پیشنویس:پوشاک سنتی افغانستان
پوشاک سنتی افغانستان؛ لباسهای محلی در میان مردم افغانستان.
جامعه افغانستان با تنوع قومی و فرهنگی خود، دارای سبکهای پوشش متمایزی است که هر یک بازتابدهندۀ هویت، تاریخ و ارزشهای اجتماعی خاص آن گروه است. پوشش سنتی در این کشور نه تنها کارکرد محافظتی در برابر شرایط آبوهوایی مختلف دارد، بلکه به عنوان نمادی از تعلق قومی و فرهنگی نیز مورد توجه است.
پوشاک سنتی در افغانستان به مثابه زبانی نمادین، نظامی پیچیده از معانی فرهنگی، هویتی و اجتماعی را در خود جای داده است. این پوشش فراتر از کارکرد محافظتی، به عنوان نشانگر پایگاه اجتماعی، تعلقات قومی و حتی موقعیت جغرافیایی افراد عمل میکند. در بافت جامعه افغانستان، هر عنصر از پوشش سنتی از دوخت تا رنگ و جنس پارچه حامل پیامهای ویژهای بوده که برای جامعۀ بومی بهطور کامل قابل درک است.
مولفههای اصلی پوشش سنتی مردان شامل پیراهن بلند گشاد، تنبان (شلوارهای فراخ) و پتو (پارچۀ روی شانۀ مردان) است که در ترکیب با سرپوشهای متنوع مانند پکول (کلاه نمدی شمال شرق) یا لُونگی (دستار بلند) نظام طبقهبندی اجتماعی را بازنمایی میکند. در نزد زنان، گونیاگونی پوشش از چادرهای رنگی هزارگی تا برقعهای آبی هراتی، نه فقط تفاوتهای قومی که وضعیت تأهل و سن افراد را نیز مشخص میسازد.
تاریخچه پوشش در افغانستان
پوشش سنتی در افغانستان همواره بهعنوان بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و هویت این سرزمین مطرح بوده است. این پوشش که ریشه در سنتهای دیرینه و باورهای دینی دارد، در طول تاریخ تحولات بسیاری را تجربه کرده است.
نخستین تغییرات اساسی در الگوی پوشش افغانستان به دوران امانالله (۱۹۲۰-۱۹۲۹م) بازمیگردد. پس از سفر اروپایی پادشاه، همسر وی ملکه ثریا بهعنوان اولین زن درباری حجاب خود را کنار گذاشت. امانالله خان با الهام از الگوهای اروپایی، فرمان تغییر پوشش مردان به سبک غربی را صادر کرد و با سیاستهای شدید به مبارزه با حجاب سنتی زنان پرداخت. حتی در برخی خیابانهای کابل تابلوهایی نصب شد که عبور زنان با برقع را ممنوع میکرد.
در دورۀ محمد نادرشاه (۱۹۲۹-۱۹۳۳م) اگرچه پوشش چادر برای زنان اجباری شد، اما سیاستهای اجتماعی در مورد زنان با تسهیلاتی همراه بود. در دوران محمدظاهر شاه (۱۹۳۳-۱۹۷۳م) موضوع حجاب با نوساناتی همراه بود تا اینکه در جشن استقلال ۱۹۵۹، ملکه و بانوان مقامات عالیرتبه بدون روبنده در مراسم رسمی حاضر شدند. این اقدام به تدریج باعث شد تا حضور زنان بیحجاب در ادارات و رسانهها عادی شود، هرچند این تغییرات در سطح عمومی با استقبال گستردهای مواجه نشد.
در دوران حکومتهای کمونیستی (۱۹۷۸-۱۹۹۲م) سیاستهای حجابزدایی تشویق میشد، اما جنبه اجباری نداشت. این وضعیت در شهرهای بزرگ مانند کابل و مزارشریف مشهودتر بود. با به قدرت رسیدن مجاهدین (۱۹۹۲-۱۹۹۶م) حجاب اجباری شد، هرچند زنان از آزادیهای نسبی بیشتری نسبت به دوره طالبان برخوردار بودند.[۱]
دوران اول حکومت طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱م) اوج محدودیتها در پوشش زنان بود که استفاده از برقع را به صورت کامل اجباری کرد. پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، فضای نسبتاً بازتری در مورد پوشش ایجاد شد و بیحجابی به ویژه در مراکز شهری گسترش یافت. در این دوره اگرچه قانون خاصی برای پوشش وجود نداشت، اما در مناطق روستایی سنتهای دیرینه پوشش همچنان پابرجا ماند.[۲]
پس از سقوط طالبان در ۲۰۰۱م تحولی چشمگیر در عرصۀ پوشش به وجود آمد. با استقرار دولت جمهوری اسلامی افغانستان، تنوع لباسهای سنتی و مدرن گسترش پیدا کرد؛ در کنار رواج لباسهای مدرن، انواع لباسهای افغانی از جمله طرحهای ساده، محفلی و چرمدوزی شده، نشاندهندۀ احیای هویت فرهنگی مردم بود.
اما با بازگشت دورباره طالبان، این فضای نسبتاً باز دوباره جای خود را به محدودیتهای شدید داد. این گروه با اعمال محدودیتهای شدید، پوشش را به ابزاری برای کنترل اجتماعی تبدیل کردهاند. [۳]
مبنای دینی پوشش در افغانستان
پوشش در افغانستان بهعنوان یکی از ارکان مهم فرهنگ دینی و اجتماعی شناخته میشود. در آموزههای اسلامی، پوشش برای مردان و زنان هر دو مورد تأکید قرار گرفته است. فقه اسلامی، اعم از شیعه و اهل سنت، در مورد حدود پوشش زنان اتفاق نظر دارد و پوشاندن تمام بدن به جز صورت و دو کف دست تا مچ را واجب میداند. این اصل در جامعه افغانستان، به ویژه در مورد زنان، از جایگاه ویژهای برخوردار است و ریشه در باورها و سنتهای دینی مردم این سرزمین دارد.
با این حال، پوشش در افغانستان همواره تحت تأثیر دو جریان متضاد قرار داشته است: از یک سو، گرایشهای افراطی که با تحمیل پوششهای خاص مانند برقع، سعی در محدودکردن زنان داشتهاند، و از سوی دیگر، گرایشهای مدرن که با ورود لباسهای وارداتی کوتاه و بدننما، به چالش کشیدن هنجارهای دینی و فرهنگی را دنبال میکنند. کارشناسان امور دینی معتقدند که هیچیک از این دو رویکرد به تنهایی نمیتواند نماینده کامل حجاب اسلامی و فرهنگ افغانستان باشد. برقع، اگرچه در برخی مناطق به عنوان بخشی از سنت پوشش زنان شناخته میشود، اما تنها شکل ممکن حجاب نیست و تحمیل آن به تمام زنان، نادیدهگرفتن تنوع فرهنگی و دینی در جامعه است. در مقابل، مدلهای لباس غربی که اغلب با معیارهای پوشش اسلامی سازگاری ندارند، نیز نمیتوانند جایگزین مناسبی برای پوشش سنتی و دینی باشند.[۴]
پوشش مردان
لباس سنتی مردان افغانستان بهطور معمول از چند بخش اصلی تشکیل شده است. پیراهن بلند و گشاد که از پارچههای پنبهای تهیه میشود، پایۀ اصلی این پوشش را تشکیل میدهد. این پیراهنها که اغلب بدون یقه هستند، در سالهای اخیر در انواع یقهدار نیز تولید میشوند. شلوارهای گشاد و راحت که با نخی کلفت (ایزاربند) بسته میشوند، مکمل این پوشش است.
در فصول سرد سال، مردان افغان از جلیقه و کتهای گرم استفاده میکنند. یکی از عناصر شاخص پوشش مردان، «پتو» یی است که بهصورت سنتی بر دوش میاندازند. این پتو که بهطور معموئل ابعادی حدود یک متر در دو متر دارد، کاربردهای متنوعی از محافظت در برابر سرما تا استفاده بهعنوان زیرانداز در موقع نماز خواندن دارد.
تنوع سرپوش مردان
سرپوشها در افغانستان از تنوع قابل توجهی برخوردارند و هر قوم سبک خاص خود را دارد. از کلاههای نمدی گرد در شمال شرق (معروف به پکول) تا کلاههای قرهقل که از پوست بره ساخته میشوند، همگی بیانگر هویت قومی استفادهکنندگان هستند. دستار یا «لونگ» که در میان فارسیزبانان به «لنگوته» و در میان پشتونها به «پتکی» معروف است، با طول ۳ تا ۶ متر به شیوههای مختلف پیچیده میشود.[۵]
تحولات اخیر
در سالهای اخیر، بهویژه در شهرهای بزرگ مانند کابل، استفاده از پوشش غربی مانند کت و شلوار در میان کارمندان دولت، دانشجویان و قشر تحصیلکرده رواج بیشتری یافته است. با این حال، اکثریت جامعه همچنان به پوشش سنتی وفادار ماندهاند. در زمینه کفش نیز اگرچه انواع سنتی چرمی و پارچهای هنوز استفاده میشوند، اما کفشهای وارداتی لاستیکی و پلاستیکی جایگاه مهمی یافتهاست.[۶]
پوشش زنان
لباس سنتی زنان افغانستان بهطور معمول شامل پیراهن بلند (تا زانو)، شلوار گشاد و برقع یا چادر است. در مناطق مختلف، زنان از کلاههای زنانه مخصوص به خود استفاده میکنند. حجاب در افغانستان ریشه در اعتقادات دینی و هنجارهای اجتماعی دارد، هرچند میزان پوشش در مناطق روستایی و شهری ممکن است متفاوت باشد.
الگوهای آرایش مو و ریش
الگوهای آرایش مو و ریش در افغانستان نیز تحت تأثیر عوامل فرهنگی و مذهبی است. در حالی که سنت بلند نگه داشتن ریش و کوتاهکردن موی سر هنوز رواج دارد، در سالهای اخیر بهویژه میان جوانان، مدلهای موی کوتاه و ریشهای کوتاهتر محبوبیت یافتهاست.
در حالحاضر طالبان در سراسر افغانستان محدودیتهای سختگیرانهای بر آرایش و ظاهر مردان اعمال کردهاند که شامل ممنوعیت تراشیدن ریش، آرایش مو به سبک غربی و اجبار به استفاده از مدلهای ساده و کوتاه مو میشود. مأموران این گروه بهصورت منظم آرایشگاهها را تحت نظارت قرار داده و متخلفان را با مجازاتهایی نظیر پلمپ مغازه و جریمه نقدی مواجه میکنند، این در حالی است که دارالافتای مرکزی طالبان نیز تراشیدن ریش را حرام اعلام کرده است. این سیاستها که با هدف کنترل سبک زندگی شهروندان اجرا میشود، منجر به تغییر رفتار عمومی و رویآوردن اکثر مردان به ظاهرهای ساده و سنتی شده است.[۷]
تنوع پوشش سنتی در افغانستان
افغانستان به عنوان سرزمینی با تنوع قومی و فرهنگی غنی، دارای طیف وسیعی از پوششهای سنتی است که هر یک بیانگر هویت و ارزشهای خاص هر گروه قومی میباشد. در این میان، اقوام مختلف با حفظ پایبندی به سنتهای خود، پوشش بومی را نه تنها به عنوان یک الزام فرهنگی، بلکه به مثابه نمادی از اصالت و تعلقات قومی خود حفظ کردهاند. پژوهشگران این تنوع پوششی را بیانگر غنای فرهنگی افغانستان و نشاندهندۀ تعامل پیچیده بین سنت و مدرنیته در این جامعه نیز میدانند.[۸]
۱. پوشش قوم پشتون
پشتونها به عنوان یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین اقوام افغانستان، در حفظ و ترویج پوشش سنتی خود اهتمام ویژهای دارند. مردان پشتون عمدتاً از ترکیبی از لباسهای سنتی شامل لُنگی (دستار بلند و پیچیده شده به دور سر)، پیراهنهای بلند و گشاد موسوم به "کمیز"، تنبانهای فراخ و گشاد، پتوهای پشمی دستباف و چپلی (نوعی کفش چرمی سنتی) استفاده میکنند. زنان پشتون نیز با پوشش خاص خود شناخته میشوند که شامل تنبانهای گشاد و پرچین، پیراهنهای رنگارنگ و گلدوزی شده، چادرهای محلی و پیزار (روسریهای مخصوص) میباشد. این سبک پوشش در میان پشتونهای مناطق روستایی و سنتی به شدت حفظ شده و مایه مباهات آنان است، اگرچه پشتونهای ساکن شهرهای بزرگ و شاغلان در نهادهای دولتی ممکن است در موقعیتهای رسمی از این الگو فاصله بگیرند.[۹]
۲. پوشش سنتی قوم تاجیک
در هرات، پوشش سنتی تاجیکها از دیرباز با سادگی مردانه و ظرافت زنانه شناخته میشد. مردان این دیار عمدتاً پیراهنهای ساده و گشاد به تن میکردند که با تنبانهای فراخ و چیندار تکمیل میشد. این تنبانهای بزرگ که به آنها «شلوار تاجیکی» نیز گفته میشود، از پارچههای نخی و گاه ابریشمی دوخته میشد و با آستینک (نوعی جلیقه) و لَنگی بر روی شانه، ترکیبی از وقار و راحتی را ارائه میداد.
زنان هراتی اما با سلیقهای ظریف، لباسهایی رنگین و گلدوزیشده میپوشیدند. پیراهنهای بلند با یقههای تزئینشده، شلوارهای گشاد و گاهی پیشبندهای زینتی بخشی از پوشش سنتی آنان بود. رنگهای شاد و نقوش گلدار، به ویژه در مراسم عروسی و جشنها، زیبایی خاصی به این لباسها میبخشید.
امروزه اگرچه این پوشش در زندگی روزمره کمرنگتر شده، اما در مراسم سنتی و فرهنگی، هنوز میتوان ردپای اصالت تاجیکی را در جامههای مردم هرات دید.[۱۰]
۳. پوشش قوم هزاره
هزارهها به عنوان یکی از اقوام مهم افغانستان، دارای پوشش متمایزی هستند که در مناطق مرکزی کشور بیشتر به چشم میخورد. مردان هزاره عمدتاً از برک (نوعی پارچه پشمی دستباف ضخیم) و کلاههای سنتی موسوم به "ارخچی" استفاده مینمایند. زنان هزاره نیز همچون پشتونها از تنبانهای گشاد، چادرهای محلی، پیزار و پیراهنهای سنتی با طرحهای مخصوص بهره میبرند. با این حال، این الگوی پوششی عمدتاً در مناطق مرکزی هزارهنشین مانند دایکندی، بامیان و بخشهایی از غزنی رواج دارد و هزارههای ساکن در شمال کشور ممکن است با برخی از این البسه آشنایی نداشته باشند.[۱۱]
۴. پوشش اقوام ترکتبار (ازبک و ترکمن)
اقوام ترکتبار افغانستان شامل ازبکها و ترکمنها دارای پوشش سنتی خاص خود هستند که در مناطق شمالی کشور بیشتر دیده میشود. مردان این اقوام عمدتاً از ترکیبی از پیراهنهای سنتی، چپن قاتمه (نوعی بالاپوش بلند و گشاد)، تنبان گوبچه (شلوار سنتی گشاد)، موزه (کفش چرمی دستدوز) و مسی (کلاه سنتی پوستی) استفاده میکنند. زنان ترکتبار نیز از چادرهای محلی و لباسهای رنگارنگ با طرحهای خاص بهره میبرند. در سالهای اخیر تغییراتی در پوشش جوانان این اقوام مشاهده میشود؛ به طوری که استفاده از مسی کاهش یافته و جای خود را به جیلک (نوعی جلیقه سنتی) و چپن داده است.
این تنوع پوششی نه تنها بیانگر غنای فرهنگی افغانستان است، بلکه نشاندهنده تعامل پیچیده بین سنت و مدرنیته در سبک زندگی اقوام مختلف این سرزمین میباشد. هر یک از این پوششها علاوه بر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی، بیانگر تاریخ، ارزشها و جهانبینی خاص هر قوم است که در طول قرنها شکل گرفته و تکامل یافته است.[۱۲]
پوشاکهای مهم سنتی و نمادین
الف) چپن
چپن که در افغانستان به خِرقه،[۱۳] بالاپوش[۱۴] و جِیلَک[۱۵] نیز معروف است، به لباس بلندی گفته میشود که مانند ردا و عبا، روی لباسهای دیگر، بر شانه میاندازند و آستین بلند آن را نمیپوشند.[۱۶] جنس این لباس، بیشتر از پنبه و پارچههای مختلف است.[۱۷]
تاریخچه
شواهد نشان میدهد که چپن، از دوران کوشانیها در افغانستان رایج بوده است.[۱۸] در دوران پارتها این لباس بسیار گشاد بوده و با دکمهای در وسط به هم وصل و با کمربندی در ناحیۀ کمر بسته میشده است.[۱۹] تصاویر و سکههای کوشانی نشان میدهد که مردان آن زمان همه چپن و پیراهنی میپوشیدهاند که تا سر زانو میرسیده است.[۲۰] به باور بعضی از مردم، چپن که در گذشته بهنام خرقه خوانده میشده، بیشتر لباس پیامبران و رهبران قومی و مورد احترام مردم بوده است.[۲۱]
گسترۀ جغرافیایی
پوشیدن چپن در سراسر افغانستان مرسوم است؛ اما در مناطق شمال افغانستان بیشتر رواج دارد و میراث فرهنگی و هویت اجتماعی آنها، بهخصوص، قوم ازبک محسوب میشود.[۲۲]
انواع
چپن انواع مختلفی داشته و برای هر فصلی از سال، چپن متناسب با آبوهوای آن فصل تولید میشود.[۲۳]
طرح و رنگ
چپن در طرح و رنگهای مختلفی ساخته میشود که دو نوع ساده و پنبهای آن معروف هستند.[۲۴]
نقش زنان
این لباس، بهطور عموم، از صنایع دستی زنان افغانستان به شمار میرود.[۲۵]
اهمیت اجتماعی
چپن، مورد احترام مردم افغانستان بوده و امروزه بهعنوان لباس ملی خوانده میشود. در قدیم این لباس، مخصوص بزرگان، ریشسفیدان و افراد محترم بود که بهنوعی جایگاه اجتماعی آنها را نشان میداد؛ اما در حال حاضر، برخی از جوانان نیز در محافل رسمی آن را میپوشند.[۲۶]
هدیۀ ملی
بهدلیل جایگاه ارزشمند چپن در فرهنگ مردم افغانستان، این لباس بهعنوان هدیۀ ملی محسوب میشود که در جشنها و مناسبتهای مختلف، به مقامات دولتی، شخصیتها و افراد مهم داخلی و مهمانهای خارجی هدیه میدهند.[۲۷]
تجارت
تجارت چپن در دوران نظام جمهوری، بیش از پیش رونق پیدا کرد[۲۸] که علاوه بر بازار داخلی، به کشورهای ایران، ترکیه و آلمان نیز صادر میشد.[۲۹]
شهرت جهانی
چپن افغانستان، توسط حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، به شهرتی جهانی رسید. او در طول 13 سال ریاست جمهوری خود، در محافل رسمی داخلی و خارجی، همواره با این لباس ویژۀ افغانستانی ظاهر میشد. چپن سبز کرزی، الهامبخش طراحان لباس در داخل و خارج افغانستان قرار گرفت.[۳۰]
موزۀ بریتانیا
موزۀ بریتانیا که نمادهای معروف ملتها و نشان هویتهای فرهنگی جهان را نگهداری میکند، چپن حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین افغانستان را نیز بهعنوان میراث فرهنگی افغانستان، در میان نماد سایر کشورها، جای داده است.[۳۱]
وضعیت امروزی
جایگاه اجتماعی چپن در میان مردم تغییر نکرده است، اما بهدلیل فقر، بیکاری و افزایش واردات لباسهای ارزان قیمت خارجی، تجارت این صنعت دستی زنان، رونق سابق را ندارد.[۱۱]

ب) کلاه اَرَخچِی (عرقچین)
کلاه ارخچی از سرپوش مردم هزاره محسوب میشود. ارخچی، گویش هزارگی عرقچین است که بهنامهای عرقچی، ارقچی[۱۰] و ارقچین [۹] نیز خوانده میشود. عرقچین، در لغت بهمعنای جذبکنندۀ عرق است[۳۲] و در اصطلاح نیز کلاهی سنتی است که در گروه پوشاک قرار میگیرد و بهصورت معمول، از جنس نخ یا ابریشم بافته میشود.[۳۳]
تاریخچه
سابقۀ استفاده از عرقچین بهصورت کلی، به هزارۀ چهارم پیش از میلاد مسیح بر میگردد و بعد از آن، در میان اقوام مختلف در کشورهای زیادی رواج بوده است.[۳۴] در میان هزارهها نیز دوختودوز و استفاده از کلاه ارخچی، مانند دیگر صنایع دستی هزاره، ریشه در تاریخ کهن این مردم دارد و بازگوکنندۀ فضای فرهنگی، آدابورسوم و بخشی از ملزومات زندگی روزمرۀ آنها است. همچنین، این هنر دستی علاقه، ذوق هنری، شیوۀ گذراندن اوقات فراغت و امکانات اقتصادی این مردم را نشان میدهد.[۳۵]
ویژگی
کلاه عرقچین، تنوع، طرح و رنگ زیادی دارد و توسط مردم غیرهزاره نیز تولید و استفاده میشود[۳۶] اما ارخچی هزارگی ویژگیهای دارد که آن را از انواع دیگر متمایز میکند؛ این کلاه، به رنگ سفید و از صنایع دستی زنان هزاره است و جنس آن نیز از نخ نایلونی سفید است که بر پارچۀ سفیدی بهنام «تَفتَه»، با نقشونگارهای بسیار ظریف و زیبا دوخته میشود.[۳۷]
نوع
ارخچی، از نوع هنر دستی «سوزن دوزی» است که زنان و دختران جوان و نوجوان، بهمدت یک تا دو ماه میدوزند.[۳۸]
جغرافیای کاربرد
پوشیدن کلاه ارخچی، بیشتر در ولایت (استان) غزنی، بهخصوص در اُلسوالیهای (شهرستان) مالستان و جاغوری رایج است.[۳۹]
مردانه و زنانه
ارخچی بیشتر کلاه مردانه است [۴۰] اما در بعض از مناطق هزارهنشین، به نوعی از کلاه زنانه نیز ارخچی گفته میشود که زنان با نخی بهنام «زَرتار» میدوزند و زیر شال یا چادر میپوشند. این کلاه، بهشکل استوانه و بسیار زمخت است.[۴۱]
کارکرد
کارکرد اصلی ارخچی، پوشاندن سر و جذب عرق است؛ اما کاربرد زیباییشناختی و تزیینی نیز دارد.[۴۲]
ارخچی در ادبیات عامیانه
واژۀ ارخچی گاهی وارد ادبیات عامیانه شده و در دوبیتیهای هزارگی بازتاب پیدا میکند؛ برای مثال:[۴۳]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر
د) کلاه قرهقلی
در افغانستان، اولینبار مردم اُزبَک و ترکمن شمال افغانستان، برای گرم نگهداشتن سر خود، از پوست قرهقل، کلاه ساختند و بهتدریج در تمام افغانستان رواج پیدا کرد.[۴۴] بعد از آن، بهعنوان یک کلاه شاهانه و شیک برای افراد ثروتمند وخانوادههای بزرگ، افراد متشخص و مأموران دولتی افغانستان مورد استفاده قرار گرفت و در سدههای 18 تا 20م، بهجای لُنگِی (عمامه) در میان کارمندان دولتی، مرسوم شد. امیر حبیبالله، نادرخان و ظاهرخان از شاهان افغانستان و داودخان، اولین رئیسجمهور افغانستان نیز از این کلاه استفاده میکردند.[۴۵] در دوران اول حکومت طالبان استفاده از آن ممنوع شد. بعد از روی کارآمدن نظام جمهوری در افغانستان، حامد کرزی، رئیسجمهور سابق افغانستان، در سفرها و محافل رسمی، کلاه قرهقل میپوشید که سبب شهرت جهانی این کلاه شد.[۴۶] در حال حاضر مردم عوام نیز از آن استفاده میکنند، اما بهدلیل ورود کالای خارجی و تغییر سبکزندگی و پوشش مردم، استفاده از این کلاه کم شد؛ با این وجود این کلاه، هنوز، در داخل و خارج افغانستان طرفداران خاص خود را دارد.[۴۷]
مواد اولیه
کلاه قرهقل، از پوست برۀ تازه متولدشدۀ گوسفند قرهقل ساخته میشود. موهای این بره، در ماه چهارم آبستنی، درخشندگی و پیچوتاب ویژهای پیدا میکند. این حالت تا چهار هفته پس از تولد نیز ادامه داشته و بعد از آن به تدریج از بین میرود؛ بههمین دلیل، برۀ قرهقل را در چهار هفتۀ بعد از تولد میکشند.[۴۸]
مراحل ساخت
- برۀ تازه متولدشده را میکشند و پوست آن را جدا میکنند؛
- پوست بره را بهمدت یک روز نمک میزنند تا پشم بره خوب بخوابد؛
- روز بعد پوست بره را در معرض آفتاب قرار میدهند تا خوب خشک شود؛
- بعد از خشکشدن، پوست بره را بهمدت ۱۸ تا ۲۰ روز، نمک و آبجو میزنند و در میان پوست گاو قرار میدهند تا نرم شود؛
- پس از بیرون آوردن پوست بره از میان پوست گاو، نوبت به تراشکاری، شستن و خشککردن پوست میرسد؛
- در مرحلۀ ششم، پوست را بهوسیلۀ چوب میتکانند و قسمتهای نازک آن را با قیچی میبرند؛
- در نهایت، کلاه قرهقل، صورتبندی و ساخته میشود.[۴۹]
شهرت و اعتبار
این کلاه، از مشهورترین صنایع دستی افغانستان[۵۰] و به کلاه افغانستانی نیز معروف است. کلاه قرهقل، در یک دورۀ زمانی، نماد تشخص و احترام اجتماعی در این کشور بوده است.[۵۱]
وضعیت امروز
در حال حاضر، پرورش گوسفند قرهقل، صنایع پوستی و تجارت آن در افغانستان، بهدلیل فقر، نبود زمینههای پرورش، ورود پوشاک خارجی و عدم حمایت دولتی، رونق گذشته را ندارد.[۵۲]
د) بَرَک
برک، لباس یا پارچۀ دستباف از جنس پشم شتر و گوسفند یا کُرک بز است.[۵۳] برک هزارگی نیز نوعی پارچۀ نرم، چسبان و ضخیم از جنس پشم است که زنان هزاره با دست میبافند.[۵۴] در بعضی از مناطق هزارهنشین، به برک، شال نیز گفته میشود. برکبافی هزارگی، از صنایع دستی مردم هزاره و گونهای از پارچهبافی سنتی است که با دار چوبی (داربست چوبی برکبافی)، محصول برک را تولید میکند.[۵۵]
تاریخچه
برک، میراث ماندگار و هنر زنان هزاره است که از قدیم در میان این مردم رواج داشته و داری اعتبار جهانی بوده است.[۵۶] در گذشته، هنر برکبافی برای دختران هزاره اعتبار و منزلت اجتماعی خلق میکرد و به دختران که مهارت برکبافی را بلد بودند، «تانِستَهباف» نیز گفته میشد و این دختران خواستگار بیشتری داشتند[۵۷] که در ادبیات عامیانه نیز بازتاب پیدا کرده است:[۵۸]الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر
الگو:پایان نستعلیقصنعت برکبافی، تا حدود 30 سال پیش، بخش عمدۀ لباس مردم هزاره را تأمین میکرد اما در حال حاضر، از رونق افتاده است و فقط در بعضی مناطق هزارهنشین رواج دارد.[۵۹] بحرانهای سیاسی، جنگ، مهاجرت، ضعف اقتصاد روستایی، خشکسالی، انقراض نسل گوسفندان هزارگی، واردات پارچههای صنعتی و عدم حمایت دولت از صنایع دستی، این صنعت دیرینۀ زنان هزاره را در معرض نابودی قرار داده است.[۶۰]
مواد اولیۀ برک
مادۀ اولیۀ پارچۀ برک، پشم است که از گُل اولین پشم برههای گوسفندان مخصوص هزارگی که رنگ و لطافت خاص دارد، چیده میشود.[۶۱]
مراحل تولید برک
- چیدن پشم از برۀ گوسفند؛
- شانهزدن و آمادهکردن پشم؛
- رنگآمیزی پشم؛
- ریسیدن و تبدیل پشم به نخ برک؛
- بافتن برک از تار و پود نخ پشمی؛
- مالشدادن پارچۀ برک و آمادهسازی برای استفاده؛
- طراحی و خیاطی.[۶۲]
بافتن برک
بافتن پارچۀ برک، از مهمترین مراحل صنعت برکبافی است؛ بعد از طی مراحل اولیه، پشم گوسفند را میریسند و به نخ مرغوب تبدیل میکنند. سپس، «پود» برک را روی دستگاه چوبی (داربست افقی و روی زمین) میتنند و دستگاه را آمادۀ برکبافی میکنند. برکباف، در یک سمت دستگاه نشسته و «تار»های رنگارنگ برک را از میان پودِ آن رد میکند، نقش میاندازد و سپس، با شانههای دستساز، روی نخها میکوبد. بعد از اتمام مرحلۀ بافت، پارچۀ خام را روی سنگ داغ، با پا میمالند تا مو (کرک) در آورد.[۶۳]
برک و اشتغال زنان
زنان در تمام مراحل صنعت برکبافی از نقشآفرینان و کنشگران فعال به شمار میروند؛ بهخصوص مرحلۀ ریسیدن نخ و بافتن برک که توسط زنان ماهر یا دختران جوان زیر نظر یک زن استادکار با کمک دستگاههای سنتی و دستساز، صورت میگیرد.[۶۴]
توصیف برک در ادبیات عامیانه
در دوبیتیهای هزارگی، این هنر دستی، توصیف و با پارچههای خارجی مقایسه شده است. برای مثال:[۶۵]الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر
موارد استفاده از برک
محصولات صنعت برکبافی متنوع است و در گذشته، بخش عمدۀ لباس مردان هزاره را تشکیل داده و عبارت بود از: چپن (عبا)، کُت، پَتلُون (شلوار)، بالاپوش (پالتو)، پتو، دَرِیشِی (کت شلوار)، واسکَت (جلیقه)، کلاه و پَایپِیچ (ساقبند سنتی).[۶۶]
طرحها
برک، در طرحها و نقشونگارهای مختلفی بافته میشود که بهنامهای خنجری، شمشیرباف، چهارخانه و دندان موش خوانده میشود.[۶۷]
رنگها
برک بهطور معمول خودرنگ است و در رنگهای شیرغه (زردگون)، سیاه، سفید، شیری، شکری و خاکستری وجود دارد؛ اما برای مرغوبشدن بیشتر آن، ابتدا پشم را با پوست گردو، ریشۀ گیاه «ایلهرنگ» (نوعی گیاه بومی) و ساقۀ گل نسترن، رنگ میکنند و سپس، زنان با تجربه، از پشم رنگشده، نخ میریسند.[۶۸]
دوخت برک
دوختودوز لباس برک، بسیار سخت و پیچیده است و به مهارت خاصی نیاز دارد. در گذشته، خیاط لباس برک، از احترام و اعتبار زیاد اجتماعی در میان مردم برخوردار بود و به آن «خلیفه» میگفتند.[۶۹]
کارکردها
لباس برک هزارگی، بهعنوان لباس گرم زمستانی استفاده شده و در مقابل رطوبت مقاومت دارد. علاوه بر آن، این نوع لباس، در برف و باران زود خیس نمیشود. به باور بعضی از مردم، پوشیدن لباس برک هزارگی، برای درمان دردهای مفاصل و عضلانی، مفید است.[۷۰]
وضعیت کنونی
در گذشته، کیفیت پارچۀ برک، پائین بود و مرغوبیت نداشت؛ بههمین دلیل، افراد فقیر جامعه از آن لباس میساختند. بهمرور زمان که کیفیت برک بهبود پیدا کرد، میرها، خوانین، ثروتمندان و مقامات دولتی نیز به آن علاقه پیدا کردند.[۷۱] در حال حاضر، با اینکه صنعت برکبافی از رواج افتاده است؛ اما بهدلیل زیبایی و مرغوبیت لباس برک، قیمت آن نیز بیشتر شده و بهمنظور فروش به مقامات بلندرتبۀ دولتی، ثروتمندان و گردشگران خارجی ساخته میشود.[۷۲]
ه) کلاه پکول
پَکُول، از معروفترین کلاههای مردانه در افغانستان است که از موی شتر، پشم گوسفند و پارچه ساخته و نماد فرهنگی این کشور محسوب میشود. این کلاه، بهنامهای پاکُول، خاپَل، کاپُول و کاپور نیز خوانده میشود.[۱]
تاریخچه
خاستگاه اصلی کلاه پکول در افغانستان، ولایت (استان) نورستان این کشور است؛[۲] اما برخی معتقدند که ریشۀ اصلی این کلاه به یونان باستان برمیگردد. مردم قدیم یونان، کلاهی مشابه پکول امروزی بر سر میگذاشتند که به «کاوسیا» مشهور بوده است.[۳] بعد از لشكركشى اسكندر مقدونى به مناطقى از افغانستان امروز و شكست آنها، عدهاى از سربازان یونانی با خانوادههاى خود در مناطق چترال و نورستان ماندگار شدند و کلاه پكول بهتدریج رایج و بهشکل امروزی آن درآمده است.[۴] برخی دیگر نیز بر این باورند که پکول با استفاده از کلاههای رایج در چین و آسیای مرکزی ساخته شده است.[۷۳] استفاده از این کلاه، در اواسط قرن بیستم، بهعنوان جایگزین عمامه، در میان طوایف پشتون شمال شرق و تاجیکهای بدخشان و پنجشیر مرسوم شد. در حال حاضر، پوشیدن کلاه پکول در سراسر افغانستان رایج است اما این کلاه، جزئی از سبک زندگی اقوام پشتون[۷۴] و تاجیک این کشور محسوب میشود.[۷۵]
ویژگیها
کلاه پکول بهصورت عموم از موی شتر،[۷] پشم گوسفند[۱۳] و پارچههای خاص[۱۴] ساخته میشود که نرم،[۱۵] گرم و مناسب مناطق سرد و کوهستانی است.[۱۶]
این کلاه به شکل گِرد (دایرهای)[۱۷] بوده و از دو قسمت لبه و سرپوش (تاج) ساخته شده که لبۀ آن خمیده و سرپوش آن مسطح است.[۱۸] اندازۀ آن آزاد است اما بهصورت تقریبی، قطر داخلی پکول، 17 سانتیمتر و اندازۀ خارج آن از پائین به بالا، حدود 25 سانتیمتر است.[۱۹]
از نظر طرح و رنگ، پکول با طرح و رنگهای مختلف قهوهای، سفید، سبز، کرمی،[۲۰] خاکستری و مشکی تولید میشود[۲۱] که در هر منطقه ممکن است یک طرح آن بیشتر استفاده شود.[۲۲]
شهرت جهانی
این کلاه، بعد از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوری و مبارزۀ مردم افغانستان با آنها و سپس در جریان جنگهای داخلی، شهرت جهانی پیدا کرد.[۲۳] امروزه، پکول بهعنوان بخشی از فرهنگ مردم افغانستان شناخته میشود.[۲۴]
نماد مبارزۀ سیاسی
جنبۀ نمادین این کلاه بعد از جنگ با شوری برجسته و به نماد مبارزات سیاسی بعضی از رهبران افغانستان، از جمله احمدشاه مسعود تبدیل شد.[۲۵]
هدیه و سوغاتی
استفاده از کلاه پکول، بهعنوان کالای سوغاتی[۲۶] و هدیه نیز مرسوم است.[۲۷]
مرکز تولید
تولید پکول در مناطق مختلف افغانستان رایج است؛ اما بهترین و معروفترین پکولها را در ولایت کُنَر میسازند.[۲۸] همچنین، پکول در منطقه چَترال و ایالت «خیبر پَختُونخوا» پاکستان تولید و به افغانستان وارد میشود.[۲۹]
رشد تولید و رونق بازار
تولید و بازار کلاه پکول در سالهای اخیر، بهدلیل علاقه و استفادۀ زیاد مردم افغانستان از آن، رشد و رونق زیادی پیدا کرده است.[۳۰]
پکول در کشورهای دیگر
استفاده از این کلاه در پاکستان، ازبکستان و تاجیکستان نیز مرسوم است اما با نام افغانستان شهرت بیشتری دارد.[۳۱]
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۰ش، ص۷۲۱.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 317-319.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «سختگیری طالبان در مورد پوشش؛ بسته ماندن مکاتب دخترانه وارد هشتمین ماه شد»، وبسایت روزنامۀ ۸ صبح.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش زنان در افغانستان؛ فرصتها، چالشها و راهکارها، ۱۳۸۹ش، ص 6، 7، 17 و 18.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ «طالبان ریش گذاشتن را اجباری کرد/ با اصلاح صورت از حقوق خبری نیست!»، خبرآنلاین.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ «ارخچی»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری آوا.
- ↑ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم2
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم2
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ قاموس کبیر افغانستان، ذیل واژۀ چپن، وبسایت قاموس کبیر افغانستان.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری آوا.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم2
- ↑ ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ مایار، «پوشش لباس خانمها در طول تاریخ و هم از کوچیها» وبلاگ زندگی کوچیها.
- ↑ ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ مایار، «پوشش لباس خانمها در طول تاریخ و هم از کوچیها» وبلاگ زندگی کوچیها.
- ↑ ۲۱٫۰ ۲۱٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم2
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۷٫۰ ۲۷٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۸٫۰ ۲۸٫۱ «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ ۲۹٫۰ ۲۹٫۱ «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری آوا.
- ↑ ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ «عبای حامد کرزی به موزۀ بریتانیا اهدا میشود»، وبسایت فرهنگ نیوز.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ «چپن حامد کرزی به موزیم بریتانیا اهدا میشود»، وبسایت افغانستان ما.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ عرقچین، وبسایت واژهیاب.
- ↑ «کلاه عرقچین، از گذشته تا امروز»، وبسایت رومو.
- ↑ «کلاه عرقچین، از گذشته تا امروز»، وبسایت رومانگ.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ حسنزاده، «انواع کلاه افغانی و کاربرد آن»، وبسایت مجلۀ خامک.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ «انواع کلاه هزارگی»، وبسایت عصر سلام.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ شهرستانی، «انواع لباسهای کهن زنان هزاره»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ حسنزاده، «انواع کلاه افغانی و کاربرد آن»، وبسایت مجلۀ خامک.
- ↑ صفدری، «دوبیتیهای هزارگی»، وبلاگ دوبیتیهای عامیانۀ هزارگی.
- ↑ پوپل، «پوست قرهقل»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ پوپل، «پوست قرهقل»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ «کلاه قرهقل، زینت مراسمات افغانستان »، وبسایت مجلۀ خامک.
- ↑ «کلاه قرهقل، زینت مراسمات افغانستان »، وبسایت مجلۀ خامک.
- ↑ ذوقی، «آشنایی با نژاد گوسفند قرهگل سرخس»، وبلاگ دامداری.
- ↑ ذوقی، «ساخت کلاه از گوسفند قرهقل» وبلاگ دامداری.
- ↑ «نگاهی به تولید کلاه و پوست قرهقل در افغانستان»، وبسایت ایانا.
- ↑ «آشنایی با کلاه قرهقل»، وبسایت کلاهت.
- ↑ «گزارش پیام آفتاب از صنعت قرهقل صنعت پوست قرهقل در آستانه ورشکستگی است»، خبرگزاری پیام آفتاب.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژۀ برک، وبسایت واژه یاب.
- ↑ «برک»، وبسایت هزاره کالچر.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت پارس تودی.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت اقتصادگردان.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ شریعتی، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی.
- ↑ «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت پارس تودی.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها.
- ↑ «لباس هزاره گی»، وبسایت مجلۀ خامک.
- ↑ «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت اقتصادگردان.
- ↑ «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت اقتصادگردان.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
- ↑ علی آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص 294-297.
منابع
- «آشنایی با کلاه قرهقل»، وبسایت کلاهت، تاریخ درج مطلب: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ش.
- «ارخچی»، وبسایت هزاره کالچر، تاریخ بازدید: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ش.
- «امر به معروف به سبک طالبان؛ از بریدن سر مانکنها تا پوشاندن چهره آنها با پارچه و پلاستیک»، وبسایت یورو نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۲ فوریه ۲۰۲۳م.
- «انواع کلاه هزارگی»، وبسایت عصر سلام، تاریخ درج مطلب: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- «بازار گرم پکولهای کنری در افغانستان»، وبسایت سلام وطندار، تاریخ درج مطلب 19 شهریور 1401ش.
- «برکبافی؛ هنری به بلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت اقتصادگردان، تاریخ درج مطلب: 11 شهریور 1396ش.
- «برکبافی؛ هنری بهبلندای تاريخ افغانستان»، وبسایت پارس تودی، تاریخ درج مطلب: 11 مهر 1400ش.
- «برک»، وبسایت هزاره کالچر، تاریخ بازدید: 16 آذر 1401ش.
- «پاکول منحصر به فرد افغانی/ پاکستانی»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: 25 آذر 1401ش.
- پوپل، کریم، «پوست قرهقل»، خبرگزاری پزواک، تاریخ درج مطلب: ۱۷ مهر ۱۳۹۱ش.
- «جنس کلاه پکول»، وبسایت خامک شاپ، تاریخ بازدید: 26 آذر 1041ش.
- جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات همایش زنان در افغانستان؛ فرصتها، چالشها و راهکارها، قم، مرکز بینالمللی نشر المصطفی، ۱۳۸۹ش.
- «چپن؛ مظهری ملی که به دست زنان تولید میشود»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: ۲۱ دی ۱۳۹۲ش.
- حسنزاده، «انواع کلاه افغانی و کاربرد آن»، وبسایت مجلۀ خامک، تاریخ بازدید: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، ذیل واژۀ عرقچین، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید، ۱۶ آذر ۱۴۰۱ش.
- ذوقی، فرشاد، «آشنایی با نژاد گوسفند قره گل سرخس»، وبلاگ دامداری، تاریخ بازدید: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ش.
- ذوقی، فرشاد، «ساخت کلاه از گوسفند قرهقل»، وبلاگ دامداری، تاریخ درج مطلب: ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ش.
- ذوقی، فرشاد، «ساخت کلاه از گوسفند قرهقل»، وبلاگ دامداری، ۱ شهریور ۱۳۹۹ش.
- راهنمای جامع کلاههای سنتی افغانستان، وزارت اطلاعات و فرهنگ، ۱۳۹۸ش.
- «راهنمای سفر به افغانستان»، وبسایت قارهپیما، تاریخ بازدید: 26 آذر 1401ش.
- رحیمی، محمدرضا، «پکول یکی از قدیمیترین کلاههای سنتی افغانستان»، وبسایت مجلۀ خامک، تاریخ بازدید: 26 آذر 1401ش.
- «سختگیری طالبان در مورد پوشش؛ بسته ماندن مکاتب دخترانه وارد هشتمین ماه شد»، وبسایت روزنامۀ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ش.
- «سوغاتیهای افغانستان: بهترینهای افغانستان را در چمدان خود بچین»، وبسایت یومگ، تاریخ درج مطلب: 24 آبان 1399ش.
- شریعتی، حفیظالله، «صنایع دستی هزارگی»، وبسایت پیام دایکندی، تاریخ درج مطلب: ۸ دی ۱۳۹۲ش.
- شهرستانی، علیاکبر، «انواع لباسهای کهن زنان هزاره»، وبسایت هزاره کالچر، تاریخ درج مطلب: ۲۰۲۰م.
- صفدری، محمد، «دوبیتیهای هزارگی»، وبلاگ دوبیتیهای عامیانۀ هزارگی، تاریخ درج مطلب: ۸ بهمن ۱۳۸۶ش.
- «صنعت برکبافی در هزارهجات»، وبسایت برگزیدهها، تاریخ بازدید: 16 آذر 1401ش.
- «طالبان ریش گذاشتن را اجباری کرد/ با اصلاح صورت از حقوق خبری نیست!»، خبرآنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲ شهریور ۱۴۰۳ش.
- «عبای حامد کرزی به موزۀ بریتانیا اهدا میشود»، وبسایت فرهنگ نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ش.
- علی آبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ۱۳۹۵ش.
- فرهنگ، میر محمد صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، تهران، انتشارات عرفان، جلد اول، ۱۳۸۰ش.
- قاموس کبیر افغانستان، وبسایت قاموس کبیر افغانستان، تاریخ بازدید: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ش.
- «کلاه عرقچین، از گذشته تا امروز»، وبسایت رومو، تاریخ درج مطلب: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ش.
- «کلاه قرهقل، زینت مراسمات افغانستان»، وبسایت مجلۀ خامک، تاریخ بازدید: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ش.
- کلاههایی که افغانها بر سر میگذارند»، وبسایت برخط نیوز، تاریخ درج مطلب: 26 اسفند 1400ش.
- «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری آوا، تاریخ در ج مطلب: ۱ آذر ۱۴۰۱ش.
- «گزارش پیام آفتاب از صنعت قرهقل | صنعت پوست قرهقل در آستانه ورشکستگی است»، خبرگزاری پیام آفتاب، تاریخ درج مطلب: ۱۳ آبان ۱۴۰۰ش.
- «لباس محلی افغانستان»، وبسایت خانه، تاریخ بازدید: 26 آذر 1401ش.
- «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم۲، تاریخ بازدید: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ش.
- مجیدی، عبدالطیف، «لباس هزارهگی»، وبسایت مجلۀ خامک، تاریخ بازدید: 16 آذر 1401ش.
- نجلا مایار، «پوشش لباس خانمها در طول تاریخ و هم از کوچیها» وبلاگ زندگی کوچیها، تاریخ درج مطلب: ۱۲ تیر ۱۳۹۶ش.
- «نگاهی به تولید کلاه و پوست قرهقل در افغانستان»، وبسایت ایانا، تاریخ درج مطلب: ۴ مرداد ۱۳۹۶ش.