پرش به محتوا

پیش‌نویس:ابراهیم ادهم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
imported>محمد میرزایی
imported>محمدمهدی محمدی
اصلاح سجاوندی، اصلاح نویسه، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسه‌های عربی
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''ابراهیم ادهم،'''</big> عارف و زاهد أثرگذار جهان اسلام در قرن دوم هجری.
[[پرونده:ابراهیم ادهم۱.jpg|جایگزین=آرامگاه ابراهیم ادهم در شهر جبله در سواحل سوریه|بندانگشتی|آرامگاه ابراهیم ادهم در شهر جبله در سواحل سوریه]]
{{درشت|'''ابراهیم ادهم،'''}} عارف و زاهد أثرگذار جهان اسلام در قرن دوم هجری.


اِبراهیمِ اَدهَم با رها کردن زندگی اشرافی در بلخ، به عرفان و زهد روی آورد. او از چهره‌های أثرگذار در فرهنگ و عرفان اسلامی و سرسلسلۀ برخی از طریقت‌های صوفی است. بسیاری از مفاهیم رایج در میان متصوفه، برگرفته از گفتار و رفتار ابراهیم ادهم است.
اِبراهیمِ اَدهَم، عارف برجستهٔ قرن دوم هجری، با ترک زندگی اشرافی، تحولی شگرف در سنت عرفانی ایجاد کرد. وی با پرهیز از رهبانیت منفعل، بر «کار برای روزی حلال» و خدمت عملی تأکید ورزید و عرفان را از انزوا به عرصه اجتماعی سوق داد.
==زندگی‌نامه==
ابراهیم ادهم در حدود 100ق در بلخ و در خانواده‌ای مشهور و مرفه متولد شد. برخی از مورخان معتقدند وی هنگام سفر حج پدر و مادر خود، در مکه به ‌دنیا آمده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  وی در حدود سی‌سالگی  زادگاه خود را ترک کرد و در غاری نزدیک نیشابور مقیم شد و ‌مدت ۹ سال به ‌عبادت و ریاضت پرداخت. هنگامی که مردم از احوال او باخبر شدند، آن محل را ترک کرد و چندین سال در شهرهای مختلف عراق و حجاز و شام، به سیر و سفر و تزکیۀ نفس مشغول شد. بر اساس برخی روایت‌ها، وی در جنگ‌های مسلمانان با روم نیز شرکت می‌کرد. ابراهیم ادهم، در آغاز جوانی ازدواج کرد و صاحب فرزند شد اما در اواخر عمر، زندگی متأهلی را مانع سیر و سلوک عارفانه می‌دانست.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
==نسب‌شناسی==
بیشتر محققان  او را عرب دانسته‌اند، برخی نسب عربی وی را قبول نداشته و احتمال داده‌اند، اجداد وی از موالی بوده و به «بکر بن وائل» منسوب است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> 
==تغییر ناگهانی و زُهدورزی==
ابراهیم ادهم، از امیرزادگان بلخ بود؛<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/265831/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C غلام‌حسین‌زاده، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، 1386ش، ص165.] </ref>  همچنین پدر وی اهل علم و محدث بوده و ابراهیم خود، احادیثی از او نقل کرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>  وی با اینکه در خانواده‌ای مرفه به دنیا آمده و زندگی شاهانه‌ای داشت، اما ناگهان تغییر کرد و راه زهد و عرفان را در پیش گرفت.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/265831/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C غلام‌حسین‌زاده، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، 1386ش، ص165.] </ref> 
دربارۀ علت تغییر ناگهانی و زهدورزی او، داستان‌های گوناگونی نقل کرده‌اند که بیشتر صبغۀ تخیلی و افسانه‌ای دارد. بر اساس یکی از روایت‌ها، ابراهیم ادهم در قصر شاهی بر تخت خوابیده بود، نیمۀ شب، سقف خانه لرزید و صدای پایی از روی بام خانه شنیده شد، وقتی ابراهیم دربارۀ آن صدا پرسید، جواب آمد که شتر گم‌شدۀ خود را این‌جا می‌جویم. ابراهیم صاحب صدا را نادان خواند که چگونه شتر را بر پشت بام می‌جوید اما جواب شنید که شما چگونه بر تخت زرین و در لباس اطلس، خدا را می‌جویید. این سخن سبب دگرگونی درونی ابراهیم شد و زندگی اشرافی را ترک کرد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/1073378/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C «ابراهیم ادهم؛ عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری»، خبرگزاری مهر.]</ref> 
==علت خروج از بلخ==
بیشتر محققان معتقدند که وی به‌دلیل دگرگونی روحی و ترک لذت‌های دنیوی بلخ را ترک کرد تا زندگانی زاهدانه‌ای را در پیش گیرد و رزق حلال از دسترنج خود پیدا کند اما به ‌باور برخی از پژوهشگران، وی از ترس حملۀ «ابومسلم» خراسانی از آن‌جا گریخته است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
==سیرۀ عملی و اخلاقی==
ابراهیم ادهم، از شهرت پرهیز داشت. جوانمرد، اهل ایثار و انفاق بود. برخلاف فقیران بودایی و راهبان مسیحی که از کار و کوشش برای امرار معاش پرهیز می‌کردند، وی تلاش می‌کرد رزق حلال از دسترنج خود پیدا کند و برای این مقصود در کشتزارها کار می‌کرد و به باغبانی و نگهبانی مزارع می‌پرداخت. ابراهیم ادهم، تأهل را مانع سیر و سلوک می‌دانست.  همچنین او در برابر صاحبان مقام و قدرت، بی‌باک بود و با لحن تند و انتقادآمیز صحبت می‌کرد و آنان را از دنیاپرستی و دین‌فروشی برحذر می‌داشت.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>   
==ابراهیم ادهم و امامان شیعه==
بر اساس برخی روایات، ابراهیم ادهم در مکه با امام محمد باقر (امام پنجم شیعیان) ملاقات داشت و از او چیزهای زیادی آموخت. همچنین، در کوفه، هنگامی که امام صادق (امام ششم شیعیان) از آن شهر عازم مدینه بود، همراه با جمعی از علما امام را به سمت مدینه بدرقه کرد. ابراهیم از محدثین بود و نام وی در شمار راویان امام باقر و امام صادق وجود دارد. او در اواخر عمر، نقل روایت را رها کرد و شکر نعمت، استغفار از معصیت و آماده‌شدن برای مرگ را پیشه کرد.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/1073378/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81-%D9%88-%D8%B2%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C «ابراهیم ادهم؛ عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری»، خبرگزاری مهر.]</ref>
==گرایش مذهبی==
برخی ابراهیم ادهم را به‌دلیل نقل حدیث از امامان شیعه، حضور در کوفه و مکه و مدینه در زمان حیات امام صادق و مشابهت برخی از سخنان وی با اقوالی که از امام صادق نقل شده و نیز انتساب او به قبیلۀ بنی‌عجل که به‌ دوستی اهلبیت شهرت داشتند، گرایش مذهبی او را شیعه می‌دانند؛ اما گروهی از محققان این دلایل را کافی ندانسته و معتقدند این‌ موارد فقط می‌تواند از نوعی ارتباط یا ارادت او به اهل‌بیت، حکایت کند.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> 
==جایگاه و اثرگذاری در فرهنگ اسلامی==
#ابراهیم ادهم از نظر شخصیت، اندیشه، احوال و اقوال، در تاریخ تصوف اسلامی و در مراحل اولیۀ شکل‌گیری آن، تأثیر و اهمیت بسیاری داشته است. همچنین، وی در تحول مفاهیم زهد و تقوی و عبادت اولیۀ اسلامی به ریاضت و مجاهدت و افکار صوفیانۀ دوره‌های بعد نقش مؤثری داشته است؛
#سلسلۀ چشتیه (از سلسله‌های بزرگ صوفیه در شبه‌قارۀ هند) شجرۀ طریقت خود را از طریق شیخ ابواسحاق چشتی (معروف به شامی) به سلسلۀ ادهمیه و ابراهیم ادهم می‌رسانند؛
#در ادبیات عرفانی، ابراهیم ادهم از برترین نمونه‌های زهد و ترک دنیا و تجرّد محسوب شده است؛
#ابوحنیفه او را «سیدنا» خطاب می‌کرد، و جنید او را «مفاتیحالعلوم» لقب داده است؛
#مقدمات و مراحل اولیۀ بسیاری از اصول نظری و قواعد اخلاقی و عملی عرفان اسلامی را که از قرن های 3 و 4 به بعد به‌عنوان مبانی و شرایط سیر و سلوک و مراحل طریقت شناخته شد، در اعمال و اقوال منسوب به او دیده می‌شود؛
#بسیاری از معانی و مفاهیم رایج در میان متصوفه، مانند خوف و رجا، صبر و رضا، توبه و زهد، اخلاص و شکر و توکّل، عزلت و خلوت، فقر و غنا، قرب و محبت و آداب مربوط به صحبت و خدمت و معیشت، در سخنان ابراهیم ادهم بازتاب پیدا کرده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> 
==شهرت و اثرگذاری==
===1. کشورهای اسلامی===
ابراهیم ادهم به‌عنوان عارف و صوفی بزرگ جهان اسلام، در اذهان و افکار عامۀ مسلمانان در نقاط مختلف جهان تأثیر داشته است. برای مثال، در کشور اندونزی داستان ابراهیم ادهم شهرت دارد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> 
===2. اروپا===
ابراهیم ادهم از حدود سرزمینهای اسلامی فراتر رفته و در ادبیات اروپایی نیز راه یافته است. برای مثال، مورخ ایتالیایی که در قرن ۱۱ق در دربار شاهان مغولِ هند بوده، یکی از داستان‌های مربوط به ابراهیم ادهم را در کتاب «تاریخ مغول» خود آورده است. همچنین، «لی‌هانت»، شاعر معروف انگلیسی یکی از داستان‌های وی را که در «تذکرة‌الاولیاء» عطار نیشابوری آمده، به زبان انگلیسی به نظم در آورده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> 
==روش عرفانی==
روش ابراهیم ادهم در تصوف، زهد و عبادت، ریاضت، ذم دنیا و گریز از خواسته‌های دنیوی است. همچنین، پرهیز از هر چیز که انسان را از یاد و عبادت خدا دور کند، محور افکار و گفته‌های وی است  اما  مفاهیم فنا و بقا، توحید شهودی و وجودی، محو و اثبات، صَحو و سُکر، غیبت و حضور که در آثار عرفای بعد از او آمده و مبانی نظری عرفان اسلامی را تشکیل داده است، در سخنان وی نمود ندارد.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
==آثار تولید شده دربارۀ ابراهیم ادهم==
کتاب‌های زیادی دربارۀ شخصیت، احوال و گفته‌های ابراهیم ادهم تألیف شده است که از آن جمله می‌توان به «زهد ابراهیم»، تألیف «احمد بن محمد بَردَعی»، «سیرۀ ابراهیم بن ادهم» به قلم «احمد بن یوسف سنان» و «الطراز المعلم فی قصة السلطان ابراهیم ادهم» به زبان ترکی تألیف «درویش حسن رومی» اشاره کرد.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>


==در گذشت==
رویکرد نقادانهٔ او در برابر صاحبان قدرت ستمگر، عرفان را به نیرویی برای عدالت‌خواهی تبدیل کرد. به این ترتیب، او با ترویج [[ساده‌زیستی]] و [[ایثار]]، الگویی از «عرفان اجتماعی» بنیان نهاد که بر بهبود مناسبات اخلاقی و تقویت همبستگی جامعه تأکید داشت و میراثی جاودانه در تلفیق معنویت و خدمت به خلق بر جای گذاشت.
بنابر گفتۀ اکثر مورخان وی در جنگ با رومیان بیمار شد و درگذشت.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>.  سال وفات وی را برخی ۱۶۱ق<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/265831/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C غلام‌حسین‌زاده، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، 1386ش، ص165.]</ref>  و بعضی دیگر ۱۶۲ق دانسته‌اند.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>. 
==محل دفن==
محل دفن ابراهیم ادهم به‌صورت دقیق معلوم نیست؛ جاهای مختلفی مانند «سوقین» از قلعه‌های روم، «شهر صور»، «ساحل» دریا، «جَدَث الغربی» (گورستانی واقع در شمال مصر و غرب دلتای رود نیل)، «جبله» یا «جبل» در لبنان را محل دفن وی دانسته‌اند. ابن‌بطوطه معتقد است که مردم در شهر بلخ تا زمان او خانۀ ابراهیم ادهم را می‌شناخته‌اند و او خود نیز به زیارت آن رفته که نشان می‌دهد وی به زادگاه خود برگشته و آن‌جا دفن شده است.<ref> [https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>.


==پانویس==  
== زندگی‌نامه {{درشت|ابراهیم ادهم}} ==
{{پانویس}}  
 
منابع
=== تولد در بلخ ===
ابراهیم ادهم در حدود ۱۰۰ق در [[بلخ]] به دنیا آمد. او از امیرزادگان خراسان بود که پدرش از ملوک منطقه و نیز از محدثان به شمار می‌رفت. برخی منابع تولد او را در مکه و در خلال سفر [[حج]] والدینش دانسته‌اند. نسب وی به قبیله بنی عجل از اعراب عراق می‌رسید که به دوستی [[اهل‌بیت|اهل بیت]] شهرت داشتند. این زمینهٔ اشرافی و علمی، بستر مناسبی برای رشد اولیهٔ او فراهم کرد.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.</ref>
 
=== تحول روحی و گرایش به عرفان ===
دگرگونی درونی ابراهیم با رویدادهای نمادینی همراه بود که سبک زندگی او را به‌طور عمیق تغییر داد. بر اساس مشهورترین روایت، ابراهیم ادهم در قصر شاهی بر تخت خوابیده بود، نیمهٔ شب، سقف خانه لرزید و صدای پایی از روی بام خانه شنیده شد، وقتی ابراهیم دربارهٔ آن صدا پرسید، جواب آمد که شتر گم‌شدهٔ خود را این‌جا می‌جویم.
 
ابراهیم صاحب صدا را نادان خواند که چگونه شتر را بر پشت بام می‌جوید اما جواب شنید که شما چگونه بر تخت زرین و در لباس اطلس، خدا را می‌جویید. این سخن سبب دگرگونی درونی ابراهیم شد و زندگی اشرافی را ترک کرد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵.</ref>
 
در روایتی دیگر، در خلال شکار و سوار بر اسب، صدایی از پشت کوه او را از دنیاطلبی برحذر داشت. این تجربیات موجب شد ثروت و مقام را رها کند و لباس درویشی بر تن کند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵؛</ref>
 
=== دوره ریاضت و سیر و سلوک ===
پس از ترک بلخ، ۹ سال در غاری نزدیک نیشابور به [[عبادت]] و [[ریاضت]] پرداخت. سپس به عراق، شام و حجاز سفر کرد و در این مسیر، با عرفای بزرگی چون سفیان ثوری و فضیل بن عیاض مصاحبت داشت. برخلاف راهبان بودایی، بر کار و تلاش برای کسب روزی حلال تأکید می‌ورزید و در مزارع کار می‌کرد یا به نگهبانی می‌پرداخت. همچنین در جنگ‌های [[مسلمان|مسلمانان]] با رومیان شرکت فعال داشت.<ref>مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
== سیرهٔ عملی و اخلاقی {{درشت|ابراهیم ادهم}} ==
ابراهیم ادهم، از شهرت پرهیز داشت. جوانمرد، اهل [[ایثار]] و [[انفاق]] بود. برخلاف فقیران بودایی و راهبان مسیحی که از کار و کوشش برای امرار معاش پرهیز می‌کردند، وی تلاش می‌کرد رزق حلال از دسترنج خود پیدا کند و برای این مقصود در کشتزارها کار می‌کرد و به باغبانی و نگهبانی مزارع می‌پرداخت. ابراهیم ادهم، تأهل را مانع سیر و سلوک می‌دانست. همچنین او در برابر صاحبان مقام و قدرت، بی‌باک بود و با لحن تند و انتقادآمیز صحبت می‌کرد و آنان را از دنیاپرستی و دین‌فروشی برحذر می‌داشت.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
 
== عرفان اجتماعی ابراهیم ادهم ==
ابراهیم ادهم با ترویج زهد عملی و تأکید بر کار و تلاش برای کسب روزی حلال، الگویی از عرفان اجتماعی ارائه داد که بر بهبود مناسبات اقتصادی و اخلاقی جامعه تأثیر گذاشت. او با رد انزواگرایی افراطی، عرفان را از حیطهٔ فردی به عرصهٔ اجتماعی کشاند و تقویت پیوندهای انسانی را جزئی از سلوک معنوی دانست.  مخالفت صریح او با صاحبان قدرت و ثروت که به استثمار مردم می‌پرداختند، نقش عرفان را به مثابهٔ نیرویی برای عدالت‌خواهی و مقابله با فساد اجتماعی تثبیت کرد. این موضع‌گیری‌ها باعث تقویت سرمایهٔ اجتماعی در میان توده‌های محروم شد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.</ref>
 
تأکید او بر [[ساده‌زیستی]] و پرهیز از تجملات، سبک زندگی ای را ترویج کرد که بر [[قناعت]] و ایثار استوار بود و به تقویت همبستگی اجتماعی می‌انجامید. همچنین، شرکت او در جنگ‌های دفاعی و کار در مزارع، عرفان را با [[مسئولیت‌پذیری]] اجتماعی پیوند زد.  الگوی زیست عرفانی ابراهیم ادهم نشان داد که تصوف می‌تواند محملی برای تحکیم ارزش‌های فرهنگی مانند [[صداقت]]، [[امانت داری|امانت‌داری]] و خدمت به خلق باشد و سرمایه فرهنگی جامعه را غنی سازد.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.</ref>
 
== اثرپذیری از امامان شیعه ==
بر اساس برخی روایات، ابراهیم ادهم در مکه با [[امام باقر|امام محمد باقر]] (امام پنجم [[شیعیان]]) ملاقات داشت و از او چیزهای زیادی آموخت. همچنین، در کوفه، هنگامی که [[امام صادق]] (امام ششم شیعیان) از آن شهر عازم مدینه بود، همراه با جمعی از علما امام را به سمت مدینه بدرقه کرد. ابراهیم از محدثین بود و نام وی در شمار راویان امام باقر و امام صادق وجود دارد. او در اواخر عمر، نقل روایت را رها کرد و شکر نعمت، استغفار از معصیت و آماده‌شدن برای مرگ را پیشه کرد.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸.</ref>
 
=== گرایش مذهبی {{درشت|ابراهیم ادهم}} ===
برخی ابراهیم ادهم را به‌دلیل نقل حدیث از امامان [[شیعه]]، حضور در کوفه و مکه و مدینه در زمان حیات [[امام صادق]] و مشابهت برخی از سخنان وی با اقوالی که از امام صادق نقل شده و نیز انتساب او به قبیلهٔ بنی‌عجل که به دوستی اهل‌بیت شهرت داشتند، گرایش مذهبی او را شیعه می‌دانند؛ اما گروهی از محققان این دلایل را کافی ندانسته و معتقدند این موارد فقط می‌تواند از نوعی ارتباط یا ارادت او به اهل‌بیت، حکایت کند.<ref>مجتبایی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
== جایگاه و اثرگذاری {{درشت|ابراهیم ادهم}} در فرهنگ اسلامی ==
# ابراهیم ادهم از نظر شخصیت، اندیشه، احوال و اقوال، در تاریخ تصوف اسلامی و در مراحل اولیهٔ شکل‌گیری آن، تأثیر و اهمیت بسیاری داشته است. همچنین، وی در تحول مفاهیم زهد و تقوی و [[عبادت]] اولیهٔ اسلامی به ریاضت و مجاهدت و افکار صوفیانهٔ دوره‌های بعد نقش مؤثری داشته است؛
# سلسلهٔ چشتیه (از سلسله‌های بزرگ صوفیه در شبه‌قارهٔ هند) شجرهٔ طریقت خود را از طریق شیخ ابواسحاق چشتی (معروف به شامی) به سلسلهٔ ادهمیه و ابراهیم ادهم می‌رسانند؛
# در ادبیات عرفانی، ابراهیم ادهم از برترین نمونه‌های زهد و ترک دنیا و تجرّد محسوب شده است؛
# ابوحنیفه او را «سیدنا» خطاب می‌کرد، و جنید او را «مفاتیح‌العلوم» لقب داده است؛
# مقدمات و مراحل اولیهٔ بسیاری از اصول نظری و قواعد اخلاقی و عملی عرفان اسلامی را که از قرن‌های ۳ و ۴ به بعد به‌عنوان مبانی و شرایط سیر و سلوک و مراحل طریقت شناخته شد، در اعمال و اقوال منسوب به او دیده می‌شود؛
# بسیاری از معانی و مفاهیم رایج در میان متصوفه، مانند خوف و رجا، [[صبر]] و رضا، [[توبه]] و زهد، [[اخلاص]] و شکر و [[توکل|توکّل]]، عزلت و خلوت، فقر و غنا، قرب و محبت و آداب مربوط به صحبت و خدمت و معیشت، در سخنان ابراهیم ادهم بازتاب پیدا کرده است.<ref>مجتبایی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
# اگرچه در منابع متقدم شیعی نامی از ابراهیم ادهم برده نشده، اما فقهای متأخری مانند سید محسن اعرجی کاظمی او را از رجال شیعی صوفی برشمرده‌اند. در منابع اهل سنت، او به‌عنوان محدثی مورد اعتماد و از اصحاب ابوحنیفه و سفیان ثوری ستوده شده است. این جایگاه دوگانه، نشان‌دهنده نفوذ فرامذهبی اوست.<ref>اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰.</ref>
 
== شهرت و اثرگذاری {{درشت|ابراهیم ادهم}} ==
 
=== کشورهای اسلامی ===
ابراهیم ادهم به‌عنوان عارف و صوفی بزرگ جهان [[اسلام]]، در اذهان و افکار عامهٔ [[مسلمانان]] در نقاط مختلف جهان تأثیر داشته است. برای مثال، در کشور اندونزی داستان ابراهیم ادهم شهرت دارد.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
=== اروپا ===
ابراهیم ادهم از حدود سرزمین‌های اسلامی فراتر رفته و در ادبیات اروپایی نیز راه یافته است. برای مثال، مورخ ایتالیایی که در قرن ۱۱ق در دربار شاهان مغولِ هند بوده، یکی از داستان‌های مربوط به ابراهیم ادهم را در کتاب «تاریخ مغول» خود آورده است. همچنین، «لی‌هانت»، شاعر معروف انگلیسی یکی از داستان‌های وی را که در «تذکرةالاولیاء» [[عطار نیشابوری]] آمده، به زبان انگلیسی به نظم درآورده است.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/238105/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85 مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref>
 
=== روش عرفانی {{درشت|ابراهیم ادهم}} ===
روش ابراهیم ادهم در تصوف، زهد و عبادت، ریاضت، ذم دنیا و گریز از خواسته‌های دنیوی است. همچنین، پرهیز از هر چیز که انسان را از یاد و [[عبادت]] خدا دور کند، محور افکار و گفته‌های وی است اما مفاهیم فنا و بقا، توحید شهودی و وجودی، محو و اثبات، صَحو و سُکر، غیبت و حضور که در آثار عرفای بعد از او آمده و مبانی نظری عرفان اسلامی را تشکیل داده است، در سخنان وی نمود ندارد.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
 
=== آثار تولید شده دربارهٔ ابراهیم ادهم ===
کتاب‌های زیادی دربارهٔ شخصیت، احوال و گفته‌های ابراهیم ادهم تألیف شده است که از آن جمله می‌توان به «زهد ابراهیم»، تألیف «احمد بن محمد بَردَعی»، «سیرهٔ ابراهیم بن ادهم» به قلم «احمد بن یوسف سنان» و «الطراز المعلم فی قصة السلطان ابراهیم ادهم» به زبان ترکی تألیف «درویش حسن رومی» اشاره کرد.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
 
=== در گذشت {{درشت|ابراهیم ادهم}} ===
بنابر گفتهٔ اکثر مورخان وی در [[جنگ]] با رومیان بیمار شد و درگذشت.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref> سال وفات وی را برخی ۱۶۱ق<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/265831/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D9%85%D8%AB%D9%86%D9%88%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%88%DB%8C غلام‌حسین‌زاده، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، 1386ش، ص165.]</ref> و بعضی دیگر ۱۶۲ق دانسته‌اند.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
 
==== محل دفن {{درشت|ابراهیم ادهم}} ====
محل دفن ابراهیم ادهم به‌صورت دقیق معلوم نیست؛ جاهای مختلفی مانند «سوقین» از قلعه‌های روم، «شهر صور»، «ساحل» دریا، «جَدَث الغربی» (گورستانی واقع در شمال مصر و غرب دلتای رود نیل)، «جبله» یا «جبل» در لبنان را محل دفن وی دانسته‌اند. ابن‌بطوطه معتقد است که مردم در شهر بلخ تا زمان او خانهٔ ابراهیم ادهم را می‌شناخته‌اند و او خود نیز به زیارت آن رفته که نشان می‌دهد وی به زادگاه خود برگشته و آن‌جا دفن شده است.<ref>[https://article.tebyan.net/134786/%D8%A7%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B7%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7 محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.]</ref>
 
== بازتاب زندگی ابراهیم ادهم در ادبیات ==
زندگی و آموزه‌های ابراهیم ادهم به‌عنوان نماد زهد و عرفان، بازتاب گسترده‌ای در ادبیات فارسی و عربی داشته است. شاعران و عارفان از قرن سوم هجری به بعد، با الهام از حکایات و سخنان او، مضامین عمیق عرفانی را در قالب شعر تبیین کرده‌اند.<ref>مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
=== موضوعات محوری در اشعار ===
اشعار مرتبط با ابراهیم ادهم به چند موضوع اصلی پرداخته‌اند:
* داستان توبه و گذشتن از سلطنت: شاعران با اشاره به روایت مشهور ترک تاج و تخت توسط او، مفاهیم ریاضت و دوری از دنیاطلبی را به نظم کشیده‌اند.
* ملاقات با خضر نبی: این مواجههٔ نمادین به عنوان نقطهٔ عطفی در سیر معنوی او در شعر بازتاب یافته است.
* مناجات‌ها و راز و نیازها: گفتگوهای عرفانی او با خداوند، منبع الهام شاعران برای خلق مضامین [[توحید|توحیدی]] بوده است.
* کرامات و حکایات: مواردی مانند سخن گفتن با حیوانات یا پیشگویی‌های او به صورت تمثیل‌های شعرین درآمده‌اند.<ref>مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
==== چهره‌های ادبی تأثیرپذیر ====
شاعران بزرگی همچون [[سنایی|سنایی غزنوی]]، [[عطار نیشابوری]] و [[مولوی]] در آثار خود به کرات از ابراهیم ادهم یاد کرده‌اند. به ویژه در [[مثنوی معنوی]]، داستان‌های او به عنوان نمونه‌های اعلای عرفان عملی مورد اشاره قرار گرفته‌اند.<ref>مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
==== نقش در شکل‌گیری ادبیات تعلیمی ====
سخنان قصار و پندهای ابراهیم ادهم به یکی از ارکان ادبیات تعلیمی-عرفانی تبدیل شده است. آثار منثوری مانند تذکرة الاولیای عطار و حلیة الاولیای اصفهانی بخش‌های قابل توجهی را به روایت زندگی و حکمت‌های او اختصاص داده‌اند.
 
این بازتاب ادبی نه تنها بر گسترش تصوف در جهان اسلام تأثیر گذاشته، بلکه به شکل‌گیری هویت فرهنگی و سبک زندگی عرفانی در جامعهٔ اسلامی کمک شایانی کرده است.<ref>مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
== منابع ==
{{آغاز منابع}}
* «ابراهیم ادهم؛ عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ش.
* «ابراهیم ادهم؛ عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ش.
* غلام‌حسینزاده، غلام‌حسین، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، شمارۀ 16، تابستان 1386ش.
* ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت،  دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
* مجتبایی، فتح‌الله و جعفری (قنواتی)، محمد، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 12 آذر 1398ش.
* اعرجی کاظمی، محسن بن حسن، عدة الرجال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
* محمدی، «أدهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: 3 شهریور 1389ش.
* سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
 
* سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، بیروت،  دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
[[رده:ویکی‌زندگی]]
* غلام‌حسین‌زاده، غلام‌حسین، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلهٔ پژوهش‌های ادبی، شمارهٔ ۱۶، تابستان ۱۳۸۶ش.
[[رده:پیشگامان]]
* مجتبایی، فتح‌الله، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش.
[[رده:آموزه‌های دینی]]
* محمدی، «أدهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۳ شهریور ۱۳۸۹ش.
[[رده:افغانستان]]
* مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش.
* نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مولف، ۱۴۱۴ق.
{{پایان منابع}}

نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۱۲

آرامگاه ابراهیم ادهم در شهر جبله در سواحل سوریه
آرامگاه ابراهیم ادهم در شهر جبله در سواحل سوریه

ابراهیم ادهم، عارف و زاهد أثرگذار جهان اسلام در قرن دوم هجری.

اِبراهیمِ اَدهَم، عارف برجستهٔ قرن دوم هجری، با ترک زندگی اشرافی، تحولی شگرف در سنت عرفانی ایجاد کرد. وی با پرهیز از رهبانیت منفعل، بر «کار برای روزی حلال» و خدمت عملی تأکید ورزید و عرفان را از انزوا به عرصه اجتماعی سوق داد.

رویکرد نقادانهٔ او در برابر صاحبان قدرت ستمگر، عرفان را به نیرویی برای عدالت‌خواهی تبدیل کرد. به این ترتیب، او با ترویج ساده‌زیستی و ایثار، الگویی از «عرفان اجتماعی» بنیان نهاد که بر بهبود مناسبات اخلاقی و تقویت همبستگی جامعه تأکید داشت و میراثی جاودانه در تلفیق معنویت و خدمت به خلق بر جای گذاشت.

زندگی‌نامه ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تولد در بلخ

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابراهیم ادهم در حدود ۱۰۰ق در بلخ به دنیا آمد. او از امیرزادگان خراسان بود که پدرش از ملوک منطقه و نیز از محدثان به شمار می‌رفت. برخی منابع تولد او را در مکه و در خلال سفر حج والدینش دانسته‌اند. نسب وی به قبیله بنی عجل از اعراب عراق می‌رسید که به دوستی اهل بیت شهرت داشتند. این زمینهٔ اشرافی و علمی، بستر مناسبی برای رشد اولیهٔ او فراهم کرد.[۱]

تحول روحی و گرایش به عرفان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دگرگونی درونی ابراهیم با رویدادهای نمادینی همراه بود که سبک زندگی او را به‌طور عمیق تغییر داد. بر اساس مشهورترین روایت، ابراهیم ادهم در قصر شاهی بر تخت خوابیده بود، نیمهٔ شب، سقف خانه لرزید و صدای پایی از روی بام خانه شنیده شد، وقتی ابراهیم دربارهٔ آن صدا پرسید، جواب آمد که شتر گم‌شدهٔ خود را این‌جا می‌جویم.

ابراهیم صاحب صدا را نادان خواند که چگونه شتر را بر پشت بام می‌جوید اما جواب شنید که شما چگونه بر تخت زرین و در لباس اطلس، خدا را می‌جویید. این سخن سبب دگرگونی درونی ابراهیم شد و زندگی اشرافی را ترک کرد.[۲]

در روایتی دیگر، در خلال شکار و سوار بر اسب، صدایی از پشت کوه او را از دنیاطلبی برحذر داشت. این تجربیات موجب شد ثروت و مقام را رها کند و لباس درویشی بر تن کند.[۳]

دوره ریاضت و سیر و سلوک

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پس از ترک بلخ، ۹ سال در غاری نزدیک نیشابور به عبادت و ریاضت پرداخت. سپس به عراق، شام و حجاز سفر کرد و در این مسیر، با عرفای بزرگی چون سفیان ثوری و فضیل بن عیاض مصاحبت داشت. برخلاف راهبان بودایی، بر کار و تلاش برای کسب روزی حلال تأکید می‌ورزید و در مزارع کار می‌کرد یا به نگهبانی می‌پرداخت. همچنین در جنگ‌های مسلمانان با رومیان شرکت فعال داشت.[۴]

سیرهٔ عملی و اخلاقی ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابراهیم ادهم، از شهرت پرهیز داشت. جوانمرد، اهل ایثار و انفاق بود. برخلاف فقیران بودایی و راهبان مسیحی که از کار و کوشش برای امرار معاش پرهیز می‌کردند، وی تلاش می‌کرد رزق حلال از دسترنج خود پیدا کند و برای این مقصود در کشتزارها کار می‌کرد و به باغبانی و نگهبانی مزارع می‌پرداخت. ابراهیم ادهم، تأهل را مانع سیر و سلوک می‌دانست. همچنین او در برابر صاحبان مقام و قدرت، بی‌باک بود و با لحن تند و انتقادآمیز صحبت می‌کرد و آنان را از دنیاپرستی و دین‌فروشی برحذر می‌داشت.[۵]

عرفان اجتماعی ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابراهیم ادهم با ترویج زهد عملی و تأکید بر کار و تلاش برای کسب روزی حلال، الگویی از عرفان اجتماعی ارائه داد که بر بهبود مناسبات اقتصادی و اخلاقی جامعه تأثیر گذاشت. او با رد انزواگرایی افراطی، عرفان را از حیطهٔ فردی به عرصهٔ اجتماعی کشاند و تقویت پیوندهای انسانی را جزئی از سلوک معنوی دانست. مخالفت صریح او با صاحبان قدرت و ثروت که به استثمار مردم می‌پرداختند، نقش عرفان را به مثابهٔ نیرویی برای عدالت‌خواهی و مقابله با فساد اجتماعی تثبیت کرد. این موضع‌گیری‌ها باعث تقویت سرمایهٔ اجتماعی در میان توده‌های محروم شد.[۶]

تأکید او بر ساده‌زیستی و پرهیز از تجملات، سبک زندگی ای را ترویج کرد که بر قناعت و ایثار استوار بود و به تقویت همبستگی اجتماعی می‌انجامید. همچنین، شرکت او در جنگ‌های دفاعی و کار در مزارع، عرفان را با مسئولیت‌پذیری اجتماعی پیوند زد. الگوی زیست عرفانی ابراهیم ادهم نشان داد که تصوف می‌تواند محملی برای تحکیم ارزش‌های فرهنگی مانند صداقت، امانت‌داری و خدمت به خلق باشد و سرمایه فرهنگی جامعه را غنی سازد.[۷]

اثرپذیری از امامان شیعه

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر اساس برخی روایات، ابراهیم ادهم در مکه با امام محمد باقر (امام پنجم شیعیان) ملاقات داشت و از او چیزهای زیادی آموخت. همچنین، در کوفه، هنگامی که امام صادق (امام ششم شیعیان) از آن شهر عازم مدینه بود، همراه با جمعی از علما امام را به سمت مدینه بدرقه کرد. ابراهیم از محدثین بود و نام وی در شمار راویان امام باقر و امام صادق وجود دارد. او در اواخر عمر، نقل روایت را رها کرد و شکر نعمت، استغفار از معصیت و آماده‌شدن برای مرگ را پیشه کرد.[۸]

گرایش مذهبی ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی ابراهیم ادهم را به‌دلیل نقل حدیث از امامان شیعه، حضور در کوفه و مکه و مدینه در زمان حیات امام صادق و مشابهت برخی از سخنان وی با اقوالی که از امام صادق نقل شده و نیز انتساب او به قبیلهٔ بنی‌عجل که به دوستی اهل‌بیت شهرت داشتند، گرایش مذهبی او را شیعه می‌دانند؛ اما گروهی از محققان این دلایل را کافی ندانسته و معتقدند این موارد فقط می‌تواند از نوعی ارتباط یا ارادت او به اهل‌بیت، حکایت کند.[۹]

جایگاه و اثرگذاری ابراهیم ادهم در فرهنگ اسلامی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
  1. ابراهیم ادهم از نظر شخصیت، اندیشه، احوال و اقوال، در تاریخ تصوف اسلامی و در مراحل اولیهٔ شکل‌گیری آن، تأثیر و اهمیت بسیاری داشته است. همچنین، وی در تحول مفاهیم زهد و تقوی و عبادت اولیهٔ اسلامی به ریاضت و مجاهدت و افکار صوفیانهٔ دوره‌های بعد نقش مؤثری داشته است؛
  2. سلسلهٔ چشتیه (از سلسله‌های بزرگ صوفیه در شبه‌قارهٔ هند) شجرهٔ طریقت خود را از طریق شیخ ابواسحاق چشتی (معروف به شامی) به سلسلهٔ ادهمیه و ابراهیم ادهم می‌رسانند؛
  3. در ادبیات عرفانی، ابراهیم ادهم از برترین نمونه‌های زهد و ترک دنیا و تجرّد محسوب شده است؛
  4. ابوحنیفه او را «سیدنا» خطاب می‌کرد، و جنید او را «مفاتیح‌العلوم» لقب داده است؛
  5. مقدمات و مراحل اولیهٔ بسیاری از اصول نظری و قواعد اخلاقی و عملی عرفان اسلامی را که از قرن‌های ۳ و ۴ به بعد به‌عنوان مبانی و شرایط سیر و سلوک و مراحل طریقت شناخته شد، در اعمال و اقوال منسوب به او دیده می‌شود؛
  6. بسیاری از معانی و مفاهیم رایج در میان متصوفه، مانند خوف و رجا، صبر و رضا، توبه و زهد، اخلاص و شکر و توکّل، عزلت و خلوت، فقر و غنا، قرب و محبت و آداب مربوط به صحبت و خدمت و معیشت، در سخنان ابراهیم ادهم بازتاب پیدا کرده است.[۱۰]
  7. اگرچه در منابع متقدم شیعی نامی از ابراهیم ادهم برده نشده، اما فقهای متأخری مانند سید محسن اعرجی کاظمی او را از رجال شیعی صوفی برشمرده‌اند. در منابع اهل سنت، او به‌عنوان محدثی مورد اعتماد و از اصحاب ابوحنیفه و سفیان ثوری ستوده شده است. این جایگاه دوگانه، نشان‌دهنده نفوذ فرامذهبی اوست.[۱۱]

شهرت و اثرگذاری ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کشورهای اسلامی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ابراهیم ادهم به‌عنوان عارف و صوفی بزرگ جهان اسلام، در اذهان و افکار عامهٔ مسلمانان در نقاط مختلف جهان تأثیر داشته است. برای مثال، در کشور اندونزی داستان ابراهیم ادهم شهرت دارد.[۱۲]

ابراهیم ادهم از حدود سرزمین‌های اسلامی فراتر رفته و در ادبیات اروپایی نیز راه یافته است. برای مثال، مورخ ایتالیایی که در قرن ۱۱ق در دربار شاهان مغولِ هند بوده، یکی از داستان‌های مربوط به ابراهیم ادهم را در کتاب «تاریخ مغول» خود آورده است. همچنین، «لی‌هانت»، شاعر معروف انگلیسی یکی از داستان‌های وی را که در «تذکرةالاولیاء» عطار نیشابوری آمده، به زبان انگلیسی به نظم درآورده است.[۱۳]

روش عرفانی ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روش ابراهیم ادهم در تصوف، زهد و عبادت، ریاضت، ذم دنیا و گریز از خواسته‌های دنیوی است. همچنین، پرهیز از هر چیز که انسان را از یاد و عبادت خدا دور کند، محور افکار و گفته‌های وی است اما مفاهیم فنا و بقا، توحید شهودی و وجودی، محو و اثبات، صَحو و سُکر، غیبت و حضور که در آثار عرفای بعد از او آمده و مبانی نظری عرفان اسلامی را تشکیل داده است، در سخنان وی نمود ندارد.[۱۴]

آثار تولید شده دربارهٔ ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کتاب‌های زیادی دربارهٔ شخصیت، احوال و گفته‌های ابراهیم ادهم تألیف شده است که از آن جمله می‌توان به «زهد ابراهیم»، تألیف «احمد بن محمد بَردَعی»، «سیرهٔ ابراهیم بن ادهم» به قلم «احمد بن یوسف سنان» و «الطراز المعلم فی قصة السلطان ابراهیم ادهم» به زبان ترکی تألیف «درویش حسن رومی» اشاره کرد.[۱۵]

در گذشت ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بنابر گفتهٔ اکثر مورخان وی در جنگ با رومیان بیمار شد و درگذشت.[۱۶] سال وفات وی را برخی ۱۶۱ق[۱۷] و بعضی دیگر ۱۶۲ق دانسته‌اند.[۱۸]

محل دفن ابراهیم ادهم

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محل دفن ابراهیم ادهم به‌صورت دقیق معلوم نیست؛ جاهای مختلفی مانند «سوقین» از قلعه‌های روم، «شهر صور»، «ساحل» دریا، «جَدَث الغربی» (گورستانی واقع در شمال مصر و غرب دلتای رود نیل)، «جبله» یا «جبل» در لبنان را محل دفن وی دانسته‌اند. ابن‌بطوطه معتقد است که مردم در شهر بلخ تا زمان او خانهٔ ابراهیم ادهم را می‌شناخته‌اند و او خود نیز به زیارت آن رفته که نشان می‌دهد وی به زادگاه خود برگشته و آن‌جا دفن شده است.[۱۹]

بازتاب زندگی ابراهیم ادهم در ادبیات

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زندگی و آموزه‌های ابراهیم ادهم به‌عنوان نماد زهد و عرفان، بازتاب گسترده‌ای در ادبیات فارسی و عربی داشته است. شاعران و عارفان از قرن سوم هجری به بعد، با الهام از حکایات و سخنان او، مضامین عمیق عرفانی را در قالب شعر تبیین کرده‌اند.[۲۰]

موضوعات محوری در اشعار

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اشعار مرتبط با ابراهیم ادهم به چند موضوع اصلی پرداخته‌اند:

  • داستان توبه و گذشتن از سلطنت: شاعران با اشاره به روایت مشهور ترک تاج و تخت توسط او، مفاهیم ریاضت و دوری از دنیاطلبی را به نظم کشیده‌اند.
  • ملاقات با خضر نبی: این مواجههٔ نمادین به عنوان نقطهٔ عطفی در سیر معنوی او در شعر بازتاب یافته است.
  • مناجات‌ها و راز و نیازها: گفتگوهای عرفانی او با خداوند، منبع الهام شاعران برای خلق مضامین توحیدی بوده است.
  • کرامات و حکایات: مواردی مانند سخن گفتن با حیوانات یا پیشگویی‌های او به صورت تمثیل‌های شعرین درآمده‌اند.[۲۱]

چهره‌های ادبی تأثیرپذیر

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شاعران بزرگی همچون سنایی غزنوی، عطار نیشابوری و مولوی در آثار خود به کرات از ابراهیم ادهم یاد کرده‌اند. به ویژه در مثنوی معنوی، داستان‌های او به عنوان نمونه‌های اعلای عرفان عملی مورد اشاره قرار گرفته‌اند.[۲۲]

نقش در شکل‌گیری ادبیات تعلیمی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سخنان قصار و پندهای ابراهیم ادهم به یکی از ارکان ادبیات تعلیمی-عرفانی تبدیل شده است. آثار منثوری مانند تذکرة الاولیای عطار و حلیة الاولیای اصفهانی بخش‌های قابل توجهی را به روایت زندگی و حکمت‌های او اختصاص داده‌اند.

این بازتاب ادبی نه تنها بر گسترش تصوف در جهان اسلام تأثیر گذاشته، بلکه به شکل‌گیری هویت فرهنگی و سبک زندگی عرفانی در جامعهٔ اسلامی کمک شایانی کرده است.[۲۳]

  1. سلمی، طبقات الصوفیه، ۱۴۲۴ق، ص۱۵.
  2. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵.
  3. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵؛
  4. مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  5. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  6. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.
  7. سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۲۶؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ص۲۳۷.
  8. نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۸.
  9. مجتبایی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  10. مجتبایی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  11. اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰.
  12. مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  13. مجتبایی و جعفری (قنواتی)، «ابراهیم ادهم»، وب‌سایت مرکزدائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
  14. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  15. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  16. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  17. غلام‌حسین‌زاده، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلۀ پژوهش‌های ادبی، 1386ش، ص165.
  18. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  19. محمدی، «ادهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان.
  20. مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  21. مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  22. مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  23. مجتبایی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش، ج۳، ص۳.
  • «ابراهیم ادهم؛ عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری»، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ش.
  • ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
  • اعرجی کاظمی، محسن بن حسن، عدة الرجال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
  • غلام‌حسین‌زاده، غلام‌حسین، «تحلیل شخصیت داستانی ابراهیم ادهم بر اساس مثنوی مولوی»، مجلهٔ پژوهش‌های ادبی، شمارهٔ ۱۶، تابستان ۱۳۸۶ش.
  • مجتبایی، فتح‌الله، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۹ش.
  • محمدی، «أدهم، اسطوره‌ای فرای مرزها»، وب‌سایت تبیان، تاریخ درج مطلب: ۳ شهریور ۱۳۸۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش.
  • نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مولف، ۱۴۱۴ق.