پرش به محتوا

پیش‌نویس:حسین لشگری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:حسین-لشگری.jpg|300px|thumb|left|]]
[[پرونده:حسین-لشگری.jpg|300px|thumb|left|حسین لشگری]]
'''<big>حسین لشگری</big>'''؛ خلبان نیروی هوایی ارتش و اولین اسیر و آخرین آزادۀ جنگ ایران و عراق.<br>
'''{{درشت|حسین لشگری}}'''؛ خلبان نیروی هوایی ارتش و اولین اسیر و آخرین آزادهٔ جنگ ایران و عراق.


شهید حسین لشگری، خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که چند روز قبل از آغازِ رسمیِ [[جنگ|جنگِ]] ایران و عراق در سال 1359ش در خاک عراق به اسارت در آمد. او اولین اسیر ایرانی و آخرین آزادۀ جنگ ایران و عراق بود. وی 14 سال، مفقودالاثر بود و کسی از او خبری نداشت. لشگری سرانجام پس از تحمل 18 سال اسارت، در سال 1377ش آزاد شد. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران، پس از آزادی به او لقب «سید الاسرا» داد.  
حسین لشگری، خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی [[ایران]] بود که چند روز قبل از آغازِ رسمیِ [[جنگ|جنگِ]] ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ش در خاک عراق به اسارت درآمد. او اولین اسیر ایرانی و آخرین آزادهٔ جنگ ایران و عراق بود. وی ۱۴ سال، مفقودالاثر بود و کسی از او خبری نداشت. لشگری سرانجام پس از تحمل ۱۸ سال اسارت، در سال ۱۳۷۷ش آزاد شد. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران، پس از آزادی به او لقب «سید الاسرا» داد.
==تولد و تحصیلات==
حسین لشگری در 20 اسفند 1331ش در ضیاءآباد تاکستان در قزوین به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاه خود به اتمام رساند و برای ادامه تحصیلات به قزوین رفت. وی در سال 1350ش موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن برای انجام خدمت سربازی به لشکر 77 خراسان اعزام شد. لشگری در دوران سربازی به خلبانی علاقه‌مند شده و بعد از اتمام دوران سربازی در آزمون دانشکده خلبانی شرکت کرد. او پس از قبولی در آزمون، به استخدام نیروی هوایی در آمد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8 ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>  لشکری در سال 1354ش برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت و سپس به‌عنوان خلبان هواپیمای شکاری اف5 در نیروی هوایی مشغول به خدمت شد.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/748353/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9 «شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان.]</ref>
==ازدواج==
حسین لشگری در [[فروردین]] سال 1358ش با منیژه لشگری، [[ازدواج]] کرد<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8 ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>  که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است. فرزند شهید لشگری در هنگام اسارت، 6 ماهه بود و زمان آزادی، پسرش 18 ساله و [[دانشجو|دانشجوی]] دندانپزشکی بود.<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref>


==آغاز اسارت==
==تولد و تحصیلات حسین لشگری==
خلبان، حسین لشگری خدمت خود را در پایگاه هوایی [[تبریز]] شروع کرد ولی با آغاز تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، به دزفول منتقل شد. پس از انجام 12 مأموریت، هواپیمای وی در اواخر شهریور 1359ش هنگام عملیات شناسایی مرزها، مورد اصابت موشک‌های زمین به هوای عراق قرار گرفت.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> او به ناچار مجبور به ترک هواپیما شد و پس از فرود در خاک عراق به اسارت نیروهای بعث عراق در آمد.<ref>[https://www.aja.ir/portal/home/?NEWS/67444/67507/2174145/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.]</ref>
حسین لشگری در ۲۰ اسفند ۱۳۳۱ش در ضیاءآباد تاکستان در قزوین به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاه خود به اتمام رساند و برای ادامه تحصیلات به قزوین رفت. وی در سال ۱۳۵۰ش موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن برای انجام خدمت سربازی به لشکر ۷۷ [[خراسان]] اعزام شد. لشگری در دوران سربازی به خلبانی علاقه‌مند شده و بعد از اتمام دوران سربازی در آزمون دانشکده خلبانی شرکت کرد. او پس از قبولی در آزمون، به استخدام نیروی هوایی درآمد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/زندگینامه-حسین-لشکری-۱۳۳۱-۱۳۸۸ ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref> لشکری در سال ۱۳۵۴ش برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت و سپس به‌عنوان خلبان هواپیمای شکاری اف۵ در نیروی هوایی مشغول به خدمت شد.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/748353/شهید-حسین-لشکری-سید-الاسراء-ایران-کارنام٠«شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان.]</ref>


==اسارت==
==ازدواج حسین لشگری==
حسین لشگری سه ماه اول اسارت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد. وی سپس به مدت هشت سال به‌همراه شصت نفر از همرزمانش، در مکانی دور از دید صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شدند.<ref>[https://www.aja.ir/portal/home/?NEWS/67444/67507/2174145/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.]</ref>   با پذیرش قطعنامۀ 598 در 27 تیر 1367ش از سوی ایران، صدام، لشگری را از بقیۀ اسرا جدا کرده و او را به مکانی دیگر انتقال دادند که این دوره از اسارت وی، ده سال به طول انجامید. در سال 1375ش لشگری به نیروهای صلیب سرخ جهانی معرفی و مقدمات آزادی او فراهم شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/1402051911818/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D8%AA «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا.]</ref>  
حسین لشگری در [[فروردین]] سال ۱۳۵۸ش با منیژه لشگری، [[ازدواج]] کرد<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/زندگینامه-حسین-لشکری-۱۳۳۱-۱۳۸۸ ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref> که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است. فرزند شهید لشگری در هنگام اسارت، ۶ ماهه بود و زمان آزادی، پسرش ۱۸ ساله و [[دانشجو|دانشجوی]] دندانپزشکی بود.<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref>
==آزادی پس از 18 سال اسارت==
 
پس از 6410 روز، دوران اسارت حسین لشگری در 17 فروردین 1377ش، با توافق ایران و عراق بر سر مبادلۀ بقیۀ اسرای جنگی، به اتمام رسید. تعداد زیادی از اسرای عراقی از جمله درجه‌داران، در ازای آزادی لشگری مبادله شدند. در این روز حسین لشگری با تشریفات خاص، توسط مقامات عراقی به مسئولین ایرانی تحویل داده شد و در داخل ایران هم، در نقطۀ صفر مرزی و فرودگاه [[تهران]] مورد استقبال پرشور مردم و مسئولان قرار گرفت.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> دو روز بعد لشگری با تعدادی از آزادگان به دیدار آیت‌الله خامنه‌ای رفتند. رهبر انقلاب، در آن دیدار، آزادگان را رمز مقاومت و ایستادگی معرفی کرده و [[صبر]] و استقامت خلبان لشگری را مورد تمجید قرار داده و لقب سید الاسرا را به وی اعطا کرد.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=7763 «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای.]</ref>
==آغاز اسارت حسین لشگری==
خلبان، حسین لشگری خدمت خود را در پایگاه هوایی [[تبریز]] شروع کرد ولی با آغاز تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، به دزفول منتقل شد. پس از انجام ۱۲ مأموریت، هواپیمای وی در اواخر شهریور ۱۳۵۹ش هنگام عملیات شناسایی مرزها، مورد اصابت موشک‌های زمین به هوای عراق قرار گرفت.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> او به ناچار مجبور به ترک هواپیما شد و پس از فرود در خاک عراق به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد.<ref>[https://www.aja.ir/portal/home/?NEWS/67444/67507/2174145/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.]</ref>
 
==اسارت حسین لشگری==
حسین لشگری سه ماه اول اسارت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد. وی سپس به مدت هشت سال به‌همراه شصت نفر از همرزمانش، در مکانی دور از دید صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شدند.<ref>[https://www.aja.ir/portal/home/?NEWS/67444/67507/2174145/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.]</ref> با پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ در ۲۷ [[تیر]] ۱۳۶۷ش از سوی ایران، صدام، لشگری را از بقیهٔ اسرا جدا کرده و او را به مکانی دیگر انتقال دادند که این دوره از اسارت وی، ده سال به طول انجامید. در سال ۱۳۷۵ش لشگری به نیروهای صلیب سرخ جهانی معرفی و مقدمات آزادی او فراهم شد.<ref>[https://www.isna.ir/news/1402051911818/این-خلبان-ارتش-از-رکوردداران-اسارت-است «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا.]</ref>
 
==آزادی حسین لشگری پس از ۱۸ سال اسارت==
پس از ۶۴۱۰ روز، دوران اسارت حسین لشگری در ۱۷ [[فروردین]] ۱۳۷۷ش، با توافق [[ایران]] و عراق بر سر مبادلهٔ بقیهٔ اسرای جنگی، به اتمام رسید. تعداد زیادی از اسرای عراقی از جمله درجه‌داران، در ازای آزادی لشگری مبادله شدند. در این روز حسین لشگری با تشریفات خاص، توسط مقامات عراقی به مسئولین ایرانی تحویل داده شد و در داخل ایران هم، در نقطهٔ صفر مرزی و فرودگاه [[تهران]] مورد استقبال پرشور مردم و مسئولان قرار گرفت.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>
 
دو روز بعد لشگری با تعدادی از آزادگان به دیدار آیت‌الله خامنه‌ای رفتند. رهبر انقلاب، در آن دیدار، آزادگان را رمز مقاومت و ایستادگی معرفی کرده و [[صبر]] و استقامت خلبان لشگری را مورد تمجید قرار داده و لقب سید الاسرا را به وی اعطا کرد.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=7763 «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای.]</ref>
 
==عشق حسین لشگری به وطن==
در روز آزادی، چند متر مانده به خاک ایران، خبرنگاران صلیب سرخ، لشگری را به مصاحبه‌ای خصوصی دعوت کرده و از او می‌خواهند که در صورت تمایل، او را به هر کشوری که بخواهد، بفرستند و به او پناهندگی دهند و از نظر مالی و سیاسی او را حمایت و تأمین کنند. حسین لشگری در جواب به آنها می‌گوید ۱۸ سال اسارت و دوری را تحمل کردم تا به وطن و [[خانواده|خانواده‌]]<nowiki/>ام بازگردم و از خبرنگاران درخواست می‌کند که اگر در زمان باقی‌مانده تا رسیدن به مرز، از دنیا برود، جنازه‌اش را به وطنش تحویل دهند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5271073/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر.]</ref>


==عشق به وطن==
در روز آزادی، چند متر مانده به خاک ایران، خبرنگاران صلیب سرخ، لشگری را به مصاحبه‌ای خصوصی دعوت کرده و از او می‌خواهند که در صورت تمایل، او را به هر کشوری که بخواهد، بفرستند و به او پناهندگی دهند و از نظر مالی و سیاسی او را حمایت و تأمین کنند. حسین لشگری در جواب به آنها می‌گوید 18 سال اسارت و دوری را تحمل کردم تا به وطن و خانواده‌ام بازگردم و از خبرنگاران درخواست می‌کند که اگر در زمان باقی‌مانده تا رسیدن به مرز، از دنیا برود، جنازه‌اش را به وطنش تحویل دهند.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5271073/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%DA%86%DA%AF%D9%88%D «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر.]</ref> 
==اهمیت لشگری برای دولت عراق==
==اهمیت لشگری برای دولت عراق==
دولت عراق مدعی بود هواپیمای لشگری، قبل از حملۀ عراق به خاک ایران ساقط شده است. بنابراین لشگری را به‌عنوان سندی مهم که نشانگر آغاز جنگ توسط ایران بود، حتی پس از قطعنامه نگه داشت.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C «سرلشگر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref> آنها در تمام سال‌های اسارت او فقط منتظر شنیدن یک جمله «اینجانب، ستوان یکم خلبان، حسین لشکری، در تاریخ 27 شهریور 59 در خاک عراق سقوط کردم.» از وی بودند تا بتوانند ایران را در محاکم قضایی و بین‌المللی آغازگر جنگ معرفی کنند<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref>   و به این منظور پیشنهادهای مالی و رفاهی به او می‌دادند که با جواب رد حسین لشگری روبرو می‌شدند.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> پایداری و استقامت او موجب شد تا شکنجه‌های زیادی را در این راه متحمل شود و موجب جانبازی 70 درصدی وی شود، اما تسلیم نشود.<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref>
دولت عراق مدعی بود هواپیمای لشگری، قبل از حملهٔ عراق به خاک ایران ساقط شده است؛ بنابراین لشگری را به‌عنوان سندی مهم که نشانگر آغاز جنگ توسط ایران بود، حتی پس از قطعنامه نگه داشت.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/سرلشگر-شهید-خلبان-حسین-لشگری «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref> آنها در تمام سال‌های اسارت او فقط منتظر شنیدن یک جمله «اینجانب، ستوان یکم خلبان، حسین لشکری، در تاریخ ۲۷ شهریور ۵۹ در خاک عراق سقوط کردم.» از وی بودند تا بتوانند ایران را در محاکم قضایی و بین‌المللی آغازگر [[جنگ]] معرفی کنند<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref> و به این منظور پیشنهادهای مالی و رفاهی به او می‌دادند که با جواب رد حسین لشگری روبرو می‌شدند.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> پایداری و استقامت او موجب شد تا شکنجه‌های زیادی را در این راه متحمل شود و موجب جانبازی ۷۰ درصدی وی شود، اما تسلیم نشود.<ref>[https://farhikhtegandaily.com/page/135466/ «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.]</ref>
==شهادت==
 
سرلشگر حسین لشگری در 19 مرداد 1388ش بر اثر ایست قلبی و عارضه‌های ناشی از اسارت، در بیمارستان لاله تهران به شهادت رسید.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C «سرلشگر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref> پیکر او در 21 مرداد در ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، تشییع و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/928693/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D8%AD% «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر.]</ref> منیژه لشگری هم در بهمن سال 1399ش بر اثر عارضۀ قلبی از دنیا رفت و آن دو پس از تحمل دو دورۀ فراق هجده‌ و ده‌ساله از هم، مجدد به هم پیوستند.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>  
==شهادت حسین لشگری==
==چالش‌ها==
[[پرونده:لشگری۱.jpg|جایگزین=تشییع پیکر حسین لشگری از مقابل فرماندهی ستاد نیروی هوایی ارتش برای خاکسپاری در بهشت زهرا|بندانگشتی|تشییع پیکر حسین لشگری از مقابل فرماندهی ستاد نیروی هوایی ارتش برای خاکسپاری در بهشت زهرا]]
دوران اسارت حسین لشگری، فقط برای او سختی ‌و مصیبت به همراه نداشت، بلکه خانوادۀ او افزون بر مسألۀ انتظار، با مشکلات زیادی مانند مشکلات مالی و عاطفی دست و پنجه نرم می‌کردند. منیژه لشگری در خاطرات خود، مشکل اصلی این دوران را مشکل مالی می‌دانست و گلایه می‌کرد که دولت از او و فرزندش در این دوران سخت، به اندازه کافی حمایت نکرد.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/news/726022/%DA%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک.]</ref> وی همچنین بازگو می‌کرد؛ وقتی بعد از 16 سال اولین عکس از حسین به او می‌رسد، تغییر چهرۀ حسین برای او بسیار عجیب بوده است که چقدر رنگ و رو پریده و شکسته شده بود. مطلب دیگری که پس از اولین صحبت با او، منیژه را غافلگیر کرده بود، لهجۀ عربی حسین، بوده است. منیژه بیان می‌داشت که مدت‌ها طول کشیده تا توانسته با حسین و تغییرهای اساسی او کنار بیاید. جدایی 18 ساله فاصلۀ عمیقی، هم از لحاظ فکری و هم از نظر عاطفی بین آن دو به‌وجود آورده بود و مدت‌های زیادی را می‌طلبید تا آنها بتوانند با شرایط جدید کنار بیایند. از دیگر گلایه‌های منیژه لشگری بعد از آزادی همسرش این بود که باید این خانواده تحت مشاورۀ روان‌شناسان قرار می‌گرفتند تا بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند و چنین کاری از سوی مسئولان مربوطه انجام نشده بود. همچنین در روزهای آغازین آزاد شدن حسین، به‌جای این‌که او باید مدتی در کنار خانواده تنها می‌ماند، چنین فرصتی به آنها داده نشد و حسین تا چندین ماه به سخنرانی‌ها و محافل زیادی در شهرهای مختلف دعوت می‌شد و فرصت حضور در خانه از او و خانواده‌اش گرفته شده بود و آنها را از نظر شناخت یکدیگر دچار مشکل کرده بود.<ref>[https://www.pishkhan.com/news/276493 «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.]</ref> حسین لشگری در صحبت‌ها و مصاحبه‌های خود بیان می‌کرد: من وقتی می‌دیدم همسرم، بعد از هجده سال،چگونه از صدای شکستن یک فنجان به هم می‌ریزد و این‌گونه اعصاب او تحت فشار بوده است، منیژه را اسیر و جانباز واقعی می‌دانست.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>  
سرلشکر حسین لشگری در ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ش بر اثر ایست قلبی و عارضه‌های ناشی از اسارت، در بیمارستان لاله [[تهران]] به [[شهادت]] رسید.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/سرلشگر-شهید-خلبان-حسین-لشگری «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref> پیکر او در ۲۱ مرداد در ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، تشییع و در [[بهشت زهرا]]ی تهران به خاک سپرده شد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/928693/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%DB%8C%D8%B9-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D9%BE-%D8%AD% «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر.]</ref> منیژه لشگری هم در بهمن سال ۱۳۹۹ش بر اثر عارضهٔ قلبی از دنیا رفت و آن دو پس از تحمل دو دورهٔ فراق هجده و ده‌ساله از هم، مجدد به هم پیوستند.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>
 
==چالش‌های زندگی حسین لشگری==
دوران اسارت حسین لشگری، فقط برای او سختی و مصیبت به همراه نداشت، بلکه خانوادهٔ او افزون بر مسألهٔ [[انتظار]]، با مشکلات زیادی مانند مشکلات مالی و عاطفی دست و پنجه نرم می‌کردند. منیژه لشگری در خاطرات خود، مشکل اصلی این دوران را مشکل مالی می‌دانست و گلایه می‌کرد که دولت از او و فرزندش در این دوران سخت، به اندازه کافی حمایت نکرد.<ref>[https://www.tabnak.ir/fa/news/726022/گلایه-های-همسر-آزاده-خلبان-شهید-حسین-لشگری «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک.]</ref>
 
وی همچنین بازگو می‌کرد؛ وقتی بعد از ۱۶ سال اولین عکس از حسین به او می‌رسد، تغییر چهرهٔ حسین برای او بسیار عجیب بوده است که چقدر رنگ و رو پریده و شکسته شده بود. مطلب دیگری که پس از اولین صحبت با او، منیژه را غافلگیر کرده بود، لهجهٔ عربی حسین، بوده است. منیژه بیان می‌داشت که مدت‌ها طول کشیده تا توانسته با حسین و تغییرهای اساسی او کنار بیاید. جدایی ۱۸ ساله فاصلهٔ عمیقی، هم از لحاظ فکری و هم از نظر عاطفی بین آن دو به‌وجود آورده بود و مدت‌های زیادی را می‌طلبید تا آنها بتوانند با شرایط جدید کنار بیایند. از دیگر گلایه‌های منیژه لشگری بعد از آزادی همسرش این بود که باید این خانواده تحت مشاورهٔ روان‌شناسان قرار می‌گرفتند تا بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند و چنین کاری از سوی مسئولان مربوطه انجام نشده بود.
 
همچنین در روزهای آغازین آزاد شدن حسین، به‌جای این‌که او باید مدتی در کنار خانواده تنها می‌ماند، چنین فرصتی به آنها داده نشد و حسین تا چندین ماه به سخنرانی‌ها و محافل زیادی در شهرهای مختلف دعوت می‌شد و فرصت حضور در [[خانه]] از او و خانواده‌اش گرفته شده بود و آنها را از نظر شناخت یکدیگر دچار مشکل کرده بود.<ref>[https://www.pishkhan.com/news/276493 «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.]</ref>
 
حسین لشگری در صحبت‌ها و مصاحبه‌های خود بیان می‌کرد: من وقتی می‌دیدم همسرم، بعد از هجده سال، چگونه از صدای شکستن یک فنجان به هم می‌ریزد و این‌گونه اعصاب او تحت فشار بوده است، منیژه را اسیر و جانباز واقعی می‌دانست.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>
 
==دیدگاه‌ها==
==دیدگاه‌ها==
سرلشکر حسین لشگری، اعتقادات و باورهای مذهبی را دلیل مقاومت سربازان ایرانی و خودش در برابر شکنجه‌های روحی و جسمی رژیم بعث می‌دانست. او معتقد بود آنها با پیروی از مکتب اهل‌بیت به‌خصوص امام موسی بن جعفر، توانستند در برابر آن شکنجه‌ها طاقت بیاورند و بتوانند با نظرات و رفتار خود، تصویر روشن‌تری از مسائل ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در اذهان عمومی و دنیا نشان دهند.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%AF%D8%B1%DB%8C «سرلشگر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref>
سرلشکر حسین لشگری، اعتقادات و باورهای مذهبی را دلیل مقاومت سربازان ایرانی و خودش در برابر شکنجه‌های روحی و جسمی رژیم بعث می‌دانست. او معتقد بود آنها با پیروی از مکتب [[اهل‌بیت]] به‌خصوص امام [[موسی بن جعفر]]، توانستند در برابر آن شکنجه‌ها طاقت بیاورند و بتوانند با نظرات و رفتار خود، تصویر روشن‌تری از مسائل ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در اذهان عمومی و دنیا نشان دهند.<ref>[http://takestan.ir/fa-IR/DouranPortal/4775/page/سرلشگر-شهید-خلبان-حسین-لشگری «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.]</ref>
 
==سبک زندگی==
==سبک زندگی==
همسر شهید حسین لشگری همسرش را در زندگی شخصی خود این‌گونه معرفی می‌کرد: حسین بسیار مظلوم، مهربان و در زندگی بسیار قانع بود، مثلاً اگر چند نوع غذا برایش می‌آوردند، فقط از یک نوع میل می‌کرد. او از علاقۀ شدید حسین به خودش صحبت می‌کرد و این‌که ناراحتی او، موجب ناراحتی حسین و خوشحالی او سبب خوشحالی حسین بوده است. وی همچنین از خانواده‌دوستی و احترام ویژۀ لشگری نسبت به خود و این‌که همیشه در کارها، نظرات او را جویا می‌شده است، تعریف می‌کرد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8 ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>
همسر شهید حسین لشگری همسرش را در زندگی شخصی خود این‌گونه معرفی می‌کرد: حسین بسیار مظلوم، [[مهربانی|مهربان]] و در زندگی بسیار قانع بود، مثلاً اگر چند نوع غذا برایش می‌آوردند، فقط از یک نوع میل می‌کرد. او از علاقهٔ شدید حسین به خودش صحبت می‌کرد و این‌که ناراحتی او، موجب ناراحتی حسین و خوشحالی او سبب خوشحالی حسین بوده است. وی همچنین از خانواده‌دوستی و احترام ویژهٔ لشگری نسبت به خود و این‌که همیشه در کارها، نظرات او را جویا می‌شده است، تعریف می‌کرد.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/زندگینامه-حسین-لشکری-۱۳۳۱-۱۳۸۸ ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>
==تصویرسازی==
 
کتاب «سید الاسراء» نوشتۀ محمدعلی اعظمی، روایت زندگی خلبان، حسین لشگری از کودکی تا زمان حضورش در جبهه‌های جنگ و سال‌های اسارت و زمان شهادت است.<ref>[https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8 «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه.]</ref>
==تصویرسازی از حسین لشگری==
 
[[پرونده:لشگری.jpg|جایگزین= کتاب روزهای بی‌آینه به قلم گلستان جعفریان|بندانگشتی|کتاب روزهای بی‌آینه به قلم گلستان جعفریان]]
کتاب «روزهای بی‌آینه» که مؤلف آن گلستان جعفریان است، زندگی و مشکلات این زوج را از نگاه همسر حسین لشگری (منیژه لشگری) تألیف کرده است. جعفریان در این کتاب به بیان دردها، رنج‌ها و انتظار این زن در سال‌های اسارت همسرش می‌پردازد. این کتاب به‌عنوان یکی از بهترین خاطره‌نگاری‌های دوران دفاع مقدس شناخته شده است.<ref>[https://www.pishkhan.com/news/276493 «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.]</ref>
کتاب «سید الاسراء» نوشتهٔ محمدعلی اعظمی، روایت زندگی خلبان، حسین لشگری از [[کودکی]] تا زمان حضورش در جبهه‌های جنگ و سال‌های اسارت و زمان [[شهادت]] است.<ref>[https://www.ketabrah.ir/کتاب-سید-الاسراء-زندگینامه-سرلشکر-خلبان-Ø¢Ø²Ø§Ø «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه.]</ref>
 
مستند 6410 روز اسارت به کارگردانی زهره نجف‌زاده ساخته شده است. این مستند از شبکه مستند صداوسیما پخش شد و در آن به زندگی حسین لشگری و همسرش و مشکلاتی که در دوره اسارت و پس از آن داشتند، پرداخته است.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref>
کتاب «روزهای بی‌آینه» که مؤلف آن گلستان جعفریان است، [[زندگی]] و مشکلات این زوج را از نگاه همسر حسین لشگری (منیژه لشگری) تألیف کرده است. جعفریان در این کتاب به بیان دردها، رنج‌ها و انتظار این زن در سال‌های اسارت همسرش می‌پردازد. این کتاب به‌عنوان یکی از بهترین خاطره‌نگاری‌های دوران [[دفاع مقدس]] شناخته شده است.<ref>[https://www.pishkhan.com/news/276493 «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.]</ref>
 
 
همچنین یادمان سرلشکر حسین لشگری در میدان ورودی ‌غربی شهرستان تاکستان قرار گرفته است.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%84%D8%B4%DA%A9%D8%B1%DB%8C-%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8 ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>
مستند ۶۴۱۰ روز اسارت به کارگردانی زهره نجف‌زاده ساخته شده است. این مستند از شبکه مستند صداوسیما پخش شد و در آن به زندگی حسین لشگری و همسرش و مشکلاتی که در دوره اسارت و پس از آن داشتند، پرداخته است.<ref>[https://www.doctv.ir/Program/389934 «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.]</ref> همچنین یادمان سرلشکر حسین لشگری در میدان ورودی غربی شهرستان تاکستان قرار گرفته است.<ref>[https://www.hamshahrionline.ir/news/204824/زندگینامه-حسین-لشکری-۱۳۳۱-۱۳۸۸ ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}    
{{پانویس}}
 
==منابع==
==منابع==
* «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا، تاریخ درج مطلب: 19 مرداد 1402ش.
{{آغاز منابع}}
* «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان، تاریخ بازدید: 19 مهر 1402ش.
* «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ش.
* «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: 19 فروردین 1377ش.
* «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.
* «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 19 مرداد 1400ش.
* «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: ۱۹ فروردین ۱۳۷۷ش.
* «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان، تاریخ درج مطلب: 6 شهریور 1401ش.
* «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ش.
* «سرلشگر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان، تاریخ به‌روزرسانی: 9 مهر 1402ش.
* «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان، تاریخ درج مطلب: ۶ شهریور ۱۴۰۱ش.
* «شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: 19 مرداد 1400ش.
* «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان، تاریخ به‌روزرسانی: ۹ مهر ۱۴۰۲ش.
* «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: 21 مرداد 1388ش.
* «شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ش.
* «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک، تاریخ درج مطلب: 8 شهریور 1396ش.
* «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ش.
* «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تاریخ بازدید: 19 مهر 1402ش.
* «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۳۹۶ش.
* «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه، تاریخ بازدید: 3 آبان 1402ش.
* «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.
* ملاحسینی، محمد، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: 21 اسفند 1391ش.
* «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه، تاریخ بازدید: ۳ آبان ۱۴۰۲ش.
* «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند، تاریخ بازدید: 19 مهر 1402ش.
* ملاحسینی، محمد، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱–۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ش.
[[رده:ویکی‌زندگی]] [[رده: آرامش معنوی]] [[رده: شهیدان]] [[رده: مشاوره و روان‌شناسی]] [[رده: هویت]][[رده: یاری‌گری]] [[رده: زنان]] [[رده: روابط خانوادگی]] [[رده:رویدادها]] [[رده: مشارکت اجتماعی]] [[رده: رسانه‌ها]] [[رده: بهداشت روان]]
* «۶۴۱۰ روز اسارت»، وب‌سایت مستند، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۱۲

حسین لشگری

حسین لشگری؛ خلبان نیروی هوایی ارتش و اولین اسیر و آخرین آزادهٔ جنگ ایران و عراق.

حسین لشگری، خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که چند روز قبل از آغازِ رسمیِ جنگِ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ش در خاک عراق به اسارت درآمد. او اولین اسیر ایرانی و آخرین آزادهٔ جنگ ایران و عراق بود. وی ۱۴ سال، مفقودالاثر بود و کسی از او خبری نداشت. لشگری سرانجام پس از تحمل ۱۸ سال اسارت، در سال ۱۳۷۷ش آزاد شد. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران، پس از آزادی به او لقب «سید الاسرا» داد.

تولد و تحصیلات حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسین لشگری در ۲۰ اسفند ۱۳۳۱ش در ضیاءآباد تاکستان در قزوین به دنیا آمد. دوران ابتدایی را در زادگاه خود به اتمام رساند و برای ادامه تحصیلات به قزوین رفت. وی در سال ۱۳۵۰ش موفق به اخذ دیپلم شد و پس از آن برای انجام خدمت سربازی به لشکر ۷۷ خراسان اعزام شد. لشگری در دوران سربازی به خلبانی علاقه‌مند شده و بعد از اتمام دوران سربازی در آزمون دانشکده خلبانی شرکت کرد. او پس از قبولی در آزمون، به استخدام نیروی هوایی درآمد.[۱] لشکری در سال ۱۳۵۴ش برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت و سپس به‌عنوان خلبان هواپیمای شکاری اف۵ در نیروی هوایی مشغول به خدمت شد.[۲]

ازدواج حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسین لشگری در فروردین سال ۱۳۵۸ش با منیژه لشگری، ازدواج کرد[۳] که حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است. فرزند شهید لشگری در هنگام اسارت، ۶ ماهه بود و زمان آزادی، پسرش ۱۸ ساله و دانشجوی دندانپزشکی بود.[۴]

آغاز اسارت حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خلبان، حسین لشگری خدمت خود را در پایگاه هوایی تبریز شروع کرد ولی با آغاز تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، به دزفول منتقل شد. پس از انجام ۱۲ مأموریت، هواپیمای وی در اواخر شهریور ۱۳۵۹ش هنگام عملیات شناسایی مرزها، مورد اصابت موشک‌های زمین به هوای عراق قرار گرفت.[۵] او به ناچار مجبور به ترک هواپیما شد و پس از فرود در خاک عراق به اسارت نیروهای بعث عراق درآمد.[۶]

اسارت حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسین لشگری سه ماه اول اسارت خود را در سلول انفرادی به‌سر برد. وی سپس به مدت هشت سال به‌همراه شصت نفر از همرزمانش، در مکانی دور از دید صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شدند.[۷] با پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ش از سوی ایران، صدام، لشگری را از بقیهٔ اسرا جدا کرده و او را به مکانی دیگر انتقال دادند که این دوره از اسارت وی، ده سال به طول انجامید. در سال ۱۳۷۵ش لشگری به نیروهای صلیب سرخ جهانی معرفی و مقدمات آزادی او فراهم شد.[۸]

آزادی حسین لشگری پس از ۱۸ سال اسارت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از ۶۴۱۰ روز، دوران اسارت حسین لشگری در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ش، با توافق ایران و عراق بر سر مبادلهٔ بقیهٔ اسرای جنگی، به اتمام رسید. تعداد زیادی از اسرای عراقی از جمله درجه‌داران، در ازای آزادی لشگری مبادله شدند. در این روز حسین لشگری با تشریفات خاص، توسط مقامات عراقی به مسئولین ایرانی تحویل داده شد و در داخل ایران هم، در نقطهٔ صفر مرزی و فرودگاه تهران مورد استقبال پرشور مردم و مسئولان قرار گرفت.[۹]

دو روز بعد لشگری با تعدادی از آزادگان به دیدار آیت‌الله خامنه‌ای رفتند. رهبر انقلاب، در آن دیدار، آزادگان را رمز مقاومت و ایستادگی معرفی کرده و صبر و استقامت خلبان لشگری را مورد تمجید قرار داده و لقب سید الاسرا را به وی اعطا کرد.[۱۰]

عشق حسین لشگری به وطن

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در روز آزادی، چند متر مانده به خاک ایران، خبرنگاران صلیب سرخ، لشگری را به مصاحبه‌ای خصوصی دعوت کرده و از او می‌خواهند که در صورت تمایل، او را به هر کشوری که بخواهد، بفرستند و به او پناهندگی دهند و از نظر مالی و سیاسی او را حمایت و تأمین کنند. حسین لشگری در جواب به آنها می‌گوید ۱۸ سال اسارت و دوری را تحمل کردم تا به وطن و خانواده‌ام بازگردم و از خبرنگاران درخواست می‌کند که اگر در زمان باقی‌مانده تا رسیدن به مرز، از دنیا برود، جنازه‌اش را به وطنش تحویل دهند.[۱۱]

اهمیت لشگری برای دولت عراق

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دولت عراق مدعی بود هواپیمای لشگری، قبل از حملهٔ عراق به خاک ایران ساقط شده است؛ بنابراین لشگری را به‌عنوان سندی مهم که نشانگر آغاز جنگ توسط ایران بود، حتی پس از قطعنامه نگه داشت.[۱۲] آنها در تمام سال‌های اسارت او فقط منتظر شنیدن یک جمله «اینجانب، ستوان یکم خلبان، حسین لشکری، در تاریخ ۲۷ شهریور ۵۹ در خاک عراق سقوط کردم.» از وی بودند تا بتوانند ایران را در محاکم قضایی و بین‌المللی آغازگر جنگ معرفی کنند[۱۳] و به این منظور پیشنهادهای مالی و رفاهی به او می‌دادند که با جواب رد حسین لشگری روبرو می‌شدند.[۱۴] پایداری و استقامت او موجب شد تا شکنجه‌های زیادی را در این راه متحمل شود و موجب جانبازی ۷۰ درصدی وی شود، اما تسلیم نشود.[۱۵]

شهادت حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تشییع پیکر حسین لشگری از مقابل فرماندهی ستاد نیروی هوایی ارتش برای خاکسپاری در بهشت زهرا
تشییع پیکر حسین لشگری از مقابل فرماندهی ستاد نیروی هوایی ارتش برای خاکسپاری در بهشت زهرا

سرلشکر حسین لشگری در ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ش بر اثر ایست قلبی و عارضه‌های ناشی از اسارت، در بیمارستان لاله تهران به شهادت رسید.[۱۶] پیکر او در ۲۱ مرداد در ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، تشییع و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.[۱۷] منیژه لشگری هم در بهمن سال ۱۳۹۹ش بر اثر عارضهٔ قلبی از دنیا رفت و آن دو پس از تحمل دو دورهٔ فراق هجده و ده‌ساله از هم، مجدد به هم پیوستند.[۱۸]

چالش‌های زندگی حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوران اسارت حسین لشگری، فقط برای او سختی و مصیبت به همراه نداشت، بلکه خانوادهٔ او افزون بر مسألهٔ انتظار، با مشکلات زیادی مانند مشکلات مالی و عاطفی دست و پنجه نرم می‌کردند. منیژه لشگری در خاطرات خود، مشکل اصلی این دوران را مشکل مالی می‌دانست و گلایه می‌کرد که دولت از او و فرزندش در این دوران سخت، به اندازه کافی حمایت نکرد.[۱۹]

وی همچنین بازگو می‌کرد؛ وقتی بعد از ۱۶ سال اولین عکس از حسین به او می‌رسد، تغییر چهرهٔ حسین برای او بسیار عجیب بوده است که چقدر رنگ و رو پریده و شکسته شده بود. مطلب دیگری که پس از اولین صحبت با او، منیژه را غافلگیر کرده بود، لهجهٔ عربی حسین، بوده است. منیژه بیان می‌داشت که مدت‌ها طول کشیده تا توانسته با حسین و تغییرهای اساسی او کنار بیاید. جدایی ۱۸ ساله فاصلهٔ عمیقی، هم از لحاظ فکری و هم از نظر عاطفی بین آن دو به‌وجود آورده بود و مدت‌های زیادی را می‌طلبید تا آنها بتوانند با شرایط جدید کنار بیایند. از دیگر گلایه‌های منیژه لشگری بعد از آزادی همسرش این بود که باید این خانواده تحت مشاورهٔ روان‌شناسان قرار می‌گرفتند تا بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند و چنین کاری از سوی مسئولان مربوطه انجام نشده بود.

همچنین در روزهای آغازین آزاد شدن حسین، به‌جای این‌که او باید مدتی در کنار خانواده تنها می‌ماند، چنین فرصتی به آنها داده نشد و حسین تا چندین ماه به سخنرانی‌ها و محافل زیادی در شهرهای مختلف دعوت می‌شد و فرصت حضور در خانه از او و خانواده‌اش گرفته شده بود و آنها را از نظر شناخت یکدیگر دچار مشکل کرده بود.[۲۰]

حسین لشگری در صحبت‌ها و مصاحبه‌های خود بیان می‌کرد: من وقتی می‌دیدم همسرم، بعد از هجده سال، چگونه از صدای شکستن یک فنجان به هم می‌ریزد و این‌گونه اعصاب او تحت فشار بوده است، منیژه را اسیر و جانباز واقعی می‌دانست.[۲۱]

دیدگاه‌ها

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سرلشکر حسین لشگری، اعتقادات و باورهای مذهبی را دلیل مقاومت سربازان ایرانی و خودش در برابر شکنجه‌های روحی و جسمی رژیم بعث می‌دانست. او معتقد بود آنها با پیروی از مکتب اهل‌بیت به‌خصوص امام موسی بن جعفر، توانستند در برابر آن شکنجه‌ها طاقت بیاورند و بتوانند با نظرات و رفتار خود، تصویر روشن‌تری از مسائل ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در اذهان عمومی و دنیا نشان دهند.[۲۲]

سبک زندگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همسر شهید حسین لشگری همسرش را در زندگی شخصی خود این‌گونه معرفی می‌کرد: حسین بسیار مظلوم، مهربان و در زندگی بسیار قانع بود، مثلاً اگر چند نوع غذا برایش می‌آوردند، فقط از یک نوع میل می‌کرد. او از علاقهٔ شدید حسین به خودش صحبت می‌کرد و این‌که ناراحتی او، موجب ناراحتی حسین و خوشحالی او سبب خوشحالی حسین بوده است. وی همچنین از خانواده‌دوستی و احترام ویژهٔ لشگری نسبت به خود و این‌که همیشه در کارها، نظرات او را جویا می‌شده است، تعریف می‌کرد.[۲۳]

تصویرسازی از حسین لشگری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب روزهای بی‌آینه به قلم گلستان جعفریان
کتاب روزهای بی‌آینه به قلم گلستان جعفریان

کتاب «سید الاسراء» نوشتهٔ محمدعلی اعظمی، روایت زندگی خلبان، حسین لشگری از کودکی تا زمان حضورش در جبهه‌های جنگ و سال‌های اسارت و زمان شهادت است.[۲۴]

کتاب «روزهای بی‌آینه» که مؤلف آن گلستان جعفریان است، زندگی و مشکلات این زوج را از نگاه همسر حسین لشگری (منیژه لشگری) تألیف کرده است. جعفریان در این کتاب به بیان دردها، رنج‌ها و انتظار این زن در سال‌های اسارت همسرش می‌پردازد. این کتاب به‌عنوان یکی از بهترین خاطره‌نگاری‌های دوران دفاع مقدس شناخته شده است.[۲۵]

مستند ۶۴۱۰ روز اسارت به کارگردانی زهره نجف‌زاده ساخته شده است. این مستند از شبکه مستند صداوسیما پخش شد و در آن به زندگی حسین لشگری و همسرش و مشکلاتی که در دوره اسارت و پس از آن داشتند، پرداخته است.[۲۶] همچنین یادمان سرلشکر حسین لشگری در میدان ورودی غربی شهرستان تاکستان قرار گرفته است.[۲۷]

  1. ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.
  2. «شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان.
  3. ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.
  4. «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.
  5. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  6. «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  7. «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
  8. «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا.
  9. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  10. «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای.
  11. «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر.
  12. «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.
  13. «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.
  14. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  15. «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان.
  16. «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.
  17. «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر.
  18. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  19. «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک.
  20. «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.
  21. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  22. «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان.
  23. ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.
  24. «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه.
  25. «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان.
  26. «6410 روز اسارت»، وب‌سایت مستند.
  27. ملاحسینی، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱- ۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین.
  • «این خلبان ارتش از رکوردداران اسارت است»، خبرگزاری دانشجویان ایران: ایسنا، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ش.
  • «حسین لشکری چگونه سیدالاسرا شد؟»، وب‌سایت روزنامه فرهیختگان، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.
  • «دیدار امیر خلبان آزاده حسین لشگری با رهبر انقلاب»، وب‌سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تاریخ درج مطلب: ۱۹ فروردین ۱۳۷۷ش.
  • «روزهای انتظار سیدالاسرای ایران/ لشگری چگونه شکنجه‌ها را تاب آورد»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ش.
  • «زندگی حسین و منیژه با صبوری و اصالت معنا پیدا کرد»، وب‌سایت پیشخوان، تاریخ درج مطلب: ۶ شهریور ۱۴۰۱ش.
  • «سرلشکر شهید خلبان حسین لشگری»، وب‌سایت شهرداری تاکستان، تاریخ به‌روزرسانی: ۹ مهر ۱۴۰۲ش.
  • «شهید حسین لشکری؛ سیدالاسراء ایران/ کارنامه‌ای با ۱۶ سال اسارت»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج مطلب: ۱۹ مرداد ۱۴۰۰ش.
  • «گزارش تصویری/ تشییع پیکر خلبان شهید سرتیپ حسین لشگری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۲۱ مرداد ۱۳۸۸ش.
  • «گلایه‌های همسر آزاده خلبان شهید حسین لشگری»، وب‌سایت تابناک، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۳۹۶ش.
  • «مروری بر شرح زندگی شهید سرلشکر خلبان حسین لشکری، «سیدالاسراء ایران»»، پایگاه اطلاع‌رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.
  • «معرفی و دانلود PDF کتاب سیدالاسراء: زندگی‌نامه سرلشکر خلبان آزاده شهید حسین لشگری»، وب‌سایت کتابراه، تاریخ بازدید: ۳ آبان ۱۴۰۲ش.
  • ملاحسینی، محمد، «زندگی‌نامه: حسین لشکری (۱۳۳۱–۱۳۸۸)»، همشهری آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ش.
  • «۶۴۱۰ روز اسارت»، وب‌سایت مستند، تاریخ بازدید: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ش.