پرش به محتوا

پیش‌نویس:مخته: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
ابرابزار
خط ۱: خط ۱:
<big>'''مخته؛'''</big> سوگ‌سرودۀ زنان هزاره در مرگ پهلوانان محلی.
{{درشت|'''مخته؛'''}} سوگ‌سرودهٔ زنان هزاره در مرگ پهلوانان محلی.


مَختَه، مرثیۀ زنانه‌ای است که به‌مناسبت مرگ پهلوانان [[قوم هزاره]] با صدای سوزناکی خوانده می‌شود. مخته بخش مهمی از ادبیات شفاهی مردم هزاره و دارای بن‌مایه‌های مذهبی، تاریخی و محلی است که شکست ظاهری پهلوان و پیروزی نهایی او را بیان می‌کند.  
مَختَه، مرثیهٔ زنانه‌ای است که به‌مناسبت مرگ پهلوانان [[قوم هزاره]] با صدای سوزناکی خوانده می‌شود. مخته بخش مهمی از ادبیات شفاهی مردم هزاره و دارای بن‌مایه‌های مذهبی، تاریخی و محلی است که شکست ظاهری پهلوان و پیروزی نهایی او را بیان می‌کند.
==مفهوم‌شناسی مخته==
مخته به معنی وقت و هنگام مویه است؛ به آن «مَختَگی» نیز گفته می‌شود که به معنی امر به مویه‌گری حماسی است.<ref> کریمی، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز.</ref> مخته در اصطلاح، مرثیه‌ای است که در مرگ نابهنگام یا دلخراش یک پهلوان و سرانجام دردناك و غم‌انگیز او توسط زنان قبیله به‌صورت بداهه سروده می‌شود.<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانۀ طوایف هزاره، 1371ش، ص210.</ref> مخته‌خوان یا سرایندۀ مخته، زنی است که با شخصیت پهلوان نسبت نزدیکی دارد. اغلب مخته‌خوانان همسران، مادران، دختران و زنانی هستند که ارتباط بسیار نزدیکی با شخصیت کشته‌شده دارند.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref> گرچه مخته، مرثیه‌سرایی برای پهلوانان کشته شده است، اما در مناطق هزاره‌جات اغلب زنان برای مردگان نزدیک به خود نیز مخته می‌سرایند. این نوع مخته‌ها بیش‌تر حاوی ذهنیات مخته‌خوان و در مواردی عقده‌ها، آمال‌ها، آرزوها و مسائل خانوادگی فرد درگذشته است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97.</ref>


==پیشینه مخته==
== مفهوم‌شناسی مخته ==
سرایش سوگواره در زندگی بشر سابقۀ طولانی دارد. برخی «اغراق‌ شاعرانه‌ در وصف‌ اشخاص‌» را عامل پیدایش مرثیه‌ دانسته<ref>زرين‌كوب، شعر بي‌دروغ شعر بي‌نقاب، 1395ش، ص145؛ اسلامي، «نقد و تحليل مرثيه در ادوار شعر فارسي»، وب‌سایت ادبستان.</ref> و حضرت آدم را اولین سرایندۀ مرثیه در رثای هابیل می‌دانند.<ref>پوریزدان‌پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص177.</ref> «رثای مرزکو» و مرثیه در سوگ سیاوش از نمونه‌های باستانی است که به قدمت مرثیه گواهی می‌دهد.<ref>مسکوب، سوگ سياوش، 1394ش، ص80؛ ریاحی، كسايي مروزي، زندگي، انديشه و شعر او، 1379ش، ص37.</ref>
مخته به معنی وقت و هنگام مویه است؛ به آن «مَختَگی» نیز گفته می‌شود که به معنی امر به مویه‌گری حماسی است.<ref>کریمی، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز.</ref> مخته در اصطلاح، مرثیه‌ای است که در مرگ نابهنگام یا دلخراش یک پهلوان و سرانجام دردناک و غم‌انگیز او توسط زنان قبیله به‌صورت بداهه سروده می‌شود.<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص210.</ref> مخته‌خوان یا سرایندهٔ مخته، زنی است که با شخصیت پهلوان نسبت نزدیکی دارد. اغلب مخته‌خوانان همسران، مادران، دختران و زنانی هستند که ارتباط بسیار نزدیکی با شخصیت کشته‌شده دارند.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref> گرچه مخته، مرثیه‌سرایی برای پهلوانان کشته شده است، اما در مناطق هزاره‌جات اغلب زنان برای مردگان نزدیک به خود نیز مخته می‌سرایند. این نوع مخته‌ها بیش‌تر حاوی ذهنیات مخته‌خوان و در مواردی عقده‌ها، آمال‌ها، آرزوها و مسائل خانوادگی فرد درگذشته است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97.</ref>


در دورۀ اسلامی شعر ابوالینبغی در ارتباط با ویرانی [[سمرقند]] و شعر محمد بن وصیف سیستانی در زوال دولت صفاریان از اولین مرثیه‌های ثبت شده است.<ref>پوریزدان پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص178.</ref> مرثیه‌سرایی در ادبیات فارسی انعکاس وسیعی داشته و شاعران بسیاری به آن پرداخته‌اند.<ref>افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص16.</ref> حوادث تاریخی و به‌خصوص مرتبط با شخصیت‌های دینی در گسترش مرثیه‌سرایی نقش داشته و موجب پرباری آن شده است. بیش‌ترین حجم مرثیه در ارتباط با [[کربلا]]، [[عاشورا]]، [[امام حسین]] و یاران و اصحاب او سروده شده و این واقعۀ عظیم، مرثیه‌سرایی را دگرگون کرده است.<ref>افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص110.</ref>  
== پیشینه مخته ==
سرایش سوگواره در زندگی بشر سابقهٔ طولانی دارد. برخی «اغراق شاعرانه در وصف اشخاص» را عامل پیدایش مرثیه دانسته<ref>زرین‌کوب، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، 1395ش، ص145؛ اسلامی، «نقد و تحلیل مرثیه در ادوار شعر فارسی»، وب‌سایت ادبستان.</ref> و حضرت آدم را اولین سرایندهٔ مرثیه در رثای هابیل می‌دانند.<ref>پوریزدان‌پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص177.</ref> «رثای مرزکو» و مرثیه در سوگ سیاوش از نمونه‌های باستانی است که به قدمت مرثیه گواهی می‌دهد.<ref>مسکوب، سوگ سیاوش، 1394ش، ص80؛ ریاحی، کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، 1379ش، ص37.</ref>


پیشینۀ مخته به‌عنوان مرثیه بین [[قوم هزاره|مردم هزاره]]، به سابقۀ دینی و مذهبی آن مردم برمی‌گردد. سوگ‌سروده‌های واقعۀ كربلا دستمایۀ مهم مخته‌سراها است.<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>  
در دورهٔ اسلامی شعر ابوالینبغی در ارتباط با ویرانی [[سمرقند]] و شعر محمد بن وصیف سیستانی در زوال دولت صفاریان از اولین مرثیه‌های ثبت شده است.<ref>پوریزدان پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص178.</ref> مرثیه‌سرایی در ادبیات فارسی انعکاس وسیعی داشته و شاعران بسیاری به آن پرداخته‌اند.<ref>افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص16.</ref> حوادث تاریخی و به‌خصوص مرتبط با شخصیت‌های دینی در گسترش مرثیه‌سرایی نقش داشته و موجب پرباری آن شده است. بیش‌ترین حجم مرثیه در ارتباط با [[کربلا]]، [[عاشورا]]، [[امام حسین]] و یاران و اصحاب او سروده شده و این واقعهٔ عظیم، مرثیه‌سرایی را دگرگون کرده است.<ref>افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص110.</ref>


==هدف مخته==
پیشینهٔ مخته به‌عنوان مرثیه بین [[قوم هزاره|مردم هزاره]]، به سابقهٔ دینی و مذهبی آن مردم برمی‌گردد. سوگ‌سروده‌های واقعهٔ کربلا دستمایهٔ مهم مخته‌سراها است.<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>
 
== هدف مخته ==
هدف از مخته، ابتدا بیرون‌ریختن غم‌های درونی مخته‌خوان است. سپس بیان مسائل و توصیف شخصیت [[پهلوان]] و معرفی او به کسانی است که شناختی از او نداشته‌اند. عزاداری در مصیبت پهلوان، هدف او از مبارزه، برانگیختن دیگران برای ادامه راه او و بیان آثار فراوان معنوی و مادی مرگ پهلوان که موجب تداوم راه و هدف او خواهد شد، از دیگر اهداف مخته است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، 1393ش، ص149.</ref>
هدف از مخته، ابتدا بیرون‌ریختن غم‌های درونی مخته‌خوان است. سپس بیان مسائل و توصیف شخصیت [[پهلوان]] و معرفی او به کسانی است که شناختی از او نداشته‌اند. عزاداری در مصیبت پهلوان، هدف او از مبارزه، برانگیختن دیگران برای ادامه راه او و بیان آثار فراوان معنوی و مادی مرگ پهلوان که موجب تداوم راه و هدف او خواهد شد، از دیگر اهداف مخته است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، 1393ش، ص149.</ref>


==درون‌مایه مخته==
== درون‌مایه مخته ==
درون‌مایۀ اصلی مخته، یاد‌آور مصیبتی است كه بر پهلوان رفته است؛<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گر‌ه های مریم مصلوب. </ref> از این رو در مخته‌ها، افتخارات، قدرت، مبارزه‌جویی و انتقام باهم ترکیب شده و فضیلت پهلوانی را از حوزۀ محدود خاندانی به قومی و سپس به ملی گسترش می‌دهد. چنانچه در مختۀ گل‌محمد، مبارزه، محدود به خاندان و قوم نیست؛ بلكه مبارزه یك فضیلت بزرگ ملی و برای اصلاح امور یک ملت است. کیفیت اشعار و درون‌مایۀ مخته بستگی به ذهنیت و توانایی مخته‌خوان دارد.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ </ref> محورهای اصلی مخته عبارت است از:
درون‌مایهٔ اصلی مخته، یادآور مصیبتی است که بر پهلوان رفته است؛<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گره‌های مریم مصلوب.</ref> از این رو در مخته‌ها، افتخارات، قدرت، مبارزه‌جویی و انتقام باهم ترکیب شده و فضیلت پهلوانی را از حوزهٔ محدود خاندانی به قومی و سپس به ملی گسترش می‌دهد. چنانچه در مختهٔ گل‌محمد، مبارزه، محدود به خاندان و قوم نیست؛ بلکه مبارزه یک فضیلت بزرگ ملی و برای اصلاح امور یک ملت است. کیفیت اشعار و درون‌مایهٔ مخته بستگی به ذهنیت و توانایی مخته‌خوان دارد.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛</ref> محورهای اصلی مخته عبارت است از:
*وصف وضعیت و رشادت‌های مقتول؛
* وصف وضعیت و رشادت‌های مقتول؛
*چکونگی کشته شدن او؛
* چکونگی کشته شدن او؛
*وضعیت خانوادگی و آنچه از او باقی مانده است؛
* وضعیت خانوادگی و آنچه از او باقی مانده است؛
*هدف پهلوان از مبارزه؛
* هدف پهلوان از مبارزه؛
*بیان آمال و آرزوهای مخته‌خوان.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛</ref>
* بیان آمال و آرزوهای مخته‌خوان.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛</ref>


==ویژگی‌های مخته==
== ویژگی‌های مخته ==
مخته، تركیبی از ادبیات عامیانه، عبارات فصیح ادبی و صحنه‌های نمایشی بوده و زبان آن ساده است. برخی ازمخته‌ها به شعر عامیانه و برخی به شعر رسمی نزدیك‌ است. مخته شبیه تعزیه و مرثیه‌های معمولی است كه با هنرهای آیینی سنتی ارتباط داشته و از امكانات آیین‌های مذهبی و ملی بهره ‌دارد. مخته همچنین مرثیۀ حماسی است كه در آن آرمان، عواطف قومی و ملی خدشه‌دار شده و زنان مخته‌خوان با افزودن شاخ و برگی بر آن، مخته را در هاله‌ای از افتخارات قومی و ملی قرار می‌دهند. واژگان مخته بر دایرۀ عواطف می‌چرخد و وحدت عاطفی در آن بسیار قوی است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب. </ref>
مخته، ترکیبی از ادبیات عامیانه، عبارات فصیح ادبی و صحنه‌های نمایشی بوده و زبان آن ساده است. برخی ازمخته‌ها به شعر عامیانه و برخی به شعر رسمی نزدیک است. مخته شبیه تعزیه و مرثیه‌های معمولی است که با هنرهای آیینی سنتی ارتباط داشته و از امکانات آیین‌های مذهبی و ملی بهره دارد. مخته همچنین مرثیهٔ حماسی است که در آن آرمان، عواطف قومی و ملی خدشه‌دار شده و زنان مخته‌خوان با افزودن شاخ و برگی بر آن، مخته را در هاله‌ای از افتخارات قومی و ملی قرار می‌دهند. واژگان مخته بر دایرهٔ عواطف می‌چرخد و وحدت عاطفی در آن بسیار قوی است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>


==عناصر مخته==
== عناصر مخته ==
عنصر اصلی در مخته‌‌ها، ریشه‌های محلی آن است كه به پهلوان کشته‌شده بر می‌گردد. پهلوان، قربانی نبردهای قبیله‌ای می‌شود تا از نابودی قوم خود جلوگیری کند. مخته‌ها با آرایش‌های ادبی محلی عجین شده و ساختار نهایی می‌یابد. برخی مخته‌ها، به صورت منشور بوده و از صناعت ادبی شفاهی بالایی برخوردارند كه در آن رجزخوانی، مبارزه‌خواهی و روحیه انتقام‌گیری در اوج قرار دارند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، 1396ش، ص35.</ref>
عنصر اصلی در مخته‌ها، ریشه‌های محلی آن است که به پهلوان کشته‌شده بر می‌گردد. پهلوان، قربانی نبردهای قبیله‌ای می‌شود تا از نابودی قوم خود جلوگیری کند. مخته‌ها با آرایش‌های ادبی محلی عجین شده و ساختار نهایی می‌یابد. برخی مخته‌ها، به صورت منشور بوده و از صناعت ادبی شفاهی بالایی برخوردارند که در آن رجزخوانی، مبارزه‌خواهی و روحیه انتقام‌گیری در اوج قرار دارند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، 1396ش، ص35.</ref>


==قالب مخته==
== قالب مخته ==
سبك مخته‌ها سبك عراقی و دارای ظرفیت خاص روایی است، ولی تکیه آن بر محتوا و ادای مطلب و رسایی سخن است. در مخته از هنر نمایش، شعر، خطابه و آواز استفاده می‌شود. مخته اغلب منظوم و حماسی است كه در قالب چهارپاره سروده می‌شود ولی در آن از وزن‌های مختلف [[شعر فارسی]] استفاده شده و قافیه و ردیف با پسامد بسیار بالایی به کار گرفته می‌شود. قاعدۀ ترجیع و تکرار نیز در مخته نقش پررنگی دارد؛ برای نمونه، در مختۀ گل‌محمد خان هر سه مصرع از یک ردیف و قافیه متابعت می‌کنند و بعد از آنها سه مصرع دیگر به‌عنوان ترجیع می‌آید که در اصطلاح «بِنگَرَگ» گفته می‌شود و تا آخر این قاعده ادامه دارد. قالب این مخته ترجیع‌بند است. مخته‌هایی در قالب [[مثنوی]] نیز سروده شده است.<ref> مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97. </ref>  
سبک مخته‌ها سبک عراقی و دارای ظرفیت خاص روایی است، ولی تکیه آن بر محتوا و ادای مطلب و رسایی سخن است. در مخته از هنر نمایش، شعر، خطابه و آواز استفاده می‌شود. مخته اغلب منظوم و حماسی است که در قالب چهارپاره سروده می‌شود ولی در آن از وزن‌های مختلف [[شعر فارسی]] استفاده شده و قافیه و ردیف با پسامد بسیار بالایی به کار گرفته می‌شود. قاعدهٔ ترجیع و تکرار نیز در مخته نقش پررنگی دارد؛ برای نمونه، در مختهٔ گل‌محمد خان هر سه مصرع از یک ردیف و قافیه متابعت می‌کنند و بعد از آنها سه مصرع دیگر به‌عنوان ترجیع می‌آید که در اصطلاح «بِنگَرَگ» گفته می‌شود و تا آخر این قاعده ادامه دارد. قالب این مخته ترجیع‌بند است. مخته‌هایی در قالب [[مثنوی]] نیز سروده شده است.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97.</ref>


تنوع وزن و بحر در مخته كم است. یكی از نشانه‌های مخته، افزوده‌شدن ردیف به انتهای بیت‌ها است. آوردن ردیف اگرچه مهارت بیش‌تری می‌طلبد و كار مخته‌خوان را در واژه‌گزینی دشوار می‌سازد، اما بر قدرت و ارزش مخته می‌افزاید. زیرا ردیف بر آهنگ مؤثر است؛ هجاها را می‌كشاند و بر جنبۀ موسیقایی مخته می‌افزاید.<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>
تنوع وزن و بحر در مخته کم است. یکی از نشانه‌های مخته، افزوده‌شدن ردیف به انتهای بیت‌ها است. آوردن ردیف اگرچه مهارت بیش‌تری می‌طلبد و کار مخته‌خوان را در واژه‌گزینی دشوار می‌سازد، اما بر قدرت و ارزش مخته می‌افزاید؛ زیرا ردیف بر آهنگ مؤثر است؛ هجاها را می‌کشاند و بر جنبهٔ موسیقایی مخته می‌افزاید.<ref>شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>


==شیوۀ اجرای مخته==
== شیوهٔ اجرای مخته ==
با بازگشت جنازۀ پهلوان به زادگاه خود، ابتدا آیین‌های دینی انجام یافته و جنازه برای [[آیین تدفین|دفن]] آماده می‌شود. جنازه با حضور گستردۀ مردم تشییع شده و قبل از دفن، ناگهان بانویی از میان زنان برخاسته و بر سر جنازه قرار می‌گیرد. او گوشۀ چادر خود را زیر لبه کلاهی که در سر دارد قرار داده و باقی آن را از پشت سر می‌آویزد. پای راست را روی پای چپ قرار داده، هر دو دست را به کمر گرفته و نغمه را آغاز می‌کند. مخته با صدای بلند به‌طوری كه همه بشنوند اجرا می‌شود و اغلب با گریه همراه است. اشعار مخته بداهه است و هیچ قالب و فرم از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلۀ شعر، 1372ش، ص96؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>
با بازگشت جنازهٔ پهلوان به زادگاه خود، ابتدا آیین‌های دینی انجام یافته و جنازه برای [[آیین تدفین|دفن]] آماده می‌شود. جنازه با حضور گستردهٔ مردم تشییع شده و قبل از دفن، ناگهان بانویی از میان زنان برخاسته و بر سر جنازه قرار می‌گیرد. او گوشهٔ چادر خود را زیر لبه کلاهی که در سر دارد قرار داده و باقی آن را از پشت سر می‌آویزد. پای راست را روی پای چپ قرار داده، هر دو دست را به کمر گرفته و نغمه را آغاز می‌کند. مخته با صدای بلند به‌طوری که همه بشنوند اجرا می‌شود و اغلب با گریه همراه است. اشعار مخته بداهه است و هیچ قالب و فرم از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد.<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلهٔ شعر، 1372ش، ص96؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.</ref>


==مخته‌های مشهور==
== مخته‌های مشهور ==
در ادبیات عامیانۀ [[قوم هزاره|مردم هزاره]] مخته‌هایی وجود دارد که سینه به سینه نقل شده و به دوران معاصر رسیده است، از جمله:  
در ادبیات عامیانهٔ [[قوم هزاره|مردم هزاره]] مخته‌هایی وجود دارد که سینه به سینه نقل شده و به دوران معاصر رسیده است، از جمله:


===<big>'''مخته گل‌مامد'''</big>===
=== {{درشت|مخته گل‌مامد}} ===
مَختَۀ گُل‌مامَد، مرثیۀ حماسی و مشهور و از روایت‌های ماندگار مبارزه و آزادی‌خواهی در تاریخ معاصر هزاره‌ها محسوب می‌شود که در هنر [[موسیقی محلی افغانستان|موسیقی محلی]] و ادبیات فولکلوریک بازتاب زیادی داشته است. گل‌محمد فرزند ارشد «ارباب بختیاری» از خان‌های معروف منطقۀ «خَوَات» الوسوالی (شهرستان) ناوُور/ناهور بود. ارباب بختیاری در زمان خود از قدرتمندترین خان‌های منطقه بوده و با حکومت روابط نزدیک و حسنه داشت. گل‌محمد با تعدادی از نیروی‌های مردمی به‌دعوت امان‌الله‌خان، شاه فراری وقت [[افغانستان]]، برای سرنگونی حکومت حبیب‌الله کلکانی (معروف به بچه‌سقاو) که قدرت را در [[کابل]] از دست شاه خارج کرده بود، در سال 1308ش به‌طرف غزنی می‌روند و در این شهر با نیروهای طرفدار بچۀ سقاو درگیر و گل‌مامد کشته می‌شود. وقتی خبر کشته‌شدن گل مامد تازه‌داماد به گوش مادر وی می‌رسد، در سوگ فرزند خود اشعاری می‌سراید که به «مختۀ گل‌مامد» معروف می‌شود.<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%88%d8%b2%d9%86%d8%a7%da%a9-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%da%af%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%db%8c/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>  
مَختَهٔ گُل‌مامَد، مرثیهٔ حماسی و مشهور و از روایت‌های ماندگار مبارزه و آزادی‌خواهی در تاریخ معاصر هزاره‌ها محسوب می‌شود که در هنر [[موسیقی محلی افغانستان|موسیقی محلی]] و ادبیات فولکلوریک بازتاب زیادی داشته است. گل‌محمد فرزند ارشد «ارباب بختیاری» از خان‌های معروف منطقهٔ «خَوَات» الوسوالی (شهرستان) ناوُور/ناهور بود. ارباب بختیاری در زمان خود از قدرتمندترین خان‌های منطقه بوده و با حکومت روابط نزدیک و حسنه داشت. گل‌محمد با تعدادی از نیروی‌های مردمی به‌دعوت امان‌الله‌خان، شاه فراری وقت [[افغانستان]]، برای سرنگونی حکومت حبیب‌الله کلکانی (معروف به بچه‌سقاو) که قدرت را در [[کابل]] از دست شاه خارج کرده بود، در سال ۱۳۰۸ش به‌طرف غزنی می‌روند و در این شهر با نیروهای طرفدار بچهٔ سقاو درگیر و گل‌مامد کشته می‌شود. وقتی خبر کشته‌شدن گل مامد تازه‌داماد به گوش مادر وی می‌رسد، در سوگ فرزند خود اشعاری می‌سراید که به «مختهٔ گل‌مامد» معروف می‌شود.<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/آشنایی-بامخته-های-سوزناک-هزارگی-مخته-ی/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>


====متن مخته گل مامد====
==== متن مخته گل مامد ====
قیرون تو گل مامد ما<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%88%d8%b2%d9%86%d8%a7%da%a9-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%da%af%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%db%8c/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>{{شعر جدید
قیرون تو گل مامد ما<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/آشنایی-بامخته-های-سوزناک-هزارگی-مخته-ی/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>{{شعر جدید
      | متن =
  | متن =
شار كابل غوغا شده\\بيرق سرخ بالا شده
شار کابل غوغا شده\\بیرق سرخ بالا شده
بچي سقو پادشاه شده\\تمام مُلک اوغانستان
بچی سقو پادشاه شده\\تمام مُلک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اَربُون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اَربُون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامَد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامَد ما
گل مامدخان كابل موره\\ده كوه چنداوول موره
گل مامدخان کابل موره\\ده کوه چنداوول موره
از راه تخته پل موره\\نیارزه گل‌مامد ما
از راه تخته پل موره\\نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما\\قيرون تو گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما\\قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما\\میرزای نو دامد ما
میرزای نو دامد ما\\میرزای نو دامد ما
گل مامدخان شاولو موره\\راه ره ایشته از كوه موره
گل مامدخان شاولو موره\\راه ره ایشته از کوه موره
همرای جووانو موره\\تمام ملک اوغانستان
همرای جووانو موره\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
گل مامدخان غزني موره\\ده جنگ سقوي موره
گل مامدخان غزنی موره\\ده جنگ سقوی موره
از راه بي‌‌راهي موره\\تمام ملک اوغانستان
از راه بی‌راهی موره\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
يك جنگ ده سر روضه شده\\گل‌مامدخان كشته شده
یک جنگ ده سر روضه شده\\گل‌مامدخان کشته شده
سركشي بريده شده\\تمام ملک اوغانستان
سرکشی بریده شده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان كشته شده\\ده خون خو آغشته شده
گل‌مامدخان کشته شده\\ده خون خو آغشته شده
بلي موتر ایشته شده\\تمام ملک اوغانستان
بلی موتر ایشته شده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان بي سر آمد\\بي سر و بي افسر آمد
گل‌مامدخان بی سر آمد\\بی سر و بی افسر آمد
مُرديش بلي موتر آمد\\تمام ملک اوغانستان
مُردیش بلی موتر آمد\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
اِسْپي بيري بيوه مانده\\دستايشي پُر خينه مانده
اِسْپی بیری بیوه مانده\\دستایشی پُر خینه مانده
بلدي باچه ريزه مانده\\تمام ملک اوغانستان
بلدی باچه ریزه مانده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
اسپي بيري ر یی شده\\دان اُرسی خالی شده
اسپی بیری ر یی شده\\دان اُرسی خالی شده
ده جنگ سقوي شده\\تمام ملک اوغانستان
ده جنگ سقوی شده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
رستم علي ريزه شده\\ريزه مینِه خانه شده
رستم علی ریزه شده\\ریزه مینِه خانه شده
بلدي مامد ديونه شده\\تمام ملک اوغانستان
بلدی مامد دیونه شده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
اسپو ده طويله مانده\\بي‌زين و بي‌قيزه مانده
اسپو ده طویله مانده\\بی‌زین و بی‌قیزه مانده
روي شي سوي درگه مانده\\تمام ملک اوغانستان
روی شی سوی درگه مانده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
تفنگ ده سرآچه مانده\\سمند ده طويله مانده
تفنگ ده سرآچه مانده\\سمند ده طویله مانده
بلدي آتي ريزه مانده\\تمام ملک اوغانستان
بلدی آتی ریزه مانده\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان سر، سر ميه\\بي‌سر و بي افسر ميه
گل‌مامدخان سر، سر میه\\بی‌سر و بی افسر میه
پيش مادر بي سر ميه\\تمام ملک اوغانستان
پیش مادر بی سر میه\\تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
نیارزه گل‌مامد ما\\اربون تو گل‌مامد ما
قيرون تو گل‌مامد ما\\ باچَيْ امير مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما\\ باچَیْ امیر مامد ما
      }}
  }}


====بازتاب‌های مخته گل‌مامد====
==== بازتاب‌های مخته گل‌مامد ====
#'''ادبیات شفاهی و عامیانه:''' مختۀ گل‌مامد که از معروف‌ترین و سوزناک‌ترین مخته‌های هزارگی محسوب می‌شود، در ادبیات شفاهی و فولکلووریک مردم هزاره بازتاب زیاد داشته و سینه‌به‌سینه نقل شده است.<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b3%d9%88%d8%b2%d9%86%d8%a7%da%a9-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1%da%af%db%8c-%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%87-%db%8c/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>
# '''ادبیات شفاهی و عامیانه:''' مختهٔ گل‌مامد که از معروف‌ترین و سوزناک‌ترین مخته‌های هزارگی محسوب می‌شود، در ادبیات شفاهی و فولکلووریک مردم هزاره بازتاب زیاد داشته و سینه‌به‌سینه نقل شده است.<ref>[http://jaghori1.com/2020/04/03/آشنایی-بامخته-های-سوزناک-هزارگی-مخته-ی/ یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.]</ref>
#'''موسیقی:''' این مخته در [[موسیقی محلی افغانستان|هنر موسیقی محلی]]، به‌ویژه دمبورۀ هزارگی بازتاب داشته و مورد استقبال گستردۀ مردم قرار گرفته است. برای مثال، صفدر توکلی، نوازنده و خوانندۀ معروف افغانستان، این مخته را به‌صورت بسیار جانسوز و تأثیرگذار خوانده است.<ref>«صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.</ref> همچنین، امان یوسفی، از خوانندگان محلی، مختۀ گل‌مامد را اجرا کرده است.<ref>«مختۀ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب.</ref>
# '''موسیقی:''' این مخته در [[موسیقی محلی افغانستان|هنر موسیقی محلی]]، به‌ویژه دمبورهٔ هزارگی بازتاب داشته و مورد استقبال گستردهٔ مردم قرار گرفته است. برای مثال، صفدر توکلی، نوازنده و خوانندهٔ معروف افغانستان، این مخته را به‌صورت بسیار جانسوز و تأثیرگذار خوانده است.<ref>«صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.</ref> همچنین، امان یوسفی، از خوانندگان محلی، مختهٔ گل‌مامد را اجرا کرده است.<ref>«مختهٔ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب.</ref>


====راز ماندگاری مخته گل‌مامد====
==== راز ماندگاری مخته گل‌مامد ====
راز ماندگاری این مخته، درون‌مایۀ تراژیک و حماسی آن و بازتاب گستردۀ آن در هنر موسیقی و زبان شعر و ادبیات فولکلوریک دانسته شده است. <ref>«صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.</ref>
راز ماندگاری این مخته، درون‌مایهٔ تراژیک و حماسی آن و بازتاب گستردهٔ آن در هنر موسیقی و زبان شعر و ادبیات فولکلوریک دانسته شده است.<ref>«صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.</ref>


===مخته فیضوخو (فیض‌الله خان هزاره)===
=== مخته فیضوخو (فیض‌الله خان هزاره) ===
فیضوخو از خوانین قره‌باغ ولایت غزنی بود كه در جنگ با نیروهای انگلیسی‌ به [[شهادت]] ‌رسید. پس از شهادت او [[خانواده]] و اقوام او نیز به قتل رسیدند. مخته‌ فیضوخو چنین آغاز شده است:<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98.</ref>
فیضوخو از خوانین قره‌باغ ولایت غزنی بود که در جنگ با نیروهای انگلیسی به [[شهادت]] رسید. پس از شهادت او [[خانواده]] و اقوام او نیز به قتل رسیدند. مخته فیضوخو چنین آغاز شده است:<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98.</ref>
{{شعر جدید
{{شعر جدید
      | متن =
  | متن =
اسب فیضو تاخته میه\\خون فیضو ریخته میه
اسب فیضو تاخته میه\\خون فیضو ریخته میه
شاباش فیضو خان ما \\امیر مهربان م،اشهید غرق خون ما
شاباش فیضو خان ما \\امیر مهربان م، اشهید غرق خون ما
      }}
  }}


===مخته نجف بیگ شیرو===
=== مخته نجف بیگ شیرو ===
نجف بیگ شیرو مرد شجاع و نام‌آوری بود که در جنگ قومی کشته شد. او تا آخرین نفس مقاومت كرد و سرانجام اول همسر او و سپس خود او کشته شد. مخته‌خوان در ارتباط با او خوانده است: <ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98؛ یزدانی، فرهنگ عامیانۀ طوایف هزاره، 1371ش، ص212. </ref>
نجف بیگ شیرو مرد شجاع و نام‌آوری بود که در جنگ قومی کشته شد. او تا آخرین نفس مقاومت کرد و سرانجام اول همسر او و سپس خود او کشته شد. مخته‌خوان در ارتباط با او خوانده است:<ref>مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98؛ یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص212.</ref>
{{شعر جدید
{{شعر جدید
      | متن =
  | متن =
مَنِه قلای نجف گل‌های تازه\\نجف كشته شده ده ماه روزه
مَنِه قلای نجف گل‌های تازه\\نجف کشته شده ده ماه روزه
از نوكرون جورباجور نجف\\از تفنگای بغل پور نجف
از نوکرون جورباجور نجف\\از تفنگای بغل پور نجف
صباگا تخ نیكلی برآمد\\دو دسته گل ز اشترلی بر آمد
صباگا تخ نیکلی برآمد\\دو دسته گل ز اشترلی برآمد
نجف بِرار داشتی برگیرشی موشُد\\خونده تفنگ یازده تیرشی موشُد
نجف بِرار داشتی برگیرشی موشُد\\خونده تفنگ یازده تیرشی موشُد
از تفنگای موچكی شیرو\\ازو طفلای سرمونتی شیرو
از تفنگای موچکی شیرو\\ازو طفلای سرمونتی شیرو
تاجور آغه دَ گنجینه بیكسه\\پیچه سیاه بلی روی شی رغسه
تاجور آغه دَ گنجینه بیکسه\\پیچه سیاه بلی روی شی رغسه
      }}
  }}


===مخته فقیر زوار===
=== مخته فقیر زوار ===
فقیر زوار مرد جنگجویی بود که سال‌ها علیه بی‌عدالتی حاكمیت‌های محلی مبارزه كرد. او در جنگ بین مردم هزاره و دشمنان محلی آنان کشته شد. دختر او این مخته را سرود:<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانۀ طوایف هزاره، 1371ش، ص211.</ref>  
فقیر زوار مرد جنگجویی بود که سال‌ها علیه بی‌عدالتی حاکمیت‌های محلی مبارزه کرد. او در جنگ بین مردم هزاره و دشمنان محلی آنان کشته شد. دختر او این مخته را سرود:<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص211.</ref>
{{شعر جدید
{{شعر جدید
      | متن =
  | متن =
فقیر زوار، زوارِ مو\\مرد میدو، سردارِ مو
فقیر زوار، زوارِ مو\\مرد میدو، سردارِ مو
آتَی زوار، بیرار مو\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
آتَی زوار، بیرار مو\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
خط ۱۳۶: خط ۱۳۷:
همرای چند بیرار رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
همرای چند بیرار رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمون‌شی، خیل دَ خیل اَمده\\دشمونی‌شی، مثل سیل امدهم
دشمون‌شی، خیل دَ خیل اَمده\\دشمونی‌شی، مثل سیل امدهم
یك عده شی، قد بیل امده\\ دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
یک عده شی، قد بیل امده\\ دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
فقیر زوار میدو رفته\\ده جنگ دشمنو رفته
فقیر زوار میدو رفته\\ده جنگ دشمنو رفته
دشمون آزرگو رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمون آزرگو رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
كوه گوار بالا رفته\\ازی آغیل سالا رفته
کوه گوار بالا رفته\\ازی آغیل سالا رفته
دشمون شی بی‌كالا رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمون شی بی‌کالا رفته\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
تفنگ خوره چالان كده\\دشمون خو تیرباران كده
تفنگ خوره چالان کده\\دشمون خو تیرباران کده
دشمون خو پریشان كده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمون خو پریشان کده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
ناوه بلی گلزار كده\\رسته بلی، بازار كده
ناوه بلی گلزار کده\\رسته بلی، بازار کده
مرگ خوده اقرار كده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
مرگ خوده اقرار کده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
قریه ره چراغان كده\\مردم ره گل افشان كده
قریه ره چراغان کده\\مردم ره گل افشان کده
قوماره، غزل‌خوان كده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
قوماره، غزل‌خوان کده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
وطن ره گلستو كده\\رسنه ره بیابو كده
وطن ره گلستو کده\\رسنه ره بیابو کده
دشمو ره سر گردو كده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمو ره سر گردو کده\\دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
      }}
  }}


===مخته ملا سبزیلی (سبز‌علی)===
=== مخته ملا سبزیلی (سبزعلی) ===
ملا سبزیلی (سبز‌علی) در نبرد با كوچی‌ها (عشایر پشتون) کشته شد و مخته زیر را برای او سرودند:<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانۀ طوایف هزاره، 1371ش، ص212.</ref>
ملا سبزیلی (سبزعلی) در نبرد با کوچی‌ها (عشایر پشتون) کشته شد و مخته زیر را برای او سرودند:<ref>یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص212.</ref>


{{شعر جدید
{{شعر جدید
      | متن =
  | متن =
كوهای مسكه جای تو\\خدا پشت و پنای تو
کوهای مسکه جای تو\\خدا پشت و پنای تو
سان سپید كالای تو\\اربون تو ملا سبز‌علی، قربون تو ملا سبز‌علی
سان سپید کالای تو\\اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی
كوچی مردم وفا ندره\\بجز كشتو دوا ندره
کوچی مردم وفا ندره\\بجز کشتو دوا ندره
والله بالله خدا ندره\\اربون تو ملا سبز‌علی، قربون تو ملا سبز‌علی
والله بالله خدا ندره\\اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی
قرآن ره بلی سر گرفت\\راه رفته ره از سر گرفت
قرآن ره بلی سر گرفت\\راه رفته ره از سر گرفت
دشمن شی از نو در گرفت \\اربون تو ملا سبز‌علی، قربون تو ملا سبز‌علی
دشمن شی از نو درگرفت \\اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی
      }}
  }}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
 
{{آغاز منابع}}
*امید، غلام‌رضا، «سرود محلی و مختۀ خاص مردم جاغوری»، وبلاگ اگر به یاد جاغوری افتادی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ش.
* امید، غلام‌رضا، «سرود محلی و مختهٔ خاص مردم جاغوری»، وبلاگ اگر به یاد جاغوری افتادی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ش.
*اسلامی، علی، «نقد و تحلیل مرثیه در ادوار شعر فارسی»، وب‌سایت ادبستان، تاریخ درج مطلب: ۶ بهمن ۱۳۸۷ش.
* اسلامی، علی، «نقد و تحلیل مرثیه در ادوار شعر فارسی»، وب‌سایت ادبستان، تاریخ درج مطلب: ۶ بهمن ۱۳۸۷ش.
*ادیب، علی، «ادبیات عشق در مخته ای گل مامامد»، وب‌سایت هزاره انترنشنال، تاریخ بازدید: ۲ تیر ۱۴۰۳ش.
* ادیب، علی، «ادبیات عشق در مخته ای گل مامامد»، وب‌سایت هزاره انترنشنال، تاریخ بازدید: ۲ تیر ۱۴۰۳ش.
*افسری کرمانی، عبدالرضا، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱ش.
* افسری کرمانی، عبدالرضا، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱ش.
*پوریزدان پناه کرمانی، آرزو و محسنی‌نیا، ناصر، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، فصل‌نامه ادبیات تطبیقی، ۱۳۸۷ش.
* پوریزدان پناه کرمانی، آرزو و محسنی‌نیا، ناصر، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، فصل‌نامه ادبیات تطبیقی، ۱۳۸۷ش.
*ریاحی، محمد‌امین، كسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، تهران، علمی، ۱۳۷۹ش.
* ریاحی، محمدامین، کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، تهران، علمی، ۱۳۷۹ش.
*زرین‌كوب، عبدالحسین، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، تهران، علمی، ۱۳۹۵ش.
* زرین‌کوب، عبدالحسین، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، تهران، علمی، ۱۳۹۵ش.
*سعیدی، محمد، «موسیقی و اشعار فولکور هزارگی»، وبلاگ هزاره پیوند، تاریخ درج مطلب: ۲۹ آذر ۱۳۸۷ش.
* سعیدی، محمد، «موسیقی و اشعار فولکور هزارگی»، وبلاگ هزاره پیوند، تاریخ درج مطلب: ۲۹ آذر ۱۳۸۷ش.
*شریعتی سحر، حفیظ‌الله، «مخته، سوگ‌سروده‌هاي زنان بداهه‌سراي هزاره‌هاي افغانستان»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
* شریعتی سحر، حفیظ‌الله، «مخته، سوگ‌سروده‌های زنان بداهه‌سرای هزاره‌های افغانستان»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
*شریعتی، حفیظ‌الله، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، کابل، امیری، ۱۳۹۳ش.
* شریعتی، حفیظ‌الله، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، کابل، امیری، ۱۳۹۳ش.
*شریعتی، حفیظ‌الله، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
* شریعتی، حفیظ‌الله، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
*صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
* صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
*قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، تلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش.
* قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، تلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش.
*کریمی، یاسین، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز، تاریخ درج مطلب: ۲۲ مهر ۱۳۹۵ش.
* کریمی، یاسین، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز، تاریخ درج مطلب: ۲۲ مهر ۱۳۹۵ش.
*مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش، تهران، خوارزمی، ۱۳۹۴ش.
* مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش، تهران، خوارزمی، ۱۳۹۴ش.
*مظفری، سید ابوطالب، «مخته، دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلۀ شعر، شماره ۱۴، ۱۳۷۲ش.
* مظفری، سید ابوطالب، «مخته، دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلهٔ شعر، شماره ۱۴، ۱۳۷۲ش.
*مختۀ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به‌صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
* مختهٔ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به‌صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
*یزدانی، عزیزالله، «آشنایی بامخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری ۱، تاریخ درج مطلب: ۳ آوریل ۲۰۲۰م.
* یزدانی، عزیزالله، «آشنایی بامخته‌های سوزناک هزارگی (مختهٔ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری ۱، تاریخ درج مطلب: ۳ آوریل ۲۰۲۰م.
*یزدانی، حسینعلی (حاج کاظم)، فرهنگ عامیانه طوایف هزاره، مشهد، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
* یزدانی، حسینعلی (حاج کاظم)، فرهنگ عامیانه طوایف هزاره، مشهد، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ ۹ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۵۹

مخته؛ سوگ‌سرودهٔ زنان هزاره در مرگ پهلوانان محلی.

مَختَه، مرثیهٔ زنانه‌ای است که به‌مناسبت مرگ پهلوانان قوم هزاره با صدای سوزناکی خوانده می‌شود. مخته بخش مهمی از ادبیات شفاهی مردم هزاره و دارای بن‌مایه‌های مذهبی، تاریخی و محلی است که شکست ظاهری پهلوان و پیروزی نهایی او را بیان می‌کند.

مفهوم‌شناسی مخته

مخته به معنی وقت و هنگام مویه است؛ به آن «مَختَگی» نیز گفته می‌شود که به معنی امر به مویه‌گری حماسی است.[۱] مخته در اصطلاح، مرثیه‌ای است که در مرگ نابهنگام یا دلخراش یک پهلوان و سرانجام دردناک و غم‌انگیز او توسط زنان قبیله به‌صورت بداهه سروده می‌شود.[۲] مخته‌خوان یا سرایندهٔ مخته، زنی است که با شخصیت پهلوان نسبت نزدیکی دارد. اغلب مخته‌خوانان همسران، مادران، دختران و زنانی هستند که ارتباط بسیار نزدیکی با شخصیت کشته‌شده دارند.[۳] گرچه مخته، مرثیه‌سرایی برای پهلوانان کشته شده است، اما در مناطق هزاره‌جات اغلب زنان برای مردگان نزدیک به خود نیز مخته می‌سرایند. این نوع مخته‌ها بیش‌تر حاوی ذهنیات مخته‌خوان و در مواردی عقده‌ها، آمال‌ها، آرزوها و مسائل خانوادگی فرد درگذشته است.[۴]

پیشینه مخته

سرایش سوگواره در زندگی بشر سابقهٔ طولانی دارد. برخی «اغراق شاعرانه در وصف اشخاص» را عامل پیدایش مرثیه دانسته[۵] و حضرت آدم را اولین سرایندهٔ مرثیه در رثای هابیل می‌دانند.[۶] «رثای مرزکو» و مرثیه در سوگ سیاوش از نمونه‌های باستانی است که به قدمت مرثیه گواهی می‌دهد.[۷]

در دورهٔ اسلامی شعر ابوالینبغی در ارتباط با ویرانی سمرقند و شعر محمد بن وصیف سیستانی در زوال دولت صفاریان از اولین مرثیه‌های ثبت شده است.[۸] مرثیه‌سرایی در ادبیات فارسی انعکاس وسیعی داشته و شاعران بسیاری به آن پرداخته‌اند.[۹] حوادث تاریخی و به‌خصوص مرتبط با شخصیت‌های دینی در گسترش مرثیه‌سرایی نقش داشته و موجب پرباری آن شده است. بیش‌ترین حجم مرثیه در ارتباط با کربلا، عاشورا، امام حسین و یاران و اصحاب او سروده شده و این واقعهٔ عظیم، مرثیه‌سرایی را دگرگون کرده است.[۱۰]

پیشینهٔ مخته به‌عنوان مرثیه بین مردم هزاره، به سابقهٔ دینی و مذهبی آن مردم برمی‌گردد. سوگ‌سروده‌های واقعهٔ کربلا دستمایهٔ مهم مخته‌سراها است.[۱۱]

هدف مخته

هدف از مخته، ابتدا بیرون‌ریختن غم‌های درونی مخته‌خوان است. سپس بیان مسائل و توصیف شخصیت پهلوان و معرفی او به کسانی است که شناختی از او نداشته‌اند. عزاداری در مصیبت پهلوان، هدف او از مبارزه، برانگیختن دیگران برای ادامه راه او و بیان آثار فراوان معنوی و مادی مرگ پهلوان که موجب تداوم راه و هدف او خواهد شد، از دیگر اهداف مخته است.[۱۲]

درون‌مایه مخته

درون‌مایهٔ اصلی مخته، یادآور مصیبتی است که بر پهلوان رفته است؛[۱۳] از این رو در مخته‌ها، افتخارات، قدرت، مبارزه‌جویی و انتقام باهم ترکیب شده و فضیلت پهلوانی را از حوزهٔ محدود خاندانی به قومی و سپس به ملی گسترش می‌دهد. چنانچه در مختهٔ گل‌محمد، مبارزه، محدود به خاندان و قوم نیست؛ بلکه مبارزه یک فضیلت بزرگ ملی و برای اصلاح امور یک ملت است. کیفیت اشعار و درون‌مایهٔ مخته بستگی به ذهنیت و توانایی مخته‌خوان دارد.[۱۴] محورهای اصلی مخته عبارت است از:

  • وصف وضعیت و رشادت‌های مقتول؛
  • چکونگی کشته شدن او؛
  • وضعیت خانوادگی و آنچه از او باقی مانده است؛
  • هدف پهلوان از مبارزه؛
  • بیان آمال و آرزوهای مخته‌خوان.[۱۵]

ویژگی‌های مخته

مخته، ترکیبی از ادبیات عامیانه، عبارات فصیح ادبی و صحنه‌های نمایشی بوده و زبان آن ساده است. برخی ازمخته‌ها به شعر عامیانه و برخی به شعر رسمی نزدیک است. مخته شبیه تعزیه و مرثیه‌های معمولی است که با هنرهای آیینی سنتی ارتباط داشته و از امکانات آیین‌های مذهبی و ملی بهره دارد. مخته همچنین مرثیهٔ حماسی است که در آن آرمان، عواطف قومی و ملی خدشه‌دار شده و زنان مخته‌خوان با افزودن شاخ و برگی بر آن، مخته را در هاله‌ای از افتخارات قومی و ملی قرار می‌دهند. واژگان مخته بر دایرهٔ عواطف می‌چرخد و وحدت عاطفی در آن بسیار قوی است.[۱۶]

عناصر مخته

عنصر اصلی در مخته‌ها، ریشه‌های محلی آن است که به پهلوان کشته‌شده بر می‌گردد. پهلوان، قربانی نبردهای قبیله‌ای می‌شود تا از نابودی قوم خود جلوگیری کند. مخته‌ها با آرایش‌های ادبی محلی عجین شده و ساختار نهایی می‌یابد. برخی مخته‌ها، به صورت منشور بوده و از صناعت ادبی شفاهی بالایی برخوردارند که در آن رجزخوانی، مبارزه‌خواهی و روحیه انتقام‌گیری در اوج قرار دارند.[۱۷]

قالب مخته

سبک مخته‌ها سبک عراقی و دارای ظرفیت خاص روایی است، ولی تکیه آن بر محتوا و ادای مطلب و رسایی سخن است. در مخته از هنر نمایش، شعر، خطابه و آواز استفاده می‌شود. مخته اغلب منظوم و حماسی است که در قالب چهارپاره سروده می‌شود ولی در آن از وزن‌های مختلف شعر فارسی استفاده شده و قافیه و ردیف با پسامد بسیار بالایی به کار گرفته می‌شود. قاعدهٔ ترجیع و تکرار نیز در مخته نقش پررنگی دارد؛ برای نمونه، در مختهٔ گل‌محمد خان هر سه مصرع از یک ردیف و قافیه متابعت می‌کنند و بعد از آنها سه مصرع دیگر به‌عنوان ترجیع می‌آید که در اصطلاح «بِنگَرَگ» گفته می‌شود و تا آخر این قاعده ادامه دارد. قالب این مخته ترجیع‌بند است. مخته‌هایی در قالب مثنوی نیز سروده شده است.[۱۸]

تنوع وزن و بحر در مخته کم است. یکی از نشانه‌های مخته، افزوده‌شدن ردیف به انتهای بیت‌ها است. آوردن ردیف اگرچه مهارت بیش‌تری می‌طلبد و کار مخته‌خوان را در واژه‌گزینی دشوار می‌سازد، اما بر قدرت و ارزش مخته می‌افزاید؛ زیرا ردیف بر آهنگ مؤثر است؛ هجاها را می‌کشاند و بر جنبهٔ موسیقایی مخته می‌افزاید.[۱۹]

شیوهٔ اجرای مخته

با بازگشت جنازهٔ پهلوان به زادگاه خود، ابتدا آیین‌های دینی انجام یافته و جنازه برای دفن آماده می‌شود. جنازه با حضور گستردهٔ مردم تشییع شده و قبل از دفن، ناگهان بانویی از میان زنان برخاسته و بر سر جنازه قرار می‌گیرد. او گوشهٔ چادر خود را زیر لبه کلاهی که در سر دارد قرار داده و باقی آن را از پشت سر می‌آویزد. پای راست را روی پای چپ قرار داده، هر دو دست را به کمر گرفته و نغمه را آغاز می‌کند. مخته با صدای بلند به‌طوری که همه بشنوند اجرا می‌شود و اغلب با گریه همراه است. اشعار مخته بداهه است و هیچ قالب و فرم از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد.[۲۰]

مخته‌های مشهور

در ادبیات عامیانهٔ مردم هزاره مخته‌هایی وجود دارد که سینه به سینه نقل شده و به دوران معاصر رسیده است، از جمله:

مخته گل‌مامد

مَختَهٔ گُل‌مامَد، مرثیهٔ حماسی و مشهور و از روایت‌های ماندگار مبارزه و آزادی‌خواهی در تاریخ معاصر هزاره‌ها محسوب می‌شود که در هنر موسیقی محلی و ادبیات فولکلوریک بازتاب زیادی داشته است. گل‌محمد فرزند ارشد «ارباب بختیاری» از خان‌های معروف منطقهٔ «خَوَات» الوسوالی (شهرستان) ناوُور/ناهور بود. ارباب بختیاری در زمان خود از قدرتمندترین خان‌های منطقه بوده و با حکومت روابط نزدیک و حسنه داشت. گل‌محمد با تعدادی از نیروی‌های مردمی به‌دعوت امان‌الله‌خان، شاه فراری وقت افغانستان، برای سرنگونی حکومت حبیب‌الله کلکانی (معروف به بچه‌سقاو) که قدرت را در کابل از دست شاه خارج کرده بود، در سال ۱۳۰۸ش به‌طرف غزنی می‌روند و در این شهر با نیروهای طرفدار بچهٔ سقاو درگیر و گل‌مامد کشته می‌شود. وقتی خبر کشته‌شدن گل مامد تازه‌داماد به گوش مادر وی می‌رسد، در سوگ فرزند خود اشعاری می‌سراید که به «مختهٔ گل‌مامد» معروف می‌شود.[۲۱]

متن مخته گل مامد

قیرون تو گل مامد ما[۲۲]

شار کابل غوغا شده
بیرق سرخ بالا شده
بچی سقو پادشاه شده
تمام مُلک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اَربُون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامَد ما
گل مامدخان کابل موره
ده کوه چنداوول موره
از راه تخته پل موره
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
میرزای نو دامد ما
گل مامدخان شاولو موره
راه ره ایشته از کوه موره
همرای جووانو موره
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
گل مامدخان غزنی موره
ده جنگ سقوی موره
از راه بی‌راهی موره
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
یک جنگ ده سر روضه شده
گل‌مامدخان کشته شده
سرکشی بریده شده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان کشته شده
ده خون خو آغشته شده
بلی موتر ایشته شده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان بی سر آمد
بی سر و بی افسر آمد
مُردیش بلی موتر آمد
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
اِسْپی بیری بیوه مانده
دستایشی پُر خینه مانده
بلدی باچه ریزه مانده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
اسپی بیری ر یی شده
دان اُرسی خالی شده
ده جنگ سقوی شده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
رستم علی ریزه شده
ریزه مینِه خانه شده
بلدی مامد دیونه شده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
اسپو ده طویله مانده
بی‌زین و بی‌قیزه مانده
روی شی سوی درگه مانده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
تفنگ ده سرآچه مانده
سمند ده طویله مانده
بلدی آتی ریزه مانده
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
میرزای نو دامد ما
گل‌مامدخان سر، سر میه
بی‌سر و بی افسر میه
پیش مادر بی سر میه
تمام ملک اوغانستان
نیارزه گل‌مامد ما
اربون تو گل‌مامد ما
قیرون تو گل‌مامد ما
باچَیْ امیر مامد ما


بازتاب‌های مخته گل‌مامد

  1. ادبیات شفاهی و عامیانه: مختهٔ گل‌مامد که از معروف‌ترین و سوزناک‌ترین مخته‌های هزارگی محسوب می‌شود، در ادبیات شفاهی و فولکلووریک مردم هزاره بازتاب زیاد داشته و سینه‌به‌سینه نقل شده است.[۲۳]
  2. موسیقی: این مخته در هنر موسیقی محلی، به‌ویژه دمبورهٔ هزارگی بازتاب داشته و مورد استقبال گستردهٔ مردم قرار گرفته است. برای مثال، صفدر توکلی، نوازنده و خوانندهٔ معروف افغانستان، این مخته را به‌صورت بسیار جانسوز و تأثیرگذار خوانده است.[۲۴] همچنین، امان یوسفی، از خوانندگان محلی، مختهٔ گل‌مامد را اجرا کرده است.[۲۵]

راز ماندگاری مخته گل‌مامد

راز ماندگاری این مخته، درون‌مایهٔ تراژیک و حماسی آن و بازتاب گستردهٔ آن در هنر موسیقی و زبان شعر و ادبیات فولکلوریک دانسته شده است.[۲۶]

مخته فیضوخو (فیض‌الله خان هزاره)

فیضوخو از خوانین قره‌باغ ولایت غزنی بود که در جنگ با نیروهای انگلیسی به شهادت رسید. پس از شهادت او خانواده و اقوام او نیز به قتل رسیدند. مخته فیضوخو چنین آغاز شده است:[۲۷]

اسب فیضو تاخته میه
خون فیضو ریخته میه
شاباش فیضو خان ما
امیر مهربان م، اشهید غرق خون ما


مخته نجف بیگ شیرو

نجف بیگ شیرو مرد شجاع و نام‌آوری بود که در جنگ قومی کشته شد. او تا آخرین نفس مقاومت کرد و سرانجام اول همسر او و سپس خود او کشته شد. مخته‌خوان در ارتباط با او خوانده است:[۲۸]

مَنِه قلای نجف گل‌های تازه
نجف کشته شده ده ماه روزه
از نوکرون جورباجور نجف
از تفنگای بغل پور نجف
صباگا تخ نیکلی برآمد
دو دسته گل ز اشترلی برآمد
نجف بِرار داشتی برگیرشی موشُد
خونده تفنگ یازده تیرشی موشُد
از تفنگای موچکی شیرو
ازو طفلای سرمونتی شیرو
تاجور آغه دَ گنجینه بیکسه
پیچه سیاه بلی روی شی رغسه


مخته فقیر زوار

فقیر زوار مرد جنگجویی بود که سال‌ها علیه بی‌عدالتی حاکمیت‌های محلی مبارزه کرد. او در جنگ بین مردم هزاره و دشمنان محلی آنان کشته شد. دختر او این مخته را سرود:[۲۹]

فقیر زوار، زوارِ مو
مرد میدو، سردارِ مو
آتَی زوار، بیرار مو
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
از انگوری، گوار رفته
ده جنگ ناگوار رفته
همرای چند بیرار رفته
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
دشمون‌شی، خیل دَ خیل اَمده
دشمونی‌شی، مثل سیل امدهم
یک عده شی، قد بیل امده
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
فقیر زوار میدو رفته
ده جنگ دشمنو رفته
دشمون آزرگو رفته
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
کوه گوار بالا رفته
ازی آغیل سالا رفته
دشمون شی بی‌کالا رفته
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
تفنگ خوره چالان کده
دشمون خو تیرباران کده
دشمون خو پریشان کده
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
ناوه بلی گلزار کده
رسته بلی، بازار کده
مرگ خوده اقرار کده
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
قریه ره چراغان کده
مردم ره گل افشان کده
قوماره، غزل‌خوان کده
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو
وطن ره گلستو کده
رسنه ره بیابو کده
دشمو ره سر گردو کده
دیده فقیر زوار مو، آتی فقیر زوار مو


مخته ملا سبزیلی (سبزعلی)

ملا سبزیلی (سبزعلی) در نبرد با کوچی‌ها (عشایر پشتون) کشته شد و مخته زیر را برای او سرودند:[۳۰]

کوهای مسکه جای تو
خدا پشت و پنای تو
سان سپید کالای تو
اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی
کوچی مردم وفا ندره
بجز کشتو دوا ندره
والله بالله خدا ندره
اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی
قرآن ره بلی سر گرفت
راه رفته ره از سر گرفت
دشمن شی از نو درگرفت
اربون تو ملا سبزعلی، قربون تو ملا سبزعلی


پانویس

  1. کریمی، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز.
  2. یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص210.
  3. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.
  4. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97.
  5. زرین‌کوب، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، 1395ش، ص145؛ اسلامی، «نقد و تحلیل مرثیه در ادوار شعر فارسی»، وب‌سایت ادبستان.
  6. پوریزدان‌پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص177.
  7. مسکوب، سوگ سیاوش، 1394ش، ص80؛ ریاحی، کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، 1379ش، ص37.
  8. پوریزدان پناه کرمانی و محسنی‌نیا، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، 1387ش. ص178.
  9. افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص16.
  10. افسری کرمانی، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، 1371ش، ص110.
  11. شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.
  12. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛ شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، 1393ش، ص149.
  13. شریعتی، «مخته»، وبلاگ گره‌های مریم مصلوب.
  14. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛
  15. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص95؛
  16. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.
  17. قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، 1396ش، ص35.
  18. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص97.
  19. شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.
  20. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلهٔ شعر، 1372ش، ص96؛ شریعتی، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب.
  21. یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.
  22. یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.
  23. یزدانی، «آشنایی با مخته‌های سوزناک هزارگی (مختۀ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری 1.
  24. «صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.
  25. «مختهٔ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب.
  26. «صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب.
  27. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98.
  28. مظفری، «مخته دمیدن در اجاق‌های خاموش»، 1372ش، ص98؛ یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص212.
  29. یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص211.
  30. یزدانی، فرهنگ عامیانهٔ طوایف هزاره، 1371ش، ص212.

منابع

  • امید، غلام‌رضا، «سرود محلی و مختهٔ خاص مردم جاغوری»، وبلاگ اگر به یاد جاغوری افتادی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ش.
  • اسلامی، علی، «نقد و تحلیل مرثیه در ادوار شعر فارسی»، وب‌سایت ادبستان، تاریخ درج مطلب: ۶ بهمن ۱۳۸۷ش.
  • ادیب، علی، «ادبیات عشق در مخته ای گل مامامد»، وب‌سایت هزاره انترنشنال، تاریخ بازدید: ۲ تیر ۱۴۰۳ش.
  • افسری کرمانی، عبدالرضا، نگرشی به مرثیه‌سرایی در ایران، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱ش.
  • پوریزدان پناه کرمانی، آرزو و محسنی‌نیا، ناصر، «مرثیه‌سرایی در ادب فارسی و عربی»، فصل‌نامه ادبیات تطبیقی، ۱۳۸۷ش.
  • ریاحی، محمدامین، کسایی مروزی، زندگی، اندیشه و شعر او، تهران، علمی، ۱۳۷۹ش.
  • زرین‌کوب، عبدالحسین، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، تهران، علمی، ۱۳۹۵ش.
  • سعیدی، محمد، «موسیقی و اشعار فولکور هزارگی»، وبلاگ هزاره پیوند، تاریخ درج مطلب: ۲۹ آذر ۱۳۸۷ش.
  • شریعتی سحر، حفیظ‌الله، «مخته، سوگ‌سروده‌های زنان بداهه‌سرای هزاره‌های افغانستان»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
  • شریعتی، حفیظ‌الله، فرهنگ شفاهی مردم هزاره، کابل، امیری، ۱۳۹۳ش.
  • شریعتی، حفیظ‌الله، «مخته»، وبلاگ گریه‌های مریم مصلوب، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۸۶ش.
  • صفدر توکلی - مخته گل‌مامد خان - اربون تو گل‌مامد ما»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، تلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش.
  • کریمی، یاسین، «مقام‌ها و دستگاه‌های موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباس از هیچ چیز، تاریخ درج مطلب: ۲۲ مهر ۱۳۹۵ش.
  • مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش، تهران، خوارزمی، ۱۳۹۴ش.
  • مظفری، سید ابوطالب، «مخته، دمیدن در اجاق‌های خاموش»، مجلهٔ شعر، شماره ۱۴، ۱۳۷۲ش.
  • مختهٔ گل‌مامد بختیار یکی از مخته‌های معروف ادبیات فولکلوریک هزاره به‌صدای امان یوسفی»، وب‌سایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ش.
  • یزدانی، عزیزالله، «آشنایی بامخته‌های سوزناک هزارگی (مختهٔ گل مامد خان)»، وب‌سایت جاغوری ۱، تاریخ درج مطلب: ۳ آوریل ۲۰۲۰م.
  • یزدانی، حسینعلی (حاج کاظم)، فرهنگ عامیانه طوایف هزاره، مشهد، مؤلف، ۱۳۷۱ش.