پیشنویس:نشوز

نشوز؛ انجام ندادن وظایف الزامی زناشویی.
نشوز بهمعنای برتریجویی و سرکشی است و در قرآن کریم هم دربارهٔ زن و هم دربارهٔ مرد بهکار رفته است. محدثان آن را بیشتر به عدم تمکین در بستر معنا کردهاند، در حالیکه مفسران دامنهای گستردهتر از عصیان، دشمنی و سبک شمردن حقوق همسر را برای آن ذکر کردهاند. در فقه، نشوز رویگردانی از انجام وظایف الزامی زناشویی است؛ نشوز زن در اموری مانند عدم تمکین، ترک نظافت و خروج بدون اجازه از خانه نمود دارد و نشوز مرد در ترک نفقه و همخوابی واجب. در صورت بروز نشوز، زن و مرد نخست با پند و موعظه موظف به اصلاح هستند و در صورت حل نشدن، رسیدگی به این دعاوی طبق ماده ۴ قانون حمایت خانواده ۱۳۹۲ش در صلاحیت دادگاه خانواده قرار دارد.
مفهومشناسی نشوز
نُشوز از ریشه عربی «نَشَزَ» بهمعنای زمین بلند و مرتفع گرفته شده است.[۱] زمانی که میگویند «نَشَزَ فلان» یعنی فلانی قصد برتری بر دیگران دارد.[۲] در قرآن کریم این واژه یکبار در آیهٔ ۳۴ سورهٔ نساء برای نشوز زن و بار دیگر در آیهٔ ۱۲۸ همین سوره برای نشوز شوهر آمده است. زن وقتی نشوز میکند یعنی بر ضد همسرش برمیخیزد و از او نافرمانی میکند و مرد ناشز ستمگر، کتکزن و زیانرساننده است.[۳]
نشوز در اصطلاح محدثان و مفسران
هر یک از علمای فریقین با تمسک به سخنان امامان معصوم علیهمالسلام و صحابه و تابعان، سویههای گوناگونی از مفهوم نشوز را دریافتهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود:
عدم تمکین زن در بستر
امام باقر علیهالسلام نشوز زن را بهمعنای دوری از همبستری با شوهر معنا کرده است.[۴] امام صادق علیهالسلام نیز آن را بهمعنای عدم اطاعت از شوهر در بستر دانسته است.[۵]
سرکشی و سرپیچی از وظایف
برخی از مفسران قرآن، نشوز را بهمعنای عصیان و سرکشی از اطاعت گرفتهاند.[۶]
در این میان ملافتحالله کاشانی آن را بهصورت عام در خصوص زوجین دانسته و نشوز را بهمعنای سرکشی در چیزی که به آنها واجب باشد، معنا کرده است.[۷]
سبک شمردن حق همسر
برخی از مفسران نیز نشوز را در مورد حقوق شوهر بر زن دانستهاند؛ بدین صورت که اگر زن هر یک از این حقوق را سبک شمارد، مرتکب نشوز شده است.[۸]
دشمنی نسبت به شوهر
برخی علاوه بر بیان سرپیچی زن از شوهر، کینه و دشمنی نسبت به شوهر را نیز به این مفهوم افزودهاند.[۹]
نشوز در ادبیات فقیهان
نشوز در فقه بهمعنای روی برتافتن از انجام وظایف الزامی است.[۱۰] در ادبیات فقیهان به زنی که از انجام وظایف زناشویی نسبت به شوهرش، خودداری کند «ناشزة» و به مردی که از ایفای وظایف زناشویی نسبت به همسر خویش، خودداری کند «ناشز» گفتهاند. برای هریک از اینها مصادیقی نیز بیان شده است که در ذیل خواهد آمد.[۱۱]
نشوز زن

در بیان فقیهان نیز همچون محدثان، سرکشی زن از تکالیف واجب وی نسبت به شوهر نشوز خوانده شده است که مصادیق آن را میتوان در عدم تمکین، عدم ازالهٔ هر آنچه که تنفر مرد را برمیانگیزاند، ترک نظافت، عدم آرایش دلخواه شوهر و خارج شدن از منزل بدون اجازهٔ شوهر خلاصه کرد.
گفتنی است که معناداری نشوز، تنها در حقوقِ واجب است؛ ازاینرو اگر زن کارهایی مانند نظافت منزل، آشپزی و خواستههای غیرجنسی مرد را انجام ندهد، ناشزه نامیده نمیشود.[۱۲]
نشوز مرد
نشوز مرد نیز شامل تعدی بر زن و نپرداختن حقوق واجب او همچون عدم پرداخت نفقه، ترک همخوابی واجب و مانند اینها است. در این مورد زن ابتدا به طلب حقوق خویش با پند و اندرز میپردازد، در مرحله بعد میبایست به حاکم شرع مراجعه کند و از آن طریق به احقاق حق خویش بپردازد. حاکم در ابتدا مرد را موعظه میکند و اگر این موعظه سود نکرد، به تعزیر او دستور میدهد و میتواند از دارایی مرد ولو با فروش آنها، نفقهٔ زن را پرداخت کند.[۱۳]
رسیدگی به نشوز در دادگاه خانواده

طبق ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۲ش، رسیدگی به دعاوی خانوادگی از جمله «نشوز» (عدم انجام وظایف زناشویی توسط زن یا مرد) در صلاحیت دادگاه خانواده است.[۱۴]
پانویس
- ↑ فراهیدی، العین، 1409ق ، ج6، ص232؛ ابنمنظور، لسان العرب،1414ق، ج5، ص417.
- ↑ راغب اصفهانی، ، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص806.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج5، ص418.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، 1363ش، ج1، ص137.
- ↑ ابنبابویه، من لا یحضره الفقیه، 1413ق، ج3، ص521.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، 1415ق، ج1، ص448؛ ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، 1422ق، ج3، ص303.
- ↑ کاشانی، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، 1413ق، ج3، ص19.
- ↑ ابنابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، 1419ق، ج3، ص941.
- ↑ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، 1419ق، ج2، ص257.
- ↑ علاسوند، زن در اسلام، 1397ش، ص269.
- ↑ مکارم شیرازی، احکام خانواده، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة، 1390ق، ج2، ص305.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیلة،1390ق، ج2، ص306.
- ↑ «دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به چه پروندههایی را دارد؟»، وبسایت مشرق.
منابع
- قرآن کریم
- ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ریاض، مکتبة نزار مصطفی الباز، چ سوم، ۱۴۱۹ق.
- ابنبابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، بهتحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ دوم، ۱۴۱۳ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة، چ اول، ۱۴۱۹ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دار الفکر و دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ اول، ۱۴۲۲ق.
- خمینی، سید روحالله، تحریر الوسیلة، النجف الأشرف، دار الکتب العلمیة، ۱۳۹۰ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دار الشامیة، چ اول، ۱۴۱۲ق.
- علاسوند، فریبا، زن در اسلام، قم، هاجر، چ ششم، ۱۳۹۷ش.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، ۱۴۰۹ق.
- فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تهران، مکتبة الصدر، ۱۴۱۵ق.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، بهتحقیق طیب موسوی جزایری، قم، دار الکتاب، چ سوم، ۱۳۶۳ش.
- کاشانی، فتحالله بن شکرالله، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، اسلامیه، چ اول، ۱۴۱۳ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، احکام خانواده، قم، امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، چ دوم، ۱۳۸۹ش.