پیشنویس:ادبیات فارسی در دورۀ تیموریان
ادبیات فارسی در دورهٔ تیموریان؛ مجموعهٔ فعالیتها و آثار مکتوب فارسی در دورهٔ اقتدار تیموریان.
بسیاری، دورهٔ تیموری را دورهٔ شکوفایی فرهنگ و از مهمترین ادوار ادبیات فارسی در ایران میدانند. جذبه و قدرت فرهنگ اسلامی و ایرانی، پیوندی نزدیک میان امیران تیموری با نویسندگان و شاعران برقرار کرد و موجب شد تا در این دوره، آثار ادبی گوناگونی تولید شود.
تاریخچه ادبیات فارسی در دورۀ تیموریان
از آخرین سالهای قرن هشتم هجری تا سال۹۳۰ق،[۱] امیر تیمور و چند تن از پسران و نوادگان او در مناطق وسیعی از ایران حکومت کردند. امیر تیمور اگرچه خود، اهل جنگ و خونریزی بود، اما بسیاری از فرزندان و بازماندگان وی، فرمانروایانی فرهنگدوست و ادبپرور بودند.[۲] دربار «میرانشاه» در تبریز، محل تجمع اهل ادب، شعر و هنر بود. «عُمر شیخ»، پسر دیگر تیمور تمایل بسیار به شعر فارسی داشت. «شاهرخ» پسر سوم تیمور، دلبستهٔ ادبیات فارسی و تاریخ بود و بسیاری از تاریخنویسان را به نوشتن رویدادهای تاریخی وادار کرد. «ابوالفتح ابراهیم سلطان» شعر میگفت و در ترقی ادبیات فارسی بسیار کوشید. «بایسنقر» علاوه بر خوشنویسی به سرودن شعر و جمعآوری کتاب علاقهٔ زیادی داشت و «شاهنامهٔ بایسنقری» از کتابهای نفیس کتابخانهٔ او بود. در زمان «الغبیگ» زمینهٔ تدوین «زیج» (کتابهایی دربارهٔ روش محاسبات نجومی) معروف به «زیج الغبیگ» مهیا شد. «عبداللطیف»، پسر الغبیگ و «بابر شاه» پسر بایسنقر، هر دو، شاعر، شعردوست و شعرشناس بودند. «سلطان حسین بایقرا» بزرگترین مروج ادبیات فارسی بود و کتاب «مجالس العشاق» را نوشت. در زمان او، شهر «هرات» محل تجمع شاعران و ادیبان شده بود. علاوهبر سلاطین، برخی از درباریان نیز از مشوقان ادب و هنر در این دوره بهشمار میرفتند.[۳]
ویژگیهای ادبی دورهٔ تیموریان
نوزایی فرهنگی
دورهٔ تیموریان را از دورههای رشد و شکوفایی هنر و فرهنگ در تاریخ جهان اسلام و ایران دانستهاند. برخی از محققان حتی دوران رنسانس فرهنگی و هنری را به دورهٔ شاهرخ تیموری و سلطانحسین بایقرا نسبت دادهاند.[۴]
رشد و گسترش ادبیات فارسی
در این دوره، مانند دیگر جنبههای تمدنی و فرهنگی، ادبیات فارسی نیز در دو حوزهٔ نثر و نظم رشد و گسترش چشمگیر پیدا کرد؛ تألیف کتب علمی به زبان فارسی نسبت به دورهٔ قبل، رواج بیشتری یافت و آثاری پدید آمد که بسیاری از آنها از نظر تنوع موضوعی و ویژگیهای سبکی، در قیاس با دیگر دورههای ادب فارسی، دارای رشد و تفاوتهای اساسی است.[۵]
تحول معنوی ادبیات
ادبیات فارسی در دورهٔ تیموریان، از نظر تکوین هویت جدید سبک زندگی ایرانی و اسلامی و ادبیات مذهبی، اهمیت زیادی دارد؛ در این دوره جلوههای مذهب شیعه به شعر فارسی رنگ و بوی خاصی بخشید.[۶]
نثر فارسی در دورهٔ تیموریان
تألیف کتابهای علمی
تاریخی
در این دوره، تاریخنویسی به زبان فارسی رشد پیدا کرد و ادبیات فارسی متحول شد. مهمترین آثار تاریخی این دوره:
- «زبدة التواریخ» و «مجمع التواریخ سلطانی» نوشتهٔ «حافظ ابرو»، با نثر ساده، روان و عاری از تکلف؛[۷]
- «حبیب السیر»، و «خلاصة الاخبار» و «دستور الوزراء»، نوشتهٔ «خواندمیر» با نثر روان، پخته و آمیخته به صنایع بدیع؛[۸]
- «مطلع سعدین» از معتبرترین تواریخ این دوره نوشتهٔ کمالالدین عبدالرزاق سمرقندی،[۹] با نثر منشیانه اما بسیار ساده، روان و خالی از مبالغههای ادیبانه و صناعات ادبی؛
- «ظفرنامه» نوشتهٔ نظامالدین شامی با نثری بلیغ و بهدور از عبارات مصنوع؛[۱۰]
- «ظفرنامه» نوشتهٔ شرفالدین علی یزدی با نثر مزین، مصنوع و آمیخته با اشعار؛[۱۱]
- «فردوس التواریخ» از ابنمعین؛
- «مجمل فصیحی» از فصیح خوافی؛
- «جامع التواریخ» از حسنی ابن شهاب؛
- «روضة الصفا» از میرخواند؛
- «تاریخ کبیر» از جعفری یزدی؛
- «بدایع الوقایع» از واصفی؛
- «منتخب التواریخ» از معینالدین نطنزی.[۱۲]
سیرهٔ پیامبر اسلام و ائمهٔ شیعه
در این دوره دربارهٔ سیرة پیامبر اسلام و امامان شیعه نیز کتابهای متعددی نوشته شد. از جمله:
- «روضةالاحباب» از عطاءالدین فضلاللّه جمالالحسنی؛
- «شواهدالنبوه» از جامی؛
- «روضةالشهدا» از حسین واعظ کاشفی.[۱۳]
فرهنگنگاری
در دورهٔ تیموریان زبان فارسی در قلمرو عثمانیان و شبهقارهٔ هند گسترش پیدا کرد و این مسئله نیاز به دانستن قواعد و لغات زبان فارسی را افزایش داد و بههمین دلیل، فرهنگنگاری و دستور نویسی فارسی رواج یافت. برخی از فرهنگهای این دوره عبارت است از:
- «شرفنامهٔ مِنیری» از ابراهیم فاروقی؛
- «مفتاح الفضلاء» از محمود شادیآبادی؛
- «اداة الفضلاء» از قاضیخان بدر دهلوی (در شبهقارهٔ هند)؛
- «نثار الملک» و «قاسمیه» (لغت فارسی) از لطفالله بن ابییوسف حلیمی؛
- «وسیلة المقاصد الی احسن المراصد» (لغت و قواعد فارسی)، اقنوم عجم (لغت فارسی) از رستم مولوی؛
- «تاج الروؤس و غرة النفوس» (لغت فارسی) از احمد بن اسحاق قیسری؛
- «مرقات الادب» (فرهنگ ترکی به فارسی) از احمدی گرمیانی؛
- «مرقات کلام العرب و العجم» (فرهنگ ترکی به فارسی) از ابراهیم مسکین (در قلمرو عثمانی).[۱۴]
ترجمهٔ فارسی به ترکی
رویکرد به ادبیات فارسی در دورهٔ تیموریان باعث شد که برخیاز متون کهن فارسی مانند شاهنامه و آثار عطار مانند اسرارنامه، تذکرةالاولیاء، مصیبتنامه، منطقالطیر، پندنامه و خسرو نامه به ترکی عثمانی و ترکی جغتایی ترجمه شوند.[۱۵]
علوم بلاغی
در علوم بلاغی فارسی نیز آثاری در این دوره نوشته شد. مانند:
- «عروض سیفی» از سیفی بخارایی؛
- «رساله در عروض» از صفیالدین علاء بن صفیالدین علی؛
- «بدایع الافکار فی صنایع الاشعار» از ملاحسین واعظ کاشفی؛
- «رساله در علم بدیع» از میرعطاءالله بن محمود حسینی؛
- «الرسالة الوافیة فی علم القافیة» از عبدالرحمان جامی.[۱۶]
تحقیقات در منظومههای فارسی
در این دوره تحقیقاتی دربارهٔ منظومههای فارسی صورت گرفته است که بیسابقه بود. برای مثال، «کمالالدین بن کاشانی» دو کتاب «کنوز الحقائق فی رموز الدقائق» و «جواهر الاسرار و زواهر الانوار» را در تفسیر مثنوی مولوی نوشت.[۱۷]
نثر دبیری
در ادبیات دبیری این دوره دگرگونیهایی بهوجود آمد که ایجاز، کاهش استفاده از لغات عربی مشکل، تضمین مصراعهای شعری و تلمیح به آیات قرآنی، بخشی از آن بود.[۱۸]
علوم تجربی
در این دوره، بسیاری از آثار در علوم ریاضی، نجوم، پزشکی، کشاورزی و زمینشناسی مورد توجه عالمان ایرانی قرار گرفت و به زبان فارسی تألیف شد. برای مثال، مهمترین آثار پزشکی این دوره به زبان فارسی، «شفاء الاسقام» توسط «عبدالرزاق طبیب کرمانی»، «زبدة قوانین العلاج» توسط غیاث طبیب و «جواهراللغة در اصطلاحات پزشکی» توسط «محمد بن یوسف طبیب هروی» نوشته شد.[۱۹]
فلسفی و کلامی
آثار فلسفی و کلامی به زبان فارسی در دورهٔ تیموریان در قیاس با دورههای پیشین، رشد پیدا کرد[۲۰] و شرح نوشتن یا تلخیص، بهویژه بر آثار ابنسینا مورد توجه قرار گرفت.[۲۱]
شعر فارسی در دورهٔ تیموریان
رشد و گسترش شعر فارسی
مهمترین مشخصهٔ نظم و شعر در دورهٔ تیموریان، رشد کمّی آن است. این ویژگی چندان چشمگیر است که نظر بسیاری را به خود جلب کرده و برخی از محققان شمار شاعران این دوره را حدود هزار تن دانستهاند.[۲۲] همچنین در این دوره برای نخستینبار مخاطبان شعر به درباریان یا فرهیختگان جامعه محدود نشد و طبقات پایینتر جامعه را نیز دربر گرفت و مردم به خواندن و نوشتن ابیات و اشعار تمایل نشان میدادند.[۲۳]
آمیختگی شعر با هنر
هنرمندان این دوره، یعنی کسانی که به خوشنویسی، موسیقی، آواز، نقاشی و تذهیب اشتغال داشتند، به شعر و سرودن آن نیز روی آوردند و برخی از آنها، شعر را بر هنر خود ترجیح دادند.[۲۴]
تأسیس انجمنهای ادبی
انجمنهای ادبی زیادی در این دوره تأسیس شد که در آثار بسیاری از تذکرهنویسان اشاره شده است. برای مثال اهلی شیرازی به مجمع ادیبان عصر خود اشاره میکند که دربارهٔ سنجش مهارت و قدرت شاعران در سخنوری تشکیل میشد.[۲۵]
ویژگیهای شعر دورهٔ تیموریان
ابداع سبک هندی
در این دوره نسل جدیدی از شاعران در پهنهٔ حکومتی تیموریان ظاهر شدند و بهمنظور تازگی بخشیدن به شعر، شیوهٔ تازهای ابداع کردند که سابقهٔ چندانی در ادب فارسی نداشت. آنها علاوه بر حرکت در چارچوب مضامین کهن،[۲۶] یافتن مضامین غریب و نکتههای باریک را آغاز کردند و سبک جدیدی را پایهگذاری کردند که به سبک هندی شهرت یافت.[۲۷]
استفاده از صنایع شعری خاص
صنایعی مانند اغراق، مطابقه، مراعات النظیر، اعنات یا لزوم مالایلزم، ایهام و تجنیس، از سوی شاعرانی همچون امیر همایون اسفراینی، شرف الدین علی یزدی، کاتبی، لطفالله نیشابوری، ابن حسام، کوثری، بساطی سمرقندی و آذری، مورد توجه قرار گرفت.[۲۸]
رواج استفاده از غزل
در این دوره از میان انواع شعر فارسی، از قالب غزل بیشتر استفاده میشد. علت آن رویکرد مردمی به شعر فارسی بود و غزل با ذوق عامهٔ مردم سازگاری بیشتری داشت. بههمین دلیل، این دوره را «عصر غزل» نامیدهاند.[۲۹]
درونمایههای شعری در ادبیات فارسی تیموریان
آموزههای دینی
برخی از رویدادها در دورهٔ تیموریان باعث علاقهٔ مردم به دین و آزادیهای نسبی شیعه شد که گسترش مضامین دینی و مذهبی در شعر را بهدنبال داشت. شاعرانی مانند اهلی شیرازی، قاسم انوار، نظام استرابادی، لطفالله نیشابوری، اوحدی سبزواری و برندق خجندی، مضامین مذهبی را در شعر خود وارد کردند و سب ترویج آموزههای دینی در جامعه شدند.[۳۰]
مناقب پیامبر اسلام و امامان شیعه
از اصلیترین مضامین شعر در دورهٔ تیموریان قصاید دینی و ذکر مناقب پیامبر اسلام، فاطمهٔ زهرا و امامان شیعه است. از مهمترین این آثار، قصاید «ابنحسام خوسفی» بوده که در مدح و منقبت پیامبر اسلام، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسین، امام زمان و دیگر امامان شیعه سروده شده است.[۳۱] قصیدة خواجه اوحد مستوفی در منقبت امام علی[۳۲] قصیدههای شاه نعمتاللّه ولی در منقبت پیامبر اسلام، و قصاید فغانی، لطفاللّه نیشابوری، کاتبی و حسن سیمی در منقبت امیرالمؤمنین و امامان شیعه از دیگر نمونههای این نوع قصاید است.[۳۳]
عرفان اسلامی در ادبیات فارسی تیموریان
با رواج بیشتر تصوف و عرفان در این دوره، سرودن غزلهای عرفانی رواج بیشتر پیدا کرد. قاسم انوار در منظومة انیسالعارفین مباحثی از عرفان نظری، مانند چیستی نفس، روح، قلب، عقل و عشق، را توضیح داده است. از مهمترین مضامین غزلیات عرفانی در این دوره، وحدت وجود، توحید حق و نعت خالق، فنا در راه معشوق، ترک لذات دنیوی، تکریم پیر، وصف قوّت عشق و ضعف عقل و ستایش مستی و شیدایی و دردمندی است.[۳۴]
اثرگذاریهای در ادبیات فارسی تیموریان
زمینهسازی رسمیت تشیع
بهباور بسیاری از پژوهشگران، تولید حجم زیادی از منظومههای شعری با مضامین مذهبی و قصاید مدح و منقبت در این دوره، در فراهم کردن زمینه برای رسمی شدن تشیع در قرن نهم تأثیرگذار بوده است.[۳۵]
ترویج بزرگداشت قیام عاشورا
تدوین کتابهای سیره و مقاتل در شرح قیام امام حسین و رویداد عاشورا به زبان فارسی، سبب رونق و آیین تجلیل از عاشورا و گسترش ادبیات تعزیه و حماسی در میان مردم شد.[۳۶]
گسترش طبقاتی شاعران
در دورهٔ تیموریان، شعر از انحصار اقشار خاص خارج شد و برای نخستینبار، شمار قابل توجهی از شاعران، پیشهورانی بودند که به مشاغلی مانند کاسهگری، صحافی و خیمهدوزی اشتغال داشتند.[۳۷]
پیریزی ادبیات ترکی بر اساس ادبیات فارسی
قدرت و اعتبار ادبیات فارسی باعث شد که ادبیات ترکی در این دوره بر اساس زبان فارسی پیریزی شود و شاعران و نویسندگان تُرک، ترکیبات، تعبیرات، مضامین و معانی شعر فارسی را بهکار برند.[۳۸]
علل توجه تیموریان به ادبیات فارسی
کسب مشروعیت مردمی
بعد از حملة مغول به ایران و سقوط خلافت عباسی، زبان عربی در ایران بهتدریج رونق و اعتبار خود را از دست داد و زبان فارسی که زبان بومی ایرانیان بود، زبان غالب و زبان اداری و تاریخ و هنر و شعر شد.[۳۹] تیموریان که بعد از ایلخانان به قدرت رسیدند، برای تحکیم قدرت و مشروعیت خود به ادبیات و زبان فارسی روی آوردند و برای تثبیت جایگاه خود، روش روادارانهٔ ایلخانان را در پیش گرفتند.[۴۰] از طرف دیگر، بر اثر فعالیت همهجانبهٔ دانشمندان و وزیران ایرانی در دورهٔ ایلخانان، ایران از نظر علمی و ادبی استقلال پیدا کرده بود، این رویه در زمان تیموریان نیز دنبال شد و ادبیات فارسی محور فعالیت و تولید آثار علمی قرار گرفت.[۴۱]
قدرت و جذبهٔ فرهنگ اسلامی و ایرانی
تیموریان با وجود اینکه خسارت جانی و مالی زیادی به ایران وارد کردند اما زمانی که با فرهنگ و ادب اسلامی و ایرانی آشنا شدند، تغییر رویه دادند و شهرهای هرات و سمرقند را که دو شهر بزرگ ایران در آن زمان بود، به شهر فلاسفه، علما، هنر و ادب تبدیل کردند.[۴۲] قدرت و جذبهٔ فرهنگ اسلامی و ایرانی در هضم و ایجاد تحول در تبدیل خشنترین مهاجمان تاریخ به عناصر فرهنگپرور و هنردوست، از عواملی است که موجب شد تا در دورهٔ تیموریان زمینههای گسترش فرهنگ و هنر بهویژه زبان فارسی فراهم شود.[۴۳]
پانویس
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص3-4.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص227.
- ↑ فخری هروی، روضةالسلاطین، ۱۹۶۸م، ص48-54.
- ↑ «روزگار تیموریان دورۀ رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر در تاریخ جهان اسلام و ایران است/ سربداران؛ مهمترین جنبش اجتماعی و مردمی»، خبرگزاری ایبنا.
- ↑ خواندمیر، حبیب السیر، ۱۳۵۳ش، ج4، ص8.
- ↑ عرفان و مذهب شیعه در اشعار شاعران شیعه عصر تیموری»، هفتمین همایش انجمن ترویج زبان، 1391ش، ج2، ص588.
- ↑ خواندمیر، حبیب السیر، ۱۳۵۳ش، ج4، ص8..
- ↑ خواندمیر، حبیب السیر، ۱۳۵۳ش، ج4، ص523.
- ↑ نوایی، مجالس النفائس، ۱۳۲۳ش، ص8.
- ↑ شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص10-11.
- ↑ سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعراء، ۱۹۰۰م، ص۳۷۸–۳۸۰
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص236.
- ↑ رازپوش، «تیموریان (یا گورکانیان )»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص111-114.
- ↑ افشار، کتابشناسی فردوسی، ۱۳۵۵ش، ص176ش.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص121.
- ↑ رشیدی تبریزی، رباعیات خیام، ۱۳۶۷ش، ص5.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص259.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص237.
- ↑ بهار، محمدتقی، سبکشناسی، تهران، ۱۳۵۵ش، ج3، ص210.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص94.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص348-349.
- ↑ یارشاطر، شعر فارسی در عهد شاهرخ، ۱۳۳۴ش، ص59.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص۱۷۰–۱۷۲.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج، ص163.
- ↑ یارشاطر، شعر فارسی در عهد شاهرخ، ۱۳۳۴ش، ص113-114.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص235.
- ↑ یارشاطر، شعر فارسی در عهد شاهرخ، ۱۳۳۴ش، ص129-137.
- ↑ شفیعی کدکنی، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، ۱۳۷۸ش، ص32.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ۱۸۶–۱۸۷.
- ↑ سمرقندی، تذکرة الشعراء، ۱۹۰۰م، ص438-439.
- ↑ سمرقندی، تذکرة الشعراء، ۱۹۰۰م، ص444ـ449.
- ↑ سمرقندی، تذکرة الشعراء، ۱۹۰۰م، ص.436ـ437.
- ↑ رازپوش، «تیموریان (یا گورکانیان )»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص239ـ413.
- ↑ رازپوش، «تیموریان (یا گورکانیان )»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ نوایی، مجالسالنفائس، ۱۳۲۳ش، ص150-169.
- ↑ صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ۱۳۷۸ش، ج4، ص146.
- ↑ رازپوش، «تیموریان (یا گورکانیان )»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ «سمینار بازتاب ادبیات فارسی در دورۀ گورکانیان در هند برگزار شد»، وبسایت بنیاد سعدی.
- ↑ نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران، ۱۳۴۴ش، ج1، ص259.
- ↑ «آشنایی با فرهنگ اسلامی و ایرانی؛ علت شکوفایی علم و هنر در دورۀ تیموریان»، خبرگزاری بینالمللی قرآن.
- ↑ «سمینار بازتاب ادبیات فارسی در دورۀ گورکانیان در هند برگزار شد»، وبسایت بنیاد سعدی.
منابع
- «آشنایی با فرهنگ اسلامی و ایرانی؛ علت شکوفایی علم و هنر در دورهٔ تیموریان»، خبرگزاری بینالمللی قرآن، تاریخ درج مطلب: ۱۸ بهمن ۱۳۹۳س.
- بهار، محمدتقی، سبکشناسی، تهران، انتشارات توس، ۱۳۵۵ش.
- خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
- رازپوش، شهناز ودیگران، «تیموریان (یا گورکانیان)»، وبسایت دانشنامهٔ جهان اسلام، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۳ش.
- رشیدی تبریزی، یار احمد، رباعیات خیام (طربخانه)، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۷ش.
- «روزگار تیموریان دورهٔ رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر در تاریخ جهان اسلام و ایران است/ سربداران؛ مهمترین جنبش اجتماعی و مردمی»، خبرگزاری ایبنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ش.
- سمرقندی، دولتشاه، تذکرةالشعراء، به کوشش ادوارد براون، لیدن، ۱۹۰۰م.
- «سمینار بازتاب ادبیات فارسی در دورهٔ گورکانیان در هند برگزار شد»، وبسایت بنیاد سعدی، تاریخ درج مطلب: ۴ اسنفد ۱۳۹۸ش.
- شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، ترجمهٔ حجتالله اصیل، تهران، نی، ۱۳۷۸ش.
- صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۷۸ش.
- «عرفان و مذهب شیعه در اشعار شاعران شیعه عصر تیموری»، هفتمین همایش انجمن ترویج زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۱ش.
- فخری هروی، محمد، روضةالسلاطین، حیدرآباد دکن، ۱۹۶۸م.
- نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران، تهران، ۱۳۴۴ش.
- نوایی، علیشیر، مجالسالنفائس، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۲۳ش.
- یارشاطر، احسان، شعر فارسی در عهد شاهرخ، تهران، مؤسسهٔ چاپ و انتشارات، ۱۳۳۴ش.