پیشنویس:امانالله: تفاوت میان نسخهها
| خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
*دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتل¬عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، 1385ش. | *دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتل¬عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، 1385ش. | ||
*سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امانالله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: 4 خرداد 1402ش. | *سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امانالله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: 4 خرداد 1402ش. | ||
*ساسانپور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امانالله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، فصلنامۀ مطالعات تاریخ اسلام، شمارۀ 8، 1390ش. | |||
*ساسانپور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات | |||
*سیستانی، اعظم، «نمونهای از خطبههای نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش. | *سیستانی، اعظم، «نمونهای از خطبههای نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش. | ||
* | *علیآبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بینالمللی الهدی، ۱۳۹۵ش. | ||
*غبار، میر غلاممحمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش. | *غبار، میر غلاممحمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش. | ||
*غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، مجلۀ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارۀ ۳، ۱۴۰۳ش. | *غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، مجلۀ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارۀ ۳، ۱۴۰۳ش. | ||
*فرخ، مهدی، کرسی نشینان کابل: احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر | *فرخ، مهدی، کرسی نشینان کابل: احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر امانالله خان، به کوشش محمد آصف فکرت، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰ش. | ||
*فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش. | *فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش. | ||
*فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۵، ۱۳۸۸ش. | *فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۵، ۱۳۸۸ش. | ||
| خط ۱۶۹: | خط ۱۶۸: | ||
*مرادی، صاحبنظر، «امیر حبیبالله خان و شاه امانالله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: 29 دی 1390ش. | *مرادی، صاحبنظر، «امیر حبیبالله خان و شاه امانالله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: 29 دی 1390ش. | ||
*موسوی، عسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش. | *موسوی، عسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش. | ||
*ناصری | *ناصری داوودی، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۱۲، 1390ش. | ||
*«نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوعنیوز، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1394ش. | *«نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوعنیوز، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1394ش. | ||
نسخهٔ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۴
امانالله؛ شاه استقلالطلب و تجددخواه افغانستان.
امانالله خان، بنیانگذار پادشاهی مشروطه و متأثر از جنبشهای فکری منطقهای و نخبگان روشنفکر، با هدف تحول در ساختار سنتی قدرت و سبک زندگی جامعه، به قدرت رسید. وی پس از کسب استقلال، مجموعهای از اصلاحات حقوقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد که شامل تدوین قانون اساسی، تأمین نسبی حقوق زنان و اقلیتها، و تأسیس نهادهای آموزشی مدرن بود.
شتابزدگی شاه در اجرای این طرحها، بهویژه تقلید از مظاهر غربی در پوشش و امور اجتماعی، بدون زمینهسازی فرهنگی مناسب، بهطور مسقیم با باورهای عمیق مذهبی و سنتهای جامعه در تعارض قرار گرفت. این تعارض فرهنگی-اجتماعی، در کنار مخالفت طبقۀ حاکم سنتی و کارشکنی خارجی، موجب بسیج نیروهای محافظهکار علیه حکومت شد و در نهایت، به سقوط پروژۀ مدرنسازی و کنارهگیری وی از قدرت انجامید.
زندگینامه امانالله
دوره تولد و کودکی
امانالله در ۱۸۹۲م در ولسوالی (شهرستان) پغمان ولایت (استان) کابل به دنیا آمد. او تنها فرزند امیرحبیبالله بود که به دبیرستان نظامی وارد شد. این انتخاب، او را از همان ابتدا در محیطی نظامی و ساختارمند قرار داد که مقدمهای برای ارتباطات بعدی وی با بدنۀ فکری و اجرایی حکومت بود.[۱]
دوره جوانی
دوران جوانی امانالله خان، همزمان با انتقال قدرت و تحولات فکری منطقهای و جهانی بود که بهشدت بر شکلگیری شخصیت و سبک فکری وی اثر گذاشت:
- تأثیرپذیری از نخبگان: وی در دوران تحصیل خود، ارتباط نزدیکی با افسران و استادان خود، بهویژه محمود طرزی (پدرزن آینده و روشنفکر زمان خود)، برقرار کرد و بهطور عمیق تحت تأثیر افکار تجددخواهانۀ آنان قرار گرفت.[۲]
- همزمانی با بیداری منطقهای: جوانی او مصادف با پیدایش جنبشهای روشنفکری و مشروطهخواهی در افغانستان (نظیر آغاز بهکار «سراجالاخبار» در ۱۹۱۱م)، ورود جراید خارجی به کشور و همچنین انقلاب عثمانی و جنبشهای مشروطهخواهی در ایران بود. این بستر، از امانالله یک «شخصیت متفاوت» ساخت.[۳]
- نفوذ و جایگاه اجتماعی: امانالله به واسطۀ تفکرات جدید خود، مورد توجه حلقۀ روشنفکری قرار گرفت و همزمان، بهدلیل موقعیت پسرِ شاه افغانستان، نفوذ قابل توجهی در میان مردم و دربار پدر داشت.[۴]
ویژگیهای شخصیتی
- خصوصیات مدنی و علمی: بهنوشتۀ متون تاریخی، امانالله خان فردی باسواد، وطندوست،[۵] انقلابی و ضد استعماری بود. او به دانش و دانشمندان، آزادی، حقوق شهروندی و کرامت انسانی زنان احترام میگذاشت و آگاهی عمیقی در امور سیاسی و اجتماعی داشت.[۶]
- خصوصیات رهبری: برخی از نویسندگان وی را فردی پرتلاش، دارای اخلاق نیکو، شجاع، قاطع و سخنور توصیف کردهاند. با این حال، در کنار این ویژگیها، متون به وجود روحیۀ قومگرایانه در او نیز اشاره دارند.[۷]
ورود به عرصه سیاست و نقد حکمرانی پدر
امانالله، پس از پایان تحصیلات خود در دبیرستان، فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کرد. او با برقراری ارتباطات گسترده با شخصیتهای روشنفکر و بنیانگذاری «حزب سری ملی»، خود را به عنوان چهرهای مورد اعتماد در میان مردم و درباریان مطرح کرد و به سرعت رشد کرد.[۸]
وی پیش از رسیدن به سلطنت، مدتی وکالت سلطنت را در کابل بر عهده داشت.[۹] در دوران جنگ جهانی اول، هنگامی که امیر حبیبالله خان بیطرفی اعلام کرد، امانالله از منتقدین جدی سیاست داخلی و سبک زندگی پدرش بود و با اطرافیان خود تلاش میکرد امیر را به اعلان جهاد علیه قدرتهای وقت ترغیب کند.[۱۰]
اعلام پادشاهی و تثبیت قدرت
پس از ترور پدرش، امانالله بدون درنگ و در سن ۲۷ سالگی، بهرغم اعلان امارت نصرالله خان (نایبالسلطنه) در جلالآباد، در ۴ اسفند ۱۲۹۷ش در کابل اعلان پادشاهی کرد. بهدلیل موقعیت قدرتمند و محبوبیت او، نصرالله ناچار به بیعت شد. سپس، نصرالله به جرم مظنونبودن در قتل حبیبالله به همراه چند تن از اطرافیانش زندانی شد.[۱۱]
امانالله خان، در تاریخ ۹ اسفند همان سال، مراسم رسمی تاجگذاری خود را با حضور رجال دولتی و شهروندان در مسجد عیدگاه برگزار کرد. در این مراسم، وی وعده داد که دولت را بر مبنای «وشاورهم فیالامر» (مشورت در امور) اداره خواهد کرد و بر لزوم مشارکت مردم در این امر تأکید کرد. این وعده آغازگر دوران اصلاحات و تغییرات گسترده در ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان بود.[۱۲]
زمینههای فرهنگی و اجتماعی
در اواخر قرن نوزدهم، اکثریت مردم افغانستان در روستاها به کشاورزی و صنایع دستی وابسته و در شهرها با شرایط نیمهفئودالی مواجه بودند. سبک زندگی اقتصادی متکی بر زراعت و دامپروری بود در حالی که لایههای فئودالی با تکیه بر درآمد روستاها و پوستهای سیاسی، بر دربارها و بازارهای شهری سیطره داشتند. این ساختار، مانع از توسعۀ پایدار و بهبود معیشت عمومی میشد.[۱۳]
همچنین جامعۀ افغانستان تا با بافتی قبیلهای و خانخانی شناخته میشد که از اقوام و قبایل متنوع با گرایشهای شیعی و سنی و گویشهای مختلف تشکیل شده بود. اگرچه تأسیس دولت مرکزی در دوران احمدشاه ابدالی توانست حلقهای از ارتباط را بین این اقوام ایجاد کند، اما در بیش از یک قرن و نیم پس از آن، کشور همواره تحت تأثیر سیاستهای استعماری انگلیس و روس در انزوا و تجرید نگه داشته شده بود و شیوۀ حکومت زمامداران نیز به این وضعیت دامن میزد. در بستر همین اختلافات قومی، زبانی و مذهبی، زمینۀ لازم برای اصلاحات امانالله فراهم آمد.[۱۴]
زمامداری متکی بر استبداد
دورۀ زمامداری امیر عبدالرحمن که حدود ۲۱ سال به طول انجامید، با فقر فکری و فرهنگی و قصرنشینیهای پرهزینه همراه بود. وی در ۱۹۰۱م در باغ بالا درگذشت و حبیبالله و برادرش سردار نصرالله، که پسران او بودند، بهعنوان حاکمان بعدی مطرح شدند. حبیبالله که خود را پادشاه و نایبالسلطنه نامید، کشور را با استبدادکامل اداره کرد و این افغانستان را ملکیت شخصی خود میدانست. سبک حکومت او، متکی بر غلبۀ عسکری و نفوذ سران و روحانیون سنتی بود.[۱۵]
نارضایتی اجتماعی و ظهور جنبش روشنفکری
مردم از اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن دوران بهشدت ناراضی بودند و آرزوی تحول را داشتند. روشنفکران و تحصیلکردگان که توانسته بودند از فقر فرهنگی دوران استفاده کرده و با وضع جغرافیایی و فکری کشور آشنا شوند، به مرور حرکتی فکری-اجتماعی را سازمان دادند. هدف اصلی این حرکت، تلاش برای رضایتمندی مردم و اصلاح وضعیت معیشتی از طریق اقدامات متوسل به اصول مدنیت بود.[۱۶]
بحران انتقال قدرت و خیزش امانالله
پس از ترور حبیبالله (پادشاه افغانستان) در ۲۱ فبروری ۱۹۱۹م که در جریان سفر به لغمان رخ داد، بحران جانشینی پیش آمد. حبیبالله امور را به پسرش عینالدوله (امانالله) و سپس به برادرش سردار نصرالله خان سپرد. با این حال، کشور در وضعیت عدم صدور وصیتنامۀ واضح و دلهرۀ مردم از رو به روشدن با یک قیام عمومی قرار داشت. امانالله، با مدیریت این فضای متلاطم و با استفاده از تدارکات و تدابیر سیاسی-اجتماعی، توانست قدرت را به دست گیرد و زمینۀ تغییرات بنیادین در سبک زندگی و ساختار سیاسی کشور را فراهم سازد.[۱۷]
نفوذ و ظهور جنبش مشروطه و روشنفکری
از مدتها پیش از دوران امانالله خان، تلاشهایی برای سامان بخشیدن به عرصهی سیاسی-فرهنگی کشور صورت گرفته بود که با ورود سیدجمالالدین اسدآبادی (۱۸۴۲م) وارد یک مرحلۀ جدید شد. سیدجمالالدین، که مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از جهالت و بیخبری مسلمانان میدانست، با ارائۀ برنامههای اصلاحی، بر تأسیس نشریه و مدرسه با سبک جدید تأکید کرد. این فعالیتها و ایدهها در دوران امیر حبیبالله خان با تأسیس نشریاتی چون «شمسالنهار» و «سراجالاخبار» و همچنین ایجاد مکتب حبیبیه، زمینۀ رشد افکار مترقی، اصلاحطلبی و مشروطهخواهی را فراهم کرد و نهضت مشروطه را پایهریزی ساخت.[۱۸]
تقاضای تحول در سبک زندگی
تحولات فرهنگی و گسترش علوم جدید در آن دوران، اگرچه در بستر فقر فرهنگی جامعه با دشواری رو به رو بود، اما با حمایت و جذب روشنفکران، توانست نقش اصلی را در تحولات فرهنگی ایفا کند. در همین زمان، شخصیتهای برجستهای چون محمود طرزی، شاگرد سیدجمالالدین و حبیبالله خان با درک ضرورت اصلاح سبک زندگی، به این جریان روشنفکری پیوستند و آن را تقویت کردند.[۱۹]
امانالله، پس از پیوستن به این حلقه، با تکیه بر اندیشۀ آزادیخواهی، تجددطلبی و پرورش جوانان تحولطلب، به تدریج زمینۀ انتقال اقتدار سیاسی را از دست گروه سنتی، به دست جوانان پرتحرک فراهم کرد.[۲۰]
اصلاحات امانالله
اصلاحات سیاسی و حقوقی: گذار به حاکمیت قانون
استقلال سیاسی و بازتعریف هویت ملی
با به قدرت رسیدن امانالله، استقلال سیاسی افغانستان شعار اصلی او شد. وی با وعدۀ آزادی و رفع ستم، حمایت مردمی را در برابر امیران تابع استعمار جلب کرد. این بسیج اجتماعی، انگلستان را مجبور به پذیرش استقلال ساخت و محبوبیت امانالله را در جامعه افزایش داد. این دستاورد یک بازآفرینی هویتی در سبک زندگی مردم پس از نفوذ خارجی بود.[۲۱]
تدوین قانون اساسی و ساختار دولت
- قانون اساسی: شاه امانالله اولین قانون اساسی افغانستان (نظامنامه اساسی دولت علیه افغانستان) را توسط لویه جرگه (مجلس بزرگان) مرکب از ۸۷۲ نفر از نمایندگان قبایل و اقوام در ۱۳۰۱ش در جلالآباد به تصویب رساند.[۲۲]
- حاکمیت قانون و تفکیک قوا: قانون اساسی برای اولینبار، دولت را بر اساس تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه استوار کرد. اصل حاکمیت قانون برقرار شد که پادشاه را موظف به حکومت بر اساس آن میکرد.
- نهادهای مشورتی و اجرایی: شورای وزیران به رسمیت شناخته شد که در قبال تصمیمات خود مسئولیت جمعی و فردی داشتند. همچنین، «شورای دولت» (که بعدها به «مجلس شورای ملی» تغییر یافت) برای بررسی پروژههای قانونی تشکیل شد.[۲۳]
اصلاح ساختار ارتش و قوه قضائیه
- تنظیم ارتش (اردو): امانالله ارتش را با الگوگیری از ترکیه و آلمان سازماندهی کرد. هدف او تشکیل یک ارتش جدید با هشت لشکر بود و آموزش آن به افسران ترکی سپرده شد. هرچند قطعۀ نمونه تشکیل شد، اما شاه در نهایت به ارتش ملی بیتوجهی و آن را لغو کرد.[۲۴]
- تخصصیشدن دادگاهها: برای نخستینبار، دادگاهها تخصصی شدند (شامل کیفری، نظامی، حقوقی و وثیقهجات) و طرح تعدد مراحل رسیدگی (سه مرحلهای) تنظیم شد. قوۀ قضاوت بهشکل قانونی مستقل و مدون جزایی تبدیل شد.[۲۵]
اصلاحات اجتماعی و حقوقی شهروندی
- برابری و رفع تبعیض: قانون اساسی بر تساوی تمام شهروندان در برابر قانون تأکید کرد، بدون تفاوت بین نژاد، مذهب، و زبان. حق آزادی مذهبی و انجام مراسم دینی برای تمام اقوام و اقلیتهای ساکن تضمین شد.
- حقوق فردی و لغو امتیازات: اصول مهمی چون لغو بردگی و کار اجباری، منع شکنجه، احترام به مالکیت شخصی و آزادی مطبوعات در قانون اساسی گنجانده شد. محرومیتهای ناشی از تعلقات تباری و نژادی حذف شد، از جمله لغو بردگی هزارهها و پرداخت جزیه در مورد هندوها.[۲۶]
اصلاحات اقتصادی: استرداد حاکمیت مالی
- قطع وابستگی مالی: محور اصلی اصلاحات، رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا و کنترل دوباره پول افغانستان بود. دولت برای جبران یارانههای قطعشدۀ بریتانیا، به دنبال جذب حمایت مالی از قدرتهای دیگر نظیر شوروی، ترکیه، آلمان و فرانسه رفت.[۲۷]
- تغییر ساختار درآمد و نهادهای نوین: قانون جدید مالیاتی برای متمرکزکردن منابع درآمدی وضع شد. معافیتها و امتیازات قشرهایی چون ملکزادهها، متنفذین مذهبی و سران قبایل قطع شد که هدف آن توزیع عادلانهتر بار مالیاتی بود. بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در ۱۹۲۳م بهعنوان واحد جدید ارز معرفی شد.[۲۸]
- رشد صنایع و تجارت: لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمعآوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکتهای تولیدی و ایجاد محاکم شرعی معاملات و تجارت، به رشد صنایع، سرمایهگذاری و تجارت سرعت بخشید.[۲۹]
اصلاحات فرهنگی
انقلاب آموزشی و رسانهای
- آموزش اجباری و گسترش مدارس: تعلیمات ابتدایی برای پسر و دختر اجباری شد. بیش از ۳۲۲ مکتب ابتدایی و دبیرستانها به وجود آمد. مدارس تخصصی و عالی مانند مکتب امانی و مستورات ایجاد شدند.
- تربیت نیروی متخصص: برای تربیت کادر دیوانسالار، ۱۵۸ نفر از جوانان دختر و پسر با هزینۀ دولت به کشورهای اروپایی اعزام شدند.[۳۰]
- گسترش فضای روشنفکری: افزایش نشریات (مانند ارشاد النساء، اولین رسانۀ زنان افغانستان) در کابل و ولایات به رشد اندیشۀ آزادیخواهی و نوگرایی کمک کرد و به نوشتۀ متون تاریخجی فضای خفقانآور اجتماعی به محیطی باز و روشن تبدیل شد.[۳۱]
ترویج سبک زندگی غربی و مقاومت اجتماعی
- تغییر سبک پوشش: این برنامه پس از سفر اروپایی شاه در ۱۹۲۸م با هدف نوگرایی و مدرنیزهکردن سبک زندگی، بهصورت شتابزده آغاز شد. در مجلسی رسمی، با حضور ملکه ثریا بدون حجاب، رفع حجاب اعلام شد.
- اجباریشدن پوشش غربی: لباس متحدالشکل دریشی و کلاه شاپو برای مردان دستور داده شد و پلیس موظف شد تا زنان را در چهارراهها به پوشیدن لباس مناسب دعوت کند.
- مقاومت: این اقدامات اجباری، بهدلیل تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی، تلقی شدن آن بهعنوان بیدینی و همچنین فقدان تمکن مالی مردم عادی برای تهیه لباس غربی، با مقاومت و تضادهای شدید مذهبی مواجه شد.[۳۲]
علل ناکامی اصلاحات امانالله شاه
محققان عوامل شکست برنامههای اصلاحی امانالله را در محورهای ذیل خلاصه کردهاند:
تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی
اصلاحات امانالله خان، به جای زمینهسازی فرهنگی، بهطور مستقیم به تعارض با سنتها و احکام مذهبی پرداخت که هستهی مرکزی سبک زندگی مردم افغانستان بودند.[۳۳]
- حمله به نمادهای دینی: اقداماتی چون لغو تعطیلات مذهبی پنجشنبه و جمعه و ترویج کشف حجاب و لباس غربی، در نزد مردم متدین به منزلۀ حملۀ مسقیم با نمادهای دینی بود.
- نارضایتی سران مذهبی: تصمیماتی مانند امتحانگیری از ملایان و جوازدادن امامان مساجد، اختیارات و نفوذ مراجع سنتی و مذهبی را خدشهدار ساخت و جبهۀ گستردهای از مخالفان مذهبی را علیه اصلاحات شکل داد.[۳۴]
تعارض منافع و فساد داخلی
در سطح داخلی، اصلاحات امانی با دو چالش جدی رو به رو بود:
- تعارض منافع طبقۀ حاکم: اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، منافع طبقۀ حاکم سنتی را به چالش میکشید. علاوهبر این، شخص شاه نیز در کنار وطندوستی، گرفتار روحیۀ قومدوستی بود که مانع از اتخاذ رویکردی فراگیر و ملی میشد.
- فساد اداری: فساد گستردۀ درباریان و کارمندان دولت، مانع جدی دیگری در مسیر اجرای عدالت و اصلاحات بود. این فساد، منابع و اعتماد عمومی را تضعیف و ناکارآمدی ساختار حکومتی را تشدید میکرد.[۳۵]
شتابزدگی در اجرا و عدم زمینهسازی فرهنگی
شاه امانالله پس از بازگشت از سفر خارجی (۱۹۲۸م)، با شتابزدگی و بدون فراهمکردن زیرساختهای فکری و اجتماعی لازم، تغییرات عمدهای را به جامعه تحمیل کرد.[۳۶]
- تقلید سطحی از غرب: اصلاحات او بیشتر بر «تقلید سطح از مظاهر فرهنگ و تمدن غرب» (مانند لباس و پوشش) متمرکز بود تا بر مبانی فکری و توسعۀ درونی. این رویکرد، در جامعهای سنتی و محصور، به جای تحول، پسزدگی فرهنگی ایجاد کرد.[۳۷]
- اجرای آمرانه و قهری: اعمال اجباری و آمرانۀ سیاستهایی چون متحدالشکلکردن لباس مردان و سپردن وظیفۀ کنترل حجاب به پلیس در چهارراهها، ماهیت اصلاحات را از یک جنبش اجتماعی به یک فرمان حکومتی تبدیل کرد که مقاومت مردمی را به دنبال داشت.[۳۸]
مشکلات اقتصادی و ساختاری در تطبیق اصلاحات
اجرای اصلاحات با چالشهای عملیاتی و اقتصادی مواجه بود که بر نارضایتی اجتماعی افزود.
- فقدان زیرساخت: مردم عادی توان مالی برای خرید لباسهای گرانقیمت غربی نداشتند و زیرساخت تولید این سبک پوشش در داخل کشور وجود نداشت. این امر، بهخصوص زنان فقیر را در شرایط دشواری قرار داد و سبک زندگی روزمرۀ آنان را مختل کرد.
- نارضایتی مالیاتی: اگرچه هدف اصلاحات مالیاتی (قطع امتیازات و معافیتهای قبایل و مذهبیون) ایجاد عدالت بود، اما این اقدام نارضایتی عمیق طبقات متنفذ (ملکزادها و سران قبایل) را برانگیخت که اهرمهای قدرت محلی را در دست داشتند و از طریق تحریک مردم، به مخالفتهای قومی و قبیلهای دامن زدند.[۳۹]
تقابل با ساختار سنتی قدرت و نفوذ خارجی
اصلاحات امانالله، منافع قدرتهای سنتی داخلی و خارجی را به خطر انداخت و آنها از طریق دستکاری در باورهای عمومی، بستر شورشها را فراهم کردند.
- تضعیف متنفذین داخلی: قطع معافیتها و امتیازات سران قبایل و متنفذین مذهبی، جبهۀ قدرتمندی از مخالفان را شکل داد.[۴۰]
- نفوذ استعمارگران: نیروهای واپسگرای داخلی با حمایت ضمنی یا مستقیم هند بریتانیایی، اصلاحات را به مثابۀ «بیدینی» معرفی کردند و به تحریک قشر بیسواد جامعه پرداختند. این امر در نهایت به شورشهای مردمی و ظهور حبیبالله کلکانی منجر شد و دورۀ اصلاحات را پایان داد.[۴۱]
دیدگاهها دربارۀ امانالله
در مورد شخصیت و عملکرد امانالله سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی روشنفکران، زنان[۴۲] و گروههای قومی و نژادی[۴۳] که با اصلاحات او به آزادی نسبی دست یافتند، وی را قهرمان و غازی مینامند.[۴۴] اما قشر سنتی جامعه و نیز روحانیت، اصلاحات امانی را ناسازگار با اسلام و خود او را کافر[۴۵] و یا بیتوجه بهارزشهای اسلامی میدانند.[۴۶]
برخی دیگر معتقدند امانالله، وطندوست و ترقیخواه بود، اما برخی از برنامههای او سبب مشکلات عمیق در کشور شده است.[۴۷]
درگذشت امانالله
پس از شورش قبیلۀ منگل و گسترش آن، امانالله به تعدیل اصلاحات تن داد، اما موفق به خاموشکردن آتش شورش نشد تا آنکه نظام امانی توسط حبیبالله کلکانی در 1929م سقوط کرد.[۴۸] امانالله پس از خروج از افغانستان به ایتالیا رفت و در 1960م در شهر زوریخ سوییس درگذشت و جنازۀ او به جلالآباد انتقال داده شد و در کنار مرقد پدر خود به خاک سپرده شد. مراسم گرامیداشت استقلال افغانستان هر سال در آرامگاه امانالله در قصر سراجالامارات، برگزار میشود.[۴۹]
القاب و افتخارات امانالله خان
امانالله خان به دلیل اعلام استقلال افغانستان و رهبری جنبشهای اصلاحی، القاب و افتخارات متعددی کسب کرد:
- غازی: این لقب پس از پیروزی در جنگ سوم افغان-انگلیس و کسب استقلال افغانستان (۱۹۱۹م) به او داده شد. این مهمترین لقب افتخاری او محسوب میشود؛[۵۰]
- فاتح مسلمان: لقبی که بهطور مسقتیم به نقش او در کسب استقلال و پیروزی بر بریتانیا بازمیگردد؛
- شاه استقلالطلب: بهدلیل محوریت تلاشهای او برای رهایی کشور از نفوذ خارجی؛
- شاه تجددخواه (نوگرا): بهدلیل رهبری جنبش اصلاحات گسترده اجتماعی، حقوقی و فرهنگی در افغانستان؛[۵۱]
- بنیانگذار پادشاهی مشروطه: بهدلیل تدوین اولین قانون اساسی افغانستان (۱۹۲۳م) و تلاش برای ایجاد حکومتی مبتنی بر قانون و نهادهای مدرن؛
- مؤسس حزب سری ملی: بنیانگذاری این سازمان سیاسی مخفی پیش از سلطنت، نشاندهندۀ فعالیتهای او در میان روشنفکران بود؛
- نقش ویژه در تاریخ: محققان به او جایگاه خاصی در تاریخ افغانستان بهدلیل مدرنسازی و استقلالخواهی بخشیدهاند.[۵۲]
پانویس
- ↑ فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹-۲۶۰.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.
- ↑ بگوند، «امانالله افغان»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص726.
- ↑ مرادی، «امیر حبیبالله خان و شاه امان¬الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.
- ↑ غبار، افغانستان در سیر تاریخ، كابل، ۱۳۵۹ش، ص.۷۴۲
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ، ص717.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص726.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص313.
- ↑ علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
- ↑ علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ توکلی، «جنبشهای سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امانالله خان تا طالبان»، 1400ش، ص۳۵.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۱.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳-۱۱۳.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص789.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
- ↑ ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امانالله خان»، وبسایت روزنامۀ نیمرخ.
- ↑ احمدی، «امانالله، هزارهها و جنگ برای استقلال»، وبسایت هفته¬نامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوع¬نیوز.
- ↑ ساسانپور و دیگران، «ناکامی اصلاحات امانالله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص112.
- ↑ وداد، «شاه امانالله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص209- 213.
- ↑ وداد، «شاه امانالله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.
- ↑ «آرامگاه غازی امانالله خان؛ پر رفتوآمدترین مکان در روز استقلال»، آژانس اطلاعاتی باخترنیوز.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص۷۸۹-۷۹۱.
- ↑ گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۸.
- ↑ ساسانپور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارۀ ۸، 1390ش، ۱۱۸-۱۲۱.
منابع
- احمدی، محمد، «امانالله، هزارهها و جنگ برای استقلال»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: 27 اسد 1399ش.
- «استقلال افغانستان بهروایت تاریخ؛ امانالله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: 28 مرداد 1399ش.
- اعتماد، نرگس، «طالبان، امانالله خان و استقلال افغانستان»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: 29 اسد 1401ش.
- امینی، امینالله، «سیرتاریخی شکلگیری قانون اساسی در کشور»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: 15 دی 1398ش.
- توکلی، فائزه، «جنبشهای سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امانالله خان تا طالبان»، مجلۀ پژواک زنان در تاریخ، شمارۀ ۲۸، 1400ش.
- حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، میوند، 1366ش.
- حسینزاده، بصیراحمد، «امانالله از قتل پدر تا استقلال افغانستان»، خبرگزاری فارس ، تاریخ درج مطلب: 27 مرداد 1395ش.
- دولتآبادی، بصیراحمد، هزارهها از قتل¬عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، 1385ش.
- سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امانالله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: 4 خرداد 1402ش.
- ساسانپور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امانالله خان و شکلگیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، فصلنامۀ مطالعات تاریخ اسلام، شمارۀ 8، 1390ش.
- سیستانی، اعظم، «نمونهای از خطبههای نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش.
- علیآبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بینالمللی الهدی، ۱۳۹۵ش.
- غبار، میر غلاممحمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش.
- غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، مجلۀ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارۀ ۳، ۱۴۰۳ش.
- فرخ، مهدی، کرسی نشینان کابل: احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر امانالله خان، به کوشش محمد آصف فکرت، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
- فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان الله خان در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۵، ۱۳۸۸ش.
- گریگوریان، وارتان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی. نشر محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی، ۱۳۸۸ش.
- مصباحزاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهشهای آفتاب، 1388ش.
- مرادی، صاحبنظر، «امیر حبیبالله خان و شاه امانالله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: 29 دی 1390ش.
- موسوی، عسکر، هزارههای افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش.
- ناصری داوودی، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۱۲، 1390ش.
- «نگاهی بهزندگی و کارنامۀ کاری شاه امانالله»، وبسایت طلوعنیوز، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1394ش.