پیشنویس:غور
غور، ولایتی کوهستانی با پیشینۀ هفتهزار ساله در مرکز افغانستان.
غور، از ولایات کوهستانی و محروم افغانستان است، اما پیشینة تمدنی هفتهزار ساله و آثار تاریخی متعددی دارد؛ از جمله آثار باستانی این ولایت میتوان به «منارة جام» اشاره کرد که از شاهکارهای هنری و معماری جهان در قرن12م به شمار میرود.
نامگذاری غور
غور، در لهجة هزارگی بهمعنای گودال، شکاف و دره است. از آنجا که این سرزمین از گذشتههای دور محل سکونت هزارهها بوده و درههای عمیقی دارد، غور و غورستان نامیده شده است. همچنین برخی بر این باورند که «غور» از ریشة «غَر» و «گَر» بوده که در زبان فارسی قدیم و زبان پشتو، بهمعنای کوه است. «غرجستان» یعنی کوهستان و «گیرو» در لهجة هزارگی یعنی آن طرف کوه که سایهرخ است.[۱]
تاریخچه غور
غور یا غورستان بهعنوان بخشی از خراسان بزرگ، منطقهای کوهستانی و صعبالعبور بود که موقعیت جغرافیایی خاص آن، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری هویت مستقل سیاسی و فرهنگی آن داشت. این سرزمین که امروزه بخشهایی از افغانستان مرکزی را شامل میشود، در دوران باستان گذرگاه تمدنهای مختلف بود. کوهستانهای سربهفلککشیده آن که به «سفیدکوه» یا "«کوه بابا» معروف بود، نهتنها مأمن ساکنان منطقه محسوب میشدند، بلکه بهعنوان دژ طبیعی در برابر مهاجمان عمل میکردند. موقعیت استراتژیک غور میان مراکز قدرت مهمی مانند غزنه، هرات و بلخ، آن را به حلقه اتصال تمدنهای شرق و غرب تبدیل کرده بود. ساکنان این منطقه که بهطور عمده از اقوام محلی بودند، با حفظ سنتهای دیرینه خود، در عین حال با جریانهای بزرگ تمدنی زمانه نیز تعامل داشتند.[۲]
بقایای شهرکهای کشف شده در غور، نشان از پیشینة تاریخی و تمدنی این سرزمین دارد. غور در قرن 12 و 13م پایتخت سلسلة غوریان بوده است.[۳] غور تاریخی، ناحیة بزرگ کوهستانی بوده که از هرات تا بامیان و حدود کابل تا غزنه امتداد داشته،[۴] اما امروزه دایرة آن، محدوده شده و به قلمرو فعلی این ولایت، اطلاق میشود. این منطقه بهلحاظ اداری تا سال 1342ش جزء ولایت هرات بود و در آغاز سال 1343ش بهعنوان ولایت درجه 3 تشکیل و شهر چَغچَران بهعنوان مرکز آن تعیین شد.[۵] در سال 1393ش به درخواست فرهنگیان و جوانان غور و با همکاری ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت، مرکز غور از چغچران به فیروزکوه تغییر نام یافت.[۶]
جغرافیای تاریخی غور
منطقه غور یا غورستان به سرزمینی کوهستانی و گسترده اطلاق میشد که میان هرات و غزنین قرار داشت. از شمال به نواحی گوزگانان و تخارستان محدود میشد، در حالی که مرزهای شرقی و جنوب شرقی آن تا غزنین و کابل امتداد مییافت. در جنوب و جنوب غربی به مناطق بست و زمین داور منتهی میشد و از غرب نیز به هرات متصل بود. این سرزمین متشکل از درههای عمیق کوهستانی بود که امروزه با نام کوههای بابا و سفیدکوه شناخته میشوند و به عنوان حلقه اتصال کوهستانهای خراسان به سلسله جبال هندوکش و فلات پامیر عمل میکردند. سرچشمه رودهای مهمی مانند مرغاب، هریرود و هیرمند در این ناحیه قرار داشت که نشاندهنده اهمیت استراتژیک آن بود.
بخش غربی این سرزمین کوهستانی با نام غرجستان شناخته میشد که رود مرو، مرز طبیعی میان غور و گوزگانان را تشکیل میداد. در مقابل، بخش شرقی که به طور خاص غور نامیده میشد، از درههای صعبالعبور و مناطقی با دسترسی دشوار تشکیل شده بود. این ویژگیهای جغرافیایی تأثیر عمیقی بر ساختار سیاسی و فرهنگی منطقه گذاشته بود. در دوران باستان، این ناحیه از پیوندهای فرهنگی عمیقی با مناطق همجوار مانند بامیان و غزنین برخوردار بود و تحت نفوذ فرهنگ و آیین بودایی قرار داشت. وضعیت طبیعی منطقه که از درههای پراکنده و جدا از هم تشکیل شده بود، به تشدید پراکندگی سیاسی دامن میزد و زمینه را برای شکلگیری نظام ملوکالطوایفی فراهم میکرد.
ساختار سیاسی غور در دوران پیش از اسلام به شدت تحت تأثیر نظام ملوکالطوایفی قرار داشت که در میان آریاییهای شرق ایران رواج داشت. این نظام به گونهای بود که هر شهر، روستا یا قلعهای توسط اعضای مختلف خاندانهای محلی اداره میشد و وحدت سیاسی یکپارچهای در کار نبود. این پراکندگی قدرت ناشی از عوامل جغرافیایی بود که ارتباط بین درههای مختلف را با مشکل مواجه میساخت. چنین ساختاری باعث شده بود که غور به رغم برخورداری از پیوندهای فرهنگی با مناطق همجوار، از نظر سیاسی به مجموعهای از واحدهای مستقل و نیمهمستقل تقسیم شود. این وضعیت تا پیش از ظهور اسلام و حتی در قرون اولیه اسلامی نیز تداوم یافت و تنها در دورههای بعدی با تشکیل حکومتهای متمرکز غوریان تغییر کرد.[۷]
نقش غور در گسترش تشیع در منطقه
منطقۀ غور از نخستین پایگاههای استقرار تشیع در افغانستان محسوب میشود. سند تاریخی در این زمینه، اسلامآوردن مردم این ناحیه در دوران حکومت امام علی است که جعده بن هبیره مخزومی را بهعنوان والی خراسان منصوب کرد. رفتار اسلامی و عدالتمحور جعده موجب شد تا مردم غور با طیب خاطر به آیین اسلام روی آورند و به محبت اهلبیت گرایش یابند.
پایداری غوریان در دفاع از حریم اهلبیت
در دوران امویان که لعن امام علی بر منابر رسمیت یافته بود، غوریان بهعنوان استثنایی بارز در جهان اسلام، از این فرمان سرپیچی کردند. این موضعگیری شجاعانه نشاندهندۀ عمق باورهای شیعی در میان مردم این منطقه است. وفاداری غوریان به اهلبیت به حدی بود که پس از واقعه کربلا، بسیاری از سادات علوی به این دیار پناه آوردند. این مهاجرتها زمینهساز قیامهای ضد اموی شد و غور به یکی از کانونهای اصلی نهضت عباسیان تبدیل گردید. همکاری غوریان با قیام ابومسلم خراسانی نیز مؤید همین گرایشهای شیعی بود.[۸]
توسعه تشیع در گذر تاریخ
ورود امام رضا به خراسان موجب تقویت گرایشهای شیعی در منطقه شد. در دورههای بعد، حکومتهای شیعهمذهب مانند دیالمه، آل زیار و آل بویه به توسعه این مذهب کمک شایانی کردند. مهاجرت سربداران به مناطق مرکزی افغانستان پس از سرکوب قیامشان، بر غنای فرهنگی تشیع در این نواحی افزود. مسیر سیستان نیز بهعنوان گذرگاهی مهم، سادات بسیاری را از نسل امام موسی کاظم و عمرالاطراف به مناطق شرقی هدایت کرد. این جریانهای مهاجرتی، شبکهای از مراکز شیعهنشین را از بست تا قندهار، غزنی و کابل تشکیل داد.
سبک زندگی شیعی در غور
شیعیان غور با حفظ آداب و سنن محلی، سبک زندگی خاصی را بر اساس معارف اهلبیت توسعه دادند. برگزاری مراسم عزاداری محرم و صفر به شیوههای بومی، حفظ میراث مکتوب شیعی و ترویج علوم دینی از ویژگیهای بارز زندگی آنان بود. معماری مساجد و حسینیههای منطقه نیز تلفیقی از هنر اسلامی و عناصر محلی را به نمایش میگذاشت. این سبک زندگی که آمیزهای از تعهد دینی و هویت فرهنگی بود، توانست در طول قرنها استمرار یابد و به عنوان الگویی برای دیگر جوامع شیعه در منطقه مطرح شود.[۹]
جغرافیا و جمعیت غور
موقعیتجفرافیایی
غور با مساحت 4/36657 کیلومتر مربع، در ارتفاع 2230 متر از سطح دریا قرار دارد.[۱۰] ولایتغور از ولایات مرکزی افغانستان است و با 8 ولایت مرز دارد؛ در شمال با ولایات سرپل و فاریاب در شمال شرق با ولایت بامیان، در شرق با ولایت دایکندی، در جنوب با ولایات هلمند و فراه، در غرب با ولایت هرات و از طرف شمال غرب با ولایت بادغیس هممرز است.[۱۱]
آبوهوای غور
غور از ولایات کوهستانی بوده و از نظر آبوهوا دارای مناطق سرد، گرم و معتدل است؛ مناطق غرب، جنوب و شرق آن سرد و برفگیر است. مناطق شمال این ولایت نیز دارای آبوهوای معتدل و برخی مناطق آن دارای آبوهوای گرم است.[۱۲]
منابعآبی
غور دارای سه رود مهم بهنامهای «مرغاب»، «هریرود» و «فراهرود» است. این منطقه، همچنین دارای تعدادی رودخانههای کوچک و حدود 570 چشمه، 804 کانال و 50 قنات (کاریز) است که تأمینکنندة آب سه رودخانۀ یاد شده هستند.[۱۳]
جمعیت غور
بر اساس آمار ادارة ملی احصائیه و معلومات افغانستان در 1399ش، جمعیت ولایت غور 764،472 برآورد شده است.[۱۴] در این ولایت اقوام هزاره، ایماق، تاجیک و گروههای کوچکی از قوم پشتون و ازبک ساکن هستند. بهلحاظ مذهبی، همة ساکنین ولسوالی (شهرستان) لعل و سرجنگل و حدود چهار هزار خانواده هزاره در ولسوالی پسابند، شیعه بوده و بقیه پیرو مذهب حنفی هستند.[۱۵] بیشتر ساکنین این ولایت، به زبان فارسی دری صحبت میکنند.[۱۶]
تقسیمات کشوری غور
۱. فیروزکوه
ولسوالی فیروزکوه بهعنوان مرکز ولایت غور و منطقۀ پهناور این ولایت با مساحتی حدود ۱۱۷۶۴ کیلومتر مربع شناخته میشود. این ولسوالی با جمعیتی بالغ بر ۱۶۶۲۳۶ نفر در ۲۰۲۰م، از تراکم جمعیتی متعادلی برخوردار است.
ترکیب قومی ساکنان فیروزکوه بهطور عمده شامل هزارهها و ایماقها میشود، در حالی که اقلیتهایی از تاجیکها، پشتونها و ترکمنها نیز در این منطقه حضور دارند. موقعیت مرکزی این ولسوالی در ولایت غور، آن را به کانون فعالیتهای اداری و اقتصادی تبدیل کرده است. معماری تاریخی و بافت سنتی شهر فیروزکوه، نشاندهندۀ قدمت و اهمیت این منطقه در طول تاریخ است. شرایط اقلیمی سردسیر این منطقه تأثیر مستقیمی بر شیوه زندگی و معیشت ساکنان آن گذاشته است.[۱۷]
۲. پسابند
ولسوالی پسابند با دارا بودن ۲۳۶ قریه، از مناطق مهم مرزی ولایت غور محسوب میشود که با ولایتهای هلمند و دایکندی هممرز است. موقعیت جغرافیایی خاص این منطقه، آن را به گذرگاهی مهم برای تبادلات فرهنگی و اقتصادی بین مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان تبدیل کرده است.
ترکیب جمعیتی پسابند متشکل از اقوام مختلفی است که هر کدام با حفظ آداب و رسوم خود، در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی دارند. اقتصاد این منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی و دامداری است و محصولات زراعی آن از کیفیت مطلوبی برخوردار است. راههای ارتباطی این ولسوالی اگرچه نیاز به توسعه بیشتری دارد، اما نقش مهمی در پیوند این منطقه با مراکز دیگر دارد.
۳. تولک
ولسوالی تولک با ۲۱۲ قریه و مرز مشترک با ولایت هرات، از مناطق مهم غربی ولایت غور به شمار میرود. زبان رایج در این منطقه دری است و اقوام مختلفی شامل تاجیکها، پشتونها، هزارهها و بلوچها در آن سکونت دارند. موقعیت مرزی این ولسوالی موجب شده تا از نظر فرهنگی تحت تأثیر هر دو منطقه غور و هرات قرار گیرد.
کشاورزی و باغداری از مشاغل اصلی ساکنان این منطقه محسوب میشود و محصولات باغی آن از شهرت نسبی برخوردار است. معماری روستایی این منطقه با استفاده از مصالح محلی و سبکهای سنتی، جلوهای خاص به مناظر طبیعی آن بخشیده است. ارتباطات اجتماعی و فرهنگی قوی بین ساکنان این ولسوالی، نشاندهندۀ همبستگی بالای اجتماعی در منطقه است.
۴. مرغاب
ولسوالی مرغاب که در ۱۳۹۸ش بهصورت رسمی تأسیس شد، در ۱۳۰ کیلومتری شمال مرکز ولایت غور قرار دارد. مرکز این ولسوالی شهر شورابه بوده که به تدریج در حال توسعه و گسترش است.
رودخانۀ مرغاب که از این منطقه میگذرد، نقش مهمی در تأمین آب کشاورزی و شرب ساکنان دارد. اقتصاد این منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و محصولات آن از کیفیت مطلوبی برخوردار است. ساختار اجتماعی مرغاب ترکیبی از اقوام مختلف بوده که با حفظ هویت فرهنگی خود، در تعامل با یکدیگر زندگی میکنند.[۱۸]
۵. تیوره
ولسوالی تیوره با مرکزیت قلعۀ غور، از مناطق تاریخی ولایت غور محسوب میشود که زمانی مرکز این ولایت بوده است. این منطقه با ولسوالی پرچمن ولایت فراه هممرز بوده و از قدمت تاریخی قابل توجهی برخوردار است. معماری تاریخی قلعۀ غور و سایر آثار باستانی منطقه، گواهی بر اهمیت این ناحیه در ادوار مختلف تاریخی است. اقتصاد این منطقه مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و محصولات آن از شهرت نسبی برخوردار است. موقعیت جغرافیایی خاص این ولسوالی، آن را به منطقهای استراتژیک در غرب ولایت غور تبدیل کرده است.
۶. دولتیار
ولسوالی دولت یار بهدلیل قرار گرفتن در مسیر شاهراه مرکزی شرق و غرب افغانستان، از موقعیت ارتباطی ممتازی برخوردار است. این ویژگی موجب شده تا این منطقه نقش مهمی در تبادلات تجاری و فرهنگی بین مناطق مختلف داشته باشد. ترکیب جمعیتی دولت یار شامل اقوام مختلفی است که در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی دارند. اقتصاد این منطقه مبتنی بر تجارت، کشاورزی و دامداری است و بازارهای محلی آن از رونق نسبی برخوردارند.
راههای ارتباطی این ولسوالی اگرچه نیاز به توسعه بیشتری دارد، اما نسبت به سایر مناطق از وضعیت بهتری برخوردار است. معماری شهری و روستایی این منطقه تلفیقی از سبکهای سنتی و مدرن بوده که نشاندهندۀ تحولات اخیر در این ناحیه است.[۱۹]
۷. دولینه
ولسوالی دولینه با ۱۳۰ قریه، از مناطق سردسیر ولایت غور محسوب میشود که شرایط اقلیمی خاصی دارد. این ویژگی موجب شده تا شیوۀ زندگی و معیشت ساکنان این منطقه با سایر ولسوالیها متفاوت باشد. اقتصاد دولینه بهطور عمده مبتنی بر دامداری و کشاورزی محدود است که با توجه به شرایط آب و هوایی شکل گرفته است.
معماری روستایی این منطقه با استفاده از مصالح محلی و سبکهای خاصی طراحی شده که با شرایط اقلیمی همخوانی دارد. ترکیب جمعیتی این ولسوالی شامل اقوام محلی است که فرهنگ خود را به خوبی حفظ کردهاند. ارتباطات اجتماعی قوی بین ساکنان این منطقه، نشاندهندۀ همبستگی بالای اجتماعی در این ناحیه سردسیر است.
۸. چارسده
ولسوالی چارسده که در شمال فیروزکوه قرار دارد، بزرگترین منطقه تاجیکنشین ولایت غور محسوب میشود. رود مرغاب که از میان این ولسوالی میگذرد، نقش مهمی در اقتصاد و زندگی ساکنان این منطقه ایفا میکند. موقعیت مرزی این ولسوالی با ولایت فاریاب، آن را به منطقهای مهم در تبادلات فرهنگی و اقتصادی تبدیل کرده است.
کشاورزی و باغداری از مشاغل اصلی ساکنان این منطقه بوده و محصولات آن از کیفیت مطلوبی برخوردار است. فرهنگ غنی و آداب و رسوم خاص این منطقه، نشاندهندۀ هویت فرهنگی مستحکم ساکنان آن است.
۹. ساغر
ولسوالی ساغر با ۱۱۵ قریه، از مناطق سرسبز و خوشآب و هوای ولایت غور محسوب میشود. طبیعت بکر و چشماندازهای زیبای این منطقه، آن را از دیگر ولسوالیهای غور متمایز کرده است. اقتصاد این منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی و باغداری بوده و محصولات باغی آن از شهرت خاصی برخوردار است.[۲۰]
۱۰. شهرک
ولسوالی شهرک که در ارتفاع ۲۳۲۵ متری از سطح دریا قرار دارد، از مناطق سردسیر ولایت غور محسوب میشود. شرایط اقلیمی خاص این منطقه تأثیر مستقیمی بر شیوۀ زندگی و معیشت ساکنان آن گذاشته است. اقتصاد شهرک مبتنی بر دامداری و کشاورزی محدود بوده که با توجه به شرایط آب و هوایی شکل گرفته است. معماری خاص این منطقه که با مصالح محلی و سبکهای سنتی ساخته شده، با شرایط اقلیمی هماهنگی کامل دارد. ترکیب جمعیتی این ولسوالی شامل اقوام محلی است که فرهنگ خود را به خوبی حفظ کردهاند. ارتباطات اجتماعی قوی بین ساکنان این منطقه، نشاندهندۀ همبستگی بالای اجتماعی در این ناحیه سردسیر است.
۱۱. لعل و سرجنگل
ولسوالی لعل و سرجنگل که با ولایتهای بامیان، دایکندی و سرپل هممرز است، از دورافتادهترین مناطق ولایت غور محسوب میشود. این ولسوالی متشکل از چند ده بزرگ شامل کرمان، گرماب، سنگ زرد، جوقل، سیاه سنگ جلسو و تلخک است. موقعیت جغرافیایی خاص این منطقه موجب شده تا از امکانات و خدمات محدودی برخوردار باشد.
اقتصاد این ناحیه بهطور عمده مبتنی بر دامداری و کشاورزی سنتی است که با شرایط طبیعی منطقه سازگاری دارد. معماری روستایی این منطقه با استفاده از مصالح محلی و سبکهای بومی، نشاندهندۀ تطابق کامل با محیط طبیعی است. فرهنگ و آداب و رسوم خاص ساکنان این منطقه، بیانگر هویت فرهنگی مستحکم و غنی آنها است.[۲۱]
اقتصاد غور
کشاورزی
کشاورزی، منبع غذایی و اشتغال مردم ولایت غور بوده و نزدیک به ۸۵ درصد از مردم، در بخش کشاورزی فعالیت میکنند.[۲۲] گردو، پشم، قروت (کشک)، قالی، پوست، کرک، میوهجات و برخی حبوبات از جمله اقلام صادراتی این ولایت هستند که در ولایات همجوار بهفروش میرسد.[۲۳]
صنایع محلی
قالی، نَمَد، بَرک، گلیم، بافتنیهای خانگی، قالیچههای مزین به تصاویر منارجام[۲۴] و سلاطین غور و لباسهای محلی[۲۵] از مهمترین صنایع دستی در این ولایت هستند.
معادن
آهن، مس، آزوریت، کوارتز و آلومینیوم، زغال سنگ، سرب، روی، سنگ مرمر و گچ، سیماب،[۲۶] از جمله معادن ولایت غور هستند. همچنین معادن دیگری از جمله معدن طلا نیز در این ولایت وجود دارند اما هنوز بهطور دقیق شناسایی نشدهاند.[۲۷]
فرهنگ و رسانه در غور
در این ولایت یک تلویزیون محلی در سال 1386ش شروع به فعالیت نموده و بهصورت پارهوقت از ساعت 7 تا 11 شب برنامه پخش میکند. همچنین یک رسانة صوتی بهنام «صدای عدالت» و حدود 14 نشریة چاپی، در قالب هفتهنامه و ماهنامه در سالهای 1385ش تا نیمة دوم دهة90ش فعالیت داشتند که همگی غیرفعال شدهاند.[۲۸]
آموزش و تحصیلاتعالی
در غور تا سال1380ش هیچ مکتب دخترانهای وجود نداشته[۲۹] و پس از آن نیز وضعیت آموزش با مشکلات زیادی از جمله بستهبودن بسیاری از مکاتب، کمبود معلم و مواد درسی و نبود مکان مناسب، روبرو بوده است.[۳۰] در سال 1394ش بیش از 800 مکتب دولتی در این ولایت وجود داشت که 180 باب آن ویژة دختران، 15 باب مشترک و بقیه ویژة پسران بوده است. در این مکاتب بیش از 200 هزار شاگرد پسر و حدود70 هزار دختر، توسط 4 هزار و 400 معلم آموزش داده میشدند. همچنین تعدادی مکاتب خصوصی نیز در این ولایت فعالیت دارند.[۳۱] علاوه بر آن، دو مؤسسة آموزشی نیمهعالی با عنوان «دارالمعلمین» (یکی در مرکز ولایت و دومی در ولسوالی لعل و سرجنگل) وجود دارد.[۳۲] تنها دانشگاه غور، در سال 1391ش تأسیس شده و دارای چهار دانشکده (تعلیم و تربیه، زراعت، علوم طبیعی و ادبیات) است. در سال 1395ش در این دانشگاه حدود 1200 دانشجو مشغول به تحصیل بودند. در غور هیچ دانشگاه خصوصی فعالیت نداشته و دانشگاه دولتی نیز از لحاظ کیفیت و امکانات جزو ضعیفترین دانشگاههای کشور هستند.[۳۳]
تقسیمات کشوری ولایت غور دارای 11 ولسوالی است که عبارتند از: فیروزکوه (مرکز ولایت)، لعل و سرجنگل، پسابند، مرغاب، تُولَک، تَیوره، دولتیار، دولینه، چارسده، ساغر و شهرک.[۳۴]
جاذبههای گردشگری غور
در غور، حدود 100 محل تاریخی شناسایی شده که در میان آنها آثار باقیمانده از دورة بوداییها از قرون 2 و 5م تا آثاری از قلعههای نظامی و پایتخت غوریان از قرن12م دیده میشود.[۳۵] با این حال، مهمترین جاذبة گردشگری این ولایت، «منارة جام» شاهکار هنر معماری اسلامی قرن ششم هجری است. کارشناسان باستانشناسی در «یونسکو» آن را از سازههای بینظیر معماری و از کهنسالترین برجهای آجری باقیماندۀ جهان میدانند.[۳۶]
مناطق باستانی غور
غور بهعنوان یکی از کهنترین سکونتگاههای تمدنی در افغانستان، آثار ارزشمندی از ادوار مختلف تاریخی را در خود جای داده است. منطقه کشک کهنه در ولسوالی دولتیار، بازماندهای از دوران رونق آیین بودایی در این سرزمین است که نشاندهندۀ پیوندهای فرهنگی غور با تمدنهای شرقی در ادوار پیش از اسلام است. این محوطه تاریخی با بقایای معابد و استوپاهای بودایی، گواهی بر غنای فرهنگی این منطقه در عصر باستان است.
قلعه ضحاک و پیشینه اساطیری
قلعه ضحاک در حومه شهر چغچران، با قدمتی که به هفت هزار سال قبل بازمیگردد، یکی از شاخصترین آثار باستانی منطقه محسوب میشود. این قلعه که در اساطیر ایرانی با داستان ضحاک ماردوش پیوند خورده، از لحاظ باستانشناسی اهمیت ویژهای دارد. معماری صخرهای این بنا که با تکنیکهای ابتدایی تراش سنگ ساخته شده، نشاندهنده مهارت ساکنان اولیه این منطقه در مهندسی سازه است. موقعیت استراتژیک این قلعه بر فراز ارتفاعات، بیانگر کاربرد نظامی و دفاعی آن در طول تاریخ میباشد.
تلفیق میراث بودایی و اسلامی
شواهد تاریخی نشان میدهد که غور در دورهای گذار از تمدن بودایی به فرهنگ اسلامی را تجربه کرده است. در حالی که آثاری مانند کشک کهنه یادآور دوران رونق بودیسم هستند، معماری اسلامی دورههای بعد به ویژه در ساختار شهرهای تاریخی مانند فیروزکوه (پایتخت غوریان) تجلی یافته است. این توالی تمدنی، غور را به موزهای طبیعی از تعامل و تبادل فرهنگی بین ادیان و تمدنهای مختلف تبدیل کرده است.
جایگاه تاریخی غور در مطالعات باستانشناسی
منطقه غور با دارا بودن محوطههای باستانی متعدد، از جمله مناطق کمتر مطالعهشده اما بسیار ارزشمند در باستانشناسی افغانستان محسوب میشود. کشف آثاری از دوران پیش از تاریخ در قلعه ضحاک تا بقایای دورههای تاریخی متأخر، سیر تحول فرهنگی این منطقه را به صورت پیوسته نمایش میدهد. این تنوع آثار تاریخی، غور را به یکی از مهمترین مناطق برای پژوهشهای باستانشناسی درباره تحولات فرهنگی در آسیای مرکزی تبدیل کرده است.[۳۷]
منار جم
مَنارَه، بهمعنای محل نور، بنای بلند استوانهای در مسجد یا مکانی متبرک است که بر فراز آن اذان گفته میشود و مترادف با مِئذنه و گلدسته به شمار میرود.[۳۸]همچنین، مناره بهمعنای بنایی برای دیدهبانی یا رساندن اخبار بوده که منظور با روشن کردن آتش بر روی آن، صورت میگرفته است.[۳۹]
منارۀ جام، بههمت غیاثالدین محمد (558–599ق) در حدود سال 570ق و بهدست معمار هنرمندی بهنام علی بن ابراهیم نیشابوری ساخته شده است.[۴۰] در برخی از کتیبههای مناره، نام سلطان غیاثالدین و نیز نام معمار آن ثبت شده است.[۴۱]
موقعیت جغرافیایی
منارۀ جام، در درهای صعبالعبور، در میان سلسله کوههای ولایت (استان) غور، در 62 کیلومتری ولسوالی (شهرستان) «شهرک»، در روستایی به نام «جام»[۴۲] و 215 کیلومتری شرق ولایت هرات، قرار دارد.[۴۳] این مناره در زاویۀ تلاقی رودخانۀ جام با رودخانۀ هریرود، بنا شده[۴۴] و در ارتفاع 1900 متری از سطح دریا قرار گرفته است.[۴۵] گروهی از باستانشناسان معتقدند که شهر تاریخی «فیروزکوه» پایتخت حکومت سلسلۀ غوریان در همین منطقه قرار داشته و این مناره نیز منارۀ مسجد جامع این شهر بوده است.[۴۶]
کارکرد
برای ساخت منارۀ جام، اهداف مختلفی بیان شده است؛ برخی آن را بهعنوان منارۀ مسجد جامع شهر فیروزکوه، پایتخت سلطنت سلسلۀ غوریان[۴۷] و برخی دیگر کارکرد آن را برای دیدبانی و راهنمای مسافران ذکر کردهاند.[۴۸] رالف پیندر ویلسون، باستانشناس و مدیر مؤسسۀ انگلیسی مطالعات افغانستان، هدف از ساختن آن را بزرگداشت «معزّالدین» برادر سلطان غیاثالدین و با هدف گسترش اسلام دانسته است.[۴۹]
ویژگیهای منار جم
منارۀ جام، منارهای آجری با ویژگیهای منحصر بهفرد است که آن را از تمامی منارههای جهان اسلام، متمایز میکند. نمای بیرونی آن مُطَبَّق بوده و طول بنا به چهار بخش تقسیم شده است. قسمت پایه هشت ضلعی است؛ اما سه بخش بالاتر که بهتدریج باریکتر میشوند، استوانهای شکل ساخته شده است و در فراز آن مأذنهای زیبا قرار دارد.[۵۰] پایۀ هشت ضلعی آن، دارای نُه متر قطر و بلندی آن را از 3/63 تا 67 متر ذکر کردهاند.[۵۱] نمای درونی این بنا، از پایین تا بالای آن با پلههای پیچ در پیچ شبیه DNA بههم وصل شده است.[۵۲] از نظر هنر معماری، آجرکاری و کاشیکاری، از شاهکارهای قرن ششم هجری در افغانستان به شمار میرود؛ نمای بیرونی مناره با آجرهای برجسته تزئین شده و از مصالح آجر، ملات ساروج، چوب و کاشی در بنای آن استفاده شده است.[۵۳] این مصالح با کمک گچکاری و کاشیهایی که با خوشنویسی و خط نسخ آیاتی از قرآن و اشکال هندسی بر روی آنها نقش بسته، نمایی زیبا پیدا کرده است.[۵۴]
نقوش و کتیبههای منار جم
منارۀ جام، علاوه بر ارتفاع خود، از نظر کتیبهها و نقشونگارهای متنوع، نسبت به سایر منارههای جهان اسلام متمایز است. ظرافت هنری و خلاقیت تصویری در این بنا، با بینش تجریدگرای اسلامی در هم آمیخته و شاهکاری بینظیر را خلق کرده است.[۵۵] نقوش و کتیبههای این مناره از قسمت بالا به پایین، بهشرح زیر است:
- در استوانۀ اولی بعد از مأذنه، در یک ردیف «کلمۀ شهادتین» با خط کوفی نوشته شده که زمینۀ آن بهصورت طرحهای هندسی لوزی و دایرهای تزئین شده است.
- 2. بر روی استوانۀ دوم، دو ردیف کتیبه با دو نوار تزئینی بهصورت حلقوی در اطراف آنها، وجود دارد. در کتیبۀ اول از بالا به پایین در بخش آخر آیۀ سیزده و قسمت اول آیۀ چهارده سورۀ صف، نوشته شده است. کتیبۀ دوم نیز منقش به اسم و القاب سلطان غیاثالدین است.
- 3. بر روی استوانۀ سوم، در قسمت بالایی آن، نوشتهای با کاشی فیروزهای و زمینۀ ساده، شاخصترین کتیبۀ این مناره است. در این کتیبه نیز تنها نام و عناوین بنیانگذار آن بهصورت کاملتری با عبارت: «السلطان المعظم شاهنشاهالأعظم غیاثالدنیا و الدین معزّالإسلام و المسلمین ابوالفتح محمد ابن سام، قسیم امیرالمؤمنین خلدالله ملکه» ثبت شده است. در قسمت بعدی، آیات سورۀ مریم، در هشت قسمت نوشته شده است.[۵۶]
آسیبها و تهدیدهای منار جم
باران، سیلابها، باد، کاوشهای غیرقانونی و نبود امنیت،[۵۷] زلزله و جریان هریرود از کنار آن، از عمدهترین خطراتی است که منارۀ جام با آن مواجه است. براساس آزمایشهای صورت گرفته این مناره در حدود 2 تا 35/3 درجه بهسمت شمال و رود هریرود متمایل شده است.[۵۸] تزئینات مناره نیز در حال فرسایش بوده و بیش از سی درصد آنها فروریخته است. پلههای داخلی این بنا، درحال فرسایش بوده و قسمتهایی از آن نیز تخریب شده است.[۵۹]
ثبت جهانی منار جم
این مناره در 27 ژوئن 2002م، در فهرست میراث فرهنگی جهان قرار گرفته و در سازمان یونسکو به ثبت رسیده است.[۶۰] همچنین، این بنا در بیستم آذرماه 1399ش در لیست آثار فرهنگی جهان اسلام در آیسیسکو بهعنوان نخستین اثر فرهنگی افغانستان، ثبت شد.[۶۱]
زیر ساختهای غور
ترابری
غور بهلحاظ زیرساخت از محرومترین ولایات افغانستان بوده و تا سال 1399ش تنها در مرکز این ولایت، حدود 12 کیلومتر جادة آسفالت وجود داشت. البته حدود 10 کیلومتر از شاهراه غور-کابل و 11 کیلومتر از شاهراه غور-هرات نیز در حال آسفالت بوده و بقیة آن دو شاهراه تنها شنریزی شده و بیشتر جادههای فرعی این ولایت خاکی هستند.[۶۲] در دو سال اخیر جادههای این ولایت ترمیم نشده و با رسیدن فصل زمستان و برف و بارندگی، حملونقل زمینی با مشکلاتی زیادی روبرو بوده و حادثههای ترافیکی نیز زیاد شده است.[۶۳] در این ولایت دو میدان هوایی کوچک وجود دارد که تنها برای هواپیماهای سبک، قابل استفاده است.[۶۴]
بهداشت و سلامت
در غور تا سال 1392ش تنها 14 درصد مردم به آب آشامیدنی سالم دسترسی داشته و تعداد 56 مرکز صحی و 418 پایگاه سلامت در این ولایت فعال بودهاند که شامل یک باب شفاخانه ولایتی در مرکز ولایت، دو شفاخانه ولسوالی، هشت باب مرکز صحی جامع، 21 باب مرکز صحی اساسی، 22 باب مرکز صحی فرعی، یک باب مرکز صحی برای زندانیان، یک تیم صحی سیار و یک شفاخانة 20 تختی برای درمان معتادین، میشود.[۶۵] شفاخانة ولایتی دارای 150 تخت [۶۶] و شفاخانة با 30 تخت در مرکز ولسوالی لعل و سرجنگل و نیز شفاخانة با20 تخت در مرکز ولسوالی تَیوَره و همچنین یک کلینیک جامع در ولسوالی شهرک با 10 تخت وجود دارد.[۶۷] با سقوط نظام جمهوری، کم شدن حمایتهای مؤسسات خارجی و کمبود نیروهای متخصص و دارو، نظام صحت ولایت غور با مشکلات جدی روبرو است.[۶۸]
امکانات ورزشی و رفاهی
در چند سال اخیر در غور چند ورزشگاه و یک استادیوم ورزشی دارای زمین چمن و یک سالن ورزشی سرپوشیده برای زنان، ساخته شده است.[۶۹]
سلسلههای غوریان
سلسلههای غوری و نقش آنان در تاریخ
خاندان شنسبانیه که به دو شاخه فیروزکوه و بامیان تقسیم میشد، یکی از سلسلههای اثرگذار تاریخ منطقه محسوب میشود. این خاندان که نسب خود را به شنسب بن خرنک میرساندند، توانستند با سیاستهای هوشمندانه، استقلال خود را در برابر قدرتهای بزرگی مانند غزنویان و سلجوقیان حفظ کنند. شاخۀ فیروزکوه بیشتر بر مناطق مرکزی غورستان حکومت میکرد، در حالی که شاخه بامیان بر طخارستان و مناطق شمالی تسلط داشت. روابط پیچیدۀ این خاندان با همسایگان، گاه به اتحاد و گاه به ستیز میگرایید. برای نمونه، فولاد غوری از چهرههای برجستۀ این خاندان، در نهضت عباسیان نقش فعالی ایفا کرد، اما در دورههای بعد، غوریان گاه مطیع غزنویان بودند و گاه سر به شورش برمیداشتند. این نوسان در روابط سیاسی، نشاندهندۀ هوشیاری آنان در حفظ موجودیت خود در میان قدرتهای بزرگ منطقه بود.
گسترش قلمرو و نفوذ فرهنگی غوریان
دوره اوج قدرت غوریان در قرن ششم هجری، شاهد گسترش بیسابقه قلمرو آنان بود. فتوحات معزالدین محمد سام (معروف به محمد غوری) در هند، فصل جدیدی در تاریخ شبهقاره گشود. شهرهای مهمی مانند لاهور، ملتان و دهلی به تصرف غوریان درآمد و پایههای حکومتهای اسلامی بعدی در هند ریخته شد. این گسترش سرزمینی، همراه با انتقال عناصر فرهنگی و تمدنی بود. غوریان با ایجاد شبکهای از راهها و مراکز اداری، نهتنها بر قلمرو وسیعی حکم راندند، بلکه زمینهساز تبادلات فرهنگی عمیقی بین ایران و هند شدند. حتی پس از سقوط حکومت مرکزی غوریان به دست خوارزمشاهیان، نظام اداری و فرهنگی برجایمانده از آنان، تا مدتها در هند تداوم یافت. سلسلههای مملوک و خلجی هند در واقع ادامهدهندۀ همان سنتهای حکومتداری بودند که غوریان بنیان نهاده بودند.[۷۰]
تأثیر غوریان بر زبان و ادبیات
حکومت غوریان نقطه عطفی در تاریخ زبان فارسی محسوب میشود. با فتح هند توسط غوریان، زبان فارسی نهتنها بهعنوان زبان دیوانی، بلکه بهعنوان زبان فرهنگ و ادب در شبهقاره نهادینه شد. دربار غوریان محل تجمع شاعران و ادیبان بزرگی بود که هم به فارسی و هم به پشتو میسرودند. این دوره شاهد ظهور گونههای ادبی جدیدی بود که آمیزهای از سنتهای ایرانی و هندی محسوب میشد. غوریان در توسعه زبان پشتو بهعنوان زبان ادبی نیز نقش داشت. اگرچه فارسی زبان رسمی و دیوانی بود، اما حمایت حکمرانان غوری از شاعران پشتوگو، باعث شد این زبان نیز جایگاه ادبی بیابد. این سیاست فرهنگی هوشمندانه، باعث شد غوریان هم در میان فارسیزبانان و هم در میان اقوام پشتون مقبولیت یابند.[۷۱]
شکوفایی معماری و هنر اسلامی
معماری دوره غوریان تلفیقی از سنتهای ایرانی، هندی و عناصر محلی بود. منار جام به عنوان یکی از باشکوهترین بناهای این دوره، نمونه اعلای هنر معماری غوریان محسوب میشود. این منار که در دل کوههای غور برپا شده، از نظر فنون مهندسی و تزئینات معماری شاهکاری بینظیر است. در هند نیز آثار بزرگی مانند مسجد قوهالاسلام و منار قطب، نشاندهنده اوج هنر معماری این دوره هستند. ویژگی بارز معماری غوریان، استفاده هوشمندانه از مصالح محلی و تطبیق آن با اصول معماری اسلامی بود. در تزئینات بناها نیز میتوان ترکیبی از نقوش هندسی اسلامی و عناصر تزئینی محلی را مشاهده کرد. این سبک معماری که به "سبک غوری" معروف شد، تأثیر عمیقی بر معماری دورههای بعد در هند و افغانستان گذاشت.[۷۲]
میراث غوریان و نقش آنان در تمدن اسلامی
اگرچه دورۀ حکومت غوریان بهطور نسبی کوتاه بود، اما تأثیر آن بر تاریخ منطقه پایدار ماند. غوریان حلقۀ اتصال مهمی بین تمدن ایرانی-اسلامی و شبهقاره هند بودند. آنان نهتنها اسلام را در مناطق وسیعی گسترش دادند، بلکه زمینهساز شکلگیری تمدن اسلامی در هند شدند. نظام اداری و مالیاتی که غوریان بنیان نهادند، الگویی برای حکومتهای بعدی شد. در زمینه فرهنگی نیز، غوریان با ایجاد مدارس و مراکز علمی، باعث انتقال دانش و اندیشه بین شرق و غرب جهان اسلام شدند. شاید مهمترین میراث غوریان، ایجاد الگویی از حکومتداری بود که در عین حفظ هویت محلی، با فرهنگ جهانی اسلام پیوند خورده بود. محققان این تجربۀ تاریخی را حتی برای جهان امروز نیز آموزنده میدانند.[۷۳]
پانویس
- ↑ یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، 1390ش، ص188.
- ↑ ضیایی، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ توحیدی، عبدلی، تاریخ افغانستان، 1394ش، ص106.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، 1382ش، ص113-115.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ رحمتی، «جستارى در روند پیدایش و چگونگى قدرت یابى غوریان»، ۱۳۸۴ش، ص۶۲.
- ↑ یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، ۱۳۹۰ش، ص۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ «ولایت غور- نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد.
- ↑ ظواهر معدنی ولایت غور» وبسایت وزارت معادن و پترولیم؛ «ولایت غور- نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد.
- ↑ «ولایت غور افغانستان، نمایی از تاریخ هفت هزار ساله»وبسایت آی فیلم2؛ «آب و هوای ولایت غور»، وبسایت جام غور.
- ↑ «زراعت و سرچشمههای آبی غور باستان»، وبسایت وزارت زراعت، آبیاری و مالداری.
- ↑ ادارة ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور 1399ش، 1399ش، ص33.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، 1382ش، ص255؛ خزائی، منار جام، کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین، 1395ش، ص17.
- ↑ «غور تمدنی بهقدمت 7هزار سال»، وبسایت شفقنا افغانستان.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ ایراندوست، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ «زراعت و سرچشمههای آبی غور باستان»، وبسایت وزارت زراعت، آبیاری و مالداری.
- ↑ «زراعت و سرچشمههای آبی غور باستان»، وبسایت وزارت زراعت، آبیاری و مالداری.
- ↑ «صنایع دستی زنان غور روی دستشان مانده است»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ . «ولایت غور افغانستان، نمایی از تاریخ هفت هزار ساله»وبسایت آی فیلم2
- ↑ «ظواهر معدنی ولایت غور» وبسایت وزارت زراعت و پترولیم.
- ↑ «ولایت غور روی گنجهای پنهان بنا شده است»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ نشریات ولایت غور»، وبسایت دانشنامه هرات.
- ↑ جواد علوی، «غور سرزمین فراموش شده، اما پویا»، وبسایت جام غور.
- ↑ پیمان، «گزارشهای ضد و نقیض از وضعیت اسفبار معارف غور»، وبسایت 8صبح.
- ↑ «غور تمدنی بهقدمت هفت هزار سال»، وبسایت شفقنا افغانستان.
- ↑ جواد علوی، «غور سرزمین فراموش شده، اما پویا»، وبسایت جام غور.
- ↑ . «دانشگاه غور: نبود امکانات و ساختمان آموزشی کرایی (اجارهای)»، خبرگزاری جمهور
- ↑ «ولایت غور- نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد.
- ↑ «غور تمدنی بهقدمت 7 هزار سال»، وبسایت شفقنا افغانستان.
- ↑ «منار جام افغانستان یکی از کهنسالترین برجهای آجری جهان» وبسایت پیام آفتاب.؛ خزائی، منار جام، کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین، 1395ش، ص16.
- ↑ «ولایت «غور افغانستان، نمایی از تاریخ هفت هزار ساله + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ البعلبکی، فرهنگ عربی- فارسی المورد، 1385ش، ذیل واژه مناره.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، 1381ش، ج7، ذیل واژه مناره.
- ↑ میرزای مهر، «نقدی بر کتاب منار جام؛ کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین»، 1396ش، ص45؛ کامگار، «منار جام، شاهکاری بینظیر در هنر معماری»، وبسایت جام غور.
- ↑ کامگار، «منار جام، شاهکاری بینظیر در هنر معماری»، وبسایت جام غور.
- ↑ «منار جام افغانستان یکی از کهنسالترین بروجهای آجری جهان» وبسایت پیام آفتاب.
- ↑ سلحشور، «منار جام ولایت غور افغانستان در فهرست میراثهای فرهنگی جهان اسلام ثبت شد»، خبرگزاری آنوتولی.
- ↑ حبیبی، جغرافیای تاریخی افغانستان، 1382ش، ص379.
- ↑ سلحشور، «منار جام ولایت غور افغانستان در فهرست میراثهای فرهنگی جهان اسلام ثبت شد»، خبرگزاری آنوتولی؛ «منار جام افغانستان یکی از کهنسالترین بروجهای آجری جهان» وبسایت پیام آفتاب.
- ↑ روشن ضمیر، «آثار غوریان»، 1357ش، ص21؛ کهزاد، «منار جام یا منار مسجد جامع فیروزکوه»، 1336ش، ص54.
- ↑ روشن ضمیر، «آثار غوریان»، 1357ش، ص21؛ کهزاد، «منار جام یا منار مسجد جامع فیروزکوه»، 1336ش، ص54.
- ↑ «معرفی بنای مناره جام افغانستان»، وبسایت مرکز معماری اسلامی.
- ↑ میرزایی، «منار جام با ارزش ترین اثر تاریخی در افغانستان»، وبسایت کارناوال.
- ↑ میرزایی مهر، «نقدی بر کتاب منار جام؛ کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین»، 1396ش، ص45.
- ↑ «معرفی بنای مناره جام افغانستان»، وبسایت مرکز معماری اسلامی؛ کهزاد، «منار جام یا منار مسجد جامع فیروزکوه»، 1336ش، ص54؛ میرزایی مهر، «نقدی بر کتاب منار جام؛ کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین»، 1396، ص45.
- ↑ «معرفی بنای مناره جام افغانستان»، وبسایت مرکز معماری اسلامی؛ صبا، تئوری مرمت منارجام، 2019م، ص2.
- ↑ صبا، «تئوری مرمت منارجام»، 2019م، ص2 و 6.
- ↑ میرزایی، «منار جام با ارزشترین اثر تاریخی در افغانستان»، وبسایت کارناوال.
- ↑ میرزایی مهر، «نقدی بر کتاب منار جام؛ کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین»، 1396ش، ص45.
- ↑ کامگار، «منار جام، شاهکاری بینظیر در هنر معماری»، وبسایت جام غور.
- ↑ پیمان، «نگرانی از احتمال تخریب کهنترین سازه خشتی جهان در غور»، وبسایت 8 صبح.
- ↑ «منار جام، دومین مناره آجری جهان در غور»، باشگاه خبرنگاران جوان،؛ صبا، «تئوری مرمت منارجام»، 2019م، ص5.
- ↑ صبا، «تئوری مرمت منارجام»، 2019م، ص6.
- ↑ «منار جام افغانستان یکی از کهنسالترین برجهای آجری جهان» وبسایت پیام آفتاب؛ سلحشور، «منار جام ولایت غور افغانستان در فهرست میراثهای فرهنگی جهان اسلام ثبت شد»، خبرگزاری آنوتولی
- ↑ اشرفی، «منارجام ثبت میراثهای فرهنگی جهان اسلام شد»، وبسایت طلوع نیوز.
- ↑ «سرک پخته برای مردم غور به یک آرزو تبدیل شده»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ «زمستان و راههای دشوار گذر؛ موسم سرما، بلای جان شهروندان غور»، وبسایت باختر؛ «شکایت شهروندان ولایت غور از خراب بودن راههای مواصلاتی در این ولایت» خبرگزاری صدای افغان (آوا).
- ↑ «متوقف بودن پروازهای هوایی در غور/ میدان هوایی کم وسعت است»، خبرگزاری جمهوری؛ «فرود نخستین طیاره در میدان هوایی ولسوالی لعل و سرجنگل غور»، وبسایت شفقنا افغانستان.
- ↑ «کیفیت مطلوب خدمات صحی در غور» وبسایت روزنامه ماندگار.
- ↑ «کمبود تخت مشکل جدی برای شفاخانه ولایتی غور/ فعالیتهای صحی در واین ولایت با چه چالشهای روبرو است؟» خبرگزاری جمهور.
- ↑ جواد علوی، «غور سرزمین فراموش شده، اما پویا»، وبسایت جام غور.
- ↑ «کمبود تخت مشکل جدی برای شفاخانه ولایتی غور/ فعالیتهای صحی در واین ولایت با چه چالشهای روبرو است؟» خبرگزاری جمهور.
- ↑ «غور تمدنی بهقدمت 7 هزار سال»، وبسایت شفقنا افغانستان.
- ↑ ضیایی، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ ضیایی، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ ضیایی، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ ضیایی، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
منابع
- «آبوهوای ولایت غور»، وبسایت جام غور، تاریخ درج مطلب: 22 دسامبر 2014م.
- ادارة ملی احصائیه و معلومات، برآورد نفوس کشور 1399ش، 1399ش.
- اشرفی، نبیلا، «منار جام، ثبت میراثهای فرهنگی جهان اسلام شد»، وبسایت طلوع نیوز، تاریخ ثبت: 11 دی 1399ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، (8 جلدی)، تهران، سخن، 1381ش.
- ایراندوست، محسن، «غور ولایت زیبا و تاریخی در مرکز افغانستان»، خبرگزاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب: 28 تیر 1400ش.
- بعلبکی، روحی، فرهنگ عربی- فارسی المورد، ترجمه محمد مقدس، تهران، امیرکبیر، 1385ش.
- پیمان، وحید، «گزارشهای ضد و نقیض از وضعیت اسفبار معارف غور»، وبسایت 8صبح، تاریخ درج مطلب: 11 قوس(آذر) 1397ش.
- پیمان، وحید، «نگرانی از احتمال تخریب کهنترین سازه خشتی جهان در غور»، وبسایت 8 صبح، تاریخ درج مطلب: 19 فروردین 1398ش.
- توحیدی، محمدعلی و عبدلی، محمد علی، تاریخ افغانستان، کابل، جامعةالمصطفی العالمیه، 1394ش.
- حبیبی، عبدالحی، جغرافیای تاریخی افغانستان، کابل، میوند، چ3، 1382ش.
- خزائی، محمد، منار جام، کتیبهها و نقوشتزیینی و مفاهیمنمادین، تهران، مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری «متن»، 1395ش.
- دولتآبادی، بصیر احمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، چ2، 1382ش.
- «دانشگاه غور: نبود امکانات و ساختمان آموزشی کرایی (اجارهای)»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: 5 میزان (مهر) 1395ش.
- رحمتی، محسن، «جستارى در روند پیدایش و چگونگى قدرت یابى غوریان»، مجلۀ تاریخ پژوهان، شمارۀ ۳، ۱۳۸۴ش.
- روشن ضمیر، مهدی «آثار غوریان»، نشریه بررسیهای تاریخی، سال سیزدهم، شمارۀ 4، 1357ش.
- «زراعت و سرچشمههایآبی غور باستان»، وبسایت وزارت زراعت، آبیاری و مالداری، تاریخ بازدید: 9 دی 1401ش.
- «زمستان و راههای دشوار گذر؛ موسم سرما، بلای جان شهروندان غور»، وبسایت باختر، تاریخ درج مطلب: 23 قوس(آذر) 1401ش.
- «سرک پخته برای مردم غور بهیک آرزو تبدیل شده»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: 19 سرطان(تیر) 1399ش.
- «شکایت شهروندان ولایت غور از خراب بودن راههای مواصلاتی در این ولایت» خبرگزاری صدای افغان (آوا)، تاریخ درج مطلب: 23 قوس(آذر) 1401ش.
- صبا، اسرائیل، «تئوری مرمت منارجام»، کنگره بینالمللی مهندسی عمران، معماری و بازآفرینی کلانشهرها، مونیخ آلمان، 17 و 18 سپتامبر 2019م.
- «صنایع دستی زنان غور روی دستشان مانده است»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: 17سرطان(تیر) 1399ش.
- ضیایی، الهه، «غوریان و خدمات آنها به توسعه فرهنگ و تمدن اسلامی»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲ آذر ۱۳۹۸ش.
- «ظواهر معدنی ولایت غور»، وبسایت وزارت زراعت و پترولیم، تاریخ بازدید: 2دی1401ش.
- علوی، جواد، «غور سرزمین فراموششده، اما پویا»، وبسایت جام غور، تاریخ درج مطلب: 10 نوامبر 2014م.
- «غور تمدنی بهقدمت هفت هزار سال»، وبسایت شفقنا افغانستان، تاریخ درج مطلب: 6 جون 2015م.
- «فرود نخستین طیاره در میدان هوایی ولسوالی لعل و سرجنگل غور»، وبسایت شفقنا افغانستان، تاریخ درج مطلب: 6 أکتبر 2020م.
- کامگار، حمید، «منار جام، شاهکاری بینظیر در هنر معماری»، وبسایت جام غور، تاریخ درج مطلب: 15 نوامبر 2021م.
- «کمبود تخت مشکل جدی برای شفاخانه ولایتی غور/ فعالیتهای صحی در واین ولایت با چه چالشهای روبرو است؟» خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: 16 آبان 1400ش.
- کهزاد، احمدعلی، «منار جام یا منار مسجد جامع فیروزکوه»، مجله آریانا، شمارۀ 182، 1336ش.
- «کیفیت مطلوب خدمات صحی در غور» وبسایت روزنامة ماندگار، تاریخ درج مطلب: 1 سرطان 1392ش.
- «متوقف بودن پروازهای هوایی در غور/ میدان هوایی کم وسعت است»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: 8 سرطان (تیر) 1400ش.
- «معرفی بنای منار جام افغانستان»، وبسایت مرکز معماری اسلامی، تاریخ درج مطلب: 7 ژوئن 2021م.
- «منار جام افغانستان یکی از کهنسالترین برجهای آجری جهان» وبسایت پیامآفتاب، تاریخ درج مطلب: 22 بهمن 1394ش.
- «منار جام ولایت غور افغانستان در فهرست میراثهای فرهنگی جهان اسلام ثبت شد»، خبرگزاری آنوتولی، تاریخ درج مطلب: 30 دسامبر 2020م.
- «منار جام، دومین مناره آجری جهان در غور»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: 1بهمن 1396ش.
- «منارههای غزنین نمادی از فرهنگ و تمدن اسلامی در قلب افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 22 آبان 1390ش.
- میرزایی، زهرا، «منار جام با ارزشترین اثر تاریخی در افغانستان»، وبسایت کارناوال، تاریخ درج مطلب: 15 شهریور 1398ش.
- میرزاییمهر، علیاصغر، «نقدی بر کتاب منار جام؛ کتیبهها و نقوش تزیینی و مفاهیم نمادین»، فصلنامۀ نقد کتاب، سال چهارم، شمارۀ 16، 1396ش.
- «نشریات ولایت غور»، وبسایت دانشنامة هرات، تاریخ درج مطلب؛ 3 مارچ 2018م
- «ولایت غور روی گنجهای پنهان بنا شده است»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: 13جدی (بهمن) 1397ش.
- «ولایت غور- نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد، بازدید: 6 جدی (بهمن) 1401ش.
- «ولایت «غور» افغانستان، نمایی از تاریخ هفت هزار ساله + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ش.
- یزدانی (حاج کاظم)، حسینعلی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، تهران، عرفان، 1390ش.