پیشنویس:شراب: تفاوت میان نسخهها
imported>امیر ابوالفتحی بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | [[پرونده:782.jpg|جایگزین=کوزههای شراب- قدمت ۵ هزار ساله - مصر |بندانگشتی|کوزههای شراب با قدمت ۵ هزار ساله در کاوش باستان شناسان در مصر کشف شد]] | ||
'''{{درشت|شراب}}'''، مایعی مستکننده که از تخمیر برخی میوهها و غلات بهدست میآید. | |||
==پیشینه== | شراب به معنای نوشیدنی الکلی و مستکننده است و سابقهٔ [[مصرف]] و توجه به آن در [[ایران]] باستان و دیگر تمدنهای قدیم مانند روم و هند وجود داشته است. دیدگاه ادیان نسبت به شراب متفاوت است: [[آیین زرتشت|زرتشتیان]] آن را پلید میدانستند، یهودیان و مسیحیان به میانهروی تأکید داشتند، و [[اسلام]] آن را حرام و از مروجانش انتقاد کرده است. | ||
[[قرآن]] و روایات، شراب را مایه پلیدی، دشمنی و مانع [[عبادت]] معرفی کردهاند و فقها حتی مصرف اندک آن را نیز حرام دانستهاند. آسیبهای شرابخواری شامل عوارض جسمی و روانی، زوال عقل، جنایت، اختلافات خانوادگی و تنزل جایگاه اجتماعی است. به همین دلیل شراب همواره بهعنوان خطر فردی و تهدیدی برای سلامت و ثبات اجتماعی مورد نکوهش بوده است. | |||
==مفهومشناسی شراب== | |||
شراب واژهای [[زبان عربی|عربی]] و دربرگیرندهٔ هر نوع نوشیدنی است.<ref>[http://lib.eshia.ir/71428/4/12 قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج4، ص12.]</ref> طعام و شراب یکی از ترکیبهای پربسامد [[زبان فارسی]] بوده است؛<ref>[https://ganjoor.net/monshi/kelile-demni/borzooye/sh11/ منشی، کلیله و دمنه، باب برزویه الطبیب.]</ref> بااینحال هنگامی که این واژه بهطور عام بهکار میرود، آن نوشیدنی الکلی و مستکننده مدنظر است. | |||
==پیشینه شراب== | |||
سابقهٔ توجه به شراب در تمدن، فرهنگ و ادب ایرانی به متون کهن اساطیری و [[افسانه|افسانهای]] بازمیگردد که کشف یا اختراع آن را به اساطیری چون جمشید یا کیقباد نسبت داده<ref>معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۷–۲۷۴.</ref> و از آن با عنوان «شاهدارو» یاد کردهاند.<ref>معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۷–۲۷۴.</ref> در واژهنامههای انگلیسی لفظ [[شیراز]] (Shiraz)، شراب قرمز معنا شده است.<ref>Longman Dictionary: Shiraz.</ref> | |||
البته برخی گزارشهای تاریخی، منشأ تولید شراب را به دو تمدن بزرگ آن روزگار یعنی روم و هند میرسانند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۸۶۱–۱۸۷۷م، ج۲، ص۸۸–۹۲.</ref> پیشینهٔ وجود شراب در سرزمین نزول [[قرآن]]، به اندازهٔ تمدنهایی چون ایران، هند و روم نیست؛ ایشان نیز از قدیم با شراب آشنا بودند ولی بهندرت، بهویژه به مناسبتِ بازارهای فصلی که قبایل گوناگون، گرد هم میآمدند، به میگساری روی میآوردند.<ref>علی، تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۵۱–۱۹۵۹م، ج۸، ص۱۶۲–۱۶۵.</ref> | |||
==شراب در ادیان== | ==شراب در ادیان== | ||
=== | [[پرونده:Hay pers.jpg|جایگزین=نقشبرجسته پرسپولیس - کوزه شراب|بندانگشتی|نقشبرجستهای بر پلکان شرقی آپادانا، پرسپولیس که ارمنیها را در حال آوردن یک کوزه — احتمالا شراب — بهعنوان هدیه برای پادشاه نشان میدهد]] | ||
در کهنترین متن دینی ایرانیان یعنی | ===دین زرتشت=== | ||
=== | در کهنترین متن دینی ایرانیان یعنی [[اوستا]]، اثری از بادهٔ [[انگور]] و مانند آن نیست و همچنین در هیچیک از کتابهای دینی زرتشتی، از تحریم می سخنی به میان نیامده، بااینحال بادهگساری هم تشویق نشده است<ref>معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۶.</ref> حتی در نکوهش شراب سخن رفته و شراب، پلید و مایهٔ جسارت پادشاهان بیدادگر معرفی شده است.<ref>اوستا، 1374ش، ج1، ص67.</ref> | ||
در [[دین]] یهود، نوشیدن مشروبات مستیآور و شراب و حتی انگور تازه یا خشک، به علت تأثیرات مخرب و زیانبار نهی شده | |||
برخی از وجود سفرهٔ هفتشین سخن گفتهاند که این ۷ شین عبارت بوده است از: [[شیر]]، شراب، شکر، شهد، شمع، شمشاد و شایه (میوه)؛ اما پس از [[اسلام]]، به سبب حرمت مسکرات، [[هفتسین]] جای هفتشین را گرفت<ref>شعبانی، آدابورسوم نوروز، 1379ش، ص۷۱.</ref> و سرکه جایگزین شراب شد.<ref>رزمجو، «آغاز سال نو در دورهٔ هخامنشی»، 1379ش، ص۱۸۶.</ref> | |||
===دین یهود=== | |||
در [[دین]] یهود، نوشیدن مشروبات مستیآور و شراب و حتی انگور تازه یا خشک، به علت تأثیرات مخرب و زیانبار نهی شده است.<ref>اعداد ۶:۳.</ref> در این دین، مجازات کاهنان شرابخوار، مرگ بوده است.<ref>لاویان ۱۰:۹.</ref> سلیمان اعتقاد داشت که شخص حکیم به شراب نزدیک نمیشود.<ref>امثال ۲۰:۱.</ref> برای دوری از مصیبت و [[غم]] و پیروی از اراده [[خدا]] نباید مشتاق شراب بود زیرا سبب فساد و گناه میشود.<ref>امثال ۲۳:۲۹؛ حبقوق ۲:۱۵.</ref> | |||
===دین مسیحیت=== | ===دین مسیحیت=== | ||
در انجیل آمده است که عیسی در شام خداوند، شراب نوشیده است.<ref>متی ۲۶:۲۶؛ مرقس ۱۴:۲۲.</ref> | در انجیل آمده است که عیسی در شام خداوند، شراب نوشیده است.<ref>متی ۲۶:۲۶؛ مرقس ۱۴:۲۲.</ref> در نظر مسیحیان، نوشیدن شراب نوعی شکرگزاری به درگاه خداست.<ref>کولسیان ۳:۱۷.</ref> بااینحال اعتدال و میانهروی در نوشیدن شراب توصیه شده است.<ref>اول تیموتائوس ۳:۳.</ref> | ||
==دیدگاه اسلام | ==دیدگاه اسلام دربارهٔ شراب== | ||
برای بیان نظر | برای بیان نظر دین اسلام در مورد شراب، از زاویهٔ قرآن، روایت و فقه بدان نگریسته میشود: | ||
===قرآن=== | |||
شماری از آیات قرآن در مورد شراب موضعگیری کردهاند.<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیه | ===شراب در قرآن=== | ||
در آیهای | شماری از آیات قرآن در مورد شراب موضعگیری کردهاند.<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیه ۹۱–۹۰؛ سوره محمد، آیه ۱۵؛ یوسف، آیه ۳۶، ۴۱؛ «سَکَر» در نحل، آیه ۶۷؛ «رَحیق» در مطفّفین، آیه ۲۵؛ «کَأس» در طور، آیه ۲۳، انسان، آیه ۵، ۱۷، سوره نبأ، آیه ۳۴ و «کأسٍ مِنْ معینٍ» در سوره صافّات، آیه ۴۵ و سوره واقعه، آیه ۱۸.</ref> نظر به حکم صریح قرآن مبنی بر پرهیز از نوشیدن شراب،<ref>سوره مائده، آیه 90.</ref> حرمت آن به منزلهٔ حکمی ضروری درآمده است و مخالفان این حکم در شمار کافراناند.<ref>زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۵۷.</ref> بااینحال میان پژوهشگران و دانشمندان علوم مختلف اسلامی، نظر واحدی در مورد زمان تحریم شراب وجود ندارد؛ برای نمونه آیه ۹۰ سوره مائده که آخرین آیه دربارهٔ حرمت خمر بهشمار میرود، بنا بر نظر برخی در سال چهارم هجری<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، 1378ش، ص۳۴۷.</ref> یا اواخر سال پنجم یا سال فتح مکه بنا بر استنباط یکی از عالمان اهل سنت<ref>ابنحجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۲۲۴–۲۲۵.</ref> نازل شده است. | ||
بااینحال حرمت شراب از همان آغاز نزول قرآن و بعثت پیامبر به صورت علنی بازگو نشده است و بنا بر روایات،<ref>بخاری، الجامع الصحیح، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۱۶.</ref> | |||
===روایات=== | در آیهای گونهٔ بهرهگیری مردم از [[خرما]] و [[انگور]] را به صورت مستکنندگی و رزق نیکو دانسته است.<ref>سوره نحل، آیه ۶۷.</ref> افزون بر پیش گفتهها، آیاتی بر آسیبهای شراب پای فشردهاند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: پلیدی،<ref>سوره مائده، آیه 90.</ref> شیطانی بودن،<ref>سوره مائده، آیه 90.</ref> ایجاد دشمنی و کینه میان انسانها،<ref>سوره مائده، آیه 91.</ref> بازدارندگی از یاد خدا و جلوگیری از اقامهٔ [[نماز]].<ref>سوره مائده، آیه 91.</ref>{{سخ}}بااینحال حرمت شراب از همان آغاز نزول قرآن و بعثت [[حضرت محمد|پیامبر]] به صورت علنی بازگو نشده است و بنا بر روایات،<ref>بخاری، الجامع الصحیح، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۱۶.</ref> [[مسلمان|مسلمانان]] تا زمان نزول آیه ۹۰ سورهٔ مائده از نوشیدن شراب بهصورت کامل اجتناب نداشتند و حتی روایاتی به بادهنوشی عدهای از صحابیان پیامبر قبل از جنگ احد اشاره دارند.<ref>سهیلی، الروض الاُنُف، 1412ق، ج۳، ص۳۷۸–۳۸۰.</ref> | ||
===شراب در روایات=== | |||
با نگاهی به روایات میبینیم که از زوایای مختلفی به بحث شراب نظر شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم: | با نگاهی به روایات میبینیم که از زوایای مختلفی به بحث شراب نظر شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم: | ||
# شراب در [[دین]] | #حرمت شراب در [[دین]] همهٔ پیامبران؛<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/395/اليماني کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص395.]</ref> | ||
# | #شیطان از مروجان اصلی شراب شیطان؛<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/393 کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص393-394.]</ref> | ||
# | #نبود تفاوت میان شرابخوار، کافر و بتپرست؛<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/404/باب کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص404.]</ref> | ||
# عدم دستیابی شرابخوار به بهشت و شفاعت در | #عدم دستیابی شرابخوار به [[بهشت]] و [[شفاعت]] در قیامت؛<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/400 کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص400.]</ref> | ||
# سلام نکردن به | #سلام نکردن به شرابخوار، نرفتن به عیادت او، عدم حضور در تشییع جنازه، تحریم [[ازدواج]] با او، نپذیرفتن شهادت بادهگسار و اعتماد نکردن به او در امور مالی.<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/396 کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص396-398.]</ref> | ||
===فقه=== | |||
گذشته از تصریح بر حرمت نوشیدن شراب، مباحث دیگری مانند مصادیق و اقسام شراب از نظر احکام شرعی، نوشیدن شراب در ضرورت یا در حالت تشنگی شدید و دسترسی نداشتن به | ===شراب در فقه=== | ||
# اکثر فقیهان بر نجاست شراب فتوا دادهاند و حتی میان حرمت و نجاست آن ملازمه برقرار کردهاند. بااینهمه، برخی چون محقق اردبیلی این ملازمه را نپذیرفتهاند.<ref>مقدس اردبیلی، بیتا، ج۱، | گذشته از تصریح بر حرمت نوشیدن شراب، مباحث دیگری مانند مصادیق و اقسام شراب از نظر احکام شرعی، نوشیدن شراب در ضرورت یا در حالت تشنگی شدید و دسترسی نداشتن به [[آب]]، استفاده از آن برای درمان بیماریها، خریدوفروش باده یا مواد اولیه آن برای تهیه باده، همکاری در ساختن باده، حد شرعی بادهگساری یا بادهنوشی، پاکی و ناپاکی باده و مالیت آن مطرح شده است. هرچند در قرآن فقط بر حرمت شراب انگور تصریح شده است، فقها به دلیل چند روایت<ref>[http://lib.eshia.ir/11005/6/412 کلینی، الکافی، 1407ق، ج۶، ص۴۱۲.]</ref> و یک قرینه<ref>ابنحجر، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۲۲۳.</ref> این حکم را به تمام اقسام شراب تعمیم دادهاند. | ||
# نظر به حرمت خریدوفروش شراب، تلف کردن و از بین بردن شراب متضمن هیچگونه مسئولیتی نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۲۲، ص۳۰.</ref> | |||
# فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه خمر، حرام و معامله باطل است.<ref>انصاری، مکاسب المحرمة، 1375ش، ص۱۶–۱۹.</ref> | همچنین، بر اساس حدیثی که میگوید که هر چیزی مقدار زیاد آن موجب مستی شود، اندک آن هم حرام است، نوشیدن شراب را حتی اگر به مستی نینجامد، مانند استفاده برای بهبود زخم دهان،<ref>نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج۴۱، ص۴۵۰.</ref> حرام دانستهاند. | ||
# نوشیدن شراب به شرط وجود اختیار، بلوغ و عقل و چند شرط خاص مستوجب حد میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۴۱، ص | |||
فقیهان برای شراب احکامی را ذکر کردهاند که در ادامه به پارهای از آنها اشاره میشود: | |||
#اکثر فقیهان بر نجاست شراب فتوا دادهاند و حتی میان حرمت و نجاست آن ملازمه برقرار کردهاند. بااینهمه، برخی چون محقق اردبیلی این ملازمه را نپذیرفتهاند.<ref>مقدس اردبیلی، بیتا، ج۱، ص۳۰۸–۳۱۱.</ref> | |||
#نظر به حرمت خریدوفروش شراب، تلف کردن و از بین بردن شراب متضمن هیچگونه مسئولیتی نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۲۲، ص۳۰.</ref> | |||
#فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه خمر، حرام و معامله باطل است.<ref>انصاری، مکاسب المحرمة، 1375ش، ص۱۶–۱۹.</ref> | |||
#نوشیدن شراب به شرط وجود اختیار، [[بلوغ]] و عقل و چند شرط خاص مستوجب حد میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۴۱، ص ۴۴۵–۴۴۹.</ref> | |||
==آسیبهای شرابخواری== | ==آسیبهای شرابخواری== | ||
===آسیبهای فردی=== | [[پرونده:1024px-Napa valley vineyard and winery.jpg|جایگزین=بوتههای موی - تاکستانهای درهٔ نَپا -ایالت کالیفرنیای آمریکا|بندانگشتی|بوتههای موی رسیده، در یکی از تاکستانهای درهٔ نَپا (یکی از مهمترین مناطق کشت انگور و شرابسازی در جهان) در ایالت کالیفرنیای آمریکا]] | ||
دانشمندانی که پیرامون شراب پژوهیدهاند، بر مضرات و عوارض زیانبخش آن پافشاری کردهاند<ref>رازی، طب روحانی، 1381ش، | |||
===آسیبهای اجتماعی=== | ===آسیبهای فردی شراب خواری=== | ||
افزون بر مضرات فردی و جسمی شراب، برخی به آسیبهای اجتماعی آن تأکید داشتهاند، بهگونهای که بیشتر جنایتها در طول تاریخ و کنش و واکنشهای تند و جنگها را در | دانشمندانی که پیرامون شراب پژوهیدهاند، بر مضرات و عوارض زیانبخش آن پافشاری کردهاند<ref>رازی، طب روحانی، 1381ش، ص۷۷–۷۹.</ref> و آسیبهای آن را بیشتر از سودهای آن دانستهاند؛<ref>جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، 1382ش، ج۲، ص۹۵.</ref> این آسیبها و زیانها بیشتر ناظر بر زیادهروی در نوشیدن شراب است که از آن جمله میتوان به سکته، خناق، نقرس، سرسام، تباهی جگر، ضعف مزاج، استسقا، سردرد، دنداندرد و مرگ ناگهانی اشاره کرد.<ref>جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، 1382ش، ج2، ص93-94.</ref> | ||
برخی شرابخواری را از عیبهای پادشاهان و مردان سیاست دانستهاند؛ زیرا میگساریهای پادشاهان در بسیاری از موارد، بدفرجام بوده است.<ref>سیفی هروی، | |||
همچنین شرابهای کهنه را علیرغم لذیذ بودنشان، مایهٔ بههمریختگی اعصاب و حواس دانستهاند. همچنین شراب تازه نیز نفخآور و دیرهضم است و خورنده را بدخواب میکند.<ref>رازی، الحاوی، 1384ش، ج21، ص60.</ref> افزون بر اینها، زوال عقل، بطلان حواس و بند آمدن زبان از دیگر عوارض این مایع برشمرده شده است<ref>ابوزید بلخی، مصالح الابدان و الانفس، ص۴۲۰.</ref> و خلاصه اینکه برخی گفتهاند که در شراب هیچ شفایی نیست.<ref>قاضی زاهدی، دستورات طبی از نظر اسلام، قم، ۱۳۷۸ش، ۲۰۹.</ref> | |||
===آسیبهای اجتماعی شراب خواری=== | |||
افزون بر مضرات فردی و جسمی شراب، برخی به آسیبهای اجتماعی آن تأکید داشتهاند، بهگونهای که بیشتر جنایتها در طول تاریخ و کنش و واکنشهای تند و جنگها را در نتیجهٔ شرابخواری ذکر کردهاند؛<ref>شهری، طهران قدیم، 1383ش، ج۵، ص۳۵۷.</ref> ازاینرو، بسیاری از حکما و عقلا مردم را از خوردن شراب نهی کرده و انواع مسکرات و شراب را امالخبائث نامیدهاند.<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh5 «آن تلخوش که صوفی امالخبائثش خواند.»؛ دیوان حافظ، غزل شماره 5.]</ref>{{سخ}}برخی شرابخواری را از عیبهای پادشاهان و مردان سیاست دانستهاند؛ زیرا میگساریهای پادشاهان در بسیاری از موارد، بدفرجام بوده است.<ref>سیفی هروی، تاریخنامهٔ هرات، ۱۳۵۲ش، ص453.</ref> غزالی مستی با دیوانگی را یکسان گرفته است.<ref>غزالی، نصیحة الملوک، 1351ش، ص۲۵۰–۲۵۱.</ref> | |||
برخی بر این باورند که برای آگاهی از طبایع مردم، هیچ محکی بهتر از شراب نیست.<ref>عمر خیام، نوروزنامه، 1312ش، ص۶۰.</ref> در بعد خانوادگی نیز نوشیدن شراب آسیبهای بسیاری در پی دارد که از جملهٔ آنها میتوان به [[افسردگی]]، [[اضطراب]]، زوال عقل، رفتاریهای خود آسیبزا، [[حسد|حسادت]] بیمارگونه، فراموشی، هذیان، [[خشونت علیه زن|خشونت علیه همسر]]، تجاوز جنسی، تشویق همسران و فرزندان به رابطهٔ جنسی با دیگران، زنای با محارم، دلسردی از نقش همسری، تنزل پایگاه اجتماعی زن، پرورش نسل بیمار، فقدان امنیت اقتصادی [[خانواده]] و قتل اشاره کرد.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/90773/مشروبخواری-مردان-جرمی-علیه-زن-و-خانواده ضمیری، «مشروبخواری مردان، جرمی علیه زن و خانواده»، 1382ش، ص 228- 219.]</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{آغاز منابع}} | |||
* قرآن | * قرآن | ||
* کتاب مقدس | * کتاب مقدس | ||
* ابنحجر عسقلانی، ابوالفضل، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۲ق. | * ابنحجر عسقلانی، ابوالفضل، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۲ق. | ||
* ابوزید بلخی، احمد، مصالح الابدان و الانفس، به کوشش محمود مصری، قاهره، المنظمة | * ابوزید بلخی، احمد، مصالح الابدان و الانفس، به کوشش محمود مصری، قاهره، المنظمة العربیة للتربیة و الثقافة و العلوم، معهد المخطوطات العربیة، ۱۴۲۶ق. | ||
* | * الأردبیلی، أحمد بن محمد، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق: الشیخ مجتبی العراقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بیتا. | ||
* انصاری، مرتضی، المکاسب المحرمة، تبریز، بینا، ۱۳۷۵ش. | * انصاری، مرتضی، المکاسب المحرمة، تبریز، بینا، ۱۳۷۵ش. | ||
* اوستا، | * اوستا، ترجمهٔ جلیل دوستخواه، تهران، مروارید، ۱۳۷۴ش. | ||
* آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، | * آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش. | ||
* بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ش. | * بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ش. | ||
* ثروتیان، بهروز، فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفائس الفنون، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۲ش. | * ثروتیان، بهروز، فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفائس الفنون، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۲ش. | ||
* جرجانی، اسماعیل، | * جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، به کوشش محمدرضا محرری، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ش. | ||
* حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان حافظ، سایت گنجور. | * حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان حافظ، سایت گنجور. | ||
* خیام، عمر، نوروزنامه، تصحیح: مجتبی مینوی، تهران، کاوه، | * خیام، عمر، نوروزنامه، تصحیح: مجتبی مینوی، تهران، کاوه، ۱۳۱۲ش. | ||
* رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، | * رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمهٔ سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش. | ||
* رازی، محمد بن زکریا، طب روحانی، به کوشش پرویز اذکائی، تهران، اهل قلم، ۱۳۸۱ ش. | * رازی، محمد بن زکریا، طب روحانی، به کوشش پرویز اذکائی، تهران، اهل قلم، ۱۳۸۱ ش. | ||
* رزمجو، شاهرخ، «آغاز سال نو در | * رزمجو، شاهرخ، «آغاز سال نو در دورهٔ هخامنشی»، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، تهران، ۱۳۷۹ش. | ||
* زحیلی، وهبه مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۴ق. | * زحیلی، وهبه مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۴ق. | ||
* سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله، الروض الاُنُف | * سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله، الروض الاُنُف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ش. | ||
* سیفی هروی، سیف، | * سیفی هروی، سیف، تاریخنامهٔ هرات، تهران، بینا، ۱۳۵۲ش. | ||
* شعبانی، رضا، | * شعبانی، رضا، آدابورسوم نوروز، تهران، الهدی، ۱۳۷۹ش. | ||
* شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش. | * شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش. | ||
* ضمیری، محمدرضا، «مشروبخواری مردان، جرمی علیه زن و خانواده»، مطالعات راهبردی زنان، شماره | * ضمیری، محمدرضا، «مشروبخواری مردان، جرمی علیه زن و خانواده»، مطالعات راهبردی زنان، شماره ۲۰، ۱۳۸۲ش. | ||
* علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، بینا، | * علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، بینا، ۱۹۵۱–۱۹۵۹م. | ||
* غزالی، محمد، نصیحة الملوک، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، انجمن آثار | * غزالی، محمد، نصیحة الملوک، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱ش. | ||
* قاضی زاهدی، احمد، دستورات طبی از نظر اسلام، قم، حاذق، ۱۳۷۸ش. | * قاضی زاهدی، احمد، دستورات طبی از نظر اسلام، قم، حاذق، ۱۳۷۸ش. | ||
* | * قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۱۲ق. | ||
* | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق. | ||
* مسعودی، | * مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، پاریس، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، ۱۸۶۱–۱۸۷۷م. | ||
* معین، محمد، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، تهران، دانشگاه تهران، | * معین، محمد، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰ش. | ||
* منشی، نصرالله، کلیله و دمنه، سایت گنجور. | * منشی، نصرالله، کلیله و دمنه، سایت گنجور. | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م. | ||
[[رده: | {{پایان منابع}} | ||
{{#seo: | |||
|title= شراب چیست - آسیبهای شراب از نظر علمی و اجتماعی - ویکی زندگی | |||
|title_mode=Replaced Title | |||
|keywords= شراب | |||
|description= شراب چیست - کدام شراب حرام است - اسیبهای اجتماعی-فرهنگی شراب در جوامع مختلف - ویکی زندگی | |||
}} | |||
{{خوراکی-افقی}} | |||
[[رده:فراوردههای گیاهی]] | |||
[[رده:نوشیدنیها]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۵۹

شراب، مایعی مستکننده که از تخمیر برخی میوهها و غلات بهدست میآید.
شراب به معنای نوشیدنی الکلی و مستکننده است و سابقهٔ مصرف و توجه به آن در ایران باستان و دیگر تمدنهای قدیم مانند روم و هند وجود داشته است. دیدگاه ادیان نسبت به شراب متفاوت است: زرتشتیان آن را پلید میدانستند، یهودیان و مسیحیان به میانهروی تأکید داشتند، و اسلام آن را حرام و از مروجانش انتقاد کرده است.
قرآن و روایات، شراب را مایه پلیدی، دشمنی و مانع عبادت معرفی کردهاند و فقها حتی مصرف اندک آن را نیز حرام دانستهاند. آسیبهای شرابخواری شامل عوارض جسمی و روانی، زوال عقل، جنایت، اختلافات خانوادگی و تنزل جایگاه اجتماعی است. به همین دلیل شراب همواره بهعنوان خطر فردی و تهدیدی برای سلامت و ثبات اجتماعی مورد نکوهش بوده است.
مفهومشناسی شراب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شراب واژهای عربی و دربرگیرندهٔ هر نوع نوشیدنی است.[۱] طعام و شراب یکی از ترکیبهای پربسامد زبان فارسی بوده است؛[۲] بااینحال هنگامی که این واژه بهطور عام بهکار میرود، آن نوشیدنی الکلی و مستکننده مدنظر است.
پیشینه شراب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سابقهٔ توجه به شراب در تمدن، فرهنگ و ادب ایرانی به متون کهن اساطیری و افسانهای بازمیگردد که کشف یا اختراع آن را به اساطیری چون جمشید یا کیقباد نسبت داده[۳] و از آن با عنوان «شاهدارو» یاد کردهاند.[۴] در واژهنامههای انگلیسی لفظ شیراز (Shiraz)، شراب قرمز معنا شده است.[۵]
البته برخی گزارشهای تاریخی، منشأ تولید شراب را به دو تمدن بزرگ آن روزگار یعنی روم و هند میرسانند.[۶] پیشینهٔ وجود شراب در سرزمین نزول قرآن، به اندازهٔ تمدنهایی چون ایران، هند و روم نیست؛ ایشان نیز از قدیم با شراب آشنا بودند ولی بهندرت، بهویژه به مناسبتِ بازارهای فصلی که قبایل گوناگون، گرد هم میآمدند، به میگساری روی میآوردند.[۷]
شراب در ادیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دین زرتشت
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در کهنترین متن دینی ایرانیان یعنی اوستا، اثری از بادهٔ انگور و مانند آن نیست و همچنین در هیچیک از کتابهای دینی زرتشتی، از تحریم می سخنی به میان نیامده، بااینحال بادهگساری هم تشویق نشده است[۸] حتی در نکوهش شراب سخن رفته و شراب، پلید و مایهٔ جسارت پادشاهان بیدادگر معرفی شده است.[۹]
برخی از وجود سفرهٔ هفتشین سخن گفتهاند که این ۷ شین عبارت بوده است از: شیر، شراب، شکر، شهد، شمع، شمشاد و شایه (میوه)؛ اما پس از اسلام، به سبب حرمت مسکرات، هفتسین جای هفتشین را گرفت[۱۰] و سرکه جایگزین شراب شد.[۱۱]
دین یهود
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در دین یهود، نوشیدن مشروبات مستیآور و شراب و حتی انگور تازه یا خشک، به علت تأثیرات مخرب و زیانبار نهی شده است.[۱۲] در این دین، مجازات کاهنان شرابخوار، مرگ بوده است.[۱۳] سلیمان اعتقاد داشت که شخص حکیم به شراب نزدیک نمیشود.[۱۴] برای دوری از مصیبت و غم و پیروی از اراده خدا نباید مشتاق شراب بود زیرا سبب فساد و گناه میشود.[۱۵]
دین مسیحیت
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در انجیل آمده است که عیسی در شام خداوند، شراب نوشیده است.[۱۶] در نظر مسیحیان، نوشیدن شراب نوعی شکرگزاری به درگاه خداست.[۱۷] بااینحال اعتدال و میانهروی در نوشیدن شراب توصیه شده است.[۱۸]
دیدگاه اسلام دربارهٔ شراب
[ویرایش | ویرایش مبدأ]برای بیان نظر دین اسلام در مورد شراب، از زاویهٔ قرآن، روایت و فقه بدان نگریسته میشود:
شراب در قرآن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شماری از آیات قرآن در مورد شراب موضعگیری کردهاند.[۱۹] نظر به حکم صریح قرآن مبنی بر پرهیز از نوشیدن شراب،[۲۰] حرمت آن به منزلهٔ حکمی ضروری درآمده است و مخالفان این حکم در شمار کافراناند.[۲۱] بااینحال میان پژوهشگران و دانشمندان علوم مختلف اسلامی، نظر واحدی در مورد زمان تحریم شراب وجود ندارد؛ برای نمونه آیه ۹۰ سوره مائده که آخرین آیه دربارهٔ حرمت خمر بهشمار میرود، بنا بر نظر برخی در سال چهارم هجری[۲۲] یا اواخر سال پنجم یا سال فتح مکه بنا بر استنباط یکی از عالمان اهل سنت[۲۳] نازل شده است.
در آیهای گونهٔ بهرهگیری مردم از خرما و انگور را به صورت مستکنندگی و رزق نیکو دانسته است.[۲۴] افزون بر پیش گفتهها، آیاتی بر آسیبهای شراب پای فشردهاند که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: پلیدی،[۲۵] شیطانی بودن،[۲۶] ایجاد دشمنی و کینه میان انسانها،[۲۷] بازدارندگی از یاد خدا و جلوگیری از اقامهٔ نماز.[۲۸]
بااینحال حرمت شراب از همان آغاز نزول قرآن و بعثت پیامبر به صورت علنی بازگو نشده است و بنا بر روایات،[۲۹] مسلمانان تا زمان نزول آیه ۹۰ سورهٔ مائده از نوشیدن شراب بهصورت کامل اجتناب نداشتند و حتی روایاتی به بادهنوشی عدهای از صحابیان پیامبر قبل از جنگ احد اشاره دارند.[۳۰]
شراب در روایات
[ویرایش | ویرایش مبدأ]با نگاهی به روایات میبینیم که از زوایای مختلفی به بحث شراب نظر شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
- حرمت شراب در دین همهٔ پیامبران؛[۳۱]
- شیطان از مروجان اصلی شراب شیطان؛[۳۲]
- نبود تفاوت میان شرابخوار، کافر و بتپرست؛[۳۳]
- عدم دستیابی شرابخوار به بهشت و شفاعت در قیامت؛[۳۴]
- سلام نکردن به شرابخوار، نرفتن به عیادت او، عدم حضور در تشییع جنازه، تحریم ازدواج با او، نپذیرفتن شهادت بادهگسار و اعتماد نکردن به او در امور مالی.[۳۵]
شراب در فقه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]گذشته از تصریح بر حرمت نوشیدن شراب، مباحث دیگری مانند مصادیق و اقسام شراب از نظر احکام شرعی، نوشیدن شراب در ضرورت یا در حالت تشنگی شدید و دسترسی نداشتن به آب، استفاده از آن برای درمان بیماریها، خریدوفروش باده یا مواد اولیه آن برای تهیه باده، همکاری در ساختن باده، حد شرعی بادهگساری یا بادهنوشی، پاکی و ناپاکی باده و مالیت آن مطرح شده است. هرچند در قرآن فقط بر حرمت شراب انگور تصریح شده است، فقها به دلیل چند روایت[۳۶] و یک قرینه[۳۷] این حکم را به تمام اقسام شراب تعمیم دادهاند.
همچنین، بر اساس حدیثی که میگوید که هر چیزی مقدار زیاد آن موجب مستی شود، اندک آن هم حرام است، نوشیدن شراب را حتی اگر به مستی نینجامد، مانند استفاده برای بهبود زخم دهان،[۳۸] حرام دانستهاند.
فقیهان برای شراب احکامی را ذکر کردهاند که در ادامه به پارهای از آنها اشاره میشود:
- اکثر فقیهان بر نجاست شراب فتوا دادهاند و حتی میان حرمت و نجاست آن ملازمه برقرار کردهاند. بااینهمه، برخی چون محقق اردبیلی این ملازمه را نپذیرفتهاند.[۳۹]
- نظر به حرمت خریدوفروش شراب، تلف کردن و از بین بردن شراب متضمن هیچگونه مسئولیتی نیست.[۴۰]
- فروش انگور و خرما و غیر آن به قصد تهیه خمر، حرام و معامله باطل است.[۴۱]
- نوشیدن شراب به شرط وجود اختیار، بلوغ و عقل و چند شرط خاص مستوجب حد میشود.[۴۲]
آسیبهای شرابخواری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آسیبهای فردی شراب خواری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دانشمندانی که پیرامون شراب پژوهیدهاند، بر مضرات و عوارض زیانبخش آن پافشاری کردهاند[۴۳] و آسیبهای آن را بیشتر از سودهای آن دانستهاند؛[۴۴] این آسیبها و زیانها بیشتر ناظر بر زیادهروی در نوشیدن شراب است که از آن جمله میتوان به سکته، خناق، نقرس، سرسام، تباهی جگر، ضعف مزاج، استسقا، سردرد، دنداندرد و مرگ ناگهانی اشاره کرد.[۴۵]
همچنین شرابهای کهنه را علیرغم لذیذ بودنشان، مایهٔ بههمریختگی اعصاب و حواس دانستهاند. همچنین شراب تازه نیز نفخآور و دیرهضم است و خورنده را بدخواب میکند.[۴۶] افزون بر اینها، زوال عقل، بطلان حواس و بند آمدن زبان از دیگر عوارض این مایع برشمرده شده است[۴۷] و خلاصه اینکه برخی گفتهاند که در شراب هیچ شفایی نیست.[۴۸]
آسیبهای اجتماعی شراب خواری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]افزون بر مضرات فردی و جسمی شراب، برخی به آسیبهای اجتماعی آن تأکید داشتهاند، بهگونهای که بیشتر جنایتها در طول تاریخ و کنش و واکنشهای تند و جنگها را در نتیجهٔ شرابخواری ذکر کردهاند؛[۴۹] ازاینرو، بسیاری از حکما و عقلا مردم را از خوردن شراب نهی کرده و انواع مسکرات و شراب را امالخبائث نامیدهاند.[۵۰]
برخی شرابخواری را از عیبهای پادشاهان و مردان سیاست دانستهاند؛ زیرا میگساریهای پادشاهان در بسیاری از موارد، بدفرجام بوده است.[۵۱] غزالی مستی با دیوانگی را یکسان گرفته است.[۵۲]
برخی بر این باورند که برای آگاهی از طبایع مردم، هیچ محکی بهتر از شراب نیست.[۵۳] در بعد خانوادگی نیز نوشیدن شراب آسیبهای بسیاری در پی دارد که از جملهٔ آنها میتوان به افسردگی، اضطراب، زوال عقل، رفتاریهای خود آسیبزا، حسادت بیمارگونه، فراموشی، هذیان، خشونت علیه همسر، تجاوز جنسی، تشویق همسران و فرزندان به رابطهٔ جنسی با دیگران، زنای با محارم، دلسردی از نقش همسری، تنزل پایگاه اجتماعی زن، پرورش نسل بیمار، فقدان امنیت اقتصادی خانواده و قتل اشاره کرد.[۵۴]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج4، ص12.
- ↑ منشی، کلیله و دمنه، باب برزویه الطبیب.
- ↑ معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۷–۲۷۴.
- ↑ معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۷–۲۷۴.
- ↑ Longman Dictionary: Shiraz.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۸۶۱–۱۸۷۷م، ج۲، ص۸۸–۹۲.
- ↑ علی، تاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۵۱–۱۹۵۹م، ج۸، ص۱۶۲–۱۶۵.
- ↑ معین، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، 1380ش، ص۲۶۶.
- ↑ اوستا، 1374ش، ج1، ص67.
- ↑ شعبانی، آدابورسوم نوروز، 1379ش، ص۷۱.
- ↑ رزمجو، «آغاز سال نو در دورهٔ هخامنشی»، 1379ش، ص۱۸۶.
- ↑ اعداد ۶:۳.
- ↑ لاویان ۱۰:۹.
- ↑ امثال ۲۰:۱.
- ↑ امثال ۲۳:۲۹؛ حبقوق ۲:۱۵.
- ↑ متی ۲۶:۲۶؛ مرقس ۱۴:۲۲.
- ↑ کولسیان ۳:۱۷.
- ↑ اول تیموتائوس ۳:۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیه ۹۱–۹۰؛ سوره محمد، آیه ۱۵؛ یوسف، آیه ۳۶، ۴۱؛ «سَکَر» در نحل، آیه ۶۷؛ «رَحیق» در مطفّفین، آیه ۲۵؛ «کَأس» در طور، آیه ۲۳، انسان، آیه ۵، ۱۷، سوره نبأ، آیه ۳۴ و «کأسٍ مِنْ معینٍ» در سوره صافّات، آیه ۴۵ و سوره واقعه، آیه ۱۸.
- ↑ سوره مائده، آیه 90.
- ↑ زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۵۷.
- ↑ آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، 1378ش، ص۳۴۷.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، فتح الباری بشرح صحیح البخاری ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۲۲۴–۲۲۵.
- ↑ سوره نحل، آیه ۶۷.
- ↑ سوره مائده، آیه 90.
- ↑ سوره مائده، آیه 90.
- ↑ سوره مائده، آیه 91.
- ↑ سوره مائده، آیه 91.
- ↑ بخاری، الجامع الصحیح، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۱۶.
- ↑ سهیلی، الروض الاُنُف، 1412ق، ج۳، ص۳۷۸–۳۸۰.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص395.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص393-394.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص404.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص400.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج6، ص396-398.
- ↑ کلینی، الکافی، 1407ق، ج۶، ص۴۱۲.
- ↑ ابنحجر، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۲۲۳.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج۴۱، ص۴۵۰.
- ↑ مقدس اردبیلی، بیتا، ج۱، ص۳۰۸–۳۱۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۲۲، ص۳۰.
- ↑ انصاری، مکاسب المحرمة، 1375ش، ص۱۶–۱۹.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، 1981م، ج ۴۱، ص ۴۴۵–۴۴۹.
- ↑ رازی، طب روحانی، 1381ش، ص۷۷–۷۹.
- ↑ جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، 1382ش، ج۲، ص۹۵.
- ↑ جرجانی، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، 1382ش، ج2، ص93-94.
- ↑ رازی، الحاوی، 1384ش، ج21، ص60.
- ↑ ابوزید بلخی، مصالح الابدان و الانفس، ص۴۲۰.
- ↑ قاضی زاهدی، دستورات طبی از نظر اسلام، قم، ۱۳۷۸ش، ۲۰۹.
- ↑ شهری، طهران قدیم، 1383ش، ج۵، ص۳۵۷.
- ↑ «آن تلخوش که صوفی امالخبائثش خواند.»؛ دیوان حافظ، غزل شماره 5.
- ↑ سیفی هروی، تاریخنامهٔ هرات، ۱۳۵۲ش، ص453.
- ↑ غزالی، نصیحة الملوک، 1351ش، ص۲۵۰–۲۵۱.
- ↑ عمر خیام، نوروزنامه، 1312ش، ص۶۰.
- ↑ ضمیری، «مشروبخواری مردان، جرمی علیه زن و خانواده»، 1382ش، ص 228- 219.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- قرآن
- کتاب مقدس
- ابنحجر عسقلانی، ابوالفضل، فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۲ق.
- ابوزید بلخی، احمد، مصالح الابدان و الانفس، به کوشش محمود مصری، قاهره، المنظمة العربیة للتربیة و الثقافة و العلوم، معهد المخطوطات العربیة، ۱۴۲۶ق.
- الأردبیلی، أحمد بن محمد، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق: الشیخ مجتبی العراقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بیتا.
- انصاری، مرتضی، المکاسب المحرمة، تبریز، بینا، ۱۳۷۵ش.
- اوستا، ترجمهٔ جلیل دوستخواه، تهران، مروارید، ۱۳۷۴ش.
- آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ش.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۷ش.
- ثروتیان، بهروز، فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفائس الفنون، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۵۲ش.
- جرجانی، اسماعیل، ذخیرهٔ خوارزمشاهی، به کوشش محمدرضا محرری، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۲ش.
- حافظ شیرازی، شمسالدین محمد، دیوان حافظ، سایت گنجور.
- خیام، عمر، نوروزنامه، تصحیح: مجتبی مینوی، تهران، کاوه، ۱۳۱۲ش.
- رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، ترجمهٔ سلیمان افشاریپور، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۴ش.
- رازی، محمد بن زکریا، طب روحانی، به کوشش پرویز اذکائی، تهران، اهل قلم، ۱۳۸۱ ش.
- رزمجو، شاهرخ، «آغاز سال نو در دورهٔ هخامنشی»، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، تهران، ۱۳۷۹ش.
- زحیلی، وهبه مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
- سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله، الروض الاُنُف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، لبنان، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ش.
- سیفی هروی، سیف، تاریخنامهٔ هرات، تهران، بینا، ۱۳۵۲ش.
- شعبانی، رضا، آدابورسوم نوروز، تهران، الهدی، ۱۳۷۹ش.
- شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، معین، ۱۳۸۳ش.
- ضمیری، محمدرضا، «مشروبخواری مردان، جرمی علیه زن و خانواده»، مطالعات راهبردی زنان، شماره ۲۰، ۱۳۸۲ش.
- علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، بینا، ۱۹۵۱–۱۹۵۹م.
- غزالی، محمد، نصیحة الملوک، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۱ش.
- قاضی زاهدی، احمد، دستورات طبی از نظر اسلام، قم، حاذق، ۱۳۷۸ش.
- قرشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۱۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، پاریس، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، ۱۸۶۱–۱۸۷۷م.
- معین، محمد، مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰ش.
- منشی، نصرالله، کلیله و دمنه، سایت گنجور.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.