پیشنویس:اتاق والدین: تفاوت میان نسخهها
project>Mojtabakd حذف ردهها |
project>شاهرودی +رده:پژوهشهای قرآن و حديث، +رده:تربیت فرزند، +رده:روانشناسی تربیتی، +رده:آموزههای دینی، +رده:اخلاق خانواده (هاتکت)، ابرابزار |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مقاله توصیفی فقهی}} | {{مقاله توصیفی فقهی}} | ||
''' | '''{{درشت|ادب قرآنیِ ورود به اتاق والدین}}''' | ||
بسیاری از آیات [[قرآن]]، انسانها را به رعایت آدابی فراخوانده است که زندگی آنها را سامان میبخشد. برخی از | بسیاری از آیات [[قرآن]]، انسانها را به رعایت آدابی فراخوانده است که زندگی آنها را سامان میبخشد. برخی از این آداب، ذیل مفهوم [[حیا]] جای میگیرد. حیا در آیات قرآن هم برای انسان و هم برای خدا به کار رفته است؛ حیا در مورد انسان، خودداری نفس از زشتیها و ترک آن به جهت زشت بودن است،<ref>[http://lib.eshia.ir/41892/1/270 راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1412ق، ص270.]</ref> اما در مورد خداوند به معنای خودداری نفس نیست بلکه به معنای ترک قبائح و انجام محاسن است.<ref>[http://lib.eshia.ir/41892/1/270 راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1412ق، ص270.]</ref> از نظر اخلاق اسلامی، حیاء از شریفترین صفات نفسانی و در مقابل وقاحت است. حیا، محصور کردن نفس و بازداشتن آن از ارتکاب محرمات شرعی، عقلی و عرفی، بخاطر [[ترس]] از [[سرزنش]] و نکوهش است.<ref>[http://lib.eshia.ir/71832/3/47 نراقی، جامع السعادات، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج3، ص47.]</ref> مفهوم حیاء عامتر از مفهوم تقوا است؛ چون تقوا دوری کردن از گناهان شرعی است، اما حیاء، دوری کردن از هر چیزی است که شرع، عقل و عرف قبیح میشمرد.<ref>[http://lib.eshia.ir/71832/3/47 نراقی، جامع السعادات، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج3، ص47.]</ref> | ||
==ارزش حیاء در خانواده== | == ارزش حیاء در خانواده == | ||
[[امام صادق]] ارزش حیاء را چنین تبیین میکند که خداوند با اختصاص فضیلت حیاء به انسان، او را تکریم نمود. به سبب وجود ویژگی حیاء، انسان به دنبال زیباییها و خوبیها میرود و از بدیها دوری میکند. خداوند حیاء را موجب سامان یافتن امور انسان قرار داد و اگر این ویژگی نبود، برخی از مردم به آنچه خداوند بر آنها واجب کرده، اعتنا نکرده، حقوق [[پدر]] و [[مادر]] خود را رعایت نمیکردند، [[صله رحم]] به جا نمیآوردند، در امانتها خیانت میکردند و از فحشا خودداری نمیورزیدند. بدون خصلت حیاء، هیچ مهمانی پذیرایی نمیشد، به هیچ وعدهای وفا نمیشد و انسانها نیازهای یکدیگر را برآورده نمیکردند.<ref>[http://lib.eshia.ir/27255/9/145 محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، | [[امام صادق]] ارزش حیاء را چنین تبیین میکند که خداوند با اختصاص فضیلت حیاء به انسان، او را تکریم نمود. به سبب وجود ویژگی حیاء، انسان به دنبال زیباییها و خوبیها میرود و از بدیها دوری میکند. خداوند حیاء را موجب سامان یافتن امور انسان قرار داد و اگر این ویژگی نبود، برخی از مردم به آنچه خداوند بر آنها واجب کرده، اعتنا نکرده، حقوق [[پدر]] و [[مادر]] خود را رعایت نمیکردند، [[صله رحم]] به جا نمیآوردند، در امانتها خیانت میکردند و از فحشا خودداری نمیورزیدند. بدون خصلت حیاء، هیچ مهمانی پذیرایی نمیشد، به هیچ وعدهای وفا نمیشد و انسانها نیازهای یکدیگر را برآورده نمیکردند.<ref>[http://lib.eshia.ir/27255/9/145 محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج9، ص 145.]</ref> | ||
==قرآن و حیا در خانواده== | == قرآن و حیا در خانواده == | ||
آیه | آیه ۵۸ سوره نور، [[مسلمانان]] را به حفظ [[عفت]] و [[حیا]] در زندگی خانوادگی فراخوانده است و حتی کودکان نابالغی را که دارای قدرت تشخیص خوبی و بدی هستند، ملزم کرده است که در سه وقت برای وارد شدن به اتاق والدین، اجازه بگیرند، اول؛ پیش از وقت نماز صبح، دوم؛ در نیمروز هنگامی که والدین لباسهای عادی خود را برای استراحت، از تن بیرون میآورند، و سوم؛ بعد از نماز عشاء؛ زیرا غالباً در این سه وقت، والدین در حالت استراحت و با لباس خاص هستند. [[قرآن]] در سایر اوقاتی که شرایط مذکور وجود ندارد توصیه به گِردِ هم آمدن میکند. | ||
==لزوم کسب اجازه فرزندان== | == لزوم کسب اجازه فرزندان == | ||
در ورود به منزل یا اتاق دیگران، افراد سه قسمتاند که [[قرآن]] کریم دو دسته را ملزم به اذن گرفتن جهت ورود به محل استراحت یا اتاق والدین میداند: | در ورود به منزل یا اتاق دیگران، افراد سه قسمتاند که [[قرآن]] کریم دو دسته را ملزم به اذن گرفتن جهت ورود به محل استراحت یا اتاق والدین میداند: | ||
دسته اول: انسانهای بالغ و آزاد که | دسته اول: انسانهای بالغ و آزاد که مطلقاً بدون اذن نباید وارد شوند.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?name=اطیب%20البیان%20فی%20تفسیر%20القرآن%20جلد%209&option=com_dbook&task=readonline&book_id=1004056009&page=559&chkhashk=E477A07C1A&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج9، ص558.]</ref> قرآن به لزوم کسب اجازه تصریح کرده و به مؤمنین توصیه میکند تا وقتی اجازه نگرفتهاید، به خانه دیگران وارد نشوید و بعد از ورود به اهل خانه سلام کنید تا از ورود شما آگاه شوند. حتی اگر در خانهای کسی نبود که اجازهٔ ورود بدهد،<ref>سوره نور، آیه 27.</ref> باز هم توصیه [[قرآن]] این است که وارد نشوید تا کسی باشد و اجازه ورود بدهد. لزوم کسب اجازه برای ورود به منزل دیگران به اندازهای مهم است که قرآن رعایت آن را حتی هنگامی که مهمان پشت درب است و صاحب خانه اجازه وارد شدن نمیدهد، موجب پاکیزهتر بودن انسان دانسته است.<ref>سوره نور، آیه 28.</ref> فرزندان بالغ نیز مشمول این دسته هستند که قرآن برای آنان نیز دستورالعمل کسب اجازه ورود را صادر کرده است.<ref>سوره نور، آیه 59.</ref> | ||
دسته دوم: ازواج و اطفال صغیر که بین عورت و غیر عورت تمیز نمیدهند، میتوانند بدون اذن وارد شوند.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?name=% | دسته دوم: ازواج و اطفال صغیر که بین عورت و غیر عورت تمیز نمیدهند، میتوانند بدون اذن وارد شوند.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?name=اطیب%20البیان%20فی%20تفسیر%20القرآن%20جلد%209&option=com_dbook&task=readonline&book_id=1004056009&page=559&chkhashk=E477A07C1A&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج9، ص558.]</ref> | ||
دسته سوم: عبید (بنده)، غلامان (خدمتگزاران) و اطفال غیر بالغ که ممیز هستند و برای انجام امور منزل یا خودشان، داخل و خارج | دسته سوم: عبید (بنده)، غلامان (خدمتگزاران) و اطفال غیر بالغ که ممیز هستند و برای انجام امور منزل یا خودشان، داخل و خارج میشوند، باید اجازه بگیرند.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?name=اطیب%20البیان%20فی%20تفسیر%20القرآن%20جلد%209&option=com_dbook&task=readonline&book_id=1004056009&page=559&chkhashk=E477A07C1A&Itemid=218&lang=fa&tmpl=component طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا<nowiki>]</nowiki>، ج9، ص558]</ref> [[قرآن]] حکم این دسته را با صراحت بیان کرده است که خدمتگذاران و کودکانی که به بلوغ نرسیدهاند اما توانایی درک و تشخیص خوبی و بدی را دارند، در اوقات سهگانه باید اجازه بگیرند.<ref>سوره نور، آیه 58.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
| خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* راغب، حسین، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، الدار الشامیه، | * راغب، حسین، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، الدار الشامیه، ۱۴۱۲ق. | ||
* نراقی، ملا محمدمهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، [بیتا]. | * نراقی، ملا محمدمهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، [بیتا]. | ||
* محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیجا]، [بینا]، [بیتا]. | * محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیجا]، [بینا]، [بیتا]. | ||
* طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، | * طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۸۸ش. | ||
* سوره نور، آیه | * سوره نور، آیه ۲۷. | ||
* سوره نور، آیه | * سوره نور، آیه ۲۸. | ||
* سوره نور، آیه | * سوره نور، آیه ۵۹. | ||
* سوره نور، آیه | * سوره نور، آیه ۵۸. | ||
{{آموزش و پرورش-افقی}} | |||
[[رده:آموزههای دینی]] | |||
[[رده:اخلاق خانواده]] | |||
[[رده:پژوهشهای قرآن و حدیث]] | |||
[[رده:تربیت فرزند]] | |||
[[رده:روانشناسی تربیتی]] | |||
نسخهٔ ۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۱۵
الگو:مقاله توصیفی فقهی ادب قرآنیِ ورود به اتاق والدین
بسیاری از آیات قرآن، انسانها را به رعایت آدابی فراخوانده است که زندگی آنها را سامان میبخشد. برخی از این آداب، ذیل مفهوم حیا جای میگیرد. حیا در آیات قرآن هم برای انسان و هم برای خدا به کار رفته است؛ حیا در مورد انسان، خودداری نفس از زشتیها و ترک آن به جهت زشت بودن است،[۱] اما در مورد خداوند به معنای خودداری نفس نیست بلکه به معنای ترک قبائح و انجام محاسن است.[۲] از نظر اخلاق اسلامی، حیاء از شریفترین صفات نفسانی و در مقابل وقاحت است. حیا، محصور کردن نفس و بازداشتن آن از ارتکاب محرمات شرعی، عقلی و عرفی، بخاطر ترس از سرزنش و نکوهش است.[۳] مفهوم حیاء عامتر از مفهوم تقوا است؛ چون تقوا دوری کردن از گناهان شرعی است، اما حیاء، دوری کردن از هر چیزی است که شرع، عقل و عرف قبیح میشمرد.[۴]
ارزش حیاء در خانواده
امام صادق ارزش حیاء را چنین تبیین میکند که خداوند با اختصاص فضیلت حیاء به انسان، او را تکریم نمود. به سبب وجود ویژگی حیاء، انسان به دنبال زیباییها و خوبیها میرود و از بدیها دوری میکند. خداوند حیاء را موجب سامان یافتن امور انسان قرار داد و اگر این ویژگی نبود، برخی از مردم به آنچه خداوند بر آنها واجب کرده، اعتنا نکرده، حقوق پدر و مادر خود را رعایت نمیکردند، صله رحم به جا نمیآوردند، در امانتها خیانت میکردند و از فحشا خودداری نمیورزیدند. بدون خصلت حیاء، هیچ مهمانی پذیرایی نمیشد، به هیچ وعدهای وفا نمیشد و انسانها نیازهای یکدیگر را برآورده نمیکردند.[۵]
قرآن و حیا در خانواده
آیه ۵۸ سوره نور، مسلمانان را به حفظ عفت و حیا در زندگی خانوادگی فراخوانده است و حتی کودکان نابالغی را که دارای قدرت تشخیص خوبی و بدی هستند، ملزم کرده است که در سه وقت برای وارد شدن به اتاق والدین، اجازه بگیرند، اول؛ پیش از وقت نماز صبح، دوم؛ در نیمروز هنگامی که والدین لباسهای عادی خود را برای استراحت، از تن بیرون میآورند، و سوم؛ بعد از نماز عشاء؛ زیرا غالباً در این سه وقت، والدین در حالت استراحت و با لباس خاص هستند. قرآن در سایر اوقاتی که شرایط مذکور وجود ندارد توصیه به گِردِ هم آمدن میکند.
لزوم کسب اجازه فرزندان
در ورود به منزل یا اتاق دیگران، افراد سه قسمتاند که قرآن کریم دو دسته را ملزم به اذن گرفتن جهت ورود به محل استراحت یا اتاق والدین میداند:
دسته اول: انسانهای بالغ و آزاد که مطلقاً بدون اذن نباید وارد شوند.[۶] قرآن به لزوم کسب اجازه تصریح کرده و به مؤمنین توصیه میکند تا وقتی اجازه نگرفتهاید، به خانه دیگران وارد نشوید و بعد از ورود به اهل خانه سلام کنید تا از ورود شما آگاه شوند. حتی اگر در خانهای کسی نبود که اجازهٔ ورود بدهد،[۷] باز هم توصیه قرآن این است که وارد نشوید تا کسی باشد و اجازه ورود بدهد. لزوم کسب اجازه برای ورود به منزل دیگران به اندازهای مهم است که قرآن رعایت آن را حتی هنگامی که مهمان پشت درب است و صاحب خانه اجازه وارد شدن نمیدهد، موجب پاکیزهتر بودن انسان دانسته است.[۸] فرزندان بالغ نیز مشمول این دسته هستند که قرآن برای آنان نیز دستورالعمل کسب اجازه ورود را صادر کرده است.[۹]
دسته دوم: ازواج و اطفال صغیر که بین عورت و غیر عورت تمیز نمیدهند، میتوانند بدون اذن وارد شوند.[۱۰]
دسته سوم: عبید (بنده)، غلامان (خدمتگزاران) و اطفال غیر بالغ که ممیز هستند و برای انجام امور منزل یا خودشان، داخل و خارج میشوند، باید اجازه بگیرند.[۱۱] قرآن حکم این دسته را با صراحت بیان کرده است که خدمتگذاران و کودکانی که به بلوغ نرسیدهاند اما توانایی درک و تشخیص خوبی و بدی را دارند، در اوقات سهگانه باید اجازه بگیرند.[۱۲]
پانویس
منابع
- راغب، حسین، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، الدار الشامیه، ۱۴۱۲ق.
- نراقی، ملا محمدمهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، [بیتا].
- محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیجا]، [بینا]، [بیتا].
- طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، ۱۳۸۸ش.
- سوره نور، آیه ۲۷.
- سوره نور، آیه ۲۸.
- سوره نور، آیه ۵۹.
- سوره نور، آیه ۵۸.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1412ق، ص270.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1412ق، ص270.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، [بیتا]، ج3، ص47.
- ↑ نراقی، جامع السعادات، [بیتا]، ج3، ص47.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه قرآن و حدیث، [بیتا]، ج9، ص 145.
- ↑ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا]، ج9، ص558.
- ↑ سوره نور، آیه 27.
- ↑ سوره نور، آیه 28.
- ↑ سوره نور، آیه 59.
- ↑ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا]، ج9، ص558.
- ↑ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، [بیتا]، ج9، ص558
- ↑ سوره نور، آیه 58.