پیشنویس:موسیقی قوم هزاره: تفاوت میان نسخهها
حمید گلزار (بحث | مشارکتها) زدن لینک داخلی |
|||
| (۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''{{درشت|موسیقی قوم هزاره}}؛''' دانش و مهارت آوایی بیان احساسات و اندیشهها در قوم هزاره. | |||
موسیقی [[قوم هزاره]] از پیشینهٔ غنی و تاریخی برخوردار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی این قوم ریشه دوانده است. این [[موسیقی]] با ساختار ملودیک مبتنی بر سه تا چهار پرده و استفاده از سازهای اصیل همچون دمبوره و غیچک، [[هویت فرهنگی]] هزارهها را نمایان میسازد. نقش زنان افغانستان در خلق ترانههای محلی و حفظ سبکهای کهنی همچون دویی و مختهسرایی بسیار حائز اهمیت است، اگرچه فعالیت هنری آنان با چالشهای اجتماعی مواجه بوده است. در [[افغانستان]]، مراسمهای آیینی مانند [[مراسم عروسی|عروسی]] و [[خواستگاری]] با اجرای رقصها و نغمههای خاصی همراه است که همبستگی اجتماعی را تقویت میکند. هنرمندان برجستهای چون صفدر توکلی و داوود سرخوش با خلق آثاری ماندگار، نقش بسزایی در احیا و معرفی موسیقی قوم هزاره به جهان ایفا کردهاند. | |||
==رفت (سبک) موسیقی هزارهها== | |||
در موسیقی سنتی هزارهها، اصطلاح «رَفت» بهعنوان یک مفهوم کلیدی، بهمعنای لحن، آهنگ، نغمه یا ملودی خاص به کار میرود. این واژه در بستر فرهنگی و موسیقایی این قوم، نقش اساسی در شناسایی و تفکیک آرایهها و گونههای مختلف نغمگی دارد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> همانگونه که در مناطق شمالی افغانستان، اصطلاح رایج برای اشاره به اکثر آهنگها و نغمهها، واژهٔ «ساز» است (مانند: ساز بچه رحمان، ساز پایه قیران) و در منطقهٔ [[بادغیس]] از واژهٔ «صوت» برای این منظور استفاده میشود (مانند: صوت اسحاق)، در موسیقی بومی هزارهها نیز واژهٔ «رَفت» کاربرد مشابهی دارد و بهعنوان چتری مفهومی برای طبقهبندی ملودیها به کار میرود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | |||
===نامگذاری و هویتیابی رفتها=== | |||
هر یک از این رفتها (سبکها) در سنت موسیقایی هزارهها، دارای هویتی مستقل و مشخص است که بهطور عمده توسط مردم نامگذاری شده است. شیوهٔ نامگذاری این نغمهها بهطور عموم بر دو محور اصلی استوار گردیده است: | |||
#انتساب به نام مناطق جغرافیایی: بسیاری از این رفتها به نام مناطق، ولایات یا روستاهای خاص هزارهنشین نامیده شده است که میتواند نشاندهندهٔ خاستگاه آن نغمه یا محبوبیت و شیوع آن در آن منطقه باشد. | |||
#انتساب به نام آوازخوانان و اجراکنندگان: در مواردی دیگر، این نغمات به نام خوانندگان مشهور یا نوازندگان چیرهدستی که در اجرا و اشاعه آن نقش بسزایی داشته نامگذاری شده است. این عمل، ضمن ادای احترام به هنرمندان، به ماندگاری نام آنان در حافظه تاریخی و فرهنگی مردم کمک شایانی کرده است. | |||
این شیوه نامگذاری باعث ایجاد یک سیستم طبقهبندی طبیعی در میان مردم شده و به غنای فرهنگ شفاهی، تقویت حس هویت جمعی و تعلق خاطر به میراث موسیقایی کمک کرده است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۲–۱۳.</ref> | |||
==پیشینه موسیقی قوم هزاره== | |||
موسیقی در قوم هزاره، از دیرباز با حیات فرهنگی و اجتماعی آنان پیوندی ناگسستنی داشته است. وجود تمدنهای کهن در مناطق مرکزی افغانستان، معروف به هزارهجات، این انگاره را تقویت میکند که هنر بهطور عام و موسیقی بهطور خاص، از جایگاه والایی در این جغرافیا برخوردار بوده است. شاهد تاریخی مهم بر دیرینگی و رونق موسیقی در این منطقه، کشف یک لوحهٔ سنگی کهن است که در بالای تندیس بودای [[بامیان]] قرار داشته و نقش دو بانوی موسیقیدان را در حال نواختن ساز کهن [[چنگ]] یا «هارپ» به تصویر میکشد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> از دیدگاه پژوهشگران حوزهٔ موسیقی، موسیقی هزارگی بخشی از حوزهٔ فرهنگی گستردهتر موسیقی خراسان بزرگ محسوب میشود که دارای شبکهای از مقامها و دستگاههای مختلف است.<ref>[http://heimeg.blogfa.com/post/49 کریمی، «مقامها و دستگاههای موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباسی از هیچچیز.]</ref> بسیاری از این مقامها اصالت خود را در طول سدهها حفظ کرده و بهعنوان میراثی فرهنگی انتقال یافته است.<ref name=":0">[https://radionowruz.com/take-a-look-at-millennial-music/ سرور، «نگاهی به موسیقی هزارگی»، وبسایت رادیو نوروز.]</ref> | |||
==پیشینه موسیقی | |||
شاهد تاریخی مهم بر دیرینگی و رونق موسیقی در این منطقه، کشف یک | |||
از دیدگاه پژوهشگران | |||
===تحولات موسیقی مردم هزاره در دوران معاصر=== | ===تحولات موسیقی مردم هزاره در دوران معاصر=== | ||
اطلاعات مکتوب کمی از این دوره در دسترس است. در این دوره موسیقی به شیوه سینه به سینه انتقال مییافت و بر اساس روایات، هنرمندانی مانند علیمردان هزاره در این دوره فعالیت داشتند. مقامهای هزارگی و جمشیدی از بازماندگان این دوره محسوب میشود.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.]</ref> از ۱۲۸۰ش محتوای موسیقی هزارگی به سمت غمنامهسرایی تغییر پیدا کرد و مقامهایی مانند [[مخته]] به وجود آمد. با وجود آسیبهای اجتماعی، تنوع سبکی و کوکهای مختلفی در مناطقی مانند [[دایکندی]] وجود داشت. بسیاری از هنرمندان این دوره مانند برگد اسحاق، حیدر ارزگانی، نوروز کیانی، فرامرز کجکی پروانی، علیمراد کیانی، آجهگک بلخی، جمعهگل بدخشی، میرحسن بیگ، سید علمشاه، قربان سمنگانی، علیحیدر اشترلی، غلامسخی سیغانی، عبدالاحمد دندغوری، اسحاق شارستانی، احمدعلی ترکمنی، جهانگیر شیخعلی، برات قاسم لولنجی و شاداب پارسایی بهصورت گمنام فعالیت کردند.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.]</ref> | |||
با آغاز به کار رادیو در دههٔ ۱۳۴۰ش موسیقی هزارگی جنبهٔ رسمیتر یافت. هنرمندانی مانند صفدر توکلی و سرور سرخوش آثار خود را ضبط کردند. این دوره باعث تبادل سبکها و گسترش موسیقی در میان مردم شد و خوانندگاه محلی مانند شاهعوض بامیانی، غلامسخی بامیانی، صفدر مالستانی، معلم امان جاغوری، آبه میرزا، فیروزه بامیانی، نجم الدّین فرخاری، قدیر کریمی و سید ماکوله لولنجی با انتشار آثار خود در قالب «فیته» (نوار کاست) در میان مردم جا بازکردند.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.]</ref> | |||
دوره جنگهای داخلی با محدودیتهای شدید برای موسیقی همراه بود. هنرمندان تحت پیگرد گروهها و شبهنظامیان محلی قرار گرفتند و برخی مانند سرور سرخوش کشته شدند. با این وجود، گروههایی مانند «گروه هنری موسیقی ملیت هزاره» در [[کابل]] به فعالیت پرداختند و موسیقی اعتراضی شکل گرفت.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.]</ref> پس از ۱۳۸۱ش و با شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در [[افغانستان]]، فضای بهطور نسبی بازتر فرهنگی موجب احیای موسیقی هزارگی شد. تأسیس آموزشگاهها، تشکیل گروههای موسیقی و برگزاری جشنوارههایی مانند جشنوارهٔ دمبوره در بامیان و گل بادام در دایکندی، به توسعه و نهادینهشدن این موسیقی کمک کرد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.]</ref> | |||
===پویایی و مقاومت در حفظ میراث موسیقایی=== | ===پویایی و مقاومت در حفظ میراث موسیقایی=== | ||
جامعهٔ هزاره در راستای صیانت از میراث فرهنگی و موسیقی اصیل خود در طول تاریخ همواره تلاش کردهاند. نمونهٔ بارز این تلاشها، حفظ و انتقال سینهبهسینهٔ کهنترین سبک موسیقی بومی این قوم به نام «دویی» یا «دیدو» است. این سبک موسیقایی کهن، تا به امروز به همت پیشکسوتان عرصهٔ موسیقی و نیز برخی از نسل جوان علاقهمند، در خاطرهٔ جمعی مردم زنده نگه داشته شده و امروزه نیز در محافل مختلف به اجرا درمیآید.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | |||
==ویژگیهای ساختاری موسیقی هزاره== | ==ویژگیهای ساختاری موسیقی هزاره== | ||
موسیقی | موسیقی مردم هزاره یک نظام هنری ساختاریافته بوده و بر پایهٔ مفاهیم تخصصی نظیر «رَفت» به عنوان واحد بنیادین ملودیک استوار است. این موسیقی با بهرهگیری از سازهای اصیل نظیر دمبوره و غیچک، در قالب مقامهای مشخصی اجرا میشود که بسیاری از آنها ریشه در رویدادهای تاریخی و جغرافیای-فرهنگی منطقه دارند. ویژگی ممیزهٔ این موسیقی، کاربرد سیستم پردهبندی خاص و ریتمهای متنوع است که آن را از دیگر سنتهای موسیقایی متمایز میسازد. محتوای اشعار موسیقی هزارگی بیشتر بازتابدهندهٔ تجارب جمعی، مضامین عاشقانه، آیینی و مقاومت است. این هنر بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی [[خراسان|خراسان بزرگ]]، نقش مهمی در حفظ هویت و انسجام اجتماعی دارد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۸–۱۲.</ref> | ||
این | موسیقی هزارهها دارای خصوصیات ظریف، پیچیده و ویژهای است که آن را به پدیدهای منحصربهفرد تبدیل کرده است. به باور پژوهشگران این نظر را محتمل میدانند که برای تمامی آهنگها و قطعات موسیقی فولکلور هزاره، نمیتوان مانندی در دیگر مناطق یافت. این قطعات بهطور عمده بر ساختاری متشکل از تنها سه تا چهار پرده موسیقایی شکل گرفته است. پژوهشگران ایجاز تعداد نتها و پردهها در ساختار قطعات موسیقی هزاره را دلیل بر اصالت این آثار هنری میدانند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۰.</ref> | ||
این موسیقی با فرمهای تثبیتشده و توسعهیافتهٔ موسیقی کلاسیک، از جمله دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی و نیز با راگاهای نظام موسیقایی کلاسیک هندی تطابق کامل ندارد و این امر نشاندهندهٔ استقلال این موسیقی است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | |||
به نظر پژوهشگران حوزهٔ موسیقی وجود لهجهها، کششهای خاص و هجاهای آوایی و موسیقایی منحصربهفرد، مهمترین عوامل تثبیتکنندهٔ هویت هزارگی در آهنگها است. این ویژگیها، موسیقی این قوم را هم از موسیقی مناطق همجوار و هم از موسیقی نواحی دوردست متمایز و بهروشنی قابل تشخیص میسازد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | |||
در موسیقی | |||
===شباهتهای ظاهری و تحلیل تطبیقی=== | |||
در موسیقی هزاره، با وجود دارابودن خصوصیات ویژهٔ ملودیها، برخی شباهتهای ظاهری با موسیقی بومی کشورهایی همچون چین و نیز مناطق مرزی همجوار به نظر میرسد. محققان دلیل این شباهت را در کاربرد پردههای مشابه در قالبهایی نزدیک به راگاهای هندی همچون «مالکونس»، «بهوپالی» و همچنین در بهرهگیری از هنرهای موسیقایی مشترک میدانند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | |||
محققان این شباهتها را بهطور عمده محدود به کاربرد و اجرای پردههای مشابه بر روی گامهای (اسکیلهای) یکسان میدانند و معتقدند که برای تطابق واقعی فرمها و سبکهای مختلف موسیقی، صرف همخوانی پردهها کافی نیست.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، | از سوی دیگر، در حرکت ملودیک (رفت و برگشت) بسیاری از آهنگهای هزاره، مایههای متعلق به دستگاههای ایرانی همچون شور، راست، نوا و گوشههایی مانند [[اصفهان]] و دشتی دیده میشود. در پارهای از این آهنگها، حال و هوای مقام چهارگاه که به «تاته-بهیرو» در موسیقی هندی نزدیک است، نیز به گوش میرسد. همچنین برخی از این نغمهها به شیوهای بومی با راگاهای هندی دیگری چون «مکه ملیار»، «درگه»، «بهاری» و «هندول» همخوانیهایی دارد. محققان این شباهتها را بهطور عمده محدود به کاربرد و اجرای پردههای مشابه بر روی گامهای (اسکیلهای) یکسان میدانند و معتقدند که برای تطابق واقعی فرمها و سبکهای مختلف موسیقی، صرف همخوانی پردهها کافی نیست.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.</ref> | ||
== | ==درونمایهٔ اصلی موسیقی هزارگی== | ||
===بیان عواطف اصیل و پیوند با زندگی روستایی=== | |||
درونمایهٔ اصلی موسیقی هزارگی بر پایهٔ بیان [[احساس|احساسات]] و عواطف انسانی بهویژه عشق بیآلایش شکل گرفته است. این عواطف در قالب دوبیتیهایی با زبانی ساده و فاقد صنایع ادبی پیچیده متجلی میشود. محتوای اشعار بهطور عمیق با زندگی روزمره، مشاغل روستایی و طبیعت کوهستانی هزارهجات گره خورده است. مضامینی مانند چوپانی، کشاورزی، ابزار کار سنتی و روابط اجتماعی حاکم بر جامعه، هسته اصلی این موسیقی را تشکیل میدهند.<ref>[https://mahfouzi-museum.com/دوبیتیهای-هَزارگی،-گنجینهی-ادبیا/ کاظمی، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهی ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزۀ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی.]</ref> | |||
===طبیعت بهعنوان بستر و نماد احساسات=== | |||
محیط جغرافیایی هزارهجات به عنصری نمادین و جداییناپذیر از درونمایهٔ موسیقی هزارگی تبدیل شده است. عناصری مانند کوههای سرکش، چشمهساران، فصلهای سرد و سختی معیشت بهطور مستقیم در بیان احساساتی مانند عشق، دوری، [[انتظار]] و [[رنج]] به کار گرفته میشوند. این پیوند چنان عمیق است که درک کامل بسیاری از [[دوبیتی|دوبیتیها]] برای کسانی که این [[زندگی]] و جغرافیا را تجربه نکردهاند، دشوار به نظر میرسد. سادگی ابزار موسیقی (دمبوره) نیز خود انعکاسی از این زندگی ساده و اصیل است.<ref>[https://mahfouzi-museum.com/دوبیتیهای-هَزارگی،-گنجینهی-ادبیا/ کاظمی، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهی ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزۀ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی.]</ref> | |||
===مقاومت در برابر ستم=== | |||
یکی از درونمایههای اصلی و متمایزکنندهٔ موسیقی هزارگی، روح مقاومت در برابر ستم و مصائب تاریخی است. بهویژه آهنگهایی که با دمبوره خوانده میشود علاوهبر مضامینی چون عشق، فراق معشوق و رنج [[مهاجرت]] روایتگر ایستادگی یک قوم در برابر نسلکشی، تبعید و بیعدالتیهای فراگیر است. دوبیتیهای بداههای که با ساز دمبوره اجرا میشود، همچون فریادی اعتراضآمیز از دل جامعه برمیخیزد و ظلم حاکمان را به چالش میکشد.<ref>[https://tabalwor.com/1399/03/10/7864/ «بررسی تاریخی، اجتماعی و فقهی موسیقی در جامعه اسلامی»، وبسایت تبلور اندیشه.]</ref> | |||
== | ===عناصر و نمادهای دینی=== | ||
#'''تجلّی مفاهیم و فرایض اسلامی''': مضامین موسیقی هزاره بهطور مستقیم به اصول و ارکان [[اسلام|دین اسلام]] اشاره دارد. مفاهیمی چون [[نماز]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[مسجد]]، [[زکات]]، [[خمس]] و [[شهادت]] بهعنوان نمادهای تقوا و پایبندی مذهبی در متن ترانهها ظاهر میشوند. برای نمونه، در آهنگ خلیفه اثر میرچمن سلطانی، به این حقیقت اشاره میشود.<ref>[https://www.aparat.com/v/73lqO «میر چمن خلیفه کماز»، وبسایت آپارات.]</ref> | |||
#'''ستایش اهلبیت و شخصیتهای مذهبی''': یکی از پررنگترین درونمایهها، تجلیل و [[منقبتخوانی]] در مورد [[امام علی]] و دیگر ائمه [[شیعه]] است. عناوینی چون «مولا»، «یا علی»، «ای همای رحمت» در آثار هنرمندانی چون داوود سرخوش و سخیزاده، نشاندهندهٔ ارادت مردم هزاره به [[اهلبیت]] و جایگاه [[امامت]] در فرهنگ آنان است.<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> | |||
#'''ذکر و توسل''': کاربرد واژگانی چون «الله»، «[[خدا]]»، «خداوندا»، «یارب»، «یا رسولالله»، «یا علی» و عبارات دعایی مانند «خدایا بال و پر میدادی» بیانگر جنبههای [[توحید|توحیدی]] و [[توسل|توسلجویانه]] در موسیقی مردم هزاره است. این موارد نشان میدهد که مردم و هنرمند در مواجهه با عواطف و چالشهای زندگی، پناهگاه خود را در قدرت الهی جستوجو میکند.<ref>[https://www.aparat.com/v/a92p377 «آهنگ خدا یا بال و پر میدادی مارا با صدای بلبل هزاره داود جان سرخوش»، وبسایت یوتیوب.]</ref> | |||
#'''تلفیق عرفان و عشق زمینی''': حتی در اشعار به ظاهر عاشقانه، ردپای پررنگی از ادبیات دینی دیده میشود. برای مثال، در بیت «صبای گاه امادوم ده خانه تو، وقتی نماز وده خمیر کده تو» توصیف معشوق با فضای نماز و [[عبادت]] آمیخته شده است.<ref>«دمبوره هزارگی صبای گاه آمدم ده خانه تو»، وبسایت یوتیوب.[https://www.youtube.com/watch?v=gLfyMEdb3fE]</ref> | |||
==سازهای موسیقی هزاره== | |||
===دَمبوره=== | ===دَمبوره=== | ||
نامگذاری ساز دمبوره ریشه در زبانشناسی تاریخی دارد. برخی از پژوهشگران از جمله [[علیاکبر دهخدا|دهخدا]] معتقدند که واژهٔ دمبوره از ترکیب دو جزء «دُم» و «بَرّه» تشکیل شده است که بهدلیل شباهت ظاهری ساز به دُم بره، این نام را بر آن نهادهاند.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/طنبار دهخدا، فرهنگ فارسی دهخدا، ذیل واژۀ طنبار، وبسایت واژه یاب.]</ref> در متون کهن، صورت اصلی این واژه «دُنْبَره» ثبت شده که به مرور زمان و در گویش محلی به «دَمبوره» تبدیل شده است. همچنین در فرایند معربسازی، این واژه در متون قدیمی به صورت «طُنْبور» وارد [[زبان عربی]] شده است. این ساز در گسترهٔ جغرافیایی وسیعی با نامهای همخانوادهای نظیر دُمبیره در میان [[قوم ازبک|ازبکان]]، تمبوری در هند و تامپورا در مناطق بالکان شناخته میشود که همگی نشان از ریشهای مشترک و کهن دارد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.]</ref> دَمبوره از کهنترین سازهای زهی-زخمهای در سرزمین هزارهها و کشورهای همجوار نظیر ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، چین و برخی از مناطق آسیای مرکزی بهشمار میرود. این ساز، نمادی از پیوندهای فرهنگی و تاریخی گسترده در منطقه محسوب میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.</ref> | |||
نامگذاری ساز دمبوره ریشه در زبانشناسی تاریخی دارد. برخی از پژوهشگران از جمله دهخدا معتقدند که واژهٔ دمبوره از ترکیب دو جزء «دُم» و «بَرّه» تشکیل شده است که بهدلیل شباهت ظاهری ساز به دُم بره، این نام را بر آن نهادهاند.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/ | |||
در متون کهن، صورت اصلی این واژه «دُنْبَره» ثبت شده که به مرور زمان و در گویش محلی به «دَمبوره» تبدیل شده است. همچنین در | |||
دَمبوره از کهنترین سازهای زهی-زخمهای در سرزمین هزارهها و کشورهای همجوار نظیر ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، چین و برخی از مناطق آسیای مرکزی | |||
====ساختار و ویژگیهای فنی==== | ====ساختار و ویژگیهای فنی==== | ||
دمبوره دارای دو سیم (تار) است و برخلاف بسیاری از سازها، تقسیمات پردهها بر روی دسته آن مشخص نیست. نوازنده با مهارت و تجربه، جایگاه پرده، نیمپرده و حتی ربعپرده را در فواصل معین روی دسته ساز شناسایی و احساس میکند. این ویژگی، نواختن دمبوره را به هنری مبتنی بر شناخت عمیق موسیقایی و ظرافت حسی تبدیل میکند. | دمبوره دارای دو سیم (تار) است و برخلاف بسیاری از سازها، تقسیمات پردهها بر روی دسته آن مشخص نیست. نوازنده با مهارت و تجربه، جایگاه پرده، نیمپرده و حتی ربعپرده را در فواصل معین روی دسته ساز شناسایی و احساس میکند. این ویژگی، نواختن دمبوره را به هنری مبتنی بر شناخت عمیق موسیقایی و ظرافت حسی تبدیل میکند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.</ref> سیمهای این ساز به این ترتیب کوک میشوند: تار اولی روی پردهٔ تونیک یا کهرچ و تار دومی با در نظر داشت پردهٔ برجسته دررفت و برگشت مقام، کوک یا سُر میشود. برای مثال اگر تار اولی c(sa) باشد، تار دوم چهار پرده پایینتر روی نت g(pa.) ویا f(ma) کوک میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.</ref> | ||
سیمهای این ساز به این ترتیب کوک میشوند: | |||
تار اولی روی | |||
# | ====اجزای تشکیلدهنده دمبوره==== | ||
#دسته: محل قرارگیری سیمها و اجرای پردهها توسط نوازنده؛ | #کاسهٔ دمبوره: که به لهجه هزارگی «کَسقاغ» نامیده میشود؛ | ||
#ته سری (گلو): در قسمت بالایی دسته و حدود ۱۰ سانتیمتر پس از گوشیها قرار دارد. سیمها توسط یک رشته در این قسمت محکم میشوند؛ | #دسته: محل قرارگیری سیمها و اجرای پردهها توسط نوازنده؛ | ||
#ته سری (گلو): در قسمت بالایی دسته و حدود ۱۰ سانتیمتر پس از گوشیها قرار دارد. سیمها توسط یک رشته در این قسمت محکم میشوند؛ | |||
#گوشکها: که تارها را در آن میپیچند؛ | #گوشکها: که تارها را در آن میپیچند؛ | ||
#خَرک: چوب نازکی روی کاسه که سیمها را از سطح کاسه جدا نگه میدارد؛ | #خَرک: چوب نازکی روی کاسه که سیمها را از سطح کاسه جدا نگه میدارد؛ | ||
#دمچی: قطعهای چوبی یا فلزی در لبه پایینی کاسه که یک سر سیم به آن متصل میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.</ref> | #دمچی: قطعهای چوبی یا فلزی در لبه پایینی کاسه که یک سر سیم به آن متصل میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.</ref> | ||
====اهمیت و جایگاه دمبوره در فرهنگ مردم هزاره==== | ====اهمیت و جایگاه دمبوره در فرهنگ مردم هزاره==== | ||
#دمبوره جایگاه محوری در فرهنگ مردم هزاره دارد و در کنار سایر آلات موسیقی سنتی مانند غیچک، [[دایره (ساز)|دایره]]، [[چنگ]] و سُرنی، نقش مهمی در مناسبات جمعی ایفا میکند. | |||
#دمبوره جایگاه محوری در فرهنگ مردم هزاره دارد و در کنار سایر آلات موسیقی سنتی مانند غیچک، | #در سبک زندگی هزارهها، دمبوره در مناسبتهای مختلف حضوری فعال دارد. در مراسم شاد مانند [[مراسم عروسی|عروسیها]] و [[جشنوارههای محلی افغانستان|جشنهای محلی]] و ملی مانند [[نوروز]]، نوای این ساز به [[شادی]] و رقص جمعی همراهی میکند. در آیینهای سوگواری نیز با اجرای مقامهای خاص، به بیان احساسات جمعی کمک میکند. | ||
#در سبک زندگی هزارهها، دمبوره در مناسبتهای مختلف حضوری فعال دارد. در مراسم شاد مانند عروسیها و جشنهای محلی و ملی مانند | #از نظر تاریخی، دمبوره بهعنوان بخشی از میراث موسیقایی منطقهٔ [[خراسان|خراسان بزرگ]] شناخته میشود. این ساز در ادوار مختلف، تغییرات و تحولاتی را تجربه کرده اما همواره در زندگی مردم هزاره حضوری پایدار داشته است. | ||
#از نظر تاریخی، دمبوره بهعنوان بخشی از میراث موسیقایی | #در دوران معاصر، آموزش و اجرای دمبوره در قالب برنامههای فرهنگی و جشنوارهها تداوم یافته است و این ساز بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی مردم هزاره، در انتقال ارزشهای فرهنگی و [[انسجام اجتماعی]] این قوم نقش اساسی دارد. | ||
#در دوران معاصر، آموزش و اجرای دمبوره در قالب برنامههای فرهنگی و جشنوارهها تداوم یافته است و این ساز بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی مردم هزاره، در انتقال ارزشهای فرهنگی و انسجام اجتماعی این قوم نقش اساسی دارد. | |||
#کارکردهای دمبوره در زندگی مردم هزاره نشان میدهد که موسیقی مردم هزاره بهعنوان یک پدیده فرهنگی، با سایر جنبههای زندگی اجتماعی این قوم پیوندی ناگسستنی دارد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.]</ref> | #کارکردهای دمبوره در زندگی مردم هزاره نشان میدهد که موسیقی مردم هزاره بهعنوان یک پدیده فرهنگی، با سایر جنبههای زندگی اجتماعی این قوم پیوندی ناگسستنی دارد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/13619/ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.]</ref> | ||
| خط ۱۱۸: | خط ۸۱: | ||
{{شعر جدید | {{شعر جدید | ||
| متن = | |||
بسی کردم گه و بیگه نظاره\\ندیدم کار دنیا را کناره | بسی کردم گه و بیگه نظاره\\ندیدم کار دنیا را کناره | ||
هزاران قول خوب و راست باریک\\ازو یابند چون تار هزاره | هزاران قول خوب و راست باریک\\ازو یابند چون تار هزاره | ||
}} | |||
====دمبوره نامه==== | ====دمبوره نامه==== | ||
دمبوره نامه عنوان یک مثنوی بلند از ابوطالب مظفری است که در آن دمبوره را بهعنوان راوی همیشگی رخدادها، شادیها و غمهای زندگی مردم هزاره مخاطب قرار داده و از تاریخ نسلکشی این مردم گفته است. بخشی از این مثنوی بلند در ذیل آمده است:<ref>[https://kabulestan.com/poetry/ | دمبوره نامه عنوان یک [[مثنوی]] بلند از ابوطالب مظفری است که در آن دمبوره را بهعنوان راوی همیشگی رخدادها، شادیها و [[غم|غمهای]] زندگی مردم هزاره مخاطب قرار داده و از تاریخ نسلکشی این مردم گفته است. بخشی از این مثنوی بلند در ذیل آمده است:<ref>[https://kabulestan.com/poetry/دمبوره-نامه/ «دمبوره نامه»، وبسایت کابلستان.]</ref> | ||
{{شعر جدید | {{شعر جدید | ||
| متن = | |||
بیا دمبوره بی تو ام دم برید \\هجوم خزان شاخ و برگم برید | |||
زآتش تب | زآتش تب ارغوانی بیار \\ کهن نغمهای بامیانی بیار | ||
که تا سردهم قصهای نام و ننگ \\بسوزم رگ و | که تا سردهم قصهای نام و ننگ \\بسوزم رگ و ریشهای خاروسنگ | ||
بیا دمبوره قصهای ساز کن \\سری عقدههای کهن باز کن | |||
بخوان مختهای از بهار و خزان | بخوان مختهای از بهار و خزان \\به اسطورهای کوه چهل دختران | ||
بیا پخته کن این گل خام را \\بزن پنجههای دل آرام را | |||
چو شب کرد آهنگ | چو شب کرد آهنگ نابودیت \\بر آور ز دل لحن داودیت | ||
بیا امشب آهنگ دیگر بزن \\کمی هم به آئین صفدر بزن | |||
بزن تا دو دست | بزن تا دو دست ریا رو شود\\که ایمان من آهنین خو شود | ||
من امشب ز رنگ و | من امشب ز رنگ و ریا خستهام \\ز تسبیح و تیغ و طلا خستهام | ||
من | من این زهر از جام دین خوردهام \\ز فتوا فروشان کمین خوردهام | ||
بیا دمبوره سینه تنگ آمده\\شب این بار با هفت رنگ آمده | |||
صدای تو | صدای تو یعنی زمین تنگ نیست \\مدام آسمان طاق یک رنگ نیست | ||
تو | تو یعنی که نور صدا زنده است\\خدا زنده است و صدا زنده است | ||
}} | |||
===غیچک=== | ===غیچک=== | ||
ساز غیچک در آثار تاریخی برجایمانده از دورهٔ [[ساسانیان|ساسانی]] و ادوار پس از آن مشاهده شده است که نشاندهندهٔ پیشینهٔ کهن و ریشهدار این ساز در حوزهٔ فرهنگی ایران بزرگ است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.</ref> غیچک در کشورهای مختلف بهشکلهای گوناگونی ساخته میشود، اما در افغانستان این ساز بهشکل اصیل و بومی خود حفظ شده است. این ساز دارای ویژگیهای زیر است: | |||
غیچک در کشورهای مختلف بهشکلهای گوناگونی ساخته میشود، اما در افغانستان این ساز بهشکل اصیل و بومی خود حفظ شده است. این ساز دارای ویژگیهای زیر است: | |||
#تعداد سیمها: غیچک دارای دو سیم اصلی است؛ | #تعداد سیمها: غیچک دارای دو سیم اصلی است؛ | ||
#شیوه نوازندگی: با آرشه یا کمانچه نواخته میشود؛ | #شیوه نوازندگی: با آرشه یا کمانچه نواخته میشود؛ | ||
#ابعاد: دسته این ساز | #ابعاد: دسته این ساز ۸۵ سانتیمتر طول دارد؛ | ||
#جنس کاسه: کاسه طنینی از جنس فلز ساخته میشودغ | #جنس کاسه: کاسه طنینی از جنس فلز ساخته میشودغ | ||
#سیمها: از دو سیم فولادی نقرهای بهصورت دوال و تابخورده تشکیل | #سیمها: از دو سیم فولادی نقرهای بهصورت دوال و تابخورده تشکیل شده است؛ | ||
#سیستم کوک: دارای دو گوشک برای کوککردن تارهاغ | #سیستم کوک: دارای دو گوشک برای کوککردن تارهاغ | ||
#خرک: دارای یک خرک چوبی که سیمها بر روی آن قرار میگیرند. | #خرک: دارای یک خرک چوبی که سیمها بر روی آن قرار میگیرند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.</ref> | ||
غیچک نیز مانند دمبوره کوک میشود که نشاندهندهٔ هماهنگی و سازگاری این دو ساز در اجرای مجموعههای موسیقایی منطقه است. این ویژگی امکان همنوازی این دو ساز را در اجراهای موسیقایی فراهم میکند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.</ref> غیچک با صدای گیرا و غمگین خود، نقش مهمی در اجرای مقامهای موسیقایی منطقه ایفا میکند. این ساز بهدلیل قابلیت اجرای مالشهای طولانی و ویبراسیونهای ظریف، توانایی بیان حالات عاطفی عمیق را داراست. حفظ این ساز بهشکل اصیل و بومی در افغانستان، گواهی بر غنای فرهنگی و موسیقایی این منطقه و اهمیت حفظ میراث فرهنگی است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.</ref> | |||
غیچک نیز مانند دمبوره کوک میشود که | |||
غیچک با صدای گیرا و غمگین خود، نقش مهمی در اجرای مقامهای موسیقایی منطقه ایفا میکند. این ساز بهدلیل قابلیت اجرای مالشهای طولانی و ویبراسیونهای ظریف، توانایی بیان حالات عاطفی عمیق را داراست. | |||
حفظ این ساز بهشکل اصیل و بومی در افغانستان، گواهی بر غنای فرهنگی و موسیقایی این منطقه و اهمیت حفظ میراث فرهنگی است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، | |||
===چنگ=== | ===چنگ=== | ||
[[چنگ]] از جمله سازهایی است که شاعران در ادبیات کلاسیک فارسی بسیار از آن نام بردهاند. [[مولانا|مولانا جلالالدین بلخی]] در یک غزل از مقامها و گوشههای این موسیقی در زمان خود نام میبرد: «سپاهان»، «حجاز»، «عراق»، «عشاق»، «راست»، «بوسلیک»، «حسینی»، «زیرخرد»، «زیربزرگ»، «رهاوی» و «زنگله».<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.</ref> چنگ بهعنوان یک ساز در موسیقی مردم هزاره غیر از چنگ معروف امروزی است که در غرب با نام هارپ (Harp) شناخته میشود. چنگ هزارگی ساز کوچک و ابتدایی است که چنگ دندانی نیز نامیده میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.</ref> این ساز کوچک فلزی در میان دندانهای جلو قرار میگیرد. با یک دست گرفته میشود و با انگشت دست دیگر به صدا درمیآید. هنگام نواختن چنگ دندانی، نوازنده باید بهطور مرتب نفس بکشد، زیرا تولید صداهای زیر و بم به فشار نفس و باز و بسته کردن لبها وابسته است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.</ref> | |||
چنگ دندانی از جمله سازهایی است که بهطور عمده توسط زنان نواخته میشود. این ساز در میان زنان هزاره جایگاه خاصی دارد و بیشتر در محافل خصوصی و مراسم زنانه استفاده میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.</ref> هر چنگ دندانی فقط قادر به تولید یک نت موسیقایی است؛ بنابراین برای اجرای ملودیهای مختلف، به مجموعهای از چنگهای دندانی با نتهای گوناگون نیاز است. این ویژگی، اجرای قطعات پیچیده را نیازمند مهارت و تمرین فراوان میکند. این ساز هرچند ساده و ابتدایی به نظر میرسد، اما نشاندهندهٔ خلاقیت مردم در ایجاد ابزارهای موسیقایی با کمترین امکانات است و بخشی از میراث موسیقایی منطقه را تشکیل میدهد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.</ref> | |||
چنگ از جمله سازهایی است که | |||
===دف/دَریه=== | |||
دف یک ساز کوبهای و از جمله سازهای مرسوم در محافل بزمی و آیینی مردم هزاره بهشمار میآید. در گویش مردم هزاره، این ساز با نام «دَریه» شناخته میشود. شکل قدیمی آن متشکل از یک چنبره چوبی است که بر روی آن پوستی از دامهایی مانند بز یا گوسفند کشیده میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.</ref> | |||
بر پایهٔ روایات متون باستانی، مراسم [[جشن نوروز]] و تحویل سال آریاییها با نوای دف همراه بوده و این ساز نقش محوری در آیینهای شادمانی و گردهماییهای فرهنگی ایفا میکرده است. دف از دیرباز تاکنون در گسترهٔ وسیعی از سرزمین افغانستان توسط مردان در فضای عمومی و نیز در داخل [[خانه|خانهها]] توسط بانوان و دوشیزگان نواخته میشود. این امر نشاندهندهٔ جایگاه فراگیر این ساز در حیات اجتماعی و فرهنگی مردم است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.</ref> | |||
این ساز | |||
=== | ===زیربغلی/تُمبک=== | ||
زیربغلی طبل کوچکی با صدای زیر و از خانواده سازهای کوبهای است که در [[ایران]] آن را «تُمبک» مینامند. ریشهٔ این نامگذاری به گذشته بازمیگردد؛ زمانی که به دف یا دایره کوچکی با چنبره برنزی، «خمک» یا «خمبک» گفته میشد. در بسیاری از مناطق افغانستان، نوازندگان از زیربغلیِ ساختهشده از جنس سفال استفاده میکنند. این ساز بهدلیل اندازهٔ کوچک و صدای زیر، بهطور معمول در کنار دیگر سازهای کوبهای و برای ایجاد ریتمهای تند و شاد به کار میرود و در مراسمهای محلی حضوری پررنگ دارد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.</ref> | |||
زیربغلی طبل کوچکی با صدای زیر و از خانواده سازهای کوبهای است که در ایران آن را «تُمبک» مینامند. | |||
در بسیاری از مناطق افغانستان، نوازندگان از زیربغلیِ ساختهشده از جنس سفال استفاده میکنند. این ساز بهدلیل | |||
==سرودهای کهن هزارگی== | ==سرودهای کهن هزارگی== | ||
===دُویِی (دَیدُو)=== | |||
دویی یا دیدو بهعنوان یکی از کهنترین شیوههای آوازخوانی در موسیقی هزاره شناخته میشود. بر اساس باور پیشکسوتان و موسیقیدانان محلی، پیشینه این سبک موسیقایی به چندین سده پیش بازمیگردد. علیرغم گذشت زمان و تغییرات فرهنگی، شمار محدودی از بزرگان و برخی از جوانان علاقمند، این شیوه اصیل را حفظ کرده و به اجرای آن ادامه میدهند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref> اجرای آهنگهای دویی در این سبک بر پایه سه پردهٔ کامل استوار بوده که بدون همراهی سازهای ضربی انجام میشود و دارای کششهای آوایی متنوع در محدودهٔ زیر و بم است. همین کششهای خاص و هجاهای منحصربهفرد، ویژگیهای خاص موسیقایی این سبک را تشکیل میدهند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref> | |||
دوییسرایان که به آنها «دوییگر» گفته میشود، از جمله افراد انگشتشمار و برگزیده هستند. اجرای آهنگهای دویی برای افرادی که آشنایی ذاتی با این شیوه ندارند، بسیار دشوار به نظر میرسد و تسلط بر آن نیازمند سالها تمرین است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref> اشعار مورد استفاده در آهنگهای دویی دارای پیامها و موضوعات متنوعی هستند، ازجمله: عشق، [[نیایش]]، مثنویخوانی، داستان و روایت.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref> از دیرباز تاکنون، فرهنگ [[شاهنامهخوانی]]، مرثیهخوانی (مشتویخوانی) و شنیدن داستانهای مذهبی در زندگی مردم هزاره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. به همین ترتیب، اجرا و شنیدن آهنگهای دویی نیز بخش مهمی از مراسم [[جشن]] و سرور در جامعه هزاره بهشمار میرفته است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref> | |||
دویی با آواز کشیده، بدون ساز، گاهی بهصورت تکصدا و گاهی دوتایی خوانده میشود و به اجراکنندهٔ این سبک «دوییگر» میگویند. دوییگران نیایشی را مداح نیز میگویند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، 1396ش، ص19-20.</ref> دوییگر بیشتر مرد است و اما گاهی دویی عاشقانه توسط زنان در محافل و گردهماییهای زنانه اجرا میشود.<ref>[http://heimeg.blogfa.com/post/49 کریمی، «مقامها و دستگاههای موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباسی از هیچچیز.]</ref> دویی عاشقانه رایجترین آهنگ در محافل خوشی مردم هزاره و یکی از آهنگهای دلخواه چوپانها بوده است.<ref>موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص121.</ref> مردان هزاره، هنگام کار بهخصوص کارهای جمعی [[کارآوا]] را با این سبک اجرا میکنند که معروفترین آن ترانهٔ «الله دوست» است.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140488 رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> | |||
دویی با آواز کشیده، بدون ساز، گاهی بهصورت تکصدا و گاهی دوتایی خوانده میشود و به | |||
دویی عاشقانه رایجترین آهنگ در محافل خوشی مردم هزاره و یکی از آهنگهای دلخواه چوپانها بوده است.<ref>موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص121.</ref> مردان هزاره، هنگام کار بهخصوص کارهای جمعی [[کارآوا]] را با این سبک اجرا میکنند که معروفترین آن | |||
=====نمونه ای از دویی عاشقانه<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref>===== | =====نمونه ای از دویی عاشقانه<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.</ref>===== | ||
{{شعر جدید | {{شعر جدید | ||
| متن = | |||
زلفین حلقه حلقه با دور روی دلبر\\دندان ده وقت خندان دُر سفید روشن | زلفین حلقه حلقه با دور روی دلبر\\دندان ده وقت خندان دُر سفید روشن | ||
مثلش به کل عالم گل پیرهن ندیدم\\در ملک چین و ماجین، در تاشکن ندیدم | مثلش به کل عالم گل پیرهن ندیدم\\در ملک چین و ماجین، در تاشکن ندیدم | ||
در روم و بلخ و ایران، من در چمن ندیدم\\چمشمن دو چشم آهو، من در ختن ندیدم | در روم و بلخ و ایران، من در چمن ندیدم\\چمشمن دو چشم آهو، من در ختن ندیدم | ||
از دیدن جمالش دل در کباب فتاده\\از دیدن جمالش دل در کباب فتاده | از دیدن جمالش دل در کباب فتاده\\از دیدن جمالش دل در کباب فتاده | ||
}} | |||
=== | ===مختهسرایی=== | ||
[[مخته]] نوعی از غمنامههای آوازی است که بر پایه دوبیتیهای عاطفی و غمانگیز توسط بانوان هزاره اجرا میشود. این شیوه با مرثیهخوانی (مرتبه) تفاوت اساسی دارد. در حالی که مرثیه برای بزرگداشت و سوگویژه درگذشتگان خوانده میشود، | [[مخته]] نوعی از غمنامههای آوازی است که بر پایه دوبیتیهای عاطفی و غمانگیز توسط بانوان هزاره اجرا میشود. این شیوه با مرثیهخوانی (مرتبه) تفاوت اساسی دارد. در حالی که مرثیه برای بزرگداشت و سوگویژه درگذشتگان خوانده میشود، مخته برای افرادی اجرا میشود که از حیات یا مرگ آنها اطلاع دقیقی در دست نیست. | ||
محتوا و درونمایه مختهها حول محورهای زیر شکل میگیرد: | محتوا و درونمایه مختهها حول محورهای زیر شکل میگیرد: | ||
*درد فراق و دوری از عزیزان؛ | *درد فراق و دوری از عزیزان؛ | ||
*ظلمستیزی و شکایت از نابرابریهای اجتماعی؛ | *ظلمستیزی و شکایت از نابرابریهای اجتماعی؛ | ||
| خط ۲۴۹: | خط ۱۵۸: | ||
مخته بهطور معمول بهصورت فردی و بدون همراهی ساز اجرا میشود. اجرای آن مبتنی بر صدای خاص و کششهای آوایی ممتد است که بر غمانگیزی و عمق عاطفی اثر میافزاید.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۲.</ref> | مخته بهطور معمول بهصورت فردی و بدون همراهی ساز اجرا میشود. اجرای آن مبتنی بر صدای خاص و کششهای آوایی ممتد است که بر غمانگیزی و عمق عاطفی اثر میافزاید.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۲.</ref> | ||
===بولبی | ===بولبی=== | ||
بولبیخوانی به گونهای از سرودهای عاشقانه اشاره دارد که در مناطق مختلف هزارهنشین با فرمهای خاص و متنوع اجرا میشود. این قالب آوازی بهصورت عموم بر پایهٔ دوبیتیهای عاشقانه استوار است و با ویژگیهای ملودیک منحصربهفرد هر منطقه اجرا میشود. بولبی بهعنوان یکی از فرمهای اصیل موسیقی هزاره، علاوهبر بیان احساسات عاشقانه، ظرافتهای فنی و هنری موسیقی هزارگی را نیز نشان میدهد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.</ref> | |||
بولبیخوانی به گونهای از سرودهای عاشقانه اشاره دارد که در مناطق مختلف هزارهنشین با فرمهای خاص و متنوع اجرا میشود. این قالب آوازی بهصورت عموم بر | |||
در دوران معاصر، بولبی بهطور عمده بهصورت تکصدا و توسط یک آوازخوان اجرا میشود. در مقابل، در شیوهٔ سنتی اجرا بهصورت گروهی بود که در آن سرایندأ اصلی به آوازخوانی میپرداخت و در بخش پایانی هر دوبیتی، دو سرایندهٔ دیگر با او همصدایی میکردند. این شیوهٔ اجرای چندصدایی، غنای خاصی به اثر میبخشید و نشاندهندهٔ عمق همکاری هنری در اجراهای سنتی بوده است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.</ref> | |||
بولبی در قالب پنج ضرب و به این شکل اجرا میشود که نوازنده پیشدرآمد آهنگ رفت را با دمبوره بهشکل پردهچینی و بهگونهٔ دوسرهنوازی، طی چند بار ضربی اجرا میکند. بعد از نواختن فر «تیایی» (roal) قسمت اول شعر را در قالب آهنگ اجرا میکند و با ناخونک زخمه یا توسط انگشتان آنچه را با آواز میخواند با دمبوره نیز مینوازد و بعد از ختم هر دوبیتی به نواختن دمبوره به شیوهٔ پرند میپردازد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.</ref> | |||
در | |||
=== | ===اخوچی=== | ||
در آیین [[ازدواج در افغانستان|ازدواج مردم افغانستان]]، موسیقی نقش مهمی دارد. کنار سرگرمیهای چون گوسالهچیچی، نیزهزنی، کشتی بندوبغل و مسابقات اسبدوانی، هنرمندان با نواختن سازهای اصیل دمبوره و غیچک و با اجرای آهنگهای سنتی مانند دویی و بولی، به [[مراسم عروسی|جشن عروسی]] رنگ و بوی خاصی میبخشند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.</ref> در بخش زنانهٔ مراسم، بانوان نزدیک به عروس و داماد به اجرای پایکوبی و آوازخوانی میپردازند. این بخش از مراسم که بهصورت مجزا برگزار میشود، فضایی صمیمی و پراحساس ایجاد میکند و در آن ترانههای خاصی با مضامین عاشقانه و شاد اجرا میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.</ref> در مراسم [[خواستگاری]] هزارگی، دو بانوی نماینده از خانوادههای عروس و داماد، از طریق آوازخوانی اخوچی (نوعی اجرای آهنگین کلام) به گفتوگو میپردازند. این گفتوگوی موسیقایی شامل پرسشها، پاسخها و شرایط دو طرف برای وصلت پیشرو است. مادران عروس و داماد نیز در این گفتوگو شرکت کرده و دربارهٔ آینده، شرایط [[ازدواج]] و سایر امور به شیوهای شبیه به رجزخوانی دوستانه صحبت میکنند. این گفتگو تا حصول توافق نهایی ادامه مییابد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.</ref> | |||
اخوجی همچنین به نوعی رقص دخترانه اشاره دارد که توسط دوشیزگان [[جوانی|جوان]] (نزدیکان عروس و داماد) در جشنهای عروسی اجرا میشود. آوازخوانان با لحنی خاص و همراهی دف، واژههای موزون اما اغلب بیمفهوم را میخوانند که تنها بهمنظور ایجاد اصوات موسیقایی انتخاب شده است. از جمله این واژهها میتوان به اخوما، اخوتو، اخوچی، اخوا اشاره کرد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.</ref> | |||
آهنگ قدیمی آغینگار بهعنوان نمونهای شنیداری از رسم خواستگاری در فرهنگ هزاره محسوب میشود. این آهنگ شامل گفتگوی موسیقایی بین خواستگاران و خانوادهٔ دختر است: | |||
#خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوارُ سر گله آغینگار | #خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوارُ سر گله آغینگار | ||
#خانواده دختر: نمیدم | #خانواده دختر: نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نمیدم نمیدم نمیدم نلغی خو | ||
#خواستگاران: چهل شوتورِ | #خواستگاران: چهل شوتورِ چوچهدار سر گلهٔ آغینگار | ||
#خانواده دختر: نمیدم | #خانواده دختر: نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نمیدم نمیدم نمیدم نلغی خو | ||
#خواستگاران: آمدم از راه دور، آوردم خورجین | #خواستگاران: آمدم از راه دور، آوردم خورجین پور | ||
#نان نقشی، مغز توت، خلطهگگ پور | #نان نقشی، مغز توت، خلطهگگ پور خجور | ||
#دست آغی ره بیدی، پک خورجین ره بو | #دست آغی ره بیدی، پک خورجین ره بو بور | ||
#خانواده دختر: اری اری، | #خانواده دختر: اری اری، آرای اری، نه نه نه بامی مه، نه بیار نه بوبر، | ||
#نمیدم آغی | #نمیدم آغی خو | ||
#رنگارنگه نمیدم، گندم رنگه | #رنگارنگه نمیدم، گندم رنگه نمیدم | ||
#نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی | #نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو | ||
#خواستگاران: پیزارای سلطانی، رخت نو | #خواستگاران: پیزارای سلطانی، رخت نو بامیانی | ||
#بازم سرمه قرض باشه یک زیارت | #بازم سرمه قرض باشه یک زیارت مهمانی | ||
#اری اری، اری اری، نه نه نه بابی | #اری اری، اری اری، نه نه نه بابی مه | ||
#نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی | #نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو | ||
#خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوار سر گله | #خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوار سر گله آغینگار | ||
#رنگارنگ خوره بیدیُ گندمرنگ خوره بیدی.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۱.</ref> | #رنگارنگ خوره بیدیُ گندمرنگ خوره بیدی.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۱.</ref> | ||
==الخوم پوفی | ==الخوم پوفی== | ||
الخوم پوفی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی هزارهها در مراسم و جشنهای خاص اجرا و نمادی از همبستگی و اشتراک فرهنگی در جامعه هزاره محسوب میشود. الخوم پوفی نوعی از رقص و آوازخوانی است که بهصورت گروهی و همراه با نشستن و برخاستن اجرا میشود. اجراکنندگان در حالی که از یک گوشه به گوشه دیگر میپرند، نوعی صدای خاص از گلو بیرون میآورند که به این آیین ویژگی خاصی میبخشد. در جریان اجرای این رقص، شرکتکنندگان گوشههای [[چادر]] خود یا دو دستمالی که در دست گرفتهاند را بهصورت هماهنگ تکان میدهند. این حرکات همراه با گفتن «پوف پوف» بهعنوان بخشی از آواز انجام میشود که ریتم و هماهنگی خاصی به اجرا میبخشد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۲.</ref> | |||
الخوم پوفی نوعی از رقص و آوازخوانی است که بهصورت گروهی و همراه با نشستن و برخاستن اجرا میشود. اجراکنندگان در حالی که از یک گوشه به گوشه دیگر میپرند، نوعی صدای خاص از گلو بیرون میآورند که به این آیین ویژگی خاصی میبخشد. | |||
==== | ==موسیقی مقاومت مردم هزاره== | ||
موسیقی مقاومت مردم هزاره بهعنوان یکی از گونههای مهم هنری، در دهه ۱۳۵۰ش شکل گرفت. پژوهشگران سرور سرخوش را پیشگام این عرصه معرفی میکنند که توانست از ساز دمبوره و محتوای شعری برای بیان مسائل سیاسی و اجتماعی بهره برد. مضامین اصلی این موسیقی شامل اعتراض به تبعیض، حفظ [[هویت فرهنگی]] و بیان رنجهای تاریخی بوده است.<ref>موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص126.</ref> سرور سرخوش میخواند: «ای جوانان هزاره شاد باش- بعد از این یا مرگ یا آزاد باش».<ref>[https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://www.etilaatroz.com/187499/%25D9%2587%25D9%2588%25DB%258C%25D8%25AA-%25D9%2588-%25D8%25B1%25D9%2586%25D8%25AC-%25D8%25AF%25D8%25B1-%25D9%2585%25D9%2588%25D8%25B3%25DB%258C%25D9%2582% مددی، «غریو آب از آتشفشان؛ هویت و رنج در موسیقی افغانستان»، وبسایت روزنامۀ اطلاعات روز.]</ref> | |||
پس از مهاجرت هنرمندان، داوود سرخوش، این مسیر را در قالب آثار هنری پیگیری کرد. ویژگی مهم این گونه موسیقی، تلفیق عناصر سنتی با مضامین معاصر است. این موسیقی نقش مهمی در بسیج اجتماعی و حفظ حافظه جمعی ایفا کرده است. توسعه این هنر در فضای [[مهاجرت]] ادامه یافته و به بخشی از میراث فرهنگی مردم هزاره تبدیل شده است.<ref>[http://zia2009.blogfa.com/post/29 «موسیقی مقاومت»، وبلاگ اندیشۀ هزاره.]</ref> | |||
== | ==موسیقی مهاجرت مردم هزاره== | ||
این نوع موسیقی در میان مردم هزاره روایتگر دردهای ناشی از راندهشدن هزارهها از زادگاهشان و غصب سرزمین آنها، مانند ارزگان، است و بهعنوان یک وسیله، ابراز احساسات عمیق و درد دوری از [[وطن]] شناخته میشود.<ref>«آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.</ref> همچنین این نوع موسیقی بهطور عموم روایتگر تجارب تلخ و شیرین مهاجرانی است که در جستجوی امنیت و هویت جدید در کشورهای مختلف دنیا، با چالشهای فراوانی مواجهاند. بسیاری از ترانههایی داوود سرخوش از جمله آهنگ «[[سرزمین من|سرزمین]]» نشاندهندهٔ [[احساس تنهایی]] و حس وابستگی برای سرزمین مادری است.<ref>«آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.</ref> | |||
این نوع موسیقی در میان مردم هزاره روایتگر دردهای ناشی از راندهشدن هزارهها از زادگاهشان و غصب سرزمین آنها، مانند ارزگان، است و بهعنوان یک وسیله، ابراز احساسات عمیق و درد دوری از وطن شناخته میشود. | |||
همچنین این نوع موسیقی بهطور عموم روایتگر تجارب تلخ و شیرین مهاجرانی است که در جستجوی امنیت و هویت جدید در کشورهای مختلف دنیا، با چالشهای فراوانی مواجهاند. بسیاری از ترانههایی داوود سرخوش از جمله آهنگ «[[سرزمین من|سرزمین]]» | |||
موسیقی مهاجرت ضمن حفظ اصالت فرهنگی، به رسانهای برای انتقال خاطرات جمعی و هویت قومی تبدیل شده است. همچنین کارکرد درمانی داشته و به التیام مشکلات روانی ناشی از مهاجرت کمک میکند. این ژانر در عین حال پل ارتباطی بین نسل قدیم و جدید مهاجران نیز محسوب میشود.<ref>«آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.</ref> | موسیقی مهاجرت ضمن حفظ اصالت فرهنگی، به رسانهای برای انتقال خاطرات جمعی و هویت قومی تبدیل شده است. همچنین کارکرد درمانی داشته و به التیام مشکلات روانی ناشی از مهاجرت کمک میکند. این ژانر در عین حال پل ارتباطی بین نسل قدیم و جدید مهاجران نیز محسوب میشود.<ref>«آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.</ref> | ||
== | ==موسیقی جدید مردم هزاره== | ||
موسیقی معاصر هزاره متأثر از مهاجرت گسترده و تعاملات فرهنگی، تحولات چشمگیری یافته است. نسل جدید هنرمندان با تلفیق عناصر موسیقی محلی با ژانرهای جهانی، سبکهای نوینی خلق کردهاند. این آهنگسازان به جای استفاده انحصاری از سازهای سنتی، از ابزارآلات مدرن و الهامگرفته از موسیقی همسایگان بهره میبرند. | موسیقی معاصر هزاره متأثر از مهاجرت گسترده و تعاملات فرهنگی، تحولات چشمگیری یافته است. نسل جدید هنرمندان با تلفیق عناصر موسیقی محلی با ژانرهای جهانی، سبکهای نوینی خلق کردهاند. این آهنگسازان به جای استفاده انحصاری از سازهای سنتی، از ابزارآلات مدرن و الهامگرفته از موسیقی همسایگان بهره میبرند.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140488 رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> | ||
اثرپذیری از ریتمهای هندی، ملودیهای ایرانی و تاجیکستانی در آثار آنان مشهود است. این فرایند علاوهبر اینکه بر غنای موسیقایی افزوده زمینهساز معرفی فرهنگ هزاره به مخاطبان جهانی شده است. با این حال، این تحولات چالشهایی نیز در حفاظت از اصالت موسیقی سنتی به وجود آورده است.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140488 رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> | |||
==نقش زنان در موسیقی هزاره== | ==نقش زنان در موسیقی هزاره== | ||
بخش قابل توجهی از آهنگهای بومی مناطق مختلف افغانستان در قالبهای آوازی اجرا میشود که بر پایه پیامهای ظریف و عواطف عمیق زنانه استوار است. بر اساس شواهد و باورهای فرهنگی، گمان میرود که در آفرینش این ترانهها نقش زنان نسبت به مردان برجستهتر بوده است. نمونههایی مانند آهنگ «چیه ماشی» (پسرک من باشی) که به الالیی شباهت دارد، و دیگر ترانههای مشابه، گواهی بر این مدعا هستند که در موسیقی فولکلور هزاره به وفور یافت میشوند.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.</ref> | |||
اگرچه اجرای این ترانهها توسط مردان به همراهی سازها سبب گسترش و شناخت این آثار در جامعه شده است، اما هنگامی که این ترانههای برخاسته از عواطف زنان توسط مردان در مجالس اجرا میشود، بهدلیل عدم آگاهی از هویت آفرینشگر اصلی، تغییرها و تحریفهای معنایی ایجاد میشود. این مسئله حساسیتهایی را در جامعه برانگیخته و بخشی از این آثار ارزشمند را به حاشیه رانده است. نمونههایی مانند آهنگ زیبای محلی «بسم الله جان» به زبان پشتو و آهنگ «نصرو جان» از جمله این موارد است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.</ref> | |||
بانوانی که با سنتشکنی به عرصهٔ آوازخوانی قدم گذاشتهاند، اغلب با واکنشهای منفی از سوی [[خانواده]] و جامعه مواجه شده و طرد شدهاند. یکی از نمونههای این انزوای اجتماعی، مادر میرزا یا «آبی میرزا» است که علیرغم استعداد هنری بینظیرش، بهدلیل فعالیت در عرصهٔ موسیقی با انزوا رو به رو شد.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.</ref> | |||
بانوانی که با سنتشکنی به | |||
==موسیقی کودکان هزاره== | ==موسیقی کودکان هزاره== | ||
موسیقی کودکان در فرهنگ هزاره بهعنوان بخشی از میراث شفاهی، کارکردهای چندوجهی دارد. لالاییها که بهصورت عموم توسط مادران اجرا میشوند، نه تنها برای خواباندن کودکان، بلکه برای انتقال عواطف، آرزوهای مثبت و عناصر فرهنگی به کار میروند. برای مثال یکی از ترانههای کودکانه با عنوان «لُولَی» بوده که دارای ساختار زبانی ساده و تکرارشونده است و با ریتم ملایم و لحن آرامشبخش همراهی میشود. | موسیقی کودکان در فرهنگ هزاره بهعنوان بخشی از میراث شفاهی، کارکردهای چندوجهی دارد. لالاییها که بهصورت عموم توسط مادران اجرا میشوند، نه تنها برای خواباندن کودکان، بلکه برای انتقال عواطف، آرزوهای مثبت و عناصر فرهنگی به کار میروند. برای مثال یکی از ترانههای کودکانه با عنوان «لُولَی» بوده که دارای ساختار زبانی ساده و تکرارشونده است و با ریتم ملایم و لحن آرامشبخش همراهی میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۵.</ref> مضامین این لالاییها اغلب حول محور نور، آرامش، موفقیت و محافظت از [[کودک]] میچرخد. همچنین استفاده از عناصر بومی مانند «باچی» (فرزند) نشاندهندهٔ بستر فرهنگی این آثار است. | ||
مضامین این لالاییها اغلب حول محور نور، آرامش، موفقیت و محافظت از کودک میچرخد. همچنین استفاده از عناصر بومی مانند «باچی» (فرزند) | |||
===نمونهای از سرود کودکانه هزارگی<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۵.</ref>=== | ===نمونهای از سرود کودکانه هزارگی<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۵.</ref>=== | ||
{{شعر جدید | {{شعر جدید | ||
| متن = | |||
لولی لولی باچی مه\\هردو نور اُقره مه | لولی لولی باچی مه\\هردو نور اُقره مه | ||
چراغ توخینه مه\\هردو نور دیده مه | چراغ توخینه مه\\هردو نور دیده مه | ||
| خط ۳۵۱: | خط ۲۲۸: | ||
لولو باره مه\\هردو نور دیده مه | لولو باره مه\\هردو نور دیده مه | ||
خاو کو خاو کو آغه\\خاو کو خاو کو آغه | خاو کو خاو کو آغه\\خاو کو خاو کو آغه | ||
}} | |||
==آوازخوانان معروف هزاره== | ==آوازخوانان معروف هزاره== | ||
[[پرونده:توکلی2.jpg|300px|thumb|left|صفدر توکلی، آوازخوان محلی افغانستان]] | [[پرونده:توکلی2.jpg|300px|thumb|left|صفدر توکلی، آوازخوان محلی افغانستان]] | ||
=== | ==={{درشت|صفدر توکلی}}=== | ||
صفدر توکلی، در ۱۳۲۰ش، در «یَکَاولَنگ»، یکی از اُلُسوَالِیهای (شهرستان) ولایت [[بامیان]] متولد شد<ref>[https://takven.page.tl/%26%231586%3B%26%231606%3B%26%231583%3B%26%231711%3B%26%231740%3B%26%231606%3B%26%231575%3B%26%231605%3B%26%231607%3B-%26%231605%3B%26%231601%3B%26%231575%3B%26%231582%3B%26%231585%3B-%26%231605%3B%26%231608%3B%26%231587%3B%26%231740%3B%26%231602%3B%26%231740%3B-%26%231607%3B%26%231586%3B%26%231575%3B%26%231585%3B%26%231607%3B-%26%231607%3B%26%231575%3B.htm «زندگینامۀ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین.]</ref> و آوازخوانی را در سن ۱۶ سالگی، شروع کرد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> صفدر، در همان نوجوانی با «دَمبُورَه»، از مهمترین آلات موسیقی سنتی هزارگی، آشنا و به آن علاقهمند شد. این در حالی است که نوع نگاه و [[سبک زندگی]] مردم محل، [[موسیقی]] و آوازخوانی را در آن زمان در محدودهٔ تابوهای اجتماعی دستهبندی میکرد. وی ابتدا با مخالفت شدید [[پدر]] و [[خانواده]] مواجه و آلات موسیقی او چندبار شکسته شد؛ اما او با صدای خوش، نبوغ ذاتی و پشتکار شخصی که داشت، بر همه موانع فرهنگی و اجتماعی فایق آمد و بهتدریج مورد حمایت و تشویق قرار گرفت.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> | |||
صفدر توکلی، | |||
صفدر، در همان نوجوانی با «دَمبُورَه»، از | |||
همچنین، از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ بهطور رسمی مأمور شد تا با سفر بهمناطق مختلف هزارهنشین، آهنگهای محلی هزارگی را جمعآوری کند.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> او بعد از شهرت در افغانستان، به کشورهای مختلف آسیای میانه، چین، هند و مغولستان سفر کرد و در معرفی | صفدر توکلی، در ۱۳۴۵ش برای شرکت در یک مسابقهٔ کشوری آوازخوانی که توسط وزارت «اطلاعات و فرهنگ» [[افغانستان]] ترتیب داده شده بود، به [[کابل]]، پایخت افغانستان رفت و بعد از پیروزی در مسابقه، کار خود را در رادیوی افغانستان شروع کرد. همچنین، از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ بهطور رسمی مأمور شد تا با سفر بهمناطق مختلف هزارهنشین، آهنگهای محلی هزارگی را جمعآوری کند.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> او بعد از شهرت در افغانستان، به کشورهای مختلف آسیای میانه، چین، هند و مغولستان سفر کرد و در معرفی موسیقی محلی افغانستان به جهان نقش مؤثر داشت.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> | ||
صفدر توکلی، خود ترانه میسرود و آهنگ میساخت. در نواختن دمبوره چنان مهارت داشت که به اسطورهٔ «دمبورهنوازی» در بین نسل خود مشهور شده بود.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/66111/صفدر%20توکلی%20سلطان%20دمبوره%20و%20گل%20زمان%20بابای%20موسیقی%20پشتو%20معرفی%20شدند «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.]</ref> توکلی از سال ۱۳۶۴ش تا سال ۱۳۷۵ش، سرپرستی گروه هنری وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان را به عهده داشت.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/66111/صفدر%20توکلی%20سلطان%20دمبوره%20و%20گل%20زمان%20بابای%20موسیقی%20پشتو%20معرفی%20شدند «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.]</ref> صفدر ۴۰۰ آهنگ مختلف در رادیو و تلویزیون افغانستان، ثبت کرده است.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> کسب مدال [[صداقت]] در موسیقی،<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/66111/صفدر%20توکلی%20سلطان%20دمبوره%20و%20گل%20زمان%20بابای%20موسیقی%20پشتو%20معرفی%20شدند «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.]</ref> چندین جایزهٔ بینالمللی، دریافت لقب «سلطان دمبوره» افغانستان<ref>[http://afghanpaper.com/nbody.php?id=31109 «موسیقی محلی بامیان در آستانۀ فراموشی»، وبسایت شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> و کسب مدالهای افتخار از کشورهای مختلف،<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/66111/صفدر%20توکلی%20سلطان%20دمبوره%20و%20گل%20زمان%20بابای%20موسیقی%20پشتو%20معرفی%20شدند «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.]</ref> از جمله افتخارات صفدر توکلی است. بهمنظور تجلیل از فعالیتهای هنری صفدر توکلی، اولین جشنوارهٔ فرهنگی «دمبوره»، در [[تیر]] ۱۳۹۶ش در مرکز بامیان برگزار<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=149213 «سومین جشنواره دمبوره در بامیان برگزار شد»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> و تندیس این هنرمند، به احترام فعالیتهای ۵۰ سالهٔ هنری او، رونمایی شد.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> | |||
صفدر توکلی، خود ترانه میسرود و آهنگ میساخت. در نواختن دمبوره چنان مهارت داشت که به | |||
توکلی از سال ۱۳۶۴ش تا سال ۱۳۷۵ش، سرپرستی گروه هنری وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان را به عهده داشت.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/66111/% | |||
====سبک هنری صفدر توکلی==== | ====سبک هنری صفدر توکلی==== | ||
صفدر، در موسیقی سنتی و محلی هزارهها سبک ویژهای دارد که به «سبک صفدر» مشهور است و به | صفدر، در موسیقی سنتی و محلی هزارهها سبک ویژهای دارد که به «سبک صفدر» مشهور است و به گفتهٔ خود او شامل آهنگهای «عاشقانه»، «اعتراضی» و «ملیخوانی»، میشود.<ref>[https://jade-abresham.com/uncategorized/2138/ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> اشعار زیر در یکی از آهنگهای صفدر بهکار رفته که بهعنوان نماد اتحاد ملی شناخته میشود:<ref>[https://takven.page.tl/%26%231586%3B%26%231606%3B%26%231583%3B%26%231711%3B%26%231740%3B%26%231606%3B%26%231575%3B%26%231605%3B%26%231607%3B-%26%231605%3B%26%231601%3B%26%231575%3B%26%231582%3B%26%231585%3B-%26%231605%3B%26%231608%3B%26%231587%3B%26%231740%3B%26%231602%3B%26%231740%3B-%26%231607%3B%26%231586%3B%26%231575%3B%26%231585%3B%26%231607%3B-%26%231607%3B%26%231575%3B.htm «زندگینامۀ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین.]</ref> | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب| اگر از | {{ب| اگر از بامیان و قندهاریم|همگی پگ (همه) بیراریم (برادریم)}} | ||
{{ب|و | {{ب|و یا از کابل و بلخ و تخاریم|همگی پگ بیراریم}} | ||
{{ب|اگر از لُوگَر و غزنی و غُورات|و | {{ب|اگر از لُوگَر و غزنی و غُورات|و یا هلمند و هرات}} | ||
{{ب|گِرشک و | {{ب|گِرشک و پَکتِیَا و نَنگَرهَاریم|همگی پگ بیراریم}} | ||
{{ب|اگر از وَردَک و | {{ب|اگر از وَردَک و نیمروز، اُرزگان|قلات و هم کَناران}} | ||
{{ب|اگر از | {{ب|اگر از کاپیسا و چاریکاریم|همگی پگ بیراریم}} | ||
{{ب|اگر از کندوز و بغلان و لغمان|فراه و | {{ب|اگر از کندوز و بغلان و لغمان|فراه و پَکتِیکَاییم}} | ||
{{ب| | {{ب|همیشه در پناه کردیگاریم|همگی پگ بیراریم}} | ||
{{ب|اگر از | {{ب|اگر از بادغیس و فریاب جوزجان|بدخشان و سمنگان}} | ||
{{ب|چنان در | {{ب|چنان در یک خط و در یک قطاریم|همگی پگ بیراریم}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
[[پرونده:آبه-میرزا۳.jpg|thumb|آبهمیرزا، بانوی آوازخوان افغانستانی]] | [[پرونده:آبه-میرزا۳.jpg|thumb|آبهمیرزا، بانوی آوازخوان افغانستانی]] | ||
=== | ==={{درشت|آبه میرزا}}=== | ||
نام اصلی آبهمیرزا، «دلآرام» است و بهنامهای گلاندام و دختر مالستانی نیز از او یاد میشود. دلآرام فرزند عبدالصمد، از | نام اصلی آبهمیرزا، «دلآرام» است و بهنامهای گلاندام و دختر مالستانی نیز از او یاد میشود. دلآرام فرزند عبدالصمد، از طایفهٔ ملکی دایفولاد در قریهٔ «لعلچک»، در ۱۳۱۰ش، در ولسوالی (شهرستان) [[مالستان]] ولایت [[غزنی]] متولد شد.<ref>رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.</ref> دلآرام در نوجوانی با پسری از روستای نودِه بهنام محمدامیر [[ازدواج]] کرد و صاحب سه فرزند بهنامهای میرزاحسین، علیحسین و ماهگل شد. چون نام فرزند بزرگش «میرزا» بود، او را «آبه میرزا» یا «آبی میرزا» (مادر میرزا) خواندند.<ref>احمدزاده، معمای آبهمیرزا، وبسایت روزنامه هشت صبح، سرطان 1398ش.</ref> با توجه به فرهنگ جامعهٔ سنتی و نبود [[مدرسه]] و امکانات آموزشی، آبهمیرزا مانند دیگر زنان جامعهٔ افغانستان از نعمت سواد محروم بوده است؛ اما پرورش خانوادگی و شرایط محیطی و شخصیتی، از او زنی مبارز، فعال و تلاشگر ساخته بود. آبهمیرزا از لحاظ شخصیتی زنی آزاده، دلیر، طناز و حاضرجواب بود و از هیچکسی باک نداشت.<ref>احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح،31 تیر 1398ش.</ref> آبهمیرزا در ۳۱ سرطان/تیر ۱۳۹۵ش از دنیا رفت و در گورستان «خاکریزگ» نو دِه به خاک سپرده شد.<ref>[https://8am.media/fa/abai-mirza-puzzle/ احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1398ش.]</ref> | ||
دلآرام در نوجوانی با پسری از روستای نودِه بهنام محمدامیر ازدواج کرد و صاحب سه فرزند بهنامهای میرزاحسین، علیحسین و ماهگل شد. چون نام فرزند بزرگش «میرزا» بود، او را | |||
با توجه به فرهنگ | |||
====سبک هنری آبهمیرزا==== | ====سبک هنری آبهمیرزا==== | ||
آبهمیرزا سبک یگانهای داشت که بین مردم به «سبک | آبهمیرزا سبک یگانهای داشت که بین مردم به «سبک مالستانی» مشهور شده است. سبک مالستانی، بخشی از [[موسیقی مردم هزاره|موسیقی هزارگی]] است که ریشهٔ کاملاً [[خراسان|خراسانی]] دارد بهویژه آنکه میزانهای هفتضربی و پنجضربی که در موسیقی خراسان قدیم بوده است، در این موسیقی بسیار یافت میشود. میزانهای پنجضربی در دیگر مناطق و اقوام افغانستان نیز مشاهده نشده است ولی در تاجیکستان، فراوان یافت میشود که به آن «فلک» میگویند. این نوع میزان در [[موسیقی سنتی ایران]] نیز وجود دارد که بازماندهٔ موسیقی خراسان بزرگ است.<ref>جعفری، «ویژگیهای سبکی آلبوم گل بادام»، خانه ادبیات افغانستان، تابستان 1392ش.</ref> | ||
====چالشهای آبهمیرزا برای آوازخوانی==== | ====چالشهای آبهمیرزا برای آوازخوانی==== | ||
[[پرونده:آبه-میرزا۲.jpg|thumb|تصویری از آبهمیرزا در منزلش ]] | [[پرونده:آبه-میرزا۲.jpg|thumb|تصویری از آبهمیرزا در منزلش]] | ||
فعالیتهای آبهمیرزا که بیشتر در محافل خانوادگی و زنانه اجرا میشد، علاقهمندان زیادی را جذب کرد. برخی از آهنگهای آبهمیرزا در مناطق اطراف پخش شد و شهرت او بهعنوان یک آوازخوان در منطقه، باعث شد که او به اجبار محل سکونت خود را ترک کند و مدتی | فعالیتهای آبهمیرزا که بیشتر در محافل خانوادگی و زنانه اجرا میشد، علاقهمندان زیادی را جذب کرد. برخی از آهنگهای آبهمیرزا در مناطق اطراف پخش شد و شهرت او بهعنوان یک آوازخوان در منطقه، باعث شد که او به اجبار محل سکونت خود را ترک کند و مدتی آوارهٔ شهر [[غزنی]] و ولسوالی [[جاغوری]] شود. رفت و آمدهای او در جامعه بهطور معمول موجب بروز شایعاتی میشد که یک بار پای او را به محاکم دولتی باز کرد. این دوبیتی منسوب به او است که در فراق زادگاهاش خوانده است.<ref>رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.</ref> | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|گل صد برگ تابستانم ای یار|فرار از ملک مالستانم ای یار}} | {{ب|گل صد برگ تابستانم ای یار|فرار از ملک مالستانم ای یار}} | ||
{{ب|از آن روزی که گشتم از وطن دور|جگر پرخون و دلنالانم ای یار}} | {{ب|از آن روزی که گشتم از وطن دور|جگر پرخون و دلنالانم ای یار}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
آبهمیرزا، ایامی را در غزنی و [[کابل]] محبوس بود. او بعد از زندان، مدتی در کابل زندگی کرد و سپس به «نوده» مالستان برگشت. به روایتی، او بعد از بازگشت مجدد به مالستان به آوازخوانی ادامه داد. طبق روایت دیگر، او با رفتن به زندان و از دست دادن همسر و فرزند، صدایش سوخت و بعد از آن آوازخوانی را کنار گذاشت؛ اما وضعیت زندگی او بسیار سخت بود و بههمین دلیل اطلاع دقیقی | آبهمیرزا، ایامی را در غزنی و [[کابل]] محبوس بود. او بعد از زندان، مدتی در کابل زندگی کرد و سپس به «نوده» مالستان برگشت. به روایتی، او بعد از بازگشت مجدد به مالستان به آوازخوانی ادامه داد. طبق روایت دیگر، او با رفتن به زندان و از دست دادن همسر و فرزند، صدایش سوخت و بعد از آن آوازخوانی را کنار گذاشت؛ اما وضعیت [[زندگی]] او بسیار سخت بود و بههمین دلیل اطلاع دقیقی دربارهٔ آثار و چگونگی زندگیاش وجود ندارد.<ref>رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.</ref> | ||
====معرفی آبهمیرزا با صدای صفدرعلی مالستانی==== | ====معرفی آبهمیرزا با صدای صفدرعلی مالستانی==== | ||
شهرت بیشتر آبهمیرزا، مدیون صفدرعلی مالستانی، آوازخوان همدورهاش است که در | شهرت بیشتر آبهمیرزا، مدیون صفدرعلی مالستانی، آوازخوان همدورهاش است که در ۱۳۹۱ش در کابل فوت کرد. صفدرعلی با صدای نازک خود چنان سبک آبهمیرزا را تقلید میکرد که بسیاری تصور کردند آبهمیرزا ساخته ذهن خلاق او است. انگیزهٔ صفدرعلی از این کار مشخص نیست؛ اما از آنجا که هردو در یک قریه زندگی میکردند، ممکن است روابط خانوادگی یا عاطفی میان آنها وجود داشته باشد.<ref>رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.</ref> | ||
به نظر برخی محققان صفدرعلی مالستانی نیز در آغاز کار هنری خود در بهرهبرداری از شهرت آبهمیرزا بیمیل نبوده است؛ اما صفدرعلی بعد از شهرت در محافل هنری و راهیابی به رادیو و تلویزیون افغانستان از گمنامی بیرون آمد و از نام خود استفاده کرد. صدای صفدرعلی در جهت این شهرت نقش | به نظر برخی محققان صفدرعلی مالستانی نیز در آغاز کار هنری خود در بهرهبرداری از شهرت آبهمیرزا بیمیل نبوده است؛ اما صفدرعلی بعد از شهرت در محافل هنری و راهیابی به رادیو و تلویزیون افغانستان از گمنامی بیرون آمد و از نام خود استفاده کرد. صدای صفدرعلی در جهت این شهرت نقش مؤثری داشت درحدی که با وفات او در ۱۳۹۱ش، دیگران عمر آبهمیرزا را هم پایان یافته قلمداد کردند. نوارهای کاست به نام آبهمیرزا وجود دارد که دقیقاً مشخص نیست که او خوانده است یا صدای صفدرعلی مالستانی است.<ref>رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.</ref> | ||
====آبهمیرزا از نگاه دیگران==== | ====آبهمیرزا از نگاه دیگران==== | ||
[[پرونده:آبه-میرزا.jpg|thumb|تندیس آبهمیرزا در ماریان]] | [[پرونده:آبه-میرزا.jpg|thumb|تندیس آبهمیرزا در ماریان]] | ||
[[داوود سرخوش]] | [[داوود سرخوش]] از عشق خود در زمان کودکی به صدای آبه میرزا میگوید و صدای وی را بسیار سوزناک و مانند درگرفتن آتش در تنور توصیف میکند. حفیظ شریعتی نویسنده، آبهمیرزا را «مادر موسیقی هزارهها» و «الاههٔ شاعران محلیسرا» نام داده، در موردش مقاله نوشته و در کتابش نیز از او یاد کرده است. محمدحسین فیاض نویسندهٔ دیگری، او را «زن هنرمند و آوازخوان افسانهای هزارهها» خوانده که سبک مالستانی را به دنیای موسیقی عرضه کرده است. وحید قاسمی از «سبک آبه میرزا» یاد میکند و در کتاب «موسیقی اصیل هزاره» نام او را در شمار «هنرمندان نامدار و سابقهدار موسیقی هزاره» جا داده و در دیدگاه دیگری در تلویزیون طلوع گفته است که اگر آبه میرزا نمیبود بخش بزرگی از موسیقی هزارهگی وجود نمیداشت. [[کتاب]] دانشنامه هزاره برای آبه میرزا، مدخلی باز کرده و عنوان «دمبورهنواز و خواننده» به او داده است. در دانشنامه آمده که سبک هنری آبه میرزا مشهور به مالستانی است که صفدر توکلی آن را بالوپر داد و بعدها صفدر مالستانی دنبال کرد. فصلنامهٔ ادبیات معاصر و کتاب «فرهنگ شفاهی هزارهها» از شریعتی سحر، آبه میرزا را ترانهسرا/ دوبیتیسرا معرفی کرده و ترانههایی را به نام او نگاشتهاند.<ref>[https://8am.media/fa/abai-mirza-puzzle/ احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1398ش.]</ref> | ||
حفیظ شریعتی نویسنده، آبهمیرزا را «مادر | |||
وحید قاسمی از «سبک | |||
کتاب | |||
====محتوای ترانهها و آهنگهای آبه میرزا==== | ====محتوای ترانهها و آهنگهای آبه میرزا==== | ||
از آبیمیرزا چند آهنگ محدود در نوارهای کاست، ضبط شد و به یادگار مانده است. محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی در کنار چالشهای اقتصادی و مالی موجب شد که بسیاری از سرودههای آبی میرزا ثبت نشود. در سرودههای آبیمیرزا شکوِه از ناملایمات اجتماعی و فرهنگی، حس وطندوستی، امید به زندگی و عشق و محبت بیشتر تجلی | از آبیمیرزا چند آهنگ محدود در نوارهای کاست، ضبط شد و به یادگار مانده است. محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی در کنار چالشهای اقتصادی و مالی موجب شد که بسیاری از سرودههای آبی میرزا ثبت نشود. در سرودههای آبیمیرزا شکوِه از ناملایمات اجتماعی و فرهنگی، حس وطندوستی، [[امید]] به زندگی و عشق و محبت بیشتر تجلی یافته است.<ref>[https://www.voc-news.com/2023/09/12/the-art-of-protest-in-a-peaceful-life-who-was-abi-mirza-of-malestani/ «هنر اعتراض در زندگی دلآرام»، وبسایت صدای شهروند].</ref> | ||
داوود در سال | ==={{درشت|داوود سرخوش}}=== | ||
[[پرونده:داوود.jpg|300px|thumb|left|داوود سرخوش]]داوود سرخوش، در ۶ اردیبهشت (ثور) ۱۳۵۰ش، بهعنوان یازدهمین فرزند خانواده،<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> در قریهٔ «غُجُورباش» از توابع اُلُسوالی (شهرستان) «سَنگتَخت»<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/75697/آهنگ-زیبای-شب-های-بی-ترانه-نمانه-با-صدای-داوود-سر-خوش?Da «با هم بشنویم؛ شبهای بیترانه نمانه با صدای داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> ولایت دایکندی به دنیا آمد. او در کودکی مادر خود را از دست داد.<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> داوود، تحصیل ابتدایی را بهشکل سنتی (یادگیری قرآن و [[دیوان حافظ]]) نزد پدر خود شروع کرد؛ اما وقتی شرایط آموزش رسمی در ۱۳۵۷ش، فراهم شد در کلاس سوم ثبتنام کرد. پس از فراگیری یک کلاس، [[جنگ]] در افغانستان فراگیر و داوود مجبور به [[مهاجرت]] بهشهر کویتهٔ پاکستان شد. سرخوش بهدلیل عدم آشنایی با زبان «اُردُو»، مدرسه را از کلاس اول در شهر کویته آغاز کرد و تا دیپلم ادامه تحصیل داد. او در ۱۳۷۷ش از پاکستان به انگلستان و سپس در ۱۳۷۹ش به شهر «وین» اتریش رفت و تاکنون در آنجا زندگی میکند.<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> داوود در سال ۱۹۹۵م، با خانم «کبرا نیکزاد» [[ازدواج]] کرد که حاصل ازدواج آنها، سه پسر بهنامهای صبور، ذوالفقار و یاسر است.<ref>[http://www.aliafshar.blogfa.com/?p=9 افشار، «زندگینامۀ داوود سرخوش»، وبلاگ علی افشار.]</ref> | |||
====زندگی هنری داوود سرخوش==== | ====زندگی هنری داوود سرخوش==== | ||
داوود از برادر بزرگ خود که آوازخوان محلی بود<ref>[https://jade-abresham.com/slideshow/4024/ لعلی، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> | داوود از برادر بزرگ خود که آوازخوان محلی بود<ref>[https://jade-abresham.com/slideshow/4024/ لعلی، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت جادۀ ابریشم.]</ref> تأثیر زیادی پذیرفت.<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> او «دمبورهنوازی» را از برادر بزرگ خود در افغانستان و «هارمونیه» را از «ارباب علیخان» در پاکستان یادگرفت. داوود زمانی که ۹ ساله بود، شعر میسرود و در ۱۷ سالگی خوانندگی را آغاز کرد.<ref>[http://www.afgsemnan.blogfa.com/post/120/زندگینامه-و-آثار-هنری-داود-سرخوش،-هنرمند-محبوب-کشور «زندگینامه و آثار هنری داود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید.]</ref> سرخوش، بیشتر به سبک محلی و لهجهٔ هزارگی آواز میخواند. درونمایههای اشعار او موضوعات میهنی است<ref>[https://www.roushd.news/داوود-سرخوش-برندهی-جایزهی-اسطوره/ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.]</ref> که به پدیدهٔ جنگ، مهاجرت، وحدت ملی و درد و [[رنج]] مردم میپردازد.<ref>[https://salsal-uk.blogsky.com/1388/05/13/post-33/ احمدی، «بازنمایی ایدئولوژی قومی و ملی در موسیقی داود سرخوش»، وبسایت یاداشتهای دوستان.]</ref> داوود سرخوش در کنار تولید آهنگهای انفرادی، پنج آلبوم (مجموعهآهنگ) رسمی بهنامهای «سرزمین من»، «پری جُو»، «سپید و سیاه»، «بازی» و «جنگ و جنون» را منتشر کرده است. او همچنین کنسرتهای زیادی در کشورهای [[ایران]]، استرالیا، نروژ، روسیه، هلند، سوئد و دانمارک اجرا کرده است.<ref>[http://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/57212/نمایندگان%20ایران%20در%20بولونیا%20مشخص%20شدند «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.]</ref> در حال حاضر، داود سرخوش بهعنوان یکی از مشهورترین چهرههای موسیقی افغانستان شناخته میشود.<ref>[http://www.afgsemnan.blogfa.com/post/120/زندگینامه-و-آثار-هنری-داود-سرخوش،-هنرمند-محبوب-کشور «زندگینامه و آثار هنری داوود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید.]</ref> داود سرخوش، در سومین جشنوارهٔ بینالمللی موسیقی «دف باما» در ۲۰۱۷م در هامبورگ آلمان، جایزهٔ «هنرمند اسطورهٔ افغانستان» را بهدستآورد.<ref>[https://www.roushd.news/داوود-سرخوش-برندهی-جایزهی-اسطوره/ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.]</ref> | ||
==== | ====نوآوری داوود سرخوش==== | ||
سرخوش، | داوود سرخوش در آهنگهای خود احساسات ملی را بازتاب داده است که میلیونها شهروند افغانستانی در دوران آوارگی آن را تجربه کردهاند. یکی از مشهورترین آلبومهای سرخوش، «سرزمین من» است که در افغانستان و ایران طرفدار زیادی دارد.<ref>[https://www.roushd.news/داوود-سرخوش-برندهی-جایزهی-اسطوره/ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.]</ref> داوود با این ترانه که در وصف افغانستان سروده شده و از دردهای این کشور و آوارگی مردم آن میگوید، بیش از پیش مشهور شده است:<ref>[https://www.isna.ir/news/1400052618331/چرا-ترانه-سرزمین-من-ماندگار-شد «چرا ترانۀ سرزمین من ماندگار شد؟»، خبرگزاری ایسنا.]</ref> | ||
سرزمین من<ref>[https://www.delgarm.com/entertainment/song/167818-تکست-آهنگ-سرزمین-من «متن آهنگ افغانی بهنام سرزمین من»، وبسایت دلگرم.]</ref> | |||
سرزمین من<ref>[https://www.delgarm.com/entertainment/song/167818- | |||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
| خط ۴۸۲: | خط ۳۰۹: | ||
{{ب|سرزمین من خسته خسته از جفایی|سرزمین من بیسرود و بیصدایی}} | {{ب|سرزمین من خسته خسته از جفایی|سرزمین من بیسرود و بیصدایی}} | ||
{{ب|سرزمین من دردمندِ بیدوایی |سرزمین من}} | {{ب|سرزمین من دردمندِ بیدوایی |سرزمین من}} | ||
{{ب|سرزمین من مثل | {{ب|سرزمین من مثل چشم انتظاری|سرزمین من مثل دشت پرغباری}} | ||
{{ب|سرزمین من مثل قلب داغداری|سرزمین من }} | {{ب|سرزمین من مثل قلب داغداری|سرزمین من}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
== | =={{درشت|سید انور آزاد}}== | ||
در | سید انور آزاد در ۱۳۴۸ش در منطقهٔ تَخت ولسوالی (شهرستان) وَرَس از توابع ولایت [[بامیان]] در یک خانوادهٔ روستایی متولد شد.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> سید انور، تحصیلات ابتدایی را در تختورس سپری کرد. او از کودکی به موسیقی علاقهمند بود و با گوشدادن به آوازهای صفدر توکلی و سرور سرخوش، بهمرور زمان به نواختن دمبوره و آوازخوانی روی آورد. او بعد از کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۳۵۷ش و گسترش ناامنی در کشور، در سال ۱۳۶۲ش از زادگاهٔ خود [[مهاجرت]] کرد و به ایران کوچید و در شهر [[تهران]] ساکن شد.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> | ||
سید انور آزاد در ایران به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد. او در کنار تحصیل، بیشتر اوقات به تمرین موسیقی و آوازخوانی مشغول بود. او در ۲۰ سالگی، به آهنگها و نغمههای سرور سرخوش (آوازخوان و دمبورهنواز هزارگی) گرایش داشت. هنرمندانی که استاد سید انور آزاد بودهاند عبارتاند از: شاهعوض از اسماعیلیههای بامیان، غلامسرور سرخوش، غلامسخی بامیانی (بچه میرزاگل)، صفدر توکلی، صفدر خیرعلی و خانمحمد دلبری.<ref>خاوری، دوبیتیهاای عامیانهٔ هزارگی، 1382ش، ص28.</ref> نخستین اجرای او نیز آهنگ مختهای از آن خواننده بود:<ref>[https://abadis.ir/fatofa/سید-انور-ازاد/ «سید انور آزاد»، وبسایت آبادیس.]؛ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref>{{آغاز نستعلیق}} | |||
سید انور آزاد در ایران به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد. او در کنار تحصیل، بیشتر اوقات به تمرین موسیقی و آوازخوانی مشغول بود. او در ۲۰ سالگی، به آهنگها و نغمههای سرور سرخوش (آوازخوان و دمبورهنواز هزارگی) گرایش داشت. نخستین اجرای او نیز آهنگ مختهای از آن خواننده بود:<ref>[https://abadis.ir/fatofa/ | |||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|شب هجرت حسابی کن ولی سنجیده سنجیده|بیا وقتی قرار آمد بیا خندیده خندیده}} | {{ب|شب هجرت حسابی کن ولی سنجیده سنجیده|بیا وقتی قرار آمد بیا خندیده خندیده}} | ||
{{ب|ورق زن صفحههای قلب عاشق را تماشا کن|ولی شرطا که تو هم نگذری نادیده نادیده}} | {{ب|ورق زن صفحههای قلب عاشق را تماشا کن|ولی شرطا که تو هم نگذری نادیده نادیده}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}آزاد در | {{پایان نستعلیق}}آزاد در ۱۳۷۲ش توانست اولین کاسِتِ خود را تحت عنوان «دخترفروشی» ثبت کند. او بعد از آنکه بر دمبوره مسلط شد، جدا از سبکهای سرور سرخوش، کاستهای بیشماری ثبت کرد. برخی گفتهاند وی در یک نشست دوازده کاست هم ثبت کرده است.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> او در طول دوران مهاجرت در ایران در شهرهای مختلف آن کشور از جمله [[تهران]]، [[مشهد]]، [[اصفهان]] و [[شیراز]] [[کنسرت]] اجرا کرده است. سید انور در جوانی [[ازدواج]] کرد و دارای شش فرزند [[دختر]] و یک پسر است.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> آزاد در ۱۳۸۳ش به [[کابل]] برگشت و در آن شهر به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. او در داخل کشور فرصت بیشتری برای آفرینش هنری دارد و در طی ده سال اخیر منتهی به ۱۳۹۵ش توانسته بیش از صد آهنگ را در استودیوهای کابل به ثبت برساند.<ref>[http://best-biography.ir/post/5124 «بیوگرافی سید انور آزاد».، وبسایت بست بیوگرافی.]</ref> | ||
او در طول دوران مهاجرت در ایران در شهرهای مختلف آن کشور از جمله [[تهران]]، [[مشهد]]، اصفهان و [[شیراز]] | |||
آزاد در | |||
آزاد در بین سالهای ۱۳۸۹–۱۳۹۵ش. سفرهای کاری به برخی از کشورهای همسایه داشته که در آنها اجرا در فضاهای متفاوت را تجربه کرده است. از جمله کنسرت دمبوره در شهر آلماتی کشور قزاقستان و جشنوارهٔ موسیقی در شهر کویتهٔ پاکستان.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور» در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> آزاد علاوهبر اجرای دمبوره و آوازخوانی هزارگی در نقاط مختلف شهر کابل و دیگر مناطق کشور، در جشنوارهها و کنسرتهای بسیاری در افغانستان برنامه اجرا کرده است. از جمله اجرای برنامه در چندین دورهٔ جشنوارهٔ راه ابریشم در شهر بامیان؛ کنسرتهای موسیقی در کابل و اجرای مشترک با استاد صفدر توکلی، علی دریاب بندری، میرچمن سلطانی و عبدالوهاب ناصری؛ اجرا در تلویزیونهای ملی و خصوصی شهر کابل.<ref>رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور» در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.</ref> | |||
==چالشهای موسیقی هزارگی== | |||
موسیقی هزارگی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی، در حالحاضر به با چالشهای ساختاری و محتوایی متعددی رو به رو است. این هنر اگرچه در عرصهٔ محلی و قومی توفیقاتی داشته، اما یک ابزار تحولبخش اجتماعی و فرهنگی نیست. موسیقی هزارگی بهطور عمده بر انعکاس ظواهر فرهنگی و تجربیات فردی متمرکز شده و از نقش آفرینندگی و جهتدهی اجتماعی بازمانده است. این موسیقی کمتر به مفاهیم کلان مانند عدالت، صلح، وحدت ملی و پیشرفت جامعه پرداخته و در نتیجه، نتوانسته تأثیر عمیقی بر نگرش و رفتار مخاطبان در سطح ملی بگذارد.<ref>[https://aknun.org/فرهنگ-هزارگی؛-نگاهی-به-کاستیهای-محتو/ عظیمی، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون.]</ref> | |||
*'''ضعف در پردازش مضامین معنوی و ارزشی''': اشعار به کار رفته در موسیقی هزارگی بیشتر فاقد عمق معنوی و ارزشی است. در این اشعار به جای پرداختن به مفاهیم انسانی و اخلاقی، بر توصیف روابط سطحی تکیه شده است. این ضعف محتوایی باعث کاهش ماندگاری و تأثیرگذاری آثار موسیقایی مردم هزاره شده است. | |||
*'''غفلت از نقش آیینی و هویتی''': موسیقی هزارگی نتوانسته است بهطور مناسب به بازتاب آیینها، ارزشها و هویت قومی-ملی بپردازد. این غفلت باعث شده تا این هنر نتواند بهعنوان یک رسانهٔ قدرتمند در تقویت حس تعلق و همبستگی اجتماعی عمل کند. | |||
*'''انزوای زبانی''': استفادهٔ انحصاری از لهجهها و سازهای محلی بدون توجه به زبان و سبک مشترک ملی، باعث انزوای موسیقی هزارگی شده است. این امر موجب شده تا این هنر نتواند با مخاطبان گستردهتر ارتباط برقرار کند و در عرصهٔ ملی مطرح شود. | |||
*'''کاستی در نوآوری''': موسیقی هزارگی در برخی موارد نتوانسته است با تحولات اجتماعی و فرهنگی همگام شود و به نیازهای نسل جدید پاسخ دهد. فقدان نوآوری در فرم و محتوا باعث شده تا این هنر نتواند جذابیت لازم را برای جوانان حفظ کند.<ref>[https://aknun.org/فرهنگ-هزارگی؛-نگاهی-به-کاستیهای-محتو/ عظیمی، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون.]</ref> | |||
== | ==کتابشناسی موسیقی هزارگی== | ||
موسیقی اصیل هزاره نام کتاب پژوهشی از وحید قاسمی، آوازخوان، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی مشهور افغانستان بوده که در ۱۳۹۶ش در کابل منتشر شده است. این اثر به تحلیل مفاهیم تخصصی از جمله اصطلاح خاص «رَفت» بهعنوان معادل ملودی و ساختارهای نغمگی اختصاص دارد. مؤلف در این کتاب به بررسی سازهای سنتی از جمله دمبوره و نقش آن در فرهنگ موسیقایی مردم هزاره پرداخته است.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ۹–۴۰.</ref> | |||
ژانرهای | بخشهای قابل توجهی از کتاب به بررسی ژانرهای مختلف مانند «مختهسرایی» بهعنوان مرثیهخوانی، «لالاییها» و «ترانههای کودکان» اختصاص یافته است. همچنین موسیقی در آیینها و رسوم مردم هزاره از جمله [[مراسم عروسی]] با محوریت بخشهایی مانند «اخوچی»، «الخوم پوفی»، «غمبر» و «پیشپو» تحلیل شده است. قاسمی به نقش بانوان هزاره در حفظ ترانههای محلی و نیز سرودهای کهن هزارگی مانند دیدو بهعنوان بخشی از میراث شفاهی اشاره میکند. این اثر بهعنوان یک مرجع علمی، گامی مهم در جهت مستندسازی و حفظ میراث موسیقایی هزاره محسوب میشود.<ref>قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ۹–۴۰.</ref> | ||
برخی از | ==خطر زوال موسیقی هزارگی== | ||
به نظر برخی از محققان موسیقی اصیل هزارهها در مناطق مرکزی با خطر فراموشی رو به رو است. از میان سازهای سنتی شامل دمبوره، غیچک، [[دایره (ساز)|دایره]]، [[چنگ]] و زیربغلی، تنها دو ساز دمبوره و زیربغلی تا حدی باقی مانده است. ژانرهای موسیقایی نظیر پیشپو، غومبور، اخوچی، بولبی و دیدو که تا دو دههٔ پیش از جایگاه ویژهای برخوردار بود، امروزه به حاشیه رانده شده است. صفدر توکلی، هنرمند برجستهٔ موسیقی هزارگی معتقد است که این هنر در حال افول است و نسل جوان با میراث موسیقایی گذشته بیگانه شدهاند.<ref>[https://www.hazarainternational.com/fa/?p=4410 «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال.]</ref> | |||
در حالی که تا دو دهه پیش مراسم فرهنگی و اجتماعی با اجرای | برخی کارشناسان عوامل متعددی از جمله تغییر ذایقهٔ موسیقایی جوانان بر اثر مهاجرت، تعاملهای فرهنگی با کشورهای منطقه و جهان، بیتوجهی نهادهای فرهنگی، کمتفاوتی نخبگان محلی و مخالفت جریانهای سنتی بهویژه عالمان [[دین]] را در این روند تأثیرگذار میدانند. در حالی که تا دو دهه پیش مراسم فرهنگی و اجتماعی با اجرای موسیقی اصیل هزارگی همراه بود، اکنون جای آن را فرمتهای موسیقایی خارجی گرفته است. این تغییر الگوی فرهنگی، ادامهٔ حیات موسیقی سنتی هزاره را با چالش جدی مواجه کرده است.<ref>[https://www.hazarainternational.com/fa/?p=4410 «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال.]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{آغاز منابع}} | {{آغاز منابع}} | ||
*احمدزاده، کاوه، «معمای آبهمیرزا»، سایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب: | * احمدزاده، کاوه، «معمای آبهمیرزا»، سایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب:۳۱ تیر ۱۳۹۸ش. | ||
*احمدی، یوسف، «بازنمایی ایدئولوژی قومی و ملی در موسیقی داود سرخوش»، وبسایت یاداشتهای دوستان، تاریخ بازدید: | * احمدی، یوسف، «بازنمایی ایدئولوژی قومی و ملی در موسیقی داود سرخوش»، وبسایت یاداشتهای دوستان، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش. | ||
*افشار، | * افشار، «زندگینامهٔ داوود سرخوش»، وبلاگ علی افشار، تاریخ درج مطلب: ۸ فروردین ۱۳۹۷ش. | ||
*«با هم بشنویم؛ شبهای بیترانه نمانه، با صدای داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم | * «با هم بشنویم؛ شبهای بیترانه نمانه، با صدای داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مهر ۱۴۰۱ش. | ||
* | * «بررسی تاریخی، اجتماعی و فقهی موسیقی در جامعه اسلامی»، وبسایت تبلور اندیشه، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش. | ||
*جعفری، رحیم، «ویژگیهای سبکی آلبوم گل بادام»، سایت خانه ادبیات افغانستان، تاریخ درج مطلب: تابستان | * «بیوگرافی سید انور آزاد»، وبسایت بست بیوگرافی، تاریخ درج مطلب: ۳۱ اردبهشت ۱۳۹۸ش. | ||
*«چرا | * «تاریخچهٔ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامهٔ جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش. | ||
*«داوود سرخوش»، خبرگزاری مهاجر، تاریخ درج مطلب: | * جعفری، رحیم، «ویژگیهای سبکی آلبوم گل بادام»، سایت خانه ادبیات افغانستان، تاریخ درج مطلب: تابستان ۱۳۹۲ش. | ||
*«داوود سرخوش | * «چرا ترانهٔ سرزمین من ماندگار شد؟»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ش. | ||
*«داوود سرخوش | * خاوری، محمدجواد، دوبیتیهای عامیانهٔ هزارگی، تهران، عرفان، ۱۳۸۲ش. | ||
*«درگذشت قدیمیترین خواننده زن افغانستان»، خبرگزاری پیام آفتاب، تاریخ درج مطلب: | * «داوود سرخوش»، خبرگزاری مهاجر، تاریخ درج مطلب: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ش. | ||
*«دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت | * «داوود سرخوش برندهٔ جایزهٔ اسطورهٔ موسیقی افغانستان شد» وبسایت رشد نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آبان ۱۳۹۶ش. | ||
*«دمبوره نامه»، وبسایت کابلستان، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش. | * «داوود سرخوش خوانندهٔ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید» وبسایت آیفیلم ۲، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش. | ||
*دهخدا، فرهنگ فارسی دهخدا، ذیل | * «درگذشت قدیمیترین خواننده زن افغانستان»، خبرگزاری پیام آفتاب، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۳۹۵ش. | ||
*رهیاب (بلخی)، حسین، «آبهمیرزا»، | * «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ش. | ||
* | * «دمبوره نامه»، وبسایت کابلستان، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش. | ||
*«زندگینامه و آثار هنری داود | * «دمبوره هزارگی صبای گاه آمدم ده خانه تو»، وبسایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش. | ||
*سرور، الهه، «نگاهی به موسیقی هزارگی»، وبسایت رادیو نوروز، تاریخ درج مطلب: | * دهخدا، فرهنگ فارسی دهخدا، ذیل واژهٔ طنبار، وبسایت واژه یاب. | ||
*«سومین جشنواره دمبوره در بامیان برگزار شد»، وبسایت | * رهیاب (بلخی)، حسین، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش. | ||
*«صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو، تاریخ درج مطلب: | * رهیاب (بلخی)، حسین، «آزاد، سید انور»، در دانشنامهٔ هزاره، کابل، بنیاد دانشنامهٔ هزاره، ۱۳۹۹ش. | ||
*عظیمی، شریف، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون، تاریخ درج مطلب: ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ش. | * «زندگینامهٔ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین، تاریخ بازدید: ۳ بهمن ۱۴۰۱ش. | ||
*قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، رادیوتلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش. | * «زندگینامه و آثار هنری داود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید، تاریخ درج مطلب: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲ش. | ||
*لعلی، رضا، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت | * سرور، الهه، «نگاهی به موسیقی هزارگی»، وبسایت رادیو نوروز، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ش. | ||
*«متن آهنگ افغانی بهنام سرزمین من»، وبسایت دلگرم، تاریخ بازدید: | * «سومین جشنواره دمبوره در بامیان برگزار شد»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۲ مهر ۱۳۹۸ش. | ||
*موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، | * «سیدانور آزاد»، وبسایت آبادیس، تاریخ بازدید: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ش. | ||
*«نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش. | * «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو، تاریخ درج مطلب: ۷ اسفند ۱۳۹۹ش. | ||
* عظیمی، شریف، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون، تاریخ درج مطلب: ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
*«هنر اعتراض در زندگی دلآرام»، وبسایت صدای شهروند، تاریخ درج مطلب: | * قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، رادیوتلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش. | ||
* کاظمی، عاطفه، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهٔ ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزهٔ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش. | |||
* لعلی، رضا، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۵ تیر ۱۳۹۶ش. | |||
* «متن آهنگ افغانی بهنام سرزمین من»، وبسایت دلگرم، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش. | |||
* موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمهٔ عزیز طغیان، قم، اشک یاس، ۱۳۷۹ش. | |||
* «موسیقی محلی بامیان در آستانهٔ فراموشی»، وبسایت شبکهٔ اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ دی ۱۳۹۰ش | |||
* «میر چمن خلیفه کماز»، وبسایت آپارات، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش. | |||
* «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش. | |||
* «هنر اعتراض در زندگی دلآرام»، وبسایت صدای شهروند، تاریخ درج مطلب: ۲۱ سنبله ۱۴۰۲ش. | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۸
موسیقی قوم هزاره؛ دانش و مهارت آوایی بیان احساسات و اندیشهها در قوم هزاره.
موسیقی قوم هزاره از پیشینهٔ غنی و تاریخی برخوردار است که در بافت فرهنگی و اجتماعی این قوم ریشه دوانده است. این موسیقی با ساختار ملودیک مبتنی بر سه تا چهار پرده و استفاده از سازهای اصیل همچون دمبوره و غیچک، هویت فرهنگی هزارهها را نمایان میسازد. نقش زنان افغانستان در خلق ترانههای محلی و حفظ سبکهای کهنی همچون دویی و مختهسرایی بسیار حائز اهمیت است، اگرچه فعالیت هنری آنان با چالشهای اجتماعی مواجه بوده است. در افغانستان، مراسمهای آیینی مانند عروسی و خواستگاری با اجرای رقصها و نغمههای خاصی همراه است که همبستگی اجتماعی را تقویت میکند. هنرمندان برجستهای چون صفدر توکلی و داوود سرخوش با خلق آثاری ماندگار، نقش بسزایی در احیا و معرفی موسیقی قوم هزاره به جهان ایفا کردهاند.
رفت (سبک) موسیقی هزارهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در موسیقی سنتی هزارهها، اصطلاح «رَفت» بهعنوان یک مفهوم کلیدی، بهمعنای لحن، آهنگ، نغمه یا ملودی خاص به کار میرود. این واژه در بستر فرهنگی و موسیقایی این قوم، نقش اساسی در شناسایی و تفکیک آرایهها و گونههای مختلف نغمگی دارد.[۱] همانگونه که در مناطق شمالی افغانستان، اصطلاح رایج برای اشاره به اکثر آهنگها و نغمهها، واژهٔ «ساز» است (مانند: ساز بچه رحمان، ساز پایه قیران) و در منطقهٔ بادغیس از واژهٔ «صوت» برای این منظور استفاده میشود (مانند: صوت اسحاق)، در موسیقی بومی هزارهها نیز واژهٔ «رَفت» کاربرد مشابهی دارد و بهعنوان چتری مفهومی برای طبقهبندی ملودیها به کار میرود.[۲]
نامگذاری و هویتیابی رفتها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هر یک از این رفتها (سبکها) در سنت موسیقایی هزارهها، دارای هویتی مستقل و مشخص است که بهطور عمده توسط مردم نامگذاری شده است. شیوهٔ نامگذاری این نغمهها بهطور عموم بر دو محور اصلی استوار گردیده است:
- انتساب به نام مناطق جغرافیایی: بسیاری از این رفتها به نام مناطق، ولایات یا روستاهای خاص هزارهنشین نامیده شده است که میتواند نشاندهندهٔ خاستگاه آن نغمه یا محبوبیت و شیوع آن در آن منطقه باشد.
- انتساب به نام آوازخوانان و اجراکنندگان: در مواردی دیگر، این نغمات به نام خوانندگان مشهور یا نوازندگان چیرهدستی که در اجرا و اشاعه آن نقش بسزایی داشته نامگذاری شده است. این عمل، ضمن ادای احترام به هنرمندان، به ماندگاری نام آنان در حافظه تاریخی و فرهنگی مردم کمک شایانی کرده است.
این شیوه نامگذاری باعث ایجاد یک سیستم طبقهبندی طبیعی در میان مردم شده و به غنای فرهنگ شفاهی، تقویت حس هویت جمعی و تعلق خاطر به میراث موسیقایی کمک کرده است.[۳]
پیشینه موسیقی قوم هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی در قوم هزاره، از دیرباز با حیات فرهنگی و اجتماعی آنان پیوندی ناگسستنی داشته است. وجود تمدنهای کهن در مناطق مرکزی افغانستان، معروف به هزارهجات، این انگاره را تقویت میکند که هنر بهطور عام و موسیقی بهطور خاص، از جایگاه والایی در این جغرافیا برخوردار بوده است. شاهد تاریخی مهم بر دیرینگی و رونق موسیقی در این منطقه، کشف یک لوحهٔ سنگی کهن است که در بالای تندیس بودای بامیان قرار داشته و نقش دو بانوی موسیقیدان را در حال نواختن ساز کهن چنگ یا «هارپ» به تصویر میکشد.[۴] از دیدگاه پژوهشگران حوزهٔ موسیقی، موسیقی هزارگی بخشی از حوزهٔ فرهنگی گستردهتر موسیقی خراسان بزرگ محسوب میشود که دارای شبکهای از مقامها و دستگاههای مختلف است.[۵] بسیاری از این مقامها اصالت خود را در طول سدهها حفظ کرده و بهعنوان میراثی فرهنگی انتقال یافته است.[۶]
تحولات موسیقی مردم هزاره در دوران معاصر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اطلاعات مکتوب کمی از این دوره در دسترس است. در این دوره موسیقی به شیوه سینه به سینه انتقال مییافت و بر اساس روایات، هنرمندانی مانند علیمردان هزاره در این دوره فعالیت داشتند. مقامهای هزارگی و جمشیدی از بازماندگان این دوره محسوب میشود.[۷] از ۱۲۸۰ش محتوای موسیقی هزارگی به سمت غمنامهسرایی تغییر پیدا کرد و مقامهایی مانند مخته به وجود آمد. با وجود آسیبهای اجتماعی، تنوع سبکی و کوکهای مختلفی در مناطقی مانند دایکندی وجود داشت. بسیاری از هنرمندان این دوره مانند برگد اسحاق، حیدر ارزگانی، نوروز کیانی، فرامرز کجکی پروانی، علیمراد کیانی، آجهگک بلخی، جمعهگل بدخشی، میرحسن بیگ، سید علمشاه، قربان سمنگانی، علیحیدر اشترلی، غلامسخی سیغانی، عبدالاحمد دندغوری، اسحاق شارستانی، احمدعلی ترکمنی، جهانگیر شیخعلی، برات قاسم لولنجی و شاداب پارسایی بهصورت گمنام فعالیت کردند.[۸]
با آغاز به کار رادیو در دههٔ ۱۳۴۰ش موسیقی هزارگی جنبهٔ رسمیتر یافت. هنرمندانی مانند صفدر توکلی و سرور سرخوش آثار خود را ضبط کردند. این دوره باعث تبادل سبکها و گسترش موسیقی در میان مردم شد و خوانندگاه محلی مانند شاهعوض بامیانی، غلامسخی بامیانی، صفدر مالستانی، معلم امان جاغوری، آبه میرزا، فیروزه بامیانی، نجم الدّین فرخاری، قدیر کریمی و سید ماکوله لولنجی با انتشار آثار خود در قالب «فیته» (نوار کاست) در میان مردم جا بازکردند.[۹]
دوره جنگهای داخلی با محدودیتهای شدید برای موسیقی همراه بود. هنرمندان تحت پیگرد گروهها و شبهنظامیان محلی قرار گرفتند و برخی مانند سرور سرخوش کشته شدند. با این وجود، گروههایی مانند «گروه هنری موسیقی ملیت هزاره» در کابل به فعالیت پرداختند و موسیقی اعتراضی شکل گرفت.[۱۰] پس از ۱۳۸۱ش و با شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در افغانستان، فضای بهطور نسبی بازتر فرهنگی موجب احیای موسیقی هزارگی شد. تأسیس آموزشگاهها، تشکیل گروههای موسیقی و برگزاری جشنوارههایی مانند جشنوارهٔ دمبوره در بامیان و گل بادام در دایکندی، به توسعه و نهادینهشدن این موسیقی کمک کرد.[۱۱]
پویایی و مقاومت در حفظ میراث موسیقایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جامعهٔ هزاره در راستای صیانت از میراث فرهنگی و موسیقی اصیل خود در طول تاریخ همواره تلاش کردهاند. نمونهٔ بارز این تلاشها، حفظ و انتقال سینهبهسینهٔ کهنترین سبک موسیقی بومی این قوم به نام «دویی» یا «دیدو» است. این سبک موسیقایی کهن، تا به امروز به همت پیشکسوتان عرصهٔ موسیقی و نیز برخی از نسل جوان علاقهمند، در خاطرهٔ جمعی مردم زنده نگه داشته شده و امروزه نیز در محافل مختلف به اجرا درمیآید.[۱۲]
ویژگیهای ساختاری موسیقی هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی مردم هزاره یک نظام هنری ساختاریافته بوده و بر پایهٔ مفاهیم تخصصی نظیر «رَفت» به عنوان واحد بنیادین ملودیک استوار است. این موسیقی با بهرهگیری از سازهای اصیل نظیر دمبوره و غیچک، در قالب مقامهای مشخصی اجرا میشود که بسیاری از آنها ریشه در رویدادهای تاریخی و جغرافیای-فرهنگی منطقه دارند. ویژگی ممیزهٔ این موسیقی، کاربرد سیستم پردهبندی خاص و ریتمهای متنوع است که آن را از دیگر سنتهای موسیقایی متمایز میسازد. محتوای اشعار موسیقی هزارگی بیشتر بازتابدهندهٔ تجارب جمعی، مضامین عاشقانه، آیینی و مقاومت است. این هنر بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی خراسان بزرگ، نقش مهمی در حفظ هویت و انسجام اجتماعی دارد.[۱۳]
موسیقی هزارهها دارای خصوصیات ظریف، پیچیده و ویژهای است که آن را به پدیدهای منحصربهفرد تبدیل کرده است. به باور پژوهشگران این نظر را محتمل میدانند که برای تمامی آهنگها و قطعات موسیقی فولکلور هزاره، نمیتوان مانندی در دیگر مناطق یافت. این قطعات بهطور عمده بر ساختاری متشکل از تنها سه تا چهار پرده موسیقایی شکل گرفته است. پژوهشگران ایجاز تعداد نتها و پردهها در ساختار قطعات موسیقی هزاره را دلیل بر اصالت این آثار هنری میدانند.[۱۴]
این موسیقی با فرمهای تثبیتشده و توسعهیافتهٔ موسیقی کلاسیک، از جمله دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی و نیز با راگاهای نظام موسیقایی کلاسیک هندی تطابق کامل ندارد و این امر نشاندهندهٔ استقلال این موسیقی است.[۱۵]
به نظر پژوهشگران حوزهٔ موسیقی وجود لهجهها، کششهای خاص و هجاهای آوایی و موسیقایی منحصربهفرد، مهمترین عوامل تثبیتکنندهٔ هویت هزارگی در آهنگها است. این ویژگیها، موسیقی این قوم را هم از موسیقی مناطق همجوار و هم از موسیقی نواحی دوردست متمایز و بهروشنی قابل تشخیص میسازد.[۱۶]
شباهتهای ظاهری و تحلیل تطبیقی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در موسیقی هزاره، با وجود دارابودن خصوصیات ویژهٔ ملودیها، برخی شباهتهای ظاهری با موسیقی بومی کشورهایی همچون چین و نیز مناطق مرزی همجوار به نظر میرسد. محققان دلیل این شباهت را در کاربرد پردههای مشابه در قالبهایی نزدیک به راگاهای هندی همچون «مالکونس»، «بهوپالی» و همچنین در بهرهگیری از هنرهای موسیقایی مشترک میدانند.[۱۷]
از سوی دیگر، در حرکت ملودیک (رفت و برگشت) بسیاری از آهنگهای هزاره، مایههای متعلق به دستگاههای ایرانی همچون شور، راست، نوا و گوشههایی مانند اصفهان و دشتی دیده میشود. در پارهای از این آهنگها، حال و هوای مقام چهارگاه که به «تاته-بهیرو» در موسیقی هندی نزدیک است، نیز به گوش میرسد. همچنین برخی از این نغمهها به شیوهای بومی با راگاهای هندی دیگری چون «مکه ملیار»، «درگه»، «بهاری» و «هندول» همخوانیهایی دارد. محققان این شباهتها را بهطور عمده محدود به کاربرد و اجرای پردههای مشابه بر روی گامهای (اسکیلهای) یکسان میدانند و معتقدند که برای تطابق واقعی فرمها و سبکهای مختلف موسیقی، صرف همخوانی پردهها کافی نیست.[۱۸]
درونمایهٔ اصلی موسیقی هزارگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بیان عواطف اصیل و پیوند با زندگی روستایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]درونمایهٔ اصلی موسیقی هزارگی بر پایهٔ بیان احساسات و عواطف انسانی بهویژه عشق بیآلایش شکل گرفته است. این عواطف در قالب دوبیتیهایی با زبانی ساده و فاقد صنایع ادبی پیچیده متجلی میشود. محتوای اشعار بهطور عمیق با زندگی روزمره، مشاغل روستایی و طبیعت کوهستانی هزارهجات گره خورده است. مضامینی مانند چوپانی، کشاورزی، ابزار کار سنتی و روابط اجتماعی حاکم بر جامعه، هسته اصلی این موسیقی را تشکیل میدهند.[۱۹]
طبیعت بهعنوان بستر و نماد احساسات
[ویرایش | ویرایش مبدأ]محیط جغرافیایی هزارهجات به عنصری نمادین و جداییناپذیر از درونمایهٔ موسیقی هزارگی تبدیل شده است. عناصری مانند کوههای سرکش، چشمهساران، فصلهای سرد و سختی معیشت بهطور مستقیم در بیان احساساتی مانند عشق، دوری، انتظار و رنج به کار گرفته میشوند. این پیوند چنان عمیق است که درک کامل بسیاری از دوبیتیها برای کسانی که این زندگی و جغرافیا را تجربه نکردهاند، دشوار به نظر میرسد. سادگی ابزار موسیقی (دمبوره) نیز خود انعکاسی از این زندگی ساده و اصیل است.[۲۰]
مقاومت در برابر ستم
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یکی از درونمایههای اصلی و متمایزکنندهٔ موسیقی هزارگی، روح مقاومت در برابر ستم و مصائب تاریخی است. بهویژه آهنگهایی که با دمبوره خوانده میشود علاوهبر مضامینی چون عشق، فراق معشوق و رنج مهاجرت روایتگر ایستادگی یک قوم در برابر نسلکشی، تبعید و بیعدالتیهای فراگیر است. دوبیتیهای بداههای که با ساز دمبوره اجرا میشود، همچون فریادی اعتراضآمیز از دل جامعه برمیخیزد و ظلم حاکمان را به چالش میکشد.[۲۱]
عناصر و نمادهای دینی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- تجلّی مفاهیم و فرایض اسلامی: مضامین موسیقی هزاره بهطور مستقیم به اصول و ارکان دین اسلام اشاره دارد. مفاهیمی چون نماز، روزه، حج، مسجد، زکات، خمس و شهادت بهعنوان نمادهای تقوا و پایبندی مذهبی در متن ترانهها ظاهر میشوند. برای نمونه، در آهنگ خلیفه اثر میرچمن سلطانی، به این حقیقت اشاره میشود.[۲۲]
- ستایش اهلبیت و شخصیتهای مذهبی: یکی از پررنگترین درونمایهها، تجلیل و منقبتخوانی در مورد امام علی و دیگر ائمه شیعه است. عناوینی چون «مولا»، «یا علی»، «ای همای رحمت» در آثار هنرمندانی چون داوود سرخوش و سخیزاده، نشاندهندهٔ ارادت مردم هزاره به اهلبیت و جایگاه امامت در فرهنگ آنان است.[۲۳]
- ذکر و توسل: کاربرد واژگانی چون «الله»، «خدا»، «خداوندا»، «یارب»، «یا رسولالله»، «یا علی» و عبارات دعایی مانند «خدایا بال و پر میدادی» بیانگر جنبههای توحیدی و توسلجویانه در موسیقی مردم هزاره است. این موارد نشان میدهد که مردم و هنرمند در مواجهه با عواطف و چالشهای زندگی، پناهگاه خود را در قدرت الهی جستوجو میکند.[۲۴]
- تلفیق عرفان و عشق زمینی: حتی در اشعار به ظاهر عاشقانه، ردپای پررنگی از ادبیات دینی دیده میشود. برای مثال، در بیت «صبای گاه امادوم ده خانه تو، وقتی نماز وده خمیر کده تو» توصیف معشوق با فضای نماز و عبادت آمیخته شده است.[۲۵]
سازهای موسیقی هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دَمبوره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نامگذاری ساز دمبوره ریشه در زبانشناسی تاریخی دارد. برخی از پژوهشگران از جمله دهخدا معتقدند که واژهٔ دمبوره از ترکیب دو جزء «دُم» و «بَرّه» تشکیل شده است که بهدلیل شباهت ظاهری ساز به دُم بره، این نام را بر آن نهادهاند.[۲۶] در متون کهن، صورت اصلی این واژه «دُنْبَره» ثبت شده که به مرور زمان و در گویش محلی به «دَمبوره» تبدیل شده است. همچنین در فرایند معربسازی، این واژه در متون قدیمی به صورت «طُنْبور» وارد زبان عربی شده است. این ساز در گسترهٔ جغرافیایی وسیعی با نامهای همخانوادهای نظیر دُمبیره در میان ازبکان، تمبوری در هند و تامپورا در مناطق بالکان شناخته میشود که همگی نشان از ریشهای مشترک و کهن دارد.[۲۷] دَمبوره از کهنترین سازهای زهی-زخمهای در سرزمین هزارهها و کشورهای همجوار نظیر ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، چین و برخی از مناطق آسیای مرکزی بهشمار میرود. این ساز، نمادی از پیوندهای فرهنگی و تاریخی گسترده در منطقه محسوب میشود.[۲۸]
ساختار و ویژگیهای فنی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دمبوره دارای دو سیم (تار) است و برخلاف بسیاری از سازها، تقسیمات پردهها بر روی دسته آن مشخص نیست. نوازنده با مهارت و تجربه، جایگاه پرده، نیمپرده و حتی ربعپرده را در فواصل معین روی دسته ساز شناسایی و احساس میکند. این ویژگی، نواختن دمبوره را به هنری مبتنی بر شناخت عمیق موسیقایی و ظرافت حسی تبدیل میکند.[۲۹] سیمهای این ساز به این ترتیب کوک میشوند: تار اولی روی پردهٔ تونیک یا کهرچ و تار دومی با در نظر داشت پردهٔ برجسته دررفت و برگشت مقام، کوک یا سُر میشود. برای مثال اگر تار اولی c(sa) باشد، تار دوم چهار پرده پایینتر روی نت g(pa.) ویا f(ma) کوک میشود.[۳۰]
اجزای تشکیلدهنده دمبوره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- کاسهٔ دمبوره: که به لهجه هزارگی «کَسقاغ» نامیده میشود؛
- دسته: محل قرارگیری سیمها و اجرای پردهها توسط نوازنده؛
- ته سری (گلو): در قسمت بالایی دسته و حدود ۱۰ سانتیمتر پس از گوشیها قرار دارد. سیمها توسط یک رشته در این قسمت محکم میشوند؛
- گوشکها: که تارها را در آن میپیچند؛
- خَرک: چوب نازکی روی کاسه که سیمها را از سطح کاسه جدا نگه میدارد؛
- دمچی: قطعهای چوبی یا فلزی در لبه پایینی کاسه که یک سر سیم به آن متصل میشود.[۳۱]
اهمیت و جایگاه دمبوره در فرهنگ مردم هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- دمبوره جایگاه محوری در فرهنگ مردم هزاره دارد و در کنار سایر آلات موسیقی سنتی مانند غیچک، دایره، چنگ و سُرنی، نقش مهمی در مناسبات جمعی ایفا میکند.
- در سبک زندگی هزارهها، دمبوره در مناسبتهای مختلف حضوری فعال دارد. در مراسم شاد مانند عروسیها و جشنهای محلی و ملی مانند نوروز، نوای این ساز به شادی و رقص جمعی همراهی میکند. در آیینهای سوگواری نیز با اجرای مقامهای خاص، به بیان احساسات جمعی کمک میکند.
- از نظر تاریخی، دمبوره بهعنوان بخشی از میراث موسیقایی منطقهٔ خراسان بزرگ شناخته میشود. این ساز در ادوار مختلف، تغییرات و تحولاتی را تجربه کرده اما همواره در زندگی مردم هزاره حضوری پایدار داشته است.
- در دوران معاصر، آموزش و اجرای دمبوره در قالب برنامههای فرهنگی و جشنوارهها تداوم یافته است و این ساز بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی مردم هزاره، در انتقال ارزشهای فرهنگی و انسجام اجتماعی این قوم نقش اساسی دارد.
- کارکردهای دمبوره در زندگی مردم هزاره نشان میدهد که موسیقی مردم هزاره بهعنوان یک پدیده فرهنگی، با سایر جنبههای زندگی اجتماعی این قوم پیوندی ناگسستنی دارد.[۳۲]
ناصر خسرو بلخی در شعر ذیل اهمیت دمبوره در زندگی مردم هزاره را به تصویر کشیده است:[۳۳]
دمبوره نامه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دمبوره نامه عنوان یک مثنوی بلند از ابوطالب مظفری است که در آن دمبوره را بهعنوان راوی همیشگی رخدادها، شادیها و غمهای زندگی مردم هزاره مخاطب قرار داده و از تاریخ نسلکشی این مردم گفته است. بخشی از این مثنوی بلند در ذیل آمده است:[۳۴]
غیچک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ساز غیچک در آثار تاریخی برجایمانده از دورهٔ ساسانی و ادوار پس از آن مشاهده شده است که نشاندهندهٔ پیشینهٔ کهن و ریشهدار این ساز در حوزهٔ فرهنگی ایران بزرگ است.[۳۵] غیچک در کشورهای مختلف بهشکلهای گوناگونی ساخته میشود، اما در افغانستان این ساز بهشکل اصیل و بومی خود حفظ شده است. این ساز دارای ویژگیهای زیر است:
- تعداد سیمها: غیچک دارای دو سیم اصلی است؛
- شیوه نوازندگی: با آرشه یا کمانچه نواخته میشود؛
- ابعاد: دسته این ساز ۸۵ سانتیمتر طول دارد؛
- جنس کاسه: کاسه طنینی از جنس فلز ساخته میشودغ
- سیمها: از دو سیم فولادی نقرهای بهصورت دوال و تابخورده تشکیل شده است؛
- سیستم کوک: دارای دو گوشک برای کوککردن تارهاغ
- خرک: دارای یک خرک چوبی که سیمها بر روی آن قرار میگیرند.[۳۶]
غیچک نیز مانند دمبوره کوک میشود که نشاندهندهٔ هماهنگی و سازگاری این دو ساز در اجرای مجموعههای موسیقایی منطقه است. این ویژگی امکان همنوازی این دو ساز را در اجراهای موسیقایی فراهم میکند.[۳۷] غیچک با صدای گیرا و غمگین خود، نقش مهمی در اجرای مقامهای موسیقایی منطقه ایفا میکند. این ساز بهدلیل قابلیت اجرای مالشهای طولانی و ویبراسیونهای ظریف، توانایی بیان حالات عاطفی عمیق را داراست. حفظ این ساز بهشکل اصیل و بومی در افغانستان، گواهی بر غنای فرهنگی و موسیقایی این منطقه و اهمیت حفظ میراث فرهنگی است.[۳۸]
چنگ
[ویرایش | ویرایش مبدأ]چنگ از جمله سازهایی است که شاعران در ادبیات کلاسیک فارسی بسیار از آن نام بردهاند. مولانا جلالالدین بلخی در یک غزل از مقامها و گوشههای این موسیقی در زمان خود نام میبرد: «سپاهان»، «حجاز»، «عراق»، «عشاق»، «راست»، «بوسلیک»، «حسینی»، «زیرخرد»، «زیربزرگ»، «رهاوی» و «زنگله».[۳۹] چنگ بهعنوان یک ساز در موسیقی مردم هزاره غیر از چنگ معروف امروزی است که در غرب با نام هارپ (Harp) شناخته میشود. چنگ هزارگی ساز کوچک و ابتدایی است که چنگ دندانی نیز نامیده میشود.[۴۰] این ساز کوچک فلزی در میان دندانهای جلو قرار میگیرد. با یک دست گرفته میشود و با انگشت دست دیگر به صدا درمیآید. هنگام نواختن چنگ دندانی، نوازنده باید بهطور مرتب نفس بکشد، زیرا تولید صداهای زیر و بم به فشار نفس و باز و بسته کردن لبها وابسته است.[۴۱]
چنگ دندانی از جمله سازهایی است که بهطور عمده توسط زنان نواخته میشود. این ساز در میان زنان هزاره جایگاه خاصی دارد و بیشتر در محافل خصوصی و مراسم زنانه استفاده میشود.[۴۲] هر چنگ دندانی فقط قادر به تولید یک نت موسیقایی است؛ بنابراین برای اجرای ملودیهای مختلف، به مجموعهای از چنگهای دندانی با نتهای گوناگون نیاز است. این ویژگی، اجرای قطعات پیچیده را نیازمند مهارت و تمرین فراوان میکند. این ساز هرچند ساده و ابتدایی به نظر میرسد، اما نشاندهندهٔ خلاقیت مردم در ایجاد ابزارهای موسیقایی با کمترین امکانات است و بخشی از میراث موسیقایی منطقه را تشکیل میدهد.[۴۳]
دف/دَریه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دف یک ساز کوبهای و از جمله سازهای مرسوم در محافل بزمی و آیینی مردم هزاره بهشمار میآید. در گویش مردم هزاره، این ساز با نام «دَریه» شناخته میشود. شکل قدیمی آن متشکل از یک چنبره چوبی است که بر روی آن پوستی از دامهایی مانند بز یا گوسفند کشیده میشود.[۴۴]
بر پایهٔ روایات متون باستانی، مراسم جشن نوروز و تحویل سال آریاییها با نوای دف همراه بوده و این ساز نقش محوری در آیینهای شادمانی و گردهماییهای فرهنگی ایفا میکرده است. دف از دیرباز تاکنون در گسترهٔ وسیعی از سرزمین افغانستان توسط مردان در فضای عمومی و نیز در داخل خانهها توسط بانوان و دوشیزگان نواخته میشود. این امر نشاندهندهٔ جایگاه فراگیر این ساز در حیات اجتماعی و فرهنگی مردم است.[۴۵]
زیربغلی/تُمبک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]زیربغلی طبل کوچکی با صدای زیر و از خانواده سازهای کوبهای است که در ایران آن را «تُمبک» مینامند. ریشهٔ این نامگذاری به گذشته بازمیگردد؛ زمانی که به دف یا دایره کوچکی با چنبره برنزی، «خمک» یا «خمبک» گفته میشد. در بسیاری از مناطق افغانستان، نوازندگان از زیربغلیِ ساختهشده از جنس سفال استفاده میکنند. این ساز بهدلیل اندازهٔ کوچک و صدای زیر، بهطور معمول در کنار دیگر سازهای کوبهای و برای ایجاد ریتمهای تند و شاد به کار میرود و در مراسمهای محلی حضوری پررنگ دارد.[۴۶]
سرودهای کهن هزارگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دُویِی (دَیدُو)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دویی یا دیدو بهعنوان یکی از کهنترین شیوههای آوازخوانی در موسیقی هزاره شناخته میشود. بر اساس باور پیشکسوتان و موسیقیدانان محلی، پیشینه این سبک موسیقایی به چندین سده پیش بازمیگردد. علیرغم گذشت زمان و تغییرات فرهنگی، شمار محدودی از بزرگان و برخی از جوانان علاقمند، این شیوه اصیل را حفظ کرده و به اجرای آن ادامه میدهند.[۴۷] اجرای آهنگهای دویی در این سبک بر پایه سه پردهٔ کامل استوار بوده که بدون همراهی سازهای ضربی انجام میشود و دارای کششهای آوایی متنوع در محدودهٔ زیر و بم است. همین کششهای خاص و هجاهای منحصربهفرد، ویژگیهای خاص موسیقایی این سبک را تشکیل میدهند.[۴۸]
دوییسرایان که به آنها «دوییگر» گفته میشود، از جمله افراد انگشتشمار و برگزیده هستند. اجرای آهنگهای دویی برای افرادی که آشنایی ذاتی با این شیوه ندارند، بسیار دشوار به نظر میرسد و تسلط بر آن نیازمند سالها تمرین است.[۴۹] اشعار مورد استفاده در آهنگهای دویی دارای پیامها و موضوعات متنوعی هستند، ازجمله: عشق، نیایش، مثنویخوانی، داستان و روایت.[۵۰] از دیرباز تاکنون، فرهنگ شاهنامهخوانی، مرثیهخوانی (مشتویخوانی) و شنیدن داستانهای مذهبی در زندگی مردم هزاره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. به همین ترتیب، اجرا و شنیدن آهنگهای دویی نیز بخش مهمی از مراسم جشن و سرور در جامعه هزاره بهشمار میرفته است.[۵۱]
دویی با آواز کشیده، بدون ساز، گاهی بهصورت تکصدا و گاهی دوتایی خوانده میشود و به اجراکنندهٔ این سبک «دوییگر» میگویند. دوییگران نیایشی را مداح نیز میگویند.[۵۲] دوییگر بیشتر مرد است و اما گاهی دویی عاشقانه توسط زنان در محافل و گردهماییهای زنانه اجرا میشود.[۵۳] دویی عاشقانه رایجترین آهنگ در محافل خوشی مردم هزاره و یکی از آهنگهای دلخواه چوپانها بوده است.[۵۴] مردان هزاره، هنگام کار بهخصوص کارهای جمعی کارآوا را با این سبک اجرا میکنند که معروفترین آن ترانهٔ «الله دوست» است.[۵۵]
نمونه ای از دویی عاشقانه[۵۶]
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مختهسرایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مخته نوعی از غمنامههای آوازی است که بر پایه دوبیتیهای عاطفی و غمانگیز توسط بانوان هزاره اجرا میشود. این شیوه با مرثیهخوانی (مرتبه) تفاوت اساسی دارد. در حالی که مرثیه برای بزرگداشت و سوگویژه درگذشتگان خوانده میشود، مخته برای افرادی اجرا میشود که از حیات یا مرگ آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.
محتوا و درونمایه مختهها حول محورهای زیر شکل میگیرد:
- درد فراق و دوری از عزیزان؛
- ظلمستیزی و شکایت از نابرابریهای اجتماعی؛
- بیان رنجها و مشقات زندگی روزمره؛
- ابراز اندوه برای عزیزان مفقودشده؛
مخته بهطور معمول بهصورت فردی و بدون همراهی ساز اجرا میشود. اجرای آن مبتنی بر صدای خاص و کششهای آوایی ممتد است که بر غمانگیزی و عمق عاطفی اثر میافزاید.[۵۷]
بولبی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بولبیخوانی به گونهای از سرودهای عاشقانه اشاره دارد که در مناطق مختلف هزارهنشین با فرمهای خاص و متنوع اجرا میشود. این قالب آوازی بهصورت عموم بر پایهٔ دوبیتیهای عاشقانه استوار است و با ویژگیهای ملودیک منحصربهفرد هر منطقه اجرا میشود. بولبی بهعنوان یکی از فرمهای اصیل موسیقی هزاره، علاوهبر بیان احساسات عاشقانه، ظرافتهای فنی و هنری موسیقی هزارگی را نیز نشان میدهد.[۵۸]
در دوران معاصر، بولبی بهطور عمده بهصورت تکصدا و توسط یک آوازخوان اجرا میشود. در مقابل، در شیوهٔ سنتی اجرا بهصورت گروهی بود که در آن سرایندأ اصلی به آوازخوانی میپرداخت و در بخش پایانی هر دوبیتی، دو سرایندهٔ دیگر با او همصدایی میکردند. این شیوهٔ اجرای چندصدایی، غنای خاصی به اثر میبخشید و نشاندهندهٔ عمق همکاری هنری در اجراهای سنتی بوده است.[۵۹]
بولبی در قالب پنج ضرب و به این شکل اجرا میشود که نوازنده پیشدرآمد آهنگ رفت را با دمبوره بهشکل پردهچینی و بهگونهٔ دوسرهنوازی، طی چند بار ضربی اجرا میکند. بعد از نواختن فر «تیایی» (roal) قسمت اول شعر را در قالب آهنگ اجرا میکند و با ناخونک زخمه یا توسط انگشتان آنچه را با آواز میخواند با دمبوره نیز مینوازد و بعد از ختم هر دوبیتی به نواختن دمبوره به شیوهٔ پرند میپردازد.[۶۰]
اخوچی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در آیین ازدواج مردم افغانستان، موسیقی نقش مهمی دارد. کنار سرگرمیهای چون گوسالهچیچی، نیزهزنی، کشتی بندوبغل و مسابقات اسبدوانی، هنرمندان با نواختن سازهای اصیل دمبوره و غیچک و با اجرای آهنگهای سنتی مانند دویی و بولی، به جشن عروسی رنگ و بوی خاصی میبخشند.[۶۱] در بخش زنانهٔ مراسم، بانوان نزدیک به عروس و داماد به اجرای پایکوبی و آوازخوانی میپردازند. این بخش از مراسم که بهصورت مجزا برگزار میشود، فضایی صمیمی و پراحساس ایجاد میکند و در آن ترانههای خاصی با مضامین عاشقانه و شاد اجرا میشود.[۶۲] در مراسم خواستگاری هزارگی، دو بانوی نماینده از خانوادههای عروس و داماد، از طریق آوازخوانی اخوچی (نوعی اجرای آهنگین کلام) به گفتوگو میپردازند. این گفتوگوی موسیقایی شامل پرسشها، پاسخها و شرایط دو طرف برای وصلت پیشرو است. مادران عروس و داماد نیز در این گفتوگو شرکت کرده و دربارهٔ آینده، شرایط ازدواج و سایر امور به شیوهای شبیه به رجزخوانی دوستانه صحبت میکنند. این گفتگو تا حصول توافق نهایی ادامه مییابد.[۶۳]
اخوجی همچنین به نوعی رقص دخترانه اشاره دارد که توسط دوشیزگان جوان (نزدیکان عروس و داماد) در جشنهای عروسی اجرا میشود. آوازخوانان با لحنی خاص و همراهی دف، واژههای موزون اما اغلب بیمفهوم را میخوانند که تنها بهمنظور ایجاد اصوات موسیقایی انتخاب شده است. از جمله این واژهها میتوان به اخوما، اخوتو، اخوچی، اخوا اشاره کرد.[۶۴]
آهنگ قدیمی آغینگار بهعنوان نمونهای شنیداری از رسم خواستگاری در فرهنگ هزاره محسوب میشود. این آهنگ شامل گفتگوی موسیقایی بین خواستگاران و خانوادهٔ دختر است:
- خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوارُ سر گله آغینگار
- خانواده دختر: نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نمیدم نمیدم نمیدم نلغی خو
- خواستگاران: چهل شوتورِ چوچهدار سر گلهٔ آغینگار
- خانواده دختر: نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نمیدم نمیدم نمیدم نلغی خو
- خواستگاران: آمدم از راه دور، آوردم خورجین پور
- نان نقشی، مغز توت، خلطهگگ پور خجور
- دست آغی ره بیدی، پک خورجین ره بو بور
- خانواده دختر: اری اری، آرای اری، نه نه نه بامی مه، نه بیار نه بوبر،
- نمیدم آغی خو
- رنگارنگه نمیدم، گندم رنگه نمیدم
- نمیدم نمیدم نمیدم آغی خو، نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو
- خواستگاران: پیزارای سلطانی، رخت نو بامیانی
- بازم سرمه قرض باشه یک زیارت مهمانی
- اری اری، اری اری، نه نه نه بابی مه
- نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو نه بیار نه بوبر، نمیدم آغی خو
- خواستگاران: چهل کنیز، چهل سوار سر گله آغینگار
- رنگارنگ خوره بیدیُ گندمرنگ خوره بیدی.[۶۵]
الخوم پوفی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]الخوم پوفی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی هزارهها در مراسم و جشنهای خاص اجرا و نمادی از همبستگی و اشتراک فرهنگی در جامعه هزاره محسوب میشود. الخوم پوفی نوعی از رقص و آوازخوانی است که بهصورت گروهی و همراه با نشستن و برخاستن اجرا میشود. اجراکنندگان در حالی که از یک گوشه به گوشه دیگر میپرند، نوعی صدای خاص از گلو بیرون میآورند که به این آیین ویژگی خاصی میبخشد. در جریان اجرای این رقص، شرکتکنندگان گوشههای چادر خود یا دو دستمالی که در دست گرفتهاند را بهصورت هماهنگ تکان میدهند. این حرکات همراه با گفتن «پوف پوف» بهعنوان بخشی از آواز انجام میشود که ریتم و هماهنگی خاصی به اجرا میبخشد.[۶۶]
موسیقی مقاومت مردم هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی مقاومت مردم هزاره بهعنوان یکی از گونههای مهم هنری، در دهه ۱۳۵۰ش شکل گرفت. پژوهشگران سرور سرخوش را پیشگام این عرصه معرفی میکنند که توانست از ساز دمبوره و محتوای شعری برای بیان مسائل سیاسی و اجتماعی بهره برد. مضامین اصلی این موسیقی شامل اعتراض به تبعیض، حفظ هویت فرهنگی و بیان رنجهای تاریخی بوده است.[۶۷] سرور سرخوش میخواند: «ای جوانان هزاره شاد باش- بعد از این یا مرگ یا آزاد باش».[۶۸]
پس از مهاجرت هنرمندان، داوود سرخوش، این مسیر را در قالب آثار هنری پیگیری کرد. ویژگی مهم این گونه موسیقی، تلفیق عناصر سنتی با مضامین معاصر است. این موسیقی نقش مهمی در بسیج اجتماعی و حفظ حافظه جمعی ایفا کرده است. توسعه این هنر در فضای مهاجرت ادامه یافته و به بخشی از میراث فرهنگی مردم هزاره تبدیل شده است.[۶۹]
موسیقی مهاجرت مردم هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این نوع موسیقی در میان مردم هزاره روایتگر دردهای ناشی از راندهشدن هزارهها از زادگاهشان و غصب سرزمین آنها، مانند ارزگان، است و بهعنوان یک وسیله، ابراز احساسات عمیق و درد دوری از وطن شناخته میشود.[۷۰] همچنین این نوع موسیقی بهطور عموم روایتگر تجارب تلخ و شیرین مهاجرانی است که در جستجوی امنیت و هویت جدید در کشورهای مختلف دنیا، با چالشهای فراوانی مواجهاند. بسیاری از ترانههایی داوود سرخوش از جمله آهنگ «سرزمین» نشاندهندهٔ احساس تنهایی و حس وابستگی برای سرزمین مادری است.[۷۱]
موسیقی مهاجرت ضمن حفظ اصالت فرهنگی، به رسانهای برای انتقال خاطرات جمعی و هویت قومی تبدیل شده است. همچنین کارکرد درمانی داشته و به التیام مشکلات روانی ناشی از مهاجرت کمک میکند. این ژانر در عین حال پل ارتباطی بین نسل قدیم و جدید مهاجران نیز محسوب میشود.[۷۲]
موسیقی جدید مردم هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی معاصر هزاره متأثر از مهاجرت گسترده و تعاملات فرهنگی، تحولات چشمگیری یافته است. نسل جدید هنرمندان با تلفیق عناصر موسیقی محلی با ژانرهای جهانی، سبکهای نوینی خلق کردهاند. این آهنگسازان به جای استفاده انحصاری از سازهای سنتی، از ابزارآلات مدرن و الهامگرفته از موسیقی همسایگان بهره میبرند.[۷۳]
اثرپذیری از ریتمهای هندی، ملودیهای ایرانی و تاجیکستانی در آثار آنان مشهود است. این فرایند علاوهبر اینکه بر غنای موسیقایی افزوده زمینهساز معرفی فرهنگ هزاره به مخاطبان جهانی شده است. با این حال، این تحولات چالشهایی نیز در حفاظت از اصالت موسیقی سنتی به وجود آورده است.[۷۴]
نقش زنان در موسیقی هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بخش قابل توجهی از آهنگهای بومی مناطق مختلف افغانستان در قالبهای آوازی اجرا میشود که بر پایه پیامهای ظریف و عواطف عمیق زنانه استوار است. بر اساس شواهد و باورهای فرهنگی، گمان میرود که در آفرینش این ترانهها نقش زنان نسبت به مردان برجستهتر بوده است. نمونههایی مانند آهنگ «چیه ماشی» (پسرک من باشی) که به الالیی شباهت دارد، و دیگر ترانههای مشابه، گواهی بر این مدعا هستند که در موسیقی فولکلور هزاره به وفور یافت میشوند.[۷۵]
اگرچه اجرای این ترانهها توسط مردان به همراهی سازها سبب گسترش و شناخت این آثار در جامعه شده است، اما هنگامی که این ترانههای برخاسته از عواطف زنان توسط مردان در مجالس اجرا میشود، بهدلیل عدم آگاهی از هویت آفرینشگر اصلی، تغییرها و تحریفهای معنایی ایجاد میشود. این مسئله حساسیتهایی را در جامعه برانگیخته و بخشی از این آثار ارزشمند را به حاشیه رانده است. نمونههایی مانند آهنگ زیبای محلی «بسم الله جان» به زبان پشتو و آهنگ «نصرو جان» از جمله این موارد است.[۷۶]
بانوانی که با سنتشکنی به عرصهٔ آوازخوانی قدم گذاشتهاند، اغلب با واکنشهای منفی از سوی خانواده و جامعه مواجه شده و طرد شدهاند. یکی از نمونههای این انزوای اجتماعی، مادر میرزا یا «آبی میرزا» است که علیرغم استعداد هنری بینظیرش، بهدلیل فعالیت در عرصهٔ موسیقی با انزوا رو به رو شد.[۷۷]
موسیقی کودکان هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی کودکان در فرهنگ هزاره بهعنوان بخشی از میراث شفاهی، کارکردهای چندوجهی دارد. لالاییها که بهصورت عموم توسط مادران اجرا میشوند، نه تنها برای خواباندن کودکان، بلکه برای انتقال عواطف، آرزوهای مثبت و عناصر فرهنگی به کار میروند. برای مثال یکی از ترانههای کودکانه با عنوان «لُولَی» بوده که دارای ساختار زبانی ساده و تکرارشونده است و با ریتم ملایم و لحن آرامشبخش همراهی میشود.[۷۸] مضامین این لالاییها اغلب حول محور نور، آرامش، موفقیت و محافظت از کودک میچرخد. همچنین استفاده از عناصر بومی مانند «باچی» (فرزند) نشاندهندهٔ بستر فرهنگی این آثار است.
نمونهای از سرود کودکانه هزارگی[۷۹]
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آوازخوانان معروف هزاره
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
صفدر توکلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]صفدر توکلی، در ۱۳۲۰ش، در «یَکَاولَنگ»، یکی از اُلُسوَالِیهای (شهرستان) ولایت بامیان متولد شد[۸۰] و آوازخوانی را در سن ۱۶ سالگی، شروع کرد.[۸۱] صفدر، در همان نوجوانی با «دَمبُورَه»، از مهمترین آلات موسیقی سنتی هزارگی، آشنا و به آن علاقهمند شد. این در حالی است که نوع نگاه و سبک زندگی مردم محل، موسیقی و آوازخوانی را در آن زمان در محدودهٔ تابوهای اجتماعی دستهبندی میکرد. وی ابتدا با مخالفت شدید پدر و خانواده مواجه و آلات موسیقی او چندبار شکسته شد؛ اما او با صدای خوش، نبوغ ذاتی و پشتکار شخصی که داشت، بر همه موانع فرهنگی و اجتماعی فایق آمد و بهتدریج مورد حمایت و تشویق قرار گرفت.[۸۲]
صفدر توکلی، در ۱۳۴۵ش برای شرکت در یک مسابقهٔ کشوری آوازخوانی که توسط وزارت «اطلاعات و فرهنگ» افغانستان ترتیب داده شده بود، به کابل، پایخت افغانستان رفت و بعد از پیروزی در مسابقه، کار خود را در رادیوی افغانستان شروع کرد. همچنین، از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ بهطور رسمی مأمور شد تا با سفر بهمناطق مختلف هزارهنشین، آهنگهای محلی هزارگی را جمعآوری کند.[۸۳] او بعد از شهرت در افغانستان، به کشورهای مختلف آسیای میانه، چین، هند و مغولستان سفر کرد و در معرفی موسیقی محلی افغانستان به جهان نقش مؤثر داشت.[۸۴]
صفدر توکلی، خود ترانه میسرود و آهنگ میساخت. در نواختن دمبوره چنان مهارت داشت که به اسطورهٔ «دمبورهنوازی» در بین نسل خود مشهور شده بود.[۸۵] توکلی از سال ۱۳۶۴ش تا سال ۱۳۷۵ش، سرپرستی گروه هنری وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان را به عهده داشت.[۸۶] صفدر ۴۰۰ آهنگ مختلف در رادیو و تلویزیون افغانستان، ثبت کرده است.[۸۷] کسب مدال صداقت در موسیقی،[۸۸] چندین جایزهٔ بینالمللی، دریافت لقب «سلطان دمبوره» افغانستان[۸۹] و کسب مدالهای افتخار از کشورهای مختلف،[۹۰] از جمله افتخارات صفدر توکلی است. بهمنظور تجلیل از فعالیتهای هنری صفدر توکلی، اولین جشنوارهٔ فرهنگی «دمبوره»، در تیر ۱۳۹۶ش در مرکز بامیان برگزار[۹۱] و تندیس این هنرمند، به احترام فعالیتهای ۵۰ سالهٔ هنری او، رونمایی شد.[۹۲]
سبک هنری صفدر توکلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]صفدر، در موسیقی سنتی و محلی هزارهها سبک ویژهای دارد که به «سبک صفدر» مشهور است و به گفتهٔ خود او شامل آهنگهای «عاشقانه»، «اعتراضی» و «ملیخوانی»، میشود.[۹۳] اشعار زیر در یکی از آهنگهای صفدر بهکار رفته که بهعنوان نماد اتحاد ملی شناخته میشود:[۹۴] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر

آبه میرزا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نام اصلی آبهمیرزا، «دلآرام» است و بهنامهای گلاندام و دختر مالستانی نیز از او یاد میشود. دلآرام فرزند عبدالصمد، از طایفهٔ ملکی دایفولاد در قریهٔ «لعلچک»، در ۱۳۱۰ش، در ولسوالی (شهرستان) مالستان ولایت غزنی متولد شد.[۹۵] دلآرام در نوجوانی با پسری از روستای نودِه بهنام محمدامیر ازدواج کرد و صاحب سه فرزند بهنامهای میرزاحسین، علیحسین و ماهگل شد. چون نام فرزند بزرگش «میرزا» بود، او را «آبه میرزا» یا «آبی میرزا» (مادر میرزا) خواندند.[۹۶] با توجه به فرهنگ جامعهٔ سنتی و نبود مدرسه و امکانات آموزشی، آبهمیرزا مانند دیگر زنان جامعهٔ افغانستان از نعمت سواد محروم بوده است؛ اما پرورش خانوادگی و شرایط محیطی و شخصیتی، از او زنی مبارز، فعال و تلاشگر ساخته بود. آبهمیرزا از لحاظ شخصیتی زنی آزاده، دلیر، طناز و حاضرجواب بود و از هیچکسی باک نداشت.[۹۷] آبهمیرزا در ۳۱ سرطان/تیر ۱۳۹۵ش از دنیا رفت و در گورستان «خاکریزگ» نو دِه به خاک سپرده شد.[۹۸]
سبک هنری آبهمیرزا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آبهمیرزا سبک یگانهای داشت که بین مردم به «سبک مالستانی» مشهور شده است. سبک مالستانی، بخشی از موسیقی هزارگی است که ریشهٔ کاملاً خراسانی دارد بهویژه آنکه میزانهای هفتضربی و پنجضربی که در موسیقی خراسان قدیم بوده است، در این موسیقی بسیار یافت میشود. میزانهای پنجضربی در دیگر مناطق و اقوام افغانستان نیز مشاهده نشده است ولی در تاجیکستان، فراوان یافت میشود که به آن «فلک» میگویند. این نوع میزان در موسیقی سنتی ایران نیز وجود دارد که بازماندهٔ موسیقی خراسان بزرگ است.[۹۹]
چالشهای آبهمیرزا برای آوازخوانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فعالیتهای آبهمیرزا که بیشتر در محافل خانوادگی و زنانه اجرا میشد، علاقهمندان زیادی را جذب کرد. برخی از آهنگهای آبهمیرزا در مناطق اطراف پخش شد و شهرت او بهعنوان یک آوازخوان در منطقه، باعث شد که او به اجبار محل سکونت خود را ترک کند و مدتی آوارهٔ شهر غزنی و ولسوالی جاغوری شود. رفت و آمدهای او در جامعه بهطور معمول موجب بروز شایعاتی میشد که یک بار پای او را به محاکم دولتی باز کرد. این دوبیتی منسوب به او است که در فراق زادگاهاش خوانده است.[۱۰۰] الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
آبهمیرزا، ایامی را در غزنی و کابل محبوس بود. او بعد از زندان، مدتی در کابل زندگی کرد و سپس به «نوده» مالستان برگشت. به روایتی، او بعد از بازگشت مجدد به مالستان به آوازخوانی ادامه داد. طبق روایت دیگر، او با رفتن به زندان و از دست دادن همسر و فرزند، صدایش سوخت و بعد از آن آوازخوانی را کنار گذاشت؛ اما وضعیت زندگی او بسیار سخت بود و بههمین دلیل اطلاع دقیقی دربارهٔ آثار و چگونگی زندگیاش وجود ندارد.[۱۰۱]
معرفی آبهمیرزا با صدای صفدرعلی مالستانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شهرت بیشتر آبهمیرزا، مدیون صفدرعلی مالستانی، آوازخوان همدورهاش است که در ۱۳۹۱ش در کابل فوت کرد. صفدرعلی با صدای نازک خود چنان سبک آبهمیرزا را تقلید میکرد که بسیاری تصور کردند آبهمیرزا ساخته ذهن خلاق او است. انگیزهٔ صفدرعلی از این کار مشخص نیست؛ اما از آنجا که هردو در یک قریه زندگی میکردند، ممکن است روابط خانوادگی یا عاطفی میان آنها وجود داشته باشد.[۱۰۲]
به نظر برخی محققان صفدرعلی مالستانی نیز در آغاز کار هنری خود در بهرهبرداری از شهرت آبهمیرزا بیمیل نبوده است؛ اما صفدرعلی بعد از شهرت در محافل هنری و راهیابی به رادیو و تلویزیون افغانستان از گمنامی بیرون آمد و از نام خود استفاده کرد. صدای صفدرعلی در جهت این شهرت نقش مؤثری داشت درحدی که با وفات او در ۱۳۹۱ش، دیگران عمر آبهمیرزا را هم پایان یافته قلمداد کردند. نوارهای کاست به نام آبهمیرزا وجود دارد که دقیقاً مشخص نیست که او خوانده است یا صدای صفدرعلی مالستانی است.[۱۰۳]
آبهمیرزا از نگاه دیگران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
داوود سرخوش از عشق خود در زمان کودکی به صدای آبه میرزا میگوید و صدای وی را بسیار سوزناک و مانند درگرفتن آتش در تنور توصیف میکند. حفیظ شریعتی نویسنده، آبهمیرزا را «مادر موسیقی هزارهها» و «الاههٔ شاعران محلیسرا» نام داده، در موردش مقاله نوشته و در کتابش نیز از او یاد کرده است. محمدحسین فیاض نویسندهٔ دیگری، او را «زن هنرمند و آوازخوان افسانهای هزارهها» خوانده که سبک مالستانی را به دنیای موسیقی عرضه کرده است. وحید قاسمی از «سبک آبه میرزا» یاد میکند و در کتاب «موسیقی اصیل هزاره» نام او را در شمار «هنرمندان نامدار و سابقهدار موسیقی هزاره» جا داده و در دیدگاه دیگری در تلویزیون طلوع گفته است که اگر آبه میرزا نمیبود بخش بزرگی از موسیقی هزارهگی وجود نمیداشت. کتاب دانشنامه هزاره برای آبه میرزا، مدخلی باز کرده و عنوان «دمبورهنواز و خواننده» به او داده است. در دانشنامه آمده که سبک هنری آبه میرزا مشهور به مالستانی است که صفدر توکلی آن را بالوپر داد و بعدها صفدر مالستانی دنبال کرد. فصلنامهٔ ادبیات معاصر و کتاب «فرهنگ شفاهی هزارهها» از شریعتی سحر، آبه میرزا را ترانهسرا/ دوبیتیسرا معرفی کرده و ترانههایی را به نام او نگاشتهاند.[۱۰۴]
محتوای ترانهها و آهنگهای آبه میرزا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از آبیمیرزا چند آهنگ محدود در نوارهای کاست، ضبط شد و به یادگار مانده است. محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی در کنار چالشهای اقتصادی و مالی موجب شد که بسیاری از سرودههای آبی میرزا ثبت نشود. در سرودههای آبیمیرزا شکوِه از ناملایمات اجتماعی و فرهنگی، حس وطندوستی، امید به زندگی و عشق و محبت بیشتر تجلی یافته است.[۱۰۵]
داوود سرخوش
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
داوود سرخوش، در ۶ اردیبهشت (ثور) ۱۳۵۰ش، بهعنوان یازدهمین فرزند خانواده،[۱۰۶] در قریهٔ «غُجُورباش» از توابع اُلُسوالی (شهرستان) «سَنگتَخت»[۱۰۷] ولایت دایکندی به دنیا آمد. او در کودکی مادر خود را از دست داد.[۱۰۸] داوود، تحصیل ابتدایی را بهشکل سنتی (یادگیری قرآن و دیوان حافظ) نزد پدر خود شروع کرد؛ اما وقتی شرایط آموزش رسمی در ۱۳۵۷ش، فراهم شد در کلاس سوم ثبتنام کرد. پس از فراگیری یک کلاس، جنگ در افغانستان فراگیر و داوود مجبور به مهاجرت بهشهر کویتهٔ پاکستان شد. سرخوش بهدلیل عدم آشنایی با زبان «اُردُو»، مدرسه را از کلاس اول در شهر کویته آغاز کرد و تا دیپلم ادامه تحصیل داد. او در ۱۳۷۷ش از پاکستان به انگلستان و سپس در ۱۳۷۹ش به شهر «وین» اتریش رفت و تاکنون در آنجا زندگی میکند.[۱۰۹] داوود در سال ۱۹۹۵م، با خانم «کبرا نیکزاد» ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها، سه پسر بهنامهای صبور، ذوالفقار و یاسر است.[۱۱۰]
زندگی هنری داوود سرخوش
[ویرایش | ویرایش مبدأ]داوود از برادر بزرگ خود که آوازخوان محلی بود[۱۱۱] تأثیر زیادی پذیرفت.[۱۱۲] او «دمبورهنوازی» را از برادر بزرگ خود در افغانستان و «هارمونیه» را از «ارباب علیخان» در پاکستان یادگرفت. داوود زمانی که ۹ ساله بود، شعر میسرود و در ۱۷ سالگی خوانندگی را آغاز کرد.[۱۱۳] سرخوش، بیشتر به سبک محلی و لهجهٔ هزارگی آواز میخواند. درونمایههای اشعار او موضوعات میهنی است[۱۱۴] که به پدیدهٔ جنگ، مهاجرت، وحدت ملی و درد و رنج مردم میپردازد.[۱۱۵] داوود سرخوش در کنار تولید آهنگهای انفرادی، پنج آلبوم (مجموعهآهنگ) رسمی بهنامهای «سرزمین من»، «پری جُو»، «سپید و سیاه»، «بازی» و «جنگ و جنون» را منتشر کرده است. او همچنین کنسرتهای زیادی در کشورهای ایران، استرالیا، نروژ، روسیه، هلند، سوئد و دانمارک اجرا کرده است.[۱۱۶] در حال حاضر، داود سرخوش بهعنوان یکی از مشهورترین چهرههای موسیقی افغانستان شناخته میشود.[۱۱۷] داود سرخوش، در سومین جشنوارهٔ بینالمللی موسیقی «دف باما» در ۲۰۱۷م در هامبورگ آلمان، جایزهٔ «هنرمند اسطورهٔ افغانستان» را بهدستآورد.[۱۱۸]
نوآوری داوود سرخوش
[ویرایش | ویرایش مبدأ]داوود سرخوش در آهنگهای خود احساسات ملی را بازتاب داده است که میلیونها شهروند افغانستانی در دوران آوارگی آن را تجربه کردهاند. یکی از مشهورترین آلبومهای سرخوش، «سرزمین من» است که در افغانستان و ایران طرفدار زیادی دارد.[۱۱۹] داوود با این ترانه که در وصف افغانستان سروده شده و از دردهای این کشور و آوارگی مردم آن میگوید، بیش از پیش مشهور شده است:[۱۲۰]
سرزمین من[۱۲۱] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب
الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب
الگو:پایان شعر
سید انور آزاد
[ویرایش | ویرایش مبدأ]سید انور آزاد در ۱۳۴۸ش در منطقهٔ تَخت ولسوالی (شهرستان) وَرَس از توابع ولایت بامیان در یک خانوادهٔ روستایی متولد شد.[۱۲۲] سید انور، تحصیلات ابتدایی را در تختورس سپری کرد. او از کودکی به موسیقی علاقهمند بود و با گوشدادن به آوازهای صفدر توکلی و سرور سرخوش، بهمرور زمان به نواختن دمبوره و آوازخوانی روی آورد. او بعد از کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۳۵۷ش و گسترش ناامنی در کشور، در سال ۱۳۶۲ش از زادگاهٔ خود مهاجرت کرد و به ایران کوچید و در شهر تهران ساکن شد.[۱۲۳]
سید انور آزاد در ایران به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ دیپلم شد. او در کنار تحصیل، بیشتر اوقات به تمرین موسیقی و آوازخوانی مشغول بود. او در ۲۰ سالگی، به آهنگها و نغمههای سرور سرخوش (آوازخوان و دمبورهنواز هزارگی) گرایش داشت. هنرمندانی که استاد سید انور آزاد بودهاند عبارتاند از: شاهعوض از اسماعیلیههای بامیان، غلامسرور سرخوش، غلامسخی بامیانی (بچه میرزاگل)، صفدر توکلی، صفدر خیرعلی و خانمحمد دلبری.[۱۲۴] نخستین اجرای او نیز آهنگ مختهای از آن خواننده بود:[۱۲۵]الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیقآزاد در ۱۳۷۲ش توانست اولین کاسِتِ خود را تحت عنوان «دخترفروشی» ثبت کند. او بعد از آنکه بر دمبوره مسلط شد، جدا از سبکهای سرور سرخوش، کاستهای بیشماری ثبت کرد. برخی گفتهاند وی در یک نشست دوازده کاست هم ثبت کرده است.[۱۲۶] او در طول دوران مهاجرت در ایران در شهرهای مختلف آن کشور از جمله تهران، مشهد، اصفهان و شیراز کنسرت اجرا کرده است. سید انور در جوانی ازدواج کرد و دارای شش فرزند دختر و یک پسر است.[۱۲۷] آزاد در ۱۳۸۳ش به کابل برگشت و در آن شهر به فعالیتهای هنری خود ادامه داد. او در داخل کشور فرصت بیشتری برای آفرینش هنری دارد و در طی ده سال اخیر منتهی به ۱۳۹۵ش توانسته بیش از صد آهنگ را در استودیوهای کابل به ثبت برساند.[۱۲۸]
آزاد در بین سالهای ۱۳۸۹–۱۳۹۵ش. سفرهای کاری به برخی از کشورهای همسایه داشته که در آنها اجرا در فضاهای متفاوت را تجربه کرده است. از جمله کنسرت دمبوره در شهر آلماتی کشور قزاقستان و جشنوارهٔ موسیقی در شهر کویتهٔ پاکستان.[۱۲۹] آزاد علاوهبر اجرای دمبوره و آوازخوانی هزارگی در نقاط مختلف شهر کابل و دیگر مناطق کشور، در جشنوارهها و کنسرتهای بسیاری در افغانستان برنامه اجرا کرده است. از جمله اجرای برنامه در چندین دورهٔ جشنوارهٔ راه ابریشم در شهر بامیان؛ کنسرتهای موسیقی در کابل و اجرای مشترک با استاد صفدر توکلی، علی دریاب بندری، میرچمن سلطانی و عبدالوهاب ناصری؛ اجرا در تلویزیونهای ملی و خصوصی شهر کابل.[۱۳۰]
چالشهای موسیقی هزارگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی هزارگی بهعنوان بخشی از میراث فرهنگی، در حالحاضر به با چالشهای ساختاری و محتوایی متعددی رو به رو است. این هنر اگرچه در عرصهٔ محلی و قومی توفیقاتی داشته، اما یک ابزار تحولبخش اجتماعی و فرهنگی نیست. موسیقی هزارگی بهطور عمده بر انعکاس ظواهر فرهنگی و تجربیات فردی متمرکز شده و از نقش آفرینندگی و جهتدهی اجتماعی بازمانده است. این موسیقی کمتر به مفاهیم کلان مانند عدالت، صلح، وحدت ملی و پیشرفت جامعه پرداخته و در نتیجه، نتوانسته تأثیر عمیقی بر نگرش و رفتار مخاطبان در سطح ملی بگذارد.[۱۳۱]
- ضعف در پردازش مضامین معنوی و ارزشی: اشعار به کار رفته در موسیقی هزارگی بیشتر فاقد عمق معنوی و ارزشی است. در این اشعار به جای پرداختن به مفاهیم انسانی و اخلاقی، بر توصیف روابط سطحی تکیه شده است. این ضعف محتوایی باعث کاهش ماندگاری و تأثیرگذاری آثار موسیقایی مردم هزاره شده است.
- غفلت از نقش آیینی و هویتی: موسیقی هزارگی نتوانسته است بهطور مناسب به بازتاب آیینها، ارزشها و هویت قومی-ملی بپردازد. این غفلت باعث شده تا این هنر نتواند بهعنوان یک رسانهٔ قدرتمند در تقویت حس تعلق و همبستگی اجتماعی عمل کند.
- انزوای زبانی: استفادهٔ انحصاری از لهجهها و سازهای محلی بدون توجه به زبان و سبک مشترک ملی، باعث انزوای موسیقی هزارگی شده است. این امر موجب شده تا این هنر نتواند با مخاطبان گستردهتر ارتباط برقرار کند و در عرصهٔ ملی مطرح شود.
- کاستی در نوآوری: موسیقی هزارگی در برخی موارد نتوانسته است با تحولات اجتماعی و فرهنگی همگام شود و به نیازهای نسل جدید پاسخ دهد. فقدان نوآوری در فرم و محتوا باعث شده تا این هنر نتواند جذابیت لازم را برای جوانان حفظ کند.[۱۳۲]
کتابشناسی موسیقی هزارگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موسیقی اصیل هزاره نام کتاب پژوهشی از وحید قاسمی، آوازخوان، نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی مشهور افغانستان بوده که در ۱۳۹۶ش در کابل منتشر شده است. این اثر به تحلیل مفاهیم تخصصی از جمله اصطلاح خاص «رَفت» بهعنوان معادل ملودی و ساختارهای نغمگی اختصاص دارد. مؤلف در این کتاب به بررسی سازهای سنتی از جمله دمبوره و نقش آن در فرهنگ موسیقایی مردم هزاره پرداخته است.[۱۳۳]
بخشهای قابل توجهی از کتاب به بررسی ژانرهای مختلف مانند «مختهسرایی» بهعنوان مرثیهخوانی، «لالاییها» و «ترانههای کودکان» اختصاص یافته است. همچنین موسیقی در آیینها و رسوم مردم هزاره از جمله مراسم عروسی با محوریت بخشهایی مانند «اخوچی»، «الخوم پوفی»، «غمبر» و «پیشپو» تحلیل شده است. قاسمی به نقش بانوان هزاره در حفظ ترانههای محلی و نیز سرودهای کهن هزارگی مانند دیدو بهعنوان بخشی از میراث شفاهی اشاره میکند. این اثر بهعنوان یک مرجع علمی، گامی مهم در جهت مستندسازی و حفظ میراث موسیقایی هزاره محسوب میشود.[۱۳۴]
خطر زوال موسیقی هزارگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]به نظر برخی از محققان موسیقی اصیل هزارهها در مناطق مرکزی با خطر فراموشی رو به رو است. از میان سازهای سنتی شامل دمبوره، غیچک، دایره، چنگ و زیربغلی، تنها دو ساز دمبوره و زیربغلی تا حدی باقی مانده است. ژانرهای موسیقایی نظیر پیشپو، غومبور، اخوچی، بولبی و دیدو که تا دو دههٔ پیش از جایگاه ویژهای برخوردار بود، امروزه به حاشیه رانده شده است. صفدر توکلی، هنرمند برجستهٔ موسیقی هزارگی معتقد است که این هنر در حال افول است و نسل جوان با میراث موسیقایی گذشته بیگانه شدهاند.[۱۳۵]
برخی کارشناسان عوامل متعددی از جمله تغییر ذایقهٔ موسیقایی جوانان بر اثر مهاجرت، تعاملهای فرهنگی با کشورهای منطقه و جهان، بیتوجهی نهادهای فرهنگی، کمتفاوتی نخبگان محلی و مخالفت جریانهای سنتی بهویژه عالمان دین را در این روند تأثیرگذار میدانند. در حالی که تا دو دهه پیش مراسم فرهنگی و اجتماعی با اجرای موسیقی اصیل هزارگی همراه بود، اکنون جای آن را فرمتهای موسیقایی خارجی گرفته است. این تغییر الگوی فرهنگی، ادامهٔ حیات موسیقی سنتی هزاره را با چالش جدی مواجه کرده است.[۱۳۶]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۲–۱۳.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ کریمی، «مقامها و دستگاههای موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباسی از هیچچیز.
- ↑ سرور، «نگاهی به موسیقی هزارگی»، وبسایت رادیو نوروز.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۸–۱۲.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۹–۱۱.
- ↑ کاظمی، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهی ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزۀ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی.
- ↑ کاظمی، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهی ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزۀ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی.
- ↑ «بررسی تاریخی، اجتماعی و فقهی موسیقی در جامعه اسلامی»، وبسایت تبلور اندیشه.
- ↑ «میر چمن خلیفه کماز»، وبسایت آپارات.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «آهنگ خدا یا بال و پر میدادی مارا با صدای بلبل هزاره داود جان سرخوش»، وبسایت یوتیوب.
- ↑ «دمبوره هزارگی صبای گاه آمدم ده خانه تو»، وبسایت یوتیوب.[۱]
- ↑ دهخدا، فرهنگ فارسی دهخدا، ذیل واژۀ طنبار، وبسایت واژه یاب.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.
- ↑ «تاریخچۀ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۶.
- ↑ «دمبوره نامه»، وبسایت کابلستان.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷–۱۸.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۱۸–۱۹.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، 1396ش، ص19-20.
- ↑ کریمی، «مقامها و دستگاههای موسیقی سنتی هزارگی»، وبلاگ اقتباسی از هیچچیز.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص121.
- ↑ رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۲.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۳.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۹–۳۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۱.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۲.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، 1379ش، ص126.
- ↑ مددی، «غریو آب از آتشفشان؛ هویت و رنج در موسیقی افغانستان»، وبسایت روزنامۀ اطلاعات روز.
- ↑ «موسیقی مقاومت»، وبلاگ اندیشۀ هزاره.
- ↑ «آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.
- ↑ «آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.
- ↑ «آشنایی با خوانندههای افغانستان؛ داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم2.
- ↑ رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ رجا، «موسیقی فولکور هزارگی در حال نابود شدن است»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۳۵–۳۷.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۵.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ص۲۵.
- ↑ «زندگینامۀ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.
- ↑ «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.
- ↑ «موسیقی محلی بامیان در آستانۀ فراموشی»، وبسایت شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو.
- ↑ «سومین جشنواره دمبوره در بامیان برگزار شد»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «زندگینامۀ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین.
- ↑ رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.
- ↑ احمدزاده، معمای آبهمیرزا، وبسایت روزنامه هشت صبح، سرطان 1398ش.
- ↑ احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح،31 تیر 1398ش.
- ↑ احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1398ش.
- ↑ جعفری، «ویژگیهای سبکی آلبوم گل بادام»، خانه ادبیات افغانستان، تابستان 1392ش.
- ↑ رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.
- ↑ رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.
- ↑ رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.
- ↑ رهیاب، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ج1، ص 63-64.
- ↑ احمدزاده، «معمای آبهمیرزا»، وبسایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب: 31 تیر 1398ش.
- ↑ «هنر اعتراض در زندگی دلآرام»، وبسایت صدای شهروند.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «با هم بشنویم؛ شبهای بیترانه نمانه با صدای داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ افشار، «زندگینامۀ داوود سرخوش»، وبلاگ علی افشار.
- ↑ لعلی، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت جادۀ ابریشم.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «زندگینامه و آثار هنری داود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید.
- ↑ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.
- ↑ احمدی، «بازنمایی ایدئولوژی قومی و ملی در موسیقی داود سرخوش»، وبسایت یاداشتهای دوستان.
- ↑ «داوود سرخوش خوانندۀ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید»، وبسایت آیفیلم 2.
- ↑ «زندگینامه و آثار هنری داوود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید.
- ↑ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.
- ↑ «داوود سرخوش برندۀ جایزۀ اسطورۀ موسیقی افغانستان شد»، وبسایت رشد نیوز.
- ↑ «چرا ترانۀ سرزمین من ماندگار شد؟»، خبرگزاری ایسنا.
- ↑ «متن آهنگ افغانی بهنام سرزمین من»، وبسایت دلگرم.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ خاوری، دوبیتیهاای عامیانهٔ هزارگی، 1382ش، ص28.
- ↑ «سید انور آزاد»، وبسایت آبادیس.؛ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور»، دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ «بیوگرافی سید انور آزاد».، وبسایت بست بیوگرافی.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور» در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ رهیاب (بلخی)، «آزاد، سید انور» در دانشنامه هزاره، 1399ش، ص134.
- ↑ عظیمی، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون.
- ↑ عظیمی، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ۹–۴۰.
- ↑ قاسمی، موسیقی اصیل هزاره، ۱۳۹۶ش، ۹–۴۰.
- ↑ «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال.
- ↑ «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- احمدزاده، کاوه، «معمای آبهمیرزا»، سایت روزنامه هشت صبح، تاریخ درج مطلب:۳۱ تیر ۱۳۹۸ش.
- احمدی، یوسف، «بازنمایی ایدئولوژی قومی و ملی در موسیقی داود سرخوش»، وبسایت یاداشتهای دوستان، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش.
- افشار، «زندگینامهٔ داوود سرخوش»، وبلاگ علی افشار، تاریخ درج مطلب: ۸ فروردین ۱۳۹۷ش.
- «با هم بشنویم؛ شبهای بیترانه نمانه، با صدای داوود سرخوش»، وبسایت آیفیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مهر ۱۴۰۱ش.
- «بررسی تاریخی، اجتماعی و فقهی موسیقی در جامعه اسلامی»، وبسایت تبلور اندیشه، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- «بیوگرافی سید انور آزاد»، وبسایت بست بیوگرافی، تاریخ درج مطلب: ۳۱ اردبهشت ۱۳۹۸ش.
- «تاریخچهٔ مختصر دمبوره»، وبسایت هفتهنامهٔ جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۹ تیر ۱۴۰۳ش.
- جعفری، رحیم، «ویژگیهای سبکی آلبوم گل بادام»، سایت خانه ادبیات افغانستان، تاریخ درج مطلب: تابستان ۱۳۹۲ش.
- «چرا ترانهٔ سرزمین من ماندگار شد؟»، خبرگزاری ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ش.
- خاوری، محمدجواد، دوبیتیهای عامیانهٔ هزارگی، تهران، عرفان، ۱۳۸۲ش.
- «داوود سرخوش»، خبرگزاری مهاجر، تاریخ درج مطلب: ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ش.
- «داوود سرخوش برندهٔ جایزهٔ اسطورهٔ موسیقی افغانستان شد» وبسایت رشد نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آبان ۱۳۹۶ش.
- «داوود سرخوش خوانندهٔ آهنگ مشهور سرزمین من را بیشتر بشناسید» وبسایت آیفیلم ۲، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش.
- «درگذشت قدیمیترین خواننده زن افغانستان»، خبرگزاری پیام آفتاب، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۳۹۵ش.
- «دمبورهام را که سور میکردم، بسیار قشنگ معلوم میشد»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- «دمبوره نامه»، وبسایت کابلستان، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش.
- «دمبوره هزارگی صبای گاه آمدم ده خانه تو»، وبسایت یوتیوب، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- دهخدا، فرهنگ فارسی دهخدا، ذیل واژهٔ طنبار، وبسایت واژه یاب.
- رهیاب (بلخی)، حسین، «آبهمیرزا»، دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش.
- رهیاب (بلخی)، حسین، «آزاد، سید انور»، در دانشنامهٔ هزاره، کابل، بنیاد دانشنامهٔ هزاره، ۱۳۹۹ش.
- «زندگینامهٔ مفاخر موسیقی هزارگی»، وبسایت انجمن فرهنگی تکوین، تاریخ بازدید: ۳ بهمن ۱۴۰۱ش.
- «زندگینامه و آثار هنری داود سرخوش، هنرمند محبوب کشور»، وبلاگ امید، تاریخ درج مطلب: ۳۱ خرداد ۱۳۹۲ش.
- سرور، الهه، «نگاهی به موسیقی هزارگی»، وبسایت رادیو نوروز، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «سومین جشنواره دمبوره در بامیان برگزار شد»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۲ مهر ۱۳۹۸ش.
- «سیدانور آزاد»، وبسایت آبادیس، تاریخ بازدید: ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ش.
- «صفدر توکلی سلطان دمبوره و گل زمان بابای موسیقی پشتو معرفی شدند»، وبسایت آی فیلم دو، تاریخ درج مطلب: ۷ اسفند ۱۳۹۹ش.
- عظیمی، شریف، «فرهنگ هزارگی؛ نگاهی به کاستیهای محتوایی در موسیقی هزارگی»، وبسایت اکنون، تاریخ درج مطلب: ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ش.
- قاسمی، وحید، موسیقی اصیل هزاره، کابل، رادیوتلویزیون ملی، ۱۳۹۶ش.
- کاظمی، عاطفه، «دوبیتیهای هَزارگی، گنجینهٔ ادبیات فولکلوریک دری»، وبسایت موزهٔ نسخ خطی و آثار هنری و فرهنگی، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- لعلی، رضا، «سرور سرخوش؛ صدایی از قلب هزارهجات»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۵ تیر ۱۳۹۶ش.
- «متن آهنگ افغانی بهنام سرزمین من»، وبسایت دلگرم، تاریخ بازدید: ۷ دی ۱۴۰۱ش.
- موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمهٔ عزیز طغیان، قم، اشک یاس، ۱۳۷۹ش.
- «موسیقی محلی بامیان در آستانهٔ فراموشی»، وبسایت شبکهٔ اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ دی ۱۳۹۰ش
- «میر چمن خلیفه کماز»، وبسایت آپارات، تاریخ بازدید: ۱۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- «نابودی موسیقی محلی در هزاره جات»، وبسایت هزاره اینترنشنال، تاریخ بازدید: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ش.
- «هنر اعتراض در زندگی دلآرام»، وبسایت صدای شهروند، تاریخ درج مطلب: ۲۱ سنبله ۱۴۰۲ش.