پرش به محتوا

پیش‌نویس:خاگینه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
ابرابزار
خط ۱: خط ۱:
<big>'''خاگینه'''</big>؛ نوعی خوراک ایرانی تهیه شده از تخم مرغ.
{{درشت|'''خاگینه'''}}؛ نوعی خوراک ایرانی تهیه شده از تخم مرغ.


== مفهوم شناسی خاگینه ==
== مفهوم‌شناسی خاگینه ==
خاگینه، نوعی خوراک ساده است که جهت تهیه آن، زرده و سفیده تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و در روغن سرخ می‌کنند.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/خاگینه معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خاگینه.]</ref> در عربی به آن عُجّه می‌گویند.<ref>میدانی، السامی فی الاسامی، ۱۹۶۷م، ص۲۰۱.</ref> این غذا در گویش‌های مختلف ایران با نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود. در گیلان،<ref>معراجی لرد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۷.</ref> بختیاری،<ref>ارشادی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۸۸ش، ص۳۴۵.</ref> بیضای فارس<ref>ابراهیمی، فرهنگ مردم بیضا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۳.</ref> و کرمان<ref>پورحسینی، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان،‌ ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲.</ref> به آن کوکو یا نیمرو، در گویش طالقانی خُوالینه،<ref>آل احمد، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، ۱۳۳۷ش، ص۶۲.</ref> در زبان لری خایینه،<ref>عسکری‌عالم، فرهنگ واژگان، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.</ref> در نطنز خاگِنه،<ref>دهقانیان، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، ۱۳۸۶ش، ص۳۳.</ref> در فسا تخم‌مرغ تَخته،<ref>رضایی، شهر من فسا، ۱۳۸۷ش، ص۳۹۶.</ref> در الموت آروشه،<ref>حمیدی، مردم‌نگاری الموت، ۱۳۸۴ش، ص۶۷.</ref> در خوانسار خارِت<ref>اشرفی خوانساری، گویش خوانساری، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۹.</ref> و در قزوین قیقناق می‌گویند.<ref>کارنگ، تاتی و هرزنی، ۱۳۳۳ش، ص۵۲.</ref>
خاگینه، نوعی خوراک ساده است که جهت تهیه آن، زرده و سفیده تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و در روغن سرخ می‌کنند.<ref>[https://www.vajehyab.com/moein/خاگینه معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خاگینه.]</ref> در عربی به آن عُجّه می‌گویند.<ref>میدانی، السامی فی الاسامی، ۱۹۶۷م، ص۲۰۱.</ref> این غذا در گویش‌های مختلف ایران با نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود. در گیلان،<ref>معراجی لرد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۷.</ref> بختیاری،<ref>ارشادی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۸۸ش، ص۳۴۵.</ref> بیضای فارس<ref>ابراهیمی، فرهنگ مردم بیضا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۳.</ref> و کرمان<ref>پورحسینی، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲.</ref> به آن کوکو یا نیمرو، در گویش طالقانی خُوالینه،<ref>آل احمد، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، ۱۳۳۷ش، ص۶۲.</ref> در زبان لری خایینه،<ref>عسکری‌عالم، فرهنگ واژگان، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.</ref> در نطنز خاگِنه،<ref>دهقانیان، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، ۱۳۸۶ش، ص۳۳.</ref> در فسا تخم‌مرغ تَخته،<ref>رضایی، شهر من فسا، ۱۳۸۷ش، ص۳۹۶.</ref> در الموت آروشه،<ref>حمیدی، مردم‌نگاری الموت، ۱۳۸۴ش، ص۶۷.</ref> در خوانسار خارِت<ref>اشرفی خوانساری، گویش خوانساری، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۹.</ref> و در قزوین قیقناق می‌گویند.<ref>کارنگ، تاتی و هرزنی، ۱۳۳۳ش، ص۵۲.</ref>
==پیشینه خاگینه==
 
خاگینه غذایی معمول و رایج در میان ایرانیان بوده است. برای خسرو انوشیروان در میدان نبرد «بزم‌آورد» تهیه می‌شد. این غذا ترکیبی از گوشت پخته، تره و خاگینه بود که در نان تُنُک پیچیده می‌شد.<ref>کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۳۳۲ش، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> مأمون بخاری (سده ۴ قمری) اشعاری در وصف خاگینه دارد.<ref>مستملی بخاری، شرح التعرف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۳۱.</ref> در تذکرة الاولیاء از خاگینه نام برده شده است.<ref>عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ۱۳۸۳ش، ص۵۲۹.</ref> بسحاق اطعمه (سده ۹ قمری) از خاگینه به‌عنوان خوراکی که در بازارها به فروش می‌رسید نام برده است. <ref>اشتها، دیوان، ۱۳۷۰ش، ص۱۳۲.</ref>در کتاب تاریخ کاشان، نان و خاگینه به‌عنوان هوسانه در زمستان توصیف شده است.<ref>ضرابی، تاریخ کاشان، ۱۳۷۸ش، ص۴۳۶.</ref> همچنین در برخی منابع، به خوردن خاگینه در کنار ماهی، پنیر، سبزی و نان اشاره شده است.<ref>کمره‌ای، روزنامه خاطرات، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۱۴.</ref>  
== پیشینه خاگینه ==
==خواص خاگینه==
خاگینه غذایی معمول و رایج در میان ایرانیان بوده است. برای خسرو انوشیروان در میدان نبرد «بزم‌آورد» تهیه می‌شد. این غذا ترکیبی از گوشت پخته، تره و خاگینه بود که در نان تُنُک پیچیده می‌شد.<ref>کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۳۳۲ش، ص۴۳۴–۴۳۵.</ref> مأمون بخاری (سده ۴ قمری) اشعاری در وصف خاگینه دارد.<ref>مستملی بخاری، شرح التعرف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۳۱.</ref> در تذکرة الاولیاء از خاگینه نام برده شده است.<ref>عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ۱۳۸۳ش، ص۵۲۹.</ref> بسحاق اطعمه (سده ۹ قمری) از خاگینه به‌عنوان خوراکی که در بازارها به فروش می‌رسید نام برده است.<ref>اشتها، دیوان، ۱۳۷۰ش، ص۱۳۲.</ref>در کتاب تاریخ کاشان، نان و خاگینه به‌عنوان هوسانه در زمستان توصیف شده است.<ref>ضرابی، تاریخ کاشان، ۱۳۷۸ش، ص۴۳۶.</ref> همچنین در برخی منابع، به خوردن خاگینه در کنار ماهی، پنیر، سبزی و نان اشاره شده است.<ref>کمره‌ای، روزنامه خاطرات، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۱۴.</ref>
خاگینه تخم گنجشک با پیاز و روغن گاو موجب تقویت عمومی بدن می‌شود.<ref>جرجانی، ذخیره خوارزم‌شاهی، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۱۳.</ref> خاگینه زرده تخم‌مرغ، تره و پیاز جهت درمان بواسیر مفید دانسته شده است.<ref>ابن‌سینا، قانون، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۸۶.</ref>
 
==شیوه‌های پخت خاگینه==  
== خواص خاگینه ==
در دوران قاجاریه، خاگینه به دو روش پخته می‌شد. در روش نخست تخم‌مرغ را در کاسه‌ای خوب می‌زدند. سپس مقداری آرد به آن اضافه کرده و در ظرفی حاوی روغن سرخ می‌کردند. در انتها آن را در میان نان قرار داده و جهت شیرینی، بر روی آن قند، عسل یا دوشاب اضافه می‌شد. برخی به ‌جای شیرینی، روی آن نمک ریخته و در کنار سبزی‌پلو استفاده می‌کردند. در روش دوم، تخم‌مرغ را خوب می‌زدند تا زرده و سفیده کاملا با یکدیگر مخلوط شوند. سپس آن را درون ظرفی حاوی روغن زیاد سرخ می‌کردند و در انتها روی آن قند کوبیده می‌پاشیدند. خاگینه در این روش چرب‌تر از روش قبلی است.<ref>نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷-۲۱۸.</ref> در روشی دیگر، آرد گندم و تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و پس از سرخ کردن در روغن، به آن چاشنی اضافه می‌کنند.<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۵۶.</ref> گاهی زرده تخم‌مرغ با روغن، آرد برنج و خاک قند ترکیب شده و سرخ می‌شود.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۶۶-۶۷، حاشیه ۲.</ref> برخی به این ترکیب زعفران،<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۳۱.</ref> شیر، خامه یا ماست نیز اضافه می‌کنند.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۳۵۰-۱۳۵۱.</ref>
خاگینه تخم گنجشک با پیاز و روغن گاو موجب تقویت عمومی بدن می‌شود.<ref>جرجانی، ذخیره خوارزم‌شاهی، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۱۳.</ref> خاگینه زرده تخم‌مرغ، تره و پیاز جهت درمان بواسیر مفید دانسته شده است.<ref>ابن‌سینا، قانون، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۸۶.</ref>
==خاگینه در فرهنگ ایرانی==
 
در برخی نقاط ایران در مراسم جشن و عروسی از خاگینه استفاده می‌کنند. در گذشته، صبح فردای عروسی، مادر عروس کاچی و خاگینه به خانه عروس می‌فرستاد.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۲۰۹.</ref> در گیلان، فردای عروسی، مراسم «قیقناق اسباب» برگزار می‌شد که در طی آن، یک سینی بزرگ حاوی خاگینه، یک قواره پارچه، پیراهن و چند وسیله دیگر به خانه عروس فرستاده می‌شد.<ref>خاور، هنر آشپزی در گیلان، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۰-۲۴۱.</ref> گیلانی‌ها در سحرهای ماه رمضان خاگینه و پلو می‌خورند.<ref>پورهادی، فرهنگ خوراک مردم گیلان، ۱۳۸۹ش، ص۴۲.</ref> در روستای فشندک، مادر عروس مقداری خاگینه و نان را در بقچه‌ای می‌پیچید. یکی از جوان‌های مجرد، در حالی‌که به چهارده معصوم قسم می‌داد تا ۱۴ پسر و ۷ دختر نصیب عروس شود، بقچه را دور کمر عروس می‌بست.<ref>پورکریم، فشندک، ۱۳۴۱ش، ص۷۱.</ref>
== شیوه‌های پخت خاگینه ==
==پانویس==
در دوران قاجاریه، خاگینه به دو روش پخته می‌شد. در روش نخست تخم‌مرغ را در کاسه‌ای خوب می‌زدند. سپس مقداری آرد به آن اضافه کرده و در ظرفی حاوی روغن سرخ می‌کردند. در انتها آن را در میان نان قرار داده و جهت شیرینی، بر روی آن قند، عسل یا دوشاب اضافه می‌شد. برخی به جای شیرینی، روی آن نمک ریخته و در کنار سبزی‌پلو استفاده می‌کردند. در روش دوم، تخم‌مرغ را خوب می‌زدند تا زرده و سفیده کاملاً با یکدیگر مخلوط شوند. سپس آن را درون ظرفی حاوی روغن زیاد سرخ می‌کردند و در انتها روی آن قند کوبیده می‌پاشیدند. خاگینه در این روش چرب‌تر از روش قبلی است.<ref>نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷–۲۱۸.</ref> در روشی دیگر، آرد گندم و تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و پس از سرخ کردن در روغن، به آن چاشنی اضافه می‌کنند.<ref>آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۵۶.</ref> گاهی زرده تخم‌مرغ با روغن، آرد برنج و خاک قند ترکیب شده و سرخ می‌شود.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۶۶–۶۷، حاشیه ۲.</ref> برخی به این ترکیب زعفران،<ref>شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۳۱.</ref> شیر، خامه یا ماست نیز اضافه می‌کنند.<ref>دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۳۵۰–۱۳۵۱.</ref>
 
== خاگینه در فرهنگ ایرانی ==
در برخی نقاط ایران در مراسم جشن و عروسی از خاگینه استفاده می‌کنند. در گذشته، صبح فردای عروسی، مادر عروس کاچی و خاگینه به خانه عروس می‌فرستاد.<ref>کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۲۰۹.</ref> در گیلان، فردای عروسی، مراسم «قیقناق اسباب» برگزار می‌شد که در طی آن، یک سینی بزرگ حاوی خاگینه، یک قواره پارچه، پیراهن و چند وسیله دیگر به خانه عروس فرستاده می‌شد.<ref>خاور، هنر آشپزی در گیلان، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۰–۲۴۱.</ref> گیلانی‌ها در سحرهای ماه رمضان خاگینه و پلو می‌خورند.<ref>پورهادی، فرهنگ خوراک مردم گیلان، ۱۳۸۹ش، ص۴۲.</ref> در روستای فشندک، مادر عروس مقداری خاگینه و نان را در بقچه‌ای می‌پیچید. یکی از جوان‌های مجرد، در حالی‌که به چهارده معصوم قسم می‌داد تا ۱۴ پسر و ۷ دختر نصیب عروس شود، بقچه را دور کمر عروس می‌بست.<ref>پورکریم، فشندک، ۱۳۴۱ش، ص۷۱.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
*آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
== منابع ==
*آل‌احمد، جلال، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، تهران، کتاب‌خانه دانش، ۱۳۳۷ش.
{{آغاز منابع}}
*ابراهیمی، قربان‌علی، فرهنگ مردم بیضا، تهران، نیک‌خرد، ۱۳۸۴ش.
* آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
*ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۷ش.
* آل‌احمد، جلال، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، تهران، کتاب‌خانه دانش، ۱۳۳۷ش.
*ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
* ابراهیمی، قربان‌علی، فرهنگ مردم بیضا، تهران، نیک‌خرد، ۱۳۸۴ش.
*اشتها، عبدالله، دیوان، به‌تحقیق امین خضرایی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۷۰ش.
* ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۷ش.
*اشرفی خوانساری، مرتضی، گویش خوانساری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
* ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
*پورحسینی، ابوالقاسم، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی،‌ ۱۳۷۰ش.
* اشتها، عبدالله، دیوان، به‌تحقیق امین خضرایی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۷۰ش.
*پورکریم، هوشنگ، فشندک، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱ش.
* اشرفی خوانساری، مرتضی، گویش خوانساری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
*پورهادی، مسعود، فرهنگ خوراک مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۹ش.
* پورحسینی، ابوالقاسم، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۷۰ش.
*جرجانی، اسماعیل، ذخیره خوارزم‌شاهی، به‌تحقیق جلال مصطفوی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۵۲ش.
* پورکریم، هوشنگ، فشندک، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱ش.
*حمیدی، علی‌اکبر، مردم‌نگاری الموت، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
* پورهادی، مسعود، فرهنگ خوراک مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۹ش.
*خاور، زری، هنر آشپزی در گیلان، تهران، عطائی، ۱۳۸۸ش.
* جرجانی، اسماعیل، ذخیره خوارزم‌شاهی، به‌تحقیق جلال مصطفوی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۵۲ش.
*دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
* حمیدی، علی‌اکبر، مردم‌نگاری الموت، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
*دهقانیان، عباس، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، تهران، پرشکوه، ۱۳۸۶ش.
* خاور، زری، هنر آشپزی در گیلان، تهران، عطائی، ۱۳۸۸ش.
*رضایی، غلام‌رضا، شهر من فسا، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۷ش.
* دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
*شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
* دهقانیان، عباس، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، تهران، پرشکوه، ۱۳۸۶ش.
*ضرابی، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۸ش.
* رضایی، غلام‌رضا، شهر من فسا، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۷ش.
*عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ واژگان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۸۴ش.
* شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
*عطار نیشابوری، فرید‌الدین، تذکره الاولیاء، به‌تحقیق محمد استعلامی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
* ضرابی، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۸ش.
*کارنگ، عبدالعلی، تاتی و هرزنی، تبریز، واعظ‌‌پور، ۱۳۳۳ش.
* عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ واژگان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۸۴ش.
*کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۸ش.
* عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکره الاولیاء، به‌تحقیق محمد استعلامی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
*کریستن‌سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۳۲ش.
* کارنگ، عبدالعلی، تاتی و هرزنی، تبریز، واعظ‌پور، ۱۳۳۳ش.
*کمره‌ای، محمد، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
* کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۸ش.
*معراجی لرد، جواد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، رشت، بلور رشت، ۱۳۸۸ش.
* کریستن‌سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۳۲ش.
*معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ش.
* کمره‌ای، محمد، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
*میدانی، احمد، السامی فی الاسامی، به‌تحقیق محمد موسی هنداوی، قاهره، [بی‌نا]، ۱۹۶۷م.
* معراجی لرد، جواد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، رشت، بلور رشت، ۱۳۸۸ش.
*مستملی بخاری، اسماعیل، شرح التعرف، به‌تحقیق محمد روشن، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۳ش.
* معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ش.
*نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، به‌تحقیق احمد مجاهد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۹ش.
* میدانی، احمد، السامی فی الاسامی، به‌تحقیق محمد موسی هنداوی، قاهره، [بی‌نا]، ۱۹۶۷م.
* مستملی بخاری، اسماعیل، شرح التعرف، به‌تحقیق محمد روشن، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۳ش.
* نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، به‌تحقیق احمد مجاهد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۹ش.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۸

خاگینه؛ نوعی خوراک ایرانی تهیه شده از تخم مرغ.

مفهوم‌شناسی خاگینه

خاگینه، نوعی خوراک ساده است که جهت تهیه آن، زرده و سفیده تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و در روغن سرخ می‌کنند.[۱] در عربی به آن عُجّه می‌گویند.[۲] این غذا در گویش‌های مختلف ایران با نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود. در گیلان،[۳] بختیاری،[۴] بیضای فارس[۵] و کرمان[۶] به آن کوکو یا نیمرو، در گویش طالقانی خُوالینه،[۷] در زبان لری خایینه،[۸] در نطنز خاگِنه،[۹] در فسا تخم‌مرغ تَخته،[۱۰] در الموت آروشه،[۱۱] در خوانسار خارِت[۱۲] و در قزوین قیقناق می‌گویند.[۱۳]

پیشینه خاگینه

خاگینه غذایی معمول و رایج در میان ایرانیان بوده است. برای خسرو انوشیروان در میدان نبرد «بزم‌آورد» تهیه می‌شد. این غذا ترکیبی از گوشت پخته، تره و خاگینه بود که در نان تُنُک پیچیده می‌شد.[۱۴] مأمون بخاری (سده ۴ قمری) اشعاری در وصف خاگینه دارد.[۱۵] در تذکرة الاولیاء از خاگینه نام برده شده است.[۱۶] بسحاق اطعمه (سده ۹ قمری) از خاگینه به‌عنوان خوراکی که در بازارها به فروش می‌رسید نام برده است.[۱۷]در کتاب تاریخ کاشان، نان و خاگینه به‌عنوان هوسانه در زمستان توصیف شده است.[۱۸] همچنین در برخی منابع، به خوردن خاگینه در کنار ماهی، پنیر، سبزی و نان اشاره شده است.[۱۹]

خواص خاگینه

خاگینه تخم گنجشک با پیاز و روغن گاو موجب تقویت عمومی بدن می‌شود.[۲۰] خاگینه زرده تخم‌مرغ، تره و پیاز جهت درمان بواسیر مفید دانسته شده است.[۲۱]

شیوه‌های پخت خاگینه

در دوران قاجاریه، خاگینه به دو روش پخته می‌شد. در روش نخست تخم‌مرغ را در کاسه‌ای خوب می‌زدند. سپس مقداری آرد به آن اضافه کرده و در ظرفی حاوی روغن سرخ می‌کردند. در انتها آن را در میان نان قرار داده و جهت شیرینی، بر روی آن قند، عسل یا دوشاب اضافه می‌شد. برخی به جای شیرینی، روی آن نمک ریخته و در کنار سبزی‌پلو استفاده می‌کردند. در روش دوم، تخم‌مرغ را خوب می‌زدند تا زرده و سفیده کاملاً با یکدیگر مخلوط شوند. سپس آن را درون ظرفی حاوی روغن زیاد سرخ می‌کردند و در انتها روی آن قند کوبیده می‌پاشیدند. خاگینه در این روش چرب‌تر از روش قبلی است.[۲۲] در روشی دیگر، آرد گندم و تخم‌مرغ را با یکدیگر ترکیب کرده و پس از سرخ کردن در روغن، به آن چاشنی اضافه می‌کنند.[۲۳] گاهی زرده تخم‌مرغ با روغن، آرد برنج و خاک قند ترکیب شده و سرخ می‌شود.[۲۴] برخی به این ترکیب زعفران،[۲۵] شیر، خامه یا ماست نیز اضافه می‌کنند.[۲۶]

خاگینه در فرهنگ ایرانی

در برخی نقاط ایران در مراسم جشن و عروسی از خاگینه استفاده می‌کنند. در گذشته، صبح فردای عروسی، مادر عروس کاچی و خاگینه به خانه عروس می‌فرستاد.[۲۷] در گیلان، فردای عروسی، مراسم «قیقناق اسباب» برگزار می‌شد که در طی آن، یک سینی بزرگ حاوی خاگینه، یک قواره پارچه، پیراهن و چند وسیله دیگر به خانه عروس فرستاده می‌شد.[۲۸] گیلانی‌ها در سحرهای ماه رمضان خاگینه و پلو می‌خورند.[۲۹] در روستای فشندک، مادر عروس مقداری خاگینه و نان را در بقچه‌ای می‌پیچید. یکی از جوان‌های مجرد، در حالی‌که به چهارده معصوم قسم می‌داد تا ۱۴ پسر و ۷ دختر نصیب عروس شود، بقچه را دور کمر عروس می‌بست.[۳۰]

پانویس

  1. معین، فرهنگ فارسی، ذیل واژه خاگینه.
  2. میدانی، السامی فی الاسامی، ۱۹۶۷م، ص۲۰۱.
  3. معراجی لرد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۷.
  4. ارشادی، فرهنگ بختیاری، ۱۳۸۸ش، ص۳۴۵.
  5. ابراهیمی، فرهنگ مردم بیضا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۳.
  6. پورحسینی، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲.
  7. آل احمد، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، ۱۳۳۷ش، ص۶۲.
  8. عسکری‌عالم، فرهنگ واژگان، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.
  9. دهقانیان، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، ۱۳۸۶ش، ص۳۳.
  10. رضایی، شهر من فسا، ۱۳۸۷ش، ص۳۹۶.
  11. حمیدی، مردم‌نگاری الموت، ۱۳۸۴ش، ص۶۷.
  12. اشرفی خوانساری، گویش خوانساری، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۹.
  13. کارنگ، تاتی و هرزنی، ۱۳۳۳ش، ص۵۲.
  14. کریستن‌سن، ایران در زمان ساسانیان، ۱۳۳۲ش، ص۴۳۴–۴۳۵.
  15. مستملی بخاری، شرح التعرف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۳۱.
  16. عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء، ۱۳۸۳ش، ص۵۲۹.
  17. اشتها، دیوان، ۱۳۷۰ش، ص۱۳۲.
  18. ضرابی، تاریخ کاشان، ۱۳۷۸ش، ص۴۳۶.
  19. کمره‌ای، روزنامه خاطرات، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۱۴.
  20. جرجانی، ذخیره خوارزم‌شاهی، ۱۳۵۲ش، ج۳، ص۱۱۳.
  21. ابن‌سینا، قانون، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۸۶.
  22. نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، ۱۳۸۹ش، ص۲۱۷–۲۱۸.
  23. آشپزباشی، سفره اطعمه، ۱۳۵۳ش، ص۵۶.
  24. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۶۶–۶۷، حاشیه ۲.
  25. شهری، طهران قدیم، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۳۱.
  26. دریابندری، کتاب مستطاب آشپزی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۳۵۰–۱۳۵۱.
  27. کتیرایی، از خشت تا خشت، ۱۳۴۸ش، ص۲۰۹.
  28. خاور، هنر آشپزی در گیلان، ۱۳۸۸ش، ص۲۴۰–۲۴۱.
  29. پورهادی، فرهنگ خوراک مردم گیلان، ۱۳۸۹ش، ص۴۲.
  30. پورکریم، فشندک، ۱۳۴۱ش، ص۷۱.

منابع

  • آشپزباشی، علی‌اکبر، سفره اطعمه، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.
  • آل‌احمد، جلال، تات‌نشین‌های بلوک زهرا، تهران، کتاب‌خانه دانش، ۱۳۳۷ش.
  • ابراهیمی، قربان‌علی، فرهنگ مردم بیضا، تهران، نیک‌خرد، ۱۳۸۴ش.
  • ابن‌سینا، قانون، به‌ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۷ش.
  • ارشادی، عیدی‌محمد، فرهنگ بختیاری، تهران، آرون، ۱۳۸۸ش.
  • اشتها، عبدالله، دیوان، به‌تحقیق امین خضرایی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۷۰ش.
  • اشرفی خوانساری، مرتضی، گویش خوانساری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • پورحسینی، ابوالقاسم، فرهنگ لغات و اصطلاحات مردم کرمان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۷۰ش.
  • پورکریم، هوشنگ، فشندک، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۱ش.
  • پورهادی، مسعود، فرهنگ خوراک مردم گیلان، رشت، فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۹ش.
  • جرجانی، اسماعیل، ذخیره خوارزم‌شاهی، به‌تحقیق جلال مصطفوی، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۵۲ش.
  • حمیدی، علی‌اکبر، مردم‌نگاری الموت، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
  • خاور، زری، هنر آشپزی در گیلان، تهران، عطائی، ۱۳۸۸ش.
  • دریابندری، نجف، کتاب مستطاب آشپزی، تهران، کارنامه، ۱۳۸۴ش.
  • دهقانیان، عباس، فرهنگ جامع زبان و گویش نطنز، تهران، پرشکوه، ۱۳۸۶ش.
  • رضایی، غلام‌رضا، شهر من فسا، شیراز، نوید شیراز، ۱۳۸۷ش.
  • شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
  • ضرابی، عبدالرحیم، تاریخ کاشان، به‌تحقیق ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۸ش.
  • عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ واژگان، خرم‌آباد، افلاک، ۱۳۸۴ش.
  • عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکره الاولیاء، به‌تحقیق محمد استعلامی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • کارنگ، عبدالعلی، تاتی و هرزنی، تبریز، واعظ‌پور، ۱۳۳۳ش.
  • کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۸ش.
  • کریستن‌سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، ابن‌سینا، ۱۳۳۲ش.
  • کمره‌ای، محمد، روزنامه خاطرات، به‌تحقیق محمدجواد مرادی‌نیا، تهران، اساطیر، ۱۳۸۴ش.
  • معراجی لرد، جواد، فرهنگ موضوعی تاتی به فارسی، رشت، بلور رشت، ۱۳۸۸ش.
  • معین، محمد، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ش.
  • میدانی، احمد، السامی فی الاسامی، به‌تحقیق محمد موسی هنداوی، قاهره، [بی‌نا]، ۱۹۶۷م.
  • مستملی بخاری، اسماعیل، شرح التعرف، به‌تحقیق محمد روشن، تهران، [بی‌نا]، ۱۳۶۳ش.
  • نادر میرزا قاجار، خوراک‌های ایرانی، به‌تحقیق احمد مجاهد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۹ش.