پرش به محتوا

پیش‌نویس:امان‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
زدن لینک داخلی
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''امان‌الله؛'''</big> شاه استقلال‌طلب و تجدد‌خواه افغانستان.
{{درشت|'''امان‌الله؛'''}} شاه استقلال‌طلب و تجددخواه افغانستان.


امان‌الله، بنیان‌گذار پادشاهی مشروطه، با افکار ترقی‌خواهانه و استقلال‌طلبانۀ خود، نزد قشر روشن‌¬فکر و تود‌ه¬های جامعه جا گرفت و به قدرت رسید و با ایجاد اصلاحات در عرصه‌های مختلف و اعلان استقلال افغانستان، جایگاه خاصی در تاریخ افغانستان به‌دست آورد.
امان‌الله، بنیان‌گذار پادشاهی مشروطه و متأثر از جنبش‌های فکری منطقه‌ای و نخبگان روشن‌فکر، با هدف تحول در ساختار سنتی قدرت و [[سبک زندگی اسلامی]] افغانستانی، به قدرت رسید. وی پس از کسب استقلال، مجموعه‌ای از اصلاحات حقوقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد که شامل تدوین [[قانون اساسی]]، تأمین نسبی حقوق زنان و اقلیت‌ها، و تأسیس نهادهای آموزشی مدرن بود.
==معرفی==
امان‌الله، در سال 1892م، در ولسوالی (شهرستان) پغمان ولایت (استان) کابل به دنیا آمد. وی یگانه فرزند حبیب‌‌الله بود که وارد دبیرستان نظامی شد.<ref>«نگاهی به‌زندگی و کارنامۀ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز.</ref>  امان‌الله از دوران مکتب رابطۀ نزدیک با افسران و استادان خود برقرار کرد و تحت تأثیر افکار آنها  از جمله محمود طرزی، قرار گرفت.<ref> بگوند، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی.</ref>  جوانی امان‌الله با پیدایش جنبش‌های روشن‌فکری و مشروطه‌خواهی و آغاز به‌کار اولین جریدۀ رسمی (سراج ‌الاخبار) در 1911م و ورود کتاب‌ها و جراید خارجی به کشور و نیز انقلاب عثمانی در ترکیه و پیدایش جنبش‌های مشروطه‌خواهی در ایران هم‌زمان بود. وضعیت موجود از امان‌الله یک شخصیت متفاوت ساخت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.</ref>  امان‌الله با تفکری که داشت، مورد توجه حلقۀ روشن‌فکری از جمله محمود طرزی قرار گرفت. او همچنین در میان مردم و اطرافیان پدر خود، نفوذ قابل توجهی داشت.<ref>بگوند، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی.</ref>
برخی امان‌الله را پرتلاش و دارای اخلاق نیکو،<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص726.</ref>  باسواد، وطن‌دوست، انقلابی و دارای احساسات ضد استعماری دانسته‌اند.<ref>مرادی، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان¬الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.</ref>  او به دانش و دانشمندان، آزادی، حقوق شهروندی، کرامت انسانی و شخصیت انسانی زنان احترام میگذاشت  و از آگاهی در امور دینی، سیاسی و اجتماعی برخوردار بود.  همچنین در کنار شجاعت، قاطعیت و سخنوری،  روحیۀ قوم‌گرایانه داشت.<ref> بگوند، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی.</ref> 
==زمینه‌ها و بستر اجتماعی==
مادر امان‌الله از قبیلۀ اشرافی بارکزایی بود و  به‌عنوان بانوی اول کشور، با شیوه‌های مختلف احساسات ضد انگلیسی امان‌الله را تحریک می‌کرد.<ref>وداد، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.</ref>  هم‌چنین اندیشۀ اصلاح‌طلبانۀ پدر امان‌الله نیز در شکل‌گیری شخصیت او اثرگذار بود.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص305-306.</ref>
جوانی امان‌الله، با اوج‌گیری جنبش‌های ضد استعماری و استبدادی در کشورهای اسلامی چون ترکیه، ایران، عراق، مصر و سوریه و جنبش¬های ضد استعمار در هند، هم‌زمان بود. امان‌الله از ارتباط با شخصیت‌های روشن‌فکر و آشنایی با افکار محمد عبده، سید جمال‌الدین، سید احمدخان بریلوی و ترکان جوان عثمانی، اثر پذیرفت و با شعار اصلاح پندارهای قبیله‌ای و ایجاد اصلاحات در عرصه‌های سیاست، اقتصاد و آموزش به میدان سیاست آمد.<ref>وداد، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.</ref>


شتابزدگی شاه در اجرای این طرح‌ها، به‌ویژه تقلید از [[سبک زندگی غربی]] در پوشش، [[مدیریت بدن]] و امور اجتماعی، بدون زمینه‌سازی فرهنگی مناسب، به‌طور مسقیم با باورهای عمیق مذهبی و سنت‌های جامعه در تعارض قرار گرفت. این تعارض فرهنگی-اجتماعی، در کنار مخالفت طبقهٔ حاکم سنتی و کارشکنی خارجی، موجب بسیج نیروهای محافظه‌کار علیه حکومت شد و در نهایت، به سقوط پروژهٔ مدرن‌سازی و کناره‌گیری وی از قدرت انجامید.


ظهور و به قدرت رسیدن شاه امان‌الله در افغانستان، تنها یک دگرگونی سیاسی نبود، بلکه حاصل بسترها و زمینه‌های عمیق اجتماعی و فرهنگی بود که طی دهه‌های پیشین شکل گرفته بودند. این بسترها، نشان‌دهندۀ تمایل جامعه و نخبگان به اصلاحات در ساختار زندگی و نفوذ اندیشه‌های جدید در سبک زندگی عمومی بود که در زیر آمده است:
==زندگی‌نامه امان‌الله==
===دوره تولد و کودکی===
امان‌الله در ۱۸۹۲م در ولسوالی پغمان ولایت [[کابل]] به دنیا آمد. او تنها فرزند امیرحبیب‌الله بود که به لیسهٔ نظامی وارد شد. این انتخاب، او را از همان ابتدا در محیطی نظامی و ساختارمند قرار داد که مقدمه‌ای برای ارتباطات بعدی وی با بدنهٔ فکری و اجرایی حکومت بود.<ref>فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹–۲۶۰.</ref>


=== ساختار اقتصادی و سبک زندگی پیش از تحول ===
====دوره جوانی====
در اواخر قرن نوزدهم، اکثریت مردم افغانستان در روستاها به کشاورزی و صنایع دستی وابسته بودند و در شهرها با شرایط نیمه‌فئودالی مواجه بودند. سبک زندگی اقتصادی متکی بر زراعت و دامپروری بود، در حالی که لایه‌های فئودالی با تکیه بر درآمد روستاها و پوسته‌های سیاسی، بر دربارها و بازارهای شهری سیطره داشتند. این ساختار، مانع از توسعۀ پایدار و بهبود معیشت عمومی می‌شد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>
دوران [[جوانی]] امان‌الله خان، همزمان با انتقال قدرت و تحولات فکری منطقه‌ای و جهانی بود که به‌شدت بر شکل‌گیری شخصیت و سبک فکری وی اثر گذاشت:
*تأثیرپذیری از نخبگان: وی در دوران تحصیل خود، ارتباط نزدیکی با افسران و استادان خود، به‌ویژه [[محمود طرزی]] به‌عنوان پدر زن آینده و روشنفکر زمان خود برقرار کرد و به‌طور عمیق تحت تأثیر افکار تجددخواهانهٔ آنان قرار گرفت.<ref>فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹–۲۶۰.</ref>
*همزمانی با بیداری منطقه‌ای: جوانی او مصادف با پیدایش جنبش‌های [[روشن‌فکری]] و [[مشروطه‌خواهی]] در افغانستان مانند آغاز به‌کار «[[سراج‌الاخبار]]» در ۱۹۱۱م ورود جراید خارجی به کشور و همچنین انقلاب عثمانی و جنبش‌های مشروطه‌خواهی در ایران بود. این بستر، از امان‌الله یک شخصیت متفاوت ساخت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.</ref>
*نفوذ و جایگاه اجتماعی: امان‌الله به واسطهٔ تفکر جدید خود، مورد توجه حلقهٔ روشن‌فکری قرار گرفت و همزمان، به‌دلیل موقعیت پسرِ شاه افغانستان، نفوذ قابل توجهی در میان مردم و دربار داشت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.</ref>


=== زمامداری متکی بر استبداد و انحصار قدرت ===
====ویژگی‌های شخصیتی====
دورۀ زمامداری امیر عبدالرحمن که حدود ۲۱ سال به طول انجامید، با فقر فکری و فرهنگی و قصرنشینی‌های پرهزینه همراه بود. امیر، در ۱۹۰۱م در باغ بالا درگذشت و حبیب‌الله خان و برادرش سردار نصرالله خان، که پسران او بودند، به‌عنوان حاکمان بعدی مطرح شدند. حبیب‌الله خان که خود را پادشاه و نایب‌السلطنه نامید، کشور را با استبدادکامل اداره کرد و این سرزمین را ملکیت شخصی خود می‌دانست. سبک حکومت او، متکی بر غلبۀ عسکری و نفوذ سران و روحانیون سنتی بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>
*خصوصیات خلقی و علمی: به‌نوشتهٔ متون تاریخی، امان‌الله فردی باسواد، وطن‌دوست،<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص726.</ref> اصلاح طلب و ضد استعماری بود. او به دانش و دانشمندان، آزادی، حقوق شهروندی و [[کرامت انسانی]] زنان احترام می‌گذاشت و آگاهی عمیقی در امور سیاسی و اجتماعی داشت.<ref>مرادی، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.</ref>
*خصوصیات رهبری: برخی از نویسندگان وی را فردی پرتلاش، دارای [[اخلاق]] نیکو، شجاع، قاطع و سخنور توصیف کرده‌اند. با این حال، در کنار این ویژگی‌ها، متون به وجود روحیهٔ قوم‌گرایانه در او نیز اشاره دارند.<ref>غبار، ''افغانستان در سیر تاریخ''، کابل، ۱۳۵۹ش، ص. ۷۴۲</ref>


=== نارضایتی اجتماعی و ظهور جنبش روشنفکری ===
===ورود به عرصه سیاست و نقد حکمرانی پدر===
مردم از اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن دوران به شدت ناراضی بودند و آرزوی تحول را داشتند. روشنفکران و تحصیل‌کردگان که توانسته بودند از فقر فرهنگی دوران استفاده کرده و با وضع جغرافیایی و فکری کشور آشنا شوند، به مرور حرکتی فکری-اجتماعی را سازمان دادند. هدف اصلی این حرکت، تلاش برای رضایت‌مندی مردم و اصلاح وضعیت معیشتی از طریق اقدامات متوسل به اصول مدنیت بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>
امان‌الله، پس از پایان تعلیم در دبیرستان، فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. او با برقراری ارتباطات گسترده با شخصیت‌های روشن‌فکر و بنیان‌گذاری «حزب سری ملی»، خود را به عنوان چهره‌ای مورد اعتماد در میان مردم و درباریان مطرح کرد و به سرعت رشد کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ص717.</ref>


=== بحران انتقال قدرت و خیزش امان‌الله خان ===
وی پیش از رسیدن به سلطنت، مدتی وکالت سلطنت را در کابل بر عهده داشت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص726.</ref> در دوران [[جنگ جهانی اول]]، هنگامی که امیر حبیب‌الله خان بی‌طرفی اعلام کرد، امان‌الله از منتقدین جدی سیاست داخلی و تصمیم پدرش بود و با اطرافیان خود تلاش می‌کرد امیر را به اعلان [[جهاد]] علیه قدرت‌های وقت ترغیب کند.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص313.</ref>
پس از ترور حبیب‌الله خان (پادشاه افغانستان) در شب پنجشنبه ۲۱ فبروری ۱۹۱۹م که در جریان سفر به لغمان رخ داد، بحران جانشینی پیش آمد. حبیب‌الله خان امور را به پسرش عین‌الدوله (امان‌الله خان) و سپس به برادرش سردار نصرالله خان سپرد. با این حال، کشور در وضعیت عدم صدور وصیت‌نامه واضح و دلهره‌ی مردم از روبه‌رو شدن با یک قیام عمومی قرار داشت. امان‌الله خان، با درک و مدیریت این فضای متلاطم و با استفاده از تدارکات و تدابیر سیاسی-اجتماعی، توانست قدرت را به دست گیرد و زمینۀ تغییرات بنیادین در سبک زندگی و ساختار سیاسی کشور را فراهم سازد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>


=== نفوذ و ظهور جنبش مشروطه و روشنفکری ===
===اعلام پادشاهی و تثبیت قدرت===
از مدت‌ها پیش از دوران امان‌الله خان، تلاش‌هایی برای سامان بخشیدن به عرصه‌ی سیاسی-فرهنگی کشور صورت گرفته بود که با ورود سیدجمال‌الدین اسدآبادی (۱۸۴۲م) وارد یک مرحلۀ جدید شد. سیدجمال‌الدین، که مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از جهالت و بی‌خبری مسلمانان می‌دانست، با ارائۀ برنامه‌های اصلاحی، بر تأسیس نشریه و مدرسه با سبک جدید تأکید کرد. این فعالیت‌ها و ایده‌ها در دوران امیر حبیب‌الله خان با تأسیس نشریاتی چون «شمس‌النهار» و «سراج‌الاخبار» و همچنین ایجاد مکتب حبیبیه، زمینۀ رشد افکار مترقی، اصلاح‌طلبی و مشروطه‌خواهی را فراهم کرد و نهضت مشروطه را پایه‌ریزی ساخت.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»،  1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref>
پس از ترور پدرش، امان‌الله بدون درنگ و در سن ۲۷ سالگی، به‌رغم اعلان امارت نصرالله خان نایب‌السلطنه در جلال‌آباد، در ۴ اسفند ۱۲۹۷ش در کابل اعلان پادشاهی کرد. به‌دلیل موقعیت قدرتمند و محبوبیت او، نصرالله ناچار به بیعت شد. سپس، نصرالله به جرم مظنون‌بودن در قتل حبیب‌الله به همراه چند تن از اطرافیانش زندانی شد.<ref>علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.</ref>


=== تقاضای تحول در سبک زندگی ===
امان‌الله خان، در تاریخ ۹ اسفند همان سال، مراسم رسمی تاج‌گذاری خود را با حضور شخصیت‌های دولتی و شهروندان در [[مسجد عیدگاه]] برگزار کرد. در این مراسم، وی وعده داد که دولت را بر مبنای «وشاورهم فی‌الامر»<ref>سورهٔ آل عمران، آیهٔ 159.</ref> اداره خواهد کرد و بر لزوم مشارکت مردم در این امر تأکید کرد. این وعده آغازگر دوران اصلاحات و تغییرات گسترده در ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان بود.<ref>علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.</ref>
تحولات فرهنگی و گسترش علوم جدید در آن دوران، اگرچه در بستر فقر فرهنگی جامعه با دشواری رو به رو بود، اما با حمایت و جذب روشنفکران، توانست نقش اصلی را در تحولات فرهنگی ایفا کند. در همین زمان، شخصیت‌های برجسته‌ای چون محمود طرزی، شاگرد سیدجمال‌الدین و حبیب‌الله خان با درک ضرورت اصلاح سبک زندگی، به این جریان روشنفکری پیوستند و آن را تقویت کردند.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»،  1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref>


امان‌الله خان، پس از پیوستن به این حلقه، با تکیه بر اندیشۀ آزادی‌خواهی، تجددطلبی و پرورش جوانان تحول‌طلب، به تدریج زمینۀ انتقال اقتدار سیاسی را از دست گروه سنتی، به دست جوانان پرتحرک و جویای نام فراهم کرد. در واقع، حرکت به سوی استقلال سیاسی از انگلیس در ۱۹۱۹م و تحول بنیادین در عرصۀ فرهنگی-اجتماعی، به‌طور مستقیم توسط همین روشنفکران و به رهبری و حمایت امان‌الله خان صورت گرفت و او را به قدرت رساند.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref>
==زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی امان‌الله==
در اواخر قرن نوزدهم، اکثریت مردم افغانستان در روستاها به [[کشاورزی]] و [[صنایع دستی]] وابسته و در شهرها با شرایط نیمه‌فئودالی مواجه بودند. [[اقتصاد افغانستان|سبک زندگی اقتصادی]] متکی بر زراعت و دامپروری بود در حالی که لایه‌های فئودالی با تکیه بر درآمد روستاها و پوست‌های سیاسی، بر دربارها و [[بازار|بازارهای]] شهری سیطره داشتند. این ساختار، مانع از توسعهٔ پایدار و بهبود معیشت عمومی می‌شد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>


==فعالیت‌ها==
همچنین جامعهٔ افغانستان با بافتی قبیله‌ای و خان‌خانی شناخته می‌شد که از اقوام و قبایل متنوع با گرایش‌های [[شیعیان افغانستان|شیعی]] و سنی و گویش‌های مختلف تشکیل شده بود. اگرچه تأسیس دولت مرکزی در دوران [[احمدشاه ابدالی]] توانست حلقه‌ای از ارتباط را بین این اقوام ایجاد کند، اما در بیش از یک قرن‌ونیم پس از آن، کشور همواره تحت تأثیر سیاست‌های استعماری انگلیس و روس در انزوا و تجرید نگه داشته شده بود و شیوهٔ حکومت زمامداران نیز به این وضعیت دامن می‌زد. در بستر همین اختلافات قومی، زبانی و مذهبی، زمینهٔ لازم برای اصلاحات امان‌الله فراهم آمد.<ref>توکلی، «جنبش‌های سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امان‌الله خان تا طالبان»، 1400ش، ص۳۵.</ref>
امان‌الله بعد از فراغت از دبیرستان، فعالیت‌های سیاسی خود را با ایجاد روابط با شخصیت‌های روشن‌فکر و ایجاد «حزب سری ملی» آغاز و با توجه به محبوبیتی که در میان مردم و درباریان داشت، رشد کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ، ص717.</ref>  وی در سال، دو ماه وکالت سلطنت را در کابل به عهده داشت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص726.</ref>  پس از اعلان بی‌طرفی امیر حبیب‌الله در جنگ جهانی اول و ورود ترکیه در جنگ به حمایت آلمان، امان‌الله با اطرافیان خود تلاش می‌کردند تا امیر را راضی به ‌اعلان جهاد علیه انگلیس و شوروی کنند و همچنین از منتقدین جدی سبک زندگی و سیاست داخلی امیر بود.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص313.</ref>  امان‌الله پس از شنیدن خبر کشته شدن پدر خود، به‌رغم اعلان امارت نصرالله خان «نایب‌السلطنه» در جلال‌آباد، در تاریخ 4 اسفند 1297ش، در سن 27 سالگی، در کابل اعلان پادشاهی کرد.<ref> بگوند، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی.</ref>  با توجه به موقعیت و محبوبیب او، نصرالله با او بیعت کرد و بعد به‌جرم ‌دست داشتن در قتل حبیب‌الله با چند تن از اطرافیان خود به زندان افتادند.  امان‌الله در 9 اسفند همان سال، در مسجد عیدگاه با حضور رجال دولتی و شهروندان، مراسم رسمی تاج‌گذاری را برگزار کرد.<ref>«استقلال افغانستان به روایت تاریخ؛ امان‌الله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس.</ref>  وی در این مراسم وعده داد که دولت را براساس «وشاورهم فی‌الامر» اداره می‌کند و از مردم خواست که در این امر او را یاری رسانند.<ref>بگوند، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی.</ref>   
==دست‌آوردها==
===الف) استقلال افغانستان؛===
امان‌الله در 2 اسفند 1297ش، با اعلان استقلال کامل افغانستان، تمام پیمان‌های گذشته با انگلیس را لغو کرد. وی پس از تلاش‌های دیپلماتیک، علیه انگلیس اعلام جهاد کرد و جنگ سوم افغان انگلیس در 13 اردیبهشت 1298ش درگرفت. در نهایت با امضای قرارداد راولپندی، استقلال افغانستان به‌رسمیت شناخته شد.<ref>«استقلال افغانستان به‌روایت تاریخ؛ امان¬الله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس.</ref>  امان‌الله پس از جنگ با انگلیس و کسب استقلال افغانستان عنوان «غازی» و «فاتح مسلمان» را از جانب مردم به‌دست آورد.<ref> مرادی، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.</ref>
===ب) اصلاحات همه‌جانبه؛===
====1. حقوقی====
اولین قانون‌اساسی افغانستان در دورۀ امان‌الله در10 دی 1301ش، توسط لویه‌جرگه (مجلس بزرگان) با همکاری کارشناسان ترک، تصویب شد.<ref>امینی، «سیر تاریخی شکل‌گیری قانون اساسی در کشور»، وب‌سایت روزنامۀ افغانستان ما.</ref>  به تعقیب آن در حدود پنجاه قانون یا نظام‌نامه مانند نظام‌نامۀ مطبوعات، جزای عمومی، فروش املاک دولتی، تذکرۀ نفوس، گذرنامه و بودجۀ عمومی به تصویب رسید.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص110. </ref>
====2. اجتماعی====
امان‌الله با تصویب قانون ‌اساسی، مجموعه‌ای از اصلاحات اجتماعی را آغاز کرد؛ مانند حذف امتیازات سرداران بر اساس تعلقات تباری،<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص110. </ref> منع برده‌داری، تساوی همگان در برابر قانون،<ref>احمدی، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفته‌نامۀ جادۀ ابریشم.</ref>  تأمین حضور اجتماعی زنان، منع ازدواج زیر سن، منع تعدد زوجات و منع کار اجباری. تغییر سبک پوشش، ترویج بی‌حجابی، برداشتن محدودیت‌های شرعی حاکم بر روابط میان زنان و مردان اقدامات دیگری بود که اعتراض روحانیون و قشر مذهبی جامعه را به‌همراه داشت.<ref>سارا، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امان‌الله شاه ومحمد ظاهرشا»، پایگاه مجلات تخصصی نور. </ref>  با تصویب قانون اساسی، زنان و گروه‌های قومی و مذهبی محروم و به‌خصوص هزاره‌ها و شیعیان حیثیت شهروندی پیدا کردند.<ref>موسوی، هزاره‌های افغانستان، 1379ش، ص209.</ref> 
====3. سیاسی====
امان‌الله حکومت خود را بر سه رکن مقننه، اجرائیه و قضائیه استوار ساخت. شورای دولت مرکب از اعضای انتصابی از سوی شاه و اعضای انتخابی از سوی ملت، تشکیل شد. قانون اساسی زمینۀ فعالیت آزاد سیاسی را در کشور فراهم ساخت که در نتیجه دو حزب مشروطه‌خواه اعتدالی و ملی‌گرای افراطی به‌وجود آمد.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص109-110.</ref>  نظام جدید به‌منظور بیرون کشیدن کشور از انزوای سیاسی، هیئتی را برای مذاکره و ایجاد روابط به کشورهای اروپایی و همسایه فرستاد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص756.</ref> 
====4. نظامی====
امان‌الله مشاوران ترکی و آلمانی را به منظور حرفه‌ای ساختن ارتش استخدام کرد که بعدا مشاوران آلمانی هم‌زمان در دبیرستان حربیه نیز خدمت می‌کردند. هم‌چنین خدمت سه ساله در ارتش را برای مردان بالای 21 سال، اجباری کرد. او همچنین با استفاده از الگوی ترکیه، با کمک آلمان و شوروی، قوای هوایی را ایجاد کرد.<ref>وداد، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.</ref>


=== اصلاحات اقتصادی‌ امان‌الله‌ ===
===زمامداری متکی بر استبداد===
لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمع‌آوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکت‌های تولیدی، ایجاد محاکم شرعی معاملات و تجارت، رشد صنایع، سرمایه‌گذاری و ایجاد شرکت‌های تجاری را سرعت بخشید.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص791.</ref>
به گواهی متون تاریخی دورهٔ زمامداری امیر عبدالرحمن که حدود ۲۱ سال به طول انجامید، با فقر فکری و فرهنگی و قصرنشینی‌های پرهزینه همراه بود. وی در ۱۹۰۱م در باغ بالا درگذشت و حبیب‌الله و برادرش سردار نصرالله، که پسران او بودند، به‌عنوان حاکمان بعدی مطرح شدند. حبیب‌الله که خود را پادشاه و نایب‌السلطنه نامید، کشور را با استبداد کامل اداره کرد و [[افغانستان]] را ملکیت شخصی خود می‌دانست. سبک حکومت او، متکی بر غلبهٔ عسکری و نفوذ سران و روحانیون سنتی بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>


==== استرداد حاکمیت اقتصادی و قطع وابستگی مالی ====
===نارضایتی اجتماعی و ظهور جنبش روشنفکری===
محور اصلی اصلاحات، کنترل سیاست خارجی و رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا بود. در حوزۀ مالی، حکومت امان‌الله خان کوشید تا حکومت افغانستان پولی را که در عمل از دست بریتانیا خارج شده بود، مجدداً در دست گیرد. این اقدام، پایه‌ای برای عصری‌سازی اقتصادی و عمرانی افغانستان شد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
مردم از اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن دوران به‌شدت ناراضی بودند و آرزوی تحول را داشتند. روشنفکران و تحصیل‌کردگان که توانسته بودند از فقر فرهنگی دوران استفاده کرده و با وضع جغرافیایی و فکری کشور آشنا شوند، به مرور حرکتی فکری-اجتماعی را سازمان دادند. هدف اصلی این حرکت، تلاش برای رضایت‌مندی مردم و اصلاح وضعیت معیشتی از طریق اقدامات متوسل به اصول مدنیت بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>


دولت برای تقویت درآمد کشور و کاهش وابستگی، به دنبال جذب حمایت سیاسی و مالی از قدرت‌های دیگر نظیر اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه، آلمان، فرانسه و ایتالیا رفت و کمک‌های فنی و نظامی دریافت کرد. این منابع جایگزین، برای جبران یارانه‌های منظم امپراتوری بریتانیا که پیشتر قطع شده بود، حیاتی بودند.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
===بحران انتقال قدرت و خیزش امان‌الله===
پس از ترور حبیب‌الله پادشاه وقت افغانسان در ۲۱ فبروری ۱۹۱۹م که در جریان سفر به لغمان رخ داد، بحران جانشینی پیش آمد. حبیب‌الله امور را به پسرش عین‌الدوله (امان‌الله) و سپس به برادرش سردار نصرالله خان سپرد. با این حال، کشور در وضعیت عدم صدور وصیت‌نامهٔ واضح و دلهرهٔ مردم از روبه‌رو شدن با یک قیام عمومی قرار داشت. امان‌الله، با مدیریت این فضای متلاطم و با استفاده از تدارکات و تدابیر سیاسی-اجتماعی، توانست قدرت را به دست گیرد و زمینهٔ تغییرات بنیادین در [[سبک زندگی]] و ساختار سیاسی کشور را فراهم سازد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.</ref>


==== اصلاحات مالیاتی و تغییر ساختار اداری درآمد ====
===نفوذ و ظهور جنبش مشروطه و روشنفکری===
امان‌الله خان با هدف تقویت درآمد دولت و ایجاد یک نظام مالیاتی عادلانه‌تر، اقدام به اصلاحات بنیادین کرد:
از مدت‌ها پیش از دوران امان‌الله خان، تلاش‌هایی برای سامان بخشیدن به عرصهٔ سیاسی-فرهنگی کشور صورت گرفته بود که با ورود [[سید جمال‌الدین|سیدجمال‌الدین]] در ۱۸۴۲م وارد یک مرحلهٔ جدید شد. سیدجمال‌الدین که مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از جهالت و بی‌خبری مسلمانان می‌دانست، با ارائهٔ برنامه‌های اصلاحی، بر تأسیس نشریه و [[مدرسه]] با سبک مدرن تأکید کرد. این فعالیت‌ها و ایده‌ها در دوران امیر حبیب‌الله خان با تأسیس نشریاتی چون «[[شمس‌النهار]]» و «سراج‌الاخبار» و همچنین ایجاد [[مکتب حبیبیه|لیسه حبیبیه]]، زمینهٔ رشد افکار مترقی، اصلاح‌طلبی و مشروطه‌خواهی را فراهم کرد و نهضت مشروطه را پایه‌ریزی ساخت.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.</ref>


* وضع قانون جدید مالیاتی: این قانون به منظور بهبود مدیریت مالیات‌ها و متمرکز کردن منابع درآمدی دولت طراحی شد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
===تقاضای تحول در سبک زندگی===
* افزایش نرخ مالیات مستقیم بر زمین: این اقدام باعث شد که درآمد دولت در مجموع حدود پنج برابر افزایش یابد.
تحولات فرهنگی و گسترش علوم جدید در آن دوران، اگرچه در بستر فقر فرهنگی جامعه با دشواری رو به رو بود، اما با حمایت و جذب روشنفکران، توانست نقش اصلی را در تحولات فرهنگی ایفا کند. در همین زمان، شخصیت‌های برجسته‌ای چون [[محمود طرزی]]، شاگرد سیدجمال‌الدین و حبیب‌الله خان با درک ضرورت اصلاح سبک زندگی، به این جریان روشنفکری پیوستند و آن را تقویت کردند.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.</ref>
* قطع مزایای قشرهای سنتی: در این اصلاحات، وظایف گمرکی ساده‌تر شده و معافیت‌ها و امتیازات داده شده به قشرهایی چون ملک‌زاده‌ها، متنفذین مذهبی و سران قبایل قطع گردید. این امر، که به نارضایتی عمیق میان سران سنتی و قبایل منجر شد، هدفش توزیع عادلانه‌تر بار مالیاتی بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
* تأسیس نهادهای مالی نوین: بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در  ۱۹۲۳م برای نخستین‌بار به‌عنوان واحد جدید ارز معرفی شد که نشانگر عزم جدی برای مدرن‌سازی زیرساخت‌های مالی کشور بود.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>


==== مبارزه با واپس‌گرایی و نهادینه‌سازی تحول ====
امان‌الله، پس از پیوستن به این حلقه، با تکیه بر اندیشهٔ آزادی‌خواهی، تجددطلبی و پرورش جوانان تحول‌طلب، به تدریج زمینهٔ انتقال اقتدار سیاسی را از دست گروه سنتی، به دست [[جوانی|جوانان]] پرتحرک فراهم کرد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.</ref>
اصلاحات امان‌الله شاه، در بستر مبارزه با نفوذ هند بریتانیایی و نیروهای محافظه‌کار داخلی شکل گرفت. این اصلاحات، که ابتدا با هدف برافکندن نفوذ قدرت‌های خارجی انجام شد، با تحریک محافظه‌کاران و قشر بی‌سواد افغانستان، و ایجاد شورش‌های مردمی مواجه شد. این مخالفت‌ها در نهایت به قدرت رسیدن حبیب‌الله کلکانی منجر شد و نقطه‌ی پایان بر اصلاحات امان‌الله شاه گذاشت.


به‌رغم ناکامی نهایی در تداوم، این دوره از اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، یک نقطه‌ی عطف حیاتی در تاریخ معاصر افغانستان باقی ماند.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
==اصلاحات امان‌الله==
===اصلاحات سیاسی و حقوقی===
====استقلال سیاسی و بازتعریف هویت ملی====
با به قدرت رسیدن امان‌الله، استقلال سیاسی افغانستان شعار اصلی او شد. وی با وعدهٔ آزادی و مبارزه با بی‌عدالتی، حمایت مردمی را در برابر امیران تابع استعمار جلب کرد. این بسیج اجتماعی، انگلستان را مجبور به استرداد استقلال ساخت و محبوبیت امان‌الله را در جامعه افزایش داد. این دستاورد یک بازآفرینی هویتی در سبک زندگی مردم پس از نفوذ خارجی بود.<ref>فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.</ref>
 
====تدوین قانون اساسی و ساختار دولت====
*قانون اساسی: شاه امان‌الله نخستین قانون اساسی افغانستان به‌نام «نظام‌نامهٔ اساسی دولت علیه افغانستان» را توسط لویه جرگه یا مجلس بزرگان مرکب از ۸۷۲ نفر از نمایندگان قبایل و اقوام در ۱۳۰۱ش در جلال‌آباد به تصویب رساند.<ref>فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.</ref>
*حاکمیت قانون و تفکیک قوا: قانون اساسی برای اولین‌بار، دولت را بر اساس تفکیک سه قوهٔ مقننه، مجریه و قضائیه استوار کرد. اصل حاکمیت قانون برقرار شد که پادشاه را موظف به حکومت بر اساس آن می‌کرد.
*نهادهای مشورتی و اجرایی: شورای وزیران به رسمیت شناخته شد که در قبال تصمیمات خود مسئولیت جمعی و فردی داشتند. همچنین، «شورای دولت» که بعدها به «مجلس شورای ملی» تغییر یافت برای بررسی پروژه‌های قانونی تشکیل شد.<ref>فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.</ref>
 
====اصلاح ساختار ارتش و قوه قضائیه====
*تنظیم ارتش: امان‌الله ارتش را با الگوگیری از ترکیه و آلمان سازماندهی کرد. هدف او تشکیل یک ارتش جدید با هشت لشکر بود و آموزش آن به افسران ترکی سپرده شد. هرچند قطعهٔ نمونه تشکیل شد، اما شاه در نهایت به ارتش ملی بی‌توجهی و آن را لغو کرد.<ref>فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.</ref>
*تخصصی‌شدن دادگاه‌ها: برای نخستین‌بار، دادگاه‌ها تخصصی شدند و در قالب دادگاه کیفری، نظامی، حقوقی و وثیقه‌جات نمود پیدا کرد. همچنین طرح تعدد مراحل رسیدگی سه مرحله‌ای تنظیم شد و قوهٔ قضائیه به‌شکل قانونی، مستقل و مدون تبدیل شد.<ref>فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.</ref>
 
===اصلاحات اجتماعی و مذهبی===
*پیش از دورهٔ امان‌الله خان، [[شیعیان افغانستان]]، به‌ویژه در عصر عبدالرحمان خان، با سرکوب سازمان‌یافته و تبعیض سیستماتیک مواجه بودند؛ در این دوره، مذهب تشیع غیرقانونی اعلام، انجام مراسم مذهبی شیعیان ممنوع و زمین‌ها و اموال آنان مصادره شده بود، و صدور فتوای تکفیر جواز بردگی و قتل و غارت هزاره‌ها را صادر کرده بود که این وضعیت تاریک‌ترین مقاطع نقض حقوق بشر و آزادی‌های مذهبی محسوب می‌شد. با به قدرت رسیدن امان‌الله، رویکرد حکومت نسبت به اقلیت‌های مذهبی به صورت اساسی متحول شد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
*وی در قانون اساسی جدید، اصل تساوی حقوق تمامی اتباع افغانستان را بدون توجه به تفاوت‌های مذهبی و قومی به رسمیت شناخت و بر اساس این اصل، انجام مراسم مذهبی شیعیان اعلام و بردگان هزاره آزاد شدند. حضور شخص امیر در مراسم [[عزاداری امام حسین]] در [[روز عاشورا در افغانستان|روز عاشور]] در چنداول، نمادی از تغییر فضای سیاسی و اجتماعی کشور و بهبود [[سبک زندگی]] اقلیت‌ها بود.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
*با این حال، در جریان تدوین [[قانون اساسی]]، با وجود پیشنهاد و تلاش مکرر [[فیض‌محمد کاتب هزاره]] برای رسمیت‌یافتن مذهب تشیع و تمایل اولیه شاه، حکومت با مقاومت شدید علمای اهل سنت مواجه شد و در نهایت از درج این ماده در قانون اساسی منصرف شد و تنها به رسمیت‌شناختن [[اسلام|دین اسلام]] و مذهب حنفی اکتفا کرد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
 
===اصلاحات اقتصادی===
*قطع وابستگی مالی: محور اصلی اصلاحات، رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا و کنترل دوباره [[پول]] افغانستان بود. دولت برای جبران یارانه‌های قطع‌شدهٔ بریتانیا، به دنبال جذب حمایت مالی از قدرت‌های دیگر نظیر روسیه، ترکیه، آلمان و فرانسه رفت.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
*تغییر ساختار درآمد و نهادهای نوین: قانون جدید مالیاتی برای متمرکزکردن منابع درآمدی وضع شد. معافیت‌ها و امتیازات قشرهایی چون ملک‌زاده‌ها، روحانیون و سران قبایل قطع شد که هدف آن توزیع عادلانه‌تر بار مالیاتی بود. بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در ۱۹۲۳م به‌عنوان واحد جدید ارز معرفی شد.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
*رشد صنایع و تجارت: لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمع‌آوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکت‌های تولیدی و ایجاد محاکم شرعی معاملات و [[تجارت]]، به رشد صنایع، سرمایه‌گذاری و تجارت سرعت بخشید.<ref>غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.</ref>
 
===اصلاحات فرهنگی===
====انقلاب آموزشی و رسانه‌ای====
*آموزش اجباری و گسترش مدارس: تعلیمات ابتدایی برای پسر و [[دختر]] اجباری شد. بیش از ۳۲۲ مکتب ابتدایی و دبیرستان‌ها به وجود آمد. مدارس تخصصی و عالی مانند ''مکتب امانی'' و ''مستورات'' ایجاد شدند.
*تربیت نیروی متخصص: برای تربیت کادر دیوان‌سالار، ۱۵۸ نفر از جوانان دختر و پسر با هزینهٔ دولت به کشورهای اروپایی اعزام شدند.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
*گسترش فضای روشنفکری: افزایش نشریات مانند «ارشاد النسوان''»''، اولین رسانهٔ زنان افغانستان در [[کابل]] و ولایات به رشد اندیشهٔ آزادی‌خواهی و نوگرایی کمک کرد و به نوشتهٔ متون تاریخی فضای خفقان‌آور اجتماعی به محیطی باز و روشن تبدیل شد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
 
====ترویج سبک زندگی غربی و مقاومت اجتماعی====
*تغییر سبک پوشش: این برنامه پس از سفر اروپایی شاه در ۱۹۲۸م با هدف نوگرایی و مدرنیزه‌کردن سبک زندگی، به‌صورت شتابزده آغاز شد. در مجلسی رسمی، با حضور ملکه ثریا بدون [[حجاب]]، رفع حجاب اعلام شد.
*اجباری‌شدن پوشش غربی: لباس متحدالشکل کت‌وشلوار و کلاه شاپو برای مردان دستور داده شد و پلیس موظف شد تا زنان را در چهار راه‌ها به پوشیدن لباس مناسب دعوت کند.
*مقاومت: این اقدامات اجباری، به‌دلیل تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی، تلقی شدن آن به‌عنوان بی‌دینی و همچنین فقدان تمکن مالی مردم عادی برای تهیه لباس غربی، با مقاومت و تضادهای شدید مذهبی مواجه شد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
 
==رویکرد وحدت‌گرایی اسلامی امان‌الله==
به نظر محققان رویکرد وحدت‌گرایی اسلامی یا پان‌اسلامیسم امان‌الله، ریشه در اندیشه‌های تجددطلب [[محمود طرزی]] داشت و هستهٔ اصلی آن نه یک حرکت بنیادگرایی مذهبی، بلکه یک ابزار سیاسی و ایدئولوژیک در راستای استرداد استقلال کامل سیاسی از استعمار بریتانیا و تأمین [[وحدت ملی]] بود.<ref>[https://www.farda.org/articles/09_updates/090800/article_a_sistani.htm «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا.]</ref>
 
امان‌الله با تکیه بر آگاهی از [[اسلام]]، به‌طور شخصی در [[نماز جمعه|نمازهای جمعه]] به امامت می‌پرداخت تا خطبه‌های پرشور در راستای اخوت اسلامی و یکپارچگی مردم افغانستان برای آبادانی میهن ایراد کند و از این حق برای تأمین وحدت و پرهیز از تعصبات قومی و مذهبی استفاده می‌کرد. این رویکرد ضد امپریالیستی، اعتبار او را نه تنها در داخل افغانستان بلکه در تمام جهان اسلام افزایش داد. با این حال، ماهیت واقعی پان‌اسلامیسم او، مدرنیزه‌کردن جامعه پس از کسب استقلال بود که با اجرای اصلاحات اجتماعی، به‌دلیل تقابل با منافع روحانیت متنفذ، به پایان اتحاد میان قدرت حاکمه و محافظه‌کاران انجامید.<ref>[https://www.farda.org/articles/09_updates/090800/article_a_sistani.htm «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا.]</ref>
 
==علل ناکامی اصلاحات امان‌الله==
محققان عوامل شکست برنامه‌های اصلاحی امان‌الله را در محورهای ذیل خلاصه کرده‌اند:
 
====تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی====
اصلاحات امان‌الله خان، به جای زمینه‌سازی فرهنگی، به‌طور مستقیم به تعارض با سنت‌ها و احکام مذهبی پرداخت که هستهٔ مرکزی سبک زندگی مردم افغانستان بودند.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.</ref>
*حمله به نمادهای دینی: اقداماتی چون لغو تعطیلات مذهبی پنجشنبه و [[جمعه]] و ترویج [[کشف حجاب]] و لباس غربی، در نزد مردم متدین به منزلهٔ حملهٔ مسقیم با نمادهای دینی بود.
*نارضایتی سران مذهبی: تصمیماتی مانند امتحان‌گیری از ملایان و لزوم گرفتن جواز برای [[امامت]] [[مسجد]]، اختیارات و نفوذ [[مرجع دینی|مراجع]] سنتی و مذهبی را خدشه‌دار ساخت و جبههٔ گسترده‌ای از مخالفان مذهبی را علیه اصلاحات شکل داد.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.</ref>
 
===تعارض منافع و فساد داخلی===
در سطح داخلی، اصلاحات امانی با دو چالش جدی رو به رو بود:
*تعارض منافع طبقهٔ حاکم: اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، منافع طبقهٔ حاکم سنتی را به چالش می‌کشید. علاوه‌بر این، شخص شاه نیز در کنار وطن‌دوستی، گرفتار روحیهٔ قوم‌دوستی بود که مانع از اتخاذ رویکردی فراگیر و ملی می‌شد.
*فساد اداری: فساد گستردهٔ درباریان و کارمندان دولت، مانع جدی دیگری در مسیر اجرای عدالت و اصلاحات بود. این فساد، منابع و اعتماد عمومی را تضعیف و ناکارآمدی ساختار حکومتی را تشدید می‌کرد.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.</ref>
 
===شتابزدگی در اجرا و عدم زمینه‌سازی فرهنگی===
شاه امان‌الله پس از بازگشت از سفر اروپایی (۱۹۲۸م)، با شتابزدگی و بدون فراهم‌کردن زیرساخت‌های فکری و اجتماعی لازم، تغییرات عمده‌ای را به جامعه تحمیل کرد.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.</ref>
*[[تقلید]] سطحی از غرب: اصلاحات او بیشتر بر «تقلید سطحی از مظاهر فرهنگ و تمدن غرب» مانند مانند تغییر [[لباس]] متمرکز بود تا بر مبانی فکری و توسعهٔ درونی. این رویکرد، در جامعه‌ای سنتی و محصور، به جای تحول، پس‌زدگی فرهنگی ایجاد کرد.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص789.</ref>
*اجرای آمرانه و قهری: اعمال اجباری و آمرانهٔ سیاست‌هایی چون متحدالشکل‌کردن لباس مردان و سپردن وظیفهٔ کنترل [[حجاب]] به پلیس، ماهیت اصلاحات را از یک [[جنبش اجتماعی]] به یک فرمان حکومتی تبدیل کرد که مقاومت مردمی را به دنبال داشت.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.</ref>
 
===مشکلات اقتصادی و ساختاری در اجرای اصلاحات===
اجرای اصلاحات با چالش‌های عملیاتی و اقتصادی مواجه بود که بر نارضایتی اجتماعی افزود.
*فقدان زیرساخت: مردم عادی توان مالی برای خرید لباس‌های گران‌قیمت غربی نداشتند و زیرساخت تولید این سبک [[پوشش]] در داخل کشور وجود نداشت. این امر، به‌خصوص زنان فقیر را در شرایط دشواری قرار داد و [[سبک زندگی]] روزمرهٔ آنان را مختل کرد.
*نارضایتی مالیاتی: اگرچه هدف اصلاحات مالیاتی مانند قطع امتیازات و معافیت‌های قبایل و مذهبی‌ها ایجاد عدالت بود، اما این اقدام نارضایتی عمیق طبقات متنفذ مانند ملک‌زادها و سران قبایل را برانگیخت که اهرم‌های قدرت محلی را در دست داشتند و از طریق تحریک مردم، به مخالفت‌های قومی و قبیله‌ای دامن زدند.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳–۱۱۵.</ref>
 
===تقابل با ساختار سنتی قدرت و نفوذ خارجی===
اصلاحات امان‌الله، منافع قدرت‌های سنتی داخلی و خارجی را به خطر انداخت و آنها از طریق دستکاری در باورهای عمومی، بستر شورش‌ها را فراهم کردند.
*تضعیف متنفذین داخلی: قطع معافیت‌ها و امتیازات سران قبایل و متنفذین مذهبی، جبههٔ قدرتمندی از مخالفان را شکل داد.<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.</ref>
*نفوذ [[استعمار]]<nowiki/>[[استعمار|گران:]] نیروهای واپس‌گرای داخلی با حمایت ضمنی یا مستقیم هند بریتانیایی، اصلاحات را به مثابهٔ «بی‌دینی» معرفی کردند و به تحریک قشر بی‌سواد [[جامعه]] پرداختند. این امر در نهایت به شورش‌های مردمی و ظهور حبیب‌الله کلکانی منجر شد و دورهٔ اصلاحات را پایان داد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳–۱۱۵.</ref>
 
==تأثیرپذیری امان‌الله از الگوی نوگرایی منطقه‌ای و سفر اروپایی==
به نظر پژوهشگران تلاش‌های امان‌الله برای نوسازی، به‌صورت قوی تحت تأثیر الگوهای منطقه‌ای و مشاهدات جهانی او شکل گرفت که این اثرپذیری، بدون در نظر گرفتن زمینه‌های اجتماعی افغانستان، به یک رویکرد سریع و کم‌عمق در اجرا تبدیل شد.<ref>جمالی و سینائی، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۱۶۷–۱۷۲.</ref>
 
در ابتدا، امان‌الله که همزمان با رهبران نوگرایی چون مصطفی کمال آتاترک در ترکیه و رضاشاه پهلوی در [[ایران]] به قدرت رسید، از رویکرد تجددطلبی و ساختارگرایی این دو الگو الهام گرفت. این همزمانی و ارتباط، او را به این نتیجه رساند که اصلاحات بنیادین و مدرن، تنها راه تضمین استقلال و توسعه است.<ref>جمالی و سینائی، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۱۶۷–۱۷۲.</ref>
 
نقطهٔ اوج این تغییر در این روند، سفر شش‌ماههٔ او به اروپا در ۱۹۲۸م بود. امان‌الله در این سفر، به‌شدت تحت تأثیر مظاهر [[تمدن غرب]] قرار گرفت و این تجربه، رویکرد او را به سوی تمرکز بر شیوه‌های [[زندگی]] و ظواهر سبک زندگی اروپایی سوق داد. پس از بازگشت، وی با شتابزدگی و رویکردی آمرانه، اقدام به اجرای مستقیم همان ظواهر مانند پوشش غربی و اجبار در برخی مسائل اجتماعی کرد. این شیوه، نشان‌دهندهٔ تأثیرپذیری عمیق از الگوهای منطقه‌ای و غربی اما فاقد درک لازم برای بومی‌سازی و تدریج‌گرایی بود.<ref>[https://8am.media/fa/amanullah-khan-and-the-lost-dream/ «امان‌الله خان و رؤیای بربادرفته»، وب‌سایت روزنامۀ ۸ صبح.]</ref>
 
==دیدگاه‌ها دربارهٔ امان‌الله==
در مورد شخصیت و عمل‌کرد امان‌الله سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی روشن‌فکران، زنان و گروه‌های قومی و نژادی<ref>احمدی، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفته‌نامهٔ جادهٔ ابریشم.</ref> که با اصلاحات او به آزادی نسبی دست یافتند، وی را قهرمان و غازی می‌نامند.<ref>«نگاهی به‌زندگی و کارنامهٔ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز.</ref> اما قشر سنتی جامعه و نیز [[روحانیت]]، اصلاحات امانی را ناسازگار با اسلام و خود او را کافر یا بی‌توجه به‌ارزش‌های اسلامی می‌دانند.<ref>ساسان‌پور و دیگران، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچهٔ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص112.</ref> برخی دیگر معتقدند امان‌الله، وطن‌دوست و ترقی‌خواه بود، اما برخی از برنامه‌های او سبب مشکلات عمیق در کشور شده است.<ref>موسوی، هزاره‌های افغانستان، 1379ش، ص209- 213.</ref>
 
==درگذشت امان‌الله==
پس از شورش قبیلهٔ منگل و گسترش آن، امان‌الله به تعدیل اصلاحات تن داد، اما موفق به خاموش‌کردن آتش شورش نشد تا آن‌که نظام امانی توسط حبیب‌الله کلکانی در ۱۹۲۹م سقوط کرد. امان‌الله پس از خروج از افغانستان به ایتالیا رفت و در ۱۹۶۰م در شهر زوریخ سوییس درگذشت و جنازهٔ او به جلال‌آباد انتقال داده شد و در کنار قبر پدرش به [[خاکسپاری|خاک سپرده]] شد. مراسم گرامی‌داشت [[استقلال افغانستان]] هر سال در آرامگاه امان‌الله در قصر سراج‌الامارات، برگزار می‌شود.<ref>«آرامگاه غازی امان‌الله خان؛ پر رفت‌وآمدترین مکان در روز استقلال»، آژانس اطلاعاتی باخترنیوز.</ref>
 
==میراث امان‌الله برای افغانستان امروز==
پژوهشگران اثرگذاری شاه امان‌الله بر سبک زندگی امروز را در تثبیت [[هویت مدرن]] و فرهنگی-اجتماعی افغانستان جستجو می‌کنند. به نظر آنها، وی بنیانگذار [[آموزش و پرورش در افغانستان]] در کنار [[آموزش علوم دینی در افغانستان|آموزشی علوم دینی در افغانستان]]، بنانهادن سنگ‌بنای نهادهای علمی مانند [[آکادمی علوم افغانستان]] و نخستین قانون اساسی مشروطه بود که در آن مفاهیم حقوق شهروندی، آزادی بیان و برابری زن و مرد، [[مشارکت سیاسی زنان افغانستان|مشارکت سیاسی زنان]] و [[اشتغال زنان افغانستان]] مطرح شد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref>
 
اگرچه اصلاحات شتاب‌زدهٔ او در [[پوشاک سنتی افغانستان]] و سبک زندگی غربی در دههٔ ۱۹۲۰م شکست خورد، اما ایدهٔ دولت‌سازی مدرن، توسعهٔ [[آموزش زنان در افغانستان]] و تلاش برای نظم‌بخشی اقتصادی مانند تأسیس بانک ملی و اصلاح [[مالیات]] نخستین تجربهٔ عملی مدرنیزاسیون را رقم زد.<ref>ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.</ref> به‌همین دلیل تأثیر او در دوران امروز در تداوم کشمکش‌های فرهنگی برای دستیابی به آزادی‌های اجتماعی و حقوق زنان و همچنین تکرار تلاش‌ها برای اصلاح زیرساخت‌های آموزشی و قانونی قابل مشاهده است.<ref>علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.</ref>
 
==القاب و افتخارات امان‌الله==
امان‌الله خان به‌دلیل اعلام استقلال افغانستان و رهبری جنبش‌های اصلاحی، القاب و افتخارات متعددی کسب کرد:
*غازی: این لقب پس از پیروزی در [[جنگ]] سوم افغان-انگلیس و کسب استقلال افغانستان (۱۹۱۹م) به او داده شد. این مهم‌ترین لقب افتخاری او محسوب می‌شود؛<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص۷۸۹–۷۹۱.</ref>
*فاتح [[مسلمان]]: لقبی که به‌طور مستقیم به نقش او در کسب استقلال و پیروزی بر بریتانیا بازمی‌گردد؛
*شاه استقلال‌طلب: به‌دلیل محوریت تلاش‌های او برای رهایی کشور از نفوذ خارجی؛
*شاه نوگرا: به‌دلیل رهبری جنبش اصلاحات گسترده اجتماعی، حقوقی و فرهنگی در افغانستان؛<ref>گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۸.</ref>
*بنیان‌گذار پادشاهی مشروطه: به‌دلیل تدوین اولین قانون اساسی افغانستان (۱۹۲۳م) و تلاش برای ایجاد حکومتی مبتنی بر قانون و نهادهای مدرن؛
*مؤسس حزب سری ملی: بنیان‌گذاری این سازمان سیاسی مخفی پیش از سلطنت، نشان‌دهندهٔ فعالیت‌های او در میان روشنفکران بود؛
*نقش ویژه در تاریخ: محققان به او جایگاه خاصی در تاریخ افغانستان به‌دلیل مدرن‌سازی و استقلال‌خواهی بخشیده‌اند.<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.</ref>
 
==امان‌الله در شعر شاعران==
[[اقبال لاهوری]] در [[مثنوی]] بلندی، [[امان‌الله]] را یک رهبر [[جوانی|جوان]]، باهوش و باتجربه توصیف می‌کند که دارای بصیرت باطنی و عزمی راسخ برای وحدت‌بخشی به ملت صدپارهٔ افغانستان است.<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/payam-mashregh/sh1 لاهوری، پیام مشرق، بخش۱، وب‌سایت گنجور.]</ref>
 
اقبال با مقایسهٔ خود و شعرش با شاعران غربی، پیام خود را پیامی از «شرق» می‌داند و از امان‌الله می‌خواهد که با تهذیب ملت غیور افغان، احیای آیین عدالت و سادگی خلفا و کسب علم و حکمت برای عظمت و سربلندی، زمینهٔ حیات دوبارهٔ جهان اسلام را فراهم سازد و در عین پادشاهی، فقیری و درویشی پیشه کند:<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/payam-mashregh/sh1 لاهوری، پیام مشرق، بخش۱، وب‌سایت گنجور.]</ref>
 
{{شعر جدید
  | متن =
ای امیر کامگار ای شهریار\\نوجوان و مثل پیران پخته کار
چشم تو از پردگیها محرم است\\دل میان سینه‌ات جام جم است
عزم تو پاینده چون کهسار تو\\حزم تو آسان کند دشوار تو
همت تو چون خیال من بلند\\ملت صد پاره را شیرازه بند
هدیه از شاهنشهان داری بسی\\لعل و یاقوت گران داری بسی
ای امیر ابن امیر ابن امیر\\هدیه ئی از بینوائی هم پذیر
تا مرا رمز حیات آموختند\\آتشی در پیکرم افروختند
یک نوای سینه تاب آورده‌ام\\عشق را عهد شباب آورده‌ام
پیر مغرب شاعر المانوی\\آن قتیل شیوه‌های پهلوی
بست نقش شاهدان شوخ و شنگ\\داد مشرق را سلامی از فرنگ
در جوابش گفته‌ام پیغام شرق\\ماهتابی ریختم بر شام شرق
تا شناسای خودم خود بین نیم\\با تو گویم او که بود و من کیم
 
  }}


====6. فرهنگی====
امان‌الله در بازگشت از سفر اروپایی، در کنار تغییر آرم، پرچم، تقویم هجری قمری به هجری شمسی، روز رخصتی (تعطیلی رسمی)، و ایجاد کتاب‌خانۀ عمومی در کابل، معتقد بود که یگانه راه نجات کشور تحصیل علم است.<ref>سیستانی، «نمونه‌ای از خطبه‌های نماز عید و جمعۀ شاه امان‌الله خان غازی»، وبلاگ هود.</ref>  امان‌الله فعالیت فرهنگی خود را با ایجاد مکاتب دخترانه و پسرانه مانند مکتب امانی و مستورات،<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص111.</ref>  اعزام دانشجویان به خارج، سرعت بخشید و تعلیمات ابتدایی را برای پسر و دختر اجباری ساخت. در این دوره، رسانه‌های رسمی چاپی مانند هفته‌نامۀ ارشاد النساء در کابل (اولین رسانۀ زنان افغانستان)، اتفاق اسلام در هرات، طلوع افغان در قندهار، بیدار در مزار و اتحا مشرقی در جلال‌آباد فعالیت خود را آغاز کردند.<ref>سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امان‌الله خان»، وب‌سایت روزنامۀ نیمرخ.</ref>
==ناکامی اصلاحات امانی==
امان‌الله در پیشبرد برنامه اصلاحات خود ناکام ماند؛ پژوهشگران در بررسی این ناکامی به عوامل زیر توجه کرده‌اند:
1. کارشکنی انگلستان پس از اعلام استقلال افغانستان؛<ref>ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص111.</ref>
2. تعارض منافع اصلاحات اجتماعی و طبقه حاکم؛ شاه، خود نیز وطن‌دوستی و قوم‌دوستی گرفتار بود؛<ref>فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.</ref> 
3. افراط‌گرایی امان‌الله به تبع آتاترک و شاه ایران در اصلاحات به سبک غربی و ناسازگار با فرهنگ جامعه مسلمان؛
4. فساد درباریان و کارمندان دولت.<ref>غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص789.</ref>
==دیدگاه‌ها دربارۀ امان‌الله==
در مورد شخصیت و عمل‌کرد امان‌الله سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی روشن‌فکران، زنان<ref>سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امان‌الله خان»، وب‌سایت روزنامۀ نیمرخ.</ref>  و گروه‌های قومی و نژادی<ref>احمدی، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفته¬نامۀ جادۀ ابریشم.</ref>  که با اصلاحات او به ‌آزادی نسبی دست ‌یافتند، وی را قهرمان و غازی می‌نامند.<ref>«نگاهی به‌زندگی و کارنامۀ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع¬نیوز.</ref>  اما قشر سنتی جامعه و نیز روحانیت، اصلاحات امانی را ناسازگار با اسلام و خود او را کافر<ref>ساسان‌پور و دیگران، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص112.</ref>  و یا بی‌توجه به‌ارزش‌های اسلامی می‌دانند.<ref>وداد، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.</ref>  برخی دیگر معتقدند امان‌الله، وطن‌دوست و ترقی‌خواه بود، اما برخی از برنامه‌های او سبب مشکلات عمیق در کشور شده است.<ref>موسوی، هزاره‌های افغانستان، 1379ش، ص209- 213.</ref>
درگذشت
پس از شورش قبیلۀ منگل و گسترش آن، امان‌الله به تعدیل اصلاحات تن داد، اما موفق به خاموش‌کردن آتش شورش نشد تا آن‌که نظام امانی توسط حبیب‌الله کلکانی در 1929م سقوط کرد.<ref>وداد، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی.</ref>  امان‌الله پس از خروج از افغانستان به ایتالیا رفت و در 1960م در شهر زوریخ سوییس درگذشت و جنازۀ او به جلال‌آباد انتقال داده شد و در کنار مرقد پدر خود به ‌خاک سپرده شد. مراسم گرامی‌داشت استقلال افغانستان هر سال در آرامگاه امان‌الله در قصر سراج‌الامارات، برگزار می‌شود.<ref>«آرامگاه غازی امان‌الله خان؛ پر رفت‌وآمدترین مکان در روز استقلال»، آژانس اطلاعاتی باخترنیوز. </ref> 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
*احمدی، محمد، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفتهنامۀ جادۀ ابریشم، تاریخ درج مطلب: 27 اسد 1399ش.
{{آغاز منابع}}
*«استقلال افغانستان به‌روایت تاریخ؛ امان‌الله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: 28 مرداد 1399ش.
* احمدی، محمد، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفتهنامهٔ جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اسد ۱۳۹۹ش.
*اعتماد، نرگس، «طالبان، امان‌الله خان و استقلال افغانستان»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: 29 اسد 1401ش.
* «استقلال افغانستان به‌روایت تاریخ؛ امان‌الله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ش.
*امینی، امین‌الله، «سیرتاریخی شکل‌گیری قانون اساسی در کشور»، وب‌سایت روزنامۀ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: 15 دی 1398ش.
* اعتماد، نرگس، «طالبان، امان‌الله خان و استقلال افغانستان»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اسد ۱۴۰۱ش.
*بگوند، فرزانه، «امان‌الله افغان»، وب‌سایت مرکز دائرۀ‌المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش.
* «امان‌الله خان و رؤیای بربادرفته»، وب‌سایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲۶ تیر ۱۴۰۲ش.
*حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، میوند، 1366ش.
* امینی، امین‌الله، «سیرتاریخی شکل‌گیری قانون اساسی در کشور»، وب‌سایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۱۵ دی ۱۳۹۸ش.
*حسین‌زاده، بصیراحمد، «امان‌الله از قتل پدر تا استقلال افغانستان»، خبرگزاری فارس ، تاریخ درج مطلب: 27 مرداد 1395ش.
* «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ آوریل ۲۰۰۹م.
*دولت‌آبادی، بصیراحمد، هزاره‌ها از قتل¬عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، 1385ش.
* توکلی، فائزه، «جنبش‌های سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امان‌الله خان تا طالبان»، مجلهٔ پژواک زنان در تاریخ، شمارهٔ ۲۸، ۱۴۰۰ش.
*سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امان‌الله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: 4 خرداد 1402ش.
* جمالی، جواد و سینائی، وحید، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، مجلهٔ تحقیقات تاریخ اقتصادی ایران، شمارهٔ ۲، ۱۴۰۳ش.
*سایه، «نخستین حضور اجتماعی زنان در دورۀ امان‌الله خان»، وب‌سایت روزنامۀ نیمرخ، تاریخ درج مطلب: 16 اسفند 1401.
* حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، میوند، ۱۳۶۶ش.
*ساسان‌پور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امان¬الله‌ خان و شکل‌گیری حکومت بچۀ سقا (سقو) در افغانستان»، فصل‌نامۀ مطالعات تاریخ اسلام، سال سوم، شمارۀ 8، بهار 1390ش.
* حسین‌زاده، بصیراحمد، «امان‌الله از قتل پدر تا استقلال افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ش.
*سیستانی، اعظم، «نمونه‌ای از خطبه‌های نماز عید و جمعۀ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: 16 اردیبهشت 1402.
* دولت‌آبادی، بصیراحمد، هزاره‌ها از قتل‌عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش.
*غبار، میر غلام‌محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخۀ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار 1391ش.
* سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امان‌الله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: ۴ خرداد ۱۴۰۲ش.
*غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان الله در افغانستان»، مجلۀ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارۀ ۳، ۱۴۰۳ش.
* ساسان‌پور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچهٔ سقا (سقو) در افغانستان»، فصل‌نامهٔ مطالعات تاریخ اسلام، شمارهٔ ۸، ۱۳۹۰ش.
*فرهنگ، میر محمد¬صدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) 1367ش.
* سیستانی، اعظم، «نمونه‌ای از خطبه‌های نماز عید و جمعهٔ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
*مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهش‌های آفتاب، 1388ش.
* علی‌آبادی، علی‌رضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین‌المللی الهدی، ۱۳۹۵ش.
*مرادی، صاحب‌نظر، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: 29 دی 1390ش.
* غبار، میر غلام‌محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخهٔ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار ۱۳۹۱ش.
*موسوی، عسکر، هزاره‌های افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسۀ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، 1379ش.
* غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، مجلهٔ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارهٔ ۳، ۱۴۰۳ش.
*ناصری داوود، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان الله در افغانستان»، مجلۀ سخن تاریخ، شمارۀ ۱۲، 1390ش.
* فرخ، مهدی، کرسی نشینان کابل: احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر امان‌الله خان، به کوشش محمد آصف فکرت، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
*«نگاهی به‌زندگی و کارنامۀ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز، تاریخ درج مطلب: 28 مرداد 1394ش.
* فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) ۱۳۶۷ش.
*وداد، خلیل، «شاه امان‌الله، آغاز سدۀ بیستم، مدرنیزاسیون، اصلاحات و ناسیونالیزم (بخش دوم)»، وبلاگ آریایی، تاریخ بازدید: 17 اردیبهشت 1402ش.
* فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، مجلهٔ سخن تاریخ، شمارهٔ ۵، ۱۳۸۸ش.
* گریگوریان، وارتان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی. نشر محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی، ۱۳۸۸ش.
* لاهوری، اقبال، پیام مشرق، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۱۵ مهر ۱۴۰۴ش.
* مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهش‌های آفتاب، ۱۳۸۸ش.
* مرادی، صاحب‌نظر، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: ۲۹ دی ۱۳۹۰ش.
* موسوی، عسکر، هزاره‌های افغانستان، ترجمهٔ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسهٔ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، ۱۳۷۹ش.
* ناصری داوودی، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، مجلهٔ سخن تاریخ، شمارهٔ ۱۲، ۱۳۹۰ش.
* «نگاهی به‌زندگی و کارنامهٔ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ش.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ۲۹ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۳۷

امان‌الله؛ شاه استقلال‌طلب و تجددخواه افغانستان.

امان‌الله، بنیان‌گذار پادشاهی مشروطه و متأثر از جنبش‌های فکری منطقه‌ای و نخبگان روشن‌فکر، با هدف تحول در ساختار سنتی قدرت و سبک زندگی اسلامی افغانستانی، به قدرت رسید. وی پس از کسب استقلال، مجموعه‌ای از اصلاحات حقوقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را آغاز کرد که شامل تدوین قانون اساسی، تأمین نسبی حقوق زنان و اقلیت‌ها، و تأسیس نهادهای آموزشی مدرن بود.

شتابزدگی شاه در اجرای این طرح‌ها، به‌ویژه تقلید از سبک زندگی غربی در پوشش، مدیریت بدن و امور اجتماعی، بدون زمینه‌سازی فرهنگی مناسب، به‌طور مسقیم با باورهای عمیق مذهبی و سنت‌های جامعه در تعارض قرار گرفت. این تعارض فرهنگی-اجتماعی، در کنار مخالفت طبقهٔ حاکم سنتی و کارشکنی خارجی، موجب بسیج نیروهای محافظه‌کار علیه حکومت شد و در نهایت، به سقوط پروژهٔ مدرن‌سازی و کناره‌گیری وی از قدرت انجامید.

زندگی‌نامه امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوره تولد و کودکی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امان‌الله در ۱۸۹۲م در ولسوالی پغمان ولایت کابل به دنیا آمد. او تنها فرزند امیرحبیب‌الله بود که به لیسهٔ نظامی وارد شد. این انتخاب، او را از همان ابتدا در محیطی نظامی و ساختارمند قرار داد که مقدمه‌ای برای ارتباطات بعدی وی با بدنهٔ فکری و اجرایی حکومت بود.[۱]

دوره جوانی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوران جوانی امان‌الله خان، همزمان با انتقال قدرت و تحولات فکری منطقه‌ای و جهانی بود که به‌شدت بر شکل‌گیری شخصیت و سبک فکری وی اثر گذاشت:

  • تأثیرپذیری از نخبگان: وی در دوران تحصیل خود، ارتباط نزدیکی با افسران و استادان خود، به‌ویژه محمود طرزی به‌عنوان پدر زن آینده و روشنفکر زمان خود برقرار کرد و به‌طور عمیق تحت تأثیر افکار تجددخواهانهٔ آنان قرار گرفت.[۲]
  • همزمانی با بیداری منطقه‌ای: جوانی او مصادف با پیدایش جنبش‌های روشن‌فکری و مشروطه‌خواهی در افغانستان مانند آغاز به‌کار «سراج‌الاخبار» در ۱۹۱۱م ورود جراید خارجی به کشور و همچنین انقلاب عثمانی و جنبش‌های مشروطه‌خواهی در ایران بود. این بستر، از امان‌الله یک شخصیت متفاوت ساخت.[۳]
  • نفوذ و جایگاه اجتماعی: امان‌الله به واسطهٔ تفکر جدید خود، مورد توجه حلقهٔ روشن‌فکری قرار گرفت و همزمان، به‌دلیل موقعیت پسرِ شاه افغانستان، نفوذ قابل توجهی در میان مردم و دربار داشت.[۴]

ویژگی‌های شخصیتی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • خصوصیات خلقی و علمی: به‌نوشتهٔ متون تاریخی، امان‌الله فردی باسواد، وطن‌دوست،[۵] اصلاح طلب و ضد استعماری بود. او به دانش و دانشمندان، آزادی، حقوق شهروندی و کرامت انسانی زنان احترام می‌گذاشت و آگاهی عمیقی در امور سیاسی و اجتماعی داشت.[۶]
  • خصوصیات رهبری: برخی از نویسندگان وی را فردی پرتلاش، دارای اخلاق نیکو، شجاع، قاطع و سخنور توصیف کرده‌اند. با این حال، در کنار این ویژگی‌ها، متون به وجود روحیهٔ قوم‌گرایانه در او نیز اشاره دارند.[۷]

ورود به عرصه سیاست و نقد حکمرانی پدر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امان‌الله، پس از پایان تعلیم در دبیرستان، فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. او با برقراری ارتباطات گسترده با شخصیت‌های روشن‌فکر و بنیان‌گذاری «حزب سری ملی»، خود را به عنوان چهره‌ای مورد اعتماد در میان مردم و درباریان مطرح کرد و به سرعت رشد کرد.[۸]

وی پیش از رسیدن به سلطنت، مدتی وکالت سلطنت را در کابل بر عهده داشت.[۹] در دوران جنگ جهانی اول، هنگامی که امیر حبیب‌الله خان بی‌طرفی اعلام کرد، امان‌الله از منتقدین جدی سیاست داخلی و تصمیم پدرش بود و با اطرافیان خود تلاش می‌کرد امیر را به اعلان جهاد علیه قدرت‌های وقت ترغیب کند.[۱۰]

اعلام پادشاهی و تثبیت قدرت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از ترور پدرش، امان‌الله بدون درنگ و در سن ۲۷ سالگی، به‌رغم اعلان امارت نصرالله خان نایب‌السلطنه در جلال‌آباد، در ۴ اسفند ۱۲۹۷ش در کابل اعلان پادشاهی کرد. به‌دلیل موقعیت قدرتمند و محبوبیت او، نصرالله ناچار به بیعت شد. سپس، نصرالله به جرم مظنون‌بودن در قتل حبیب‌الله به همراه چند تن از اطرافیانش زندانی شد.[۱۱]

امان‌الله خان، در تاریخ ۹ اسفند همان سال، مراسم رسمی تاج‌گذاری خود را با حضور شخصیت‌های دولتی و شهروندان در مسجد عیدگاه برگزار کرد. در این مراسم، وی وعده داد که دولت را بر مبنای «وشاورهم فی‌الامر»[۱۲] اداره خواهد کرد و بر لزوم مشارکت مردم در این امر تأکید کرد. این وعده آغازگر دوران اصلاحات و تغییرات گسترده در ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان بود.[۱۳]

زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اواخر قرن نوزدهم، اکثریت مردم افغانستان در روستاها به کشاورزی و صنایع دستی وابسته و در شهرها با شرایط نیمه‌فئودالی مواجه بودند. سبک زندگی اقتصادی متکی بر زراعت و دامپروری بود در حالی که لایه‌های فئودالی با تکیه بر درآمد روستاها و پوست‌های سیاسی، بر دربارها و بازارهای شهری سیطره داشتند. این ساختار، مانع از توسعهٔ پایدار و بهبود معیشت عمومی می‌شد.[۱۴]

همچنین جامعهٔ افغانستان با بافتی قبیله‌ای و خان‌خانی شناخته می‌شد که از اقوام و قبایل متنوع با گرایش‌های شیعی و سنی و گویش‌های مختلف تشکیل شده بود. اگرچه تأسیس دولت مرکزی در دوران احمدشاه ابدالی توانست حلقه‌ای از ارتباط را بین این اقوام ایجاد کند، اما در بیش از یک قرن‌ونیم پس از آن، کشور همواره تحت تأثیر سیاست‌های استعماری انگلیس و روس در انزوا و تجرید نگه داشته شده بود و شیوهٔ حکومت زمامداران نیز به این وضعیت دامن می‌زد. در بستر همین اختلافات قومی، زبانی و مذهبی، زمینهٔ لازم برای اصلاحات امان‌الله فراهم آمد.[۱۵]

زمامداری متکی بر استبداد

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گواهی متون تاریخی دورهٔ زمامداری امیر عبدالرحمن که حدود ۲۱ سال به طول انجامید، با فقر فکری و فرهنگی و قصرنشینی‌های پرهزینه همراه بود. وی در ۱۹۰۱م در باغ بالا درگذشت و حبیب‌الله و برادرش سردار نصرالله، که پسران او بودند، به‌عنوان حاکمان بعدی مطرح شدند. حبیب‌الله که خود را پادشاه و نایب‌السلطنه نامید، کشور را با استبداد کامل اداره کرد و افغانستان را ملکیت شخصی خود می‌دانست. سبک حکومت او، متکی بر غلبهٔ عسکری و نفوذ سران و روحانیون سنتی بود.[۱۶]

نارضایتی اجتماعی و ظهور جنبش روشنفکری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مردم از اوضاع اجتماعی و اقتصادی آن دوران به‌شدت ناراضی بودند و آرزوی تحول را داشتند. روشنفکران و تحصیل‌کردگان که توانسته بودند از فقر فرهنگی دوران استفاده کرده و با وضع جغرافیایی و فکری کشور آشنا شوند، به مرور حرکتی فکری-اجتماعی را سازمان دادند. هدف اصلی این حرکت، تلاش برای رضایت‌مندی مردم و اصلاح وضعیت معیشتی از طریق اقدامات متوسل به اصول مدنیت بود.[۱۷]

بحران انتقال قدرت و خیزش امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از ترور حبیب‌الله پادشاه وقت افغانسان در ۲۱ فبروری ۱۹۱۹م که در جریان سفر به لغمان رخ داد، بحران جانشینی پیش آمد. حبیب‌الله امور را به پسرش عین‌الدوله (امان‌الله) و سپس به برادرش سردار نصرالله خان سپرد. با این حال، کشور در وضعیت عدم صدور وصیت‌نامهٔ واضح و دلهرهٔ مردم از روبه‌رو شدن با یک قیام عمومی قرار داشت. امان‌الله، با مدیریت این فضای متلاطم و با استفاده از تدارکات و تدابیر سیاسی-اجتماعی، توانست قدرت را به دست گیرد و زمینهٔ تغییرات بنیادین در سبک زندگی و ساختار سیاسی کشور را فراهم سازد.[۱۸]

نفوذ و ظهور جنبش مشروطه و روشنفکری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از مدت‌ها پیش از دوران امان‌الله خان، تلاش‌هایی برای سامان بخشیدن به عرصهٔ سیاسی-فرهنگی کشور صورت گرفته بود که با ورود سیدجمال‌الدین در ۱۸۴۲م وارد یک مرحلهٔ جدید شد. سیدجمال‌الدین که مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از جهالت و بی‌خبری مسلمانان می‌دانست، با ارائهٔ برنامه‌های اصلاحی، بر تأسیس نشریه و مدرسه با سبک مدرن تأکید کرد. این فعالیت‌ها و ایده‌ها در دوران امیر حبیب‌الله خان با تأسیس نشریاتی چون «شمس‌النهار» و «سراج‌الاخبار» و همچنین ایجاد لیسه حبیبیه، زمینهٔ رشد افکار مترقی، اصلاح‌طلبی و مشروطه‌خواهی را فراهم کرد و نهضت مشروطه را پایه‌ریزی ساخت.[۱۹]

تقاضای تحول در سبک زندگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تحولات فرهنگی و گسترش علوم جدید در آن دوران، اگرچه در بستر فقر فرهنگی جامعه با دشواری رو به رو بود، اما با حمایت و جذب روشنفکران، توانست نقش اصلی را در تحولات فرهنگی ایفا کند. در همین زمان، شخصیت‌های برجسته‌ای چون محمود طرزی، شاگرد سیدجمال‌الدین و حبیب‌الله خان با درک ضرورت اصلاح سبک زندگی، به این جریان روشنفکری پیوستند و آن را تقویت کردند.[۲۰]

امان‌الله، پس از پیوستن به این حلقه، با تکیه بر اندیشهٔ آزادی‌خواهی، تجددطلبی و پرورش جوانان تحول‌طلب، به تدریج زمینهٔ انتقال اقتدار سیاسی را از دست گروه سنتی، به دست جوانان پرتحرک فراهم کرد.[۲۱]

اصلاحات امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصلاحات سیاسی و حقوقی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

استقلال سیاسی و بازتعریف هویت ملی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با به قدرت رسیدن امان‌الله، استقلال سیاسی افغانستان شعار اصلی او شد. وی با وعدهٔ آزادی و مبارزه با بی‌عدالتی، حمایت مردمی را در برابر امیران تابع استعمار جلب کرد. این بسیج اجتماعی، انگلستان را مجبور به استرداد استقلال ساخت و محبوبیت امان‌الله را در جامعه افزایش داد. این دستاورد یک بازآفرینی هویتی در سبک زندگی مردم پس از نفوذ خارجی بود.[۲۲]

تدوین قانون اساسی و ساختار دولت

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • قانون اساسی: شاه امان‌الله نخستین قانون اساسی افغانستان به‌نام «نظام‌نامهٔ اساسی دولت علیه افغانستان» را توسط لویه جرگه یا مجلس بزرگان مرکب از ۸۷۲ نفر از نمایندگان قبایل و اقوام در ۱۳۰۱ش در جلال‌آباد به تصویب رساند.[۲۳]
  • حاکمیت قانون و تفکیک قوا: قانون اساسی برای اولین‌بار، دولت را بر اساس تفکیک سه قوهٔ مقننه، مجریه و قضائیه استوار کرد. اصل حاکمیت قانون برقرار شد که پادشاه را موظف به حکومت بر اساس آن می‌کرد.
  • نهادهای مشورتی و اجرایی: شورای وزیران به رسمیت شناخته شد که در قبال تصمیمات خود مسئولیت جمعی و فردی داشتند. همچنین، «شورای دولت» که بعدها به «مجلس شورای ملی» تغییر یافت برای بررسی پروژه‌های قانونی تشکیل شد.[۲۴]

اصلاح ساختار ارتش و قوه قضائیه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • تنظیم ارتش: امان‌الله ارتش را با الگوگیری از ترکیه و آلمان سازماندهی کرد. هدف او تشکیل یک ارتش جدید با هشت لشکر بود و آموزش آن به افسران ترکی سپرده شد. هرچند قطعهٔ نمونه تشکیل شد، اما شاه در نهایت به ارتش ملی بی‌توجهی و آن را لغو کرد.[۲۵]
  • تخصصی‌شدن دادگاه‌ها: برای نخستین‌بار، دادگاه‌ها تخصصی شدند و در قالب دادگاه کیفری، نظامی، حقوقی و وثیقه‌جات نمود پیدا کرد. همچنین طرح تعدد مراحل رسیدگی سه مرحله‌ای تنظیم شد و قوهٔ قضائیه به‌شکل قانونی، مستقل و مدون تبدیل شد.[۲۶]

اصلاحات اجتماعی و مذهبی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • پیش از دورهٔ امان‌الله خان، شیعیان افغانستان، به‌ویژه در عصر عبدالرحمان خان، با سرکوب سازمان‌یافته و تبعیض سیستماتیک مواجه بودند؛ در این دوره، مذهب تشیع غیرقانونی اعلام، انجام مراسم مذهبی شیعیان ممنوع و زمین‌ها و اموال آنان مصادره شده بود، و صدور فتوای تکفیر جواز بردگی و قتل و غارت هزاره‌ها را صادر کرده بود که این وضعیت تاریک‌ترین مقاطع نقض حقوق بشر و آزادی‌های مذهبی محسوب می‌شد. با به قدرت رسیدن امان‌الله، رویکرد حکومت نسبت به اقلیت‌های مذهبی به صورت اساسی متحول شد.[۲۷]
  • وی در قانون اساسی جدید، اصل تساوی حقوق تمامی اتباع افغانستان را بدون توجه به تفاوت‌های مذهبی و قومی به رسمیت شناخت و بر اساس این اصل، انجام مراسم مذهبی شیعیان اعلام و بردگان هزاره آزاد شدند. حضور شخص امیر در مراسم عزاداری امام حسین در روز عاشور در چنداول، نمادی از تغییر فضای سیاسی و اجتماعی کشور و بهبود سبک زندگی اقلیت‌ها بود.[۲۸]
  • با این حال، در جریان تدوین قانون اساسی، با وجود پیشنهاد و تلاش مکرر فیض‌محمد کاتب هزاره برای رسمیت‌یافتن مذهب تشیع و تمایل اولیه شاه، حکومت با مقاومت شدید علمای اهل سنت مواجه شد و در نهایت از درج این ماده در قانون اساسی منصرف شد و تنها به رسمیت‌شناختن دین اسلام و مذهب حنفی اکتفا کرد.[۲۹]

اصلاحات اقتصادی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • قطع وابستگی مالی: محور اصلی اصلاحات، رهایی از وابستگی امپراتوری بریتانیا و کنترل دوباره پول افغانستان بود. دولت برای جبران یارانه‌های قطع‌شدهٔ بریتانیا، به دنبال جذب حمایت مالی از قدرت‌های دیگر نظیر روسیه، ترکیه، آلمان و فرانسه رفت.[۳۰]
  • تغییر ساختار درآمد و نهادهای نوین: قانون جدید مالیاتی برای متمرکزکردن منابع درآمدی وضع شد. معافیت‌ها و امتیازات قشرهایی چون ملک‌زاده‌ها، روحانیون و سران قبایل قطع شد که هدف آن توزیع عادلانه‌تر بار مالیاتی بود. بانک ملی در ۱۹۲۸م تأسیس و پول افغانی در ۱۹۲۳م به‌عنوان واحد جدید ارز معرفی شد.[۳۱]
  • رشد صنایع و تجارت: لغو انواع مالیات، اصلاح روند جمع‌آوری مالیات، لغو گمرکات متعدد داخلی، تأسیس مؤسسات و شرکت‌های تولیدی و ایجاد محاکم شرعی معاملات و تجارت، به رشد صنایع، سرمایه‌گذاری و تجارت سرعت بخشید.[۳۲]

اصلاحات فرهنگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

انقلاب آموزشی و رسانه‌ای

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • آموزش اجباری و گسترش مدارس: تعلیمات ابتدایی برای پسر و دختر اجباری شد. بیش از ۳۲۲ مکتب ابتدایی و دبیرستان‌ها به وجود آمد. مدارس تخصصی و عالی مانند مکتب امانی و مستورات ایجاد شدند.
  • تربیت نیروی متخصص: برای تربیت کادر دیوان‌سالار، ۱۵۸ نفر از جوانان دختر و پسر با هزینهٔ دولت به کشورهای اروپایی اعزام شدند.[۳۳]
  • گسترش فضای روشنفکری: افزایش نشریات مانند «ارشاد النسوان»، اولین رسانهٔ زنان افغانستان در کابل و ولایات به رشد اندیشهٔ آزادی‌خواهی و نوگرایی کمک کرد و به نوشتهٔ متون تاریخی فضای خفقان‌آور اجتماعی به محیطی باز و روشن تبدیل شد.[۳۴]

ترویج سبک زندگی غربی و مقاومت اجتماعی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  • تغییر سبک پوشش: این برنامه پس از سفر اروپایی شاه در ۱۹۲۸م با هدف نوگرایی و مدرنیزه‌کردن سبک زندگی، به‌صورت شتابزده آغاز شد. در مجلسی رسمی، با حضور ملکه ثریا بدون حجاب، رفع حجاب اعلام شد.
  • اجباری‌شدن پوشش غربی: لباس متحدالشکل کت‌وشلوار و کلاه شاپو برای مردان دستور داده شد و پلیس موظف شد تا زنان را در چهار راه‌ها به پوشیدن لباس مناسب دعوت کند.
  • مقاومت: این اقدامات اجباری، به‌دلیل تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی، تلقی شدن آن به‌عنوان بی‌دینی و همچنین فقدان تمکن مالی مردم عادی برای تهیه لباس غربی، با مقاومت و تضادهای شدید مذهبی مواجه شد.[۳۵]

رویکرد وحدت‌گرایی اسلامی امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر محققان رویکرد وحدت‌گرایی اسلامی یا پان‌اسلامیسم امان‌الله، ریشه در اندیشه‌های تجددطلب محمود طرزی داشت و هستهٔ اصلی آن نه یک حرکت بنیادگرایی مذهبی، بلکه یک ابزار سیاسی و ایدئولوژیک در راستای استرداد استقلال کامل سیاسی از استعمار بریتانیا و تأمین وحدت ملی بود.[۳۶]

امان‌الله با تکیه بر آگاهی از اسلام، به‌طور شخصی در نمازهای جمعه به امامت می‌پرداخت تا خطبه‌های پرشور در راستای اخوت اسلامی و یکپارچگی مردم افغانستان برای آبادانی میهن ایراد کند و از این حق برای تأمین وحدت و پرهیز از تعصبات قومی و مذهبی استفاده می‌کرد. این رویکرد ضد امپریالیستی، اعتبار او را نه تنها در داخل افغانستان بلکه در تمام جهان اسلام افزایش داد. با این حال، ماهیت واقعی پان‌اسلامیسم او، مدرنیزه‌کردن جامعه پس از کسب استقلال بود که با اجرای اصلاحات اجتماعی، به‌دلیل تقابل با منافع روحانیت متنفذ، به پایان اتحاد میان قدرت حاکمه و محافظه‌کاران انجامید.[۳۷]

علل ناکامی اصلاحات امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محققان عوامل شکست برنامه‌های اصلاحی امان‌الله را در محورهای ذیل خلاصه کرده‌اند:

تعارض با باورهای مذهبی و سبک زندگی سنتی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصلاحات امان‌الله خان، به جای زمینه‌سازی فرهنگی، به‌طور مستقیم به تعارض با سنت‌ها و احکام مذهبی پرداخت که هستهٔ مرکزی سبک زندگی مردم افغانستان بودند.[۳۸]

  • حمله به نمادهای دینی: اقداماتی چون لغو تعطیلات مذهبی پنجشنبه و جمعه و ترویج کشف حجاب و لباس غربی، در نزد مردم متدین به منزلهٔ حملهٔ مسقیم با نمادهای دینی بود.
  • نارضایتی سران مذهبی: تصمیماتی مانند امتحان‌گیری از ملایان و لزوم گرفتن جواز برای امامت مسجد، اختیارات و نفوذ مراجع سنتی و مذهبی را خدشه‌دار ساخت و جبههٔ گسترده‌ای از مخالفان مذهبی را علیه اصلاحات شکل داد.[۳۹]

تعارض منافع و فساد داخلی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سطح داخلی، اصلاحات امانی با دو چالش جدی رو به رو بود:

  • تعارض منافع طبقهٔ حاکم: اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، منافع طبقهٔ حاکم سنتی را به چالش می‌کشید. علاوه‌بر این، شخص شاه نیز در کنار وطن‌دوستی، گرفتار روحیهٔ قوم‌دوستی بود که مانع از اتخاذ رویکردی فراگیر و ملی می‌شد.
  • فساد اداری: فساد گستردهٔ درباریان و کارمندان دولت، مانع جدی دیگری در مسیر اجرای عدالت و اصلاحات بود. این فساد، منابع و اعتماد عمومی را تضعیف و ناکارآمدی ساختار حکومتی را تشدید می‌کرد.[۴۰]

شتابزدگی در اجرا و عدم زمینه‌سازی فرهنگی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شاه امان‌الله پس از بازگشت از سفر اروپایی (۱۹۲۸م)، با شتابزدگی و بدون فراهم‌کردن زیرساخت‌های فکری و اجتماعی لازم، تغییرات عمده‌ای را به جامعه تحمیل کرد.[۴۱]

  • تقلید سطحی از غرب: اصلاحات او بیشتر بر «تقلید سطحی از مظاهر فرهنگ و تمدن غرب» مانند مانند تغییر لباس متمرکز بود تا بر مبانی فکری و توسعهٔ درونی. این رویکرد، در جامعه‌ای سنتی و محصور، به جای تحول، پس‌زدگی فرهنگی ایجاد کرد.[۴۲]
  • اجرای آمرانه و قهری: اعمال اجباری و آمرانهٔ سیاست‌هایی چون متحدالشکل‌کردن لباس مردان و سپردن وظیفهٔ کنترل حجاب به پلیس، ماهیت اصلاحات را از یک جنبش اجتماعی به یک فرمان حکومتی تبدیل کرد که مقاومت مردمی را به دنبال داشت.[۴۳]

مشکلات اقتصادی و ساختاری در اجرای اصلاحات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اجرای اصلاحات با چالش‌های عملیاتی و اقتصادی مواجه بود که بر نارضایتی اجتماعی افزود.

  • فقدان زیرساخت: مردم عادی توان مالی برای خرید لباس‌های گران‌قیمت غربی نداشتند و زیرساخت تولید این سبک پوشش در داخل کشور وجود نداشت. این امر، به‌خصوص زنان فقیر را در شرایط دشواری قرار داد و سبک زندگی روزمرهٔ آنان را مختل کرد.
  • نارضایتی مالیاتی: اگرچه هدف اصلاحات مالیاتی مانند قطع امتیازات و معافیت‌های قبایل و مذهبی‌ها ایجاد عدالت بود، اما این اقدام نارضایتی عمیق طبقات متنفذ مانند ملک‌زادها و سران قبایل را برانگیخت که اهرم‌های قدرت محلی را در دست داشتند و از طریق تحریک مردم، به مخالفت‌های قومی و قبیله‌ای دامن زدند.[۴۴]

تقابل با ساختار سنتی قدرت و نفوذ خارجی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصلاحات امان‌الله، منافع قدرت‌های سنتی داخلی و خارجی را به خطر انداخت و آنها از طریق دستکاری در باورهای عمومی، بستر شورش‌ها را فراهم کردند.

  • تضعیف متنفذین داخلی: قطع معافیت‌ها و امتیازات سران قبایل و متنفذین مذهبی، جبههٔ قدرتمندی از مخالفان را شکل داد.[۴۵]
  • نفوذ استعمارگران: نیروهای واپس‌گرای داخلی با حمایت ضمنی یا مستقیم هند بریتانیایی، اصلاحات را به مثابهٔ «بی‌دینی» معرفی کردند و به تحریک قشر بی‌سواد جامعه پرداختند. این امر در نهایت به شورش‌های مردمی و ظهور حبیب‌الله کلکانی منجر شد و دورهٔ اصلاحات را پایان داد.[۴۶]

تأثیرپذیری امان‌الله از الگوی نوگرایی منطقه‌ای و سفر اروپایی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر پژوهشگران تلاش‌های امان‌الله برای نوسازی، به‌صورت قوی تحت تأثیر الگوهای منطقه‌ای و مشاهدات جهانی او شکل گرفت که این اثرپذیری، بدون در نظر گرفتن زمینه‌های اجتماعی افغانستان، به یک رویکرد سریع و کم‌عمق در اجرا تبدیل شد.[۴۷]

در ابتدا، امان‌الله که همزمان با رهبران نوگرایی چون مصطفی کمال آتاترک در ترکیه و رضاشاه پهلوی در ایران به قدرت رسید، از رویکرد تجددطلبی و ساختارگرایی این دو الگو الهام گرفت. این همزمانی و ارتباط، او را به این نتیجه رساند که اصلاحات بنیادین و مدرن، تنها راه تضمین استقلال و توسعه است.[۴۸]

نقطهٔ اوج این تغییر در این روند، سفر شش‌ماههٔ او به اروپا در ۱۹۲۸م بود. امان‌الله در این سفر، به‌شدت تحت تأثیر مظاهر تمدن غرب قرار گرفت و این تجربه، رویکرد او را به سوی تمرکز بر شیوه‌های زندگی و ظواهر سبک زندگی اروپایی سوق داد. پس از بازگشت، وی با شتابزدگی و رویکردی آمرانه، اقدام به اجرای مستقیم همان ظواهر مانند پوشش غربی و اجبار در برخی مسائل اجتماعی کرد. این شیوه، نشان‌دهندهٔ تأثیرپذیری عمیق از الگوهای منطقه‌ای و غربی اما فاقد درک لازم برای بومی‌سازی و تدریج‌گرایی بود.[۴۹]

دیدگاه‌ها دربارهٔ امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مورد شخصیت و عمل‌کرد امان‌الله سه دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ برخی روشن‌فکران، زنان و گروه‌های قومی و نژادی[۵۰] که با اصلاحات او به آزادی نسبی دست یافتند، وی را قهرمان و غازی می‌نامند.[۵۱] اما قشر سنتی جامعه و نیز روحانیت، اصلاحات امانی را ناسازگار با اسلام و خود او را کافر یا بی‌توجه به‌ارزش‌های اسلامی می‌دانند.[۵۲] برخی دیگر معتقدند امان‌الله، وطن‌دوست و ترقی‌خواه بود، اما برخی از برنامه‌های او سبب مشکلات عمیق در کشور شده است.[۵۳]

درگذشت امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از شورش قبیلهٔ منگل و گسترش آن، امان‌الله به تعدیل اصلاحات تن داد، اما موفق به خاموش‌کردن آتش شورش نشد تا آن‌که نظام امانی توسط حبیب‌الله کلکانی در ۱۹۲۹م سقوط کرد. امان‌الله پس از خروج از افغانستان به ایتالیا رفت و در ۱۹۶۰م در شهر زوریخ سوییس درگذشت و جنازهٔ او به جلال‌آباد انتقال داده شد و در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد. مراسم گرامی‌داشت استقلال افغانستان هر سال در آرامگاه امان‌الله در قصر سراج‌الامارات، برگزار می‌شود.[۵۴]

میراث امان‌الله برای افغانستان امروز

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پژوهشگران اثرگذاری شاه امان‌الله بر سبک زندگی امروز را در تثبیت هویت مدرن و فرهنگی-اجتماعی افغانستان جستجو می‌کنند. به نظر آنها، وی بنیانگذار آموزش و پرورش در افغانستان در کنار آموزشی علوم دینی در افغانستان، بنانهادن سنگ‌بنای نهادهای علمی مانند آکادمی علوم افغانستان و نخستین قانون اساسی مشروطه بود که در آن مفاهیم حقوق شهروندی، آزادی بیان و برابری زن و مرد، مشارکت سیاسی زنان و اشتغال زنان افغانستان مطرح شد.[۵۵]

اگرچه اصلاحات شتاب‌زدهٔ او در پوشاک سنتی افغانستان و سبک زندگی غربی در دههٔ ۱۹۲۰م شکست خورد، اما ایدهٔ دولت‌سازی مدرن، توسعهٔ آموزش زنان در افغانستان و تلاش برای نظم‌بخشی اقتصادی مانند تأسیس بانک ملی و اصلاح مالیات نخستین تجربهٔ عملی مدرنیزاسیون را رقم زد.[۵۶] به‌همین دلیل تأثیر او در دوران امروز در تداوم کشمکش‌های فرهنگی برای دستیابی به آزادی‌های اجتماعی و حقوق زنان و همچنین تکرار تلاش‌ها برای اصلاح زیرساخت‌های آموزشی و قانونی قابل مشاهده است.[۵۷]

القاب و افتخارات امان‌الله

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امان‌الله خان به‌دلیل اعلام استقلال افغانستان و رهبری جنبش‌های اصلاحی، القاب و افتخارات متعددی کسب کرد:

  • غازی: این لقب پس از پیروزی در جنگ سوم افغان-انگلیس و کسب استقلال افغانستان (۱۹۱۹م) به او داده شد. این مهم‌ترین لقب افتخاری او محسوب می‌شود؛[۵۸]
  • فاتح مسلمان: لقبی که به‌طور مستقیم به نقش او در کسب استقلال و پیروزی بر بریتانیا بازمی‌گردد؛
  • شاه استقلال‌طلب: به‌دلیل محوریت تلاش‌های او برای رهایی کشور از نفوذ خارجی؛
  • شاه نوگرا: به‌دلیل رهبری جنبش اصلاحات گسترده اجتماعی، حقوقی و فرهنگی در افغانستان؛[۵۹]
  • بنیان‌گذار پادشاهی مشروطه: به‌دلیل تدوین اولین قانون اساسی افغانستان (۱۹۲۳م) و تلاش برای ایجاد حکومتی مبتنی بر قانون و نهادهای مدرن؛
  • مؤسس حزب سری ملی: بنیان‌گذاری این سازمان سیاسی مخفی پیش از سلطنت، نشان‌دهندهٔ فعالیت‌های او در میان روشنفکران بود؛
  • نقش ویژه در تاریخ: محققان به او جایگاه خاصی در تاریخ افغانستان به‌دلیل مدرن‌سازی و استقلال‌خواهی بخشیده‌اند.[۶۰]

امان‌الله در شعر شاعران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اقبال لاهوری در مثنوی بلندی، امان‌الله را یک رهبر جوان، باهوش و باتجربه توصیف می‌کند که دارای بصیرت باطنی و عزمی راسخ برای وحدت‌بخشی به ملت صدپارهٔ افغانستان است.[۶۱]

اقبال با مقایسهٔ خود و شعرش با شاعران غربی، پیام خود را پیامی از «شرق» می‌داند و از امان‌الله می‌خواهد که با تهذیب ملت غیور افغان، احیای آیین عدالت و سادگی خلفا و کسب علم و حکمت برای عظمت و سربلندی، زمینهٔ حیات دوبارهٔ جهان اسلام را فراهم سازد و در عین پادشاهی، فقیری و درویشی پیشه کند:[۶۲]

ای امیر کامگار ای شهریار
نوجوان و مثل پیران پخته کار
چشم تو از پردگیها محرم است
دل میان سینه‌ات جام جم است
عزم تو پاینده چون کهسار تو
حزم تو آسان کند دشوار تو
همت تو چون خیال من بلند
ملت صد پاره را شیرازه بند
هدیه از شاهنشهان داری بسی
لعل و یاقوت گران داری بسی
ای امیر ابن امیر ابن امیر
هدیه ئی از بینوائی هم پذیر
تا مرا رمز حیات آموختند
آتشی در پیکرم افروختند
یک نوای سینه تاب آورده‌ام
عشق را عهد شباب آورده‌ام
پیر مغرب شاعر المانوی
آن قتیل شیوه‌های پهلوی
بست نقش شاهدان شوخ و شنگ
داد مشرق را سلامی از فرنگ
در جوابش گفته‌ام پیغام شرق
ماهتابی ریختم بر شام شرق
تا شناسای خودم خود بین نیم
با تو گویم او که بود و من کیم


  1. فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹–۲۶۰.
  2. فرخ، کرسی نشینان کابل، ۱۳۷۰ش، ۲۵۹–۲۶۰.
  3. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.
  4. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص722-723.
  5. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص726.
  6. مرادی، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین.
  7. غبار، افغانستان در سیر تاریخ، کابل، ۱۳۵۹ش، ص. ۷۴۲
  8. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ص717.
  9. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، 1391ش، ص726.
  10. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص313.
  11. علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
  12. سورهٔ آل عمران، آیهٔ 159.
  13. علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
  14. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
  15. توکلی، «جنبش‌های سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امان‌الله خان تا طالبان»، 1400ش، ص۳۵.
  16. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
  17. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
  18. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۷۹.
  19. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.
  20. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.
  21. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۱–۱۰۲.
  22. فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.
  23. فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.
  24. فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.
  25. فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.
  26. فهیمی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵–۱۲۱.
  27. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  28. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  29. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  30. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
  31. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
  32. غفوری، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۸۸.
  33. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  34. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  35. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  36. «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا.
  37. «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا.
  38. ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.
  39. ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.
  40. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
  41. ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.
  42. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص789.
  43. ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.
  44. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳–۱۱۵.
  45. فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، 1367ش، ص370.
  46. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۱۳–۱۱۵.
  47. جمالی و سینائی، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۱۶۷–۱۷۲.
  48. جمالی و سینائی، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، ۱۴۰۳ش، ص۱۶۷–۱۷۲.
  49. «امان‌الله خان و رؤیای بربادرفته»، وب‌سایت روزنامۀ ۸ صبح.
  50. احمدی، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفته‌نامهٔ جادهٔ ابریشم.
  51. «نگاهی به‌زندگی و کارنامهٔ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز.
  52. ساسان‌پور و دیگران، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچهٔ سقا (سقو) در افغانستان»، 1390ش، ص112.
  53. موسوی، هزاره‌های افغانستان، 1379ش، ص209- 213.
  54. «آرامگاه غازی امان‌الله خان؛ پر رفت‌وآمدترین مکان در روز استقلال»، آژانس اطلاعاتی باخترنیوز.
  55. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  56. ناصری داوود و فهیمی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، 1390ش، ص۱۰۳–۱۱۳.
  57. علی‌آبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، ۱۳۹۵ش، ص568-570.
  58. غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،1391ش، ص۷۸۹–۷۹۱.
  59. گریگوریان، ظهور افغانستان نوین، ۱۳۸۸ش، ص۳۲۸.
  60. ساسان‌پور و درستی، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچه سقا (سقو) در افغانستان»، شمارهٔ ۸، 1390ش، ۱۱۸–۱۲۱.
  61. لاهوری، پیام مشرق، بخش۱، وب‌سایت گنجور.
  62. لاهوری، پیام مشرق، بخش۱، وب‌سایت گنجور.
  • احمدی، محمد، «امان‌الله، هزاره‌ها و جنگ برای استقلال»، وب‌سایت هفتهنامهٔ جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۷ اسد ۱۳۹۹ش.
  • «استقلال افغانستان به‌روایت تاریخ؛ امان‌الله خان چه کرد؟»، خبرگزاری فارس، تاریخ بازدید: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ش.
  • اعتماد، نرگس، «طالبان، امان‌الله خان و استقلال افغانستان»، خبرگزاری جمهوری، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اسد ۱۴۰۱ش.
  • «امان‌الله خان و رؤیای بربادرفته»، وب‌سایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲۶ تیر ۱۴۰۲ش.
  • امینی، امین‌الله، «سیرتاریخی شکل‌گیری قانون اساسی در کشور»، وب‌سایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۱۵ دی ۱۳۹۸ش.
  • «پان اسلامیسم شاه امان‌الله واهداف آن»، وب‌سایت فردا، تاریخ درج مطلب: ۱۳ آوریل ۲۰۰۹م.
  • توکلی، فائزه، «جنبش‌های سیاسی- اجتماعی زنان در افغانستان از امان‌الله خان تا طالبان»، مجلهٔ پژواک زنان در تاریخ، شمارهٔ ۲۸، ۱۴۰۰ش.
  • جمالی، جواد و سینائی، وحید، «برآیند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان»، مجلهٔ تحقیقات تاریخ اقتصادی ایران، شمارهٔ ۲، ۱۴۰۳ش.
  • حبیبی، عبدالحی، جنبش مشروطیت در افغانستان، کابل، میوند، ۱۳۶۶ش.
  • حسین‌زاده، بصیراحمد، «امان‌الله از قتل پدر تا استقلال افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ش.
  • دولت‌آبادی، بصیراحمد، هزاره‌ها از قتل‌عام تا احیای هویت، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش.
  • سارا، نوری، «تبیین و تحلیل اجمالی وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان در عصر امان‌الله شاه و محمدظاهر شاه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، تاریخ بازدید: ۴ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • ساسان‌پور، شهزاد و درستی، احمد، «ناکامی اصلاحات امان‌الله خان و شکل‌گیری حکومت بچهٔ سقا (سقو) در افغانستان»، فصل‌نامهٔ مطالعات تاریخ اسلام، شمارهٔ ۸، ۱۳۹۰ش.
  • سیستانی، اعظم، «نمونه‌ای از خطبه‌های نماز عید و جمعهٔ شاه امانالله خان غازی»، وبلاگ هود، تاریخ بازدید: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ش.
  • علی‌آبادی، علی‌رضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین‌المللی الهدی، ۱۳۹۵ش.
  • غبار، میر غلام‌محمد، افغانستان در مسیر تاریخ، نسخهٔ دیجیتالی، کابل، انتشارات محسن، بهار ۱۳۹۱ش.
  • غفوری، لیلما، «ریفورم اقتصادی و مالی شاه امان‌الله در افغانستان»، مجلهٔ مطالعات مدیریت و حسابداری، شمارهٔ ۳، ۱۴۰۳ش.
  • فرخ، مهدی، کرسی نشینان کابل: احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر امان‌الله خان، به کوشش محمد آصف فکرت، تهران، مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
  • فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان در پنج قرن اخیر، ویرجینیا، امریکن سپیدی، قوس (آذر) ۱۳۶۷ش.
  • فهیمی، علی، «اصلاحات سیاسی امان‌الله خان در افغانستان»، مجلهٔ سخن تاریخ، شمارهٔ ۵، ۱۳۸۸ش.
  • گریگوریان، وارتان، ظهور افغانستان نوین، ترجمه علی عالمی کرمانی. نشر محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی، ۱۳۸۸ش.
  • لاهوری، اقبال، پیام مشرق، وب‌سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۱۵ مهر ۱۴۰۴ش.
  • مصباح‌زاده، محمدباقر، تاریخ سیاسی مختصر افغانستان، مرکز پژوهش‌های آفتاب، ۱۳۸۸ش.
  • مرادی، صاحب‌نظر، «امیر حبیب‌الله خان و شاه امان‌الله خان»، وبلاگ خراسانزمین، تاریخ درج مطلب: ۲۹ دی ۱۳۹۰ش.
  • موسوی، عسکر، هزاره‌های افغانستان، ترجمهٔ اسدالله شفایی، تهران، مؤسسهٔ فرهنگی هنری نقش سیمرغ، ۱۳۷۹ش.
  • ناصری داوودی، عبدالمجمید و فهیمی، علی، «اصلاحات فرهنگی - اجتماعی امان‌الله در افغانستان»، مجلهٔ سخن تاریخ، شمارهٔ ۱۲، ۱۳۹۰ش.
  • «نگاهی به‌زندگی و کارنامهٔ کاری شاه امان‌الله»، وب‌سایت طلوع‌نیوز، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ش.