پیشنویس:نیما یوشیج: تفاوت میان نسخهها
حذف ردهها |
imported>شاهرودی + 7 رده (هاتکت)، ابرابزار |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:نیما-یوشیج.jpg|300px|thumb|left|تصویری از علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج]] | [[پرونده:نیما-یوشیج.jpg|300px|thumb|left|تصویری از علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج]] | ||
''' | '''{{درشت|نیما یوشیج}}'''، بنیانگذار شعر نو فارسی. | ||
'''نیما یوشیج''' با نام اصلی '''علی اسفندیاری'''، شاعر و نویسندهٔ ایرانی است که بهعنوان '''پدر شعر نو فارسی''' شناخته | '''نیما یوشیج''' با نام اصلی '''علی اسفندیاری'''، شاعر و نویسندهٔ ایرانی است که بهعنوان '''پدر شعر نو فارسی''' شناخته میشود. او با ایجاد تحولی بزرگ در ادبیات فارسی، سبک جدیدی را در شعر فارسی پایهگذاری کرد که به '''شعر نیمایی''' معروف شد. استفاده از وزنهای جدید در شعر و شکستن قالبهای عروضی کلاسیک، دوری از تکلفهای ادبی سنتی و نزدیکی به زبان محاوره و همچنین توجه بیشتر به مسائل اجتماعی، طبیعت و انسان معاصر، از ویژگیهای شعر نیمایی است. | ||
==نیما یوشیج، از تولد تا جوانی== | == نیما یوشیج، از تولد تا جوانی == | ||
علی اسفندیاری ملقب به [[نیما یوشیج]] در ۲۱ [[آبان]] ۱۲۷۶ش در یوش از توابع شهرستان نور [[مازندران]] متولد شد.<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> پدر نیما به [[کشاورزی]] و گلهداری مشغول بود و نیما در همان کودکی تیراندازی و اسبسواری را از او آموخت.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | علی اسفندیاری ملقب به [[نیما یوشیج]] در ۲۱ [[آبان]] ۱۲۷۶ش در یوش از توابع شهرستان نور [[مازندران]] متولد شد.<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> پدر نیما به [[کشاورزی]] و گلهداری مشغول بود و نیما در همان کودکی تیراندازی و اسبسواری را از او آموخت.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | ||
نیما خواندن و نوشتن را در همان یوش که زادگاه او بود و نزد ملای ده فراگرفت<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> و در ۱۱ سالگی بههمراه [[خانواده]] راهی [[تهران]] شد و به دبستان «حیات جاوید» رفت.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/282971 «زندگینامۀ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.]</ref> پس از چندی، به | نیما خواندن و نوشتن را در همان یوش که زادگاه او بود و نزد ملای ده فراگرفت<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> و در ۱۱ سالگی بههمراه [[خانواده]] راهی [[تهران]] شد و به دبستان «حیات جاوید» رفت.<ref>[https://www.bartarinha.ir/fa/news/282971 «زندگینامۀ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.]</ref> پس از چندی، به یک مدرسهٔ کاتولیک که دروس آن به زبان فرانسه تحصیل میشد و آن وقت در تهران به مدرسهٔ «سنلویی» شهرت داشت، فرستاده شد.<ref>[http://danesh.roshd.ir/mavara/mavara-pagehistory.php?page=نیما+یوشیج&preview=2&SSOReturnPage=Check&Rand=0 «تاریخجۀ: نیما یوشیج»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.]</ref> | ||
نیما با تشویق معلم خود نظام وفا که شاعری نامدار است به سرودن [[شعر فارسی|شعر]] ترغیب شد و بعدها شعر بلند «افسانه» را که سنگ بنای شعر نو در [[زبان فارسی]] بود، به او تقدیم کرد.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | نیما با تشویق معلم خود نظام وفا که شاعری نامدار است به سرودن [[شعر فارسی|شعر]] ترغیب شد و بعدها شعر بلند «افسانه» را که سنگ بنای شعر نو در [[زبان فارسی]] بود، به او تقدیم کرد.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | ||
نیما یوشیج همزمان با تحصیل در | نیما یوشیج همزمان با تحصیل در مدرسهٔ سنلویی به یادگیری دروس طلبگی و [[زبان عربی]] نیز مشغول شد.<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> | ||
نیما در | == ازدواج نیما یوشیج == | ||
نیما یوشیج در ۶ [[اردیبهشت]] ۱۳۰۵ش با عالیه جهانگیر، خواهرزادهٔ نویسندهٔ نامدار، میرزا جهانگیر صوراسرافیل، [[ازدواج]] کرد<ref>انصاری، اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، 1375ش، ص75.</ref> که حاصل این ازدواج پسری به نام شراگیم است.<ref>جلالی پندری، گزیده اشعار نیما یوشیج، 1398ش، ص12.</ref> | |||
در | == فعالیتهای هنری نیما یوشیج == | ||
==آثار نیما یوشیج== | علی اسفندیاری در ۲۲ سالگی به استخدام وزارت مالیه درآمد.<ref>لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.</ref> دو سال بعد، با گرایش به مبارزهٔ مسلحانه علیه حکومت [[قاجار]]، اقدام به تهیهٔ اسلحه کرد. او در سال ۱۳۰۰ش اسم خود را به نیما (کمان بزرگ) تغییر داد و در دیماه ۱۳۰۱ش شعر «افسانه» را سرایید و بخشهایی از آن را در مجلهٔ قرن بیستم به سردبیری میرزادهٔ عشقی به چاپ رساند.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | ||
نوشتههای نیما یوشیج به چهار | |||
*مقالههای نیما که در نشریههای مختلف به چاپ رسیده است؛ | نیما در سال ۱۳۱۷ش عضو هیئت تحریریه مجلهٔ [[موسیقی]] شد و به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورد و در آنجا در کنار افراد شاخصی چون محمد ضیاء هشترودی، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت مشغول به کار شد.<ref>[http://int.umz.ac.ir/index.aspx?pageid=13329 «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.]</ref> | ||
*نامههای نیما که اغلب برای دوستان و همفکران خود نوشته و در برخی از آنها به | |||
*شعرهای نیما که هم به [[زبان فارسی|فارسی]] و هم گویش مازندرانی است؛ | == نیما یوشیج، آغازگر شعر نو == | ||
*داستانها. | نیما در ابتدا شعرهای خود را به شیوهٔ کهن و به سبک خراسانی میسرود؛ اما آشنایی او با زبان و ادبیات فرانسه راهی تازه را پیش روی او قرار داد و سبب شد تا با سبکهای نوین نظم و شعر آشنا شود. او سرانجام با سرودن شعر «ای شب» پایهگذار سبک جدیدی در [[شعر فارسی]] شد. وی گرچه مورد انتقادها و کنایههای فراوانی قرار گرفت؛ اما به راه خود ادامه داد و موفق به سرودن منظومهٔ «افسانه» شد که آن را نقطهٔ عطف و سرآغاز شعر نو فارسی دانستهاند.<ref>[https://www.irna.ir/news/80977463/ «نیما یوشیج، آفرینندۀ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1392ش.]</ref> | ||
===اشعار فارسی نیما یوشیج=== | |||
*قصه رنگپریده؛ | در حوزهٔ شکل و قالب نیز نیما محتوا را مقدم بر قالب دانست. او معتقد بود ذهن شاعر باید بر شکل تسلط داشته باشد نه اینکه شکل شعر، شاعر را مجبور به گفتن حرفهایی کند که قصد آن را نداشته است؛ بنابراین او قید تساوی طول مصراعها را برداشت؛ چون احتیاجی نمیدید، مصراعی را مساوی مصراع دیگر بیاورد. نیما وزن و قافیه را برای شعر لازم و طبیعی دانسته و شعر بیقافیه را مثل آدم بیاستخوان میداند. از دیدگاه او قافیه مقید به جمله و جمله در خدمت محتوا است؛ بنابراین هر جملهٔ تازه، قافیهٔ تازه و هر قافیهٔ تازه، جای خود را میخواهد و نباید آن را در فواصل معین جا داد.<ref>یاحقی، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، 1375ش، ص100.</ref> | ||
*منظومه نیما؛ | |||
*خانواده سرباز؛ | == آثار نیما یوشیج == | ||
*ای شب؛ | نوشتههای نیما یوشیج به چهار دستهٔ کلی تقسیم شده است؛ | ||
*افسانه؛ | * مقالههای نیما که در نشریههای مختلف به چاپ رسیده است؛ | ||
*مانلی؛ | * نامههای نیما که اغلب برای دوستان و همفکران خود نوشته و در برخی از آنها به نقد وضع اجتماعی و تحلیل شعر زمان خود پرداخته است؛ از جمله در نامههایی به نظام وفا؛ | ||
*افسانه و رباعیات؛ | * شعرهای نیما که هم به [[زبان فارسی|فارسی]] و هم گویش مازندرانی است؛ | ||
*ماخ اولاً؛ | * داستانها. | ||
*شعر من؛ | |||
*شهر شب و شهر صبح؛ | === اشعار فارسی نیما یوشیج === | ||
*ناقوس قلمانداز؛ | * قصه رنگپریده؛ | ||
*فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ؛ | * منظومه نیما؛ | ||
*آب در خوابگه مورچگان؛ | * خانواده سرباز؛ | ||
*مانلی و خانه سریویلی. | * ای شب؛ | ||
* افسانه؛ | |||
* مانلی؛ | |||
* افسانه و رباعیات؛ | |||
* ماخ اولاً؛ | |||
* شعر من؛ | |||
* شهر شب و شهر صبح؛ | |||
* ناقوس قلمانداز؛ | |||
* فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ؛ | |||
* آب در خوابگه مورچگان؛ | |||
* مانلی و خانه سریویلی. | |||
اشعار مازندرانی نیما نیز در مجموعهای به نام روجا به چاپ رسیده است. | اشعار مازندرانی نیما نیز در مجموعهای به نام روجا به چاپ رسیده است. | ||
== | === داستانها === | ||
[ | * مرقد آقا (داستان)؛ | ||
* کندوهای شکسته (داستان)؛ | |||
* آهو و پرندهها (شعر و قصه برای کودکان)؛ | |||
* توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان).<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | |||
== نمونه اشعار نیما یوشیج == | |||
[[پرونده:یوشیج.jpg|300px|thumb|جایگزین=نیما یوشیج|نیما یوشیج در سالهای پایانی زندگی]] | |||
چایَت را بِنوش{{سخ}}نگران فَردا نَباش{{سخ}}از گندم زارِ مَن و تو{{سخ}}مُشتی کاه میماند برایِ بادها… | |||
یاد بعضی نفرات{{سخ}}روشنَم میدارد{{سخ}}قوّتم میبخشد{{سخ}}ره میاندازد{{سخ}}و اجاقِ کهنِ سردِ سَرایم{{سخ}}گرم میآید از گرمیِ عالی دَمِشان.{{سخ}}نام بعضی نفرات{{سخ}}رزقِ روحم شده است.{{سخ}}وقت هر دلتنگی{{سخ}}سویشان دارم دست{{سخ}}جرئتم میبخشد{{سخ}}روشنم میدارد. | |||
==پانویس== | == درگذشت نیما یوشیج == | ||
نیما یوشیج بهدلیل سرمای شدید روستای یوش، به بیماری ذاتالریه مبتلا شده بود. او برای درمان به [[تهران]] رفت اما درمانها اثری نداشت و سرانجام در سیزدهم دی ۱۳۳۸ش از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.imna.ir/news/465868 «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.]</ref> | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | |||
*«بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: | == منابع == | ||
* | * «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
* | * «زندگینامهٔ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۰ش. | ||
*مهدوی، فاطمه، «نیما یوشیج، | * «زندگینامهٔ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۹ش. | ||
*انصاری، علی، اسنادی | * مهدوی، فاطمه، «نیما یوشیج، آفرینندهٔ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۲ش. | ||
*جلالی پندری، یدالله، گزیده اشعار نیما یوشیج، تهران، مروارید، | * انصاری، علی، اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد، چ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
*یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، تهران، جامی، چ دوم، | * جلالی پندری، یدالله، گزیده اشعار نیما یوشیج، تهران، مروارید، ۱۳۹۸ش. | ||
*لنگرودی، شمس، تاریخ تحلیلی شعر نو، تهران، مرکز، | * یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، تهران، جامی، چ دوم، ۱۳۷۵ش. | ||
* لنگرودی، شمس، تاریخ تحلیلی شعر نو، تهران، مرکز، ۱۳۷۷ش. | |||
{{ادبیات فارسی-افقی}} | |||
[[رده:اهالی استان مازندران]] | |||
[[رده:اهالی تهران]] | |||
[[رده:درگذشتگان ۱۳۳۸]] | |||
[[رده:درگذشتگان بر اثر بیماری]] | |||
[[رده:زادگان ۱۲۷۶]] | |||
[[رده:شاعران اهل ایران]] | |||
[[رده:نویسندگان اهل ایران]] | |||
نسخهٔ ۵ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۷

نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی.
نیما یوشیج با نام اصلی علی اسفندیاری، شاعر و نویسندهٔ ایرانی است که بهعنوان پدر شعر نو فارسی شناخته میشود. او با ایجاد تحولی بزرگ در ادبیات فارسی، سبک جدیدی را در شعر فارسی پایهگذاری کرد که به شعر نیمایی معروف شد. استفاده از وزنهای جدید در شعر و شکستن قالبهای عروضی کلاسیک، دوری از تکلفهای ادبی سنتی و نزدیکی به زبان محاوره و همچنین توجه بیشتر به مسائل اجتماعی، طبیعت و انسان معاصر، از ویژگیهای شعر نیمایی است.
نیما یوشیج، از تولد تا جوانی
علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ش در یوش از توابع شهرستان نور مازندران متولد شد.[۱] پدر نیما به کشاورزی و گلهداری مشغول بود و نیما در همان کودکی تیراندازی و اسبسواری را از او آموخت.[۲]
نیما خواندن و نوشتن را در همان یوش که زادگاه او بود و نزد ملای ده فراگرفت[۳] و در ۱۱ سالگی بههمراه خانواده راهی تهران شد و به دبستان «حیات جاوید» رفت.[۴] پس از چندی، به یک مدرسهٔ کاتولیک که دروس آن به زبان فرانسه تحصیل میشد و آن وقت در تهران به مدرسهٔ «سنلویی» شهرت داشت، فرستاده شد.[۵]
نیما با تشویق معلم خود نظام وفا که شاعری نامدار است به سرودن شعر ترغیب شد و بعدها شعر بلند «افسانه» را که سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی بود، به او تقدیم کرد.[۶]
نیما یوشیج همزمان با تحصیل در مدرسهٔ سنلویی به یادگیری دروس طلبگی و زبان عربی نیز مشغول شد.[۷]
ازدواج نیما یوشیج
نیما یوشیج در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ش با عالیه جهانگیر، خواهرزادهٔ نویسندهٔ نامدار، میرزا جهانگیر صوراسرافیل، ازدواج کرد[۸] که حاصل این ازدواج پسری به نام شراگیم است.[۹]
فعالیتهای هنری نیما یوشیج
علی اسفندیاری در ۲۲ سالگی به استخدام وزارت مالیه درآمد.[۱۰] دو سال بعد، با گرایش به مبارزهٔ مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیهٔ اسلحه کرد. او در سال ۱۳۰۰ش اسم خود را به نیما (کمان بزرگ) تغییر داد و در دیماه ۱۳۰۱ش شعر «افسانه» را سرایید و بخشهایی از آن را در مجلهٔ قرن بیستم به سردبیری میرزادهٔ عشقی به چاپ رساند.[۱۱]
نیما در سال ۱۳۱۷ش عضو هیئت تحریریه مجلهٔ موسیقی شد و به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورد و در آنجا در کنار افراد شاخصی چون محمد ضیاء هشترودی، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت مشغول به کار شد.[۱۲]
نیما یوشیج، آغازگر شعر نو
نیما در ابتدا شعرهای خود را به شیوهٔ کهن و به سبک خراسانی میسرود؛ اما آشنایی او با زبان و ادبیات فرانسه راهی تازه را پیش روی او قرار داد و سبب شد تا با سبکهای نوین نظم و شعر آشنا شود. او سرانجام با سرودن شعر «ای شب» پایهگذار سبک جدیدی در شعر فارسی شد. وی گرچه مورد انتقادها و کنایههای فراوانی قرار گرفت؛ اما به راه خود ادامه داد و موفق به سرودن منظومهٔ «افسانه» شد که آن را نقطهٔ عطف و سرآغاز شعر نو فارسی دانستهاند.[۱۳]
در حوزهٔ شکل و قالب نیز نیما محتوا را مقدم بر قالب دانست. او معتقد بود ذهن شاعر باید بر شکل تسلط داشته باشد نه اینکه شکل شعر، شاعر را مجبور به گفتن حرفهایی کند که قصد آن را نداشته است؛ بنابراین او قید تساوی طول مصراعها را برداشت؛ چون احتیاجی نمیدید، مصراعی را مساوی مصراع دیگر بیاورد. نیما وزن و قافیه را برای شعر لازم و طبیعی دانسته و شعر بیقافیه را مثل آدم بیاستخوان میداند. از دیدگاه او قافیه مقید به جمله و جمله در خدمت محتوا است؛ بنابراین هر جملهٔ تازه، قافیهٔ تازه و هر قافیهٔ تازه، جای خود را میخواهد و نباید آن را در فواصل معین جا داد.[۱۴]
آثار نیما یوشیج
نوشتههای نیما یوشیج به چهار دستهٔ کلی تقسیم شده است؛
- مقالههای نیما که در نشریههای مختلف به چاپ رسیده است؛
- نامههای نیما که اغلب برای دوستان و همفکران خود نوشته و در برخی از آنها به نقد وضع اجتماعی و تحلیل شعر زمان خود پرداخته است؛ از جمله در نامههایی به نظام وفا؛
- شعرهای نیما که هم به فارسی و هم گویش مازندرانی است؛
- داستانها.
اشعار فارسی نیما یوشیج
- قصه رنگپریده؛
- منظومه نیما؛
- خانواده سرباز؛
- ای شب؛
- افسانه؛
- مانلی؛
- افسانه و رباعیات؛
- ماخ اولاً؛
- شعر من؛
- شهر شب و شهر صبح؛
- ناقوس قلمانداز؛
- فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ؛
- آب در خوابگه مورچگان؛
- مانلی و خانه سریویلی.
اشعار مازندرانی نیما نیز در مجموعهای به نام روجا به چاپ رسیده است.
داستانها
- مرقد آقا (داستان)؛
- کندوهای شکسته (داستان)؛
- آهو و پرندهها (شعر و قصه برای کودکان)؛
- توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان).[۱۵]
نمونه اشعار نیما یوشیج

چایَت را بِنوش
نگران فَردا نَباش
از گندم زارِ مَن و تو
مُشتی کاه میماند برایِ بادها…
یاد بعضی نفرات
روشنَم میدارد
قوّتم میبخشد
ره میاندازد
و اجاقِ کهنِ سردِ سَرایم
گرم میآید از گرمیِ عالی دَمِشان.
نام بعضی نفرات
رزقِ روحم شده است.
وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جرئتم میبخشد
روشنم میدارد.
درگذشت نیما یوشیج
نیما یوشیج بهدلیل سرمای شدید روستای یوش، به بیماری ذاتالریه مبتلا شده بود. او برای درمان به تهران رفت اما درمانها اثری نداشت و سرانجام در سیزدهم دی ۱۳۳۸ش از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد.[۱۶]
پانویس
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «تاریخجۀ: نیما یوشیج»، دانشنامه رشد، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ انصاری، اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، 1375ش، ص75.
- ↑ جلالی پندری، گزیده اشعار نیما یوشیج، 1398ش، ص12.
- ↑ لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، 1377ش، ج1، ص95.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: 7 دی 1400ش.
- ↑ «نیما یوشیج، آفرینندۀ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1392ش.
- ↑ یاحقی، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، 1375ش، ص100.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
- ↑ «زندگینامۀ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: 13 دی 1399ش.
منابع
- «بیوگرافی نیما یوشیج»، دانشگاه مازندران، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۰ش.
- «زندگینامهٔ نیما یوشیج، پدر شعر نو»، وبسایت برترینها، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۰ش.
- «زندگینامهٔ نیما یوشیج، مجموعه آثار و شعر»، خبرگزاری ایمنا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۹ش.
- مهدوی، فاطمه، «نیما یوشیج، آفرینندهٔ نظم نو»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ دی ۱۳۹۲ش.
- انصاری، علی، اسنادی دربارهٔ نیما یوشیج، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، پژوهشکده اسناد، چ اول، ۱۳۷۵ش.
- جلالی پندری، یدالله، گزیده اشعار نیما یوشیج، تهران، مروارید، ۱۳۹۸ش.
- یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه (تاریخ ادبیات معاصر فارسی)، تهران، جامی، چ دوم، ۱۳۷۵ش.
- لنگرودی، شمس، تاریخ تحلیلی شعر نو، تهران، مرکز، ۱۳۷۷ش.