پیشنویس:تخار: تفاوت میان نسخهها
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
===دوران کوشانیان (سدههای نخست میلادی)=== | ===دوران کوشانیان (سدههای نخست میلادی)=== | ||
تخارستان در عصر کوشانیان به اوج شکوفایی تمدنی رسید. این حکومت که از تلفیق اقوام تخاری و یوئهچی شکل گرفته بود، توانست قلمروی وسیع از شمال هند تا آسیای میانه را تحت کنترل درآورد. بلخ | تخارستان در عصر کوشانیان به اوج شکوفایی تمدنی رسید. این حکومت که از تلفیق اقوام تخاری و یوئهچی شکل گرفته بود، توانست قلمروی وسیع از شمال هند تا آسیای میانه را تحت کنترل درآورد. بلخ بهعنوان پایتخت فرهنگی این امپراتوری، مرکز تجمع دانشمندان، هنرمندان و بازرگانان شد. سبک زندگی در این دوره ترکیبی از عناصر یونانی، هندی و بودایی بود که در معماری، هنر و حتی پوشش مردم نمایان میشد. بازارهای شهرهای مهم تخارستان مملو از کالاهای تجملی شرق و غرب بود و سیستم ضرب سکههای طلا و نقره، رونق اقتصادی بیسابقهای ایجاد کرده بود. با این حال، در قرن سوم میلادی، فشار همزمان ساسانیان از غرب و هپتالیان از شمال، پایههای این امپراتوری را سست کرد.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.</ref> | ||
===دوره ساسانیان (قرن ۳ تا ۵ میلادی)=== | ===دوره ساسانیان (قرن ۳ تا ۵ میلادی)=== | ||
نسخهٔ ۸ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۱۰
تَخار، ولایتی سرسبز در شمال افغانستان.[دیدگاه ۱]
ولایت تخار در شمال شرق افغانستان با پیشینهای غنی از دوران باستان، منطقهای با تنوع قومی و فرهنگی چشمگیر است. این ولایت میان رشته کوه هندوکش و رود پنج قرار گرفته و از آبوهوای نیمه خشک با تفاوتهای فصلی محسوس برخوردار است. اقتصاد منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی و دامپروری بوده و محصولات کشاورزی متنوعی تولید میکند. صنایع دستی سنتی و موسیقی محلی بخشی از هویت فرهنگی غنی تخار را تشکیل میدهند.
این ولایت با تقسیمات اداری متعدد، مراکز آموزشی و آثار تاریخی ارزشمندی مانند شهر باستانی آیخانم، از ظرفیتهای توسعهای قابل توجهی برخوردار است، هرچند کمبود امکانات درمانی و زیرساختی از چالشهای پیش روی آن محسوب میشود. زندگی اجتماعی در تخار بر پایۀ همزیستی مسالمتآمیز اقوام مختلف و ارزشهای دینی مشترک استوار است.
نامگذاری تخار
بر اساس گزارش منابع مختلف نام این سرزمین برگرفته از نام مردمی است که «تخار» خوانده میشدند. تخارها از اقوام آریایی بودند که در سدۀ ۳قبل از میلاد در نواحی کوچا و تورفان در شمال شرقی سرزمینی که بعدها ترکستان شرقی یا ترکستان چین خوانده شد، به سر میبردند. این مردم به یکی از زبانهای وابسته به گروه زبانی هند و اروپایی سخن میگفتند که به زبان تخاری معروف است. هرچند این زبان شرقیترین زبان شناخته شدۀ هند و اروپایی است، اما از لحاظ تقسیمات زبانشناسی به شاخۀ غربی یا کنتوم آن زبان تعلق دارد.
نام تخارستان در نخستین سدههای اسلامی بر بخشی از سرزمین باختر باستان در نواحی خاوری بلخ اطلاق میشده است.[۱] این سرزمین از خاور به بدخشان، از شمال به کرانههای جنوبی رود جیحون و از جنوب به رشته کوههای هندوکش محدود بوده است و در برخی از ادوار تاریخی در مفهوم وسیعتری همۀ نواحی مرتفع وابسته به بلخ، واقع در دو کرانۀ رود جیحون را در بر میگرفته است و طبق تقسیمات امروزی در برگیرندۀ استانهای فاریاب، جوزجان، بلخ، سمنگان، قندوز، تخار و بدخشان بوده است.[۲]
تاریخچه تخار
دوران اسکندر مقدونی
در دوران اسکندر مقدونى، تخار از شهرهای افسانهای قلمداد میشد. استرابو و بطلیموس جغرافیدانان یونانی، در آثار خود، از اسکندریۀ آمودریا یا اسکندریۀ اوکسیانا خبر دادهاند که تخار امروزی در افغانستان است.[۳]
دوران کوشانیان (سدههای نخست میلادی)
تخارستان در عصر کوشانیان به اوج شکوفایی تمدنی رسید. این حکومت که از تلفیق اقوام تخاری و یوئهچی شکل گرفته بود، توانست قلمروی وسیع از شمال هند تا آسیای میانه را تحت کنترل درآورد. بلخ بهعنوان پایتخت فرهنگی این امپراتوری، مرکز تجمع دانشمندان، هنرمندان و بازرگانان شد. سبک زندگی در این دوره ترکیبی از عناصر یونانی، هندی و بودایی بود که در معماری، هنر و حتی پوشش مردم نمایان میشد. بازارهای شهرهای مهم تخارستان مملو از کالاهای تجملی شرق و غرب بود و سیستم ضرب سکههای طلا و نقره، رونق اقتصادی بیسابقهای ایجاد کرده بود. با این حال، در قرن سوم میلادی، فشار همزمان ساسانیان از غرب و هپتالیان از شمال، پایههای این امپراتوری را سست کرد.[۴]
دوره ساسانیان (قرن ۳ تا ۵ میلادی)
فتح تخارستان توسط شاپور اول ساسانی، فصل جدیدی در تاریخ این منطقه گشود. ساسانیان با انتصاب حکام محلی به نام "کوشانشاهان"، سیستم اداری متمرکزی ایجاد کردند. سبک زندگی در این دوره تحت تأثیر سیاستهای یکپارچهسازی ساسانی قرار گرفت، هرچند تنوع مذهبی و فرهنگی همچنان حفظ شد. کشاورزی با احداث شبکههای آبیاری گسترده رونق یافت و شهرها با الگوهای معماری ساسانی توسعه پیدا کردند. موقعیت مرزی تخارستان آن را به منطقهای استراتژیک تبدیل کرده بود که همواره صحنه تنش با همسایگان شرقی بود. مقاومت مردم منطقه در برابر سیاستهای تحمیلی مرکز، گاه به شورشهای محلی منجر میشد. در اواخر این دوره، هجوم هپتالیان ضربه مهلکی به حاکمیت ساسانیان در منطقه وارد آورد.[۵]
عصر هپتالیان (قرن ۵ تا ۶ میلادی)
حکومت هپتالیان در تخارستان دورهای از تحولات عمیق اجتماعی را به همراه آورد. این اقوام که سبک زندگی نیمه کوچنشینی داشتند، سیستم اداری خاص خود را توسعه دادند. پایتختهای متعددی مانند بامیان و بلخ مرکز فعالیتهای سیاسی و فرهنگی شدند. سبک زندگی در این دوره آمیزهای از سنتهای کوچنشینی و شهری بود. هنر و معماری هپتالی تأثیرات ماندگاری بر فرهنگ منطقه گذاشت، هرچند ثبات سیاسی چندان پایدار نبود. جنگهای متعدد با ساسانیان منابع منطقه را تحلیل برد و در نهایت، اتحاد ساسانیان و گوکترکها موجب سقوط این حکومت شد. با این حال، میراث فرهنگی هپتالیان در تخارستان تا مدتها باقی ماند.[۶]
دوره ترکان و فتح اسلامی (قرن ۶ تا ۸ میلادی)
سلطه ترکان غربی بر تخارستان ساختار سیاسی جدیدی را به وجود آورد. سبک زندگی ترکی-محلی در این دوره شکل گرفت که در آن عناصر کوچنشینی و یکجانشینی درهم آمیخته بود. فتح اسلامی توسط عبدالله بن عامر در قرن هفتم، تحولات بنیادینی در جامعه ایجاد کرد. مساجد و مدارس اسلامی به تدریج در کنار مراکز بودایی و زرتشتی قدیم ساخته شدند. مقاومت مردم منطقه در برابر حاکمان جدید گاه به شکل قیامهای محلی بروز میکرد. اقتصاد منطقه که بر پایه کشاورزی و تجارت استوار بود، به تدریج با جهان اسلام پیوند خورد. این دوره شاهد تلفیق تدریجی فرهنگ اسلامی با سنتهای محلی بود که تأثیری ماندگار بر هویت فرهنگی منطقه گذاشت.[۷]
دوره عباسیان و حکومتهای محلی (قرن ۸ تا ۱۰ میلادی)
در عصر عباسی، تخارستان شاهد ظهور حکومتهای نیمهمستقل محلی بود. طاهریان نخستین سلسله ایرانی بودند که کنترل منطقه را به دست گرفتند. سبک زندگی در این دوره تحت تأثیر رونق علمی و فرهنگی قرار داشت. مدارس و کتابخانههای متعدد در شهرهای بزرگ تأسیس شد و دانشمندان بزرگی از این منطقه برخاستند. صفاریان با سیاستهای متمرکزتر خود، وحدت سیاسی بیشتری ایجاد کردند. معماری اسلامی با استفاده از مصالح محلی توسعه یافت و مساجد باشکوهی در شهرهای تخارستان ساخته شد. دوره سامانیان اوج شکوفایی فرهنگی منطقه بود که در آن زبان فارسی به عنوان زبان رسمی تثبیت شد. با این حال، رقابت بین حکام محلی و مرکزیت خلافت، گاه به تنشهای سیاسی منجر میشد.[۸]
عصر غزنویان و سلجوقیان (قرن ۱۱ تا ۱۲ میلادی)
حکومت غزنویان بر تخارستان دورهای از ثبات نسبی را به همراه آورد. سبک زندگی در این دوره تحت تأثیر سیاستهای نظامی غزنویان قرار داشت. شهرهای مرزی به پایگاههای مهم نظامی تبدیل شدند و بازارها رونق تازهای یافتند. با ظهور سلجوقیان، تحولات جدیدی در ساختار اجتماعی منطقه رخ داد. سیستم اقطاعداری سلجوقی بر زندگی روستاییان تأثیر گذاشت. معماری این دوره با ساخت مدارس، کاروانسراها و مساجد عظیم توسعه یافت. موقعیت تخارستان در جریان جنگهای صلیبی اهمیت راهبردی ویژهای پیدا کرد. با این حال، در اواخر این دوره، اختلافات داخلی و تهاجمات خارجی، ثبات منطقه را برهم زد.[۹]
دوره حمله مغول و افول تخار (قرن ۱۳ میلادی)
حمله چنگیزخان به تخارستان فاجعهبارترین رویداد تاریخ این منطقه بود. سبک زندگی سنتی به کلی دگرگون شد و بسیاری از مراکز شهری ویران گردید. سیستم آبیاری که پایه اقتصاد کشاورزی بود، آسیب جدی دید. مغولان هرچند در ابتدا ویرانگر بودند، اما به تدریج تحت تأثیر فرهنگ محلی قرار گرفتند. شهرهای تخارستان دیگر هرگز به رونق سابق بازنگشتند و بسیاری از دستاوردهای تمدنی پیشین از بین رفت. با این حال، برخی سنتهای فرهنگی در مناطق دورافتاده حفظ شد. این دوره پایانی بود بر اهمیت سیاسی تخارستان در صحنه منطقهای، هرچند میراث فرهنگی آن تا امروز نیز باقی است.[۱۰]
دوران معاصر
ولایت تخار پیش از 1309ش، این ناحیه بخشی از ولایت بزرگ قَطَغَن و بدخشان بود که قلمرویی وسیعتر از محدوده کنونی تخار، قندوز و بغلان امروزی را در بر میگرفت. در فاصله سالهای 1309 تا 1342ش، ساختار اداری منطقه دگرگون شد و با عنوان «حکومت اعلای تالقان» با چهار ولسوالی در اسناد رسمی ثبت شد که معادل محدوده جغرافیایی ولایت تخار در دوران معاصر بود.
سرانجام در 1343ش، ولایت تخار بهشکل کنونی آن تأسیس شد و در نظام درجهبندی ولایات افغانستان، جایگاه خود را بهعنوان ولایتی درجه دوم تثبیت کرد. محققان این تحولات اداری را نشاندهندۀ اهمیت راهبردی این منطقه در شمال شرق افغانستان و بیانگر تطور تاریخی هویت سیاسی و اجتماعی آن در گذر زمان میدانند. تشکیل ولایت مستقل تخار در 1343ش، نقطۀ عطفی در تاریخ محلی این ناحیه بود که مسیر توسعه اداری و سیاسی خاصی را برای آن ترسیم کرد.[۱۱]
جغرافیا و جمعیت تخار
موقعیت جغرافیایی
تخار با مساحت حدود 325، 12کیلو مترمربع در شمالشرقی افغانستان و چهارصد کیلومتری کابل قرار دارد و از نظر جغرافیایی با مناطق متعددی هم مرز است. از شمال به جمهوری تاجیکستان، از شرق و جنوبشرقی به ولایت بدخشان، از جنوب به ولایت کاپیسا، از جنوبغربی به ولایت بغلان و از غرب به ولایت قندوز محدود میشود. رود پنج، که یکی از شاخههای اصلی آمودریا محسوب میشود، مرز طبیعی بین این ولایت و تاجیکستان را تشکیل میدهد. این موقعیت استراتژیک، تخار را به یکی از مناطق مهم در شمال شرق افغانستان تبدیل کرده است.[۱۲]
ویژگیهای اقلیمی تخار
ولایت تخار از نظر منابع آبی و توپوگرافی از موقعیت ممتازی برخوردار است. رشته کوه عظیم هندوکش که از شاخصترین ویژگیهای طبیعی این منطقه محسوب میشود، در نواحی جنوبی و مرکزی ولایت امتداد یافته و چهرهای پرشکوه به جغرافیای تخار بخشیده است. دامنههای شمالی این رشته کوه میزبان درههای حاصلخیز ورسج، فرخار و اشکمش است که هر یک بهعنوان کانونهای مهم کشاورزی و سکونتی منطقه شناخته میشوند.
منابع آبی تخار
رود پنج بهعنوان شاخه اصلی آمودریا، نهتنها مرز طبیعی با جمهوری تاجیکستان را تشکیل میدهد، بلکه با جریان خود، منطقه درقد را بهشکل جزیرهای از بدنۀ اصلی ولایت جدا ساخته است. شبکۀ آبی تخار به این رود محدود نبوده و از رودهای متعدد دیگری نیز بهره میبرد. برای مثال رود تالقان که از ریزابههای رود بنگی سرچشمه میگیرد، رود کوکچه بهعنوان یکی از شاخههای آمودریا، رود اشکمش که از حوزۀ آبریز خانآباد تغذیه میشود و قرهسو که از شاخههای رود پنج محسوب میشود، همگی در کنار چشمهسارها و قناتهای متعدد، سیستم آبیاری طبیعی گستردهای را تشکیل دادهاند که زندگی کشاورزی و باغداری در این ولایت را امکانپذیر ساخته است. این منابع آبی غنی در کنار ارتفاعات هندوکش، چرخۀ حیات در تخار را به گردش درآورده و زمینهساز شکلگیری الگوی خاصی از زندگی هماهنگ با طبیعت در این منطقه شدهاند.[۱۳]
آبوهوای تخار
ولایت تخار از نظر آبوهوا دارای ویژگیهای متمایزی است که بر سبک زندگی ساکنان آن تأثیر گذاشته است؛ این منطقه آبوهوایی نیمهخشک با تفاوتهای فصلی محسوس دارد. برای مثال تابستانهای بهطور نسبی گرم با دمایی بین ۳۵ تا ۴۰ درجه سانتیگراد و زمستانهای سرد که گاهی دمای هوا به ۲۱ تا ۲۹ درجه زیر صفر میرسد. این نوسان شدید دمایی، ریتم خاصی به زندگی روزمره مردم بخشیده است.
فصل سرما که از ماه عقرب (آبان) آغاز میشود و تا ثور (اردیبهشت) ادامه مییابد، همراه با بارشهای برف و باران است و میانگین بارندگی سالانه آن به ۲۲۹۰ میلیمتر میرسد. این میزان بارش نسبتاً بالا، تأثیر قابل توجهی بر کشاورزی منطقه دارد. در این فصل، فعالیتهای بیرون از منزل کاهش مییابد و مردم بیشتر به صنایع دستی خانگی مانند بافت قالی و گلیم میپردازند.
در مقابل، روزهای تابستان با گرمای شدید همراه است که الگوی کار و فعالیت را تغییر میدهد. کشاورزان و دامداران ساعتهای کار خود را با این شرایط تطبیق میدهند و بهطور معمول فعالیتهای سنگین را به ساعات خنکتر روز موکول میکنند. این شرایط اقلیمی باعث شده معماری سنتی خانهها نیز به گونهای باشد که در تابستان خنک و در زمستان گرم بماند.
بارشهای فراوان بهویژه در بهار، باعث سرسبزی دامنههای کوهستانی و مراتع غنی شده که برای دامداری سنتی در این منطقه بسیار مناسب است. این ویژگیهای اقلیمی در کنار هم، چرخهای طبیعی را ایجاد کرده که بر الگوی کشت، نوع محصولات کشاورزی و حتی آداب و رسوم مردم تأثیر گذاشته است.[۱۴]
جمعیتشناسی تخار
ولایت تخار با جمعیتی بالغ بر یک ۱/۰۹۳/۰۹۲ نفر در سال ۲۰۲۰، از تنوع قومی و زبانی چشمگیری برخوردار است. تاجیکها بهعنوان بزرگترین گروه قومی، بخش عمدهای از ساکنان این منطقه را تشکیل میدهند، در حالی که ازبکها، پشتونها، هزارهها و جوامع کوچنشین نیز در کنار آنان به زندگی مسالمتآمیز مشغولند.[۱۵]
زبان مردم تخار
ولایت تخار از تنوع زبانی چشمگیری برخوردار است که نشاندهندۀ غنای فرهنگی این منطقه است. فارسی دری بهعنوان زبان اصلی و مشترک میان تمام اقوام، نقش غالب را در ارتباطات روزمره ایفا میکند و زبان آموزش در مدارس و مکاتب است. این زبان با لهجههای محلی شیرینتر شده و در بازارهای شلوغ تالقان و دیگر شهرها بیشتر به گوش میرسد.
زبان پشتو بهعنوان دومین زبان رسمی کشور، بیشتر در میان جوامع پشتونتبار مناطق جنوبی تخار رواج دارد و در تعاملات محلی استفاده میشود. ازبکی، از زبانهای ترکی، در میان جوامع ازبکتبار شمال ولایت متداول بوده و در مناطق مرزی با تاجیکستان بیشتر شنیده میشود. همچنین گونههای محلی از زبان ترکی در برخی نواحی توسط گروههای کوچکتر قومی مورد استفاده قرار میگیرد[دیدگاه ۲].[۱۶]
ساختار اداری تخار
شهر تالقان از سال ۱۳۴۱ش، مركز ولایت تخار است. نام این شهر از دیرباز در متون تاریخی و جغرافیایی بهصورتهای طالقان، طایقان، طایكان، طاركان و تالقان آمده است. در اكثر منابع از دو طالقان بهنامهای طالقان تخارستان و طالقان جوزجان یاد شده است.[۱۷] ولایت تخار با تقسیمات اداری منظم خود، از ۱۶ ولسوالی تشکیل شده که هر کدام ویژگیهای منحصر به فردی دارد. شهر تالقان بهعنوان مرکز این ولایت، هم از نظر اداری و هم از لحاظ اقتصادی-فرهنگی نقش محوری ایفا میکند. ولسوالیهای این ولایت عبارتند از:
-ورسج با طبیعت کوهستانی و مراتع سرسبز؛
- فرخار که به درههای حاصلخیز و باغات میوه مشهور است؛
- کلفگان با موقعیت مرزی و مناظر طبیعی چشمگیر؛
- خواجه غار که از مراکز مهم تاریخی و فرهنگی محسوب میشود؛
- خواجه بهاوالدین با پیشینۀ غنی در عرصههای علمی و دینی؛
- بهارک که به کشاورزی و باغداری معروف است؛
- هزار سمچ با چشماندازهای کوهستانی و زندگی عشایری؛
- دشت قلعه که از مناطق نسبتاً هموار و مناسب برای کشاورزی است؛
- ینگی قلعه به عنوان یکی از کانونهای تجاری و ارتباطی؛
- چاه آب با منابع آبی غنی و زمینهای کشاورزی حاصلخیز؛
- رستاق که از مناطق تاریخی و دارای آثار باستانی مهم است؛
- بنگی با رودخانه پرآب و زمینهای زراعی گسترده؛
- اشکمش که به معادن زغال سنگ و طبیعت بکر شهرت دارد؛
- چال با موقعیت جغرافیایی خاص و مناظر طبیعی متنوع؛
- نمک آب با منابع نمک و زمینهای شور معروف است؛
- درقد که بهصورت جزیرهای در رود پنج قرار گرفته و از جاذبههای طبیعی برخوردار است.[۱۸]
اقتصاد تخار[دیدگاه ۳]
کشاروزی
ولایت تخار با برخورداری از منابع آبی غنی و زمینهای حاصلخیز، از دیرباز به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی شمال شرق افغانستان شناخته میشود. کشاورزی در این منطقه بر اساس دانش بومی و روشهای سنتی شکل گرفته، اما در سالهای اخیر با ورود فناوریهای مدرن، تحولات مثبتی در شیوههای تولید ایجاد شده است.
کشت در تخار به دو روش آبی و دیم انجام میشود. در زمینهای آبی که عمدتاً در کنار رودخانهها قرار دارند، کشاورزان از سیستمهای سنتی آبیاری مانند جویهای خاکی و نهرهای تقسیم آب استفاده میکنند. محصولات استراتژیک مانند برنج به روش نشایی و با دست کاشته میشود، در حالی که گندم و جو به صورت دستپاش یا با استفاده از دستگاههای ساده بذرپاشی کشت میگردد. در زمینهای دیم، کشاورزان بیشتر به کشت غلات مقاوم به خشکی مانند جو و گندم دیم رو میآورند که معمولاً در پاییز انجام میشود.[۱۹]
باغات میوه تخار به روشهای سنتی و نیمهمدرن مدیریت میشوند. درختان میوه مانند سیب، زردآلو و انگور عمدتاً به صورت دیم و با استفاده از آب باران پرورش مییابند، هرچند در سالهای اخیر سیستمهای آبیاری قطرهای نیز در برخی باغات مدرن راهاندازی شده است. هرس درختان معمولاً در زمستان انجام میشود و کشاورزان از روشهای طبیعی برای مبارزه با آفات استفاده میکنند.
برداشت محصولات زراعی در تخار عمدتاً به صورت دستی و با استفاده از داس و سایر ابزارهای سنتی انجام میشود. برداشت گندم و جو معمولاً در خرداد و تیر ماه صورت میگیرد، در حالی که برنج در شهریور و مهر ماه برداشت میشود. میوهها نیز بر اساس نوع محصول در فصول مختلف چیده میشوند؛ بهطور مثال انگور در شهریور و سیب در مهر و آبان ماه برداشت میگردد.
با حمایت سازمانهای بینالمللی مانند دفتر انکشافی آغا خان (AKDN)، شیوههای نوین کشاورزی در حال گسترش است. ایجاد باغات مدرن با سیستمهای آبیاری پیشرفته، آموزش روشهای صحیح هرس و استفاده از کودهای ارگانیک، کیفیت محصولات را بهبود بخشیده است. این تحولات نهتنها به افزایش تولید منجر شده، بلکه زمینه را برای صادرات محصولات باغی به سایر ولایات فراهم کرده است.
اگرچه تخار ازظرفیت بالایی در بخش کشاورزی برخوردار است، اما چالشهایی مانند کمبود ماشینآلات پیشرفته، نوسانات قیمت محصولات و تغییرات آبوهوایی همچنان وجود دارد. با این حال، با برنامهریزی صحیح و استفاده بهینه از منابع آبی، این ولایت میتواند به یکی از مراکز مهم تولید محصولات کشاورزی در سطح منطقه تبدیل شود.[۲۰]
دامداری
دامپروری نیز بهویژه در ولسوالیهای فرخار و ورسج که از منابع آبی غنی برخوردارند، رونق خاصی دارد. دامداران این مناطق نهتنها نیاز داخلی را تأمین میکنند، بلکه بخشی از دامهای خود را به کشورهای همسایه مانند پاکستان و تاجیکستان صادر میکنند.[۲۱]
صنایع محلی
ولایت تخار با پیشینهای غنی در صنایع دستی، گنجینهای از هنرهای سنتی را در خود جای داده که هم بهعنوان منبع درآمد و هم بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی منطقه شناخته میشود. چموسدوزی از پوست حیوانات، پشمینهبافی و تولید البسه گرم از پشم و نیز مورهدوزی و خامکدوزی از جمله این هنرهااست. در ولسوالیهایی مانند دشت قلعه، بافت بالاپوش، جلیقه و کلاههای پشمی به روش سنتی رواج دارد، هرچند این صنایع با چالشهای بازاریابی مواجه شدهاند. زنان هنرمند تخاری بهویژه در بافت تار سند و جیلک (الچه) مهارت دارند که در سالهای اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.[۲۲]
معادن
ولایت تخار از ذخایر معدنی قابل توجهی برخوردار است که در ایجاد اشتغال و زندگی رومزه مردم نقش مهم دارد. بر اساس مطالعات وزارت معادن و پترولیم افغانستان، معادن متعددی در این ولایت شناسایی شدهاند که هر کدام ظرفیتهای خاص خود برخوردار است.
در مناطق سَمتی، نورابه و حصار، معادن طلای پاشان قرار دارد که پایهای برای صنایع جواهرسازی و صادرات محسوب میشود. معادن نمک در تاقچه و چال نیز در توسعه صنایع غذایی و شیمیایی کاربرد دارد. کوارتز فرخار مادهای ارزشمند در صنایع شیشهسازی و الکترونیک استفاده میشود، در حالی که معدن ازبست در دهنۀ سلطان کاربردهای صنعتی متنوعی دارد.
ذخایر زغال سنگ در فرخار و بازارک نیز از اهمیت ویژهای برخوردارند، چرا که هم بهعنوان منبع انرژی و هم بهعنوان ماده اولیه در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. به نظر کارشناسان توسعه فناوریهای استخراج و فرآوری، جذب سرمایهگذاریهای هدفمند و آموزش نیروی کار محلی از جمله راهکارهایی است که میتواند به بهرهوری بیشتر از این ذخایر خدادادی منجر شود.[۲۳]
«زرشویی» بهعنوان روش سنتی استخراج طلا، تکنیکی قدیمی و بومی است که در این روش، کارگران محلی با ابزارهای ساده مانند بیل، کلنگ و تشتهای مخصوص، به شستشوی خاکهای طلادار میپردازند و بر زندگی روزمرۀ آنها تأثیر مستقیم دارد. این فرآیند بهطور معمول در حاشیه رودخانهها انجام میشود و نیاز به مهارت خاصی دارد که نسل به نسل منتقل شده است.[۲۴]
زیرساخت و امکانات رفاهی
الف) حمل و نقل
ولایت تخار از نظر زیرساختهای ارتباطی و حملونقل دارای موقعیت راهبردی است. دو مسیر مهم ارتباطی، جاده قندوز-بغلان و جاده قندوز-فیضآباد، از این منطقه عبور میکند که نقش حیاتی در اتصال تخار به سایر ولایات شمالی و مرکزی افغانستان دارد. از نظر حملونقل هوایی، این ولایت دارای سه فرودگاه محلی در شهرهای تالقان (مرکز ولایت)، ینگیقلعه و خواجهغار است که بهطور عمده برای پروازهای داخلی و ترابری مورد استفاده قرار میگیرند.
این زیرساختهای حملونقل اگرچه نیاز به توسعه و بهسازی بیشتری دارند، اما در شرایط فعلی بستر لازم برای جابجایی مسافران و کالاهای تجاری را فراهم میسازند. به نظر کارشاسان بهبود این شبکههای ارتباطی میتواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ایفا کند.[۲۵]
ب) شبکۀ درمانی
به گزارش رسانهها شبکۀ مدرن درمانی تخار با مشکلات ساختاری جدی رو به رو است و به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای جمعیتی این ولایت نیست. این مسئله باعث شده است که روشهای درمانی مدرن بر اساس سرانۀ جمعیت تخار شکل نگیرد و زندگی روزمرۀ مردم با تهدیدهای بهداشتی مواجه شود. برای مثال با وجود یک شفاخانۀ ولایتی، دو شفاخانه ولسوالی و ۷۶ مرکز صحی، خدمات درمانی بهشدت ناکافی، نامتوازن و با کیفیت پایین ارائه میشود. کمبود پزشکان متخصص، تجهیزات فرسوده، تمرکز امکانات در مرکز ولایت و دسترسی محدود به خدمات اورژانسی در ولسوالیهای دورافتاده، موجب شده بسیاری از بیماران مجبور به مراجعه به مراکز درمانی در ولایات همجوار یا حتی خارج از کشور شوند. مراکز خصوصی موجود نیز بهدلیل هزینههای بالا و نظارت ناکافی، گزینه مناسبی برای عموم مردم نیستند.[۲۶] در حال حاضر ۲۱ مرکز صحی در تخار ساختمان دایمی ندارد و برای ارایه خدمات صحی از ساختمانهای کرایی استفاده میکنند.[۲۷]
این مشکلات و کبمودهای روش درماتی مدرن باعث شده است که در تخار، درمان به سبک سنتی همچنان جایگاه ویژهای در میان مردم داشته باشد. بر اساس گزارش رسانهها گیاهان دارویی مانند زوفا، پونه کوهی و گل گاوزبان بهطور گسترده برای درمان بیماریهای تنفسی و گوارشی استفاده میشوند. درمانگران محلی با استفاده از دانش گذشتگان، ترکیبی از گیاهان کوهی را برای ساخت داروهای طبیعی به کار میگیرند. حجامت و فصد نیز از روشهای درمانی رایج در این منطقه محسوب میشود. بسیاری از خانوادهها ترجیح میدهند برای درمان سرماخوردگی و دردهای مفصلی ابتدا از روشهای سنتی استفاده کنند. این شیوههای درمانی که نسل به نسل منتقل شدهاند، نه تنها بخشی از فرهنگ بهداشتی منطقه است، بلکه بهعنوان مکمل درمان مدرن نیز مورد توجه قرار گرفته است.[۲۸]
فرهنگ، هنر و جامعه[دیدگاه ۴]
باورهای دینی و مذهبی
ولایت تخار دارای بافت مذهبی همگنی است که بیشتر ساکنان آن را مسلمانان سنی مذهب تشکیل میدهند. این جامعه دینی بهطور عمده پیرو مکتب فقهی حنفی هستند که بر مناسبات اجتماعی و فرهنگی منطقه تأثیر عمیقی گذاشته است. ساختارهای[دیدگاه ۵] دینی از جمله مساجد، مدارس دینی و نهادهای مذهبی نقش محوری در سازماندهی زندگی اجتماعی ایفا میکنند.
اقلیتهای مذهبی از جمله شیعیان دوازده امامی و اسماعیلیان نیز در چارچوب روابط مسالمتآمیز اجتماعی به حیات خود ادامه میدهند. این همزیستی مذهبی در طول تاریخ موجب شکلگیری الگوی خاصی از روابط اجتماعی شده که در آن ارزشهای دینی مشترک بهعنوان عامل وحدتبخش عمل میکند. با این حال، تحولات اخیر در سطح منطقه گاه این تعادل را تحت تأثیر قرار داده است.[۲۹]
حزب التحریر بهعنوان یک جریان تندرو مذهبی با اندیشههای خلافتگرایانه افراطی، هم در دوران جمهوری اسلامی افغانستان و هم در دورۀ حکومت طالبان بهعنوان گروهی غیرقانونی شناخته شده است. این حزب که مرکزیت آن در خارج از افغانستان قرار دارد، با تبلیغات گسترده و استفاده از روشهای غیرخشونتآمیز به دنبال ترویج ایدههای رادیکال خود در میان جوامع مسلمان است.
فعالیتهای این گروه که پیرو مذاهب چهارگانۀ اهلسنت هستند، در ولایات شمالی افغانستان بهویژه در میان اقوام تاجیک و ازبک متمرکز بوده و با برگزاری جلسات مخفیانه و انتشار مواد تبلیغاتی تلاش در نفوذ به بدنه جامعه دارد. هر دو نظام سیاسی حاکم بر افغانستان در دو دهه اخیر، این حزب را به دلیل ماهیت تفرقهانگیز و مخالفت با ساختارهای حکومتی موجود، تهدیدی برای امنیت ملی دانستهاند. اخیراً طالبان با دستگیری گسترده اعضای این حزب در مناطق مختلف از جمله تخار، بر عزم خود برای مقابله با این جریان افراطی تأکید کردهاند.[۳۰]
ادبیات
در حوزهٔ ادبیات، تخار در قلمرو بلخ باستان قرار دارد. بخشی از شاعران و ادیبان قلمرو بلخ مربوط به جغرافیای تخار بوده و نام آنها در منابع تاریخی بهعنوان افتخارات ادبی بلخ باستان به ثبت رسیده است.[۳۱] در طول دو دهه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی افغانستان، ادبیات در ولایت تخار و حوزه شمال شرق کشور شاهد تحولات چشمگیری بود. این دوره را میتوان به دو مرحله متمایز تقسیم کرد: سالهای نخست (۲۰۰۱-۲۰۱۴) که دوران شکوفایی نسبی و سالهای پایانی (۲۰۱۴-۲۰۲۱) که دوره افول تدریجی محسوب میشد.
دوران شکوفایی (۲۰۰۱-۲۰۱۴)
در این دوره با حمایت دولت مرکزی و نهادهای بینالمللی، فضای بهطور نسبی بازتری برای فعالیتهای ادبی فراهم شد. مراکز فرهنگی متعددی در تخار و ولایات همجوار تأسیس شدند که از جمله میتوان به بستر ادبی-فرهنگی دریاچه اشاره کرد. انتشار مجموعههای شعر و داستان با کیفیت بهتر و تیراژ بالاتر از ویژگیهای این دوره بود. محافل شعرخوانی و نقد ادبی به صورت منظم برگزار میشد و ارتباط نویسندگان شمال با مراکز ادبی کابل و هرات تقویت شد.
ویژگیهای محتوایی
- غلبه مضامین اجتماعی و انتقادی در آثار ادبی؛
- توجه به مسائل زنان و حقوق بشر؛
- ترکیب عناصر مدرن با سنتهای ادبی محلی؛
- ظهور نسل جدیدی از شاعران زن در منطقه.
چالشها و محدودیتها (۲۰۱۴-۲۰۲۱)
با تشدید ناامنیها در سالهای پایانی، بسیاری از برنامههای ادبی محدود یا متوقف شد. برخی نویسندگان و شاعران به کابل یا خارج از کشور مهاجرت کردند. کاهش حمایتهای مالی و امنیتی باعث رکود نسبی در تولید آثار شد. با این حال، مقاومت فرهنگی جامعه ادبی باعث شد فعالیتها به شکل زیرزمینی و محدود ادامه یابد.
دستاوردها
1. احیای هویت ادبی منطقه شمال پس از سالها محرومیت؛
2. کشف و پرورش استعدادهای ادبی جوان؛
3. ثبت و انتشار بخشی از گنجینه ادبیات شفاهی منطقه؛
4. ایجاد شبکههای ارتباطی میان ادیبان شمال با دیگر مناطق.[۳۲]
موسیقی
ولایت تخار دارای سنت موسیقایی ریشهداری است که بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم این منطقه محسوب میشود. سازهای محلی مانند دنبوره، غیچک، طبله و رباب در مراسم و جشنهای عمومی مورد استفاده قرار میگیرند و هنرمندان محلی با اجرای این موسیقیها، به غنای فرهنگی منطقه میافزایند. در سالهای اخیر، بازگشت مهاجران از کشورهای خارجی موجب تأثیرپذیری سلیقههای موسیقایی در مرکز ولایت شده است. این امر باعث شده تا موسیقی مدرن در کنار موسیقی سنتی جایگاه خود را پیدا کند. با این حال، موسیقی محلی همچنان در مناسبتهای اجتماعی و خانوادگی حضوری پررنگ دارد و بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی منطقه حفظ شده است. این تعامل بین موسیقی سنتی و مدرن، نشاندهنده پویایی فرهنگی تخار در مواجهه با تحولات اجتماعی است.[۳۳]
رسانه
در حالحاضر، بیش از ۲۰ رسانه صوتی، تصویری و چاپی در چارچوب دولتی و غیردولتی در این منطقه فعال است. سابقه رسانهای تخار به دهه ۱۳۵۰ش و انتشار هفتهنامۀ تخارستان توسط ریاست اطلاعات و فرهنگ بازمیگردد، در حالی که تلویزیون ملی در ولایت در ۱۳۷۵ش فعالیت خود را آغاز کرد.
در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی افغانستان، رسانهها گسترش قابل توجه داشت که از جمله میتوان به تأسیس تلویزیونهای مهر و برلیک و همچنین رادیوهای متعددی مانند همصدا، آیخانم، تخارستان و ریحان اشاره کرد. در بخش رسانههای چاپی، روزنامۀ جوان، هفتهنامههای آوای کوکچه، نجوا، ارشاد نور و تخارستان به فعالیت خود ادامه میدهند. با این حال، برخی نشریات مانند طلوع آفتاب جدید، هدف و کوکچه به دلیل مشکلات مالی با رکود مواجه شدهاند. این تحولات رسانهای نه تنها نقش مهمی در آگاهیبخشی به شهروندان داشته، بلکه به توسعه فرهنگی و اجتماعی منطقه نیز کمک شایانی کرده است.[۳۴]
ورزش و بازیهای محلی
در گذشته ورزشهای سنتی مانند پهلوانی، سنگاندازی و غُرسی (کشتی محلی) جایگاه ویژهای در زندگی مردم داشت، اما امروزه ورزشهای مدرنی همچون تکواندو، کاراته، جودو، کانگفو، والیبال و فوتبال نیز در میان جوانان محبوبیت یافته است. بیش از ۲۲ فدراسیون ورزشی در این ولایت فعال هستند که نشاندهندۀ تنوع و پویایی ورزشی منطقه است. ورزشکاران تخاری در سالهای اخیر با کسب مدالهای طلا، نقره و برنز در مسابقات داخلی و بینالمللی، نام این ولایت را پرآوازه کردهاند. مدارس نیز با گنجاندن ورزش در برنامههای درسی، نقش مهمی در ترویج فرهنگ ورزشی میان نوجوانان ایفا میکنند. با این حال، نبود سالنهای ورزشی استاندارد و امکانات کافی همچنان بهعنوان چالشی اساسی بر سر راه پیشرفت ورزشکاران محلی باقی مانده است.[۳۵]
غذاهای محلی
ولایت تخار دارای تنوع غذایی منحصر به فردی است که ریشه در فرهنگ و اقلیم این منطقه دارد. قابلیپلو بهعنوان غذای اصلی و رسمی در مهمانیها و مراسم خاص تهیه میشود که ترکیبی از برنج، گوشت و سبزیجات معطر است. شیربرنج بهعنوان صبحانهای مقوی و دسر مورد استفاده قرار میگیرد. منتو در وعدههای ناهار و شام سرو میشود. شورچای (چای شور) نوشیدنی سنتی منطقه است که همراه با نان محلی مصرف میشود. چارمغز چای، بهعنوان نوشیدنی مقوی در فصلهای سرد رواج دارد. کچری قروت نیز غذای محلی و سادهای است که از ترکیب کشک، برنج و سبزیجات تهیه میشود. این غذاها علاوهبر جنبۀتغذیهای، بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی مردم تخار را تشکیل میدهند و در مناسبتهای مختلف بهعنوان عامل پیوند اجتماعی عمل میکند.[۳۶]
پوشاک
چَپَن از لباسهای محلی ولایت تخار است. صنعت چپندوزی در تخار سابقۀ طولانی دارد و خانوادههای زیادی مشغول دوخت این لباس محلی هستند. صنعت چپندوزی در تخار که زمانی رونق داشت و محصولاتش حتی به کشورهایی مانند ایران، ترکیه و آلمان صادر میشد، اکنون با کاهش شدید تقاضا مواجه شده است. صنعتگران محلی علت این وضعیت را ترکیبی از عوامل اقتصادی از جمله فقر گسترده، بیکاری فزاینده و هجوم لباسهای وارداتی ارزان قیمت میدانند.[۳۷]
مناسبتهای ملی و مذهبی
نوروز: مردم تخار جشن نوروز را با آمادگی ویژه در دو مراسم جهندهبالا برگزار میکنند. یکی از این مراسمها به نام جهندهبالای تالقانجان و دیگری بهنام جهنده بالای خواجه چنگال یاد میشود. مردم این ولایت دَه روز پیش از روز عید، برای تجلیل از نوروز آمادگی میگیرند. این آمادگیها شامل پاککاری شهر، تهیۀ میوۀ هفتسین و رنگ کردن درختان و خانهها است. مردم در اولین روز از نوروز به دامنههای تپهها رفته و این روز را با دوستان و خانوادههای خود جشن میگیرند.[۳۸]
عید فطر: عید فطر از جشنهایی است که در سراسر افغانستان رایج بوده و مردم تخار نیز این عید را جشن میگیرند. در این ولایت مردم در ۲۶ و ۲۷ ماه رمضان به استقبال عید فطر رفته و خانهتکانی میکنند. در این روزها برای اعضای خانواده لباسهای نو خریداری کرده و برای پختن غذای عیدانه مواد لازم را تهیه میکنند. روز ۲۹ رمضان را عرفه و شام آن روز را عید مردگان مینامند. در روز عید، همۀ مردم، زن و مرد برای خواندن نماز عید به مسجد رفته و بعد از ادای نماز عید، عید را یکدیگر تبریک میگویند[دیدگاه ۶].[۳۹]
عید قربان: در ولایت تخار، همچون سایر نقاط افغانستان، عید قربان با آیینهای دیرینه دینی و فرهنگی گرامی داشته میشود. برگزاری مسابقات کشتی محلی و دیگر بازیهای سنتی به عنوان بخشی جداییناپذیر از مراسم این عید، همواره مورد توجه خاص مردم منطقه بوده است. این رقابتهای سالم که با حضور گسترده اقشار مختلف جامعه برگزار میشود، علاوه بر حفظ میراث فرهنگی، نقش مهمی در تقویت همبستگی اجتماعی ایفا میکند. شور و نشاط حاصل از این برنامهها، فضای عید را در تخار به فرصتی برای تجدید پیوندهای اجتماعی و ترویج روحیه همدلی تبدیل میسازد.[۴۰]
نظام اجتماعی تخار
ولایت تخار نمونهای بارز از همزیستی مسالمتآمیز اقوام مختلف است که در آن تاجیکها، پشتونها، ترکتبارها (شامل ازبکها و قزاقها)، هزارهها، گجراتیها و بلوچها در کنار یکدیگر زندگی میکنند. این تنوع قومی با وجود تفاوتهای فرهنگی و زبانی، در چارچوب ارزشهای اجتماعی مشترک و هویت اسلامی مدیریت میشود.
سازوکارهای سنتی حل اختلاف مانند شوراهای محلی و نهادهای ریشسفیدان نقش مهمی در پیشگیری از تشدید تنشهای قومی ایفا میکنند. زبان فارسی دری به عنوان زبان میانجی، تسهیلکننده ارتباطات بینقومی است. اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری نیز پیوندهای مشترک معیشتی بین اقوام مختلف ایجاد کرده است. با این حال، این همزیستی گاه تحت تأثیر عوامل بیرونی با چالشهایی مواجه میشود که نیازمند مدیریت هوشمندانه است.[۴۱]
معارف و آموزش عالی
۱. معارف (آموزش و پرورش)
در ولایت تخار ۲۶۳ باب مکتب ابتداییه، ۱۴۲ باب مکتب متوسطه و ۲۴۴ باب لیسه وجود داشته و ۳۹۴۷۷۲ دانشآموز که ۵۷ درصد آن را پسران و ۴۳ درصد را دختران تشکیل میدهند، به آموزش میپردازند.[۴۲]
۲. تحصیلات عالی
دانشگاه تخار در سال ۱۳۷۰ش تأسیس شد. این دانشگاه دارای هفت دانشکده، ۲۹ رشتهٔ علمی، یک مجلهٔ علمی- پژوهشی و کتابخانه است.[۴۳] مؤسسهٔ تحصیلات عالی خانۀ دانش، تحصیلات عالی پیمان و تحصیلات عالی راه سعادت از دانشگاههای خصوصی فعال در ولایت تخار هستند.[۴۴]
۳. مدارس دینی
چهار باب دارالعلوم، دوازده باب مدرسهٔ دینی و چهار باب دارالحفاظ در بخش تعلیمات اسلامی ولایت تخار فعالیت دارند.[۴۵]
مکانهای تاریخی و زیارتی
ولایت تخار از نظر آثار تاریخی و فرهنگی دارای میراث ارزشمندی است که نشاندهنده غنای تمدنی این منطقه است. برای مثال در مرکز ولایت (تالقان)، مسجد جامع با معماری اصیل اسلامی و چهار کاروانسرای تاریخی به چشم میخورد که یادگار دوران رونق تجاری این ناحیه است. ولسوالی رستاق میزبان قلعه تاریخی سرغار و زیارتگاه مجاور آن بوده که از جمله نقاط مهم تاریخی و مذهبی منطقه محسوب میشود.
در ولسوالی فرخار، مجموعهای از مزارهای معتبر شامل پیر فرخار، شاه نعمتالله ولی و خواجه ابدال ولی قرار دارد که مورد احترام اهالی است. ولسوالی ورسج نیز دارای مجموعهای از مزارهای تاریخی شامل شیخ نظامالدین، شیخ نجمالدین، سیدغدیرالدین، سعد وقاص، مولانا رحیمالله و شیخ خلیلالله بوده که نشاندهندۀ پیشینۀ غنی فرهنگی و مذهبی این ناحیه است. این آثار تاریخی نهتنها از نظر معماری و هنری حائز اهمیت هستند، بلکه بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی و مذهبی مردم منطقه نیز محسوب میشوند و در زندگی اجتماعی و فرهنگی اهالی جایگاه ویژهای دارد.[۴۶]
مکانهای باستانشناختی
شهر باستانی آیخانم
آیخانم نام شهری باستانی- یونانی در ولایت تخار در شمال افغانستان است که ۲۲۰۰ سال قدمت دارد. این شهر در زمان ظاهرشاه کشف و آثار باستانی آن استخراج شد. امروزه، ویرانهای از آن شهر باستانی باقی مانده است. آیخانم کلمهای ترکی بهمعنای ماهبانو است.[۴۷] در داستانها و افسانههای محلی، به دختری بسیار زیبا اشاره شده است که از شدت زیبایی، وی را «ماهبانو» میگفتند. او خواستگاران زیادی داشت و سرانجام یکی از آنها وی را دزدیده و به شهری دیگر برد. شاهزاده، قلعهای برای آیخانم ساخت و او را در آنجا پنهان کرد. آن قلعه، کمکم به نام «آیخانم» یا «ماهبانو» معروف شد.[۴۸]
برخی، نام این شهر را برگرفته از نام «سِلین» / لونا» (Selene / Luna) از الهههای اساطیری مهتاب یونان و روم میدانند. برخی دیگر نیز آن را به آناهیتا، الهۀ باستانی عشق و زایش و مهتاب ایران باستان نسبت میدهند.[۴۹] از این شهر در آثار جغرافینگاران یونانی چون استرابو و بطلیموس، با نامهای «اسکندریۀ آمودریا» یا «اسکندریۀ اوکسیانا» یاد شده است.[۵۰]
تاریخچه آیخانم
آیخانم یک شهر یونانی باختری است که برخی، معتقدند سنگبنای آن توسط اسکندر مقدونی کار گذاشته شده و آن سنگبنا اکنون در موزۀ کابل نگهداری میشود و قدمت آن به حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.[۵۱] عدهای دیگر بر این باورند آیخانم توسط آنتیوخوس یکم پادشاه امپراتوری سلوکی، حدود 280 سال قبل از میلاد بنا شده است.[۵۲] از کتیبهای که از مقبرۀ کنیاس در داخل شهر آیخانم بهدست آمده، معلوم میشود بانی شهر او بوده است؛ زیرا در دورۀ هلنیستی رسم بر این بوده که تنها بانی شهر را در داخل محوطۀ شهر بهخاک میسپردند. با توجه به کتیبۀ بهدست آمده قدمت شهر به سالهای ۳۲۵ تا ۳۰۰ سال قبل از میلاد بر میگردد.[۵۳]
شهر آیخانم ۲۰ سال پایتخت امپراطوری یونانی باختری بود و زمان فرمانروایی «اکراتیدس» پهنای قلمرو حکومت آن تا شمال هند را در برمیگرفت، اما سرانجام با حملات مداوم اقوام ساکایی، این شهر در حدود سال ۱۴۵ قبل از میلاد سقوط کرده و با خاک یکسان شد.[۵۴] با شروع جنگهای داخلی دهۀ هفتاد در افغانستان، بهخاطر دسترسی فرماندهان نظامی منطقه به منطقۀ حفریات آیخانم، کاوشهای غیرقانونی صورت گرفت و آثار بهدست آمده به قاچاقچیان آثار عتیقه فروخته شد و این شهر باستانی به ویرانۀ متروکی مبدل شد.[۵۵] امروزه از آن همه شکوه و عظمت تنها یک میدان مملو از گودال و حفرههای وحشتناک در وسط شهر باقی مانده است.[۵۶]
موقعیت جغرافیایی آیخانم
این شهر بهصورت یک تپۀ هموار باستانی بر بالای یک بلندی، در تقاطع رودهای آمودریا و کوکچه[۵۷] در شمالشرق افغانستان در ولسوالی خواجهغار ولایت تخار واقع شده که از شمال به رود کوکچه و از طرف غرب به آمودریا و از طرف شرق به قریۀ آیخانم محدود میشود.[۵۸]
کشف شهر آیخانم
شهر آیخانم تا قرنهای متمادی ناپدید بود. باستانشناسان اروپایی مدتها در جستجوی شهری از دورۀ اسکندر در سواحل رود آمو بودند.[۵۹] در 1961م هنگامیکه محمدظاهر شاه برای شکار در ولایت تخار به سر میبرد، مردم محلی یک اثر سنگی کندهكاری شده را به شاه نشان دادند. وی این اثر را در اختیار تیم باستانشناسی فرانسه در کابل قرار داد.[۶۰] کاوشهای باستانشناسان فرانسوی در این منطقه نشان داد که آیخانم یکی از شهرهای مهم یونانی- باختری بوده است.[۶۱]
معماری
شهر آیخانم بهصورت مثلثیشکل ساخته شده که دو ضلع آن با آب احاطه شده و ضلع سوم محل استقرار برج و باروی شهر است.[۶۲] شهر دارای ۱۸۰۰ متر طول و ۱۶۰۰ متر عرض است.[۶۳] معماری آن نیز ترکیبی از هنر یونانی، ایرانی و هندی است. قصر در مرکز شهر بوده و بناهای دیگری مثل معبد، دیوان حکومتی، آمفیتئاتر، مدرسه، ورزشگاه و دژ نگهبانی با برجها و ستونهای بلندِ آذینشده به سبک یونانی در آن وجود داشته است.[۶۴]
آثار کشفشده
تیم باستانشناسان افغان – فرانسه از سال ١٩٦٥ تا ١٩٧٨م، پانزده دوره در آیخانم حفریاتی انجام دادند و آثار کشف شده را به موزۀ ملی افغانستان در کابل انتقال داده و در اطاقی بهنام آیخانم به نمایش گذاشتند.[۶۵] برخی از این آثار عبارتند از: مجسمهها، کتیبهها، کوزهها، بشقاب، کاسه، جعبههای سرپوشدار، ظروف قیمتی و دو لوحه ساعتنمای آفتابی.[۶۶] در داخل محوطۀ شهر، دو مقبرۀ نزدیک دروازۀ ورودی قصر بود که یک کتیبۀ سنگی وجود داشت که روی آن به رسمالخط و زبان یونانی پنج اندرز بدین مضمون حکاکی شده بود: «در کودکی ادب نگه دار، در جوانی خود را نگه دار، در میانسالی دادگر و رستگار باش، در سالمندی دیگران را پند سودمند ده و در وقت مرگ بیترس و بیاندوه باش.»[۶۷]
- آثار کشفشدۀ آیخانم را از لحاظ سبک و اسلوب هنری به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
- آثاری که فقط عناصر و سبک یونانی دارند مثل مجسمۀ هرمس، بهشکل مرد مسن ریشدار؛
- آثاری که منشأ و اصالت یونانی دارند اما شبیه آثار هنری معاصرین زمان خود در غرب افغانستان (مصر و سوریه) هستند.
- آثاری که در آنها عناصر هنر یونانی با هنرهای محلی افغانستان ترکیب شده است.[۶۸]
پانویس
- ↑ بارتولد، جغرافیای تاریخی ایران، ۱۳۵۸ش، ج۱، ص۱۸.
- ↑ بارتولد، جغرافیای تاریخی ایران، ۱۳۵۸ش، ج۱، ص۶۶-۶۸.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت گردشگری افغانستان.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دانشنامه بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص5813.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامۀ افغانستان، 1371ش، ص۲۹-۳۸.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامۀ افغانستان، 1371ش، ص ۴۸-۵۲.
- ↑ دائرة المعارف آریانا، ذیل اشکمش، طالبان و درقد، ۱۳۴۸ش.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «برآورد نفوس کشور: ١٣٩٩»، وبسایت اداره ملی احصائیه و معلومات افغانستان.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامۀ افغانستان، 1371ش، ص۵۷.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت سیستم معلوماتی و گردشگری افغانستان.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامۀ افغانستان، 1371ش، ص ۴۸-۵۲.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «ظواهر معدنی ولایت تخار»، وبسایت وزارت معادن و پیرولیم افغانستان.
- ↑ «ولایت تخار را بیشتر بشناسیم + فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامۀ افغانستان، ۱۳۷۳ش، ص۳۹.
- ↑ «خدمات صحی در ولایت تخار رو به افزایش است»، خبرزگاری پژواک.
- ↑ «دشواریهای مراکز صحی تخار؛ کمبود امکانات و نبود نیروی متخصص»، وسایت روزنامۀ ۸ صبح.
- ↑ «بازار گرم گیاهان دارویی در تالقان مرکز ولایت تخار»، وبسایت پارس تودی.
- ↑ سالنامۀ احصائیوی ۱۳۹۹ش، ص۱۰.
- ↑ «پیشینه فعالیت حزب التحریر در افغانستان»، پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ خلیق، تاریخ ادبیات بلخ، ۱۳۸۷ش، ص۲۵.
- ↑ «طرح شکلگیری حوزه ی ادبی شمال شرق»، وبسایت روزنامۀ ۸صبح.
- ↑ [۱]«ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ [۲]«ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ [۳]«ولایت تخار»، وبسایت کابلستان.
- ↑ محمدی، «انواع غذاهای افغانی»، وبسایت سیستم معلوماتی افغانستان.
- ↑ «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری صدای افغان.
- ↑ «فقر و محدودیت: امسال دسترخوان هفت سین تخاریان پهن نشد»، روزنامه ۸ صبح.
- ↑ عابدوف، آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۶.
- ↑ «مسابقات کُشتی محلی به مناسبت عید قربان در تخار برگزار شد»، خبرگزاری آوا.
- ↑ دولت آبادی، شناسنامۀ افغانستان، 1371ش، ص۴۸-۵۲؛ نادرخان، راهنمای قطغن و بدخشان، 1367ش، ص۷۸-۷۹.
- ↑ «گزارش کاری ۱۳۹۷ش ریاست معارف تخار برای مسؤولین حکومت»، خبرگزاری عقاب.
- ↑ «کتلاک پوهنتونها و موئسسات تحصیلات عالی دولتی، وبسایت وزرات تحصیلات عالی افغانستان».
- ↑ «پوهنتونها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی»، وبسایت ریاست تضمین کیفیت و اعتباردهی.
- ↑ «گزارش کاری ۱۳۹۷ش ریاست معارف تخار برای مسؤولین حکومت»، خبرگزاری عقاب.
- ↑ نادرخان، راهنمای قطغن و بدخشان، 1367ش، ص71، 81 ـ82، 84 و 107.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۱.
- ↑ نظری، «شهر آیخانم یا ماهبانو»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان.
- ↑ دوستار، «آیخانم، ماه بانوی خاور»، وبسایت خبر آنلاین؛ «آیخانم تخار شهری یونانی با قدمت ۲۲۰۰ ساله در افغانستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ مهدیزاده کابلی، «آیخانم»، وبسایت دایرةالمعارف آریانا.
- ↑ «آیخانم تخار شهری یونانی با قدمت ۲۲۰۰ ساله در افغانستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ پژواک، «آیخانم؛ شهر یونانی در شمالشرق افغانستان»، وبسایت اطلاعات روز.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۱.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۴.
- ↑ نوید، «شهر باستانی آیخانم»، وبسایت افغان جرمن.
- ↑ دوستار، «آیخانم، ماه بانوی خاور»، وبسایت خبر آنلاین.
- ↑ نظری، «شهر آیخانم یا ماهبانو»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۱.
- ↑ نظری، «شهر آیخانم یا ماهبانو»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان.
- ↑ لی، عجایب تاریخی افغانستان، ۱۳۹۲ش، ص۸۳.
- ↑ دوستار، «آیخانم، ماه بانوی خاور»، وبسایت خبر آنلاین؛ «آیخانم تخار شهری یونانی با قدمت ۲۲۰۰ ساله در افغانستان»، خبرگزاری میزان.
- ↑ «شهر افسانهای و باستانی «آیخانم» در ولایت تخار افغانستان»، وبسایت آی فیلم ۲.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۴.
- ↑ دوستار، «آیخانم، ماه بانوی خاور»، وبسایت خبر آنلاین.
- ↑ سیاووش، «غارتگران آثار تاریخی آیخانم مقربان «قهرمان ملی»، وبسایت حزب همبستگی افغانستان.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۴۳۴.
- ↑ امینی و یوسفزی، «آیخانم، یک شهر یونانی در شمال افغانستان، از حفریات تا دستبرد و تخریب کامل»، وبسایت کابلنات.
- ↑ امینی و یوسفزی، «آیخانم، یک شهر یونانی در شمال افغانستان، از حفریات تا دستبرد و تخریب کامل»، وبسایت کابلنات.
- دیدگاههای ارزیابان
- ↑ مقاله به کار بیشتر نیازدارد که برخی نکات کامنت گذاشته شد و برخی دیگر را اینجا متذکر می شوم: 1. پیشنیه تاریخی تخار خوب کاویده نشده است. تخار و تخارستان یک حالت اسطوره ای دارد و کانون تمدن باستانی است. 2. جایگاه تمدنی و فرهنگی تخار در تمدن منطقه خوب نمایان نشده است. آیا تخار جزو قلمرو خراسان بزرگ بوده است یا نه؟ فقط گفته شده است که ادبیات آن متأثر از ادبیات بلخ بوده. 3. تحولات سال های اخیر نیز اصلا پرداخته نشده است. بعد از سقوط کابل بدست طالبان در بهار 1375 تا سال 1380 تخار و تالقان پایتخت دولت اسلامی مجاهدین و کانون مقاومت اول بود. 4. مقاله بریده از تحولات کشور بحث شده است. در حالی که تحولات چهل و پنجال سال اخیر روی سبک زندگی مردم تأثیر گذار بوده است. مخصوصا بیست سال حاکمیت جمهوری اسلامی افغانستان. شخصیت ها و مشاهر برجسته این ولایت ذکر و درج نشده است. جریان های فکری سبک ساز بیان نشده است. در حالیکه تخار کانون تحولات فکری و سیاسی بوده است. برای مثال این بار یکی از ولایت های که خیلی زود بدست طالبان سقوط کرد تخار بود. مباحث راهبری زیادی است که مغفول مانده است.
- ↑ به دین و مذهب هم اشاره کنید
- ↑ در ذیل این بحث در حقیقت چهار مهارت و روش تهیه تأمین نیازهای اقتصادی بیان شده است. اما بیان بیان سبکی نیست. خود پدیده مورد توجه است تا بعد انسانی و سبکی آن. علاوه برآن تجارت و مشاغل طبقات فرادست جامعه اصلا بیان نشده است. حرفه ها و پیشه های رایج فکر نکنم به همین چهارتا خلاصه شود. درست است حرفه های و پیشه به این چهار تا خلاصه نمی شود اما برای موارد دیگر اصلا منبع نداریم.
- ↑ از باورهای مذهبی تا پوشاک از مباحث مهم سبک زندگی است. ولی مشکل این است که اینها خیلی فانتزی تدوین شده است. لازم است که نسبت هر کدام با طبقات و عادت وارهای اجتماعی روشن شود. چون بسته به طبقه اجتماعی اینها متفاوت میشود. در این صورت است که این مباحث با سبک زندگی پیوند لازم را بر قرار میکند. متأسفانه منابع موجود فراتر از متن موجود را پوشش نمی دهد و فرهنگ طبقات مختلف اجتماعی و عادت واره های آن در پوشش براساس نظر بوردیو هیچ منبعی ندارد.
- ↑ نهادها یا سازمان های دینی
- ↑ عید قربان فراموش شده است منبعی نیست در این مورد
منابع
- «آشنایی با تاریخچۀ موسیقی افغانستان»، وبسایت بیتوته، تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ش.
- «آیخانم تخار»، خبرگزاری میزان، تاریخ بارگذاری: ۱۹ فروردین ۱۳۹۵ش.
- «آیخانم تخار شهری یونانی با قدمت ۲۲۰۰ ساله در افغانستان»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: ۹ فروردین ۱۳۹۵ش.
- «آیخانم؛ شهر یونانی در شمالشرق افغانستان»، وبسایت اطلاعات روز، تاریخ درج مطلب: ۲۴ سرطان ۱۳۹۷ش.
- بارتولد، و و، جغرافیای تاریخی ایران، ترجمۀ حمزه سردادور، تهران، ۱۳۵۸ش.
- «بازار گرم گیاهان دارویی در تالقان مرکز ولایت تخار»، وبسایت پارس تودی، تاریخ درج مطلب: ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ش.
- «برآورد نفوس کشور: ١٣٩٩»، وبسایت اداره ملی احصائیه و معلومات افغانستان، تاریخ درج مطلب: ٢٨ می ٢٠٢٠م.
- «پیشینه فعالیت حزب التحریر در افغانستان»، پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
- «توزیع ۱۸۰ ذخیرهگاه محصولات زراعتی در ولایت تخار»، وبسایت وزارت زراعت، آبیاری و مالداری، تاریخ بارگذاری: ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ش.
- «چاپ دو مجموعه شعری و یک مجموعه داستان در تخار»، روزنامه ۸ صبح، تاریخ بارگذاری: ۲۷ حوت ۱۳۸۹ش.
- «خدمات صحی در ولایت تخار رو به افزایش است»، خبرزگاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۲۷ می ۲۰۱۴م.
- «رسانهها در تخار: حکومت به مشکلات خبرنگاران رسیدگی کند»، آریانا نیوز، تاریخ بازدید: ۱۸ جدی ۱۴۰۱ش.
- «ظواهر معدنی ولایت تخار»، وبسایت وزارت معادن و پیرولیم افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۸ آبان ۱۴۰۱ش.
- «فقر و محدودیت: امسال دسترخوان هفت سین تخاریان پهن نشد»، روزنامۀ ۸ صبح، تاریخ بارگذاری: ۱ حمل ۱۴۰۱ش.
- «کتلاک پوهنتونها و موئسسات تحصیلات عالی دولتی»، وبسایت وزرات تحصیلات عالی افغانستان، ۱۳۹۹ش.
- «کمرنگ شدن بازار صنعت قدیمی چپن در تخار»، خبرگزاری صدای افغان، تاریخ بارگذاری: ۱ قوس ۱۴۰۱ش.
- «گزارش کاری ۱۳۹۷ش ریاست معارف تخار برای مسؤولین حکومت»، خبرگزاری عقاب، تاریخ بارگذاری: ۱۶ دلو ۱۳۹۷ش.
- «نگاهی به بازیهای سنتی مردم افغانستان در نوروز»، شهرآرا نیوز، تاریخ بارگذاری: ۷ فروردین ۱۴۰۱ش.
- «ولایت تخار را بیشتر بشناسیم + فیلم»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ش.
- «ولایت تخار»، وبسایت سیستم معلوماتی و گردشگری افغانستان، تاریخ بارگذاری: ۳ جوزای ۱۳۹۷ش.
- «ولایت تخار»، وبسایت کابلستان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- «ولایت تخار»، وبسایت گردشگری افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ش.
- «ولایت تخار، نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۴۰۱ش.
- «پوهنتونها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی»، وبسایت ریاست تضمین کیفیت و اعتباردهی، تاریخ بازدید: ۲ دی ۱۴۰۱ش.
- امینی، محمداکبر و یوسفزی، عبدالظاهر، «آیخانم، یک شهر یونانی در شمال افغانستان، از حفریات تا دستبرد و تخریب کامل»، وبسایت کابلنات، تاریخ بازدید: 20 دی 1401ش.
- پژواک، جلیل، «آیخانم؛ شهر یونانی در شمالشرق افغانستان»، وبسایت اطلاعات روز، تاریخ درج مطلب: ۲۴ سرطان ۱۳۹۷ش.
- خلیق، صالح محمد، تاریخ ادبیات بلخ، انجمن نویسندگان بلخ، ۱۳۸۷ش.
- دائرة المعارف آریانا،کابل، انجمن دائرة المعارف افغانستان، 1328ـ 1348ش.
- دشتی، صاحبنظر، «مهتابی که روشنائیاش را گرفتهاند» مجله باستانشناسی افغانستان، شماره شانزدهم، جوزای ۱۳۹۵ش.
- دوستار، آرش، «آیخانم، ماه بانوی خاور»، وبسایت خبر آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۴ تیر ۱۳۹۰ش.
- سیاووش، محمود، «غارتگران آثار تاریخی آیخانم مقربان قهرمان ملی»، وبسایت حزب همبستگی افغانستان، تاریخ درج مطلب: 20 سنبله 1392ش.
- «شهر افسانهای و باستانی «آیخانم» در ولایت تخار افغانستان»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: دوشنبه 11 قوس 1398ش.
- عابدوف، داداجان، «آداب، آیینها و باورهای مردم افغانستان»، ترجمه بهرام امیر احمدیان، کابل، انستیتوت مطالعات اتراتژیک افغانستان، ۱۳۹۳ش.
- عظیمی، محمدعظیم، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، کابل، هدی، ۱۳۹۰ ش.
- لی، جاناتان، عجایب تاریخی افغانستان، ترجمه سید محمد حسینی، کابل، کاروان، ۱۳۹۲ش.
- محمدی، احمد، «انواع غذاهای افغانی»، وبسایت سیستم معلوماتی افغانستان، تاریخ بارگذاری: ۳۰ قوس ۱۳۹۶ش.
- «مسابقات کُشتی محلی به مناسبت عید قربان در تخار برگزار شد»، خبرگزاری آوا، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ش.
- مهدیزاده کابلی، «آیخانم»، وبسایت دایرةالمعارف آریانا، ۱۷ فروردین ۱۳۸۸ش.
- نادرخان،محمد، راهنمای قطغن و بدخشان، تهذیب برهان الدین کوشکک، تهران، ستوده، 1367ش.
- نظری، سمیه، «شهر آیخانم یا ماهبانو»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ جوزا ۱۳۹۷ش.
- نوید، حامد، «شهر باستانی آیخانم» وبسایت افغان جرمن، تاریخ بارگذاری: ۲۴ اکتبر ۲۰۱۸م.