پیشنویس:حسینقلی مستعان: تفاوت میان نسخهها
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) ابرابزار |
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) زدن لینک داخلی |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
'''{{درشت|حسینقلی مستعان}}'''، مترجم و داستاننویس ایرانی. | '''{{درشت|حسینقلی مستعان}}'''، مترجم و داستاننویس ایرانی. | ||
حسینقلی مستعان در زمره داستاننویسان و مترجمان برجسته نام برده میشود که مدتی نیز سردبیر روزنامه ایران بود. او با عنوان برترین پاورقینویس زمان خویش و با ترجمه کتاب «بینوایان»، شاهکار ویکتور هوگو شناخته میشود. | حسینقلی مستعان در زمره داستاننویسان و مترجمان برجسته نام برده میشود که مدتی نیز سردبیر [[روزنامهنگاری|روزنامه]] ایران بود. او با عنوان برترین پاورقینویس زمان خویش و با [[صنعت ترجمه در ایران|ترجمه]] [[کتاب]] «بینوایان»، شاهکار ویکتور هوگو شناخته میشود. | ||
== کودکی و نوجوانی حسینقلی مستعان == | ==کودکی و نوجوانی حسینقلی مستعان== | ||
حسینقلی مستعان در سال ۱۲۸۶ش در [[تهران]] متولد شد. او تحصیل خود را از سن چهارسالگی در مکتبخانه آغاز و از همان اوان به تشویق | [[حسینقلی مستعان]] در سال ۱۲۸۶ش در [[تهران]] متولد شد. او تحصیل خود را از سن چهارسالگی در [[مکتبخانه]] آغاز و از همان اوان به تشویق [[پدر]]، شروع به یادگیری زبان فرانسه و [[زبان عربی|عربی]] کرد. پدر، او را در ششسالگی برای گذراندن تحصیلات ابتدایی به مدرسهٔ اسلام، فرستاد اما حسینقلی قبول نکرد که در کلاس اول بنشیند، سپس به مدرسهٔ شرف مظفری رفت و در آنجا امتحان داد و برای کلاس چهارم او را پذیرفتند. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، به دارالفنون رفت و زبان فرانسه را در آنجا فراگرفت.<ref>آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.</ref> | ||
پدر مستعان مخالف رفتن پسر به مدرسه دارالفنون بود که قصد داشت در آنجا دورهٔ متوسطه را بگذراند؛ زیرا پدر تصور میکرد تحصیل در دارالفنون، پسر را از دین دور خواهد کرد. اما مادر برخلاف پدر، با نظر فرزند موافقت کرد و برای تحصیل حسینقلی، پول و لباس و سایر لوازم ضرروی زندگی تهیه کرد. پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه، یک روز، پدر مستعان در اوج عصبانیتی که داشت، او را از خانه بیرون کرد. پس از این ماجرا، زندگی مستقل و پر از رنج مستعان آغاز شد. وی از تهران رفت و چهار - پنج سال به کارهای مختلف، از پیشخدمتی گرفته تا روضهخوانی روزگار گذراند.<ref>آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.</ref> | پدر مستعان مخالف رفتن پسر به مدرسه دارالفنون بود که قصد داشت در آنجا دورهٔ متوسطه را بگذراند؛ زیرا پدر تصور میکرد تحصیل در دارالفنون، پسر را از [[دین]] دور خواهد کرد. اما [[مادر]] برخلاف پدر، با نظر فرزند موافقت کرد و برای تحصیل حسینقلی، پول و لباس و سایر لوازم ضرروی [[زندگی]] تهیه کرد. پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه، یک روز، پدر مستعان در اوج عصبانیتی که داشت، او را از [[خانه]] بیرون کرد. پس از این ماجرا، زندگی مستقل و پر از رنج مستعان آغاز شد. وی از تهران رفت و چهار - پنج سال به کارهای مختلف، از پیشخدمتی گرفته تا [[روضهخوانی]] روزگار گذراند.<ref>آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.</ref> | ||
== جوانی حسینقلی مستعان == | ==جوانی حسینقلی مستعان== | ||
[[پرونده:10857879 1611234313 663.jpg|جایگزین=کتاب رابعه- حسینقلی مستعان|بندانگشتی|کتاب رابعه از حسینقلی مستعان]] | [[پرونده:10857879 1611234313 663.jpg|جایگزین=کتاب رابعه- حسینقلی مستعان|بندانگشتی|کتاب رابعه از حسینقلی مستعان]] | ||
مستعان پس از اتمام دوره متوسطه، در مدرسه علوم سیاسی و حقوق ادامه تحصیل داد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> وی در کنار تحصیل، زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی را نیز فراگرفت که در فعالیتهای او در عرصه ادبیات مردمی اثرگذار بود.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص661.</ref> | مستعان پس از اتمام دوره متوسطه، در مدرسه علوم سیاسی و حقوق ادامه تحصیل داد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> وی در کنار تحصیل، زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی را نیز فراگرفت که در فعالیتهای او در عرصه ادبیات مردمی اثرگذار بود.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص661.</ref> | ||
مستعان کار در مطبوعات را در نوجوانی با روزنامه ایران آغاز کرد، و پس از پایان تحصیلات، به شکل حرفهای آن را دنبال کرد. کارهای پاورقی را با خلق «داستان نوری» از ۱۳۱۴ش با مجله مهرگان آغاز کردد. در ادامهٔ کار حرفهای خود، با مجله مصور تهران قرارداد همکاری بست؛ این دوره را دوره اوج نویسندگی و شهرت او دانستهاند و نام او در صدر فهرست اهالی هنر و ادبیات آن زمان قرار گرفت.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> در این دوران بهترین آثار او به شکل پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ شد.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> | مستعان کار در مطبوعات را در [[نوجوانی]] با روزنامه [[ایران]] آغاز کرد، و پس از پایان تحصیلات، به شکل حرفهای آن را دنبال کرد. کارهای پاورقی را با خلق «داستان نوری» از ۱۳۱۴ش با مجله مهرگان آغاز کردد. در ادامهٔ کار حرفهای خود، با مجله مصور تهران قرارداد همکاری بست؛ این دوره را دوره اوج نویسندگی و شهرت او دانستهاند و نام او در صدر فهرست اهالی هنر و ادبیات آن زمان قرار گرفت.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> در این دوران بهترین آثار او به شکل پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ شد.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> | ||
== دیدگاههای حسینقلی مستعان == | ==دیدگاههای حسینقلی مستعان== | ||
مستعان اهتمام داشت قصههای همه مجلهها را بخواند. هرگز از نوشتهٔ کسی بد نمیگفت. او معتقد بود علاوه بر تلاش برای تصویرسازی دقیق در نوشتن که وضعیت زمانهٔ او را بهخوبی بازتاب دهد، همواره هدف محوری خویش، یعنی «هدایت و نیکآموزی و نیز جهتدهی خواننده به فضیلتهای انسانی و اخلاقی» را حفظ کند. او اعتقاد داشت چنانچه نوشتهای عاری از آرمان اخلاقی و انسانی باشد، ارزشی ندارد هرچند از جنبه هنری به اوج کمال رسیده باشد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص665.</ref> | مستعان اهتمام داشت قصههای همه مجلهها را بخواند. هرگز از نوشتهٔ کسی بد نمیگفت. او معتقد بود علاوه بر تلاش برای تصویرسازی دقیق در نوشتن که وضعیت زمانهٔ او را بهخوبی بازتاب دهد، همواره هدف محوری خویش، یعنی «هدایت و نیکآموزی و نیز جهتدهی خواننده به فضیلتهای انسانی و اخلاقی» را حفظ کند. او اعتقاد داشت چنانچه نوشتهای عاری از آرمان اخلاقی و انسانی باشد، ارزشی ندارد هرچند از جنبه هنری به اوج کمال رسیده باشد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص665.</ref> | ||
مستعان بهدنبال این نبود که دیگران از شهرت وی استفاده شخصی کنند؛ برای نمونه وقتی گلاب آدینه، دختر او در سینمای ایران جایگاهی پیدا کرد، بهخاطر مخالفت | مستعان بهدنبال این نبود که دیگران از شهرت وی استفاده شخصی کنند؛ برای نمونه وقتی گلاب آدینه، [[دختر]] او در سینمای [[ایران]] جایگاهی پیدا کرد، بهخاطر مخالفت [[پدر]]، نامخانوادگی خود را از مستعان به «آدینه» تغییر داد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | ||
== جایگاه اجتماعی مستعان == | ==جایگاه اجتماعی مستعان== | ||
مستعان در دهههای بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانیها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب میکرد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | مستعان در دهههای بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانیها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب میکرد.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | ||
شهرت او نیز بهخاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب مییافت بهطوری که چندینبار تجدید چاپ میشدند و نام او را بر سر زبانها میانداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نامهای مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقیها و کتابهای او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات میشناختند.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | شهرت او نیز بهخاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب مییافت بهطوری که چندینبار تجدید چاپ میشدند و نام او را بر سر زبانها میانداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نامهای مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقیها و کتابهای او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات میشناختند.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | ||
== فعالیتهای حسینقلی مستعان == | ==فعالیتهای حسینقلی مستعان== | ||
[[پرونده:65+9.jpg|جایگزین=صفحه ای از کتاب نوش و نیش |بندانگشتی|صفحه ای از کتاب نوش و نیش]] | [[پرونده:65+9.jpg|جایگزین=صفحه ای از کتاب نوش و نیش |بندانگشتی|صفحه ای از کتاب نوش و نیش]] | ||
مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفدهسالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندیهای او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام میداد. پس از آن کمکم به کار داستاننویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله تهران مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفدهسالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندیهای او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام میداد. پس از آن کمکم به کار داستاننویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله [[تهران]] مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | ||
== دیدگاهها دربارهٔ حسینقلی مستعان == | ==دیدگاهها دربارهٔ حسینقلی مستعان== | ||
علی بهزادی، منتقد ادبی، دربارهٔ شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان میدارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملقگویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰سالهٔ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلهٔ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک سالونیم که مجله را منتشر میکرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بیاعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.</ref> | علی بهزادی، منتقد ادبی، دربارهٔ شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان میدارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملقگویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰سالهٔ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلهٔ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک سالونیم که مجله را منتشر میکرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بیاعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.</ref> | ||
== آثار حسینقلی مستعان == | ==آثار حسینقلی مستعان== | ||
آثار مستعان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: داستانهایی که به قلم خود نگاشته و ترجمهها. | آثار مستعان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: داستانهایی که به قلم خود نگاشته و ترجمهها. | ||
=== داستانهای حسینقلی مستعان === | ===داستانهای حسینقلی مستعان=== | ||
از جمله آثار معروف مستعان که خود نگارش کرده است میتوان به این داستانها اشاره کرد که بهصورت پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ میشد: «آفت»، «شهر آشوب»، «از شمع بپرس»، «شیوا»، «پشیمان»، «هوس»، «عشق مقدس» و «دلخسته». | از جمله آثار معروف مستعان که خود نگارش کرده است میتوان به این داستانها اشاره کرد که بهصورت پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ میشد: «آفت»، «شهر آشوب»، «از شمع بپرس»، «شیوا»، «پشیمان»، «هوس»، «عشق مقدس» و «دلخسته». | ||
دیگر آثار مشهور او عبارتند از: شوریده، رفزا، نوری، ناز، غزال، استحوان زیر پی، مثل خدا که مال همه است، نقطههای شراب، آتش که به جان شمع فتد، قصه انسانیت، شورانگیز، نرگس، قصه رسوایی، آلامد، بهشت، دلارام، گناه مقدس، فتنه شادیاخ و رابعه.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> | دیگر آثار مشهور او عبارتند از: شوریده، رفزا، نوری، ناز، غزال، استحوان زیر پی، مثل خدا که مال همه است، نقطههای شراب، آتش که به جان شمع فتد، قصه انسانیت، شورانگیز، نرگس، قصه رسوایی، آلامد، بهشت، دلارام، گناه مقدس، فتنه شادیاخ و رابعه.<ref>[https://www.laklakbook.com/مقالات/postID594_زندگی-و-آثار-حسینقلی-مستعان «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.]</ref> | ||
=== ترجمههای حسینقلی مستعان === | ===ترجمههای حسینقلی مستعان=== | ||
ترجمه کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو، اثر برجسته این مترجم چیرهدست است. وی این ترجمه را ابتدا بهصورت پاورقی و سپس به شکل جزوه داستانی منتشر کرد (۱۳۰۷ش) که باعث شد نام مستعار او بر زبانها بیفتد و بارها تجدید چاپ شود. وی در طول بیستسال زمان که برای این اثر ترجمه وقت گذاشت توانست آن را به بهترین شکل تمام کند.<ref>[https://virgool.io/Novira/با-بهترین-مترجم-های-ایرانی-و-آثارشان-آشنا-شوید-۱۸-مترجم-برتر-ایرانی-a5xxyums3f95 حیدری، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول.]</ref> از دیگر ترجمههای مستعان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یهودی سرگردان از اوژن سو، ژان پهلوان پسر پاردیان از میشل زواگو، ثمیله از فردینان دوش، معجزه گرگ از مازوئل و ماجرای دل از مارسل الن.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | ترجمه [[کتاب]] بینوایان اثر ویکتور هوگو، اثر برجسته این مترجم چیرهدست است. وی این ترجمه را ابتدا بهصورت پاورقی و سپس به شکل جزوه داستانی منتشر کرد (۱۳۰۷ش) که باعث شد نام مستعار او بر زبانها بیفتد و بارها تجدید چاپ شود. وی در طول بیستسال زمان که برای این اثر ترجمه وقت گذاشت توانست آن را به بهترین شکل تمام کند.<ref>[https://virgool.io/Novira/با-بهترین-مترجم-های-ایرانی-و-آثارشان-آشنا-شوید-۱۸-مترجم-برتر-ایرانی-a5xxyums3f95 حیدری، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول.]</ref> از دیگر ترجمههای مستعان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یهودی سرگردان از اوژن سو، ژان پهلوان پسر پاردیان از میشل زواگو، ثمیله از فردینان دوش، معجزه گرگ از مازوئل و ماجرای دل از مارسل الن.<ref>[https://www.wikiadabiat.net/index.php/حسینقلی_مستعان «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.]</ref> | ||
== مخاطبان آثار مستعان == | ==مخاطبان آثار مستعان== | ||
[[پرونده:24882-23763.jpg|جایگزین=حسینقلی مستعان کتاب بینوایان|بندانگشتی|کتاب بینوایان به قلم حسینقلی مستعان]] | [[پرونده:24882-23763.jpg|جایگزین=حسینقلی مستعان کتاب بینوایان|بندانگشتی|کتاب بینوایان به قلم حسینقلی مستعان]] | ||
مستعان در نقش یک پاورقینویس متبحر به مفاهیمی مشتمل بر مایههای زندگی معمولی میپرداخت. از این رو خوانندگان بیشتری داشت و بر سوقدادن مخاطب بهسمت ادبیات متعالی تأثیر میگذاشت.<ref>فروغیراد، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه. 1397ش، ص1-11.</ref> | مستعان در نقش یک پاورقینویس متبحر به مفاهیمی مشتمل بر مایههای زندگی معمولی میپرداخت. از این رو خوانندگان بیشتری داشت و بر سوقدادن مخاطب بهسمت ادبیات متعالی تأثیر میگذاشت.<ref>فروغیراد، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه. 1397ش، ص1-11.</ref> | ||
== سبک نوشتار و نثر حسینقلی مستعان == | ==سبک نوشتار و نثر حسینقلی مستعان== | ||
وی دارای نثری صحیح، روان و شیرین بود که حتی رقبا بدان اذعان داشتند.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص669.</ref> | وی دارای نثری صحیح، روان و شیرین بود که حتی رقبا بدان اذعان داشتند.<ref>اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص669.</ref> | ||
== اوج حسینقلی مستعان == | ==اوج حسینقلی مستعان== | ||
دوران اوج مستعان طی چهاردهسال با مجله تهران مصور رقم خورد اما سرانجام پس از اختلاف با سردبیر مجله، با ترک مستعان از آن به پایان رسید و هر دو نتوانستند این دوران اوج را تکرار کنند.<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | دوران اوج مستعان طی چهاردهسال با مجله تهران مصور رقم خورد اما سرانجام پس از اختلاف با سردبیر مجله، با ترک مستعان از آن به پایان رسید و هر دو نتوانستند این دوران اوج را تکرار کنند.<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | ||
== تاثیر مستعان بر جامعه ادبی == | ==تاثیر مستعان بر جامعه ادبی== | ||
حسینقلی مستعان با اسامی مستعار حبیب، ح. م، حمید حمید و نیز انوشه، نقش فراوان در افزایش کتابخوانی چند نسل ایرانیان دارد. در دهههای بیست و سی و حتی چهل شمسی، کمتر خواننده و ایرانی باسوادی یافت میشد که کتابهای مستعان را نخوانده باشد.<ref>آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.</ref> | حسینقلی مستعان با اسامی مستعار حبیب، ح. م، حمید حمید و نیز انوشه، نقش فراوان در افزایش کتابخوانی چند نسل ایرانیان دارد. در دهههای بیست و سی و حتی چهل شمسی، کمتر خواننده و ایرانی باسوادی یافت میشد که کتابهای مستعان را نخوانده باشد.<ref>آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.</ref> | ||
== درگذشت حسینقلی مستعان == | ==درگذشت حسینقلی مستعان== | ||
حسینقلی مستعان در پانزدهم اسفند ۱۳۶۱ش وفات کرد و به وصیت خود مستعان، زیر پای مادر خود مدفون شد با این سنگ نوشته که خود خواسته بود روی سنگ قبرش نوشته شود: «زیر پای مادرم خفتهام که [[بهشت]] اینجا است».<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | حسینقلی مستعان در پانزدهم اسفند ۱۳۶۱ش وفات کرد و به وصیت خود مستعان، زیر پای مادر خود مدفون شد با این سنگ نوشته که خود خواسته بود روی سنگ قبرش نوشته شود: «زیر پای مادرم خفتهام که [[بهشت]] اینجا است».<ref>«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
* آژند، یعقوب، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی (مستعان السلطان ابن غلامحسین مستعان هوشی دریان)»، ادبیات داستانی، زمستان ۱۳۷۸ش. | *آژند، یعقوب، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی (مستعان السلطان ابن غلامحسین مستعان هوشی دریان)»، ادبیات داستانی، زمستان ۱۳۷۸ش. | ||
* اصغری، کتایون، «بررسی ترجمه در یک قرن اخیر»، وبسایت کتابچی، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش. | *اصغری، کتایون، «بررسی ترجمه در یک قرن اخیر»، وبسایت کتابچی، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش. | ||
* اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷ش. | *اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷ش. | ||
* «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش. | *«حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش. | ||
* حیدری، علی، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش. | *حیدری، علی، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش. | ||
* «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش. | *«زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش. | ||
* فروغیراد، اسماء، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، ۱۳۹۷ش. | *فروغیراد، اسماء، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، ۱۳۹۷ش. | ||
نسخهٔ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۰۹

حسینقلی مستعان، مترجم و داستاننویس ایرانی.
حسینقلی مستعان در زمره داستاننویسان و مترجمان برجسته نام برده میشود که مدتی نیز سردبیر روزنامه ایران بود. او با عنوان برترین پاورقینویس زمان خویش و با ترجمه کتاب «بینوایان»، شاهکار ویکتور هوگو شناخته میشود.
کودکی و نوجوانی حسینقلی مستعان
حسینقلی مستعان در سال ۱۲۸۶ش در تهران متولد شد. او تحصیل خود را از سن چهارسالگی در مکتبخانه آغاز و از همان اوان به تشویق پدر، شروع به یادگیری زبان فرانسه و عربی کرد. پدر، او را در ششسالگی برای گذراندن تحصیلات ابتدایی به مدرسهٔ اسلام، فرستاد اما حسینقلی قبول نکرد که در کلاس اول بنشیند، سپس به مدرسهٔ شرف مظفری رفت و در آنجا امتحان داد و برای کلاس چهارم او را پذیرفتند. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، به دارالفنون رفت و زبان فرانسه را در آنجا فراگرفت.[۱]
پدر مستعان مخالف رفتن پسر به مدرسه دارالفنون بود که قصد داشت در آنجا دورهٔ متوسطه را بگذراند؛ زیرا پدر تصور میکرد تحصیل در دارالفنون، پسر را از دین دور خواهد کرد. اما مادر برخلاف پدر، با نظر فرزند موافقت کرد و برای تحصیل حسینقلی، پول و لباس و سایر لوازم ضرروی زندگی تهیه کرد. پس از اتمام تحصیلات دوره متوسطه، یک روز، پدر مستعان در اوج عصبانیتی که داشت، او را از خانه بیرون کرد. پس از این ماجرا، زندگی مستقل و پر از رنج مستعان آغاز شد. وی از تهران رفت و چهار - پنج سال به کارهای مختلف، از پیشخدمتی گرفته تا روضهخوانی روزگار گذراند.[۲]
جوانی حسینقلی مستعان

مستعان پس از اتمام دوره متوسطه، در مدرسه علوم سیاسی و حقوق ادامه تحصیل داد.[۳] وی در کنار تحصیل، زبانهای عربی، فرانسه، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی را نیز فراگرفت که در فعالیتهای او در عرصه ادبیات مردمی اثرگذار بود.[۴]
مستعان کار در مطبوعات را در نوجوانی با روزنامه ایران آغاز کرد، و پس از پایان تحصیلات، به شکل حرفهای آن را دنبال کرد. کارهای پاورقی را با خلق «داستان نوری» از ۱۳۱۴ش با مجله مهرگان آغاز کردد. در ادامهٔ کار حرفهای خود، با مجله مصور تهران قرارداد همکاری بست؛ این دوره را دوره اوج نویسندگی و شهرت او دانستهاند و نام او در صدر فهرست اهالی هنر و ادبیات آن زمان قرار گرفت.[۵] در این دوران بهترین آثار او به شکل پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ شد.[۶]
دیدگاههای حسینقلی مستعان
مستعان اهتمام داشت قصههای همه مجلهها را بخواند. هرگز از نوشتهٔ کسی بد نمیگفت. او معتقد بود علاوه بر تلاش برای تصویرسازی دقیق در نوشتن که وضعیت زمانهٔ او را بهخوبی بازتاب دهد، همواره هدف محوری خویش، یعنی «هدایت و نیکآموزی و نیز جهتدهی خواننده به فضیلتهای انسانی و اخلاقی» را حفظ کند. او اعتقاد داشت چنانچه نوشتهای عاری از آرمان اخلاقی و انسانی باشد، ارزشی ندارد هرچند از جنبه هنری به اوج کمال رسیده باشد.[۷]
مستعان بهدنبال این نبود که دیگران از شهرت وی استفاده شخصی کنند؛ برای نمونه وقتی گلاب آدینه، دختر او در سینمای ایران جایگاهی پیدا کرد، بهخاطر مخالفت پدر، نامخانوادگی خود را از مستعان به «آدینه» تغییر داد.[۸]
جایگاه اجتماعی مستعان
مستعان در دهههای بیست و سی خورشیدی، از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بود. او در میهمانیها مرکز توجه بود و با ظاهری آراسته و شخصیت جذابی که داشت علاقمندان خود را جذب میکرد.[۹]
شهرت او نیز بهخاطر شور و حالی بود که در آثار وی بازتاب مییافت بهطوری که چندینبار تجدید چاپ میشدند و نام او را بر سر زبانها میانداخت. به نام واقعی مستعان کمتر کسی آشنایی داشت؛ چون او با نامهای مستعار آثار خود را چاپ و نشر کرد، اما پاورقیها و کتابهای او را غالب ایرانیان علاقمند به ادبیات میشناختند.[۱۰]
فعالیتهای حسینقلی مستعان

مستعان کار گزارشگری و مطبوعاتی خویش را با روزنامه ایران در هفدهسالگی آغاز کرد. عکاسی هم از علاقمندیهای او بود که در کنار کار خبرنگاری انجام میداد. پس از آن کمکم به کار داستاننویسی روی آورد. در همین زمان ترجمه را هم شروع کرد که موجب شد دوران جدیدی در زندگی او رقم بخورد. اما ایام طلایی مستعان با کار در مجله تهران مصور همراه بود که پرتیراژ شدن این مجله حاصل حضور مستعان در آن بود.[۱۱]
دیدگاهها دربارهٔ حسینقلی مستعان
علی بهزادی، منتقد ادبی، دربارهٔ شاکله شخصیتی و فکری مستعان بیان میدارد بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که موضوع بحث در باب تملقگویی و چاپلوسی مطبوعات از دوران ۲۰سالهٔ رضاشاه پهلوی، رایج شده بود، نظر مستعان در مجلهٔ «راهنمای زندگی» جالب توجه بود؛ در مدت یک سالونیم که مجله را منتشر میکرد، نه عکسی از رضاشاه چاپ کرد و نه تملق او را گفت. مستعان این عادت بیاعتنایی به مقامات را تا آخر عمر حفظ کرد.[۱۲]
آثار حسینقلی مستعان
آثار مستعان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: داستانهایی که به قلم خود نگاشته و ترجمهها.
داستانهای حسینقلی مستعان
از جمله آثار معروف مستعان که خود نگارش کرده است میتوان به این داستانها اشاره کرد که بهصورت پاورقی در مجلات و روزنامهها چاپ میشد: «آفت»، «شهر آشوب»، «از شمع بپرس»، «شیوا»، «پشیمان»، «هوس»، «عشق مقدس» و «دلخسته».
دیگر آثار مشهور او عبارتند از: شوریده، رفزا، نوری، ناز، غزال، استحوان زیر پی، مثل خدا که مال همه است، نقطههای شراب، آتش که به جان شمع فتد، قصه انسانیت، شورانگیز، نرگس، قصه رسوایی، آلامد، بهشت، دلارام، گناه مقدس، فتنه شادیاخ و رابعه.[۱۳]
ترجمههای حسینقلی مستعان
ترجمه کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو، اثر برجسته این مترجم چیرهدست است. وی این ترجمه را ابتدا بهصورت پاورقی و سپس به شکل جزوه داستانی منتشر کرد (۱۳۰۷ش) که باعث شد نام مستعار او بر زبانها بیفتد و بارها تجدید چاپ شود. وی در طول بیستسال زمان که برای این اثر ترجمه وقت گذاشت توانست آن را به بهترین شکل تمام کند.[۱۴] از دیگر ترجمههای مستعان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یهودی سرگردان از اوژن سو، ژان پهلوان پسر پاردیان از میشل زواگو، ثمیله از فردینان دوش، معجزه گرگ از مازوئل و ماجرای دل از مارسل الن.[۱۵]
مخاطبان آثار مستعان

مستعان در نقش یک پاورقینویس متبحر به مفاهیمی مشتمل بر مایههای زندگی معمولی میپرداخت. از این رو خوانندگان بیشتری داشت و بر سوقدادن مخاطب بهسمت ادبیات متعالی تأثیر میگذاشت.[۱۶]
سبک نوشتار و نثر حسینقلی مستعان
وی دارای نثری صحیح، روان و شیرین بود که حتی رقبا بدان اذعان داشتند.[۱۷]
اوج حسینقلی مستعان
دوران اوج مستعان طی چهاردهسال با مجله تهران مصور رقم خورد اما سرانجام پس از اختلاف با سردبیر مجله، با ترک مستعان از آن به پایان رسید و هر دو نتوانستند این دوران اوج را تکرار کنند.[۱۸]
تاثیر مستعان بر جامعه ادبی
حسینقلی مستعان با اسامی مستعار حبیب، ح. م، حمید حمید و نیز انوشه، نقش فراوان در افزایش کتابخوانی چند نسل ایرانیان دارد. در دهههای بیست و سی و حتی چهل شمسی، کمتر خواننده و ایرانی باسوادی یافت میشد که کتابهای مستعان را نخوانده باشد.[۱۹]
درگذشت حسینقلی مستعان
حسینقلی مستعان در پانزدهم اسفند ۱۳۶۱ش وفات کرد و به وصیت خود مستعان، زیر پای مادر خود مدفون شد با این سنگ نوشته که خود خواسته بود روی سنگ قبرش نوشته شود: «زیر پای مادرم خفتهام که بهشت اینجا است».[۲۰]
پانویس
- ↑ آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.
- ↑ آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.
- ↑ «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص661.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص665.
- ↑ «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.
- ↑ «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.
- ↑ «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص668.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
- ↑ حیدری، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول.
- ↑ «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات.
- ↑ فروغیراد، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه. 1397ش، ص1-11.
- ↑ اتحاد، پژوهشگران معاصر ایران، فرهنگ معاصر، 1387ش، ص669.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
- ↑ آژند، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی»، ادبیات داستانی، 1378ش، ص2.
- ↑ «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک.
منابع
- آژند، یعقوب، «پابهپای پاورقینویسان ایران مستعان، حسینقلی (مستعان السلطان ابن غلامحسین مستعان هوشی دریان)»، ادبیات داستانی، زمستان ۱۳۷۸ش.
- اصغری، کتایون، «بررسی ترجمه در یک قرن اخیر»، وبسایت کتابچی، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش.
- اتحاد، هوشنگ، پژوهشگران معاصر ایران، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۷ش.
- «حسینقلی مستعان»، ویکی ادبیات، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش.
- حیدری، علی، «با بهترین مترجمهای ایرانی و آثارشان آشنا شوید + ۱۸ مترجم برتر ایرانی»، وبسایت ویرگول، تاریخ بازدید: ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ش.
- «زندگی و آثار حسینقلی مستعان»، وبسایت لکلک بوک، تاریخ بازدید: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ش.
- فروغیراد، اسماء، «ادبیات عامهپسند لازمهٔ ادبیات نخبهگرا»، فصلنامه مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، ۱۳۹۷ش.