از بین رفته و خوانده نمیشود. قسمتی از محراب گچی و تزئینات کتیبه موجود است که گویی بر روی آنها، آیاتی از قرآن نوشته شده است. کتیبۀ دیگری بر روی طاقی که مدخل حجره را از طرف کفشکن احاطه کرده، وجود دارد که با دیگر کتیبههای مزارات سرپل متفاوت است. این کتیبه، به خط نَسخ روشن نوشته شده اما جز «ماه شعبان ... 9» چیز دیگری از آن خوانده نمیشود. در هر دو طرف طاق درِ کفشکن آثار نقاشی به رنگ سرخ دیده میشود. این تزئینات بهشکل گچبری طوماری گُلدار است. مزار امام کلان در اوج آبادی خود آذین بسته بوده است. امروزه، «بقعه» امام کلان وضعیت مُندرسی دارد ولی با توجه به آثار باقیمانده مشخص است که این بارگاه روزگاری نمونۀ خوبی از تزئینات گچبری دورۀ سلجوقی بوده است. بر این اساس، تاریخ کتیبه نَسخ سرپل، به احتمال زیاد به تاریخ بعد از 500 هجری مربوط است.[۱۵۰]
قبرستان بارگاه
قبرستان بزرگی در اطراف بنای تاریخی امام کلان وجود دارد که بسیاری از مردم شهر سرپل اموات خود را در آن محل دفن میکنند. برخی از مشاهیر و بزرگان سرپل و از جمله محمدعظیم عظیمی (شاعر و ادیب مشهور) در کنار امام کلان دفن شدهاند. این قسمت از شهر سرپل به مناسبت وجود این مکان به «امام کلان» مشهور شده است.[۱۵۱]
زیارتگاه خرقۀ شریف
خرقۀ شریف، لباسی منتسب به پیامبر اسلام است که در حال حاضر در زیارتگاهی در ولایت (استان) قندهار افغانستان نگهداری میشود. این لباس مورد احترام مردم بوده و چند زیارتگاه برای آن ساخته شده است. برخی از افراد مشهور سیاسی و فرهنگی نیز به زیارت آن رفتهاند.
تاریخچه خرقۀ شریف
بر اساس منابع موجود، پیامبر اسلام وصیت کرده بود که جامۀ او به اویس قرنی داده شود تا برای امت او دعا کند. پس از وفات اویس، این لباس در غار حرا گذاشته شد. سپس فردی بهنام دوستمحمد که فرد صالح و زاهدی بود، جامۀ پیامبر را به بغداد مرکز حکومت بنیعباس منتقل کرد. تیمور گورکانی وقتی بغداد را گرفت، خرقه را به سمرقند، مرکز حکومت خود برد و برای نگهداری آن، مسجد و گنبدی بنا کرد. پس از مرگ تیمور، خرقۀ شریفه، به بخارا منتقل شد.
در ۱۰42ش، حاکم بخارا تصمیم گرفت که خرقه را به خُتن، مرکز ترکستان چین ببرد؛ اما دو نفر از صوفیان که با این کار مخالف بودند، لباس را برداشته و به بلخ بردند. در ۱076ش دو صوفی دیگر لباس را برداشته و بهسمت هندوستان بردند، اما میر یاربیگ، حاکم بدخشان، آنها را از راه برگرداند و در قلعۀ «جوزون»، مرکز بدخشان نگهداری کرد.
در ۱۱46ش، این لباس بهدستور احمدشاه ابدالی، به قصد انتقال به قندهار، از بدخشان به کابل برده و بهمدت 8 ماه در آنجا نگهداری شد. در این مدت، افراد زیادی از کابل و اطراف به زیارت خرقه آمدند.[۱۵۲] سپس، کاروان خرقه، از مسیر مَیدان وَردَک، غزنی، مُقُر، قَلَات و شهر صفا رد شده و در مرداد 1147ش به شهر قندهار رسید.[۱۵۳]
خرقۀ منسوب به پیامبر اسلام در استانبول ترکیه نیز وجود دارد که سالانه هزاران نفر به زیارت آن در مسجد جامع استانبول میروند. برخی معتقدند که این لباس در دوران حکومت عثمانی توسط سلطان سلیم اول از حجاز به استانبول برده شده است.[۱۵۴]
مشخصات خرقۀ شریف
در وصف مشخصات ظاهری خرقه نبوی گفتهاند که این خرقه، لباسی پشمی و ضخیم از موی نازک و خالص شتر و به رنگ آسمانی است. اندازۀ خرقۀ شریف کوتاهتر از قامت انسان بنظر میآید. جلوی لباس، با رشتۀ پشمی دوخته شده و آستینهای آن کوتاهتر از خود جامه است. این لباس بهمرور زمان فرسوده شده است.[۱۵۵]
چگونگی انتقال خرقۀ شریف به افغانستان
بر اساس منابع، خرقه را بر پشت شتر حمل کرده و در طول راه، فردی حق سوار شدن و جلوتر رفتن از این شتر را نداشته است. شتر حامل در هر منزل، تعویض میشده است. سپس، شتر قبلی، آزاد شده و به گردن آن، یادداشتی میبستند که یابندۀ آن میتوانست بهعنوان صدقه، آن را بگیرد و نحر کند؛ ولی اجازه نداشت بر آن سوار شود یا بارکشی کند. در هر منزل، صندوق خرقه را بر فرش نو میگذاشتند و مبلغ قابل توجهی صدقه داده و چند گاو و گوسفند را ذبح و خیرات میکردند. در هنگام رفتن نیز جای صندوق خرقه را سنگچین کرده، بیرق/ پرچمی میافراشتند تا به آن قسمت، پای کسی گذاشته نشود.[۱۵۶]
آثار و پیامدها انتقال خرقۀ شریف به افغانستان
1. نامگذاری فیضآباد
نام مرکز ولایت (استان) بدخشان افغانستان، در سابق «جوزگون» یا «جوزون» بود؛ اما در سال 989ش وقتی خرقۀ شریف به آنجا منتقل شد، نام آن را بهواسطۀ حضور این لباس، «فیضآباد» نهادند.[۱۵۷]
2. ساخت زیارتگاه سَخی در کابل
خرقۀ شریف در مسیر انتقال از بدخشان به قندهار، مدتی در کابل نگهداری شده و پس از چند روز، تعدادی از حاملان خرقه که جزو فرقۀ تصوف بودهاند، ادعا میکنند که دو شب پیاپی شخص سبز پوشی را در خواب دیدهاند که شمشیر خود را بر سنگی گذاشته و کنار خرقه، با عدهای نماز میخواند و خود را امام علی معرفی میکند. بعد از بیدار شدن نیز میبینند که آن سنگ دو نیم شده است. این افراد پس از رسیدن به قندهار، واقعه را برای احمدشاه ابدالی نقل میکنند و او دستور میدهد که در آن مکان، زیارتگاهی بهنام زیارتگاه سخی، شاه مردان ساخته شود.[۱۵۸]
3. ساخت زیارتگاه خرقۀ شریف در قندهار
در مدتیکه خرقۀ نبوی بهصورت موقت در کابل نگهداری میشد، بهدستور احمد شاه، گنبد بزرگ و باشکوهی در قندهار بنا شد تا احمد شاه پس از مرگ در سردابۀ آن دفن شده و خرقه نیز در جایگاه ویژهای در طبقۀ اول نهاده شود.[۱۵۹]
پس از وفات احمد شاه، او را در طبقۀ زیرین آرامگاه دفن کردند، اما خرقه را به آنجا منتقل نکردند. تیمورشاه، فرزند احمدشاه ابدالی، همزمان با تکمیل گنبد آرامگاه پدر خود، عمارت جداگانهای با مسجد و محوطۀ وسیع برای نگهداری خرقه در کنار این گنبد ساخت و پس از تکمیل آن، خرقه را از مسجد جامع به جایگاه مخصوص آن منتقل کرد که تاکنون در این بنا نگهداری میشود.[۱۶۰]
3. حضور شخصیتها در محل نگهداری خرقه
1. امانالله، شاه افغانستان، چند مرتبه به زیارت خرقه رفت. نخستینبار بههمراه مادر خود، حیات بیگم، در ۱۹مهر ۱۳۰۴ش وارد قندهار شد. مادر او، پارچۀ نفیسی برای پوشش صندوق خرقه هدیه کرد.[۱۶۱]
2. اقبال لاهوری، شاعر مسلمان و روشنفکر هندی، در آبان ۱۳۱۲ش از قندهار و زیارت خرقه در این شهر دیدار کرد و این شعر را سرود:[۱۶۲]الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق3. ملا عمر، اولین رهبر طالبان، در فروردین ۱۳۷۵ش، در قندهار، خرقه را با حضور صدها ملای سُنی و اسامه بن لادن، رهبر وقت القاعده، پوشید. پس از آن، به ملاعمر لقب امیرالمؤمنین داده شده و همگی با او بیعت کردند.[۱۶۳]
4. اشرف غنی، رییسجمهور سابق افغانستان در ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ش، به زیارت خرقه رفت و صندوق آن را باز نمود و پس از دعا برای صلح در افغانستان، ۵ روز آتشبس شامل روزهای عید فطر با طالبان اعلام کرد.[۱۶۴]
پانویس
- ↑ فلاحتی موحد، «بودایی، آیین»، وبسایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص247-252.
- ↑ «سید علیاحمد حجت کابلی»، ویکی فقه.
- ↑ Ziarat-e Sakhi (Shrine place) -Kabul Afghanistan", maskanyab.
- ↑ وکیلی پوپلزائی، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، 1367ش، ص18.
- ↑ "Ziarat-e Sakhi (Shrine place) -Kabul Afghanistan", maskanyab.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ روایتنگاری خبرنگار تسنیم از زیارتگاه معروف «سخی» در کابل»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ هاشمی، «نگاهی به تاریخچه زیارتگاه سخی در کابل+عکس»، شهرآرا نیوز.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ زیارتگاه سخی»، آبادیس.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، 1385ش، ص385.
- ↑ Ziarat-e Sakhi (Shrine place) -Kabul Afghanistan", maskanyab.
- ↑ "Sakhi Shrine", wikiwand.
- ↑ خامهیار، آثار منسوب به پیامبر خدا در افغانستان، 1392ش، ص53.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ ."Ziarat-e Sakhi (Shrine place) -Kabul Afghanistan", maskanyab.
- ↑ «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، الکوثر فارسی.
- ↑ «طالبان ورود به زیارتگاه سخی در کابل را ممنوع کرد + عکس»، پایگاه خبری تحلیلی صراط.
- ↑ وکیلی پوپلزائی، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، 1367ش، ص56-55.
- ↑ «حمله تروریستی و گروگانگیری در کارتهسخی و کارته چهار با کشتهشدن همه تروریستها پایان یافت»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ جعفری، «حمله تروریستی کابل؛ ۶۰ کشته و زخمی در حمله برعزاداران عاشورا در کابل»، خبرنما.
- ↑ «زیارتگاه سخی»، ویکی شیعه.
- ↑ سورۀ مائده، آیه 55.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203؛ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4؛ خلیق، «روضۀ شریف»، 1387ش، ص62.
- ↑ لاری، تاریخچۀ مزارشریف، 1349ش، ص26.
- ↑ حبیبی، «مجمعالغرایب و مطالب خواندنی آن»، 1335ش، ص363.
- ↑ هروی، الاشارات الی معرفةالزیارات، ۱۴۲۳ق، ص77؛ غرناطی، تحفةالالباب و نخبةالاعجاب، ۱۴۱۳ق. ص162.
- ↑ اسفزاری، روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات، ج1، 1338ش، ص160.
- ↑ حبیبی، «روضۀ سخی»، 1340ش، ص42.
- ↑ رهیاب (بلخی)، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، 1401ش، ص196.
- ↑ خواندمیر، حبیبالسیر فی اخبار افرادالبشر، ۱۳۸۰ش، ج4، ص172؛ گوگهدی، تاریخچه مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، 1403ق، ج1، ص530.
- ↑ امین، اعیانالشیعه، 1403ق، ج1، ص530.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص54.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص205.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص54.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص55.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص65
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص55
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص35
- ↑ عظیمی، آشنایی با بناهای تاریخی افغانستان، 1389ش، ص237.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص۵۵.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص4.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ عبدالرحمن، تاج التواریخ، خاطرات، 1375ش، ص128.
- ↑ صفا، طغیان ساکایی، روضۀ شاه ولایتمآب، ۱۳۸۷ش، ص۱۷.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، 1387ش، ص35.
- ↑ خلیق، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، 1387ش، ص32.
- ↑ خلیق، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، 1394ش، ص203.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گوگهدی، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، ۱۳۲۵ش، ص56.
- ↑ گنابادی، «سفرنامۀ سلطانحسین تابنده»، ۱۳۳۹ش، ص25.
- ↑ انصاری، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، ۱۳۷۳ش، ص19.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص65؛ گنابادی، «سفرنامۀ سلطانحسین تابنده»، نشریۀ مجموعۀ حکمت، ۱۳۳۹ش، ص35.
- ↑ یاری، «مزار میر عبدالواحد شهید(پدر حضرت عبدالعظیم حسنی)»، وبلاگ هرات باستان.
- ↑ حسینی، مزارت هرات، 1346ش، ص12؛ حسینی، مقصد الاقبال سلطانیه، 1351ش، ص14.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص12.
- ↑ فکری سلچوقی، پاورقی مزارت هرات، 1346ش، ص12.
- ↑ «سلطان آقا زیارتگاه و مأمن عاشقان خاندان رسول الله، خبرگزاری فارس.
- ↑ «سلطان آقا زیارتگاه و مأمن عاشقان خاندان رسول الله در هرات»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص12.
- ↑ «مزار میر عبدالواحد شهید پدر عبدالعظیم حسنی»، وبلاگ هرات باستان.
- ↑ «زیارتگاه «سلطان آقا»؛ مدفن بسیاری از شیعیان هرات»، وبسایت آخرین خبر.
- ↑ حسینی، مزارت هرات، 1346ش، ص12.
- ↑ «سلطان آقا زیارتگاه و مأمن عاشقان خاندان رسول الله، خبرگزاری فارس.
- ↑ یاری، «مزار میر عبدالواحد شهید، پدر عبدالعظیم حسنی»، وبلاگ هرات باستان.
- ↑ گروتس باخ، جغرافیاى شهرى در افغانستان، 1368ش. ص101؛ ادریسی، نزهة المشتاق فى اختراق الآفاق، 1409ق. ج1، ص483؛ شمس بخارائى، تاریخ بخارا، خوقند و كاشغر، 1377ش، ص234.
- ↑ صدقی، شهرهای آریانا، 1354ش، ص141؛ یمین، افغانستان تاریخی، 1388ش، ص89.
- ↑ شمس بخارائى، تاریخ بخارا، خوقند و كاشغر، 1377ش، ص234.
- ↑ مروى، عالم آراى نادرى، تهران، 1364ش، ج3، ص1129.
- ↑ محمدنادرخان، راهنماى قطغن و بدخشان، 1367ش، ص15؛ دولتآبادى، شناسنامۀ افغانستان، 1382ش، ص209؛ ناهض، قاموس جغرافیائى افغانستان، 1956م، ص214؛ جفرسون، فرهنگ جغرافیاى تاریخى و سیاسى افغانستان، 1388ش. ج4، ص264 و 267.
- ↑ اصطخری، المسالک والممالک، 1375ش، ص275؛ حدودالعالم من المشرق الیالمغرب، 1342ش، ص205؛ شمس بخارائى، تاریخ بخارا، خوقند و كاشغر، 1377ش، ص233؛ مارکوارت، وهرود و ارنگ، 1368ش، ص233؛ ادریسی، نزهة المشتاق فى اختراق الآفاق، 1409ق. ج1، ص483.
- ↑ ناهض، قاموس جغرافیائى افغانستان، 1956م، ص214. جفرسون، فرهنگ جغرافیاى تاریخى و سیاسى افغانستان، 1388ش. ج4، ص264 و 267.
- ↑ عظیمی، آشنایی با بناهای تاریخی افغانستان، 1389ش، ص141؛محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ . محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ مروى، عالمآراى نادرى، تهران، 1364ش، ج3، ص1129؛ محمدنادرخان، راهنماى قطغن و بدخشان، 1367ش، ص291. 21. محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ گروتس باخ، جغرافیاى شهرى در افغانستان، 1368ش. ص101؛ ادریسی، نزهة المشتاق فى اختراق الآفاق، 1409ق. ج1، ص483؛ شمس بخارائى، تاریخ بخارا، خوقند و كاشغر، 1377ش، ص233.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص125.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص125.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، 1393ش، ص125.
- ↑ محمود، «امام صاحب»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ محمود، «مسجد شاه دوشمشیره، اولین مسجد مسلمانان در کابل»، وبسایت افغانستان فردا؛ احمدینژاد، سیمای کابل، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۰.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش ، ص۲۷۲.
- ↑ سلطانی هروی، «مسجد شاه دو شمشیره»، وبسایت افغان تراول.
- ↑ کهگداری، «مسجد شاه دوشمشیره و پیامدهای آن»، وبسایت افغان جرمن آنلاین.
- ↑ توحیدی، «شاه دوشمشیره»، دایرةالمعارف آریانا؛ محمود، «مسجد شاه دوشمشیره، اولین مسجد مسلمانان در کابل»، وبسایت افغانستان فردا.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۲۷۳.
- ↑ خلیل، مزارات کابل، ۱۳۳۹ش، ص۱۴۶؛ محمود، «مسجد شاه دوشمشیره، اولین مسجد مسلمانان در کابل»، وبلاگ افغانستان فردا.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص219.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص219.
- ↑ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، 1385ق، ج5، ص272؛ اندیشه خراسانی، خورشید جوزجان، 1393ش، ص59؛ مستوفی، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی، ۱۳۶۴ش، ص78.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص219.
- ↑ محمدی جلالی، قیام یحیی بن زید، ۱۳۸۵ش، ص28؛ سالک بیرجندی، «امامزاده یحیی بن حسین زید میامی»، ۱۳۸۳ش، ص45؛ اندیشه خراسانی، خورشید جوزجان، 1393ش، ص62.
- ↑ و قبر دیگری از فرزندان فاطمه در سرزمين جوزجان است و قبری هم در باخمری از نزديكان پیامبر است.
- ↑ .احمدینژاد، آفتاب جوزجان، 1386ش، ص98.
- ↑ رحیمی عبدلی، روایت نابسامانی، 1389ش، ص122.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص219, رحیمی عبدلی، روایت نابسامانی، 1389ش، ص122.
- ↑ رهیاب (بلخی)، سیمای گردشگری سرپل، آماده چاپ، ص119-121.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص221.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص221.
- ↑ رهیاب (بلخی)، سیمای گردشگری سرپل، آماده چاپ، ص122.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا، 1392ش، ص222.
- ↑ رهیاب (بلخی)، سیمای گردشگری سرپل، آماده چاپ، ص123.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا، 1392ش، ص221.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا، 1392ش، ص221.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا، 1392ش، ص220.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص221.
- ↑ جاوید انتظار، سرپل، دیروز، امروز و فردا. 1392ش، ص225.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ «امامزاده کیست و به چند گروه تقسیم می شوند»، خبرگزاری رسمی حوزه.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص38؛ «قیام عبداله بن معاویه بن عبداله بن جعفر طالبی و پیامدهای آن»، پژوهشگاه علوم انسانی.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ «قیام عبداله بن معاویه بن عبداله بن جعفر طالبی و پیامدهای آن»، پژوهشگاه علوم انسانی.
- ↑ علا و بهرامیان ، «قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار و پیامدهای آن»، پژوهشگاه علوم انسانی. حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص34.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ «آرامگاه «سید عبدالله» در هرات افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ حسینی، مزارات هرات، 1346ش، ص36.
- ↑ 1. حسنزاده، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص255.
- ↑ 2. فقیه، قیام یحیی بن زید، 1385ش، ص48؛ میرحسینی، سانچارک در بستر زمان، 1388ش، ص299.
- ↑ . میرحسینی، سانچارک در بستر زمان، 1388ش، ص298.
- ↑ . حسنزاده، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص255.
- ↑ . حسنزاده، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص255.
- ↑ . حسنزاده، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص255.
- ↑ . حسنزاده، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، 1390ش، ص255.
- ↑ . میرحسینی، سانچارک در بستر زمان، 1388ش، ص298.
- ↑ . رهیاب (بلخی)، حسین، «امام کلان»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ج1، ص841.
- ↑ رهیاب (بلخی)، حسین، «امام کلان»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ج1، ص841.
- ↑ . احمدینژاد، آفتاب جوزجان. 1386ش، ص106.
- ↑ میرحسینی، ریشه های تاریخی حضور سادات و علویان در افغانستان، 1395ش، ص126.
- ↑ . رهیاب (بلخی)، حسین، «امام کلان»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ج1، ص841.
- ↑ . رهیاب (بلخی)، حسین، «امام کلان»، در دانشنامه هزاره، 1399ش، ج1، ص841.
- ↑ «زیارت خرقه شریف»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی.
- ↑ «خرقه منتسب به پیامبر اکرم»، خبرگزاری افتاب.
- ↑ «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی.
- ↑ «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی.
- ↑ شریفی، «معلومات در مورد ولایت بدخشان»، وبلاگ علوم اجتماعی.
- ↑ «نگاهی به تاریخچه زیارتگاه سخی در کابل»، خبرگزاری شهرآرا نیوز.
- ↑ «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی.
- ↑ «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی.
- ↑ «زیارت خرقه شریف»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ «زیارت خرقه شریف»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ «بزرگترین تجمع ملاهای افغان در فتوای جهاد علیه ربانی»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «نمایش عمومی خرقه مبارک؛ از ملاعمر تا اشرفغنی»، خبرگزاری جمهور
منابع
- «آرامگاه سیدعبدالله در هرات افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 23 فروردین 1393ش.
- احمدینژاد بلخابی، سیدحسن، آفتاب جوزجان، قم، الذاکرین، 1386ش.
- احمدینژاد، سید حسن، سیمای کابل، تهران، سازمان تبلیغات، ۱۳۷۳ش.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنجبیر، محمد، رحلة ابنجبیر، ترجمه پرویز اتابکی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1370ش.
- ابنعنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فى انساب آل ابیطالب، نجف، مکتب حیدریه، 1380ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
- اسفزاری، معینالدین محمد زمجی، روضات الجنات في أوصاف مدينة هرات، تصحیح محمدكاظم امامى، تهران، دانشگاه تهران، 1339ش.
- امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403ق.
- انصاری، سلطانمحمد، انکشاف امروزی شهر مزارشریف، مزارشریف، شهرداری مزارشریف، ۱۳۷۳ش.
- اندیشه خراسانی، محمدعلی، خورشید جوزجان، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1393ش.
- بختیاری، محمد عزیز، شیعیان افغانستان، قم، شیعهشناسی، 1385ش.
- «بزرگترین تجمع ملاهای افغان در فتوای جهاد علیه ربانی»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: 4 آبان 1398ش.
- بیهقی، علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۸۵ش.
- پایگاه خبری یافته، «زید بن علی کیست؟ آيا مقبرۀ زيد در خرمآباد است؟»، مهرداد دهقانی، تاریخ درج مطلب: 24 شهریور 1392ش.
- «تجمع مردم خرمآباد برای بازسازی حرم زید بن علی»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ بهمن ۱۳84ش.
- توحیدی، صدیقالله، «شاه دوشمشیره»، در دایرةالمعارف آریانا، تاریخ درج مطلب: ۲۰ شهریور ۱۳۸۸ش.
- جعفری، محمدرضا، «حمله تروریستی کابل؛ ۶۰ کشته و زخمی در حمله بر عزاداران عاشورا در کابل»، وبسایت خبرنما، تاریخ بارگذاری: 21 مهر 1395ش.
- جاوید انتظار، احمدجاوید، سرپل: دیروز، امروز و فردا، جوزجان، فریغونیان، 1392ش.
- حائری، محمدمهدی، شجرة الطوبی، نجف، مکتبه حیدریه، 1385ق.
- حبیبی، عبدالحی، «روضۀ سخی»، مجلۀ آریانا، کابل، 1340ش.
- حبیبی، عبدالحی، «مجمعالغرایب و مطالب خواندنی آن»، مجله یغما، ش۱۰۰، آبان ۱۳۳۵ش.
- حسنزاده، غ. علی، آشنایی با حوزههای علمیه شیعیان در افغانستان، قم، دارالتفسیر، 1390ش.
- حسینی، سیدعبدالله، مزارات هرات، بهتحقیق فکری سلجوقی، بیجا، بینا، 1346ش.
- حسینی، سیدعبدالله، مقصد الاقبال سلطانیه، بهتصحیح مایل هروی، چاپخانۀ داور پناه، 1351ش.
- خبرگزاری جمهور، «نمایش عمومی خرقه مبارک؛ از ملاعمر تا اشرفغنی»، تاریخ درج مطلب:۲۲ خرداد ۱۳۹۷ش.
- خبرگزاری تسنیم، «روایتنگاری خبرنگار تسنیم از زیارتگاه معروف سخی در کابل»، تاریخ بارگذاری: 3 اسفند 1393ش.
- خبرگزاری شفقنا، «سلطان آقا زیارتگاه و مأمن عاشقان خاندان رسولالله در هرات»، تاریخ درج مطلب: 10 اگوست 2015م.
- خبرگزاری فارس، «آرامگاه سیدعبدالله در هرات افغانستان»، تاریخ درج مطلب: 23 فروردین 1393ش.
- خبرگزاری کهندژ، «درباره کهندژ»، تاریخ بازدید: 6 فروردین1402ش.
- خبرگزاری رسمی حوزه، «امامزاده کیست و به چند دسته تقسیم میشود»، تاریخ درج مطلب: 23 مرداد 1397ش.
- خلیل، محمدابراهیم، مزارات کابل، کابل، مطبعه دولتی، ۱۳۳۹ش.
- خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر فی اخبار افرادالبشر، تهران، خیام، ۱۳۸۰ش.
- خراسانی، محمدهاشم، منتخبالتواریخ. تهران، بوذرجمهور، ۱۳۴۷ش.
- خلیق، صالحمحمد، «روضۀ شریف»، مجلۀ بلخ امروز، بلخ، 1387ش.
- خلیق، صالحمحمد، ساحههای باستانی و بناهای تاریخی بلخ، تهران، انجمن نویسندگان بلخ، 1394ش.
- دریکوند، سعیده، «بارگاه امامزاده زید ابن علی در شهر خرمآباد»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهريور ۱۳96ش.
- دهقانی، مهرداد، «زید بن علی کیست؟ آيا مقبرۀ زيد در خرمآباد است؟»، پایگاه خبری یافته، تاریخ درج مطلب: 24 شهریور 1392ش.
- رضوی اردکانی، سید ابوفاضل، شخصیت و قیام زید بن علی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1384ش.
- رهیاب (بلخی)، سیدحسین، بلخاب (تاریخ، فرهنگ و اجتماع)، قم، صبح امید دانش، 1401ش.
- رهیاب (بلخی)، سید حسین، سیمای گردشگری سرپل، آمادۀ چاپ.
- «زیارت خرقه شریف»، وبسایت ویکی شیعه، تاریخ بازدید: 23 آذر 1401ش.
- «زیارتگاه خرقه پیامبر در قندهار»، وبسایت خبرگزای پارس تودی، تاریخ درج مطلب: 19 مهر 1395ش.
- «زیارتگاه سَخی شاه مردان کجاست؟»، وبسایت الکوثر فارسی، تاریخ بارگذاری: 6 خرداد 1400ش.
- «زیارتگاه سخی»، وبسایت آبادیس، آخرین بازدید: 24 آبان 1401ش.
- «زیارتگاه سخی»، ویکی شیعه، آخرین بازدید: 16 آذر 1401ش.
- «زیارتگاه سلطان آقا مدفن بسیاری از شیعیان هرات» وبسایت آخرین خبر، تاریخ درج مطلب: 19 مرداد 1395ش.
- سالک بیرجندی، محمدتقی، «امامزاده یحیی بن حسین زید میامی»، مجلۀ وقف جاویدان، شماره ۴۵، ۱۳۸۳ش.
- سلطانی هروی، «مسجد شاه دو شمشیره»، وبسایت افغانتراول، تاریخ درج مطلب: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷ش.
- سایت اقامت24، «امامزاده زید بن علی خرمآباد»، تاریخ بازدید: 15 مهر 1401ش.
- سایت برولاک، «امامزاده زید بن علی خرمآباد»، تاریخ درج مطلب: 30 بهمن 1396ش.
- سایت سیری در ایران، «امامزاده زید بن علی خرمآباد»، تاریخ درج مطلب: 26 تیر 1398ش.
- سایت کجارو، «امامزاده زید بن علی کجاست؟»، تاریخ بازدید: 15 مهر 1401ش.
- سایت آسانگردش، «امامزاده زید بن علی خرمآباد»، تاریخ درج مطلب: 6 آبان 1399ش.
- شریفی، محمداجمل، «معلومات در مورد ولایت بدخشان»، وبلاگ علوم اجتماعی، تاریخ درج مطلب: 10 بهمن 1390ش.
- صفا، عبدالغفار، طغیان ساکایی، محمدیونس، روضه شاه ولایتمآب، کابل، انجمن خط و میراث فرهنگی افغانستان، 1387ش.
- صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، تهران، سمت، ۱۳۹۰ش.
- طالبان «زیارتگاه سخی» در کابل را مسدود کرد، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ بارگذاری: 3 مهر 1400ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵ش.
- طرفداری، منصور، «کارکردهای اعتقاد به امامزادهها در ایران عصر ناصری (1264-1313ه.ق)»، دو فصلنامه جستارهای تاریخی، شماره اول، بهار و تابستان 1398ش.
- عابدوف، داداجان، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، ترجمۀ بهرام امیر احمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان، 1393ش.
- عبدالرحمن، تاج التواریخ، خاطرات، پیشاور، میوند، 1375ش.
- عبدلی (رحیمی)، محمدعلی، روایت نابسامانی، تهران، عرفان، 1389ش.
- عظیمی، محمدعظیم، آشنایی با بناهای تاریخی افغانستان، کابل، فرهنگ، 1389ش.
- عظیمی، محمدعظیم، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، کابل، الهدی، ۱۳۹۰ش.
- علا، زینب و بهرامیان، مسعود، «قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طالبی و پیامدهای آن»، فصلنامه پژوهش در تاریخ، سال دوم، ۱۳۹۱ش.
- غرناطی، محمد بن عبدالرحیم، تحفةالالباب و نخبةالاعجاب، مغرب، دارالافاق الجدیده، ۱۴۱۳ق.
- فقیه، محمدمهدی، قیام یحیی بن زید، قم، وثوق، 1385ش.
- فلاحتی موحد، مریم، «بودایی، آیین»، وبسایت مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 4 تیر 1399ش.
- «قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طالبی و پیامدهای آن»، فصلنامه پژوهش در تاریخ، سال دوم، ۱۳۹۱ش.
- کهگداری، عزیز، «مسجد شاه دوشمشیره و پیامدهای آن»، وبسایت افغان جرمن آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۸ سپتامبر ۲۰۱۵م.
- گوگَهدی، نورمحمد، تاریخچۀ مزار شاه اولیاء، مزارشریف، کتابخانۀ روضۀ مزارشریف، ۱۳۲۵ش.
- گنابادی، ملاعلی، «سفرنامۀ سلطان حسین تابنده»، نشریۀ مجموعۀ حکمت، قم، ۱۳۳۹ش.
- لاری، عبدالغفور، تاریخچۀ مزارشریف، به کوشش مایل هروی، کابل، انجمن تاریخ و ادب افغانستان، 1349ش.
- محمدی جلالی، محمدمهدی، قیام یحیی بن زید، قم، وثوق، ۱۳۸۵ش.
- محمود، شاهمحمود، «مسجد شاه دوشمشیره، اولین مسجد مسلمانان در کابل»، وبسایت افغانستان فردا، تاریخ درج مطلب: ۷ تیر ۱۳۹۲ش.
- مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.
- منتظر القائم، اصغر، «بررسی نقش و کارکرد امامزادهها در تحول تاریخی شیعه در ایران پیش از صفویه با تاکید بر امامزادههای شیراز و یزد»، مرجع دانش، شماره 4، 1399ش.
- منهاج سراج جوزجانی، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳ش.
- میرحسینی، علینقی، سانچارک در بستر زمان، قم، اشراق، 1388ش.
- هاشمی، محمدرضا، «نگاهی به تاریخچه زیارتگاه سخی در کابل+عکس»، شهرآرا نیوز، تاریخ بارگذاری: 19 آبان 1400ش.
- هروی، علی بن ابیبکر، الاشارات الی معرفة الزیارات، دمشق، مکتبة الثقافة الدینیة، ۱۴۲۳ق.
- وکیلی پوپلزائی، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، کابل، مرکز تحقیقات علوم اسلامی، مدیریت عمومی نشرات، چ2، 1367ش.
- یاری، غلام حیدر، «مزار میر عبدالواحد شهید پدر عبدالعظیم حسنی»، وبلاگ هرات باستان، تاریخ درج مطلب: 19 دیماه 1392ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، بینا، 1341ش.