پیشنویس:زن سرپرست خانوار
زن سرپرست خانوار؛ زنانی که علاوه بر نقش مادری، سرپرستی و تامین معیشت خانوار را هم بر عهده دارند.
زن سرپرست خانوار به زنانی اطلاق میشود که به دلایلی مانند فوت، طلاق، از کار افتادگی، اعتیاد یا غیبت همسر، مسئولیت تأمین معیشت و مدیریت کامل خانوار را بهتنهایی بر عهده دارند. این گروه که شامل زنان خودسرپرست بدون فرزند نیز میشود، اغلب با چالشهای عمیقی از جمله فقر اقتصادی ناشی از محدودیت فرصتهای شغلی و تبعیض دستمزد، بار سنگین مسئولیت دوگانه اشتغال و امور خانه و فرزندان و همچنین فشارهای روانی مانند استرس و انزوا مواجه هستند. این شرایط آنان را در معرض آسیبپذیری اجتماعی قرار میدهد. بنابراین، حمایت از آنان از طریق ایجاد اشتغال پایدار، ارائۀ خدمات مشاوره و رفاهی و تصویب قوانین حمایتی، نهتنها یک اقدام ضروری برای توانمندسازی آنان و تضمین رفاه فرزندانشان است، بلکه گامی اساسی بهسوی تحقق عدالت اجتماعی و تقویت بنیان خانواده و جامعه محسوب میشود.
مفهومشناسی زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار به کسانی گفته میشود که بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت ادارۀ اقتصادی، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی خانوار را به دوش میکشند.[۱] بر اساس تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که عهدهدار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند.[۲] زنان سرپرست خانوار، به دلایل مختلف مانند فوت همسر یا طلاق، مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، سربازی، بیماری و از کار افتادگی، اعتیاد و بیکاری، مسئولیت سرپرستی و ادارۀ اقتصادی و تصمیمگیریهای عمده و حیاتی خانواده را بر عهده دارند. در تعریف سازمان ملل از زنان سرپرست خانواده نیز بر نقش مدیریتی، مسئولیت مالی و تصمیمگیری تأکید شده است.[۳]
خانوار
خانوار[۴] در لغت بهمعنی همۀ کسانی است که باهم در یک مکان جغرافیایی زندگی میکنند.[۵] خانوار از دیدگاه صاحبنظران علوم اجتماعی و جمعیتشناسی، یک واحد آماری است با ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی معینی، مرکب از افرادی که در یک کانون زندگی میکنند (وحدت زندگی)، زیر یک سقف میخوابند (وحدت محل سکونت)، همخرج هستند (وحدت بودجه) و دور یک میز یا سفره غذا میخورند (همسفرگی). خانوار از جهت تعداد و ترکیب اعضاء و همچنین نوع سکونت، تقسیمبندی میشود.[۶] مفهوم خانوار با تعریف خانواده متفاوت است.
تفاوت خانوار با خانواده
خانواده،[۷] حداقل از دو نفر تشکیل شده و اساس شکلگیری آن ازدواج است[۸] و با پیوند خونی، نکاحی یا فرزندخواندگی به یکدیگر مرتبط بوده و اعضای بزرگسال آن مسئول نگهداری کودکان هستند.[۹] کاربرد خانواده بیشتر در مباحث روانشناسی و جامعهشناسی و کلمه خانوار، که مفهومی اعم از خانواده است، بیشتر در موضوعات اقتصادی، جمعیتشناسی و آماری بهکار میرود. افراد تشکیلدهندۀ خانوار لزوماً بستگی خویشاوندی باهم ندارند و یک همبستگی اقتصادی و یککاسه بودن بودجهای و زیر یک سقف زیستن به آنها عنوان خانوار میدهد و بدین ترتیب خانوار از یک یا چند نفر که زیر یک سقف زندگی کرده و بودجۀ واحد دارند تشکیل میشود؛ اما خانواده مبتنی بر ازدواج و خویشاوندی است از قبیل یک زوج، پدر و مادر و فرزندان، پدر و مادر و فرزندان و نوهها یا ترکیبات دیگری از والدین و سایر اقوام و خویشاوندان.[۱۰]
سرپرستی خانواده
خانواده مانند تمام جوامع خرد و کلان، جهت ساماندادن به امور زندگی و تصمیمگیری صحیح و بهموقع نیازمند رئیس و سرپرست است. طبق بررسیهای تاریخی، سرپرستی خانواده غالباً در اختیار مردان قرار داشته است. در واقع ریاست مرد در خانواده امری خودجوش و نهادی بوده است که میتواند ریشه در رسم مردسالاری و نظام قبایلی داشته باشد. از آسیبهای بیتوجهی به تعیین سرپرست برای خانواده، دامنهدارشدن اختلافات و نهایتاً رجوع به محاکم قضایی است که موجب از بین رفتن صمیمیت و متزلزلشدن پایههای زندگی زناشویی است.[۱۱]
سرپرستی خانواده در آموزههای اسلامی
آموزههای اسلامی، موید سرپرستی مرد بر خانواده است اگرچه با شرایطی مدیریت زنان را نیز بهرسمیت میشناسد. قرآن بهعنوان مهمترین و معتبرترین منبع استخراج احکام اسلامی، بهصراحت بر مدیریت و قوامیت مردان بر زنان و برخی دلایل آن اشاره کرده است.[۱۲] از نگاه قرآن، ریاست خانواده مقامی است که برای تثبیت و مصلحت خانواده به مرد داده شده است و یک امتیاز و حق فردی برای شوهر محسوب نمیشود. ریاست خانواده بیشتر یک وظیفۀ اجتماعی است که برای تأمین سعادت خانواده به مرد محول شده و او نمیتواند از آن سوء استفاده کند و بر خلاف مصلحت خانواده آن را بهکار برد.[۱۳]
علاوه بر قرآن، در منابع روایی نیز بر مسئولیت مرد در خانواده، تاکید شده و اطاعت زن از شوهر بهعنوان یکی از عوامل خشنودی خدا نام برده شده است. در برخی از این روایات علاوه بر تعیین مرد بهعنوان سرپرست و مدیر خانواده، زن را مدیر و مسئول امور خانه میداند. در این روایات، مرد، سرپرست زن نیست بلکه سرپرستی و مدیریت خانواده را بر عهده دارد.[۱۴]
پژوهشهای علمی خصوصاً روانشناختی هم با بررسی و مقایسۀ ویژگیهای جسمی و روانشناختی مرد و زن، دیدگاه دین مبنی بر سپردن مسئولیت و مدیریت خانواده بر عهدۀ مرد را تایید میکند. بر این اساس، با توجه به برخی صفات ذاتی، همچون اقتدارگرایی، مهارت ذهنی بیشتر، تقدم و غلبۀ تعقل بر عاطفه و احساس مسئولیت در ادارۀ زندگی، مردان، گزینه بهتری برای مدیریت زندگی بهشمار میآیند. علاوه بر این، مدیریت مرد بر خانواده با رضایت از زندگی و آرامش روانی زن و شوهر در ارتباط بوده و پذیرش اقتدار مرد توسط زن، علاوه بر رفع اختلاف نظرات در خانواده، بهصورت صحیحی فرایند نقشپذیری جنسیتی را در فرزندان شکل میدهد.[۱۵]
سرپرستی خانواده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون مدنی ایران در روابط زوجین، ریاست خانواده را از خصایص شوهر معرفی کرده است.[۱۶] همچنین بنابر مفاد مادۀ ۱۱۱۴ قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهرش تعیین میکند زندگی کند، مگر آنکه قبلاً اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد. در مادۀ ۱۱۱۷ نیز آمده است که شوهر میتواند زن خود را از حرفه و صنعتی که منافی مصالح خانواده یا حثیت خود یا زن باشد، منع کند.[۱۷]
تقسیمبندی زنان سرپرست خانوار
در یک دستهبندی کلی، زنان سرپرست خانوار به چند گروه عمده تقسیم میشوند.
- گروه اول: خانوارهایی که در آن، مرد بهطور دائمی حضور ندارد و زنان بهدلیل فوت همسر یا طلاق، بیوه شدهاند یا دخترانی که ازدواج نکرده و تنها زندگی میکنند و سرپرستی خانواده را عهدهدار میشوند.
- گروه دوم: خانوارهایی که مرد بهطور موقت و بهدلیل مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، و سربازی غایب بوده و زن مجبور به تهیۀ معاش زندگی خود یا فرزندانش است.
- گروه سوم: خانوارهایی که مرد در آنها حضور دارد، اما بهدلیل بیکاری یا از کارافتادگی نقشی در تامین معاش ندارد و زن عملاً مسئولیت زندگی خود و خانوار را عهدهدار میشود.[۱۸]
نظریههای مختلف در مورد زنان سرپرست خانوار
موضوع زنان سرپرست خانوار در حوزههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به صبغۀ اجتماعی زنان سرپرست خانوار، جامعهشناسان، مسئلۀ زنان سرپرست خانوار را از جهت آثار و نتایج گسترش این نوع خانوارها در جامعه مورد بررسی قرار دادهاند، برخی از این دیدگاهها عبارتند از:
نظریه رفاه اجتماعی در مورد زنان سرپرست خانوار
در خصوص زنان سرپرست خانوار یکی از قدیمیترین و متداولترین سیاستهای توسعۀ اجتماعی در جهان سوم و بالاخص در رابطه با امور زنان، نظریۀ رفاه اجتماعی است. این واژه معمولاً حالتی را میرساند که در آن کلیۀ افراد از آنچه تأمینکنندۀ نیازهای مادی و معنوی آنان است، برخوردار باشند. برای توزیع شرایط رفاهی در جامعه، خصوصاً برای آن دسته از افرادی که توانایی تأمین شخصی رفاه خود را ندارند، خدمات اجتماعی شکل می گیرد. خدمات اجتماعی فعالیتهای سازمان یافتهای است که هدف آنها کمک به سازش و تطابق بین افراد و محیطشان است. در این زمینه زنان سرپرست خانوار با توجه به کمبود منابع، از سطح رفاه اجتماعی کمتری برخوردارند و خدمات اجتماعی معمولاً نمیتواند آنان را به رفاه اجتماعی مطلوب برساند.[۱۹]
نظریه آسیبپذیری در مورد زنان سرپرست خانوار
این دیدگاه زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنها را بهخاطر عدم دسترسی به فرصتهای شغلی برابر، دستمزد کمتر و محرومیت از امکانات رفاهی آسیبپذیرتر میداند. نوجوانان و جوانان این خانوادهها نیز بیشتر از سایرین گرایش به بزهکاری دارند.[۲۰]
نظریه ساختی- کارکردی در مورد زنان سرپرست خانوار
بر اساس این نظریه خانوادههای زنسرپرست اساساً با شکل طبیعی و سنتی خانوادههای دو والدی در تضادند و پیدایش این گروه از خانوادهها نوعی انحراف محسوب میشود چرا که فرصتهای زندگی کودکان در این خانوادهها به علت غیبت پدر و مادر کاهش مییابد و عدم اقتدار پدر برای ساماندهی به زندگی خانوادگی، خانواده را با بحران مواجه میکند، بحرانی که با ورود زنان به بازار کار بهجای انجام وظیفۀ سنتی (خانهداری) به تربیت نامناسب کودکان، افت تحصیلی و بزهکاری آنان ختم میشود.[۲۱]
نظریه کنش مثبت در مورد زنان سرپرست خانوار
طرفداران نظریۀ کنش بر خلاف نظریههای قبلی که همگی جنبهای ساختاری و کلی دارند از جنبۀ دیگری به مسئله پرداخته است. بهنظر آنان اگر چه خانوادههای زنسرپرست مشکلات متعددی دارند (بهد لیل تحصیلات کم و تبعیض در بازار کار) ولی این مسئله بهمعنای آن نیست که ایشان مطلقاً از این شرایط تاثیر میگیرند و نمیتوانند بر مشکلات خود فائق آیند. به عبارت دیگر نمیتوان این گروه از زنان را قربانی و منفعل در برابر شرایط دانست بلکه باید با بررسی تجربههای شخصی این زنان و توانمندسازی آنان، راههای مبارزه با شرایط حاکم بر زندگی آنان را از نزدیک شناخت.[۲۲]
آسیبشناسی زنان سرپرست خانوار
زنان سرپرست خانوار، بهدلیل فقدان تکیهگاه مالی و اجتماعی، با مجموعهای از آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی روبهرو هستند. مهمترین این آسیبها شامل فقر اقتصادی و شغلی، محدودیت در دسترسی به فرصتهای درآمدزا، سوءتغذیه و مشکلات بهداشتی است. فشار نقشهای متعدد و فقدان حمایت اجتماعی، زمینه بروز اختلالات روانی، افسردگی، تنهایی و اعتماد بهنفس پایین را فراهم میکند. این زنان بهخاطر نگرش منفی جامعه و نبود حمایت، در معرض ناامنی جسمی و جنسی قرار دارند و روابط اجتماعی آنان محدود میشود.[۲۳]
علاوهبر این، فقر آموزشی و فرهنگی و مشکلات فرزندپروری، موجب میشود فرزندان این خانوادهها نیز با آسیبهایی همچون ترک تحصیل، کار کودکان و بزهکاری مواجه شوند. در مجموع، زنان سرپرست خانوار و فرزندانشان از آسیبپذیرترین گروههای اجتماعی محسوب میشوند و نیازمند حمایتهای جامع اقتصادی، فرهنگی و روانی هستند.[۲۴] از مهمترین و شایعترین مشکلات و آسیبهای زنان سرپرست خانوار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فقر شغلی و اقتصادی
فقر اقتصادی اولین و مهمترین آسیب زنان سرپرست خانوار است. آنها با وجود مسئولیت مراقبت از خانواده، به سختی میتوانند شغلی درآمدزا پیدا کنند و بههمین دلیل، مجبور به تمرکز در بخش غیر رسمی بازار کار میشوند. در شرایطی که نانآور خانواده بهجای دو نفر، یک نفر است و در بخش غیررسمی و در شغلهای کمارزش با دستمزد کمتر اشتغال دارد، طبیعی است که با خطر فقر بیشتری مواجه شود. فقر اقتصادی، مجموعهای از آسیبهای فردی، خانوادگی و اجتماعی را برای زنان سرپرست خانوار به همراه دارد؛ اختلال در سلامت جسمی و بروز بیماریها بهخاطر محدودیت در دسترسی به امکانات بهداشتی و بیمه، سوءتغذیه، عدمدسترسی به تفریحات سالم و کافی و مشکلات روانشناختی اغلب ریشه در فقر اقتصادی دارد.[۲۵]
آسیبهای روانشناختی
بعد از مشکلات اقتصادی، مهمترین آسیب زنان سرپرست خانوار، مسائل مربوط به بهداشت و سلامت روان است. ایفای نقشهای چندگانه، فقدان حمایتهای اجتماعی و وجود نگرشهای منفی جامعه، آنان را مستعد برخی مشکلات و آسیبهای روانی اجتماعی میکند. این زنان بهخاطر پایگاه اجتماعی نامشخص و مبهم و فقدان تکیهگاه، دچار نوعی خلأ عاطفی هستند. استرس، افسردگی، زودرنجی، احساس تنهایی و طردشدگی و عدم درک از سوی دیگران از مهمترین مشکلات روانشناختی این زنان است. تکثر نقشها و اشتغال مادر در خارج از خانه، موجب بروز مشکلات روانی متعددی برای زنان و کودکان آنها میشود. اعتماد بهنفس پایین، یکی دیگر از ویژگیهای شناختی زنان سرپرست خانوار است. مطالعات متعددی نشانگر وجود رابطه معنادار میان اعتماد بهنفس پایین و احساس تنهایی است؛ اعتماد بهنفس پایین و تنهایی، هر یک دیگری را تشدید میکند.[۲۶]
احساس ناامنی
از مشکلات زنان سرپرست خانوار، نگرش منفی و ناهمدلانه افراد جامعه نسبت به آنان است. اهمیت و اعتبار خانواده و جایگاه ایمنیبخش آن موجب شده تا خانواده زنان سرپرست خانوار بهخاطر فقدان تکیهگاه به خانوادهای آسیبدیده و ناقص تبدیل شود. این زنان بدون مرد، خصوصاً در جوامعی که اعتبار اجتماعی و امنیت زن وابسته به مرد و خانواده است گاهی در معرض تهدید و تعرض قرار میگیرند. برخی مردان این زنان را به عنوان یک فرصت تلقی میکنند و در صدد کامجویی از آنان بر میآیند. تقاضای ازدواج بدون شرایط مطلوب، ازدواج موقت یا غیررسمی، اذیت و آزار جسمی و جنسی و محرومشدن از حق و حقوق قانونی بهدلیل برخی انگارههای غلط فرهنگی از آسیبهای شایع بهشمار میرود.[۲۷]
انزوای اجتماعی
زنان سرپرست خانوار با توجه به نقشهای چندگانه و مسئولیتهای بسیار، غالباً وقت اضافی برای برقراری روابط اجتماعی را ندارند. این موضوع بهمرور موجب طرد آنها از جامعه میشود. همچنین فرزندان بهدلیل عدمحضور همهجانبۀ سرپرست، دچار مشکل میشوند و خود سرپرستان بهخاطر تأمین مایحتاج خانواده در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند.[۲۸]
با توجه به موقعیت زنان سرپرست خانوار، غالباً زنان دیگر نیز از گسترش رابطه با آنان میپرهیزند تا مبادا شوهران و مردان خانوادهشان به زنان بیسرپرست تمایل پیدا کنند. همچنین مردان دیگر هم برای جلوگیری از برچسبخوردن از آنان فاصله میگیرند تا جایی که گاهی برخی فرصتهای شغلی و موقعیتهای اجتماعی بههمین دلیل از دست میرود. لذا زنان سرپرست خانوار که شوهران خود را از دست دادهاند، در دایرۀ محدود رابطه با فرزندان و محارم خود محبوس میشوند. مهمترین پیامد مخدوششدن روابط اجتماعی، طردشدگی و به هم خوردن تعادل روانی است.[۲۹]
فقر آموزشی-فرهنگی
میزان سواد یکی از اجزای موثر و سازنده شاخص فقر است. اغلب زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست از نظر جایگاه فرهنگی و سطح تحصیلات در موقعیتی نیستند که بتوانند بر تمام مسائل و معضلات اجتماعی و مسئولیت تربیت فرزندان فائق آیند. این خانواده ها بهدلیل فقر مالی و ارتباط گذشته خانواده با افراد و خانوادههای بزهکار به لحاظ بزهکاری پدر خانواده و ارتباطات اجتماعی نامطلوب وی، مجبور میشوند در مناطقی که وضعیت فرهنگی مناسبی ندارند، ساکن شوند و این امر خود دلیلی بر فقر فرهنگی این خانوادهها خواهد شد. در این خانوادهها بهدلیل فقر مالی، فرزندان و بهویژه پسران مجبور به ترک تحصیل در سنین پایین شده و بهدنبال آن چرخه فقر، تکرار میشود.[۳۰]
بیماریهای جسمی
زنان سرپرست خانوار بهدلیل بیتوجهی و اقدام دیرهنگام نسبت به پیگیری بیماریها و ارتقاء سلامت جسمی بهخاطر فقر اقتصادی، نبود درآمد پایدار، سوءتغذیه و عدم وجود خدمات بیمهای و کیفیت پایین آن، مستعد ابتلا به بسیاری از بیماریها هستند.[۳۱]
آسیبپذیری فرزندان
زنان سرپرست خانوار با توجه به شرایط بد اقتصادی و فرهنگی غالباً دچار مشکلات فرزندپروری میشوند و فرزندان آنها بهدلیل از دستدادن ارتباط خود با نزدیکان و نداشتن شبکۀ حمایتی، از نظر تربیت اجتماعی آسیب میبینند. زنان سرپرست خانوار زمان بیشتری را صرف کار میکنند و همین امر، موجب فقر زمانی و بیتوجهی به جنبههای فرهنگی، آموزشی و تربیتی خود و فرزندان میشود. وضعیت بد اقتصادی موجب میشود تا هم زنان سرپرست خانوار و هم فرزندانشان در برابر آسیبهای اجتماعی، جزو آسیب پذیرترین قشرهای اجتماع باشند. از سوی دیگر فرزندان این خانوادهها نیز بالقوه در معرض مسائلی مانند کار کودکان در مشاغل سیاه و غیررسمی، بزهکاری اجتماعی، محرومیت از تحصیل و سوءتغذیه قرار دارند. این زنان بهدلیل تجارب کم از فضای اجتماعی جامعه و نبودن مردی برای تکمیل تجربیاتشان، استقلال و آزادی کمتری برای فرزندان فراهم میکنند و بههمین دلیل فرزندان آنها دارای اعتماد بهنفس پایینتر و ترس بیشتر از فضای اجتماعی هستند.[۳۲]
آمار زنان سرپرست خانوار در ایران
بر اساس آخرین دادههای مرکز ملی آمار ایران از سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ش، تعداد ۳۰۶۱۷۵۳ خانوار با سرپرستی زنان گزارش شده است که از این تعداد ۲۰۵۷۶۲۱ خانواده فاقد فرد شاغل غیر از سرپرست خانوار بودهاند. بر این اساس خانوادههای داری سرپرست زن ۱۲٬۶ درصد از کل خانوارهای کشور را تشکیل میدهد که این نسبت در سرشماری سال ۱۳۹۰ش، حدود ۱۲٬۱ درصد بوده است. به عبارت دیگر تعداد خانوارهای زن سرپرست نسبت به کل خانوارها در پنج سال حدود ۵/۰ درصد رشد کرده است.[۳۳]
در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ش تعداد خانوارهای معمولی دارای سرپرست زن، افزایش حدود ۸/ ۲۶ درصدی داشته است. همچنین در سال ۱۳۹۰ش به ازای هر ۱۰۰ سرپرست مرد، حدود ۱۵ سرپرست زن وجود داشته که این نسبت در سال ۱۳۹۸ به حدود ۱۶ نفر رسیده است. در بین استانهای کشور در سال ۱۳۹۸، سیستان و بلوچستان و گیلان با ۱/ ۲۰ درصد و همدان با ۳/ ۱۷ درصد به ترتیب بیشترین و آذربایجان غربی با ۹/ ۹ درصد، کردستان با ۱/ ۱۰ درصد و هرمزگان با ۸/ ۱۰ درصد، به ترتیب کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را به خود اختصاص دادهاند.[۳۴]
وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران
نظر به افزایش قابلتوجه تعداد خانوارهای زنسرپرست از سال ۱۳۳۵ش تاکنون و با توجه به این امر که مشکلات این قشر بهعنوان یکی از آسیبهای اجتماعی، تأثیر بهسزایی بر آیندۀ فرزندان این خانوادهها و سپس آیندۀ بخش قابلتوجهی از شهروندان کشور دارد؛ حل این مشکلات همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. پس از انقلاب اسلامی، قانون اساسی بر تأمین نیازهای زنان سرپرست خانوار بهعنوان اقشار آسیبپذیر جامعه تأکید کرده است. با توجه به اصل حفظ نهاد خانواده، اصل برقراری عدالت اجتماعی، اصل پیشگیری از مفاسد اجتماعی و اصل رعایت حقوق شهروندی، حکومت موظف است که این گروهها را مورد حمایت خود قرار دهد. با تشکیل کمیتۀ امداد امام خمینی، بخشی از این مسئولیت بر عهدۀ این نهاد و بخشی از آن را بر عهده سازمان بهزیستی گذاشته شد.[۳۵] برای حل مشکلات این قشر تاکنون راهکارهای مختلفی ارائه شده است.[۳۶]
زنان خودسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی
سازمان بهزیستی یکی از گروههای هدفی که دارد زنان سرپرست خانوار است. با توجه به اهمیت موضوع زنان سرپرست خانوار در سازمان بهزیستی، واحدی جداگانه تحت عنوان دفتر توانمندسازی زنان و خانواده شکل گرفت. آمارهای رسمی حاکی از آن است که تا سال ۱۴۰۰ش، حدود ۱۴ درصد از خانوارهای ایرانی را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند که از این بین ۴/۸ درصد تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند که این آمار حدود ۲۵۰ هزار خانوار و در کل با فرزندان ۵۸۱۰۰۰ نفر می شود. ۵۴ درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی در میانگین سنی ۲۰ تا ۵۰ سال هستند. ۴۵ درصد بالای ۵۰ سال و حدود یکدرصد هم زیر ۲۰ سال هستند. ۷۱ هزار نفر از زنان سرپرست خانوار همسرشان فوت کردهاند. ۶۰ هزار نفر از همسرشان جدا شدهاند. ۶۵ هزار نفر همسر از کار افتاده دارند. حدود ۵ هزار نفر دخترانی هستند که ازدواج نکردهاند.[۳۷]
زنان خودسرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی
امور بانوان در کمیته امداد در ۴ بهمن ۱۳۹۸ش ایجاد شد. از بین یک میلیون و پانصد هزار نفر افرادی که تحت پوشش کمیته امداد هستند حدود ۹۶۷ هزار نفر زنان هستند که این آمار حدود ۶۳ درصد میشود. ۷ درصد از زنان تحت پوشش کمیته امداد دارای بیمه اجتماعی و ۱۱ درصد هم مستاجر هستند.
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار
دشواریهای سرپرستی خانوار توسط زنان، موضوع توانمندسازی آنان را ایجاب میکند. آسیبپذیری زنان سرپرست خانوار، موجب شده است که بسیاری از دستگاهها و سازمانهای محلی، ملی و بینالمللی خود را موظف به حلِ مسائل این زنان و خانوادههای آنها بدانند و در جهت حمایت از آنان گام بردارند.[۳۸] در تعریف توانمندسازی، به مفاهیمی همچون حق انتخاب، امکان انتخاب، کنترل و قدرت اشاره شده که عمدتاً ناظر بر بهرهمندی زنان از توانایی لازم برای اخذ تصمیمهای مؤثر و مهم برای خود و خانوادههایشان است.[۳۹]
توانمندسازی زنان را می توان با مؤلفههایی همچون تقویت جرأت دستیابی به هدف، توانایی لازم برای عملی ساختن خواستههای خود، آگاهی از نیازهای درونی خود، افزایش خوداتکایی، گسترش حق انتخاب در زندگی، فائق آمدن بر شرم بیمورد، داشتن اعتماد به نفس و اطمینان خاطر و توانایی ارزیابی موقعیتهای زندگی تعریف کرد. توانمندسازی زنان فرآیندی پویا است که زنان را برای دستیابی بیشتر به منابع کنترل زندگی کمک میکند و موجب احساس استقلال و اعتماد بهنفس بیشتر آنها میشود و عزت نفس آنها را افزایش میدهد، در نتیجه، زنان، تصویری بهتری از خودشان خواهند داشت.[۴۰]
حیطههای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار
امروزه اغلب کشورها برای دستیابی به توسعۀ پایدار، توانمندسازی اقشار آسیبپذیر را کارآمدترین روش یافتهاند، که در برنامۀ ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیز بدان اشاره شده است و بهعنوان یکی از جامعترین راه حلها میتوان از «طرح جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار» نام برد. برخی از این راه حلها عبارتند از:
توانمندسازی روانشناختی-معنوی
شرایط زنان سرپرست خانوار بهویژه فقدان تکیهگاه، تزاحم نقشها، سطح پایین درآمدی و نگرش حاکم بر جامعه، زمینهساز برخی مشکلات و آسیبهایی است که بهترین راه درمان، توجه به مهارتافزایی روانشناختی و توانمندسازی معنوی است. توجه به توانمندسازی روانشناختی از این جهت اهمیت و اولویت بیشتری دارد که برخی از این مشکلات مانع دستیابی به اهداف توانمندسازی در سایر حیطهها بهشمار میرود و حتی در صورت تشدید میتواند موفقیتهای دیگر را تحت تاثیر قرار داده و از بین ببرد. علاوه بر اینکه زنان سرپرست خانوار با توجه به تحمل نقش مضاعف، نیازمند آموزشهای بیشتری در زمینۀ مهارتهای زندگی، مهارتهای والدگری، مدیریت خانوار و منابع اقتصادی و بهرهمندی از مشاوره تخصصی هستند. توانمندسازی روانشناختی و معنوی بهدنبال تعالی زندگی و ارتقاء سلامت روان از طریق توجه به جنبههای مثبت زندگی، اصلاح نگرش، تقویت باورهای مذهبی، معنایابی در سختیها و بحرانها و پالایش تجربههای منفی،[۴۱]
بهبود سازگاری، افزایش اعتماد به نفس، خودکارآمدی و کنترل بر زندگی، پرورش صفات مثبت نظیر قناعتورزی، تقویت قدرت حل مسئله و تصمیمگیری است. این هدف با برنامههایی نظیر برگزاری کارگاههای آموزشی، جلسات مذهبی هدفمند، مشاورههای فردی، خانوادگی، گروهی و ارائۀ محصولاتی مانند کتاب، نمایش فیلم و نوارهای آموزشی قابل دستیابی است.[۴۲]
توانمندسازی خانوادهمحور
خانواده از ارکان مهم جامعه است که هر گونه تغییر در ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی و جمعیتشناختی آن، پیامدهای متعددی در رفاه و بهزیستی اعضای آن برجا میگذارد. زنان سرپرست خانوار بهخاطر فقدان همسر، برخی از کارکردهای نهاد خانواده را از دست میدهند اما برخی دیگر از کارکردهای خانواده مانند روابط والدفرزندی و حمایت عاطفی در دسترس است. در واقع، بخش زیادی از کارکردهای مشترک زوجی در خانوادههای زنسرپرست از دست میرود و فرزندان نیز بخشی از حمایت عاطفی را از دست میدهند. سطح درآمدی خانواده نیز کاهش محسوسی را تجربه میکند. اما هنوز هم نباید از سرمایۀ روانشناختی و اجتماعی خانواده غافل شد. تقویت نهاد خانواده و کمک به پایداری آن نقش موثری بر تکمیل فرایند تربیت فرزندان خواهد داشت. از طرفی وجود خانواده عامل وحدتبخشی است که تحمل سختیها و مشکلات زندگی را تسهیل میکند. کمک به سلامت و بهداشت روان، کسب اعتبار اجتماعی، تقویت روابط، مقابله با انزوا و کمک به ادامه تحصیل و اشتغال فرزندان نیز از دیگر کارکردهای مهم خانواده زنسرپرست برای اعضای آن بهشمار میرود.[۴۳]
توانمندسازی اقتصادی
این حیطه با توجه به سیاستها، برنامهها و امکانات سازمان یا نهاد تامینکننده و ظرفیتهای فرد تحت پوشش در دو بخش توانمندسازی کنشگر و فعال و توانمندسازی منفعل یا گیرنده قابل دستهبندی است. در فرایند توانمندسازی کنشگر، فرد تحت پوشش با دریافت آموزش، امکانات و فرصت رشد و توسعۀ مادی و معنوی، نقش اصلی را بر عهده میگیرد. در مقابل، توانمندسازی منفعل قرار دارد که صرفاً پذیرا و بیشتر مصرفکننده است. تامین شهریۀ تحصیلی، تهیۀ جهیزیۀ دختران، افزایش مستمری، پوشش بیمۀ زنان سرپرست خانوار از جمله برنامههای توانمندسازی منفعل است و توانمندسازی مهارتی و ایجاد کارگاههای خانگی و بومی جهت فعالیتهای تولیدی از جمله برنامههای توانمندسازی فعال بهشمار میرود.[۴۴]
برخی محققان با انتقاد از ناکارآمدی الگوهای سنتی توانمندسازی، مانند اعطای وام و مستمری بدون برنامهریزی بلندمدت، بهترین روش را در ایجاد حلقههای واسطه بین زنان خودسرپرست و نهادهای حمایتی دانستهاند و بر این اساس، طرح نوین ساماندهی مشاغل خانگی و کارآفرینی خانوادگی ویژۀ بانوان سرپرست خانوار را ارائه دادهاند. هم افزاییهای هدفمند، ترسیم اکوسیستم کسب و کار منطقهای و ترغیب و تشویق راهکارها و فعالیتهای خلاق و نوگرایانه از مهمترین ویژگیهای طرح جدید بهحساب میآید.[۴۵]
توانمندسازی آموزشی
زنان سرپرست خانوار در فقدان تکیهگاه و قبول نقشهای متعدد، بسیاری از زمینهها و امکانات رشد و تعالی را از دست میدهند. فقدان تحصیلات یا تحصیلات اندک در کنار فراهم نبودن شرایط ادامه تحصیل موجب میشود تا زنان خودسرپرست، فرصت ترمیم و بازسازی این مشکل را از دست دهند. علاوه بر این، تحصیلات یکی از مهمترین شاخصهای سرمایۀ فرهنگی است. به این معنا که سطح پایین تحصیلات موجب نقص در سایر حیطهها میشود. افرادی که تحصیلات بالاتری دارند، شبکۀ روابط اجتماعی و خانوادگی گسترده و سرمایۀ اقتصادی بیشتری دارند و به موقعیتهای اجتماعی بالاتر دست پیدا کرده و از موقعیت و قدرت خود، برای افزایش سرمایه اقتصادی و اجتماعی استفاده میکنند.[۴۶]
توانمندسازی آموزشی، متناسب با شرایط و ظرفیت مخاطب، متفاوت است. مقابله با بیسوادی زنان خودسرپرست و پشتیبانی و تامین هزینههای تحصیلی فرزندان آنها، از مهمترین شیوههای توانمندسازی آموزشی است.[۴۷]
توانمندسازی فرهنگی
توانمندسازی فرهنگی، بیشتر بر تاثیر ارزشها و هنجارهای شایع فرهنگی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار متمرکز است و بر تغییر و اصلاح ارزشها، نگرشها و هنجارهای فرهنگی افراد جامعه تاکید دارد. وجود برخی دیدگاههای منفی نسبت به زنان خودسرپرست در رابطه با اشتغال یا عدم ازدواج مجدد، رنج مضاعفی است که بر این قشر آسیبپذیر وارد میشود. استفاده از ظرفیت سازمانها و نهادهای اجتماعی نظیر رسانه ملی جهت آگاهیبخشی و مددرسانی فکری با هدف تغییر و اصلاح نگرش جامعه نسبت به این زنان، ترویج فرهنگ ازدواج مجدد و زمینهسازی نسبت به تدوین، تصویب و اجرای قوانین روزآمد به منظور ایجاد امنیت و آرامش روانی اقشار آسیبپذیر از جمله زنان خودسرپرست، از نمونههای بارز توانمندسازی فرهنگی بهشمار میرود.[۴۸]
توانمندسازی اجتماعی
استفاده از ظرفیت اجتماع و ارتباطات و تعاملات اجتماعی بهمنظور روحیهبخشی، دوری از تنهایی و رفع برخی مشکلات مادی و معنوی زنان خودسرپرست بهواسطۀ سایر افراد یا سازمانهای داوطلب و خیریه از مهمترین مولفههای توانمندسازی اجتماعی بهشمار میرود. جمعگرایی، تمایل به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و داشتن رفتار مشارکتی سه مولفۀ اصلی بهمنظور ارتقاء مهارتهای اجتماعی و بهرهمندی از ظرفیت اجتماع برای توانمندسازی اجتماعی زنان خودپرست بهحساب میآید.[۴۹]
توانمندسازی سیاسی
آگاهی سیاسی، آشنایی با قوانین و آیین نامههای مرتبط با حقوق شخصی و صنفی، مشارکت سیاسی و تلاش هدفمند جهت دستیابی به حق و حقوق فردی از جمله مواردی است که در حیطۀ توانمندیهای سیاسی قرار دارد و علاوه بر رشد شخصی زنان خودسرپرست، تاثیر بالایی بر افزایش کیفیت زندگی آنان دارد. علاوه بر این که زمینۀ ارتقاء هرچه بیشتر جایگاه آنان در جامعه را فراهم میآورد.[۵۰]
پانویس
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص13.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص80.
- ↑ شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، 1398ش، ص68-69.
- ↑ Household
- ↑ «خانواده و خانوار»، وبسایت پژوهه.
- ↑ تقوی، مبانی جمعیتشناسی، 1378ش، ص53.
- ↑ Family
- ↑ کاظمیپور، مبانی جمعیتشناسی، 1383ش، ص70.
- ↑ گیدنز، جامعهشناسی، 1383ش، ص424.
- ↑ امانی، جمعیتشناسی عمومی ایران، 1380ش، ص47.
- ↑ «شرایط و قوانین سرپرستی خانوار در ایران»، وبسایت وکیلجو.
- ↑ سوره نساء، آیه 34.
- ↑ امامی و صفائی، حقوق خانواده، 1370ش، ج1، ص163.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، 1408ق، ج14، ص248.
- ↑ شیرزاد، «تحلیل لزوم سرپرستی مرد بر نهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی»، 1400ش، ص135.
- ↑ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 8/10/1361، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
- ↑ مروی، «سرپرستی خانواده با نگاه به آیه 34 سوره نساء»، 1386ش.
- ↑ «چه تعداد زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد»، خبرگزاری خانه ملت.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، 1386ش، ص136.
- ↑ ربیعی، تعدد نقش در زنان سرپرست خانوار، 1396ش، ص55.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص29.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص29.
- ↑ شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، 1398ش، ص67.
- ↑ شیانی و زارع، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، 1398ش، ص67.
- ↑ شادیطلب و گرایینژاد، «فقر زنان سرپرست خانوار»، 1383ش، ص51.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، 1386ش، ص151.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، 1386ش، ص148.
- ↑ محمدی، زنان سرپرست خانوار، 1385ش، ص134.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، 1386ش، ص150.
- ↑ فروزان و بیگلریان، «زنان سرپرست خانوار؛ فرصتها و چالشها»، 1382ش، ص54.
- ↑ امیرینژاد و دیگران، «رابطۀ کیفیت زندگی با سلامت روان در زنان سرپرست خانوار»، 1400ش، ص30-32.
- ↑ «زنان سرپرست خانوار»، ویکیخیر.
- ↑ «جدول 4، نتایج سرشمار نفوس و مسکن 1395ش»، وبسایت درگاه ملی امار.
- ↑ «آنالیز آماری زنان سرپرست خانوار»، وبسایت روزنامه دنیای اقتصاد.
- ↑ رضازاده و دیگران، «مروری بر توانمندسازی، سلامت و اشتغال زنان سرپرست خانوار».
- ↑ زمانی مقدم و افشانی،«توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران: مروری نظاممند»، ص45-80.
- ↑ «بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار»، وبسایت پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام.
- ↑ معیدفر و حمیدی، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفته و آسیبها»، 1386ش، ص132.
- ↑ کبیر و دیگران، توانمندی زنان؛ نقدی بر رویکردهای رایج توسعه، 1388ش، ص25.
- ↑ افشانی و فاتحی، «توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با آن»، 1395ش، ص20.
- ↑ جوادیان و دیگران، «اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تابآوری زنان سرپرست خانوار در شهر یزد»، 1396ش، ص164.
- ↑ کیمیایی، «شیوههای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، 1390ش، ص82.
- ↑ رضایی و دیگران، «کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده؛ نقش تابآوری و کارکرد خانواده»، 1396ش، ص409.
- ↑ جمشیدی و مهدیزاده، «طراحی الگوی توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در استان ایلام»، 1398ش، ص42.
- ↑ جمشیدی و مهدیزاده، «طراحی الگوی توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در استان ایلام»، 1398ش، ص42.
- ↑ افشانی و فاتحی، «توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با آن»، 1395ش، ص33.
- ↑ مومنیزاده، «تحلیل مقایسهای در خصوص زنان سرپرست خانوار»، 1393ش، ص98.
- ↑ «مروری بر مطالعات توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران»، وبسایت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا.
- ↑ «زنان سرپرست خانوار»، ویکیخیر.
- ↑ «مروری بر مطالعات توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران»، وبسایت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا.
منابع
- قرآن کریم.
- «آنالیز آماری زنان سرپرست خانوار»، وبسایت روزنامه دنیای اقتصاد، تاریخ بازدید: ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ش.
- افشانی، سیدعلیرضا و فاتحی، الهام، «توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با آن»، فصلنامه زن و جامعه، سال ۷، شماره ۳، ۱۳۹۵ش.
- امامی، سیدحسن و صفائی، اسدالله، حقوق خانواده، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۰ش.
- امانی، مهدی، جمعیتشناسی عمومی ایران، تهران، سمت، ۱۳۸۰ش.
- امیرینژاد، علی و دیگران، «رابطۀ کیفیت زندگی با سلامت روان در زنان سرپرست خانوار»، مرکز تحقیقات آسیب های روانی– اجتماعی، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دوه ۱، شماره ۱، ۱۴۰۰ش.
- «بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار»، وبسایت پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، تاریخ درج مطلب: ۲۴ شهریور ۱۳۹۹ش.
- تقوی، نعمتالله، مبانی جمعیتشناسی، تبریز، جامعهپژوه، ۱۳۷۸ش.
- «جدول ۴، نتایج سرشمار نفوس و مسکن ۱۳۹۵ش»، وبسایت درگاه ملی امار، تاریخ بازدید: ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ش.
- جمشیدی، معصومه و مهدیزاده، حسین، «طراحی الگوی توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در استان ایلام»، مجله پژوهشهای ترویج و آموزش کشاورزی، ش۱۲، ش۲، ۱۳۹۸ش.
- جوادیان، سیدرضا و دیگران، «اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تابآوری زنان سرپرست خانوار در شهر یزد»، پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، سال ۴، شماره ۱۳، ۱۳۹۶ش.
- «چه تعداد زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد»، خبرگزاری خانه ملت، تاریخ بازدید: ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ش.
- «خانواده و خانوار»، وبسایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: ۲۴ آبان ۱۳۹۳ش.
- ربیعی، مرجان، تعدد نقش در زنان سرپرست خانوار، تهران، جامعهشناسان، ۱۳۹۶ش.
- رضازاده، فاطمه و دیگران، «مروری بر توانمندسازی، سلامت و اشتغال زنان سرپرست خانوار»، کنفرانس بینالمللی پژوهشهای نوین در مدیریت و مهندسی صنایع، ۱۳۹۴ش.
- رضایی، زهراسادات و دیگران، «کیفیت زندگی زنان سرپرست خانواده؛ نقش تابآوری و کارکرد خانواده»، فصلنامه خانوادهپژوهی، سال ۱۳، شماره ۵۱، ۱۳۹۶ش.
- زمانی مقدم، مسعود و افشانی، سیدعلیرضا، «توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران: مروری نظاممند»، در مجله رفاه اجتماعی، شماره ۸۰، بهار ۱۴۰۰ش.
- «زنان سرپرست خانوار»، ویکیخیر، تاریخ بازدید: ۸ شهریور ۱۴۰۴ش.
- «شرایط و قوانین سرپرستی خانوار در ایران»، وبسایت وکیلجو، تاریخ درج مطلب: ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ش.
- شیانی، ملیحه و زارع، حنان، «فراتحلیل مطالعات زنان سرپرست خانوار در ایران»، نشریه علمی پژوهشی مطالعات جامعه شناختی، دوره ۲۶، شماره دو، ۱۳۹۸ش.
- شیرزاد، علیرضا، «تحلیل لزوم سرپرستی مرد بر نهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی»، نشریه علمی فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، سال ۱۶، شماره ۵۴، ۱۴۰۰ش.
- فروزان، ستاره و بیگلریان، اکبر، «زنان سرپرست خانوار؛ فرصتها و چالشها»، فصلنامه پژوهش زنان، سال ۱، شماره ۵، ۱۳۸۲ش.
- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
- کاظمیپور، شهلا، مبانی جمعیتشناسی، تهران، مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، ۱۳۸۳ش.
- کبیر، نایلا و دیگران، توانمندی زنان؛ نقدی بر رویکردهای رایج توسعه، تهران، آگه، ۱۳۸۸ش.
- کیمیایی، سیدعلی، نشیوههای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار»، فصلنامة رفاه اجتماعی، س۱۱، ش۴۰، ۱۳۹۰ش.
- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران، نی، ۱۳۸۳ش.
- مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشکده تحقیقات راهبردی، دوازدهمین نشست راهبرد ایرانی با موضوع بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار، ، تاریخ بازدید: ۲۴ شهریور ۱۳۹۹ش.
- محمدی، زهرا، زنان سرپرست خانوار، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، ۱۳۸۵ش
- «مروری بر مطالعات توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در ایران»، وبسایت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا، تاریخ درج مطلب: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ش.
- مروی، محمدعلی، «سرپرستی خانواده با نگاه به آیه ۳۴ سوره نساء»، مجله معرفت، ش۱۲۲، ۱۳۸۶ش.
- معیدفر، سعید و حمیدی، نفیسه، «زنان سرپرست خانوار؛ نگفتهها و آسیبهای اجتماعی»، نامه علوم اجتماعی، ش۳۲، ۱۳۸۶ش.
- مومنیزاده، ندا، «تحلیل مقایسهای در خصوص زنان سرپرست خانوار»، مجله اقتصادی، شماره ۳، ۱۳۹۳ش.
- نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، بیروت، موسسه آل البیت، ۱۴۰۸ق.