پیشنویس:کفران نعمت

کفران نعمت؛ انکار اعتقادی، زبانی و عملی نعمت.
کفران نعمت به معنای ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی است و در برابر شکر قرار دارد. این مفهوم گاه اعتقادی و زبانی است؛ یعنی نادیده گرفتن منبع نعمت و انکار آن و گاه عملی است؛ یعنی مصرف نابجا و بیثمر نعمتها. عواملی همچون رفاه و ثروت، غرور، جهل، غفلت و دلبستگی به دنیا از زمینههای اصلی کفران بهشمار میآیند. پیامدهای آن نابودی نعمت، تهدید الهی، عذاب اخروی و محرومیت از برکات معنوی است. برای درمان، توجه به نعمتها، درک اهمیت شکرگزاری، نگاه به افراد کمبضاعت و اندیشیدن به بلاها توصیه شده است.
تعریف کفران نعمت

کُفر در لغت بهمعنای پنهان کردن چیزی است[۱] و پوشاندن نعمت و ترک شکرگزاری از آن را کفران نعمت گویند.[۲] این مفهوم در نشناختن نعمت، شاد نبودن به آن و صرف نکردن آن در مصرفی که خداوند به آن راضی است نیز استعمال میشود.[۳]
تفاوت کفر و کفران نعمت
کفر، در مقابل ایمان و کفر نعمت مقابل شکر نعمت است.[۴] به بیانی دیگر، کفر در انکار دین و کفران بیشتر در انکار نعمت به کار میرود.[۵]
عوامل کفران نعمت
در آموزههای اسلامی مواردی چون نداشتن توفیق شکرگزاری،[۶] خواست آرزوهای بلند،[۷] بهرهمندی از رفاه و آسایش،[۸] ثروت فراوان،[۹] ناراحتی و مصیبت،[۱۰] عدم توجه به صاحب نعمت (خدا)،[۱۱] غرور و فریبخوردگی،[۱۲] جهل،[۱۳] غفلت،[۱۴] ناچیز شمردن نعمتها[۱۵] و دلبستگی به دنیا[۱۶] ازجمله عوامل کفران نعمت هستند.
انواع کفران نعمت
کفران اعتقادی و زبانی
کفران اعتقادی و زبانی بدین معنا است که شخص اعتقادی به این ندارد که هر نعمتی از خدا است و هر آنچه را دارد، حاصل فکر و عمل خود میپندارد[۱۷] و سخنی از شکر نعمتها بر زبان نمیآورد، همانند قارون که ثروت خود را تنها حاصل فکر و تلاش خود میدانست؛[۱۸] این نوع کفران دو صورت دارد:
- جهل نعمت؛ بهمعنای جهل به اصل نعمت است که دو وجه دارد؛ نخست اینکه فرد نعمت را نادیده میگیرد، بهگونهای که بود و نبود آن نعمت برایش یکسان است. در صورتی دیگر، فرد جهل به صاحب نعمت دارد؛ او در اصل پروردگار خود را نشناخته یا او را بهعنوان نعمتدهنده نمیداند.
- کفر در حالات روحی؛ انسان عاقلی که نعمت خدا به او میرسد، باید خوشحال باشد که مورد عنایت خداوند واقع شده است؛ اما اگر با وجود این خرسند نبود و حتی نسبت به خدا گمان بد داشت، این حالت روحی کفر به نعمتهای خداوندی است.[۱۹]
کفران عملی

کسی که نعمتهای الهی را در جای مناسب خودش مصرف نمیکند، به کفران نعمت مبتلا است.[۲۰] موارد زیر نمونههایی از کفران عملی است:
- اسراف؛ بدین معنا که نعمت الهی در راه درست خود مصرف نشود.[۲۱]
- صرف دانش در راههای نابجا همچون ساخت سلاحهای مخرب که نمونهای از کفران عملی نعمت است.[۲۲]
- کسی که با «دست» خود دیگران را بزند، کفران نعمت کرده است؛ چرا که هدف از خلقت دست، دفع اذیت و برداشتن چیزهای ضروری است و زدن افراد با آن، کفران این نعمت محسوب میشود.
- هرکس که با چشم خود به نامحرم نگاه کند، نعمت چشم را کفران کرده است.
- کسی که مال را صرفاً ذخیره کند، کفران نعمت خدا کرده چرا که هدف از خلقت آن این است که بندگان از آن بهرهمند شوند و تعدیل و برابری بهواسطهٔ آن صورت بگیرد.[۲۳]
پیامدهای کفران نعمت
- نابودی نعمت؛ از عواقب مهم ناسپاسی از نعمت، نابودی آن است؛ بدین معنا که آن نعمت نسبت به صاحبش به عذاب تبدیل میشود؛ نمونهٔ آن قوم سبأ است که در برابر باغها و رزق و روزی فراوانی که خداوند به آنها داده بود، ناسپاسی کردند و خداوند نیز به عقوبت آن، باغها و سرزمینشان را عامل نابودیشان قرار داد.[۲۴]
- تهدید الهی؛ خداوند در قرآن کریم کسانی را که به هنگام رنج به درگاه الهی پناه میبرند و بعد از رهایی از سختی، خدا را فراموش میکنند، به انتقام الهی تهدید میکند.[۲۵]
- عذاب دردناک؛ بر اساس آیات قرآن کریم، کفر نعمت سبب عذاب شدید اخروی است.[۲۶]
- شهادت نعمت به ضرر صاحبش؛ به فرمودهٔ امام علی، اگر شخصی از کفران نعمت خود توبه نکند، نعمتِ زایل شده علیه صاحبش در قیامت گواهی خواهد داد.[۲۷]
- استدراج؛[یادداشت ۱] شخصی که در نعمتهای ظاهری دنیا غوطهور میشود و توفیق شکرگزاری ندارد، به عذاب استدراج دچار خواهد شد.[۲۸]
- فشار قبر،[۲۹] عدم استجابت دعا[۳۰] و انکار فضل الهی نیز از دیگر پیامدهای کفران نعمت است.
درمان کفران نعمت
سود و زیانِ شکر و کفران نعمت متوجه خود بنده است؛ چرا که اگر خداوند، بندگان را از ناسپاسی بر حذر میدارد تمام فواید این عمل متوجه خود بنده میشود.[۳۱] در آموزههای دینی برای درمان و دوری از کفران نعمت، راهکارهایی ذکرشده است:
آگاهی نسبت به نعمتها
اولین گام شکرگزاری، آگاهی و تفکر در نعمتهای ظاهری و باطنی خداوند است؛ زیرا دقت و اندیشه در این نعمتها، شکرگزاری را در انسان تقویت میکند.[۳۲]
توجه به افراد پایینتر از خود
توجه به افرادی که در سطح پایینتری از انسان زندگی میکنند، از دیگر راههای جلوگیری از کفران نعمت است؛ به میزانی که انسان در سبک زندگی افراد کمبضاعت توجه کند، شکرگزاری او تقویت میشود؛ به این جهت که خود را در جایگاه او تصور میکند و بهدلیل اینکه در چنان وضعیتی نیست، خدا را شاکر میشود؛ در مقابل هرچه به زندگی انسانهای بالاتر متوجه شود، وسوسههای شیطانی او را در دام ناسپاسی و ناشکری میاندازند.[۳۳]
دقت در اهمیت شکرگزاری
دقت در آموزههای موجود در باب شکرگزاری، مشوق انسان در راه دستیابی به این ویژگی است.[۳۴]
توجه به بلاها
اگر انسان همواره به این مسئله بیندیشد که در پسِ هر مصیبت و بلایی، امکان وقوع فراتر و بدتر از آن هم وجود دارد، به کفران نعمت دچار نخواهد شد.[۳۵]
یادداشتها
- ↑ یکی از مجازاتهای الهی که به صورت یک سنت دربارهٔ بسیاری از گنهکاران سرکش اجرا میشود؛ بدین معنا که گناهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را طبق یک سنت، فوراً گرفتار مجازات نمیکند، بلکه درهای نعمتها را به روی آنها میگشاید، هرچه بیشتر در مسیر طغیان گام برمیدارند، نعمت خود را بیشتر میکند تا عذاب سختتری داشته باشند. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج7، ص32-33.)
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، 1404ق، ج5، ص191.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، 1412ق، ص714.
- ↑ نراقی، معراج السعاده،1397ش، ص789.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، 1414ق، ج5، ص144.
- ↑ قرشی، قاموس قرآن،1412ق، ج6، ص122.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم،1410ق، ص558.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، 1410ق، ص325.
- ↑ سورهٔ یونس، آیهٔ 22-23 و سورهٔ نحل، آیهٔ 112.
- ↑ سورهٔ کهف، آیهٔ 32-37.
- ↑ سورهٔ هود، آیهٔ 9، سورهٔ شوری، آیهٔ 48.
- ↑ خمینی، شرح چهل حدیث، 1368ش، ص346.
- ↑ نوری، مبانی اخلاق، مشهد،1384ش، ص261.
- ↑ دهقانی، آینه فضیلت: شرح خطبهٔ متقین، 1386ش، ج2، ص367.
- ↑ دهقانی، آینه فضیلت: شرح خطبهٔ متقین، 1386ش، ج2، ص368.
- ↑ سورهٔ نحل، آیهٔ 18.
- ↑ فتحعلیخانی، آموزههای بنیادین علم اخلاق، 1379ش، ج1، ص103-104.
- ↑ جوادی آملی، تسنیم، 1374ش، ج10، ص343.
- ↑ سورهٔ قصص، آیهٔ 78.
- ↑ دستغیب، گناهان کبیره، 1383ش، ج1، ص350-351.
- ↑ جوادیآملی، تسنیم، 1374ش، ج10، ص242.
- ↑ شاهدی، «عوامل کفران نعمت از منظر آیات و روایات»، 1398ش، ص5.
- ↑ سبحانی، مربی نمونه: تفسیر سورهٔ لقمان،1391ش، ص92.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، 1397ش،ج1، ص796.
- ↑ سورهٔ سبأ، آیهٔ 15-16.
- ↑ سورهٔ روم، آیهٔ 33-34.
- ↑ سورهٔ ابراهیم، آیهٔ 7 و 28 و 29.
- ↑ حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، 1409ق، ج16، ص328.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، 1404ق، ص246.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، 1403ق، ج6، ص221.
- ↑ تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، 1410ق، ص754.
- ↑ سورهٔ نمل، آیه 40.
- ↑ نراقی، المعراج السعادهٔ، بیتا، ص810.
- ↑ نراقی، المعراج السعادهٔ، بیتا، ص810.
- ↑ النراقی، المعراج السعادهٔ، بیتا، ص810.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، 1383ق، ج7، ص227.
منابع
- قرآن کریم
- ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، بهتصحیح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
- ابنفارس، أحمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، بهتحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بهتحقیق جمالالدین میردامادی، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع- دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، بهتحقیق سیدمهدی رجایی، قم، دارالکتاب الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
- جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۷۴ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، بهتحقیق مؤسسة آل البیت، قم، مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۹ق.
- خمینی، روحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۶۸ش.
- دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارت اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- دهقانی، رضا، آینه فضیلت: شرح خطبهٔ متقین، قم، انتشارات نسیم حیات، ۱۳۸۶ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن علی، مفردات ألفاظ القرآن، بهتحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دار القلم- الدار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
- سبحانی، جعفر، مربی نمونه: تفسیر سورهٔ لقمان، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۱ش.
- شاهدی، کیوان، شاهدی، لطفعلی، «عوامل کفران نعمت از منظر آیات و روایات»، نخستین کنفرانس ملی علوم انسانی و توسعه، ۱۳۹۸ش.
- فتحعلیخانی، محمد، آموزههای بنیادین علم اخلاق، قم، شهریار، ۱۳۷۹ش.
- فیض کاشانی، محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، بهتصحیح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۳ق.
- قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق.
- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعه لدُرر أخبار الأئمه الاطهار، بهتحقیق جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- نراقی، احمد، معراج السعاده، قم، هجرت، ۱۳۹۷ش.
- نوری، محمدرضا، مبانی اخلاق، مشهد، واقفی، ۱۳۸۴ش.