پیشنویس:خانواده درهمتنیده: تفاوت میان نسخهها
imported>علیرضا آزادوار بهینه سازی سئو |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:خانواده | [[پرونده:خانواده درهم تنیده.jpg|جایگزین=برنامه حال خوب شبکه سلامت با موضوع: ویژگی خانوادههایی با مرز درهم تنیده|بندانگشتی|برنامه حال خوب شبکه سلامت با موضوع: ویژگی خانوادههایی با مرز درهم تنیده؛ پخش شده در شهریورماه ۱۴۰۰ش]] | ||
<big>'''خانوادۀ درهمتنیده'''</big>، ساختار خانوادگی با مرزهای مبهم و نفوذپذیر همراه با وابستگی افراطی، همجوشی هیجانی و تضعیف استقلال فردی اعضا در چارچوب روابط خانوادگی.<br> | <big>'''خانوادۀ درهمتنیده'''</big>، ساختار خانوادگی با مرزهای مبهم و نفوذپذیر همراه با وابستگی افراطی، همجوشی هیجانی و تضعیف استقلال فردی اعضا در چارچوب روابط خانوادگی.<br> | ||
نسخهٔ ۳۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۳

خانوادۀ درهمتنیده، ساختار خانوادگی با مرزهای مبهم و نفوذپذیر همراه با وابستگی افراطی، همجوشی هیجانی و تضعیف استقلال فردی اعضا در چارچوب روابط خانوادگی.
خانوادۀ درهمتنیده پدیدهای است که در آن تمایزیافتگی میان اعضای خانواده کاهش یافته و مرزهای روانی-عاطفی میان اعضا از بین رفته است. این الگوی خانوادگی در تقابل با الگوی خانواده متعادل قرار میگیرد و با نشانههایی چون وابستگی شدید عاطفی، دخالت افراطی در تصمیمات یکدیگر و فقدان حریم خصوصی شناخته میشود. تحلیل این پدیده از منظر روانشناختی، جامعهشناختی و الگوی خانواده اسلامی-ایرانی نشان میدهد که این ساختار خانوادگی با اصل تعادل در روابط خانوادگی و اصل کرامت فردی در تضاد است و میتواند آسیبهای متعددی در سطوح فردی و اجتماعی ایجاد کند.
تعریف خانواده درهمتنیده
مفهوم درهمتنیدگی در روانشناسی خانواده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن مرزهای روانی، عاطفی و رفتاری بین اعضای خانواده کمرنگ یا مخدوش شده است. در این ساختار، تفکیک میان «خود» و «دیگری» دشوار است و استقلال فردی جای خود را به وابستگی شدید میدهد. خانوادۀ درهمتنیده با الگوهای ارتباطی خاصی مشخص میشود که در آن هویت فردی در سیستم خانواده ذوب میگردد.
این خانوادهها غالباً با ویژگیهایی نظیر واکنشهای هیجانی شدید به رفتار یکدیگر، اضطراب بالا در صورت جدایی از خانواده، مخالفت با تفاوتهای فردی و ترس از طرد شدن شناخته میشوند. در این نوع خانوادهها، حریم خصوصی معنا ندارد و همجوشی هیجانی جایگزین روابط سالم میشود.[۱]
تفاوت درهمتنیدگی و همبستگی سالم
پیوستگی سالم به معنای حفظ ارتباط صمیمی و حمایتگر بین اعضای خانواده همراه با احترام به حریم و استقلال فردی است، اما درهمتنیدگی وضعیتی آسیبزا است که در آن وابستگی افراطی، دخالت بیش از حد در امور یکدیگر و فقدان مرزهای روانی مناسب مشاهده میشود. در خانوادۀ تراز اسلامی، ارتباط میان ابعاد مختلف خانواده دوسویه و منسجم است، اما این انسجام به معنای درهمتنیدگی ناسالم نیست، بلکه به معنای ارتباط هماهنگ و کارآمد بین ابعاد مختلف خانواده است.[۲]
ابعاد درهمتنیدگی در خانواده
درهمتنیدگی از ابعاد مختلفی قابل بررسی است:
ابعاد اجتماعی درهمتنیدگی
از منظر جامعهشناسی، پدیدۀ خانوادههای درهمتنیده میتواند تحت تأثیر فرهنگ و ساختارهای اجتماعی قرار گیرد. در جوامعی که شکلهای افراطی جمعگرایی وجود دارد، درهمتنیدگی بیشتر مشاهده میشود. این پدیده میتواند در بستر تحولات اجتماعی معاصر و در مخالفت با فردگرایی افراطی مدرنیته تحلیل شود. در جوامع در حال گذار، مانند ایران، که از ساختارهای سنتی به سوی تغییرات فرهنگی و اجتماعی حرکت میکنند، خانوادههای درهمتنیده ممکن است بهعنوان واکنشی احتیاطی در برابر تغییرات سریع اجتماعی در برخی از خانوادهها شکل گیرند. به این معنا که تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی باعث تضعیف ارزشها و هنجارهای سنتی میشود. برخی خانوادهها برای مقابله با این بیثباتی، با تقویت انسجام و وابستگی درونی، مرزهای فردی اعضا را کمرنگ کرده و به خانوادههای درهمتنیده تبدیل میشوند.[۳]
از نظر اجتماعی، نوع خانواده ترکیبی با فاصلهگیری اجتماعی و ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی خارج از خانواده، دامنه محدود مشارکت فعال در فعالیتهای اجتماعی یا تعاملات سازنده با جامعه مرتبط است. این امر به انزوای اجتماعی و کاهش کارایی فرد در محیطهای اجتماعی-شغلی یا آموزشی منجر میشود. برخی از مطالعات نشان دادهاند که افراد ناشی از خانوادههای ترکیبی با چالشهای جدی در مدیریت تعاملات اجتماعی خود روبرو هستند.[۴]
ابعاد روانی درهمتنیدگی
در بعد روانشناختی، درهمتنیدگی خانواده با آسیبهای متعددی در رشد شخصیت و سلامت روان افراد همراه است. مفهوم تمایزیافتگی که توسط موری بوئن مطرح شده، بیانگر توانایی فرد برای تفکیک فرآیندهای احساسی از فرآیندهای عقلانی است. در خانوادههای درهمتنیده، سطح تمایزیافتگی پایین است و افراد قادر به تفکیک هویت خود از دیگران نیستند. این موضوع منجر به شکلگیری وابستگی عاطفی شدید، اضطراب جدایی و ناتوانی در اتخاذ تصمیمات مستقل میشود.
پژوهشها در خانوادههای ایرانی نشان دادهاند که تمایزیافتگی شاخصی کلیدی برای عملکرد خانواده است و در خانوادههای درهمتنیده بهطور معمول این شاخص در سطح پایینتری قرار دارد، بهطوری که اعضا بیشتر واکنشهای هیجانی و وابستگیهای شدید نشان میدهند و هویت فردی کمتر برجسته میشود.[۵]
پژوهشهای روانشناختی نشان دادهاند که رشد در خانوادههای درهمتنیده میتواند به ایجاد الگوهای ناسالم دلبستگی، اختلالات شخصیت وابسته و مشکلات هویتی منجر شود. در این خانوادهها، کودکان نمیآموزند که چگونه مستقل باشند و هویت متمایز خود را شکل دهند؛ زیرا همواره تحت کنترل و نظارت افراطی والدین قرار دارند. [۶]
ابعاد دینی درهمتنیدگی در خانواده
از منظر دینی، خانوادۀ درهمتنیده با آموزههای اسلامی دربارۀ تعادل در روابط خانوادگی همخوانی ندارد. اسلام بر حفظ کرامت انسانی،[۷] احترام به حریم شخصی[۸] و توسعۀ استقلال فردی[۹] در چارچوب تعالیم دینی تأکید دارد. در خانوادههای درهمتنیده، این استقلال تضعیف میشود؛ مرزهای فردی و شخصیتی اعضا کمرنگ شده و وابستگیهای بیش از حد، مانع از شکلگیری هویت مستقل و رشد معنوی و اخلاقی هر فرد میگردد. چنین ساختاری باعث میشود افراد نتوانند مسئولیتهای فردی خود را بهدرستی بپذیرند و در مسیر خودسازی و بندگی خداوند پیشرفت کنند.[۱۰]
در بینش اسلامی، خانواده محیطی برای رشد و تعالی افراد در مسیر بندگی خداوند است، نه محیطی برای ذوب شدن فردیت و استقلال اعضا. به همین دلیل، الگوی خانوادۀ مطلوب در اسلام، خانوادهای است که در آن ضمن حفظ پیوندهای عاطفی عمیق، استقلال فردی و مسئولیتپذیری شخصی نیز مورد احترام قرار میگیرد. بر اساس پژوهشهای انجام شده در خصوص الگوی خانواده تراز اسلامی، این خانواده از سه بعد پیشزمینههای تشکیل خانواده، ساختار خانواده و کارکردهای خانواده تشکیل یافته است و ارتباط میان این سه بعد، دوسویه و درهمتنیده است. [۱۱]
تاریخچه مفهوم خانواده درهمتنیده
مفهوم درهمتنیدگی در خانواده ریشه در تحولات نظری حوزۀ خانوادهدرمانی در قرن بیستم دارد. در دهه ۱۹۵۰م، با ظهور رویکرد سیستمی به خانواده، توجه به الگوهای تعاملی و ساختاری خانواده آغاز شد. گرگوری بیتسون با معرفی مفهوم «ارتباط دوسوگرایانه» زمینه را برای توجه به آسیبشناسی ارتباطات خانوادگی فراهم کرد.[۱۲]
در دهه ۱۹۶۰م، سالوادور مینوچین با معرفی نظریۀ ساختاری خانواده، مفهوم مرزها در خانواده را مطرح کرد و درهمتنیدگی را بهعنوان یکی از آسیبهای ساختاری خانواده معرفی نمود. او در مشاهدات بالینی خود بر روی خانوادههای دارای عضو مبتلا به اختلالات روانتنی، الگوهای ارتباطی خاصی را شناسایی کرد که یکی از برجستهترین آنها «درهمتنیدگی» بود. او این الگو را در مقابل الگوی «گسسته» قرار داد که مشخصه آن مرزهای بسیار سخت و نفوذناپذیر و فقدان ارتباط عاطفی است. مینوچین هر دو الگو را ناکارآمد میدانست و بر اهمیت وجود مرزهای «واضح» و «منعطف» برای کارکرد سالم خانواده تأکید کرد. مینوچین توضیح داد که در خانوادههای درهمتنیده، مرزهای بین زیرسیستمها (مانند زیرسیستم والدینی و زیرسیستم فرزندان) مخدوش میشود و این امر منجر به کارکرد ناسالم خانواده میگردد.[۱۳]
همزمان، موری بوئن با معرفی نظریۀ سیستمهای خانواده، مفهوم تمایزیافتگی را مطرح کرد که نقطۀ مقابل درهمتنیدگی است. بوئن معتقد بود افرادی که سطح تمایزیافتگی پایینی دارند، در خانوادههای درهمتنیده رشد کردهاند و قادر به تفکیک احساسات خود از دیگران نیستند. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، مفهوم درهمتنیدگی در خانواده با رویکردهای تازهتری مورد توجه قرار گرفت. [۱۴]
در سالهای اخیر، توجه به تأثیرات درهمتنیدگی خانواده بر سلامت روان، بهویژه در اختلالاتی چون اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن افزایش یافته است. همچنین، ارتباط بین این پدیده و مشکلات سازگاری در دوران بزرگسالی مورد بررسی قرار گرفته است.[۱۵]
زمینههای خانواده درهمتنیده در فرهنگ ایرانی
در ایران که خانواده بهطور سنتی از نوع «خانوادۀ گسترده» بوده است پیوندهای خویشاوندی قوی، حمایت متقابل و درجاتی از وابستگی اقتصادی و عاطفی میان نسلها و اعضای فامیل وجود داشته است. این ساختار، ضمن داشتن کارکردهای مثبت فراوان در تأمین امنیت اجتماعی و روانی، بالقوه مستعد شکلگیری الگوهای درهمتنیده نیز بوده است؛ جایی که فردیت و استقلال اعضا، بهویژه جوانان و زنان، ممکن بود تحتالشعاع منافع یا کنترل جمعی خانواده قرار گیرد.[۱۶]
با آغاز مدرنیزاسیون در ایران، بهویژه از دوران پهلوی به بعد، تحولات مهمی در ساختار خانوادۀ ایرانی رخ داد. رشد شهرنشینی، افزایش سطح تحصیلات (به خصوص زنان)، گسترش رسانههای جمعی، تغییر الگوهای اشتغال و افزایش فردگرایی، به تدریج ساختار خانواده گستردۀ سنتی را به سمت خانوادۀ هستهای سوق داد. این تحولات، ضمن ایجاد فرصتهایی برای استقلال فردی، چالشهای جدیدی را نیز به وجود آورد.[۱۷]
در دوران معاصر، پدیدۀ درهمتنیدگی در اشکال جدیدی بروز یافته است. از یکسو، بقایای الگوهای سنتی وابستگی و کنترلگری در برخی خانوادهها همچنان مشاهده میشود که با ارزشهای مدرن استقلالطلبی در تعارض قرار میگیرد. از سویدیگر، برخی متخصصان معتقدند که ناامنیهای اقتصادی و اجتماعی، طولانی شدن دورۀ وابستگی مالی جوانان به خانواده و گسترش فرهنگ آپارتماننشینی که مرزهای فیزیکی را کاهش میدهد، میتواند به بازتولید یا تشدید الگوهای درهمتنیده در خانوادههای هستهای امروزی کمک کند.[۱۸]
پیامدهای خانواده درهمتنیده
پرداختن به پدیدۀ خانوادۀ درهمتنیده از چند جهت حائز اهمیت است:
تأثیرات بر سبک زندگی
خانوادۀ درهمتنیده تأثیرات عمیقی بر سبک زندگی افراد دارد. این تأثیرات در حوزههای مختلف زندگی از جمله تحصیل، اشتغال، ازدواج و روابط اجتماعی قابل مشاهده است. در سبک زندگی متأثر از خانوادۀ درهمتنیده، افراد در اتخاذ تصمیمات مستقل با مشکل مواجه هستند و همواره به تأیید و حمایت خانواده وابستهاند. این موضوع بهویژه در انتخابهای مهم زندگی مانند انتخاب رشته تحصیلی، شغل و همسر نمود پیدا میکند.
در خانوادههای درهمتنیده، کنترل افراطی والدین بر فعالیتهای روزمرۀ فرزندان، منجر به شکلگیری سبک زندگی محدود و فاقد خلاقیت میشود. افراد برخاسته از این خانوادهها، معمولاً ریسکپذیری پایینی دارند و از تجربه موقعیتهای جدید هراس دارند. همچنین آنها اغلب در ورود به بازار کار و انطباق با محیطهای شغلی با مشکل مواجه میشوند، زیرا فاقد مهارتهای حل مسئله و تصمیمگیری مستقل هستند.[۱۹]
تأثیر بر انسجام اجتماعی
اگرچه در نگاه اول به نظر میرسد درهمتنیدگی موجب انسجام درونی خانواده میشود، اما این انسجام اغلب شکننده و مبتنی بر فشار و کنترل است، نه روابط سالم و پویا. این الگوی ناکارآمد میتواند به بروز تنشهای شدید بیننسلی، قطع ارتباطهای دردناک (بهعنوان راهی افراطی برای کسب استقلال) و تضعیف شبکه روابط اجتماعی گستردهتر فرد منجر شود.
از سوی دیگر، در جوامعی که درهمتنیدگی خانوادگی شیوع بالایی دارد، نوعی قطبی شدن میان خانواده و جامعه مشاهده میشود. در این جوامع، خانوادهها بهعنوان واحدهای بسته و خودکفا عمل میکنند و کمتر به تعامل با سایر نهادهای اجتماعی میپردازند که این موضوع به کاهش اعتماد اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی منجر میشود.[۲۰]
تأثیر بر سلامت روانی
خانوادههای درهمتنیده تأثیر منفی عمیقی بر سلامت روان افراد دارند. رشد در چنین محیطهایی با افزایش احتمال ابتلا به اضطراب، افسردگی، وسواس و مشکلات شخصیتی همراه است. در این خانوادهها، والدین بهجای آموزش مهارتهای مقابله با استرس و مسئولیتپذیری، همه چیز را خودشان مدیریت میکنند و این مانع رشد عاطفی فرزندان میشود.
از طرفی، رفتار والدین در این خانوادهها اغلب بین حمایت بیشازحد و توقعات غیر واقعی نوسان دارد؛ مسئلهای که باعث سردرگمی، اضطراب و بحران هویت در فرزندان میشود. این افراد معمولاً احساس گناه دائمی، ترس از طرد شدن و مشکل در تعیین مرزهای سالم در روابط دارند.[۲۱]
تأثیر بر سلامت معنوی
خانوادههایی که در آنها مرزهای فردی به وضوح مشخص نیست و اعضا وابستگی عاطفی شدیدی به یکدیگر دارند، میتوانند تأثیرات عمیقی بر سلامت معنوی افراد بگذارند. در چنین فضایی، گاهی اوقات دشوار است که فرد هویت معنوی مستقل خود را کشف و پرورش دهد، چرا که هویت فردی ممکن است بیش از حد در هویت جمعی خانواده ادغام شده باشد. این وضعیت میتواند مانعی برای بیان آزادانه باورها و ارزشهای معنوی شخصی ایجاد کند.
هنگامی که فرصت کافی برای استقلال فکری و تصمیمگیری فردی، بهویژه در قلمروهای عمیق و شخصی مانند معنویت، وجود ندارد، ممکن است فرد در یافتن معنا و هدف زندگی خود خارج از چارچوب انتظارات خانواده با چالش روبرو شود. علاوه بر این، این درهمتنیدگی میتواند برقراری ارتباطی مستقل و عمیق با ابعاد متعالی یا نیرویی برتر را دشوار سازد؛ ارتباطی که اغلب جزء حیاتی سلامت معنوی محسوب میشود. [۲۲]
خانوادۀ درهمتنیده در نسبت با سبک زندگی اسلامی-ایرانی
بر اساس آموزههای اسلامی، خانوادۀ مطلوب محیطی است که در آن ضمن حفظ پیوندهای عاطفی عمیق، به استقلال و کرامت فردی اعضا نیز احترام گذاشته میشود. در قرآن کریم و روایات، بر اهمیت تقویت شخصیت فرزندان، پرورش استقلال فکری و آمادهسازی آنها برای حضور مؤثر در جامعه تأکید شده است. همچنین، اسلام بر حق حریم خصوصی، استقلال مالی زن و مرد و مشارکت اعضای خانواده در تصمیمگیریها تأکید دارد.
در مقابل، خانوادۀ درهمتنیده با ویژگیهایی چون نقض حریم خصوصی، وابستگی افراطی و محدودیت استقلال فردی، در تضاد با آموزههای اسلامی قرار دارد. در این خانوادهها، اصل احترام به کرامت انسانی که از اصول بنیادین اسلام است،[۲۳] نادیده گرفته میشود و افراد نمیتوانند هویت مستقل خود را شکل دهند.
از منظر فرهنگ ایرانی نیز، خانواده متعادل همواره ارزشمند تلقی شده است. در ادبیات کهن ایرانی، بر اهمیت پرورش فرزندان خردمند و مستقل تأکید شده و استقلال فکری بهعنوان فضیلتی ارزشمند مطرح شده است. از این رو، خانوادۀ درهمتنیده با آرمانهای فرهنگ ایرانی نیز در تضاد است.
پژوهشها در خصوص الگوی خانوادۀ تراز اسلامی نشان میدهد که الگوهای خانواده بهصورت درهمتنیده و در تعامل باهم دیگر فعالیت میکنند، اما این درهمتنیدگی به معنای از بین رفتن مرزهای افراد نیست، بلکه به معنای تعامل پویا و هماهنگ میان اجزای خانواده است.[۲۴]
دیدگاه فارابی درباره خانوادۀ فاضله و غیر فاضله
فارابی، فیلسوف مسلمان، در نظریۀ مدینۀ فاضله خود، به نقش خانواده در تشکیل جامعۀ آرمانی توجه ویژهای داشته است. از نظر فارابی، خانوادۀ فاضله کوچکترین واحد مدینه فاضله است و ویژگیهای آن انعکاس ویژگیهای مدینه فاضله در مقیاس کوچکتر است. در دیدگاه فارابی، خانوادۀ فاضله خانوادهای است که در آن اعضا ضمن همکاری و هماهنگی، هر یک جایگاه و نقش خاص خود را دارند و در مسیر سعادت حقیقی حرکت میکنند. در این خانواده، هیچ فردی قربانی دیگری نمیشود و همۀ اعضا امکان رشد و تعالی دارند. در مقابل، خانوادۀ غیر فاضله خانوادهای است که در آن تعادل و هماهنگی وجود ندارد و برخی اعضا به بهای سرکوب دیگران رشد میکنند. خانوادۀ درهمتنیده را میتوان نمونهای از خانوادۀ غیر فاضله در نظر گرفت که در آن استقلال و هویت فردی قربانی همبستگی کاذب میشود. [۲۵]
از نظر فارابی، در خانوادۀ غیر فاضله، مفهوم عدالت که به معنای قرار گرفتن هر چیز در جایگاه مناسب خود است، رعایت نمیشود. در خانوادۀ درهمتنیده نیز، به دلیل نبود مرزهای مشخص و تداخل نقشها، تعادل به این معنا وجود ندارد و هر فرد نمیتواند در جایگاه مناسب خود قرار گیرد.[۲۶]
در اندیشۀ فارابی، تحقق مدینۀ فاضله در گرو شکلگیری خانوادۀ سعادتمحور است. وی با تأکید بر نقش عقل فعال، به تبیین جایگاه فضیلت، تأثیر آن بر سعادت دنیوی و اخروی و وظایف حاکمیت در این مسیر میپردازد. از دیدگاه فارابی، عدالت بنیان رفتار فردی و خانوادگی است و حکومت باید زمینههای تربیت فطری، رفع موانع کمال و الگوسازی اجتماعی را فراهم آورد. تعلیم و تربیت صحیح که در پرتو هدایت عقل فعال صورت میگیرد، انسان را به شناخت سعادت و تحقق فضیلت رهنمون میشود. این فرآیند در خانوادههای نرمال امکانپذیر است، حال آنکه در خانوادههای درهمتنیده تحقق آن با دشواری همراه است.[۲۷]
مصادیق اجتماعی خانوادۀ درهمتنیده در ایران
خانوادۀ درهمتنیده در جامعه ایران به اشکال مختلفی ظهور و بروز مییابد. برخی از مصادیق اجتماعی ملموس این پدیده عبارتند از:
ساختارهای وابسته
یکی از مصادیق بارز خانوادۀ درهمتنیده، شکلگیری ساختارهای وابسته در روابط خانوادگی است. در این ساختارها، فرزندان حتی پس از رسیدن به سن بزرگسالی، همچنان از نظر عاطفی، مالی و تصمیمگیری به والدین وابسته هستند. این وابستگی در مواردی مانند دخالت والدین در تصمیمات مهم زندگی فرزندان و ناتوانی فرزندان در اتخاذ تصمیمات مستقل نمود پیدا میکند.[۲۸]
در جامعۀ ایران، این پدیده در قالب مفهوم «بچههای نسل بازگشت» قابل مشاهده است: فرزندانی که پس از یک دورۀ زندگی مستقل، به خانه والدین بازمیگردند و به دلیل ناتوانی در مواجهه با چالشهای زندگی مستقل، دوباره به زندگی وابسته روی میآورند.[۲۹]
ناکارآمدی استقلال فردی
در خانوادههای درهمتنیده، فرزندان فرصت کافی برای کسب مهارتهای استقلال و خودکفایی را ندارند. این موضوع منجر به ناکارآمدی آنها در موقعیتهای زندگی مستقل میشود. مصادیق این ناکارآمدی را میتوان در مواردی چون ناتوانی در مدیریت مالی شخصی، ناتوانی در انجام امور روزمرۀ زندگی، و وابستگی به دیگران برای حل مشکلات ساده مشاهده کرد.
در محیط کار نیز، این افراد معمولاً عملکرد ضعیفی دارند، زیرا فاقد ابتکار عمل، خلاقیت و توانایی تصمیمگیری مستقل هستند. آنها انتظار دارند مدیران و همکاران، نقش حمایتی والدین را ایفا کنند و از پذیرش مسئولیت در قبال اشتباهات خود سر باز میزنند.[۳۰]
آسیبهای روانی
خانوادۀ درهمتنیده میتواند به آسیبهای روانی متعددی منجر شود. در جامعه ایران، افزایش شیوع اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات شخصیت وابسته، بهویژه در میان جوانان، میتواند تا حدی ناشی از رشد در خانوادههای درهمتنیده باشد.
مصادیق این آسیبها را میتوان در مواردی چون ترس از تصمیمگیری، اضطراب جدایی، احساس گناه مزمن، کمالگرایی افراطی و وابستگی عاطفی شدید مشاهده کرد. این مشکلات روانی میتوانند عملکرد فرد را در حوزههای مختلف زندگی تحت تأثیر قرار دهند و کیفیت زندگی او را کاهش دهند. [۳۱]
پژوهشها نشان میدهند که افراد دارای نیازهای ویژه، از جمله افراد با ناتوانیهای حسی-حرکتی و بیماران روانپزشکی، در معرض خطر بیشتری برای قرار گرفتن در خانوادههای درهمتنیده هستند. در این خانوادهها، حمایت افراطی از فرد دارای نیاز ویژه میتواند به محدودیت بیشتر استقلال او منجر شود.
بازتعریف خانوادۀ مطلوب
متخصصان خانواده بر این باورند که برای گذار از الگوی خانوادۀ درهمتنیده به خانوادۀ مطلوب اسلامی-ایرانی، لازم است ضمن حفظ ارزشهای اسلامی و فرهنگی، به استقلال، کرامت و هویت افراد احترام گذاشته شود. در این راستا، راهکارهای متعددی پیشنهاد شده است:
- نخست، بازتعریف مرزهای سالم میان اعضای خانواده ضروری است. این مرزها باید روشن و در عین حال منعطف باشند تا هم استقلال فردی حفظ شود و هم پیوندهای خانوادگی استحکام یابد.[۳۲]
- در مرحله بعد، تقویت ارتباط مؤثر و همدلانه اهمیت ویژهای دارد. یافتههای پژوهشی تأکید میکنند که کنشهای صمیمانه، گفتوگوی سازنده، گوش دادن فعال، ابراز محبت و همدلی میتواند الگوهای ناسالم ارتباطی را اصلاح کند و استحکام خانواده را افزایش دهد.[۳۳]
- از سوی دیگر، ایجاد تعادل میان فردیت و جمعگرایی ضرورت دارد. با احترام به تفاوتهای فردی و تشویق به مسئولیتپذیری، میتوان هم استقلال افراد را پاس داشت و هم روح جمعگرایی را تقویت کرد.[۳۴]
- تقویت خودآگاهی و بینش اعضای خانواده نیز بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی مطرح شده است. آموزش مهارتهای زندگی[۳۵] و آشنایی با آموزههای اسلامی،[۳۶] به اصلاح الگوهای نادرست کمک میکند.
- ایجاد همافزایی و مشارکت همگانی در تصمیمگیریهای خانوادگی، از دیگر توصیههای مهم است. آموزههای دینی بر اهمیت مشورت و همفکری در خانواده تأکید دارند.[۳۷]
- در نهایت، تقویت ارتباط فردی با خداوند و استفاده از خدمات مشاوره و رواندرمانی،[۳۸] دو ابزار مؤثر دیگر برای حرکت به سوی خانواده سالم معرفی شدهاند. این اقدامات میتوانند به رشد معنوی، کاهش وابستگیهای افراطی و اصلاح تعاملات ناسالم در خانواده کمک شایانی نمایند.[۳۹]
پانویس
- ↑ هوشیاری و همکاران، «مرزهای درونی خانواده از نگاه روان شناسی و قرآن کریم»، 1399ش، ص11-13.
- ↑ ملکی فاراب و همکاران، «تدوین شاخصها و ترسیم الگوی خانواده تراز در اسلام (از منظر آیات قرآن و روایات) با بهرهگیری از تکنیک پژوهش کیفی دادهبنیاد»، 1400ش، ص59-62.
- ↑ شکربیگی، «مدرن گرایی و سرمایۀ اجتماعی خانواده در ایران، تحقیقی در شهر تهران»، 1396ش، ص202-203.
- ↑ رضاپور چورس و همکاران، «مقایسۀ مرزهای خانوادگی درهمتنیده در دانشجویان داری طرحوارههای ناسازگار اولیه و بدون طرحوارههای ناسازگار اولیه»، 1403ش، ص273-274.
- ↑ احمدی و پاکنژاد، «چگونگی وضعیت شاخصهای تمایزیافتگی در خانوادههای تهرانی»، 1400ش، ص234-235.
- ↑ رضاپور چورس و همکاران، «مقایسۀ مرزهای خانوادگی درهمتنیده در دانشجویان داری طرحوارههای ناسازگار اولیه و بدون طرحوارههای ناسازگار اولیه»، 1403ش، ص273-274.
- ↑ سورۀ اسراء، آیۀ 70.
- ↑ سورۀ حجرات، آیۀ 12؛ سورۀ بقره، آیۀ 189؛ سورۀ نور، آیۀ 27.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ 141؛ سورۀ مائده، آیۀ 20؛ سورۀ آل عمران، آیۀ 64.
- ↑ ملکی فاراب و همکاران، «تدوین شاخصها و ترسیم الگوی خانواده تراز در اسلام (از منظر آیات قرآن و روایات) با بهرهگیری از تکنیک پژوهش کیفی دادهبنیاد»، 1400ش، ص58-59.
- ↑ ملکی فاراب و همکاران، «تدوین شاخصها و ترسیم الگوی خانواده تراز در اسلام (از منظر آیات قرآن و روایات) با بهرهگیری از تکنیک پژوهش کیفی دادهبنیاد»، 1400ش، ص57.
- ↑ «گریگوری بیتسون»، دائرة المعارف بریتانیکا.
- ↑ «نظریه ساختاری مینوچین در خانوادهدرمانی»، وبسایت مجلۀ میگنا.
- ↑ گلدنبرگ و گلدنبرگ، «خانوادهدرمانی»، بیتا، ص342-343، 394، 417 و 504.
- ↑ نیلاب و همکاران، «اثربخشی رویکرد بوئن بر ارتقاء تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی در زنان ترک و ترکمن»، 1398ش، ص41؛ سفیداری و همکاران، «اثربخشی خانوادهدرمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روانتنی»، 1401ش، ص221.
- ↑ زروانی، «خانواده»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ جمشیدیها و همکاران، «نگرش جامعهشناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران»، 1392ش، ص196-197.
- ↑ زروانی، «خانواده»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام.
- ↑ رضاپور چورس و همکاران، «مقایسۀ مرزهای خانوادگی درهمتنیده در دانشجویان داری طرحوارههای ناسازگار اولیه و بدون طرحوارههای ناسازگار اولیه»، 1403ش، ص270-271.
- ↑ شعاع کاظمی، «خانواده و آسیبهای روانی موجود در آن»، وبسایت پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ دارینی، «درهم تنیدگی روابط اعضای خانواده»، وبسایت نشریات جام جم.
- ↑ بختیاری و همکاران، «نقش معنویت بر نظام سلامت خانواده از دیدگاه اسلام»، 1398ش، ص34-35.
- ↑ سورۀ اسراء، آیۀ 70.
- ↑ رضاپور چورس و همکاران، «مقایسۀ مرزهای خانوادگی درهمتنیده در دانشجویان داری طرحوارههای ناسازگار اولیه و بدون طرحوارههای ناسازگار اولیه»، 1403ش، ص275-276.
- ↑ فارابی، «آراء أهل المدينة الفاضلة ومضاداتها»، ص113-114.
- ↑ شیرازی، «فارابی در مورد جامعه و خوشبختی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ خلیلی و علیانسب، «وظیفۀ حاکمیت در تحقق خانوادۀ سعادتمحور در پرتو انگارههای فلسفۀ دینی فارابی»، 1403ش، ص15.
- ↑ «پیامدهای وابستگی به خانواده»، وبسایت راسخون.
- ↑ جلالی، «ایران از حیث وابستگی مالی جوانان به خانوادهها جز ۱۰ کشور اول دنیاست»، خبرگزاری دانشجو.
- ↑ «پیامدهای وابستگی به خانواده»، وبسایت راسخون.
- ↑ دارینی، «درهم تنیدگی روابط اعضای خانواده»، وبسایت نشریات جام جم.
- ↑ [«مرزها در خانواده از دیدگاه اسلام و مکتب ساختنگر»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، به نقل از مجلۀ حوزه و دانشگاه].
- ↑ بختیاری و همکاران، «نقش معنویت بر نظام سلامت خانواده از دیدگاه اسلام»، 1398ش، ص34-35.
- ↑ [«مرزها در خانواده از دیدگاه اسلام و مکتب ساختنگر»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، به نقل از مجلۀ حوزه و دانشگاه].
- ↑ زارع و همکاران، «نقش مهارتهای زندگی والدین در کارکرد خانواده و عملکرد تحصیلی فرزندان»، 1393ش، ص79.
- ↑ بختیاری و همکاران، «نقش معنویت بر نظام سلامت خانواده از دیدگاه اسلام»، 1398ش، ص34-35.
- ↑ آقاجانی، «مشارکتپذیری اعضای خانواده»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «اهمیت و ضرورت مشاوره»، وبسایت مجلۀ میگنا.
- ↑ بختیاری و همکاران، «نقش معنویت بر نظام سلامت خانواده از دیدگاه اسلام»، 1398ش، ص34-35.
منابع
- احمدی، خدابخش و پاکنژاد، فرشته، «چگونگی وضعیت شاخصهای تمایزیافتگی در خانوادههای تهرانی»، در فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، سال دوازدهم، شمارۀ ۴۷، پاییز ۱۴۰۰ش.
- «اهمیت و ضرورت مشاوره»، وبسایت مجلۀ میگنا، تاریخ درج مطلب: ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ش.
- آقاجانی، نصرالله، «مشارکتپذیری اعضای خانواده»، پرتال جامع علوم انسانی، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- بختیاری، افسانه و همکاران، «نقش معنویت بر نظام سلامت خانواده از دیدگاه اسلام»، در نشریۀ اسلام و سلامت، دورۀ ۴، شمارۀ ۱، ۱۳۹۸ش.
- «پیامدهای وابستگی به خانواده»، وبسایت راسخون، تاریخ درج مطلب: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- جلالی، «ایران از حیث وابستگی مالی جوانان به خانوادهها جز ۱۰ کشور اول دنیاست»، خبرگزاری دانشجو، تاریخ درج مطلب: ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ش.
- جمشیدیها، غلامرضا و همکاران، «نگرش جامعهشناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران»، فصلنامۀ زن در فرهنگ و هنر، دورۀ ۵، شمارۀ ۲، پیاپی ۲، شهریور ۱۳۹۲ش.
- خلیلی، سجاد و علیانسب، سیدضیاءالدین، «وظیفۀ حاکمیت در تحقق خانوادۀ سعادتمحور در پرتو انگارههای فلسفۀ دینی فارابی»، فصلنامۀ دینپژوهی و کارآمدی، دورۀ ۴، شمارۀ ۳، پیاپی ۲۲، آذر ۱۴۰۳ش.
- دارینی، مهرنوش، «درهم تنیدگی روابط اعضای خانواده»، وبسایت نشریات جام جم، تاریخ بارگزاری: ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ش.
- رضاپور چورس، فاطمه و همکاران، «مقایسۀ مرزهای خانوادگی درهمتنیده در دانشجویان دارای طرحوارههای ناسازگار اولیه و بدون طرحوارههای ناسازگار اولیه»، در مجلۀ علوم روانشناختی، دورۀ ۲۳، شمارۀ ۱۴۳، بهمن ۱۴۰۳ش.
- زارع، اعظم و همکاران، «نقش مهارتهای زندگی والدین در کارکرد خانواده و عملکرد تحصیلی فرزندان»، فصلنامۀ خانواده و پژوهش، دورۀ ۱۱، شمارۀ ۳، ۱۳۹۳ش.
- زروانی، مجتبی، «خانواده»، وبسایت دانشنامۀ جهان اسلام، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- سالاریفر، محمدرضا، «مرزها در خانواده از دیدگاه اسلام و مکتب ساختنگر»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، به نقل از مجلۀ حوزه و دانشگاه، شمارۀ ۳۱، تاریخ درج مطلب: ۲۴ بهمن ۱۳۸۸ش.
- سفیداری، لیلا و همکاران، «اثربخشی خانوادهدرمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روانتنی»، در مجلۀ رویش روانشناسی، شمارۀ ۵، پیاپی ۷۴، مرداد ۱۴۰۱ش.
- شعاع کاظمی، مهرانگیز، «خانواده و آسیبهای روانی موجود در آن»، وبسایت پرتال جامع علوم انسانی، تاریخ بازدید: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- شکربیگی، عالیه، «مدرن گرایی و سرمایۀ اجتماعی خانواده در ایران، تحقیقی در شهر تهران»، در مجلۀ بررسی مسایل اجتماعی ایران، دورۀ ۸، شمارۀ ۱، شهریور ۱۳۹۶ش.
- شیرازی، دلاور، «فارابی در مورد جامعه و خوشبختی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۲ مارس ۲۰۱۳م.
- «گریگوری بیتسون»، دائرة المعارف بریتانیکا، تاریخ درج مطلب: ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴م.
- گلدنبرگ، هربرت و گلدنبرگ، آیرن، «خانوادهدرمانی»، ترجمۀ فرهاد کمانگر، تهران، نگاره، ویراست هشتم، بیتا.
- ملکی فاراب، ندا و همکاران، «تدوین شاخصها و ترسیم الگوی خانواده تراز در اسلام (از منظر آیات قرآن و روایات) با بهرهگیری از تکنیک پژوهش کیفی دادهبنیاد»، در فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، سال دوازدهم، شمارۀ ۴۷، پاییز ۱۴۰۰ش.
- «نظریه ساختاری مینوچین در خانوادهدرمانی»، وبسایت مجلۀ میگنا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۹ش.
- نیلاب، ریحانه و همکاران، «اثربخشی رویکرد بوئن بر ارتقاء تمایزیافتگی خود و رضایت زناشویی در زنان ترک و ترکمن»، در پژوهشنامۀ روانشناسی بالینی و مشاوره، دورۀ ۹، شمارۀ ۱، پیاپی ۱۷، شهریور ۱۳۹۸.
- هوشیاری، جعفر و همکاران، «مرزهای درونی خانواده از نگاه روان شناسی و قرآن کریم»، در پژوهشنامۀ اسلامی زنان و خانواده، سال هشتم، شمارۀ ۲۰، پاییز ۱۳۹۹ش.