پیشنویس:قوم پشتون: تفاوت میان نسخهها
project>حبیب الله نجفی بدون خلاصۀ ویرایش |
project>حبیب الله نجفی |
||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
ورزشهای خاص پشتون زیاد نیست فقط کرکت است | ورزشهای خاص پشتون زیاد نیست فقط کرکت است | ||
</ref> | </ref> | ||
| خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
واژه «افغان» اگرچه در قانون اساسی افغانستان بهعنوان عنوان رسمی شهروندان این کشور آمده، اما در عمل بیشتر به قوم پشتون اشاره دارد و ممکن است برای سایر اقوام این کشور چندان خوشایند نباشد. واژه «افغانی» نیز بهطور عمده برای توصیف اشیاء، غذاها و فرهنگ مرتبط با افغانستان به کار میرود و واحد پول این کشور نیز هست. به همین دلیل کارشناسان کاربرد آن را برای اشاره به افراد مناسب نمیدانند. | واژه «افغان» اگرچه در قانون اساسی افغانستان بهعنوان عنوان رسمی شهروندان این کشور آمده، اما در عمل بیشتر به قوم پشتون اشاره دارد و ممکن است برای سایر اقوام این کشور چندان خوشایند نباشد. واژه «افغانی» نیز بهطور عمده برای توصیف اشیاء، غذاها و فرهنگ مرتبط با افغانستان به کار میرود و واحد پول این کشور نیز هست. به همین دلیل کارشناسان کاربرد آن را برای اشاره به افراد مناسب نمیدانند. | ||
واژۀ «افاغنه» | واژۀ «افاغنه» که شکل جمع مکسر عربی است، اگرچه در متون تاریخی دیده میشود، اما امروزه بهدلیل بار تحقیرآمیزی که پیدا کرده، کارشناسان زبان استفاده از آن را شایسته نمیدانند. زیرا این واژه نه تنها از نظر دستوری نادرست است (چون جمع مکسر برای واژههای غیرعربی کاربرد ندارد)، بلکه بسیاری از افغانستانیها آن را توهینآمیز میدانند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5895625/%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%BA%D9%86%D9%87 «افغان، افغانی، افغانستانی یا افاغنه؟»، خبرگزاری مهر.]</ref> | ||
در منابع تاریخی، واژه افغان همواره به قوم پشتون اطلاق شده و این کاربرد تاکنون در میان اقوام مختلف کشور تداوم یافته است. خوشحال خان ختک، شاعر نامدار پشتون، پیش از تشکیل دولت-کشور افغانستان به این تمایز زبانی و هویتی اشاره صریح داشته است. این اصطلاحشناسی تاریخی نشان میدهد که مفهوم افغان در بستر قومیتی، به جامعه پشتون اشاره دارد و نه به تمامی ساکنین این سرزمین. چنین تمایزی در اسناد و متون تاریخی به وضوح قابل ردیابی است و محققان درک آن را برای فهم دقیق تحولات هویتی در منطقه حائز اهمیت فراوان میدانند.<ref>[https://www.andisha.org/fa/departments/2592/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.]</ref> | |||
==تاریخچه قوم پشتون== | ==تاریخچه قوم پشتون== | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
گروهی دیگر، ریشۀ نژادی قوم پشتون را بر اساس خصیصههای رفتاری و اخلاقی آنها، به قبطیان مصر و اعراب نسبت دادهاند.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، 1372ش، ص125.</ref> بعضی منابع اروپایی، قوم پشتون را طایفهای از ارامنۀ قفقاز موسوم به «اوغونان» دانسته و با گرجیهای قفقاز از یک ریشه میدانند.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص64.</ref> برخی از منابع نیز در این اواخر پشتون را دارای اصالت آریایی- ایرانی<ref>[https://books.google.com/books?id=PkVeBAAAQBAJ "Pashtuns"books.google.]</ref> و یکی از اقوام بومی ایران معرفی کردهاند.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/229427/%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88 «پشتو»، مرکزدایرة المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> منابع اسلامی از سدۀ چهارم به بعد، پشتونها را بهنام افغان خواندهاند.<ref>ستوده، حدود العالم، 1362ش، ص71-72.</ref> | گروهی دیگر، ریشۀ نژادی قوم پشتون را بر اساس خصیصههای رفتاری و اخلاقی آنها، به قبطیان مصر و اعراب نسبت دادهاند.<ref>یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، 1372ش، ص125.</ref> بعضی منابع اروپایی، قوم پشتون را طایفهای از ارامنۀ قفقاز موسوم به «اوغونان» دانسته و با گرجیهای قفقاز از یک ریشه میدانند.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص64.</ref> برخی از منابع نیز در این اواخر پشتون را دارای اصالت آریایی- ایرانی<ref>[https://books.google.com/books?id=PkVeBAAAQBAJ "Pashtuns"books.google.]</ref> و یکی از اقوام بومی ایران معرفی کردهاند.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/229427/%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88 «پشتو»، مرکزدایرة المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> منابع اسلامی از سدۀ چهارم به بعد، پشتونها را بهنام افغان خواندهاند.<ref>ستوده، حدود العالم، 1362ش، ص71-72.</ref> | ||
==موقعیت جغرافیایی | == ورود و استقرار قوم پشتون در خراسان قدیم (افغانستان کنونی) == | ||
محل سکونت اصلی قوم پشتون، در افغانستان در دو سوی خط دِیورَند<ref>. [https://books.google.com/books?id=fOQkpcVcd9AC&pg=PT318#v=onepage&q&f=false "Pashtuns"books.google].</ref> بین مرز افغانستان و پاکستان و بخش باختری رود سند (پاکستان) است که شامل «خَیبرپَختُونخوا» و بخش شمالی بلوچستان است.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71-72.</ref> در واقع ضلع جنوبی افغانستان (در همسایگی پاکستان کنونی) در اختیار «قوم پشتون» است.<ref>محمدی اشتهاردی، حکومت افغانستان و قوم پشتون، 1377ش، 36-37.</ref> پشتونها در شمال افغانستان در سالهای اخیر جابهجا شده و در هرات، قندهار و غزنی نیز چندین قرن پس از سایر اقوام، در دوران صفوی و بابری حضور یافتهاند.<ref>[https://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=159158 «چه کسی بومیتر است؟»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان].</ref> همچنین قبایل مهم و تاریخی از پشتونهای دیاسپورا در ایالتهای پنجاب و سند پاکستان (بیشتر در شهرهای کراچی و لاهور) و در مناطق روهیله خند ایالت اُوتار پَرادِش هند (در شهرهای بزرگ مانند بمبئی و دهلی) حضور دارند. در سالهای اخیر جمعیتی از پشتونها در کشورهای پیرامون خلیجفارس (بهخصوص در امارات) زندگی میکنند | |||
=== تحولات قرون ۱۳ تا ۱۸میلادی === | |||
بر اساس منابع مختلف تحولات تاریخی قرون سیزدهم تا هجدهم میلادی نقش تعیینکنندهای در گسترش و استقرار قبایل پشتون در مناطق شرقی افغانستان کنونی داشت؛ هجوم مغولان و لشکرکشیهای امیر تیمور به خراسان، بنیانهای اقتصادی و اجتماعی این منطقه را دگرگون ساخت. با تضعیف نظام زراعتی و تخریب مراکز شهری، زمینهای بایر به تدریج توسط قبایل کوچنشین پشتون تصرف شد. منابع تاریخی نشان میدهد که این روند بهویژه در دامنههای کوههای سلیمان و نواحی جنوبی خراسان شتاب گرفت، جایی که جمعیت بومی این مناطبق به تدریج جای خود را به پشتونها داد.<ref>[https://www.andisha.org/fa/departments/2592/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.]</ref> | |||
=== تحولات دوره صفوی و تیموریان هند === | |||
رقابتهای نظامی بین صفویان ایران و تیموریان هند بر سر قندهار، زمینه را برای نفوذ بیشتر قبایل پشتون فراهم کرد. پشتونها ابتدا به عنوان نیروهای اجیرشده در ارتش این دو امپراتوری حضور یافتند، اما به تدریج با اسکان در اطراف قندهار، غزنی و هرات، پایگاه اجتماعی خود را تقویت نمودند. در این میان، ابدالیها (درانیها) و غلجاییها به عنوان دو قبیله عمده، نقش محوری در تحولات بعدی ایفا کردند.<ref>[https://www.andisha.org/fa/departments/2592/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.]</ref> | |||
=== قیامهای سیاسی و تشکیل حکومتهای محلی === | |||
جنبشهای ضد استعماری مانند نهضت پیر روشان در قرن شانزدهم و قیام میرویس خان هوتکی در اوایل قرن هجدهم، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی پشتونها بود. هوتکیان با براندازی حکومت صفوی در قندهار، اولین حکومت مستقل پشتون را تأسیس کردند، هرچند به دلیل اختلافات داخلی و فشارهای خارجی دوام نیاورد. پس از آن، نادرشاه افشار با سیاستهای حسابشده، زمینهای تاجیکنشین قندهار را میان ابدالیها تقسیم کرد و پایههای قدرت سلسله درانی را بنیان نهاد.<ref>[https://www.andisha.org/fa/departments/2592/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.]</ref> | |||
=== تثبیت هویت پشتون در افغانستان === | |||
با به قدرت رسیدن احمدشاه درانی در سال ۱۷۴۷، حکومتی متمرکز تحت سلطه پشتونها شکل گرفت که نه تنها مناطق پشتوننشین، بلکه سرزمینهای همجوار را نیز تحت کنترل درآورد. این دوره، آغاز تبدیل تدریجی واژه افغان از یک مفهوم قومی (منحصر به پشتونها) به یک هویت ملی فراگیر بود. هرچند تا قرن نوزدهم، این اصطلاح در منابع تاریخی و گفتار عامه، عمدتاً به قوم پشتون اطلاق میشد.<ref>[https://www.andisha.org/fa/departments/2592/%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.]</ref> | |||
==موقعیت جغرافیایی قوم پشتون== | |||
محل سکونت اصلی قوم پشتون، در افغانستان در دو سوی خط دِیورَند<ref>. [https://books.google.com/books?id=fOQkpcVcd9AC&pg=PT318#v=onepage&q&f=false "Pashtuns"books.google].</ref> بین مرز افغانستان و پاکستان و بخش باختری رود سند (پاکستان) است که شامل «خَیبرپَختُونخوا» و بخش شمالی بلوچستان است.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71-72.</ref> در واقع ضلع جنوبی افغانستان (در همسایگی پاکستان کنونی) در اختیار «قوم پشتون» است.<ref>محمدی اشتهاردی، حکومت افغانستان و قوم پشتون، 1377ش، 36-37.</ref> پشتونها در شمال افغانستان در سالهای اخیر جابهجا شده و در هرات، قندهار و غزنی نیز چندین قرن پس از سایر اقوام، در دوران صفوی و بابری حضور یافتهاند.<ref>[https://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=159158 «چه کسی بومیتر است؟»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان].</ref> همچنین قبایل مهم و تاریخی از پشتونهای دیاسپورا در ایالتهای پنجاب و سند پاکستان (بیشتر در شهرهای کراچی و لاهور) و در مناطق روهیله خند ایالت اُوتار پَرادِش هند (در شهرهای بزرگ مانند بمبئی و دهلی) حضور دارند.<ref>[https://books.google.com/books?id=I2avL3aZzSEC&pg=PA27#v=onepage&q&f=false .Jaffrelot, Pakistan: nationalism without a nation?2004, Zed Books, p 27].</ref> در اوخر قرن ۱۹ میلادی تعدادی از ساربانان قوم پشتون به استرالیا مهاجرت کردند<ref>[https://radioneshat.com/fa/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7 «تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به استرالیا»، وبسایت رادیو نشاط.]</ref> ودر سالهای اخیر جمعیتی از پشتونها در کشورهای پیرامون خلیجفارس (بهخصوص در امارات) زندگی میکنند.<ref>[https://books.google.com/books?id=I2avL3aZzSEC&pg=PA27#v=onepage&q&f=false .Jaffrelot, Pakistan: nationalism without a nation?2004, Zed Books, p 27].</ref> | |||
گسترش جغرافیایی این قوم از نظر تاریخی بهگونهای بود که درانیها در مناطق جنوبی، غلزاییها در نواحی مرکزی و قبایلی چون افریدی، هوتک، مهمند و یوسفزی در شمالغرب پاکستان سکنی گزیدند، در حالی که منگلها و جاجیها در جنوبشرق افغانستان و صافیها در شمالشرق این کشور مستقر شدند. امروزه اگرچه نمیتوان مرزبندی دقیقی برای پراکندگی این اقوام قائل شد، اما حضور پشتونها در سراسر افغانستان و پاکستان به وضوح قابل مشاهده است. این گسترش تاریخی نه تنها بر ساختار اجتماعی و سیاسی منطقه تأثیر گذاشته، بلکه سبک زندگی، فرهنگ و روابط بینالقومی را نیز به گونهای شکل داده که تا به امروز تداوم یافته است.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۵ش، ج1، ص 36ـ39.</ref> | گسترش جغرافیایی این قوم از نظر تاریخی بهگونهای بود که درانیها در مناطق جنوبی، غلزاییها در نواحی مرکزی و قبایلی چون افریدی، هوتک، مهمند و یوسفزی در شمالغرب پاکستان سکنی گزیدند، در حالی که منگلها و جاجیها در جنوبشرق افغانستان و صافیها در شمالشرق این کشور مستقر شدند. امروزه اگرچه نمیتوان مرزبندی دقیقی برای پراکندگی این اقوام قائل شد، اما حضور پشتونها در سراسر افغانستان و پاکستان به وضوح قابل مشاهده است. این گسترش تاریخی نه تنها بر ساختار اجتماعی و سیاسی منطقه تأثیر گذاشته، بلکه سبک زندگی، فرهنگ و روابط بینالقومی را نیز به گونهای شکل داده که تا به امروز تداوم یافته است.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۵ش، ج1، ص 36ـ39.</ref> | ||
| خط ۴۸: | خط ۶۳: | ||
==جمعیتشناسی قوم پشتون== | ==جمعیتشناسی قوم پشتون== | ||
بعضی منابع جمعیت کل اقوام پشتون را | بعضی منابع جمعیت کل اقوام پشتون را حدود ۵۰ میلیون نفر برآورد کردهاند<ref>[https://lmarmagazine.com/?p=2583 خالدی، نوراحمد، «معرفی اقوام عمدهٔ افغانستان – پشتونها»، وبسایت لمر.]</ref> که از این تعداد حدود ۱۰/۳۹۰/۰۰۰ در افغانستان <ref>[http://www.umsl.edu/services/govdocs/wofact2008/geos/af.html '''Afghanistan'''» ،umsl.edul»]</ref> و حدود ۴۰ میلیون در پاکستان زندگی میکنند. محققان جمعیت پشتونها در افغانستان را حدود 30 <ref>[http://www.afghanpaper.com/info/joghrafia/aghvam.htm «نقشه اقوام افغانستان»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> تا 40 درصد جمعیت افغانستان نوشتهاند.<ref>[https://herat.mfa.ir/portal/GeneralCategoryServices/12573 «جغرافیای انسانی افغانستان»، وبسایت سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران هرات.]</ref> | ||
==ساختار اجتماعی قوم پشتون== | ==ساختار اجتماعی قوم پشتون== | ||
| خط ۵۸: | خط ۷۳: | ||
قوم پشتون، بعد از تأسیس حکومت درانیها در 1747م و استقلال این محدودة جغرافیایی بهنام افغانستان،<ref>گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص67.</ref> همیشه در ضمن جنگها و آسیبها، زمینها و مراتع بسیاری را در مناطق مختلف به دست آوردند. هرچند بسیاری از آنها در افغانستان به دامپروری، کشت گندم و جو و کارگری نیز مشغول هستند، ولی قسمت قابلتوجهی بهعنوان کُوچِی «کوچنشین فصلی» زندگی میکنند<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص69.</ref> که با توجه به شرایط سیاسی افغانستان شاهرگهای اقتصادی، منابع کلیدی و امتیازهای تجاری اقتصادی افغانستان را در دست دارند.<ref>گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص388-390.</ref> | قوم پشتون، بعد از تأسیس حکومت درانیها در 1747م و استقلال این محدودة جغرافیایی بهنام افغانستان،<ref>گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص67.</ref> همیشه در ضمن جنگها و آسیبها، زمینها و مراتع بسیاری را در مناطق مختلف به دست آوردند. هرچند بسیاری از آنها در افغانستان به دامپروری، کشت گندم و جو و کارگری نیز مشغول هستند، ولی قسمت قابلتوجهی بهعنوان کُوچِی «کوچنشین فصلی» زندگی میکنند<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص69.</ref> که با توجه به شرایط سیاسی افغانستان شاهرگهای اقتصادی، منابع کلیدی و امتیازهای تجاری اقتصادی افغانستان را در دست دارند.<ref>گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص388-390.</ref> | ||
==سیاست قوم پشتون در افغانستان | ==سیاست قوم پشتون در افغانستان== | ||
از آغاز تأسیس دولتی بهنام افغانستان، پشتونها تنها گروه قومی بودند که رهبری حاکمیت و قدرت سیاسی را در دست داشتند و حکمای پشتون همواره تلاش کردند قدرت خود را بر سایر گروهها تثبیت کنند.<ref>[https://www.kabulpress.org/article240842.html «پشتونیزم منحیث دستگاهی برای سرکوب غیر پشتونها و زنگ خطر برای تمام اقوام غیر پشتون»، وبسایت کابل پرس.]</ref> این فرآیند با محوریت فرهنگ سیاسی پشتونوالی و کنار زدن سایر اقوام از سیاست و حکومت، گردش پیداکرده است.<ref>[https://www.iess.ir/fa/analysis/2735/ «تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق.]</ref> سیاستِ انحصار قدرت و تثبیت هویت پشتونها در افغانستان تاکنون جریان داشته و امروزه شدت بیشتری به خود گرفته است.<ref>[https://jawedan.com/1389/5796/ «حذف گذشته فرهنگی ملیتهای افغانستان با توزیع تذکره تابعیت الکترونیکی»، وبسایت جاودان.]</ref> از نظر سیاست درون قومی، پشتونها به دو طايفۀ بزرگ «غلزايي یا غلجهزایی» و «دراني یا ابدالی» تقسیم ميشوند كه از ديرباز رقابت سختی بر سر قدرت سياسي، ميان اين دو طايفه وجود داشته است. همين امر نیز باعث | از آغاز تأسیس دولتی بهنام افغانستان، پشتونها تنها گروه قومی بودند که رهبری حاکمیت و قدرت سیاسی را در دست داشتند و حکمای پشتون همواره تلاش کردند قدرت خود را بر سایر گروهها تثبیت کنند.<ref>[https://www.kabulpress.org/article240842.html «پشتونیزم منحیث دستگاهی برای سرکوب غیر پشتونها و زنگ خطر برای تمام اقوام غیر پشتون»، وبسایت کابل پرس.]</ref> این فرآیند با محوریت فرهنگ سیاسی پشتونوالی و کنار زدن سایر اقوام از سیاست و حکومت، گردش پیداکرده است.<ref>[https://www.iess.ir/fa/analysis/2735/ «تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق.]</ref> سیاستِ انحصار قدرت و تثبیت هویت پشتونها در افغانستان تاکنون جریان داشته و امروزه شدت بیشتری به خود گرفته است.<ref>[https://jawedan.com/1389/5796/ «حذف گذشته فرهنگی ملیتهای افغانستان با توزیع تذکره تابعیت الکترونیکی»، وبسایت جاودان.]</ref> از نظر سیاست درون قومی، پشتونها به دو طايفۀ بزرگ «غلزايي یا غلجهزایی» و «دراني یا ابدالی» تقسیم ميشوند كه از ديرباز رقابت سختی بر سر قدرت سياسي، ميان اين دو طايفه وجود داشته است. همين امر نیز باعث جنگهای قومی متعددی در میان این طوایف شده است. | ||
از زمان تشکیل حكومت | از زمان تشکیل حكومت افغانی در 1126ش توسط احمدخان ابدالي، حكومت افغانستان همیشه تحت سلطة درانیها و سیاست نیز قبیلهای دربوده است.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص50-60.</ref> طايفة «غلزايی» هرچند در ساختار قدرت سياسی مشاركت داشتند، ولی هیچگاه حكومت انحصاری را چون رقيب خود در دست نداشتند. پس از كودتای ماركسيستی 1357ش با سقوط سلسلة «باركزايی» حاكميت سياسي در اختيار طايفۀ ديگری از پشتونها «غلزايي» قرار گرفت.<ref>[https://lib.eshia.ir/23019/1/2778 فکرت، «پشتون»، دانشنامه جهان اسلام، 1375ش، ج1، ص2778.]</ref> ازاینرو ساختار قدرت سياسي در افغانستان تنها خود را در برابر مطالبات قبيلۀ رقيب از اقوام پشتون پاسخگو میدانست و نوعی انحصار سياسی وجود داشت كه بر اساس آن اقوام غير پشتون از مشاركت سياسي در اين ساختار محروم بودند.<ref>[http://www.afghanpaper.com/info/joghrafia/aghvam.htm «اقوام ساکن در افغانستان»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> این سیاست انحصارگرایی و همچنین رقابت بین قبیلة درانیها و غلزاییها ادامه داشته و امروزه بهصورت کامل اجرایی شده است.<ref>ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص68.</ref> | ||
==فرهنگ قوم پشتون== | ==فرهنگ قوم پشتون== | ||
| خط ۲۲۹: | خط ۲۴۴: | ||
پارلمان محلی ایالت خیبر پختونخوا در ۲۰۱۳م ازدواج اجباری غگ را ممنوع اعلام کرد و مجازات تعیینشده برای خاطیان را ۷ سال حبس یا پرداخت جریمۀ سنگین تعیین کرد. اما اکثر موارد غگ گزارش داده نمیشوند و زمانی که پروندههای مرتبط با آن در دادگاه باز میشوند اغلب پس از عذرخواهی و تعیین وثیقه برای افرادی که ادعای غگ را مطرح کرده اند پرونده بسته میشود.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/20402/%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86 «سنت ازدواج در قوم پشتون»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | پارلمان محلی ایالت خیبر پختونخوا در ۲۰۱۳م ازدواج اجباری غگ را ممنوع اعلام کرد و مجازات تعیینشده برای خاطیان را ۷ سال حبس یا پرداخت جریمۀ سنگین تعیین کرد. اما اکثر موارد غگ گزارش داده نمیشوند و زمانی که پروندههای مرتبط با آن در دادگاه باز میشوند اغلب پس از عذرخواهی و تعیین وثیقه برای افرادی که ادعای غگ را مطرح کرده اند پرونده بسته میشود.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/20402/%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%85-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%D9%88%D9%86 «سنت ازدواج در قوم پشتون»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | ||
=== پادشاهان پشتون در افغانستان === | ===پادشاهان پشتون در افغانستان=== | ||
احمدشاه | احمدشاه | ||
| خط ۲۹۰: | خط ۳۰۵: | ||
*تاجیک، صدرالدین و دیگران، «مسکن و پشتونوالی، نگرشی به ارزشهای قومی در معماری خانههای قلعهای پشتونهای افغانستان»، در نشریه هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، شماره 4، دوره 21، 1395ش. | *تاجیک، صدرالدین و دیگران، «مسکن و پشتونوالی، نگرشی به ارزشهای قومی در معماری خانههای قلعهای پشتونهای افغانستان»، در نشریه هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، شماره 4، دوره 21، 1395ش. | ||
*«تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) و قواعد آن»، وبسایت خراسان زمین، تاریخ بازدید: 30 آذر 1401ش. | *«تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) و قواعد آن»، وبسایت خراسان زمین، تاریخ بازدید: 30 آذر 1401ش. | ||
*«تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به استرالیا»، وبسایت رادیو نشاط، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴م. | |||
*«تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش. | *«تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش. | ||
*«ترکیب جمعیتی و قومی افغانستان چگونه است؟ + تاریخچه و چند تحقیق متفاوت»، وبسایت انصاف نیوز، تاریخ درج مطلب: ۵ مهر ۱۴۰۲ش. | *«ترکیب جمعیتی و قومی افغانستان چگونه است؟ + تاریخچه و چند تحقیق متفاوت»، وبسایت انصاف نیوز، تاریخ درج مطلب: ۵ مهر ۱۴۰۲ش. | ||
| خط ۳۱۵: | خط ۳۳۱: | ||
*ملتی از تاجران که به دنبال صلح هستند»، وبسایت تریبون، تاریخ بازدید: 9 آذر 1401ش. | *ملتی از تاجران که به دنبال صلح هستند»، وبسایت تریبون، تاریخ بازدید: 9 آذر 1401ش. | ||
*مارسدن، پتر، طالبان: جنگ، مذهب، و نظام جدید در افغانستان، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران، مرکز، 1379ش. | *مارسدن، پتر، طالبان: جنگ، مذهب، و نظام جدید در افغانستان، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران، مرکز، 1379ش. | ||
*مرادی، صاحبنظر، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ش. | |||
*ملازهی، پیرمحمد، «پشتونستان بزرگ»، مجلۀ مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 28، 1385ش. | *ملازهی، پیرمحمد، «پشتونستان بزرگ»، مجلۀ مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 28، 1385ش. | ||
*منصف، عزیز، «سرنوشت «پشتونستان آزاد»، وبسایت روزنامۀ ۸صبح، تاریخ درج مطلب: ۹ خرداد ۱۳۹۷ش. | *منصف، عزیز، «سرنوشت «پشتونستان آزاد»، وبسایت روزنامۀ ۸صبح، تاریخ درج مطلب: ۹ خرداد ۱۳۹۷ش. | ||
نسخهٔ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۷
قوم پشتون؛ نام مجموعهای از قبایل مسلمان ساکن در افغانستان و پاکستان، که دارای مشخصات نژادی و فرهنگی ویژه و مشترکاند و به زبانِ پشتو سخن میگویند.[دیدگاه ۱]
قوم پشتون یکی از گروههای قومی در افغانستان و پاکستان، دارای ویژگیهای منحصربه فردی در سبک زندگی و ساختار اجتماعی است که بهطور عمده به زبان پشتو صحبت میکنند و نظام اجتماعی خود را بر پایه ساختارهای قبیلهای و پدرتبارانه استوار کردهاند. سبک زندگی آنان که بهشدت تحت تأثیر ارزشهای قبیلهای قرار دارد، تفاوتهای آشکاری با دیگر اقوام ساکن در افغانستان نشان میدهد.
از منظر مذهبی، اکثریت پشتونها پیرو مذهب حنفی یکی از مکاتب فقهی اهلسنت هستند، هرچند اقلیتی از آنان نیز با گرایشهای دوازده امامی در برخی مناطق دیده میشوند. شجرهنامههای مفصل و تقسیمبندیهای پیچیده قبیلهای، نقش تعیینکنندهای در روابط اجتماعی و حتی مناسبات سیاسی این قوم ایفا میکند. این ساختار اجتماعی به صدها زیرگروه و خاندان تقسیم میشود که هر کدام جایگاه خاصی در سلسله مراتب قومی دارند.
اتحادیههای بزرگ درانی و غلزایی بهعنوان دو شاخۀ اصلی پشتونها بوده که هر یک به نوبۀ خود به زیرشاخههای متعدد تقسیم میشود. این تقسیمبندیهای درونقومی نه تنها مبنایی برای همبستگی اجتماعی، بلکه گاهی منشأ تعارضات و رقابتهای داخلی نیز بوده است. چنین ساختار اجتماعی پیچیدهای تأثیر عمیقی بر الگوهای معیشت، مناسبات قدرت و حتی روابط این قوم با دیگر گروههای اجتماعی در افغانستان گذاشته است.
نامگذاری قوم پشتون
قوم پشتون، در گذشته با نام «افغان» شناخته میشدند و استفاده از واژۀ پشتون برای آنها مرسوم نبود.[۱] امروزه هم در میان عوام، اقوام ساکن افغانستان «افغان» یا «اوغون/اوغان»،[۲] به پشتو «پښتانه» یا «پختون» و به اردو «پٹهان» و «پتان» گفته میشوند. در قانون اساسی 1343ش در افغانستان، واژۀ «افغان» مترادف با تمامی اتباع افغانستانی در نظر گرفته شد و در سطح بینالمللی نیز از هویت ملی اتباع افغانستان بهعنوان «افغان» یا افغانستانی یاد میشود. هرچند، در میان مردم و سایر اقوام افغانستان، هنوز واژۀ افغان و پشتون مترادف دانسته شده و اقوام غیرپشتون تمایلی ندارند که افغان خوانده شوند و خود را «اهل افغانستان» یا «افغانستانی» میدانند.[۳] افغان بهعنوان نام سیاسی بر این منطقۀ جغرافیایی تا مدتها حتی میان خود قبایل پشتون هم عمومیت نداشته و بهمرور زمان با آن کمی انس گرفتهاند.[۴]
در زبان فارسی معاصر، برای اشاره به اتباع کشور افغانستان، واژههای مختلفی به کار میرود که هر یک بار معنایی و تاریخی خاص خود را دارد اما پژوهشگران از نظر زبانشناسی و حقوقی، صحیحترین و پذیرفتهشدهترین واژه را «افغانستانی» میدانند که به تمام شهروندان این کشور، صرفنظر از قومیت و زبان، اشاره دارد.
واژه «افغان» اگرچه در قانون اساسی افغانستان بهعنوان عنوان رسمی شهروندان این کشور آمده، اما در عمل بیشتر به قوم پشتون اشاره دارد و ممکن است برای سایر اقوام این کشور چندان خوشایند نباشد. واژه «افغانی» نیز بهطور عمده برای توصیف اشیاء، غذاها و فرهنگ مرتبط با افغانستان به کار میرود و واحد پول این کشور نیز هست. به همین دلیل کارشناسان کاربرد آن را برای اشاره به افراد مناسب نمیدانند.
واژۀ «افاغنه» که شکل جمع مکسر عربی است، اگرچه در متون تاریخی دیده میشود، اما امروزه بهدلیل بار تحقیرآمیزی که پیدا کرده، کارشناسان زبان استفاده از آن را شایسته نمیدانند. زیرا این واژه نه تنها از نظر دستوری نادرست است (چون جمع مکسر برای واژههای غیرعربی کاربرد ندارد)، بلکه بسیاری از افغانستانیها آن را توهینآمیز میدانند.[۵]
در منابع تاریخی، واژه افغان همواره به قوم پشتون اطلاق شده و این کاربرد تاکنون در میان اقوام مختلف کشور تداوم یافته است. خوشحال خان ختک، شاعر نامدار پشتون، پیش از تشکیل دولت-کشور افغانستان به این تمایز زبانی و هویتی اشاره صریح داشته است. این اصطلاحشناسی تاریخی نشان میدهد که مفهوم افغان در بستر قومیتی، به جامعه پشتون اشاره دارد و نه به تمامی ساکنین این سرزمین. چنین تمایزی در اسناد و متون تاریخی به وضوح قابل ردیابی است و محققان درک آن را برای فهم دقیق تحولات هویتی در منطقه حائز اهمیت فراوان میدانند.[۶]
تاریخچه قوم پشتون
بر اساس برخی منابع تاریخچۀ پشتونها بهعنوان یکی از کهنترین اقوام منطقه، ریشه در کوههای سلیمان و نواحی مجاور رودخانۀ سند دارد، سرزمینی که عربها آنان را به نام «سلیمانی» میشناختند.[۷] این قوم در طول تاریخ به تدریج در مناطق گستردهای از قندهار و کابل تا هرات و شبهقارۀ هند پراکنده شدند. مهاجرتهای تاریخی پشتونها به هند که به «پتان» معروف شدند، منجر به تشکیل سلسلههای حکومتی قابل توجهی شد، از جمله سلاطین خلجی به رهبری جلالالدین خلجی در قرن هفتم هجری، سلسلۀ لودی در قرن نهم و حکومت کوتاهمدت سوریها در قرن دهم.[۸]
احمدشاه درانی (حکومت: ۱۱۶۰–۱۱۸۶ ق) از چهرههای محوری در تاریخ قوم پشتون افغانستان بهشمار میآید. وی که از قبیله ابدالی هرات و تبار پشتونهای سروزایی بود، پس از مرگ نادرشاه افشار در قندهار به قدرت رسید و سلسلۀ درانی را بنیان نهاد. بسیاری از مورخان، او را بنیانگذار افغانستان جدید میدانند.
دولت بعدی پشتونتبار در افغانستان، سلسلۀ محمدزایی بارکزایی بود که با بهقدرترسیدن امیر دوستمحمدخان (۱۲۳۵–۱۲۷۹ق) شکل گرفت و تا پایان حکومت محمدظاهرشاه در ۱۳۵۲ش ادامه یافت. این پیشینۀ طولانی حکمرانی پشتونها در افغانستان این قوم را به نیروی مسلط در عرصه سیاسی افغانستان طی سدههای اخیر تبدیل کرده است.
مسئله مرز دیورند نیز از چالشهای تاریخی مرتبط با پشتونها است. این خط مرزی که در ۱۸۹۳م در دوران امیر عبدالرحمان میان افغانستان و هندوستان بریتانیایی تعیین شد، مناطق پشتوننشین را به دو بخش تقسیم کرد. با تأسیس پاکستان، جنبش پشتونستان برای تشکیل حکومتی مستقل در مناطق شمال غربی این کشور شکل گرفت که در ۱۹۶۱م مورد حمایت افغانستان قرار گرفت و برای مدتی موجب تنش میان دو کشور شد. امروزه نیز پشتونهای پاکستان تلاش میکنند نام استان شمال غربی این کشور (معروف به صوبه سرحد) را به «پشتونخوا» تغییر دهند. به نظر پژوهشگران این تحولات تاریخی نشاندهندۀ نقش محوری پشتونها در شکلگیری افغانستان مدرن و تداوم تأثیرگذاری آنان در معادلات منطقهای است. منابع تاریخی از جمله آثار الفنستون و اسعدی به تفصیل به این موضوعات پرداختهاند.[۹]
نژادشناسی قوم پشتون
برخی، نژاد پشتون یا افغانها را از قوم بنیاسرائیل میدانند که قرنها پیش به کوههای سلیمان مهاجرت کردهاند. این دیدگاه، نزد خود افغانها از اقبال بیشتری برخوردار است و گاهی برای این ادعا به شجرهنامۀ قومی و علم نسبشناسی قدیم و تاریخ اسطورهای استناد کردهاند.[۱۰] بر اساس این نظریه، واژۀ افغان منسوب به شخصی است که «افغانا» یا «افغانه» نامیده میشده و از نوادههای بنیامین فرزند یعقوب نبی بوده است.[۱۱] گروهی دیگر، خود را از نسل «افاغنه» دانسته و او را از وزرای حضرت سلیمان معرفی میکنند.[۱۲] برخی افراد از قوم اوغون مدعی هستند که از فرزندان «افغانه» هستند که در عهد داود نبی زندگی میکرده و در هنگام پراکندگی یهودیان، اولاد افغانه در کوههای غور مناطق هزارهنشین فعلی افغانستان پناه برده و در آنجا سکنی گزیدند.[۱۳] جمع دیگری، نَسَب خود را به طالوت، پادشاه معروف یهود میرسانند.[۱۴] تمامی این روایتها از جانب اقوام پشتون، در ریشه یهودی و خاستگاه بنیاسرائیلی پشتونها، اتفاقنظر دارند.[۱۵]
دیدگاه دیگری، قوم پشتون را از اقوام آریایی ساکن شبهقارۀ هند دانستهاند که با تصرف زیستگاههای بومیان هزاره در مناطق جنوبی افغانستان مانند نیمروز، هلمند، قندهار، زابل و ارزگان کمکم به دیگر نقاط افغانستان وارد شده و حتی اقوام بومی افغانستان را بیگانه خواندند.[۱۶] برخی پژوهشگران، پشتونها را قبیلهای از شاخههای اقوام اروپایی هندی از نژاد «آرین» میدانند که در روند تشکیل ملتها، بعضی عناصر هندی، ترک، تاجیک و عرب را نیز به خود جذب نموده، ملتی را با زبان و فرهنگ خاص به وجود آوردند.[۱۷]
برخی اندیشمندان، ریشه و خاستگاه بنیاسرائیلی پشتونها را افسانهسرایی مورخان درباری میدانند که تلاش کردند برای فرمانروایانِ خود، شجرهنامهای با پیشینهای دیرینه و استوار بسازند؛ برای مثال، کلیفورد نیز بر این باور است که این داستانها ساخته و پرداختۀ همگام با عصر مغولان و پس از پذیرش اسلام توسط پشتونها است.[۱۸] وارتان گریگوریان، نویسندۀ کتاب «ظهور افغانستان نوین»، بر این باور است که افغانها برای اینکه برای خود پیشینهای یکتاپرستی بسازند و سابقۀ خود را با ادیان آسمانی گره بزنند این داستانها را ابداع کردهاند.[۱۹]
گروهی دیگر، ریشۀ نژادی قوم پشتون را بر اساس خصیصههای رفتاری و اخلاقی آنها، به قبطیان مصر و اعراب نسبت دادهاند.[۲۰] بعضی منابع اروپایی، قوم پشتون را طایفهای از ارامنۀ قفقاز موسوم به «اوغونان» دانسته و با گرجیهای قفقاز از یک ریشه میدانند.[۲۱] برخی از منابع نیز در این اواخر پشتون را دارای اصالت آریایی- ایرانی[۲۲] و یکی از اقوام بومی ایران معرفی کردهاند.[۲۳] منابع اسلامی از سدۀ چهارم به بعد، پشتونها را بهنام افغان خواندهاند.[۲۴]
ورود و استقرار قوم پشتون در خراسان قدیم (افغانستان کنونی)
تحولات قرون ۱۳ تا ۱۸میلادی
بر اساس منابع مختلف تحولات تاریخی قرون سیزدهم تا هجدهم میلادی نقش تعیینکنندهای در گسترش و استقرار قبایل پشتون در مناطق شرقی افغانستان کنونی داشت؛ هجوم مغولان و لشکرکشیهای امیر تیمور به خراسان، بنیانهای اقتصادی و اجتماعی این منطقه را دگرگون ساخت. با تضعیف نظام زراعتی و تخریب مراکز شهری، زمینهای بایر به تدریج توسط قبایل کوچنشین پشتون تصرف شد. منابع تاریخی نشان میدهد که این روند بهویژه در دامنههای کوههای سلیمان و نواحی جنوبی خراسان شتاب گرفت، جایی که جمعیت بومی این مناطبق به تدریج جای خود را به پشتونها داد.[۲۵]
تحولات دوره صفوی و تیموریان هند
رقابتهای نظامی بین صفویان ایران و تیموریان هند بر سر قندهار، زمینه را برای نفوذ بیشتر قبایل پشتون فراهم کرد. پشتونها ابتدا به عنوان نیروهای اجیرشده در ارتش این دو امپراتوری حضور یافتند، اما به تدریج با اسکان در اطراف قندهار، غزنی و هرات، پایگاه اجتماعی خود را تقویت نمودند. در این میان، ابدالیها (درانیها) و غلجاییها به عنوان دو قبیله عمده، نقش محوری در تحولات بعدی ایفا کردند.[۲۶]
قیامهای سیاسی و تشکیل حکومتهای محلی
جنبشهای ضد استعماری مانند نهضت پیر روشان در قرن شانزدهم و قیام میرویس خان هوتکی در اوایل قرن هجدهم، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی پشتونها بود. هوتکیان با براندازی حکومت صفوی در قندهار، اولین حکومت مستقل پشتون را تأسیس کردند، هرچند به دلیل اختلافات داخلی و فشارهای خارجی دوام نیاورد. پس از آن، نادرشاه افشار با سیاستهای حسابشده، زمینهای تاجیکنشین قندهار را میان ابدالیها تقسیم کرد و پایههای قدرت سلسله درانی را بنیان نهاد.[۲۷]
تثبیت هویت پشتون در افغانستان
با به قدرت رسیدن احمدشاه درانی در سال ۱۷۴۷، حکومتی متمرکز تحت سلطه پشتونها شکل گرفت که نه تنها مناطق پشتوننشین، بلکه سرزمینهای همجوار را نیز تحت کنترل درآورد. این دوره، آغاز تبدیل تدریجی واژه افغان از یک مفهوم قومی (منحصر به پشتونها) به یک هویت ملی فراگیر بود. هرچند تا قرن نوزدهم، این اصطلاح در منابع تاریخی و گفتار عامه، عمدتاً به قوم پشتون اطلاق میشد.[۲۸]
موقعیت جغرافیایی قوم پشتون
محل سکونت اصلی قوم پشتون، در افغانستان در دو سوی خط دِیورَند[۲۹] بین مرز افغانستان و پاکستان و بخش باختری رود سند (پاکستان) است که شامل «خَیبرپَختُونخوا» و بخش شمالی بلوچستان است.[۳۰] در واقع ضلع جنوبی افغانستان (در همسایگی پاکستان کنونی) در اختیار «قوم پشتون» است.[۳۱] پشتونها در شمال افغانستان در سالهای اخیر جابهجا شده و در هرات، قندهار و غزنی نیز چندین قرن پس از سایر اقوام، در دوران صفوی و بابری حضور یافتهاند.[۳۲] همچنین قبایل مهم و تاریخی از پشتونهای دیاسپورا در ایالتهای پنجاب و سند پاکستان (بیشتر در شهرهای کراچی و لاهور) و در مناطق روهیله خند ایالت اُوتار پَرادِش هند (در شهرهای بزرگ مانند بمبئی و دهلی) حضور دارند.[۳۳] در اوخر قرن ۱۹ میلادی تعدادی از ساربانان قوم پشتون به استرالیا مهاجرت کردند[۳۴] ودر سالهای اخیر جمعیتی از پشتونها در کشورهای پیرامون خلیجفارس (بهخصوص در امارات) زندگی میکنند.[۳۵]
گسترش جغرافیایی این قوم از نظر تاریخی بهگونهای بود که درانیها در مناطق جنوبی، غلزاییها در نواحی مرکزی و قبایلی چون افریدی، هوتک، مهمند و یوسفزی در شمالغرب پاکستان سکنی گزیدند، در حالی که منگلها و جاجیها در جنوبشرق افغانستان و صافیها در شمالشرق این کشور مستقر شدند. امروزه اگرچه نمیتوان مرزبندی دقیقی برای پراکندگی این اقوام قائل شد، اما حضور پشتونها در سراسر افغانستان و پاکستان به وضوح قابل مشاهده است. این گسترش تاریخی نه تنها بر ساختار اجتماعی و سیاسی منطقه تأثیر گذاشته، بلکه سبک زندگی، فرهنگ و روابط بینالقومی را نیز به گونهای شکل داده که تا به امروز تداوم یافته است.[۳۶]
در حالحاضر پشتونهای افغانستان در ۱۲ ولایت پكتیا، پكتیكا، خوست، زابل، غزنی، قندهار، نیمروز، ننگرهار، نورستان، هلمند، كنر و لغمان اکثریت را تشکیل میدهند.[۳۷]
جمعیتشناسی قوم پشتون
بعضی منابع جمعیت کل اقوام پشتون را حدود ۵۰ میلیون نفر برآورد کردهاند[۳۸] که از این تعداد حدود ۱۰/۳۹۰/۰۰۰ در افغانستان [۳۹] و حدود ۴۰ میلیون در پاکستان زندگی میکنند. محققان جمعیت پشتونها در افغانستان را حدود 30 [۴۰] تا 40 درصد جمعیت افغانستان نوشتهاند.[۴۱]
ساختار اجتماعی قوم پشتون
جامعۀ پشتون از دیرباز بر پایۀ نظام قبیلهای منسجمی استوار بوده که ساختار اجتماعی و سیاسی آن را شکل میدهد. قبیلههای شاخصی همچون ابدالی (درانی)، غلزی، احمدزی، افریدی، بارکزایی، بنگش، ختک، وزیری و یوسفزی هر یک با زیرشاخههای متعدد، هستۀ اصلی این نظام اجتماعی را تشکیل میدهند. این ساختار قبیلهای مبتنی بر اصول پشتونوالی (مرامنامه رفتاری) است که روابط درونقبیلهای و برونقبیلهای را تنظیم میکند.
در این ساختار اجماعی، «جرگه» بهعنوان نهاد تصمیمگیری جمعی، متشکل از ریشسفیدان و بزرگان قبایل عمل میکند که در امور مهم از جنگ و صلح تا حل اختلافات به مشورت میپردازند. وفاداری به قبیله در این نظام بر هرگونه تعلقات ملی اولویت دارد و رهبری سیاسی اغلب در اختیار سران قبایل بزرگتر است. این ساختار اجتماعی-سیاسی اگرچه در برابر تغییرات مقاوم بوده، اما در دوران معاصر با چالشهایی مانند شکلگیری دولتهای مرکزی و تحولات مدرن مواجه شده است. با این وجود، همچنان به عنوان چارچوب هویتی و نظام حکمرانی سنتی در مناطق پشتوننشین کارکرد خود را حفظ کرده است.[۴۲]
اقتصاد[دیدگاه ۲]
قوم پشتون، بعد از تأسیس حکومت درانیها در 1747م و استقلال این محدودة جغرافیایی بهنام افغانستان،[۴۳] همیشه در ضمن جنگها و آسیبها، زمینها و مراتع بسیاری را در مناطق مختلف به دست آوردند. هرچند بسیاری از آنها در افغانستان به دامپروری، کشت گندم و جو و کارگری نیز مشغول هستند، ولی قسمت قابلتوجهی بهعنوان کُوچِی «کوچنشین فصلی» زندگی میکنند[۴۴] که با توجه به شرایط سیاسی افغانستان شاهرگهای اقتصادی، منابع کلیدی و امتیازهای تجاری اقتصادی افغانستان را در دست دارند.[۴۵]
سیاست قوم پشتون در افغانستان
از آغاز تأسیس دولتی بهنام افغانستان، پشتونها تنها گروه قومی بودند که رهبری حاکمیت و قدرت سیاسی را در دست داشتند و حکمای پشتون همواره تلاش کردند قدرت خود را بر سایر گروهها تثبیت کنند.[۴۶] این فرآیند با محوریت فرهنگ سیاسی پشتونوالی و کنار زدن سایر اقوام از سیاست و حکومت، گردش پیداکرده است.[۴۷] سیاستِ انحصار قدرت و تثبیت هویت پشتونها در افغانستان تاکنون جریان داشته و امروزه شدت بیشتری به خود گرفته است.[۴۸] از نظر سیاست درون قومی، پشتونها به دو طايفۀ بزرگ «غلزايي یا غلجهزایی» و «دراني یا ابدالی» تقسیم ميشوند كه از ديرباز رقابت سختی بر سر قدرت سياسي، ميان اين دو طايفه وجود داشته است. همين امر نیز باعث جنگهای قومی متعددی در میان این طوایف شده است.
از زمان تشکیل حكومت افغانی در 1126ش توسط احمدخان ابدالي، حكومت افغانستان همیشه تحت سلطة درانیها و سیاست نیز قبیلهای دربوده است.[۴۹] طايفة «غلزايی» هرچند در ساختار قدرت سياسی مشاركت داشتند، ولی هیچگاه حكومت انحصاری را چون رقيب خود در دست نداشتند. پس از كودتای ماركسيستی 1357ش با سقوط سلسلة «باركزايی» حاكميت سياسي در اختيار طايفۀ ديگری از پشتونها «غلزايي» قرار گرفت.[۵۰] ازاینرو ساختار قدرت سياسي در افغانستان تنها خود را در برابر مطالبات قبيلۀ رقيب از اقوام پشتون پاسخگو میدانست و نوعی انحصار سياسی وجود داشت كه بر اساس آن اقوام غير پشتون از مشاركت سياسي در اين ساختار محروم بودند.[۵۱] این سیاست انحصارگرایی و همچنین رقابت بین قبیلة درانیها و غلزاییها ادامه داشته و امروزه بهصورت کامل اجرایی شده است.[۵۲]
فرهنگ قوم پشتون
فرهنگ پشتونها اغلب بر ویژگیها، خصوصیات قومی و پَشتُونوالِی پایهگذاری شده که ترکیبی از آدابورسوم بومی قبیله با تأثیراتی از جنوب و غرب آسیا است.[۵۳]
الف) دین و مذهب
مردم پشتون، از نظر دینی، مسلمان و سنی مذهب هستند که حدود 60 تا 70 درصد پیرو مذهب حنفی[۵۴] و اقلیتی کوچک شیعة دوازدهامامی[۵۵] و شماری از آنها نیز سنی حنبلی، شافعی، وهابی و سلفی، یهودی و مسیحی هستند.[۵۶]
ب) زبان
زبان پَشتو یا پَختو (به پشتو: پښتو) یکی از دو زبان رسمی افغانستان در کنار زبان فارسی است که اقوام پشتو بدان تکلم میکنند. این زبان، همچنین دومین زبان پرگویش در پاکستان است. در ادبیات فارسی و عرف عامه از این زبان بهنام افغانی یا اوغون نیز یاد میشود. گویشوران زبان پشتو، پشتونها هستند که بیشتر در افغانستان، پاکستان، هند، ایران و امروزه در سایر کشورهای جهان زندگی میکنند.
۱. ریشهشناسی
پشتو، زبان مادری اکثر اقوام پشتون است[۵۷] که در ادبیات فارسی گاه بهنام «افغانی» یاد میشود.[۵۸] حروف نوشتاری این زبان، برگرفته از زبان عربی است و تعدادی از حروف آوایی آن نیز، اختصاصی است.[۵۹] 60درصد از واژگان زبان پشتو برگرفته از زبان فارسی است.[۶۰] زبان پشتو دارای ۴۴ حرف و واج، متشکل از ۱۴ واکه و ۳۰ همخوان است. پشتو همۀ واجهای فارسی را دارد، بجز «ف» که در پشتو کم دیدهشده و همیشه به «پ» تبدیل میشود یا دستکم با تلفظ «پ» خوانده میشود. حرف «ج» گهگاه به «ځ» و حرف «چ» به «څ» تبدیل میشود؛ مانند تبدیل «چادر»، «چاه»، «جان» و «جنگل» بهترتیب به «څادر»، «څاه»، «ځان» و «ځنگل».[۶۱] گویشهای زبان پشتو به دو گونۀ کلی تقسیم میشود: 1. گونل نرم جنوبی «پشتو»؛ 2. گونۀ سخت شمالی «پختو». ازنظر لهجه به دو لهجۀ مشهور مشرقی و غربی (قندهاری) تقسیم میشود.[۶۲] نخستینبار، الفبای پشتو در قرن شانزدهم میلادی توسط پیر روشن ساخته شد و او ۱۳ حرف جدید را ایجاد کرد.[۶۳] در ۱۹۵۸م محققان و نویسندگان پشتون افغانستان و پاکستان طی یک نشست در کابل، استاندارد امروزی الفبای زبان پشتو را تنظیم کردند،[۶۴] اما روند ایجاد قواعد ادبی زبان پشتو تا کنون کامل نشده است.[۶۵]
۲. تاریخچه
در منشأ تاریخی زبان پشتو همانند نژاد قوم پشتون اختلافنظرهای زیادی بین تاریخنویسان و زبانشناسان وجود دارد؛ برخی استدلال کردهاند زبان پشتو از تبار اوستایی یا گونههای بسیار نزدیک به آن است. [۶۶]برخی زبان پشتو را جزء زبانهای ایرانی و دارای ویژگیهای مشترک با زبانهای ایرانی مانند باختری،[۶۷] خوارزمی و سغدی میدانند.[۶۸] قواعد آواشناسی نشان میدهد که واژة پشتو، شکل دگرگونشدهای از همان واژة پَرسَوا (به-معنی پارسی) است.[۶۹] پرفسور مارکوارت براین باور است که پشتو مشتق از پختو و آن نیز از واژة پرسوا (parsuwā) و پرسوا از ریشه (parsū) سانسکریت است که نام قبیلة جنگجو در شمال غربی هند بوده است.[۷۰] بطلمیوس هم آن را پکتین نوشته است؛ بنابراین، نام پشتو از همان «پکهت» و «پکتویس» و «پکتین» ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود.[۷۱] بهروایت برخی مورخان و زبانشناسان نخستین اثر نوشتاری به زبان پشتو در سدة شانزدهم میلادی نگارش یافته است. در طی سدههای بعدی نیز تولید آثار ادبی و علمی به این زبان بسیار اندک بوده؛ اما پس از ارتقای آن به زبان رسمی دولت در سال ۱۹۳۶م، روزنامه، کتاب و آثار ادبی قابل توجهی به این زبان نشر و به زبان آموزشی و علمی نیز مبدل شد.[۷۲]
۳. قلمرو جغرافیایی
در افغانستان پشتو در جنوب، جنوب شرقی، قسمتهایی از کابل، قسمتهایی از شمال افغانستان و در پاکستان در ایالات خیبر پختونخوا، مناطق شمالی بلوچستان و در بخشهایی از نواحی میانوالی، پنجاب، اسلامآباد، کراچی، حیدرآباد و سند، صحبت میشود.[۷۳] بر اساس آخرین برآوردها، حدود هشت میلیون نفر در افغانستان، شش میلیون نفر در پاکستان و حدود 50 هزار نفر در ایران به این زبان صحبت میکنند.[۷۴]
۴. فرآیند تبدیلشدن زبان پشتو بهزبان مسلط
نخستین دولت مستقل بهنام افغانی یا افغانستانی توسط قوم درانی در سال ۱۷۴۷م تشکیل شد، اما زبان پشتو از سال ۱۹۳۶م، عنوان زبان رسمی دولتی را کسب کرد. ظاهرشاه (شاه افغانستان طی سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳م) بعد از پدر خود محمد نادرشاه، همانند او تصمیم گرفت که مقامات باید هر دو زبان فارسی و پشتو را استفاده کنند. او، سه سال بعد از شروع سلطنت خود در سال ۱۹۳۶م، طی حکم سلطنتی زبان پشتو را زبان رسمی افغانستان اعلام کرد. این در حالی بود که اغلب خانوادۀ سلطنتی و دیوانسالاران که از قوم پشتون بودند، فارسی صحبت میکردند. برخی علت این تصمیم را جو ضد ایرانی و ضد شیعی میدانستند که توسط انگلیس به حاکمان وقت افغانستان تلقین شده بود[دیدگاه ۳].[۷۵] در سال ۱۹۶۴م، وقتی زبان پارسی بهزبان دری تغییر نام یافت، دوباره زبان پشتو بهعنوان زبان رسمی مورد تأکید قرار گرفت.[۷۶] هرچند زبان پشتو از حمایت رسمی دولتی برخوردار است، اما کمتر از 10 درصد جمعیت سایر اقوام بهعنوان زبان دوم بدان تکلم میکنند.[۷۷] این زبان، حتی از طرف سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) جزء زبانهای در حال انقراض شناخته شده است.[۷۸]
ج) پشتونوالی (مرامنامه عملی)
پشتونوالی به عنوان نظام ارزشی و قانون عرفی جامعۀ پشتون، نقش بنیادین در شکلدهی به سبک زندگی و روابط اجتماعی این قوم ایفا میکند. این مجموعه اصول اخلاقی و رفتاری که با افتخار در میان پشتونها حفظ شده است، چارچوبی جامع برای تنظیم مناسبات فردی و جمعی ارائه میدهد. سه رکن اساسی این نظام شامل «ننواتی» بهعنوان اصل مقدس پناهندگی، «بدل» بهعنوان مکانیسم عدالتخواهی و حفظ شرافت قبیلهای و «میلسمتیا» بهعنوان تجلی مهماننوازی افسانهای پشتونها است. این اصول علاوهبر قواعد رفتاری بهمثابۀ بخش جداییناپذیر از هویت فرهنگی و اجتماعی پشتونها در طول قرون متمادی تداوم یافته و در تمامی شئون زندگی فردی و جمعی آنان رسوخ کرده است. کارکرد این نظام ارزشی به گونهای است که همزمان هم بهعنوان ضابطۀ حقوقی و هم بهعنوان راهنمای اخلاقی در حل منازعات و تنظیم روابط اجتماعی عمل میکند.[۷۹]
تعریف پشتون والی
پشتونوالی[۸۰] قانون و سنت قبیلهای است که بخشی از سبک زندگی قوم پشتون را در بخشهایی از افغانستان و پاکستان، شکل میدهد.[۸۱] قدمت پشتونوالی را همسان تاریخ پشتونها دانستهاند.[۸۲]
جایگاه پشتون والی
فرهنگ عمومی جامعة پشتونها از آدابورسوم بادیهنشینی و قبایلی سرچشمه گرفته است.[۸۳] در مناطق پشتوننشین افغانستان، احکام اسلام با آداب قبیلهای آمیخته شده[۸۴] و پشتونها در امور جزایی و ادارة داخلی مناطق خود، قانون «پشتونوالی» را حاکم کرده[۸۵] و حتی اسلام را بر اساس آن، تفسیر میکنند.[۸۶] این قانون بر اصولی استوار است که پیش از حکومت شهری در افغانستان سلطه داشته است.[۸۷]
دیدگاهها در مورد پشتون والی
دو دیدگاه متفاوت در خصوص ارزش فرهنگ پشتونوالی وجود دارد:
- برخی آن را نظام ارزشی میدانند که تمام زوایای حیات پشتونها را شامل شده و متضمن هویت پشتونی است.[۸۸]
- برخی دیگر فرهنگ پشتونوالی را، مانع تمرکز قدرت سیاسی و مانع ملتسازی در کشور میدانند.[۸۹]
اصول پشتون والی
1. برتری نژادی
محققان بر این باورند که ناسیونالیسم افغان یا پشتونیزم، شالودۀ برتریطلبی نژادی پشتونها نسبت به دیگر گروههای قومی را تشکیل میدهد.[۹۰] آنها، باور برتری نژادی را، «موهبت خداوند» برای پشتونها میدانند که برای پایهریزی یک «دولت-ملت» مورد نیاز است. [۹۱]
2. عصبیت تباری
پشتونها با انتساب سلسله نسب قوم خود به پادشاهان یکتاپرست بنیاسرائیل و اعقاب متأخر آنها، خود را نژاد مقدس دانسته و فداکاری جد آنها قیس بن عبدالرشید در راه اسلام و اشاعۀ آن در سرزمین افغانستان را مایۀ افتخار خود میدانند. آنها، خود را مشمول دعای خیر پیامبر مبنی بر سیادت و فرمانروایی همیشگی پشتونها میدانند.[۹۲]
3. انتقام یا بدل
این باور که هرکس حق دارد خود مجری عدالت باشد و انتقام بیدادگریهایی که بر وی شده را خود بگیرد، از ویژگیهای پشتونوالی است.[۹۳] علیرغم منع حکومت و روحانیون از انتقامگیری شخصی، باز هم طبق قانون مذکور این کار، روا بوده و حتی افتخار محسوب میشود که هر کس خود شیوة انتقام را برگزیند.[۹۴]
طبق اصل بدل، انتقام در قدم اول متوجه شخص متجاوز است، اما اگر به هر دلیلی شخص متجاوز در دسترس نباشد، ممکن است انتقام از خویشاوندان ظالم و یا حتی از ایلوتبار وی گرفته شود.[۹۵] بدل ممکن است سالها به تأخیر بیفتد، ولی طبق قانون مذکور فراموشی آن مایة شرمساری است.[۹۶] در نظام پشتونوالی تثبیت حق با ننگ، عزت و شرف هر کس پیوسته بوده و نهانکاری در آن جای ندارد. در نظام پشتونوالی در صورت ناتوانی و ضعف ستمدیده از گرفتن انتقام خود، بر اقوام ستمدیده لازم است که او را در گرفتن انتقام، یاری کنند.[۹۷]
4. اصل ننگ
در میان پشتونها، بیآبرویی یک زن، شامل زنان تمام قوم، قبیله و حتی سرزمین میشود و باید از آن پیشگیری شود. برخی معتقدند که همین امر یکی از عوامل شکلگیری نگاه سختگیرانه پشتونها به زنان است.[۹۸]
5.اصل مهماننوازی
رسم مهماننوازی علاوه بر نکوداشتن مهمان، یکی از راههای کسب قدرت در نظام قبیلهای محسوب میشود و میزبان از این طریق برتری اقتصادی و سیاسی خود را با پیشکش کردن ثروت خود اعلام و اثبات میکند. مهمترین ویژگی مهماننوازی این است که میزبان را ملزم میکند تا امنیت مهمانِ خود را تأمین کند. برخی معتقدند که طالبان بر اساس همین اصل از اسامه بن لادن حمایت نموده و از تحویل او به آمریکا خودداری کردند.[۹۹]
6. پیغور
پیغور در فرهنگ پشتونوالی بهمعنای «اجماع» یا «شیوع عام» است حتی اگر با قرآن و سنت در تضاد باشد؛ برای نمونه گاهی زن و مرد را به جرم زنا، سنگسار میکنند، در حالیکه بر اساس شریعت اسلام زنا باید با ادلهای خاص اثبات شود.[۱۰۰]
7. نَنَواتی
نَنَواتی (دخیل) بدین معنا است که اگر فردی از کسی خواهشی داشته باشد، به خانه یاخیمۀ او میرود و تا زمانیکه به تقاضای وی پاسخ مثبت داده نشود، از نشستن روی فرش و خوردن طعام او خودداری میکند. رد تقاضای نَنَواتی، صدمهای سخت بر شأن و جایگاه اجتماعی صاحبخانه میزند. رفتن برای نَنَواتی، تأمین امنیت فرد ننواتی را (هرچند جرم سنگین مانند قتل مرتکب شده باشد) در پی داشته و میزبان از او حمایت میکند.[۱۰۱]
8. خشونت
خشونت و انعطافناپذیری، از مؤلفههای پشتونوالی است. در فرهنگ پشتونوالی، نظامیگری سمبل غیرت و شجاعت بوده و گفتگو نشانۀ ترس و زانو زدن انگاشته میشود.[۱۰۲]
د) آموزش و تحصیلات عالی[دیدگاه ۴]
تحولات نظام آموزشی در میان جامعه پشتون طی یک قرن گذشته، بازتابی از تقابل سنت و تجدد در بستر ارزشهای پشتونوالی و برداشتهای خاص مذهبی بوده است. از زمان اماناللهخان که نخستین تلاشها برای نهادینهسازی آموزش مدرن با مخالفت شدید ملاها و رهبران قبیلهای مواجه شد، تا دوره طالبان که آموزش زنان را ممنوع و برنامههای درسی را بهشدت ایدئولوژیک کرد، فراز و نشیبهای بسیاری در این مسیر وجود داشته است.
روحیۀ محافظهکارانۀ پشتونوالی که بر عصبیت قبیلهای، انزواگرایی فرهنگی و تفسیر خاص از شریعت تأکید دارد، همواره بهعنوان مانعی در برابر پذیرش آموزش مدرن عمل کرده است.
در دهه دورۀ جمهوری اسلامی افغانستان (۲۰۰۱-۲۰۲۱)، افغانستان یکی از شکوفاترین دورههای فرهنگی خود را تجربه کرد و گشایشهایی زیاد در زمینه آموزش به وجود آمد، اما بازگشت طالبان در ۲۰۲۱م این روند را تغییر داده و نظام آموزشی را به سیاستهای سختگیرانۀ اولیه بازگردانده است، بهطوری که امروز همان الگوهای آموزشی محدودکننده یک قرن پیش بازتولید میشود که با ارزشهای سنتی پشتونوالی و قرائت خاص طالبان از اسلام همسو شده است. این فرایند تاریخی نشان میدهد که چگونه ساختارهای قبیلهای و نهادهای دینی سنتی در میان پشتونها، به عنوان نیروهای محافظهکار در برابر تحولات آموزشی مقاومت کرده است[دیدگاه ۵].[۱۰۳]
ه) جشنهای ملی و محلی
پشتونها مانند سایر مسلمانان ماه رمضان و عید فطر را جشن میگیرند. برخی از قبایل پشتون، نوروز را هم مانند سایر مردم افغانستان گرامی میدارند.[۱۰۴]
موسیقی محلی پشتون
۱. سبکهای مختلف
موسیقی محلی پشتو به عنوان گنجینهای غنی از فرهنگ و هنر این قوم، در مناطق قبیلهای پاکستان و جوامع پشتوننشین افغانستان رواج دارد و با تنوع سبکهای منحصر به فردی مانند تپا (قدیمیترین فرم شعری با اوزان نامتقارن)، چاربیتا (سرودهای حماسی پرشور با اجرای گروهی)، نیمکای (ترانههای زنانه با مضامین زندگی روزمره)، لوبا (داستانسراییهای عاشقانه به شیوه گفتگوی نمایشی)، شان (آهنگهای شاد و رقصآور مناسب مراسم جشن) و بادالا (قطعات حماسی با همراهی سازهای سنتی مانند هارمونیم و طبلا) شناخته میشود که هر کدام بازتابی از جنبههای مختلف زندگی، عواطف و باورهای جامعه پشتون هستند و در بستر تاریخی و جغرافیایی خاص این منطقه شکل گرفتهاند.[۱۰۵]
۲. ابزار مختلف
موسیقی پشتون با مجموعهای غنی از سازهای سنتی شناخته میشود که هر کدام نقش منحصر به فردی در اجرای ترانههای محلی این قوم ایفا میکنند. در میان این سازها، رباب به عنوان نماد موسیقی افغانستان جایگاه ویژهای دارد و با صدای گرم و دلنشینش در اجرای قطعات مختلف به کار میرود. سازهای زهی مانند تنبور، چنگ، دوتار و ششتار با نوای ملودیک خود پایه اصلی بسیاری از آهنگهای پشتو را تشکیل میدهند. در بخش کوبهای، دایره و دُهل ضربآهنگ شاد و انرژیبخشی به موسیقی میدهند، در حالی که سازهای بادی مانند سورنا و نَی با صدای رسای خود در مراسم شادی و جشنها نواخته میشوند. هارمونیه نیز به عنوان ساز نسبتاً جدیدتر، جای خود را در اجرای برخی قطعات محلی باز کرده است. این تنوع سازها نشاندهنده عمق و غنای موسیقی پشتون است که طی قرنها توسعه یافته و به بخش جداییناپذیر فرهنگ این قوم تبدیل شدهاست.[۱۰۶]
رقص محلی
از رقصهای مهم پشتون، رقص اتن است که در افغانستان به آتن ملی مشهور است. این رقص در مرحلۀ اول بین قوم پشتون در افغانستان و پاکستان رواج یافته و سپس سایر اقوام افغانستان نیز در اجرای آن ورود کردند.[۱۰۷] پیشینۀ این رقص به دوران آریای باستان بازمیگردد؛ آریاییها در مجامع مناسبتی خود، اتن را اجرا میکردند. در دوران ویدا اتن پیشرفت کرد و آواز نیز در هنگام اجرای آن اضافه شد.[۱۰۸] اتن ملی در دوران احمدشاه درانی رشد یافته و به رقص رسمی در افغانستان تبدیل شد.[۱۰۹]
اَتن ملی، انواع مختلفی دارد و به شیوههای متفاوتی اجرا میشود. بهطور کلی، اجرای ایستاده و دایرهوار همراه با چکچک (کفزدن) و تکان دادن سر، راه رفتن، حرکات کمر و پا در تمام انواع اتن ملی وجود دارد. در برخی انواع آن، آوازخوانی و گاهی نواختن ساز و نی و همچنین چوببازی، اجرا میشود.[۱۱۰]
امروزه این رقص به انواع مختلف هراتی، خوستی، وردکی، کوچی، لوگری، ختک، نورستانی، پنجشیری و وزیری نامگذاری شده است.[۱۱۱] برای مثال، اتن خوستی در 9 مرحله و همراه با داشتن دستمال در دست اجرا میشود و اتن کوچی با بالا بردن دو دست و گردش حلقوی انجام میشود و به تدریج سرعت گردش اجرا کنندگان بیشتر میشود. در این اواخر با رواج آهنگهای مزاری در کابل، نوعی اتن کابلی نیز ظهور یافته است که ابتدا آهنگ اتن پخش میشود و بعد از چند دقیقه یک نفر از میان جمع برخاسته و رقص را آغاز میکند و سپس گروهی، اجرا میشود. اتن خوستی نیز بهصورت معمول همراه با شمشیر اجرا میشود.[۱۱۲]
و) سبک پوشش قوم پشتون
جامعۀ پشتون از دیرباز سبک پوشش متمایزی داشته است که ریشه در فرهنگ و سنتهای محلی دارد. پوشش سنتی پشتونها بهعنوان یکی از بارزترین نمادهای هویت فرهنگی این قوم، ترکیبی منحصربفرد از لباسهای بومی و اصیل را شامل میشود که مردان با پوشیدن لُنگی، پیراهنهای گشاد، تنبانهای سنتی و چپلیهای چرمی و زنان با تنبانهای فراخ، پیراهنهای بلند، چادر و پیزار، نه تنها به حفاظت از این میراث فرهنگی میپردازند، بلکه آن را با افتخار در زندگی روزمره به نمایش میگذارند. این سبک پوشش که در میان جوامع روستایی و قبایلی بهطور کامل رایج است، حتی در میان پشتونهای شهری (به استثنای کارمندان دولتی) بهعنوان نشانهای از تعلق قومی و مقاومت فرهنگی در برابر تغییرات اجتماعی حفظ شده است، بهطوری که بسیاری از پشتونها این پوشش را نه تنها یک انتخاب شخصی، بلکه بیانگر اصالت و هویت تاریخی خود میدانند.[۱۱۳]
با بازگشت طالبان (که متعلق به قوم پشتون است) به قدرت در ۱۳۷۵ش و سپس ۱۴۰۰ش، سیاستهای سختگیرانهای در مورد پوشش اعمال شد که زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داد. برای زنان، پوشش تمامبدن (برقع) که از سر تا پا را میپوشاند اجباری شد و استفاده از هرگونه لباس غربی مانند شلوار جین ممنوع گردید. حتی جزئیاتی مانند رنگ کفش (سفید) نیز مورد توجه قرار گرفت. مردان نیز ملزم به رعایت ظاهری خاص شامل ریش بلند و عمامه شدند. این محدودیتها به حوزه ورزش نیز کشیده شد، بهطوری که حتی بازیکنان شنا مجبور به استفاده از شلوارهای بلند در استخرها شدند.
در فاصلۀ سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰، با وجود دولت جمهوری اسلامی افغانستان، تنوع پوششی قابل توجهی در جامعه به وجود آمده بود. انواع لباسهای محلی افغانی با طرحهای ساده تا چرمدوزیهای ظریف و لباسهای مدرن در بازارها یافت میشد. اما با تسلط دوباره طالبان، این آزادی نسبی جای خود را به مقررات سختگیرانه داد. این تغییرات نه تنها بر سبک زندگی مردم تأثیر گذاشته، بلکه بر فعالیتهای اقتصادی مرتبط با صنعت پوشاک و حتی روابط اجتماعی نیز اثرات عمیقی داشته است. بازارهای محلی که زمانی مملو از تنوع پارچه و طراحی بودند، اکنون بهطور عمده به فروش لباسهای یکشکل و سنتی محدود شده است.[۱۱۴]
ز) ازدواج و تشکیل خانواده در میان قوم پشتون
سنت ازدواج در قوم پشتون دارای آیینها و رسمهای خاصی است و به فرهنگ و ارزشهای این قوم بستگی دارد که ممکن است در مناطق مختلف و خانوادههای مختلف پشتون با تفاوتهایی همراه باشد، اما اصول کلی آنها مشابه است.
جستجوکردن دختر: در این مرحله نزدیکان پسر دنبال دختر مورد علاقۀ خود میگردد. در فرهنگ پشتون دختر خوب کسی است که مطیع فامیل داماد، دارای اخلاق خوب، گذشتۀ نیک و خانوادۀ اصیل باشد.
خواستگاری (غوشتنه): سنت خواستگاری در قوم پشتون، مانند بسیاری از و اقوام دیگر، شامل مراحل و آداب و رسوم خاصی است که به مرور زمان شکل گرفته اند. مراسم خواستگاری بهطور معمول بهصورت رسمی و با حضور بزرگان خانواده ها انجام میشود. خانوادۀ داماد با هدایایی مانند میوه و شیرینی به خانۀ عروس میروند و از او خواستگاری میکنند.
مشاوره خانوادگی: خانواده داماد ابتدا در مورد ازدواج با اقوام نزدیک و بزرگترهای فامیل مشورت میکنند. همچنین خانواده داماد درباره خانواده عروس تحقیق میکنند. این تحقیقات شامل بررسی سوابق خانوادگی، شخصیت و اخلاق، و وضعیت مالی و اجتماعی خانواده عروس میشود. پس از تحقیقات اولیه، خانواده داماد به خانه عروس می روند تا با خانواده او دیدار کنند. در این دیدار، هدف آشنایی بیشتر و ایجاد ارتباط بین خانوادهها است.
خواستگاری رسمی: پس از توافقات اولیه، خانوادۀ داماد بهصورت رسمی به خواستگاری عروس میروند. در این مراسم، خانوادۀ داماد به همراه بزرگترهای فامیل به خانۀ عروس میروند و درخواست ازدواج را بهصورت رسمی مطرح میکنند.
سنت نامزدی یا کوژدنه: در این مرحله، دو خانواده درباره شرایط مختلف ازدواج مانند مهریه، جهیزیه، و سایر مسائل مالی و اجتماعی صحبت میکنند و به توافق میرسند. در بعضی از مناطق پشتون، رسم است که دختران و پسران جوان قبل از ازدواج با یکدیگر ارتباطی نداشته باشند و ملاقاتهای آنها تحت نظارت خانوادهها صورت گیرد. پس از مراسم نامزدی، دو خانواده درباره زمان و جزئیات مراسم عروسی صحبت میکنند و تاریخ مناسبی برای برگزاری مراسم تعیین میکنند.
مهر و مهریه(برات): پس از موافقت خانوادهها، مقدار مهریه تعیین میشود و این سنت از جایگاه خاصی برخوردار است. مهریه بهطرو معمول در مرحلهای از مذاکرات ازدواج تعیین میشود. این مذاکرات بین بزرگان و ریش سفیدان دو خانواده انجام میشود و مهریه به توافق دو طرف بستگی دارد.
مهریه نقش مهمی در فرهنگ و جامعه پشتون دارد و نشاندهندۀ احترام به عروس و خانواده او است. این موضوع میتواند تأثیرات اجتماعی و فرهنگی زیادی در روابط خانوادگی و اجتماعی داشته باشد و بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی این قوم را تشکیل میدهد.
نکاح (نکاح خواندن): این مراسم بهعنوان یکی از مراحل اصلی ازدواج، نقش مهمی در تأیید و ثبت رسمی ازدواج دارد. سنت نکاح خواندن در فرهنگ پشتون با احترام به آداب و رسوم دینی و فرهنگی انجام میشود و نشاندهندۀ پیوند معنوی و قانونی بین زوجین است. قبل از مراسم نکاح، خانوادهها به تهیه و تنظیم مقدمات میپردازند. این شامل دعوت از بزرگان، ریش سفیدان، اقوام و دوستان برای حضور در مراسم است.
مراسم نکاح بهطور معمول در خانه عروس یا داماد و گاهی در مسجد برگزار میشود. انتخاب مکان بستگی به ترجیحات خانوادهها و امکانات موجود دارد. یکی از اجزای اصلی مراسم نکاح، حضور ملّا (روحانی) است که نقش مهمی در خواندن عقد نکاح و انجام مراسم دینی دارد. ملا، مسئولیت انجام عقد و اطمینان از رعایت قوانین شرعی را بر عهده دارد.
شرایط عقد: قبل از خواندن عقد نکاح، شرایط و جزئیات ازدواج مانند مهریه، شروط ضمن عقد و توافقات مالی بهصورت کتبی یا شفاهی توسط خانوادهها و با حضور ملّا مشخص میشود. ملّا با حضور خانوادهها و مهمانان، خطبه عقد نکاح را میخواند. این مراسم شامل خواندن آیات قرآن، دعا و اذکار مذهبی است. در طول مراسم، ملّا از داماد و عروس میپرسد که آیا با شرایط عقد موافق هستند و پس از تأیید آنها، عقد نکاح بهطور رسمی انجام میشود.
پس از خواندن خطبه عقد، سند ازدواج توسط داماد، عروس و شاهدان امضا میشود. این سند شامل جزئیات عقد، شرایط مهریه و توافقات دیگر است و بهعنوان مدرک قانونی ازدواج ثبت میشود. پس از اتمام مراسم عقد، ملّا دعا میخواند و از خداوند برای زوجین، خوشبختی و زندگی پر از برکت مسئلت میکند. سپس خانوادهها و مهمانان به زوجین تبریک میگویند و جشن و شادی آغاز میشود.
بعد از مراسم نکاح، خانوادهها مهمانان را به پذیرایی دعوت میکنند. این پذیرایی بهطور معمول شامل غذاهای محلی، شیرینیها و نوشیدنیها است و جشن و شادی با موسیقی و رقصهای محلی ادامه مییابد.
مراسم پیش از عروسی
مراسم حنابندان: مراسم حنابندان در فرهنگ پشتون با شور و شوق و شادی فراوان برگزار می شود و یکی از زیباترین و پرمعناترین مراسم های پیش از عروسی است. این مراسم با تزیینات زیبا، موسیقی محلی، رقص های سنتی و حضور گرم و دوستانه خانواده ها و دوستان همراه است.
رسم حنابندان در ازدواج فرهنگ پشتون یکی از مراسم های مهم و پرشور پیش از عروسی است که با شادی و هیجان برگزار می شود. این مراسم معمولاً یک یا دو شب قبل از عروسی برگزار می شود و شامل آداب و رسوم خاصی است.
خانواده عروس و داماد از دوستان نزدیک، اقوام و همسایگان برای شرکت در مراسم حنابندان دعوت میکنند. این دعوت معمولاً بهصورت شفاهی یا با کارت دعوت انجام میشود. محل برگزاری مراسم، که بهطور معمول خانه عروس است، تزیین می شود.
عروس در این مراسم لباس سنتی و زیبایی می پوشد که بهطور معمول شامل رنگهای شاد و جذاب است. لباس حنابندان با طرحها و نقشهای خاص و سنتی تزیین میشود. همچنین دستان و پاهای عروس با حنا تزیین میشود. این تزیینات شامل نقشها و طرحهای هنری و زیبا است که توسط زنان و هنرمندان محلی انجام میشود. مراسم با حضور زنان خانواده و دوستان نزدیک عروس آغاز می شود. این مراسم معمولاً با موسیقی محلی و آوازهای سنتی همراه است.
مراسم جهاز بردن
رسم جهیزیه یا جهازبردن در فرهنگ پشتون با احترام و توجه زیادی همراه است و نشاندهنده ارزشهای خانوادگی و اجتماعی این قوم می باشد. این مراسم با شادی و هیجان و با حضور گرم خانوادهها و دوستان برگزار میشود و نقش مهمی در تقویت روابط و ایجاد همبستگی بین دو خانواده دارد.
خانواده عروس معمولاً مجموعهای از لوازم خانه، وسایل آشپزخانه، لباس ها، و گاهی اوقات لوازم برقی و اثاثیه مورد نیاز را به عنوان جهیزیه آماده می کنند. این اقلام می توانند بسته به وضعیت مالی خانواده و توافقات بین خانواده ها متفاوت باشند. اقلام جهیزیه به دقت بستهبندی و آماده حمل می شوند. این بستهبندی ها معمولاً با پارچه های زیبا و رنگارنگ تزیین می شوند.
در روز مشخصی قبل از مراسم عروسی، جهیزیه عروس به خانه داماد منتقل می شود. این انتقال معمولاً با حضور اعضای خانواده عروس و داماد و گاهی اوقات دوستان و آشنایان انجام می شود.
در این مراسم، اعضای خانواده عروس و گاهی اوقات دوستان نزدیک او، جهیزیه را همراهی می کنند و به خانه داماد می برند. این همراهی نشاندهنده حمایت و همکاری خانواده هاست. خانواده داماد از خانواده عروس و مهمانان استقبال میکنند. این استقبال معمولاً با احترام و مهماننوازی همراه است. پس از رسیدن به خانه داماد، جهیزیه در محل مشخصی قرار داده می شود تا خانواده داماد و مهمانان بتوانند آن را ببینند. این نمایش جهیزیه نشاندهنده سخاوت و توجه خانواده عروس به زندگی مشترک جدید است. در برخی موارد، مراسم جهاز بردن با جشن و شادی همراه است. موسیقی محلی و رقص های سنتی بخش مهمی از این جشن ها هستند.
مراسم عروسی (شادی)
جشن عروسی بهطور معمول با رقص، موسیقی و پذیرایی از مهمانان همراه است. این مراسم ممکن است چند روز بهطول بیانجامد و شامل غذاهای محلی و اجرای موسیقی سنتی پشتون باشد. پس از مراسم عقد، عروس به خانه داماد می رود. این مراسم با همراهی خانواده عروس و داماد انجام می شود و بهطور معمول با استقبال گرم و هدیههای مختلف همراه است.
زنان خانواده داماد، عروس را به خانه جدیدش راهنمایی می کنند و آداب و رسوم مربوط به ورود عروس به خانه داماد را انجام می دهند. این شامل مراسم هایی مانند نشان دادن خانه به عروس و دادن هدایا است.
مهمانیهای خانوادگی: پس از مراسم عروسی، بهطور معمول چندین مهمانی خانوادگی برگزار میشود که شامل جشنهای کوچکتر و دور همیهای دوستانه است. برخی از خانوادهها مراسمهای خاصی مانند «بله برون» یا «نام گذاری» را برگزار میکنند که هر کدام دارای آداب و رسوم خاص خود است. در تمام مراحل مراسم عروسی، احترام به بزرگان و ریش سفیدان خانواده ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در میان پشتونها مراسم عروسی فرصتی برای تقویت پیوندهای خانوادگی و ایجاد ارتباطات جدید بین دو خانواده است.
لباس عروس و داماد: عروس و داماد در مراسم عروسی لباس های سنتی و زیبا می پوشند. لباس عروس معمولاً شامل یک لباس بلند و تزیین شده با طرح ها و نقش های سنتی است. داماد نیز لباس سنتی و شلوار و کلاه مخصوص می پوشد.
مراسم عروسی بهطور معمول با موسیقی سنتی پشتون و رقص محلی همراه است. نوازندگان محلی با استفاده از سازهای سنتی مانند رباب، دهل، و تبل، آهنگ های شاد و رقص آور می نوازند. رقصها بهطور معمول بهصورت گروهی و با هماهنگی خاصی اجرا میشوند و شامل حرکات ریتمیک و هماهنگ است.
مهمانان به عروس و داماد هدایایی می دهند که معمولاً شامل پول، طلا، لباس و لوازم خانه است. این هدایا به عنوان نمادی از آرزوهای خوب و برکت برای زندگی مشترک جدید است. مادر و خواهر عروس به خانه داماد صبحانه می آورند. اقارب نزدیک داماد اشیای قیمتی، پول و لوازم قیمتی خانه را برای عروس تحفه میدهند. پس از پایان مراسم عروسی، مهمانان به تدریج خداحافظی کرده و مراسم به پایان می رسد. خانواده داماد و عروس نیز از مهمانان تشکر کرده و آنها را بدرقه میکنند.
رسم ولور در عروسی پشتون
ولور یک کلمۀ پشتو است که به گرفتن پول در ازای ازدواج خواهر یا دختر اطلاق میشود. پول(ولور) در اصل برای دو هدف گرفته میشود. نخست، بهمنظور خریداری وسایل خانه یا جهازیه که والدین در هنگام ازدواج برای دختر خود خریداری میکنند؛ شامل تمام نیازهای زندگی، از لباس گرفته تا ظروف و مانند آن. امروزه لوازمی مانند یخچال، تلویزیون و ماشین لباسشویی نیز بخشی از همان نیازها به شمار میرود.
هدف دوم از گرفتن(ولور)، تهیه مواد خوراکی و آمادهکردن غذا برای مهمانان و کسانی است که در در مراسم روز ازدواج حاضر میشوند. رسم گرفتن ولور در سراسر قلمرو پشتون نشین ایالت بلوچستان معمول است، اما در مناطق هم مرز با افغانستان، مقدار آن کمی بیشتر است.
ازدواج اجباری در میان پشتون
در میان قوم پشتون ازدواج اجباری مرسوم است که به «رسم غگ» شناخته میشود که طبق آن مرد ادعا میکند که زنی به زور نامزد وی میشود.
این رسم به روشهای مختلفی انجام میشود و بهطور معمول مردی با اسلحه به قلمروی دختر یا آستان خانه او میرود و با این جمله که «دختر مال من است» تیراندازی هوایی انجام میدهد و بقیه افراد جامعه را تهدید میکند که هرکس بخواهد به او نزدیک شود باعث ایجاد خشونت و خونریزی خواهد شد. رسم غگ بیشتر در ایالت پختونخوا در شمال غربی پاکستان که با افغانستان هم مرز است، رواج دارد.
پارلمان محلی ایالت خیبر پختونخوا در ۲۰۱۳م ازدواج اجباری غگ را ممنوع اعلام کرد و مجازات تعیینشده برای خاطیان را ۷ سال حبس یا پرداخت جریمۀ سنگین تعیین کرد. اما اکثر موارد غگ گزارش داده نمیشوند و زمانی که پروندههای مرتبط با آن در دادگاه باز میشوند اغلب پس از عذرخواهی و تعیین وثیقه برای افرادی که ادعای غگ را مطرح کرده اند پرونده بسته میشود.[۱۱۵]
پادشاهان پشتون در افغانستان
احمدشاه
تیمورشاه
زمان شاه
محمود شاه
شاه شجاعالملک
دوست محمد
امیر شیرعلی
محمد یعقوب خان
عبدالرحمان خان
امیر حبیبالله
امیر امانالله
محمد نادرخان[۱۱۶]
پشتونستان
پشتونستان یا پختونستان، اصطلاحی است که در مناطق پشتوننشین جنوب و شرف افغانستان، مناطق قبایلی، ایالتهای شمالغربی و بلوچستان پاکستان رایج است و پشتونها که صدها قبیله کوچک و برزگ را تکشیل میدهند، از آن برداشت آرمانی دارند.
بخش پاکستانی این منطقه که در دوران استعمار بریتانیا بهعنوان مناطق قبیلهای فدرال شناخته میشد، از چترال در شمال تا سیبی در جنوب غربی امتداد دارد و امروزه با عنوان استان خیبر پختونخوا در تقسیمات اداری پاکستان جای گرفته است. با این حال، این ناحیه در میان مردم محلی همچنان با نام تاریخی «افغانیه» شناخته میشود که نشاندهندۀ پیوندهای عمیق قومی و فرهنگی ساکنان آن با پشتونهای افغانستان است. زبان غالب در این منطقه پشتو است، اگرچه گویشهای محلی دیگری نیز در برخی نواحی رواج دارد. این سرزمین بهدلیل موقعیت حساس مرزی و ویژگیهای قومی-فرهنگی خاص، همواره در مطالعات جغرافیای سیاسی و قومنگاری مورد توجه پژوهشگران بوده است.[۱۱۷]
منطقۀ پشتونستان و مسئلۀ خط دیورند همچون زخمی کهنه در روابط افغانستان و پاکستان خودنمایی میکند، زخمی که زندگی روزمرۀ مردم دو سوی مرز را تحت تأثیر قرار داده است. برای بسیاری از خانوادههای پشتون در مناطق مرزی، خط دیورند، خط مصنوعی استعماری شناخته میشود که نه تنها باعث جدایی خویشاوندان شده، بلکه شیوۀ معیشت سنتی مبتنی بر کوچ و تجارت مرزی را دچار اختلال کرده است. در طول سالها، مردم این نواحی با وجود تقسیمبندیهای سیاسی، پیوندهای فرهنگی و خویشاوندی خود را حفظ کردهاند؛ از مراسم عروسی که گاه میهمانانش از دو سوی مرز میآیند تا بازارهای هفتگی که کالاها و گویشهای محلی در آن بیتوجه به خطوط مرزی رد و بدل میشود.
با این حال، سیاستهای رسمی دو کشور پاکستان و افغانستان زندگی عادی مردم مرزنشین را پیچیده کرده است. محدودیتهای مرزی باعث شده بسیاری از خانوادهها نتوانند به راحتی به دیدار بستگان خود بروند یا دامداران مانند گذشته به چراگاههای سنتی خود دسترسی داشته باشند. این شرایط موجب شکلگیری سبک زندگی خاصی در مناطق مرزی شده که در آن مردم به شیوههای مختلف (گاه قانونی و گاه غیررسمی)با این محدودیتها کنار میآیند.
در بعد اقتصادی، تجارت مرزی غیررسمی به بخشی جداییناپذیر از معیشت بسیاری از خانوارها تبدیل شده است. زنان محلی با مهارت در صنایع دستی مختلف محصولات خود را از مسیرهای کمکنترل مرزی به آنسو میبرند. مردان جوان بسیاری نیز به کار در بخش حمل و نقل کالاهای مرزی مشغولند، شغلی پرخطر که گاه با درگیری با مرزبانان همراه است. این شرایط زندگی، حس تعلق دوگانهای در میان ساکنان ایجاد کرده است؛ از یک سو وفاداری به کشور متبوع خود و از سوی دیگر پیوندهای عمیق فرهنگی با همتباران آنسوی مرز.[۱۱۸]
مشاهیر قوم پشتون
برخی از مشهورترین شخصیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی پشتون عبارتند از: احمدشاه درانی معروف به احمدخان ابدالی (۱۷۲۲–۱۷۷۳م)،[۱۱۹] عبدالغفارخان (۱۸۹۰– ۱۹۸۸م)،[۱۲۰] ناز و توخی (۱۷۱۷–۱۶۵۱م)، خوشحالخان خَتک (۱۶۸۹–۱۶۱۳م) و عبدالرحمان مومند، مشهور به رحمان بابا (۱۰۴۲- ۱۱۲۸ق) معروفترین شاعران دوران آغازین ادبیات پشتو، است،[۱۲۱] محمود طرزی (۱۹۳۳–۱۸۶۵م)[۱۲۲] و عبدالحی حبیبی (۱۹۸۴–۱۹۱۰م).[۱۲۳]
پانویس
- ↑ یواِنز، افغانستان: مردم و سیاست، 1396ش، ص12.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامه افغانستان، 1382ش، ص34.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص59.
- ↑ «نامهای افغانستان در گستره تاریخ» وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «افغان، افغانی، افغانستانی یا افاغنه؟»، خبرگزاری مهر.
- ↑ مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ گریگوریان، ص 29
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۵ش، ج1، ص 36ـ39.
- ↑ الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص۴۸۱-۴۸۲؛ اسعـدی، جهـان اسـلام، 1366ش، ج1، ص۷۶.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1385ش، ص 68.
- ↑ شاکری، افغانستان (تاریخ، سرزمین، مردم)، 1384ش، ص25.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص60.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1385ش، ص68.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص61.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1385ش، ص68.
- ↑ «افغان» وبسایت واژهیاب.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1385ش، ص68-69.
- ↑ کلیفورد، سرزمين و مردم افغانستان، 1368ش، ص52.
- ↑ گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص46.
- ↑ یزدانی، پژوهشی در تاریخ هزارهها، 1372ش، ص125.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص64.
- ↑ "Pashtuns"books.google.
- ↑ «پشتو»، مرکزدایرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ ستوده، حدود العالم، 1362ش، ص71-72.
- ↑ مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ مرادی، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه.
- ↑ . "Pashtuns"books.google.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71-72.
- ↑ محمدی اشتهاردی، حکومت افغانستان و قوم پشتون، 1377ش، 36-37.
- ↑ «چه کسی بومیتر است؟»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ .Jaffrelot, Pakistan: nationalism without a nation?2004, Zed Books, p 27.
- ↑ «تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به استرالیا»، وبسایت رادیو نشاط.
- ↑ .Jaffrelot, Pakistan: nationalism without a nation?2004, Zed Books, p 27.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۵ش، ج1، ص 36ـ39.
- ↑ «ترکیب جمعیتی و قومی افغانستان چگونه است؟ + تاریخچه و چند تحقیق متفاوت»، وبسایت انصاف نیوز.
- ↑ خالدی، نوراحمد، «معرفی اقوام عمدهٔ افغانستان – پشتونها»، وبسایت لمر.
- ↑ Afghanistan» ،umsl.edul»
- ↑ «نقشه اقوام افغانستان»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «جغرافیای انسانی افغانستان»، وبسایت سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران هرات.
- ↑ الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، ۱۳۸۸ش، ص۳۰۱ و ۴۰۵.
- ↑ گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص67.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص69.
- ↑ گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص388-390.
- ↑ «پشتونیزم منحیث دستگاهی برای سرکوب غیر پشتونها و زنگ خطر برای تمام اقوام غیر پشتون»، وبسایت کابل پرس.
- ↑ «تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق.
- ↑ «حذف گذشته فرهنگی ملیتهای افغانستان با توزیع تذکره تابعیت الکترونیکی»، وبسایت جاودان.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص50-60.
- ↑ فکرت، «پشتون»، دانشنامه جهان اسلام، 1375ش، ج1، ص2778.
- ↑ «اقوام ساکن در افغانستان»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص68.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص75.
- ↑ «ساختار مذهبي در جامعه افغانستان»، وبسایت اطلاع رسانی افغانستان.
- ↑ «افغانستان»، وبسایت ویکی شیعه.
- ↑ «افغان»، وبسایتواژهیاب.
- ↑ گروهیاز پژوهشگران، «همسایه نزدیکتر از خویش: افغانستان از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی»، 1387ش، ص69.
- ↑ «تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) و قواعد آن»، وبسایت خراسان زمین.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص64.
- ↑ . "AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ سلیمانی، واژههای مشترک زبانهای فارسی و پشتو، معرفی و نقد کتاب، 1382ش، 317-322.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71.
- ↑ . "The Pashtun Question"books.google.
- ↑ "A Standard Pashto"MacKenzie, D. N.' 1959.
- ↑ «تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) وقواعد آن»، وبسایت خراسان زمین.
- ↑ "AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ زبان باختری در سدههای یکم تا نهم میلادی در سرزمین باستانی بلخ، پیش از گسترش زبان فارسی در شمال ایالت خراسان باستان (افغانستان کنونی) رایج بوده است. ابوالقاسمی، تاریخ زبان فارسی، 1392ش، ص126.
- ↑ خوارزمی از شاخة شمالی زبانهای ایرانی میانة شرقی بود و تا اواخر سدة چهاردهم میلادی در سرزمین خوارزم زنده بود، سپس جایش را به زبان ازبکی داد. (رضایی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، 1388ش، ص95.)
- ↑ . AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ . AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ «پشتو (یا پختو) از زبانهای ایرانی شرقی دورة جدید»، وبسایت دانشنامه جهان اسلام.
- ↑ «تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) وقواعد آن»، وبسایت خراسان زمین.
- ↑ "AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ "AFGHANISTAN vi. Paṧto",iranicaonline.
- ↑ Rizwan, Pakistan and the emergence of Islamic militancy in Afghanistan, 2005, p 63.
- ↑ Bryan: "Are we teaching Persian? In: Persian Studies in North America: Studies in Honor of Mohammad Ali Jazayery, 1994, p 1983.
- ↑ گروهیاز پژوهشگران، «همسایه نزدیکتر از خویش: افغانستان از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی»، 1387ش، ص69.
- ↑ واژهنامه آزاد، ذیل واژه افغان، در وب سایت واژهیاب.
- ↑ اسعدی، جهـان اسـلام، ۱۳۶۶ش، ج1، ص۷۸-۸۵.
- ↑ pashtunwali
- ↑ . طاهری، طالبان و تشکیل دولت لویاتان قومی-مذهبی در افغانستان، ص81.
- ↑ . تاجیک و دیگران، «مسکن و پشتونوالی، نگرشی به ارزشهای قومی در معماری خانههای قلعهای پشتونهای افغانستان»، ص82-91.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص189.
- ↑ . مارسدن، طالبان: جنگ، مذهب، و نظام جدید در افغانستان، 1379ش، ص118.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص169-170.
- ↑ . فصیحی، بررسی رابطه دین و سکولاریزاسیون در افغانستان، 1393ش، ص256.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص169-170.
- ↑ . تاجیک و دیگران، «مسکن و پشتونوالی، نگرشی به ارزشهای قومی در معماری خانههای قلعهای پشتونهای افغانستان»، ص59.
- ↑ . گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، 1388ش، ص61.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص190.
- ↑ . موسوی، هزارههای افغانستان (تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست)، 1387ش، ص27.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص192.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص192.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص170.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد، (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص170.
- ↑ . فصیحی، بررسی رابطه دین و سکولاریزاسیون در افغانستان، 1393ش، ص258.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص170.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص195.
- ↑ . میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تآثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص198.
- ↑ . حاجیکریمی، طالبان: خاستگاه و مبانی فکری، 1392ش، ص195.
- ↑ . الفنستون، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، 1388ش، ص220-221.
- ↑ . فصیحی، بررسی رابطه دین وسکولاریزسیون در افغانستان، 1393ش، ص258.
- ↑ میرعلی و محسنی، «ویژگیهای قوم پشتون و تاثیر آن بر شکلگیری طالبان»، 1397ش، ص۱۸۴.
- ↑ »What is Nowruz? The Persian New Year explained.«
- ↑ «موسیقی محلی و سازهای موسیقی پاکستان»، پایگاه تخصصی- جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ «موسیقی افغانستان را بهتر بشناسیم»، اعتماد آنلاین.
- ↑ «رقص افغانی»، وبسایت ویکیوند.
- ↑ جمال، «تاریخ اتن ملی در افغانستان»، وبسایت شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «اتن؛ رقص ملی افغانستان»، خبرگزاری فرهنگ.
- ↑ «اتن؛ رقص ملی افغانستان»، خبرگزاری فرهنگ.
- ↑ «اتن؛ رقص ملی افغانستان»، خبرگزاری فرهنگ.
- ↑ «اتن ملی»، ویکیوند.
- ↑ مثلا گند یکی از لباس های معروف زنان پشتون است. از این قبیل نمونه برای مردان هم پیدا کنید.
- ↑ «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ «سنت ازدواج در قوم پشتون»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ ملازهی، «پشتونستان بزرگ»، 1385ش، ص161.
- ↑ منصف، «سرنوشت «پشتونستان آزاد»، وبسایت روزنامۀ ۸صبح.
- ↑ «احمدشاه درانی»، وبسایت روزنامه صبح کابل.
- ↑ «آیا خان عبدالغفارخان خواستار الحاق آنسوی دیورند به افغانستان بود؟»، وبسایت خراسان زمین.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71.
- ↑ «بحثی پیرامون محمود طرزی»، وبسایت روزنامه صبح کابل.
- ↑ ارزگانی، افغانستان رنگینکمان اقوام، 1390ش، ص71.
منابع
- «آیا خان عبدالغفارخان خواستار الحاق آنسوی دیورند به افغانستان بود؟»، وبسایت خراسان زمین، تاریخ بازدید: 2 دی 1401ش.
- ابوالقاسمی، محسن، تاریخ زبان فارسی، تهران، سمت، 1392ش.
- «احمدشاه درانی»، وبسایت روزنامه صبح کابل، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- ارزگانی، مسیح، افغانستان رنگینکمان اقوام، کابل، مرکز مطالعات و انتشارات خراسان، 1390ش.
- اسعـدی، مرتضـی، جهـان اسـلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1366ش.
- افشار يزدي، محمود، افغان نامه، تهران، سخن، ۱۳۵۹ش.
- «افغان، افغانی، افغانستانی یا افاغنه؟»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
- «افغان»، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 2 دی 1401ش.
- «افغانستان»، وبسایت ویکیشیعه، تاریخ بازدید: 2 دی 1401ش.
- «اقوام ساکن در افغانستان»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: 8 آذر 1401ش.
- الفنستون، مونت استوارت، افغانان: جای، فرهنگ و نژاد (گزارش سلطنت کابل)، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چ3، 1388ش.
- «بحثی پیرامون محمود طرزی»، وبسایت روزنامه صبح کابل، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- «پشتو یا پختو از زبانهای ایرانی شرقی دورة جدید»، دانشنامه جهان اسلام، تاریخ بازدید: 30 آذر 1401ش.
- «پشتو»، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: 2 دی 1401ش.
- «پشتونیزم منحیث دستگاهی برای سرکوب غیر پشتونها و زنگ خطر برای تمام اقوام غیر پشتون»، وبسایت کابل پرس، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- تاجیک، صدرالدین و دیگران، «مسکن و پشتونوالی، نگرشی به ارزشهای قومی در معماری خانههای قلعهای پشتونهای افغانستان»، در نشریه هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی، شماره 4، دوره 21، 1395ش.
- «تاریخ ایجاد زبان افغانی (پشتو) و قواعد آن»، وبسایت خراسان زمین، تاریخ بازدید: 30 آذر 1401ش.
- «تاریخچه مهاجرت افغانستانیها به استرالیا»، وبسایت رادیو نشاط، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴م.
- «تبعات تسلط تک قومیتی در افغانستان»، وبسایت موسسه مطالعات راهبری شرق، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- «ترکیب جمعیتی و قومی افغانستان چگونه است؟ + تاریخچه و چند تحقیق متفاوت»، وبسایت انصاف نیوز، تاریخ درج مطلب: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.
- «جغرافیای انسانی افغانستان»، وبسایت سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران هرات، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- «چه کسی بومیتر است؟»، وبسایت شبکه اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: 23 آذر 1401ش.
- حاجیکریمی، مازیار، طالبان: خاستگاه و مبانی فکری، تهران، کانون اندیشه جوان، 1392ش.
- «حذف گذشته فرهنگی ملیتهای افغانستان با توزیع تذکره تابعیت الکترونیکی». وبسایت جاودان، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- دولتآبادی، بصیر احمد، شناسنامه افغانستان، تهران، عرفان، 1382ش.
- رضایی باغبیدی، حسن، تاریخ زبانهای ایرانی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1388ش.
- «ساختار مذهبي در جامعه افغانستان»، وبسایت اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- ستوده، منوچهر، حدود العالم من المشرق الی المغرب، تهران، طهوری، 1362ش.
- سلیمانی، سید قیوم، «واژههای مشترک زبانهای فارسی و پشتو»، معرفی و نقد کتاب، فصلنامه سیاست خارجی، سال هفدهم، شماره 1، بهار 1382ش.
- «سنت ازدواج در قوم پشتون»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۳ مرداد ۱۴۰۳ش.
- شاکری، محمود، افغانستان (تاریخ، سرزمین، مردم)، ترجمه عزیزالله علیزاده مالستانی، تهران، عرفان، 1384ش.
- طاهری، محمدحنیف، «طالبان و تشکیل دولت لویاتان قومی-مذهبی در افغانستان» در دوفصلنامه پرتو خرد، شماره 23، سال سیزدهم، 1401ش.
- فرهنگ، میر محمد صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، تکجلدی، تهران، عرفان، 1385ش.
- فصیحی، امانالله، بررسی رابطه دین و سکولاریزسیون در افغانستان، پایاننامه دکتری، دانشگاه تهران، 1393ش.
- فکرت، محمدآصف، «پشتون»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، 1375ش.
- کلیفورد، مری لوئیس، سرزمين و مردم افغانستان، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، علمی و فرهنگی، 1368ش.
- گروهیاز پژوهشگران، «همسایه نزدیکتر از خویش: افغانستان از ویژگیهای طبیعی تا خصوصیات انسانی»، مقالاتی از دائرهالمعارف ایرانیکا، ترجمه سعید ارباب شیرانی و هوشنگ اعلم، تهران، کتاب مرجع، 1387ش.
- گریگوریان، وارتان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، 1388ش.
- «لباسهای محلی؛ هويت فرهنگی جامعه افغانستان»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ بازدید: ۲۴ تیر ۱۴۰۴ش.
- «لنگی یا دستار پوششی بسیار قدیمی در افغانستان»، وبسایت مجله خامک، تاریخ بازدید: 2 دی 1401ش.
- محمدی اشتهاردی، محمد، حکومت افغانستان و قوم پشتون، مجله پاسدار اسلام، شماره 203، 1377ش.
- ملتی از تاجران که به دنبال صلح هستند»، وبسایت تریبون، تاریخ بازدید: 9 آذر 1401ش.
- مارسدن، پتر، طالبان: جنگ، مذهب، و نظام جدید در افغانستان، ترجمه کاظم فیروزمند، تهران، مرکز، 1379ش.
- مرادی، صاحبنظر، «پیدایش قبایل افغان (پشتون) در خراسان (افغانستان)»، وبسایت بنیاد اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ش.
- ملازهی، پیرمحمد، «پشتونستان بزرگ»، مجلۀ مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره 28، 1385ش.
- منصف، عزیز، «سرنوشت «پشتونستان آزاد»، وبسایت روزنامۀ ۸صبح، تاریخ درج مطلب: ۹ خرداد ۱۳۹۷ش.
- موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان (تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست)، ترجمه اسدالله شفایی، قم، اشک یاس، 1387ش.
- «موسیقی افغانستان را بهتر بشناسیم»، اعتماد آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ش.
- «موسیقی محلی و سازهای موسیقی پاکستان»، پایگاه تخصصی- جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۴ دی ۱۴۰۳ش.
- میرعلی، محمدعلی و محسنی، محمد، «ویژگیهای قوم پشتون و تاثیر آن بر شکلگیری طالبان»، مجلۀ مطالعات تاریخی جهان اسلام، شمارۀ ۱۱، بهار و تابستان 1397ش.
- «نامهای افغانستان در گستره تاریخ» وبسایت، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ بازدید: 16 آذر 1401ش.
- «نقشه اقوام افغانستان»، وبسایت اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: 28 آذر 1401ش.
- وارتان گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، 1388ش.
- واژهنامه آزاد، در وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: 9 آذر 1401ش.
- یزدانی، کاظم، پژوهشی در تاریخ هزارهها، قم، مهر، 1372ش.
- یواِنز، مارتین، افغانستان: مردم و سیاست، ترجمه سیما مولایی، تهران، ققنوس، 1396ش.
- «40 هزار مدرسه دینی برای قالببندی ذهنها و نگاه یکسان سازی برنامه درسی مدارس امروزی»، پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- Afghanistan» ،umsl.edul» Date of visit: 14 December, 2022
- " A Secret Deal on Drones, Sealed in Blood", The New York Times, Date of visit: 14 December, 2022.
- "A Standard Pashto"MacKenzie, D. N.'Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London, Vol. 22, No. 1/3, 1959.
- "AFGHANISTAN vi. Paṧto”, iranicaonline,14 December, 2022.
- "The Pashtun Question"books.google, 14 December, 2022.
- Bryan, Spooner, »Are we teaching Persian? «In: Persian Studies in North America: Studies in Honor of Mohammad Ali Jazayery, Mehdi Marashi (ed.), Bethesda, Iranbooks, 1994.
- Rizwan, Hussain, Pakistan and the emergence of Islamic militancy in Afghanistan, Burlington, Ashgate, 2005.
- "The Pashtun Question"books.google, Date of visit: 14 December, 2022.
- Jaffrelot, Christophe, Pakistan: nationalism without a nation?, to books.google.com, Date of visit: 14 December, 2022.
- What is Nowruz? The Persian New Year explained, middle east eye, Date of visit: 14 December, 2022.
خطای یادکرد: برچسب <ref> برای گروهی به نام «دیدگاه» وجود دارد، اما برچسب متناظر با <references group="دیدگاه"/> یافت نشد.