پیشنویس:عفاف
عفاف، خویشتنداری در برابر تمایلات افراطی نفس بهویژه در امور جنسی
عفاف از «عَفَّ» به معنای خودداری و امتناع از چیزی است.[۱] برخی واژهشناسان عفاف را بهطور کلی به معنای خودداری از حرام معنا کردهاند.[۲] ابنفارس آن را به معنای خودداری از فعل قبیح یا منع از هر آنچه سزاوار نیست معنا کرده است.[۳] عفت به معنی مناعت هم بیان میشود؛ بدین صورت که باید آدمی را از غلبهٔ شهوت باز بدارد؛ پس باید عفیف، خودنگهدار و با مناعت باشد.[۴] عفاف در معنای خاص، حاصل شدن حالتی برای نفس و جان آدمی است که به وسیله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگیری میشود.[۵]
عفاف و پاکدامنی، یک حالت نفسانی است؛ یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان، تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شَرَه نداشتن.[۶] نراقی بیان داشته است که عفت یعنی قوه شهویه در خوردن و نکاح (امور جنسی) از حیث کم و کیف فرمانبردار عقل باشد و از آنچه عقل نهی میکند بپرهیزد و این همان حد اعتدال مورد پسند عقل و شرع است؛[۷]
بنابراین عفت، یک مفهوم عام به معنای خویشتنداری در برابر هرگونه تمایل افراطی نفسانی و یک مفهوم خاص به معنای خودداری از تمایلات افراطی جنسی است.[۸]
تمایز مفهومی عفاف و حجاب
حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنی پنهان کردن و منع از دخول است. حجاب به معنی پرده نیز بیان میشود.[۹] همچنین به معنی پوشش[۱۰] و چیزی است که میان بیننده و آنچه میبیند، حائل است.[۱۱] بنابر پیشگفتهها حجاب امری بیرونی و ظاهری و عفاف ناظر به تمایلات و خواستههای درونی است.
تمایز مفهومی عفاف و حیاء
حیاء از ریشهٔ «حیی»[۱۲] یا «حیو» به معنای شرم[۱۳] و گرفتگی نفس از زشتیها و ترک آن به جهت زشتی آن است.[۱۴] از دیگر سو به معنی انقباض (گرفتگی) و انزوا (دوری گزینی) از کار زشت، به جهت ترس از مذمت مردم نیز بیان میشود.[۱۵] حیا و عفت دو صفت نفسانی و از فطریات انسانیاند که از حیث معنایی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و حتی در مواردی به جای هم کاربست دارند. در روایتی عفت و حیا قرین و همنشین هم بیان شدهاند.[۱۶]
علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیهٔ «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَی اسْتِحْیَاء…»[۱۷] که مواجههٔ موسی و دختر شعیب را بیان میدارد، استحیاء را به معنای عفت و نجابت در طرز راه رفتن بیان کرده است؛[۱۸] اما برخی روایات تفاوتهایی برای این دو ذکر کردهاند. امام علی میوه و نتیجهٔ حیا را عفت دانسته[۱۹] و در روایتی دیگر سبب و علت عفت، حیا ذکر شده است؛[۲۰] بنابراین میتوان عفت را مقدمهٔ کسب حیا دانست.
در حدیثی دیگر نیز امام صادق حیا، عفاف و سکوت را از نشانههای ایمان برشمردهاند[۲۱] و این بدین معناست که تمایزی میان حیا و عفت قائل شدهاند.کوتاه سخن اینکه عفت و حیا پیوندی نزدیک با یکدیگر دارند؛ گرچه تفاوتهای اندکی میتوان میان آن دو یافت ولی در مجموع هر دو به معنای ترک و خودداری از کارهای حرام و ناپسند است.
پانویس
- ↑ فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، 1414ق، ص418.
- ↑ فراهیدی، العین، 1409 ق، ج 1، ص 92، طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج5، ص101.
- ↑ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، 1404ق، ج4، ص3.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج5، ص18.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص573.
- ↑ مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، 1373ش، ص104.
- ↑ فاضل نراقی، جامع السعادات، بیتا، ص17.
- ↑ قاضیزاده و احمدی سلمانی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، 1386ش، ص92.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص103.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج۲، ص۳۴.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص268.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1412ق، ج2، ص215.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص270.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، 1375ش، ج1، ص116.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، 1410ق، ص38.
- ↑ سوره قصص، آیه 28.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج16، ص26.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.
- ↑ تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، 1410ق، ص257.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 1403ق، ج68، ص329.
منابع
- قرآن
- ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، انتشارات دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق: مهدی رجایی، قم، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، بیروت، انتشارات دار الشامیة، چ اول، ۱۴۱۲ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تحقیق: احمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- فاضل نراقی، محمدمهدی بن أبیذر، جامع السعادات، تصحیح و تعلیقات سید محمد کلانتر مقدمة شیخ محمدرضا مظفر، انتشارات اعلمی، بیروت، بیتا.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، قم، هجرت، ۱۴۰۹ق.
- فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، مؤسسه دار الهجره، ۱۴۱۴ق.
- قاضیزاده، کاظم، و احمدی سلمانی، سید علی، «عفاف در قرآن با نگاهی به روایات»، مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، ۱۳۸۶ش، سال نهم، شماره ۳۶.
- قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۱۲ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدُرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳ش.