پیشنویس:سلطان محمد خدابنده: تفاوت میان نسخهها
imported>محمدمهدی محمدی لینک داخلی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سلطان محمد خدابنده.jpg|جایگزین=تصویر سلطان محمد خدابند در کتاب خلاصه التواریخ|بندانگشتی|تصویر سلطان محمد خدابند در کتاب خلاصه التواریخ]] | |||
'''{{درشت|سلطان محمد خدابنده؛}}''' از سلاطین نامدار سلسلهٔ ایلخانان ایران. | '''{{درشت|سلطان محمد خدابنده؛}}''' از سلاطین نامدار سلسلهٔ ایلخانان ایران. | ||
| خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
===عمرانی=== | ===عمرانی=== | ||
[[پرونده:سلطان محمد خدابنده۳.jpg|جایگزین=مهراب اولجایتو -مسجد جامع اصفهان محراب اولجایتو |بندانگشتی|مهراب اولجایتو -مسجد جامع اصفهان محراب اولجایتو جامع عتیق دربرگیرنده گنجینه معماری دوران های مختلف مسجد تاریخی ایران]] | |||
[[سلطان محمد خدابنده]] با اثرپذیری از تمدن غنی ایرانیان، کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/10/4132 «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref> از مهمترین کارهای عمرانی اولجایتو، تکمیل و توسعه شهر سلطانیه بود و بهفرمان او، عمارتهای باشکوه، از جمله [[مسجد]] و بیمارستان در این شهر ساخته شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/اولجایتو#پیوند_به_بیرون «اولجایتو»، ویکی شیعه]</ref> همچنین او در موغان، شهر اولجایتو سلطان و در پای کوه بیستون تختگاه دومی به نام سطانآباد ایجاد کرد که ویرانههای آن به نام دشت چمچمال، هنوز باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225918/اولجایتو خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref> | [[سلطان محمد خدابنده]] با اثرپذیری از تمدن غنی ایرانیان، کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/10/4132 «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref> از مهمترین کارهای عمرانی اولجایتو، تکمیل و توسعه شهر سلطانیه بود و بهفرمان او، عمارتهای باشکوه، از جمله [[مسجد]] و بیمارستان در این شهر ساخته شد.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/اولجایتو#پیوند_به_بیرون «اولجایتو»، ویکی شیعه]</ref> همچنین او در موغان، شهر اولجایتو سلطان و در پای کوه بیستون تختگاه دومی به نام سطانآباد ایجاد کرد که ویرانههای آن به نام دشت چمچمال، هنوز باقی است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225918/اولجایتو خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref> | ||
| خط ۲۸: | خط ۳۰: | ||
===سیاست خارجی=== | ===سیاست خارجی=== | ||
[[پرونده:سلطان محمد خدابنده۲.jpg|جایگزین=اولجایتو و سفرای چین (دودمان یوآن)، در کتاب مجمع التواریخ|بندانگشتی|اولجایتو و سفرای چین (دودمان یوآن)، در کتاب مجمع التواریخ]] | |||
====رابطه با مصر==== | ====رابطه با مصر==== | ||
در این دوره سلاطین ممالیک مصر بزرگترین دشمن ایلخانیان بودند؛ اما اولجایتو سعی داشت تا با آنها روابط صمیمانهای ایجاد کند. ازاینرو به آنها نامهای نوشت این کار باعث شد موقتاً، خان اردوی زرین در تحریک سلطان مصر در یورش به قلمرو ایلخانان توفیقی نیابد.<ref>[[«اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]]</ref> | در این دوره سلاطین ممالیک مصر بزرگترین دشمن ایلخانیان بودند؛ اما اولجایتو سعی داشت تا با آنها روابط صمیمانهای ایجاد کند. ازاینرو به آنها نامهای نوشت این کار باعث شد موقتاً، خان اردوی زرین در تحریک سلطان مصر در یورش به قلمرو ایلخانان توفیقی نیابد.<ref>[[«اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]]</ref> | ||
| خط ۳۸: | خط ۴۲: | ||
==نوآوری سلطان محمد خدابنده== | ==نوآوری سلطان محمد خدابنده== | ||
[[پرونده:سلطان محمد خدابنده۱.jpg|جایگزین=ضرب سکه با شعار شیعی در زمان سلطنت اولجایتو|بندانگشتی|ضرب سکه با شعار شیعی در زمان سلطنت اولجایتو؛ ۷۰۹ ه. ق]] | |||
سلطان محمد خدابنده پس از انتخاب مذهب شیعه اثنیاعشری همزمان فرمان داد در نماز جمعه به نام امامان [[شیعه]] خطبه خوانده شود و به نام آنها در سراسر ایران سکه ضرب شود. در این زمان اوضاع [[مسلمانان]] بهخصوص شیعیان بهبود یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1693436/چگونگی-اسلام-اوردن-محمد-اولجایتو بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9]</ref> همچنین «مدرسه سیاره» از نوآوریهای وزیران اولجایتو بود. در سفرهای اولجایتو، خیمههایی برپا میشد و گروهی از علما و دانشمندان؛ از جمله نظامالدین عبدالملک، عبدالرحمان حکیم تستری، محقق حلی و علامه حلی در آن به تدریس میپرداختند.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/اولجایتو#پیوند_به_بیرون « اولجایتو»، ویکی شیعه]</ref> | سلطان محمد خدابنده پس از انتخاب مذهب شیعه اثنیاعشری همزمان فرمان داد در نماز جمعه به نام امامان [[شیعه]] خطبه خوانده شود و به نام آنها در سراسر ایران سکه ضرب شود. در این زمان اوضاع [[مسلمانان]] بهخصوص شیعیان بهبود یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1693436/چگونگی-اسلام-اوردن-محمد-اولجایتو بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9]</ref> همچنین «مدرسه سیاره» از نوآوریهای وزیران اولجایتو بود. در سفرهای اولجایتو، خیمههایی برپا میشد و گروهی از علما و دانشمندان؛ از جمله نظامالدین عبدالملک، عبدالرحمان حکیم تستری، محقق حلی و علامه حلی در آن به تدریس میپرداختند.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/اولجایتو#پیوند_به_بیرون « اولجایتو»، ویکی شیعه]</ref> | ||
| خط ۴۷: | خط ۵۲: | ||
==درگذشت و آرامگاه سلطان محمد خدابنده== | ==درگذشت و آرامگاه سلطان محمد خدابنده== | ||
[[پرونده:سلطان محمد خدابنده۴.png|جایگزین=گنبد سلطانیه در استان زنجان|بندانگشتی|گنبد سلطانیه در استان زنجان]] | |||
اولجایتو در ۳۶ سالگی در سلطانیه درگذشت. گفتهاند که او بر اثر زهر، مسموم شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225918/اولجایتو خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref> پیکر اولجایتو در آرامگاهی در قلعه سلطانیه که خود در زمان حیاتش بهساختن آن فرمان داده بود، به خاک سپرده شد.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/10/4132 «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref> آرامگاه اولجایتو هنوز پابرجا است و با نام [[گنبد سلطانیه]]، یکی از مشهورترین بناهای تاریخی [[ایران]] بهشمار میرود.<ref>[[« اولجایتو»، ویکی شیعه|«اولجایتو»، ویکی شیعه]]</ref> | اولجایتو در ۳۶ سالگی در سلطانیه درگذشت. گفتهاند که او بر اثر زهر، مسموم شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225918/اولجایتو خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی]</ref> پیکر اولجایتو در آرامگاهی در قلعه سلطانیه که خود در زمان حیاتش بهساختن آن فرمان داده بود، به خاک سپرده شد.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/10/4132 «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref> آرامگاه اولجایتو هنوز پابرجا است و با نام [[گنبد سلطانیه]]، یکی از مشهورترین بناهای تاریخی [[ایران]] بهشمار میرود.<ref>[[« اولجایتو»، ویکی شیعه|«اولجایتو»، ویکی شیعه]]</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۹

سلطان محمد خدابنده؛ از سلاطین نامدار سلسلهٔ ایلخانان ایران.
غیاثالدین محمد خدابنده مشهور به اولْجایتو یا اُلجایتو (۶۸۰–۷۱۶ق)، هشتمین پادشاه ایلخانی است که حدود ۱۳ سال در ایران حکومت کرد. او پسر ارغونخان و برادر غازان بود. اولجایتوی مسیحی، بعد از به سلطنت رسیدن مذهب شیعه را انتخاب کرد و نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب شیعه در ایران رسمیت داد و به نام امامان شیعه سکه زد و خطبه خواند. اولجایتو بهشدت تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفته و به آبادانی و عمران ایران توجه ویژهای داشت.
کودکی و نوجوانی سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اولجایتو، پسر ارغونخان در سال ۶۸۰ق در محلی میان مرو و سرخس زاده شد.[۱] در سال ۶۸۲ق به همراه برادرش غازان از سوی پدر به فرمانروایی خراسان گمارده شدند.[۲] او در نوجوانی بنا بر سنت ایلخانان، در مقام ولایتعهدی امارت خراسان قرار گرفت و در آنجا، امرای شورشی ترک و شاهزادگان مغولی را سرکوب کرد.[۳]
جوانی سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پس از درگذشت غازان در سال ۷۰۳ق، اولجایتو به تدبیر امور پرداخت[۴] و در ۱۵ ذیالحجه همان سال بدون درگیری در اوجان بر تخت نشست. سپس سعدالدین و رشیدالدین فضلالله را برای وزرات انتخاب کرد و قُتلُغشاه را به مقام امیرالامرایی برگمارد.[۵]
اولجایتو،[۶] ابتدا اولجایبوقا، سپس ماتمودار و خربنده[۷] نامیده شد؛ اما پس از آنکه بر تخت نشست و مسلمان شد سلطان محمد خدابنده خوانده شد.[۸]
مذهب سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سلطان محمد خدابنده در زمان کودکی با آداب دین مسیحیت رشد نمود، اما با گذشت زمان و در دوران نوجوانی به آیین بودایی روی آورد. در دوران حاکمیت خراسان بهدلیل داشتن همراهان و روحانیون سنی و حنفی در دربار، به مذهب حنفی روی آورد و مسلمان شد.[۹] پس از رسیدن به پادشاهی، رقابت میان فرقههای مختلف مذهبی در دربار ایلخان زیاد شد و هر یک میکوشیدند تا اولجایتو را به کیش خود درآورند.[۱۰] بنا بهدلایلی از جمله نفوذ علما، وزرا و امرای شیعی چون علامه حلی، پسرش فخرالمحققین و امیر طرمطاز به دربارش و آوردن دلایلی مبنی بر برتری شیعه بر سنی، سلطان به تشیع ترغیب شد.[۱۱] او مناظرات بسیار بین علاّمه نظامالدّین با علاّمه حلّی صورت میداد، قوت استدلال بالای علاّمهحلّی در مناظرات، موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب شیعه شد.[۱۲]
سرانجام در ۷۰۹ق به بغداد رفت و رسماً مذهب شیعه اختیار کرد؛[۱۳] اما دو سال بعد، بهدلیل توطئههای ایجاد شده در دربار و بهدلیل آنکه تشکیلات دولت ایلخانی بر مبنای تسنن بنا شده بود، مخالفتهای فراوانی با سیاست مذهبی او صورت گرفت که در نهایت وی را وادار به عقبنشینی کرد.[۱۴] ازاینرو نفوذ شیعیان نیز در دستگاه ایلخانان روبهکاستی نهاد.[۱۵] اولجایتو در واپسین روزهای زندگیاش به مذهب اهلسنت بازگشت.[۱۶] البته برخی معتقدند که وی تا روزهای آخر عمر بر مذهب تشیع باقی ماند.[۱۷]
فعالیتهای سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نظامی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اولجایتو نیز مانند بیشتر فرمانروایان سلف مجبور شد برای استقرار نفوذ و سلطه خود، معترضان را از میان بردارد. نخستین و مهمترین لشکرکشی او در ۷۰۶ق بر ضد امرای شورشی در گیلان رخ داد که به سبب کوههای بلند و بیشههای انبوه و راههای سخت پس از ۵۰ سال سرانجام توسط اُمرای اولجایتو انجام شد؛[۱۸] او ابتدا توانست بر لاهیجان چیره شود؛ اما قُتلغشاه بهدست گیلانیان کشته شد و اولجایتو پس از هجوم سراسری آنها را به اطاعت واداشت. گیلان نیز پس از این ماجرا خراجگزار ایلخانان شد.[۱۹]
عمرانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلطان محمد خدابنده با اثرپذیری از تمدن غنی ایرانیان، کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت.[۲۰] از مهمترین کارهای عمرانی اولجایتو، تکمیل و توسعه شهر سلطانیه بود و بهفرمان او، عمارتهای باشکوه، از جمله مسجد و بیمارستان در این شهر ساخته شد.[۲۱] همچنین او در موغان، شهر اولجایتو سلطان و در پای کوه بیستون تختگاه دومی به نام سطانآباد ایجاد کرد که ویرانههای آن به نام دشت چمچمال، هنوز باقی است.[۲۲]
فرهنگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پس از ورود مغولان به ایران، آنها بهمرور تحتتأثیر فرهنگ ایرانی اسلامی شروع به آبادانی نمودهاند.[۲۳] اولجایتو نیز چندان درگیر جنگ نبود و حامی هنرمندان بود.[۲۴] از جمله هنرهای متداول در این دوره معماری، نقاشی و خوشنویسی بود که موردتوجه ویژهٔ سلطان ایلخانی قرار گرفت که در نتیجه آن باعث رونق و گسترش آن شد.[۲۵] او اصلاحات دستگاه دیوانی را که برادرش آغاز کرده بود؛[۲۶] مانند قوانین (یاسا)[۲۷] از هرگونه تحریف مصون نگه داشت.[۲۸] مورخان و نویسندگان نامداری؛ مانند ابوالقاسم کاشانی و رشیدالدین فضلالله، در دوره فرمانروایی اولجایتو پرورش یافتند.[۲۹]
سیاست خارجی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رابطه با مصر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در این دوره سلاطین ممالیک مصر بزرگترین دشمن ایلخانیان بودند؛ اما اولجایتو سعی داشت تا با آنها روابط صمیمانهای ایجاد کند. ازاینرو به آنها نامهای نوشت این کار باعث شد موقتاً، خان اردوی زرین در تحریک سلطان مصر در یورش به قلمرو ایلخانان توفیقی نیابد.[۳۰]
رابطه با مسیحیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حکومت ایلخانان ایران، برای سرکوب ممالیک مصر از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد؛ حتی از پادشاهان مسیحی اروپا در این راه مدد میخواستند.[۳۱] سلطان محمدخدابنده نیز در آغاز حکومت، دو سفیر نزد پاپ کلمان پنجم، فیلیپ لوبل، پادشاه فرانسه و ادوارد دوم، پادشاه انگلستان فرستاد. ایلخان در نامهای به فیلیپ لوبل، پادشاه فرانسه از او خواست که بر ضد ممالیک مصر متحد شوند؛ اما اتحاد اولجایتو با دولتهای مسیحی اروپایی هرگز تحقق نیافت.[۳۲]
روابط تجاری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در ابتدای سلطنت اولجایتو، فرستادگان برخی از فرمانروایان مغول با وی پیمانی بستند تا بتوانند آزادانه در سراسر قلمرو مغولان به فعالیت بازرگانی بپردازند.[۳۳] این پیمان برای اولجایتو تاحدی حائز اهمیت بود که آن را بهوسیله هیئتهایی به اطلاع اروپاییان رساند. اولجایتو با امپراتور روم شرقی روابط دوستانه داشت و امپراتور برای حفظ قلمرو خود از یورشهای ترکمانان، با ایلخان ایران پیمان اتحاد بست و خواهر خود را به همسری سلطان محمد درآورد. اولجایتو نیز برای مقابله با حاکمان ترک آناتولی اقداماتی انجام داد؛ اما ترکان بهتدریج قلمرو خود را گسترش دادند.[۳۴]
نوآوری سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سلطان محمد خدابنده پس از انتخاب مذهب شیعه اثنیاعشری همزمان فرمان داد در نماز جمعه به نام امامان شیعه خطبه خوانده شود و به نام آنها در سراسر ایران سکه ضرب شود. در این زمان اوضاع مسلمانان بهخصوص شیعیان بهبود یافت.[۳۵] همچنین «مدرسه سیاره» از نوآوریهای وزیران اولجایتو بود. در سفرهای اولجایتو، خیمههایی برپا میشد و گروهی از علما و دانشمندان؛ از جمله نظامالدین عبدالملک، عبدالرحمان حکیم تستری، محقق حلی و علامه حلی در آن به تدریس میپرداختند.[۳۶]
دیدگاههای سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برخی، پایبندی اولجایتو به احکام شریعت و تلاش او را در گسترش و تبلیغ دین اسلام ستودهاند و گفتهاند که درگاه او مجمع علما، فضلا، ادبا و حکما بود[۳۷] و بیشتر نویسندگان تأکید دارند که اولجایتو به آبادانی و سازندگی ایران، توجه ویژهای داشت؛ اما مورخان مصری، او را رافضی دانسته، و به فساد و سفاکی متهم کردهاند.[۳۸]
تصویرپردازی سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ابوالقاسم کاشانی در دربار ایلخان میزیست و کتاب «تاریخ اولجایتو» را درباره زندگی و پادشاهی او نوشت. دانشمندان بزرگ آن عصر؛ مانند رشیدالدین فضلالله، جلد دوم «جامع التواریخ» و وصاف، کتاب تاریخ خود به او تقدیم کردند.[۳۹] علامه حلی نیز دو کتاب خود «منهاج الکرامه» و «نهجالحق» را به نام سلطان کرد و به او پیشکش کرد.[۴۰]
درگذشت و آرامگاه سلطان محمد خدابنده
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اولجایتو در ۳۶ سالگی در سلطانیه درگذشت. گفتهاند که او بر اثر زهر، مسموم شد.[۴۱] پیکر اولجایتو در آرامگاهی در قلعه سلطانیه که خود در زمان حیاتش بهساختن آن فرمان داده بود، به خاک سپرده شد.[۴۲] آرامگاه اولجایتو هنوز پابرجا است و با نام گنبد سلطانیه، یکی از مشهورترین بناهای تاریخی ایران بهشمار میرود.[۴۳]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ « اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
- ↑ به معنای پادشاه میمون
- ↑ شکل دیگر «خوربندا» یا «قوربندای» مغولی به معنای سومی (پسر سوم)
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «سلطان محمد خدابنده»؛ در مجله ریسمون
- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9.
- ↑ «شیعه شدن شاه محمد خدابنده»، سایت دانشگاه علوم پزشکی تهران
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ میرینژاد و دیگران، «تأثیر شمنیسم مغوالن بر معماری دوره ایلخانان در ایران»، 1391ش، ص67.
- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ سلیمانی، قاسمزاده،« رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو»،1399ش، ص51
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ یاسا کتاب قانونی است که بر اساس حقوق عرفی مغول و فرمانهای چنگیز خان تنظیم شده است.
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
- ↑ خطیبی،«اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه
- ↑ بهزادی، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، 1399ش، ص9
- ↑ « اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ «اوتجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
- ↑ خطیبی، «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی
- ↑ «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت
- ↑ «اولجایتو»، ویکی شیعه
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- «اولجایتو»، کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازدید: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ش.
- «اولجایتو»، ویکی شیعه، تاریخ بازدید: ۲۵ مهر ۱۴۰۱ش.
- بهزادی، سیده سمیرا، «چگونگی اسلام آوردن محمد اولجایتو»، مطالعات ایرانشناسی، شماره ۱۶، ۱۳۹۹ش.
- خطیبی، ابوالفضل «اولجایتو»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ش.
- «سلطان محمد خدابنده»؛ در مجله ریسمون، تاریخ بازدید: ۲۷ مهر ۱۴۰۱ش.
- سلیمانی، قاسمزاده، میثم، افتخار، «رویکرد ایلخانان نسبت به هنر در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده اولجایتو»، نشریه پژوهش در هنر و علوم انسانی، شماره۲۴، ۱۳۹۹ش.
- «شیعه شدن شاه محمد خدابنده»، سایت دانشگاه علوم پزشکی تهرن، تاریخ درج مطلب: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ش.
- «محمد خدابنده اولجایتو»، ویکی فقه، تاریخ بازدید: ۲۶ مهز ۱۴۰۱ش.
- میرینژاد، سهیل و دیگران، «تأثیر شمنیسم مغوالن بر معماری دوره ایلخانان در ایران»، نشریه هویت شهر، شماره ۲۰، ۱۳۹۱ش.