پرش به محتوا

پیش‌نویس:خون‌بس: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
project>محمدمهدی محمدی
لینک داخلی
جز ۲۵ نسخه واردشده
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ۱۳ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۷

خون‌بس؛ سنت جلوگیری از ادامهٔ دعوا و کشتار و اصلاح روابط قبایل از راه ازدواج.

خون‌بَس، از رسوم سنتی در بخشی از مناطق و ایلات ایران است که به‌مثابه یک قرارداد اجتماعی برای حل منازعات به‌وجود آمده میان خانواده‌ها و اقوام، ایجاد صلح و آشتی و احیاء انسجام و همبستگی اجتماعی در خرده‌فرهنگ‌های ایلی، به کار گرفته می‌شود.

مفهوم‌شناسی خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژهٔ «خون‌بس» از دو کلمهٔ «خون» و «بس» ترکیب شده و در لغت به‌معنی قطع خون، کافی بودن خون و قطع جریان خونی است که راه افتاده است.[۱] خون‌بس در اصطلاح، سازوکار بومی برای رفع نزاع‌های فردی و جنگ‌های طایفه‌ای است؛ پس از درگیری که منجر به قتل می‌شود، زنانی از طایفهٔ قاتل به عقد مردانی از طایفهٔ مقتول درمی‌آیند. به زنی که در این فرآیند، وسیلهٔ خون‌بس می‌شود، «فَصِیله» می‌گویند. نام این آیین را به این دلیل «خون‌بس» گذاشته‌اند که به باور برخی، این سنت قومی سبب فامیل شدن دو خانوادهٔ متخاصم و مانع انتقام‌جویی‌ها در آینده می‌شود.[۲] خون‌بس در میان برخی از اقوام، «خون‌بها» یا «خون‌بری» نیز نامیده شده است. [۳]

پیشینه آیین خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در برخی جوامع سنتی، واکنش‌ها به قتل یکی از اعضای قبیله، بسیار پردامنه بود[۴] و جنگ و نزاع میان قبیلهٔ فرد کشته شده با قبیله قاتل، آن‌قدر ادامه می‌یافت تا قاتل، قصاص می‌شد یا طایفه او با پرداخت دیه، رضایت طایفه مقتول را به‌دست می‌آوردند.[۵] در این جوامع، حق خون‌داری از پدر به فرزند و نیز به خویشاوندان انتقال می‌یافت.[۶] راهکار این جوامع برای کوتاه کردن دوره نزاع، رسم خون‌بس بوده است.[۷]

خون‌بس یک نوع دیه بوده که از دوران بسیار دور رواج داشته است. در این رسم، شخص مجرم یا خانواده یا اعضای طایفهٔ او این نوع دیه را برای دوری از قصاص و وقوع قتلی دیگر، می‌پرداختند. به باور برخی محققان، پیشینهٔ این رسم به دورهٔ زندگی قبیله‌ای انسان‌ها می‌رسد[۸] و در منابع کهن به مصادیقی از سنت خون‌بس در ایران باستان اشاره شده است.[۹]

برای مثال، در دوران کهن احکامی دربارهٔ دیه و قصاص وجود داشته که در قانون‌نامهٔ حمورابی، آشور و قوانین ایران باستان به آنها اشاره شده است.[۱۰] در جامعهٔ عرب عصر جاهلیت، وظیفهٔ قصاص بر عهدهٔ عشیرهٔ مقتول بوده است اما در اسلام قصاص خون تنها به قاتل محدود شده است.[۱۱] پیشینه این آیین در لرستان، به ۸۰۰ سال پیش بازمی‌گردد.[۱۲]

خاستگاه فرهنگی و اجتماعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نظام‌های قبیله‌ای احساس همبستگی خونی و اجتماعی بسیار قوی است و آسیب رساندن به یک عضو قبیله ضربه‌زدن به کل قبیله تلقی می‌شود و همهٔ افراد قبیله که خود را خویشاوند خونی یکدیگر می‌دانند، مکلف‌اند در مجازات کسانی که خون یکی از خویشاوندان آنها را بر زمین ریخته، یا به او آسیب رسانده است، مشارکت کنند و انتقام بگیرند. برخی قبایل برای پرهیز از خون‌ریزی بیشتر، اصول و سازوکارهای معمول در جامعه را به کار می‌بندند[۱۳] و خون‌بس یکی از این اصول و سازوکارهای عرفی است.[۱۴]

گسترهٔ رواج خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خون‌بس در میان بیشتر اقوام و عشایر ایران مانند قشقایی، بختیاری، لر، لک، کرد، ترکمن، بلوچ، عرب[۱۵] و نیز در افغانستان با تفاوت‌هایی در شیوهٔ اجرای آن، رایج بوده است. [۱۶]

عوامل خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قتل عمد، از عوامل مهم و اصلی رسم خون‌بس محسوب می‌شود. گرچه بسیاری از قتل‌های ناآگاهانه نیز به‌عنوان قتل عمد در نظر گرفته و جبران خسارت آن مانند قتل عمدی پرداخت می‌شود.[۱۷]

قتل غیرعمدی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قتل غیرعمد نیز در میان ایلات با رسم خون‌بس فیصله می‌شود. برای مثال، مصداق این مورد کسی است که به‌عنوان میانجی در جنگ حضور داشته و یا درگیری خاصی شکل نگرفته، بلکه بر اثر تصادف یا مشارکت در کاری کشته می‌شود.[۱۸]

رسم خون‌بس برای یکی از اعضای قطع شدهٔ بدن نیز اجرا شده است؛ هرچند میزان دیهٔ این افراد متفاوت بوده است؛ اما این دیه در ذیل رسم خون‌بس تعریف شده است که برخی یک دختر و برخی دیگر چند هکتار زمین، تفنگ یا کالای با ارزش دیگر به‌همراه یک دختر پرداخت می‌کردند.[۱۹]

کنشگران دخیل در اجرای خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اجرای خون‌بس، تعامل چند گروه ذینفع در آن، با هدف پایان دادن به اختلافات قومی و ایجاد صلح و آشتی میان دو طایفه قابل مشاهده است:

۱. بستگان قاتل و مقتول

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بعد از وقوع درگیری و وقوع قتل، فضای متشنج در محدودهٔ سرزمینی دو طایفه به‌وجود می‌آید. افراد ایل در این مدت، در پی آسیب‌زدن به طرف مقابل هستند؛ مانند مسدودکردن راه‌های عبورومرور، جلوگیری از استفادهٔ مناسب از منابع آبی، کشاورزی و دامداری و تخریب برخی از اموال یکدیگر.[۲۰]

۲. کدخدایان و موسفیدان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نقش ریش‌سفیدان و افراد دارای اعتبار اجتماعی در نزد ایلات در اجرای خون‌بس بسیار پررنگ است؛ آنها با رفت‌وآمد و انجام جلسات پی‌درپی، درصدد میانجی‌گری برای سازش طوایف و منصرف کردن خانواده‌ها از انتقام هستند که گاهی ممکن است این تلاش صلح‌خواهانه سال‌ها طول بکشد. گرچه در سال‌های اخیر مراجع قضایی و بیمه‌ای رواج یافته و بخش زیادی از اختلافات و تعیین دیات قتل و جرح از طریق آنها انجام می‌شود؛ اما باز هم نقش افراد ذی‌نفوذ برای تعیین نهایی و کاهش میزان دیات و خسارات بسیار پررنگ و مؤثر است. [۲۱]

۳. قراردادهای ایلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از عناصر مهم در اجرای رسومات قومی، قراردادهای ایلی است؛ در نظام ایلی، بزرگان ایل، نمایندهٔ تام‌الاختیار در عقد قراردادهای صلح و جنگ محسوب می‌شوند. از گذشتهٔ دور نیز در درون هر ایلی، برای حل نزاع‌ها قراردادهایی به‌صورت شفاهی یا مکتوب وجود داشته که مبنای عمل نسل‌های بعد بوده است. برخی از این قراردادها مربوط به دوران معاصر است که قدرت، جمعیت، اصالت قومی و ثروت طوایف در نوع و سطح قراردادها تاثیرگذار بوده است.[۲۲]

زنان، از کنشگران اصلی رسم خون‌بس محسوب می‌شوند و نقشی فعال دارند؛ مانند تدارکات، عزاداری، همراهی با مردان در جلسات صلح و در نهایت یکی از مفاد توافق‌نامهٔ صلح، ازدواج دختری از یک طایفه با مردی از طایفهٔ دیگری است.[۲۳]

آداب و رسوم اجرای خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. کنش‌های جمعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیین برگزاری خون‌بس، با کنش‌های جمعی و توأم با ابراز احساسات مانند عزاداری و تسلیت به خانوادهٔ متوفی، گریه کردن زنان و مردان، شلیک تفنگ و ابراز پشیمانی و درخواست گذشت است که سبب فروکش کردن کینه‌های درونی افراد می‌شود.[۲۴] یکی از آداب اجرای مراسم در گذشته این بود که قاتل دست‌بسته یا همراه با قرآن و شمشیر به‌دست نزد خانوادهٔ مقتول می‌رفت. در مجلسی که ریش‌سفیدان دو طرف حضور داشتند، یکی از ریش‌سفیدان طایفهٔ قاتل به صاحب خون پیشنهاد می‌کرد که میان قرآن و شمشیر که نماد صلح و انتقام است، یکی را برگزیند؛ شأن مقدس قرآن و جایگاه والای بزرگان طایفه، خانوادهٔ مقتول را ناگزیر از چشم‌پوشی از انتقام و رضایت‌دادن به خون‌بس می‌کرد.[۲۵]

۲. میزان دیه در خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در صورت وقوع قتل یا هرگونه آسیب، ریش‌سفیدان و بزرگان طایفه برای پایان دادن به دعواهای خونین بین دو قوم، دختری از طایفه قاتل به طایفه مقتول می‌دادند.[۲۶] اگر سن دختر کم بود، اقوام صبر می‌کردند تا به سن بلوغ برسد و به عقد مردی از طایفه مقتول درآید.[۲۷] گاهی با توجه به میزان جرم یا طبقهٔ اجتماعی قاتل و مقتول، تا چهار دختر به طایفه مقتول داده می‌شد.[۲۸] این دختران جهیزیه، مهریه و جشن عروسی نداشتند و خانوادهٔ قاتل به خانوادهٔ دختر شیربها نیز نمی‌داد[۲۹] و از جایگاه پایینی در طایفه برخوردار می‌شد.[۳۰] علاوه بر دختر، دیه‌ای شامل پول،[۳۱] اسلحه ضارب و زمین نیز داده می‌شد.[۳۲] عشایر بلوچ به این خون‌بها «بِجار»[۳۳] و در لرستان «تاسو» می‌گفتند.[۳۴] امروزه خون‌بها بیشتر شامل پول، اسلحه و زمین می‌شود.[۳۵]

۳. نحوهٔ اجرای خون‌بس در مناطق مختلف

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نحوهٔ اجرای خون‌بس در میان اقوام و عشایر تفاوت‌هایی وجود دارد؛ برای مثال در میان برخی از عشایر لر و لک، مرسوم است که پیش از برگزاری مراسم خون‌بس خانوادهٔ قاتل چند رأس گوسفند، مقداری برنج، قند و چای و سیگار توسط سلمانی یا حمامی محل، برای پذیرایی به خانهٔ مقتول بفرستد. گاهی موضوع خون‌بس را به احترام مقتول و خانواده و طایفهٔ وی تا پس از مراسم چهلم یا حتی سالگرد مقتول عقب می‌اندازند و مطرح نمی‌کنند.[۳۶]در میان عشایر عرب زبان، هنگامی که قتلی صورت می‌گرفت، خانوادهٔ قاتل از خانوادهٔ مقتول فرصت می‌گرفتند؛ در این مدت خانوادهٔ قاتل مصونیت داشت. در پایان فرصت، اگر دو خانواده به توافق نمی‌رسیدند، میان دو عشیره جنگ می‌شد؛ اما اگر به توافق می‌رسیدند، خانوادهٔ فصل‌دهنده پرچمی را که نماد پرچم حضرت ابوالفضل است، به چوب می‌بست.[۳۷]

پیامدهای رسم خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. پیامدهای فردی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رسم خون‌بس، برای زنانی که از این طریق ازدواج می‌کنند، ممکن است آسیب‌های روانی مانند افسردگی، ناراحتی اعصاب، انواع خودکشی، ناامیدی و ناراضی بودن از زندگی را به‌همراه داشته باشد. برخی از زنان خون‌بس، معتقدند که آنها قربانی اهداف نظام ایلی شده‌اند و بعد از ازدواج در میان مردم، نوعی برچسب به آنها زده می‌شود و احساس خوش‌بختی نمی‌کنند.[۳۸]

۲. پیامدهای اجتماعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به‌باور پژهشگران سنت خون‌بس دارای آثار مثبت و منفی اجتماعی است؛ این رسم برای طوایف و نظام ایلی از نظر اجتماعی سبب تقویت همبستگی و اتحاد خویشاوندی می‌شود و از طرف دیگر اختلافات در درون ایل به آسانی و با توافق از بین می‌رود؛ اما به لحاظ جایگاه اجتماعی زن، یک پدیدهٔ ضدزن انگاشته می‌شود و اکثر زنان خون‌بس از اجرای این رسم، احساس نارضایتی دارند. برچسب خوردن در میان ایل، بزرگ‌ترین داغی است که زنان خون‌بس ازآن رنج می‌برند.[۳۹]

رسم خون‌بس از نظر قانون و شرع

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. جرم‌انگاری در مجلس شورای اسلامی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

رسم خون‌بس، به‌عنوان مصداق ازدواج اجباری، در مجلس شورای اسلامی، جرم‌انگاری شده است.[۴۰]

۲. خلاف شرع

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیت‌الله خامنه‌ای معتقد است که دادن دختر از قبیله‌ای به قبیله‌ای دیگر برای حل اختلاف، بدون این‌که از خودِ دختر اجازه بگیرند، خلاف شرع است. [۴۱]

درخواست ثبت خون‌بس در فهرست آثار ناملموس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی استان‌های کشور، برای ثبت خون‌بس در فهرست آثار ناملموس تلاش کرده‌اند؛ اما تعدادی از زنان خوزستانی در فضای مجازی با هشتگ‌های #من_فصیله_نمی‌شوم و #من_خون‌بس_نمی‌شوم، به ثبت این رسم در فهرست میراث معنوی اعتراض کردند. برخی از مؤسسه‌های مردم‌نهاد نیز از قوه قضاییه درخواست کردند که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از حقوق شرعی و قانونی زنان حمایت شود.[۴۲]

فیلم سینمایی خون‌بس

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فیلم سینمایی خون‌بس به نویسندگی و کارگردانی ناصر غلامرضایی در سال ۱۳۶۹ش به این موضوع پرداخته است.[۴۳]

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه خون‌بست.
  2. «ناگفته‌هایی دربارۀ آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایسنا.
  3. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص143.
  4. رید، انسان در عصر توحش، ۱۳۶۳ش، ص۳۳۹.
  5. زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۹۱۸.
  6. شهبازی، ایل ناشناخته: پژوهشی در کوه‌نشینان سرخی فارس، ۱۳۶۶ش، ص۱۵۹؛ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۳۹ش، ص۴۹۰.
  7. ماسوری، «خی‌صل»، نامه انسان‌شناسی، ۱۳۸۲ش، ص۷۴.
  8. ماسوری، «خی‌صُل»، مجلۀ نامۀ انسان‌شناسی، ۱۳۸۲ش، ص74.
  9. وائلی‌زاده، «پرونده‌ای به‌نام قربانیان آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایرنا.
  10. بادامچی، آغاز قانون‌گذاری، تاریخ حقوق بین‌النهرین باستان، تهران، ۱۳۸۲ ش، ص34.
  11. حاجی‌زاده، «خون‌بس»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  12. «رسمی که برای رضای خدا نیست/ عروسانی که قربانی می‌شوند»، خبرگزاری بین‌المللی قرآن.
  13. حاجی‌زاده، «خون‌بس»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  14. ماسوری، «خی‌صُل»، مجلۀ نامۀ انسان‌شناسی، ۱۳۸۲ش، ص74.
  15. حاجی‌زاده، «خون‌بس»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  16. «نیمۀ خاموش: عرف بد دادن دختران در افغانستان»، آریانانیوز.
  17. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص149.
  18. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص150.
  19. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص152.
  20. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص153-154.
  21. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص153.
  22. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص155.
  23. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص157.
  24. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص158-159.
  25. بهمن‌بیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، تهران، ۱۳۲۴ش، ص35.
  26. اکرمی، «ناگفته‌هایی درباره آیین خون‌بس»، سایت ایسنا.
  27. تیموری، «خین صالح و کالات»، ۱۳۸۱ش، ص۸۱.
  28. جانب‌الهی، «نکاتی از نقش پنهان زن در گستره پنج قرن تاریخ عشایر بلوچ»، ۱۳۶۹ش، ص۴۷-۴۸.
  29. حاجی‌زاده، «خون‌بس»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  30. «رسمی که برای رضای خدا نیست/ عروسانی که قربانی می‌شوند»، خبرگزاری بین‌المللی قرآن.
  31. تیموری، «خین صالح و کالات»، ۱۳۸۱ش، ص۷۹.
  32. حنیف، شناخت ایل بیرانوند، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.
  33. برقعی، سازمان سیاسی حکومت محلی بنت، ۱۳۳۶ش، ص۲۰۴.
  34. امرایی، «با عشایر لرستان از نزاع تا انتقام و صلح»، ۱۳۷۵ش، ص۱۴۸.
  35. اکرمی، «ناگفته‌هایی درباره آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایسنا.
  36. حاجی‌زاده، «خون‌بس»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  37. عزیزی، قبایل و عشایر عرب خوزستان، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۵.
  38. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص162.
  39. خان‌محمدی و احسانی، «مطالعۀ انسان‌شناختی پدیدۀ خون‌بس در منطقۀ صیدون خوزستان»، 1397ش، ص163-164.
  40. «لایحه‌ای برای حمایت از زنان/ جرم‌انگاری اجبار زن به ازدواج و طلاق»، خبرگزاری مهر.
  41. «نظر صریح رهبر انقلاب دربارۀ رسم خون‌بس»، همشهری آنلاین.
  42. وائلی‌زاده، «پرونده‌ای به نام قربانیان آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایرنا.
  43. «فیلم خون‌بس»، وب‌سایت مشخصات.
  • قرآن کریم
  • اکرمی، زهرا، «ناگفته‌هایی دربارهٔ آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۳ شهریور ۱۳۹۹ش.
  • امرایی، زهرا، «با عشایر لرستان از نزاع تا انتقام و صلح»، لرستان‌نامه، شماره ۱، ۱۳۷۵ش.
  • بادامچی، حسین، آغاز قانون‌گذاری: تاریخ حقوق بین‌النهرین باستان، تهران، طرح نو، ۱۳۸۲ش.
  • برقعی، محمد، سازمان سیاسی حکومت محلی بنت، تهران، مازیار، ۱۳۳۶ش.
  • بلوکباشی، علی، جامعه ایلی در ایران، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • بهمن‌بیگی، محمدبهمن، عرف و عادت در عشایر فارس، تهران، بی‌نا، ۱۳۲۴ش.
  • تیموری، بهمن، «خین صالح و کالات»، فصل‌نامه فرهنگ مردم، شماره ۳، ۱۳۸۱ش.
  • جانب‌الهی، سعید، «نکاتی از نقش پنهان زن در گستره پنج قرن تاریخ عشایر بلوچ»، ذخایر انقلاب، شماره ۱۱، ۱۳۶۹ش.
  • حاجی‌زاده، محبوبه، «خون‌بس»، وب‌سایت مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۳ آذر ۱۴۰۰ش.
  • حنیف، محمد، شناخت ایل بیرانوند، خرم‌آباد، پیغام، ۱۳۷۷ش.
  • خان‌محمدی، کریم و احسانی، حکمیه، «مطالعهٔ انسان‌شناختی پدیدهٔ خون‌بس در منطقهٔ صیدون خوزستان»، فصلنامهٔ علمی و پژوهشی اسلام و مطالعات اجتماعی، سال ششم، شمارهٔ اول، تابستان ۱۳۹۷ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۷ مرداد ۱۴۰۴ش.
  • «رسمی که برای رضای خدا نیست/ عروسانی که قربانی می‌شوند»، خبرگزاری بین‌المللی قرآن، تاریخ درج مطلب: ۱۱ آذر ۱۳۹۸ش.
  • رید، اولین، انسان در عصر توحش، ترجمه محمود عنایت، تهران، هاشمی، ۱۳۶۳ش.
  • زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، به ترجمه علی جواهرکلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
  • شهبازی، عبدالله، ایل ناشناخته: پژوهشی در کوه‌نشینان سرخی فارس، تهران، نشرنی، ۱۳۶۶ش.
  • عزیزی، یوسف، قبایل و عشایر عرب خوزستان، تهران، یوسف عزیزی، ۱۳۷۳ش.
  • «فیلم خون‌بس»، وب‌سایت مشخصات، تاریخ بازدید: ۲۱ تیر ۱۴۰۱ش.
  • «لایحه‌ای برای حمایت از زنان/ جرم‌انگاری اجبار زن به ازدواج و طلاق»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۵ اسفند ۱۴۰۱ش.
  • ماسوری، «خی‌صل»، نامه انسان‌شناسی، شماره ۳، ۱۳۸۲ش.
  • مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به‌تحقیق عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۳۹ش.
  • «ناگفته‌هایی دربارهٔ آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۳ شهریور ۱۳۹۹ش.
  • «نظر صریح رهبر انقلاب دربارهٔ رسم خون‌بس»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳ شهریور ۱۳۹۹ش.
  • «نیمهٔ خاموش: عرف بد دادن دختران در افغانستان»، آریانا نیوز، تاریخ درج مطلب: ۸ آبان ۱۳۹۵ش.
  • وائلی‌زاده، نادره، «پرونده‌ای به‌نام قربانیان آیین خون‌بس»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ش.