پیشنویس:اخوان ثالث: تفاوت میان نسخهها
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) ابرابزار |
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) زدن لینک داخلی |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درشت|'''مهدی اخوان ثالث'''}}؛ شاعر، ادیب و موسیقیپژوه ایرانی معاصر | {{درشت|'''مهدی اخوان ثالث'''}}؛ شاعر، ادیب و موسیقیپژوه ایرانی معاصر | ||
مهدی اخوان ثالث متولد ۱۰ [[اسفند]] ۱۳۰۷ش در توسِ [[مشهد]] است.<ref>محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص24.</ref> از جمله شاعران معاصر، که تخلصش «م. امید» بود. دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند<ref>استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.</ref> و در هنرستان، رشته آهنگری را برگزید. اخوان، در نوجوانی نواختن تار را آموخت و همین آشنایی جدی او با موسیقی | مهدی اخوان ثالث متولد ۱۰ [[اسفند]] ۱۳۰۷ش در توسِ [[مشهد]] است.<ref>محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص24.</ref> از جمله شاعران معاصر، که تخلصش «م. امید» بود. دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند<ref>استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.</ref> و در هنرستان، رشته آهنگری را برگزید. اخوان، در [[نوجوانی]] نواختن [[تار]] را آموخت و همین آشنایی جدی او با [[موسیقی سنتی ایران|موسیقی سنتی]]، زمینهٔ علاقهاش به ادبیات فارسی را فراهم کرد؛ بنابراین، همزمان با [[موسیقی]]، به شعر نیز روی آورد.<ref>محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص25 و 31.</ref> در همان دوران نوجوانی و [[جوانی]]، چنان در غزلسرایی و قصیدهگویی زبردست شد که ادیبان وی را امیدِ شعر کهن نامیدند.<ref>شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج2، 1370ش، ص296.</ref> | ||
== پیشهٔ اخوان ثالث == | ==پیشهٔ اخوان ثالث== | ||
حرفه اخوان در [[ | حرفه اخوان در مشهد، [[آهنگری]] و چاقوسازی بود؛ اما بعد به [[تهران]] آمد و همزمان با کارش، به تدریس پرداخت.<ref>کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص27.</ref> اخوان، در ۱۳۳۰ش از طریق سرپرستی صفحه ادبی «روزنامه جوانان دموکرات»، با بزرگانی دیگر از ادبیات ایران همچون سیاوش کسرایی، [[هوشنگ ابتهاج]] (سایه) و [[احمد شاملو]] آشنا شد.<ref>محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص54.</ref> او بهصورت همزمان، مدیریت بخش شعر مجله در راه هنر را نیز بر عهده داشت که با انتشار نقد و یادداشتهایش دربارهٔ شعر نو، مهارتش در ادبیات قدیم را ثابت کرد.<ref>شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج2، 1370ش، ص297.</ref> اخوان، تدریس در دانشگاههای تهران، ملی و تربیت معلم را از ۱۳۵۶ش از سر گرفت و در ۱۳۶۰ش از خدمات دولتی بازنشسته شد. از آن سال به بعد تا ۱۳۶۹ش آثار دیگری از خود را به بازار کتاب فرستاد. | ||
== شعر اخوان ثالث == | ==شعر اخوان ثالث== | ||
در ۱۳۲۷ش نخستین سرودههایش، و در ۱۳۳۱ش نخستین دفتر شعرش را به نام «ارغنون» منتشر کرد.<ref>استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.</ref> در این کتاب، اشعار وی در قالبهای قصیده، قطعه، | در ۱۳۲۷ش نخستین سرودههایش، و در ۱۳۳۱ش نخستین دفتر شعرش را به نام «ارغنون» منتشر کرد.<ref>استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.</ref> در این کتاب، اشعار وی در قالبهای قصیده، قطعه، [[مثنوی]]، ترکیببند، مستزاد و رباعی سروده شده است.<ref>حقوقی، شعر زمان ما (۲): مهدی اخوانثالث، ۱۳۷۰ش، ص100.</ref> | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
{{ب|ناامیدی عمر من کوتاه کرد، ای مه وفا کن|ای بسا امروز بیحاصل که فردایی ندارد}} | {{ب|ناامیدی عمر من کوتاه کرد، ای مه وفا کن|ای بسا امروز بیحاصل که فردایی ندارد}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}<ref>اخوان ثالث، ارغنون، 1393ش، ص100.</ref> اخوان تا قبل از آشنایی با نیما | {{پایان نستعلیق}}<ref>اخوان ثالث، ارغنون، 1393ش، ص100.</ref> اخوان تا قبل از آشنایی با [[نیما یوشیج]]، همواره به او انتقاد داشت؛ اما پس از آشنایی با او، به راز اشعار و شیوهٔ نگارش نیما پی برد و در نتیجه اسلوب شعری خود را متأثر از نیما، تغییر داد.<ref>زرینکوب، چشمانداز شعر نو فارسی، 1358ش، ص168 و 169.</ref> اخوان با اثرپذیری از ارزشهای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی به اساتیدش همواره احترامی خاص میگذاشت؛ او با اینکه بهمراتب از نیما بزرگتر بود اما همواره با احترام از او یاد میکرد و حتی ۲ کتاب دربارهٔ اشعار نیما نوشت.<ref>[https://www.isna.ir/news/1400060403022/اخوان-ثالث-قطب-شعر-معاصر-است صبوریان، «اخوان ثالث قطب شعر معاصر است»، ایسنا، تاریخ: 4 شهریور 1400ش.]</ref> در ۱۳۳۵ش مشهورترین مجموعه شعر خود را با نام «[[زمستان]]» منتشر کرد.<ref>کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص28.</ref> اخوان در این مجموعه، برخلاف ارغنون، از قالب شعری نیما استفاده کرد و زبان جدید شعری خود را متأثر از زبان خراسانی، زبان امروزی و زبان نیمایی به نمایش گذاشت.<ref>حقوقی، شعر زمان ما (۲): مهدی اخوان ثالث، ۱۳۷۰ش، ص101.</ref>{{سخ}} | ||
«سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت | «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ش مجموعه اشعار متعددی را نوشته و چاپ کرد. | در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ش مجموعه اشعار متعددی را نوشته و چاپ کرد. | ||
== آثار اخوان ثالث == | ==آثار اخوان ثالث== | ||
مجموعه آثار اخوان عبارتاند از: «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «زندگی میگوید: اما باز باید زیست…»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید». | مجموعه آثار اخوان عبارتاند از: «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «زندگی میگوید: اما باز باید زیست…»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید». | ||
== درگذشت اخوان ثالث == | ==درگذشت اخوان ثالث== | ||
وی در ۱۳۶۹ش بعد از بازگشت از سفرش به چندین کشور اروپایی، در [[تهران]] درگذشت. پیکر این شاعرِ ادیب در آرامگاه [[فردوسی]] شهر توسِ مشهد به خاک سپرده شد.<ref>کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص28-30.</ref> | وی در ۱۳۶۹ش بعد از بازگشت از سفرش به چندین کشور اروپایی، در [[تهران]] درگذشت. پیکر این شاعرِ ادیب در آرامگاه [[فردوسی]] شهر توسِ مشهد به خاک سپرده شد.<ref>کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص28-30.</ref> | ||
== اخوان ثالث از نظر ادیبان ایران == | ==اخوان ثالث از نظر ادیبان ایران== | ||
بزرگان شعر و ادب فارسی معتقدند که اخوان به مدد قلم توانمند خویش و نیز بر اثر شناخت زبان و ادبیات فارسی،<ref>یوسفی، چشمة روشن، 1362ش، ص740.</ref> نابغهای ادبی است. او سهم خود را در شعر نوی فارسی ادا کرد.<ref>زریاب خویی، «در سوگِ امید»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص269.</ref> یکی از ویژگیهای بارز شعر اخوان، تفسیر و توضیحات او است.<ref>خرمشاهی، «تأملی در شعرِ نماز»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص219.</ref> اشعار او گاهی زمینهای اجتماعی دارند و برگرفته از حوادث زندگی مردم است، و گاهی دارای لحن حماسی بوده و آمیخته با صلابت و سنگینی زبان خراسانی است.<ref>ستایشگر، نام نامه موسیقی ایران زمین، 1376ش، ص52.</ref> | بزرگان شعر و ادب فارسی معتقدند که اخوان به مدد قلم توانمند خویش و نیز بر اثر شناخت زبان و ادبیات فارسی،<ref>یوسفی، چشمة روشن، 1362ش، ص740.</ref> نابغهای ادبی است. او سهم خود را در شعر نوی فارسی ادا کرد.<ref>زریاب خویی، «در سوگِ امید»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص269.</ref> یکی از ویژگیهای بارز شعر اخوان، تفسیر و توضیحات او است.<ref>خرمشاهی، «تأملی در شعرِ نماز»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص219.</ref> اشعار او گاهی زمینهای اجتماعی دارند و برگرفته از حوادث زندگی مردم است، و گاهی دارای لحن حماسی بوده و آمیخته با صلابت و سنگینی زبان خراسانی است.<ref>ستایشگر، نام نامه موسیقی ایران زمین، 1376ش، ص52.</ref> | ||
[[کتاب|کتابها]]، مقالات و نقدهای بسیاری دربارهٔ اخوان، آثار و دیدگاهش نوشته شده است. نادر ابراهیمی معتقد است که هیچ شاعری در عصر ما بهقدر [[اخوان ثالث]]، نامها و نشانیهای بومی و ملی را در اشعارش بهکار نگرفته است.<ref>کاخی، باغ بیبرگی: یادنامة مهدی اخوان ثالث،1370ش، ص82.</ref> شفیعی کدکنی نیز معتقد بود اخوان زبان درشتی داشت که این هم در پررنگ شدن اخوان نقش دارد؛ یعنی اینکه شعر و زبان اخوان امضا داشت. اگر شعرهای اخوان را به فردی که اشعار اخوان را خوانده نشان دهیم اما نام او را پنهان کنیم، بهسادگی میتواند تشخیص دهد که شاعر آن مهدی اخوان ثالث است.<ref>[https://www.isna.ir/news/1400060403022/اخوان-ثالث-قطب-شعر-معاصر-است صبوریان، «اخوان ثالث قطب شعر معاصر است»، ایسنا، تاریخ: 4 شهریور 1400ش.]</ref> | |||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{آغاز منابع}} | {{آغاز منابع}} | ||
* اخوان ثالث، مهدی، ارغنون، تهران، نشر زمستان، ۱۳۹۳ش. | * اخوان ثالث، مهدی، ارغنون، تهران، نشر زمستان، ۱۳۹۳ش. | ||
نسخهٔ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۸
مهدی اخوان ثالث؛ شاعر، ادیب و موسیقیپژوه ایرانی معاصر
مهدی اخوان ثالث متولد ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ش در توسِ مشهد است.[۱] از جمله شاعران معاصر، که تخلصش «م. امید» بود. دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مشهد گذراند[۲] و در هنرستان، رشته آهنگری را برگزید. اخوان، در نوجوانی نواختن تار را آموخت و همین آشنایی جدی او با موسیقی سنتی، زمینهٔ علاقهاش به ادبیات فارسی را فراهم کرد؛ بنابراین، همزمان با موسیقی، به شعر نیز روی آورد.[۳] در همان دوران نوجوانی و جوانی، چنان در غزلسرایی و قصیدهگویی زبردست شد که ادیبان وی را امیدِ شعر کهن نامیدند.[۴]
پیشهٔ اخوان ثالث
حرفه اخوان در مشهد، آهنگری و چاقوسازی بود؛ اما بعد به تهران آمد و همزمان با کارش، به تدریس پرداخت.[۵] اخوان، در ۱۳۳۰ش از طریق سرپرستی صفحه ادبی «روزنامه جوانان دموکرات»، با بزرگانی دیگر از ادبیات ایران همچون سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج (سایه) و احمد شاملو آشنا شد.[۶] او بهصورت همزمان، مدیریت بخش شعر مجله در راه هنر را نیز بر عهده داشت که با انتشار نقد و یادداشتهایش دربارهٔ شعر نو، مهارتش در ادبیات قدیم را ثابت کرد.[۷] اخوان، تدریس در دانشگاههای تهران، ملی و تربیت معلم را از ۱۳۵۶ش از سر گرفت و در ۱۳۶۰ش از خدمات دولتی بازنشسته شد. از آن سال به بعد تا ۱۳۶۹ش آثار دیگری از خود را به بازار کتاب فرستاد.
شعر اخوان ثالث
در ۱۳۲۷ش نخستین سرودههایش، و در ۱۳۳۱ش نخستین دفتر شعرش را به نام «ارغنون» منتشر کرد.[۸] در این کتاب، اشعار وی در قالبهای قصیده، قطعه، مثنوی، ترکیببند، مستزاد و رباعی سروده شده است.[۹]
الگو:آغاز نستعلیق
الگو:ب الگو:ب
الگو:پایان نستعلیق[۱۰] اخوان تا قبل از آشنایی با نیما یوشیج، همواره به او انتقاد داشت؛ اما پس از آشنایی با او، به راز اشعار و شیوهٔ نگارش نیما پی برد و در نتیجه اسلوب شعری خود را متأثر از نیما، تغییر داد.[۱۱] اخوان با اثرپذیری از ارزشهای فرهنگ اسلامی ـ ایرانی به اساتیدش همواره احترامی خاص میگذاشت؛ او با اینکه بهمراتب از نیما بزرگتر بود اما همواره با احترام از او یاد میکرد و حتی ۲ کتاب دربارهٔ اشعار نیما نوشت.[۱۲] در ۱۳۳۵ش مشهورترین مجموعه شعر خود را با نام «زمستان» منتشر کرد.[۱۳] اخوان در این مجموعه، برخلاف ارغنون، از قالب شعری نیما استفاده کرد و زبان جدید شعری خود را متأثر از زبان خراسانی، زبان امروزی و زبان نیمایی به نمایش گذاشت.[۱۴]
«سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبارآلوده مهر و ماه
زمستان است»[۱۵]
در فاصله سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۰ش مجموعه اشعار متعددی را نوشته و چاپ کرد.
آثار اخوان ثالث
مجموعه آثار اخوان عبارتاند از: «ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «از این اوستا»، «زندگی میگوید: اما باز باید زیست…»، «در حیاط کوچک پاییز در زندان»، «دوزخ اما سرد»، «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم»، «عاشقانه و کبود»، «بهترین امید».
درگذشت اخوان ثالث
وی در ۱۳۶۹ش بعد از بازگشت از سفرش به چندین کشور اروپایی، در تهران درگذشت. پیکر این شاعرِ ادیب در آرامگاه فردوسی شهر توسِ مشهد به خاک سپرده شد.[۱۶]
اخوان ثالث از نظر ادیبان ایران
بزرگان شعر و ادب فارسی معتقدند که اخوان به مدد قلم توانمند خویش و نیز بر اثر شناخت زبان و ادبیات فارسی،[۱۷] نابغهای ادبی است. او سهم خود را در شعر نوی فارسی ادا کرد.[۱۸] یکی از ویژگیهای بارز شعر اخوان، تفسیر و توضیحات او است.[۱۹] اشعار او گاهی زمینهای اجتماعی دارند و برگرفته از حوادث زندگی مردم است، و گاهی دارای لحن حماسی بوده و آمیخته با صلابت و سنگینی زبان خراسانی است.[۲۰]
کتابها، مقالات و نقدهای بسیاری دربارهٔ اخوان، آثار و دیدگاهش نوشته شده است. نادر ابراهیمی معتقد است که هیچ شاعری در عصر ما بهقدر اخوان ثالث، نامها و نشانیهای بومی و ملی را در اشعارش بهکار نگرفته است.[۲۱] شفیعی کدکنی نیز معتقد بود اخوان زبان درشتی داشت که این هم در پررنگ شدن اخوان نقش دارد؛ یعنی اینکه شعر و زبان اخوان امضا داشت. اگر شعرهای اخوان را به فردی که اشعار اخوان را خوانده نشان دهیم اما نام او را پنهان کنیم، بهسادگی میتواند تشخیص دهد که شاعر آن مهدی اخوان ثالث است.[۲۲]
پانویس
- ↑ محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص24.
- ↑ استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.
- ↑ محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص25 و 31.
- ↑ شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج2، 1370ش، ص296.
- ↑ کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص27.
- ↑ محمدی آملی، آوازِچگور، 1377ش، ص54.
- ↑ شمس لنگرودی، تاریخ تحلیلی شعر نو، ج2، 1370ش، ص297.
- ↑ استعلامی، ادبیات دورة بیداری و معاصر، 1355ش، ص352.
- ↑ حقوقی، شعر زمان ما (۲): مهدی اخوانثالث، ۱۳۷۰ش، ص100.
- ↑ اخوان ثالث، ارغنون، 1393ش، ص100.
- ↑ زرینکوب، چشمانداز شعر نو فارسی، 1358ش، ص168 و 169.
- ↑ صبوریان، «اخوان ثالث قطب شعر معاصر است»، ایسنا، تاریخ: 4 شهریور 1400ش.
- ↑ کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص28.
- ↑ حقوقی، شعر زمان ما (۲): مهدی اخوان ثالث، ۱۳۷۰ش، ص101.
- ↑ اخوان ثالث، زمستان، 1399ش، ص143.
- ↑ کاخی، باغ بیبرگی، 1370ش، ص28-30.
- ↑ یوسفی، چشمة روشن، 1362ش، ص740.
- ↑ زریاب خویی، «در سوگِ امید»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص269.
- ↑ خرمشاهی، «تأملی در شعرِ نماز»: باغ بیبرگی، 1370ش، ص219.
- ↑ ستایشگر، نام نامه موسیقی ایران زمین، 1376ش، ص52.
- ↑ کاخی، باغ بیبرگی: یادنامة مهدی اخوان ثالث،1370ش، ص82.
- ↑ صبوریان، «اخوان ثالث قطب شعر معاصر است»، ایسنا، تاریخ: 4 شهریور 1400ش.
منابع
- اخوان ثالث، مهدی، ارغنون، تهران، نشر زمستان، ۱۳۹۳ش.
- اخوان ثالث، مهدی، زمستان، تهران، نشر زمستان، ۱۳۹۹ش.
- استعلامی، محمد، ادبیات دورة بیداری و معاصر، تهران، دانشگاه سپاهیان انقلاب ایران، ۱۳۵۵ش.
- حقوقی، محمد، شعر زمان ما (۲): مهدی اخوانثالث، تهران، مؤسسه انتشارات نگاه، ۱۳۷۰ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، «تأملی در شعرِ نماز»: باغ بیبرگی، بهتحقیق مرتضی کاخی، تهران، نشر ناشران، چ۱، ۱۳۷۰ش.
- زرینکوب، حمید، چشمانداز شعر نو فارسی، تهران، توس، ۱۳۵۸ش.
- زریاب خویی، عباس، «در سوگِ امید»: باغ بیبرگی، بهتحقیق مرتضی کاخی، تهران، نشر ناشران، چ۱، ۱۳۷۰ش.
- ستایشگر، مهدی، نام نامه موسیقی ایران زمین، چ۱، تهران، اطلاعات، ج۳، ۱۳۷۶ش.
- شمس لنگرودی، محمد، تاریخ تحلیلی شعر نو، تهران، نشر مرکز، ج۲، ۱۳۷۰ش.
- کاخی، مرتضی، باغ بیبرگی، یادنامة مهدی اخوان ثالث، تهران، نشر ناشران، چ۱، ۱۳۷۰ش.
- صبوریان، محمدرضا، «اخوان ثالث قطب شعر معاصر است»، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ درج مطلب: ۴ شهریور ۱۴۰۰ش.
- محمدی آملی، محمدرضا، آوازِچگور، زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث، تهران، نشر ثالث، ۱۳۷۷ش.
- یوسفی، غلامحسین، چشمة روشن، تهران، علمی، چ۱، ۱۳۶۲ش.