پیشنویس:احمدشاه ابدالی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
'''مثال برای بهبود:''' به جای بیان صرف اینکه «به اردوی نادر پیوست»، میتوان تحلیل کرد: «حضور در اردوی چندملیتی نادرشاه، او را با سبک مدیریت نظامی متمرکز آشنا کرد، اما همزمان، مشاهده تنشهای قومی در این اردو، اهمیت وفاداری قبیلهای را در ذهن او برای ایجاد یک دولت پایدار برجسته ساخت؛ الگویی که مستقیماً بر ساختار اجتماعی و سبک زندگی نظامیگرایانۀ افغانستانِ پس از او تأثیر گذاشت.» | '''مثال برای بهبود:''' به جای بیان صرف اینکه «به اردوی نادر پیوست»، میتوان تحلیل کرد: «حضور در اردوی چندملیتی نادرشاه، او را با سبک مدیریت نظامی متمرکز آشنا کرد، اما همزمان، مشاهده تنشهای قومی در این اردو، اهمیت وفاداری قبیلهای را در ذهن او برای ایجاد یک دولت پایدار برجسته ساخت؛ الگویی که مستقیماً بر ساختار اجتماعی و سبک زندگی نظامیگرایانۀ افغانستانِ پس از او تأثیر گذاشت.» | ||
به این مهم در قسمت زمینه های اجتماعی و فرهنگی اشاره شده است. به طور دقیق و خوب. | |||
'''۲. عدم پرداخت کافی به ابعاد اجتماعی و فرهنگی زندگی روزمره''' | '''۲. عدم پرداخت کافی به ابعاد اجتماعی و فرهنگی زندگی روزمره''' | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۸: | ||
این مقاله یک منبع تاریخی بسیار خوب است که با یک بازنگری و تغییر رویکرد، میتواند به یک مقالۀ عالی برای «ویکی سبک زندگی» تبدیل شود. در حال حاضر، مقاله به جای آنکه «سبک زندگی» را تحلیل کند، صرفاً به آن «اشاره» میکند. نقطه قوت مقاله، محتوای غنی آن است که میتواند به عنوان ماده خام برای یک تحلیل عمیقتر دربارۀ سبک زندگی مورد استفاده قرار گیرد. | این مقاله یک منبع تاریخی بسیار خوب است که با یک بازنگری و تغییر رویکرد، میتواند به یک مقالۀ عالی برای «ویکی سبک زندگی» تبدیل شود. در حال حاضر، مقاله به جای آنکه «سبک زندگی» را تحلیل کند، صرفاً به آن «اشاره» میکند. نقطه قوت مقاله، محتوای غنی آن است که میتواند به عنوان ماده خام برای یک تحلیل عمیقتر دربارۀ سبک زندگی مورد استفاده قرار گیرد. | ||
</ref> | </ref> | ||
| خط ۱۱۷: | خط ۱۱۸: | ||
===ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر=== | ===ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر=== | ||
در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت، اما مالیات دهقانان اقوام غیر پشتون چون [[تاجیکهای افغانستان|تاجیک]]، [[قوم هزاره|هزاره]]، [[قوم ازبک|ازبک]] و [[نورستان|نورستانیها]]<nowiki/>ا، افزوده و تحصیل آن به سرداران پشتون سپرده شد که توانستند بهتدریج املاک آنها را تملک نمایند.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.</ref> | در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت، اما مالیات دهقانان اقوام غیر پشتون چون [[تاجیکهای افغانستان|تاجیک]]، [[قوم هزاره|هزاره]]، [[قوم ازبک|ازبک]] و [[نورستان|نورستانیها]]<nowiki/>ا، افزوده و تحصیل آن به سرداران پشتون سپرده شد که توانستند بهتدریج املاک آنها را تملک نمایند. این سیاست مالیاتی نابرابر، سنگبنای یک بیاعتمادی عمیق میان اقوام مختلف شد که تا به امروز در قالب تنشهای سیاسی و اجتماعی خود را نشان میدهد و بر سبک تعاملات روزمره و حس تعلق ملی شهروندان افغانستان تأثیر مستقیم دارد.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.</ref> | ||
===اعطای امتیاز به روحانیون قبیله=== | ===اعطای امتیاز به روحانیون قبیله=== | ||
احمدشاه ابدالی، با سپردن تمام محاکم و [[مساجد]] به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگهداشت و حتی برخی او را پدر و غازی میخواند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.</ref> | احمدشاه ابدالی، با سپردن تمام محاکم و [[مساجد]] به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگهداشت و حتی برخی او را پدر و غازی میخواند.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.</ref> | ||
| خط ۱۲۵: | خط ۱۲۷: | ||
این الگو با تقدم مناسبات نظامی و فتح قلمرویی بر نهادسازی مدنی و توسعه اقتصادی، نه تنها به ناپایداری ساختار دولت و تشدید رقابتهای قبیلهای انجامیده، بلکه با تثبیت الگوی مواجهه دفعی و انعطافناپذیر با جهان خارج، زمینهساز انزوا و تضعیف روابط بینالملل شده است. در نتیجه، این میراث به جای تقویت دیپلماسی و همکاریهای فرامرزی، به جنگهای داخلی مکرر، بیثباتی سیاسی و توسعهنیافتگی ساختاری انجامیده که سبک زندگی کنونی در افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.</ref> | این الگو با تقدم مناسبات نظامی و فتح قلمرویی بر نهادسازی مدنی و توسعه اقتصادی، نه تنها به ناپایداری ساختار دولت و تشدید رقابتهای قبیلهای انجامیده، بلکه با تثبیت الگوی مواجهه دفعی و انعطافناپذیر با جهان خارج، زمینهساز انزوا و تضعیف روابط بینالملل شده است. در نتیجه، این میراث به جای تقویت دیپلماسی و همکاریهای فرامرزی، به جنگهای داخلی مکرر، بیثباتی سیاسی و توسعهنیافتگی ساختاری انجامیده که سبک زندگی کنونی در افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.<ref>موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.</ref> | ||
==== '''تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی''' ==== | |||
میراث اقتصادی احمدشاه درانی را میتوان در دو بُعد کوتاهمدت و بلندمدت بررسی کرد. در دوران حکمرانی او، اقتصاد امپراتوری بهطور عمده بر درآمدهای ناشی از فتوحات نظامی متکی بود. منابع تاریخی اشاره دارند که وی بلافاصله پس از تثبیت قدرت، با تصرف اموال و مالیاتهایی که مقامات دوره نادرشاه از مناطق مختلف گردآوری کرده بودند، پایههای اولیه خزانه خود را استوار ساخت.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۶.</ref> همچنین، حملات پیاپی به سرزمینهای همجوار به ویژه هند، که با غارت ثروتهای کلانی همراه بود، منبع اصلی تأمین هزینههای حکومت از جمله نگهداری سپاه دائمی به شمار میرفت.<ref>حسینی، ''تاریخ احمد شاهی''، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱)</ref> | |||
با این حال، این نظام اقتصادی که بر پایه غنائم جنگی شکل گرفته بود، از بنیانهای تولیدی و داخلی محروم بود. گزارشها حاکی از آن است که با کاهش توان نظامی و توقف گسترش قلمرو پس از دوره احمدشاه، ساختار اقتصادی امپراتوری به سرعت فروپاشید. این وابستگی به منابع خارجی و بیثباتی ناشی از آن، الگویی را در تاریخ اقتصادی افغانستان تثبیت کرد که در آن ثروت بیش از آنکه از طریق توسعه پایدار کشاورزی، صنعت و تجارت ایجاد شود، از مسیر جنگ و غارت به دست میآمد. به باور تحلیلگران، این الگو در درازمدت به تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی در این سرزمین انجامید.<ref>Dupree, Louis, ''Afghanistan ۳۳۹.''</ref> | |||
==سیاست خارجی احمدشاه ابدالی== | ==سیاست خارجی احمدشاه ابدالی== | ||
| خط ۲۰۸: | خط ۲۱۵: | ||
*وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، ''تیمورشاه درانی''، کابل، 1346ش. | *وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، ''تیمورشاه درانی''، کابل، 1346ش. | ||
*Ahmad Shah Durrani New World Encyclopedia | *Ahmad Shah Durrani New World Encyclopedia | ||
*Dupree, Louis, ''Afghanistan'', New Jersey, 1973 | |||
نسخهٔ ۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۰
احمدشاه ابدالی؛ بنیانگذار سلسلۀ پادشاهی ابدالیها در افغانستان.[دیدگاه ۱]
احمدشاه درانی با بنیاننهادن اولین حکومت متمرکز افغانی (پشتونی)، الگویی از سبک زندگی مبتنی بر وفاداری قبیلهای و نظامیگری را تثبیت کرد که تأثیرات آن در جامعۀ امروز افغانستان مشهود است. وی با ایجاد سپاه دائمی و تشکیلات دیوانی، زمینههای اولیه دولتسازی مدرن را پیریزی کرد، اما تقدم مناسبات نظامی بر نهادسازی پایدار، به بیثباتی ساختار سیاسی پس از خود انجامید.
توجه او به آبادانی و ترویج زبان پشتو، اگرچه موجب رشد موقت فرهنگی شد، اما در کنار سیاستهای مالیاتی تبعیضآمیز، شکافهای عمیق قومی و طبقاتی بیشتر شد. سبک زندگی مبتنی بر حکمرانی قبیلهای او، با تضعیف ملیگرایی فراگیر، زمینۀ انزوا و تداوم منازعات داخلی را فراهم کرد.
وابستگی اقتصاد به غنائم جنگی نیز الگوی ناپایداری را ایجاد کرد که توسعۀ زیرساختهای مدنی را با چالش مواجه ساخت. در نهایت، میراث او اگرچه در کوتاهمدت وحدت سیاسی موقتی ایجاد کرد، اما بهدلیل عدم نهادینهسازی بنیادهای یک نظام فراگیر مدرن، بحرانهای ساختاری را در سبک زندگی اجتماعی افغانستان تداوم بخشید.
نامگذاری
نامگذاری احمدشاه به «ابدالی» برگرفته از تعلق قبیلهای وی به طایفۀ ابدالی از قوم پشتون بود که ریشه در اصالت خانوادگی او داشت. پس از برگزیدهشدن به پادشاهی در شورای قندهار، عنوان نمادین «دُرِّ دُرّان» (مروارید عصر) توسط یکی از عالمان دینی به او اعطا شد. این رویداد سبب شد تا هم شخص وی و هم قبیلۀ ابدالی به «درانی» ملقب شوند.[۱]
زندگینامه احمدشاه ابدالی
کودکی و نوجوانی
براساس برخی منابع محمدزمان خان چون هرات را آشفته دید، همسر باردار خود را به ملتان نزد مادر و دایی خود فرستاد و احمد در همانجا به دنیا آمد و مدت ۷ سال نزد دایی پدر به سر برد.[۲] اما برخی تاریخ نگاران نوشتهاند که احمد در هرات زاده شد و بعد همراه مادر به فراه رفت.[۳] زندگی او از کودکی با بحرانهای سیاسی همراه بود، چنانکه در ۱۱۳۳ق که محمدزمان خان طی درگیریهای قبیلهای کشته شد، خانوادهاش مجبور به ترک هرات شدند.[۴]
وی در نوجوانی به برادر بزرگتر خود، ذوالفقار خان، حاکم هرات پیوست[۵] امادر ۱۱۴۳ق در پی لشکرکشی نادرشاه افشار به هرات، ذوالفقار خان همراه خانوادهاش و احمد به ناچار هرات را ترک کرد و نخست به فراه رفت و آنگاه به سوی قندهار روانه شد.[۶] در قندهار نیز حسین خان غلزایی حاکم قندهار از حضور ذوالفقار خان بیمناک شد و او و برادرانش، علیمردان خان و احمدخان را به زندان انداخت.[۷] در ۱۱۵۰ق چون نادرشاه قندهار را فتحکرد، آنان را از آزاد کرد و به مازندران فرستاد.[۸]
جوانی
احمدشاه ابدالی در ۲۰ سالگی پس از مرگ برادرش ذوالفقارخان به اردوی نادر پیوست و چندی بعد در زمرۀ نزدیکان او درآمد و فرماندهی ابدالیان لشکر نادر را برعهده گرفت. این دوره از زندگی او که با سفرهای پیاپی و آشنایی با ساختارهای نظامی همراه بود، سبک زندگی مبتنی بر تحرک و انعطافپذیری سیاسی را در وجود او نهادینه کرد.[۹]
زمینهها و بستر اجتماعی احمدشاه ابدالی
پیشینۀ قبیلهای و خاندانی
احمدشاه درانی با تعلق به خاندان سدوزایی قبیلۀ ابدالی (درانی)، از جایگاه اجتماعی ممتازی برخوردار بود. این پایگاه قبیلهای نه تنها مشروعیت رهبری او را در میان افغانها (پشتونها) تقویت کرد، بلکه امکان دسترسی به شبکههای قدرت و منابع انسانی را فراهم ساخت. به گفتۀ منابعی چون قدوسی[۱۰] پدرش محمدزمان خان حاکم هرات بود و این موقعیت، احمدشاه را از جوانی با مسائل حکمرانی و دیپلماسی قبیلهای آشنا و روحیۀ رهبری و مسئولیتپذیری را در او تقویت کرد.[۱۱]
تجارب در محیطی پرچالش
دوران جوانی احمدشاه با چالشهای شدیدی همراه بود؛ از جمله مرگ پدر، تبعید اجباری و اسارت در قندهار توسط رقبای قبیلهای. [۱۲] این تجارب، روحیۀ مقاومت، انعطافپذیری و توانایی مدیریت بحران را در او پرورش داد. همچنین، حضور در اردوی نادرشاه افشار و فرماندهی سواران ابدالی او را با تاکتیکهای پیشرفتۀ نظامی و مدیریت نیروهای چندقومی آشنا کرد.[۱۳]
تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی و هندی
احمدشاه با بهرهگیری از دیوانسالاری پیچیدۀ دورۀ نادری، ساختار حکومتی خود را سامان داد. به نظر برخی محققان که او دیوانهایی مانند دیوان اعلی و ایشیک آقاسی باشی را احیا کرد. همچنین، لشکرکشیهای متعدد به هند موجب آشنایی او با شیوههای اداری و فرهنگی هند شد و دیدگاه او را به حکومتداری وسعت بخشید.[۱۴]
تعامل با جریانهای فکری و مذهبی
قرار گرفتن افغانستان در چهارراه تمدنهای ایرانی، هندی و آسیای مرکزی، احمدشاه را با اندیشهها و مکاتب متنوعی آشنا کرد. او خود ادیبی توانا بود و اشعاری به زبان پشتو میسرود. این توجه به ادبیات و فرهنگ، نه تنها نشان از عمق فکری او داشت، بلکه ابزاری برای تقویت پیوندهای فرهنگی در قلمرو چندقومی افغانستان بود.[۱۵]
ویژگیهای شخصیتی احمدشاه ابدالی
احمدشاه، باسواد بود و به زبان پشتو شعر میسرود. به شعرا، ادیبان و قشر روحانی احترام میگذاشت.[۱۶] وی از عیاشی و تجملگرایی بهدور بود[۱۷] و در سوارکاری و نظامیگری مهارت داشت. او را زیرک و باتدبیر و در عین حال خشن و بیرحم،[۱۸] متعصب، قومگرا، دارای اندیشۀ زنستیزانه[۱۹] و انحصارطلب توصیف کردهاند؛[۲۰] اما برخی از مورخان احمدشاه را فرد زاهد، حلیم و خوشاخلاق دانستهاند.[۲۱]
احمدشاه درانی بهعنوان شخصیتی تاریخی، مورد تمجید مورخان نیز قرار گرفته است. وی با تدوین قوانین و مقررات اجتماعی و تلاش برای اجرای آنها، نقش مؤثری در سازماندهی جامعه ایفا کرد. ویدر عرصۀ آبادانی سرزمین نیز فعال بود و با دعوت از معماران مناطق مختلف، شهر جدید «احمدشاهی» را در مجاورت قلعۀ قندهار بنا نهاد. احداث مساجد، بازارها و کاروانسراهای متعدد از دیگر فعالیتهای عمرانی وی به شمار می رود. همچنین، احمدشاه درانی دارای ذوق ادبی بود و آثاری شعری به زبان پشتو از او به جای مانده که نشان دهندۀ توجه او به حوزه فرهنگ و ادبیات است.[۲۲]
پادشاهی احمدشاه ابدالی
با ترور نادرشاه افشار در ۱۷۴۷م ساختار متمرکز امپراتوری او دچار فروپاشی شد. این رویداد خلأ قدرت و رقابت میان مدعیان جانشینی در خراسان را ایجاد کرد. در این شرایط، احمدخان ابدالی که از فرماندهان مهم نادراشه بود، همراه دیگر سران قبیلۀ ابدالی، حفظ موقعیت خود در چارچوب امپراتوری در حال فروپاشی را دشوار ارزیابی کردند. آنها تصمیم به خروج از خراسان و بازگشت به قلمرو قومی در قندهار، واکنشی منطقی به این شرایط بحرانی تشخیص دادند.[۲۳]
فرآیند انتخاب و مشروعیتیابی
در نزدیکی قندهار، سران قبایل ابدالی در شورایی گرد آمدند و احمدشاه را به رهبری انتخاب کردند. این انتخاب بر اساس عواملی چند صورت گرفت: تبار شناختهشده او از خاندان سدوزایی، تجربۀ نظامی کسبشده در دوران نادرشاه، و توانایی بالقوه او برای اتحاد قبایل. عنوان «درّ درّان» و انتخاب قندهار بهعنوان پایتخت، نمادهایی برای ایجاد مشروعیت جدید فراتر از سطح محلی بودند. تغییر نام قبیله از ابدالی به درانی نیز نشاندهندۀ تحول در هویت جمعی تحت رهبری جدید بود.[۲۴]
تشکیل دولت و تثبیت قدرت
احمدشاه بلافاصله پس از به قدرت رسیدن، به ساختارسازی پرداخت. استفاده از دیوانسالاری باقیمانده از دورۀ نادرشاه، سازماندهی نیروی نظامی متشکل از قبایل، و بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی قندهار، پایههای اولیۀ حکومت را تشکیل داد. گسترش متصرفات به مناطق همجوار از جمله خراسان و شمال هند، هم منبع درآمدی برای حکومت جدید بود و هم به تثبیت موقعیت منطقهای آن کمک کرد. این گسترشطلبی در شرایط ضعف همزمان امپراتوری صفوی و گورکانیان هند امکانپذیر شد اما علیرغم ادعای دفاع از جهان اسلام، غارت معابد هندوها و کشتار سیکها رویکردی متناقض با اصول حکومتداری اسلامی داشت.[۲۵]
پیامدهای پادشاهی احمدشاه ابدالی
ایجاد امپراطوری پشتونی (قبیلهای)
احمدشاه ابدالی بخش بزرگی از خراسان را تحت حاکمیت خود درآورد و با محوریت قندهار و رویکرد قبیلهای،[۲۶] امپراطوری افغانی (پشتونی) را بهوجود آورد.[۲۷]
ایجاد طبقۀ اشراف اداری و قبیلهای
نظام اداری حکومت احمدشاه، هرچند از نظر شکلی ترکیبی از ادارۀ گورکانی (مغولهای حاکم بر هند) و ایرانی بود، اما در عمل زیر سلطۀ نظام قبیلهای و فئودالی افغانی (پشتونی) بود.[۲۸]
ایجاد طبقۀ اشراف زمیندار از قبیلۀ درانی
احمدشاه، در کنار القاب و مقام دولتی، زمین قندهار را در میان قبیلۀ ابدالی تقسیم کرد و بخشی از آن را به سرداران این قبایل بهعنوان جاگیر داد و بعد از فتح کابل، پیشاور و کشمیر، زمین بیشتری به آنها بخشید.[۲۹]
ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر
در حکومت احمدشاه، در کنار معافیت مالیات سرانه، مواشی، درخت و میوه، مالیات زمین پشتون ها در اطراف قندهار و مناطق مجاور، تخفیف یافت، اما مالیات دهقانان اقوام غیر پشتون چون تاجیک، هزاره، ازبک و نورستانیهاا، افزوده و تحصیل آن به سرداران پشتون سپرده شد که توانستند بهتدریج املاک آنها را تملک نمایند. این سیاست مالیاتی نابرابر، سنگبنای یک بیاعتمادی عمیق میان اقوام مختلف شد که تا به امروز در قالب تنشهای سیاسی و اجتماعی خود را نشان میدهد و بر سبک تعاملات روزمره و حس تعلق ملی شهروندان افغانستان تأثیر مستقیم دارد.[۳۰]
اعطای امتیاز به روحانیون قبیله
احمدشاه ابدالی، با سپردن تمام محاکم و مساجد به قشر روحانی، آنها را نیز از خود راضی نگهداشت و حتی برخی او را پدر و غازی میخواند.[۳۱]
حکمرانی قبیلهای و بحران مدرنیته
میراث احمدشاه درانی برای سبک زندگی امروز افغانستان، در قالب الگویی از حکمرانی قبیلهای متمرکز و تقویت هویت قومی به عنوان محور قدرت، جامعهای را پایه گذاشت که در آن وفاداریهای محلی بر ملیگرایی فراگیر اولویت دارد.
این الگو با تقدم مناسبات نظامی و فتح قلمرویی بر نهادسازی مدنی و توسعه اقتصادی، نه تنها به ناپایداری ساختار دولت و تشدید رقابتهای قبیلهای انجامیده، بلکه با تثبیت الگوی مواجهه دفعی و انعطافناپذیر با جهان خارج، زمینهساز انزوا و تضعیف روابط بینالملل شده است. در نتیجه، این میراث به جای تقویت دیپلماسی و همکاریهای فرامرزی، به جنگهای داخلی مکرر، بیثباتی سیاسی و توسعهنیافتگی ساختاری انجامیده که سبک زندگی کنونی در افغانستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.[۳۲]
تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی
میراث اقتصادی احمدشاه درانی را میتوان در دو بُعد کوتاهمدت و بلندمدت بررسی کرد. در دوران حکمرانی او، اقتصاد امپراتوری بهطور عمده بر درآمدهای ناشی از فتوحات نظامی متکی بود. منابع تاریخی اشاره دارند که وی بلافاصله پس از تثبیت قدرت، با تصرف اموال و مالیاتهایی که مقامات دوره نادرشاه از مناطق مختلف گردآوری کرده بودند، پایههای اولیه خزانه خود را استوار ساخت.[۳۳] همچنین، حملات پیاپی به سرزمینهای همجوار به ویژه هند، که با غارت ثروتهای کلانی همراه بود، منبع اصلی تأمین هزینههای حکومت از جمله نگهداری سپاه دائمی به شمار میرفت.[۳۴]
با این حال، این نظام اقتصادی که بر پایه غنائم جنگی شکل گرفته بود، از بنیانهای تولیدی و داخلی محروم بود. گزارشها حاکی از آن است که با کاهش توان نظامی و توقف گسترش قلمرو پس از دوره احمدشاه، ساختار اقتصادی امپراتوری به سرعت فروپاشید. این وابستگی به منابع خارجی و بیثباتی ناشی از آن، الگویی را در تاریخ اقتصادی افغانستان تثبیت کرد که در آن ثروت بیش از آنکه از طریق توسعه پایدار کشاورزی، صنعت و تجارت ایجاد شود، از مسیر جنگ و غارت به دست میآمد. به باور تحلیلگران، این الگو در درازمدت به تشدید فقر ساختاری و ناپایداری اقتصادی در این سرزمین انجامید.[۳۵]
سیاست خارجی احمدشاه ابدالی
- سیاست خارجی احمدشاه درانی بر پایۀ توسعهطلبی نظامی و بهرهگیری از ضعف همسایگان شکل گرفته بود. در جبهۀ هند، وی با بهرهگیری از ضعف امپراتوری گورکانی، بارها به پنجاب و دهلی لشکرکشی کرد. او در ۱۱۶۱ق لاهور را تسخیر و حاکم آن را به دهلی گریزاند.[۳۶] پس از شکست اولیه از هندیان، در ۱۱۶۲ق مجدداً لاهور را فتح کرد و از میرمنو، حاکم جدید، پیمان پرداخت مالیات سالانه گرفت[۳۷] حملات پی در پی او به هند، از جمله تصرف دهلی در ۱۱۶۹ق و نبرد سرنوشتساز پانیپت در ۱۱۷۴ق که به شکست سنگین مراتهها انجامید، موجب تضعیف شدید ساختار سیاسی هند و در نهایت زمینهساز نفوذ استعمار بریتانیا شد.[۳۸]
- در جبهۀ ایران، احمدشاه با استفاده از آشفتگی پس از قتل نادرشاه، به خراسان یورش برد. او در ۱۱۶۷ق هرات را محاصره کرد و پس از شکست سپاه شاهرخ در تربت جام، بر این شهر چیره شد.[۳۹] سپس با محاصرۀ مشهد، شاهرخ را وادار به پرداخت غرامت و ضرب سکه به نام خود کرد.[۴۰] سیاست او در قبال ایران، ترکیبی از تهاجم نظامی و انعطاف دیپلماتیک بود؛ به گونهای که با وجود اشغال نواحی مهمی مانند هرات و مشهد، حاکمیت محلی شاهرخ را در ازای پرداخت مالیات و به رسمیت شناختن حاکمیت خود حفظ کرد. همچنین، برای تثبیت موقعیت خود در مرزهای غربی، در ۱۱۷۵ق پسرش تیمور را به حکومت هرات منصوبکرد.[۴۱]
- در بعد دیپلماتیک، احمدشاه با بریتانیا و عثمانی ارتباط داشت، اما بریتانیا با وجود نظارت بر اقدامات او، بهدلیل قدرت نظامیاش، رویکردی محتاطانه در پیش گرفته بود.[۴۲]
- احمدشاه ، دو بار بهسمت ترکستان در آسیای میانه لشکر کشیده است که در حملۀ اول بهسرکردگی شاهولی خان، ولایات ترکستان را تصرف کرد و در حملۀ دوم، در کنار سرکوب شورشیان شمال، با شاه بخارا صلح کرده، با تعیین حدفاصل دو کشور، خرقۀ شریف منصوب به پیامبر اسلام را به قندهار آورد.[۴۳]
دست آوردهای مهم احمدشاه ابدالی
- دستاوردهای سیاسی: وی با مهار خلأ قدرت پس از نادرشاه، اولین حکومت متمرکز افغانی را بنیان نهاد و با انتخاب قندهار بهعنوان پایتخت و ایجاد تشکیلات دیوانی، زمینههای اولیۀ یک دولت ملی را پیریزی کرد.
- دستاوردهای نظامی: ایجاد یک سپاه دائمی و منظم، مستقل از نیروهای قبیلهای، از نوآوریهای او بود که امکان فتوحات گسترده در هند و ایجاد یک امپراتوری وسیع را فراهم کرد.
- دستاوردهای اجتماعی-فرهنگی: ارتقای جایگاه قبیله ابدالی (درانی) بهعنوان هستۀ مرکزی قدرت، توجه به آبادانی (مانند بنای شهر احمدشاهی)، و ترویج زبان پشتو از طریق سرودن شعر، از اقدامات اثرگذار او بود.
- دوران حکمرانی احمدشاه درانی و جانشین وی تیمورشاه که به مدت چهل و پنج سال به طول انجامید، دورهای شاخص از امنیت و ثبات نسبی داخلی در افغانستان بود. این آرامش و ثبات سیاسی، بستری مساعد برای رونق فعالیتهای هنری و ادبی فراهم کرد.[۴۴]
- در این دوره، شاهد رشد و توسعۀ قابل توجه صنایع دستی سنتی از جمله نگارگری، صنایع چوب، فرشبافی، سطونجی، نمدسازی و بهویژه نساجی ابریشم بودهایم. علاوهبر این، هنر تفاشی (خاتمکاری یا منبتکاری) نیز در دربار شاهان از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار شد.[۴۵]
با این حال، این دستاوردها بهطور عمده کوتاهمدت و وابسته به شخص او بودند. تمرکز قدرت بر ساختار قبیلهای و عدم نهادسازی پایدار، باعث شد پس از درگذشت وی، رقابتهای داخلی بازسازی شود و قلمرو وسیع او به سرعت از هم بپاشد. وابستگی اقتصاد حکومت به غنائم جنگی نیز الگویی ناپایدار را ایجاد کرد که با توقف فتوحات، بنیان اقتصادی حکومت متزلزل شد.[۴۶]
آثار احمدشاه ابدالی
احمد شاه، بهرغم آنکه در طول دورۀ سلطنت خود بهامور نظامی و جنگی مصروف بود، از خود دیوان شعری به زبان پشتو با عنوان «هرا» بهیادگار گذاشته است.[۴۷]
محبوبیت احمدشاه ابدالی
احمدشاه ابدالی، در میان گروه قومی پشتون به ویژه قبیلۀ درانی محبوبیت زیاد دارد و به «احمدشاه بابا» معروف است[۴۸] و او را بنیانگذار افغانستان فعلی میدانند و مورد توجه خاص شاعران و تحلیلگران آنها قرار گرفته است.[۴۹]
درگذشت احمدشاه ابدالی
احمدشاه درانی در ۲۰ رجب ۱۱۸۶ قمری در شهر قندهار درگذشت. دوران پادشاهی وی ۲۵ سال به طول انجامید و در زمان مرگ ۵۱ سال داشت. وفات او همزمان با افول تدریجی قدرت امپراتوری درانی بود.[۵۰]
آرامگاه احمدشاه درانی
آرامگاه احمدشاه درانی درباغ روضه، کنار خرقۀ شریف در قندهار که به «مرقد احمد شاه بابا» معروف است، از مهمترین بناهای تاریخی افغانستان محسوب میشود. این مکان بهعنوان یادمان بنیانگذار امپراتوری درانی، دارای ارزش نمادین و تاریخی است. معماری آن تلفیقی از سبکهای اسلامی و محلی است و بهعنوان یک جاذبۀ فرهنگی و گردشگری مورد توجه قرار دارد.[۵۱]
خانه تاریخی احمدشاه ابدالی
خانۀ تاریخی احمدشاه ابدالی واقع در قندهار، با قدمتی نزدیک به ۳۰۰ سال، از آثار مهم فرهنگی افغانستان به شمار میرود. این بنا در سالهای اخیر با خطر ویرانی مواجه شده و بخشهایی از آن تخریب شده است.[۵۲]
میراث احمدشاه ابدالی
جانشینان احمدشاه درانی، بهویژه پسرش تیمورشاه، فاقد قابلیت های لازم برای اداره امپراتوری درانی بودند. با هجوم دشمنان از تمامی جبههها، این امپراتوری ظرف پنج دهه پس از درگذشت وی فروپاشید. بخش عمدۀ قلمروهای فتحشده توسط او در طی این دوره به دست رقبا افتاد.
حاکمان متأخر درانی به جای مشارکت قدرت با رهبران قبیلهای (سرداران)، با تمرکز قدرت مطلق و گردآوری مشاوران غیرسنتی، آنان را از خود دور ساختند. تا ۱۸۱۸م وارثان احمدشاه تنها بر کابل و حومه آن تسلط داشتند. آنان نه تنها سرزمینهای پیرامونی را از دست دادند، بلکه سایر قبایل پشتون و خاندانهای درانی را نیز بیگانه ساختند. تا زمان صعود قدرت دوست٬محمدخان در ۱۸۲۶م، هرج و مرج بر افغانستان حاکم بود و این سرزمین به مجموعهای از واحدهای جداگانه تجزیه شد.[۵۳]
احمدشاه درانی در ادبیات
احمدشاه درانی بهدلیل بنیانگذاری کشور افغانستان و فتوحات خود در شبهقاره هند، مورد ستایش گرفته و برخی از شعرا درابارۀ او شعر سرودهاند. برای مثال اقبال لاهوری در وصف وی سروده است:[۵۴]
پانویس
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۱.
- ↑ کاتب، سراجالتواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص71.
- ↑ استرابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۷-۸.
- ↑ کاتب، سراجالتواریخ، 1331ش، ج اول، ص۹.
- ↑ سترابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۱۴۴.
- ↑ سترابادی، جهانگشای نادری، 1341ش، ص۳۰۲.
- ↑ سلطان محمد، تاریخ سلطانی، 1298ق، ص۱۲۱.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
- ↑ قدوسی، نادرنامه، 1339ش، ج۲، ص۴۳۶.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۳۴۳-۳۶۴.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص357.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76.
- ↑ «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسانزمین.
- ↑ موسوی دالینی، واکاوی عمل¬کرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن، 1394ش،ص149.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص354.
- ↑ وکیلی فوفلزایی، تیمورشاه درانی، 1346ش، ص۵۲-۵۴.
- ↑ استرابادی، جهانگشای نادری،، 1341ش، ص۴۲۶.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۲-۵۳.
- ↑ گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، 1343ش، ص۴۰؛ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۵-۱۰۷۵.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص76-77.
- ↑ سمیعی، «احمد شاه درانی»، وبسایت مرکز دائرۀ المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص93-94.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95.
- ↑ فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص95-96.
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، بهار 1391ش، ص357.
- ↑ موسوی دالینی، «واکاوی عملکرد سیاسی ـ نظامی احمدشاه دُرّانی و پیامدهای آن»، ۱۳۹۴ش، ص۱۳۵-۱۵۰.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۵۶.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱)
- ↑ Dupree, Louis, Afghanistan ۳۳۹.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۸.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۶.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۹۵۶-۱۰۲۱.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۲۵۲-۲۷۱.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۴۳۲.
- ↑ حسینی، تاریخ احمد شاهی، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۱۰۴۲-۱۰۴۳.
- ↑ سینها، ۶۲۴-۶۴۱؛ اورما، ۱۰۹-۱۲۸
- ↑ کاتب، سراجالتواریخ، 1331ش، ج اول، ص16-27.
- ↑ گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
- ↑ رفیعیراد و اکرمی، «تحلیل تاریخی نقاشان افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، ۳۸، ۱۴۰۱ش، ص۳۸.
- ↑ گانکوفسکی، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ۱۳۴۳ش، ص32-49.
- ↑ محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.
- ↑ کاتب، سراجالتواریخ، 1331ش، ج اول، ص30.
- ↑ محمدی، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ.
- ↑ کاتب، سراجالتواریخ، 1331ش، ج اول، ص29.
- ↑ «مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ «نگرانیها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ Ahmad Shah Durrani New World Encyclopedia
- ↑ لاهوری، اقبال، پس چه باید کرد؟ بخش ۲۳، وبسایت گنجور.
- دیدگاههای ارزیابان
- ↑ ارزیابی کلی مقاله در تشریح «آنچه احمدشاه انجام داد» موفق است، اما در تحلیل «چگونه اقدامات او بر سبک زندگی مردم (در آن زمان و امروز) تأثیر گذاشت» ضعف دارد. ارتباط میان اقدامات سیاسی-نظامی و زندگی روزمره، ارزشها، هنجارها و الگوهای رفتاری جامعه بهاندازه کافی ملموس و برجسته نشده است. کاستیهای اصلی از منظر «ویکی سبک زندگی» ۱. ضعف در محوریتبخشی به «سبک زندگی» مقاله با مقدمهای قوی دربارۀ تأثیر احمدشاه بر سبک زندگی آغاز میشود، اما در بدنۀ متن، این رویکرد را رها کرده و به یک روایت تاریخی خطی بازمیگردد. بخشهایی مانند «کودکی و نوجوانی» و «جوانی» صرفاً رویدادها را شرح میدهند، بدون آنکه تحلیل کنند این تجربیات چگونه «جهانبینی» و «سبک رهبری» او را شکل داد که بعدها به جامعه تحمیل شد. مثال برای بهبود: به جای بیان صرف اینکه «به اردوی نادر پیوست»، میتوان تحلیل کرد: «حضور در اردوی چندملیتی نادرشاه، او را با سبک مدیریت نظامی متمرکز آشنا کرد، اما همزمان، مشاهده تنشهای قومی در این اردو، اهمیت وفاداری قبیلهای را در ذهن او برای ایجاد یک دولت پایدار برجسته ساخت؛ الگویی که مستقیماً بر ساختار اجتماعی و سبک زندگی نظامیگرایانۀ افغانستانِ پس از او تأثیر گذاشت.» به این مهم در قسمت زمینه های اجتماعی و فرهنگی اشاره شده است. به طور دقیق و خوب. ۲. عدم پرداخت کافی به ابعاد اجتماعی و فرهنگی زندگی روزمره یک مقاله در ویکی سبک زندگی باید به جزئیات زندگی مردم عادی و نخبگان بپردازد. این مقاله در این زمینه سکوت کرده است: ساختار خانواده و نقش زنان: مقاله به «اندیشه زنستیزانه» او اشاره میکند اما توضیح نمیدهد این اندیشه چگونه در قوانین، ساختار خانواده، حقوق زنان و فرصتهای اجتماعی آنان تجلی یافت. سبک زندگی زنان در دوران او چگونه بود؟ آیا تفاوتی میان زنان دربار، زنان قبایل و زنان شهرنشین غیرپشتون وجود داشت؟ زندگی شهری و روستایی: مقاله به ساخت شهر «احمدشاهی» در قندهار اشاره میکند. اما سبک زندگی در این شهر جدید چگونه بود؟ چه تفاوتی با زندگی در هرات یا کابل داشت؟ الگوی شهرسازی او چه تأثیری بر تعاملات اجتماعی، اقتصاد و فرهنگ شهری گذاشت؟ زندگی یک دهقان تاجیک یا هزاره تحت سیاستهای مالیاتی او در عمل چگونه بود؟ هنر، ادبیات و تفریحات: به شعر سرودن احمدشاه و رونق صنایع دستی اشاره شده که نقطه مثبتی است. اما این هنرها برای چه کسانی بود؟ آیا هنر و ادبیات به ابزاری برای ترویج یک سبک زندگی خاص (مثلاً فرهنگ پشتونی) تبدیل شد؟ تفریحات و سرگرمیهای مردم عادی و دربار در آن دوره چه بود؟ ۳. ضعف در ایجاد پیوند ملموس میان میراث تاریخی و سبک زندگی امروز مقاله در بخش «حکمرانی قبیلهای و بحران مدرنیته» به خوبی این پیوند را ایجاد کرده است، اما این رویکرد باید در سراسر متن جاری باشد نه فقط در یک بخش. هر اقدام تاریخی احمدشاه باید به یک تأثیر مشخص در سبک زندگی امروز متصل شود. مثال برای بهبود: در بخش «ایجاد شکاف طبقاتی با وضع مالیات نابرابر»، مقاله باید فراتر رفته و بگوید: «این سیاست مالیاتی نابرابر، سنگبنای یک بیاعتمادی عمیق میان اقوام مختلف شد که تا به امروز در قالب تنشهای سیاسی و اجتماعی خود را نشان میدهد و بر سبک تعاملات روزمره و حس تعلق ملی شهروندان افغانستان تأثیر مستقیم دارد.» ۴. نگاه یکجانبه و عدم ژرفای انتقادی کافی مقاله صفات متضادی مانند «زاهد و حلیم» در مقابل «خشن و بیرحم» را ذکر میکند، اما تحلیل نمیکند که چرا این دیدگاههای متضاد وجود دارد. از منظر سبک زندگی، این دوگانگی کلیدی است: او برای قبیلۀ خود و حامیانش «بابا» و نماد سبک زندگی مبتنی بر افتخار و غنیمت بود، اما برای اقوام مغلوب و مردمان سرزمینهای فتحشده، نماد یک سبک زندگی مبتنی بر سلطه و تبعیض. مقاله باید تأثیرات حکومت او را از دیدگاه اقوام غیرپشتون (تاجیکها، هزارهها، ازبکها) و مردمان هند با جزئیات بیشتری بررسی کند تا نشان دهد چگونه یک «سبک زندگی مطلوب» برای یک گروه، به قیمت تحمیل یک «سبک زندگی نامطلوب» بر گروههای دیگر تمام شد. پیشنهادها برای بهبود مقاله 1. بازنویسی ساختار: ساختار مقاله باید از حالت «زندگینامه خطی» به ساختار «تحلیل موضوعی» تغییر کند. بخشهایی با عناوین زیر میتوانند اضافه شوند: o سبک رهبری و حکمرانی: از قبیله تا امپراتوری o تأثیر بر ساختار اجتماعی: طبقات، اقوام و روحانیون o زندگی روزمره در عصر درانی: شهر، روستا و خانواده o میراث اقتصادی: از غنائم جنگی تا فقر ساختاری o میراث فرهنگی: زبان، هنر و هویت ملی 2. عمقبخشی به تحلیل: به جای ذکر یک رویداد، باید پرسید: «این رویداد چه تأثیری بر نحوۀ زندگی، باورها و روابط مردم گذاشت؟» 3. ایجاد پیوندهای مستمر با امروز: در هر بخش، باید یک پاراگراف به تحلیل «ردپای این سیاست یا رویداد در افغانستان امروز» اختصاص یابد. 4. استفاده از رویکرد چندصدایی: سعی شود روایتها و دیدگاههای اقوام و ملل دیگر (مثلاً هندیها، ایرانیان، تاجیکها) در مورد تأثیرات حکومت او بر سبک زندگیشان گنجانده شود. جمعبندی نهایی این مقاله یک منبع تاریخی بسیار خوب است که با یک بازنگری و تغییر رویکرد، میتواند به یک مقالۀ عالی برای «ویکی سبک زندگی» تبدیل شود. در حال حاضر، مقاله به جای آنکه «سبک زندگی» را تحلیل کند، صرفاً به آن «اشاره» میکند. نقطه قوت مقاله، محتوای غنی آن است که میتواند به عنوان ماده خام برای یک تحلیل عمیقتر دربارۀ سبک زندگی مورد استفاده قرار گیرد.
منابع
- «احمدشاه درانی؛ سیاستمدار شاعرپیشه که مهمان مازندرانیها شد»، وبسایت فارس افغانستان، تاریخ درج: 9 دی 1394ش.
- «از احمدشاه ابدالی تا عبدالرحمن»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج: 28 آذر 1390ش.
- استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، 1341ش.
- حسینی، محمود، تاریخ احمد شاهی، چ تصویری، به کوشش دوستمراد سید مرادوف، مسکو، 1974م.
- رفیعیراد، رضا و اکرمی، حسن، «تحلیل تاریخی نقاشان افغانستان از دوران ماقبل تاریخ تا آغاز اصلاحات امانی»، مجلۀ هنر و تمدن شرق، شمارۀ ۳۸، ۱۴۰۱ش.
- «روایت دیگر از زندگی احمدشاه بابا»، شبکۀ اطلاع رسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: 27خرداد 1394ش.
- سلطان محمدخان، تاریخ سلطانی، بمبئی، 1298ق.
- سمیعی، محمد، «احمدشاه درانی»، وبسایت مرکز دائرۀالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 19 خرداد 1399ش.
- غبار، میر غلام محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش.
- فرهنگ، میرمحمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
- قدوسی، محمدحسین، نادرنامه، مشهد، 1339ش.
- کاتب، فیضمحمد، سراج التواریخ، ج اول، کابل، مطبعۀ حروفی دارالسلطنه، 1331ش.
- گانکوفسکی، یو. و.، «لشکر و نظام لشکری شاهان درانی»، ترجمۀ محمد صدیق طرزی، مجلۀ آریانا، شمارۀ ۲-۳، 1343ش.
- محمدی، محمدامیر، «احمدشاه درانی و نقش خانوادۀ آن در ادبیات افغانستان»، وبلاگ محمدامیر محمدی ابلاغ، تاریخ درج مطلب: 1 آبان 1397ش.
- «مقبره و زیارت احمدشاه بابا»، وبلاگ انار افغانستان، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402ش.
- مصباحزاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهشهای آفتاب، 1388ش.
- «مستندی از سرگذشت احمد شاه ابدالی در قندهار»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۴۰۴ش.
- موسوی دالینی، جواد، «واکاوی عملکرد سیاسی – نظامی احمدشاه درانی و پیامدهای آن»، فصلنامۀ علمی – پژوهشی پژوهشنامۀ تاریخ اسلام، شمارۀ ۱۷، 1394ش.
- «نگرانیها برای ویرانی خانه تاریخی احمدشاه ابدالی در قندهار»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، تیمورشاه درانی، کابل، 1346ش.
- Ahmad Shah Durrani New World Encyclopedia
- Dupree, Louis, Afghanistan, New Jersey, 1973