پرش به محتوا

پیش‌نویس:پوشاک دوران پهلوی اول: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>سعید مقدم
خط ۱: خط ۱:
<ref group="دیدگاه">سرکار خانم میرترابی
'''<big>پوشاک دوران پهلوی اول؛</big>''' تن‌پوش مردان و زنان دوران حکومت رضاخان.<ref group="دیدگاه">[https://irhj.sbu.ac.ir/article_95638.html لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)]
 
با سلام و احترام
 
با توجه به توضیحات ارائه‌شده در ارزیابی نخست، یادآور می‌شود که موضوع «پوشاک در دوره پهلوی» در مقایسه با دوره‌های پیشین دچار تحولات بنیادینی بوده و پرداختن دقیق به آن نیازمند واکاوی نظری بیشتر و عمیق‌تر و بهره‌گیری از منابع مکتوب و غیرمکتوب متعدد است. با این حال، مقالۀ شما به بسیاری از ابعاد این مسئله – که در ارزیابی قبلی به آن‌ها اشاره شده بود – نپرداخته است.
 
بنابراین، ضروری است مقاله بر اساس محورهای مطرح‌شده در ارزیابی پیشین و با استفاده از منابعی که برایتان ارسال شده، '''بازنویسی و تکمیل''' شود؛ چراکه نسخه‌ی فعلی مقاله ناقص بوده و در وضعیت کنونی مورد تأیید نیست.
 
بدیهی است تصمیم‌گیری نهایی در این خصوص با شماست. در صورت تمایل می‌توانید مقاله را مطابق ارزیابی‌ها اصلاح و تکمیل نمایید، و در صورت عدم تمایل به ادامه‌ی این موضوع، امکان '''انصراف از تکمیل مقاله''' و واگذاری '''مداخل دیگری در حوزه سوزن‌دوزی''' برای شما فراهم خواهد بود.
 
با احترام و آرزوی توفیق</ref>'''<big>پوشاک دوران پهلوی اول؛</big>''' تن‌پوش مردان و زنان دوران حکومت رضاخان.<ref group="دیدگاه">[https://irhj.sbu.ac.ir/article_95638.html لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)]


بررسی سیر تحول پوشاک از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی (پایان نامه)
بررسی سیر تحول پوشاک از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی (پایان نامه)
خط ۱۰۹: خط ۹۹:


==پیشینۀ تاریخی پوشاک در دورۀ پهلوی اول==
==پیشینۀ تاریخی پوشاک در دورۀ پهلوی اول==
سیاست‌های دورۀ پهلوی در زمینۀ پوشاک در دورۀ عباس‌میرزا و عصر مشروطه در زمینه‌هایی چون یکسان‌سازی شکل کلاه و لباس برای اولین‌بار در این دوره به‌وقوع پیوست. عباس‌میرزا به‌کمک فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها قوای نظامی مدرنی به‌نام «نظام جدید» تأسیس کرد. هدف از ایجاد این نظام، همسان‌سازی ظاهر و هویت سربازان به‌منظور عدم وابستگی قومی و قبیله‌ای و ایجاد حس تعلق به نظامی منضبط و کنترل شدۀ دولتی بود.
سیاست‌های دورۀ پهلوی در زمینۀ پوشاک در دورۀ عباس‌میرزا و عصر مشروطه در زمینه‌هایی چون یکسان‌سازی شکل کلاه و لباس برای اولین‌بار در این دوره به‌وقوع پیوست. عباس‌میرزا به‌کمک فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها قوای نظامی مدرنی به‌نام «نظام جدید» تأسیس کرد. هدف از ایجاد این نظام، همسان‌سازی ظاهر و هویت سربازان به‌منظور عدم وابستگی قومی و قبیله‌ای و ایجاد حس تعلق به نظامی منضبط و کنترل شدۀ دولتی بود. پوشاک متحدالشکل نظامی در دورۀ عباس‌میرزا در ابتدا تلفیقی از پوشش نظامی، فرانسوی و انگلیسی بود که اجرای اصلی آن شامل کت، شلوار گشاد و کلاه بره‌ای ایرانی بود.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص77 و 78.]</ref>
 
پوشاک متحدالشکل نظامی در دورۀ عباس‌میرزا در ابتدا تلفیقی از پوشش نظامی، فرانسوی و انگلیسی بود که اجرای اصلی آن شامل کت، شلوار گشاد و کلاه بره‌ای ایرانی بود.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص77 و 78.]</ref>


==پوشاک در اواخر دورۀ قاجار و نشانه‌های نخستین تغییر==
==پوشاک در اواخر دورۀ قاجار و نشانه‌های نخستین تغییر==
در دورۀ قاجار شکل یونیفرم نظامی ایرانیان اقتباسی از پوشاک نظامی آلمانی، اتریشی و سوئدی بود. این شکل از یونیفرم برای مردان قاجار بیشتر جنبۀ تفننی داشت و مزین به ملیله‌دوزی، بُرودری‌دوزی، جواهر و نقره بود. بعد از مدتی اصلاحاتی در یونیفرم نظامی مردان صورت گرفت؛ شلوار گشاد سنتی به شلوار تنگ اروپایی، کلاه دراز به کلاه کوتاه تبدیل شد. نوعی کت فرانسوی نیز به‌نام کت سرداری در این دوره رایج شد. در اواخر دورۀ قاجار این لباس‌ها به‌استثنای کلاه به‌لباس غیر نظامی مردان شهری تبدیل شد و شکلی نسبتاً متحدالشکل به خود گرفت.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص80-78.]</ref>
در دورۀ قاجار شکل یونیفرم نظامی ایرانیان اقتباسی از پوشاک نظامی آلمانی، اتریشی و سوئدی بود. این شکل از یونیفرم برای مردان قاجار بیشتر جنبۀ تفننی داشت و مزین به ملیله‌دوزی، بُرودری‌دوزی، جواهر و نقره بود. بعد از مدتی اصلاحاتی در یونیفرم نظامی مردان صورت گرفت؛ شلوار گشاد سنتی به شلوار تنگ اروپایی، کلاه دراز به کلاه کوتاه تبدیل شد. نوعی کت فرانسوی نیز به‌نام کت سرداری در این دوره رایج شد. در اواخر دورۀ قاجار این لباس‌ها به‌استثنای کلاه به‌لباس غیر نظامی مردان شهری تبدیل شد و شکلی نسبتاً متحدالشکل به خود گرفت.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص80-78.]</ref>


==غربی‌سازی و نفوذ اندیشه‌های تجدد==
== نفوذ تجدد و روند غربی‌سازی در جامعه ==
جنبش تجدد در دورۀ پهلوی اول از بحث‌های نظری در روزنامه‌ها و مطبوعات فراتر رفت و به‌مرحلۀ اجرا در آمد. این تغییر به این معنا بود که دولت به‌جای گفت‌و‌گو، نهادهایی برای تغییر پوشش مردان به‌شیوۀ غربی ایجاد کند. غربی‌سازی لباس بین سال‌های 1304خ تا 1314خ به‌منظور همانندسازی لباس ایرانیان با اروپاییان رخ داد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/viewer/876ac0fd7323f8e32f7de3ded4681d18?sample=1 ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص133.]</ref>
جنبش تجدد در دوران پهلوی اول از مباحث نظری در روزنامه‌ها فراتر رفت و عملی شد؛ در این دوره، دولت نهادهایی ایجاد کرد تا پوشش مردان به سبک غربی تغییر یابد. بین سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ شمسی، غربی‌سازی لباس با هدف همسان‌سازی پوشش ایرانیان با اروپاییان انجام شد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/viewer/876ac0fd7323f8e32f7de3ded4681d18?sample=1 ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص133.]</ref>


==سفرهای اروپایی و سیاست نوسازی==
==سفرهای اروپایی و سیاست نوسازی==
پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه، تیمورتاش در 25 آذر 1304خ وزیر دربار شد و به‌عنوان راهنما و کارگزار اصلی رضاشاه درآمد. او در مردادماه 1305خ به مسکو سفر کرد. تیمورتاش در این سفر کت و شلوار و کلاه جدیدی که در ایران به «کلاه پهلوی» مشهور شده بود، وارد کشور کرد. همچنین او چند خیاط روسی را به ایران آورد و کارمندان دولت را موظف به پوشیدن کت و شلوار و کلاه پهلوی کرد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/viewer/876ac0fd7323f8e32f7de3ded4681d18?sample=1 ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص134.]</ref>
پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه، تیمورتاش در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۰۴ش به سمت وزیر دربار منصوب شد و نقش اصلی در هدایت سیاست‌ها و اجرای برنامه‌های رضاشاه ایفا کرد. در مرداد ۱۳۰۵ش، وی به مسکو سفر کرد و در جریان این سفر، کت و شلوار و کلاه جدیدی که بعدها به «کلاه پهلوی» معروف شد، به ایران وارد شد. علاوه بر این، تیمورتاش چند خیاط روسی را به کشور آورد و پوشیدن این لباس‌ها را برای کارکنان دولت اجباری کرد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/viewer/876ac0fd7323f8e32f7de3ded4681d18?sample=1 ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص134.]</ref>


==تصویب و اجرای قانون اتحادالشکل البسۀ مردان==
== تصویب و فرایند اجرای قانون متحدالشکل نمودن لباس‌های مردان ==
در پاییز 1307خ شایع شد لباس غربی برای همۀ مردم اجباری است و خیاطان می‌بایست مطابق مد جدید لباس بپوشند. مطبوعات و رسانه‌ها نیز در این زمینه فعالیت‌های بسیاری داشتند و در مقالات خود عنوان می‌کردند که کسانی که از قانون متحدالشکل شدن لباس سرپیچی کنند نمی‌توانند ادعای میهن‌پرستی کنند. سرانجام در 14 دی‌ماه 1307خ این مصوبه به‌صورت قانون درآمد:<ref>اتابکی، تجدد آمرانه، 1385ش، ص196.</ref>
در پاییز ۱۳۰۷ شمسی، موضوع اجباری شدن پوشش به سبک غربی برای همه شهروندان مطرح شد و خیاطان موظف شدند لباس‌ها را بر اساس مد غربی بدوزند. رسانه‌ها و مطبوعات در این زمینه فعالیت گسترده‌ای داشتند و در مقالات خود تأکید کردند که کسانی که از اجرای قانون یکسان‌سازی لباس سرپیچی کنند، نمی‌توانند مدعی میهن‌پرستی باشند. در نهایت، این مصوبه در تاریخ ۱۴ دی‌ماه ۱۳۰۷ شمسی به‌صورت قانونی رسمی تصویب شد:<ref>اتابکی، تجدد آمرانه، 1385ش، ص196.</ref>


==='''نهادهای نظامی'''===
==='''نهادهای نظامی'''===
رضاشاه پوشیدن یونیفرم نظامی را پوشاکی مدرن برای درباریان می‌دانست.<ref>عاقلی، تیمورتاش در صحنۀ سیاست ایران، 1371ش، ص237 و 238.</ref> رسم پوشیدن لباس نظامی برای اولین‌بار در سدۀ هجدهم و زمان پادشاهی فردریش ویلهلم اول و سپس به‌سرعت در تمام کشورهای اروپایی رایج شد. رضاشاه نیز در‌صدد بود تا لباس درباریان خود را شبیه رهبران اروپایی درآورد.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص82.]</ref> به‌همین دلیل قانون متحدالشکل کردن یونیفرم نیروهای نظامی را به اجرا درآورد.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، 1344ش، ص331.</ref> با این کار رضاشاه برای اولین‌بار وضعیت آشفتۀ پوشاک نظامی دورۀ قاجار را سر و سامان داد.
رضاشاه پوشیدن یونیفرم نظامی را نوعی پوشاک مدرن برای درباریان قلمداد می‌کرد.<ref>عاقلی، تیمورتاش در صحنۀ سیاست ایران، 1371ش، ص237 و 238.</ref> پوشیدن لباس نظامی برای نخستین‌بار در قرن هجدهم و در زمان پادشاهی فردریش ویلهلم اول رایج شد و به‌سرعت در سایر کشورهای اروپایی نیز گسترش یافت. رضاشاه نیز قصد داشت لباس درباریان خود را مشابه نظامیان اروپایی طراحی کند.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص82.]</ref> به همین دلیل، قانون متحدالشکل کردن یونیفرم نیروهای نظامی به اجرا درآمد.<ref>هدایت، خاطرات و خطرات، 1344ش، ص331.</ref> این اقدام، برای اولین‌بار وضعیت پراکنده و نامنظم پوشاک نظامی دوره قاجار را سامان بخشید.


لباس‌های نظامی این دوره برای شخص شاه نشانۀ جدیت، اقتدار و انضباط و برای نظامیان علاوه‌بر جنبۀ زیبایی‌شناختی، به فرد حالت آقامنشی و احساس غرور می‌داد.<ref>عاقلی، رضاشاه و قشون متحدالشکل، 1377ش، ص66.</ref>
ساختار این لباس‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده بود که ژست اندام حالت مطلوبی پیدا کند؛ پارچه‌ها ضخیم، محکم و بادوام بودند، شانه‌ها اپل‌دار و یقه‌ها خشک و ایستاده طراحی شده بود. شلوار و پوتین، اندام افراد را بلند و کشیده نشان می‌داد و نوارهای عمودی پهلوهای شلوار این اثر را تشدید می‌کرد.


ساختار این لباس‌ها برای این‌که به ژست اندام حالت مطلوبی دهد، از پارچه‌های ضخیم و شق و رق و در عین حال محکم و بادوام انتخاب می‌شد. شانه‌ها اپل‌دار و یقه خشک و ایستاده طراحی شده بود.
در سال ۱۳۰۴ش، قانون یک‌شکل شدن لباس در بخش‌های گسترده‌تری اجرا شد. مطابق «قانون خدمت سربازی»، سربازان موظف به پوشیدن یونیفرم شدند و اجرای این قانون باعث شد تا شکل یونیفرم نظامی علاوه بر جنبه زیبایی‌شناختی، به پوشاک شهروندان نیز وارد شود و به کوچک‌ترین و دورافتاده‌ترین شهرها و روستاهای ایران نیز راه یابد.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص83 و 84.]</ref>
 
شلوار و پوتین اندام افراد را بلند و کشیده نشان می‌داد و نوارهای عمودی که در پهلوهای شلوار دوخته شده بود، این حالت را تشدید می‌کرد.
 
در سال 1304خ قانون یک ‌شکل شدن لباس در بخش‌های گسترده‌تری اجرا شد.
 
در «قانون خدمت سربازی» سربازان ملزم به‌پوشیدن یونیفرم سربازی شدند. اجرای این قانون سبب شد تا شکل یونیفرم تا حدی از محدودۀ پوشاک نظامی وارد نظام پوشاک شهروندی شود تا علاوه‌بر جنبۀ زیباشناسی به‌کوچکترین و دورترین شهرها و روستاهای ایران نیز فرستاده شود.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص83 و 84.]</ref>


==='''نهادهای آموزشی'''===
==='''نهادهای آموزشی'''===
در سال 1306خ قوانینی دربارۀ آموزش اجباری و رایگان و همچنین تأسیس نظام آموزشی وضع شد. به‌موجب این قانون دانش‌آموزان و معلمان ملزم به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند.
در سال ۱۳۰۶ شمسی، قوانینی در زمینه آموزش عمومی و تأسیس نظام آموزشی وضع شد که بر اساس آن، دانش‌آموزان و معلمان ملزم به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند. مدل پوشش پسران شامل کت و شلوار همراه با کلاه پهلوی بود و در برخی مدارس، یونیفرم شبه‌نظامی نیز استفاده می‌شد. این لباس‌ها نسخه‌ای کوچک‌شده از پوشاک شهروندی یا نظامی مردان بزرگسال طراحی شده بود. دختران نیز روپوش یا پیراهن آستین‌بلندی به تن می‌کردند که تا روی ساق پا را می‌پوشاند و از پارچه‌ای نخی ساده و خاکستری رنگ به نام «اُرمک» تهیه می‌شد. این روپوش دارای کمربند و یقه سفید بود و تا زیر گردن دکمه می‌خورد.


مدل پسرانۀ لباس دانش‌آموزان کت و ‌شلوار و کلاه پهلوی و در برخی مدارس یونیفرم شبه‌نظامی بود؛ این نوع لباس مدل کوچکی از لباس شهروندی یا نظامی مردان بزرگسال طراحی شده بود.  
رضاشاه پوشیدن یونیفرم توسط دانش‌آموزان و معلمان را ضروری می‌دانست و در اجرای آن سخت‌گیری می‌کرد. هدف از این اقدام، عادت دادن افراد به‌شکل لباس‌هایی بود که در آینده در جامعه نهادینه می‌شد.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص85 و 87.]</ref>


دختران نیز پیراهن یا روپوش آستین‌بلندی که تا روی ساق پا را می‌پوشاند، استفاده می‌کردند. جنس پارچۀ پیراهنی، نخی ساده و خاکستری رنگی به‌نام «اُرمک» بود که کمربند و یقۀ سفیدی داشته و تا زیر گردن دکمه می‌خورد.
==='''سازمان‌ها و ادارات'''===
 
گسترده‌ترین اقدام دولت پهلوی در زمینه یکسان‌سازی پوشاک مربوط به مأموران و کارمندان دولتی بود که در دی‌ماه ۱۳۰۷ ش اجرا شد. عدم رعایت این قانون برای افراد مشمول جریمه نقدی یا حبس در پی داشت.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص 87.]</ref> اجرای پوشش متحدالشکل در مشاغل رسمی یکی از اقدامات دولت رضاشاه بود. این لباس یک‌دست جایگاه و موقعیت رسمی افراد را مشخص می‌کرد و وفاداری آنان به نظام قدرت را تقویت می‌کرد.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص88.]</ref>
رضاشاه استفاده از یونیفرم را برای دانش‌آموزان و معلمان ضروری می‌دانست و در این امر بسیار سخت‌گیر بوده؛ چراکه هدف از انجام این‌کار را همسانی اجتماعی، اعمال نظم و انضباط دستوری و عادت دادن افراد به‌شکل لباسی که قرار بود در آینده در آنان نهادینه شود، می‌دانست.


همچنین در دولت پهلوی اول دستور داده شد که دانش‌آموزان به‌شکل ساده و مرتب لباس بپوشند تا دختران ثروتمند بر فقرا تفاخر و فخرفروشی نکنند و به‌سادگی و بی‌آلایشی عادت کنند و در همه جا با همان لباس که نشانۀ حجب و حیای دختران است، حرکت کنند.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص85 و 87.]</ref>
لباس فرم کارمندان دولت شامل پیراهن سفید با سردست آهاردار، رُدنکت (نوعی سرداری بدون چین)، دستکش سفید، کلاه پهلوی، کفش یا پوتین و شلواری از جنس ماهوت مشکی بود.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص78.]</ref> کلاه‌پهلوی در دورۀ رضاشاه از جنس پوست بوده که روی آن کمربندی تلفیقی از جنس چرم و یراق و نشان شیر و خورشید نصب شده بود. آستر کلاه و کمربند نیز از جنس ماهوت سیاه انتخاب می‌شدند.<ref>شریعت‌پناهی، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، 1372ش، ص264.</ref>


==='''سازمان‌ها و ادارات'''===
== روحانیت و قانون یکسان‌سازی لباس مردان ==
گسترده‌ترین اقدام دولت پهلوی در زمینۀ متحدالشکل کردن لباس مربوط به مأموران و کارمندان دولتی بود که در دی‌ماه 1307خ رخ داد. عدم اجرای این قانون جزای نقدی یا حبس را برای افراد به‌دنبال داشت. روحانیون مسلمان و غیر مسلمان از این قاعده مستثنی بودند.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص 87.]</ref>
بر اساس قانون اتحاد لباس، روحانیون بیش از دیگر گروه‌های اجتماعی تحت فشار این قانون قرار گرفتند. روحانیت شیعه که همواره نیرویی مستقل از دولت محسوب می‌شد، با این قانون مجبور شد برای پوشیدن لباس مذهبی جواز رسمی دریافت کند و تا حدودی وابسته به نهادهای دولتی شود. در نظام‌نامه قانون، استثناهایی برای تعداد محدودی از روحانیان بلندپایه وجود داشت، اما اکثریت آنان موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل بودند.


لباس فرم کارمندان دولت شامل پیراهن سفید با سردست آهاردار، رُدنکت (نوعی سرداری بدون چین)، دستکش سفید، کلاه پهلوی، کفش یا پوتین و شلواری از جنس ماهوت مشکی بود.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص78.]</ref>
هشت گروه شامل مجتهدان دارای اجازه رتق و فتق امور مردم، مراجع شرعی روستاها و قصبات، مفتیان اهل سنت، پیش‌نمازان دارای محراب، محدثین، طلاب مشغول به فقه و اصول، مدرسین فقه و حکمت و روحانیون غیرمسلمان از قانون مستثنا شده بودند. با این حال، الحاقیه‌ها و تبصره‌های بعدی محدودیت‌ها را تشدید کرد و پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به امتحان و دریافت تصدیق‌نامه از وزارت معارف نمود، به طوری که حتی جوازهای قبلی نیز برای تأیید مجدد بازگردانده شدند.


کلاه‌پهلوی در دورۀ رضاشاه از جنس پوست بوده که روی آن کمربندی تلفیقی از جنس چرم و یراق و نشان شیر و خورشید نصب شده بود. آستر کلاه و کمربند نیز از جنس ماهوت سیاه انتخاب می‌شدند.<ref>شریعت‌پناهی، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، 1372ش، ص264.</ref>
وزارت داخله همچنین دستور داد ائمه جماعات و محدثین صلاحیت خود را از شهربانی و اداره معارف تأیید کنند و در صورت عدم دریافت تأییدیه، موظف به تغییر لباس به یونیفرم شدند. این اقدامات نشان‌دهنده تلاش دولت پهلوی برای کنترل و کاهش استقلال روحانیت از طریق محدود کردن پوشش سنتی آنان بود.<ref>[https://www.iichs.ir/fa/article/24894/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%DA%AF%D8%B0%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%DA%A9%D9%84 «تلاش‌ها برای گذر از قانون لباس متحدالشکل»، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.]</ref>


اعمال یونیفرم برای شغل‌های رسمی یکی از ارکان اصلاحات اداری رضاشاه محسوب می‌شد؛ پوشش یک‌دست نه تنها نشان از جایگاه و موقعیت رسمی افراد بود؛ بلکه با شفاف‌سازی سلسله‌مراتب اداری، منسب، مهارت و اختیارات هر فرد را مشخص می‌کرد. این پوشش همچنین باعث می‌شد کارکنان رسمی در مواجه با مردم از اقتدار و احترام بهره‌مند شوند؛ درحالی‌که نقش خدمت‌گزاری خود را به مردم و دولت نیز ایفا می‌کردند. از همه مهم‌تر، یونیفرم کارکردی تربیتی درونی برای افراد پوشنده داشت؛ به این معنا که انضباط و تعهد را در کارگزاران دولت درونی می‌ساخت و به‌وفاداری آنان به نظام قدرت می‌بخشید.<ref>[https://irhj.sbu.ac.ir/index.php/article_95638_c44d49f8a267282b52a7d43dfb371163.pdf محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص88.]</ref>
==اهداف دولت پهلوی در یکسان‌سازی لباس مردان==
در دوره پهلوی، حاکمیت برای آماده‌سازی جامعه به منظور اجرای کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه را تصویب کرد. این برنامه ابتدا با هدف تغییر نگرش و رفتار مردان، به ویژه سرپرستان خانواده و کارکنان دولت، طراحی شد، زیرا مخالفت مردان با حضور زنان بی‌حجاب در فضاهای عمومی می‌توانست مانع اجرای طرح شود. تمرکز بر کارکنان دولت که تحت کنترل مستقیم حکومت بودند، زمینه را برای پذیرش تغییرات فرهنگی در سایر اقشار جامعه، به ویژه زنان، فراهم کرد و مقدمات اصلاحات گسترده‌تر فرهنگی را مهیا ساخت.<ref>[https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/474011-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AC%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF «روزی که مردم مجبور شدند لباس متحدالشکل بپوشند»، وب‌سایت افکار نیوز.]</ref>


==اهداف سیاسی اجتماعی و نمادین دولت در یکسان‌سازی لباس==
تصویب قانون اجباری شدن یکسان‌سازی لباس بخشی از برنامه گسترده استحاله فرهنگی حکومت پهلوی بود، اما یکی از اهداف اصلی آن تضعیف جایگاه روحانیت شیعه از طریق محدود کردن پوشش سنتی آنان بود. برای لاپوشانی این هدف، دلایل دیگری نیز ذکر می‌شد. رضاشاه نیز در ملاقات با آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری پیش از تصویب قانون اعلام کرد هدفش مشخص کردن احترام واقعی عمامه برای روحانیون حقیقی و جلوگیری از سوءاستفاده افرادی است که بدون استحقاق عمامه را برای مقاصد شخصی بر سر می‌گذارند.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>
قانون اجباری شدن لباس یکسان برای همه، بخشی از نقشۀ کلی دولت پهلوی برای تغییر دادن فرهنگ  جامعه بود؛ اما یکی از مهم‌ترین دلایلی که حکومت رضاشاه این کار را کرد، تضعیف کردن قدرت روحانیون بود. آنان می‌خواستند با اجباری کردن لباس‌های جدید، لباس روحانیان را زیر سوال ببرند. رضاشاه به آیت‌الله حائری گفته بود که هدفش از انجام این کار این است که نشان دهد چه کسی لایق پوشیدن عمامه است و جلوی کسانی که از این لباس برای اهداف شخصی یا خرابکاری استفاده می‌کنند را بگیرد.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>


==نقش دولت در کنترل ظاهر عمومی و انتظام اجتماعی==
== استفاده از درآمد جریمه‌ها برای تأمین لباس متحدالشکل افراد نیازمند ==
دولت برای افرادی که توان مالی برای خرید لباس متحدالشکل را نداشتند، راه حلی در نظر گرفت. براساس این قانون پولی که از جریمه کردن مردم به‌دست می‌آمد، شهرداری‌ها موظف بودند آن را صرف خرید لباس‌های رسمی برای افراد نیازمند همان شهر بکنند. این طرح اجرا شد؛ مثلاً در شاهرود و بسطام با پول جریمه‌ها، صد کلاه خریدند و اعلام کردند هر کسی که پول ندارد می‌تواند از پلیس یا شهرداری کلاه رایگان بگیرد.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>
در چارچوب اجرای قانون اجباری یکسان‌سازی لباس، دولت پهلوی برای مجبور ساختن افرادی که توان مالی خرید لباس متحدالشکل را نداشتند نیز تمهیداتی اندیشید. بر اساس مقررات، مبالغ حاصل از جریمه‌های نقدی به شهرداری‌ها اختصاص می‌یافت تا با استفاده از آن، لباس‌های رسمی برای نیازمندان همان شهر تهیه شود و بدین ترتیب هیچ‌کس عذری برای نپوشیدن لباس رسمی نداشته باشد. این سیاست در عمل نیز اجرا شد؛ برای نمونه، در شهرهای شاهرود و بسطام با درآمد حاصل از جریمه‌ها صد کلاه خریداری شد و اعلام شد که افراد فاقد توان مالی باید آن را از طریق شهرداری یا پلیس دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهند.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>


=='''پوشاک مردان در اوایل دورۀ پهلوی'''==
=='''پوشاک مردان در اوایل دورۀ پهلوی'''==
در اوایل دورۀ پهوی دولت دستور داد که تمام مردان ایرانی لباسی یکدست بپوشند. به‌همین دلیل تن‌پوش‌های سنتی چون شال، قبا، سرداری، لباده (نوعی بالاپوش نمدی)، عبا و باکت جایگزین لباس‌های قبلی مردان شدند.
پوشش مردان در اوایل دوره پهلوی مشابه دوره قاجار بود و تنوع آن منعکس‌کننده تفاوت‌های اقوام، مناطق و طبقات اجتماعی بود. بازاریان عمدتاً عمامه شیرشکری یا دستار می‌پوشیدند، کارکنان دولت کلاه بدون لبه و شاهزادگان یا کسانی که با اروپا در ارتباط بودند، کلاه سیلندر استفاده می‌کردند. لباس‌های سنتی مانند قبا، شال، عبا، لباده و پوستین بخش اصلی تن‌پوش مردان را تشکیل می‌داد. در سال ۱۳۰۱ ه.ش، مجلس قانونی تصویب کرد که کارمندان دولت و خدمات شهری باید لباس دوخت ایران بپوشند و این شامل کارکنان نظامی نیز شد. با گذشت زمان، کت و شلوار و شلوار اروپایی در میان شهرنشینان رواج یافت. در ۴ مهر ۱۳۰۷ ه.ش، کابینه تصمیم گرفت تمام مردان ایرانی به سبک غربی لباس بپوشند و تن‌پوش‌های سنتی جای خود را به کت و شلوار، شلوار و کمربند اروپایی و کفش چرمی دادند. اجرای قانون از فروردین ۱۳۰۸ ه.ش در شهرها و یک سال بعد در روستاها آغاز شد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص78.]</ref>
 
شلوار (تنبان) مردان از پارچۀ جناغی به‌رنگ سیاه بود که در کمر به‌وسیلۀ بند یا قیطان بسته می‌شد.
 
پاپوش‌ها شامل گیوه، مِلکی، چارق (صندل چرمی) و کفش چرمی پاشنه‌دار بودند.
 
کلاه پهلوی، کلاهی لبه‌دار و استوانه‌ای‌شکل بود که جایگزین کلاه‌های خز، عمامه و کلاه‌های بیضی‌شکل شدند.  
 
روحانیون، استادان مدارس و طلاب دینی از اجرای این قانون معاف بودند و می‌توانستند لباس مخصوص خودشان را بپوشند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص78.]</ref>
 
==تغییر پوشاک روحانیون==
در دورۀ پهلوی اجرای قانون لباس متحدالشکل شامل روحانیون نیز شد و حکومت برای کنترل این قشر شرایط ویژه‌ای وضع کرد. روحانیونی که مایل به حفظ لباس سنتی خود بودند مجبور به گذراندن امتحانات سخت و کسب تأییدیه‌های مکرر از وزارت معارف شدند که این امر به‌تدریج شامل محدثین و حتی ائمۀ جماعات نیز شد. این سیاست با اضافه کردن قوانین جدید محدودیت‌ها را تشدید کرد و مدت زمان اعتبار جوازها را نیز عمداً کوتاه تعیین کردند تا روحانیون مجبور به مراجعات اداری پرفشار و تمدید مداوم باشند.
 
هرگونه تخلف یا عدم موفقیت در امتحانات منجر به سلب جواز و اجبار به استفاده از لباس متحدالشکل می‌گردید و در صورت مشاهده با لباس روحانیت بدون جواز، توهین و برخورد صورت می‌گرفت.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>


=='''لباس مردان پس از اجرای قانون منع حجاب'''==
=='''لباس مردان پس از اجرای قانون منع حجاب'''==
چند ماه پس از بازگشت رضاشاه از سفر ترکیه، در خردادماه 1314خ مجلس قانونی را تصویب کرد. در این قانون گفته شده بود که مردان باید کلاه شاپو و کفش چرمی اروپایی را جایگزین کلاه پهلوی و انواع کفش‌های سنتی کنند. کلاه شاپو نوعی کلاه لبه‌دار از جنس ماهوت است که گاهی از چرم یا پارچه‌های دیگر نیز تهیه می‌شود.
در خرداد ۱۳۱۴ شمسی (۱۹۳۵ م)، پس از بازگشت رضا شاه از ترکیه، مجلس قانون جدیدی تصویب کرد که کلاه شاپو و کفش چرمی اروپایی جایگزین کلاه پهلوی و کفش‌های سنتی شد. تنها روحانیت از این قوانین معاف بود. البته برای پوشیدن لباس روحانیت مجوز لازم داشت. وزارت داخله همچنین دستورالعمل‌های جزئی درباره زمان و نحوه استفاده از کلاه‌ها، رعایت نظافت، انتخاب رنگ لباس و استفاده مناسب از کراوات و پاپیون صادر کردد.<ref>[https://sadmu.ir/detail/7450 «یکسان‌سازی لباس اتباع ایران در زمان رضاشاه پهلوی»، وب‌سایت مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد.]</ref> کلاه لبه‌دار تا اواخر حکومت رضاشاه استفاده شد؛ اما رفته‌رفته استفاده از این پوشش منسوخ شد تا جایی که فقط افراد نظامی و روحانیان ملزم به پوشیدن آن بودند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص79.]</ref>
 
استفاده از کلاه‌های اروپایی زمان و آداب و رسوم خاص خود را داشت. به‌عنوان مثال مردان به‌هنگام ورود به اتاق باید کلاه را به نشانۀ احترام از سر بردارند و در خارج از اتاق کلاه را بر سر گذارند و گاهی نیز در مواقعی کلاه را در دست بگیرند. در خیابان‌ها نیز افراد کوچک‌تر از لحاظ مقام و سن باید برای اجرای مراسم تعارف کلاه را برداشته و پس از ادای احترام مجدد کلاه را بر سر بگذارد.<ref>[https://sadmu.ir/detail/7450 «یکسان‌سازی لباس اتباع ایران در زمان رضاشاه پهلوی»، وب‌سایت مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد.]</ref>
 
کلاه لبه‌دار تا اواخر حکومت رضاشاه استفاده شد؛ اما رفته‌رفته استفاده از این پوشش منسوخ شد تا جایی که فقط افراد نظامی و روحانیان ملزم به پوشیدن آن بودند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص79.]</ref>


=='''لباس زنان در اوایل دورۀ پهلوی'''==
=='''لباس زنان در اوایل دورۀ پهلوی'''==
در اوایل دورۀ رضاشاه تقریباً تمام زنان ایرانی چادری بلند و سیاه‌رنگ، از جنس ابریشم یا نخ بر سر داشتند. بلندی این چادر تا روی زمین بود که زنان گاهی ‌اوقات قسمتی از آن را همانند پیشبند دور کمر بسته و در جلو گره می‌زدند.
در اوایل دورۀ رضاشاه تقریباً تمام زنان ایرانی چادری بلند و سیاه‌رنگ، از جنس ابریشم یا نخ بر سر داشتند. بلندی این چادر تا روی زمین بود که زنان گاهی ‌اوقات قسمتی از آن را همانند پیشبند دور کمر بسته و در جلو گره می‌زدند. زنان اقشار مقید علاوه‌بر چادر از روبنده‌ای که صورت را کامل بپوشاند نیز استفاده می‌کردند.<ref>هاکس، ایران افسانه و واقعیت (خاطرات سفر به ایران)، 1368ش، ص205.</ref> پوشش زنان در اوایل دورۀ رضاشاه ادامۀ پوشش زنان در دورۀ قاجار است. لباس زنان در روستاها نیز شامل چادرهای رنگی و گلدار بود.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص134.]</ref>
 
زنان اقشار مقید علاوه‌بر چادر از روبنده‌ای که صورت را کامل بپوشاند نیز استفاده می‌کردند.<ref>هاکس، ایران افسانه و واقعیت (خاطرات سفر به ایران)، 1368ش، ص205.</ref>
 
پوشش زنان در اوایل دورۀ رضاشاه ادامۀ پوشش زنان در دورۀ قاجار است. لباس زنان در روستاها نیز شامل چادرهای رنگی و گلدار بود.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص134.]</ref>


=='''قانون کشف حجاب'''==
=='''قانون کشف حجاب'''==
رضاشاه تا قبل از تصویب قانون کشف حجاب هیچ الزام و اجباری درخصوص تغییر لباس زنان اتخاذ نکرده بود؛ اما برخی از زنان تحصیل کرده به‌جای حجاب از کلاه استفاده می‌کردند. برخی افراد نیز با منسوخ شدن کامل حجاب موافق بودند. یکی از حامیان چنین دیدگاهی عبدالحسین تیمورتاش وزیر قدرتمند دربار بود که در سال 1312خ واردات کلاه‌های اروپایی را به‌کشور قانونی کرد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص80.]</ref>
تا پیش از تصویب قانون کشف حجاب، رضاشاه هیچ الزام یا اجبار رسمی برای تغییر لباس زنان وضع نکرده بود، اما برخی زنان تحصیل‌کرده به جای حجاب از کلاه استفاده می‌کردند. یکی از حامیان این دیدگاه عبدالحسین تیمورتاش، وزیر مقتدر دربار، بود که در سال ۱۳۱۲ش واردات کلاه‌های اروپایی به کشور را قانونی کرد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص80.]</ref>


اجرای قانون کشف حجاب نه تنها مخصوص افراد شهرنشین بود؛ بلکه زنان روستایی و عشایر نیز ملزم به ترک حجاب و لباس‌های محلی بودند.
اجرای قانون کشف حجاب شامل زنان شهرنشین، روستایی و حتی عشایر می‌شد و آنان را ملزم به ترک حجاب و لباس‌های محلی می‌کرد. سفر رضاشاه به ترکیه در سال ۱۳۱۳ش نقطه عطفی در باورهای او درباره لزوم منع حجاب بود؛ مشاهده پوشش زنان ترک، تاثیر عمیقی بر روحیه او گذاشت و وی به سفیر ایران در ترکیه دستور داد تا تغییر وضع پوشش زنان در ایران سریعاً پیگیری شود.<ref>[https://mag.sarak-co.com/changing-clothes-in-pahlavi/ صادقی، «نگاهی به تاریخ پوشاک ایران در دوران پهلوی اول»، وب‌سایت مجلۀ سارک.]</ref>


رضاشاه در سال 1313خ عازم ترکیه شد که این سفر نقطه ‌عطفی برای تثبیت باورهای او مبنی بر لزوم منع حجاب به‌شمار می‌رفت. مشاهدۀ پوشش زنان ترک تأثیر عمیقی بر روحیۀ رضاشاه داشت و به سفیر ایران در ترکیه گفت که باید درخصوص تغییر وضع پوشش زنان به‌سرعت اقدام شود.<ref>[https://mag.sarak-co.com/changing-clothes-in-pahlavi/ صادقی، «نگاهی به تاریخ پوشاک ایران در دوران پهلوی اول»، وب‌سایت مجلۀ سارک.]</ref>
سرانجام در ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ش قانون کشف حجاب رسماً اعلام شد و رضاشاه به همراه همسر و دخترانش بدون حجاب در مراسم افتتاح دانش‌سرای تهران حضور یافت. برای پذیرش این سیاست، دولت برنامه‌های تبلیغاتی گسترده‌ای شامل برگزاری جشن‌ها و مراسم مختلف ترتیب داد و همزمان از زور و اجبار نیز استفاده شد؛ به ویژه در مورد کارمندان دولت و خانواده‌هایشان. از جمله اقدامات اجرایی می‌توان به ممنوعیت تردد زنان محجبه در سطح شهر، جلوگیری از سوار شدن زنان چادری بر درشکه‌ها و منع فروش مواد غذایی به آنان اشاره کرد..<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص111 و 112.]</ref>


سرانجام در 17 دی‌ماه 1314خ قانون کشف حجاب رسماً اعلام شد. در این تاریخ، رضاشاه به‌همراه ملکه پهلوی و شاه‌دخت‌ها بدون حجاب در جشن افتتاح دانش‌سرای تهران شرکت کردند.
=='''لباس زنان پس از اجرای قانون منع حجاب'''==
پس از قانون کشف حجاب رضاشاه در جشن دانش‌سرای عالی به سخنرانی پرداخت و گفت خیاط‌ها و کلاه‌دوزها باید مدهای سنگین و ارزانی را به بازار آورند.<ref>مکی، تاریخ بیست سالۀ ایران، انقراض قاجاریه و تشکیل سلسۀ دیکتاتوری پهلوی، 1357ش، ص266.</ref> پس از این تاریخ که به روز آزادی زن و روز مادر معروف شد، انواعی از مدل‌های مزون‌های اروپایی به‌شکل‌های فصلی و سالیانه به‌درون خانواده‌ها راه یافت. زنان و دخترانی که به‌طور کامل کشف حجاب کرده بودند، مطابق مد روز اروپا لباس می‌پوشیدند. نخستین نوع لباس زنان ایرانی پس از منع حجاب شامل لباس یک‌تکۀ بلند و فاقد برش در کمر بود که به دو شکل جلوباز و جلوبسته طراحی شده بود. در هر دو نوع آن مزین به کمربند نازک و پارچه‌ای بود که روی کمر بسته می‌شد. یقۀ لباس‌ها نیز به‌صورت گرد، هفت یا کراواتی بودند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص135.]</ref>


در راستای اجرای این طرح دولت برنامه‌های تبلیغاتی گسترده‌ای برای آماده‌سازی افکار عمومی مردم تدارک دید. این برنامه‌ها شامل برگزاری جشن‌ها و مراسمی با هدف گسترش و پذیرش این سیاست در بین مردم بود. همزمان با این اقدامات، از زور و اجبار نیز برای اجرای این حکم به‌ویژه در مورد کارمندان دولت و خانواده‌هایشان استفاده شد. به‌علاوه برای سرعت بخشیدن به‌تحقق این هدف قوانینی از جمله ممنوعیت تردد زنان محجبه در سطح شهر، جلوگیری از سوارشدن زنان چادری بر درشکه‌ها، منع فروش مواد غذایی به زنان محجبه و سایر قوانین اشاره کرد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص111 و 112.]</ref>
== عوامل سیاسی و فرهنگی در اجرای قانون کشف حجاب ==


سرانجام رضاشاه در شهریورماه 1320خ کناره‌گیری کرد که پس از آن زنان بسیاری دوباره به‌استفاده از حجاب روی آوردند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%A7%D9%88%D9%84&basicscope=1 دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص80.]</ref>
=== نقش دولت در بازنمایی زن مدرن ===
 
برای ترویج پوشش جدید زنان در دورۀ پهلوی اول، دولت فضاهای اجتماعی جدیدی مانند مراکز تفریحی و جشن‌های مختلط ایجاد کرد تا حضور زنان در جامعه عادی‌سازی شود.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/442868/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87- یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص98.]</ref> علاوه‌براین، کانون بانوان در سال 1314ش توسط وزیر معارف با همکاری زنان تحصیل کرده برای پیشبرد تغییرات فرهنگی و اصلاح سبک پوشش زنان تأسیس شد.<ref>حکمت، رهاورد حکمت شرح مسافرت‌ها و سفرنامه‌های میرزا علی‌اصغر خان حکمت، 1379ش، ص89.</ref>
=='''لباس زنان پس از اجرای قانون منع حجاب'''==
پس از قانون کشف حجاب رضاشاه در جشن دانش‌سرای عالی به سخنرانی پرداخت و گفت خیاط‌ها و کلاه‌دوزها باید مدهای سنگین و ارزانی را به بازار آورند.<ref>مکی، تاریخ بیست سالۀ ایران، انقراض قاجاریه و تشکیل سلسۀ دیکتاتوری پهلوی، 1357ش، ص266.</ref>


پس از این تاریخ که به روز آزادی زن و روز مادر معروف شد، انواعی از مدل‌های مزون‌های اروپایی به‌شکل‌های فصلی و سالیانه به‌درون خانواده‌ها راه یافت. زنان و دخترانی که به‌طور کامل کشف حجاب کرده بودند، مطابق مد روز اروپا لباس می‌پوشیدند. نخستین نوع لباس زنان ایرانی پس از منع حجاب شامل لباس یک‌تکۀ بلند و فاقد برش در کمر بود که به دو شکل جلوباز و جلوبسته طراحی شده بود. در هر دو نوع آن مزین به کمربند نازک و پارچه‌ای بود که روی کمر بسته می‌شد. یقۀ لباس‌ها نیز به‌صورت گرد، هفت یا کراواتی بودند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص135.]</ref>
=== نقش مطبوعات و مجلۀ اطلاعات بانوان در ترویج مدهای غربی ===
دولت پهلوی با اقدامات و سیاست‌هایی به دنبال نوسازی فرهنگی براساس الگوهای غربی بود. رسانه‌ها به‌ویژه مطبوعاتی چون نشریۀ اطلاعات بانوان از ابزارهای مهم دولت در تبلیغ و ترویج سیاست‌های خود در این زمینه بود. این مجله نخستین‌بار در 12 فروردین 1336ش در تهران منتشر شد. این مجله به معرفی زنان در زمینه‌های مختلف و همچنین به معرفی آخرین مدهای لباس و ترغیب آنان به الگوبرداری از مدهای غربی زنان می‌پرداخت.<ref>[https://jhr.ui.ac.ir/article_26006_e675b1e72ca1e0a1d0b0633116a9cf18.pdf معظمی گودرزی و دیگران، «مسائل مد و خودآرایی زنان در نشریۀ اطلاعات بانوان (1336 تا 1340ش / 1975 تا 1961م)»، 1400ش، ص109.]</ref>


==نقش دولت در بازنمایی زن مدرن و ملی==
=== نقش روشنفکران و هنرمندان در ترویج بی‌حجابی ===
برای ترویج پوشش جدید زنان در دورۀ پهلوی اول، دولت فضاهای اجتماعی جدیدی مانند مراکز تفریحی و جشن‌های مختلط ایجاد کرد تا حضور زنان در جامعه عادی‌سازی شود.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/442868/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87- یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص98.]</ref> علاوه‌براین، کانون بانوان در سال 1314خ توسط وزیر معارف با همکاری زنان تحصیل کرده برای پیشبرد تغییرات فرهنگی و اصلاح سبک پوشش زنان تأسیس شد.<ref>حکمت، رهاورد حکمت شرح مسافرت‌ها و سفرنامه‌های میرزا علی‌اصغر خان حکمت، 1379ش، ص89.</ref>
در تاریخ 17 تیرماه 1305ش جمعیتی از زنان روشنفکر که با عنوان «تمدن نسوان» در تهران مشغول بودند، در صدد برآمدند تا برای گسترش افکار روشنفکری و عادی‌سازی بی‌حجابی، تئاتری را با نام تمدن نسوان به نمایش بگذارند که این امر با واکنش شدید مردم و روحانیون مواجه شد.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص118 و 125.]</ref>


==مقاومت‌های اجتماعی و فرهنگی در برابر کشف حجاب==
==مقاومت‌های اجتماعی و فرهنگی در برابر کشف حجاب==
مأموران انتظامی زنان محجبه را تعقیب کرده و به درون منزلشان می‌رفتند و چادرهایشان را پاره یا غارت می‌کردند. همۀ دختران و معلمان می‌بایست بدون حجاب وارد مدرسه شوند؛ در غیر این صورت اجازۀ ورود به مدرسه را نداشتند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/442868/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87- یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص99.]</ref>
در دوران اجرای سیاست کشف حجاب، دولت با استفاده از فشار و اجبار کوشید تا پوشش سنتی زنان را از میان بردارد. مأموران انتظامی زنان محجبه را تعقیب کرده، به خانه‌های آنان وارد می‌شدند و چادرهای‌شان را پاره یا مصادره می‌کردند. همچنین، تمام دانش‌آموزان دختر و معلمان موظف بودند بدون حجاب در مدارس حاضر شوند و در غیر این صورت از ورود آنان جلوگیری می‌شد. بااین‌حال، بسیاری از زنان ایرانی در برابر این اجبار مقاومت کردند.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/442868/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87- یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص99.]</ref>


==نقش مطبوعات و مجلۀ اطلاعات بانوان در ترویج مدهای غربی==
=='''واکنش مردم و روحانیون  در پاسخ به قانون کشف حجاب'''==
دولت پهلوی با اقدامات و سیاست‌هایی به دنبال نوسازی فرهنگی براساس الگوهای غربی بود. رسانه‌ها به‌ویژه مطبوعاتی چون نشریۀ اطلاعات بانوان از ابزارهای مهم دولت در تبلیغ و ترویج سیاست‌های خود در این زمینه بود. این مجله نخستین‌بار در 12 فروردین 1336خ در تهران منتشر شد و در مدت زمان کوتاهی توانست تیراژ بالایی به دست آورد. این مجله به معرفی زنان بااستعداد در زمینه‌های مختلف و همچنین به معرفی آخرین مدهای لباس و ترغیب آنان به الگوبرداری از مدهای غربی زنان می‌پرداخت.<ref>[https://jhr.ui.ac.ir/article_26006_e675b1e72ca1e0a1d0b0633116a9cf18.pdf معظمی گودرزی و دیگران، «مسائل مد و خودآرایی زنان در نشریۀ اطلاعات بانوان (1336 تا 1340ش / 1975 تا 1961م)»، 1400ش، ص109.]</ref>
پروژه کشف حجاب  به‌ دلیل تضاد با سنت‌ها و آداب دینی و عرفی مردم ایران با مقاومت گسترده گروه‌های مختلف جامعه روبه‌رو شد.:


==کنش روشنفکران و هنرمندان در ترویج ظاهر جدید==
=== واکنش مردان به ناموس‌زدایی از جامعه ایرانی ===
در تاریخ 17 تیرماه 1305خ جمعیتی از زنان روشنفکر که با عنوان «تمدن نسوان» در تهران مشغول بودند، در صدد برآمدند تا برای گسترش افکار روشنفکری و عادی‌سازی بی‌حجابی، تئاتری را با نام تمدن نسوان به نمایش بگذارند که این امر با واکنش علما و روحانیون مواجه شد.
با اجرای قانون کشف حجاب و منع استفاده از آن در معابر عمومی زنان ناچار بودند ضمن برداشن نقاب از چهره، چادر را نیز از سر بردارند. زنان ایرانی بیرون بودن یک تار مو را گناه می‌دانستند و بر این اعتقاد خود پایبند بودند. مردان نیز نسبت به این قانون واکنش نشان دادند؛ چراکه کشف حجاب را در تضاد با ناموس، دین و اعتقادات مذهبی می‌دانستند. به‌همین دلیل تا آخرین لحظه دست از اعتراض و قیام برنداشتند تا از ناموس و دین و آبروی خود دفاع کنند.<ref name=":0" />


نویسندگان و شاعرانی چون ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی و عارف قزوینی نیز موافق کشف حجاب بودند و حجاب را مانع ترقی و پیشرفت خود می‌دانستند.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص118 و 125.]</ref>
=== واکنش علمی نسبت به قانون کشف حجاب ===
در دورۀ رضاشاه واکنش روحانیون به سیاست کشف حجاب، واکنشی منفی و اعتراضی بود. روحانیون با انتشار کتاب و رسائل به توضیح حکم شرعی حجاب پرداختند.<ref name=":0">[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص113 و 117.]</ref>


=='''واکنش مردم و روحانیون  در پاسخ به کشف حجاب'''==
=== واقعه مسجد گوهرشاد ===
با اجرای قانون کشف حجاب و منع استفاده از آن در معابر عمومی زنان ناچار بودند ضمن برداشن نقاب از چهره، چادر را نیز از سر بردارند. زنان ایرانی بیرون بودن یک تار مو را گناه می‌دانستند و بر این اعتقاد خود پایبند بودند. مردان نیز نسبت به این قانون واکنش نشان دادند؛ چراکه کشف حجاب را در تضاد با ناموس، دین و اعتقادات مذهبی می‌دانستند. به‌همین دلیل تا آخرین لحظه دست از اعتراض و قیام برنداشتند تا از ناموس و دین و آبروی خود دفاع کنند.
یکی از مهم‌ترین اعتراض‌های مردمی علیه سیاست‌های تغییر لباسدر دوران حکومت پهلوی اول رخ داد واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه ۱۳۱۴ش، بود. این تجمع در مسجد گوهرشاد مشهد و در واکنش به اجباری شدن کلاه شاپو و اصلاحات ظاهری مورد نظر دولت شکل گرفت. بازداشت و حصر آیت‌الله سید حسین قمی، از مخالفان اصلی این سیاست‌ها، بر شدت نارضایتی‌ها افزود. در جریان تحصن، محمدتقی بهلول برای مردم سخنرانی کرد و در پی آن درگیری میان معترضان و نیروهای دولتی روی داد. نیروهای حکومت به‌سختی تجمع را سرکوب کردند و در نتیجه بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و شمار زیادی زخمی شدند. پس از این واقعه، بسیاری از روحانیان برجسته مشهد بازداشت یا تبعید شدند و به دستور رضاشاه، برخی از مدیران و مسئولان محلی نیز از سمت خود برکنار شدند.<ref>[https://historydocuments.ir/?page=post&id=3265 «جنایات رضاشاه در مسجد گوهرشاد، 20 و 21 تیرماه 1314»، وب‌سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.]</ref>


در دورۀ رضاشاه واکنش روحانیون به سیاست کشف حجاب، واکنشی منفی و اعتراضی بود. روحانیون با انتشار کتاب و رسائل به توضیح حکم شرعی حجاب پرداختند که در پی آن اعتراضات گسترده‌ای را به دنبال داشت و به واقعۀ مسجد گوهرشاد در 20 و 21 تیرماه منجر شد. این واقعه کشته‌ها و زخمی‌های بسیاری داشت.<ref>[https://ganj.irandoc.ac.ir/#/search?keywords=%D9%85%D8%AF%20%D9%88%20%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C&basicscope=1 سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص113 و 117.]</ref>
=== مقاومت مردمی و عشایر ===
اجرای قانون کشف حجاب در تهران و برخی شهرهای کشور از جمله قم، جهرم، مناطق مرزی کردستان و بنادر و دشتستان با مقاومت گسترده‌ای روبه‌رو شد که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی شد. این قانون با مخالفت شدید عشایر ایرانی نیز مواجه شد. دولت ایران در سرکوب اعتراضات عشایر، به‌ویژه در ناحیه شیراز، با مشکلات فراوانی روبه‌رو شد؛ معترضان خواستار لغو قانون مربوط به کلاه پهلوی بودند و اعتراض آن‌ها شباهت‌هایی با اعتراضات افغانستان علیه اصلاحات و اقتباس از تمدن غربی در زمان امان‌الله خان داشت. عشایر با تلاش‌های شاه برای وادار کردن آنان به کنار گذاشتن عمامه و لباس سنتی و استفاده از کلاه و لباس غربی مخالفت می‌کردند. با افزایش مقاومت، دولت برای سرکوب از هواپیما و زره‌پوش استفاده کرد و حتی برنامه‌ریزی شد که شاه شخصاً به صحنه عملیات برود تا درگیری‌ها کنترل شود.<ref>[https://www.mashreghnews.ir/news/514722/%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D9%85%D8%AC%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B4%DA%A9%D9%84-%D8%A8%D9%BE%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF «روزی که مردم مجبور شدند لباس متحدالشکل بپوشند»، وب‌سایت مشرق.]</ref>


----
----

نسخهٔ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۷

پوشاک دوران پهلوی اول؛ تن‌پوش مردان و زنان دوران حکومت رضاخان.[دیدگاه ۱]

در دورۀ پهلوی اول، پوشاک مردم دستخوش تغییرات زیادی شد. با اجرای سیاست‌های مدرنیته و یکسان‌سازی، پوشاک غربی به‌تدریج جایگزین لباس‌های سنتی و محلی شدند. پس از اجرای قانون کشف حجاب، زنان مجبور به کنار گذاشتن چادر و روبنده بودند و لباس زنان پس از این واقعه شبیه لباس‌های غربی در آمد؛ اما پس از برکناری رضاشاه زنان دوباره به استفاده از چادر و روبنده روی آوردند.

پیشینۀ تاریخی پوشاک در دورۀ پهلوی اول

سیاست‌های دورۀ پهلوی در زمینۀ پوشاک در دورۀ عباس‌میرزا و عصر مشروطه در زمینه‌هایی چون یکسان‌سازی شکل کلاه و لباس برای اولین‌بار در این دوره به‌وقوع پیوست. عباس‌میرزا به‌کمک فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها قوای نظامی مدرنی به‌نام «نظام جدید» تأسیس کرد. هدف از ایجاد این نظام، همسان‌سازی ظاهر و هویت سربازان به‌منظور عدم وابستگی قومی و قبیله‌ای و ایجاد حس تعلق به نظامی منضبط و کنترل شدۀ دولتی بود. پوشاک متحدالشکل نظامی در دورۀ عباس‌میرزا در ابتدا تلفیقی از پوشش نظامی، فرانسوی و انگلیسی بود که اجرای اصلی آن شامل کت، شلوار گشاد و کلاه بره‌ای ایرانی بود.[۱]

پوشاک در اواخر دورۀ قاجار و نشانه‌های نخستین تغییر

در دورۀ قاجار شکل یونیفرم نظامی ایرانیان اقتباسی از پوشاک نظامی آلمانی، اتریشی و سوئدی بود. این شکل از یونیفرم برای مردان قاجار بیشتر جنبۀ تفننی داشت و مزین به ملیله‌دوزی، بُرودری‌دوزی، جواهر و نقره بود. بعد از مدتی اصلاحاتی در یونیفرم نظامی مردان صورت گرفت؛ شلوار گشاد سنتی به شلوار تنگ اروپایی، کلاه دراز به کلاه کوتاه تبدیل شد. نوعی کت فرانسوی نیز به‌نام کت سرداری در این دوره رایج شد. در اواخر دورۀ قاجار این لباس‌ها به‌استثنای کلاه به‌لباس غیر نظامی مردان شهری تبدیل شد و شکلی نسبتاً متحدالشکل به خود گرفت.[۲]

نفوذ تجدد و روند غربی‌سازی در جامعه

جنبش تجدد در دوران پهلوی اول از مباحث نظری در روزنامه‌ها فراتر رفت و عملی شد؛ در این دوره، دولت نهادهایی ایجاد کرد تا پوشش مردان به سبک غربی تغییر یابد. بین سال‌های ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ شمسی، غربی‌سازی لباس با هدف همسان‌سازی پوشش ایرانیان با اروپاییان انجام شد.[۳]

سفرهای اروپایی و سیاست نوسازی

پس از به سلطنت رسیدن رضاشاه، تیمورتاش در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۰۴ش به سمت وزیر دربار منصوب شد و نقش اصلی در هدایت سیاست‌ها و اجرای برنامه‌های رضاشاه ایفا کرد. در مرداد ۱۳۰۵ش، وی به مسکو سفر کرد و در جریان این سفر، کت و شلوار و کلاه جدیدی که بعدها به «کلاه پهلوی» معروف شد، به ایران وارد شد. علاوه بر این، تیمورتاش چند خیاط روسی را به کشور آورد و پوشیدن این لباس‌ها را برای کارکنان دولت اجباری کرد.[۴]

تصویب و فرایند اجرای قانون متحدالشکل نمودن لباس‌های مردان

در پاییز ۱۳۰۷ شمسی، موضوع اجباری شدن پوشش به سبک غربی برای همه شهروندان مطرح شد و خیاطان موظف شدند لباس‌ها را بر اساس مد غربی بدوزند. رسانه‌ها و مطبوعات در این زمینه فعالیت گسترده‌ای داشتند و در مقالات خود تأکید کردند که کسانی که از اجرای قانون یکسان‌سازی لباس سرپیچی کنند، نمی‌توانند مدعی میهن‌پرستی باشند. در نهایت، این مصوبه در تاریخ ۱۴ دی‌ماه ۱۳۰۷ شمسی به‌صورت قانونی رسمی تصویب شد:[۵]

نهادهای نظامی

رضاشاه پوشیدن یونیفرم نظامی را نوعی پوشاک مدرن برای درباریان قلمداد می‌کرد.[۶] پوشیدن لباس نظامی برای نخستین‌بار در قرن هجدهم و در زمان پادشاهی فردریش ویلهلم اول رایج شد و به‌سرعت در سایر کشورهای اروپایی نیز گسترش یافت. رضاشاه نیز قصد داشت لباس درباریان خود را مشابه نظامیان اروپایی طراحی کند.[۷] به همین دلیل، قانون متحدالشکل کردن یونیفرم نیروهای نظامی به اجرا درآمد.[۸] این اقدام، برای اولین‌بار وضعیت پراکنده و نامنظم پوشاک نظامی دوره قاجار را سامان بخشید.

ساختار این لباس‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده بود که ژست اندام حالت مطلوبی پیدا کند؛ پارچه‌ها ضخیم، محکم و بادوام بودند، شانه‌ها اپل‌دار و یقه‌ها خشک و ایستاده طراحی شده بود. شلوار و پوتین، اندام افراد را بلند و کشیده نشان می‌داد و نوارهای عمودی پهلوهای شلوار این اثر را تشدید می‌کرد.

در سال ۱۳۰۴ش، قانون یک‌شکل شدن لباس در بخش‌های گسترده‌تری اجرا شد. مطابق «قانون خدمت سربازی»، سربازان موظف به پوشیدن یونیفرم شدند و اجرای این قانون باعث شد تا شکل یونیفرم نظامی علاوه بر جنبه زیبایی‌شناختی، به پوشاک شهروندان نیز وارد شود و به کوچک‌ترین و دورافتاده‌ترین شهرها و روستاهای ایران نیز راه یابد.[۹]

نهادهای آموزشی

در سال ۱۳۰۶ شمسی، قوانینی در زمینه آموزش عمومی و تأسیس نظام آموزشی وضع شد که بر اساس آن، دانش‌آموزان و معلمان ملزم به پوشیدن لباس متحدالشکل شدند. مدل پوشش پسران شامل کت و شلوار همراه با کلاه پهلوی بود و در برخی مدارس، یونیفرم شبه‌نظامی نیز استفاده می‌شد. این لباس‌ها نسخه‌ای کوچک‌شده از پوشاک شهروندی یا نظامی مردان بزرگسال طراحی شده بود. دختران نیز روپوش یا پیراهن آستین‌بلندی به تن می‌کردند که تا روی ساق پا را می‌پوشاند و از پارچه‌ای نخی ساده و خاکستری رنگ به نام «اُرمک» تهیه می‌شد. این روپوش دارای کمربند و یقه سفید بود و تا زیر گردن دکمه می‌خورد.

رضاشاه پوشیدن یونیفرم توسط دانش‌آموزان و معلمان را ضروری می‌دانست و در اجرای آن سخت‌گیری می‌کرد. هدف از این اقدام، عادت دادن افراد به‌شکل لباس‌هایی بود که در آینده در جامعه نهادینه می‌شد.[۱۰]

سازمان‌ها و ادارات

گسترده‌ترین اقدام دولت پهلوی در زمینه یکسان‌سازی پوشاک مربوط به مأموران و کارمندان دولتی بود که در دی‌ماه ۱۳۰۷ ش اجرا شد. عدم رعایت این قانون برای افراد مشمول جریمه نقدی یا حبس در پی داشت.[۱۱] اجرای پوشش متحدالشکل در مشاغل رسمی یکی از اقدامات دولت رضاشاه بود. این لباس یک‌دست جایگاه و موقعیت رسمی افراد را مشخص می‌کرد و وفاداری آنان به نظام قدرت را تقویت می‌کرد.[۱۲]

لباس فرم کارمندان دولت شامل پیراهن سفید با سردست آهاردار، رُدنکت (نوعی سرداری بدون چین)، دستکش سفید، کلاه پهلوی، کفش یا پوتین و شلواری از جنس ماهوت مشکی بود.[۱۳] کلاه‌پهلوی در دورۀ رضاشاه از جنس پوست بوده که روی آن کمربندی تلفیقی از جنس چرم و یراق و نشان شیر و خورشید نصب شده بود. آستر کلاه و کمربند نیز از جنس ماهوت سیاه انتخاب می‌شدند.[۱۴]

روحانیت و قانون یکسان‌سازی لباس مردان

بر اساس قانون اتحاد لباس، روحانیون بیش از دیگر گروه‌های اجتماعی تحت فشار این قانون قرار گرفتند. روحانیت شیعه که همواره نیرویی مستقل از دولت محسوب می‌شد، با این قانون مجبور شد برای پوشیدن لباس مذهبی جواز رسمی دریافت کند و تا حدودی وابسته به نهادهای دولتی شود. در نظام‌نامه قانون، استثناهایی برای تعداد محدودی از روحانیان بلندپایه وجود داشت، اما اکثریت آنان موظف به پوشیدن لباس متحدالشکل بودند.

هشت گروه شامل مجتهدان دارای اجازه رتق و فتق امور مردم، مراجع شرعی روستاها و قصبات، مفتیان اهل سنت، پیش‌نمازان دارای محراب، محدثین، طلاب مشغول به فقه و اصول، مدرسین فقه و حکمت و روحانیون غیرمسلمان از قانون مستثنا شده بودند. با این حال، الحاقیه‌ها و تبصره‌های بعدی محدودیت‌ها را تشدید کرد و پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به امتحان و دریافت تصدیق‌نامه از وزارت معارف نمود، به طوری که حتی جوازهای قبلی نیز برای تأیید مجدد بازگردانده شدند.

وزارت داخله همچنین دستور داد ائمه جماعات و محدثین صلاحیت خود را از شهربانی و اداره معارف تأیید کنند و در صورت عدم دریافت تأییدیه، موظف به تغییر لباس به یونیفرم شدند. این اقدامات نشان‌دهنده تلاش دولت پهلوی برای کنترل و کاهش استقلال روحانیت از طریق محدود کردن پوشش سنتی آنان بود.[۱۵]

اهداف دولت پهلوی در یکسان‌سازی لباس مردان

در دوره پهلوی، حاکمیت برای آماده‌سازی جامعه به منظور اجرای کشف حجاب، قانون اتحاد شکل البسه را تصویب کرد. این برنامه ابتدا با هدف تغییر نگرش و رفتار مردان، به ویژه سرپرستان خانواده و کارکنان دولت، طراحی شد، زیرا مخالفت مردان با حضور زنان بی‌حجاب در فضاهای عمومی می‌توانست مانع اجرای طرح شود. تمرکز بر کارکنان دولت که تحت کنترل مستقیم حکومت بودند، زمینه را برای پذیرش تغییرات فرهنگی در سایر اقشار جامعه، به ویژه زنان، فراهم کرد و مقدمات اصلاحات گسترده‌تر فرهنگی را مهیا ساخت.[۱۶]

تصویب قانون اجباری شدن یکسان‌سازی لباس بخشی از برنامه گسترده استحاله فرهنگی حکومت پهلوی بود، اما یکی از اهداف اصلی آن تضعیف جایگاه روحانیت شیعه از طریق محدود کردن پوشش سنتی آنان بود. برای لاپوشانی این هدف، دلایل دیگری نیز ذکر می‌شد. رضاشاه نیز در ملاقات با آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری پیش از تصویب قانون اعلام کرد هدفش مشخص کردن احترام واقعی عمامه برای روحانیون حقیقی و جلوگیری از سوءاستفاده افرادی است که بدون استحقاق عمامه را برای مقاصد شخصی بر سر می‌گذارند.[۱۷]

استفاده از درآمد جریمه‌ها برای تأمین لباس متحدالشکل افراد نیازمند

در چارچوب اجرای قانون اجباری یکسان‌سازی لباس، دولت پهلوی برای مجبور ساختن افرادی که توان مالی خرید لباس متحدالشکل را نداشتند نیز تمهیداتی اندیشید. بر اساس مقررات، مبالغ حاصل از جریمه‌های نقدی به شهرداری‌ها اختصاص می‌یافت تا با استفاده از آن، لباس‌های رسمی برای نیازمندان همان شهر تهیه شود و بدین ترتیب هیچ‌کس عذری برای نپوشیدن لباس رسمی نداشته باشد. این سیاست در عمل نیز اجرا شد؛ برای نمونه، در شهرهای شاهرود و بسطام با درآمد حاصل از جریمه‌ها صد کلاه خریداری شد و اعلام شد که افراد فاقد توان مالی باید آن را از طریق شهرداری یا پلیس دریافت کرده و مورد استفاده قرار دهند.[۱۸]

پوشاک مردان در اوایل دورۀ پهلوی

پوشش مردان در اوایل دوره پهلوی مشابه دوره قاجار بود و تنوع آن منعکس‌کننده تفاوت‌های اقوام، مناطق و طبقات اجتماعی بود. بازاریان عمدتاً عمامه شیرشکری یا دستار می‌پوشیدند، کارکنان دولت کلاه بدون لبه و شاهزادگان یا کسانی که با اروپا در ارتباط بودند، کلاه سیلندر استفاده می‌کردند. لباس‌های سنتی مانند قبا، شال، عبا، لباده و پوستین بخش اصلی تن‌پوش مردان را تشکیل می‌داد. در سال ۱۳۰۱ ه.ش، مجلس قانونی تصویب کرد که کارمندان دولت و خدمات شهری باید لباس دوخت ایران بپوشند و این شامل کارکنان نظامی نیز شد. با گذشت زمان، کت و شلوار و شلوار اروپایی در میان شهرنشینان رواج یافت. در ۴ مهر ۱۳۰۷ ه.ش، کابینه تصمیم گرفت تمام مردان ایرانی به سبک غربی لباس بپوشند و تن‌پوش‌های سنتی جای خود را به کت و شلوار، شلوار و کمربند اروپایی و کفش چرمی دادند. اجرای قانون از فروردین ۱۳۰۸ ه.ش در شهرها و یک سال بعد در روستاها آغاز شد.[۱۹]

لباس مردان پس از اجرای قانون منع حجاب

در خرداد ۱۳۱۴ شمسی (۱۹۳۵ م)، پس از بازگشت رضا شاه از ترکیه، مجلس قانون جدیدی تصویب کرد که کلاه شاپو و کفش چرمی اروپایی جایگزین کلاه پهلوی و کفش‌های سنتی شد. تنها روحانیت از این قوانین معاف بود. البته برای پوشیدن لباس روحانیت مجوز لازم داشت. وزارت داخله همچنین دستورالعمل‌های جزئی درباره زمان و نحوه استفاده از کلاه‌ها، رعایت نظافت، انتخاب رنگ لباس و استفاده مناسب از کراوات و پاپیون صادر کردد.[۲۰] کلاه لبه‌دار تا اواخر حکومت رضاشاه استفاده شد؛ اما رفته‌رفته استفاده از این پوشش منسوخ شد تا جایی که فقط افراد نظامی و روحانیان ملزم به پوشیدن آن بودند.[۲۱]

لباس زنان در اوایل دورۀ پهلوی

در اوایل دورۀ رضاشاه تقریباً تمام زنان ایرانی چادری بلند و سیاه‌رنگ، از جنس ابریشم یا نخ بر سر داشتند. بلندی این چادر تا روی زمین بود که زنان گاهی ‌اوقات قسمتی از آن را همانند پیشبند دور کمر بسته و در جلو گره می‌زدند. زنان اقشار مقید علاوه‌بر چادر از روبنده‌ای که صورت را کامل بپوشاند نیز استفاده می‌کردند.[۲۲] پوشش زنان در اوایل دورۀ رضاشاه ادامۀ پوشش زنان در دورۀ قاجار است. لباس زنان در روستاها نیز شامل چادرهای رنگی و گلدار بود.[۲۳]

قانون کشف حجاب

تا پیش از تصویب قانون کشف حجاب، رضاشاه هیچ الزام یا اجبار رسمی برای تغییر لباس زنان وضع نکرده بود، اما برخی زنان تحصیل‌کرده به جای حجاب از کلاه استفاده می‌کردند. یکی از حامیان این دیدگاه عبدالحسین تیمورتاش، وزیر مقتدر دربار، بود که در سال ۱۳۱۲ش واردات کلاه‌های اروپایی به کشور را قانونی کرد.[۲۴]

اجرای قانون کشف حجاب شامل زنان شهرنشین، روستایی و حتی عشایر می‌شد و آنان را ملزم به ترک حجاب و لباس‌های محلی می‌کرد. سفر رضاشاه به ترکیه در سال ۱۳۱۳ش نقطه عطفی در باورهای او درباره لزوم منع حجاب بود؛ مشاهده پوشش زنان ترک، تاثیر عمیقی بر روحیه او گذاشت و وی به سفیر ایران در ترکیه دستور داد تا تغییر وضع پوشش زنان در ایران سریعاً پیگیری شود.[۲۵]

سرانجام در ۱۷ دی‌ماه ۱۳۱۴ش قانون کشف حجاب رسماً اعلام شد و رضاشاه به همراه همسر و دخترانش بدون حجاب در مراسم افتتاح دانش‌سرای تهران حضور یافت. برای پذیرش این سیاست، دولت برنامه‌های تبلیغاتی گسترده‌ای شامل برگزاری جشن‌ها و مراسم مختلف ترتیب داد و همزمان از زور و اجبار نیز استفاده شد؛ به ویژه در مورد کارمندان دولت و خانواده‌هایشان. از جمله اقدامات اجرایی می‌توان به ممنوعیت تردد زنان محجبه در سطح شهر، جلوگیری از سوار شدن زنان چادری بر درشکه‌ها و منع فروش مواد غذایی به آنان اشاره کرد..[۲۶]

لباس زنان پس از اجرای قانون منع حجاب

پس از قانون کشف حجاب رضاشاه در جشن دانش‌سرای عالی به سخنرانی پرداخت و گفت خیاط‌ها و کلاه‌دوزها باید مدهای سنگین و ارزانی را به بازار آورند.[۲۷] پس از این تاریخ که به روز آزادی زن و روز مادر معروف شد، انواعی از مدل‌های مزون‌های اروپایی به‌شکل‌های فصلی و سالیانه به‌درون خانواده‌ها راه یافت. زنان و دخترانی که به‌طور کامل کشف حجاب کرده بودند، مطابق مد روز اروپا لباس می‌پوشیدند. نخستین نوع لباس زنان ایرانی پس از منع حجاب شامل لباس یک‌تکۀ بلند و فاقد برش در کمر بود که به دو شکل جلوباز و جلوبسته طراحی شده بود. در هر دو نوع آن مزین به کمربند نازک و پارچه‌ای بود که روی کمر بسته می‌شد. یقۀ لباس‌ها نیز به‌صورت گرد، هفت یا کراواتی بودند.[۲۸]

عوامل سیاسی و فرهنگی در اجرای قانون کشف حجاب

نقش دولت در بازنمایی زن مدرن

برای ترویج پوشش جدید زنان در دورۀ پهلوی اول، دولت فضاهای اجتماعی جدیدی مانند مراکز تفریحی و جشن‌های مختلط ایجاد کرد تا حضور زنان در جامعه عادی‌سازی شود.[۲۹] علاوه‌براین، کانون بانوان در سال 1314ش توسط وزیر معارف با همکاری زنان تحصیل کرده برای پیشبرد تغییرات فرهنگی و اصلاح سبک پوشش زنان تأسیس شد.[۳۰]

نقش مطبوعات و مجلۀ اطلاعات بانوان در ترویج مدهای غربی

دولت پهلوی با اقدامات و سیاست‌هایی به دنبال نوسازی فرهنگی براساس الگوهای غربی بود. رسانه‌ها به‌ویژه مطبوعاتی چون نشریۀ اطلاعات بانوان از ابزارهای مهم دولت در تبلیغ و ترویج سیاست‌های خود در این زمینه بود. این مجله نخستین‌بار در 12 فروردین 1336ش در تهران منتشر شد. این مجله به معرفی زنان در زمینه‌های مختلف و همچنین به معرفی آخرین مدهای لباس و ترغیب آنان به الگوبرداری از مدهای غربی زنان می‌پرداخت.[۳۱]

نقش روشنفکران و هنرمندان در ترویج بی‌حجابی

در تاریخ 17 تیرماه 1305ش جمعیتی از زنان روشنفکر که با عنوان «تمدن نسوان» در تهران مشغول بودند، در صدد برآمدند تا برای گسترش افکار روشنفکری و عادی‌سازی بی‌حجابی، تئاتری را با نام تمدن نسوان به نمایش بگذارند که این امر با واکنش شدید مردم و روحانیون مواجه شد.[۳۲]

مقاومت‌های اجتماعی و فرهنگی در برابر کشف حجاب

در دوران اجرای سیاست کشف حجاب، دولت با استفاده از فشار و اجبار کوشید تا پوشش سنتی زنان را از میان بردارد. مأموران انتظامی زنان محجبه را تعقیب کرده، به خانه‌های آنان وارد می‌شدند و چادرهای‌شان را پاره یا مصادره می‌کردند. همچنین، تمام دانش‌آموزان دختر و معلمان موظف بودند بدون حجاب در مدارس حاضر شوند و در غیر این صورت از ورود آنان جلوگیری می‌شد. بااین‌حال، بسیاری از زنان ایرانی در برابر این اجبار مقاومت کردند.[۳۳]

واکنش مردم و روحانیون در پاسخ به قانون کشف حجاب

پروژه کشف حجاب به‌ دلیل تضاد با سنت‌ها و آداب دینی و عرفی مردم ایران با مقاومت گسترده گروه‌های مختلف جامعه روبه‌رو شد.:

واکنش مردان به ناموس‌زدایی از جامعه ایرانی

با اجرای قانون کشف حجاب و منع استفاده از آن در معابر عمومی زنان ناچار بودند ضمن برداشن نقاب از چهره، چادر را نیز از سر بردارند. زنان ایرانی بیرون بودن یک تار مو را گناه می‌دانستند و بر این اعتقاد خود پایبند بودند. مردان نیز نسبت به این قانون واکنش نشان دادند؛ چراکه کشف حجاب را در تضاد با ناموس، دین و اعتقادات مذهبی می‌دانستند. به‌همین دلیل تا آخرین لحظه دست از اعتراض و قیام برنداشتند تا از ناموس و دین و آبروی خود دفاع کنند.[۳۴]

واکنش علمی نسبت به قانون کشف حجاب

در دورۀ رضاشاه واکنش روحانیون به سیاست کشف حجاب، واکنشی منفی و اعتراضی بود. روحانیون با انتشار کتاب و رسائل به توضیح حکم شرعی حجاب پرداختند.[۳۴]

واقعه مسجد گوهرشاد

یکی از مهم‌ترین اعتراض‌های مردمی علیه سیاست‌های تغییر لباسدر دوران حکومت پهلوی اول رخ داد واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه ۱۳۱۴ش، بود. این تجمع در مسجد گوهرشاد مشهد و در واکنش به اجباری شدن کلاه شاپو و اصلاحات ظاهری مورد نظر دولت شکل گرفت. بازداشت و حصر آیت‌الله سید حسین قمی، از مخالفان اصلی این سیاست‌ها، بر شدت نارضایتی‌ها افزود. در جریان تحصن، محمدتقی بهلول برای مردم سخنرانی کرد و در پی آن درگیری میان معترضان و نیروهای دولتی روی داد. نیروهای حکومت به‌سختی تجمع را سرکوب کردند و در نتیجه بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و شمار زیادی زخمی شدند. پس از این واقعه، بسیاری از روحانیان برجسته مشهد بازداشت یا تبعید شدند و به دستور رضاشاه، برخی از مدیران و مسئولان محلی نیز از سمت خود برکنار شدند.[۳۵]

مقاومت مردمی و عشایر

اجرای قانون کشف حجاب در تهران و برخی شهرهای کشور از جمله قم، جهرم، مناطق مرزی کردستان و بنادر و دشتستان با مقاومت گسترده‌ای روبه‌رو شد که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی شد. این قانون با مخالفت شدید عشایر ایرانی نیز مواجه شد. دولت ایران در سرکوب اعتراضات عشایر، به‌ویژه در ناحیه شیراز، با مشکلات فراوانی روبه‌رو شد؛ معترضان خواستار لغو قانون مربوط به کلاه پهلوی بودند و اعتراض آن‌ها شباهت‌هایی با اعتراضات افغانستان علیه اصلاحات و اقتباس از تمدن غربی در زمان امان‌الله خان داشت. عشایر با تلاش‌های شاه برای وادار کردن آنان به کنار گذاشتن عمامه و لباس سنتی و استفاده از کلاه و لباس غربی مخالفت می‌کردند. با افزایش مقاومت، دولت برای سرکوب از هواپیما و زره‌پوش استفاده کرد و حتی برنامه‌ریزی شد که شاه شخصاً به صحنه عملیات برود تا درگیری‌ها کنترل شود.[۳۶]


پانویس

  1. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص77 و 78.
  2. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص80-78.
  3. ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص133.
  4. ظریفیان صالح مکرم، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، 1389ش، ص134.
  5. اتابکی، تجدد آمرانه، 1385ش، ص196.
  6. عاقلی، تیمورتاش در صحنۀ سیاست ایران، 1371ش، ص237 و 238.
  7. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص82.
  8. هدایت، خاطرات و خطرات، 1344ش، ص331.
  9. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص83 و 84.
  10. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص85 و 87.
  11. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص 87.
  12. محمدی و سید احمدی زاویه، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش، ص88.
  13. دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص78.
  14. شریعت‌پناهی، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، 1372ش، ص264.
  15. «تلاش‌ها برای گذر از قانون لباس متحدالشکل»، وب‌سایت پژوهشکده تاریخ معاصر.
  16. «روزی که مردم مجبور شدند لباس متحدالشکل بپوشند»، وب‌سایت افکار نیوز.
  17. «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
  18. «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
  19. سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص78.
  20. «یکسان‌سازی لباس اتباع ایران در زمان رضاشاه پهلوی»، وب‌سایت مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد.
  21. دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص79.
  22. هاکس، ایران افسانه و واقعیت (خاطرات سفر به ایران)، 1368ش، ص205.
  23. سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص134.
  24. دانش‌مهر، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، 1396ش، ص80.
  25. صادقی، «نگاهی به تاریخ پوشاک ایران در دوران پهلوی اول»، وب‌سایت مجلۀ سارک.
  26. سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص111 و 112.
  27. مکی، تاریخ بیست سالۀ ایران، انقراض قاجاریه و تشکیل سلسۀ دیکتاتوری پهلوی، 1357ش، ص266.
  28. سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص135.
  29. یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص98.
  30. حکمت، رهاورد حکمت شرح مسافرت‌ها و سفرنامه‌های میرزا علی‌اصغر خان حکمت، 1379ش، ص89.
  31. معظمی گودرزی و دیگران، «مسائل مد و خودآرایی زنان در نشریۀ اطلاعات بانوان (1336 تا 1340ش / 1975 تا 1961م)»، 1400ش، ص109.
  32. سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص118 و 125.
  33. یاسینی، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، 1399ش، ص99.
  34. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ سوری، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»، 1394ش، ص113 و 117.
  35. «جنایات رضاشاه در مسجد گوهرشاد، 20 و 21 تیرماه 1314»، وب‌سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی.
  36. «روزی که مردم مجبور شدند لباس متحدالشکل بپوشند»، وب‌سایت مشرق.
دیدگاه‌های ارزیابان
  1. لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول) بررسی سیر تحول پوشاک از دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی (پایان نامه) سیاست های پوشاک در دوره قاجار و پهلوی اول (کتاب) منظر محمدی تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دوره پهلوی اول در سبزوار سیاست های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دوره پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه گرایانه) سیده راضیه یاسینی تأثیر موج تجدد خواهی و جریان نوسازی بر تحول پوشاک ایرانیان (از ابتدای دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی اول) مطالعه تحولات فرهنگ پوشاک در دوره پهلوی اول با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی (پایان نامه) عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دوره پهلوی اول و دوم (1357- 1304 هجری خورشیدی) (پایان نامه) هویت سازی ملی در دوران پهلوی اول گفت‌وگو با دکتر منصوره اتحادیه درباره دگرگونی پوشش و لباس ایرانیان در سده‌های ١٣ و ١٤ خورشیدی بازمهندسیِ روح جامعه ایرانی در دوره پهلوی اول مسائل مُد و خودآرایی زنان در نشریۀ اطلاعات بانوان (1336تا1340ش/1957تا1961م) ایدئولوژی با پوشش در دوران پهلوی اول روایت آمریکایی‌ها از لباس متحدالشکل مردم ایران چرا پهلوی اول بر تغییر پوشش اصرار داشت؟ با توجه به اینکه در دورهٔ پهلوی نخست، دگرگونی‌های بنیادینی در حوزهٔ پوشاک رخ داده و الگوهای پوشش زنان و مردان دچار تغییرات اساسی شده‌اند، و از آنجا که این تحولات تحت‌تأثیر عوامل گوناگون، زمینه‌ها و پیامدهای گسترده‌ای در سبک پوشش ایرانیان برای سال‌های متمادی بر جای گذاشته است، شایسته است در بازنگری مقاله به ابعاد موضوع با دقت و عمق نظری بیشتری پرداخته شود. ازاین‌رو، توصیه می‌شود زمان بیشتری برای انجام این پژوهش در نظر گرفته و با اتکا به منابع ارسالی، مقاله به‌صورت کامل بازنویسی شود. همچنین، در نگارش جدید لازم است جست‌وجویی جامع در منابع انجام گیرد؛ چراکه نسخهٔ موجود نشان می‌دهد بخشی از منابع مهم نادیده گرفته شده‌اند. محورهایی که در مقاله به آن می‌توانید با توجه به منابع ارسالی بپردازید عبارتند از: پوشاک در دوران پهلوی اول ۱. پیش‌زمینه تاریخی پوشاک در اواخر دوره قاجار و نشانه‌های نخستین تغییر نفوذ اندیشه‌های تجدد، سفرهای اروپایی و سیاست نوسازی پیوند میان ظاهر، مدرنیته و دولت مدرن
    ۲. سیاست‌های دولتی و نوسازی پوشاک

    تصویب و اجرای قانون اتحاد شکل البسه (۱۳۰۷ش)

    اهداف سیاسی، اجتماعی و نمادین دولت در یکسان‌سازی لباس

    نقش دولت در کنترل ظاهر عمومی و انتظام اجتماعی


    ۳. پوشاک مردان؛ از عبا و قبای سنتی تا یونیفورم ملی

    تغییر پوشاک روحانیون و کارمندان دولتی

    جایگزینی کلاه پهلوی و سپس کلاه شاپو

    تأثیر نظامیان و الگوهای غربی بر مد مردانه

    تفاوت میان طبقات شهری و روستایی در پذیرش تغییر


    ۴. پوشاک زنان و سیاست‌های جنسیتی

    از چادر و روبنده تا لباس اروپایی و کشف حجاب

    نقش دولت در بازنمایی زن مدرن و ملی

    مقاومت‌های اجتماعی و فرهنگی در برابر تغییرات

    تفاوت طبقاتی، شهری و منطقه‌ای در تغییر پوشش


    ۵. ایدئولوژی، نشانه‌شناسی و بازنمایی قدرت

    لباس به‌مثابه ابزار نظم و اقتدار دولت

    دلالت‌های فرهنگی و نمادین پوشاک متحدالشکل

    پیوند میان مدرنیته، ملت‌سازی و مهندسی فرهنگی


    ۶. عوامل فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای

    نقش مدارس، مطبوعات، و مجلاتی چون اطلاعات بانوان

    نفوذ مد و الگوهای غربی در شهرهای بزرگ

    کنش روشنفکران و هنرمندان در ترویج ظاهر جدید


    ۷. بازتاب‌های داخلی و خارجی

    واکنش مردم، روحانیون و روشنفکران

    روایت‌های غربیان و آمریکایی‌ها از تغییر لباس ایرانیان

    ارزیابی سیاست‌های پوشاک در نگاه تاریخ‌نگاران معاصر


    ۸. پیامدها و تداوم تاریخی

    شکل‌گیری الگوهای جدید زیبایی‌شناسی و مد ایرانی

    تأثیر سیاست‌های پهلوی اول بر دوره پهلوی دوم

    تداوم گفتمان پوشش در حافظه تاریخی و فرهنگی ایران

منابع

  • اتابکی، تورج، تجدد آمرانه، ترجمۀ مهدی حقیقت‌خواه، تهران، ققنوس، 1385ش.
  • «تحلیل و بررسی سیاست یکسان‌سازی لباس در دورۀ پهلوی اول در سبزوار»، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تاریخ درج مطلب: 30 دی 1399ش.
  • حکمت، علی‌اصغر، رهاورد حکمت شرح مسافرت‌ها و سفرنامه‌های میرزا علی‌اصغر خان حکمت، به‌اهتمام سید محمد دبیر سیاقی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379ش.
  • دانش‌مهر، فروغ، «مطالعۀ تحولات فرهنگ پوشاک در دورۀ پهلوی اول با رویکرد نشانه‌شناسی فرهنگی»، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ پژوهش هنر، دانشکدۀ هنر و معماری دانشگاه مازندران، شهریور 1396ش.
  • سوری، زهرا، «عوامل تأثیرگذار بر تغییرات مد و لباس دورۀ پهلوی اول و دوم (1357-1304) ه.خ»،پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ طراحی پارچه و لباس، دانشکدۀ هنر و معماری دانشگاه علم و فرهنگ، شهریور 1394ش.
  • شریعت‌پناهی، حسام‌الدین، اروپایی‌ها و لباس ایرانیان، تهران، قومس، 1372ش.
  • صادقی، سیده فاطمه، «نگاهی به تاریخ پوشاک ایران در دوران پهلوی اول»، وب‌سایت مجلۀ سارک، تاریخ درج مطلب: 5 ژانویه 2023م.
  • ظریفیان صالح مکرم، رویا، «بررسی سیر تحول پوشاک در ایران از دورۀ قاجار تا پایان دورۀ پهلوی»، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ پژوهش‌ هنر، دانشگاه سیستان و بلوچستان، بهمن 1389ش.
  • عاقلی، باقر، تیمورتاش در صحنۀ سیاست ایران، تهران، جاویدان، 1371ش.
  • عاقلی، باقر، رضاشاه و قشون متحدالشکل، تهران، نامک، 1377ش.
  • محمدی، منظر و سید احمدی زاویه، سیدسعید، «لباس متحدالشکل: بازنمایی قدرت و مدرنیته (دوران پهلوی اول)»، 1396ش،فصلنامۀ علمی تاریخ ایران، شمارۀ 3 ، زمستان 1396ش.
  • معظمی گودرزی، سودابه و دیگران، «مسائل مد و خودآرایی زنان در نشریۀ اطلاعات بانوان (1336 تا 1340ش / 1975 تا 1961م)»، فصلنامۀ علمی پژوهش‌های تاریخی، تابستان 1400ش.
  • مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، انقراض قاجاریه و تشکیل سلسۀ دیکتاتوری پهلوی، تهران، ایران، 1357ش.
  • هاکس، مریت، ایران افسانه و واقعیت (خاطرات سفر به ایران)، گروه ترجمۀ بنیاد پژوهش‌های اسلامی تهران، مشهد، آستان قدس، 1368ش.
  • هدایت، مهدی‌قلی، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، 1344ش.
  • یاسینی، سیده راضیه، «سیاست‌های گفتمانی پوشاک زنان در ایران در دورۀ پهلوی اول (آمرانه) و دوم (اشاعه‌گرایانه)»، فصلنامۀ علمی مطالعات فرهنگ و ارتباطات، زمستان 1399ش.
  • «یکسان‌سازی لباس اتباع ایران در زمان رضاشاه پهلوی»، وب‌سایت مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، تاریخ درج مطلب: 16 آذر 1399ش.