پرش به محتوا

پیش‌نویس:ایلخانان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>شاهرودی
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''ایلخانان؛'''</big> نام سلسله‌ای از حاکمان مغول در ایران.
[[پرونده:ايلخانان (3).jpg|بندانگشتی|جایگزین=نقشهٔ ایران در زمان ایلخانان|نقشهٔ ایران ایلخانی (غازان خان) از کتاب اطلس تاریخی ایران، نشر دانشگاه تهران]]
{{درشت|'''ایلخانان؛'''}} نام سلسله‌ای از حاکمان مغول در ایران.


ايلْخانان، سلسله‌ای از فرزندان چنگيزخان مغول بودند که از 653ق تا 736ق بر ایران حکومت کردند. با ورود وزیران و دبیران ایرانی در ساختار قدرت سیاسی ایلخانان، حاکمان مغول به‌تدریج به دین اسلام گرویدند. به‌دلیل حمایت وزیران ایرانی و تلاش علمای دین، مذهب تشیع، زبان و ادبیات فارسی و هنر ایرانی و اسلامی در دوران ایلخانان رونق و گسترش چشم‌گیری پیدا کرد.
ایلْخانان، سلسله‌ای از فرزندان چنگیزخان مغول بودند که از ۶۵۳ق تا ۷۳۶ق بر ایران حکومت کردند. با ورود وزیران و دبیران ایرانی در ساختار قدرت سیاسی ایلخانان، حاکمان مغول به‌تدریج به [[دین]] [[اسلام]] گرویدند. به‌دلیل حمایت وزیران ایرانی و تلاش علمای دین، مذهب [[تشیع]]، [[زبان فارسی|زبان و ادبیات فارسی]] و [[هنر اسلامی|هنر]] ایرانی و اسلامی در دوران ایلخانان رونق و گسترش چشم‌گیری پیدا کرد.
==مفهوم‌شناسی==
«ايلخان» مركب از دو واژۀ تركی «ايل» و «خان» است. واژۀ «ايل» در آغاز، يك واحد سياسی سازمان‌يافته بود كه توسط فرمانروايی مستقل اداره می‌شد، اما بعدها به‌معنای قلمرو، قبيله و اتحاديۀ قبايل به‌كار رفته و با مفهوم جدید، به زبان مغولی وارد شده، اما معنای صلح و آشتی داشته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  واژۀ خان كه در زمان حکومت مغول‌ها در ایران متداول شد، مترادف با «خواجه » و «مهتر» است<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژۀ خان، وب‌سایت واژیاب.</ref>  و در زبان‌های گوناگون تركی و مغول به‌صورت‌های «قان»، «قاآن» و «خاقان» نيز ثبت شده و به‌معنای فرمانروای ايل، فرمانروای اتحاديۀ قبايل و شاه نیز آمده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
==تاریخچه==
حکومت ايلخانان بيش از يك‌ونیم قرن بر بیشتر آسیای میانه، افغانستان، ايران، عراق و آسيای صغير و گاهی تا شام (سوریه) حکومت ‌کردند. این سلسله با قدرت‌يابی «هولاکوخان» آغاز شد كه به‌دستور «منگو قاآن» برادر خود، مأمور تكميل فتوحات مغول در ایران شده بود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  هلاکوخان، اسماعیلیان را در ۶۵۴ق شکست داد و در ۶۵۶ق با تصرف بغداد خلافت عباسی را منقرض کرد.<ref>اقبال، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش، ص189-200.</ref>  وی لقب ایلخان را از منگوقاآن دریافت کرد و به‌همین مناسبت، حکومت او و جانشینان وی در ایران به ایلخانان مشهور شد. هلاکو در ۶۶۳ق درگذشت و پسر وی «اباقا خان» جانشین وی شد. او بعد از ۱۸ سال حکومت، جای خود را به «احمد تگودار» برادر خود داد. تگودار با پذیرش اسلام، نام احمد را برگزید. «ارغون» پسر اباقا اگرچه در آغاز حکومت او را پذیرفت، اما در ادامه با کمک گروهی از امیران مغول بر او شورید و با کشتن وی، قدرت را به دست گرفت. جانشین ارغون، «گیخاتو» پسر دیگر اباقا، با شورش «بایدو»، نوۀ هلاکو، مواجه و شکست خورد. اما بایدو نیز با مخالفت «غازان خان» پسر ارغون روبه‌رو شد و قدرت را از دست داد. پس از مرگ غازان در ۷۰۳ق برادر وی «اولجایتو» معروف به «سلطان محمد خدابنده» بر تخت نشست. جانشین اولجایتو، پسر وی «ابوسعید» بود که در ۷۱۷ق به حکومت رسید. در دوران او، حکومت ایلخانان با بحران‌های داخلی و تهدیدهای خارجی فراوان روبه‌رو شد و از بین رفت.<ref>[https://hajj.ir/fa/content/id/id=86615/token=a4f30b104a55e7ab7c595e971af5e9234dbe7f6d مطهري، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزۀ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت.]</ref> 
==باورهای دینی ایلخانان==
آیین مغولان يكتاپرستی ابتدايی بود و خدای خود را با عنوان «منگكه تنگری» ستايش می‌كردند.<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۱۵۷.</ref>  هولاکو خان اولین ايلخان ايران نیز به آیین نیاکان خود معتقد بود. اما اباقاخان، دومين ايلخان ايران، آیین بودايی داشت. جانشين او احمد تگودار در ظاهر مسلمان بود و ارغون که جای احمد نشست به آیین بودايي‌ علاقه داشت و در دوران او در بيشتر شهرهای مهم، معبد بودايی احداث شد. همچنین گيخاتو بودايی مذهب بود اما غازان فرزند ارغون به اسلام گرويد و به پيروی او ایلخان‌های بعدی و بسیاری از مغولان مسلمان شدند و بودايی‌گری در ميان تركان و مغولان مقيم ايران متوقف شد.<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج3، ص ۱۲۷۸.</ref> 
==مناسبات سیاسی و دینی==
===الف) راه‌یابی وزیران ایرانی در قدرت سیاسی===
حاکمان مغول به‌دلیل سبک زندگی دشت‌نشينی و گله‌داری از مناسبات سبک زندگی شهرنشينی و كشورداری بی‌خبر بودند. به‌همین دلیل برای ادارۀ مناطقی که به دست می‌آوردند از منشیان، دبیران و وزیران ایرانی بهره می‌گرفتند. بسیاری از محققان معتقدند که وزيران ایرانی، پادشاهان واقعی دوران ایلخانان بودند و همۀ امور كشور به رأی آنها اداره می‌شد.<ref>ابن‌فضل‌الله عمری، مسالك الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص۱۰۳.</ref> 
===ب) احیای اسلام===
با سقوط خلافت عباسی به‌دست ایلخانان، تمامیت اسلام در معرض خطر قرار گرفت اما علمای اسلام و وزیران و دبیران ایرانی، با تدبیر و سیاست، دین اسلام را از خطر نابودی نجات دادند. در این خصوص مسلمانان، اعم از سنی و شیعه، هدف مشترکی را دنبال کردند.<ref>[https://www.farsnews.ir/news/13960627000393/%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D8%B3%D9%85%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%86-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 اشراقی و علوی، «قرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس.]</ref>
===ج) گسترش تشیع===
قبل از ایلخانان، مذهب تشيع بر اثر فشار حاكمان سنی در ایران، در تنگنای شديد قرار داشت، اما در عصر ایلخانان گسترش پیدا کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  و زمینه برای تقویت و گرایش بیشتر مردم به تشیع فراهم شد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref> 
====1. گرویدن ایلخانان به تشیع====
به‌باور بعضی از مورخان، اولین ایلخان که به مذهب شیع گرایش داشت، غازان خان بود، <ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.</ref> اما از اظهار آن خودداری می‌کرد تا باعث اختلاف مذهبی نشود.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.</ref>  الجایتو که جانشین پدر شد، به‌صورت رسمی، مذهب شیعه را برگزید.<ref>ا القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص94.</ref>  غازان خان به مقبرۀ امامان شیعه رسیدگی می‌کرد و به زیارت امام رضا می‌رفت.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.</ref> همچنین بهدستور وی نهری حفر کردند و آب رود فرات را به کربلا رساندند و این نهر موجب آبادانی منطقه و رونق کشاورزی شد.<ref>رشید الدین همدانی، تاریخ مبارک غازانی، ۱۹۴۰م. ص203.</ref>  الجایتو به‌صورت رسمی برای گسترش تشیع در ایران تلاش میکرد. در علت گرویدن ایلخانان به تشیع، گفته می‌شود که یکی از وزیران ایرانی به‌نام «سعدالدین ساوجی» نقش داشت. او که خود شیعه بود واسطۀ راه‌یابی علمای شیعه از جمله «تاج‌الدین آوجی» به دربار سلطان الجایتو شد. همچنین، «خواجه اصیل‌الدین طوسی» فرزند «خواجه نصیرالدین» و نیز یکی ازافراد با نفوذ شیعه به‌نام «ترمتاز» از افرادی بودند که در شیعهکردن سلطان نقش داشتند. از طرف دیگر، الجایتو در سال ۷۰۹ق به بغداد و سپس به حله و کوفه رفت و حرم امام علی را زیارت کرد. وی در حله با علامۀ حلی دیدار کرد و تحت تأثیر دیدار با او به‌شکل رسمی شیعه شد.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص94-100.</ref>
====2. رسمیت مذهب تشیع====
در زمان الجایتو برای مدتی کوتاه مذهب تشیع در ایران رسمی و زمینه برای پذیرش و رواج تشیع در دوران صفویه آماده شد. همچنین وی فرمان داد تا مقامات حکومتی نیز مذهب تشیع را بپذیرند و پس از آن دستور داد عامۀ مردم شیعه شوند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص100-101.</ref>  به‌علاوه، اقدامات ذیل را انجام داد که در گسترش تشیع مؤثر بود:
# #تغییر خطبه به روش ائمه که بدون ذکر خلفا باشد؛
## 2ضرب سکه به‌نام امامان شیعه؛
## 3داخل کردن «حی علی خیر العمل » در اذان؛
## 4 دایر کردن مدرسه‌های سیار که مناظره‌های زیادی در آن‌ها صورت می‌گرفت و علامۀ حلی نیز در آن‌ها تدریس می‌کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>


====4. احترام به مزارات شیعه و عمران شهرهای مذهبی====
== معرفی ایلخانان ==
پس از فروپاشی دستگاه خلافت عباسی، شیعیان در شهرهای ایران و عراق با آزادی عمل بیشتر مناسک مذهبی خود را برگزار کردند و وزیران ایرانی با حمایت ایلخانان به ‌بازسازی و عمران در شهرهای مقدس و اجرای مراسم زیارت پرداختند. بر اساس اسناد تاریخی، در دورۀ غازان و الجایتو، رونق شهرهای زیارتی بالا گرفت و در کنار بارگاه امامان شعیه، آبادی و جنب‌وجوش علمی، اقتصادی و مذهبی شیعیان و سادات افزایش یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1292479/text/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d9%85%d9%88%d8%ab%d8%b1-%d8%a8%d8%b1-%da%af%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%a7%db%8c%d9%84%d8%ae%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ba%d9%88%d9%84-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d8%b4%db%8c%d8%b9%d9%87 فضلی‌نژاد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، تابستان 1394ش، ص85.]</ref>  
«ایلخان» مرکب از دو واژهٔ ترکی «ایل» و «خان» است. واژهٔ «ایل» در آغاز، یک واحد سیاسی سازمان‌یافته بود که توسط فرمانروایی مستقل اداره می‌شد، اما بعدها به‌معنای قلمرو، قبیله و اتحادیهٔ قبایل به‌کار رفته و با مفهوم جدید، به زبان مغولی وارد شده، اما معنای صلح و آشتی داشته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> واژهٔ خان که در زمان حکومت مغول‌ها در [[ایران]] متداول شد، مترادف با «خواجه» و «مهتر» است<ref>دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژهٔ خان، وب‌سایت واژیاب.</ref> و در زبان‌های گوناگون ترکی و مغول به‌صورت‌های «قان»، «قاآن» و «خاقان» نیز ثبت شده و به‌معنای فرمانروای ایل، فرمانروای اتحادیهٔ قبایل و شاه نیز آمده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>


====5. احترام به سادات====
== تاریخچه حکومت ایلخانان ==
غازان در دورۀ حکومت خود به وضعیت سادات رسیدگی کرد و دستور داد «دارالسیاده‌ها» در شهرهای مختلف ایجاد شود که در گسترش تشیع نقش مهم داشت. دارالسیاده‌ها مکان‌هایی برای پذیرایی و اسکان سادات بودند و موقوفاتی داشتند که عواید آن را به سادات می‌دادند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۴-۹۵</ref>
[[پرونده:ايلخانان (2).jpg|بندانگشتی|جایگزین=غازان خان|نگاره مراسم اسلام‌آوردن غازان خان در جامع‌التواریخ]]
===د) علل گسترش تشیع===
حکومت ایلخانان بیش از یک‌ونیم قرن بر بیشتر آسیای میانه، [[افغانستان]]، ایران، عراق و آسیای صغیر و گاهی تا شام (سوریه) حکومت کردند. این سلسله با قدرت‌یابی «هولاکوخان» آغاز شد که به‌دستور «منگو قاآن» برادر خود، مأمور تکمیل فتوحات مغول در ایران شده بود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
====1. رواداری دینی ایلخانان====
ايلخانان ايران، به هر دينی كه بودند، بر آزادی عقيدۀ مردم تأكيد داشتند و روحانيان مذاهب گوناگون را محترم می‌داشتند و آنان را از پرداخت ماليات معاف می‌كردند. شیعیان امامی از موقعیت به‌وجودآمده به‌خوبی استفاده کردند و زمینه‌های رشد مذهب تشیع امامی را فراهم ساختند.<ref> ابن‌فضل‌الله عمری، مسالك الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص45.</ref>  رواداری دینی ایلخانان بنیاد مصلحت‌اندیشانه داشته و یک رویکردی سیاسی بوده است تا در سرزمینهایی که از نظر زبان، آیین و اندیشه‌های مردم بیگانه بودند، بهتر و در امنیت زندگی کنند.<ref>خلیلی، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، 1397، ص12.</ref> 
====2. نابودی اسماعیلیان و خلافت عباسی====
اسماعیلیان و عباسیان که رقبای اصلی شیعۀ دوازدهامامی بودند، با نیروی تدبیر و سیاست شیعیان و قدرت نظامی ایلخانان نابود شدند و زمینۀ نفوذ شیعیان در دربار ایلخانان و آشنایی آنها به تشیع فراهم شد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref> 
====3. حمایت وزیران ایرانی از علمای دین====
حمایت وزیران و دیوانیان ایرانی از جمله «خواجه نصیرالدین طوسی» از مذهب شیعه و میدان دادن به فرهنگ تشیع از عوامل مهم گسترش این مذهب بود.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref> 
====4. تلاش علمای شیعه====
با حمایت وزیران ایرانی، علمای بزرگ شیعه از جمله «سید بن طاووس» و «علامۀ حلی» برای گسترش، نفوذ و قدرت شیعه تلاش کردند. برای مثال، علامۀ حلی دو کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» و «منهاج الکرامة فی اثبات الامامة» را در اثبات امامت و تشیع نوشت و به الجایتو تقدیم کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%B4%DB%8C%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>


==مناسبات فرهنگی و تمدنی==
هلاکوخان، اسماعیلیان را در ۶۵۴ق شکست داد و در ۶۵۶ق با تصرف بغداد خلافت عباسی را منقرض کرد.<ref>اقبال، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش، ص189-200.</ref> وی لقب ایلخان را از منگوقاآن دریافت کرد و به‌همین مناسبت، حکومت او و جانشینان وی در ایران به ایلخانان مشهور شد. هلاکو در ۶۶۳ق درگذشت و پسر وی «اباقا خان» جانشین وی شد. او بعد از ۱۸ سال حکومت، جای خود را به «احمد تگودار» برادر خود داد. تگودار با پذیرش اسلام، نام احمد را برگزید.
حضور وزيران ايرانی در ساختار قدرت ایلخانی و تسلط آنها بر امور، مايۀ اصلی تداوم فرهنگ، شعر و ادب، شرع، عرف، قضا، وقف و نيز آداب، عادات و رسوم و ساختار جامعه و روابط اجتماعی و اقتصادی پيشين شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
===الف) گسترش زبان و ادبیات فارسی===
«ارغون» پسر اباقا اگرچه در آغاز حکومت او را پذیرفت، اما در ادامه با کمک گروهی از امیران مغول بر او شورید و با کشتن وی، قدرت را به دست گرفت. جانشین ارغون، «گیخاتو» پسر دیگر اباقا، با شورش «بایدو»، نوهٔ هلاکو، مواجه و شکست خورد. اما بایدو نیز با مخالفت «غازان خان» پسر ارغون روبه‌رو شد و قدرت را از دست داد.
وقتی خلافت عباسی منقرض شد، زبان عربی رسمیت خود را از دست داد و زبان فارسی جانشین شد و در قالب نظم و نثر رواج گسترده‌ای پیدا کرد و به‌شیوه‌های گوناگون مورد کاربرد نویسندگان و دیوانیان قرار گرفت.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.] </ref>
 
====1. زبان رسمی دربار====
پس از مرگ غازان در ۷۰۳ق برادر وی «اولجایتو» معروف به «[[سلطان محمد خدابنده]]» بر تخت نشست. جانشین اولجایتو، پسر وی «ابوسعید» بود که در ۷۱۷ق به حکومت رسید. در دوران او، حکومت ایلخانان با بحران‌های داخلی و تهدیدهای خارجی فراوان روبه‌رو شد و از بین رفت.<ref>[https://hajj.ir/fa/content/id/id=86615/token=a4f30b104a55e7ab7c595e971af5e9234dbe7f6d مطهری، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزۀ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت.]</ref>
مغولان در ابتدا با زبان و ادبيات فارسی آشنایی نداشتند و فاقد فرهنگ و ادب مكتوب بودند. به‌همین دلیل، برای ثبت رویداد و کارهای اداری، به زبان بومی نیاز شد و دیوانیان ایرانی را استخدام کردند. از زمان غازان خان، شاعران فارسی‌سرا نیز به دربار ایلخانان راه پیدا کردند و ابوسعيد آخرین ايلخان مغولی در ایران، خود به زبان فارسی شعر می‌سرود. از سوي دیگر، بيشتر وزيران و كارگزاران ايرانی مانند خاندان جوينی، صدرالدين خالدی، خاندان رشيدی و خاندان پروانۀ روم خود عالم، فاضل، اديب و ادب‌پرور بودند و دستگاه وزارت آنها جانشين دربار شاهان پيشين به‌شمار می‌آمدند. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  عوامل یادشده باعث شد که زبان رسمی امپراتوری مغول نیز زبان فارسی شود و این زبان بیش از پیش رونق و گسترش پیدا کند.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.] </ref>
 
====2. رواج غزل‌سرایی====
== باورهای دینی ایلخانان ==
در زمان ایلخانان قصیده که زبان مدح است، از رواج افتاد اما غزل‌سرایی پیشرفت کرد. شاعران بزرگ مانند عطار، فخرالدین عراقی، اوحدی اصفهانی و شیخ محمود شبستری، اندیشه‌های عرفانی خود را در قالب غزل به جلوه‌ در آوردند و موجب رونق زبان فارسی شدند.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.] </ref>
آیین مغولان یکتاپرستی ابتدایی بود و خدای خود را با عنوان «منگکه تنگری» ستایش می‌کردند.<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۱۵۷.</ref> هولاکو خان اولین ایلخان [[ایران]] نیز به آیین نیاکان خود معتقد بود. اما اباقاخان، دومین ایلخان ایران، آیین بودایی داشت. جانشین او احمد تگودار در ظاهر [[مسلمان]] بود و ارغون که جای احمد نشست به آیین بودایی علاقه داشت و در دوران او در بیشتر شهرهای مهم، معبد بودایی احداث شد. همچنین گیخاتو بودایی مذهب بود اما غازان فرزند ارغون به اسلام گروید و به پیروی او ایلخان‌های بعدی و بسیاری از مغولان مسلمان شدند و بودایی‌گری در میان ترکان و مغولان مقیم ایران متوقف شد.<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج3، ص ۱۲۷۸.</ref>
====3. سرایش منظومه‌های حماسی و تاریخی====
 
در دوران ایلخانان سرایش منظومه‌های حماسی به زبان فارسی رواج بیشتر پیدا کرد که در گسترش این زبان نقش مهم داشت. برای مثال سام‌نامۀ سیفی، سام‌نامۀ خواجوی کرمانی، ظفرنامۀ حمدالله مستوفی، کرت‌نامه ربیعی پوشنگی و غازان‌نامۀ شمس‌الدین کاشی از آن جمله است.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.] </ref>    
== مناسبات سیاسی و دینی در زمان ایلخانا ==
====4. تاریخ‌نویسی به زبان فارسی====
=== ۱. راه‌یابی وزیران ایرانی در قدرت سیاسی ===
در دورۀ ایلخانان تاريخ‌نويسی به زبان فارسی در جهان اسلام رونق يافت و آثار تاريخی اين دوره نمونه‌های نثر فارسی عصر مغول به شمار می‌رود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> برای مثال، «تاریخ وصاف»، «تاریخ جهانگشای» جوینی و «مواهب الهی» معلم یزدی، از جمله آثاری است که به نثر فارسی نوشته شد. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
حاکمان مغول به‌دلیل [[سبک زندگی]] دشت‌نشینی و گله‌داری از مناسبات سبک [[زندگی]] [[شهرنشینی]] و کشورداری بی‌خبر بودند. به‌همین دلیل برای ادارهٔ مناطقی که به دست می‌آوردند از منشیان، دبیران و وزیران ایرانی بهره می‌گرفتند. بسیاری از محققان معتقدند که وزیران ایرانی، پادشاهان واقعی دوران ایلخانان بودند و همهٔ امور کشور به رأی آنها اداره می‌شد.<ref>ابن‌فضل‌الله عمری، مسالک الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص۱۰۳.</ref>
====5. رونق زبان فارسی در خارج از قلمرو ايلخانان====
 
ادبيات فارسی در خارج از قلمرو ايلخانان به‌ويژه در هندوستان نيز رونق بیشتری پیدا کرد. برای مثال «طبقات ناصری» نوشتۀ «قاضی منهاج سراج جوزجانی» نمونۀ نثر و تاريخ‌نويسی فارسی در هند است. از شاعران فارسی‌گوی هند در اين دوره می‌توان از «امير خسرو دهلوی» و «حسن دهلوی» نام برد.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86 «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.] </ref>
=== ۲. احیای اسلام ===
===ب) سازندگی و توسعۀ شهری===
با سقوط خلافت عباسی به‌دست ایلخانان، تمامیت اسلام در معرض خطر قرار گرفت اما علمای اسلام و وزیران و دبیران ایرانی، با تدبیر و سیاست، [[دین]] [[اسلام]] را از خطر نابودی نجات دادند. در این خصوص مسلمانان، اعم از سنی و [[شیعه]]، هدف مشترکی را دنبال کردند.<ref>[https://www.farsnews.ir/news/13960627000393/فرایند-رسمیت-یافتن-مذهب-تشیع-در-ایران اشراقی و علوی، «قرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس.]</ref>
بر اساس اسناد تاریخی، ايلخانان ايران و وزيران آنها به ساختن شهرها و احداث بناها دلبستگی بسيار داشتند. برای مثال، بنای شهر و «گنبد سلطانيه» در زنجان توسط ارغون و اولجايتورشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۱۷۹. و «ارغونيه» در غرب تبريز، «شهر مسعود» در ساحل رود كر، «محمودآباد گاوباری» در مغان كنار خزر، «ربع رشيدی» در شرق تبريز و «سلطان‌آباد» در كنار كوه بيستون از آن جمله است.<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص1195.</ref>  
 
===ج) هنر===
=== ۳. گسترش تشیع ===
====1. معماری====
قبل از ایلخانان، مذهب تشیع بر اثر فشار حاکمان سنی در ایران، در تنگنای شدید قرار داشت، اما در عصر ایلخانان گسترش پیدا کرد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> و زمینه برای تقویت و گرایش بیشتر مردم به تشیع فراهم شد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/گرایش-ایرانیان-به-تشیع-در-عصر-ایلخانان «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>
هنر معماری ايلخانيان دنباله‌رو عصر سلجوقيان است، اما با تغييراتی در افزایش پيچيدگی، گچبري‌های تزيينی، نورگيرهای فراوان، وسعت صحن و ارتفاع گنبد همراه است. همچنين گنبد دوگانۀ بناها در اين دوره بیشتر عمومیت پیدا کرده است. برای مثال، گنبد سلطانيه در زنجان نمونۀ روشن از شاهکار هنر معماری دورۀ ايلخانيان است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
* '''گرویدن ایلخانان به تشیع'''
====2. هنرهای ظریف====
 
هنرهای ظریف مانند نقاشی، سفالگری و نقاشی بر روی سفال، رنگ‌آميزی كاشی و تزيينات فلزی در دورۀ ايلخانيان رونق پیدا کرده و از هنر ایرانی و دورۀ سونگ و يوآن چين تأثير پذيرفته است.<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص ۱۳۵۶-۱۳۵۷.</ref>  
به‌باور بعضی از مورخان، اولین ایلخان که به مذهب تشیع گرایش داشت، غازان خان بود،<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.</ref> اما از اظهار آن خودداری می‌کرد تا باعث اختلاف مذهبی نشود.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.</ref> الجایتو که جانشین پدر شد، به‌صورت رسمی، مذهب شیعه را برگزید.<ref>ا القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص94.</ref> غازان خان به مقبرهٔ امامان شیعه رسیدگی می‌کرد و به [[زیارت در فرهنگ شیعه|زیارت]] [[امام رضا]] می‌رفت.<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.</ref>
====3. تصویرپردازی هنری کتاب====
 
مصورسازی كتاب از هنرهای شاخص دورۀ ايلخانيان است و آثار قابل توجهی از كتاب‌های مصور اين دوره تا زمان حاضر باقی مانده است. در اين آثار رنگ‌های شفاف و براق ايرانی، به‌تدريج جای رنگ‌های ملايم چينی را گرفت و نقاشی مينياتور با هويت ايرانی پديد آمد كه در عصر تيموری و صفوی تكامل پیدا کرد.<ref>زكی‌محمد، فنون الاسلام، ۱۹۸۱م، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>
همچنین به دستور وی نهری حفر کردند و [[آب]] رود فرات را به [[کربلا]] رساندند و این نهر موجب آبادانی منطقه و رونق کشاورزی شد.<ref>رشید الدین همدانی، تاریخ مبارک غازانی، ۱۹۴۰م. ص203.</ref> الجایتو به‌صورت رسمی برای گسترش تشیع در ایران تلاش می‌کرد. در علت گرویدن ایلخانان به تشیع، گفته می‌شود که یکی از وزیران ایرانی به‌نام «سعدالدین ساوجی» نقش داشت. او که خود شیعه بود واسطهٔ راه‌یابی علمای شیعه از جمله «تاج‌الدین آوجی» به دربار سلطان الجایتو شد.
===د) صنعت===
 
====1. احترام به صنعت و پیشه‌وران====
همچنین، «خواجه اصیل‌الدین طوسی» فرزند «[[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیرالدین]]» و نیز یکی ازافراد با نفوذ شیعه به‌نام «ترمتاز» از افرادی بودند که در شیعه کردن سلطان نقش داشتند. از طرف دیگر، الجایتو در سال ۷۰۹ق به بغداد و سپس به حله و کوفه رفت و حرم [[امام علی]] را زیارت کرد. وی در حله با علامهٔ حلی دیدار کرد و تحت تأثیر دیدار با او به‌شکل رسمی شیعه شد.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص94-100.</ref>
صنعت و صنعتگران نزد مغولان احترام داشت. برای مثال در زمان چنگيزخان رسم بود كه صنعتگران شهرهايی را كه مردم آن به‌دلیل سركشی محكوم به مرگ می‌شدند، نمی‌كشتند و آنان را اسيروار به‌كار می‌گماردند<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج1، ص ۵۱۶.</ref> و كالاهای صنعتی و از جمله جنگ‌افزار، زين و يراق گوناگون می‌ساختند. در برنامۀ اصلاحات غازان خان، صنعتگران اسير، آزاد شدند و آنها بهای ساخته‌های خود را به‌صورت نقد دريافت می‌كردند.<ref>رشيدالدين، جامع التواريخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۵۱۴- ۱۵۱۶.</ref> 
* '''رسمیت مذهب تشیع'''
====2. رونق صنعت====
 
در زمان ايلخانيان صنایع در ایران پیشرفت کرد و برای مثال اسلحه‌سازی، كارخانه‌های بافندگی و فرش‌بافی، شيشه‌گری و صنعت ابريشم در بازار تبريز كه مدتی پايتخت ايلخانيان بود، رونق پیدا کرد و هر يك از اصناف و صنعتگران، راسته‌ای داشتند و هر صنف از پيشه‌وران اصفهان نیز رئيسی داشتند كه «كلو» ناميده می‌شد. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86 موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  
در زمان الجایتو برای مدتی کوتاه مذهب تشیع در ایران رسمی و زمینه برای پذیرش و رواج تشیع در دوران [[صفویه]] آماده شد. همچنین وی فرمان داد تا مقامات حکومتی نیز مذهب تشیع را بپذیرند و پس از آن دستور داد عامهٔ مردم شیعه شوند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص100-101.</ref>
===ه) گسترش علوم عقلی و تجربی===
 
چند قرن پيش از حاکمیت مغولان، عرصۀ علوم عقلی در جهان اسلام تنگ‌تر شده بود، اما در حاکمیت ایلخانان، علوم عقلی از مهجوریت نجات پیدا کرد. خواجه نصيرالدين طوسی و همكاران و شاگردان او، از جمله قطب‌الدين مسعود شيرازی، نمايندگان برجستۀ عرصۀ علوم عقلی در اين عصر به‌شمار می‌آيند كه از توجه ايلخانان نيز برخوردار بودند.<ref>بهار، سبك‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۶۹.</ref> در زمینۀ علوم تجربی نیز، دورۀ ایلخانان برجستگی خاصی دارد. برای مثال رصدخانۀ مراغه که نخستين و کامل‌ترین رصدخانه در ایران و جهان قبل از كشف تلسکوب محسوب می‌شود، در همین دوره ساخته شد. بعد از ساخت مرکز ستاره‌شناسی در ایران، تا 300 سال بعد رصد‌خانه‌اي با آن امكانات در غرب به‌وجود نيامده بود.<ref>[https://www.irna.ir/news/83305692/%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%BA%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%8A-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%D9%8A «رصد خانۀ مراغه در غبار بي‌توجهي»، خبرگزاری ایرنا.]</ref>
به‌علاوه، اقدامات ذیل را انجام داد که در گسترش تشیع مؤثر بود:
==پانویس==
# تغییر خطبه به روش ائمه که بدون ذکر خلفا باشد؛
{{پانویس}}  
# ضرب سکه به‌نام امامان شیعه؛
==منابع==
# داخل کردن «حی علی خیر العمل» در [[اذان]]؛
* ابن‌فضل‌الله عمری، احمد، مسالك الابصار، به‌كوشش فؤاد سزگين، فرانک‌فورت، ۱۹۸۸م.
# دایر کردن [[مدرسه]]‌های سیار که مناظره‌های زیادی در آن‌ها صورت می‌گرفت و علامهٔ حلی نیز در آن‌ها تدریس می‌کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/گرایش-ایرانیان-به-تشیع-در-عصر-ایلخانان «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>
* «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا، تاریخ بازدید: 1 خرداد 1402ش.
* '''احترام به مزارات شیعه و عمران شهرهای مذهبی'''
* اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، ترجمۀ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶ش.
 
* اشراقی، احسان و علوی، نصرت‌خاتون، «فرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: 20 آبان 1396ش.
پس از فروپاشی دستگاه خلافت عباسی، شیعیان در شهرهای ایران و عراق با آزادی عمل بیشتر مناسک مذهبی خود را برگزار کردند و وزیران ایرانی با حمایت ایلخانان به بازسازی و عمران در شهرهای مقدس و اجرای مراسم زیارت پرداختند. بر اساس اسناد تاریخی، در دورهٔ غازان و الجایتو، رونق شهرهای زیارتی بالا گرفت و در کنار بارگاه امامان شعیه، آبادی و جنب‌وجوش علمی، اقتصادی و مذهبی شیعیان و سادات افزایش یافت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1292479/text/بررسی-عوامل-موثر-بر-گرایش-ایلخانان-مغول-به-مزارات-شیعه فضلی‌نژاد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، تابستان 1394ش، ص85.]</ref>
* افضلی‌نژاد، احمد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، پژوهشنامۀ تاریخ اسلام، شمارۀ 18، تابستان 1394ش.
* '''احترام به سادات'''
 
غازان در دورهٔ حکومت خود به وضعیت سادات رسیدگی کرد و دستور داد «دارالسیاده‌ها» در شهرهای مختلف ایجاد شود که در گسترش تشیع نقش مهم داشت. دارالسیاده‌ها مکان‌هایی برای پذیرایی و اسکان سادات بودند و موقوفاتی داشتند که عواید آن را به سادات می‌دادند.<ref>القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۴–۹۵</ref>
 
=== ۴. علل گسترش تشیع ===
==== ۱. رواداری دینی ایلخانان ====
[[پرونده:ايلخانان (1).jpg|بندانگشتی|جایگزین=نهج الحق و کشف الصدق علامه حلی|کتاب نهج الحق و کشف الصدق از علامه حلی]]
ایلخانان ایران، به هر دینی که بودند، بر آزادی عقیدهٔ مردم تأکید داشتند و روحانیان مذاهب گوناگون را محترم می‌داشتند و آنان را از پرداخت مالیات معاف می‌کردند. شیعیان امامی از موقعیت به‌وجودآمده به‌خوبی استفاده کردند و زمینه‌های رشد مذهب تشیع امامی را فراهم ساختند.<ref>ابن‌فضل‌الله عمری، مسالک الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص45.</ref> رواداری دینی ایلخانان بنیاد مصلحت‌اندیشانه داشته و یک رویکردی سیاسی بوده است تا در سرزمین‌هایی که از نظر زبان، آیین و اندیشه‌های مردم بیگانه بودند، بهتر و در امنیت زندگی کنند.<ref>خلیلی، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، 1397، ص12.</ref>
 
==== ۲. نابودی اسماعیلیان و خلافت عباسی ====
اسماعیلیان و عباسیان که رقبای اصلی شیعهٔ دوازده‌امامی بودند، با نیروی تدبیر و سیاست شیعیان و قدرت نظامی ایلخانان نابود شدند و زمینهٔ نفوذ شیعیان در دربار ایلخانان و آشنایی آنها به تشیع فراهم شد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/گرایش-ایرانیان-به-تشیع-در-عصر-ایلخانان «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>
 
==== ۳. حمایت وزیران ایرانی از علمای دین ====
حمایت وزیران و دیوانیان ایرانی از جمله «خواجه نصیرالدین طوسی» از مذهب شیعه و میدان دادن به فرهنگ تشیع از عوامل مهم گسترش این مذهب بود.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/گرایش-ایرانیان-به-تشیع-در-عصر-ایلخانان «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>
 
==== ۴. تلاش علمای شیعه ====
با حمایت وزیران ایرانی، علمای بزرگ شیعه از جمله «سید بن طاووس» و «علامهٔ حلی» برای گسترش، نفوذ و قدرت شیعه تلاش کردند. برای مثال، علامهٔ حلی دو کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» و «منهاج الکرامة فی اثبات الامامة» را در اثبات [[امامت]] و تشیع نوشت و به الجایتو تقدیم کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87357/گرایش-ایرانیان-به-تشیع-در-عصر-ایلخانان «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.]</ref>
 
== مناسبات فرهنگی و تمدنی ==
حضور وزیران ایرانی در ساختار قدرت ایلخانی و تسلط آنها بر امور، مایهٔ اصلی تداوم فرهنگ، شعر و ادب، شرع، عرف، قضا، وقف و نیز [[آداب]]، عادات و رسوم و ساختار جامعه و روابط اجتماعی و اقتصادی پیشین شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
=== ۱. گسترش زبان و ادبیات فارسی ===
وقتی خلافت عباسی منقرض شد، [[زبان عربی]] رسمیت خود را از دست داد و [[زبان فارسی]] جانشین شد و در قالب نظم و نثر رواج گسترده‌ای پیدا کرد و به‌شیوه‌های گوناگون مورد کاربرد نویسندگان و دیوانیان قرار گرفت.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/ادبیات-پارسی-در-روزگار-ایلخانان «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.]</ref>
* '''زبان رسمی دربار'''
 
مغولان در ابتدا با زبان و ادبیات فارسی آشنایی نداشتند و فاقد فرهنگ و ادب مکتوب بودند. به‌همین دلیل، برای ثبت رویداد و کارهای اداری، به زبان بومی نیاز شد و دیوانیان ایرانی را استخدام کردند. از زمان غازان خان، شاعران فارسی‌سرا نیز به دربار ایلخانان راه پیدا کردند و ابوسعید آخرین ایلخان مغولی در ایران، خود به زبان فارسی شعر می‌سرود. از سوی دیگر، بیشتر وزیران و کارگزاران ایرانی مانند خاندان جوینی، صدرالدین خالدی، خاندان رشیدی و خاندان پروانهٔ روم خود عالم، فاضل، ادیب و ادب‌پرور بودند و دستگاه وزارت آنها جانشین دربار شاهان پیشین به‌شمار می‌آمدند.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> عوامل یادشده باعث شد که زبان رسمی امپراتوری مغول نیز زبان فارسی شود و این زبان بیش از پیش رونق و گسترش پیدا کند.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/ادبیات-پارسی-در-روزگار-ایلخانان «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.]</ref>
* '''رواج غزل‌سرایی'''
 
در زمان ایلخانان قصیده که زبان مدح است، از رواج افتاد اما غزل‌سرایی پیشرفت کرد. شاعران بزرگ مانند [[عطار نیشابوری|عطار]]، فخرالدین عراقی، اوحدی اصفهانی و شیخ محمود شبستری، اندیشه‌های عرفانی خود را در قالب غزل به جلوه درآوردند و موجب رونق زبان فارسی شدند.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/ادبیات-پارسی-در-روزگار-ایلخانان «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.]</ref>
* [[پرونده:ايلخانان (4).jpg|بندانگشتی|جایگزین=تاریخ جهانگشای جوینی|کتاب تاریخ جهانگشای جوینی اثر محمد جوینی]]'''سرایش منظومه‌های حماسی و تاریخی'''
 
در دوران ایلخانان سرایش منظومه‌های حماسی به زبان فارسی رواج بیشتر پیدا کرد که در گسترش این زبان نقش مهم داشت. برای مثال سام‌نامهٔ سیفی، سام‌نامهٔ خواجوی کرمانی، ظفرنامهٔ حمدالله مستوفی، کرت‌نامه ربیعی پوشنگی و غازان‌نامهٔ شمس‌الدین کاشی از آن جمله است.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/ادبیات-پارسی-در-روزگار-ایلخانان «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.]</ref>
* '''تاریخ‌نویسی به زبان فارسی'''
 
در دورهٔ ایلخانان تاریخ‌نویسی به زبان فارسی در جهان [[اسلام]] رونق یافت و آثار تاریخی این دوره نمونه‌های نثر فارسی عصر مغول به‌شمار می‌رود.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> برای مثال، «تاریخ وصاف»، «تاریخ جهانگشای» جوینی و «مواهب الهی» معلم یزدی، از جمله آثاری است که به نثر فارسی نوشته شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
* '''رونق زبان فارسی در خارج از قلمرو ایلخانان'''
 
ادبیات فارسی در خارج از قلمرو ایلخانان به‌ویژه در هندوستان نیز رونق بیشتری پیدا کرد. برای مثال «طبقات ناصری» نوشتهٔ «قاضی منهاج سراج جوزجانی» نمونهٔ نثر و تاریخ‌نویسی فارسی در هند است. از شاعران فارسی‌گوی هند در این دوره می‌توان از «[[امیرخسرو دهلوی|امیر خسرو دهلوی]]» و «حسن دهلوی» نام برد.<ref>[https://vista.ir/m/a/yrpg7/ادبیات-پارسی-در-روزگار-ایلخانان «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.]</ref>
 
=== ۲. سازندگی و توسعهٔ شهری ===
بر اساس اسناد تاریخی، ایلخانان ایران و وزیران آنها به ساختن شهرها و احداث بناها دلبستگی بسیار داشتند. برای مثال، بنای شهر و «[[گنبد سلطانیه]]» در زنجان توسط ارغون و اولجایتورشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۱۷۹. و «ارغونیه» در غرب تبریز، «شهر مسعود» در ساحل رود کر، «محمودآباد گاوباری» در مغان کنار خزر، «ربع رشیدی» در شرق تبریز و «سلطان‌آباد» در کنار کوه [[بیستون]] از آن جمله است.<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص1195.</ref>
 
=== ۳. هنر ===
* '''معماری'''
 
هنر معماری ایلخانیان دنباله‌رو عصر [[سلجوقیان]] است، اما با تغییراتی در افزایش پیچیدگی، گچبری‌های تزیینی، نورگیرهای فراوان، وسعت صحن و ارتفاع گنبد همراه است. همچنین گنبد دوگانهٔ بناها در این دوره بیشتر عمومیت پیدا کرده است. برای مثال، گنبد سلطانیه در زنجان نمونهٔ روشن از شاهکار هنر معماری دورهٔ ایلخانیان است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
* '''هنرهای ظریف'''
 
هنرهای ظریف مانند [[نقاشی]]، سفالگری و نقاشی بر روی سفال، رنگ‌آمیزی کاشی و تزیینات فلزی در دورهٔ ایلخانیان رونق پیدا کرده و از هنر ایرانی و دورهٔ سونگ و یوآن چین تأثیر پذیرفته است.<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص ۱۳۵۶–۱۳۵۷.</ref>
 
==== تصویرپردازی هنری کتاب ====
مصورسازی [[کتاب]] از هنرهای شاخص دورهٔ ایلخانیان است و آثار قابل توجهی از کتاب‌های مصور این دوره تا زمان حاضر باقی مانده است. در این آثار رنگ‌های شفاف و براق ایرانی، به‌تدریج جای رنگ‌های ملایم چینی را گرفت و نقاشی [[مینیاتور]] با [[هویت ملی|هویت ایرانی]] پدید آمد که در عصر تیموری و صفوی تکامل پیدا کرد.<ref>زکی‌محمد، فنون الاسلام، ۱۹۸۱م، ص۱۷۴–۱۷۵.</ref>
 
=== ۴. صنعت ===
* '''احترام به صنعت و پیشه‌وران'''
 
صنعت و صنعتگران نزد مغولان احترام داشت. برای مثال در زمان چنگیزخان رسم بود که صنعتگران شهرهایی را که مردم آن به‌دلیل سرکشی محکوم به مرگ می‌شدند، نمی‌کشتند و آنان را اسیروار به‌کار می‌گماردند<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج1، ص ۵۱۶.</ref> و کالاهای صنعتی و از جمله جنگ‌افزار، زین و یراق گوناگون می‌ساختند. در برنامهٔ اصلاحات غازان خان، صنعتگران اسیر، آزاد شدند و آنها بهای ساخته‌های خود را به‌صورت نقد دریافت می‌کردند.<ref>رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۵۱۴–۱۵۱۶.</ref>
* '''رونق صنعت'''
 
در زمان ایلخانیان صنایع در ایران پیشرفت کرد و برای مثال اسلحه‌سازی، کارخانه‌های بافندگی و فرش‌بافی، شیشه‌گری و صنعت [[ابریشم]] در بازار [[تبریز (شهر)|تبریز]] که مدتی پایتخت ایلخانیان بود، رونق پیدا کرد و هر یک از اصناف و صنعتگران، راسته‌ای داشتند و هر صنف از پیشه‌وران [[اصفهان]] نیز رئیسی داشتند که «کلو» نامیده می‌شد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225991/ایلخانیان موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
=== ۵. گسترش علوم عقلی و تجربی ===
چند قرن پیش از حاکمیت مغولان، عرصهٔ علوم عقلی در جهان اسلام تنگ‌تر شده بود، اما در حاکمیت ایلخانان، علوم عقلی از مهجوریت نجات پیدا کرد. خواجه نصیرالدین طوسی و همکاران و شاگردان او، از جمله قطب‌الدین مسعود شیرازی، نمایندگان برجستهٔ عرصهٔ علوم عقلی در این عصر به‌شمار می‌آیند که از توجه ایلخانان نیز برخوردار بودند.<ref>بهار، سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۶۹.</ref>
 
در زمینهٔ علوم تجربی نیز، دورهٔ ایلخانان برجستگی خاصی دارد. برای مثال [[رصدخانه مراغه|رصدخانهٔ مراغه]] که نخستین و کامل‌ترین رصدخانه در ایران و جهان قبل از کشف تلسکوب محسوب می‌شود، در همین دوره ساخته شد. بعد از ساخت مرکز ستاره‌شناسی در ایران، تا ۳۰۰ سال بعد رصدخانه‌ای با آن امکانات در غرب به‌وجود نیامده بود.<ref>[https://www.irna.ir/news/83305692/رصد-خانه-مراغه-در-غبار-بي-توجهي «رصد خانۀ مراغه در غبار بی‌توجهی»، خبرگزاری ایرنا.]</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{آغاز منابع}}
* ابن‌فضل‌الله عمری، احمد، مسالک الابصار، به‌کوشش فؤاد سزگین، فرانک‌فورت، ۱۹۸۸م.
* «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱ خرداد ۱۴۰۲ش.
* اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، ترجمهٔ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶ش.
* اشراقی، احسان و علوی، نصرت‌خاتون، «فرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ش.
* افضلی‌نژاد، احمد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، پژوهشنامهٔ تاریخ اسلام، شمارهٔ ۱۸، تابستان ۱۳۹۴ش.
* اقبال، عباس، تاریخ مغول، تهران، نگاه، ۱۳۸۷ش.
* اقبال، عباس، تاریخ مغول، تهران، نگاه، ۱۳۸۷ش.
* القاشانی، عبدالله بن محمد، تاریخ اولجایتو، تحقیق مهین همبلی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
* القاشانی، عبدالله بن محمد، تاریخ اولجایتو، تحقیق مهین همبلی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
* بهار، محمدتقی، سبك‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش.
* بهار، محمدتقی، سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش.
* خلیلی، نسیم، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، تهران، ققنوس، 1397، ص12.
* خلیلی، نسیم، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، تهران، ققنوس، ۱۳۹۷، ص۱۲.
* رشیدالدین، فضل‌الله، تاریخ مبارک غازانی، تحقیق کارل یان، هرتفرد، استفن اوستین، ۱۹۴۰م.
* رشیدالدین، فضل‌الله، تاریخ مبارک غازانی، تحقیق کارل یان، هرتفرد، استفن اوستین، ۱۹۴۰م.
* رشيدالدين، فضل‌الله، جامع التواريخ، به‌كوشش محمد روشن و مصطفى موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
* رشیدالدین، فضل‌الله، جامع التواریخ، به‌کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
* «رصدخانۀ مراغه در غبار بي‌توجهي»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
* «رصدخانهٔ مراغه در غبار بی‌توجهی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
* زكی‌محمد، حسن، فنون الاسلام، بيروت، ۱۹۸۱م.
* زکی‌محمد، حسن، فنون الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱م.
* «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: 21 فروردین 1389ش.
* «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ش.
* مطهري، حميدرضا، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزۀ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب: .۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ش.
* مطهری، حمیدرضا، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزهٔ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب: .۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ش.
* موسوی، مصطفی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 20 خرداد 1399ش.
* موسوی، مصطفی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ش.
[[رده:ویکی‌زندگی]]
{{پایان منابع}}
[[رده:نهادهای اجتماعی]]
 
[[رده:مشارکت اجتماعی]]
{{#seo:
[[رده:پیشگامان]]
|title= ایلخانان چه کسانی هستند؟ - دست اوردهای ایلخانان - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords= ایلخانان
|description= ایلخانان چه کسانی هستند - پایتخت ایلخانان کجاست - دست‌آوردهای دینی، نظامی و سیاسی ایلخانان - ویکی زندگی
}}
 
{{ایران-افقی}}
 
[[رده:اهالی ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:سلسله‌های افغان]]
[[رده:سلسله‌های ایرانی]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۴

نقشهٔ ایران در زمان ایلخانان
نقشهٔ ایران ایلخانی (غازان خان) از کتاب اطلس تاریخی ایران، نشر دانشگاه تهران

ایلخانان؛ نام سلسله‌ای از حاکمان مغول در ایران.

ایلْخانان، سلسله‌ای از فرزندان چنگیزخان مغول بودند که از ۶۵۳ق تا ۷۳۶ق بر ایران حکومت کردند. با ورود وزیران و دبیران ایرانی در ساختار قدرت سیاسی ایلخانان، حاکمان مغول به‌تدریج به دین اسلام گرویدند. به‌دلیل حمایت وزیران ایرانی و تلاش علمای دین، مذهب تشیع، زبان و ادبیات فارسی و هنر ایرانی و اسلامی در دوران ایلخانان رونق و گسترش چشم‌گیری پیدا کرد.

معرفی ایلخانان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«ایلخان» مرکب از دو واژهٔ ترکی «ایل» و «خان» است. واژهٔ «ایل» در آغاز، یک واحد سیاسی سازمان‌یافته بود که توسط فرمانروایی مستقل اداره می‌شد، اما بعدها به‌معنای قلمرو، قبیله و اتحادیهٔ قبایل به‌کار رفته و با مفهوم جدید، به زبان مغولی وارد شده، اما معنای صلح و آشتی داشته است.[۱] واژهٔ خان که در زمان حکومت مغول‌ها در ایران متداول شد، مترادف با «خواجه» و «مهتر» است[۲] و در زبان‌های گوناگون ترکی و مغول به‌صورت‌های «قان»، «قاآن» و «خاقان» نیز ثبت شده و به‌معنای فرمانروای ایل، فرمانروای اتحادیهٔ قبایل و شاه نیز آمده است.[۳]

تاریخچه حکومت ایلخانان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
غازان خان
نگاره مراسم اسلام‌آوردن غازان خان در جامع‌التواریخ

حکومت ایلخانان بیش از یک‌ونیم قرن بر بیشتر آسیای میانه، افغانستان، ایران، عراق و آسیای صغیر و گاهی تا شام (سوریه) حکومت کردند. این سلسله با قدرت‌یابی «هولاکوخان» آغاز شد که به‌دستور «منگو قاآن» برادر خود، مأمور تکمیل فتوحات مغول در ایران شده بود.[۴]

هلاکوخان، اسماعیلیان را در ۶۵۴ق شکست داد و در ۶۵۶ق با تصرف بغداد خلافت عباسی را منقرض کرد.[۵] وی لقب ایلخان را از منگوقاآن دریافت کرد و به‌همین مناسبت، حکومت او و جانشینان وی در ایران به ایلخانان مشهور شد. هلاکو در ۶۶۳ق درگذشت و پسر وی «اباقا خان» جانشین وی شد. او بعد از ۱۸ سال حکومت، جای خود را به «احمد تگودار» برادر خود داد. تگودار با پذیرش اسلام، نام احمد را برگزید.

«ارغون» پسر اباقا اگرچه در آغاز حکومت او را پذیرفت، اما در ادامه با کمک گروهی از امیران مغول بر او شورید و با کشتن وی، قدرت را به دست گرفت. جانشین ارغون، «گیخاتو» پسر دیگر اباقا، با شورش «بایدو»، نوهٔ هلاکو، مواجه و شکست خورد. اما بایدو نیز با مخالفت «غازان خان» پسر ارغون روبه‌رو شد و قدرت را از دست داد.

پس از مرگ غازان در ۷۰۳ق برادر وی «اولجایتو» معروف به «سلطان محمد خدابنده» بر تخت نشست. جانشین اولجایتو، پسر وی «ابوسعید» بود که در ۷۱۷ق به حکومت رسید. در دوران او، حکومت ایلخانان با بحران‌های داخلی و تهدیدهای خارجی فراوان روبه‌رو شد و از بین رفت.[۶]

باورهای دینی ایلخانان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آیین مغولان یکتاپرستی ابتدایی بود و خدای خود را با عنوان «منگکه تنگری» ستایش می‌کردند.[۷] هولاکو خان اولین ایلخان ایران نیز به آیین نیاکان خود معتقد بود. اما اباقاخان، دومین ایلخان ایران، آیین بودایی داشت. جانشین او احمد تگودار در ظاهر مسلمان بود و ارغون که جای احمد نشست به آیین بودایی علاقه داشت و در دوران او در بیشتر شهرهای مهم، معبد بودایی احداث شد. همچنین گیخاتو بودایی مذهب بود اما غازان فرزند ارغون به اسلام گروید و به پیروی او ایلخان‌های بعدی و بسیاری از مغولان مسلمان شدند و بودایی‌گری در میان ترکان و مغولان مقیم ایران متوقف شد.[۸]

مناسبات سیاسی و دینی در زمان ایلخانا

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. راه‌یابی وزیران ایرانی در قدرت سیاسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حاکمان مغول به‌دلیل سبک زندگی دشت‌نشینی و گله‌داری از مناسبات سبک زندگی شهرنشینی و کشورداری بی‌خبر بودند. به‌همین دلیل برای ادارهٔ مناطقی که به دست می‌آوردند از منشیان، دبیران و وزیران ایرانی بهره می‌گرفتند. بسیاری از محققان معتقدند که وزیران ایرانی، پادشاهان واقعی دوران ایلخانان بودند و همهٔ امور کشور به رأی آنها اداره می‌شد.[۹]

۲. احیای اسلام

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با سقوط خلافت عباسی به‌دست ایلخانان، تمامیت اسلام در معرض خطر قرار گرفت اما علمای اسلام و وزیران و دبیران ایرانی، با تدبیر و سیاست، دین اسلام را از خطر نابودی نجات دادند. در این خصوص مسلمانان، اعم از سنی و شیعه، هدف مشترکی را دنبال کردند.[۱۰]

۳. گسترش تشیع

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبل از ایلخانان، مذهب تشیع بر اثر فشار حاکمان سنی در ایران، در تنگنای شدید قرار داشت، اما در عصر ایلخانان گسترش پیدا کرد[۱۱] و زمینه برای تقویت و گرایش بیشتر مردم به تشیع فراهم شد.[۱۲]

  • گرویدن ایلخانان به تشیع

به‌باور بعضی از مورخان، اولین ایلخان که به مذهب تشیع گرایش داشت، غازان خان بود،[۱۳] اما از اظهار آن خودداری می‌کرد تا باعث اختلاف مذهبی نشود.[۱۴] الجایتو که جانشین پدر شد، به‌صورت رسمی، مذهب شیعه را برگزید.[۱۵] غازان خان به مقبرهٔ امامان شیعه رسیدگی می‌کرد و به زیارت امام رضا می‌رفت.[۱۶]

همچنین به دستور وی نهری حفر کردند و آب رود فرات را به کربلا رساندند و این نهر موجب آبادانی منطقه و رونق کشاورزی شد.[۱۷] الجایتو به‌صورت رسمی برای گسترش تشیع در ایران تلاش می‌کرد. در علت گرویدن ایلخانان به تشیع، گفته می‌شود که یکی از وزیران ایرانی به‌نام «سعدالدین ساوجی» نقش داشت. او که خود شیعه بود واسطهٔ راه‌یابی علمای شیعه از جمله «تاج‌الدین آوجی» به دربار سلطان الجایتو شد.

همچنین، «خواجه اصیل‌الدین طوسی» فرزند «خواجه نصیرالدین» و نیز یکی ازافراد با نفوذ شیعه به‌نام «ترمتاز» از افرادی بودند که در شیعه کردن سلطان نقش داشتند. از طرف دیگر، الجایتو در سال ۷۰۹ق به بغداد و سپس به حله و کوفه رفت و حرم امام علی را زیارت کرد. وی در حله با علامهٔ حلی دیدار کرد و تحت تأثیر دیدار با او به‌شکل رسمی شیعه شد.[۱۸]

  • رسمیت مذهب تشیع

در زمان الجایتو برای مدتی کوتاه مذهب تشیع در ایران رسمی و زمینه برای پذیرش و رواج تشیع در دوران صفویه آماده شد. همچنین وی فرمان داد تا مقامات حکومتی نیز مذهب تشیع را بپذیرند و پس از آن دستور داد عامهٔ مردم شیعه شوند.[۱۹]

به‌علاوه، اقدامات ذیل را انجام داد که در گسترش تشیع مؤثر بود:

  1. تغییر خطبه به روش ائمه که بدون ذکر خلفا باشد؛
  2. ضرب سکه به‌نام امامان شیعه؛
  3. داخل کردن «حی علی خیر العمل» در اذان؛
  4. دایر کردن مدرسه‌های سیار که مناظره‌های زیادی در آن‌ها صورت می‌گرفت و علامهٔ حلی نیز در آن‌ها تدریس می‌کرد.[۲۰]
  • احترام به مزارات شیعه و عمران شهرهای مذهبی

پس از فروپاشی دستگاه خلافت عباسی، شیعیان در شهرهای ایران و عراق با آزادی عمل بیشتر مناسک مذهبی خود را برگزار کردند و وزیران ایرانی با حمایت ایلخانان به بازسازی و عمران در شهرهای مقدس و اجرای مراسم زیارت پرداختند. بر اساس اسناد تاریخی، در دورهٔ غازان و الجایتو، رونق شهرهای زیارتی بالا گرفت و در کنار بارگاه امامان شعیه، آبادی و جنب‌وجوش علمی، اقتصادی و مذهبی شیعیان و سادات افزایش یافت.[۲۱]

  • احترام به سادات

غازان در دورهٔ حکومت خود به وضعیت سادات رسیدگی کرد و دستور داد «دارالسیاده‌ها» در شهرهای مختلف ایجاد شود که در گسترش تشیع نقش مهم داشت. دارالسیاده‌ها مکان‌هایی برای پذیرایی و اسکان سادات بودند و موقوفاتی داشتند که عواید آن را به سادات می‌دادند.[۲۲]

۴. علل گسترش تشیع

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. رواداری دینی ایلخانان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نهج الحق و کشف الصدق علامه حلی
کتاب نهج الحق و کشف الصدق از علامه حلی

ایلخانان ایران، به هر دینی که بودند، بر آزادی عقیدهٔ مردم تأکید داشتند و روحانیان مذاهب گوناگون را محترم می‌داشتند و آنان را از پرداخت مالیات معاف می‌کردند. شیعیان امامی از موقعیت به‌وجودآمده به‌خوبی استفاده کردند و زمینه‌های رشد مذهب تشیع امامی را فراهم ساختند.[۲۳] رواداری دینی ایلخانان بنیاد مصلحت‌اندیشانه داشته و یک رویکردی سیاسی بوده است تا در سرزمین‌هایی که از نظر زبان، آیین و اندیشه‌های مردم بیگانه بودند، بهتر و در امنیت زندگی کنند.[۲۴]

۲. نابودی اسماعیلیان و خلافت عباسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اسماعیلیان و عباسیان که رقبای اصلی شیعهٔ دوازده‌امامی بودند، با نیروی تدبیر و سیاست شیعیان و قدرت نظامی ایلخانان نابود شدند و زمینهٔ نفوذ شیعیان در دربار ایلخانان و آشنایی آنها به تشیع فراهم شد.[۲۵]

۳. حمایت وزیران ایرانی از علمای دین

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حمایت وزیران و دیوانیان ایرانی از جمله «خواجه نصیرالدین طوسی» از مذهب شیعه و میدان دادن به فرهنگ تشیع از عوامل مهم گسترش این مذهب بود.[۲۶]

۴. تلاش علمای شیعه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با حمایت وزیران ایرانی، علمای بزرگ شیعه از جمله «سید بن طاووس» و «علامهٔ حلی» برای گسترش، نفوذ و قدرت شیعه تلاش کردند. برای مثال، علامهٔ حلی دو کتاب «نهج الحق و کشف الصدق» و «منهاج الکرامة فی اثبات الامامة» را در اثبات امامت و تشیع نوشت و به الجایتو تقدیم کرد.[۲۷]

مناسبات فرهنگی و تمدنی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حضور وزیران ایرانی در ساختار قدرت ایلخانی و تسلط آنها بر امور، مایهٔ اصلی تداوم فرهنگ، شعر و ادب، شرع، عرف، قضا، وقف و نیز آداب، عادات و رسوم و ساختار جامعه و روابط اجتماعی و اقتصادی پیشین شد.[۲۸]

۱. گسترش زبان و ادبیات فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وقتی خلافت عباسی منقرض شد، زبان عربی رسمیت خود را از دست داد و زبان فارسی جانشین شد و در قالب نظم و نثر رواج گسترده‌ای پیدا کرد و به‌شیوه‌های گوناگون مورد کاربرد نویسندگان و دیوانیان قرار گرفت.[۲۹]

  • زبان رسمی دربار

مغولان در ابتدا با زبان و ادبیات فارسی آشنایی نداشتند و فاقد فرهنگ و ادب مکتوب بودند. به‌همین دلیل، برای ثبت رویداد و کارهای اداری، به زبان بومی نیاز شد و دیوانیان ایرانی را استخدام کردند. از زمان غازان خان، شاعران فارسی‌سرا نیز به دربار ایلخانان راه پیدا کردند و ابوسعید آخرین ایلخان مغولی در ایران، خود به زبان فارسی شعر می‌سرود. از سوی دیگر، بیشتر وزیران و کارگزاران ایرانی مانند خاندان جوینی، صدرالدین خالدی، خاندان رشیدی و خاندان پروانهٔ روم خود عالم، فاضل، ادیب و ادب‌پرور بودند و دستگاه وزارت آنها جانشین دربار شاهان پیشین به‌شمار می‌آمدند.[۳۰] عوامل یادشده باعث شد که زبان رسمی امپراتوری مغول نیز زبان فارسی شود و این زبان بیش از پیش رونق و گسترش پیدا کند.[۳۱]

  • رواج غزل‌سرایی

در زمان ایلخانان قصیده که زبان مدح است، از رواج افتاد اما غزل‌سرایی پیشرفت کرد. شاعران بزرگ مانند عطار، فخرالدین عراقی، اوحدی اصفهانی و شیخ محمود شبستری، اندیشه‌های عرفانی خود را در قالب غزل به جلوه درآوردند و موجب رونق زبان فارسی شدند.[۳۲]

  • تاریخ جهانگشای جوینی
    کتاب تاریخ جهانگشای جوینی اثر محمد جوینی
    سرایش منظومه‌های حماسی و تاریخی

در دوران ایلخانان سرایش منظومه‌های حماسی به زبان فارسی رواج بیشتر پیدا کرد که در گسترش این زبان نقش مهم داشت. برای مثال سام‌نامهٔ سیفی، سام‌نامهٔ خواجوی کرمانی، ظفرنامهٔ حمدالله مستوفی، کرت‌نامه ربیعی پوشنگی و غازان‌نامهٔ شمس‌الدین کاشی از آن جمله است.[۳۳]

  • تاریخ‌نویسی به زبان فارسی

در دورهٔ ایلخانان تاریخ‌نویسی به زبان فارسی در جهان اسلام رونق یافت و آثار تاریخی این دوره نمونه‌های نثر فارسی عصر مغول به‌شمار می‌رود.[۳۴] برای مثال، «تاریخ وصاف»، «تاریخ جهانگشای» جوینی و «مواهب الهی» معلم یزدی، از جمله آثاری است که به نثر فارسی نوشته شد.[۳۵]

  • رونق زبان فارسی در خارج از قلمرو ایلخانان

ادبیات فارسی در خارج از قلمرو ایلخانان به‌ویژه در هندوستان نیز رونق بیشتری پیدا کرد. برای مثال «طبقات ناصری» نوشتهٔ «قاضی منهاج سراج جوزجانی» نمونهٔ نثر و تاریخ‌نویسی فارسی در هند است. از شاعران فارسی‌گوی هند در این دوره می‌توان از «امیر خسرو دهلوی» و «حسن دهلوی» نام برد.[۳۶]

۲. سازندگی و توسعهٔ شهری

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر اساس اسناد تاریخی، ایلخانان ایران و وزیران آنها به ساختن شهرها و احداث بناها دلبستگی بسیار داشتند. برای مثال، بنای شهر و «گنبد سلطانیه» در زنجان توسط ارغون و اولجایتورشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۱۷۹. و «ارغونیه» در غرب تبریز، «شهر مسعود» در ساحل رود کر، «محمودآباد گاوباری» در مغان کنار خزر، «ربع رشیدی» در شرق تبریز و «سلطان‌آباد» در کنار کوه بیستون از آن جمله است.[۳۷]

  • معماری

هنر معماری ایلخانیان دنباله‌رو عصر سلجوقیان است، اما با تغییراتی در افزایش پیچیدگی، گچبری‌های تزیینی، نورگیرهای فراوان، وسعت صحن و ارتفاع گنبد همراه است. همچنین گنبد دوگانهٔ بناها در این دوره بیشتر عمومیت پیدا کرده است. برای مثال، گنبد سلطانیه در زنجان نمونهٔ روشن از شاهکار هنر معماری دورهٔ ایلخانیان است.[۳۸]

  • هنرهای ظریف

هنرهای ظریف مانند نقاشی، سفالگری و نقاشی بر روی سفال، رنگ‌آمیزی کاشی و تزیینات فلزی در دورهٔ ایلخانیان رونق پیدا کرده و از هنر ایرانی و دورهٔ سونگ و یوآن چین تأثیر پذیرفته است.[۳۹]

تصویرپردازی هنری کتاب

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مصورسازی کتاب از هنرهای شاخص دورهٔ ایلخانیان است و آثار قابل توجهی از کتاب‌های مصور این دوره تا زمان حاضر باقی مانده است. در این آثار رنگ‌های شفاف و براق ایرانی، به‌تدریج جای رنگ‌های ملایم چینی را گرفت و نقاشی مینیاتور با هویت ایرانی پدید آمد که در عصر تیموری و صفوی تکامل پیدا کرد.[۴۰]

  • احترام به صنعت و پیشه‌وران

صنعت و صنعتگران نزد مغولان احترام داشت. برای مثال در زمان چنگیزخان رسم بود که صنعتگران شهرهایی را که مردم آن به‌دلیل سرکشی محکوم به مرگ می‌شدند، نمی‌کشتند و آنان را اسیروار به‌کار می‌گماردند[۴۱] و کالاهای صنعتی و از جمله جنگ‌افزار، زین و یراق گوناگون می‌ساختند. در برنامهٔ اصلاحات غازان خان، صنعتگران اسیر، آزاد شدند و آنها بهای ساخته‌های خود را به‌صورت نقد دریافت می‌کردند.[۴۲]

  • رونق صنعت

در زمان ایلخانیان صنایع در ایران پیشرفت کرد و برای مثال اسلحه‌سازی، کارخانه‌های بافندگی و فرش‌بافی، شیشه‌گری و صنعت ابریشم در بازار تبریز که مدتی پایتخت ایلخانیان بود، رونق پیدا کرد و هر یک از اصناف و صنعتگران، راسته‌ای داشتند و هر صنف از پیشه‌وران اصفهان نیز رئیسی داشتند که «کلو» نامیده می‌شد.[۴۳]

۵. گسترش علوم عقلی و تجربی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

چند قرن پیش از حاکمیت مغولان، عرصهٔ علوم عقلی در جهان اسلام تنگ‌تر شده بود، اما در حاکمیت ایلخانان، علوم عقلی از مهجوریت نجات پیدا کرد. خواجه نصیرالدین طوسی و همکاران و شاگردان او، از جمله قطب‌الدین مسعود شیرازی، نمایندگان برجستهٔ عرصهٔ علوم عقلی در این عصر به‌شمار می‌آیند که از توجه ایلخانان نیز برخوردار بودند.[۴۴]

در زمینهٔ علوم تجربی نیز، دورهٔ ایلخانان برجستگی خاصی دارد. برای مثال رصدخانهٔ مراغه که نخستین و کامل‌ترین رصدخانه در ایران و جهان قبل از کشف تلسکوب محسوب می‌شود، در همین دوره ساخته شد. بعد از ساخت مرکز ستاره‌شناسی در ایران، تا ۳۰۰ سال بعد رصدخانه‌ای با آن امکانات در غرب به‌وجود نیامده بود.[۴۵]

  1. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  2. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژهٔ خان، وب‌سایت واژیاب.
  3. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  4. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  5. اقبال، تاریخ مغول، ۱۳۸۷ش، ص189-200.
  6. مطهری، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزۀ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت.
  7. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۱۵۷.
  8. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج3، ص ۱۲۷۸.
  9. ابن‌فضل‌الله عمری، مسالک الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص۱۰۳.
  10. اشراقی و علوی، «قرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس.
  11. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  12. «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  13. القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص۹۹.
  14. اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.
  15. ا القاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۸۴ش، ص94.
  16. اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۸۶ش. ص245.
  17. رشید الدین همدانی، تاریخ مبارک غازانی، ۱۹۴۰م. ص203.
  18. القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص94-100.
  19. القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص100-101.
  20. «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  21. فضلی‌نژاد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، تابستان 1394ش، ص85.
  22. القاشانی، تاریخ اولجایتو، ص۹۴–۹۵
  23. ابن‌فضل‌الله عمری، مسالک الابصار، ۱۹۸۸م، ج ۳، ص45.
  24. خلیلی، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، 1397، ص12.
  25. «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  26. «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  27. «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
  28. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  29. «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.
  30. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  31. «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.
  32. «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.
  33. «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.
  34. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  35. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  36. «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلۀ ویستا.
  37. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص1195.
  38. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  39. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص ۱۳۵۶–۱۳۵۷.
  40. زکی‌محمد، فنون الاسلام، ۱۹۸۱م، ص۱۷۴–۱۷۵.
  41. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج1، ص ۵۱۶.
  42. رشیدالدین، جامع التواریخ، ۱۳۷۳ش، ج2، ص۱۵۱۴–۱۵۱۶.
  43. موسوی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  44. بهار، سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۶۹.
  45. «رصد خانۀ مراغه در غبار بی‌توجهی»، خبرگزاری ایرنا.
  • ابن‌فضل‌الله عمری، احمد، مسالک الابصار، به‌کوشش فؤاد سزگین، فرانک‌فورت، ۱۹۸۸م.
  • «ادبیات پارسی در روزگار ایلخانان»، وب‌سایت مجلهٔ ویستا، تاریخ بازدید: ۱ خرداد ۱۴۰۲ش.
  • اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، ترجمهٔ محمود میرآفتاب، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۶ش.
  • اشراقی، احسان و علوی، نصرت‌خاتون، «فرایند رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ش.
  • افضلی‌نژاد، احمد، «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش ایلخانان مغول به مزارات شیعه»، پژوهشنامهٔ تاریخ اسلام، شمارهٔ ۱۸، تابستان ۱۳۹۴ش.
  • اقبال، عباس، تاریخ مغول، تهران، نگاه، ۱۳۸۷ش.
  • القاشانی، عبدالله بن محمد، تاریخ اولجایتو، تحقیق مهین همبلی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
  • بهار، محمدتقی، سبک‌شناسی، تهران، ۱۳۷۶ش.
  • خلیلی، نسیم، رواداری فرهنگی در عصر مغولان، تهران، ققنوس، ۱۳۹۷، ص۱۲.
  • رشیدالدین، فضل‌الله، تاریخ مبارک غازانی، تحقیق کارل یان، هرتفرد، استفن اوستین، ۱۹۴۰م.
  • رشیدالدین، فضل‌الله، جامع التواریخ، به‌کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • «رصدخانهٔ مراغه در غبار بی‌توجهی»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ش.
  • زکی‌محمد، حسن، فنون الاسلام، بیروت، ۱۹۸۱م.
  • «گرایش ایرانیان به تشیع در عصر ایلخانان»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ش.
  • مطهری، حمیدرضا، «ایلخانان»، وب‌سایت حوزهٔ نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، تاریخ درج مطلب: .۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ش.
  • موسوی، مصطفی، «ایلخانان»، وب‌سایت دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ش.