پیشنویس:آداب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==آداب از منظر جامعهشناسی== | ==آداب از منظر جامعهشناسی== | ||
[[پرونده:آداب۳.png|جایگزین= خانواده مسلمان هنگام غذا خوردن |بندانگشتی|تصویری از یک خانواده مسلمان هنگام غذا خوردن ]] | |||
به نظر جامعهشناسان آداب از سنخ قواعد و هنجارهای اجتماعی بوده و مانند سایر هنجارها، ترجمان عینی مجموعهای از ارزشهای اجتماعی متناسب است. هنجارها بهطور معمول طیفی از ارزشهای پذیرفتهشده را نمایندگی میکنند. هنجارهای مقبول در یک جامعه همچنین با میانجی ارزشها بر نظامی از باورها و اندیشههای بنیادین مبتنی بوده و آداب نیز جلوهٔ ظاهری رفتار انسان است.<ref>شرف الدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص71</ref> بیتوجهی به آداب موجب صدمه، وحشت، بیزاری اخلاقی یا خشم میشود و مجازات متخلف را در پی دارد.<ref>گولد و کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، 1367ش، ص554.</ref> | به نظر جامعهشناسان آداب از سنخ قواعد و هنجارهای اجتماعی بوده و مانند سایر هنجارها، ترجمان عینی مجموعهای از ارزشهای اجتماعی متناسب است. هنجارها بهطور معمول طیفی از ارزشهای پذیرفتهشده را نمایندگی میکنند. هنجارهای مقبول در یک جامعه همچنین با میانجی ارزشها بر نظامی از باورها و اندیشههای بنیادین مبتنی بوده و آداب نیز جلوهٔ ظاهری رفتار انسان است.<ref>شرف الدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص71</ref> بیتوجهی به آداب موجب صدمه، وحشت، بیزاری اخلاقی یا خشم میشود و مجازات متخلف را در پی دارد.<ref>گولد و کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، 1367ش، ص554.</ref> | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
==آداب در دنیای غرب== | ==آداب در دنیای غرب== | ||
[[پرونده:آداب۴.jpg|جایگزین=مراسم کتواک|بندانگشتی|مراسم کتواک؛ نگاه ابزاری به بدن زن در غرب]] | |||
با توجه به جهانبینی مادیگرا و [[سکولاریسم|سکولار]] غرب و سیطرهٔ فرهنگ سرمایهداری و [[مصرفگرایی|مصرفمحور]] در کشورهای غربی، آداب رفتار در غرب تابع باورها و ارزشهای انسانگرایانه (اومانیستی) و محدود به جهان مادی است. برای مثال آداب پیچیده و پرمصرف مهمانیدادن در [[هتل]]های بسیار لوکس و گرانقیمت، آداب پوشیدن لباسهای متنوع، بدننما و گرانقیمت، [[آرایش]] متنوع ظاهر و آداب رسیدگی به بدن بهمنظور تجاریسازی [[زیبایی]] و ترویج زندگی [[تجملگرایی|تجملاتی]]، رفاه زیاد و سرگرمیهای جذاب و متنوع بوده که همه اینها بر اساس منطق حسگرایی، [[لذتجویی]]، زیباییهای ظاهری و تبلیغ فرهنگ سرمایهداری قابل درک و توضیح است.<ref>حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص31.</ref> | با توجه به جهانبینی مادیگرا و [[سکولاریسم|سکولار]] غرب و سیطرهٔ فرهنگ سرمایهداری و [[مصرفگرایی|مصرفمحور]] در کشورهای غربی، آداب رفتار در غرب تابع باورها و ارزشهای انسانگرایانه (اومانیستی) و محدود به جهان مادی است. برای مثال آداب پیچیده و پرمصرف مهمانیدادن در [[هتل]]های بسیار لوکس و گرانقیمت، آداب پوشیدن لباسهای متنوع، بدننما و گرانقیمت، [[آرایش]] متنوع ظاهر و آداب رسیدگی به بدن بهمنظور تجاریسازی [[زیبایی]] و ترویج زندگی [[تجملگرایی|تجملاتی]]، رفاه زیاد و سرگرمیهای جذاب و متنوع بوده که همه اینها بر اساس منطق حسگرایی، [[لذتجویی]]، زیباییهای ظاهری و تبلیغ فرهنگ سرمایهداری قابل درک و توضیح است.<ref>حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص31.</ref> | ||
نسخهٔ ۳ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰

آداب؛ مجموعه قواعد و دستورالعملهای رفتار در سبک زندگی.
آداب به مجموعه قواعد و هنجارهای اجتماعی اطلاق میشود که جلوه ظاهری اخلاق و فرهنگ جامعه را شکل میدهد. اخلاق به درون انسان مربوط است، اما آداب جلوه بیرونی رفتار و قواعد اجتماعی است و با زمان و مکان تغییر میکند. آداب خاستگاههای دینی، عرفانی، فرهنگی و تجربه زیستی دارد و در سبک زندگی فردی و اجتماعی نمود مییابد. آداب دینی، غیردینی، فردی و اجتماعی، به رفتار انسان معنا و هویت میبخشند و در جوامع اسلامی و غربی شکلهای متفاوتی دارند. پذیرش آداب متاثر از باورها، آموزش، دوستان، فرهنگ و ارزشهای جامعه است. در جامعه معاصر، اطلاعات گسترده، رسانهها، آزادیها و تغییر سبک زندگی باعث ظهور آداب و ارزشهای نو شده است..
تعریف آداب
آداب جمع «ادب» و بهمعنی دانش، حسن رفتار، اخلاق و تربیت،[۱] در اصطلاح فرهنگشناسی بر فرمهای اجتماعی دلالت میکند و به مجموعهای از قوانین و قواعد جاری در جامعه اطلاق میشود که معادل فرهنگ است.[۲] در علم جامعهشناسیِ نظری، آداب و فرهنگ از هم تفکیک میشود.[۳] آداب در قرون میانی تاریخ اسلام، مفهوم نزدیک به «فرهنگ سیاسی» امروزی داشته است؛ اما در دوران پسینی، مفهوم عملی و اخلاقی به خود گرفته است.[۴]
تفاوت آداب و اخلاق
از منظر علامه طباطبایی، اخلاق بهمعنای ملکات راسخ در روح انسان و مربوط به عالم درون است؛ اما آداب، مربوط به بیرون و ظرافت و زیبایی عمل است.[۵] در همین چارچوب، آداب در زمانهای مختلف فرق میکند؛ اما اخلاق با مقتضیات زمان تغییر نمیکند[۶] و بنیان و مقدمهٔ آداب است.[۷]
از نظر مرتضی مطهری، اخلاق بهمعنای تنظیم غرایز درونی انسان ثابت است؛ ولی آداب از سنخ قرادادهای اجتماعی است که برخی فنوحرفه و برخی دیگر، رسمها و فرمهای اجتماعی هستند.[۸] از این منظر، میان آداب و اخلاق سنخیت وجود دارد و هر ادبی با هر اخلاقی سازگار نیست.[۹] در سبک زندگی اسلامی نیز با وجود ثبات بنیادهای فرهنگی و ارزشی، نسبیت آداب اجتماعی پذیرفته شده است.[۱۰] در روایت منسوب به امام علی توصیه شده است که فرزندان خود را به رعایت آداب خود ملزم نکنید؛ زیرا آنها به زمانی غیر از زمان شما تعلق دارند.[۱۱]
خاستگاه آداب
به باور جامعهشناسان آداب بهطور عمده از دین و آموزههای وحیانی، اخلاق، زمینهها و ضرورتهای فرهنگی اجتماعی، تجربههای زیستی، مصلحتسنجیهای عقلایی، قراردادهای اجتماعی، استحسانات ذوقی و تخیلی نشأت گرفته و در کنار دیگر هنجارهای اجتماعی کارکردهای خاصی، بهویژه در شکلدهی به رفتار دارد.[۱۲]
اهمیت آداب
آداب در تربیت افراد و مقبولیت و پذیرش رفتار مردم، نقش بهسزایی دارد. بعد از بعثت حضرت محمد به رسالت و گسترش اسلام بسیاری از آداب و رسوم ملتها از جمله آداب اجتماعی ایرانیان مهر تأیید خورد و مقداری از آن که وجههٔ انسانی و فرهنگی نداشت، نفی شد. امام علی بر پاسداری از آیین و آداب پسندیدهای که پیشینیان بر اساس آن رفتار کردهاند و مردم بهوسیلهٔ آن، به هم پیوستهاند و با یکدیگر سازش کردهاند، توصیه کرده است.[۱۳] همچنین در آموزههای اسلام به فراگیری آداب خوب زمانه سفارش شده است.[۱۴]
آداب از منظر جامعهشناسی

به نظر جامعهشناسان آداب از سنخ قواعد و هنجارهای اجتماعی بوده و مانند سایر هنجارها، ترجمان عینی مجموعهای از ارزشهای اجتماعی متناسب است. هنجارها بهطور معمول طیفی از ارزشهای پذیرفتهشده را نمایندگی میکنند. هنجارهای مقبول در یک جامعه همچنین با میانجی ارزشها بر نظامی از باورها و اندیشههای بنیادین مبتنی بوده و آداب نیز جلوهٔ ظاهری رفتار انسان است.[۱۵] بیتوجهی به آداب موجب صدمه، وحشت، بیزاری اخلاقی یا خشم میشود و مجازات متخلف را در پی دارد.[۱۶]
برخی جامعهشناسان آداب را بخشی از رسوم اجتماعی میدانند که برای خوشایند دیگران صورت میگیرند؛ مانند آداب غذاخوردن[۱۷] و اغلب برای اشاره به هر الگوی قاعدهمند در امر تعامل با دیگران به کار میرود.[۱۸] از این رو، منظور از آداب، جلوه ظاهری و مطبوع عمل است که با هدف صورتبخشی به رفتار، ارضای میل طبیعی، جلب توجه متقابل، نظمبخشی به کنشهای متقابل اجتماعی، تقویت روابط انسانی و پیشبینی رفتارها گزینش شده و به نمایش گذاشته میشود.[۱۹]
آداب در فقه اسلامی

در ابواب فقه اسلامی، آداب بهطور غالب به مجموع رفتارهایی اطلاق میشود که فعل یا ترک آنها از دید شرع، موجب حسن و کمال رفتار میشود؛ مانند آداب نماز، روزه، حج، زیارت، دعا، عبادت، ازدواج، قربانی، ذبح، جهاد، فرزندآوری، روابط جنسی همسران. آداب در این معنا، گاه بهعنوان عملی مستقل نگریسته میشود؛ مانند نظافتکردن و ناخنگرفتن و گاه بهعنوان صفت رفتار ملاحظه میشود؛ مانند آداب غذاخوردن و مانند موارد بالا. در بعضی آداب مانند غسل جمعه و زیارت، قصد قربت معتبر است و در بعضی دیگر مانند آداب تجارت، معتبر نیست. آداب همچنین در باب حدود و تعزیرات فقه، به معنای ادبکردن یا تنبیه بهکار رفته است.[۲۰] از نظر مرتضی مطهری، آداب مورد تأیید و تأکید اسلام، سنت نامیده میشود.[۲۱]
آداب از منظر عرفا
در ادبیات عرفانی مراد از آداب، رسوم، قواعد و سنتهایی است که رعایت آن در شریعت و طریقت عرفانی لازم است؛ برای مثال، اصول آداب معاشرت و صحبت با مردم از نظر عارفان آن است که در هر تعامل با مردم علم و بزرگداشتن شریعت نیاز بوده و باید سنت و اهل آن را گرامی داشت و از بدعت و اهل آن پرهیز کرد. از جایی که احتمال تهمت و گمان میرود، باید دور بود و در پرستش خدا از وسواسها، عادتهای ریا، جهل و تنبلی باید اجتناب کرد.[۲۲]
رابطهٔ آداب با سبک زندگی
آداب، جزئی بوده و هیئت ترکیبی آن، یعنی رفتارهای ساده و جلوههای ظاهری آن وقتی بهصورت یکپارچه و نظاممند در نظر گرفته میشود، سبک زندگی را شکل میدهد؛ مانند مصرف، معاشرت، لباسپوشیدن، حرفزدن، تفریح، اوقات فراغت، آرایش ظاهری، طرز خوراک، معماری شهر و بازار و منازل و دکوراسیون منزل، در یک بستهٔ کامل از سبک زندگی قرار دارند. این جلوههای رفتاری ظهور خارجی شخصیت انسان در محیط زندگی و نشانی از عقاید، باورها، ارزشها و علاقههای او است و ترکیب آنها ترکیب شخصیت فردی و اجتماعی انسان را آشکار میکند. از این نظر، آداب از اجزا و عناصر مهم سبک زندگی محسوب میشود.[۲۳]
آداب دینی
آداب به اعتبار خاستگاه آن به آداب دینی و غیردینی تقسمی میشود. آداب دینی یا بهصورت مستقیم به نصوص دینی مستند است یا مؤمنان آنها را براساس فهم خود از دین و با الهام از منابع دینی ابداع کردهاند و خود را به مراعات آنها مقید میدانند. در مقابل آن آداب غیردینی است که پیدایش و رواج آن در ویژگیهای منطقهای، نژادی، تاریخی، صنفی، جنسی و خرد خودبنیاد بشر، خرافهگرایی و قراردادهای اجتماعی ریشه دارد. برای مثال پیشدستی در سلامگفتن جواب سلام را کامل کردن، برگزاری جشن تکلیف، تجلیل روز معلم، تجلیل روز پدر و مادر، از آداب دینی است. در مقابل برگزاری جشن نوروز، یلدا و مهرگان آداب تاریخی است که ضدیت با دین هم ندارد؛ ولی ولنتاین آداب سکولار است.[۲۴]
آداب فردی و اجتماعی

اگر در زمان و مکان رعایت آداب، کسی جز فرد حضور نداشته باشد، آداب بهطور کامل فردی است. مانند آداب نمازخواندن و خوابیدن؛ اما اگر رعایت ادب به شرط حضور دیگران باشد، مانند آداب معاشرت و ازدواج، فرزندپروری، آداب ورود فرزندان به اتاق والدین، آداب اجتماعی است؛ بنابراین شیوهٔ تغذیه، نوع پوشش، بهداشت و سلامت، معاشرت (سلام، مصافحه، نشستوبرخاست و گفتگو) نمونههای از آداب اجتماعی در سبک زندگی اسلامی محسوب میشود.[۲۵]
آداب عامیانه
آداب عامیانه معیارها و رسوم جامعهٔ خاص است که روشهای مقبول یا الزامی در اندیشدن، احساسکردن و رفتارکردن را بیان میکند و اجرای آن از مسیر غیررسمی صورت میگیرد و دارای ویژگیهای ذیل است:
- آداب عامیانه با برنامهریزی اعضای جامعه وارد اجتماع نمیشود؛ بلکه افراد به پاسخی که آن را مناسبتر تشخیص میدهند، عادت میکنند و آن را میپذیرند.
- امکان معرفی خاستگاهی مشخص برای همهٔ آداب عامیانه وجود ندارد؛ گاهی عملکرد اتفاقی یک گروه بستر عادت را فراهم میکند. برای مثال اگر دکمهٔ پیراهن مردان در سمت راست و سوراخ مقابل آن در سمت چپ پیراهن قرار دارد، نمیتوان با اجبار برای آن فلسفهای در نظر گرفت.
- آداب عامیانه در زمانهای متفاوت، دگرگون میشود.
- آداب عامیانه بهصورت غیررسمی پذیرفته و از طریق گفتوگو، روابط خانوادگی، تربیت اجتماعی و سازگاری اجتماعی، رسانههای جمعی یاد گرفته میشود. برای مثال فرزند آداب سخنگفتن را از شیوهٔ سخنگفتن والدین خود یاد میگیرد و متوجه میشود که قطعکردن سخن دیگران ناپسند است.
- آداب عامیانه تا حدی پایدار است و در زمان کوتاه و بهسرعت نمیتوان آن را تغییر داد. گاهی سالها تلاش لازم است تا آدابی را جایگزین آداب دیگر کرد.
- آداب در زمینههای تأثیرگذاشتن بر دیگران بسیار نقش دارند و کمتر کسی میتواند بهراحتی با آداب اجتماعی مقابله کند.
- افراد با پیروی از آداب عرفی نوعی احساس خودیبودن پیدا میکند و احساس میکند به گروهی متعلقاند.[۲۶]
آداب در جوامع اسلامی
در جوامع اسلامی با اینکه اشتراک در بنیادهای اعتقادی، آرمانی، ارزشی و هنجاری برگرفته از اسلام وجود دارد، اما در سطوحی از زندگی اجتماعی بهتبع گفتمانهای فرهنگی، شیوههای قومی، تجربههای تاریخی، ذوقهای زیباشناختی، ظرفیتهای محیطی، اقتضائات بومشناختی، موقعیتهای جغرافیایی، ارتباطات میانفرهنگی، مرحلهٔ تمدنی و انتظارات جمعی وضعیتهای متفاوتی دارند که در نحوهٔ گزینش نظامهای هنجاری مورد نیاز از جمله آداب و رسوم انعکاس مییابد.[۲۷]
آداب در دنیای غرب

با توجه به جهانبینی مادیگرا و سکولار غرب و سیطرهٔ فرهنگ سرمایهداری و مصرفمحور در کشورهای غربی، آداب رفتار در غرب تابع باورها و ارزشهای انسانگرایانه (اومانیستی) و محدود به جهان مادی است. برای مثال آداب پیچیده و پرمصرف مهمانیدادن در هتلهای بسیار لوکس و گرانقیمت، آداب پوشیدن لباسهای متنوع، بدننما و گرانقیمت، آرایش متنوع ظاهر و آداب رسیدگی به بدن بهمنظور تجاریسازی زیبایی و ترویج زندگی تجملاتی، رفاه زیاد و سرگرمیهای جذاب و متنوع بوده که همه اینها بر اساس منطق حسگرایی، لذتجویی، زیباییهای ظاهری و تبلیغ فرهنگ سرمایهداری قابل درک و توضیح است.[۲۸]
عوامل پذیرش آداب
خردگرایی، نوع باور به خدا، انسان، طبعیت و سعادت، آموزش رسمی و غیررسمی و دوستان و همنشینهای انسان، در پذیرش گونههای مختلف آداب اثرگذار است. برای مثال، اعتقاد به جایگاه ویژهای که خداوند برای انسان در نظر گرفته است، اعتقاد به اینکه قرب الهی، عامل خوشبختی انسان است، اعتقاد به محوریت اعتدال در زندگی اجتماعی و اعتقاد به رابطهای که میان ظاهر و باطن انسان وجود دارد، زمینهساز پذیرش آداب ویژهای در سبک زندگی است. همچنین اعتقاد به تقدس رفتارها حتی رفتارهایی که انسان در اوقات فراغت انجام میدهد، در انتخاب نوع رفتار انسان بهشدت تأثیرگذار است.[۲۹]
آداب در جامعهٔ امروزی
امروزه مردم بهویژه جوانان در جریان وسیع اطلاعات قرار گرفتهاند و تبادل اطلاعات آنان با دنیای مدرن و فرهنگهای مختلف، موجب پیدایش پیدرپی ارزشها و آداب نو شده است. از طرف دیگر رشد تحصیلی جوانان، افزایش استفاده از رسانههای نوین نظیر اینترنت و ماهواره و نیز دسترسی به اطلاعات گسترده و فضای مجازی، اشتغال زنان، آزادیهای نسبی، حق انتخاب، تغییر سبک زندگی افراد و همچنین تغییر گروه مرجع از جمله زمینههای دگرگونی آداب و ارزشهای دینی، اجتماعی و خانوادگی میان جوانان است. پذیرش هنجارهای رقیب در جامعه ایرانی، بهخصوص در آداب همسرگزینی، شیوهٔ دوستیابی، روش گذران اوقات فراغت، رابطه با جنس مخالف، نگرش و رفتار دینی و انتخاب در مصرف کالاهای فرهنگی افزایش یافته است.[۳۰]
پانویس
- ↑ دانشنامه زبان و ادب فارسی، ذیل واژهٔ «ادب»، 1384، ج1، ص243؛ «ادب»، وبسایت پژوهه.
- ↑ حسینی، فرهنگ معارف و معاریف، 1376ش، ج8، ص49.
- ↑ امینپور و امینپور، «آداب اجتماعی در تفسیر المیزان»، 1393ش، ص16.
- ↑ لوئیس، زبان سیاسی اسلام، 1378ش، ص66-67.
- ↑ طباطبایی، المیزان، 1374ش، ج 6، ص 257.
- ↑ مطهری، اسلام و نیازهای زمان، تهران، 1381ش، ج1، ص154.
- ↑ امینپور و امینپور، «آداب گفتاری حاکم بر سبک زندگی اسلامی از دیدگاه قرآن»، اردیبهشت 1392ش، ص45.
- ↑ مطهری، اسلام و نیازهای زمان، 1381ش، ج1، ص165- 168.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص25.
- ↑ شرفالدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص71.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1404ق، ج20، ص260.
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، 1404ق، ج20، ص260.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمهٔ شهیدی، ص۴۳۱.
- ↑ مطهری، اسلام و نیازهای زمان، 1381، ج1، ص 168.
- ↑ شرف الدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص71
- ↑ گولد و کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، 1367ش، ص554.
- ↑ برن و کف، زمینهٔ جامعهشناسی، 1357ش، ص156.
- ↑ آبرکرامبی و دیگران، فرهنگ جامعهشناسی، 1376ش، ص223.
- ↑ شرفالدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص70.
- ↑ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، 1382ش، ج1، ص108-109.
- ↑ مطهری، اسلام و نیازهای زمان، 1381ش، ج1، ص173. ر
- ↑ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، 1362ش، ج1، ص11.
- ↑ شریفی، همیشه بهار: اخلاق و سبک زندگی اسلامی، 1397ش، ص28.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص29.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص29.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393، ص20-21.
- ↑ شرفالدین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، 1393ش، ص79.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص31.
- ↑ حسینزاده، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، 1393ش، ص86.
- ↑ ریاحی و داراییزاده، «مدرنیته، سبک زندگی جوانان ایرانی و آسیبهای اجتماعی فراروی آن»، 1392ش، ص158.
منابع
- قرآن کریم.
- آبرکرامبی، نیکلاس و دیگران، فرهنگ جامعهشناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، چاپخش، ۱۳۷۶ش.
- ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، قم، مکتبه آیتالله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
- «ادب»، وبسایت پژوهه، تاریخ درج مطلب: ۲۴ آبان ۱۳۹۳ش.
- امینپور، فاطمه و امینپور، معصومه، «آداب اجتماعی در تفسیر المیزان»، مجلهٔ معرف، سال بیستوسوم، شمارهٔ ۲۰۲، مهر ۱۳۹۳ش.
- امینپور، فاطمه و امینپور، معصومه، «آداب گفتاری حاکم بر سبک زندگی اسلامی از دیدگاه قرآن»، مجلهٔ معرفت، سال ۲۲، شمارهٔ ۱۸۵، اردیبهشت ۱۳۹۲ش.
- برن، آگ و نیم کف، زمینهٔ جامعهشناسی، اقتباس، ا.ح. آریانپور، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ۱۳۵۷ش.
- حسینزاده، علی، سبک زندگی: زمینههای پذیرش آداب، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۹۳ش.
- حسینی، مصطفی، فرهنگ معارف و معاریف، قم، دانش، ۱۳۷۶ش.
- دانشنامه زبان و ادب فارسی، زیر نظر اسماعیل سعادت، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
- ریاحی، محمداسماعیل و داراییزاده، علی، «مدرنیته، سبک زندگی جوانان ایرانی و آسیبهای اجتماعی فراروی آن»، مجلهٔ مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، دورهٔ ۱۲، شمارهٔ ۲۰، شهریور ۱۳۹۲ش.
- سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۲ش.
- شرفالدین، سیدحسین، «نسبت میان اخلاق و آداب»، مجلهٔ معرفت، سال پنجم، شمارهٔ اول، بهار و تابستان ۱۳۹۳ش.
- شریفی، احمدحسین، همیشه بهار: اخلاق و سبک زندگی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۷ش.
- گولد، جولیوس و ویلیام ل. کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمهٔ جمعی از مترجمان، تهران، مازیار، ۱۳۶۷ش.
- لوئیس، برنارد، زبان سیاسی اسلام، ترجمه غلامرضا بهروز لک، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۸ش.
- مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهای زمان زمان، تهران، صدرا، ۱۳۸۱ش.
- هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت، قم، مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت، ۱۳۸۲ش.