پرش به محتوا

پیش‌نویس:حلیم

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۵۰ توسط imported>محمد میرزایی

حلیم؛ خوراکی لعاب‌دار از بلغور و گوشت

حلیم

حلیم (هلیم) غذایی سنتی و تهیه شده از گوشت و گندم پخته و له‌شده است.[۱] این واژه در زبان فارسی، به دو صورت هلیم و حلیم نوشته می‌شود. هرچند که اکثریت ادیبان واژه «هلیم» را درست‌تر دانسته‌اند،[۲] اما در بیشتر مکتوبات آشپزی ایرانی از واژه «حلیم» استفاده شده است. «هلیم» در لغت به معنای چسبنده و کش‌دار است. پخت حلیم زحمت فراوانی دارد و صبر زیادی می‌طلبد؛ «حلیم» نیز به‌معنای صبر و بردباری است؛ به همین خاطر واژه «حلیم» جایگزین «هلیم» شده است.[۳] این غذا را در عربی، «هریسه/ هریسه گندم» گویند که از غذاهای مشهور و محبوب عرب‌زبانان است.[۴]

زمان پخت این غذا بسیار طولانی است. دیگ حلیم را معمولا در ابتدای شب بار گذاشته و تا صبح در چندین نوبت به آن آب اضافه می‌کنند تا مواد آن کاملا مغزپخت و گوشت آن از استخوان جدا شده و اصطلاحا مُهَرا شود. سپس، گندم و گوشت پخته را چنان هم می‌زنند تا خوراکی بسیار نرم و قوام‌دار به‌دست آید و نتوان آن‌ها را از یکدیگر تمیز داد. هلیم را پس از آماده شدن همراه با چاشنی‌هایی همچون سرشیر، کنجد، روغن، دارچین، شکر، عسل یا شیره ‌انگور و خرما، و گوشت ریز شده‌ی مرغ یا بوقلمون تزئین و میل می‌کنند. اکثر مردم، حلیم را شیرین می‌خورند اما در نقاطی از ایران مانند آذربایجان و زنجان، حلیم را با نمک می‌پسندند.

دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه گندم‌با. </ref>

امروزه در بیشتر نقاط ایران، مغازه‌های حلیم‌‌پزی دایر است؛ این مغازه‌ها از صبح زود حلیم بوقلمون با گوشت گوسفند به مشتریان می‌فروشند.[۵] «آش‌حلیم» نیز غذایی مشابه با حلیم است و از گندم کوبیده، گوشت یخنی (گوشت آب‌پز شده)، سبزی (شوید، شلغم، اسفناج، هویج) و نخود تهیه می‌شود.[۶] آش‌حلیم هنوز هم در برخی نقاط ایران رایج است.

هلیم دارای فواید غذایی بسیاری است از جمله: تقویت عمومی بدن، تقویت عصب، رفع سرفه و خشکی گلو.[۷] پخت هلیم در سفره‌های نذری و آئینی، روزهای خاص مثل روزهای عزا و سوگواری، تاسوعا و عاشورا، 28 صفر و نیز در ماه رمضان در میان خانوارهای ایرانی بسیار رایج است.[۸] محبوبیت این خوراک سبب ورود آن به امثال، کنایه‌ها و زبان کوچه و بازاری مردم نیز شده است. برای مثال «از هول حلیم توی دیگ نیفتی» حالتی است که فرد در تلاش برای کسب سود بیش‌تر، ناگهان دچار خسران و ضرر بیش‌تری شود؛ «هم از شوربای قم ماند هم از حلیم کاشان» که معادل ضرب‌المثل دیگر «از اینجا مانده و از آنجا رانده» و به‌معنای نه راه پس داشتن و نه راه پیش است.[۹]

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی معین، ذیل واژه هلیم.
  2. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ج1، ۱۳۸۴ش، ص672.
  3. دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.
  4. آنندراج، فرهنگ جامع فارسی، ذیل واژه هریسه، ۱۳۶۳ش؛
    «گندم‌با» یا همان آش‌گندم نیز نام دیگر حلیم است. نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، ۱۳۸۶ش، ص25.
  5. حلیم، دائره المعارف بزرگ اسلامی
  6. باورچی بغدادی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، ۱۳۶۰ش، ص65 و 66؛
    نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، ۱۳۶۰ش، ص246.
  7. حکیم مؤمن، تحفة المؤمنین، ۱۳۹۰ق، ص262.
  8. حجازی، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، ۱۳۸۲ش، ص153.
  9. دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه حلیم.

منابع

  • آنندراج، محمد پادشاه، فرهنگ جامع فارسی، به تحقیق محمد دبیرسیاقی، تهران، کتاب‌فروشی خیام، ۱۳۶۳ش.
  • باورچی بغدادی، محمدعلی، «کارنامه، در باب طباخی و صنعت آن»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.
  • بسحاق اطعمه، احمد، دیوان، به تحقیق منصور رستگار فسایی، تهران، چشمه، ۱۳۸۲ش.
  • حجازی، شبنم و یاراحمدی، علی‌رضا، غذاهای محلی و سنتی استان مرکزی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۲ش.
  • حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به تحقیق محمود نجم‌آبادی، تهران، ]بی‌نا[،۱۳۹۰ق.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، ج1، ۱۳۸۴ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 28 شهریور 1400ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: 28 شهریور 1400ش.
  • نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، به تحقیق احمد مجاهد، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۶ش.
  • نورالله، «مادة الحیاة، رساله در علم طباخی»، کارنامه و مادة الحیاة (متن دو رساله در آشپزی از دورۀ صفوی)، به تحقیق ایرج افشار، تهران، سروش، ۱۳۶۰ش.