پیشنویس:بامیان: تفاوت میان نسخهها
imported>محمدمهدی محمدی لینک داخلی |
|||
| (۸۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | {{درشت|'''بامیان'''}}؛ ولایت و منطقهای باستانی در مرکز افغانستان. | ||
بامیان، از ولایتهای (استان) مهم افغانستان بوده و بهعنوان یکی از مناطق تاریخی و فرهنگی مهم این کشور شناخته میشود که دارای پیشینهای غنی و جاذبههای طبیعی و باستانی متعدد است. این منطقه که در مرکز افغانستان واقع شده، از دیرباز از مراکز مهم تمدنی و تجاری در مسیر | بامیان، از ولایتهای (استان) مهم افغانستان بوده و بهعنوان یکی از مناطق تاریخی و فرهنگی مهم این کشور شناخته میشود که دارای پیشینهای غنی و جاذبههای طبیعی و باستانی متعدد است. این منطقه که در مرکز [[افغانستان]] واقع شده، از دیرباز از مراکز مهم تمدنی و تجاری در مسیر جادهٔ ابریشم محسوب میشد و با دارا بودن آثار تاریخی ارزشمندی همچون مجسمههای بزرگ بودا، شهر غلغله، شهر ضحاک و بند امیر، همواره مورد توجه گردشگران و پژوهشگران بوده است. | ||
بامیان در گذشته یکی از مهمترین گرهگاههای تاریخی در مسیر جاده ابریشم، نقش حیاتی در پیوند تجاری و فرهنگی بین آسیای میانه و شبه قاره هند ایفا میکرد. این منطقه بهعنوان پلی طبیعی، تمدنهای شمال و جنوب رشته کوه هندوکش را به یکدیگر متصل میساخت. | بامیان در گذشته یکی از مهمترین گرهگاههای تاریخی در مسیر جاده ابریشم، نقش حیاتی در پیوند تجاری و فرهنگی بین آسیای میانه و شبه قاره هند ایفا میکرد. این منطقه بهعنوان پلی طبیعی، تمدنهای شمال و جنوب رشته کوه هندوکش را به یکدیگر متصل میساخت. | ||
مردم بامیان بهطور عمده از قوم هزاره بوده که به زبان فارسی با گویش محلی (هزارگی) سخن میگویند و بیشتر آنها پیرو مذهب | مردم بامیان بهطور عمده از [[قوم هزاره]] بوده که به [[زبان فارسی]] با گویش محلی (هزارگی) سخن میگویند و بیشتر آنها پیرو مذهب [[شیعه|شیعهٔ]] دوازدهامامی است. اقتصاد این منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی، دامداری و [[صنایع دستی]] است. [[بامیان]] همچنین بهعنوان اولین پایتخت فرهنگی سارک در ۲۰۱۵م انتخاب شد که نشاندهندهٔ اهمیت فرهنگی این منطقه است. با وجود چالشهای توسعهای، بامیان همچنان بهعنوان نمادی از غنای فرهنگی و تاریخی افغانستان مطرح بوده و نیازمند توجه بیشتر برای حفظ میراث فرهنگی و توسعه پایدار است. | ||
==نامگذاری بامیان== | ==هویت و تاریخ بامیان== | ||
ریشهشناسی نام بامیان | ===نامگذاری بامیان=== | ||
'''ارتباط با مفهوم نور و روشنایی:''' ریشهشناسی نام بامیان نشاندهندهٔ ارتباط عمیق آن با مفاهیم نور و روشنایی است؛ واژهٔ «بام» که در ترکیباتی مانند بامی، بامین و بامیان دیده میشود، در زبانهای باستانی منطقه بهمعنای روشنایی و درخشش به کار میرفته است. این مفهوم در عبارت رایج «از بام تا شام» که اشاره به دورهٔ زمانی از طلوع تا غروب خورشید دارد، همچنان حفظ شده است. | |||
بر اساس پژوهشهای محمدحسین یمین، ردپای نام بامیان را میتوان در متون کهن اوستایی نیز یافت. در اوستا، این نام بهصورتهای «gien-bam» یا «gien-wam» و در | '''ریشهیابی در متون کهن:''' بر اساس پژوهشهای محمدحسین یمین، ردپای نام بامیان را میتوان در متون کهن اوستایی نیز یافت. در اوستا، این نام بهصورتهای «gien-bam» یا «gien-wam» و در دورهٔ پهلوی بهشکل «bamikan» ثبت شده که بعدها به تلفظ امروزی «بامیگان» و سپس «بامیان» تحول یافته است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> واژهٔ «بامیه» در [[اوستا]] بهعنوان صفتی بهمعنای فروزنده و تابنده به کار رفته و صورت پهلوی آن «بامیک» از همین ریشه است.<ref>حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص55.</ref> | ||
در [[ | '''ارتباط با موقعیت جغرافیایی:''' در [[زبان فارسی]] نیز، واژهٔ «بام» بار معنایی روشنایی، سپیدهدم و درخشندگی صبحگاهی را حفظ کرده که به نظر پژوهشگران اشارهای به موقعیت جغرافیایی خاص منطقهٔ باستانی بامیان در میان کوههای مرتفع و آفتابگیر منطقه است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | ||
در | '''نامهای دیگر بامیان در متون تاریخی و اساطیری:''' در [[اوستا]] (وندیداد) از بامیان بهنامهای «خَنِیرَتبامی»، «هَنِیرهبامی»، «ایرانویجه»، «پارس» و «ورنهٔ چهارگوش» یاد شده<ref>محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص34.</ref> و رشتهکوه هندوکش و بابا در بامیان با نامهای هَراییتی و هَرابُرز اوپارسین (بالاترین پرواز سین، یعنی عقاب) آمده است. در متون پَهلوی به نام اَبَرسِین و در نوشتههای مورخان بهعنوان پامیر و در [[شاهنامه]] به نام البرز ثبت شده است. در دوران سلطهٔ یونانیان، [[بلخ]] با نامهای باکتریا و باکتروس شناخته میشد و بامیان و سرزمینهای جنوبی آن را پامیزوس، پاراپامیزوس و پاراپامیزاد مینامیدند. برخی محققان معتقدند واژههای پامیر، پامیزوس، پاراپامیزوس و بامیان ریشهٔ مشترکی دارند و همگی بهمعنای سرزمینهای بلند است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | ||
==تاریخچه== | ===تاریخچه بامیان=== | ||
====دوران پیش از اسلام==== | |||
'''دوران باستان (هخامنشیان و حمله اسکندر):''' بر اساس اسناد و منابع تاریخی در ۳۳۰ پیش از میلاد، امپراتوری [[داریوش]] سوم هخامنشی (معروف به دارا در منابع کهن) به دست اسکندر مقدونی سقوط کرد. اسکندر پس از فتح [[بلخ]] و بامیان، [[اوستا|اوستای]] مقدس را که بر دوازده هزار قطعه پوست گاو نگاشته شده و در گنجینهٔ شایگانِ بلخ محفوظ بود، آتش زد. با افول حکومت هخامنشیان، سلوکیان بر این سرزمین تسلط یافتند. از این دوران به بعد، آیین زردشتی به تدریج رو به ضعف نهاد و در مناطق شمالی و شرقی، از جمله بامیان، آیین بودایی گسترش یافت. | |||
'''گسترش آیین بودایی و رواج تمدنهای میترایی و زرتشتی:''' بر پایهٔ متون دینی کهن، روایتهای اساطیری و منابع تاریخی و ادبی، مردمانی که در کوهستانهای مرکزی بامیان، خاستگاه فرهنگ، هنر، تاریخ، تمدن و اسطورههای دیرینه بودهاند، خود را «آریایی» و «کیانی» میخواندهاند. شواهد باقیمانده در پیکرهها و نقوش باستانی بهوضوح گواه آن است که تمدنهای میترایی و خورشیدپرستی در این منطقه رواج داشته است و در ادوار بعدی، [[آیین زرتشت]] جایگزین آن شد. سپس آیین بودایی و در نهایت فرهنگ اسلامی در این سرزمین نفوذ یافت. به استناد آثار باقیمانده، سازندگان این تمدن عظیم، چهرههایی مشابه مردمان هزارههای امروزی داشته است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
'''دوران کوشانیان (اوج شکوه و مرکزیت دینی-هنری):''' بامیان، در طول قرون نخست میلادی، بهعنوان محل پذیرش و رشد آیین بودا شناخته میشود. در آن زمان، مردم بامیان این [[دین]] را پذیرفته و آن را گسترش دادند که این روند تا نواحی شمالی هندوکش ادامه یافت. کوشانیان، که از مهمترین حامیان و ترویجکنندگان آیین بودا بودند، با بهرهگیری از قدرت سیاسی و نظامی خود، ارزش و اثرگذاری این دین را در منطقه تقویت کردند. از طریق فعالیتهای آنان، دین بودا از افغانستان تا کنار رود تارم در ترکستان چین، نفوذ و گسترش یافته است. به باور برخی از پژوهشگران تندیسهای بزرگ بودای بامیان در این دوره ساخته شد که از نظر هنر و معماری در جهان بینظیر بود. | |||
گسترش آیین بودایی در مناطق مجاور هندوکش، بامیان را به مقام پایتخت معنوی و هنری آسیا ارتقاء داد. بههمین دلیل، در دورههای مختلف، بودائیان و جهانگردان از سراسر جهان برای دیدن و زیارت این تندیسها و دیدن جاذبههای فرهنگی بامیان، به این منطقه میآمدند. ارتباطات تجاری بین آسیای مرکزی، دولت روم، چین و هند، بارها و بارها توسعه یافت و موقعیت جغرافیایی بامیان، بهعنوان منطقهای در مسیر راههای تجارتی مهم، از جمله راه [[ابریشم]]، سبب بهرهمندی اقتصادی زیادی برای آن شد.<ref>دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج5، ص111.</ref> به گواهی تاریخنویسان، هندوهای بسیاری از راههای دور برای [[زیارت]] این بتها میآمدند و با تقدیم [[قربانی کردن|قربانیها]]، هدایا و [[نذر|نذورات]]، به [[عبادت]] میپرداختند. در صحن این معبد عظیم، زاهدان و سالکان بسیاری حضور مییافتند و بتهای زرین و جواهرنشان آن در توصیف نمیگنجید.<ref>حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص57-58.</ref> | |||
به | '''سفرنامه هیونگ تسانگ و توصیف بامیان:''' هیونگ تسانگ، زائر چینی بودایی که در ۶۳۰م به بامیان سفر کرده، در آثار خود به توصیف مجسمههای بزرگ بودا، معابد، تزئینات طلایی، نقاشیهای دیواری و حتی آب زلال و رنگین بندامیر پرداخته است. بر اساس شرح مفصلی که در فصل اول کتاب «سی-یو-کی» آمده، میتوان دریافت که در آن دوران شهر بامیان با معابد و صومعههای خود در اوج رونق و آبادی قرار داشته است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛] اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.</ref> | ||
'''دوران یفتلیها و ساسانیان:''' با سقوط سلسلهٔ کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی در ۲۲۰م قلمرو آنان از جمله بامیان تحت حاکمیت [[ساسانیان]] قرار گرفت. با این حال، تسلط ساسانیان بر این منطقه از ثبات برخوردار نبود، چرا که مرزهای شرقی [[خراسان]] در این دوره بهدلیل تهاجمات پی در پی هپتالیان ([[یفتلی ها|یفتلیها]]) و سپس ترکان، دچار ناپایداری و تغییرات مکرر شد. | |||
بامیان از | |||
دولت یفتلیان (۴۵۰–۵۶۸م) بهعنوان یکی از حکومتهای تأثیرگذار در حوزهٔ تمدنی [[خراسان]]، ابتدا با تصرف باختر و تخارستان پایههای قدرت خود را استوار ساخت. این حکومت با عبور از هندوکش، وادیهای [[کابل]]، [[قندهار]] و [[زابل افغانستان|زابل]] را تحت کنترل درآورد و قلمرو خود را از [[مرو]] تا کشمیر گسترش داد. در دورهٔ «اخشنور»، یفتلیان به اوج قدرت رسیدند و حوزهٔ نفوذ خود را از فارس تا چین و هند توسعه دادند. «میهرهکوله» (دیگر پادشاه یفتلی) با تمرکز بر مناطق استراتژیک [[بلخ]]، بامیان و [[بادغیس]]، ضمن فتح کشمیر و تحتالحمایه ساختن گوپتاهای هند، در تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه از جمله بامیان اثرگذار بود.<ref>[https://www.radioneshat.com/fa/دانستنیهای-افغانستان-بخش-اول-تاریخ-و-جغرافیا-دولت-یفتلی-450-568-میلادی «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی ( 450الی568 میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط.]</ref> | |||
===بعد از اسلام=== | |||
====گرویدن پادشاه بامیان به اسلام==== | |||
با ورود فاتحان اسلامی به سرزمین افغانستان، موقعیت ممتاز بامیان بهعنوان مرکز مهم بودایی دستخوش تحول شد. به گواهی منابع تاریخی، پادشاه بامیان ملقب به «شیر» در حدود ۱۵۰ق به [[اسلام]] گروید. این رخداد موجب توقف آیین پرستش بودا و هنر مجسمهسازی در این سرزمین شد. پادشاه بامیان با پذیرش دین اسلام، از فاتحان اسلامی استقبال و به گفتهٔ یعقوبی، حتی پیوند خویشاوندی نیز با آنان برقرار کرد. | |||
بامیان در | ====فتح بامیان توسط یعقوب لیث صفاری==== | ||
یعقوب لیث صفاری، نخستین سردار [[مسلمان]]، در ۲۵۶ق بامیان را تسخیر کرد. او صورت بتها را تراشید و [[طلا|طلاها]] و زیورآلات آنها را غنیمت گرفت. همچنین، بتهای کوچک طلاکاریشدهٔ بسیاری را بهعنوان نماد بتشکنی و هدیه به خلیفهٔ عباسی در بغداد فرستاد. مورخان اسلامی دو بت بزرگ بامیان را به نامهای «سُرخبت» و «خنگبت» ثبت کردهاند و پادشاه آنجا را به لقب «شیر» میشناختند. | |||
====توصیف بامیان در آثار جغرافیدانان مسلمان==== | |||
#اصطخری در سدهٔ چهارم هجری قمری در توصیف این شهر آورده است که بامیان از نظر وسعت به اندازهٔ نیمی از بلخ بوده و بر فراز تپهای مرتفع واقع شده، هرچند فاقد برج و باروی دفاعی بوده است. این جغرافیدان بر حاصلخیزی بینظیر این ناحیه تأکید کرده که با جریان رودخانهای عظیم آبیاری میشده است. | |||
#مقدسی در آثار خود این شهر را در زمرهٔ بنادر مهم [[خراسان]] و گنجینهای از نوادر سند معرفی کرده است. وی با اشاره به شرایط اقلیمی خاص منطقه، از سرمای شدید و بارش فراوان برف در این ناحیه سخن گفته، در عین حال به نبود حشرات موذی همچون کک و عقرب بهعنوان یکی از مزایای این شهر اشاره کرده است. | |||
#یاقوت حموی در اوایل سدهٔ هفتم هجری به تفصیل دربارهٔ بامیان و مجسمههای عظیم آن سخن رانده است. به گزارش وی، در این شهر معبدی باشکوه با ستونهای عظیم وجود داشته که تصاویر تمامی پرندگان شناختهشده بر دیوارهای آن نقش بسته بود. همچنین دو پیکرهٔ عظیم بودا که از پایین تا قله کوه تراشیده شده بودند، با نامها «سرخبت» و «خنکبت» (معادل بودای سرخ و بودای خاکستری) شهرت جهانی داشته است. | |||
====ویرانی توسط چنگیزخان مغول==== | |||
ویرانی کامل بامیان و توابع آن به دنبال حادثهٔ کشتهشدن «موتوکن»، نوادهٔ چنگیزخان مغول در جریان محاصرهٔ این شهر روی داد. این رخداد موجب شد تا مغولان با شدیدترین اقدامات تلافیجویانه، تمامی استحکامات و بناهای شهر را ویران سازند و هرگونه سکونت دوباره در آن را ممنوع اعلام کنند. پس از این واقعه، این شهر در منابع تاریخی با نام «موبلق» (بهمعنای شهر نفرینشده در زبان مغولی) شناخته شد و به منطقهای متروکه تبدیل شد.<ref>لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، 1393ش، ص <bdi>۴۴۵</bdi>.</ref> | |||
== | ===سازندگان بناهای تاریخی بامیان=== | ||
بامیان بهعنوان | هویت واقعی سازندگان آثار تاریخی بامیان همچنان بهعنوان یکی از معماهای باستانشناسی آسیای مرکزی باقی مانده است. با وجود نظریهپردازیهای متعدد، هیچ سند قطعی که بتواند سازندگان اصلی این بناهای شگفتانگیز را مشخص کند، تاکنون کشف نشده است | ||
====نظریه باستانشناسان غربی==== | |||
باستانشناسان غربی از جمله «موسیو فوشه»، رئیس هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان (۱۹۲۲م)، با استناد به شواهد محدود، ساخت نخستین بناهای بامیان را به قرن اول میلادی نسبت داده و آن را به دورهٔ حکومت [[کوشانیان]] بهویژه عصر کانیشکا مرتبط میداند. وی معتقد است این آثار در زمانی ساخته شده است که منطقهٔ بامیان بهعنوان گذرگاه مهم تجاری، تحت حاکمیت امپراتوری کوشان قرار داشت. | |||
کهزاد نیز با تکیه بر گزارش هیوان تسنگ، جهانگرد چینی قرن هفتم میلادی، این فرضیه را تأیید میکند که هرچند سند قطعی دربارهٔ بانی اصلی بناها وجود ندارد، اما بهاحتمال، کانیشکا در ساخت آنها نقش داشته است. وی با استناد به نظرات فوشه، زمان ساخت تندیسها را به قرون سوم و چهارم میلادی تخمین زده است | |||
== | ====نقد نظریه کوشانی==== | ||
بررسی دقیقتر ویژگیهای معماری این بناها نشاندهندهٔ عناصر فرهنگی کهنتری است که به دوران پیش از کوشانیان تعلق دارند. وجود نمادهای مهری و زردشتی در لایههای زیرین این آثار، همچنین افسانهها و روایات شفاهی مردم منطقه، همگی بر تعلق این بناها به تمدنی قدیمیتر از دورهٔ کوشانیان دلالت دارند. این شواهد، فرضیهٔ مربوط به ساخت بناها در دورهٔ کوشانیان را با چالش جدی مواجه میسازد. | |||
از سوی دیگر، سبک زندگی کوچنشینی کوشانیان و عدم شواهدی از تمدن شهری پیشرفته در میان آنان، با توانایی ساخت چنین آثار معماری پیچیدهای در تناقض آشکار است. بررسی سکهها و آثار باقیمانده از دورهٔ کوشانیان نشان میدهد که هنر و معماری آنان بیشتر تحت تأثیر فرهنگ یونانی-بودایی بوده و کمتر با سبک آثار بامیان همخوانی دارد. | |||
نکتهٔ قابل تأمل دیگر، عدم وجود تصاویر یا نمادهای مشخص کوشانی در میان نگارهها و تندیسهای بامیان است. اگر این بناها توسط کوشانیان ساخته شده بود، طبیعی بود که نشانههایی از هویت فرهنگی و ظاهری آنان در آثار باقی میماند. همچنین، غیاب اشاره به کوشانیان در افسانهها و روایات محلی بامیان، که سینه به سینه نقل شده است، بر تردیدها دربارهٔ نقش آنان میافزاید. | |||
====فرضیه تمدن بومی و نقش هنرمندان محلی==== | |||
بههمین دلیل برخی از محققان معتقدند تمدن بامیان ریشه در فرهنگ بومیان منطقه دارد که طی قرنها تکامل یافته و تحت تأثیر حکومتهای مختلف قرار گرفته است. این آثار حاصل تلاش جمعی هنرمندان و معماران محلی است که دانش فنی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کردهاند. نقش کوشانیان در این میان محدود به حفاظت یا گسترش این بناها بوده، نه بنیانگذاری آنها.<ref>[https://zabolestan.blogfa.com/post/44 کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.]</ref> | |||
===بامیان در اساطیر و باورهای عامیانه=== | |||
بامیان در افسانهها و روایتهای کهن جایگاه ویژهای دارد. بر اساس باورهای محلی، این شهر را ضحاک تأسیس کرد و به مدت ۱۰۰۰ سال بر آن حکمرانی کرد. در روایات دیگری، بامیان را نخستین سکونتگاه آدم و حوا میدانند و تندیسهای صلصال و شهمامه را نمادی از این نخستین زوج بشری تفسیر میکنند. نام «کوه بابا» نیز در این روایات به آدم نسبت داده میشود که پس از هبوط از آنجا به جستجوی حوا برمیخاست. | |||
این سرزمین در اذهان مردم، محل تلاقی شخصیتهای اسطورهای و دینی متعدد از جمله ضحاک، کاوه، فریدون، امیر حمزه و [[امام علی]] است. بامیان در باور عامه، سرزمین شگفتیها و محل سکونت موجودات افسانهای مانند دیوان، پریان و الخاتوها بهشمار میرود. برخی روایتگران محلی معتقدند بامیان در دوران باستان دارای چهار پایتخت شهر ضحاک، شهر غلغله، شهر سرخوشک و شهر سارسینگ پادشاه بوده است:. این روایات نشاندهنده غنای فرهنگی و عمق تاریخی این منطقه بوده که در خاطرهٔ جمعی مردم ریشه دوانیده است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
==جغرافیا و جمعیت بامیان== | |||
===موقعیت جغرافیایی=== | |||
در حالحاضر ولایت بامیان با مساحت تقریبی ۱۹۲۰۰ کیلومتر، یکی از ولایات کوهستانی مناطق مرکزی افغانستان است که بین مختصات ′۵۴″۲۸°۳۰ تا ′۰۰″۴۸°۳۳ عرض شمالی ′۳۵″۲۶°۶۶ تا ′۰۰″۱۷°۶۸ طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. از طرف شمال با ولایت سمنگان، از شمال غرب با ولایت [[سرپل]]، از جنوب با ولایت میدان وردک، [[غزنی]] و [[دایکندی]]، از شرق با ولایت پروان و [[بغلان]] و از جانب غرب با ولایت [[غور]] و دایکندی همسایگی دارد. ارتفاع این ولایت از سطح دریا ۲۵۰۰ متر است. | |||
در گذشتههای دور این سرزمین جغرافیای وسیعی داشته که شامل غرجستان، [[بلخ]]، [[بدخشان]]، تخارستان، [[پنجشیر]]، پروان، غوربند و مناطق دیگر میشد. یکی از نامهای بلخ بامی منسوب به بامیان است.<ref name=":21">محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص33.</ref> | |||
===کوههای مهم بامیان=== | |||
ولایت بامیان، با برخورداری از محیط کوهستانی و قرارگرفتن در میان سلسلهکوههای مهم و باشکوه، نقش عمدهای در شکلگیری شیوههای زندگی و معیشت مردمان ساکن در آن دارد. | |||
'''رشتهکوه بابا (شاه فولادی):''' کوه بابا، بزرگترین و مهمترین سلسلهکوههای اطراف بامیان، بهعنوان ستون فقرات منطقه، نقش کلیدی در زندگی روزمرهٔ مردم ایفا میکند. این رشتهکوه که از شرق بامیان آغاز شده و با حدود ۲۰۰ کیلومتر در جهت غرب ادامه یافته و از آنجا به دیگر کوههای بلند و مهم مانند «سفیدکوه»، «سیاهکوه» و «تیربند ترکستان» منشعب میشود. مرتفعترین نقطهٔ کوه بابا قلهٔ «شاه فولادی» شاخهای از منشعبات کوه بابا است و در جنوبغرب بامیان قرار دارد. ارتفاع این قله را از ۵۱۶۰ تا ۵۱۹۱ متر ثبت کرده که منابع غنی از [[آب]] و مواد معدنی را در اختیار ساکنان قرار میدهند. این منابع طبیعی، پایه و اساس کشاورزی، دامداری و فعالیتهای اقتصادی دیگر مردمان منطقه را تشکیل میدهند و به آنان امکان میدهند تا در محیطی سخت و کوهستانی زندگی خود را اداره کنند.<ref name=":1">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
'''کوه عروس (ویژگیهای طبیعی و افسانه):''' کوه عروس با ارتفاع حدود ۴۵۰۰ متر در امتداد رشتهکوههای بابا قرار دارد و از مهمترین جاذبههای طبیعی بامیان محسوب میشود. این کوه با قلهای به شکل عروس سوار بر اسب، چشمهساران زلال و دامنههای پوشیده از گل و گیاه، منظرهای بدیع خلق کرده است. | |||
ویژگیهای طبیعی این کوه شامل برفهای دائمی، حوضچههای آب زلال و چشمههای آب گرم بوده که به همراه پوشش گیاهی متنوع، زیستگاه گونههای جانوری متعددی مانند بز کوهی، آهو و پرندگان مهاجر است. عسل تولیدشده در دامنههای این کوه نیز از شهرت خاصی برخوردار است. | |||
افسانهٔ کوه عروس که دربارهٔ این کوه شکل گرفته، روایت یک عشق تراژیک را نقل میکند که در آن عروس و داماد و همراهانشان به سنگ تبدیل شدهاند. این افسانه در باورهای محلی ریشه دارد و نماد پاکدامنی و مقاومت زنان این مردم است.<ref name=":22">[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/44342/کوهی%20در%20%C2«Ø¨Ø§Ù
ÛØ§Ù%C2»%20که%20%20نو%20عروس%20را%20سنگ%20کرد «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم 2.]</ref> | |||
'''سایر کوهها و نقش آنها در فرهنگ عامه:''' علاوهبر کوههای پیشگفته، مجموعهای از کوههای مهم دیگر شامل «کوه میخ»، «قوناق»، «سیاهکوه»، «دوشاخ» و «بینیگاو» به همراه سلسلهکوههای نیل در منطقه ورس، در معیشت و حیات اجتماعی مردم این نواحی نقش اساسی دارد.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
کوههای بامیان با شکلهای تماشایی و موقعیت ویژههٔ خود، همواره الهامبخش خلق افسانهها و روایتهای شفاهی در فرهنگ عامهٔ این منطقه بوده است. برای مثال کوه عروس با سیمایی شبیه عروس سوار بر اسب و کوههای دو برادر و لیلی و مجنون با ظواهر نمادین خود، ذهنیت خلاق مردم محلی را برانگیخته و به اسطورههای کهن پیوند خورده است. این کوهها نه تنها در نامگذاریهای محلی تأثیر گذاشته، بلکه بستر شکلگیری داستانهای عاشقانه و پهلوانی در ادبیات شفاهی منطقه شده است.<ref name=":23">[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/44342/کوهی%20در%20%C2«Ø¨Ø§Ù
ÛØ§Ù%C2»%20که%20%20نو%20عروس%20را%20سنگ%20کرد «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم 2.]</ref> | |||
===گردنههای حیاتی بامیان=== | |||
ولایت کوهستانی بامیان با شبکهای از گردنههای صعبالعبور بهنام «کوتل» به دیگر مناطق افغانستان متصل میشود. این گذرگاههای طبیعی نهتنها مرز بین ولسوالیها را مشخص میکنند، بلکه نقش حیاتی در تردد روزانه مردم، تجارت و ارتباطات منطقه ایفا مینمایند. | |||
«کوتل شیبر» با ارتفاع ۳۰۲۵ متر، دروازهٔ شرقی بامیان به سوی ولایت پروان و مسیر کابل است. «کوتل آجهگگ» بهعنوان شاهراه تاریخی شمال-جنوب، قرنها مسیر اصلی تبادلات فرهنگی و تجاری بین بامیان و ولایت وردک بوده است. «کوتل آق رباط» در شمال غرب بامیان، حلقهٔ اتصال این ولایت با منطقه سیغان محسوب میشود. | |||
در مناطق جنوبی، «کوتل شاتو» و «کوتل صدبرگ» به ترتیب ارتباط یکاولنگ را با پنجاب و کرمان برقرار میسازند. «کوتل قوناق» با ارتفاع چشمگیر ۳۳۳۰ متری، مرز طبیعی بین بامیان و ولایت [[دایکندی]] است. این گذرگاههای کوهستانی با وجود چالشهای اقلیمی، همچنان شریانهای حیاتی ارتباطی بامیان بهشمار میروند و نقش تعیینکنندهای در معیشت و اقتصاد مردم منطقه دارد.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
===منابع آبی بامیان=== | |||
====رودخانهها==== | |||
ولایت بامیان از نظر منابع آبی از غنیترین مناطق افغانستان محسوب میشود. شبکهٔ گستردهٔ رودخانهها، حوضهای آبی و چشمههای متعدد، حیات را به تمام درههای این منطقه جاری ساخته است. چهار رودخانه اصلی از کوههای بامیان سرچشمه میگیرد که هر یک به سوی مناطق مختلف جریان یافته است. علاوهبر این رودهای بزرگ، شمار فراوانی رودخانههای کوچک و [[چشمه|چشمهها]] در این منطقه وجود دارد که نقش حیاتی در تأمین [[آب]] و معیشت مردم ایفا میکند: | |||
'''۱. رود بامیان:''' رود بامیان از دامنههای شمالی کوه بابا سرچشمه گرفته و به سمت شمال افغانستان جریان مییابد. در مسیر خود، آبهای فراوانی از درههای مهمی همچون درهٔ کالو، درهٔ ککرک، درهٔ فولادی و درهٔ شهیدان به آن میپیوندند. این رود پس از طی مسافتی به سمت شمال، در منطقه دوشی با رود اندراب ادغام میشود. | |||
'''۲. رود بند امیر:''' این رودخانه از چشمه معروف گپرک در شمال بند ذوالفقار (یکی از بندهای مجموعه بندامیر) آغاز میشود. آبهای اضافی بندامیر نیز به این رود میپیوندند و جریان بزرگی را تشکیل میدهند که مسیری طولانی از [[یکاولنگ]] تا بلخ را طی میکند. در طول مسیر، شاخههای آبی متعددی از مناطق یکاولنگ و [[بلخاب]] به آن میریزند و در نهایت در بلخ به هجده نهر تقسیم میگردد. | |||
'''۳. رود دره چاشت:''' این رودخانه از منطقه هفتچشمه در نزدیکی قریهٔ دهسرخک سرچشمه میگیرد. در طول مسیر، آبهای فراوانی از درههای اطراف به آن میپیوندد و در نهایت در محدودهٔ قریههای پیشاه و نارسیاه، حوض آبی بزرگی را در دهانهٔ درهچاشت تشکیل میدهد. | |||
'''۴. رود پنجاب:''' منطقهٔ پنجاب محل تلاقی پنج رودخانه مهم است که از جهات مختلف به آن میریزند. این رودخانهها که از درههای نرگس، تگاب برگ، سیاه دره، غرغری، مهر و تره پس سرچشمه میگیرند، پس از پیوستن به یکدیگر، رودخانهٔ بزرگ پنجاب را تشکیل میدهند که در نهایت به دریای هیرمند میریزد. | |||
'''۵. رود ورس:''' رودخانههای متعددی از ولسوالی ورس سرچشمه میگیرند که حجم آب آنها متفاوت است. این رودها پس از طی مسیرهای مختلف، در منطقهٔ دیوان به دریای هیرمند میپیوندد. | |||
'''۶. رود کهمرد:''' سرچشمهٔ این رودخانه در محدودهٔ زیارت چهل تن، بین قریه آجر و درهٔ جوزری قرار دارد. آبهای درهٔ مدد (که از قره کوتل سرازیر میشود) در منطقهٔ لرمش و آبهای درهٔ لورنج در قریهٔ بنق به آن میپیوندند. همچنین در قریهٔ آجر، آبهای درهٔ غوغاسار نیز به این رودخانه ملحق میشوند. در نهایت تمامی این آبها در مناطق دوآب و میخ زرین به رود بامیان میپیوندند.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
'''۷. دو رود مرغاب و هریرود''' از کوههای اطراف بامیان و رود بلخ از دامنههای شمالی هندوکش در شمال بامیان، سرچشمه میگیرد و به جیحون میریزد.<ref>دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج1، ص314.</ref> | |||
====دریاچهها (حوضها)==== | |||
دریاچههای طبیعی بامیان با زیبایی خیرهکننده و ویژگیهای منحصربهفرد خود، نقش حیاتی در تأمین آب و معیشت مردم منطقه دارد و بهعنوان جاذبههای [[گردشگری]] نیز ظرفیت بالایی برای توسعه اقتصادی این منطقه محسوب میشود. این حوضهای آبی که در ارتفاعات کوه بابا و مناطق اطراف پراکنده شده است با منظرههای بدیع خود سالانه گردشگران بسیاری را به سوی خود جذب میکند. علاوهبر ارزش توریستی، برخی از این دریاچهها بهدلیل خواص درمانی آب، در طب سنتی محلی نیز جایگاه ویژهای دارد. | |||
'''۱. حوضهای کوه بابا:''' در ارتفاعات سربهفلککشیدهٔ کوه بابا، مجموعهای از دریاچههای طبیعی چشمنواز قرار دارد که از دیدنیترین جاذبههای طبیعی بامیان محسوب میشوند. بر اساس مشاهدات هوایی، حدود ۲۰ حوضچه آبی کوچک و بزرگ در این منطقه وجود دارد که بزرگترین آنها «حوض عزت» با ابعاد یک در دو کیلومتر است. این حوضهای نیلگون که در ارتفاع زیاد قرار گرفته است، منظرهای خیرهکننده از طبیعت بکر را به نمایش میگذارد. | |||
'''۲. دریاچه دره چاشت:''' این دریاچه طبیعی با طول ۲ کیلومتر و عرض ۶۰۰ متر، در ابتدای درهٔ چاشت واقع شده است. آب زلال آن از پایین جاری شده و به رودخانه بند امیر میپیوندد. عمق این دریاچه هنوز بهطور دقیق اندازهگیری نشده، اما زیبایی طبیعی آن باعث شده به یکی از مقاصد محبوب گردشگران تبدیل شود. | |||
'''۳. حوض جرگگ:''' در ارتفاعات غربی کوه بابا و در منطقه سفید سنگ سرذولیج، حوض بزرگ و پرآب جرگگ قرار دارد. این دریاچه طبیعی که در ارتفاع بسیار زیاد واقع شده، از آبشارها و چشمههای کوهستان تغذیه میشود و منظرهای تماشایی از طبیعت کوهستانی را ارائه میدهد. | |||
'''۴. حوض و یخچال طبیعی سچک:''' این پدیده طبیعی منحصربهفرد در دامنههای کوه بابا واقع شده و بخشی از آن در تمام طول سال یخزده باقی میماند. آب این دریاچه که خاصیت درمانی دارد، برای امراض داخلی مفید شناخته میشود. یخچال طبیعی آن نیز از جاذبههای دیدنی منطقه محسوب میشود که در [[تابستان|تابستانها]] نیز بهطور کامل ذوب نمیشود.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
===آبوهوای بامیان=== | |||
ولایت بامیان با آبوهوای سرد و خشک، [[زمستان|زمستانهای]] سختی را تجربه میکند که دمای هوا گاه به منفی ۲۵ درجه سانتیگراد میرسد. این شرایط اقلیمی تأثیر عمیقی بر سبک زندگی مردم گذاشته، به گونهای که معماری سنتی با دیوارهای ضخیم و پنجرههای کوچک برای مقابله با سرمای شدید طراحی شده است.<ref>[https://www.afghanpaper.com/info/velaiat/bamian.htm «ولایت بامیان»، شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> | |||
فصلهای طولانی زمستان موجب شکلگیری شیوههای خاص گذران اوقات فراغت شده که بیشتر در فضاهای بسته و حول محور قصهگویی و هنرهای دستی متمرکز است. در ادبیات محلی نیز این شرایط آبوهوایی به وضوح دیده میشود و مضامین مقاومت در برابر سختیهای طبیعت جایگاه ویژهای دارد. | |||
محدودیتهای کشاورزی به دلیل یخبندانهای طولانی مدت، اقتصاد معیشتی منطقه را تحت تأثیر قرار داده و نیاز به [[برنامهریزی]] دقیق برای ذخیرهسازی مواد غذایی را ضروری ساخته است. با این حال، بهار و تابستانهای معتدل این منطقه فرصتهایی برای جبران این محدودیتها فراهم میآورد. سازگاری هوشمندانه مردم با این شرایط آبوهوایی، نشاندهنده ظرفیتهای بالای فرهنگی و اجتماعی این دیار است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
===جمعیتشناسی بامیان=== | |||
آمار دقیقی از جمعیت ولایت بامیان در دست نیست؛ اما بیشتر ساکنین این منطقه از [[قوم هزاره]] بوده و برخی از قوم [[تاجیکهای افغانستان|تاجیک]] هستند.<ref name=":16">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> تمامی مردم این استان، [[مسلمان]] بوده و بیشتر آنها [[شیعیان]] دوازده امامی و مابقی نیز از اهل تسنن و شیعیان اسماعیلیه هستند.<ref name=":17">وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص89</ref> | |||
{| class="wikitable sortable mw-collapsible" | {| class="wikitable sortable mw-collapsible" | ||
|+برآورد جمعیت بامیان در | |+برآورد جمعیت بامیان در ۱۳۹۸ش به تفکیک واحدهای اداری | ||
!ردیف | !ردیف | ||
!واحد اداری | !واحد اداری | ||
| خط ۵۵: | خط ۱۴۴: | ||
!هردو جنس | !هردو جنس | ||
|- | |- | ||
| | |۱ | ||
|مرکز ولایت (بامیان) | |مرکز ولایت (بامیان) | ||
| | |۴۵٬۳۱۹ | ||
| | |۴۶٬۷۳۹ | ||
| | |۹۳٬۱۳۸ | ||
|- | |- | ||
| | |۲ | ||
|شیبر | |شیبر | ||
| | |۱۶٬۹۸۴ | ||
| | |۱۵٬۷۹۰ | ||
| | |۳۲٬۷۷۴ | ||
|- | |- | ||
| | |۳ | ||
|سیغان | |سیغان | ||
| | |۱۳٬۵۵۷ | ||
| | |۱۳٬۰۵۰ | ||
| | |۲۶٬۶۳۷ | ||
|- | |- | ||
| | |۴ | ||
|کهمرد | |کهمرد | ||
| | |۲۰٬۶۴۱ | ||
| | |۱۹٬۷۰۴ | ||
| | |۴۰٬۳۴۵ | ||
|- | |- | ||
| | |۵ | ||
|یکاولنگ حصه اول | |یکاولنگ حصه اول | ||
| | |۳۴٬۲۲۸ | ||
| | |۳۳٬۴۰۸ | ||
| | |۶۷٬۶۵۶ | ||
|- | |- | ||
| | |۶ | ||
|یکاولنگ حصه دوم | |یکاولنگ حصه دوم | ||
| | |۱۵٬۱۵۵ | ||
| | |۱۴٬۳۸۴ | ||
| | |۲۹٬۵۰۹ | ||
|- | |- | ||
| | |۷ | ||
|پنجاب | |پنجاب | ||
| | |۳۸٬۲۷۸ | ||
| | |۳۷٬۴۵۳ | ||
| | |۷۵٬۷۳۱ | ||
|- | |- | ||
| | |۸ | ||
|ورس | |ورس | ||
| | |۶۱٬۵۳۱ | ||
| | |۵۹٬۶۳۷ | ||
| | |۱۲۱٬۱۶۸ | ||
|- | |- | ||
| | |۹ | ||
|مجموع | |مجموع | ||
| | |۲۴۶٬۷۹۳ | ||
| | |۲۶۰٬۱۳۵ | ||
| | |۴۸۶٬۹۲۸ | ||
|} | |} | ||
بر اساس احصاییه ملی کشور در | بر اساس احصاییه ملی کشور در ۱۳۹۸ش جمعیت ولایت بامیان ۴۸۶ هزار و ۹۲۸ نفر برآورد شده است که ۲۴۶ هزار و ۷۹۳ نفر آن را مردان و ۲۴۰ هزار و ۱۳۵ نفر آن را زنان تشکیل میدهد. | ||
۱۴ هزار و ۳۹۴ نفر از نفوس این ولایت | ۱۴ هزار و ۳۹۴ نفر از نفوس این ولایت شهرنشین هستند. پر نفوسترین ولسوالی ولایت بامیان ولسوالی ورس است که ۱۲۱ هزار و ۱۶۸ نفر نفوس دارد.<ref name=":18">[https://shahed.news/2021/03/11067/11/16/ «ولایت بامیان؛ نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد.]</ref> | ||
==زبان مردم بامیان== | ==زبان مردم بامیان== | ||
اکثریت مردم بامیان را هزارهها تشکیل | اکثریت مردم بامیان را هزارهها تشکیل میدهند که با [[زبان فارسی]] و گویش هزارگی صحبت میکنند. حد ۳ تا ۵درصد جمعیت بامیان نیز [[تاجیکهای افغانستان|تاجیک]] بوده که زبان آنها نیز فارسی با لهجهٔ تاجیکی است.<ref name=":19">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛][https://www.afghanpaper.com/info/velaiat/bamian.htm «ولایت بامیان»، شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.].</ref> | ||
گویش هزارگی مردم بامیان بخشی از فارسی دری | گویش هزارگی مردم بامیان بخشی از فارسی دری محسوب میشود که پیوندهای عمیق خود با زبان اوستایی را حفظ کرده است. منابع تاریخی از جمله آثار مقدسی، جغرافیدان نامدار سدهٔ چهارم هجری، گواهی میدهند که مردم بامیان و مناطق هزارهنشین همیشه فارسیزبان بوده است. بررسیهای تطبیقی نشان میدهد گویش هزارگی بامیان نه تنها با فارسی دری، بلکه با زبان [[بلخ]] باستان نیز قرابتهای ساختاری بسیاری دارد. | ||
ویژگیهای | ویژگیهای منحصربهفرد گویش هزارگی بامیان آن را به یکی از اصیلترین و کهنترین گویشهای فارسی تبدیل کرده است. پژوهشهای زبانشناختی نشان میدهد این گویش بسیاری از ویژگیهای آوایی، واژگانی و دستوری فارسی باستان را در خود نگاه داشته، به گونهای که میتوان آن را ادامهٔ طبیعی زبان بلخ قدیم دانست.<ref name=":20">محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص159-160.</ref> | ||
== | ==ساختار اداری بامیان== | ||
بامیان دارای هفت ولسوالی (شهرستان) ذیل است: | |||
'''بامیان''' | |||
در | ولسوالی بامیان، مرکز ولایت بامیان بوده و بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت رشتهکوههای بابا، از آبوهوای سردی برخوردار است. این منطقه بهعنوان یکی از کهنترین نقاط تاریخی افغانستان شناخته میشود و به قلب هزارستان معروف است. بامیان به واسطهٔ آثار تاریخی بینظیرش در جهان شهرت دارد که از جملهٔ آنها میتوان به دو مجسمه عظیم بودا اشاره کرد که در دوران حاکمیت اول طالبان تخریب شد. ساکنان اصلی این منطقه را [[قوم هزاره]] تشکیل میدهند که از قدیمیترین اقوام افغانستان بهشمار میروند و اکثریت [[شیعیان]] این کشور را شامل میشود. | ||
'''کَهمَرد''' | |||
این ولسوالی در فاصله ۱۰۰ کیلومتری شمال شرق شهر بامیان واقع شده است. از جهت شرق به کوههای تالهبرفک ولایت بغلان، از غرب به ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان، از شمال به ولسوالی روی دوآب ولایت سمنگان و از جنوب به ولسوالی سیغان ولایت بامیان محدود میشود. | |||
حدود ۹۰درصد از ساکنان این منطقه به فعالیتهای زراعی و مالداری مشغول هستند و عمده درآمد آنها از طریق فروش محصولات باغی تأمین میشود. وسعت باغهای کهمرد به هزاران جریب زمین میرسد که در آنها میوههایی همچون زردآلو، [[سیب]]، [[بادام]]، [[انگور]]، [[انار]]، [[سنجد]] و [[توت]] کشت میشود.<ref>دولتآبادی، شناسنامهٔ افغانستان، 1371ش، ص17؛ [https://www.iribnews.ir/fa/news/3145653/ولایت-بامیان-افغانستان-کجاست-و-چه-اهمیتی-دارد «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما.]</ref> | |||
'''پَنجاب''' | |||
نام این ولسوالی از تلاقی پنج رودخانه غرغری، تگاب برگ، نرگس، مهر و ترپس گرفته شده است. پنجاب با داشتن مراتع سرسبز و کوههای پوشیده از گیاهان، محیطی مناسب برای دامداری محسوب میشود. همچنین تولیدات دامی این منطقه از جمله روغن زرد، قروت و سایر فرآوردههای حیوانی به شهرهایی مانند [[کابل]] صادر میشود. | |||
اگرچه این منطقه از آبوهوای سردی برخوردار است، اما کشاورزی در آن رونق قابل توجهی دارد و شغل اصلی مردم آن را زراعت و دامپروری تشکیل میدهد. | |||
پنجاب مرکز منطقهٔ دایزنگی قدیم است اما بر اساس تقسیمات اداری ۱۳۴۳ش جزئی از ولایت بامیان شد. مرکز این ولسوالی هم پنجاب نام دارد. زبان مردم این منطقه فارسی با گویش فارسی هزارگی است. | |||
کوه عروس از برجستهترین نقاط طبیعی پنجاب است که تا نیمههای تابستان پوشیده از برف باقی میماند. چشمهساران زلال، آبگرمهای طبیعی و دامنههای پوشیده از گل و گیاه در [[بهار]] و تابستان، چشماندازهای بدیعی خلق میکنند. | |||
این ولسوالی هم بهعنوان منطقهای جذاب برای [[گردشگری]] طبیعت (با عسل معروف خود) و هم پیست طبیعی اسکی در [[زمستان]] شناخته میشود که در سالهای اخیر مورد توجه ورزشکاران و گردشگران قرار گرفته است.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/58957/پنجاب%20یکی%20از%20ولسوالی%20های%20زیبای%20افغانستان%20%20تصاویر «سفری به ولسوالی با صفای «پنجاب» در بامیان + تصاویر»، وبسایت آی فیلم 2.]</ref> | |||
'''سِیغان''' | |||
ولسوالی سیغان در موقعیت جغرافیایی مهمی قرار گرفته و از سمت شرق با ولایت بغلان، از غرب با ولسوالی یکاولنگ، از شمال با ولسوالی کهمرد و از جنوب با ولسوالی شیبر همسایه است. بیشتر ساکنان این ولسوالی به کشاورزی اشتغال دارند و از مهمترین محصولات کشاورزی آن میتوان به زردآلو، بادام، شفتالو، گندم و [[سیب زمینی|سیبزمینی]] اشاره کرد. برخی از قریههای معروف سیغان عبارتند از: بیانی، خدادادخیل، سیدبابا، قرخوال، گوشگ، خواجه گنج، آب بالای بیگل (که شامل قریههای گاوپریده، ارگانه، قلعه، چاچا، لاغور و موسادره و کتهاولنگ است)، پشتواز، چراغان، غورابچی، جنگلک، سوخته چنار، غوراب، کوهگدای، باغمیرا، ده نوله، قراونه و ده امان. | |||
==== | '''شیبَر''' | ||
ولسوالی شیبر در ۴۸ کیلومتری شمالشرق مرکز ولایت بامیان و در ارتفاع ۲۶۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. بیشتر جمعیت این ولسوالی را قوم هزاره تشکیل میدهد که به [[زبان فارسی]] صحبت میکنند. شیبر در تقاطع ۳ شاهراه مهم استراتژیک قرار گرفته است: شاهراه حاجیگگ ـ میدان وردک، شاهراه شیبر ـ پروان و شاهراه شکاری ـ بغلان، که این منطقه را به سایر نقاط افغانستان متصل میکند. وجود معدن عظیم آهن حاجیگک در این ولسوالی، اهمیت اقتصادی آن را دوچندان کرده است؛ این معدن یکی از بزرگترین ذخایر معدنی در سطح آسیا بهشمار میرود. | |||
'''وَرَس (ورث)''' | |||
ولسوالی ورس در جنوب غربیترین نقطه ولایت بامیان واقع شده و با فاصله ۱۷۲ کیلومتری از مرکز ولایت، یکی از دورافتادهترین مناطق این استان بهشمار میرود. این ولسوالی از چهار جهت با مناطق همجوار خود مرز مشترک دارد: از غرب به ولسوالی اشترلی ولایت [[دایکندی]]، از شرق به ولسوالی حصهٔ دوم ولایت میدان وردک، از شمال به ولسوالی پنجاب بامیان و از جنوب به ولسوالی ناور ولایت [[غزنی]] متصل میشود. موقعیت جغرافیایی ویژهٔ این ولسوالی، آن را به منطقهای مرزی و راهبردی در مرکز افغانستان تبدیل کرده است. | |||
سیبزمینیهای این ولسوالی بهدلیل درشتی، پخت سریع و طعم بینظیر در سراسر افغانستان شهرت دارند. همچنین زردآلوهای ورس از کیفیت بالایی برخوردار است و توت و سیبهای این منطقه نیز از جمله محصولات خوشطعم و پرطرفدار محسوب میشوند. | |||
نمد لیگان، از صنایع دستی معروف این منطقه، بهعنوان مرغوبترین نمد افغانستان شناخته میشود و قیمت هر کیلوگرم از آن تا ۶۰۰ افغانی به فروش میرسد. از دیگر [[صنایع دستی]] ورس میتوان به گلیم، شال، پلاس و برجی (خورجین چهارپایان) اشاره کرد. | |||
'''یَکاوْلَنگ''' | |||
دریاچه طبیعی بند امیر، اولین پارک ملی افغانستان، در این ولسوالی واقع شده است. همچنین چهل برج، از دیگر جاذبههای تاریخی و [[گردشگری]] منطقه، نشاندهندهٔ بقایای یک قلعهٔ نظامی و مرکز تمدنی باستانی است. | |||
هر ساله هزاران گردشگر خارجی از بند امیر که شامل ۷ دریاچه زیبا و طبیعی است، بازدید میکنند. این امر منبع درآمد قابل توجهی برای مردم محلی و دولت افغانستان بهشمار میرود.<ref>دولتآبادی، شناسنامهٔ افغانستان، 1371ش، ص17؛ [https://www.iribnews.ir/fa/news/3145653/ولایت-بامیان-افغانستان-کجاست-و-چه-اهمیتی-دارد «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما.]</ref> | |||
[[یکاولنگ]] در گذشته یک ولسوالی بود اما در ۱۳۹۵ش به دو ولسوالی جداگانه تقسیم شد که از آن به ولسوالی یکاولنگ شماره یک (با مرکزیت دره چاشت) و یکاولنگ شماره دو (بامرکزیت منطقهٔ نیک) یاد میشود.<ref>رضایی، «افتتاح ولسوالی حصه دوم یکه ولنگ در بامیان»، خبرگزاری تساوی.</ref> و هر دو ولسوالی بیش از ۴۴۰ قریه دارند.<ref>دانش، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای.</ref> | |||
یکاولنگ بهدلیل موقعیت خوب جغرافیایی خود دارای یک شاهراه عمومی است که در طرف شرق متصل به بامیان –[[کابل]] و بامیان –[[مزارشریف]] بوده و از سمت غرب به ولایت غور و دایکندی اتصال دارد. این شاهراه، در توسعهٔ اقتصادی منطقه اثرگذار بوده است.<ref>عرفانی، تحولات سیاسی - اجتماعی ولایت بامیان، 1368ش، ص54.</ref> | |||
جادهٔ یکاولنگ به مرکز بامیان، با کمک مالی بانک آسیایی توسعه یافته و جادهٔ مرکز بامیان به [[کابل]] نیز راهاندازی شده است.<ref>وزارت اقتصاد، پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی، 1398ش، ص42.</ref> در یکاولنگ یک شفاخانه، سه مرکز صحی اساسی، چهار مرکز صحی فرعی، یک مرکز تداوی (درمانی) توبرکلوز (بیماری) و یک مرکز صحی سیار وجود دارد.<ref>دانش، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای.</ref> | |||
==اقتصاد بامیان== | |||
===وضعیت کلی=== | |||
در حالحاضر بامیان از ولایتهای کمتر توسعهیافته در افغانستان محسوب میشود. زراعت پیشهٔ اساسی مردم در ولایت بامیان بهشمار میرود. زمان کشت بهاری از اول حمل ([[فروردین]]) تا اول جوزا ([[خرداد]]) و زمان کشت [[پاییز|خزانی]] اول میزان (مهر) تا دهم عقرب (آبان) است. | |||
===کشاورزی=== | |||
محصولات زراعتی این ولایت در مجموع ۳۳ نوع گزارش شده که عبارتند از.<ref name=":0">وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص27</ref> | |||
ولایت بامیان با وجود برخورداری از ظرفیتهای خوب کشاورزی، بهدلیل سالها جنگ و موقعیت جغرافیایی خاص، همچنان با روشهای سنتی به کشت و زرع میپردازد و از توسعهٔ فناوریهای نوین کشاورزی بازمانده است. این منطقه با تولید ۳۳ نوع محصول زراعی از جمله گندم، کچالو ([[سیب زمینی|سیبزمینی]])، جو، باقلی، عدس و جواری و سبزیجاتی همچون زردک (هویج)، [[شلغم]]، پیاز، کرم، گلپی (گل کلم)، کاهو، مرج ([[فلفل]])، گندنه (تره)، کدو، بادرنگ (خیار)، ملی (تُرُپ) و میوهجات مانند زردآلو، [[سیب]]، گیلاس، ناک، [[بادام]]، چهارمغز (گردو)، [[توت]] و همچنین گیاهان طبی و دارویی و عایداتی مثل هنگ ([[انغوزه|آنغوزه]]/انگوزه)، [[زیره]] و شیرینبویه (شیرین بیان) نقش مهمی در تأمین معیشت مردم ایفا میکند. | |||
تأثیر این محصولات بر سبک زندگی مردم بامیان به وضوح قابل مشاهده است؛ برای مثال گذران اوقات فراغت بیشتر با فعالیتهای مرتبط با کشاورزی مانند گردآوری محصولات، خشککردن میوهها و تهیهٔ مواد غذایی سنتی پیوند خورده است. در ادبیات و فرهنگ عامه، مفاهیمی چون برداشت محصول، فصلهای کشاورزی و طبیعت، جایگاه ویژهای دارد و در قالب شعرها، ترانهها و ضربالمثلها بازتاب یافته است. | |||
با این حال، نبود سیستمهای نوین آبیاری و کمبود امکانات پردازش محصولات، باعث شده تا کشاورزان نتوانند از تمام ظرفیتهای زمینهای خود بهره ببرند. توسعهٔ کشاورزی در این منطقه میتواند اقتصاد محلی را تقویت کند و بر بهبود سبک زندگی، افزایش درآمد و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی بامیان تأثیرگذار باشد.<ref>وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص27</ref> | |||
===دامداری=== | |||
دامداری در این منطقه همچنان به شیوهای سنتی و معیشتی انجام میشود و گوسفند، بز، گاو، اسب، قاطر و الاغ از مهمترین دامهای پرورشی محسوب میشود. علاوهبر این، پرورش مرغهای خانگی بهصورت محدود رواج داشته و زنبورداری نیز بهعنوان یکی از مشاغل نوپا در حال توسعه است. با این حال، نبود سیستمهای مدرن بستهبندی، فرآوری و نگهداری محصولات دامی و زراعی، سبب شده تا فروش این محصولات بیشتر به صورت محلی و غیرعمده صورت گیرد. | |||
این شیوهٔ سنتی دامداری و کشاورزی، علیرغم زحمات طاقتفرسای کشاورزان و دامداران، درآمد چندانی برای آنان به همراه ندارد. عدم دسترسی به بازارهای بزرگ، نبود صنایع تبدیلی و کمبود امکانات نگهداری، از جمله چالشهای اصلی این بخش بهشمار میرود. به نظر کارشناسان توسعهٔ زیرساختهای دامداری، آموزش روشهای نوین پرورش دام و ایجاد مراکز جمعآوری و فرآوری محصولات میتواند نقش مهمی در بهبود معیشت مردم و رشد اقتصادی منطقه ایفا کند. سرمایهگذاری در این زمینه موجب افزایش درآمد روستاییان میشود و به حفظ شیوهٔ زندگی سنتی و پایداری محیط زیست نیز کمک خواهد کرد.<ref>وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص28.</ref> | |||
===صنایع دستی=== | |||
در ولایت بامیان، [[صنایع دستی]] بهطور عمده شامل قالین، گلیم، نمد، برک و [[خامکدوزی|خامک دوزی]] است که قالین و گلیم هزارگی در سطح بینالمللی شهرت داشته و توسط زنان منطقه بافته میشود. قالین بامیان در نمایشگاههای جهانی جایگاهی ممتاز دارد و از ارزش بالایی برخوردار است. | |||
در حالحاضر یخندوزی، بهدلیل استقبال گردشگران، در بین زنان رایج است و هر لباس یخن دوزیشده به قیمت ۴ تا ۵ هزار افغانی به فروش میرسد. زنان بامیان در ساخت گلدان، جاقاشقی، سبد و مورهدوزی مهارت دارند که از این طریق درآمد خوبی کسب میکنند و برخی از تولیدات آنان به خارج کشور صادر میشود. همچنین، این زنان در دوخت پیراهن، واسکتهای زنانه، چرمهدوزی و خامکدوزی تخصص دارند. با وجود این فعالیتها، بهدلیل نبود برق، تلاش برای راهاندازی کارخانههای صنعتی کوچک و بزرگ در منطقه ناکام مانده است و تنها واحدهای کوچک تولید مواد غذایی مانند چپس فعالیت دارد.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | |||
===معادن=== | |||
براساس برآوردهای کارشناسان، بامیان دارای معادن و ظواهرمعدنی باکمیت و کیفیت زیاد است، که با استخراج آن، زمینهٔ کار درازمدت برای مردم فراهم میشود. اما معادن فعال این ولایت عبارت است از: | |||
#معدن ذغال سنگ خشکچه [[کرمان]] در ولسوالی پنجاب. | |||
#معدن ذغال سنگ قوم آبه مربوط به ولسوالی یکاولنگ. | |||
#معدن ذغال سنگ سرمرغی مربوط به ولسوالی یکاولنگ. | |||
#معدن ذغال سنگ سچگ در ولسوالی یکالنگ. | |||
#معدن ذغال سنگ کاریز سیقان. | |||
#معدن ذغال سنگ خواجه گنج سیقان. | |||
#معدن ذغال سنگ علاقهداری سیقان. | |||
#معدن ذغال سنگ کوشک سیقان. | |||
#معدن سرب قریههای گندهکوتل و نورکه منطقهٔ سیاهدره در یکاولنگ. | |||
۱۰. معدن آهن کوتل حاجی گگ، از مهمترین معادن افغانستان با خلوص ۸۰درصدی آهن. | |||
#معدن گچ د رمنطقهٔ کرمان قریهٔ باشتوگگ در پنجاب. | |||
#معدن نمک در سیاهدره یکاولنگ. | |||
===صنعت گردشگری=== | |||
بامیان با دارا بودن جاذبههای تاریخی منحصر به فرد مانند تندیسهای بودا (صلصال و شهمامه)، شهر غلغله، و مناظر طبیعی همچون بند امیر، از ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر برخوردار است. این صنعت میتواند بهعنوان یکی از منابع مهم درآمدزایی برای مردم محلی نقش ایفا کند و در توسعه اقتصادی منطقه مؤثر باشد. با این حال، چند دهه جنگ و ناامنی، همراه با تغییرات سیاسی مکرر، مانع از رشد این صنعت مطابق با ظرفیتهای واقعی آن شده است. در دوران جمهوری اسلامی افغانستان، صنعت گردشگری رشد نسبی داشت و هتلهای متعددی برای پذیرایی از مهمانان ساخته شد، که نشاندهنده پتانسیل بالای این بخش بود. | |||
صنعت گردشگری نهتنها در ایجاد اشتغال مستقیم نقش دارد، بلکه بر رونق صنایع دستی محلی مانند نمدبافی، گلیمبافی، و خامکدوزی نیز تأثیرگذار بوده است. با این وجود، برای بهرهبرداری کامل از این ظرفیت، نیاز به توسعه زیرساختها، بهبود امنیت، و تبلیغات هدفمند وجود دارد. در صورت تحقق این شرایط، بامیان میتواند به یکی از قطبهای مهم گردشگری در سطح منطقه تبدیل شود و سهم قابل توجهی در اقتصاد محلی و ملی ایفا کند.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
===زیرساخت و امکانات رفاهی=== | |||
====حمل و نقل (وضعیت راهها و فرودگاه)==== | |||
بامیان در قلب افغانستان واقع بوده و از هر جانب راهی بهسوی آن وجود دارد.<ref>نایل، ساختار طبیعی هزارهجات، 1381ش، ص101- 103</ref> در مجموع ۶۴ کیلومتر سرکهای (خیابان) شهری و ۹۳۴ کلیومتر سرکهای ولایتی و ولسوالی در ولایت بامیان است. همچنین در ۱۹۱٫۸ کیلومتر سرکهای آسفالت و ۸۰۶٫۲ کیلومتر سرکهای شهری و سرکهای عمومی خامه (خاکی) است. در بامیان یک میدان هوایی (فرودگاه) کوچک بهنام میدان هوایی شهید مزاری برای نشست هواپیماهای کوچک وجود دارد.<ref>وزارت اقتصاد، پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی، 1398ش، ص25</ref> | |||
====امکانات رفاهی (هتل و تسهیلات گردشگری)==== | |||
ولایت بامیان با وجود جاذبههای تاریخی و طبیعی منحصربهفرد، بهدلیل عدم توسعهٔ زیرساختها و سالها جنگ، از کمبود امکانات گردشگری رنج میبرد. در دوران جمهوری اسلامی ایران با افزایش شمار گردشگران خارجی و داخلی، روند توسعهٔ هتلها و تسهیلات اقامتی اندکی بهبود یافت. از مهمترین مراکز اقامتی این منطقه میتوان به هتلهای غلغله، راه ابریشم، هایلند، شاهی و نوربند اشاره کرد که از استانداردهای قابل قبولی برخوردارند. این هتلها با ارائه خدمات مناسب و تهیه غذاهای محلی، ملی و بینالمللی، بخشی از نیازهای مسافران را تأمین میکنند. با این حال، ظرفیتهای موجود با توجه به پتانسیل بالای گردشگری بامیان، هنوز ناکافی به نظر میرسد. توسعهٔ زیرساختهای گردشگری و افزایش کیفیت خدمات هتلداری میتواند نقش مهمی در رشد اقتصادی این منطقه ایفا کند. به نظر کارشناسان سرمایهگذاری بیشتر در این بخش برای بهرهبرداری از مزیتهای طبیعی و تاریخی بامیان ضروری است.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=geklIQlcnIk «هتلهای بامیان»، وبسایت یوتیوب.]</ref> | |||
====مراکز درمانی==== | |||
'''وضعیت کلی''' | |||
ولایت بامیان با جمعیتی پراکنده و شرایط جغرافیایی دشوار، همواره با چالشهای جدی در زمینه دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مواجه بوده است. با وجود افزایش تعداد مراکز صحی در سالهای اخیر، این امکانات هنوز پاسخگوی نیازهای روزافزون جمعیت این ولایت و مراجعین از ولایات همجوار نیست. | |||
مناطق دورافتادهٔ این ولایت از جمله ولسوالی پنجاب با کمبود شدید مراکز بهداشتی و درمانی مواجه بوده که این وضعیت سلامت مادران و کودکان را به مخاطره انداخته است. نبود امکانات اولیهٔ پزشکی و دسترسی دشوار به مراکز درمانی باعث شده است که بسیاری از زنان در هنگام [[زایمان]] و [[کودک|کودکان]] در مواقع بیماری جان خود را از دست بدهند. باشندگان این مناطق مجبورند بیماران خود را با طی مسافتهای طولانی و در شرایط آبوهوایی نامساعد بهویژه در فصل [[زمستان]] به مراکز درمانی منتقل کنند که این امر خود موجب تشدید مشکلات میشود.<ref>[https://pajhwok.com/fa/2025/01/26/population-increase-and-lack-of-facilities-in-bamyan-health-centers-people-demand-upgrading-of-provincial-hospital/ «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانۀ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک.]</ref> | |||
''' | '''آمار مراکز صحی''' | ||
وضعیت بر اساس آمار ۱۳۹۲ش در ولایت بامیان ۹۹ واحد صحی موجود بود که شامل یک شفاخانه ولایتی، ۳ شفاخانهٔ ولسوالی، ۱۰ مرکز صحی جامع، ۲۳ مرکز صحی اساسی، ۳۰ مرکز صحی فرعی، ۳ مرکز تداوی توبرکلوز، ۲۴ آشیانه صحی، ۲ مرکز صحی معتادین، ۲ تیم حمایوی مبایل و یک مرکز صحی محبس میشد و همچنین ۴۳۸ پوسته صحی در آن ولایت نیز فعالیت داشت.<ref>[https://www.avapress.com/fa/news/86201/شفاخانه-بامیان-تصدیق-نامه-بین-المللی-آی-سی-یو-دست-آورد «شفاخانه بامیان تصدیق نامه بینالمللی آی سی یو را به دست آورد»، خبرگزاری آوا.]</ref> | |||
بر اساس آمارهای موجود در ۱۴۰۳ش، بامیان دارای ۱۱۸ مرکز درمانی بوده است که شامل شفاخانههای ولایتی، ولسوالی، مراکز جامع و اساسی صحی میشود، اما کمبود امکانات تخصصی، نبود پزشکان متخصص، و پایین بودن سطح آگاهی عمومی در مورد مراقبتهای بهداشتی، از جمله موانع اصلی در ارائه خدمات مطلوب بهشمار میروند. بهویژه در مناطق دورافتاده، بسیاری از زنان همچنان به روشهای سنتی زایمان روی میآورند که این امر خطر مرگ و میر مادران و نوزادان را افزایش میدهد.<ref>[https://pajhwok.com/fa/2025/01/26/population-increase-and-lack-of-facilities-in-bamyan-health-centers-people-demand-upgrading-of-provincial-hospital/ «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانۀ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک.]</ref> | |||
''' | '''شفاخانه ۱۴۱ بستر آغاخان''' | ||
شفاخانه (بیمارستان) ولایتی (استانی) بامیان که در ۱۳۸۶ش با ظرفیت ۱۴۱ تختخوابی به بهرهبرداری رسید، حاصل همکاری مشترک دولت افغانستان، کشورهای فرانسه و کانادا و بنیاد انکشافی آغاخان است. این مرکز درمانی که بر اساس معیارهای روز دنیا طراحی و تجهیز شده، با ارائه خدمات تخصصی در حوزههای داخله عمومی، اطفال، نسایی و ولادی (زنان و زایمان) و جراحی عمومی، نقش مهمی در ارتقای سطح سلامت مردم منطقه ایفا میکند. | |||
علاوهبر خدمات درمانی، این شفاخانه بهعنوان یک مرکز آموزشی پیشرفته عمل کرده و دورههای آموزشی در سطوح عمومی و تخصصی را برای کادر پزشکی ارائه میدهد. کیفیت خدمات کلینیکی این بیمارستان که از ابتدای تأسیس رو به بهبود بوده، آن را به یکی از مراکز درمانی نمونه در سطح کشور تبدیل کرده است. مدیریت کارآمد، تجهیزات مدرن و کادر متخصص این شفاخانه، امکان ارائه خدمات باکیفیت به مراجعان را فراهم ساخته است. با توجه به ظرفیتهای موجود، این مرکز درمانی علاوهبر اینکه نیازهای بهداشتی مردم بامیان را برطرف میکند، بهعنوان الگویی موفق در همکاریهای بینالمللی در بخش سلامت نیز شناخته میشود.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/195608 «افتتاح شفاخانه بامیان توسط سرور دانش+تصاویر» خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
'''شفاخانه ۱۲۰ بستر امام خمینی''' | |||
در سالهای اخیر، تلاشهایی برای بهبود وضعیت بهداشتی بامیان صورت گرفته است که از جمله میتوان به احداث بیمارستان ۱۲۰ تختخوابی امام خمینی در شهر بامیان با حمایت جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. این بیمارستان که درزمانجمهوریاسلامیافغانستانشدهبود در آینده نزدیک به بهرهبرداری خواهد رسید، دارای بخشهای تخصصی از جمله جراحی، پیوند اعضا، زنان و زایمان، اطفال، و مراقبتهای ویژه است و انتظار میرود تحول چشمگیری در خدمات درمانی منطقه ایجاد کند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/09/01/2993569/دیدار-مقامات-وزارت-بهداشت-افغانستان-از-بیمارستان-امام-خمینی-ره-در-بامیان «دیدار مقامات وزارت بهداشت افغانستان از بیمارستان امام خمینی(ره) در بامیان»، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | |||
''' | '''ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی''' | ||
براساس گزارش رسانهها، با حمایت مالی صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در مناطق دوردست ۷ ولسوالی بامیان در ۱۴۰۲ آغاز شده است. به نظر کارشناسان احداث این مراکز که در مناطق محروم و صعبالعبور بامیان صورت میگیرد، دسترسی باشندگان محلی به خدمات اولیه بهداشتی را به میزان قابل توجهی بهبود خواهد بخشید. اجرای این طرح تحولی اساسی در نظام سلامت ولایت بامیان ایجاد کرده و مشکلات ناشی از کمبود مراکز درمانی در مناطق دورافتاده را تا حدود کم خواهد کرد.<ref>[https://www.yjc.ir/fa/news/8446906/کار-ساخت-و-بازسازی-۲۴-مرکز-صحی-در-بامیان-آغاز-شد «کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در بامیان آغاز شد»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | |||
==فرهنگ، هنر و جامعه== | |||
===الف) فرهنگ و هنر=== | |||
====وضعیت فرهنگی کنونی==== | |||
وضعیت فرهنگی بامیان در شرایط کنونی بازتابی از تأثیرات طولانیمدت جنگ در افغانستان، انزوای جغرافیایی و محدودیتهای توسعهای است. به نظر کارشناسان این ولایت با وجود برخورداری از پیشینهٔ تاریخی غنی و ظرفیتهای انسانی قابل توجه، نتوانسته است در بسیاری از عرصههای فرهنگی مطابق با نیازهای واقعی خود رشد کند. فعالیتهای فرهنگی موجود، اغلب در چارچوب امکانات محدود و بدون پشتوانهٔ [[برنامهریزی]] بلندمدت در حال انجام است.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | |||
== | ====رسانهها==== | ||
بامیان | رسانههادر ولایت بامیان چهار نشریهٔ چاپی، دو رادیوی محلی و یک شبکهٔ رادیو-تلویزیونی ملی به فعالیت مشغول است. علاوهبر این، شبکههای رادیو-تلویزیونی راه فردا، تمدن و آریانا که مراکز اصلی آنها در کابل قرار دارد، از طریق آنتنهای معمولی در این منطقه قابل دریافت است. علیرغم محدودیتهای موجود در حوزه رسانهای، حدود ۲۰ خبرنگار در بامیان مشغول به کار هستند که علاوهبر پوشش اخبار محلی، رویدادهای سایر ولایات مرکزی را نیز گزارش میدهند. این خبرنگاران با رسانههای ملی، بینالمللی و محلی نیز همکاری میکنند. پراکندگی جمعیت در این ولایت از عوامل مهم عدم تمایل رسانهها برای سرمایهگذاری در این حوزه محسوب میشود. کارشناسان با توجه به جمعیت، اهمیت و ظرفیتهای آموزشی و فرهنگی بامیان، تعداد و فعالیتهای رسانهها در این ولایت را کافی نمیدانند.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | ||
====مساجد و حسینهها==== | |||
ولایت بامیان دارای بیش از ۱۹۰۰ مسجد و تکیهخانه است که نشاندهندهٔ اهمیت ویژه اماکن مذهبی در زندگی مردم است. این اماکن مذهبی علاوهبر محل برگزاری [[نماز]] و [[عبادت|عبادات]]، کانون برگزاری مراسم و آیینهای دینی نیز محسوب میشوند. وجود این تعداد قابل توجه از [[محراب|محرابها]] و [[تکیه|تکیهها]]، بیانگر عمق باورهای دینی و التزام مردم بامیان به ارزشهای اسلامی است. در طول تاریخ، این اماکن نقش مهمی در حفظ و ترویج معارف دینی در منطقه ایفا کرده است. امروزه نیز این مراکز مذهبی بهعنوان نهادهای فرهنگی-اجتماعی، در شکلدهی به هویت دینی و فرهنگی مردم بامیان تأثیرگذار است.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | |||
====فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی==== | |||
فرهنگ کهن مردم بامیان بیشتر جنبهٔ گفتاری داشته و بهصورت منظوم و منثور بوده است. اسطورهها، افسانههای تاریخی، مذهبی، باورهای عامیانه، ترانهها، [[دوبیتی]]ها، چهاربیتیها، غزلها، مختهها، [[لالایی]]، پندنامه، ضربالمثلها، استعارات و تشبیهات، داستانهای حماسی و رمانتیک، قصهها، طنزها و شوخیها، بخشهای مهم فرهنگ و ادبیات عامه را تشکیل میدهند.<ref>سحر شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، 1392ش، ص11</ref> | |||
====آیینهای محلی==== | |||
بامیان با پیشینه فرهنگی غنی، سنتهای محلی ویژهای دارد که هویت هزارگی را بازتاب میدهد. یکی از این آیینها، رقص «پِیشپُو» است که توسط زنان و دختران در [[مراسم عروسی]] اجرا میشود. این رقص گروهی، که به اَتَن ملی شباهت دارد، با حرکات موزون همراه است؛ شرکتکنندگان دستمالهای گلدار را در دست گرفته و با خم و راستکردن کمر و ایجاد صدایی خاص بهنام «پشپو»، فضایی شاد و پرشور میآفرینند. این رقص گاه به صورت حلقهای دور عروس و داماد انجام میشود یا در مسیر حرکت آنها ادامه مییابد.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | |||
====غذاهای محلی==== | |||
بامیان با تنوع غذایی غنی، دارای غذاهای محلی متمایزی است که ریشه در فرهنگ و طبیعت کوهستانی این منطقه دارد. «نان گندم محلی» و ترکیب ساده اما مقوی «نان و دوغ» از پایههای اصلی سفرهٔ مردم این دیار محسوب میشود. غذاهای گرم و انرژیبخشی مانند «شوربا» (آبگوشت سنتی)، «قبرغه داغ» و «گوشتکوچه» (حلیم محلی) در مناسبتهای فرهنگی و مذهبی طرفداران بسیاری دارد. | |||
از دیگر خوراکیهای ویژه میتوان به «شیر روغو» (ترکیبی از شیر و روغن حیوانی)، «حلوای سفید» و «قورمه پلو» اشاره کرد که در مراسم و مهمانیها سرو میشود. همچنین «نان ملیده» و غذاهای ساده اما لذیذی چون «آش کشیده» و «پیاوه [[سیب زمینی|سیبزمینی]]»، نشاندهنده ذائقه و هنر [[آشپزی]] مردم این منطقه است.<ref>محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، ش1395، ص86-89</ref> | |||
====بازیهای محلی==== | |||
[[بازیهای محلی افغانستان|بازیهای محلی]] بامیان که زمانی بخش جداییناپذیر از فرهنگ و زندگی اجتماعی این منطقه بود، امروزه با چالشهای جدی مواجه شده است. بازیهایی مانند «شِیغَی» یا بُجُولبازی که با استفاده از استخوان زانوی گوسفند انجام میشد، شامل انواعی چون سهپای، فراق، همرنگ، گتی و پوچکان بود و بهصورت گروهی اجرا میشد. بازی «کلاهشرط» نیز از دیگر سرگرمیهای محلی بود که در فضایی دایرهوار با مشارکت شش بازیکن و با استفاده از کلاه یا گولههای دستدوزی انجام میگرفت. | |||
همچنین در گذشته، بازیهای متنوعی چون [[بزکشی]]، نیزهزنی، کشتیگیری، دُرَهمیخ، لنگیبازی، توبدنده، سنگچَبچی، ریسمانکشی و لخشک روی سُرجه در این منطقه رواج داشت. زنان بامیان نیز بازیهای خاص خود مانند اخوچَی، پیشپو، غُمبور، چهاردهفال و فقیرکبازی را انجام میدادند که امروزه کمتر دیده میشود. | |||
تحولات اجتماعی و فرهنگی دهههای اخیر تأثیر عمیقی بر حیات این بازیها گذاشته است. مهاجرتهای گسترده، گسترش [[شهرنشینی]] و ورود فرهنگهای خارجی از جمله عوامل اصلی این تغییرات بوده است. از سوی دیگر، ظهور فناوریهای جدید و سرگرمیهای دیجیتال، توجه نسل جوان را از بازیهای سنتی منحرف کرده است. برخی نگرشهای منفی نسبت به این بازیها بهعنوان نمادهای کهنهاندیشی نیز در کاهش اقبال به آنها مؤثر بوده است.<ref>[https://8am.media/fa/local-games-bamyan-fading/ «بازیهای محلی مردم بامیان در حال محو شدن»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.]</ref> | |||
====ورزش محلی==== | |||
کشتی بهعنوان میراث ورزشی از سومریان بینالنهرین از دوران قدیم تا امروز، یکی از [[تفریح|تفریحات]] رایج مردم بامیان بوده است. این [[ورزش]] محلی در مراسم عید، [[نوروز]] و [[مراسم عروسی|عروسیها]] برگزار میشده است. در بامیان کشتیهای «لِختَکِی و چُورَکِی» شهرت دارند.<ref>سحر شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، 1395ش، ص 63.</ref> در بخش ورزشهای مدرن، ولایت بامیان در زمان جمهوری اسلامی افغانستان دارای ۱۶ فدراسیون ورزشی فعال بود که حدود ۱۲٬۷۴۰ ورزشکار، شامل ۷۰۰ ورزشکار زن، فعالیت میکردند. رشتههای ورزشی متنوعی از جمله والیبال، بسکتبال، فوتبال، کونگفو، تکواندو، موایتای، کاراته، کشتی، بزکشی، اسنوکر، شطرنج، اسکی و کوهنوردی در این فدراسیونها ثبت شده بود.<ref>[https://kabulestan.com/مکان-ها/شهر-باستانی-بامیان/ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.]</ref> | |||
===ب) آموزش و تحصیلات عالی=== | |||
====آموزش و پرورش==== | |||
در بامیان ۳۷۸ مرکز تعلیمی ابتدایی و متوسطه وجود دارد که پاسخگویی نیازهای آموزشی این ولایت نیست. براساس گزارشهای در ۱۳۹۷ش حدود ۵۱درصد دانش آموزان این ولایت در فضای باز یا [[حسینیه|حسینیهها]]، [[مسجد|مسجدها]]، زیر درخت و خانههای کرایی درس میخواندند<ref>[https://tolonews.com/fa/afghanistan/۵۱درصد-دانشآموزان-در-بامیان-در-فضای-باز-آموزش-میبینند «۵۱درصد دانشآموزان در بامیان در فضای باز آموزش میبینند»، خبرگزاری دید.]</ref> و در آغاز سال تحصیل ۱۴۰۲ش نظام آموزش این ولایت با مشکل کمبود ۲۴۰۰ معلم و کارمند خدماتی مواجه بود. بسیاری از دانشآموزان در این ولایت به آب بهداشتی، تشناب (سرویس بهداشتی) و [[کتابخانه|کتابخانه]] دسترسی ندارند.<ref>[https://pajhwok.com/fa/2023/03/28/maarif-bamyan-we-are-facing-a-shortage-of-2400-teachers-and-service-personnel-this-year/ «رئیس معارف بامیان: با کمبود ۲۴۰۰ معلم و پرسونل خدماتی مواجه هستیم»، خبرگزاری پژواک.]</ref> | |||
این | ====تحصیلات عالی==== | ||
=====۱. دانشگاه بامیان===== | |||
[[تحصیلات عالی افغانستان|در]] حالحاضر بامیان یک [[تحصیلات عالی افغانستان|دانشگاه دولتی]] دارد. این مرکز آموزش عالی همزمان با اوج فعالیت حزب وحدت (متشکل از احزاب شیعی) در ولایت مرکزی [[افغانستان]] با مساعدت جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۷۵ش تأسیس شد. این دانشگاه، اولین دانشگاه در ولایت [[شیعه]] و هزارهنشین افغانستان است<ref name=":2">[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> که با داشتن دانشکدههای زراعت، طب، ساینس و ادبیات و با حضور ۶۰۰ دانشجو و ۳۰ استاد شروع به فعالیت کرد. پس از تسلط طالبان در ۱۳۷۷ش بر بامیان، فعالیت سه سالهٔ دانشگاه این ولایت متوقف و ساختمان دانشگاه به پایگاه نظامی تبدیل شد.<ref name=":3">حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص55.</ref> | |||
''' | '''بازسازی:''' همزمان با شکلگیری نظام جمهوری اسلامی افغانستان مرحلهٔ دوم فعالیت دانشگاه با دستور ریاستجمهوری وقت در تاریخ ۱۵ حمل ([[فروردین]]) ۱۳۸۲ش، با دو دانشکدهٔ تعلیم و تربیه و زراعت شروع شد. محل ساختمان جدید این دانشگاه در جنوب شهر بامیان توسط پی.آر. تی (گروه بازسازی ولایت بامیان ارتش آمریکا) بازسازی شد.<ref name=":4">[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | ||
'''امکانات:''' این دانشگاه از کمترین امکانات و فضاهای آموزشی برخوردار بوده و در یکی از مناطق محروم و صعبالعبور با ساختمان گِلی شروع به فعالیت کرده است.<ref name=":5">محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص34.</ref> ساختمان این دانشگاه پس از بازسازی در ۱۳۸۲ش فقط شامل دو طبقه در یک بلوک با محوطهٔ باز و خاکی بود. دانشجویان این دانشگاه مدت زیادی از نبود خوابگاه، خاکی و باز بودن محوطه، نبود آب آشامیدنی سالم، فضای خشک و نبود درخت و فضای سبز، کمبود کلاس درس و رشتههای تحصیلی رنج میبردند.<ref name=":6">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> فقدان امکانات زیرساختی باعث شده تا در این ۲۰ سال بسیاری از دانشجویان از تحصیل انصراف داده و تعدادی هم در اتاقهای سرد اجارهای در مخروبهها ادامه تحصیل دهند.<ref name=":7">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛] اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.</ref> اعتراض دانشجویان، اگرچه موجب جلب توجه مسئولین برای افزایش فضای فیزیکی و ساختن خوابگاه شد، اما مشکلات هنوز بهصورت کامل رفع نشده است.<ref name=":8">دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج5، ص111.</ref> برخی از دانشکدهها همچنان ساختمان مستقل ندارند.<ref name=":9">حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص57-58.</ref> | |||
''' | '''اعتبار علمی:''' روحیهٔ علمپروری، پرسشگری، داشتن حساسیت در قبال مسایل مهم کشور،<ref name=":10">[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛] اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.</ref> ارتباط و صمیمیت بین دانشجویان و اساتید از جنبههای مثبت این دانشگاه محسوب میشود.<ref name=":11">[https://www.radioneshat.com/fa/دانستنیهای-افغانستان-بخش-اول-تاریخ-و-جغرافیا-دولت-یفتلی-450-568-میلادی «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی ( 450الی568 میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط.]</ref> بر اساس متغیرهایی همچون وضعیت تدریس، میزان دانشجویان ممتاز، کثرت دانشجویان، اعتبار مدارک تحصیلی در کشور و خارج از آن و تعدد رشتهها و دانشکدهها، دانشگاه بامیان، امروزه، جزو ۹ دانشگاه برتر افغانستان است.<ref name=":12">لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، 1393ش، ص <bdi>۴۴۵</bdi>.</ref> این دانشگاه، بهمنظور توسعهٔ خود با دانشگاهها و مراکز علمی دیگر، چندین تفاهمنامهٔ همکاری آموزشی،<ref name=":13">[https://zabolestan.blogfa.com/post/44 کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.]</ref> پژوهشی و جذب منابع و کتابهای پژوهشی و علمی منعقد کرده است.<ref>محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص2.</ref> | ||
'''منابع انسانی و اداری:''' دانشگاه بامیان دارای ساختار اداری رئیس، معاون علمی، معاون اداری، معاون امور محصلان، رؤسای دانشکدهها، ادارهٔ امور استادان، ادارهٔ تحقیق و ادارهٔ محصلان است. اولین دور فارغالتحصیلان این دانشگاه در ۱۳۸۶ش در مقطع لیسانس از دو دانشکدهٔ تعلیم و تربیه و زراعت بوده است. | |||
دانشگاه بامیان تا ۱۴۰۰ش، دارای ۱۴۲ نفر اعضای هیئت علمی بود. همچنین ۶۲۹۸ دانشجو شامل ۵۰۵۷ نفر در بخش روزانه و ۱۲۴۱ نفر در بخش شبانه، در ۷ دانشکده و ۳۵ رشته در مقطع لیسانس مشغول تحصیل بودند.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
'''دانشکدهها:''' دانشگاه بامیان با هفت دانشکدهٔ فعال نقش مهمی در توسعه آموزش عالی در منطقه ایفا میکند. دانشکدهٔ تعلیم و تربیه با تخصصهای مختلف و گستره استادان، به تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزههای گوناگون میپردازد. دانشکدهٔ زراعت، یکی از قدیمیترین دانشکدهها، با تعداد زیادی دانشجو و استاد در حوزه کشاورزی فعالیت میکند. | |||
دانشکدهٔ علوم اجتماعی با رشتههای متنوع، نقش کلیدی در توسعه فرهنگ و علوم انسانی دارد. دانشکدههای زمینشناسی، اقتصاد، علوم طبیعی و شرعیات هر یک در حوزه تخصصی خود با [[تربیت]] هزاران دانشآموخته، بر رشد علمی و فرهنگی منطقه تأثیرگذار بوده است.<ref>[https://www.bu.edu.af/index.php/تاریخچه-دانشگاه-بامیان «تاریخچه دانشگاه بامیان»، وبسایت رسمی دانشگاه بامیان.]</ref> با تسلط مجدد طالبان برخی خبرگزاریها گزارش دادهاند که تدریس فقه جعفری در این دانشگاه بامیان متوقف شده است.<ref>[https://mfaran.ir/بامیان-آموزش-فقه-حنفی-جایگزین-فقه-جعفر/ .«آموزش فقه حنفی جایگزین فقه جعفری در دانشگاه بامیا» خبرگزاری فاران نیوز.]</ref> | |||
=====۲. مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا===== | |||
مؤسسهٔ تحصیلات عالی بامیکا در ۱۳۹۲ش با هدف تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد جهت مشارکت در بازسازی فرهنگی و اقتصادی کشور تأسیس شد. این مؤسسه فعالیت خود را با ایجاد دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی آغاز کرد و در سال دوم با دریافت مجوز برای دانشکده اقتصاد در دو دیپارتمنت (گروه) اقتصاد ملی و اداره تجارت، گسترش یافت. سیستم آموزشی بامیکا بر اساس معیارهای مدرن بینالمللی و سیستم کریدت (واحد درسی) طراحی شده است. | |||
این مؤسسه با داشتن دو دانشکدهٔ فعال و چهار دیپارتمنت شامل قضا و ثارنوالی، روابط بینالملل، اداره تجارت و اقتصاد ملی، بیش از ۸۰۰ محصل را تحت پوشش دارد. کادر علمی تماموقت با مدارج داکتری و ماستری (کارشناسی ارشد)، کیفیت آموزشی مطلوبی را ارائه میدهند. تاکنون بیش از ۷۰۰ فارغالتحصیل از این مؤسسه وارد بازار کار شدهاند که نقش بهسزایی در ارتقای سطح علمی ولایت بامیان داشتهاند. | |||
بامیکا علاوهبر برنامههای درسی، دورههای کوتاهمدت آموزشی و کارگاههای ارتقای ظرفیت را نیز برگزار کرده است. از جمله میتوان به پروژههای موفقیتآمیز با همکاری بنیاد آقاخان اشاره کرد که برای فارغالتحصیلان و محصلان اجرا شده است. این مؤسسه در راستای پلان استراتژیک پنجسالهٔ خود، در حال طی مراحل اعتباردهی و تضمین کیفیت برای ایجاد دیپارتمنتهای جدید متناسب با نیازهای جامعه است.<ref>[https://bamika.edu.af/معرفی-دانشگاه/ «آشنایی با ولایت بامیان و مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا»، وبسایت مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا.]</ref> | |||
=====۳. حوزههای علمیه===== | |||
در بامیان چند مدرسهٔ دینی فعالیت میکند که برخی از آنها در ذیل معرفی شده است: | |||
'''مرکز علمی-فرهنگی مدرسه علمیه امام صادق''' | |||
این [[مدرسه]] در ۱۳۹۰ش تأسیس شده و با هدف آموزش علوم اسلامی و انسانی، از امکانات متعددی برخوردار است و نقش مهمی در توسعه فرهنگی و دینی منطقه ایفا میکند. این مرکز با مساحت ۷۲۰ متر مربع در چهار طبقه (شامل زیرزمین) طراحی شده است که در آن طبقه اول به اساتید، کلاسها و دفتر مدیریت اختصاص یافته، طبقه دوم به خوابگاه و امکانات رفاهی طلاب برادر و طبقه سوم به خواهران اختصاص دارد، در حالی که زیرزمین آن میزبان کتابخانهای غنی با بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب در زمینه علوم اسلامی و انسانی است. | |||
این مرکز که در مجاورت مسجد [[امام جعفر صادق|امام صادق]] با مساحت ۲۰۰۰ متر مربع قرار دارد، با ارائه برنامههای آموزشی از سطح مقدماتی تا عالی و امکاناتی چون خوابگاه و تغذیه رایگان، به تربیت نیروهای مذهبی متعهد میپردازد. این مدرسه با تلفیق آموزشهای حوزوی و فعالیتهای تحقیقاتی و ایجاد فضایی معنوی و فرهنگی، به کانونی برای رشد اخلاقی و معرفتی جامعه تبدیل شده است و با برگزاری برنامههای مذهبی و فرهنگی در مسجد مجاور، به تقویت بنیانهای اعتقادی و ارزشهای اسلامی در بامیان کمک میکند.<ref>[https://ofoghandisha.com/معرفی/حوزه-های-علمیه/مدرسه-علمیه-و-مجتمع-تحقیقاتی-امام-صادق/ «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۲| مدرسه علمیه و مجتمع تحقیقاتی امام صادق (ع)- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه.]</ref> | |||
'''مدرسه علمیه ولایت''' | |||
مدرسه علمیه ولایت در مرکز بامیان، یکی از مهمترین مؤسسات دینی و فرهنگی منطقه محسوب میشود که با تربیت طلاب و ترویج معارف [[اهلبیت]] نقش بهسزایی در عرصه دینی دارد. این مدرسه تحت اشراف محمدهاشم صالحی مدرس، رئیس شورای علمای افغانستان، با مدیریت و [[برنامهریزی]] دقیق، فضای مناسبی برای تحصیل و تربیت طلاب فراهم آورده است. | |||
در | |||
برپایی مراسمهای دینی همچون عزاداریهای حسینی و نمازهای عید، نقش مهم برای این مکان در تقویت حداکثری ارزشهای مذهبی و فرهنگی داده است. مدرسه ولایت همچنین بهعنوان محفلی برای انس با قرآن و تعمیق باورهای دینی، در توسعهٔ اخلاق و فرهنگ منطقه نقش دارد.<ref>[https://ofoghandisha.com/معرفی/حوزه-های-علمیه/مدرسه-علمیه-ولایت-در-مرکز-بامیان/ «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۱۰| مدرسه علمیه ولایت- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه.]</ref> | |||
'''مدرسه علمیه تربیت مدرس''' | |||
مدرسه علمیه تربیت مدرس بامیان، از ۱۳۸۶ش با حمایت مصباح موسوی (تحت اشراف آیتالله سیستانی) فعالیت خود را آغاز کرد و اکنون یکی از مراکز برتر تربیت طلاب در کشور است. این مرکز، با امکانات گسترده و نظام آموزشی پیشرفته، دروس حوزوی و [[زبان عربی|زبانهای عربی]] و انگلیسی را ارائه میدهد و نقش مهمی در [[تربیت]] و توسعه معارف اسلامی دارد. طلاب تربیتشده در این [[مدرسه]]، در نهادهای علمی و دینی کشور فعالیت میکنند. برنامههای فرهنگی و مذهبی این مرکز، همچون برگزاری نمازهای جمعه و مراسمات دینی، بر تقویت بنیانهای معنوی جامعه تأثیرگذار است.<ref>[https://mofoq.com/مراکز-دینی-و-فرهنگی/مدرسه-علمیه-تربیت-مدرس-اهل-بیت/ «مدرسه علمیه تربیت مدرس»، وبسایت افق معرفت.]</ref> | |||
===ساختار اجتماعی=== | |||
====نظام اجتماعی==== | |||
ولایت بامیان با ساختار اجتماعی منحصر به فرد خود، ترکیبی از دو گروه اکثریت قومی [[قوم هزاره|هزاره]] و اقلیت [[تاجیکهای افغانستان|تاجیک]] را در بر میگیرد. جامعهٔ بامیان بر پایه نظام قبیلهای و روابط خویشاوندی استوار است، هرچند در سالهای اخیر تحولات شهری این ساختار را تا حدی دگرگون کرده است. زندگی اجتماعی در این منطقه بهشدت تحت تأثیر شرایط جغرافیایی و آبوهوایی سخت قرار دارد که بر الگوهای معیشتی و روابط اجتماعی ساکنان اثر گذاشته است. | |||
ساختار قدرت محلی در بامیان ترکیبی از نهادهای رسمی دولتی و رهبران سنتی جامعه است که شامل بزرگان قوم، روحانیون و مالکان زمین میشود. نقش زنان در عرصههای اقتصادی بهویژه در تولید [[صنایع دستی]] و کشاورزی پررنگ بوده اما مشارکت آنان در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی هنوز محدود است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> حبیبه سَرابی نخستین زن هزاره در بامیان است در دوره جمهوری اسلامی افغانستان (زمان ریاستجمهوری حامد کرزی) بهعنوان والی ولایت بامیان گماشته شد.<ref>[https://www.irna.ir/news/6412831/نخستین-والی-زن-افغانستان-خود-را-برای-این-وظیفه-خطیر-آماده-می «نخستین والی زن افغانستان خود را برای این وظیفه خطیر آماده میکند»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> نظام آموزشی در حال گسترش است، اما همچنان با چالشهایی مانند کمبود مراکز آموزشی بهویژه برای دختران در مناطق دورافتاده مواجه است. | |||
مهاجرتهای فصلی بهدلیل شرایط سخت معیشتی، تأثیر قابل توجهی بر ساختار اجتماعی بامیان داشته و منجر به ایجاد شبکههای اجتماعی گستردهتر با دیگر مناطق افغانستان شده است. با وجود چالشهای زیربنایی و اقتصادی، مردم بامیان به فرهنگ و زبان خود افتخار میکنند و در حفظ آداب و رسوم محلی میکوشند.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
====ازدواج و تشکیل خانواده در بامیان==== | |||
در بامیان، [[خانواده]] بهعنوان نهادی مقدس و محترم در فرهنگ هزارهها شناخته میشود و تشکیل آن از اهمیت والایی برخوردار است. این منطقه، بهمثابهٔ قلب فرهنگی هزارهجات و مرکز زندگی [[شیعیان]]، [[ازدواج]] و تشکیل خانواده را بر پایهٔ ارزشهای دینی و سنتی استوار میکند. جوانان بهطور معمول از طریق [[خواستگاری]] و با رضایت خانوادهها پیوند [[رابطه زناشویی|زناشویی]] میبندند و ازدواجهای فامیلی، بهویژه بین فرزندان عموها رواج دارد. | |||
مراسم ازدواج شامل مراحل مختلفی مانند خواستگاری، [[شیرینیخوران|شیرینیخوری]]، و [[مراسم عروسی|عروسی]] با [[موسیقی]] و رقص محلی است که همگی نشاندهندهٔ عمق فرهنگی این رسم کهن است. اگرچه [[هزینههای عروسی|هزینههای سنگین عروسی]] و [[شیربها]] از چالشهای اصلی محسوب میشود اما خانوادهها تلاش میکنند تا با رعایت آداب و رسوم، پیوندی پایدار و پربرکت ایجاد کنند. تعدد زوجات به ندرت دیده میشود و [[تکهمسری]]، بهویژه بهدلیل شرایط اقتصادی، رایجتر است. [[طلاق]] نیز بهدلیل نگاه منفی جامعه و وابستگی اقتصادی زنان، بسیار کم اتفاق میافتد.<ref>پولادی، هزارهها، 1401ش، ص511-523.</ref> | |||
====نقش و حضور اجتماعی زنان در بامیان==== | |||
در بامیان، با حاکمیت سبک زندگی اسلامی و فرهنگ دینی ریشهدار، زنان بهعنوان ستون فقرات خانواده و حافظان ارزشهای دینی و اخلاقی شناخته میشوند. نقش محوری آنان در [[تربیت]] فرزندان، انتقال میراث فرهنگی و هدایت نسلها، جایگاه ویژهای به آنان در ساختار اجتماعی بخشیده است. در این بستر فرهنگی-دینی، زنان نهتنها مسئولیت امور خانوار را بر عهده دارند، بلکه در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بیرون از خانه نیز مشارکت میکنند. | |||
با وجود این جایگاه والا، زنان بامیان با چالشهای متعددی رو به رو هستند. در مناطق روستایی، آنان دوشادوش مردان در کشاورزی و دامداری کار میکنند، درحالیکه بار مسئولیتهای خانگی و تربیت فرزندان نیز بر دوش آنان است. البته در دوران ۲۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی افغانستان، پیشرفتهایی در عرصهٔ آموزش و حضور اجتماعی زنان بهوجود آمد. مانند افزایش تعداد دختران در مدارس و دانشگاهها و حضور زنان در پستهای اداری و حتی سیاسی، مانند والیشدن یک زن (حبیبه سرابی) در بامیان، اما محدودیتهای ناشی از نابرابریهای جنسیتی و کمبود امکانات در مناطق دورافتاده همچنان پابرجا است. خشونتهای خانگی و موانع فرهنگی در برخی ولسوالیها، مانند ممنوعیت تحصیل دختران در مناطق تحت نفوذ گروههای محافظهکار، نشاندهندهٔ تضاد میان سنت و پیشرفت است.<ref>[https://8am.media/fa/زنان-در-بامیان؛-دوشادوش-مردان؛-از-مزرع/ «زنان در بامیان؛ دوشادوش مردان؛ از مزرعه تا اداره»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.]</ref> | |||
===مناسبهای ملی و فرهنگی در بامیان=== | |||
====جشن نوروز==== | |||
بامیان، از جمله مناطقی است که [[نوروز]] را با شکوهی ویژه برگزار میکند. مردم بامیان هفتهها پیش از نوروز با [[خانهتکانی]]، خرید لباس نو و کاشت سبزه به استقبال این عید میروند. پخت سمنک بهصورت جمعی در شبهای پایانی سال، همراه با شعر و [[دعا]]، از آیینهای ویژه این منطقه است. با تحویل سال، دید و بازدیدهای خانوادگی آغاز میشود و بزرگترها به کوچکترها عیدی میدهند. | |||
پیوند نوروز با طبیعت در بامیان چشمگیر است. مردم به دشتها و مکانهای تفریحی مانند درهٔ ششپل، شهر غلغله و پارک ملی بندامیر میروند. برگزاری مسابقاتی چون [[بزکشی]]، نیزهبازی، رسمانکشی، توپدنده، درهمیخ و کشتیگیری، همراه با برنامههای شاد دیگری مانند مسابقهٔ پرتاب سنگ، توببازی، تخمجنگی و سرجهبازی روی برف از دیگر مراسم نوروزی است. پوشیدن لباس نو، مصرف میوههای تازه، تهیهٔ غذاهای سنتی مانند شیربرنج، نان سرخ، [[گوشت کوچه]] و [[حلوای سرخ]]، همچنین پختن غذای سنتی [[دلده]] و توزیع آن در [[مسجد|مساجد]] و تکیهخانهها از دیگر آیینهای مردمان این دیار در استقبال از بهار محسوب میشود. | |||
در سالهای اخیر، برنامههای مدرنی مانند مسابقات ورزشی، نمایشگاههای [[صنایع دستی]] و محصولات زراعتی، و اجرای کنسرتهای [[موسیقی]] نیز به مراسم نوروزی بامیان افزوده شده است. کارشناسان جشن نوروز را پیوندی میان نسلهای گذشته و حال میدانند که ریشه در تاریخ کهن این منطقه دارد. | |||
یکی از ویژگیهای مهم نوروز در بامیان، مراسم «کمپیرک» است که نمادی از پیروزی [[بهار]] بر [[زمستان]] محسوب میشود. کمپیرک با لباسی رنگین و همراهانش به روستاها میرود، با زبان فصیح و شعرگونه سخن میگوید و با جمعآوری کمکهای مردمی به نیازمندان، روحیه نیکوکاری را زنده نگه میدارد. این آیینها نهتنها نشاندهنده غنای فرهنگی بامیان است، بلکه گواهی بر تداوم سنتهای نوروزی در گذر زمان میباشد.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/Iran/Content/66637/جشن%20نوروز%20هر%20سال%20به%20گونه%20با%20شکوه%20در%20بامیان%20تجلیل%20میشود «نوروز در بامیان افغانستان چگونه تجلیل میشود؟+ تصاویر»، وبسایت آی فیلم 2.]</ref> | |||
====عید فطر==== | |||
== | در بامیان، [[عید فطر]] با آیینهای خاصی همراه است که ریشه در سنتهای دیرینه این منطقه دارد. در شب آخر [[رمضان]]، افراد باتجربه به ارتفاعات کوه میروند تا هلال ماه شوال را رصد کنند و خبر عید را به مردم برسانند. این رسم کهن امروزه کمرنگ شده، اما خاطره آن در میان سالمندان زنده است. | ||
مردم بامیان پیش از عید، مراسم «[[عید مردگان|عید مردهها]]» را برگزار میکنند که شامل پختن غذاهای [[نذری]] مانند حلوای سرخ، سمنک و نان مالیده و اهدای آن به نیازمندان میشود. در این شب، خانوادهها با روشنکردن فتیلههای روغنی و خواندن سوره یاسین، برای اموات خود طلب مغفرت میکنند. | |||
روز عید فطر با ادای فطریه آغاز میشود و مردم با پوشیدن لباس نو به دیدار بزرگان فامیل میروند. جوانان در این روز به بازیهای محلی مانند توبدنده، اسپدوانی و کشتی میپردازند، در حالی که زنان و دختران با حناکردن دستها و برگزاری مراسم فقیرکبازی، فضایی شاد ایجاد میکنند. | |||
اگرچه برخی آیینهای قدیمی مانند چوگانبازی و مسابقات سنگاندازی به فراموشی سپرده شده است، اما مردم بامیان همچنان سه روز را به [[جشن]] و [[شادی]] میپردازند. از رسوم جدیدتر میتوان به عیدیبردن برای عروسها، رفتن به زیارتگاهها و برگزاری مراسم آشتیکنان اشاره کرد. با این حال، تغییر سبک زندگی و تأثیر فرهنگهای بیرونی، برخی از این سنتهای اصیل را تحت تأثیر قرار داده است.<ref>[https://8am.media/fa/eide-fetr-bamyan-traditions/ «رسم و رواجهای عیدِ فطر در ولایت بامیان»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.]</ref> | |||
== | ====عید قربان==== | ||
[[عید قربان]] در بامیان، علاوهبر ابعاد مذهبی و مراسم عبادی مانند نماز و [[قربانی کردن|قربانی]]، به عاملی برای رونق [[گردشگری]] تبدیل شده است. این مناسبت دینی که با تعطیلات چندروزه همراه است، فرصتی برای سفر به مناطق تاریخی و طبیعی این ولایت ایجاد میکند. افزایش چشمگیر بازدیدکنندگان داخلی از مکانهایی مانند پارک ملی بندامیر و شهر غلغله در ایام عید قربان، نشاندهندهٔ پیوند عمیق بین مناسک مذهبی و گردشگری فرهنگی است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/386918 «حضور ۲۵ هزار گردشگر در تعطیلات عید قربان در بامیان»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
در | ====جشنوارههای فرهنگی==== | ||
در دوران حکومت جمهوری اسلامی افغانستان برگزاری جشنوارههای فرهنگی مختلف بهمنظور معرفی بیشتر بامیان و هدف جذب بیشتر گردشگران داخلی و خارجی و رشد صنعت توریزم در این منطقه رایج شد که «جشنوارههای «دمبوره»، «گلکچالو»، «راه ابریشم» و «سمینار فولکلور هزارهگی» از جملهٔ آنها بود.<ref>[https://fa2.ifilmtv.ir/News/Content/56851/دومین-جشنواره-زمستانی-گردشگری-در-ولایت-بامیان-افغانستان-گشایش-یافت?گردشگری «بامیان میزبان جشنوارههای فرهنگی و هنری»، وبسایت آی فیلم 2.]</ref> | |||
برگزاری جشنوارهٔ شبی با بودا پس از تخریب تندیسهای بودای بامیان توسط طالبان یکی دیگر از برنامههای فرهنگی بود که اهالی بامیان هر سال در سالروز تخریب این مجسمهها برگزار میکردند.<ref>[http://dailyafghanistan.com/entertainment_detail.php?post_id=155850 «نهمین برنامه فرهنگی شبی با بودا در بامیان افتتاح شد»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> | |||
در | ==جاذبههای تاریخی و گردشگری (گنجینه بامیان)== | ||
===اهمیت کلی و ثبت در یونسکو=== | |||
بامیان جاذبههای گردشگری و تاریخی فراوان دارد که بهعنوان گنجینهای از هویت فرهنگی افغانستان شناخته میشود و میتوانند بهعنوان محرکهای اقتصادی و جاذبههای گردشگری نقش مؤثری در توسعهٔ پایدار منطقه ایفا کند. علیرغم جایگاه ویژهٔ این میراث تاریخی و فرهنگی، کمبود پژوهشهای باستانشناسی دقیق، نبود مستندات تاریخی جامع و فقدان توجه کافی از سوی نهادهای فرهنگی و حتی متخصصان این حوزه، موجب شده اطلاعات موجود دربارهٔ این بناهای تاریخی بسیار محدود باشد. در برخی موارد، دادههای قابل استنادی دربارهٔ پیشینه و ویژگیهای این آثار در دسترس نیست.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت صیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
در حالحاضر مجموعهای متشکل از هشت اثر تاریخی بامیان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این آثار شامل موارد ذیل است: دو مجسمهٔ بودا که در گویش محلی با نامهای «شهمنامه» و «صلصال» شناخته میشوند، شهر غلغله در مرکز بامیان، شهر ضحاک معروف به شهر سرخ واقع در منطقهٔ ششپل در فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شرق بامیان، غارهای کنرک، قلعهٔ کافری الف و قلعهٔ کافری ب، غارهای درهٔ قلعهٔ اکرم و غارهای قلعهٔ غمی در درهٔ فراهی.<ref>جاویدی، «آثار تاریخی بامیان (ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو)»، 1397ش، ص1121.</ref> | |||
===الف) تندیس بودای بامیان=== | |||
در دامنه کوههای بامیان، دو تندیس عظیم به نامهای صلصال با ارتفاع ۵۶ متر و شهمامه با ارتفاع ۳۸ متر قرار دارد که امروزه بهعنوان مجسمههای بودا شناخته میشود. این آثار تاریخی و هنری در دل صخرههای شمالی بامیان و رو به جنوب حجاری شده است، بهعنوان بزرگترین مجسمههای سنگی جهان شهرت دارد. بر اساس برخی پژوهشهای تاریخی، تندیس شهمامه در ۵۰۷م و تندیس صلصال در ۵۵۴م ساخته شده است. در دوران اوج خود، از این تندیسها نمونههای کوچکی ساخته و به مناطق مختلف جهان بودایی از جمله چین، ژاپن و تبت صادر میشد.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> برخی از محققان معتقدند که این تندیسها و شهرها و بناهای آن متعلق به دوران بسیار دور، یعنی مربوط به دورهٔ دارا یا کیانی و میترایی است.<ref>[https://zabolestan.blogfa.com/post/44 کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.]</ref> | |||
این | در متون تاریخی و جغرافیایی دوره اسلامی، این تندیسها با نامهای صلصال و شهمامه یا «سرخبت» و «خنگبت» ثبت شده است. منابعی همچون حدود العالم، آثار یاقوت حموی، زکریای قزوینی و شیروانی از این نامها استفاده کردهاند. مردم محلی و سالخوردگان بامیان نیز این آثار را با همین نامها و بهعنوان بتهای نر و ماده میشناسند.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت صیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | ||
=== | ====ویژگیهای معماری و هنری تندیس بوداری بامیان==== | ||
یکی از ویژگیهای برجسته این تندیسهای عظیم، استفاده از تکنیک پیشرفتهٔ رنگروغن در تزیینات داخلی آنها است. با وجود تخریب بخشهای عظیمی از این آثار، فضاهای داخلی شامل شبکهای از اتاقکها و دالانها همچنان باقی مانده است. | |||
سقف این فضاها با نقوش رنگروغنی تزیین شده که بهعنوان قدیمیترین نمونههای این تکنیک در جهان شناخته میشود و قدمت آن به قرن هفتم میلادی بازمیگردد. طراحی معماری داخلی مجموعه بسیار قابل توجه است، با دروازههای ورودی در پایه تندیسها و پلکانهای باریکی که به طبقات فوقانی منتهی میشوند. | |||
این فضاهای داخلی شامل اتاقکهای متعدد با جایگاههای مخصوص مراسم عبادی بوده است. دیوارها با لایهای از قیر پوشانده شده بوده و در برخی بخشها هنوز میتوان آثار نقاشیهای اصیل دیواری را مشاهده کرد. مسیر پلکان داخلی در تندیس بزرگتر تا بالاترین نقطه مجسمه ادامه داشته، که نشاندهندهٔ مهارت بالای معماران این اثر تاریخی است.<ref>[https://farsnews.ir/Jamalsajjadi/1729416457029140554/اولین-نقاشی-رنگ-روغن-جهان-بر-سقف-تندیسهای-بامیان سجادی، «اولین نقاشی رنگ روغن جهان بر سقف تندیسهای بامیان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
در | ====آثار مرتبط با تندیس بودای بامیان==== | ||
</ref> | در مجاورت این دو تندیس، پیکرهٔ دیگری به شکل پیرزن با نامهای نسریم یا ستوا قرار داشت. همچنین حدود یازده عبادتگاه و نزدیک به سه هزار فضای معماری شامل مغارهها، سالنها، سردابهها و اتاقهای مجلل در اطراف این پیکرهها وجود داشته که با مهندسی دقیق در دل کوهها ایجاد شده بوده است. دیوارهای این فضاها با نقوش ظریف خدایان، پادشاهان، راهبان و مردم عادی تزیین و با رنگهای متنوعی از جمله آبی، سفید، سیاه، لاجوردی، سرخ، زردکاهی، ارغوانی و طلایی آراسته شده بود. بخشی از این نقاشیهای دیواری تا به امروز باقی مانده است.<ref>کیانی، بامیان در تاریخ و ادبیات فارسی، 1398ش، ص 112.</ref> | ||
=== | ====تاریخچه تخریب تدریجی تندیس بودای بامیان==== | ||
تندیسهای عظیم بودای بامیان در طول قرنها بارها مورد تخریب و آسیب قرار گرفته است. نخستین آسیبهای جدی به این آثار در دوره فتوحات اسلامی و بهویژه در زمان حجاج بن یوسف ثقفی در اواخر قرن اول هجری وارد شد، زمانی که نیروهای عرب معبد طلایی بیتالذهب را بردند و روکش طلایی صورت مجسمهها را تراشیدند تا آنها را از حالت بتبودن خارج کنند. یعقوب لیث صفاری در ۲۵۶ق نیز در جریان فتح بامیان، صورت تندیسها را تخریب و زیورآلات طلای آنها را بهعنوان غنیمت به بغداد فرستاد. در دورههای بعدی، حاکمان غزنوی، غوری و تیموری هر یک به نوبهٔ خود به این میراث فرهنگی آسیب زدند. | |||
در | چنگیزخان در ۱۲۲۲م، اورنگزیب در ۱۶۸۹م و امیر عبدالرحمان در ۱۸۹۲م آسیبهایی جدی به این آثار وارد کردند. نادرشاه افشار نیز به تخریب بخشهایی از این آثار اقدام کرد. | ||
در دههٔ ۱۳۷۰ش در جریان جنگهای داخلی، مجاهدین با شلیک توپ و سلاحهای سبک به پیکرههای بودا آسیبهای قابل توجهی وارد ساختند. سرانجام در ۱۳۸۰ش گروه طالبان با استفاده از مواد منفجره این میراث کهن را به کلی نابود کردند. در طول تاریخ، تخریب این تندیسها بهطور عمده با انگیزههای مذهبی و به بهانهٔ مبارزه با شرک انجام شده است. اسناد تاریخی از جمله کتاب الفهرست ابن ندیم به غارت گستردهٔ طلا و جواهرات این مجموعه در دورههای مختلف اشاره کرده است.<ref>[https://kelkein.com/13913/بودا،-بازمانده-بودیسم-در-بامیان4/ «بودا، بازمانده بودیسم در بامیان(۴)» وبسایت کلکین.]</ref> | |||
====جایگاه تندیس بودا در باورهای عامیانه و افسانهها==== | |||
در مورد تندیسهای بودای بامیان افسانههای متعددی در میان مردم رواج دارد. برخی آنها را آدم و حوا میدانند، در حالی که عدهای دیگر معتقدند این مجسمهها زن و شوهری حاکم بر بامیان بودهاند که بت کوچک در درهٔ ککرک، فرزند آنها است. | |||
برخی | در مورد زمان ساخت آنها نیز باورهای گوناگونی وجود دارد. برخی ساخت آنها را به دوران طوفان نوح نسبت میدهند و معتقدند پس از طوفان، مردم با استفاده از نم زمین، این مجسمهها را به اندازهٔ قد خود تراشیدهاند. افسانههای دیگر میگوید تنها سازندهٔ این بتها به اندازهٔ آنها بلندقامت بوده و هر روز از سمنگان به بامیان میآمده است. | ||
برخی روایات اشاره میکنند که در گذشته بامیان پرآب بوده و پس از خشکشدن دره، مردم با کندن صخرههای نرم، خانههای خود را ساختند. آنها بتها را از بالا به پایین تراشیدهاند، زیرا امکانات ساخت داربست از پایین را نداشتهاند. برخی معتقدند سازندگان این بتها کافر بوده و آنها را با جواهرات گرانبها آراسته بودند، به گونهای که چشمان بتها در شب تمام دره را روشن میکرده است. | |||
افسانهٔ دیگری از پادشاهی ظالم در بامیان حکایت دارد که پسرش، بودا، برای جبران ستمهای پدر به مردم خدمت کرد. پس از مرگ بودا، مردم مجسمههایی از او در دورههای مختلف زندگیاش ساختند. همچنین روایتی از اژدهایی سخن میگوید که روزانه چهل دختر میبلعید تا اینکه پهلوانی به نام صلصال آن را کشت و خودش به سنگ تبدیل شد. | |||
برخی افسانهها این بتها را موجوداتی زنده تصور میکنند که با هم آمیزش داشته و بتهای کوچک اطرافشان فرزندان آنها هستند. در روایتی دیگر، صلصال و شهمامه چنان بلندقامت توصیف شده که صلصال میتوانست علفهای بالای کوه را بچیند و شهمامه چهل مشک را از شیر پستانهایش پر میکرده است. | |||
افسانهٔ دیگری این مجسمهها را نه برای پرستش، بلکه برای بزرگداشت شخصیتهای محترم میداند. بر اساس این روایت، صلصال دانشمندی بود که برای یادگیری زبان حیوانات به هند رفت و در آنجا درگذشت. هنگامی که هندیها جسدش را سوزاندند، مردم بامیان خشمگین شدند و راه تجارت را بستند. سرانجام هندیها مجبور شدند مجسمههای او و خانوادهاش را در دل کوهها تراشیده تا مردم بامیان بتوانند به [[زیارت]] آنها بروند. | |||
افسانههای دیگری نیز از نبرد امیر حمزه و [[امام علی]] با صلصال وجود دارد. در یکی از این روایتها، امیر حمزه با لشکرش به جنگ صلصال آمد، اما صلصال با ادرارکردن بر لشکر او، همه را نابود کرد. همچنین در افسانههای [[شیعه|شیعیان]]، حضرت علی برای مسلمان کردن صلصال به جنگ او رفت که شرح این نبرد در کتاب «خاوراننامه» آمده است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
== | ====تأثیرات فرهنگی و تمدنی تندیس بودای بامیان==== | ||
مجسمههای بودای بامیان بهعنوان آثار تاریخی، نماد هنر و معماری پیشرفته، در طول تاریخ نقش مهم در شکلگیری اقتصاد، فرهنگ و سبک زندگی منطقه داشته است. برای مثال از نظر اقتصادی، این مجموعه بهعنوان قطب [[گردشگری]] و زیارتی، موجب رونق تجارت و صنایع دستی محلی شده بود. در عرصهٔ هنری، تکنیکهای پیشرفته حجاری، نقاشی رنگروغن و گچبریهای منحصر به فرد آن، الهامبخش هنرمندان در سطح منطقه بود. از منظر فرهنگی، این آثار بهعنوان مرکز آموزش و پرورش بودایی، بر باورها و آیینهای محلی تأثیر عمیقی گذاشته بود. | |||
در ادبیات شفاهی، داستانها و افسانههای متعددی حول این تندیسها شکل گرفته که در خاطرهٔ جمعی مردم رسوخ کرده است. سبک زندگی ساکنان نیز با فعالیتهای مذهبی، هنری و تجاری مرتبط با این مجموعه گره خورده و حتی پس از تخریب، این آثار همچنان بهعنوان بخشی جداییناپذیر از هویت تاریخی و فرهنگی منطقه باقی مانده است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
=== | ===ب) بند امیر (اولین پارک ملی افغانستان)=== | ||
در | ====ویژگیهای جغرافیایی و زمینشناسی بند امیر==== | ||
بند امیر از سمت شرق حدود ۷۵ کیلومتر با شهر بامیان و از غرب حدود ۳۴ کیلومتر با ولسوالی یَکاولَنگ فاصله دارد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۲۶۱.</ref> این مجموعهٔ آبی با مساحت حدود ۷۵۰۰۰ هکتار و با ارتفاع ۲۹۰۹ متر از سطح دریا، با عرضَ ۱۲°۳۰ شمالی و طولَ ۳۰°۶۶ شرقی در میان رشتهکوههای «هندوکش» و «بابا» واقعشده است. مجموعهٔ طبیعی بند امیر شامل شش دریاچهٔ طبیعی کوچک (جهیل) است که [[آب]] آن از چشمهها و پیوستن چند رود کوچک تأمین میشود. اطراف و دیوارههای بندها با سنگهای رسوبی احاطه شده که نمایی بسیار زیبایی را خلق کرده است.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.</ref> سدهای طبیعی، در چند نقطه، باعث تجمع آب و تشکیل دریاچههایی شده<ref>دانشنامه جهان اسلام، «بند امیر»، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۲۶۱.</ref> که بهترتیب از غرب به شرق: بند ذوالفقار، بند پودینه (پونه)، بند پنیر، بند هَیبت، بند قنبر و بند غلامان، نامیده شده است. این بندها بهطور طبیعی در طول هم قرار گرفته و آب هرکدام به پاییندست خود سرازیر میشود که چندین آبشار زیبا را به وجود میآورد.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.</ref> ذوالفقار وسیعترین دریاچهٔ بند امیر، با مساحت ۴۹۰ هکتار بوده و بند غلامان کوچکترین دریاچه، با طول ۸۰۰ متر است. بند هیبت، عمیقترین دریاچه با عمق ۵۰ متر و طول بیش از ۳ کیلومتر و عرض ۴۶۰ متر است. بند پنیر نیز بهطور تقریبی دارای ۱۴۰ متر عرض، با دیوارههای سنگ رسوبی و رنگ سفید پنیری است.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/02/21/734497/بند-امیر-نخستین-پارک-ملی-افغانستان-از-دریچه-دوربین «بند امیر نخستین پارک ملی افغانستان از دریچه دوربین»، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | |||
=== | ====باورهای عامیانه دربارهٔ شکلگیری بند امیر==== | ||
در باورهای محلی، این سدهای طبیعی بهعنوان پدیدهای اعجازآمیز شناخته میشوند و ساخت آنها به امام علیبن ابیطالب نسبت داده شده است. نامگذاری این دریاچهها نیز برگرفته از روایات و افسانههای محلی است، از جمله «بند ذوالفقار» (نام شمشیر امام)، «بند پودِنَه» (پونه)، «بند پنیر»، «بند خَیْبَت» (سِحْر) یا هیبت، «بندقنبر» (غلام خاص امام علی) و «بندغلامان». این نامها ریشه در روایاتی دارد که در منابع مختلف مانند آثار برنز، فوشه، آکن و کهزاد ثبت شده است. برخی پژوهشگران مانند برنار معتقدند این روایات ممکن است بازتابی اسطورهای از تلاشهای تاریخی برای مهار آبهای رودخانههای هندوکش در جهت آبیاری باشد. | |||
===مزار (زیارتگاه) بند امیر=== | ====مزار (زیارتگاه) بند امیر==== | ||
[[پرونده:مزاربندامیر.jpg|چپ|بندانگشتی|300x300پیکسل|مزار بندامیر در کنار دریاچه هیبت]] | [[پرونده:مزاربندامیر.jpg|چپ|بندانگشتی|300x300پیکسل|مزار بندامیر در کنار دریاچه هیبت]] | ||
در کنار | در کنار دریاچهٔ بند هیبت، بنایی تاریخی با قدمت ۱۰۰ سال وجود دارد که مشهور به «مزار بند امیر» است. مردمی که از نقاط مختلف افغانستان، از بند امیر بازدید میکنند، این بنای تاریخی را نیز بهعنوان مکان مقدس و قدمگاه امام علی، زیارت میکنند و برآوردهشدن حاجت و شفای بیماران را در آنجا آرزو میکنند.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.</ref> | ||
تابلویی از جنس گچ پخته بر سردر این بنا نصب شده و عنوان «[[مسجد]] شریف امیر» بهصورت برجسته در آن، | تابلویی از جنس گچ پخته بر سردر این بنا نصب شده و عنوان «[[مسجد]] شریف امیر» بهصورت برجسته در آن، مکتوب شده است؛ اما بازدید کنندگان، توجهی به این تابلو نداشته و معمولاً احکام مسجد را دربارهٔ این مکان، رعایت نمیکنند.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31؛ [http://www.afghanpaper.com/info/amaken/band%20amir.htm «بند امیر بامیان»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> | ||
در قسمت غربی بند هیبت، چشمهای به نام چشمه شفا وجود دارد که آب آن، بسیار سرد است.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960605001450/ | در قسمت غربی بند هیبت، چشمهای به نام چشمه شفا وجود دارد که آب آن، بسیار سرد است.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960605001450/بند-امیر-افغانستان-یکی-از-زیباترین-سدهای-جهان «بند امیر افغانستان از نقاط تماشایی جهان»، خبرگزاری فارس.]</ref> برخی بازدیدکنندگان، با انگیزهٔ [[تبرک]] یا درمان، بدن خود را در این [[چشمه]]، میشویند.<ref>[https://www.yjc.news/fa/news/5536353/پارک-ملی-بندامیر-بهشت-بامیان-تصاویر «پارک ملی بند امیر بهشت بامیان»، باشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | ||
===گردشگری=== | ====جایگاه بند امیر در گردشگری==== | ||
بند امیر از | بند امیر از ۱۳۳۹ش در سطح بینالمللی بهعنوان یک منطقهٔ [[گردشگری]] شناخته شد و پیش از دورهٔ جهاد علیه روسها و جنگهای داخلی، منبع درآمد مطلوبی برای مردم محلی و دولت افغانستان بود.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.</ref> بعد از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ۱۳۸۱ش، بند امیر دوباره توجه گردشگران بسیاری را به خود جلب کرد. این مجموعهٔ آبی کمنظیر در ۱۳۸۸ش بهعنوان نخستین پارک ملی افغانستان معرفی شد.<ref>[https://www.kojaro.com/2017/7/19/127084/دریاچه-بند-امیر/ «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، سایت کجارو.]</ref> بند امیر، در فهرست میراث جهانی [[یونسکو]] ثبت شده است.<ref>[https://www.kojaro.com/2017/7/19/127084/دریاچه-بند-امیر/ «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، سایت کجارو.]</ref> | ||
بازدیدکنندگان این منطقه، | بازدیدکنندگان این منطقه، عموماً در سه گروه زیر جای میگیرند: | ||
#جهانگردان و گردشگرانی که بهمنظور تحقیق در زمینهٔ آب، سنگها، ماهیها، پرندگان و حیوانات وحشی به این مکان میآیند. | |||
#گردشگرانی که بهمنظور سپری کردن تعطیلات و برای تفریح و گردش به این مکان میآیند. | |||
#مردمان محلی که بهطور معمول با هدف زیارت قدمگاه امام علی و گرفتن حاجت میآیند.<ref>بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31-32.</ref> طبق آمار، بیشترین مراجعهکننده را این گروه تشکیل میدهند.<ref>[http://www.afghanpaper.com/info/amaken/band%20amir.htm «بند امیر بامیان» شبکه اطلاعرسانی افغانستان.]</ref> | |||
===ج) اژدهای بامیان=== | |||
====ویژگیهای طبیعی و موقعیت اژدهای بامیان==== | |||
در فاصلهٔ ۸ کیلومتری غرب شهر بامیان، درهٔ کوچکی بهنام «درهٔ اژدر» وجود دارد و در انتهای آن دیوارهٔ طبیعی بلند و سفیدرنگی از رسوبات آهکی بهشکل اژدهای خوابیده جلب توجه میکند که به «اژدهای بامیان» معروف است. برخی، از آن به «اژدهای سرخ دره» نیز یاد میکنند؛ زیرا نزدیک درهای بههمین نام قرار دارد که رنگ خاک آن سرخ است.<ref>هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.</ref> | |||
== | |||
در | |||
ارتفاع این اثر طبیعی ۱۲ متر، قطر آن ۱۰ متر و طول آن ۲۴۰ متر است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص۱۰۷.</ref> در قسمت جلو سر اژدها، چشمههای کوچک و متعددی از آب تلخ، شور و غیرقابل شرب جریان دارد که شبیه به خارج شدن آبها از سر اژدها دیده میشود.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> | ارتفاع این اثر طبیعی ۱۲ متر، قطر آن ۱۰ متر و طول آن ۲۴۰ متر است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص۱۰۷.</ref> در قسمت جلو سر اژدها، چشمههای کوچک و متعددی از آب تلخ، شور و غیرقابل شرب جریان دارد که شبیه به خارج شدن آبها از سر اژدها دیده میشود.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> | ||
در این قسمت، مواد آهکی مخلوط با آب و بعضی رنگهای معدنی که رنگ سرخ در آن بیشتر است، جریان دارند که ظرف چند دقیقه سرد و سخت میشوند. سنگهایی به رنگ سرخ، زرد و سفید نیز روی این اثر وجود دارد. سنگ قسمت فوقانی و یال اژدها، سُلفُر دارد و بوی بسیار تندی از آن به مشام میرسد. در پشت حیوان مخروطهایی وجود دارد که از رأس آنها آب گرم بیرون میریزد. این مخروطها از سنگهای تورمانند و شکنندهای تشکیل شده و قسمت اعظم پیکر اژدها را میپوشانند.<ref>هاشمی، «اژدهای بامیان»، | در این قسمت، مواد آهکی مخلوط با آب و بعضی رنگهای معدنی که رنگ سرخ در آن بیشتر است، جریان دارند که ظرف چند دقیقه سرد و سخت میشوند. سنگهایی به رنگ سرخ، زرد و سفید نیز روی این اثر وجود دارد. سنگ قسمت فوقانی و یال اژدها، سُلفُر دارد و بوی بسیار تندی از آن به مشام میرسد. در پشت حیوان مخروطهایی وجود دارد که از رأس آنها آب گرم بیرون میریزد. این مخروطها از سنگهای تورمانند و شکنندهای تشکیل شده و قسمت اعظم پیکر اژدها را میپوشانند.<ref>هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.</ref> | ||
در قسمت | در قسمت زیر چشمههای آن، نوعی مادهٔ کریستالی وجود دارد که شبیه فسیل آمونیاک است و بنا بهگفتهٔ مردم در همان نزدیکی در تپههای اطراف منطقه بهمقدار زیادی یافت میشود.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵–۲۷.</ref> | ||
در پشت اژدها، جوی خشکی به چشم میخورد که گویا در گذشته، مسیر طبیعی جریان چشمه بوده است. شکافی هم از سر تا انتهای اژدها مشاهده میشود که بر اثر تابش خورشید یا برودت هوا به وجود آمده است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۵.</ref> برخی معتقدند که اگر گوش خود را به | در پشت اژدها، جوی خشکی به چشم میخورد که گویا در گذشته، مسیر طبیعی جریان چشمه بوده است. شکافی هم از سر تا انتهای اژدها مشاهده میشود که بر اثر تابش خورشید یا برودت هوا به وجود آمده است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۵.</ref> برخی معتقدند که اگر گوش خود را به پوستهٔ سر اژدها بچسبانیم صداهای وحشتناکی از درون بدن آن شنیده میشود.<ref>عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۶۳.</ref> | ||
===اهمیت فرهنگی اژدهای بامیان=== | ====اهمیت فرهنگی و جایگاه اژدهای بامیان در افسانههای محلی==== | ||
اژدهای بامیان تأثیر عمیقی بر سبک زندگی و باورهای مردم منطقه گذاشته است. این اثر که در افسانههای محلی به اژدهای آدمخوار تبدیل شده به سنگ اشاره دارد، موجب شکلگیری آیینهای نذری و زیارتی در میان ساکنان محلی بوده و مردم باور دارند این مکان از قدرت معنوی برخوردار است و در مجاورت آن به پختن نذری و انجام مراسم خاص میپردازند. همچنین، وجود این | اژدهای بامیان تأثیر عمیقی بر سبک زندگی و باورهای مردم منطقه گذاشته است. این اثر که در افسانههای محلی به اژدهای آدمخوار تبدیل شده به سنگ اشاره دارد، موجب شکلگیری آیینهای [[نذری]] و زیارتی در میان ساکنان محلی بوده و مردم باور دارند این مکان از قدرت معنوی برخوردار است و در مجاورت آن به پختن نذری و انجام مراسم خاص میپردازند. همچنین، وجود این پدیدهٔ طبیعی منجر به رونق [[گردشگری]] محلی شده و به بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی مردم بامیان تبدیل شده است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | ||
دربارهٔ این اثر طبیعی، افسانهها و داستانهایی در میان مردم محلی نقل میشود. از جمله اینکه این دیواره، در اصل اژدهای غولپیکرِ آدمخواری بوده که مدام از مردم منطقه [[قربانی کردن|قربانی]] میگرفته و مردم منطقه از شر او در بیم و هراس بودهاند. آنها برای دفع این بلا خواستار کمک الهی شده و خداوند [[علی بن ابیطالب]] را فرستاده و او با ذوالفقار خود اژدها را دو نیم و به سنگ تبدیل کرده است. سپس از فرق سر تا دُم آن، تسمهای کشیده و با خود به نزد شاه بَربَر برده که شکاف موجود روی آن، اثر همان تسمه است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> بر اساس برخی اسناد قدیمی به دست آمده از شهر بامیان، افسانهٔ کشتن اژدهای بامیان بههمان طریق که امروز در میان مردم بامیان نقل میشود، قبل از [[اسلام]] نیز در میان مردم بودایی معروف بوده است؛ با این تفاوت که قبل از اسلام مردم بامیان کشتن اژدها را به بودا نسبت میدادند.<ref>خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵.</ref> | |||
نظیر این اژدهای صخرهای، چند | نظیر این اژدهای صخرهای، چند پیکرهٔ دیگر با اندازههای کوچکتر در ولایت بامیان وجود دارد که یکی از آنها در نزدیکی قریهٔ شهیدان بامیان است و مردم عوام آن را بچهٔ اژدهای بامیان میدانند.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> برخی شاخهای آهو و قوچ کوهی هنوز روی بدنه اژدها وجود دارد که از زمانهای قدیم به یادگار مانده است.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.</ref> | ||
===اژدهای بامیان | ====تفسیر علمی شکلگیری اژدهای بامیان==== | ||
از نظر علمی این نوع دیوارههای صخرهای بر اثر جریان چشمههایی که مواد آهکی دارند بهتدریج و در طول میلیونها سال شکل میگیرند. زمینشناسان بر این باورند که هرگاه آب از نقطهای بیرون آید که زمین، دارای معدن آهک و مواد رسوبی باشد، آن مواد در درون زمین با آب آمیخته و بهمحض رسیدن به فضای باز با اکسیژن ترکیب شده و بهمرور زمان به رسوبات آهکی تبدیل میشوند. تا زمانیکه چنین چشمههایی جریان داشته باشد، بهمرور بر طول و حجم رسوبات آن افزوده خواهد شد.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> | از نظر علمی این نوع دیوارههای صخرهای بر اثر جریان چشمههایی که مواد آهکی دارند بهتدریج و در طول میلیونها سال شکل میگیرند. زمینشناسان بر این باورند که هرگاه آب از نقطهای بیرون آید که زمین، دارای معدن آهک و مواد رسوبی باشد، آن مواد در درون زمین با آب آمیخته و بهمحض رسیدن به فضای باز با اکسیژن ترکیب شده و بهمرور زمان به رسوبات آهکی تبدیل میشوند. تا زمانیکه چنین چشمههایی جریان داشته باشد، بهمرور بر طول و حجم رسوبات آن افزوده خواهد شد.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.</ref> | ||
===اژدهای بامیان در ادبیات فارسی=== | ====بازتاب اژدهای بامیان در ادبیات فارسی==== | ||
از ماجرای جنگ [[حضرت علی]] با اژدهای بامیان، در اشعار مختلفی همچون شعر ابنحسام خسوفی در ۸۳۰ق در | از ماجرای جنگ [[حضرت علی]] با اژدهای بامیان، در اشعار مختلفی همچون شعر ابنحسام خسوفی در ۸۳۰ق در منظومهٔ کهن و حماسی «خاوراننامه» یاد شده است:<ref>[http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/Mansor_sh_a_bamyan.pdf منصور، اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت؟، وبسایت افغان جرمن.]</ref>{{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|یکی اژدها دید کامد پدید|سراسر سر کوه از او ناپدید}} | {{ب|یکی اژدها دید کامد پدید|سراسر سر کوه از او ناپدید}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|دهان همچو دوزخ گشاده به هم|سر کوه از او پر تفَ و دود و دم}} | {{ب|دهان همچو دوزخ گشاده به هم|سر کوه از او پر تفَ و دود و دم}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|بیامد خروشان و دم میکشید|تو گفتی زمین را به هم میکشید}} | {{ب|بیامد خروشان و دم میکشید|تو گفتی زمین را به هم میکشید}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|چنین گفت حیدر که هفتاد بار|زدم بر بَر اژدها ذوالفقار}} | {{ب|چنین گفت حیدر که هفتاد بار|زدم بر بَر اژدها ذوالفقار}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}}{{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|چو آن مار ناچیز و نابود گشت|به خونش همه کوه آلود گشت}} | {{ب|چو آن مار ناچیز و نابود گشت|به خونش همه کوه آلود گشت}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
=== | ====اهمیت گردشگری اژدهای بامیان==== | ||
با توجه به | با توجه به داستانهایی که برای این اژدها بر سر زبانها افتاده، مردم محلی و دیگر مناطق افغانستان برای دیدن آن به این درّه میآیند و در اتاق گنبدی آبیرنگی که در مجاورت اژدها وجود دارد نذرهای خود را میپزند.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.</ref> | ||
==={{درشت|د) شهر غلغله}}=== | |||
شهر غُلْغُلَه مجموعه بقایای معماری و باستانی یک محوطهٔ تاریخی در مرکز بامیان است. بقایای این شهر حدود چهار تا پنج هکتار وسعت دارد و روی تپهای سنگی و مخروطی شکل با ارتفاع ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر، در منطقهٔ سیدآباد (سعیدآباد) مقابل مجسمههای تخریب شدهٔ بودا واقع شده است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
برخی افراد محلی بر این باورند که هنگام ساختن این شهر کارگران آن باید همزمان با فریاد و هلهله مسئولان، در محل کار خود حاضر میشدند و کارگر، در صورت تأخیر گردن زده میشد و سرش را در میان دیوار میگذاشتند. پس از ساختهشدن شهر، نام آن را «غلغله» گذاشتند.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13940422000360/-غلغله-میراثی-جهانی-با-000-سال-قدمت-تمدنی-که-چنگیز-به-باد-داد «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.]</ref> برخی دیگر معتقدند چنگیزخان و سپاهیانش پس از تسلط بر شهر، دست به کشتار وسیع مردم زدند و از هر گوشه فریاد، گریه، زاری و هلهله بلند شد. بههمین دلیل نام «غلغله» (به معنی غوغا و فریاد) بر آن نهادند.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۴.</ref> | |||
====تاریخچه شهر غلغله==== | |||
قدمت این شهر تاریخی به قرن ششم هجری برمیگردد. در گذشته از آن با نامهای «بامیان» و «بالا حصار بامیان» یاد میشده است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۴.</ref> این شهر از یادگاریهای [[مسلمان|مسلمانان]] در بامیان است؛ زیرا بامیان پیش از ورود اسلام یکی از مهمترین مراکز بودایی بوده که سیاحان زیادی جهت مشاهده مجسمههای مشهور بودا به آنجا میآمدند. هنگامی که نفوذ سیاسی غوریان بر این دیار گسترش یافت و مسلمانان وارد این مناطق شدند درصدد برآمدند شهر و مرکزی به سبک اسلامی احداث کنند. این شهر توسط ملک فخرالدین مسعود بن حسین شنسبی ساخته شد که از آن بهعنوان مرکز حکومت استفاده میکرد.<ref>پنجشیری، جغرافیای تاریخی غور، ۱۳۶۰ش، ص۵۱؛ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۹.</ref> | |||
بعد از سقوط دولت شنسبانیهای غوری توسط خوارزمشاهیان، بین سالهای ۶۰۷ تا ۶۱۰ق، شهر غلغله مرکز فرمانروایی جلالالدین خوارزمشاه بود.<ref>عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۷۶.</ref> در پی حملهٔ مغولها، امرای خوارزمشاهی از شهر غلغله دفاع میکردند.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۱.</ref> چنگیزخان از مسیر درهٔ شکاری به بامیان حمله کرد. او در نقطهٔ تقاطع رودهای بامیان و کالو با ساخلوی نظامی «شهر ضحاک» برخورد کرد. در پی مقاومت سرسختانهٔ مدافعان شهر، نوهٔ چنگیز به قتل رسید و او قسم یاد کرد پس از فتح شهر، انسان و حیوانی را زنده نگذارد. چنگیزخان با کمک و خیانت دختر سلطان محمد خوارزمشاه در سال ۶۱۸ق شهر را فتح کرد و آن را به آتش کشید و هیچکس را زنده نگذاشت. مغولان این شهر را «مائوبالغ» یعنی شهر نفرینشده، لقب دادند.<ref>کهزاد، راهنمای بامیان، ۱۳۳۴ش، ص۳۴؛ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۷۶–۲۷۷.</ref> | |||
قسمتی از آبادیهای باقیمانده شهر غلغله، در زمان قیام مردم بامیان علیه امیر عبدالرحمان تخریب شد. چون عبدالرحمان خان از آنجا بهعنوان پایگاه نظامی سپاهیان خود استفاده میکرد.<ref>نائل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۹۵ش، ص۱۴؛ حیدری، بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان در دو سدهٔ اخیر، ۱۳۹۱ ش، ص۱۰۶.</ref> | |||
در سالهای جهاد نیز این شهر بهدلیل موقعیت استراتژیک، از پایگاههای نظامی بود و بار دیگر جنگ و کشتار را در خود تجربه کرد. این جنگها نیز اثرات خود را بر ویرانی این شهر باقی گذاشته است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۵.</ref> در حالحاضر از این شهر به جز چند مغاره، تعدادی دیوارهای تخریب شده، برخی برجهای دیدهبانی و یک منارهٔ [[مسجد]]، چیز دیگری باقی نمانده است.<ref>احمدی، «گذری بر شهر غلغله یکی از عجایب بامیان»، وبسایت شفقنا، 14 سپتامبر 2015م.</ref> برخی از محققان وجود این شهر را به دوران اساطیر برمیگردانند؛ زیرا سیستم آبرسانی آن مثل سیستم آبرسانی شهر ضحاک و چهلبرج و دیگر قلعههای اساطیری است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
=== | ====ویژگیهای معماری و سیستم آبرسانی شهر غلغله==== | ||
ساکنان این شهر در غارهای دستساز (سُمُوچ) و خانههای مستحکمی که از گِل و خشت ساخته شده بود، میزیستند. دور تا دور این تپه از پایین تا بالا آبادی بوده است. در نوک تپه، جای همواری است که قصر فرمانروا آنجا قرار داشته و از لحاظ نظامی و امنیتی بسیار مستحکم بوده است. طبق نقل افسانهها، خندقی هم دور تا دور شهر کنده شده بود که همیشه پرآب بوده و امکان هر نفوذی را برای مهاجمین از بین میبرده است. دیوارهای این محل مثل دیگر قلعههای بامیان از گِل و خشت با تهداب سنگی ساخته شده است. سطوح داخلی دیوارها کاهگل شده و عرض دیوارها یک متر است. هنرنمایی خاصی مانند نقشهای خشتکاری به چشم نمیخورد،<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۲.</ref> اما ساخت خانهها بهصورت ماهرانهای انجام شده است. شکل راهپلههای برخی از منازل دو طبقهای، بیانگر مهارت آنان در کار ساختمانسازی است. همچنین مغارههایی در دامنههای تپه این شهر دیده میشود، که امکان دارد برای نگهداری حیوانات یا بهعنوان مراکز نگهداری تسلیحات جنگی ساخته شده باشند.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13940422000360/-غلغله-میراثی-جهانی-با-000-سال-قدمت-تمدنی-که-چنگیز-به-باد-داد «غلغله بامیان؛ میراث فرهنگی جهان»، وبسایت مؤسسه فرهنگی اکو.]</ref> | |||
دربارهٔ سیستم آبرسانی این شهر تاریخی نیز داستانهای زیادی وجود دارد. زمریالی طرزی باستانشناس افغانیالاصل فرانسوی میگوید ساکنان شهر، آب مورد نیاز خود را از طریق یک کانال زیرزمینی تأمین میکردند.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13940422000360/-غلغله-میراثی-جهانی-با-000-سال-قدمت-تمدنی-که-چنگیز-به-باد-داد «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.]</ref> یزدانی نیز بر این عقیده است که آب شهر توسط یک لولهٔ مخفی از زیر تپهای که در بالای شهر قرار داشت به شهر میرسید. کانال مخفی آبرسانی شهر غلغله از دریای (رودخانه) حیدرآباد و در فاصله چهار کیلومتری تا شهر حفر شده بود که علائم ظاهری آن تا هنوز هم در نزدیکیهای [[مدرسه]] دخترانه «سعید آباد» دیده میشود. روایات افسانهگونهای نیز در بین ساکنان محل وجود دارد که وجود این تونل آبرسانی مخفی را تأیید میکند.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13940422000360/-غلغله-میراثی-جهانی-با-000-سال-قدمت-تمدنی-که-چنگیز-به-باد-داد «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
====بازسازی شهر غلغله==== | |||
مرمت شهر غلغله از ۱۳۹۲ش زیر نظر [[یونسکو]] آغاز شد. آنها طی دو سال توانستند قسمتهایی از آن مثل برجها، رواقهای گنبدمانند و دیوارهای عظیم را بازسازی کنند.<ref>[https://www.avapress.com/fa/report/97339/بازسازی-مرمت-شهر-غلغله-ولایت-بامیان «بازسازی و مرمت شهر غلغله ولایت بامیان»، خبرگزاری صدای افغان (آوا).]</ref> همچنین در ۱۳۹۷ش یک تیم مشترک از متخصصان باستانشناسی فرانسه و افغانستان با همکاری سازمان یونسکو و وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان کاوشهایی را در این شهر آغاز کردند. در این پروژه برای اولین بار تحقیقات روی استخوانها نیز صورت گرفت.<ref>[https://8am.media/archaeologists-the-hidden-angles-of-the-whirlwind-city-are-evident/ «باستانشناسان: زاویههای پنهان شهر غلغله آشکار میشود»، وبسایت ۸ صبح.]</ref> | |||
حوادث طبیعی، بیتوجهی دولت به مرمت این بنا، جلوگیری از تخریب بیشتر و عدم آگاهی مردم محل از اهمیت آن باعث شده است که شهر غلغله در شرایطی اسفبار قرار گیرد.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13940422000360/-غلغله-میراثی-جهانی-با-000-سال-قدمت-تمدنی-که-چنگیز-به-باد-داد «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
=== | ===افسانههای نابودی شهر غلغله=== | ||
دربارهٔ چگونگی فتح شهر غلغله توسط چنگیزخان، افسانههایی بر سر زبانها است. طبق یکی از نقلها، دختر سلطان جلالالدین محمد خوارزمشاه که آوازهٔ قدرت و شجاعت چنگیز را شنیده بود، عاشق او میشود. وقتی میبیند چنگیزخان از تسخیر شهر عاجز مانده، تصمیم میگیرد با افشای راز فتح شهر، نظر او را جلب کرده و به وصالش برسد. با این خیانت، سپاهیان چنگیزخان سرچشمهٔ آب شهر غلغله را که در «دره کالو» قرار داشت با نمد و تخته سنگها مسدود کردند. پس از مدتی مقاومت محافظان شهر در هم شکست و سپاهیان مغول پس از فتح شهر، آن را ویران کردند و اهالی آن را به قتل رساندند.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ ش، ص ۶۹–۷۰.</ref> | |||
=== | ==={{درشت|ه) شهر ضحاک (شهر سرخ)}}=== | ||
شهر ضحاک شهری باستانی با استحکامات نظامی در ولایت بامیان است که توسط چنگیزخان مغول در قرن هفتم هجری ویران شد. این شهر در ۱۷ کیلومتری شمالشرق بامیان، در محل تلاقی ۳ گذرگاه [[بلخ]]، [[کابل]] و [[غزنی]]، بر فراز تپهای با خاکهای سرخرنگ به ارتفاع ۱۵۰ متر قرار دارد.<ref>عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۸۱.</ref> ابعاد این شهر تاریخی یکونیم کیلومتر طول در یک کیلومتر عرض است. این منطقه، توسط کوهها از چهار طرف احاطه شده و فقط یک راه پیادهرو دارد که پس از طی حدود نیمساعت میتوان به آن رسید.<ref>[https://sattagydia.com/city-of-zahak-the-truth-that-becomes-a-myth/ رجا، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا.]</ref> | |||
شهر ضحاک که در باورهای محلی با داستان ضحاک ماردوش پیوند خورده، به بخشی جداییناپذیر از فرهنگ شفاهی منطقه تبدیل شده و نسل به نسل نقل میشود. معماری منحصربهفرد و سیستم دفاعی پیشرفتهٔ این شهر، نشاندهندهٔ تمدن کهن و دانش مهندسی گذشتگان است که بر غنای فرهنگی منطقه افزوده است. امروزه بقایای این شهر، علیرغم تخریبهای گسترده، در میان میراث جهانی یونسکو، هویت تاریخی و مردم افغانستان را نمایندگی و پیوند نسل حاضر را با پیشینه تمدنی سرزمینشان حفظ میکند.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
=== | ====نامگذاری و تاریخچه شهر ضحاک==== | ||
مردم محلی، بر این باورند که این شهر، پایتخت «ضحاک ماردوش» بوده و بههمین دلیل آن را شهر ضحاک میخوانند.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.</ref> برخی دیگر نیز این شهر را «شهر سرخ» میخوانند؛ زیرا بر روی تپهای سرخرنگ بنا شده و صخرهها و درههای اطراف آن نیز به رنگ سرخ است.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ص ۲۳۹؛ پولادی، هزارهها (تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد)، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶–۱۲۷.</ref> | |||
برخی معتقدند که این شهر را ضحاک بنا کرده و هزاران سال در آن، حکومت کرده است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۵.</ref> برخی دیگر با انتساب ساخت این شهر به قبل از اسلام، به کوزههای یافتشده در این منطقه استناد کردهاند که متعلق به دورهٔ [[ساسانیان|ساسانی]] است.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۴۰.</ref> گروهی دیگر از کارشناسان نیز با بررسی چهرههای حکشده بر روی این کوزهها، آنها را از اقوام ترک یا مغول معرفی کردهاند که پیش از اسلام در این منطقه زیست داشتهاند. همچنین برخی سفرنامهها، به فرمانروایی یک شاهزادهٔ ترک در بامیان، در آن روزگار، اشاره کردهاند.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.</ref> | |||
از مهمترین حوادثی که بر این شهر گذشته، تخریب آن توسط صفاریان<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۰.</ref> در قرن سوم هجری و چنگیزخان مغول در قرن هفتم هجری است؛<ref>کهزاد، راهنمای بامیان، ۱۳۳۴ش، ص۳۸؛ پژواک، غوریان، ۱۳۴۵ش، ص۵۹.</ref> هرچند، برخی از مورخان معتقدند چنگیزخان این شهر را تخریب نکرده است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۰.</ref> در سالهای دههٔ هفتاد شمسی نیز از این شهر بهدلیل موقعیت استراتژیک آن، بهعنوان پایگاه نظامی استفاده میشده که همین امر باعث تخریب بیشتر آن شده است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۵.</ref> | |||
=== | ====معماری دفاعی و نظامی شهر ضحاک==== | ||
موقعیت جغرافیایی شهر ضحاک نشاندهندهٔ آن است که این شهر کاربرد نظامی داشته و از استحکامات قابل ملاحظهای برخوردار بوده است. این شهر متشکل از سه بخش بوده: بخش اول معروف به «نریمان»، مربوط به سیستم دفاعی شهر میشده و شامل یک سلسله راهروها، برج و باروها و دیوارهای مستحکم بوده است. بخش دوم، قسمت سفلی شهر بوده که مردم عادی سکونت داشتهاند و بخش سوم نیز بالاحصار یا ارگ شهر بوده که در نقطهای بلندتر ساخته شده و محل سکونت حاکم بوده است.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۴۰؛ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۸۳.</ref> | |||
برجهای دیدهبانی این بنا بهصورت تزیین یافته و فاقد راه ورودی بوده است. سربازان برای ورود به آنها از پلکانهای چوبی سیّار استفاده کرده و سپس پلکانها را با خودشان به داخل ارگ میبردهاند. همچنین برجها، دریچههایی جهت تیراندازی داشته و بهصورتی ساخته شده که بر تمام مناطق پایین و اطراف، تسلط کامل داشته و نفوذ دشمن به شهر را بسیار مشکل میساخته است. دیوارهای دفاعی شهر از دامنهٔ کوه آغاز و بهسمت قلهٔ کوه امتداد داشته و هر چه بالاتر میرفته، قطر و ارتفاع آنها بیشتر و کمربندهای امنیتی آن هم محکمتر میشده است. تنها راه ورودی شهر، راه دشواری بوده که از بین چند برج نگهبانی و پیچوخمهای فراوان از میان دروازهٔ تونلمانند و سنگی عبور میکرده است.<ref>عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۸–۱۳۹.</ref> | |||
معماری قلعه، شامل اتاقهایی با مهندسی دقیق و دالانهایی منظم بوده که به یکدیگر راه داشتهاند. ارتفاع دیوارها حدود ۶ تا ۱۰ متر بودند که با سقفهایی گنبدی پوشانده شدهاند. بعضی از اتاقها دو طبقه داشتند که سقف طبقهٔ اول آن چوبی بوده است. دیوارهای اصلی شهر دو تا سه متر عرض دارند. مصالح بهکار رفته شامل سنگ، خشتِ خام و گِل بوده است. خشتها نیز خام و بهصورت چهارگوش، با اضلاع چهل در چهل سانتیمتر بودهاند. بیشتر خشتهای قلعه سفیدرنگ است که با خاک سرخرنگ آن تپه همخوانی ندارد. این تفاوت رنگ نشان میدهد خود آن خشتها یا خاک آنها از جای دیگر آورده شدهاند. سطوح داخلی دیوارها نیز از جنس کاهگل است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۳۹۶ ش، ص۸۳.</ref> | |||
شهر | آب شهر از طریق تونلی در وسط شهر که به آب زیرزمینی راه داشته تأمین میشده است. این تونل بهشکل پلههای مارپیچ کنده شده و در نهایت به حوض آبی میرسیده که همواره پرآب بوده است. آب این حوض نیز از نقطهٔ نامعلومی از طریق لولههای سفالی از آب رودخانهٔ بامیان تأمین میشده است.<ref>یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۲.</ref> کاربرد این تونل که در اصطلاح محلی به آن «آب دزدک» گفته میشود بیشتر در مواقع اضطراری مثل جنگ و محاصره شهر بوده است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۳–۸۴.</ref> | ||
=== | ====وضعیت کنونی شهر ضحاک==== | ||
هماکنون از این شهر، جز یک تونل که تنها راه ورودی به شهر است، یک راه پلکانی، برجهای آبریخته، دیوارهای فروریخته و مغارههای تخریب شده چیزی باقی نمانده است.<ref>[https://sattagydia.com/city-of-zahak-the-truth-that-becomes-a-myth/ رجا، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا.]</ref> شهر ضحاک با وجود اینکه یکی از هشت بنای تاریخی ولایت بامیان است که بهعنوان میراث فرهنگی جهان در سازمان یونسکو ثبت شده، اما بقایای آن نیز بهدلیل حوادث طبیعی مثل برف و باران و نیز کاوشگریهای خودسرانهٔ قاچاقچیان آثار عتیقه، در معرض خطر تخریب بیشتر قرار گرفتهاند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/04/20/2303579/شکوه-غم-انگیز-شهر-ضحاک-نشانه-های-تاریخی-شاهنامه-در-افغانستان-در-حال-نابودی-است-عکس احمدی، «شکوه غمانگیز شهر ضحاک... »، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | |||
=== | ====ارتباط شهر ضحاک با اسطورههای شاهنامه==== | ||
ضحاک یکی از شخصیتهای منفی اسطورهای است که در متون دینی و اساطیری و حتی تاریخی مورد توجه بوده است. در اَوِستا از او بهنام «اژیدهاک» یاد شده است. در [[شاهنامه]] [[فردوسی]] نیز داستان او بهتفصیل بیان شده است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۸–۹۰.</ref> طبق یکی از نقلهای افسانهای محلی، ضحاک برای حفظ خود در برابر دشمنان، دو مار را روی شانههای خود نگهداری میکرد. چون غذای روزانهٔ مارها مغز سر انسان بود، مردم مجبور بودند هر روز یک نفر را برای تغذیهٔ آنها آماده کنند. در این میان شخصی بهنام کاوهٔ آهنگر که از سرداران مورد اعتماد ضحاک بود و برای سپاهیان وی سلاح میساخت، به بهانهٔ غذا دادن به مارها به ضحاک نزدیک شده و با پتک خود بر سر او میکوبد و زندگی ضحاک و مارهای او را خاتمه میدهد.<ref>[https://atis.af/shahr-e-zohak/ اخلاقی، «شهر ضحاک، میراث فرهنگی جهان»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان.]</ref> | |||
===و) سایر آثار برجسته بامیان=== | |||
===={{درشت|۱. مجسمه بودا در دره ککرک بامیان}}==== | |||
یک مجسمهٔ بودا به ارتفاع ۱۰ متر در درهٔ ککرک وجود دارد. در افسانههای محلی دو بت بزرگ بامیان (صلصال و شَهْمامه) با هم [[ازدواج]] کردهاند و این بت ۱۰ متری نیز پسر آنها است. او ابتدا کنار [[پدر]] و مادر خود بوده، اما بهدلیلی از آنها قهر کرده و در این دره سکنی گزیده است.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص115.</ref> بههمین دلیل، این بت به «بُتْبَچَّه»، «چوچه بودا» یا «بودای کوچک» مشهور شده است. | |||
درهٔ ککرک در اوایل قرن ۵م و در زمان حکومت یَفْتَلیها ساخته شده است. داخل دره و در اطراف این بتبچه بیش از ۱۰۰ معبد و مَغارَه وجود دارد که مکان [[عبادت]] برای مردم محل بوده است.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=QRtY4StYRzU «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان.]</ref> این بت همراه با آن معابد قدیمی و چند تصویر رنگی در جریان حفریات سال ۱۳۰۸ش کشف شد و تصاویر رنگی آن به موزهٔ [[کابل]] انتقال داده شد. این تصویرها از دیوارنگارههایِ مهم بودایی آسیا بعد از غارهای آجانتا<ref>غارهای آجانتا در ۴۰ کیلومتری شهر جالگائون هندوستان، مجموعهٔ ۳۰ غار پر از نقاشیهای مذهبی دربارهٔ بودا است که قدمت آنها به ۲ قرن پیش از میلاد برمیگردد.</ref> بود.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.</ref> از لباسهای آهکی این بت، جز چند تکه که از یک شانه به شانهٔ دیگر او فرورفته، چیز دیگری باقی نمانده است.<ref>موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، 1372ش، ص105.</ref> قسمتهایی از صورت و بدن این بت نیز بر اثر باد و باران بهمرور زمان از بین رفته است.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.</ref> در ۸ حوت (اسفند) ۱۳۷۹ش این بت بههمراه دو بت بزرگ بامیان (صلصال و شهمامه) به دست طالبان تخریب شد.<ref>خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص115.</ref> | |||
=== | =====موقعیت جغرافیایی مجسمه بودا در دره ککرک بامیان===== | ||
درّهٔ ککرک، در شرق وادی اصلی بامیان، در ۸ کیلومتری بتهای بزرگ بامیان (صَلْصال و شَهْمامَه)<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=QRtY4StYRzU «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان.]</ref> و یک کیلومتری خرابههای شهر غلغله واقع شده است. این تندیس بهصورت ایستاده در فاصلهٔ ۱ متری از دهانهٔ درهٔ ککرک، در دیوار شرقی طاقی که رو به سمت غرب کنده شده، در زیر رواق آن قرار دارد.<ref>کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.</ref> | |||
=== | ======معماری مجسمه بودا در دره ککرک بامیان====== | ||
در رابطه با ارتفاع این مجسمه، اختلاف نظرهایی وجود دارد. بیشتر منابع ارتفاع این مجسمه را در حدود ۱۰ متر عنوان کردهاند، اما برخی دیگر آن را مجسمهای ۱۵ متری معرفی میکنند.<ref>شریفی، «بت درهٔ ککرک»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص ۱۱۸۷–۱۱۸۸؛ کهزاد، راهنمای بامیان، 1334ش، ص29؛ نائل، سایه روشنهایی از وضع جامعه هزاره، 1372ش، ص77.</ref> گروهی دیگر نیز آن را مجسمهای ۷ متری میشناسند.<ref>[https://8am.media/the-taliban-destroyed-the-history-tablets-of-the-historical-areas-of-bamyan/ «طالبان تاریخ لوحههای ساحات تاریخی بامیان را تخریب کردند»، وبسایت ۸ صبح.]</ref> طاقی که این بت در آن قرار دارد بهصورت سنگی و رنگی تزیین شده است. سطوح اطراف، ته طاق و دیوار صافی که بت بر آن تراشیده شده، تزئینات آهکی شبیه بعضی غارهای مجاور بودای ۵۳ متری دارند. برخی معتقدند که این بت، بعد از بودای ۵۳ متری ساخته شده باشد.<ref>موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، 1372ش، ص105.</ref> | |||
=== | ===={{درشت|۲. قلعه تاریخی چهلبرج بامیان}}==== | ||
قلعهٔ چهلبرج بامیان، با نامهای «چهلستون»، «چهلدختران»، «چهلزینه»، «چهلبُوری»، «چهلچشمه» و «چهل حدیث» یاد میشود که هر نام در تاریخ فرهنگی و سیاسی مردم هزاره جایگاه ویژه دارد.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 فاضل کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> این قلعه در تقاطع سه درهٔ عمیق واقع شده است که درهٔ غربی، درهٔ چهلبرج خوانده میشود.<ref>[https://khabarnama.net/blog/1396/09/06/chehel-burj-in-bamyan/ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعه چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.]</ref> بهباور برخی از محققان، قلعهٔ چهلبرج بامیان ممکن است قلعهای باشد که در منابع تاریخی بهنام «قلعهٔ فیروز» فرزند کبک پادشاه زابلستان یاد شده است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 فاضل کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
برخی از پژوهشگران قدمت قلعهٔ چهلبرج را هفتصدسال و مربوط به دورهٔ اسلامی میدانند،<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140789 رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> اما بر اساس اطلاعات باستانشناختی و بررسی ساختمان برجها و نقاشیهای مختلف موجود در بنا، معلوم میشود که این قلعه از دورهٔ «غوریها» یا از عهد «کوشانیها» بهجا مانده است.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960908001109/قلعه-چهل-برج-بامیان-جلوهای-از-تاریخ-درخشان-افغانستان- «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> مسعودی مورخ قرن چهارم هجری در «مروج الذهب» ازقلعهای در زابلستان (هزارستان امروزی) نام برده که بهباور برخی محققان، به قلعهٔ چهلبرج بامیان قابل تطبیق است. وی این قلعه را در استواری، زیبایی و بلندی بینظیر توصیف کرده است.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140789 رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> ساختمان این قلعه شبیه «قلعهٔ ضحاک» بامیان است اما از «شهر بربر» جدیدتر بهنظر میرسد.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
== | =====موقعیت جغرافیایی چهلبرج بامیان===== | ||
قلعهٔ چهلبرج، در ۷۵ کیلومتری شمالغرب ولسوالی [[یکاولنگ]] در ولایت بامیان<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> بر روی تپهٔ وسیعی ساخته شده و کوههای بلند «بابا» و «سد پیتاب» اطراف آن را احاطه کرده است. منطقهٔ مسکونی «کِلِیگان» در شرق و منطقهٔ «دَهَن مُرغِی» در غرب آن واقع شده است. رودخانهٔ زیبایی که از «بند امیر» سرچشمه میگیرد نیز در اطراف آن جریان دارد.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960908001109/قلعه-چهل-برج-بامیان-جلوهای-از-تاریخ-درخشان-افغانستان- «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
=====معماری چهلبرج بامیان===== | |||
ساختمان قلعهٔ چهلبرج و برجهای نگهبانی آن در سه ردیف در اطراف تپهای به ارتفاع ۱۲۰ متر از سطح دریا و با معماری بسیار پیچیده بنا شده است. تهداب (پایه) دیوار قلعه را از سنگ و قسمت میانی و بالای آن را از خشت (آجر) خام، با عرض حدود ۳ متر ساختهاند. این بنا، بهصورت زیبا و مستحکم ساخته شده بهطوری که عوامل فرسایندهٔ طبیعی مانند باد و باران و برفهای سنگین در طول قرنهای زیاد نتوانسته است آن را بهکلی نابود کند.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> برجهای قلعه، بهصورت دقیق و با رعایت تناسب ساختمان در بلندیها و پستیهای تپه واقع شده و همه بهسمت دره و بهشکل مدور بنا شده است. در برجها شکافهایی بهشکل عمودی در چند ردیف برای دیدهبانی و تیراندازی وجود دارد.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140789 رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> گرچه قلعه به چهلبرج معروف است اما بر اساس مطالعات انجام شده، این اثر تاریخی دارای بیش از ۳۰۰ برج بوده است.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960908001109/قلعه-چهل-برج-بامیان-جلوهای-از-تاریخ-درخشان-افغانستان- «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> دیوارهای ساختمانها و برجها، با ملاط «کاهگل» (خاک رس و کاه) بهصورت ظریف و مستحکم، عایقبندی شده است.<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140789 رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> در اطراف قلعهٔ چهلبرج، دیوار ضخیم و مرتفع از جنس سنگ وجود داشته که به آن «سور شهر» میگفتهاند و در حالحاضر نشان کمی از آن باقی مانده است.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960908001109/قلعه-چهل-برج-بامیان-جلوهای-از-تاریخ-درخشان-افغانستان- «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
=== | سبک معماری این قلعه آمیزهای از سبکهای دوران بودایی، غوریها و اسلامی است که نشان میدهد این بنای تاریخی در دروههای مختلف وجود داشته و در هر زمانی متناسب با اقتضائات فرهنگی آن، توسعه پیدا کرده و بازسازی شده است.<ref>[https://khabarnama.net/blog/1396/09/06/chehel-burj-in-bamyan/ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.]</ref> | ||
=====قسمتهای مختلف چهلبرج بامیان===== | |||
'''استادیوم:''' در ضلع جنوبغربی قلعه، استادیوم بزرگی بهمساحت ۶ جریب دیده میشود که توسط دیوارهای سنگی ضخیم به عرض ۱۸۰ سانتیمتر و ارتفاع ۳ متر احاطه شده بوده اما در حالحاضر قسمتهای زیاد آن از بین رفته است. بهاحتمال زیاد این میدان برای برگزاری [[جشن]] و رژه سربازان، رقابتهای ورزشی و رزمی یا تمرینات نظامی بوده است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
'''راه زیرزمینی:''' راه زیرزمینی و مخفی برای زمان جنگ و اضطرار، از داخل برجهای قلعه بهسمت رودخانه بهطول ۶۰ متر وجود دارد.<ref>[https://khabarnama.net/blog/1396/09/06/chehel-burj-in-bamyan/ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.]</ref> | |||
'''حوض مخفی:''' ازدایرهٔ دوم قلعه، راه مخفی دیگر تا پایین دره کنده شده و سرانجام به یک حوض [[آب]] رسیده که آب آشامیدنی ساکنان قلعه در هنگام اضطرار از طریق همین حوض تأمین میشده است. کف حوض از سنگهای مرمر سفید فرش شده و منبع حوض شاید چشمهای در زیر کوه است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
'''جوی آب فرهاد و شیرین:''' یک جوی آب توسط سنگتراشان ماهر از یک درهٔ فرعی از کنار صخرهٔ نزدیک قلعه، به داخل قلعهٔ چهلبرج کنده شده که آب را تا نزدیک دیوارهٔ جنوبی قعله میرسانده است. این جوی بهنام جوی فرهاد و شیرین، معروف است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/163070 کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
=== | =====نقاشیهای داخل قلعه چهلبرج بامیان===== | ||
در قمستهای مختلف قلعه، [[نقاشی|نقاشیهای]] گوناگون وجود داشته که در حالحاضر تخریب شده است، اما در زیر برجها، سه اتاق کوچک (اتاق خواب) بهصورت ظریف و هنرمندانه معماری شده که در سقف و دیوارهای آنها، تصاویر بسیار زیبا به رنگ سرخ نقاشی شده است. در میان تصاویر متعدد، زنان در حال رقص دیده میشود که پیالههایی در دست دارند و به کسی که در برابر آنان روی تختی نشسته است، تعارف میکنند. در یکی از این اطاقکها، تصویر پادشاه مقتدری به چشم میخورد که چند مرد در اطراف وی ایستادهاند و رقاصهها پیش روی او درحال رقصاند. روی هردو دوش پادشاه، تصویر دو مار کوچک کشیده شده و بهنظر میرسد که مارها از شانههای مرد روئیدهاند. قدمت این نقاشیها به دورهٔ قبل از [[اسلام]] بازمیگردد.<ref>[https://www.farsnews.ir/af/news/13960908001109/قلعه-چهل-برج-بامیان-جلوهای-از-تاریخ-درخشان-افغانستان- «قلعه چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
=== | =====اهمیت قلعه چهلبرج بامیان===== | ||
قلعهٔ چهل برج یکی از مناطق مهم تاریخی بامیان و نمادی از معماری دورهٔ [[کوشانیان|کوشانیها]] است که از نظر تاریخی و باستانشناختی اهمیت زیاد دارد.<ref>[https://khabarnama.net/blog/1396/09/06/chehel-burj-in-bamyan/ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.]</ref> این بنای تاریخی، در کنار دهها بنا و آثار باستانی معروف دیگر این ولایت، از جاذبههای مهم [[گردشگری]] محسوب میشود و سالانه گردشگران خارجی و داخلی زیادی از آن دیدن میکنند که باعث رونق اقتصادی و رشد صنایع وابسته بهصنعت گردشگری میشود.<ref>[https://pajhwok.com/fa/2017/11/26/چهل-برج-ولایت-بامیان-در-معرض-نابودی-قرا/ غفاری، «چهلبرج ولایت بامیان در معرض نابودی قرار دارد»، خبرگزاری پژواک.]</ref> | |||
== | =====وضعیت کنونی قلعه چهلبرج بامیان===== | ||
قلعهٔ چهلبرج، بر اثر حوادث طبیعی، برف، باران و سیلابها، حفاریهای غیرقانونی و بیتوجهی حکومتها آسیب زیادی دیده<ref>[http://www.dailyafghanistan.com/national_detail.php?post_id=140789 رجا، چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.]</ref> و از برجهای متعدد آن، تنها بقایای ۳۴ برج باقی مانده است که آنها نیز در معرض فرسایش شدید قرار دارد.<ref>[https://khabarnama.net/blog/1396/09/06/chehel-burj-in-bamyan/ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعل چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.]</ref> | |||
====۴. قلعه تاریخی گوهرگین==== | |||
در ۱۸ کیلومتری جنوب شرق مرکز یکاولنگ، بر فراز تپهای سنگی، ویرانههای قلعهای تاریخی بهنام گوهرگین دیده میشود. این دژ باستانی با برجهای نیمهویران و دیوارهای منقوش، از معماری پیچیدهای حکایت دارد که هنوز رازهای آن در پردهای از ابهام قرار گرفته است. | |||
بر اساس یافتههای باستانشناسی شامل قبرهای باستانی، مجسمهها، ظروف سفالی و مهرههای سنگی و گلی، این قلعه به دوران پیش از اسلام و بهطور احتمالی دورههای خورشیدپرستی و بوداییگری تعلق دارد. مردم محلی این اثر تاریخی را به کافری از توابع شهر بربر نسبت میدهند، اما شواهد موجود نشاندهنده تمدنی کهنتر است. | |||
قلعه گوهرگین با موقعیت استراتژیک خود بر بلندای تپه، در گذشته بهطور احتمالی کاربرد نظامی و مسکونی داشته و شاهد تحولات تاریخی بسیاری بوده است. این بنای تاریخی که تا دوره بوداییگری نیز آباد بوده، امروزه بهعنوان یکی از گنجینههای ناشناخته باستانشناسی بامیان نیازمند توجه و پژوهشهای بیشتر است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
=== | ====۵. شهر سرخشک==== | ||
در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری شرق بامیان و چهار کیلومتری دره شکاری، ویرانههای شهر تاریخی سرخشک بر فراز تپهای مشرف به منطقه شیبر قرار دارد. این شهر باستانی که بهصورت استراتژیک در ارتفاع ساخته شده بود، از استحکام دفاعی قابلتوجهی برخوردار بوده و از اهمیت نظامی و سیاسی بالایی در دوران اوج خود برخوردار بوده است. | |||
شهر سرخشک همچون غلغله و شهر ضحاک، دارای معماری منحصر به فردی با ساختارهای سردابهای و بناهای خشتی است. این مجموعه تاریخی از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بخش نخست شامل هسته مرکزی شهر با بقایای مسجد و سایر سازههای عمومی است که تاکنون پابرجا ماندهاند، و بخش دوم شامل ارگ یا دژ مرکزی (بالاحصار) است که محل استقرار حاکمان و نظامیان بوده است. | |||
بر اساس روایات تاریخی، این شهر استوار در جریان یورش مغولها و به روایتی دیگر در دوره حکومت عبدالرحمان خان ویران شده است. امروزه بقایای این شهر تاریخی، با وجود آسیبهای وارد شده، همچنان گویای عظمت و شکوه گذشته این منطقه است و بهعنوان یکی از مهمترین آثار معماری دفاعی در بامیان شناخته میشود. این محوطه باستانی نیازمند مطالعات گستردهتر باستانشناسی و اقدامات حفاظتی فوری است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
=== | ====۶. شهر بربر==== | ||
شهر بربر یک سایت تاریخی در ناحیه بامیان است که آثار باقیماندهای از آن نشان میدهد که قدمت بسیاری دارد. این شهر در فاصلهٔ کمی، حدود دو تا ۳ کیلومتر، شرق بازار نیک در شهرستان یکاولنگ، واقع شده و بر فراز قلهای به ارتفاع حدود ۴۰۰ متر قرار دارد. مردم محلی این منطقه به آن نام «شهر بربر» میگویند و معتقدند که این مکان در گذشته، پایتخت شاه بربرستان بوده است. | |||
طبق باورهای محلی، این شهر در زمان امام علی به اسلام روی آورده و بهعنوان یک منطقهٔ مهم و تاریخی در دوران قبل و بعد [[اسلام]] محسوب میشود. آثار باقیمانده از آن نشاندهندهٔ تاریخهای کهن و ارتباط فرهنگی و تاریخی منطقه است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
====۷. غارهای بامیان==== | |||
=====غارهای تاریخی===== | |||
در دل کوهها و تپههای مختلف بامیان، هزاران غار تاریخی و دستساز (سُمُوچ) کوچک و بزرگ با اشکال هندسی متنوع مربع، مستطیل، مدور و ششضلعی وجود دارد که در گذشته مرکز آموزش، [[عبادت]] و ریاضت راهبان بودایی بود اما امروزه برخی از آنها به پناهگاه خانوادههای نیازمندی تبدیل شده که در پی فشارهای اقتصادی و اجتماعی، به ناچار به غارنشینی روی آوردهاند. | |||
''' | '''شهر شاهی و اداری:''' تعدادی از این غارها در درهٔ فولادی در جنوبغرب بامیان قرار دارد و در گذشته بهعنوان شهرشاهی، مرکز حکومت شیران (پادشاهان) بامیان بوده است. این دره از دامنههای کوه بابا آغاز شده و تا چهار کیلومتر در عمق دره، آثار و غارهای متعلق به دوران بودایی به چشم میخورد. این غارها نشاندهندهٔ حضور گستردهٔ پیروان آیین بودا در این منطقه بوده و از اهمیت تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردارند. | ||
غار چهلستون یکی از بزرگترین مجموعهغارهای بامیان است که در منطقهٔ سرخ و در فاصله یکونیم کیلومتری غرب شهر بامیان واقع شده است. این غار در دل دیوارهای عظیم کنده شده و شامل دهلیزهای متعددی است که توسط پایهها و ستونهای سنگی از هم جدا شده است. بهدلیل تعداد زیاد این ستونها، این غار بهنام چهل ستون شهرت یافته و بهعنوان یکی از شگفتانگیزترین آثار معماری صخرهای بامیان شناخته میشود. | |||
'''جلوههای هنری:''' سقفهای گنبدی و دیوارهای منحنی این غارها که با مهارت و دقت در دل صخرهها تراشیده شده است گواهی بر هنر و دانش معماری پیشینیان است. هرچند گذر زمان و دستاندازیهای انسانی بخش قابل توجهی از نقاشیهای دیواری، گچبریها و تزیینات ظریف این فضاها را از بین برده است، اما همین آثار باقیمانده نیز گویای ذوق هنری، خلاقیت و بینش عمیق سازندگان آنها است.<ref>[https://af.shafaqna.com/FA/61249 «غارنشینان بامیان/ سموج مأمن مردم در روزهای سخت» خبرگزاری شفقنا.]</ref> | |||
'''محل پرورش اندیشههای فلسفی:''' غارهای تاریخی بامیان در گذشته کارکردی چندبعدی بهعنوان مراکز فلسفی، هنری و آموزشی آیین بودا داشت که در شکلدهی به فرهنگ، هویت دینی و خاطرات جمعی منطقه نقش اساسی ایفا میکرد. این غارها که با نقاشیهای دیواری بینظیر و معماری منحصربهفرد تزیین شده بود، هم محل عبادت و ریاضت راهبان بودایی محسوب میشد و هم بهعنوان دانشگاههای باستانی، به پرورش اندیشههای فلسفی و انتقال دانش دینی میپرداختند. | |||
آموزههایی که در این مراکز شکل میگرفت، تأثیر عمیقی بر ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه گذاشت و بامیان را به یکی از کانونهای مهم تمدنی در امتداد جادهٔ ابریشم تبدیل کرد. تلفیق هنرهای هندی، یونانی و ساسانی در نقاشیها و معماری این غارها، گویای تعاملات فرهنگی گستردهای است که در این مراکز صورت میگرفت. امروزه این غارها با وجود تحولات تاریخی، همچنان بهعنوان گواهی بر عظمت تمدنی گذشتهٔ این منطقه باقی مانده است و میتواند بهمثابهٔ محلی برای بازشناسی هویت تاریخی و فرهنگی این منطقه مورد توجه قرار گیرد.<ref>[https://farsnews.ir/FarsNews/1450011600000369268/غارها؛-جاذبهای-تاریخی-و-گمشده-در-هیاهوی-ناامنی-افغانستان?lang=fa «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
در | |||
'''پناهگاه آسیبدیدگان اجتماعی:''' امروزه برخی از این غارها به محل سکونت اقشار محروم و آسیبپذیر تبدیل شده است. این تغییر وضعیت، بهصورت روشن، شکست عملکرد اجتماعی و اقتصادی دولتها و ناتوانی در فراهم آوردن فرصتهای معیشتی و سرپناه مناسب برای شهروندان را بازتاب میدهد. فقر، نارسایی در ارائه خدمات عمومی همچون آب و برق، و نبود امکانات توسعهای، محرومیت این افراد را در قالب چند دهه، به مرحلهای کشانده است که آنها مجبور به پناهبردن به محیطهای تاریخی و طبیعی شدهاند که روزگاری محل [[عبادت]] و سکونت راهبان بودایی بوده است. | |||
کارشناسان پدیدهٔ غارنشینی جدید را نتیجهٔ مستقیم فقر شدید و نماد غفلت اجتماعی و ناتوانی دولتها و نهادهای مدنی در تأمین نیازهای اساسی اقشار آسیبپذیر میدانند. ساکنان کنونی این غارها، بهطور عمده از اقشار فرودست جامعه هستند که در محیطهایی فاقد نور کافی، سیستم تهویهٔ مناسب و امکانات بهداشتی اولیه زندگی میکنند. به نظر کارشناسان این شرایط نه تنها سلامت جسمی ساکنان را تهدید میکند، بلکه پیامدهای روانی عمیقی بر جای میگذارد. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از این افراد پیش از این در مناطق روستایی اطراف زندگی میکردند، اما ترکیبی از خشکسالیهای متوالی، ناامنیهای سیاسی و شکست طرحهای توسعهای آنها را به این نقطه سوق داده است.<ref>[https://www.irna.ir/news/80530810/افزایش-غارنشینان-در-استان-بامیان-افغانستان «افزایش غارنشینان در استان بامیان افغانستان»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
در | |||
'''محل سوادآموزی مدرن:''' برخی از غارهای تاریخی بامیان علاوهبر کاربرد مسکونی به مکانی برای تعلیم نسل جدید تبدیل شده است. برای مثال در یکی از این غارها، مدرسهای غیررسمی با عنوان «مکتب غار» فعالیت میکند که با وجود امکانات محدود، زمینهٔ آموزش بیش از ۵۰ [[کودک]] از روستاهای اطراف را فراهم کرده است. این مرکز آموزشی که به همت جامعهٔ محلی شکل گرفته، دروس پایه از جمله [[زبان فارسی|زبانهای فارسی]] دری و انگلیسی، ریاضیات، جغرافیا و معارف اسلامی را در برنامهٔ خود جای داده است. | |||
ابتکار مردم و معلمان محلی و نیاز مبرم [[کودک|کودکان]] محل به آموزش، منجر به تأسیس این مکتب در دل غار شده است. با وجود چالشهای فراوان از جمله محدودیت زمانی (تنها دو ساعت آموزش روزانه) و نبود امکانات اولیه، این [[مدرسه]] توانسته است به تدریج گسترش یابد و دانشآموزان بیشتری از روستاهای دور و نزدیک را جذب کند. این پدیده نشاندهندهٔ تداوم کارکرد فرهنگی غارهای بامیان است که پس از قرنها، بار دیگر به کانون آموزش و پرورش تبدیل شدهاند.<ref>[https://donya-e-eqtesad.com/بخش-دنیا-5/3844700-مکتب-غار-در-بامیان-افغانستان «مکتب غار در بامیان افغانستان»، وبسایت روزنامۀ اقتصاد.]</ref> | |||
== | =====غارهای طبیعی بامیان===== | ||
غارهای طبیعی بامیان با ویژگیهای منحصربهفرد خود، از جاذبههای بینظیر این منطقه محسوب میشوند که ظرفیت بالایی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد. این غارها بخشی از میراث طبیعی و تاریخی ارزشمند بوده که میتواند با توسعه صنعت [[گردشگری]]، نقش مهمی در رونق اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی برای جوامع محلی داشته باشد. به نظر کارشناسان حفظ و معرفی این پدیدههای طبیعی، علاوهبر افزایش درآمدهای منطقهای، به بهبود رفاه اجتماعی و توسعهٔ پایدار بامیان کمک شایانی میکند. در ذیل نام چند غار مهم طبیعی بامیان آمده است: | |||
======۱. غار یخ سرقازان بامیان====== | |||
در میان جاذبههای طبیعی ولایت بامیان، غار یخ سرقازان بهعنوان پدیدهای شگفتانگیز و منحصر به فرد شناخته میشود. این غار در دامنههای کوه بابا و در فاصلهای حدود ۴۵ کیلومتری جنوب غرب مرکز ولایت واقع شده است. ویژگیهای خاص این غار از جمله تشکیل قندیلهای یخی در فصل [[تابستان]] و گرمایش داخلی در [[زمستان]]، آن را به یکی از عجایب طبیعی منطقه تبدیل کرده است. | |||
بر اساس | ویژگیهای منحصر به فرد غار: بر اساس مشاهدات محلی، این غار دارای عمقی بیش از سه هزار متر است که تاکنون کسی موفق به کشف انتهای آن نشده است. ساکنان محلی گزارش میدهند که در فصل گرما با افزایش دمای هوا، تشکیل یخهای درون غار نیز بیشتر میشود، در حالی که در زمستان فضای داخلی غار گرم میگردد. این پدیده متضاد با شرایط جوی بیرون، توجه بسیاری از محققان و گردشگران را به خود جلب کرده است. در مجاورت این غار، چشمهای موسوم به «جلجلی» وجود دارد که آب آن به باور محلیان دارای خواص درمانی است. | ||
اهمیت گردشگری و اقتصادی: غار یخ سرقازان به همراه دیگر غارهای طبیعی بامیان مانند غار فریدون و غار منتهگک، سالانه پذیرای شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است. مسئولان محلی بر این باورند که با معرفی مناسب این جاذبهها، صنعت گردشگری میتواند به یکی از اصلیترین منابع درآمدی ولایت تبدیل شود. در حال حاضر، این صنعت پس از کشاورزی و دامداری، سومین منبع درآمدی بامیان محسوب میشود که ظرفیت توسعه و رشد چشمگیری دارد.<ref>[https://8am.media/fa/incredible-ice-caves-kazan-in-bamian/ «غار یخ شگفتانگیز قازان»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.]</ref> | |||
======۲. غار فریدون در بامیان====== | |||
غار فریدون در منطقه سرلدو و در ناحیهٔ شهیدان بامیان قرار دارد و بهدلیل قرار گرفتن بین دو غار، به کوهی مابین دو غار معروف است. بر اساس افسانههای محلی، مادر فریدون برای نجات او از دست ضحاک، وی را در این غار پنهان و بزرگ کرد. پس از رشد و نمو، فریدون به همراه کاوه آهنگر که در دره آهنگران بامیان زندگی میکرد، علیه ضحاک قیام کرد و پس از هزار سال حکومت، او را شکست داد. این غار نمادی از مقاومت و پیروزی نیکی بر بدی در فرهنگ عامه است.<ref>[https://anthropologyandculture.com/پروندهی-اینترنتی-شهر-باستانی-بامیان/ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.]</ref> | |||
== | ======۳. غار بخارگرم در روستای خاکدو (یکاولنگ)====== | ||
این غار عمودی و بسیار عمیق در منطقه یکاولنگ قرار دارد که ویژگی منحصر به فرد آن بخار گرمی است که بهطور دائم از دهانه آن خارج میشود. در کف این غار، استخوان و اسکلت حیوانات مختلف مشاهده شده که بر اسرارآمیز بودن آن افزوده است. عمق زیاد و شرایط خاص داخل غار، آن را به یکی از مرموزترین غارهای منطقه تبدیل کرده است. | |||
=== | ======۴. غار چپچل (یکاولنگ)====== | ||
این غار با ارتفاع ۴۰ متری از سطح زمین، دارای محوطه بسیار وسیعی است که کف آن را چمنزارهای مرطوب پوشانده است. یکی از ویژگیهای جالب توجه این غار، صدای خروش آب است که از اعماق آن به گوش میرسد و نشاندهنده وجود جریان آب زیرزمینی در آن است. وسعت زیاد و شرایط خاص محیطی این غار، آن را به زیستگاه مناسبی برای برخی گونههای جانوری تبدیل کرده است. | |||
==== | ======۵. غار دانه قول (یکاولنگ)====== | ||
این غار که در ارتفاع سه هزار متری از سطح دریا قرار گرفته، در گذشته کاربرد نظامی داشته است. موقعیت استراتژیک و دسترسی دشوار به این غار، آن را به مکان مناسبی برای اهداف دفاعی تبدیل کرده بود. ارتفاع زیاد و چشماندازهای پانورامای اطراف آن، این غار را به یکی از منحصر به فردترین غارهای منطقه تبدیل کرده است. | |||
غار | ======۶. غار نیچه زری در روستای طاق (سیغان)====== | ||
این غار با دهانه بهصورت نسبی، تنگ اما محوطه داخلی وسیع، در منطقه سیغان واقع شده است. به گفته ساکنان محلی، در انتهای این غار آب وجود دارد و همچنین بقایای استخوان حیوانات در آن دیده شده است. ویژگیهای زمینشناسی خاص این غار و وجود منابع آبی در آن، نشاندهنده سیستم پیچیده آبراهههای زیرزمینی در منطقه است.<ref>[https://farsnews.ir/FarsNews/1450011600000369268/غارها؛-جاذبهای-تاریخی-و-گمشده-در-هیاهوی-ناامنی-افغانستان?lang=fa «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
=== | ===درههای بامیان=== | ||
'''دره فولادی''' | |||
درهٔ فولادی یکی از جاذبههای طبیعی و تاریخی ولایت بامیان بوده که در جنوب شرق مرکز این ولایت و نزدیک ولسوالی یکاولنگ قرار گرفته است. این منطقه با مختصات جغرافیایی ۳۴٫۸۲۹۰ شمالی و ۶۷٫۸۷۰۰ شرقی، هم طبیعت چشمنواز و هم آثار تاریخی ارزشمندی را در خود جای داده است. قدمت درهٔ فولادی به دوران باستان میرسد و در طول تاریخ، بهویژه در دورههای غزنویان و غوریان، نقش مهمی در تجارت و راهبردهای نظامی ایفا کرده. از دهه ۱۹۹۰ توجه ویژهای به احیای این منطقه تاریخی شده است. | |||
معماری درهٔ فولادی نشاندهندل مهارت استادکاران قدیمی است که معابد، قلعهها و بناهای مختلفی را با سنگ و خشت ساختهاند. نقوش و طرحهای برجسته روی برخی از این سازهها، هنر معماری گذشته را به نمایش میگذارد. این دره از نظر فرهنگی اهمیت زیادی دارد، چرا که در طول تاریخ محل ارتباط و تبادل فرهنگهای مختلف بوده است. امروزه دره فولادی نه تنها یک اثر تاریخی ارزشمند، بلکه یکی از مقاصد مهم گردشگری در افغانستان محسوب میشود. | |||
دره فولادی در اوایل قرن بیستم توسط باستانشناسان کشف شد و تحقیقات اخیر اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ تاریخ و فرهنگ این منطقه به دست داده است. این یافتهها نشان میدهد که درهٔ فولادی گنجینهای از تاریخ و تمدن این سرزمین است.<ref>[https://culturalheritageofafghanistan.org/civilisation/3f4ae1380f30465d «دره فولادی» وبسایت میراث فرهنگی افغانسنتان.]</ref> | |||
'''دره آجر''' | |||
درهٔ آجر بهعنوان یکی از چشماندازهای طبیعی مهم ولایت بامیان، با ویژگیهای جغرافیایی و تاریخی خاص خود توجه گردشگران و پژوهشگران را به خود جلب میکند. این منطقه که در فاصلهٔ ۷۵ کیلومتری شهر بامیان واقع شده، از نظر تقسیمات اداری بخشی در ولسوالی [[یکاولنگ]] و بخشی دیگر در منطقه کهمرد قرار دارد. | |||
این دره با کوههای رنگارنگ و مناظر بدیع طبیعی، از دیرباز مورد توجه حاکمان و سلاطین افغانستان نیز بوده است. برای مثال در دورهٔ حکومت امیر حبیبالله بهعنوان شکارگاه سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت و در زمان ظاهر شاه بهصورت رسمی بهعنوان منطقهٔ حفاظتشده و شکارگاه خانوادهٔ سلطنتی تعیین شد. | |||
از ویژگیهای بارز این منطقه میتوان به دریاچهٔ طبیعی آن اشاره کرد که امکان فعالیتهایی مانند صید ماهی و شنا را برای بازدیدکنندگان فراهم میسازد. این منطقه همچنین بهعنوان یکی از ذخیرهگاههای مهم حیات وحش افغانستان شناخته میشود که میزبان گونههای متنوع گیاهی و جانوری بومی است. | |||
در ۱۳۵۲ش این منطقه بهصورت رسمی تحت حفاظت دولت قرار گرفت و تدابیر امنیتی ویژهای برای نگهداری از آن اجرا شد. پس از این تاریخ، مدیریت منطقه به سازمان «افغانتور» سپرده شد و سالانه پذیرای بیش از ۵۰۰ گردشگر داخلی و خارجی شد. از مهمترین بخشهای این دره میتوان به «دره لکلکه»، «دره چهلتن»، «دره جوزری»، «دره پودینه تو»، «دره غوغاسار» و «قلاتو» اشاره کرد که هر یک دارای ویژگیهای طبیعی منحصربهفرداست.<ref>[https://farsnews.ir/FarsNews/1470468480000335187/جلوهنمایی-%C2«Ø¯Ø±Ù-آجر%C2»-با-Ú©ÙÙâÙØ§Û-Ø§ÙØ³Ø§ÙÙâØ§Û-Ù-Ø¯Ø±ÛØ§ÚÙ-Ø®Ø±ÙØ´Ø§Ù-در-%C2«Ø¨Ø§Ù
ÛØ§Ù%C2» «جلوهنمایی دره آجر با کوههای افسانهای و دریاچه خروشان در بامیان»، خبرگزاری فارس.]</ref> | |||
'''بابر دره''' | |||
ویژگیهای منحصر به فرد | بابر دره یکی از جاذبههای طبیعی بکر و دستنخورده، در شمال ولسوالی یکاولنگ واقع شده است. این منطقه با دارا بودن مناظر طبیعی خیرهکننده، آبشارهای متعدد و منابع آبی زلال، از ظرفیتهای بالای گردشگری برخوردار است. ویژگیهای منحصر به فرد این دره شامل پوشش گیاهی طبیعی، زیستگاه حیوانات وحشی و اهلی، و چشماندازهای بکر بوده که بر جذابیتهای آن افزوده است. با وجود این قابلیتها، دسترسی دشوار و مسیرهای صعبالعبور موجب شده تا این منطقه کمتر مورد توجه گردشگران خارجی قرار گیرد.<ref>[https://parstoday.ir/dari/news/uncategorised-i163796-بابر_دره_یکاولنگ_یکی_از_زیباترین_دره_های_ولایت_بامیان «بابر دره یکاولنگ یکی از زیباترین درههای ولایت بامیان»، وبسایت پارس تودی.]</ref> | ||
'''دره ششپل''' | |||
دره ششپل، واقع در نزدیکی شهر بامیان، یکی از جاذبههای طبیعی کمنظیر با چشماندازهای سرسبز، آبوهوای مطبوع و پیشینهای تاریخی است. این دره که نام خود را از شش پل سنگی و چوبی بر روی رودخانهاش گرفته، با کوههای مرتفع، آبشارهای زلال و دشتهای پوشیده از گلهای وحشی، ترکیبی منحصربهفرد از زیباییهای طبیعی را ارائه میدهد. اگرچه موقعیت جغرافیایی و راههای صعبالعبور موجب شده این منطقه کمتر مورد توجه گردشگران قرار گیرد، اما همین ویژگیها بکر بودن آن را حفظ کرده است. دره ششپل علاوهبر جذابیتهای طبیعی، میزبان آثار تاریخی نظیر بقایای قلعهای منسوب به ضحاک و کاروانسرای قدیمی است که نشان از اهمیت این مسیر در ادوار گذشته دارد. | |||
تنوع زیستی این دره شامل گونههای گیاهی دارویی و جانوران وحشی مانند گرگ، روباه و گوزن میشود که متأسفانه برخی از آنها در معرض تهدید قرار دارند. جوامع محلی هزاره با [[مهمان نوازی|مهماننوازی]] و فرهنگ غنی خود، بر جذابیتهای این منطقه افزودهاند و امکان تجربه زندگی سنتی را برای بازدیدکنندگان فراهم میکنند.<ref>[https://afghanirca.com/fa/news/115913 «شش پل؛ گنج پنهان در قلب هندوکش»، خبرگزاری افغان ایریکا.]</ref> | |||
این | |||
==== | ==بامیان معاصر== | ||
===۱. اهمیت و جایگاه بامیان=== | |||
'''مرکزیت تمدنی، تجاری و فرهنگی در طول تاریخ:''' بامیان از دیرباز، یکی از مهمترین مراکز تمدنی، [[دین|دینی]]، تجاری، سیاسی و فرهنگی بهشمار میرفته است. سیاحان، کاشفان، بازرگانان، هنرمندان، نویسندگان و زائرانی از هند، چین، آسیای مرکزی، شرق آسیا و اروپا، به این شهر رفت و آمد داشتهاند. | |||
آثار هنری، باستانی و مدنیتی که در بامیان وجود دارد، محصول تلاشهای معماران، پیکرتراشان، نقاشان و هنرمندان بامیانی و سرزمینهای مجاور است. این میراث ارزشمند و مشترک تمام بشریت بر اهمیت و شکوه آن افزوده است.<ref name=":14">محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص2.</ref> شهر بامیان برای قرنها بهعنوان مهمترین محور ارتباطی بین شمال و جنوب افغانستان ایفای نقش کرده است. امروزه نیز با دارابودن آثار و بناهای تاریخی بینظیر، بهعنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگران و پژوهشگران بینالمللی شناخته میشود. این ویژگیها به همراه غنای فرهنگی و تاریخی، بامیان را به گنجینهای بیبدیل در میراث تاریخی و باستانی افغانستان تبدیل کرده است. | |||
بامیان در متون جغرافیایی قدیم بهعنوان شهری پررونق و استراتژیک توصیف شده که در مرز بین گوزگانان و [[خراسان]] قرار داشت. این شهر با حاصلخیزی زمینهای کشاورزی و حکومتی مستقل شناخته میشد. قلمرو نفوذ بامیان در دوران اوج خود شهرهای مهمی چون [[غزنی]]، [[کابل]]، پروان، پنجشیر، بدخشان و نواحی اطراف را شامل میشد. | |||
جغرافیدانان با اشاره به وجود بیش از چهارصد دژ و چهار رودخانهٔ مهم در این منطقه، از معادن غنی آن شامل بیجاده، لاجورد، جیوه، سرب و بلور یاد کردهاند که نشاندهندهٔ ثروت طبیعی و اهمیت اقتصادی بامیان در دوران باستان است. این ویژگیها بامیان را به مرکزی تجاری و فرهنگی تبدیل کرده بود که در تقاطع تمدنهای بزرگ قرار داشت.<ref name=":15">[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
'''نقش ارتباطی بین شمال و جنوب افغانستان:''' بامیان، بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر «جادهٔ ابریشم»، حائز اهمیت بوده و نقطهٔ اتصال شرق به غرب افغانستان محسوب میشده است. این ولایت، در مسیر کاروانهای تاجران امپراطوری روم، چین، آسیای میانه و آسیای جنوبی قرار داشت. علاوهبر آن، در این منطقه، آثار هنری و باستانی بسیاری وجود دارد که نشان از [[مدنیت]] و هنر طولانیمدت در این خطه است.<ref>[https://farhangemelal.icro.ir/news/23882/آثار-و-ابنیه-های-تاریخی-ولایت-بامیان فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.]</ref> | |||
===۲. هویت تاریخی و اجتماعی هزارهها=== | |||
هویت تاریخی و اجتماعی بامیان بهعنوان گهوارهٔ تمدنی کهن، با هویت تاریخی و فرهنگی قوم هزاره گره خورده است. این منطقه که از زمان باستان محل سکونت این قوم بود و بعد از میلاد مسیح به مرکز حکومت بودایی کوشانی تبدیل شده بود، پس از اسلامآوردن، به تدریج به خاستگاه هویت شیعی هزارهها تبدیل شد.<ref>موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۱.</ref> آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی از جمله مجسمههای بودا و غارهای صخرهای بامیان نه تنها نماد تمدن کهن این منطقه، بلکه نشانهای از توانایی هنری و معماری نیاکان هزارهها محسوب میشود. تخریب مجسمههای بودا توسط طالبان در ۲۰۰۱م این آثار را از نشانههای فرهنگی به نماد مقاومت هزارهها تبدیل کرد.<ref>[https://zabolestan.blogfa.com/post/44 کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.]</ref> | |||
امروزه بامیان با وجود چالشهای اقتصادی و زیربنایی، بهعنوان نماد هویت جمعی هزارهها و مرکز ثقل فرهنگی آنان شناخته میشود. این شهر با حفظ آثار تاریخی خود، پیوند ناگسستنی بین گذشته و حال هزارهها برقرار کرده و به مکانی برای بازتعریف هویت این قوم در افغانستان معاصر تبدیل شده است.<ref>[https://zabolestan.blogfa.com/post/44 کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.]</ref> | |||
===۳. نماد تابآوری و مرکز سیاسی هزارهها=== | |||
'''پایتخت سیاسی هزارهها:''' بامیان در دوران معاصر بهعنوان پایتخت سیاسی هزارهها، در حیات دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این قوم نقش مهم و اساسی داشته است و نماد تابآوری و مرکز سیاسی این قوم محسوب میشود. نقطهٔ عطف این نقشآفرینی در ۱۳۵۸ش با تأسیس شورای اتفاق اسلامی افغانستان رقم خورد. در این سال نمایندگان ۴۲ منطقه از سراسر هزارجات در ولسوالی ورس بامیان گرد هم آمدند و شورای اتفاق اسلامی افغانستان را تأسیس کردند. | |||
این شورای تاریخی که حتی نمایندگان سنی مذهب ایماقهای غور را نیز در بر میگرفت، از سه رکن اصلی مالکان، علمای دینی و جوانان تحصیلکرده تشکیل شده بود و سید علی بهشتی، حسن ناصری و سید حسن جگرن را به ترتیب بهعنوان رئیس، دبیرکل و فرمانده نظامی برگزید. علیرغم محرومیتهای شدید هزارهجات، این شورا موفق به ایجاد نظام اداری منسجمی شد که شامل راهاندازی خطوط تلفن، وضع مقررات مالیاتی و سازماندهی نیروهای محلی بر اساس سنتهای بومی بود.<ref>علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، 1395ش، ص 474-475.</ref> | |||
این تجربه مقدمهای شد برای تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان در ۱۳۶۸ش که با اتحاد هفت گروه جهادی [[شیعه]] در بامیان شکل گرفت و به رهبری [[عبدالعلی مزاری]] به مهمترین نهاد نمایندگی سیاسی هزارهها تبدیل شد. حزب وحدت با شعار عدالت اجتماعی و احقاق حقوق شیعیان، همبستگی بیسابقهای در جامعه هزاره ایجاد کرد و نقش تعیینکنندهای در تحولات سیاسی افغانستان داشت.<ref>بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۰–۲۱۱.</ref> | |||
'''دوران مقاومت در برابر طالبان اول:''' پس از [[شهادت]] [[عبدالعلی مزاری]] در کابل به دست گروه طالبان در ۱۳۷۳ش بامیان بهعنوان پایتخت سیاسی هزارهها و مقر اصلی حزب وحدت اسلامی نقش محوری در سازماندهی مقاومت و تحولات سیاسی ایفا کرد. بعد از آن، بامیان به کانون مقاومت در برابر طالبان تبدیل شد و با وجود محاصرهٔ نظامی و اقتصادی سنگین، سه سال ایستادگی سرسختانه را رهبری کرد. نیروهای حزب وحدت با تکیه بر موقعیت استراتژیک مناطق کوهستانی، خطوط دفاعی مستحکمی در محور بامیان-یکاولنگ ایجاد و موجودیت سیاسی و نظامی هزارهها را در برابر تهاجم طالبان حفظ کردند.<ref>پولادی، هزارهها، 1401ش، ص627-630.</ref> | |||
در | ===۴. ویژگیهای کالبدی و اجتماعی شهر معاصر بامیان=== | ||
شهر امروزی بامیان بسیاری از ویژگیهای سنتی خود را حفظ کرده است. در حالی که شهرهای امروزی با نمادهایی مانند ساختمانهای بلند، زیرساختهای مدرن و فضاهای شهری پیشرفته شناخته میشوند، بامیان همچنان با معماری و سبک زندگی سنتی باقی مانده است. ساختار شهری آن فاقد عناصر مدرنیته است و بافت مسکونی آن بهطور عمده شامل خانههای کوتاه با مصالحی مانند خشت، چوب و گل میشود. | |||
حتی جزئیاتی مانند پلکانهای چوبی و سقفهای گلی که بهصورت دورهای بازسازی میشوند، نشاندهندهٔ تداوم روشهای ساخت و ساز سنتی در این منطقه است. هستهٔ مرکزی شهر حول بازار نو شکل گرفته است، در حالی که بقایای بازار قدیم بهعنوان بخشی از میراث تاریخی در مجاورت محوطهٔ بوداهای تخریبشده قرار دارد. | |||
پراکندگی سکونتگاهها در بامیان نیز الگوی متفاوتی نسبت به شهرهای معمولی دارد، بهطوری که واحدهای مسکونی بهصورت گروههای کوچک و بدون تقسیمبندی رسمی محلات کنار هم قرار گرفته است. این ویژگیها در کنار هم، بامیان را به شهری منحصربهفرد تبدیل کرده که اگرچه از نظر توسعهٔ شهری عقبمانده به نظر میرسد، اما از نظر حفظ هویت تاریخی و فرهنگی، نمونهای قابل توجه است. | |||
در | |||
علیرغم غنای تاریخی و فرهنگی، کارشناسان توسعهنیافتگی کالبدی شهر بامیان را متأثر از عوامل ساختاری متعددی میدانند. برای مثال موقعیت جغرافیایی کوهستانی و انزوای نسبی منطقه، همراه با دههها جنگ و ناامنی، زیرساختهای شهری را با محدودیتهای جدی مواجه ساخته است. این چالشها در کنار فقر عمومی مردم بامیان و توسعهنیافتگی عمومی افغانستان و کمبود سرمایهگذاریهای زیربنایی، موجب شده بامیان نتواند همگام با تحولات شهری معاصر حرکت کند.<ref>[https://www.hazarainternational.com/fa/?p=639 «بامیان»، وبسایت هزاره اینترنشنال.]</ref> | |||
===۵. لقبها و افتخارات بینالمللی بامیان=== | |||
'''ثبت در سازمان بینالمللی یونسکو''' | |||
در ۱۲ [[تیر]] ۱۳۸۲ش سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو)، درهٔ بامیان را در فهرست آثار جهانی ثبت کرد. این رخداد فرهنگی پس از آن بود که در ۲۰۰۱م گروه طالبان ۲ تندیس بزرگ و تاریخی بودا را تخریب کردند و باعث واکنش منفی جهانی شد. کارشناسان این ثبت مهم را نماد احترام به میراث فرهنگی جهان و پیامی برای جلوگیری از تکرار تخریب آثار تاریخی میدانند.<ref>[https://www.irna.ir/news/5510859/بامیان-در-فهرست-آثار-جهانی-یونسکو-ثبت-شد «بامیان در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد»، خبرگزاری ایرنا.]</ref> | |||
'''شهر خلاق در آسیای میانه''' | |||
ولایت بامیان بهدلیل میراث فرهنگی غنی، [[صنایع دستی]] منحصربهفرد و آثار تاریخی، در ۲۰۱۵م در میان ۱۱۶ شهر نامزد، به عضویت شبکهٔ شهرهای خلاق [[یونسکو]] پذیرفته شد و لقب شهر خلاق را کسب کرد. این عضویت بامیان را بهعنوان یکی از ۴۷ شهر جدید در این شبکه معرفی کرد. معیارهای انتخاب، شامل دارابودن آثار تاریخی، صنایع دستی اصیل و فرهنگ بومی است. کارشناسان، این موفقیت را فرصتی برای توسعهٔ تبادل فرهنگی و شناساندن هنر و فرهنگ افغانستان در سطح جهانی دانستند. صنایع دستی این منطقه، مانند نمد، برک، گلیم و [[خامکدوزی]]، از شهرت بینالمللی برخوردار است. این دستاورد نشاندهندهٔ جایگاه برجستهٔ فرهنگی و هنری بامیان در جهان است.<ref>[https://www.jomhornews.com/fa/news/74138/ «بامیان؛ عضو شبکه شهرهای خلاق جهان شد»، خبرگزاری جمهور.]</ref> | |||
در | |||
'''اولین پایتخت فرهنگی سارک''' | |||
بامیان در ۲۰۱۵م بهدلیل دارابودن میراث فرهنگی غنی، آثار تاریخی بینظیر (شامل تندیسهای بودا، شهر غلغله و شهر ضحاک) و جاذبههای طبیعی منحصربهفرد (مانند بند امیر) بهعنوان نخستین پایتخت فرهنگی سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) انتخاب شد. این انتخاب نشاندهندهٔ اهمیت بینالمللی بامیان بهعنوان یکی از کانونهای مهم تمدنی و فرهنگی آسیا است که در طول تاریخ نقش مهمی در تبادلات فرهنگی جادهٔ ابریشم داشته است. | |||
این | اعطای این عنوان به بامیان پس از بررسیهای دقیق کارشناسان بینالمللی صورت گرفت و گواهی بر جایگاه ممتاز این شهر در عرصه فرهنگ و هنر منطقه است. کارشناسان این موفقیت را فرصتی استثنایی برای معرفی ظرفیتهای گردشگری و فرهنگی این منطقه به جهانیان، میدانند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/03/15/759981/بامیان-افغانستان-پایتخت-فرهنگی-کشورهای-عضو-سارک-شد «بامیان افغانستان پایتخت فرهنگی کشورهای عضو سارک شد»، خبرگزاری تسنیم.]</ref> | ||
== بامیان در آثار پژوهشگران == | ===۶. بامیان در آثار پژوهشگران=== | ||
دربارهٔ بامیان مقالات و کتابهای متعددی نوشته شده که گواهی بر غنای فرهنگی و تاریخی این منطقه است. در سالهای اخیر اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان از سیزده عنوان کتاب جدید دربارهٔ بامیان رونمایی کرده بود که شامل آثاری همچون «مجموعه مقالات و راهنمای بامیان»، «آثار عتیقهٔ بودای بامیان»، «گویش هزارگی»، «بامیان پایتخت شکوه اساطیری»، «جنگنامه و جنگنامهسرایی در ادبیات فارسی»، «بامیان د هیواد تاریخی اعجوبه» و «فرهنگ شفاهی مردم بامیان» میشوند. این کتابها با هدف معرفی داشتههای فرهنگی و تاریخی بامیان منتشر شده است و میتوانند به پژوهشگران در شناخت بهتر این منطقه کمک کنند.<ref>[https://www.yjc.ir/fa/news/6134443/چاپ-سیزده-عنوان-کتاب-در-خصوص-بامیان «چاپ سیزده عنوان کتاب در خصوص بامیان»، وبباشگاه خبرنگاران جوان.]</ref> | |||
==بامیان در شعر و موسیقی== | ===۷. بامیان در شعر و موسیقی=== | ||
بامیان همواره الهامبخش شاعران و ادیبان بوده و اشعار بسیاری در وصف زیباییها و عظمت تاریخی آن سروده شده است. یحیی جواهری، شاعر نامدار افغانستانی، در | بامیان همواره الهامبخش شاعران و ادیبان بوده و اشعار بسیاری در وصف زیباییها و عظمت تاریخی آن سروده شده است. یحیی جواهری، شاعر نامدار افغانستانی، در اشعار ماندگار خود، بامیان را اینگونه به تصویر کشیده است:<ref>[https://zabolestan.blogfa.com/post/38 «بامیان سرزمین عجایب» وبلاگ زابلستان.]</ref> | ||
{{آغاز نستعلیق}} | {{آغاز نستعلیق}} | ||
{{شعر|نستعلیق}} | {{شعر|نستعلیق}} | ||
{{ب|یک جهان اعجاز دارد بامیان|سینه پر راز دارد بامیان}} | {{ب|یک جهان اعجاز دارد بامیان|سینه پر راز دارد بامیان}} | ||
{{ب|گنچها در قلب این ویرانههاست|سنگ سنگش راوی افسانههاست}} | {{ب|گنچها در قلب این ویرانههاست|سنگ سنگش راوی افسانههاست}} | ||
{{ب| بامیان | {{ب| بامیان گهوارهٔ زیبای شرق|نقطهٔ وصل تمدنهای شرق}} | ||
{{ب|در تمدن پیشتاز | {{ب|در تمدن پیشتاز هند وچین|جادهٔ ابریشم خاور زمین}} | ||
{{ب|ازتمدن دیده، صدها قافله|شهر تاریخ است شهر غلغله}} | {{ب|ازتمدن دیده، صدها قافله|شهر تاریخ است شهر غلغله}} | ||
{{ب|شهر غازیهای بیباک است این|شهر کاوه شهر ضحاک است این}} | {{ب|شهر غازیهای بیباک است این|شهر کاوه شهر ضحاک است این}} | ||
{{ب| | {{ب|درهٔ آهنگران، خوشمنظر است|یادگار کاوهٔ آهنگر است}} | ||
{{ب|اژدهایش بانگ زد بیدار شد|عظمت پارینهاش تکرار شد}} | {{ب|اژدهایش بانگ زد بیدار شد|عظمت پارینهاش تکرار شد}} | ||
{{ب|شوکت امروز و فردا هم از اوست|رونق زردشت و | {{ب|شوکت امروز و فردا هم از اوست|رونق زردشت و بودا هم از اوست}} | ||
{{ب|کوه بابا مظهر آزادیش|شیر پرور دره فولادیش}} | {{ب|کوه بابا مظهر آزادیش|شیر پرور دره فولادیش}} | ||
{{ب| | {{ب|خطهٔ دلکش دیار کمنظیر | معجز مولاعلی بند امیر}} | ||
{{ب|سرزمین شور و عشقِ وحدت است|قلب کشور زادگاه وحدت است}} | {{ب|سرزمین شور و عشقِ وحدت است|قلب کشور زادگاه وحدت است}} | ||
{{ب|کای جدا افتادگان یکجا شوید|نهرهای منفرد دریا شوید.}} | {{ب|کای جدا افتادگان یکجا شوید|نهرهای منفرد دریا شوید.}} | ||
| خط ۶۸۱: | خط ۸۴۹: | ||
{{پایان نستعلیق}} | {{پایان نستعلیق}} | ||
اشعار زیبایی همچون «یک جهان اعجاز دارد بامیان» اثر یحیی جواهری و دیگر سرودههای محلی، توسط خوانندگان محلی و هنرمندان برجستهای چون داوود سرخوش به آهنگهای ماندگار تبدیل شده است. این آثار که با نوای سازهای اصیل محلی مانند دمبوره و غیچک همراه میشود، توانسته است بخشی از فرهنگ موسیقایی بامیان را زنده نگه دارند.<ref>[https://www.aparat.com/v/z1773u9 «یک جهان اعجاز دارد بامیان»، وبسایت آپارات.]</ref> | |||
==برخی از مشاهیر معاصر بامیان== | |||
'''عبدالعلی مزاری''' - رهبر مبارزات عدالتخواهانه و یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی افغانستان که با اندیشههای وحدتگرایانه و مقاومت در برابر استبداد و انحصار در افغانستان، به نماد مقاومت [[قوم هزاره|مردم هزاره]] تبدیل شد. او با تأکید بر مشارکت سیاسی همه اقوام و رسمیتبخشیدن به مذهب جعفری، نقش تاریخی در تحولات معاصر افغانستان ایفا کرد و سرانجام در ۱۳۷۳ش توسط طالبان به [[شهادت]] رسید. تشییع پیکر او با حضور گستردهٔ مردم به طولانیترین مراسم ترحیم در تاریخ افغانستان تبدیل شد. امروزه یاد و اندیشههای او به عنوان نماد مقاومت و عدالتخواهی در افغانستان زنده نگه داشته میشود.<ref>جعفری، رویشهای نو از دیار کهن؛ یادنامه و کارنامه علما و مفاخر بامیان، 1402ش، ص134.</ref> | |||
'''سیدعلی بهشتی''' - از چهرههای مشهور علمی و جهادی افغانستان، رئیس شورای انقلابی اتفاق اسلامی و از رهبران مبارزه ضدکمونیستی. او مدارس علمیه متعددی تأسیس کرد و پس از تشکیل حکومت خودمختار در هزارهجات، رهبری شورای اتفاق را بر عهده گرفت. | |||
'''قربانعلی عرفانی''' – از چهرههای مبارز و سیاسی افغانستان، عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی و نمایندهٔ سابق ولسی جرگه. وی از مؤسسان سازمان نصر افغانستان و از پیشگامان مبارزه علیه رژیم کمونیستی بود. عرفانی تحصیلات حوزوی خود را در نجف اشرف نزد ابوالقاسم خویی و [[امام خمینی]] گذراند و پس از [[مهاجرت]] به ایران، در تشکیل حزب وحدت اسلامی نقش فعالی ایفا کرد. او همچنین نویسندهٔ آثاری چون «تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان» و «امام و انقلاب اسلامی افغانستان» است. | |||
'''محمد اکبری''' - از مؤسسان پاسداران جهاد اسلامی، عضو برجستهٔ حزب وحدت اسلامی و معاون آن و عضو شورای عالی دولت و مجلس سنای افغانستان. وی در مبارزه علیه شوروی و رهبری نیروهای مجاهد در هزارجات نقش مهمی ایفا کرده است. اکبری در حالحاضر رهبری حزب حراست اسلامی افغانستان را بر عهده دارد. | |||
'''غلامعلی محمدی بامیانی''' – از چهرههای علمی و استادان برجستهٔ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان، عراق و سوریه. وی بیش از پنج دهه به تدریس، تحقیق و تألیف در علوم حوزوی پرداخت و آثار ارزشمندی در [[فقه اسلامی|فقه]]، اصول، کلام و ادبیات عرب از خود به جای گذاشت. از مؤسسان حوزه علمیه زینبیه در سوریه و از شاگردان آیتالله خویی بود. او بهدلیل اخلاص، زهد و خدمات علمی گسترده، مورد احترام مراجع و طلاب بود. | |||
'''خادمحسین فاضل ورسی''' - عالم دینی برجستهٔ افغانستان، مؤسس حوزه علمیه ورس و استاد علوم اسلامی. وی در حوزههای فقه، اصول، تفسیر و کلام تخصص دارند و آثار متعددی در زمینههای علمی و فرهنگی نگاشتهاند. پس از [[مهاجرت]] به [[ایران]]، در حوزه علمیه [[مشهد]] مشغول تحقیق، تألیف و تدریس است و از چهرههای معتبر دینی محسوب میشود. | |||
'''سید محمدحسن رئیس''' - از علمای برجستهٔ شیعه افغانستان که تحصیلات حوزوی خود را در نجف اشرف نزد اصفهانی، نائینی و خویی تکمیل کرد. وی با تأسیس مدارس علمی در بامیان و [[تربیت]] شاگردان متعدد، نقش مهمی در گسترش معارف اسلامی ایفا کرد و از رهبران مذهبی و اجتماعی منطقه محسوب میشود.<ref>[https://mofoq.com/مشاهیر-بامیان/ «مشاهیر بامیان»، وبسایت افق معرفت.]</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
| خط ۶۸۸: | خط ۸۷۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*«آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۱۰| مدرسه علمیه ولایت- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: | {{آغاز منابع}} | ||
*اسدی، ترکمان، «یادداشتهایی | * «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۲| مدرسه علمیه و مجتمع تحقیقاتی امام صادق (ع)- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ش. | ||
* | * «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۱۰| مدرسه علمیه ولایت- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۹ دی ۱۴۰۳ش. | ||
*«بامیان پایتخت فرهنگی سارک شد»، وبسایت | * «آشنایی با ولایت بامیان و مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا»، وبسایت مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*«بامیان سرزمین عجایب» وبلاگ زابلستان، تاریخ بازدید: | * احمدی، سید حیدر، «شکوه غمانگیز شهر ضحاک/ نشانههای تاریخی شاهنامه در افغانستان در حال نابودی است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۲۰ تیر ۱۳۹۹ش. | ||
*«بامیان میزبان جشنوارههای فرهنگی و هنری»، وبسایت آی فیلم | * اخلاقی، زینب، «شهر ضحاک، میراث فرهنگی جهان»، سایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۸ قوس ۱۱۳۹۸ش. | ||
*بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، | * اسدی، ترکمان، «یادداشتهایی دربارهٔ بتهای بامیان»، مجلهٔ بخارا، شمارهٔ ۱۸، ۱۳۸۰ش. | ||
*«بودا، بازمانده بودیسم در بامیان(۴)» وبسایت کلکین، تاریخ درج مطلب: ۱۵ | * اصغری، محمدجواد، راهنمای بامیان، کابل، انتشارات امیری، ۱۳۹۵ش. | ||
*پولادی، حسن، هزارهها، | * «افتتاح شفاخانه بامیان توسط سرور دانش+تصاویر» خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۴ اردیبهشت۱۳۹۶ش. | ||
* | * «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانهٔ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۷ بهمن ۱۴۰۳ش. | ||
*جاویدی، غلامرضا، «آثار تاریخی بامیان(ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو)»، مجموعه مقالات سومین همایش بینالمللی پژوهشهای مدیریت و علوم انسان، دانشگاه تهران، | * «افزایش غارنشینان در استان بامیان افغانستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ش. | ||
*«چاپ سیزده عنوان کتاب در خصوص بامیان»، وبباشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: | * اندیشه، بابه علییار، وبسایت اندیشهها، تاریخ درج مطلب: ۲۸ دی، ۱۳۸۸ش. | ||
*حبیبی، عبدالحی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، | * امینی، قربانعلی عرفانی، وبسایت ویکی شیعه، تاریخ درج مطلب: ۴ شهریور، ۱۴۰۱ش. | ||
*«حضور ۲۵ هزار گردشگر در تعطیلات عید قربان در بامیان»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: | * «بابر دره یکاولنگ یکی از زیباترین درههای ولایت بامیان»، وبسایت پارس تودی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ دی ۱۴۰۰ش. | ||
*دولتآبادی، بصیراحمد، | * «بازیهای محلی مردم بامیان در حال محو شدن»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۳ خرداد ۱۳۹۳ش. | ||
*«رسم و رواجهای عیدِ فطر در ولایت بامیان»، وبسایت | * «بامیان افغانستان پایتخت فرهنگی کشورهای عضو سارک شد»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ش. | ||
*سجادی، سیدجمالالدین، «اولین نقاشی رنگ روغن جهان بر سقف تندیسهای بامیان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: | * «بامیان پایتخت فرهنگی سارک شد»، وبسایت روزنامهٔ اطلاعات روز، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*سحر شریعتی، حفیظ، صنایع دستی هزارگی، کابل، امیری، | * «بامیان در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۲ تیر ۱۳۸۲ش. | ||
*سحر شریعتی، حفیظ، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، کابل، امیری، | * «بامیان سرزمین عجایب» وبلاگ زابلستان، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*«سفری به ولسوالی با صفای «پنجاب» در بامیان + تصاویر»، وبسایت آی فیلم | * «بامیان؛ عضو شبکه شهرهای خلاق جهان شد»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: ۲۳ قوس ۱۳۹۴ش. | ||
*عرفانی، | * «بامیان میزبان جشنوارههای فرهنگی و هنری»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*«غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، تاریخ درج مطلب: | * «بامیان»، وبسایت هزاره اینترنشنال، تاریخ بازدید: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*«غارنشینان بامیان/ سموج مأمن مردم در روزهای سخت» خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۶ اسد ۱۳۹۴ش. | * «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان در یوتیوب، تاریخ درج مطلب: ۱۹ می ۲۰۱۹م. | ||
*«غار یخ شگفتانگیز قازان»، وبسایت | * بختیاری، محمدعزیز، «شیعیان افغانستان»، قم، مؤسسه شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش. | ||
*فایز، محمدظاهر، «وجه تسمیه خراسان، بامیان و دایزنگی»، نشریه علمی، فرهنگی و سیاسی و مذهبی و ادبی دانشجویان افغانستانی_قزوین، | * «بند امیر افغانستان از نقاط تماشایی جهان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۵ شهریور ۱۳۹۶ش. | ||
*فرحت سیفی، فریبا، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | * «بند امیر بامیان»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: ۷ آبان ۱۴۰۱ش. | ||
*«کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز | * «بند امیر نخستین پارک ملی افغانستان از دریچه دوربین»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ش. | ||
*کهزاد، علیاحمد، رهنمای بامیان، کابل، انجمن تاریخ، | * بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش. | ||
*کیانی، فاضل، بامیان در تاریخ و ادبیات فارسی، به مناسبت سمینار افغانستان | * «بودا، بازمانده بودیسم در بامیان(۴)» وبسایت کلکین، تاریخ درج مطلب: ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*کاظمی، عاطفه، | * بهبودی، مرتضی، آثار باستانی افغانستان، اصفهان، نشر دیجیتالی، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ۱۳۹۲ش. | ||
* | * «پارک ملی بند امیر بهشت بامیان»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ش. | ||
*نواندیش، الیاس، رنجهای اطلاعرسانی، روزنامه اطلاعات روز، تاریخ درج: | * پژواک، عتیقالله، غوریان، کابل، انجمن تاریخ افغانستان، ۱۳۴۵ش. | ||
*«نهمین برنامه فرهنگی شبی با بودا در بامیان افتتاح شد»، وبسایت | * پولادی، حسن، هزارهها، ترجمهٔ علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، ۱۴۰۱ش. | ||
*محمدی شاری، شوکتعلی، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، کابل، امیری، | * «تاریخچه دانشگاه بامیان»، وبسایت دانشگاه بامیان، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | ||
*«مکتب غار در بامیان افغانستان»، وبسایت | * «تلویزیون بامیان، هتلهای بامیان» در وبسایت یوتیوب، تاریخ درج مطلب: ۱ آذر ۱۳۹۷ش. | ||
*موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمه اسدالله شفاهی، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری نقش سیمرغ، | * جاویدی، غلامرضا، «آثار تاریخی بامیان (ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو)»، مجموعه مقالات سومین همایش بینالمللی پژوهشهای مدیریت و علوم انسان، دانشگاه تهران، ۱۳۹۷ش. | ||
*«نخستین والی زن افغانستان خود را برای این وظیفه خطیر آماده | * جعفری، حسینی، «آثار باستانی و فرهنگی ولسوالی یکاولنگ»، وبسایت گردشگری بامیان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مهر، ۱۳۹۴ش. | ||
*«نقش فرهنگی بامیان در گذشته و اکنون افغانستان»، وبسایت | * جعفری، حسینی، «معلومات مختصر در مورد یکاولنگ»، وبسایت گردشگری بامیان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ بهمن، ۱۳۹۴. | ||
*«نوروز در بامیان افغانستان چگونه تجلیل | * جعفری، عبدالله، رویشهای نو از دیار کهن؛ یادنامه و کارنامه علما و مفاخر بامیان، کابل، بنیاد اندیشه، ۱۴۰۲ش، ص۱۳۴. | ||
*وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، کابل، وزرات اقتصاد، | * «جلوهنمایی دره آجر با کوههای افسانهای و دریاچه خروشان در بامیان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ش. | ||
*«ولایت | * «چاپ سیزده عنوان کتاب در خصوص بامیان»، وبباشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ش. | ||
*«ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب: ۲ | * حبیبی، عبدالحی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، مجلهٔ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (نشریات قدیمی)، شمارهٔ ۱، ۱۳۴۸ش. | ||
*«ولایت بامیان»، وبسایت | * «حضور ۲۵ هزار گردشگر در تعطیلات عید قربان در بامیان»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ش. | ||
*«یک جهان اعجاز دارد بامیان»، وبسایت آپارات، تاریخ درج مطلب: | * خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش. | ||
* خاوری، جواد، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، تهران، عرفان، ۱۳۹۶ش. | |||
* «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی (۴۵۰الی۵۶۸ میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* دانش، محمدعلی، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای، تاریخ بازدید: ۴ بهمن ۱۴۰۱ش. | |||
* «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، وبسایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۳۰ تیر ۱۳۹۶ش. | |||
* دولتآبادی، بصیراحمد، شناسنامهٔ افغانستان، قم، مؤلف، ۱۳۷۱ش. | |||
* «دیدار مقامات وزارت بهداشت افغانستان از بیمارستان امام خمینی (ره) در بامیان»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱ آذر ۱۴۰۲ش. | |||
* رادیو نسیم، «مستند بودای کوچک دره ککرک بامیان»، تاریخ درج مطلب: ۳۱ می ۲۰۲۲م. | |||
* رجا، نوروز، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ش. | |||
* رجا، نوروز، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا، تاریخ درج مطلب: ۳ جدی ۱۳۹۹ش. | |||
* «رسم و رواجهای عیدِ فطر در ولایت بامیان»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۳۹۳ش. | |||
* رضایی، فاطمه، «افتتاح ولسوالی حصه دوم یکاولنگ در بامیان»، وبسایت خبرگزاری تساوی، تاریخ درج مطلب: ۵ عقرب ۱۳۹۵. | |||
* «رئیس معارف بامیان: با کمبود ۲۴۰۰ معلم و پرسونل خدماتی مواجه هستیم»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مارس ۲۰۲۳م. | |||
* «زنان در بامیان؛ دوشادوش مردان؛ از مزرعه تا اداره»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ش. | |||
* سجادی، سیدجمالالدین، «اولین نقاشی رنگ روغن جهان بر سقف تندیسهای بامیان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش. | |||
* سحر شریعتی، حفیظ، صنایع دستی هزارگی، کابل، امیری، ۱۳۹۲ش. | |||
* سحر شریعتی، حفیظ، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، کابل، امیری، ۱۳۹۵ش. | |||
* «سفری به ولسوالی با صفای «پنجاب» در بامیان + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اردیبشت ۱۳۹۹ش. | |||
* شریفی، محسن، «بت درهٔ ککرک»، دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش. | |||
* «ششپل؛ گنج پنهان در قلب هندوکش»، خبرگزاری افغان ایریکا، تاریخ درج مطلب: ۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* «شفاخانه بامیان تصدیق نامه بینالمللی آی سی یو را به دست آورد»، خبرگزاری آوا، تاریخ درج مطلب: ۳ اسفند ۱۳۹۲ش. | |||
* شهیر، علیشیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعه چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وب سایت خبرنامه، تاریخ درج مطلب: ۶ آذر ۱۳۹۶ش. | |||
* «طالبان تاریخ لوحههای ساحات تاریخی بامیان را تخریب کردند»، وبسایت ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۱۵ سنبله ۱۴۰۱ش. | |||
* عرفانی، قربانعلی، تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان، تهران، مؤسسه اطلاعات، ۱۳۶۸ش. | |||
* عظیمی، محمدعظیم، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، کابل، هدی، ۱۳۹۰ش. | |||
* عظیمی، محمدعظیم، جغرافیای ولایت بامیان، کابل، هدی، ۱۳۹۱ش. | |||
* علیآبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بینالمللی الهدی، ۱۳۹۵ش، | |||
* «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ش. | |||
* «غارنشینان بامیان/ سموج مأمن مردم در روزهای سخت» خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۶ اسد ۱۳۹۴ش. | |||
* «غار یخ شگفتانگیز قازان»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ش. | |||
* غفاری، هادی، «چهلبرج ولایت بامیان در معرض نابودی قرار دارد»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۵ آذر ۱۳۹۶ش. | |||
* فایز، محمدظاهر، «وجه تسمیه خراسان، بامیان و دایزنگی»، نشریه علمی، فرهنگی و سیاسی و مذهبی و ادبی دانشجویان افغانستانی_قزوین، ش ۱۰، ۱۳۹۴ش. | |||
* فرحت سیفی، فریبا، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش. | |||
* «قلعهٔ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۸ آذر ۱۳۹۶ش. | |||
* «کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در بامیان آغاز شد»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱ خرداد ۱۴۰۲ش. | |||
* «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۷ش. | |||
* کهزاد، احمدعلی، افغانستان در پرتو تاریخ، کابل، مطبعه دولتی، ۱۳۴۶ش. | |||
* کهزاد، علیاحمد، رهنمای بامیان، کابل، انجمن تاریخ، ۱۳۳۴ش. | |||
* کیانی، فاضل، بامیان در تاریخ و ادبیات فارسی، به مناسبت سمینار افغانستان گهوارهٔ زبان فارسی، ۱۳۹۸ش. | |||
* کیانی، فاضل، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* کیانی، فاضل، «نگاهی به تاریخچهٔ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۴ آبان ۱۳۹۵ش. | |||
* کاظمی، عاطفه، «پروندی اینترنتی شهر باستان بامیان»، وبسایت مردمشناسی و فرهنگی، تاریخ درج مطلب: ۲ آذر ۱۳۹۹ش. | |||
* لی، جاناتان، عجایب تاریخی افغانستان، ترجمه سیدمحمد حسینی، کابل، رحمت، ۱۳۹۲ش. | |||
* لسترینج، گای، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۹۳ش، ص ۴۴۵. | |||
* نواندیش، الیاس، رنجهای اطلاعرسانی، روزنامه اطلاعات روز، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ش. | |||
* «نهمین برنامه فرهنگی شبی با بودا در بامیان افتتاح شد»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ش. | |||
* محمدی شاری، شوکتعلی، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، کابل، امیری، ۱۳۹۵ش. | |||
* «مدرسه علمیه تربیت مدرس»، وبسایت افق معرفت، تاریخ درج مطلب: ۱۸ آبان ۱۴۰۳ش. | |||
* «مکتب غار در بامیان افغانستان»، وبسایت روزنامهٔ اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۳ اسفند ۱۴۰۰ش. | |||
* منصور، شریف، «اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت»، وبسایت افغان جرمن، تاریخ درج مطلب: ۱ آگوست ۲۰۲۱م. | |||
* موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمه اسدالله شفاهی، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری نقش سیمرغ، ۱۳۷۹ش. | |||
* موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، ترجمه احمدعلیخان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۲ش. | |||
* «مشاهیر بامیان»، وبسایت افق معرفت، تاریخ بازدید: ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* نایل، حسین، ساختار طبیعی هزارهجات، کابل، صلصال، ۱۳۸۱ش. | |||
* نایل، حسین، سایه و روشنهایی از وضع جامعه هزاره، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۲ش. | |||
* «نخستین والی زن افغانستان خود را برای این وظیفه خطیر آماده میکند»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۸ اسفند ۱۳۸۳ش. | |||
* «نقش فرهنگی بامیان در گذشته و اکنون افغانستان»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ش. | |||
* «نوروز در بامیان افغانستان چگونه تجلیل میشود؟ + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، کابل، وزرات اقتصاد، ۱۳۹۸ش. | |||
* «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان، تاریخ درج مطلب: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش. | |||
* «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب: ۲ تیر ۱۴۰۰ ش. | |||
* «ولایت بامیان، نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ش. | |||
* «ولایت بامیان»، وبسایت شبکهٔ اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* هاشمی، صدیقه، «اژدهای بامیان»، در دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش. | |||
* یزدانی، حسینعلی (حاج کاظم)، بامیان سرزمین شگفتیها، چ۲، کابل، گلستان اندیشه، ۱۳۹۰ش. | |||
* «یک جهان اعجاز دارد بامیان»، وبسایت آپارات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش. | |||
* «۵۱درصد دانشآموزان در بامیان در فضای باز آموزش میبینند»، خبرگزاری دید، تاریخ درج مطلب: ۲۹ تیر ۱۳۹۷ش. | |||
{{پایان منابع}} | |||
<!-- WikiSEO --> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۷
بامیان؛ ولایت و منطقهای باستانی در مرکز افغانستان.
بامیان، از ولایتهای (استان) مهم افغانستان بوده و بهعنوان یکی از مناطق تاریخی و فرهنگی مهم این کشور شناخته میشود که دارای پیشینهای غنی و جاذبههای طبیعی و باستانی متعدد است. این منطقه که در مرکز افغانستان واقع شده، از دیرباز از مراکز مهم تمدنی و تجاری در مسیر جادهٔ ابریشم محسوب میشد و با دارا بودن آثار تاریخی ارزشمندی همچون مجسمههای بزرگ بودا، شهر غلغله، شهر ضحاک و بند امیر، همواره مورد توجه گردشگران و پژوهشگران بوده است.
بامیان در گذشته یکی از مهمترین گرهگاههای تاریخی در مسیر جاده ابریشم، نقش حیاتی در پیوند تجاری و فرهنگی بین آسیای میانه و شبه قاره هند ایفا میکرد. این منطقه بهعنوان پلی طبیعی، تمدنهای شمال و جنوب رشته کوه هندوکش را به یکدیگر متصل میساخت.
مردم بامیان بهطور عمده از قوم هزاره بوده که به زبان فارسی با گویش محلی (هزارگی) سخن میگویند و بیشتر آنها پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است. اقتصاد این منطقه بهطور عمده مبتنی بر کشاورزی، دامداری و صنایع دستی است. بامیان همچنین بهعنوان اولین پایتخت فرهنگی سارک در ۲۰۱۵م انتخاب شد که نشاندهندهٔ اهمیت فرهنگی این منطقه است. با وجود چالشهای توسعهای، بامیان همچنان بهعنوان نمادی از غنای فرهنگی و تاریخی افغانستان مطرح بوده و نیازمند توجه بیشتر برای حفظ میراث فرهنگی و توسعه پایدار است.
هویت و تاریخ بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نامگذاری بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ارتباط با مفهوم نور و روشنایی: ریشهشناسی نام بامیان نشاندهندهٔ ارتباط عمیق آن با مفاهیم نور و روشنایی است؛ واژهٔ «بام» که در ترکیباتی مانند بامی، بامین و بامیان دیده میشود، در زبانهای باستانی منطقه بهمعنای روشنایی و درخشش به کار میرفته است. این مفهوم در عبارت رایج «از بام تا شام» که اشاره به دورهٔ زمانی از طلوع تا غروب خورشید دارد، همچنان حفظ شده است.
ریشهیابی در متون کهن: بر اساس پژوهشهای محمدحسین یمین، ردپای نام بامیان را میتوان در متون کهن اوستایی نیز یافت. در اوستا، این نام بهصورتهای «gien-bam» یا «gien-wam» و در دورهٔ پهلوی بهشکل «bamikan» ثبت شده که بعدها به تلفظ امروزی «بامیگان» و سپس «بامیان» تحول یافته است.[۱] واژهٔ «بامیه» در اوستا بهعنوان صفتی بهمعنای فروزنده و تابنده به کار رفته و صورت پهلوی آن «بامیک» از همین ریشه است.[۲]
ارتباط با موقعیت جغرافیایی: در زبان فارسی نیز، واژهٔ «بام» بار معنایی روشنایی، سپیدهدم و درخشندگی صبحگاهی را حفظ کرده که به نظر پژوهشگران اشارهای به موقعیت جغرافیایی خاص منطقهٔ باستانی بامیان در میان کوههای مرتفع و آفتابگیر منطقه است.[۳]
نامهای دیگر بامیان در متون تاریخی و اساطیری: در اوستا (وندیداد) از بامیان بهنامهای «خَنِیرَتبامی»، «هَنِیرهبامی»، «ایرانویجه»، «پارس» و «ورنهٔ چهارگوش» یاد شده[۴] و رشتهکوه هندوکش و بابا در بامیان با نامهای هَراییتی و هَرابُرز اوپارسین (بالاترین پرواز سین، یعنی عقاب) آمده است. در متون پَهلوی به نام اَبَرسِین و در نوشتههای مورخان بهعنوان پامیر و در شاهنامه به نام البرز ثبت شده است. در دوران سلطهٔ یونانیان، بلخ با نامهای باکتریا و باکتروس شناخته میشد و بامیان و سرزمینهای جنوبی آن را پامیزوس، پاراپامیزوس و پاراپامیزاد مینامیدند. برخی محققان معتقدند واژههای پامیر، پامیزوس، پاراپامیزوس و بامیان ریشهٔ مشترکی دارند و همگی بهمعنای سرزمینهای بلند است.[۵]
تاریخچه بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دوران پیش از اسلام
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دوران باستان (هخامنشیان و حمله اسکندر): بر اساس اسناد و منابع تاریخی در ۳۳۰ پیش از میلاد، امپراتوری داریوش سوم هخامنشی (معروف به دارا در منابع کهن) به دست اسکندر مقدونی سقوط کرد. اسکندر پس از فتح بلخ و بامیان، اوستای مقدس را که بر دوازده هزار قطعه پوست گاو نگاشته شده و در گنجینهٔ شایگانِ بلخ محفوظ بود، آتش زد. با افول حکومت هخامنشیان، سلوکیان بر این سرزمین تسلط یافتند. از این دوران به بعد، آیین زردشتی به تدریج رو به ضعف نهاد و در مناطق شمالی و شرقی، از جمله بامیان، آیین بودایی گسترش یافت.
گسترش آیین بودایی و رواج تمدنهای میترایی و زرتشتی: بر پایهٔ متون دینی کهن، روایتهای اساطیری و منابع تاریخی و ادبی، مردمانی که در کوهستانهای مرکزی بامیان، خاستگاه فرهنگ، هنر، تاریخ، تمدن و اسطورههای دیرینه بودهاند، خود را «آریایی» و «کیانی» میخواندهاند. شواهد باقیمانده در پیکرهها و نقوش باستانی بهوضوح گواه آن است که تمدنهای میترایی و خورشیدپرستی در این منطقه رواج داشته است و در ادوار بعدی، آیین زرتشت جایگزین آن شد. سپس آیین بودایی و در نهایت فرهنگ اسلامی در این سرزمین نفوذ یافت. به استناد آثار باقیمانده، سازندگان این تمدن عظیم، چهرههایی مشابه مردمان هزارههای امروزی داشته است.[۶]
دوران کوشانیان (اوج شکوه و مرکزیت دینی-هنری): بامیان، در طول قرون نخست میلادی، بهعنوان محل پذیرش و رشد آیین بودا شناخته میشود. در آن زمان، مردم بامیان این دین را پذیرفته و آن را گسترش دادند که این روند تا نواحی شمالی هندوکش ادامه یافت. کوشانیان، که از مهمترین حامیان و ترویجکنندگان آیین بودا بودند، با بهرهگیری از قدرت سیاسی و نظامی خود، ارزش و اثرگذاری این دین را در منطقه تقویت کردند. از طریق فعالیتهای آنان، دین بودا از افغانستان تا کنار رود تارم در ترکستان چین، نفوذ و گسترش یافته است. به باور برخی از پژوهشگران تندیسهای بزرگ بودای بامیان در این دوره ساخته شد که از نظر هنر و معماری در جهان بینظیر بود.
گسترش آیین بودایی در مناطق مجاور هندوکش، بامیان را به مقام پایتخت معنوی و هنری آسیا ارتقاء داد. بههمین دلیل، در دورههای مختلف، بودائیان و جهانگردان از سراسر جهان برای دیدن و زیارت این تندیسها و دیدن جاذبههای فرهنگی بامیان، به این منطقه میآمدند. ارتباطات تجاری بین آسیای مرکزی، دولت روم، چین و هند، بارها و بارها توسعه یافت و موقعیت جغرافیایی بامیان، بهعنوان منطقهای در مسیر راههای تجارتی مهم، از جمله راه ابریشم، سبب بهرهمندی اقتصادی زیادی برای آن شد.[۷] به گواهی تاریخنویسان، هندوهای بسیاری از راههای دور برای زیارت این بتها میآمدند و با تقدیم قربانیها، هدایا و نذورات، به عبادت میپرداختند. در صحن این معبد عظیم، زاهدان و سالکان بسیاری حضور مییافتند و بتهای زرین و جواهرنشان آن در توصیف نمیگنجید.[۸]
سفرنامه هیونگ تسانگ و توصیف بامیان: هیونگ تسانگ، زائر چینی بودایی که در ۶۳۰م به بامیان سفر کرده، در آثار خود به توصیف مجسمههای بزرگ بودا، معابد، تزئینات طلایی، نقاشیهای دیواری و حتی آب زلال و رنگین بندامیر پرداخته است. بر اساس شرح مفصلی که در فصل اول کتاب «سی-یو-کی» آمده، میتوان دریافت که در آن دوران شهر بامیان با معابد و صومعههای خود در اوج رونق و آبادی قرار داشته است.[۹]
دوران یفتلیها و ساسانیان: با سقوط سلسلهٔ کوشانیان به دست شاپور اول ساسانی در ۲۲۰م قلمرو آنان از جمله بامیان تحت حاکمیت ساسانیان قرار گرفت. با این حال، تسلط ساسانیان بر این منطقه از ثبات برخوردار نبود، چرا که مرزهای شرقی خراسان در این دوره بهدلیل تهاجمات پی در پی هپتالیان (یفتلیها) و سپس ترکان، دچار ناپایداری و تغییرات مکرر شد.
دولت یفتلیان (۴۵۰–۵۶۸م) بهعنوان یکی از حکومتهای تأثیرگذار در حوزهٔ تمدنی خراسان، ابتدا با تصرف باختر و تخارستان پایههای قدرت خود را استوار ساخت. این حکومت با عبور از هندوکش، وادیهای کابل، قندهار و زابل را تحت کنترل درآورد و قلمرو خود را از مرو تا کشمیر گسترش داد. در دورهٔ «اخشنور»، یفتلیان به اوج قدرت رسیدند و حوزهٔ نفوذ خود را از فارس تا چین و هند توسعه دادند. «میهرهکوله» (دیگر پادشاه یفتلی) با تمرکز بر مناطق استراتژیک بلخ، بامیان و بادغیس، ضمن فتح کشمیر و تحتالحمایه ساختن گوپتاهای هند، در تحولات سیاسی و فرهنگی منطقه از جمله بامیان اثرگذار بود.[۱۰]
بعد از اسلام
[ویرایش | ویرایش مبدأ]گرویدن پادشاه بامیان به اسلام
[ویرایش | ویرایش مبدأ]با ورود فاتحان اسلامی به سرزمین افغانستان، موقعیت ممتاز بامیان بهعنوان مرکز مهم بودایی دستخوش تحول شد. به گواهی منابع تاریخی، پادشاه بامیان ملقب به «شیر» در حدود ۱۵۰ق به اسلام گروید. این رخداد موجب توقف آیین پرستش بودا و هنر مجسمهسازی در این سرزمین شد. پادشاه بامیان با پذیرش دین اسلام، از فاتحان اسلامی استقبال و به گفتهٔ یعقوبی، حتی پیوند خویشاوندی نیز با آنان برقرار کرد.
فتح بامیان توسط یعقوب لیث صفاری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یعقوب لیث صفاری، نخستین سردار مسلمان، در ۲۵۶ق بامیان را تسخیر کرد. او صورت بتها را تراشید و طلاها و زیورآلات آنها را غنیمت گرفت. همچنین، بتهای کوچک طلاکاریشدهٔ بسیاری را بهعنوان نماد بتشکنی و هدیه به خلیفهٔ عباسی در بغداد فرستاد. مورخان اسلامی دو بت بزرگ بامیان را به نامهای «سُرخبت» و «خنگبت» ثبت کردهاند و پادشاه آنجا را به لقب «شیر» میشناختند.
توصیف بامیان در آثار جغرافیدانان مسلمان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- اصطخری در سدهٔ چهارم هجری قمری در توصیف این شهر آورده است که بامیان از نظر وسعت به اندازهٔ نیمی از بلخ بوده و بر فراز تپهای مرتفع واقع شده، هرچند فاقد برج و باروی دفاعی بوده است. این جغرافیدان بر حاصلخیزی بینظیر این ناحیه تأکید کرده که با جریان رودخانهای عظیم آبیاری میشده است.
- مقدسی در آثار خود این شهر را در زمرهٔ بنادر مهم خراسان و گنجینهای از نوادر سند معرفی کرده است. وی با اشاره به شرایط اقلیمی خاص منطقه، از سرمای شدید و بارش فراوان برف در این ناحیه سخن گفته، در عین حال به نبود حشرات موذی همچون کک و عقرب بهعنوان یکی از مزایای این شهر اشاره کرده است.
- یاقوت حموی در اوایل سدهٔ هفتم هجری به تفصیل دربارهٔ بامیان و مجسمههای عظیم آن سخن رانده است. به گزارش وی، در این شهر معبدی باشکوه با ستونهای عظیم وجود داشته که تصاویر تمامی پرندگان شناختهشده بر دیوارهای آن نقش بسته بود. همچنین دو پیکرهٔ عظیم بودا که از پایین تا قله کوه تراشیده شده بودند، با نامها «سرخبت» و «خنکبت» (معادل بودای سرخ و بودای خاکستری) شهرت جهانی داشته است.
ویرانی توسط چنگیزخان مغول
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ویرانی کامل بامیان و توابع آن به دنبال حادثهٔ کشتهشدن «موتوکن»، نوادهٔ چنگیزخان مغول در جریان محاصرهٔ این شهر روی داد. این رخداد موجب شد تا مغولان با شدیدترین اقدامات تلافیجویانه، تمامی استحکامات و بناهای شهر را ویران سازند و هرگونه سکونت دوباره در آن را ممنوع اعلام کنند. پس از این واقعه، این شهر در منابع تاریخی با نام «موبلق» (بهمعنای شهر نفرینشده در زبان مغولی) شناخته شد و به منطقهای متروکه تبدیل شد.[۱۱]
سازندگان بناهای تاریخی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هویت واقعی سازندگان آثار تاریخی بامیان همچنان بهعنوان یکی از معماهای باستانشناسی آسیای مرکزی باقی مانده است. با وجود نظریهپردازیهای متعدد، هیچ سند قطعی که بتواند سازندگان اصلی این بناهای شگفتانگیز را مشخص کند، تاکنون کشف نشده است
نظریه باستانشناسان غربی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]باستانشناسان غربی از جمله «موسیو فوشه»، رئیس هیئت باستانشناسی فرانسه در افغانستان (۱۹۲۲م)، با استناد به شواهد محدود، ساخت نخستین بناهای بامیان را به قرن اول میلادی نسبت داده و آن را به دورهٔ حکومت کوشانیان بهویژه عصر کانیشکا مرتبط میداند. وی معتقد است این آثار در زمانی ساخته شده است که منطقهٔ بامیان بهعنوان گذرگاه مهم تجاری، تحت حاکمیت امپراتوری کوشان قرار داشت.
کهزاد نیز با تکیه بر گزارش هیوان تسنگ، جهانگرد چینی قرن هفتم میلادی، این فرضیه را تأیید میکند که هرچند سند قطعی دربارهٔ بانی اصلی بناها وجود ندارد، اما بهاحتمال، کانیشکا در ساخت آنها نقش داشته است. وی با استناد به نظرات فوشه، زمان ساخت تندیسها را به قرون سوم و چهارم میلادی تخمین زده است
نقد نظریه کوشانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بررسی دقیقتر ویژگیهای معماری این بناها نشاندهندهٔ عناصر فرهنگی کهنتری است که به دوران پیش از کوشانیان تعلق دارند. وجود نمادهای مهری و زردشتی در لایههای زیرین این آثار، همچنین افسانهها و روایات شفاهی مردم منطقه، همگی بر تعلق این بناها به تمدنی قدیمیتر از دورهٔ کوشانیان دلالت دارند. این شواهد، فرضیهٔ مربوط به ساخت بناها در دورهٔ کوشانیان را با چالش جدی مواجه میسازد.
از سوی دیگر، سبک زندگی کوچنشینی کوشانیان و عدم شواهدی از تمدن شهری پیشرفته در میان آنان، با توانایی ساخت چنین آثار معماری پیچیدهای در تناقض آشکار است. بررسی سکهها و آثار باقیمانده از دورهٔ کوشانیان نشان میدهد که هنر و معماری آنان بیشتر تحت تأثیر فرهنگ یونانی-بودایی بوده و کمتر با سبک آثار بامیان همخوانی دارد.
نکتهٔ قابل تأمل دیگر، عدم وجود تصاویر یا نمادهای مشخص کوشانی در میان نگارهها و تندیسهای بامیان است. اگر این بناها توسط کوشانیان ساخته شده بود، طبیعی بود که نشانههایی از هویت فرهنگی و ظاهری آنان در آثار باقی میماند. همچنین، غیاب اشاره به کوشانیان در افسانهها و روایات محلی بامیان، که سینه به سینه نقل شده است، بر تردیدها دربارهٔ نقش آنان میافزاید.
فرضیه تمدن بومی و نقش هنرمندان محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بههمین دلیل برخی از محققان معتقدند تمدن بامیان ریشه در فرهنگ بومیان منطقه دارد که طی قرنها تکامل یافته و تحت تأثیر حکومتهای مختلف قرار گرفته است. این آثار حاصل تلاش جمعی هنرمندان و معماران محلی است که دانش فنی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کردهاند. نقش کوشانیان در این میان محدود به حفاظت یا گسترش این بناها بوده، نه بنیانگذاری آنها.[۱۲]
بامیان در اساطیر و باورهای عامیانه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان در افسانهها و روایتهای کهن جایگاه ویژهای دارد. بر اساس باورهای محلی، این شهر را ضحاک تأسیس کرد و به مدت ۱۰۰۰ سال بر آن حکمرانی کرد. در روایات دیگری، بامیان را نخستین سکونتگاه آدم و حوا میدانند و تندیسهای صلصال و شهمامه را نمادی از این نخستین زوج بشری تفسیر میکنند. نام «کوه بابا» نیز در این روایات به آدم نسبت داده میشود که پس از هبوط از آنجا به جستجوی حوا برمیخاست.
این سرزمین در اذهان مردم، محل تلاقی شخصیتهای اسطورهای و دینی متعدد از جمله ضحاک، کاوه، فریدون، امیر حمزه و امام علی است. بامیان در باور عامه، سرزمین شگفتیها و محل سکونت موجودات افسانهای مانند دیوان، پریان و الخاتوها بهشمار میرود. برخی روایتگران محلی معتقدند بامیان در دوران باستان دارای چهار پایتخت شهر ضحاک، شهر غلغله، شهر سرخوشک و شهر سارسینگ پادشاه بوده است:. این روایات نشاندهنده غنای فرهنگی و عمق تاریخی این منطقه بوده که در خاطرهٔ جمعی مردم ریشه دوانیده است.[۱۳]
جغرافیا و جمعیت بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موقعیت جغرافیایی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در حالحاضر ولایت بامیان با مساحت تقریبی ۱۹۲۰۰ کیلومتر، یکی از ولایات کوهستانی مناطق مرکزی افغانستان است که بین مختصات ′۵۴″۲۸°۳۰ تا ′۰۰″۴۸°۳۳ عرض شمالی ′۳۵″۲۶°۶۶ تا ′۰۰″۱۷°۶۸ طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. از طرف شمال با ولایت سمنگان، از شمال غرب با ولایت سرپل، از جنوب با ولایت میدان وردک، غزنی و دایکندی، از شرق با ولایت پروان و بغلان و از جانب غرب با ولایت غور و دایکندی همسایگی دارد. ارتفاع این ولایت از سطح دریا ۲۵۰۰ متر است.
در گذشتههای دور این سرزمین جغرافیای وسیعی داشته که شامل غرجستان، بلخ، بدخشان، تخارستان، پنجشیر، پروان، غوربند و مناطق دیگر میشد. یکی از نامهای بلخ بامی منسوب به بامیان است.[۱۴]
کوههای مهم بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان، با برخورداری از محیط کوهستانی و قرارگرفتن در میان سلسلهکوههای مهم و باشکوه، نقش عمدهای در شکلگیری شیوههای زندگی و معیشت مردمان ساکن در آن دارد.
رشتهکوه بابا (شاه فولادی): کوه بابا، بزرگترین و مهمترین سلسلهکوههای اطراف بامیان، بهعنوان ستون فقرات منطقه، نقش کلیدی در زندگی روزمرهٔ مردم ایفا میکند. این رشتهکوه که از شرق بامیان آغاز شده و با حدود ۲۰۰ کیلومتر در جهت غرب ادامه یافته و از آنجا به دیگر کوههای بلند و مهم مانند «سفیدکوه»، «سیاهکوه» و «تیربند ترکستان» منشعب میشود. مرتفعترین نقطهٔ کوه بابا قلهٔ «شاه فولادی» شاخهای از منشعبات کوه بابا است و در جنوبغرب بامیان قرار دارد. ارتفاع این قله را از ۵۱۶۰ تا ۵۱۹۱ متر ثبت کرده که منابع غنی از آب و مواد معدنی را در اختیار ساکنان قرار میدهند. این منابع طبیعی، پایه و اساس کشاورزی، دامداری و فعالیتهای اقتصادی دیگر مردمان منطقه را تشکیل میدهند و به آنان امکان میدهند تا در محیطی سخت و کوهستانی زندگی خود را اداره کنند.[۱۵]
کوه عروس (ویژگیهای طبیعی و افسانه): کوه عروس با ارتفاع حدود ۴۵۰۰ متر در امتداد رشتهکوههای بابا قرار دارد و از مهمترین جاذبههای طبیعی بامیان محسوب میشود. این کوه با قلهای به شکل عروس سوار بر اسب، چشمهساران زلال و دامنههای پوشیده از گل و گیاه، منظرهای بدیع خلق کرده است.
ویژگیهای طبیعی این کوه شامل برفهای دائمی، حوضچههای آب زلال و چشمههای آب گرم بوده که به همراه پوشش گیاهی متنوع، زیستگاه گونههای جانوری متعددی مانند بز کوهی، آهو و پرندگان مهاجر است. عسل تولیدشده در دامنههای این کوه نیز از شهرت خاصی برخوردار است.
افسانهٔ کوه عروس که دربارهٔ این کوه شکل گرفته، روایت یک عشق تراژیک را نقل میکند که در آن عروس و داماد و همراهانشان به سنگ تبدیل شدهاند. این افسانه در باورهای محلی ریشه دارد و نماد پاکدامنی و مقاومت زنان این مردم است.[۱۶]
سایر کوهها و نقش آنها در فرهنگ عامه: علاوهبر کوههای پیشگفته، مجموعهای از کوههای مهم دیگر شامل «کوه میخ»، «قوناق»، «سیاهکوه»، «دوشاخ» و «بینیگاو» به همراه سلسلهکوههای نیل در منطقه ورس، در معیشت و حیات اجتماعی مردم این نواحی نقش اساسی دارد.[۱۷]
کوههای بامیان با شکلهای تماشایی و موقعیت ویژههٔ خود، همواره الهامبخش خلق افسانهها و روایتهای شفاهی در فرهنگ عامهٔ این منطقه بوده است. برای مثال کوه عروس با سیمایی شبیه عروس سوار بر اسب و کوههای دو برادر و لیلی و مجنون با ظواهر نمادین خود، ذهنیت خلاق مردم محلی را برانگیخته و به اسطورههای کهن پیوند خورده است. این کوهها نه تنها در نامگذاریهای محلی تأثیر گذاشته، بلکه بستر شکلگیری داستانهای عاشقانه و پهلوانی در ادبیات شفاهی منطقه شده است.[۱۸]
گردنههای حیاتی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت کوهستانی بامیان با شبکهای از گردنههای صعبالعبور بهنام «کوتل» به دیگر مناطق افغانستان متصل میشود. این گذرگاههای طبیعی نهتنها مرز بین ولسوالیها را مشخص میکنند، بلکه نقش حیاتی در تردد روزانه مردم، تجارت و ارتباطات منطقه ایفا مینمایند.
«کوتل شیبر» با ارتفاع ۳۰۲۵ متر، دروازهٔ شرقی بامیان به سوی ولایت پروان و مسیر کابل است. «کوتل آجهگگ» بهعنوان شاهراه تاریخی شمال-جنوب، قرنها مسیر اصلی تبادلات فرهنگی و تجاری بین بامیان و ولایت وردک بوده است. «کوتل آق رباط» در شمال غرب بامیان، حلقهٔ اتصال این ولایت با منطقه سیغان محسوب میشود.
در مناطق جنوبی، «کوتل شاتو» و «کوتل صدبرگ» به ترتیب ارتباط یکاولنگ را با پنجاب و کرمان برقرار میسازند. «کوتل قوناق» با ارتفاع چشمگیر ۳۳۳۰ متری، مرز طبیعی بین بامیان و ولایت دایکندی است. این گذرگاههای کوهستانی با وجود چالشهای اقلیمی، همچنان شریانهای حیاتی ارتباطی بامیان بهشمار میروند و نقش تعیینکنندهای در معیشت و اقتصاد مردم منطقه دارد.[۱۹]
منابع آبی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رودخانهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان از نظر منابع آبی از غنیترین مناطق افغانستان محسوب میشود. شبکهٔ گستردهٔ رودخانهها، حوضهای آبی و چشمههای متعدد، حیات را به تمام درههای این منطقه جاری ساخته است. چهار رودخانه اصلی از کوههای بامیان سرچشمه میگیرد که هر یک به سوی مناطق مختلف جریان یافته است. علاوهبر این رودهای بزرگ، شمار فراوانی رودخانههای کوچک و چشمهها در این منطقه وجود دارد که نقش حیاتی در تأمین آب و معیشت مردم ایفا میکند:
۱. رود بامیان: رود بامیان از دامنههای شمالی کوه بابا سرچشمه گرفته و به سمت شمال افغانستان جریان مییابد. در مسیر خود، آبهای فراوانی از درههای مهمی همچون درهٔ کالو، درهٔ ککرک، درهٔ فولادی و درهٔ شهیدان به آن میپیوندند. این رود پس از طی مسافتی به سمت شمال، در منطقه دوشی با رود اندراب ادغام میشود.
۲. رود بند امیر: این رودخانه از چشمه معروف گپرک در شمال بند ذوالفقار (یکی از بندهای مجموعه بندامیر) آغاز میشود. آبهای اضافی بندامیر نیز به این رود میپیوندند و جریان بزرگی را تشکیل میدهند که مسیری طولانی از یکاولنگ تا بلخ را طی میکند. در طول مسیر، شاخههای آبی متعددی از مناطق یکاولنگ و بلخاب به آن میریزند و در نهایت در بلخ به هجده نهر تقسیم میگردد.
۳. رود دره چاشت: این رودخانه از منطقه هفتچشمه در نزدیکی قریهٔ دهسرخک سرچشمه میگیرد. در طول مسیر، آبهای فراوانی از درههای اطراف به آن میپیوندد و در نهایت در محدودهٔ قریههای پیشاه و نارسیاه، حوض آبی بزرگی را در دهانهٔ درهچاشت تشکیل میدهد.
۴. رود پنجاب: منطقهٔ پنجاب محل تلاقی پنج رودخانه مهم است که از جهات مختلف به آن میریزند. این رودخانهها که از درههای نرگس، تگاب برگ، سیاه دره، غرغری، مهر و تره پس سرچشمه میگیرند، پس از پیوستن به یکدیگر، رودخانهٔ بزرگ پنجاب را تشکیل میدهند که در نهایت به دریای هیرمند میریزد.
۵. رود ورس: رودخانههای متعددی از ولسوالی ورس سرچشمه میگیرند که حجم آب آنها متفاوت است. این رودها پس از طی مسیرهای مختلف، در منطقهٔ دیوان به دریای هیرمند میپیوندد.
۶. رود کهمرد: سرچشمهٔ این رودخانه در محدودهٔ زیارت چهل تن، بین قریه آجر و درهٔ جوزری قرار دارد. آبهای درهٔ مدد (که از قره کوتل سرازیر میشود) در منطقهٔ لرمش و آبهای درهٔ لورنج در قریهٔ بنق به آن میپیوندند. همچنین در قریهٔ آجر، آبهای درهٔ غوغاسار نیز به این رودخانه ملحق میشوند. در نهایت تمامی این آبها در مناطق دوآب و میخ زرین به رود بامیان میپیوندند.[۲۰]
۷. دو رود مرغاب و هریرود از کوههای اطراف بامیان و رود بلخ از دامنههای شمالی هندوکش در شمال بامیان، سرچشمه میگیرد و به جیحون میریزد.[۲۱]
دریاچهها (حوضها)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دریاچههای طبیعی بامیان با زیبایی خیرهکننده و ویژگیهای منحصربهفرد خود، نقش حیاتی در تأمین آب و معیشت مردم منطقه دارد و بهعنوان جاذبههای گردشگری نیز ظرفیت بالایی برای توسعه اقتصادی این منطقه محسوب میشود. این حوضهای آبی که در ارتفاعات کوه بابا و مناطق اطراف پراکنده شده است با منظرههای بدیع خود سالانه گردشگران بسیاری را به سوی خود جذب میکند. علاوهبر ارزش توریستی، برخی از این دریاچهها بهدلیل خواص درمانی آب، در طب سنتی محلی نیز جایگاه ویژهای دارد.
۱. حوضهای کوه بابا: در ارتفاعات سربهفلککشیدهٔ کوه بابا، مجموعهای از دریاچههای طبیعی چشمنواز قرار دارد که از دیدنیترین جاذبههای طبیعی بامیان محسوب میشوند. بر اساس مشاهدات هوایی، حدود ۲۰ حوضچه آبی کوچک و بزرگ در این منطقه وجود دارد که بزرگترین آنها «حوض عزت» با ابعاد یک در دو کیلومتر است. این حوضهای نیلگون که در ارتفاع زیاد قرار گرفته است، منظرهای خیرهکننده از طبیعت بکر را به نمایش میگذارد.
۲. دریاچه دره چاشت: این دریاچه طبیعی با طول ۲ کیلومتر و عرض ۶۰۰ متر، در ابتدای درهٔ چاشت واقع شده است. آب زلال آن از پایین جاری شده و به رودخانه بند امیر میپیوندد. عمق این دریاچه هنوز بهطور دقیق اندازهگیری نشده، اما زیبایی طبیعی آن باعث شده به یکی از مقاصد محبوب گردشگران تبدیل شود.
۳. حوض جرگگ: در ارتفاعات غربی کوه بابا و در منطقه سفید سنگ سرذولیج، حوض بزرگ و پرآب جرگگ قرار دارد. این دریاچه طبیعی که در ارتفاع بسیار زیاد واقع شده، از آبشارها و چشمههای کوهستان تغذیه میشود و منظرهای تماشایی از طبیعت کوهستانی را ارائه میدهد.
۴. حوض و یخچال طبیعی سچک: این پدیده طبیعی منحصربهفرد در دامنههای کوه بابا واقع شده و بخشی از آن در تمام طول سال یخزده باقی میماند. آب این دریاچه که خاصیت درمانی دارد، برای امراض داخلی مفید شناخته میشود. یخچال طبیعی آن نیز از جاذبههای دیدنی منطقه محسوب میشود که در تابستانها نیز بهطور کامل ذوب نمیشود.[۲۲]
آبوهوای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان با آبوهوای سرد و خشک، زمستانهای سختی را تجربه میکند که دمای هوا گاه به منفی ۲۵ درجه سانتیگراد میرسد. این شرایط اقلیمی تأثیر عمیقی بر سبک زندگی مردم گذاشته، به گونهای که معماری سنتی با دیوارهای ضخیم و پنجرههای کوچک برای مقابله با سرمای شدید طراحی شده است.[۲۳]
فصلهای طولانی زمستان موجب شکلگیری شیوههای خاص گذران اوقات فراغت شده که بیشتر در فضاهای بسته و حول محور قصهگویی و هنرهای دستی متمرکز است. در ادبیات محلی نیز این شرایط آبوهوایی به وضوح دیده میشود و مضامین مقاومت در برابر سختیهای طبیعت جایگاه ویژهای دارد.
محدودیتهای کشاورزی به دلیل یخبندانهای طولانی مدت، اقتصاد معیشتی منطقه را تحت تأثیر قرار داده و نیاز به برنامهریزی دقیق برای ذخیرهسازی مواد غذایی را ضروری ساخته است. با این حال، بهار و تابستانهای معتدل این منطقه فرصتهایی برای جبران این محدودیتها فراهم میآورد. سازگاری هوشمندانه مردم با این شرایط آبوهوایی، نشاندهنده ظرفیتهای بالای فرهنگی و اجتماعی این دیار است.[۲۴]
جمعیتشناسی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آمار دقیقی از جمعیت ولایت بامیان در دست نیست؛ اما بیشتر ساکنین این منطقه از قوم هزاره بوده و برخی از قوم تاجیک هستند.[۲۵] تمامی مردم این استان، مسلمان بوده و بیشتر آنها شیعیان دوازده امامی و مابقی نیز از اهل تسنن و شیعیان اسماعیلیه هستند.[۲۶]
| ردیف | واحد اداری | مردان | زنان | هردو جنس |
|---|---|---|---|---|
| ۱ | مرکز ولایت (بامیان) | ۴۵٬۳۱۹ | ۴۶٬۷۳۹ | ۹۳٬۱۳۸ |
| ۲ | شیبر | ۱۶٬۹۸۴ | ۱۵٬۷۹۰ | ۳۲٬۷۷۴ |
| ۳ | سیغان | ۱۳٬۵۵۷ | ۱۳٬۰۵۰ | ۲۶٬۶۳۷ |
| ۴ | کهمرد | ۲۰٬۶۴۱ | ۱۹٬۷۰۴ | ۴۰٬۳۴۵ |
| ۵ | یکاولنگ حصه اول | ۳۴٬۲۲۸ | ۳۳٬۴۰۸ | ۶۷٬۶۵۶ |
| ۶ | یکاولنگ حصه دوم | ۱۵٬۱۵۵ | ۱۴٬۳۸۴ | ۲۹٬۵۰۹ |
| ۷ | پنجاب | ۳۸٬۲۷۸ | ۳۷٬۴۵۳ | ۷۵٬۷۳۱ |
| ۸ | ورس | ۶۱٬۵۳۱ | ۵۹٬۶۳۷ | ۱۲۱٬۱۶۸ |
| ۹ | مجموع | ۲۴۶٬۷۹۳ | ۲۶۰٬۱۳۵ | ۴۸۶٬۹۲۸ |
بر اساس احصاییه ملی کشور در ۱۳۹۸ش جمعیت ولایت بامیان ۴۸۶ هزار و ۹۲۸ نفر برآورد شده است که ۲۴۶ هزار و ۷۹۳ نفر آن را مردان و ۲۴۰ هزار و ۱۳۵ نفر آن را زنان تشکیل میدهد.
۱۴ هزار و ۳۹۴ نفر از نفوس این ولایت شهرنشین هستند. پر نفوسترین ولسوالی ولایت بامیان ولسوالی ورس است که ۱۲۱ هزار و ۱۶۸ نفر نفوس دارد.[۲۷]
زبان مردم بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اکثریت مردم بامیان را هزارهها تشکیل میدهند که با زبان فارسی و گویش هزارگی صحبت میکنند. حد ۳ تا ۵درصد جمعیت بامیان نیز تاجیک بوده که زبان آنها نیز فارسی با لهجهٔ تاجیکی است.[۲۸]
گویش هزارگی مردم بامیان بخشی از فارسی دری محسوب میشود که پیوندهای عمیق خود با زبان اوستایی را حفظ کرده است. منابع تاریخی از جمله آثار مقدسی، جغرافیدان نامدار سدهٔ چهارم هجری، گواهی میدهند که مردم بامیان و مناطق هزارهنشین همیشه فارسیزبان بوده است. بررسیهای تطبیقی نشان میدهد گویش هزارگی بامیان نه تنها با فارسی دری، بلکه با زبان بلخ باستان نیز قرابتهای ساختاری بسیاری دارد.
ویژگیهای منحصربهفرد گویش هزارگی بامیان آن را به یکی از اصیلترین و کهنترین گویشهای فارسی تبدیل کرده است. پژوهشهای زبانشناختی نشان میدهد این گویش بسیاری از ویژگیهای آوایی، واژگانی و دستوری فارسی باستان را در خود نگاه داشته، به گونهای که میتوان آن را ادامهٔ طبیعی زبان بلخ قدیم دانست.[۲۹]
ساختار اداری بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان دارای هفت ولسوالی (شهرستان) ذیل است:
بامیان
ولسوالی بامیان، مرکز ولایت بامیان بوده و بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود در مجاورت رشتهکوههای بابا، از آبوهوای سردی برخوردار است. این منطقه بهعنوان یکی از کهنترین نقاط تاریخی افغانستان شناخته میشود و به قلب هزارستان معروف است. بامیان به واسطهٔ آثار تاریخی بینظیرش در جهان شهرت دارد که از جملهٔ آنها میتوان به دو مجسمه عظیم بودا اشاره کرد که در دوران حاکمیت اول طالبان تخریب شد. ساکنان اصلی این منطقه را قوم هزاره تشکیل میدهند که از قدیمیترین اقوام افغانستان بهشمار میروند و اکثریت شیعیان این کشور را شامل میشود.
کَهمَرد
این ولسوالی در فاصله ۱۰۰ کیلومتری شمال شرق شهر بامیان واقع شده است. از جهت شرق به کوههای تالهبرفک ولایت بغلان، از غرب به ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان، از شمال به ولسوالی روی دوآب ولایت سمنگان و از جنوب به ولسوالی سیغان ولایت بامیان محدود میشود.
حدود ۹۰درصد از ساکنان این منطقه به فعالیتهای زراعی و مالداری مشغول هستند و عمده درآمد آنها از طریق فروش محصولات باغی تأمین میشود. وسعت باغهای کهمرد به هزاران جریب زمین میرسد که در آنها میوههایی همچون زردآلو، سیب، بادام، انگور، انار، سنجد و توت کشت میشود.[۳۰]
پَنجاب
نام این ولسوالی از تلاقی پنج رودخانه غرغری، تگاب برگ، نرگس، مهر و ترپس گرفته شده است. پنجاب با داشتن مراتع سرسبز و کوههای پوشیده از گیاهان، محیطی مناسب برای دامداری محسوب میشود. همچنین تولیدات دامی این منطقه از جمله روغن زرد، قروت و سایر فرآوردههای حیوانی به شهرهایی مانند کابل صادر میشود.
اگرچه این منطقه از آبوهوای سردی برخوردار است، اما کشاورزی در آن رونق قابل توجهی دارد و شغل اصلی مردم آن را زراعت و دامپروری تشکیل میدهد.
پنجاب مرکز منطقهٔ دایزنگی قدیم است اما بر اساس تقسیمات اداری ۱۳۴۳ش جزئی از ولایت بامیان شد. مرکز این ولسوالی هم پنجاب نام دارد. زبان مردم این منطقه فارسی با گویش فارسی هزارگی است.
کوه عروس از برجستهترین نقاط طبیعی پنجاب است که تا نیمههای تابستان پوشیده از برف باقی میماند. چشمهساران زلال، آبگرمهای طبیعی و دامنههای پوشیده از گل و گیاه در بهار و تابستان، چشماندازهای بدیعی خلق میکنند.
این ولسوالی هم بهعنوان منطقهای جذاب برای گردشگری طبیعت (با عسل معروف خود) و هم پیست طبیعی اسکی در زمستان شناخته میشود که در سالهای اخیر مورد توجه ورزشکاران و گردشگران قرار گرفته است.[۳۱]
سِیغان
ولسوالی سیغان در موقعیت جغرافیایی مهمی قرار گرفته و از سمت شرق با ولایت بغلان، از غرب با ولسوالی یکاولنگ، از شمال با ولسوالی کهمرد و از جنوب با ولسوالی شیبر همسایه است. بیشتر ساکنان این ولسوالی به کشاورزی اشتغال دارند و از مهمترین محصولات کشاورزی آن میتوان به زردآلو، بادام، شفتالو، گندم و سیبزمینی اشاره کرد. برخی از قریههای معروف سیغان عبارتند از: بیانی، خدادادخیل، سیدبابا، قرخوال، گوشگ، خواجه گنج، آب بالای بیگل (که شامل قریههای گاوپریده، ارگانه، قلعه، چاچا، لاغور و موسادره و کتهاولنگ است)، پشتواز، چراغان، غورابچی، جنگلک، سوخته چنار، غوراب، کوهگدای، باغمیرا، ده نوله، قراونه و ده امان.
شیبَر
ولسوالی شیبر در ۴۸ کیلومتری شمالشرق مرکز ولایت بامیان و در ارتفاع ۲۶۰۰ متری از سطح دریا واقع شده است. بیشتر جمعیت این ولسوالی را قوم هزاره تشکیل میدهد که به زبان فارسی صحبت میکنند. شیبر در تقاطع ۳ شاهراه مهم استراتژیک قرار گرفته است: شاهراه حاجیگگ ـ میدان وردک، شاهراه شیبر ـ پروان و شاهراه شکاری ـ بغلان، که این منطقه را به سایر نقاط افغانستان متصل میکند. وجود معدن عظیم آهن حاجیگک در این ولسوالی، اهمیت اقتصادی آن را دوچندان کرده است؛ این معدن یکی از بزرگترین ذخایر معدنی در سطح آسیا بهشمار میرود.
وَرَس (ورث)
ولسوالی ورس در جنوب غربیترین نقطه ولایت بامیان واقع شده و با فاصله ۱۷۲ کیلومتری از مرکز ولایت، یکی از دورافتادهترین مناطق این استان بهشمار میرود. این ولسوالی از چهار جهت با مناطق همجوار خود مرز مشترک دارد: از غرب به ولسوالی اشترلی ولایت دایکندی، از شرق به ولسوالی حصهٔ دوم ولایت میدان وردک، از شمال به ولسوالی پنجاب بامیان و از جنوب به ولسوالی ناور ولایت غزنی متصل میشود. موقعیت جغرافیایی ویژهٔ این ولسوالی، آن را به منطقهای مرزی و راهبردی در مرکز افغانستان تبدیل کرده است.
سیبزمینیهای این ولسوالی بهدلیل درشتی، پخت سریع و طعم بینظیر در سراسر افغانستان شهرت دارند. همچنین زردآلوهای ورس از کیفیت بالایی برخوردار است و توت و سیبهای این منطقه نیز از جمله محصولات خوشطعم و پرطرفدار محسوب میشوند.
نمد لیگان، از صنایع دستی معروف این منطقه، بهعنوان مرغوبترین نمد افغانستان شناخته میشود و قیمت هر کیلوگرم از آن تا ۶۰۰ افغانی به فروش میرسد. از دیگر صنایع دستی ورس میتوان به گلیم، شال، پلاس و برجی (خورجین چهارپایان) اشاره کرد.
یَکاوْلَنگ
دریاچه طبیعی بند امیر، اولین پارک ملی افغانستان، در این ولسوالی واقع شده است. همچنین چهل برج، از دیگر جاذبههای تاریخی و گردشگری منطقه، نشاندهندهٔ بقایای یک قلعهٔ نظامی و مرکز تمدنی باستانی است.
هر ساله هزاران گردشگر خارجی از بند امیر که شامل ۷ دریاچه زیبا و طبیعی است، بازدید میکنند. این امر منبع درآمد قابل توجهی برای مردم محلی و دولت افغانستان بهشمار میرود.[۳۲]
یکاولنگ در گذشته یک ولسوالی بود اما در ۱۳۹۵ش به دو ولسوالی جداگانه تقسیم شد که از آن به ولسوالی یکاولنگ شماره یک (با مرکزیت دره چاشت) و یکاولنگ شماره دو (بامرکزیت منطقهٔ نیک) یاد میشود.[۳۳] و هر دو ولسوالی بیش از ۴۴۰ قریه دارند.[۳۴]
یکاولنگ بهدلیل موقعیت خوب جغرافیایی خود دارای یک شاهراه عمومی است که در طرف شرق متصل به بامیان –کابل و بامیان –مزارشریف بوده و از سمت غرب به ولایت غور و دایکندی اتصال دارد. این شاهراه، در توسعهٔ اقتصادی منطقه اثرگذار بوده است.[۳۵]
جادهٔ یکاولنگ به مرکز بامیان، با کمک مالی بانک آسیایی توسعه یافته و جادهٔ مرکز بامیان به کابل نیز راهاندازی شده است.[۳۶] در یکاولنگ یک شفاخانه، سه مرکز صحی اساسی، چهار مرکز صحی فرعی، یک مرکز تداوی (درمانی) توبرکلوز (بیماری) و یک مرکز صحی سیار وجود دارد.[۳۷]
اقتصاد بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وضعیت کلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در حالحاضر بامیان از ولایتهای کمتر توسعهیافته در افغانستان محسوب میشود. زراعت پیشهٔ اساسی مردم در ولایت بامیان بهشمار میرود. زمان کشت بهاری از اول حمل (فروردین) تا اول جوزا (خرداد) و زمان کشت خزانی اول میزان (مهر) تا دهم عقرب (آبان) است.
کشاورزی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]محصولات زراعتی این ولایت در مجموع ۳۳ نوع گزارش شده که عبارتند از.[۳۸]
ولایت بامیان با وجود برخورداری از ظرفیتهای خوب کشاورزی، بهدلیل سالها جنگ و موقعیت جغرافیایی خاص، همچنان با روشهای سنتی به کشت و زرع میپردازد و از توسعهٔ فناوریهای نوین کشاورزی بازمانده است. این منطقه با تولید ۳۳ نوع محصول زراعی از جمله گندم، کچالو (سیبزمینی)، جو، باقلی، عدس و جواری و سبزیجاتی همچون زردک (هویج)، شلغم، پیاز، کرم، گلپی (گل کلم)، کاهو، مرج (فلفل)، گندنه (تره)، کدو، بادرنگ (خیار)، ملی (تُرُپ) و میوهجات مانند زردآلو، سیب، گیلاس، ناک، بادام، چهارمغز (گردو)، توت و همچنین گیاهان طبی و دارویی و عایداتی مثل هنگ (آنغوزه/انگوزه)، زیره و شیرینبویه (شیرین بیان) نقش مهمی در تأمین معیشت مردم ایفا میکند.
تأثیر این محصولات بر سبک زندگی مردم بامیان به وضوح قابل مشاهده است؛ برای مثال گذران اوقات فراغت بیشتر با فعالیتهای مرتبط با کشاورزی مانند گردآوری محصولات، خشککردن میوهها و تهیهٔ مواد غذایی سنتی پیوند خورده است. در ادبیات و فرهنگ عامه، مفاهیمی چون برداشت محصول، فصلهای کشاورزی و طبیعت، جایگاه ویژهای دارد و در قالب شعرها، ترانهها و ضربالمثلها بازتاب یافته است.
با این حال، نبود سیستمهای نوین آبیاری و کمبود امکانات پردازش محصولات، باعث شده تا کشاورزان نتوانند از تمام ظرفیتهای زمینهای خود بهره ببرند. توسعهٔ کشاورزی در این منطقه میتواند اقتصاد محلی را تقویت کند و بر بهبود سبک زندگی، افزایش درآمد و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی بامیان تأثیرگذار باشد.[۳۹]
دامداری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دامداری در این منطقه همچنان به شیوهای سنتی و معیشتی انجام میشود و گوسفند، بز، گاو، اسب، قاطر و الاغ از مهمترین دامهای پرورشی محسوب میشود. علاوهبر این، پرورش مرغهای خانگی بهصورت محدود رواج داشته و زنبورداری نیز بهعنوان یکی از مشاغل نوپا در حال توسعه است. با این حال، نبود سیستمهای مدرن بستهبندی، فرآوری و نگهداری محصولات دامی و زراعی، سبب شده تا فروش این محصولات بیشتر به صورت محلی و غیرعمده صورت گیرد.
این شیوهٔ سنتی دامداری و کشاورزی، علیرغم زحمات طاقتفرسای کشاورزان و دامداران، درآمد چندانی برای آنان به همراه ندارد. عدم دسترسی به بازارهای بزرگ، نبود صنایع تبدیلی و کمبود امکانات نگهداری، از جمله چالشهای اصلی این بخش بهشمار میرود. به نظر کارشناسان توسعهٔ زیرساختهای دامداری، آموزش روشهای نوین پرورش دام و ایجاد مراکز جمعآوری و فرآوری محصولات میتواند نقش مهمی در بهبود معیشت مردم و رشد اقتصادی منطقه ایفا کند. سرمایهگذاری در این زمینه موجب افزایش درآمد روستاییان میشود و به حفظ شیوهٔ زندگی سنتی و پایداری محیط زیست نیز کمک خواهد کرد.[۴۰]
صنایع دستی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در ولایت بامیان، صنایع دستی بهطور عمده شامل قالین، گلیم، نمد، برک و خامک دوزی است که قالین و گلیم هزارگی در سطح بینالمللی شهرت داشته و توسط زنان منطقه بافته میشود. قالین بامیان در نمایشگاههای جهانی جایگاهی ممتاز دارد و از ارزش بالایی برخوردار است.
در حالحاضر یخندوزی، بهدلیل استقبال گردشگران، در بین زنان رایج است و هر لباس یخن دوزیشده به قیمت ۴ تا ۵ هزار افغانی به فروش میرسد. زنان بامیان در ساخت گلدان، جاقاشقی، سبد و مورهدوزی مهارت دارند که از این طریق درآمد خوبی کسب میکنند و برخی از تولیدات آنان به خارج کشور صادر میشود. همچنین، این زنان در دوخت پیراهن، واسکتهای زنانه، چرمهدوزی و خامکدوزی تخصص دارند. با وجود این فعالیتها، بهدلیل نبود برق، تلاش برای راهاندازی کارخانههای صنعتی کوچک و بزرگ در منطقه ناکام مانده است و تنها واحدهای کوچک تولید مواد غذایی مانند چپس فعالیت دارد.[۴۱]
معادن
[ویرایش | ویرایش مبدأ]براساس برآوردهای کارشناسان، بامیان دارای معادن و ظواهرمعدنی باکمیت و کیفیت زیاد است، که با استخراج آن، زمینهٔ کار درازمدت برای مردم فراهم میشود. اما معادن فعال این ولایت عبارت است از:
- معدن ذغال سنگ خشکچه کرمان در ولسوالی پنجاب.
- معدن ذغال سنگ قوم آبه مربوط به ولسوالی یکاولنگ.
- معدن ذغال سنگ سرمرغی مربوط به ولسوالی یکاولنگ.
- معدن ذغال سنگ سچگ در ولسوالی یکالنگ.
- معدن ذغال سنگ کاریز سیقان.
- معدن ذغال سنگ خواجه گنج سیقان.
- معدن ذغال سنگ علاقهداری سیقان.
- معدن ذغال سنگ کوشک سیقان.
- معدن سرب قریههای گندهکوتل و نورکه منطقهٔ سیاهدره در یکاولنگ.
۱۰. معدن آهن کوتل حاجی گگ، از مهمترین معادن افغانستان با خلوص ۸۰درصدی آهن.
- معدن گچ د رمنطقهٔ کرمان قریهٔ باشتوگگ در پنجاب.
- معدن نمک در سیاهدره یکاولنگ.
صنعت گردشگری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان با دارا بودن جاذبههای تاریخی منحصر به فرد مانند تندیسهای بودا (صلصال و شهمامه)، شهر غلغله، و مناظر طبیعی همچون بند امیر، از ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر برخوردار است. این صنعت میتواند بهعنوان یکی از منابع مهم درآمدزایی برای مردم محلی نقش ایفا کند و در توسعه اقتصادی منطقه مؤثر باشد. با این حال، چند دهه جنگ و ناامنی، همراه با تغییرات سیاسی مکرر، مانع از رشد این صنعت مطابق با ظرفیتهای واقعی آن شده است. در دوران جمهوری اسلامی افغانستان، صنعت گردشگری رشد نسبی داشت و هتلهای متعددی برای پذیرایی از مهمانان ساخته شد، که نشاندهنده پتانسیل بالای این بخش بود.
صنعت گردشگری نهتنها در ایجاد اشتغال مستقیم نقش دارد، بلکه بر رونق صنایع دستی محلی مانند نمدبافی، گلیمبافی، و خامکدوزی نیز تأثیرگذار بوده است. با این وجود، برای بهرهبرداری کامل از این ظرفیت، نیاز به توسعه زیرساختها، بهبود امنیت، و تبلیغات هدفمند وجود دارد. در صورت تحقق این شرایط، بامیان میتواند به یکی از قطبهای مهم گردشگری در سطح منطقه تبدیل شود و سهم قابل توجهی در اقتصاد محلی و ملی ایفا کند.[۴۲]
زیرساخت و امکانات رفاهی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]حمل و نقل (وضعیت راهها و فرودگاه)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان در قلب افغانستان واقع بوده و از هر جانب راهی بهسوی آن وجود دارد.[۴۳] در مجموع ۶۴ کیلومتر سرکهای (خیابان) شهری و ۹۳۴ کلیومتر سرکهای ولایتی و ولسوالی در ولایت بامیان است. همچنین در ۱۹۱٫۸ کیلومتر سرکهای آسفالت و ۸۰۶٫۲ کیلومتر سرکهای شهری و سرکهای عمومی خامه (خاکی) است. در بامیان یک میدان هوایی (فرودگاه) کوچک بهنام میدان هوایی شهید مزاری برای نشست هواپیماهای کوچک وجود دارد.[۴۴]
امکانات رفاهی (هتل و تسهیلات گردشگری)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان با وجود جاذبههای تاریخی و طبیعی منحصربهفرد، بهدلیل عدم توسعهٔ زیرساختها و سالها جنگ، از کمبود امکانات گردشگری رنج میبرد. در دوران جمهوری اسلامی ایران با افزایش شمار گردشگران خارجی و داخلی، روند توسعهٔ هتلها و تسهیلات اقامتی اندکی بهبود یافت. از مهمترین مراکز اقامتی این منطقه میتوان به هتلهای غلغله، راه ابریشم، هایلند، شاهی و نوربند اشاره کرد که از استانداردهای قابل قبولی برخوردارند. این هتلها با ارائه خدمات مناسب و تهیه غذاهای محلی، ملی و بینالمللی، بخشی از نیازهای مسافران را تأمین میکنند. با این حال، ظرفیتهای موجود با توجه به پتانسیل بالای گردشگری بامیان، هنوز ناکافی به نظر میرسد. توسعهٔ زیرساختهای گردشگری و افزایش کیفیت خدمات هتلداری میتواند نقش مهمی در رشد اقتصادی این منطقه ایفا کند. به نظر کارشناسان سرمایهگذاری بیشتر در این بخش برای بهرهبرداری از مزیتهای طبیعی و تاریخی بامیان ضروری است.[۴۵]
مراکز درمانی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وضعیت کلی
ولایت بامیان با جمعیتی پراکنده و شرایط جغرافیایی دشوار، همواره با چالشهای جدی در زمینه دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مواجه بوده است. با وجود افزایش تعداد مراکز صحی در سالهای اخیر، این امکانات هنوز پاسخگوی نیازهای روزافزون جمعیت این ولایت و مراجعین از ولایات همجوار نیست.
مناطق دورافتادهٔ این ولایت از جمله ولسوالی پنجاب با کمبود شدید مراکز بهداشتی و درمانی مواجه بوده که این وضعیت سلامت مادران و کودکان را به مخاطره انداخته است. نبود امکانات اولیهٔ پزشکی و دسترسی دشوار به مراکز درمانی باعث شده است که بسیاری از زنان در هنگام زایمان و کودکان در مواقع بیماری جان خود را از دست بدهند. باشندگان این مناطق مجبورند بیماران خود را با طی مسافتهای طولانی و در شرایط آبوهوایی نامساعد بهویژه در فصل زمستان به مراکز درمانی منتقل کنند که این امر خود موجب تشدید مشکلات میشود.[۴۶]
آمار مراکز صحی
وضعیت بر اساس آمار ۱۳۹۲ش در ولایت بامیان ۹۹ واحد صحی موجود بود که شامل یک شفاخانه ولایتی، ۳ شفاخانهٔ ولسوالی، ۱۰ مرکز صحی جامع، ۲۳ مرکز صحی اساسی، ۳۰ مرکز صحی فرعی، ۳ مرکز تداوی توبرکلوز، ۲۴ آشیانه صحی، ۲ مرکز صحی معتادین، ۲ تیم حمایوی مبایل و یک مرکز صحی محبس میشد و همچنین ۴۳۸ پوسته صحی در آن ولایت نیز فعالیت داشت.[۴۷]
بر اساس آمارهای موجود در ۱۴۰۳ش، بامیان دارای ۱۱۸ مرکز درمانی بوده است که شامل شفاخانههای ولایتی، ولسوالی، مراکز جامع و اساسی صحی میشود، اما کمبود امکانات تخصصی، نبود پزشکان متخصص، و پایین بودن سطح آگاهی عمومی در مورد مراقبتهای بهداشتی، از جمله موانع اصلی در ارائه خدمات مطلوب بهشمار میروند. بهویژه در مناطق دورافتاده، بسیاری از زنان همچنان به روشهای سنتی زایمان روی میآورند که این امر خطر مرگ و میر مادران و نوزادان را افزایش میدهد.[۴۸]
شفاخانه ۱۴۱ بستر آغاخان
شفاخانه (بیمارستان) ولایتی (استانی) بامیان که در ۱۳۸۶ش با ظرفیت ۱۴۱ تختخوابی به بهرهبرداری رسید، حاصل همکاری مشترک دولت افغانستان، کشورهای فرانسه و کانادا و بنیاد انکشافی آغاخان است. این مرکز درمانی که بر اساس معیارهای روز دنیا طراحی و تجهیز شده، با ارائه خدمات تخصصی در حوزههای داخله عمومی، اطفال، نسایی و ولادی (زنان و زایمان) و جراحی عمومی، نقش مهمی در ارتقای سطح سلامت مردم منطقه ایفا میکند.
علاوهبر خدمات درمانی، این شفاخانه بهعنوان یک مرکز آموزشی پیشرفته عمل کرده و دورههای آموزشی در سطوح عمومی و تخصصی را برای کادر پزشکی ارائه میدهد. کیفیت خدمات کلینیکی این بیمارستان که از ابتدای تأسیس رو به بهبود بوده، آن را به یکی از مراکز درمانی نمونه در سطح کشور تبدیل کرده است. مدیریت کارآمد، تجهیزات مدرن و کادر متخصص این شفاخانه، امکان ارائه خدمات باکیفیت به مراجعان را فراهم ساخته است. با توجه به ظرفیتهای موجود، این مرکز درمانی علاوهبر اینکه نیازهای بهداشتی مردم بامیان را برطرف میکند، بهعنوان الگویی موفق در همکاریهای بینالمللی در بخش سلامت نیز شناخته میشود.[۴۹]
شفاخانه ۱۲۰ بستر امام خمینی
در سالهای اخیر، تلاشهایی برای بهبود وضعیت بهداشتی بامیان صورت گرفته است که از جمله میتوان به احداث بیمارستان ۱۲۰ تختخوابی امام خمینی در شهر بامیان با حمایت جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. این بیمارستان که درزمانجمهوریاسلامیافغانستانشدهبود در آینده نزدیک به بهرهبرداری خواهد رسید، دارای بخشهای تخصصی از جمله جراحی، پیوند اعضا، زنان و زایمان، اطفال، و مراقبتهای ویژه است و انتظار میرود تحول چشمگیری در خدمات درمانی منطقه ایجاد کند.[۵۰]
ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی
براساس گزارش رسانهها، با حمایت مالی صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در مناطق دوردست ۷ ولسوالی بامیان در ۱۴۰۲ آغاز شده است. به نظر کارشناسان احداث این مراکز که در مناطق محروم و صعبالعبور بامیان صورت میگیرد، دسترسی باشندگان محلی به خدمات اولیه بهداشتی را به میزان قابل توجهی بهبود خواهد بخشید. اجرای این طرح تحولی اساسی در نظام سلامت ولایت بامیان ایجاد کرده و مشکلات ناشی از کمبود مراکز درمانی در مناطق دورافتاده را تا حدود کم خواهد کرد.[۵۱]
فرهنگ، هنر و جامعه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]الف) فرهنگ و هنر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وضعیت فرهنگی کنونی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]وضعیت فرهنگی بامیان در شرایط کنونی بازتابی از تأثیرات طولانیمدت جنگ در افغانستان، انزوای جغرافیایی و محدودیتهای توسعهای است. به نظر کارشناسان این ولایت با وجود برخورداری از پیشینهٔ تاریخی غنی و ظرفیتهای انسانی قابل توجه، نتوانسته است در بسیاری از عرصههای فرهنگی مطابق با نیازهای واقعی خود رشد کند. فعالیتهای فرهنگی موجود، اغلب در چارچوب امکانات محدود و بدون پشتوانهٔ برنامهریزی بلندمدت در حال انجام است.[۵۲]
رسانهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]رسانههادر ولایت بامیان چهار نشریهٔ چاپی، دو رادیوی محلی و یک شبکهٔ رادیو-تلویزیونی ملی به فعالیت مشغول است. علاوهبر این، شبکههای رادیو-تلویزیونی راه فردا، تمدن و آریانا که مراکز اصلی آنها در کابل قرار دارد، از طریق آنتنهای معمولی در این منطقه قابل دریافت است. علیرغم محدودیتهای موجود در حوزه رسانهای، حدود ۲۰ خبرنگار در بامیان مشغول به کار هستند که علاوهبر پوشش اخبار محلی، رویدادهای سایر ولایات مرکزی را نیز گزارش میدهند. این خبرنگاران با رسانههای ملی، بینالمللی و محلی نیز همکاری میکنند. پراکندگی جمعیت در این ولایت از عوامل مهم عدم تمایل رسانهها برای سرمایهگذاری در این حوزه محسوب میشود. کارشناسان با توجه به جمعیت، اهمیت و ظرفیتهای آموزشی و فرهنگی بامیان، تعداد و فعالیتهای رسانهها در این ولایت را کافی نمیدانند.[۵۳]
مساجد و حسینهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان دارای بیش از ۱۹۰۰ مسجد و تکیهخانه است که نشاندهندهٔ اهمیت ویژه اماکن مذهبی در زندگی مردم است. این اماکن مذهبی علاوهبر محل برگزاری نماز و عبادات، کانون برگزاری مراسم و آیینهای دینی نیز محسوب میشوند. وجود این تعداد قابل توجه از محرابها و تکیهها، بیانگر عمق باورهای دینی و التزام مردم بامیان به ارزشهای اسلامی است. در طول تاریخ، این اماکن نقش مهمی در حفظ و ترویج معارف دینی در منطقه ایفا کرده است. امروزه نیز این مراکز مذهبی بهعنوان نهادهای فرهنگی-اجتماعی، در شکلدهی به هویت دینی و فرهنگی مردم بامیان تأثیرگذار است.[۵۴]
فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]فرهنگ کهن مردم بامیان بیشتر جنبهٔ گفتاری داشته و بهصورت منظوم و منثور بوده است. اسطورهها، افسانههای تاریخی، مذهبی، باورهای عامیانه، ترانهها، دوبیتیها، چهاربیتیها، غزلها، مختهها، لالایی، پندنامه، ضربالمثلها، استعارات و تشبیهات، داستانهای حماسی و رمانتیک، قصهها، طنزها و شوخیها، بخشهای مهم فرهنگ و ادبیات عامه را تشکیل میدهند.[۵۵]
آیینهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان با پیشینه فرهنگی غنی، سنتهای محلی ویژهای دارد که هویت هزارگی را بازتاب میدهد. یکی از این آیینها، رقص «پِیشپُو» است که توسط زنان و دختران در مراسم عروسی اجرا میشود. این رقص گروهی، که به اَتَن ملی شباهت دارد، با حرکات موزون همراه است؛ شرکتکنندگان دستمالهای گلدار را در دست گرفته و با خم و راستکردن کمر و ایجاد صدایی خاص بهنام «پشپو»، فضایی شاد و پرشور میآفرینند. این رقص گاه به صورت حلقهای دور عروس و داماد انجام میشود یا در مسیر حرکت آنها ادامه مییابد.[۵۶]
غذاهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان با تنوع غذایی غنی، دارای غذاهای محلی متمایزی است که ریشه در فرهنگ و طبیعت کوهستانی این منطقه دارد. «نان گندم محلی» و ترکیب ساده اما مقوی «نان و دوغ» از پایههای اصلی سفرهٔ مردم این دیار محسوب میشود. غذاهای گرم و انرژیبخشی مانند «شوربا» (آبگوشت سنتی)، «قبرغه داغ» و «گوشتکوچه» (حلیم محلی) در مناسبتهای فرهنگی و مذهبی طرفداران بسیاری دارد.
از دیگر خوراکیهای ویژه میتوان به «شیر روغو» (ترکیبی از شیر و روغن حیوانی)، «حلوای سفید» و «قورمه پلو» اشاره کرد که در مراسم و مهمانیها سرو میشود. همچنین «نان ملیده» و غذاهای ساده اما لذیذی چون «آش کشیده» و «پیاوه سیبزمینی»، نشاندهنده ذائقه و هنر آشپزی مردم این منطقه است.[۵۷]
بازیهای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بازیهای محلی بامیان که زمانی بخش جداییناپذیر از فرهنگ و زندگی اجتماعی این منطقه بود، امروزه با چالشهای جدی مواجه شده است. بازیهایی مانند «شِیغَی» یا بُجُولبازی که با استفاده از استخوان زانوی گوسفند انجام میشد، شامل انواعی چون سهپای، فراق، همرنگ، گتی و پوچکان بود و بهصورت گروهی اجرا میشد. بازی «کلاهشرط» نیز از دیگر سرگرمیهای محلی بود که در فضایی دایرهوار با مشارکت شش بازیکن و با استفاده از کلاه یا گولههای دستدوزی انجام میگرفت.
همچنین در گذشته، بازیهای متنوعی چون بزکشی، نیزهزنی، کشتیگیری، دُرَهمیخ، لنگیبازی، توبدنده، سنگچَبچی، ریسمانکشی و لخشک روی سُرجه در این منطقه رواج داشت. زنان بامیان نیز بازیهای خاص خود مانند اخوچَی، پیشپو، غُمبور، چهاردهفال و فقیرکبازی را انجام میدادند که امروزه کمتر دیده میشود.
تحولات اجتماعی و فرهنگی دهههای اخیر تأثیر عمیقی بر حیات این بازیها گذاشته است. مهاجرتهای گسترده، گسترش شهرنشینی و ورود فرهنگهای خارجی از جمله عوامل اصلی این تغییرات بوده است. از سوی دیگر، ظهور فناوریهای جدید و سرگرمیهای دیجیتال، توجه نسل جوان را از بازیهای سنتی منحرف کرده است. برخی نگرشهای منفی نسبت به این بازیها بهعنوان نمادهای کهنهاندیشی نیز در کاهش اقبال به آنها مؤثر بوده است.[۵۸]
ورزش محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]کشتی بهعنوان میراث ورزشی از سومریان بینالنهرین از دوران قدیم تا امروز، یکی از تفریحات رایج مردم بامیان بوده است. این ورزش محلی در مراسم عید، نوروز و عروسیها برگزار میشده است. در بامیان کشتیهای «لِختَکِی و چُورَکِی» شهرت دارند.[۵۹] در بخش ورزشهای مدرن، ولایت بامیان در زمان جمهوری اسلامی افغانستان دارای ۱۶ فدراسیون ورزشی فعال بود که حدود ۱۲٬۷۴۰ ورزشکار، شامل ۷۰۰ ورزشکار زن، فعالیت میکردند. رشتههای ورزشی متنوعی از جمله والیبال، بسکتبال، فوتبال، کونگفو، تکواندو، موایتای، کاراته، کشتی، بزکشی، اسنوکر، شطرنج، اسکی و کوهنوردی در این فدراسیونها ثبت شده بود.[۶۰]
ب) آموزش و تحصیلات عالی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]آموزش و پرورش
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بامیان ۳۷۸ مرکز تعلیمی ابتدایی و متوسطه وجود دارد که پاسخگویی نیازهای آموزشی این ولایت نیست. براساس گزارشهای در ۱۳۹۷ش حدود ۵۱درصد دانش آموزان این ولایت در فضای باز یا حسینیهها، مسجدها، زیر درخت و خانههای کرایی درس میخواندند[۶۱] و در آغاز سال تحصیل ۱۴۰۲ش نظام آموزش این ولایت با مشکل کمبود ۲۴۰۰ معلم و کارمند خدماتی مواجه بود. بسیاری از دانشآموزان در این ولایت به آب بهداشتی، تشناب (سرویس بهداشتی) و کتابخانه دسترسی ندارند.[۶۲]
تحصیلات عالی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]۱. دانشگاه بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در حالحاضر بامیان یک دانشگاه دولتی دارد. این مرکز آموزش عالی همزمان با اوج فعالیت حزب وحدت (متشکل از احزاب شیعی) در ولایت مرکزی افغانستان با مساعدت جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۷۵ش تأسیس شد. این دانشگاه، اولین دانشگاه در ولایت شیعه و هزارهنشین افغانستان است[۶۳] که با داشتن دانشکدههای زراعت، طب، ساینس و ادبیات و با حضور ۶۰۰ دانشجو و ۳۰ استاد شروع به فعالیت کرد. پس از تسلط طالبان در ۱۳۷۷ش بر بامیان، فعالیت سه سالهٔ دانشگاه این ولایت متوقف و ساختمان دانشگاه به پایگاه نظامی تبدیل شد.[۶۴]
بازسازی: همزمان با شکلگیری نظام جمهوری اسلامی افغانستان مرحلهٔ دوم فعالیت دانشگاه با دستور ریاستجمهوری وقت در تاریخ ۱۵ حمل (فروردین) ۱۳۸۲ش، با دو دانشکدهٔ تعلیم و تربیه و زراعت شروع شد. محل ساختمان جدید این دانشگاه در جنوب شهر بامیان توسط پی.آر. تی (گروه بازسازی ولایت بامیان ارتش آمریکا) بازسازی شد.[۶۵]
امکانات: این دانشگاه از کمترین امکانات و فضاهای آموزشی برخوردار بوده و در یکی از مناطق محروم و صعبالعبور با ساختمان گِلی شروع به فعالیت کرده است.[۶۶] ساختمان این دانشگاه پس از بازسازی در ۱۳۸۲ش فقط شامل دو طبقه در یک بلوک با محوطهٔ باز و خاکی بود. دانشجویان این دانشگاه مدت زیادی از نبود خوابگاه، خاکی و باز بودن محوطه، نبود آب آشامیدنی سالم، فضای خشک و نبود درخت و فضای سبز، کمبود کلاس درس و رشتههای تحصیلی رنج میبردند.[۶۷] فقدان امکانات زیرساختی باعث شده تا در این ۲۰ سال بسیاری از دانشجویان از تحصیل انصراف داده و تعدادی هم در اتاقهای سرد اجارهای در مخروبهها ادامه تحصیل دهند.[۶۸] اعتراض دانشجویان، اگرچه موجب جلب توجه مسئولین برای افزایش فضای فیزیکی و ساختن خوابگاه شد، اما مشکلات هنوز بهصورت کامل رفع نشده است.[۶۹] برخی از دانشکدهها همچنان ساختمان مستقل ندارند.[۷۰]
اعتبار علمی: روحیهٔ علمپروری، پرسشگری، داشتن حساسیت در قبال مسایل مهم کشور،[۷۱] ارتباط و صمیمیت بین دانشجویان و اساتید از جنبههای مثبت این دانشگاه محسوب میشود.[۷۲] بر اساس متغیرهایی همچون وضعیت تدریس، میزان دانشجویان ممتاز، کثرت دانشجویان، اعتبار مدارک تحصیلی در کشور و خارج از آن و تعدد رشتهها و دانشکدهها، دانشگاه بامیان، امروزه، جزو ۹ دانشگاه برتر افغانستان است.[۷۳] این دانشگاه، بهمنظور توسعهٔ خود با دانشگاهها و مراکز علمی دیگر، چندین تفاهمنامهٔ همکاری آموزشی،[۷۴] پژوهشی و جذب منابع و کتابهای پژوهشی و علمی منعقد کرده است.[۷۵]
منابع انسانی و اداری: دانشگاه بامیان دارای ساختار اداری رئیس، معاون علمی، معاون اداری، معاون امور محصلان، رؤسای دانشکدهها، ادارهٔ امور استادان، ادارهٔ تحقیق و ادارهٔ محصلان است. اولین دور فارغالتحصیلان این دانشگاه در ۱۳۸۶ش در مقطع لیسانس از دو دانشکدهٔ تعلیم و تربیه و زراعت بوده است.
دانشگاه بامیان تا ۱۴۰۰ش، دارای ۱۴۲ نفر اعضای هیئت علمی بود. همچنین ۶۲۹۸ دانشجو شامل ۵۰۵۷ نفر در بخش روزانه و ۱۲۴۱ نفر در بخش شبانه، در ۷ دانشکده و ۳۵ رشته در مقطع لیسانس مشغول تحصیل بودند.[۷۶]
دانشکدهها: دانشگاه بامیان با هفت دانشکدهٔ فعال نقش مهمی در توسعه آموزش عالی در منطقه ایفا میکند. دانشکدهٔ تعلیم و تربیه با تخصصهای مختلف و گستره استادان، به تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزههای گوناگون میپردازد. دانشکدهٔ زراعت، یکی از قدیمیترین دانشکدهها، با تعداد زیادی دانشجو و استاد در حوزه کشاورزی فعالیت میکند.
دانشکدهٔ علوم اجتماعی با رشتههای متنوع، نقش کلیدی در توسعه فرهنگ و علوم انسانی دارد. دانشکدههای زمینشناسی، اقتصاد، علوم طبیعی و شرعیات هر یک در حوزه تخصصی خود با تربیت هزاران دانشآموخته، بر رشد علمی و فرهنگی منطقه تأثیرگذار بوده است.[۷۷] با تسلط مجدد طالبان برخی خبرگزاریها گزارش دادهاند که تدریس فقه جعفری در این دانشگاه بامیان متوقف شده است.[۷۸]
۲. مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مؤسسهٔ تحصیلات عالی بامیکا در ۱۳۹۲ش با هدف تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد جهت مشارکت در بازسازی فرهنگی و اقتصادی کشور تأسیس شد. این مؤسسه فعالیت خود را با ایجاد دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی آغاز کرد و در سال دوم با دریافت مجوز برای دانشکده اقتصاد در دو دیپارتمنت (گروه) اقتصاد ملی و اداره تجارت، گسترش یافت. سیستم آموزشی بامیکا بر اساس معیارهای مدرن بینالمللی و سیستم کریدت (واحد درسی) طراحی شده است.
این مؤسسه با داشتن دو دانشکدهٔ فعال و چهار دیپارتمنت شامل قضا و ثارنوالی، روابط بینالملل، اداره تجارت و اقتصاد ملی، بیش از ۸۰۰ محصل را تحت پوشش دارد. کادر علمی تماموقت با مدارج داکتری و ماستری (کارشناسی ارشد)، کیفیت آموزشی مطلوبی را ارائه میدهند. تاکنون بیش از ۷۰۰ فارغالتحصیل از این مؤسسه وارد بازار کار شدهاند که نقش بهسزایی در ارتقای سطح علمی ولایت بامیان داشتهاند.
بامیکا علاوهبر برنامههای درسی، دورههای کوتاهمدت آموزشی و کارگاههای ارتقای ظرفیت را نیز برگزار کرده است. از جمله میتوان به پروژههای موفقیتآمیز با همکاری بنیاد آقاخان اشاره کرد که برای فارغالتحصیلان و محصلان اجرا شده است. این مؤسسه در راستای پلان استراتژیک پنجسالهٔ خود، در حال طی مراحل اعتباردهی و تضمین کیفیت برای ایجاد دیپارتمنتهای جدید متناسب با نیازهای جامعه است.[۷۹]
۳. حوزههای علمیه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بامیان چند مدرسهٔ دینی فعالیت میکند که برخی از آنها در ذیل معرفی شده است:
مرکز علمی-فرهنگی مدرسه علمیه امام صادق
این مدرسه در ۱۳۹۰ش تأسیس شده و با هدف آموزش علوم اسلامی و انسانی، از امکانات متعددی برخوردار است و نقش مهمی در توسعه فرهنگی و دینی منطقه ایفا میکند. این مرکز با مساحت ۷۲۰ متر مربع در چهار طبقه (شامل زیرزمین) طراحی شده است که در آن طبقه اول به اساتید، کلاسها و دفتر مدیریت اختصاص یافته، طبقه دوم به خوابگاه و امکانات رفاهی طلاب برادر و طبقه سوم به خواهران اختصاص دارد، در حالی که زیرزمین آن میزبان کتابخانهای غنی با بیش از ۳۰ هزار جلد کتاب در زمینه علوم اسلامی و انسانی است.
این مرکز که در مجاورت مسجد امام صادق با مساحت ۲۰۰۰ متر مربع قرار دارد، با ارائه برنامههای آموزشی از سطح مقدماتی تا عالی و امکاناتی چون خوابگاه و تغذیه رایگان، به تربیت نیروهای مذهبی متعهد میپردازد. این مدرسه با تلفیق آموزشهای حوزوی و فعالیتهای تحقیقاتی و ایجاد فضایی معنوی و فرهنگی، به کانونی برای رشد اخلاقی و معرفتی جامعه تبدیل شده است و با برگزاری برنامههای مذهبی و فرهنگی در مسجد مجاور، به تقویت بنیانهای اعتقادی و ارزشهای اسلامی در بامیان کمک میکند.[۸۰]
مدرسه علمیه ولایت
مدرسه علمیه ولایت در مرکز بامیان، یکی از مهمترین مؤسسات دینی و فرهنگی منطقه محسوب میشود که با تربیت طلاب و ترویج معارف اهلبیت نقش بهسزایی در عرصه دینی دارد. این مدرسه تحت اشراف محمدهاشم صالحی مدرس، رئیس شورای علمای افغانستان، با مدیریت و برنامهریزی دقیق، فضای مناسبی برای تحصیل و تربیت طلاب فراهم آورده است.
برپایی مراسمهای دینی همچون عزاداریهای حسینی و نمازهای عید، نقش مهم برای این مکان در تقویت حداکثری ارزشهای مذهبی و فرهنگی داده است. مدرسه ولایت همچنین بهعنوان محفلی برای انس با قرآن و تعمیق باورهای دینی، در توسعهٔ اخلاق و فرهنگ منطقه نقش دارد.[۸۱]
مدرسه علمیه تربیت مدرس
مدرسه علمیه تربیت مدرس بامیان، از ۱۳۸۶ش با حمایت مصباح موسوی (تحت اشراف آیتالله سیستانی) فعالیت خود را آغاز کرد و اکنون یکی از مراکز برتر تربیت طلاب در کشور است. این مرکز، با امکانات گسترده و نظام آموزشی پیشرفته، دروس حوزوی و زبانهای عربی و انگلیسی را ارائه میدهد و نقش مهمی در تربیت و توسعه معارف اسلامی دارد. طلاب تربیتشده در این مدرسه، در نهادهای علمی و دینی کشور فعالیت میکنند. برنامههای فرهنگی و مذهبی این مرکز، همچون برگزاری نمازهای جمعه و مراسمات دینی، بر تقویت بنیانهای معنوی جامعه تأثیرگذار است.[۸۲]
ساختار اجتماعی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]نظام اجتماعی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ولایت بامیان با ساختار اجتماعی منحصر به فرد خود، ترکیبی از دو گروه اکثریت قومی هزاره و اقلیت تاجیک را در بر میگیرد. جامعهٔ بامیان بر پایه نظام قبیلهای و روابط خویشاوندی استوار است، هرچند در سالهای اخیر تحولات شهری این ساختار را تا حدی دگرگون کرده است. زندگی اجتماعی در این منطقه بهشدت تحت تأثیر شرایط جغرافیایی و آبوهوایی سخت قرار دارد که بر الگوهای معیشتی و روابط اجتماعی ساکنان اثر گذاشته است.
ساختار قدرت محلی در بامیان ترکیبی از نهادهای رسمی دولتی و رهبران سنتی جامعه است که شامل بزرگان قوم، روحانیون و مالکان زمین میشود. نقش زنان در عرصههای اقتصادی بهویژه در تولید صنایع دستی و کشاورزی پررنگ بوده اما مشارکت آنان در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی هنوز محدود است.[۸۳] حبیبه سَرابی نخستین زن هزاره در بامیان است در دوره جمهوری اسلامی افغانستان (زمان ریاستجمهوری حامد کرزی) بهعنوان والی ولایت بامیان گماشته شد.[۸۴] نظام آموزشی در حال گسترش است، اما همچنان با چالشهایی مانند کمبود مراکز آموزشی بهویژه برای دختران در مناطق دورافتاده مواجه است.
مهاجرتهای فصلی بهدلیل شرایط سخت معیشتی، تأثیر قابل توجهی بر ساختار اجتماعی بامیان داشته و منجر به ایجاد شبکههای اجتماعی گستردهتر با دیگر مناطق افغانستان شده است. با وجود چالشهای زیربنایی و اقتصادی، مردم بامیان به فرهنگ و زبان خود افتخار میکنند و در حفظ آداب و رسوم محلی میکوشند.[۸۵]
ازدواج و تشکیل خانواده در بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بامیان، خانواده بهعنوان نهادی مقدس و محترم در فرهنگ هزارهها شناخته میشود و تشکیل آن از اهمیت والایی برخوردار است. این منطقه، بهمثابهٔ قلب فرهنگی هزارهجات و مرکز زندگی شیعیان، ازدواج و تشکیل خانواده را بر پایهٔ ارزشهای دینی و سنتی استوار میکند. جوانان بهطور معمول از طریق خواستگاری و با رضایت خانوادهها پیوند زناشویی میبندند و ازدواجهای فامیلی، بهویژه بین فرزندان عموها رواج دارد.
مراسم ازدواج شامل مراحل مختلفی مانند خواستگاری، شیرینیخوری، و عروسی با موسیقی و رقص محلی است که همگی نشاندهندهٔ عمق فرهنگی این رسم کهن است. اگرچه هزینههای سنگین عروسی و شیربها از چالشهای اصلی محسوب میشود اما خانوادهها تلاش میکنند تا با رعایت آداب و رسوم، پیوندی پایدار و پربرکت ایجاد کنند. تعدد زوجات به ندرت دیده میشود و تکهمسری، بهویژه بهدلیل شرایط اقتصادی، رایجتر است. طلاق نیز بهدلیل نگاه منفی جامعه و وابستگی اقتصادی زنان، بسیار کم اتفاق میافتد.[۸۶]
نقش و حضور اجتماعی زنان در بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بامیان، با حاکمیت سبک زندگی اسلامی و فرهنگ دینی ریشهدار، زنان بهعنوان ستون فقرات خانواده و حافظان ارزشهای دینی و اخلاقی شناخته میشوند. نقش محوری آنان در تربیت فرزندان، انتقال میراث فرهنگی و هدایت نسلها، جایگاه ویژهای به آنان در ساختار اجتماعی بخشیده است. در این بستر فرهنگی-دینی، زنان نهتنها مسئولیت امور خانوار را بر عهده دارند، بلکه در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بیرون از خانه نیز مشارکت میکنند.
با وجود این جایگاه والا، زنان بامیان با چالشهای متعددی رو به رو هستند. در مناطق روستایی، آنان دوشادوش مردان در کشاورزی و دامداری کار میکنند، درحالیکه بار مسئولیتهای خانگی و تربیت فرزندان نیز بر دوش آنان است. البته در دوران ۲۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی افغانستان، پیشرفتهایی در عرصهٔ آموزش و حضور اجتماعی زنان بهوجود آمد. مانند افزایش تعداد دختران در مدارس و دانشگاهها و حضور زنان در پستهای اداری و حتی سیاسی، مانند والیشدن یک زن (حبیبه سرابی) در بامیان، اما محدودیتهای ناشی از نابرابریهای جنسیتی و کمبود امکانات در مناطق دورافتاده همچنان پابرجا است. خشونتهای خانگی و موانع فرهنگی در برخی ولسوالیها، مانند ممنوعیت تحصیل دختران در مناطق تحت نفوذ گروههای محافظهکار، نشاندهندهٔ تضاد میان سنت و پیشرفت است.[۸۷]
مناسبهای ملی و فرهنگی در بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]جشن نوروز
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان، از جمله مناطقی است که نوروز را با شکوهی ویژه برگزار میکند. مردم بامیان هفتهها پیش از نوروز با خانهتکانی، خرید لباس نو و کاشت سبزه به استقبال این عید میروند. پخت سمنک بهصورت جمعی در شبهای پایانی سال، همراه با شعر و دعا، از آیینهای ویژه این منطقه است. با تحویل سال، دید و بازدیدهای خانوادگی آغاز میشود و بزرگترها به کوچکترها عیدی میدهند.
پیوند نوروز با طبیعت در بامیان چشمگیر است. مردم به دشتها و مکانهای تفریحی مانند درهٔ ششپل، شهر غلغله و پارک ملی بندامیر میروند. برگزاری مسابقاتی چون بزکشی، نیزهبازی، رسمانکشی، توپدنده، درهمیخ و کشتیگیری، همراه با برنامههای شاد دیگری مانند مسابقهٔ پرتاب سنگ، توببازی، تخمجنگی و سرجهبازی روی برف از دیگر مراسم نوروزی است. پوشیدن لباس نو، مصرف میوههای تازه، تهیهٔ غذاهای سنتی مانند شیربرنج، نان سرخ، گوشت کوچه و حلوای سرخ، همچنین پختن غذای سنتی دلده و توزیع آن در مساجد و تکیهخانهها از دیگر آیینهای مردمان این دیار در استقبال از بهار محسوب میشود.
در سالهای اخیر، برنامههای مدرنی مانند مسابقات ورزشی، نمایشگاههای صنایع دستی و محصولات زراعتی، و اجرای کنسرتهای موسیقی نیز به مراسم نوروزی بامیان افزوده شده است. کارشناسان جشن نوروز را پیوندی میان نسلهای گذشته و حال میدانند که ریشه در تاریخ کهن این منطقه دارد.
یکی از ویژگیهای مهم نوروز در بامیان، مراسم «کمپیرک» است که نمادی از پیروزی بهار بر زمستان محسوب میشود. کمپیرک با لباسی رنگین و همراهانش به روستاها میرود، با زبان فصیح و شعرگونه سخن میگوید و با جمعآوری کمکهای مردمی به نیازمندان، روحیه نیکوکاری را زنده نگه میدارد. این آیینها نهتنها نشاندهنده غنای فرهنگی بامیان است، بلکه گواهی بر تداوم سنتهای نوروزی در گذر زمان میباشد.[۸۸]
عید فطر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در بامیان، عید فطر با آیینهای خاصی همراه است که ریشه در سنتهای دیرینه این منطقه دارد. در شب آخر رمضان، افراد باتجربه به ارتفاعات کوه میروند تا هلال ماه شوال را رصد کنند و خبر عید را به مردم برسانند. این رسم کهن امروزه کمرنگ شده، اما خاطره آن در میان سالمندان زنده است.
مردم بامیان پیش از عید، مراسم «عید مردهها» را برگزار میکنند که شامل پختن غذاهای نذری مانند حلوای سرخ، سمنک و نان مالیده و اهدای آن به نیازمندان میشود. در این شب، خانوادهها با روشنکردن فتیلههای روغنی و خواندن سوره یاسین، برای اموات خود طلب مغفرت میکنند.
روز عید فطر با ادای فطریه آغاز میشود و مردم با پوشیدن لباس نو به دیدار بزرگان فامیل میروند. جوانان در این روز به بازیهای محلی مانند توبدنده، اسپدوانی و کشتی میپردازند، در حالی که زنان و دختران با حناکردن دستها و برگزاری مراسم فقیرکبازی، فضایی شاد ایجاد میکنند.
اگرچه برخی آیینهای قدیمی مانند چوگانبازی و مسابقات سنگاندازی به فراموشی سپرده شده است، اما مردم بامیان همچنان سه روز را به جشن و شادی میپردازند. از رسوم جدیدتر میتوان به عیدیبردن برای عروسها، رفتن به زیارتگاهها و برگزاری مراسم آشتیکنان اشاره کرد. با این حال، تغییر سبک زندگی و تأثیر فرهنگهای بیرونی، برخی از این سنتهای اصیل را تحت تأثیر قرار داده است.[۸۹]
عید قربان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عید قربان در بامیان، علاوهبر ابعاد مذهبی و مراسم عبادی مانند نماز و قربانی، به عاملی برای رونق گردشگری تبدیل شده است. این مناسبت دینی که با تعطیلات چندروزه همراه است، فرصتی برای سفر به مناطق تاریخی و طبیعی این ولایت ایجاد میکند. افزایش چشمگیر بازدیدکنندگان داخلی از مکانهایی مانند پارک ملی بندامیر و شهر غلغله در ایام عید قربان، نشاندهندهٔ پیوند عمیق بین مناسک مذهبی و گردشگری فرهنگی است.[۹۰]
جشنوارههای فرهنگی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در دوران حکومت جمهوری اسلامی افغانستان برگزاری جشنوارههای فرهنگی مختلف بهمنظور معرفی بیشتر بامیان و هدف جذب بیشتر گردشگران داخلی و خارجی و رشد صنعت توریزم در این منطقه رایج شد که «جشنوارههای «دمبوره»، «گلکچالو»، «راه ابریشم» و «سمینار فولکلور هزارهگی» از جملهٔ آنها بود.[۹۱]
برگزاری جشنوارهٔ شبی با بودا پس از تخریب تندیسهای بودای بامیان توسط طالبان یکی دیگر از برنامههای فرهنگی بود که اهالی بامیان هر سال در سالروز تخریب این مجسمهها برگزار میکردند.[۹۲]
جاذبههای تاریخی و گردشگری (گنجینه بامیان)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اهمیت کلی و ثبت در یونسکو
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان جاذبههای گردشگری و تاریخی فراوان دارد که بهعنوان گنجینهای از هویت فرهنگی افغانستان شناخته میشود و میتوانند بهعنوان محرکهای اقتصادی و جاذبههای گردشگری نقش مؤثری در توسعهٔ پایدار منطقه ایفا کند. علیرغم جایگاه ویژهٔ این میراث تاریخی و فرهنگی، کمبود پژوهشهای باستانشناسی دقیق، نبود مستندات تاریخی جامع و فقدان توجه کافی از سوی نهادهای فرهنگی و حتی متخصصان این حوزه، موجب شده اطلاعات موجود دربارهٔ این بناهای تاریخی بسیار محدود باشد. در برخی موارد، دادههای قابل استنادی دربارهٔ پیشینه و ویژگیهای این آثار در دسترس نیست.[۹۳]
در حالحاضر مجموعهای متشکل از هشت اثر تاریخی بامیان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این آثار شامل موارد ذیل است: دو مجسمهٔ بودا که در گویش محلی با نامهای «شهمنامه» و «صلصال» شناخته میشوند، شهر غلغله در مرکز بامیان، شهر ضحاک معروف به شهر سرخ واقع در منطقهٔ ششپل در فاصله حدود ۲۵ کیلومتری شرق بامیان، غارهای کنرک، قلعهٔ کافری الف و قلعهٔ کافری ب، غارهای درهٔ قلعهٔ اکرم و غارهای قلعهٔ غمی در درهٔ فراهی.[۹۴]
الف) تندیس بودای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در دامنه کوههای بامیان، دو تندیس عظیم به نامهای صلصال با ارتفاع ۵۶ متر و شهمامه با ارتفاع ۳۸ متر قرار دارد که امروزه بهعنوان مجسمههای بودا شناخته میشود. این آثار تاریخی و هنری در دل صخرههای شمالی بامیان و رو به جنوب حجاری شده است، بهعنوان بزرگترین مجسمههای سنگی جهان شهرت دارد. بر اساس برخی پژوهشهای تاریخی، تندیس شهمامه در ۵۰۷م و تندیس صلصال در ۵۵۴م ساخته شده است. در دوران اوج خود، از این تندیسها نمونههای کوچکی ساخته و به مناطق مختلف جهان بودایی از جمله چین، ژاپن و تبت صادر میشد.[۹۵] برخی از محققان معتقدند که این تندیسها و شهرها و بناهای آن متعلق به دوران بسیار دور، یعنی مربوط به دورهٔ دارا یا کیانی و میترایی است.[۹۶]
در متون تاریخی و جغرافیایی دوره اسلامی، این تندیسها با نامهای صلصال و شهمامه یا «سرخبت» و «خنگبت» ثبت شده است. منابعی همچون حدود العالم، آثار یاقوت حموی، زکریای قزوینی و شیروانی از این نامها استفاده کردهاند. مردم محلی و سالخوردگان بامیان نیز این آثار را با همین نامها و بهعنوان بتهای نر و ماده میشناسند.[۹۷]
ویژگیهای معماری و هنری تندیس بوداری بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یکی از ویژگیهای برجسته این تندیسهای عظیم، استفاده از تکنیک پیشرفتهٔ رنگروغن در تزیینات داخلی آنها است. با وجود تخریب بخشهای عظیمی از این آثار، فضاهای داخلی شامل شبکهای از اتاقکها و دالانها همچنان باقی مانده است.
سقف این فضاها با نقوش رنگروغنی تزیین شده که بهعنوان قدیمیترین نمونههای این تکنیک در جهان شناخته میشود و قدمت آن به قرن هفتم میلادی بازمیگردد. طراحی معماری داخلی مجموعه بسیار قابل توجه است، با دروازههای ورودی در پایه تندیسها و پلکانهای باریکی که به طبقات فوقانی منتهی میشوند.
این فضاهای داخلی شامل اتاقکهای متعدد با جایگاههای مخصوص مراسم عبادی بوده است. دیوارها با لایهای از قیر پوشانده شده بوده و در برخی بخشها هنوز میتوان آثار نقاشیهای اصیل دیواری را مشاهده کرد. مسیر پلکان داخلی در تندیس بزرگتر تا بالاترین نقطه مجسمه ادامه داشته، که نشاندهندهٔ مهارت بالای معماران این اثر تاریخی است.[۹۸]
آثار مرتبط با تندیس بودای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در مجاورت این دو تندیس، پیکرهٔ دیگری به شکل پیرزن با نامهای نسریم یا ستوا قرار داشت. همچنین حدود یازده عبادتگاه و نزدیک به سه هزار فضای معماری شامل مغارهها، سالنها، سردابهها و اتاقهای مجلل در اطراف این پیکرهها وجود داشته که با مهندسی دقیق در دل کوهها ایجاد شده بوده است. دیوارهای این فضاها با نقوش ظریف خدایان، پادشاهان، راهبان و مردم عادی تزیین و با رنگهای متنوعی از جمله آبی، سفید، سیاه، لاجوردی، سرخ، زردکاهی، ارغوانی و طلایی آراسته شده بود. بخشی از این نقاشیهای دیواری تا به امروز باقی مانده است.[۹۹]
تاریخچه تخریب تدریجی تندیس بودای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]تندیسهای عظیم بودای بامیان در طول قرنها بارها مورد تخریب و آسیب قرار گرفته است. نخستین آسیبهای جدی به این آثار در دوره فتوحات اسلامی و بهویژه در زمان حجاج بن یوسف ثقفی در اواخر قرن اول هجری وارد شد، زمانی که نیروهای عرب معبد طلایی بیتالذهب را بردند و روکش طلایی صورت مجسمهها را تراشیدند تا آنها را از حالت بتبودن خارج کنند. یعقوب لیث صفاری در ۲۵۶ق نیز در جریان فتح بامیان، صورت تندیسها را تخریب و زیورآلات طلای آنها را بهعنوان غنیمت به بغداد فرستاد. در دورههای بعدی، حاکمان غزنوی، غوری و تیموری هر یک به نوبهٔ خود به این میراث فرهنگی آسیب زدند.
چنگیزخان در ۱۲۲۲م، اورنگزیب در ۱۶۸۹م و امیر عبدالرحمان در ۱۸۹۲م آسیبهایی جدی به این آثار وارد کردند. نادرشاه افشار نیز به تخریب بخشهایی از این آثار اقدام کرد.
در دههٔ ۱۳۷۰ش در جریان جنگهای داخلی، مجاهدین با شلیک توپ و سلاحهای سبک به پیکرههای بودا آسیبهای قابل توجهی وارد ساختند. سرانجام در ۱۳۸۰ش گروه طالبان با استفاده از مواد منفجره این میراث کهن را به کلی نابود کردند. در طول تاریخ، تخریب این تندیسها بهطور عمده با انگیزههای مذهبی و به بهانهٔ مبارزه با شرک انجام شده است. اسناد تاریخی از جمله کتاب الفهرست ابن ندیم به غارت گستردهٔ طلا و جواهرات این مجموعه در دورههای مختلف اشاره کرده است.[۱۰۰]
جایگاه تندیس بودا در باورهای عامیانه و افسانهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در مورد تندیسهای بودای بامیان افسانههای متعددی در میان مردم رواج دارد. برخی آنها را آدم و حوا میدانند، در حالی که عدهای دیگر معتقدند این مجسمهها زن و شوهری حاکم بر بامیان بودهاند که بت کوچک در درهٔ ککرک، فرزند آنها است.
در مورد زمان ساخت آنها نیز باورهای گوناگونی وجود دارد. برخی ساخت آنها را به دوران طوفان نوح نسبت میدهند و معتقدند پس از طوفان، مردم با استفاده از نم زمین، این مجسمهها را به اندازهٔ قد خود تراشیدهاند. افسانههای دیگر میگوید تنها سازندهٔ این بتها به اندازهٔ آنها بلندقامت بوده و هر روز از سمنگان به بامیان میآمده است.
برخی روایات اشاره میکنند که در گذشته بامیان پرآب بوده و پس از خشکشدن دره، مردم با کندن صخرههای نرم، خانههای خود را ساختند. آنها بتها را از بالا به پایین تراشیدهاند، زیرا امکانات ساخت داربست از پایین را نداشتهاند. برخی معتقدند سازندگان این بتها کافر بوده و آنها را با جواهرات گرانبها آراسته بودند، به گونهای که چشمان بتها در شب تمام دره را روشن میکرده است.
افسانهٔ دیگری از پادشاهی ظالم در بامیان حکایت دارد که پسرش، بودا، برای جبران ستمهای پدر به مردم خدمت کرد. پس از مرگ بودا، مردم مجسمههایی از او در دورههای مختلف زندگیاش ساختند. همچنین روایتی از اژدهایی سخن میگوید که روزانه چهل دختر میبلعید تا اینکه پهلوانی به نام صلصال آن را کشت و خودش به سنگ تبدیل شد.
برخی افسانهها این بتها را موجوداتی زنده تصور میکنند که با هم آمیزش داشته و بتهای کوچک اطرافشان فرزندان آنها هستند. در روایتی دیگر، صلصال و شهمامه چنان بلندقامت توصیف شده که صلصال میتوانست علفهای بالای کوه را بچیند و شهمامه چهل مشک را از شیر پستانهایش پر میکرده است.
افسانهٔ دیگری این مجسمهها را نه برای پرستش، بلکه برای بزرگداشت شخصیتهای محترم میداند. بر اساس این روایت، صلصال دانشمندی بود که برای یادگیری زبان حیوانات به هند رفت و در آنجا درگذشت. هنگامی که هندیها جسدش را سوزاندند، مردم بامیان خشمگین شدند و راه تجارت را بستند. سرانجام هندیها مجبور شدند مجسمههای او و خانوادهاش را در دل کوهها تراشیده تا مردم بامیان بتوانند به زیارت آنها بروند.
افسانههای دیگری نیز از نبرد امیر حمزه و امام علی با صلصال وجود دارد. در یکی از این روایتها، امیر حمزه با لشکرش به جنگ صلصال آمد، اما صلصال با ادرارکردن بر لشکر او، همه را نابود کرد. همچنین در افسانههای شیعیان، حضرت علی برای مسلمان کردن صلصال به جنگ او رفت که شرح این نبرد در کتاب «خاوراننامه» آمده است.[۱۰۱]
تأثیرات فرهنگی و تمدنی تندیس بودای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مجسمههای بودای بامیان بهعنوان آثار تاریخی، نماد هنر و معماری پیشرفته، در طول تاریخ نقش مهم در شکلگیری اقتصاد، فرهنگ و سبک زندگی منطقه داشته است. برای مثال از نظر اقتصادی، این مجموعه بهعنوان قطب گردشگری و زیارتی، موجب رونق تجارت و صنایع دستی محلی شده بود. در عرصهٔ هنری، تکنیکهای پیشرفته حجاری، نقاشی رنگروغن و گچبریهای منحصر به فرد آن، الهامبخش هنرمندان در سطح منطقه بود. از منظر فرهنگی، این آثار بهعنوان مرکز آموزش و پرورش بودایی، بر باورها و آیینهای محلی تأثیر عمیقی گذاشته بود.
در ادبیات شفاهی، داستانها و افسانههای متعددی حول این تندیسها شکل گرفته که در خاطرهٔ جمعی مردم رسوخ کرده است. سبک زندگی ساکنان نیز با فعالیتهای مذهبی، هنری و تجاری مرتبط با این مجموعه گره خورده و حتی پس از تخریب، این آثار همچنان بهعنوان بخشی جداییناپذیر از هویت تاریخی و فرهنگی منطقه باقی مانده است.[۱۰۲]
ب) بند امیر (اولین پارک ملی افغانستان)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ویژگیهای جغرافیایی و زمینشناسی بند امیر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بند امیر از سمت شرق حدود ۷۵ کیلومتر با شهر بامیان و از غرب حدود ۳۴ کیلومتر با ولسوالی یَکاولَنگ فاصله دارد.[۱۰۳] این مجموعهٔ آبی با مساحت حدود ۷۵۰۰۰ هکتار و با ارتفاع ۲۹۰۹ متر از سطح دریا، با عرضَ ۱۲°۳۰ شمالی و طولَ ۳۰°۶۶ شرقی در میان رشتهکوههای «هندوکش» و «بابا» واقعشده است. مجموعهٔ طبیعی بند امیر شامل شش دریاچهٔ طبیعی کوچک (جهیل) است که آب آن از چشمهها و پیوستن چند رود کوچک تأمین میشود. اطراف و دیوارههای بندها با سنگهای رسوبی احاطه شده که نمایی بسیار زیبایی را خلق کرده است.[۱۰۴] سدهای طبیعی، در چند نقطه، باعث تجمع آب و تشکیل دریاچههایی شده[۱۰۵] که بهترتیب از غرب به شرق: بند ذوالفقار، بند پودینه (پونه)، بند پنیر، بند هَیبت، بند قنبر و بند غلامان، نامیده شده است. این بندها بهطور طبیعی در طول هم قرار گرفته و آب هرکدام به پاییندست خود سرازیر میشود که چندین آبشار زیبا را به وجود میآورد.[۱۰۶] ذوالفقار وسیعترین دریاچهٔ بند امیر، با مساحت ۴۹۰ هکتار بوده و بند غلامان کوچکترین دریاچه، با طول ۸۰۰ متر است. بند هیبت، عمیقترین دریاچه با عمق ۵۰ متر و طول بیش از ۳ کیلومتر و عرض ۴۶۰ متر است. بند پنیر نیز بهطور تقریبی دارای ۱۴۰ متر عرض، با دیوارههای سنگ رسوبی و رنگ سفید پنیری است.[۱۰۷]
باورهای عامیانه دربارهٔ شکلگیری بند امیر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در باورهای محلی، این سدهای طبیعی بهعنوان پدیدهای اعجازآمیز شناخته میشوند و ساخت آنها به امام علیبن ابیطالب نسبت داده شده است. نامگذاری این دریاچهها نیز برگرفته از روایات و افسانههای محلی است، از جمله «بند ذوالفقار» (نام شمشیر امام)، «بند پودِنَه» (پونه)، «بند پنیر»، «بند خَیْبَت» (سِحْر) یا هیبت، «بندقنبر» (غلام خاص امام علی) و «بندغلامان». این نامها ریشه در روایاتی دارد که در منابع مختلف مانند آثار برنز، فوشه، آکن و کهزاد ثبت شده است. برخی پژوهشگران مانند برنار معتقدند این روایات ممکن است بازتابی اسطورهای از تلاشهای تاریخی برای مهار آبهای رودخانههای هندوکش در جهت آبیاری باشد.
مزار (زیارتگاه) بند امیر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در کنار دریاچهٔ بند هیبت، بنایی تاریخی با قدمت ۱۰۰ سال وجود دارد که مشهور به «مزار بند امیر» است. مردمی که از نقاط مختلف افغانستان، از بند امیر بازدید میکنند، این بنای تاریخی را نیز بهعنوان مکان مقدس و قدمگاه امام علی، زیارت میکنند و برآوردهشدن حاجت و شفای بیماران را در آنجا آرزو میکنند.[۱۰۸]
تابلویی از جنس گچ پخته بر سردر این بنا نصب شده و عنوان «مسجد شریف امیر» بهصورت برجسته در آن، مکتوب شده است؛ اما بازدید کنندگان، توجهی به این تابلو نداشته و معمولاً احکام مسجد را دربارهٔ این مکان، رعایت نمیکنند.[۱۰۹]
در قسمت غربی بند هیبت، چشمهای به نام چشمه شفا وجود دارد که آب آن، بسیار سرد است.[۱۱۰] برخی بازدیدکنندگان، با انگیزهٔ تبرک یا درمان، بدن خود را در این چشمه، میشویند.[۱۱۱]
جایگاه بند امیر در گردشگری
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بند امیر از ۱۳۳۹ش در سطح بینالمللی بهعنوان یک منطقهٔ گردشگری شناخته شد و پیش از دورهٔ جهاد علیه روسها و جنگهای داخلی، منبع درآمد مطلوبی برای مردم محلی و دولت افغانستان بود.[۱۱۲] بعد از روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ۱۳۸۱ش، بند امیر دوباره توجه گردشگران بسیاری را به خود جلب کرد. این مجموعهٔ آبی کمنظیر در ۱۳۸۸ش بهعنوان نخستین پارک ملی افغانستان معرفی شد.[۱۱۳] بند امیر، در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.[۱۱۴]
بازدیدکنندگان این منطقه، عموماً در سه گروه زیر جای میگیرند:
- جهانگردان و گردشگرانی که بهمنظور تحقیق در زمینهٔ آب، سنگها، ماهیها، پرندگان و حیوانات وحشی به این مکان میآیند.
- گردشگرانی که بهمنظور سپری کردن تعطیلات و برای تفریح و گردش به این مکان میآیند.
- مردمان محلی که بهطور معمول با هدف زیارت قدمگاه امام علی و گرفتن حاجت میآیند.[۱۱۵] طبق آمار، بیشترین مراجعهکننده را این گروه تشکیل میدهند.[۱۱۶]
ج) اژدهای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ویژگیهای طبیعی و موقعیت اژدهای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در فاصلهٔ ۸ کیلومتری غرب شهر بامیان، درهٔ کوچکی بهنام «درهٔ اژدر» وجود دارد و در انتهای آن دیوارهٔ طبیعی بلند و سفیدرنگی از رسوبات آهکی بهشکل اژدهای خوابیده جلب توجه میکند که به «اژدهای بامیان» معروف است. برخی، از آن به «اژدهای سرخ دره» نیز یاد میکنند؛ زیرا نزدیک درهای بههمین نام قرار دارد که رنگ خاک آن سرخ است.[۱۱۷]
ارتفاع این اثر طبیعی ۱۲ متر، قطر آن ۱۰ متر و طول آن ۲۴۰ متر است.[۱۱۸] در قسمت جلو سر اژدها، چشمههای کوچک و متعددی از آب تلخ، شور و غیرقابل شرب جریان دارد که شبیه به خارج شدن آبها از سر اژدها دیده میشود.[۱۱۹]
در این قسمت، مواد آهکی مخلوط با آب و بعضی رنگهای معدنی که رنگ سرخ در آن بیشتر است، جریان دارند که ظرف چند دقیقه سرد و سخت میشوند. سنگهایی به رنگ سرخ، زرد و سفید نیز روی این اثر وجود دارد. سنگ قسمت فوقانی و یال اژدها، سُلفُر دارد و بوی بسیار تندی از آن به مشام میرسد. در پشت حیوان مخروطهایی وجود دارد که از رأس آنها آب گرم بیرون میریزد. این مخروطها از سنگهای تورمانند و شکنندهای تشکیل شده و قسمت اعظم پیکر اژدها را میپوشانند.[۱۲۰]
در قسمت زیر چشمههای آن، نوعی مادهٔ کریستالی وجود دارد که شبیه فسیل آمونیاک است و بنا بهگفتهٔ مردم در همان نزدیکی در تپههای اطراف منطقه بهمقدار زیادی یافت میشود.[۱۲۱]
در پشت اژدها، جوی خشکی به چشم میخورد که گویا در گذشته، مسیر طبیعی جریان چشمه بوده است. شکافی هم از سر تا انتهای اژدها مشاهده میشود که بر اثر تابش خورشید یا برودت هوا به وجود آمده است.[۱۲۲] برخی معتقدند که اگر گوش خود را به پوستهٔ سر اژدها بچسبانیم صداهای وحشتناکی از درون بدن آن شنیده میشود.[۱۲۳]
اهمیت فرهنگی و جایگاه اژدهای بامیان در افسانههای محلی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]اژدهای بامیان تأثیر عمیقی بر سبک زندگی و باورهای مردم منطقه گذاشته است. این اثر که در افسانههای محلی به اژدهای آدمخوار تبدیل شده به سنگ اشاره دارد، موجب شکلگیری آیینهای نذری و زیارتی در میان ساکنان محلی بوده و مردم باور دارند این مکان از قدرت معنوی برخوردار است و در مجاورت آن به پختن نذری و انجام مراسم خاص میپردازند. همچنین، وجود این پدیدهٔ طبیعی منجر به رونق گردشگری محلی شده و به بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی مردم بامیان تبدیل شده است.[۱۲۴]
دربارهٔ این اثر طبیعی، افسانهها و داستانهایی در میان مردم محلی نقل میشود. از جمله اینکه این دیواره، در اصل اژدهای غولپیکرِ آدمخواری بوده که مدام از مردم منطقه قربانی میگرفته و مردم منطقه از شر او در بیم و هراس بودهاند. آنها برای دفع این بلا خواستار کمک الهی شده و خداوند علی بن ابیطالب را فرستاده و او با ذوالفقار خود اژدها را دو نیم و به سنگ تبدیل کرده است. سپس از فرق سر تا دُم آن، تسمهای کشیده و با خود به نزد شاه بَربَر برده که شکاف موجود روی آن، اثر همان تسمه است.[۱۲۵] بر اساس برخی اسناد قدیمی به دست آمده از شهر بامیان، افسانهٔ کشتن اژدهای بامیان بههمان طریق که امروز در میان مردم بامیان نقل میشود، قبل از اسلام نیز در میان مردم بودایی معروف بوده است؛ با این تفاوت که قبل از اسلام مردم بامیان کشتن اژدها را به بودا نسبت میدادند.[۱۲۶]
نظیر این اژدهای صخرهای، چند پیکرهٔ دیگر با اندازههای کوچکتر در ولایت بامیان وجود دارد که یکی از آنها در نزدیکی قریهٔ شهیدان بامیان است و مردم عوام آن را بچهٔ اژدهای بامیان میدانند.[۱۲۷] برخی شاخهای آهو و قوچ کوهی هنوز روی بدنه اژدها وجود دارد که از زمانهای قدیم به یادگار مانده است.[۱۲۸]
تفسیر علمی شکلگیری اژدهای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از نظر علمی این نوع دیوارههای صخرهای بر اثر جریان چشمههایی که مواد آهکی دارند بهتدریج و در طول میلیونها سال شکل میگیرند. زمینشناسان بر این باورند که هرگاه آب از نقطهای بیرون آید که زمین، دارای معدن آهک و مواد رسوبی باشد، آن مواد در درون زمین با آب آمیخته و بهمحض رسیدن به فضای باز با اکسیژن ترکیب شده و بهمرور زمان به رسوبات آهکی تبدیل میشوند. تا زمانیکه چنین چشمههایی جریان داشته باشد، بهمرور بر طول و حجم رسوبات آن افزوده خواهد شد.[۱۲۹]
بازتاب اژدهای بامیان در ادبیات فارسی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]از ماجرای جنگ حضرت علی با اژدهای بامیان، در اشعار مختلفی همچون شعر ابنحسام خسوفی در ۸۳۰ق در منظومهٔ کهن و حماسی «خاوراننامه» یاد شده است:[۱۳۰]الگو:آغاز نستعلیق
الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیقالگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیقالگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیقالگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیقالگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق
اهمیت گردشگری اژدهای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]با توجه به داستانهایی که برای این اژدها بر سر زبانها افتاده، مردم محلی و دیگر مناطق افغانستان برای دیدن آن به این درّه میآیند و در اتاق گنبدی آبیرنگی که در مجاورت اژدها وجود دارد نذرهای خود را میپزند.[۱۳۱]
د) شهر غلغله
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شهر غُلْغُلَه مجموعه بقایای معماری و باستانی یک محوطهٔ تاریخی در مرکز بامیان است. بقایای این شهر حدود چهار تا پنج هکتار وسعت دارد و روی تپهای سنگی و مخروطی شکل با ارتفاع ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر، در منطقهٔ سیدآباد (سعیدآباد) مقابل مجسمههای تخریب شدهٔ بودا واقع شده است.[۱۳۲]
برخی افراد محلی بر این باورند که هنگام ساختن این شهر کارگران آن باید همزمان با فریاد و هلهله مسئولان، در محل کار خود حاضر میشدند و کارگر، در صورت تأخیر گردن زده میشد و سرش را در میان دیوار میگذاشتند. پس از ساختهشدن شهر، نام آن را «غلغله» گذاشتند.[۱۳۳] برخی دیگر معتقدند چنگیزخان و سپاهیانش پس از تسلط بر شهر، دست به کشتار وسیع مردم زدند و از هر گوشه فریاد، گریه، زاری و هلهله بلند شد. بههمین دلیل نام «غلغله» (به معنی غوغا و فریاد) بر آن نهادند.[۱۳۴]
تاریخچه شهر غلغله
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قدمت این شهر تاریخی به قرن ششم هجری برمیگردد. در گذشته از آن با نامهای «بامیان» و «بالا حصار بامیان» یاد میشده است.[۱۳۵] این شهر از یادگاریهای مسلمانان در بامیان است؛ زیرا بامیان پیش از ورود اسلام یکی از مهمترین مراکز بودایی بوده که سیاحان زیادی جهت مشاهده مجسمههای مشهور بودا به آنجا میآمدند. هنگامی که نفوذ سیاسی غوریان بر این دیار گسترش یافت و مسلمانان وارد این مناطق شدند درصدد برآمدند شهر و مرکزی به سبک اسلامی احداث کنند. این شهر توسط ملک فخرالدین مسعود بن حسین شنسبی ساخته شد که از آن بهعنوان مرکز حکومت استفاده میکرد.[۱۳۶]
بعد از سقوط دولت شنسبانیهای غوری توسط خوارزمشاهیان، بین سالهای ۶۰۷ تا ۶۱۰ق، شهر غلغله مرکز فرمانروایی جلالالدین خوارزمشاه بود.[۱۳۷] در پی حملهٔ مغولها، امرای خوارزمشاهی از شهر غلغله دفاع میکردند.[۱۳۸] چنگیزخان از مسیر درهٔ شکاری به بامیان حمله کرد. او در نقطهٔ تقاطع رودهای بامیان و کالو با ساخلوی نظامی «شهر ضحاک» برخورد کرد. در پی مقاومت سرسختانهٔ مدافعان شهر، نوهٔ چنگیز به قتل رسید و او قسم یاد کرد پس از فتح شهر، انسان و حیوانی را زنده نگذارد. چنگیزخان با کمک و خیانت دختر سلطان محمد خوارزمشاه در سال ۶۱۸ق شهر را فتح کرد و آن را به آتش کشید و هیچکس را زنده نگذاشت. مغولان این شهر را «مائوبالغ» یعنی شهر نفرینشده، لقب دادند.[۱۳۹]
قسمتی از آبادیهای باقیمانده شهر غلغله، در زمان قیام مردم بامیان علیه امیر عبدالرحمان تخریب شد. چون عبدالرحمان خان از آنجا بهعنوان پایگاه نظامی سپاهیان خود استفاده میکرد.[۱۴۰]
در سالهای جهاد نیز این شهر بهدلیل موقعیت استراتژیک، از پایگاههای نظامی بود و بار دیگر جنگ و کشتار را در خود تجربه کرد. این جنگها نیز اثرات خود را بر ویرانی این شهر باقی گذاشته است.[۱۴۱] در حالحاضر از این شهر به جز چند مغاره، تعدادی دیوارهای تخریب شده، برخی برجهای دیدهبانی و یک منارهٔ مسجد، چیز دیگری باقی نمانده است.[۱۴۲] برخی از محققان وجود این شهر را به دوران اساطیر برمیگردانند؛ زیرا سیستم آبرسانی آن مثل سیستم آبرسانی شهر ضحاک و چهلبرج و دیگر قلعههای اساطیری است.[۱۴۳]
ویژگیهای معماری و سیستم آبرسانی شهر غلغله
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ساکنان این شهر در غارهای دستساز (سُمُوچ) و خانههای مستحکمی که از گِل و خشت ساخته شده بود، میزیستند. دور تا دور این تپه از پایین تا بالا آبادی بوده است. در نوک تپه، جای همواری است که قصر فرمانروا آنجا قرار داشته و از لحاظ نظامی و امنیتی بسیار مستحکم بوده است. طبق نقل افسانهها، خندقی هم دور تا دور شهر کنده شده بود که همیشه پرآب بوده و امکان هر نفوذی را برای مهاجمین از بین میبرده است. دیوارهای این محل مثل دیگر قلعههای بامیان از گِل و خشت با تهداب سنگی ساخته شده است. سطوح داخلی دیوارها کاهگل شده و عرض دیوارها یک متر است. هنرنمایی خاصی مانند نقشهای خشتکاری به چشم نمیخورد،[۱۴۴] اما ساخت خانهها بهصورت ماهرانهای انجام شده است. شکل راهپلههای برخی از منازل دو طبقهای، بیانگر مهارت آنان در کار ساختمانسازی است. همچنین مغارههایی در دامنههای تپه این شهر دیده میشود، که امکان دارد برای نگهداری حیوانات یا بهعنوان مراکز نگهداری تسلیحات جنگی ساخته شده باشند.[۱۴۵]
دربارهٔ سیستم آبرسانی این شهر تاریخی نیز داستانهای زیادی وجود دارد. زمریالی طرزی باستانشناس افغانیالاصل فرانسوی میگوید ساکنان شهر، آب مورد نیاز خود را از طریق یک کانال زیرزمینی تأمین میکردند.[۱۴۶] یزدانی نیز بر این عقیده است که آب شهر توسط یک لولهٔ مخفی از زیر تپهای که در بالای شهر قرار داشت به شهر میرسید. کانال مخفی آبرسانی شهر غلغله از دریای (رودخانه) حیدرآباد و در فاصله چهار کیلومتری تا شهر حفر شده بود که علائم ظاهری آن تا هنوز هم در نزدیکیهای مدرسه دخترانه «سعید آباد» دیده میشود. روایات افسانهگونهای نیز در بین ساکنان محل وجود دارد که وجود این تونل آبرسانی مخفی را تأیید میکند.[۱۴۷]
بازسازی شهر غلغله
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مرمت شهر غلغله از ۱۳۹۲ش زیر نظر یونسکو آغاز شد. آنها طی دو سال توانستند قسمتهایی از آن مثل برجها، رواقهای گنبدمانند و دیوارهای عظیم را بازسازی کنند.[۱۴۸] همچنین در ۱۳۹۷ش یک تیم مشترک از متخصصان باستانشناسی فرانسه و افغانستان با همکاری سازمان یونسکو و وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان کاوشهایی را در این شهر آغاز کردند. در این پروژه برای اولین بار تحقیقات روی استخوانها نیز صورت گرفت.[۱۴۹]
حوادث طبیعی، بیتوجهی دولت به مرمت این بنا، جلوگیری از تخریب بیشتر و عدم آگاهی مردم محل از اهمیت آن باعث شده است که شهر غلغله در شرایطی اسفبار قرار گیرد.[۱۵۰]
افسانههای نابودی شهر غلغله
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دربارهٔ چگونگی فتح شهر غلغله توسط چنگیزخان، افسانههایی بر سر زبانها است. طبق یکی از نقلها، دختر سلطان جلالالدین محمد خوارزمشاه که آوازهٔ قدرت و شجاعت چنگیز را شنیده بود، عاشق او میشود. وقتی میبیند چنگیزخان از تسخیر شهر عاجز مانده، تصمیم میگیرد با افشای راز فتح شهر، نظر او را جلب کرده و به وصالش برسد. با این خیانت، سپاهیان چنگیزخان سرچشمهٔ آب شهر غلغله را که در «دره کالو» قرار داشت با نمد و تخته سنگها مسدود کردند. پس از مدتی مقاومت محافظان شهر در هم شکست و سپاهیان مغول پس از فتح شهر، آن را ویران کردند و اهالی آن را به قتل رساندند.[۱۵۱]
ه) شهر ضحاک (شهر سرخ)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شهر ضحاک شهری باستانی با استحکامات نظامی در ولایت بامیان است که توسط چنگیزخان مغول در قرن هفتم هجری ویران شد. این شهر در ۱۷ کیلومتری شمالشرق بامیان، در محل تلاقی ۳ گذرگاه بلخ، کابل و غزنی، بر فراز تپهای با خاکهای سرخرنگ به ارتفاع ۱۵۰ متر قرار دارد.[۱۵۲] ابعاد این شهر تاریخی یکونیم کیلومتر طول در یک کیلومتر عرض است. این منطقه، توسط کوهها از چهار طرف احاطه شده و فقط یک راه پیادهرو دارد که پس از طی حدود نیمساعت میتوان به آن رسید.[۱۵۳]
شهر ضحاک که در باورهای محلی با داستان ضحاک ماردوش پیوند خورده، به بخشی جداییناپذیر از فرهنگ شفاهی منطقه تبدیل شده و نسل به نسل نقل میشود. معماری منحصربهفرد و سیستم دفاعی پیشرفتهٔ این شهر، نشاندهندهٔ تمدن کهن و دانش مهندسی گذشتگان است که بر غنای فرهنگی منطقه افزوده است. امروزه بقایای این شهر، علیرغم تخریبهای گسترده، در میان میراث جهانی یونسکو، هویت تاریخی و مردم افغانستان را نمایندگی و پیوند نسل حاضر را با پیشینه تمدنی سرزمینشان حفظ میکند.[۱۵۴]
نامگذاری و تاریخچه شهر ضحاک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مردم محلی، بر این باورند که این شهر، پایتخت «ضحاک ماردوش» بوده و بههمین دلیل آن را شهر ضحاک میخوانند.[۱۵۵] برخی دیگر نیز این شهر را «شهر سرخ» میخوانند؛ زیرا بر روی تپهای سرخرنگ بنا شده و صخرهها و درههای اطراف آن نیز به رنگ سرخ است.[۱۵۶]
برخی معتقدند که این شهر را ضحاک بنا کرده و هزاران سال در آن، حکومت کرده است.[۱۵۷] برخی دیگر با انتساب ساخت این شهر به قبل از اسلام، به کوزههای یافتشده در این منطقه استناد کردهاند که متعلق به دورهٔ ساسانی است.[۱۵۸] گروهی دیگر از کارشناسان نیز با بررسی چهرههای حکشده بر روی این کوزهها، آنها را از اقوام ترک یا مغول معرفی کردهاند که پیش از اسلام در این منطقه زیست داشتهاند. همچنین برخی سفرنامهها، به فرمانروایی یک شاهزادهٔ ترک در بامیان، در آن روزگار، اشاره کردهاند.[۱۵۹]
از مهمترین حوادثی که بر این شهر گذشته، تخریب آن توسط صفاریان[۱۶۰] در قرن سوم هجری و چنگیزخان مغول در قرن هفتم هجری است؛[۱۶۱] هرچند، برخی از مورخان معتقدند چنگیزخان این شهر را تخریب نکرده است.[۱۶۲] در سالهای دههٔ هفتاد شمسی نیز از این شهر بهدلیل موقعیت استراتژیک آن، بهعنوان پایگاه نظامی استفاده میشده که همین امر باعث تخریب بیشتر آن شده است.[۱۶۳]
معماری دفاعی و نظامی شهر ضحاک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]موقعیت جغرافیایی شهر ضحاک نشاندهندهٔ آن است که این شهر کاربرد نظامی داشته و از استحکامات قابل ملاحظهای برخوردار بوده است. این شهر متشکل از سه بخش بوده: بخش اول معروف به «نریمان»، مربوط به سیستم دفاعی شهر میشده و شامل یک سلسله راهروها، برج و باروها و دیوارهای مستحکم بوده است. بخش دوم، قسمت سفلی شهر بوده که مردم عادی سکونت داشتهاند و بخش سوم نیز بالاحصار یا ارگ شهر بوده که در نقطهای بلندتر ساخته شده و محل سکونت حاکم بوده است.[۱۶۴]
برجهای دیدهبانی این بنا بهصورت تزیین یافته و فاقد راه ورودی بوده است. سربازان برای ورود به آنها از پلکانهای چوبی سیّار استفاده کرده و سپس پلکانها را با خودشان به داخل ارگ میبردهاند. همچنین برجها، دریچههایی جهت تیراندازی داشته و بهصورتی ساخته شده که بر تمام مناطق پایین و اطراف، تسلط کامل داشته و نفوذ دشمن به شهر را بسیار مشکل میساخته است. دیوارهای دفاعی شهر از دامنهٔ کوه آغاز و بهسمت قلهٔ کوه امتداد داشته و هر چه بالاتر میرفته، قطر و ارتفاع آنها بیشتر و کمربندهای امنیتی آن هم محکمتر میشده است. تنها راه ورودی شهر، راه دشواری بوده که از بین چند برج نگهبانی و پیچوخمهای فراوان از میان دروازهٔ تونلمانند و سنگی عبور میکرده است.[۱۶۵]
معماری قلعه، شامل اتاقهایی با مهندسی دقیق و دالانهایی منظم بوده که به یکدیگر راه داشتهاند. ارتفاع دیوارها حدود ۶ تا ۱۰ متر بودند که با سقفهایی گنبدی پوشانده شدهاند. بعضی از اتاقها دو طبقه داشتند که سقف طبقهٔ اول آن چوبی بوده است. دیوارهای اصلی شهر دو تا سه متر عرض دارند. مصالح بهکار رفته شامل سنگ، خشتِ خام و گِل بوده است. خشتها نیز خام و بهصورت چهارگوش، با اضلاع چهل در چهل سانتیمتر بودهاند. بیشتر خشتهای قلعه سفیدرنگ است که با خاک سرخرنگ آن تپه همخوانی ندارد. این تفاوت رنگ نشان میدهد خود آن خشتها یا خاک آنها از جای دیگر آورده شدهاند. سطوح داخلی دیوارها نیز از جنس کاهگل است.[۱۶۶]
آب شهر از طریق تونلی در وسط شهر که به آب زیرزمینی راه داشته تأمین میشده است. این تونل بهشکل پلههای مارپیچ کنده شده و در نهایت به حوض آبی میرسیده که همواره پرآب بوده است. آب این حوض نیز از نقطهٔ نامعلومی از طریق لولههای سفالی از آب رودخانهٔ بامیان تأمین میشده است.[۱۶۷] کاربرد این تونل که در اصطلاح محلی به آن «آب دزدک» گفته میشود بیشتر در مواقع اضطراری مثل جنگ و محاصره شهر بوده است.[۱۶۸]
وضعیت کنونی شهر ضحاک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هماکنون از این شهر، جز یک تونل که تنها راه ورودی به شهر است، یک راه پلکانی، برجهای آبریخته، دیوارهای فروریخته و مغارههای تخریب شده چیزی باقی نمانده است.[۱۶۹] شهر ضحاک با وجود اینکه یکی از هشت بنای تاریخی ولایت بامیان است که بهعنوان میراث فرهنگی جهان در سازمان یونسکو ثبت شده، اما بقایای آن نیز بهدلیل حوادث طبیعی مثل برف و باران و نیز کاوشگریهای خودسرانهٔ قاچاقچیان آثار عتیقه، در معرض خطر تخریب بیشتر قرار گرفتهاند.[۱۷۰]
ارتباط شهر ضحاک با اسطورههای شاهنامه
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ضحاک یکی از شخصیتهای منفی اسطورهای است که در متون دینی و اساطیری و حتی تاریخی مورد توجه بوده است. در اَوِستا از او بهنام «اژیدهاک» یاد شده است. در شاهنامه فردوسی نیز داستان او بهتفصیل بیان شده است.[۱۷۱] طبق یکی از نقلهای افسانهای محلی، ضحاک برای حفظ خود در برابر دشمنان، دو مار را روی شانههای خود نگهداری میکرد. چون غذای روزانهٔ مارها مغز سر انسان بود، مردم مجبور بودند هر روز یک نفر را برای تغذیهٔ آنها آماده کنند. در این میان شخصی بهنام کاوهٔ آهنگر که از سرداران مورد اعتماد ضحاک بود و برای سپاهیان وی سلاح میساخت، به بهانهٔ غذا دادن به مارها به ضحاک نزدیک شده و با پتک خود بر سر او میکوبد و زندگی ضحاک و مارهای او را خاتمه میدهد.[۱۷۲]
و) سایر آثار برجسته بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]۱. مجسمه بودا در دره ککرک بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]یک مجسمهٔ بودا به ارتفاع ۱۰ متر در درهٔ ککرک وجود دارد. در افسانههای محلی دو بت بزرگ بامیان (صلصال و شَهْمامه) با هم ازدواج کردهاند و این بت ۱۰ متری نیز پسر آنها است. او ابتدا کنار پدر و مادر خود بوده، اما بهدلیلی از آنها قهر کرده و در این دره سکنی گزیده است.[۱۷۳] بههمین دلیل، این بت به «بُتْبَچَّه»، «چوچه بودا» یا «بودای کوچک» مشهور شده است.
درهٔ ککرک در اوایل قرن ۵م و در زمان حکومت یَفْتَلیها ساخته شده است. داخل دره و در اطراف این بتبچه بیش از ۱۰۰ معبد و مَغارَه وجود دارد که مکان عبادت برای مردم محل بوده است.[۱۷۴] این بت همراه با آن معابد قدیمی و چند تصویر رنگی در جریان حفریات سال ۱۳۰۸ش کشف شد و تصاویر رنگی آن به موزهٔ کابل انتقال داده شد. این تصویرها از دیوارنگارههایِ مهم بودایی آسیا بعد از غارهای آجانتا[۱۷۵] بود.[۱۷۶] از لباسهای آهکی این بت، جز چند تکه که از یک شانه به شانهٔ دیگر او فرورفته، چیز دیگری باقی نمانده است.[۱۷۷] قسمتهایی از صورت و بدن این بت نیز بر اثر باد و باران بهمرور زمان از بین رفته است.[۱۷۸] در ۸ حوت (اسفند) ۱۳۷۹ش این بت بههمراه دو بت بزرگ بامیان (صلصال و شهمامه) به دست طالبان تخریب شد.[۱۷۹]
موقعیت جغرافیایی مجسمه بودا در دره ککرک بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]درّهٔ ککرک، در شرق وادی اصلی بامیان، در ۸ کیلومتری بتهای بزرگ بامیان (صَلْصال و شَهْمامَه)[۱۸۰] و یک کیلومتری خرابههای شهر غلغله واقع شده است. این تندیس بهصورت ایستاده در فاصلهٔ ۱ متری از دهانهٔ درهٔ ککرک، در دیوار شرقی طاقی که رو به سمت غرب کنده شده، در زیر رواق آن قرار دارد.[۱۸۱]
معماری مجسمه بودا در دره ککرک بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در رابطه با ارتفاع این مجسمه، اختلاف نظرهایی وجود دارد. بیشتر منابع ارتفاع این مجسمه را در حدود ۱۰ متر عنوان کردهاند، اما برخی دیگر آن را مجسمهای ۱۵ متری معرفی میکنند.[۱۸۲] گروهی دیگر نیز آن را مجسمهای ۷ متری میشناسند.[۱۸۳] طاقی که این بت در آن قرار دارد بهصورت سنگی و رنگی تزیین شده است. سطوح اطراف، ته طاق و دیوار صافی که بت بر آن تراشیده شده، تزئینات آهکی شبیه بعضی غارهای مجاور بودای ۵۳ متری دارند. برخی معتقدند که این بت، بعد از بودای ۵۳ متری ساخته شده باشد.[۱۸۴]
۲. قلعه تاریخی چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قلعهٔ چهلبرج بامیان، با نامهای «چهلستون»، «چهلدختران»، «چهلزینه»، «چهلبُوری»، «چهلچشمه» و «چهل حدیث» یاد میشود که هر نام در تاریخ فرهنگی و سیاسی مردم هزاره جایگاه ویژه دارد.[۱۸۵] این قلعه در تقاطع سه درهٔ عمیق واقع شده است که درهٔ غربی، درهٔ چهلبرج خوانده میشود.[۱۸۶] بهباور برخی از محققان، قلعهٔ چهلبرج بامیان ممکن است قلعهای باشد که در منابع تاریخی بهنام «قلعهٔ فیروز» فرزند کبک پادشاه زابلستان یاد شده است.[۱۸۷]
برخی از پژوهشگران قدمت قلعهٔ چهلبرج را هفتصدسال و مربوط به دورهٔ اسلامی میدانند،[۱۸۸] اما بر اساس اطلاعات باستانشناختی و بررسی ساختمان برجها و نقاشیهای مختلف موجود در بنا، معلوم میشود که این قلعه از دورهٔ «غوریها» یا از عهد «کوشانیها» بهجا مانده است.[۱۸۹] مسعودی مورخ قرن چهارم هجری در «مروج الذهب» ازقلعهای در زابلستان (هزارستان امروزی) نام برده که بهباور برخی محققان، به قلعهٔ چهلبرج بامیان قابل تطبیق است. وی این قلعه را در استواری، زیبایی و بلندی بینظیر توصیف کرده است.[۱۹۰] ساختمان این قلعه شبیه «قلعهٔ ضحاک» بامیان است اما از «شهر بربر» جدیدتر بهنظر میرسد.[۱۹۱]
موقعیت جغرافیایی چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قلعهٔ چهلبرج، در ۷۵ کیلومتری شمالغرب ولسوالی یکاولنگ در ولایت بامیان[۱۹۲] بر روی تپهٔ وسیعی ساخته شده و کوههای بلند «بابا» و «سد پیتاب» اطراف آن را احاطه کرده است. منطقهٔ مسکونی «کِلِیگان» در شرق و منطقهٔ «دَهَن مُرغِی» در غرب آن واقع شده است. رودخانهٔ زیبایی که از «بند امیر» سرچشمه میگیرد نیز در اطراف آن جریان دارد.[۱۹۳]
معماری چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ساختمان قلعهٔ چهلبرج و برجهای نگهبانی آن در سه ردیف در اطراف تپهای به ارتفاع ۱۲۰ متر از سطح دریا و با معماری بسیار پیچیده بنا شده است. تهداب (پایه) دیوار قلعه را از سنگ و قسمت میانی و بالای آن را از خشت (آجر) خام، با عرض حدود ۳ متر ساختهاند. این بنا، بهصورت زیبا و مستحکم ساخته شده بهطوری که عوامل فرسایندهٔ طبیعی مانند باد و باران و برفهای سنگین در طول قرنهای زیاد نتوانسته است آن را بهکلی نابود کند.[۱۹۴] برجهای قلعه، بهصورت دقیق و با رعایت تناسب ساختمان در بلندیها و پستیهای تپه واقع شده و همه بهسمت دره و بهشکل مدور بنا شده است. در برجها شکافهایی بهشکل عمودی در چند ردیف برای دیدهبانی و تیراندازی وجود دارد.[۱۹۵] گرچه قلعه به چهلبرج معروف است اما بر اساس مطالعات انجام شده، این اثر تاریخی دارای بیش از ۳۰۰ برج بوده است.[۱۹۶] دیوارهای ساختمانها و برجها، با ملاط «کاهگل» (خاک رس و کاه) بهصورت ظریف و مستحکم، عایقبندی شده است.[۱۹۷] در اطراف قلعهٔ چهلبرج، دیوار ضخیم و مرتفع از جنس سنگ وجود داشته که به آن «سور شهر» میگفتهاند و در حالحاضر نشان کمی از آن باقی مانده است.[۱۹۸]
سبک معماری این قلعه آمیزهای از سبکهای دوران بودایی، غوریها و اسلامی است که نشان میدهد این بنای تاریخی در دروههای مختلف وجود داشته و در هر زمانی متناسب با اقتضائات فرهنگی آن، توسعه پیدا کرده و بازسازی شده است.[۱۹۹]
قسمتهای مختلف چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]استادیوم: در ضلع جنوبغربی قلعه، استادیوم بزرگی بهمساحت ۶ جریب دیده میشود که توسط دیوارهای سنگی ضخیم به عرض ۱۸۰ سانتیمتر و ارتفاع ۳ متر احاطه شده بوده اما در حالحاضر قسمتهای زیاد آن از بین رفته است. بهاحتمال زیاد این میدان برای برگزاری جشن و رژه سربازان، رقابتهای ورزشی و رزمی یا تمرینات نظامی بوده است.[۲۰۰]
راه زیرزمینی: راه زیرزمینی و مخفی برای زمان جنگ و اضطرار، از داخل برجهای قلعه بهسمت رودخانه بهطول ۶۰ متر وجود دارد.[۲۰۱]
حوض مخفی: ازدایرهٔ دوم قلعه، راه مخفی دیگر تا پایین دره کنده شده و سرانجام به یک حوض آب رسیده که آب آشامیدنی ساکنان قلعه در هنگام اضطرار از طریق همین حوض تأمین میشده است. کف حوض از سنگهای مرمر سفید فرش شده و منبع حوض شاید چشمهای در زیر کوه است.[۲۰۲]
جوی آب فرهاد و شیرین: یک جوی آب توسط سنگتراشان ماهر از یک درهٔ فرعی از کنار صخرهٔ نزدیک قلعه، به داخل قلعهٔ چهلبرج کنده شده که آب را تا نزدیک دیوارهٔ جنوبی قعله میرسانده است. این جوی بهنام جوی فرهاد و شیرین، معروف است.[۲۰۳]
نقاشیهای داخل قلعه چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در قمستهای مختلف قلعه، نقاشیهای گوناگون وجود داشته که در حالحاضر تخریب شده است، اما در زیر برجها، سه اتاق کوچک (اتاق خواب) بهصورت ظریف و هنرمندانه معماری شده که در سقف و دیوارهای آنها، تصاویر بسیار زیبا به رنگ سرخ نقاشی شده است. در میان تصاویر متعدد، زنان در حال رقص دیده میشود که پیالههایی در دست دارند و به کسی که در برابر آنان روی تختی نشسته است، تعارف میکنند. در یکی از این اطاقکها، تصویر پادشاه مقتدری به چشم میخورد که چند مرد در اطراف وی ایستادهاند و رقاصهها پیش روی او درحال رقصاند. روی هردو دوش پادشاه، تصویر دو مار کوچک کشیده شده و بهنظر میرسد که مارها از شانههای مرد روئیدهاند. قدمت این نقاشیها به دورهٔ قبل از اسلام بازمیگردد.[۲۰۴]
اهمیت قلعه چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قلعهٔ چهل برج یکی از مناطق مهم تاریخی بامیان و نمادی از معماری دورهٔ کوشانیها است که از نظر تاریخی و باستانشناختی اهمیت زیاد دارد.[۲۰۵] این بنای تاریخی، در کنار دهها بنا و آثار باستانی معروف دیگر این ولایت، از جاذبههای مهم گردشگری محسوب میشود و سالانه گردشگران خارجی و داخلی زیادی از آن دیدن میکنند که باعث رونق اقتصادی و رشد صنایع وابسته بهصنعت گردشگری میشود.[۲۰۶]
وضعیت کنونی قلعه چهلبرج بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]قلعهٔ چهلبرج، بر اثر حوادث طبیعی، برف، باران و سیلابها، حفاریهای غیرقانونی و بیتوجهی حکومتها آسیب زیادی دیده[۲۰۷] و از برجهای متعدد آن، تنها بقایای ۳۴ برج باقی مانده است که آنها نیز در معرض فرسایش شدید قرار دارد.[۲۰۸]
۴. قلعه تاریخی گوهرگین
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در ۱۸ کیلومتری جنوب شرق مرکز یکاولنگ، بر فراز تپهای سنگی، ویرانههای قلعهای تاریخی بهنام گوهرگین دیده میشود. این دژ باستانی با برجهای نیمهویران و دیوارهای منقوش، از معماری پیچیدهای حکایت دارد که هنوز رازهای آن در پردهای از ابهام قرار گرفته است.
بر اساس یافتههای باستانشناسی شامل قبرهای باستانی، مجسمهها، ظروف سفالی و مهرههای سنگی و گلی، این قلعه به دوران پیش از اسلام و بهطور احتمالی دورههای خورشیدپرستی و بوداییگری تعلق دارد. مردم محلی این اثر تاریخی را به کافری از توابع شهر بربر نسبت میدهند، اما شواهد موجود نشاندهنده تمدنی کهنتر است.
قلعه گوهرگین با موقعیت استراتژیک خود بر بلندای تپه، در گذشته بهطور احتمالی کاربرد نظامی و مسکونی داشته و شاهد تحولات تاریخی بسیاری بوده است. این بنای تاریخی که تا دوره بوداییگری نیز آباد بوده، امروزه بهعنوان یکی از گنجینههای ناشناخته باستانشناسی بامیان نیازمند توجه و پژوهشهای بیشتر است.[۲۰۹]
۵. شهر سرخشک
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در فاصلهٔ ۳۰ کیلومتری شرق بامیان و چهار کیلومتری دره شکاری، ویرانههای شهر تاریخی سرخشک بر فراز تپهای مشرف به منطقه شیبر قرار دارد. این شهر باستانی که بهصورت استراتژیک در ارتفاع ساخته شده بود، از استحکام دفاعی قابلتوجهی برخوردار بوده و از اهمیت نظامی و سیاسی بالایی در دوران اوج خود برخوردار بوده است.
شهر سرخشک همچون غلغله و شهر ضحاک، دارای معماری منحصر به فردی با ساختارهای سردابهای و بناهای خشتی است. این مجموعه تاریخی از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بخش نخست شامل هسته مرکزی شهر با بقایای مسجد و سایر سازههای عمومی است که تاکنون پابرجا ماندهاند، و بخش دوم شامل ارگ یا دژ مرکزی (بالاحصار) است که محل استقرار حاکمان و نظامیان بوده است.
بر اساس روایات تاریخی، این شهر استوار در جریان یورش مغولها و به روایتی دیگر در دوره حکومت عبدالرحمان خان ویران شده است. امروزه بقایای این شهر تاریخی، با وجود آسیبهای وارد شده، همچنان گویای عظمت و شکوه گذشته این منطقه است و بهعنوان یکی از مهمترین آثار معماری دفاعی در بامیان شناخته میشود. این محوطه باستانی نیازمند مطالعات گستردهتر باستانشناسی و اقدامات حفاظتی فوری است.[۲۱۰]
۶. شهر بربر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شهر بربر یک سایت تاریخی در ناحیه بامیان است که آثار باقیماندهای از آن نشان میدهد که قدمت بسیاری دارد. این شهر در فاصلهٔ کمی، حدود دو تا ۳ کیلومتر، شرق بازار نیک در شهرستان یکاولنگ، واقع شده و بر فراز قلهای به ارتفاع حدود ۴۰۰ متر قرار دارد. مردم محلی این منطقه به آن نام «شهر بربر» میگویند و معتقدند که این مکان در گذشته، پایتخت شاه بربرستان بوده است.
طبق باورهای محلی، این شهر در زمان امام علی به اسلام روی آورده و بهعنوان یک منطقهٔ مهم و تاریخی در دوران قبل و بعد اسلام محسوب میشود. آثار باقیمانده از آن نشاندهندهٔ تاریخهای کهن و ارتباط فرهنگی و تاریخی منطقه است.[۲۱۱]
۷. غارهای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غارهای تاریخی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در دل کوهها و تپههای مختلف بامیان، هزاران غار تاریخی و دستساز (سُمُوچ) کوچک و بزرگ با اشکال هندسی متنوع مربع، مستطیل، مدور و ششضلعی وجود دارد که در گذشته مرکز آموزش، عبادت و ریاضت راهبان بودایی بود اما امروزه برخی از آنها به پناهگاه خانوادههای نیازمندی تبدیل شده که در پی فشارهای اقتصادی و اجتماعی، به ناچار به غارنشینی روی آوردهاند.
شهر شاهی و اداری: تعدادی از این غارها در درهٔ فولادی در جنوبغرب بامیان قرار دارد و در گذشته بهعنوان شهرشاهی، مرکز حکومت شیران (پادشاهان) بامیان بوده است. این دره از دامنههای کوه بابا آغاز شده و تا چهار کیلومتر در عمق دره، آثار و غارهای متعلق به دوران بودایی به چشم میخورد. این غارها نشاندهندهٔ حضور گستردهٔ پیروان آیین بودا در این منطقه بوده و از اهمیت تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردارند.
غار چهلستون یکی از بزرگترین مجموعهغارهای بامیان است که در منطقهٔ سرخ و در فاصله یکونیم کیلومتری غرب شهر بامیان واقع شده است. این غار در دل دیوارهای عظیم کنده شده و شامل دهلیزهای متعددی است که توسط پایهها و ستونهای سنگی از هم جدا شده است. بهدلیل تعداد زیاد این ستونها، این غار بهنام چهل ستون شهرت یافته و بهعنوان یکی از شگفتانگیزترین آثار معماری صخرهای بامیان شناخته میشود.
جلوههای هنری: سقفهای گنبدی و دیوارهای منحنی این غارها که با مهارت و دقت در دل صخرهها تراشیده شده است گواهی بر هنر و دانش معماری پیشینیان است. هرچند گذر زمان و دستاندازیهای انسانی بخش قابل توجهی از نقاشیهای دیواری، گچبریها و تزیینات ظریف این فضاها را از بین برده است، اما همین آثار باقیمانده نیز گویای ذوق هنری، خلاقیت و بینش عمیق سازندگان آنها است.[۲۱۲]
محل پرورش اندیشههای فلسفی: غارهای تاریخی بامیان در گذشته کارکردی چندبعدی بهعنوان مراکز فلسفی، هنری و آموزشی آیین بودا داشت که در شکلدهی به فرهنگ، هویت دینی و خاطرات جمعی منطقه نقش اساسی ایفا میکرد. این غارها که با نقاشیهای دیواری بینظیر و معماری منحصربهفرد تزیین شده بود، هم محل عبادت و ریاضت راهبان بودایی محسوب میشد و هم بهعنوان دانشگاههای باستانی، به پرورش اندیشههای فلسفی و انتقال دانش دینی میپرداختند.
آموزههایی که در این مراکز شکل میگرفت، تأثیر عمیقی بر ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه گذاشت و بامیان را به یکی از کانونهای مهم تمدنی در امتداد جادهٔ ابریشم تبدیل کرد. تلفیق هنرهای هندی، یونانی و ساسانی در نقاشیها و معماری این غارها، گویای تعاملات فرهنگی گستردهای است که در این مراکز صورت میگرفت. امروزه این غارها با وجود تحولات تاریخی، همچنان بهعنوان گواهی بر عظمت تمدنی گذشتهٔ این منطقه باقی مانده است و میتواند بهمثابهٔ محلی برای بازشناسی هویت تاریخی و فرهنگی این منطقه مورد توجه قرار گیرد.[۲۱۳]
پناهگاه آسیبدیدگان اجتماعی: امروزه برخی از این غارها به محل سکونت اقشار محروم و آسیبپذیر تبدیل شده است. این تغییر وضعیت، بهصورت روشن، شکست عملکرد اجتماعی و اقتصادی دولتها و ناتوانی در فراهم آوردن فرصتهای معیشتی و سرپناه مناسب برای شهروندان را بازتاب میدهد. فقر، نارسایی در ارائه خدمات عمومی همچون آب و برق، و نبود امکانات توسعهای، محرومیت این افراد را در قالب چند دهه، به مرحلهای کشانده است که آنها مجبور به پناهبردن به محیطهای تاریخی و طبیعی شدهاند که روزگاری محل عبادت و سکونت راهبان بودایی بوده است.
کارشناسان پدیدهٔ غارنشینی جدید را نتیجهٔ مستقیم فقر شدید و نماد غفلت اجتماعی و ناتوانی دولتها و نهادهای مدنی در تأمین نیازهای اساسی اقشار آسیبپذیر میدانند. ساکنان کنونی این غارها، بهطور عمده از اقشار فرودست جامعه هستند که در محیطهایی فاقد نور کافی، سیستم تهویهٔ مناسب و امکانات بهداشتی اولیه زندگی میکنند. به نظر کارشناسان این شرایط نه تنها سلامت جسمی ساکنان را تهدید میکند، بلکه پیامدهای روانی عمیقی بر جای میگذارد. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از این افراد پیش از این در مناطق روستایی اطراف زندگی میکردند، اما ترکیبی از خشکسالیهای متوالی، ناامنیهای سیاسی و شکست طرحهای توسعهای آنها را به این نقطه سوق داده است.[۲۱۴]
محل سوادآموزی مدرن: برخی از غارهای تاریخی بامیان علاوهبر کاربرد مسکونی به مکانی برای تعلیم نسل جدید تبدیل شده است. برای مثال در یکی از این غارها، مدرسهای غیررسمی با عنوان «مکتب غار» فعالیت میکند که با وجود امکانات محدود، زمینهٔ آموزش بیش از ۵۰ کودک از روستاهای اطراف را فراهم کرده است. این مرکز آموزشی که به همت جامعهٔ محلی شکل گرفته، دروس پایه از جمله زبانهای فارسی دری و انگلیسی، ریاضیات، جغرافیا و معارف اسلامی را در برنامهٔ خود جای داده است.
ابتکار مردم و معلمان محلی و نیاز مبرم کودکان محل به آموزش، منجر به تأسیس این مکتب در دل غار شده است. با وجود چالشهای فراوان از جمله محدودیت زمانی (تنها دو ساعت آموزش روزانه) و نبود امکانات اولیه، این مدرسه توانسته است به تدریج گسترش یابد و دانشآموزان بیشتری از روستاهای دور و نزدیک را جذب کند. این پدیده نشاندهندهٔ تداوم کارکرد فرهنگی غارهای بامیان است که پس از قرنها، بار دیگر به کانون آموزش و پرورش تبدیل شدهاند.[۲۱۵]
غارهای طبیعی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غارهای طبیعی بامیان با ویژگیهای منحصربهفرد خود، از جاذبههای بینظیر این منطقه محسوب میشوند که ظرفیت بالایی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد. این غارها بخشی از میراث طبیعی و تاریخی ارزشمند بوده که میتواند با توسعه صنعت گردشگری، نقش مهمی در رونق اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی برای جوامع محلی داشته باشد. به نظر کارشناسان حفظ و معرفی این پدیدههای طبیعی، علاوهبر افزایش درآمدهای منطقهای، به بهبود رفاه اجتماعی و توسعهٔ پایدار بامیان کمک شایانی میکند. در ذیل نام چند غار مهم طبیعی بامیان آمده است:
۱. غار یخ سرقازان بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]در میان جاذبههای طبیعی ولایت بامیان، غار یخ سرقازان بهعنوان پدیدهای شگفتانگیز و منحصر به فرد شناخته میشود. این غار در دامنههای کوه بابا و در فاصلهای حدود ۴۵ کیلومتری جنوب غرب مرکز ولایت واقع شده است. ویژگیهای خاص این غار از جمله تشکیل قندیلهای یخی در فصل تابستان و گرمایش داخلی در زمستان، آن را به یکی از عجایب طبیعی منطقه تبدیل کرده است.
ویژگیهای منحصر به فرد غار: بر اساس مشاهدات محلی، این غار دارای عمقی بیش از سه هزار متر است که تاکنون کسی موفق به کشف انتهای آن نشده است. ساکنان محلی گزارش میدهند که در فصل گرما با افزایش دمای هوا، تشکیل یخهای درون غار نیز بیشتر میشود، در حالی که در زمستان فضای داخلی غار گرم میگردد. این پدیده متضاد با شرایط جوی بیرون، توجه بسیاری از محققان و گردشگران را به خود جلب کرده است. در مجاورت این غار، چشمهای موسوم به «جلجلی» وجود دارد که آب آن به باور محلیان دارای خواص درمانی است.
اهمیت گردشگری و اقتصادی: غار یخ سرقازان به همراه دیگر غارهای طبیعی بامیان مانند غار فریدون و غار منتهگک، سالانه پذیرای شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است. مسئولان محلی بر این باورند که با معرفی مناسب این جاذبهها، صنعت گردشگری میتواند به یکی از اصلیترین منابع درآمدی ولایت تبدیل شود. در حال حاضر، این صنعت پس از کشاورزی و دامداری، سومین منبع درآمدی بامیان محسوب میشود که ظرفیت توسعه و رشد چشمگیری دارد.[۲۱۶]
۲. غار فریدون در بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]غار فریدون در منطقه سرلدو و در ناحیهٔ شهیدان بامیان قرار دارد و بهدلیل قرار گرفتن بین دو غار، به کوهی مابین دو غار معروف است. بر اساس افسانههای محلی، مادر فریدون برای نجات او از دست ضحاک، وی را در این غار پنهان و بزرگ کرد. پس از رشد و نمو، فریدون به همراه کاوه آهنگر که در دره آهنگران بامیان زندگی میکرد، علیه ضحاک قیام کرد و پس از هزار سال حکومت، او را شکست داد. این غار نمادی از مقاومت و پیروزی نیکی بر بدی در فرهنگ عامه است.[۲۱۷]
۳. غار بخارگرم در روستای خاکدو (یکاولنگ)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این غار عمودی و بسیار عمیق در منطقه یکاولنگ قرار دارد که ویژگی منحصر به فرد آن بخار گرمی است که بهطور دائم از دهانه آن خارج میشود. در کف این غار، استخوان و اسکلت حیوانات مختلف مشاهده شده که بر اسرارآمیز بودن آن افزوده است. عمق زیاد و شرایط خاص داخل غار، آن را به یکی از مرموزترین غارهای منطقه تبدیل کرده است.
۴. غار چپچل (یکاولنگ)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این غار با ارتفاع ۴۰ متری از سطح زمین، دارای محوطه بسیار وسیعی است که کف آن را چمنزارهای مرطوب پوشانده است. یکی از ویژگیهای جالب توجه این غار، صدای خروش آب است که از اعماق آن به گوش میرسد و نشاندهنده وجود جریان آب زیرزمینی در آن است. وسعت زیاد و شرایط خاص محیطی این غار، آن را به زیستگاه مناسبی برای برخی گونههای جانوری تبدیل کرده است.
۵. غار دانه قول (یکاولنگ)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این غار که در ارتفاع سه هزار متری از سطح دریا قرار گرفته، در گذشته کاربرد نظامی داشته است. موقعیت استراتژیک و دسترسی دشوار به این غار، آن را به مکان مناسبی برای اهداف دفاعی تبدیل کرده بود. ارتفاع زیاد و چشماندازهای پانورامای اطراف آن، این غار را به یکی از منحصر به فردترین غارهای منطقه تبدیل کرده است.
۶. غار نیچه زری در روستای طاق (سیغان)
[ویرایش | ویرایش مبدأ]این غار با دهانه بهصورت نسبی، تنگ اما محوطه داخلی وسیع، در منطقه سیغان واقع شده است. به گفته ساکنان محلی، در انتهای این غار آب وجود دارد و همچنین بقایای استخوان حیوانات در آن دیده شده است. ویژگیهای زمینشناسی خاص این غار و وجود منابع آبی در آن، نشاندهنده سیستم پیچیده آبراهههای زیرزمینی در منطقه است.[۲۱۸]
درههای بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دره فولادی
درهٔ فولادی یکی از جاذبههای طبیعی و تاریخی ولایت بامیان بوده که در جنوب شرق مرکز این ولایت و نزدیک ولسوالی یکاولنگ قرار گرفته است. این منطقه با مختصات جغرافیایی ۳۴٫۸۲۹۰ شمالی و ۶۷٫۸۷۰۰ شرقی، هم طبیعت چشمنواز و هم آثار تاریخی ارزشمندی را در خود جای داده است. قدمت درهٔ فولادی به دوران باستان میرسد و در طول تاریخ، بهویژه در دورههای غزنویان و غوریان، نقش مهمی در تجارت و راهبردهای نظامی ایفا کرده. از دهه ۱۹۹۰ توجه ویژهای به احیای این منطقه تاریخی شده است.
معماری درهٔ فولادی نشاندهندل مهارت استادکاران قدیمی است که معابد، قلعهها و بناهای مختلفی را با سنگ و خشت ساختهاند. نقوش و طرحهای برجسته روی برخی از این سازهها، هنر معماری گذشته را به نمایش میگذارد. این دره از نظر فرهنگی اهمیت زیادی دارد، چرا که در طول تاریخ محل ارتباط و تبادل فرهنگهای مختلف بوده است. امروزه دره فولادی نه تنها یک اثر تاریخی ارزشمند، بلکه یکی از مقاصد مهم گردشگری در افغانستان محسوب میشود.
دره فولادی در اوایل قرن بیستم توسط باستانشناسان کشف شد و تحقیقات اخیر اطلاعات ارزشمندی دربارهٔ تاریخ و فرهنگ این منطقه به دست داده است. این یافتهها نشان میدهد که درهٔ فولادی گنجینهای از تاریخ و تمدن این سرزمین است.[۲۱۹]
دره آجر
درهٔ آجر بهعنوان یکی از چشماندازهای طبیعی مهم ولایت بامیان، با ویژگیهای جغرافیایی و تاریخی خاص خود توجه گردشگران و پژوهشگران را به خود جلب میکند. این منطقه که در فاصلهٔ ۷۵ کیلومتری شهر بامیان واقع شده، از نظر تقسیمات اداری بخشی در ولسوالی یکاولنگ و بخشی دیگر در منطقه کهمرد قرار دارد.
این دره با کوههای رنگارنگ و مناظر بدیع طبیعی، از دیرباز مورد توجه حاکمان و سلاطین افغانستان نیز بوده است. برای مثال در دورهٔ حکومت امیر حبیبالله بهعنوان شکارگاه سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت و در زمان ظاهر شاه بهصورت رسمی بهعنوان منطقهٔ حفاظتشده و شکارگاه خانوادهٔ سلطنتی تعیین شد.
از ویژگیهای بارز این منطقه میتوان به دریاچهٔ طبیعی آن اشاره کرد که امکان فعالیتهایی مانند صید ماهی و شنا را برای بازدیدکنندگان فراهم میسازد. این منطقه همچنین بهعنوان یکی از ذخیرهگاههای مهم حیات وحش افغانستان شناخته میشود که میزبان گونههای متنوع گیاهی و جانوری بومی است.
در ۱۳۵۲ش این منطقه بهصورت رسمی تحت حفاظت دولت قرار گرفت و تدابیر امنیتی ویژهای برای نگهداری از آن اجرا شد. پس از این تاریخ، مدیریت منطقه به سازمان «افغانتور» سپرده شد و سالانه پذیرای بیش از ۵۰۰ گردشگر داخلی و خارجی شد. از مهمترین بخشهای این دره میتوان به «دره لکلکه»، «دره چهلتن»، «دره جوزری»، «دره پودینه تو»، «دره غوغاسار» و «قلاتو» اشاره کرد که هر یک دارای ویژگیهای طبیعی منحصربهفرداست.[۲۲۰]
بابر دره
بابر دره یکی از جاذبههای طبیعی بکر و دستنخورده، در شمال ولسوالی یکاولنگ واقع شده است. این منطقه با دارا بودن مناظر طبیعی خیرهکننده، آبشارهای متعدد و منابع آبی زلال، از ظرفیتهای بالای گردشگری برخوردار است. ویژگیهای منحصر به فرد این دره شامل پوشش گیاهی طبیعی، زیستگاه حیوانات وحشی و اهلی، و چشماندازهای بکر بوده که بر جذابیتهای آن افزوده است. با وجود این قابلیتها، دسترسی دشوار و مسیرهای صعبالعبور موجب شده تا این منطقه کمتر مورد توجه گردشگران خارجی قرار گیرد.[۲۲۱]
دره ششپل
دره ششپل، واقع در نزدیکی شهر بامیان، یکی از جاذبههای طبیعی کمنظیر با چشماندازهای سرسبز، آبوهوای مطبوع و پیشینهای تاریخی است. این دره که نام خود را از شش پل سنگی و چوبی بر روی رودخانهاش گرفته، با کوههای مرتفع، آبشارهای زلال و دشتهای پوشیده از گلهای وحشی، ترکیبی منحصربهفرد از زیباییهای طبیعی را ارائه میدهد. اگرچه موقعیت جغرافیایی و راههای صعبالعبور موجب شده این منطقه کمتر مورد توجه گردشگران قرار گیرد، اما همین ویژگیها بکر بودن آن را حفظ کرده است. دره ششپل علاوهبر جذابیتهای طبیعی، میزبان آثار تاریخی نظیر بقایای قلعهای منسوب به ضحاک و کاروانسرای قدیمی است که نشان از اهمیت این مسیر در ادوار گذشته دارد.
تنوع زیستی این دره شامل گونههای گیاهی دارویی و جانوران وحشی مانند گرگ، روباه و گوزن میشود که متأسفانه برخی از آنها در معرض تهدید قرار دارند. جوامع محلی هزاره با مهماننوازی و فرهنگ غنی خود، بر جذابیتهای این منطقه افزودهاند و امکان تجربه زندگی سنتی را برای بازدیدکنندگان فراهم میکنند.[۲۲۲]
بامیان معاصر
[ویرایش | ویرایش مبدأ]۱. اهمیت و جایگاه بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]مرکزیت تمدنی، تجاری و فرهنگی در طول تاریخ: بامیان از دیرباز، یکی از مهمترین مراکز تمدنی، دینی، تجاری، سیاسی و فرهنگی بهشمار میرفته است. سیاحان، کاشفان، بازرگانان، هنرمندان، نویسندگان و زائرانی از هند، چین، آسیای مرکزی، شرق آسیا و اروپا، به این شهر رفت و آمد داشتهاند.
آثار هنری، باستانی و مدنیتی که در بامیان وجود دارد، محصول تلاشهای معماران، پیکرتراشان، نقاشان و هنرمندان بامیانی و سرزمینهای مجاور است. این میراث ارزشمند و مشترک تمام بشریت بر اهمیت و شکوه آن افزوده است.[۲۲۳] شهر بامیان برای قرنها بهعنوان مهمترین محور ارتباطی بین شمال و جنوب افغانستان ایفای نقش کرده است. امروزه نیز با دارابودن آثار و بناهای تاریخی بینظیر، بهعنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگران و پژوهشگران بینالمللی شناخته میشود. این ویژگیها به همراه غنای فرهنگی و تاریخی، بامیان را به گنجینهای بیبدیل در میراث تاریخی و باستانی افغانستان تبدیل کرده است.
بامیان در متون جغرافیایی قدیم بهعنوان شهری پررونق و استراتژیک توصیف شده که در مرز بین گوزگانان و خراسان قرار داشت. این شهر با حاصلخیزی زمینهای کشاورزی و حکومتی مستقل شناخته میشد. قلمرو نفوذ بامیان در دوران اوج خود شهرهای مهمی چون غزنی، کابل، پروان، پنجشیر، بدخشان و نواحی اطراف را شامل میشد.
جغرافیدانان با اشاره به وجود بیش از چهارصد دژ و چهار رودخانهٔ مهم در این منطقه، از معادن غنی آن شامل بیجاده، لاجورد، جیوه، سرب و بلور یاد کردهاند که نشاندهندهٔ ثروت طبیعی و اهمیت اقتصادی بامیان در دوران باستان است. این ویژگیها بامیان را به مرکزی تجاری و فرهنگی تبدیل کرده بود که در تقاطع تمدنهای بزرگ قرار داشت.[۲۲۴]
نقش ارتباطی بین شمال و جنوب افغانستان: بامیان، بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر «جادهٔ ابریشم»، حائز اهمیت بوده و نقطهٔ اتصال شرق به غرب افغانستان محسوب میشده است. این ولایت، در مسیر کاروانهای تاجران امپراطوری روم، چین، آسیای میانه و آسیای جنوبی قرار داشت. علاوهبر آن، در این منطقه، آثار هنری و باستانی بسیاری وجود دارد که نشان از مدنیت و هنر طولانیمدت در این خطه است.[۲۲۵]
۲. هویت تاریخی و اجتماعی هزارهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]هویت تاریخی و اجتماعی بامیان بهعنوان گهوارهٔ تمدنی کهن، با هویت تاریخی و فرهنگی قوم هزاره گره خورده است. این منطقه که از زمان باستان محل سکونت این قوم بود و بعد از میلاد مسیح به مرکز حکومت بودایی کوشانی تبدیل شده بود، پس از اسلامآوردن، به تدریج به خاستگاه هویت شیعی هزارهها تبدیل شد.[۲۲۶] آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی از جمله مجسمههای بودا و غارهای صخرهای بامیان نه تنها نماد تمدن کهن این منطقه، بلکه نشانهای از توانایی هنری و معماری نیاکان هزارهها محسوب میشود. تخریب مجسمههای بودا توسط طالبان در ۲۰۰۱م این آثار را از نشانههای فرهنگی به نماد مقاومت هزارهها تبدیل کرد.[۲۲۷]
امروزه بامیان با وجود چالشهای اقتصادی و زیربنایی، بهعنوان نماد هویت جمعی هزارهها و مرکز ثقل فرهنگی آنان شناخته میشود. این شهر با حفظ آثار تاریخی خود، پیوند ناگسستنی بین گذشته و حال هزارهها برقرار کرده و به مکانی برای بازتعریف هویت این قوم در افغانستان معاصر تبدیل شده است.[۲۲۸]
۳. نماد تابآوری و مرکز سیاسی هزارهها
[ویرایش | ویرایش مبدأ]پایتخت سیاسی هزارهها: بامیان در دوران معاصر بهعنوان پایتخت سیاسی هزارهها، در حیات دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این قوم نقش مهم و اساسی داشته است و نماد تابآوری و مرکز سیاسی این قوم محسوب میشود. نقطهٔ عطف این نقشآفرینی در ۱۳۵۸ش با تأسیس شورای اتفاق اسلامی افغانستان رقم خورد. در این سال نمایندگان ۴۲ منطقه از سراسر هزارجات در ولسوالی ورس بامیان گرد هم آمدند و شورای اتفاق اسلامی افغانستان را تأسیس کردند.
این شورای تاریخی که حتی نمایندگان سنی مذهب ایماقهای غور را نیز در بر میگرفت، از سه رکن اصلی مالکان، علمای دینی و جوانان تحصیلکرده تشکیل شده بود و سید علی بهشتی، حسن ناصری و سید حسن جگرن را به ترتیب بهعنوان رئیس، دبیرکل و فرمانده نظامی برگزید. علیرغم محرومیتهای شدید هزارهجات، این شورا موفق به ایجاد نظام اداری منسجمی شد که شامل راهاندازی خطوط تلفن، وضع مقررات مالیاتی و سازماندهی نیروهای محلی بر اساس سنتهای بومی بود.[۲۲۹]
این تجربه مقدمهای شد برای تشکیل حزب وحدت اسلامی افغانستان در ۱۳۶۸ش که با اتحاد هفت گروه جهادی شیعه در بامیان شکل گرفت و به رهبری عبدالعلی مزاری به مهمترین نهاد نمایندگی سیاسی هزارهها تبدیل شد. حزب وحدت با شعار عدالت اجتماعی و احقاق حقوق شیعیان، همبستگی بیسابقهای در جامعه هزاره ایجاد کرد و نقش تعیینکنندهای در تحولات سیاسی افغانستان داشت.[۲۳۰]
دوران مقاومت در برابر طالبان اول: پس از شهادت عبدالعلی مزاری در کابل به دست گروه طالبان در ۱۳۷۳ش بامیان بهعنوان پایتخت سیاسی هزارهها و مقر اصلی حزب وحدت اسلامی نقش محوری در سازماندهی مقاومت و تحولات سیاسی ایفا کرد. بعد از آن، بامیان به کانون مقاومت در برابر طالبان تبدیل شد و با وجود محاصرهٔ نظامی و اقتصادی سنگین، سه سال ایستادگی سرسختانه را رهبری کرد. نیروهای حزب وحدت با تکیه بر موقعیت استراتژیک مناطق کوهستانی، خطوط دفاعی مستحکمی در محور بامیان-یکاولنگ ایجاد و موجودیت سیاسی و نظامی هزارهها را در برابر تهاجم طالبان حفظ کردند.[۲۳۱]
۴. ویژگیهای کالبدی و اجتماعی شهر معاصر بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]شهر امروزی بامیان بسیاری از ویژگیهای سنتی خود را حفظ کرده است. در حالی که شهرهای امروزی با نمادهایی مانند ساختمانهای بلند، زیرساختهای مدرن و فضاهای شهری پیشرفته شناخته میشوند، بامیان همچنان با معماری و سبک زندگی سنتی باقی مانده است. ساختار شهری آن فاقد عناصر مدرنیته است و بافت مسکونی آن بهطور عمده شامل خانههای کوتاه با مصالحی مانند خشت، چوب و گل میشود.
حتی جزئیاتی مانند پلکانهای چوبی و سقفهای گلی که بهصورت دورهای بازسازی میشوند، نشاندهندهٔ تداوم روشهای ساخت و ساز سنتی در این منطقه است. هستهٔ مرکزی شهر حول بازار نو شکل گرفته است، در حالی که بقایای بازار قدیم بهعنوان بخشی از میراث تاریخی در مجاورت محوطهٔ بوداهای تخریبشده قرار دارد.
پراکندگی سکونتگاهها در بامیان نیز الگوی متفاوتی نسبت به شهرهای معمولی دارد، بهطوری که واحدهای مسکونی بهصورت گروههای کوچک و بدون تقسیمبندی رسمی محلات کنار هم قرار گرفته است. این ویژگیها در کنار هم، بامیان را به شهری منحصربهفرد تبدیل کرده که اگرچه از نظر توسعهٔ شهری عقبمانده به نظر میرسد، اما از نظر حفظ هویت تاریخی و فرهنگی، نمونهای قابل توجه است.
علیرغم غنای تاریخی و فرهنگی، کارشناسان توسعهنیافتگی کالبدی شهر بامیان را متأثر از عوامل ساختاری متعددی میدانند. برای مثال موقعیت جغرافیایی کوهستانی و انزوای نسبی منطقه، همراه با دههها جنگ و ناامنی، زیرساختهای شهری را با محدودیتهای جدی مواجه ساخته است. این چالشها در کنار فقر عمومی مردم بامیان و توسعهنیافتگی عمومی افغانستان و کمبود سرمایهگذاریهای زیربنایی، موجب شده بامیان نتواند همگام با تحولات شهری معاصر حرکت کند.[۲۳۲]
۵. لقبها و افتخارات بینالمللی بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]ثبت در سازمان بینالمللی یونسکو
در ۱۲ تیر ۱۳۸۲ش سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی ملل متحد (یونسکو)، درهٔ بامیان را در فهرست آثار جهانی ثبت کرد. این رخداد فرهنگی پس از آن بود که در ۲۰۰۱م گروه طالبان ۲ تندیس بزرگ و تاریخی بودا را تخریب کردند و باعث واکنش منفی جهانی شد. کارشناسان این ثبت مهم را نماد احترام به میراث فرهنگی جهان و پیامی برای جلوگیری از تکرار تخریب آثار تاریخی میدانند.[۲۳۳]
شهر خلاق در آسیای میانه
ولایت بامیان بهدلیل میراث فرهنگی غنی، صنایع دستی منحصربهفرد و آثار تاریخی، در ۲۰۱۵م در میان ۱۱۶ شهر نامزد، به عضویت شبکهٔ شهرهای خلاق یونسکو پذیرفته شد و لقب شهر خلاق را کسب کرد. این عضویت بامیان را بهعنوان یکی از ۴۷ شهر جدید در این شبکه معرفی کرد. معیارهای انتخاب، شامل دارابودن آثار تاریخی، صنایع دستی اصیل و فرهنگ بومی است. کارشناسان، این موفقیت را فرصتی برای توسعهٔ تبادل فرهنگی و شناساندن هنر و فرهنگ افغانستان در سطح جهانی دانستند. صنایع دستی این منطقه، مانند نمد، برک، گلیم و خامکدوزی، از شهرت بینالمللی برخوردار است. این دستاورد نشاندهندهٔ جایگاه برجستهٔ فرهنگی و هنری بامیان در جهان است.[۲۳۴]
اولین پایتخت فرهنگی سارک
بامیان در ۲۰۱۵م بهدلیل دارابودن میراث فرهنگی غنی، آثار تاریخی بینظیر (شامل تندیسهای بودا، شهر غلغله و شهر ضحاک) و جاذبههای طبیعی منحصربهفرد (مانند بند امیر) بهعنوان نخستین پایتخت فرهنگی سازمان همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک) انتخاب شد. این انتخاب نشاندهندهٔ اهمیت بینالمللی بامیان بهعنوان یکی از کانونهای مهم تمدنی و فرهنگی آسیا است که در طول تاریخ نقش مهمی در تبادلات فرهنگی جادهٔ ابریشم داشته است.
اعطای این عنوان به بامیان پس از بررسیهای دقیق کارشناسان بینالمللی صورت گرفت و گواهی بر جایگاه ممتاز این شهر در عرصه فرهنگ و هنر منطقه است. کارشناسان این موفقیت را فرصتی استثنایی برای معرفی ظرفیتهای گردشگری و فرهنگی این منطقه به جهانیان، میدانند.[۲۳۵]
۶. بامیان در آثار پژوهشگران
[ویرایش | ویرایش مبدأ]دربارهٔ بامیان مقالات و کتابهای متعددی نوشته شده که گواهی بر غنای فرهنگی و تاریخی این منطقه است. در سالهای اخیر اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان از سیزده عنوان کتاب جدید دربارهٔ بامیان رونمایی کرده بود که شامل آثاری همچون «مجموعه مقالات و راهنمای بامیان»، «آثار عتیقهٔ بودای بامیان»، «گویش هزارگی»، «بامیان پایتخت شکوه اساطیری»، «جنگنامه و جنگنامهسرایی در ادبیات فارسی»، «بامیان د هیواد تاریخی اعجوبه» و «فرهنگ شفاهی مردم بامیان» میشوند. این کتابها با هدف معرفی داشتههای فرهنگی و تاریخی بامیان منتشر شده است و میتوانند به پژوهشگران در شناخت بهتر این منطقه کمک کنند.[۲۳۶]
۷. بامیان در شعر و موسیقی
[ویرایش | ویرایش مبدأ]بامیان همواره الهامبخش شاعران و ادیبان بوده و اشعار بسیاری در وصف زیباییها و عظمت تاریخی آن سروده شده است. یحیی جواهری، شاعر نامدار افغانستانی، در اشعار ماندگار خود، بامیان را اینگونه به تصویر کشیده است:[۲۳۷] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر
الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:ب الگو:پایان شعر
اشعار زیبایی همچون «یک جهان اعجاز دارد بامیان» اثر یحیی جواهری و دیگر سرودههای محلی، توسط خوانندگان محلی و هنرمندان برجستهای چون داوود سرخوش به آهنگهای ماندگار تبدیل شده است. این آثار که با نوای سازهای اصیل محلی مانند دمبوره و غیچک همراه میشود، توانسته است بخشی از فرهنگ موسیقایی بامیان را زنده نگه دارند.[۲۳۸]
برخی از مشاهیر معاصر بامیان
[ویرایش | ویرایش مبدأ]عبدالعلی مزاری - رهبر مبارزات عدالتخواهانه و یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی افغانستان که با اندیشههای وحدتگرایانه و مقاومت در برابر استبداد و انحصار در افغانستان، به نماد مقاومت مردم هزاره تبدیل شد. او با تأکید بر مشارکت سیاسی همه اقوام و رسمیتبخشیدن به مذهب جعفری، نقش تاریخی در تحولات معاصر افغانستان ایفا کرد و سرانجام در ۱۳۷۳ش توسط طالبان به شهادت رسید. تشییع پیکر او با حضور گستردهٔ مردم به طولانیترین مراسم ترحیم در تاریخ افغانستان تبدیل شد. امروزه یاد و اندیشههای او به عنوان نماد مقاومت و عدالتخواهی در افغانستان زنده نگه داشته میشود.[۲۳۹]
سیدعلی بهشتی - از چهرههای مشهور علمی و جهادی افغانستان، رئیس شورای انقلابی اتفاق اسلامی و از رهبران مبارزه ضدکمونیستی. او مدارس علمیه متعددی تأسیس کرد و پس از تشکیل حکومت خودمختار در هزارهجات، رهبری شورای اتفاق را بر عهده گرفت.
قربانعلی عرفانی – از چهرههای مبارز و سیاسی افغانستان، عضو شورای مرکزی حزب وحدت اسلامی و نمایندهٔ سابق ولسی جرگه. وی از مؤسسان سازمان نصر افغانستان و از پیشگامان مبارزه علیه رژیم کمونیستی بود. عرفانی تحصیلات حوزوی خود را در نجف اشرف نزد ابوالقاسم خویی و امام خمینی گذراند و پس از مهاجرت به ایران، در تشکیل حزب وحدت اسلامی نقش فعالی ایفا کرد. او همچنین نویسندهٔ آثاری چون «تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان» و «امام و انقلاب اسلامی افغانستان» است.
محمد اکبری - از مؤسسان پاسداران جهاد اسلامی، عضو برجستهٔ حزب وحدت اسلامی و معاون آن و عضو شورای عالی دولت و مجلس سنای افغانستان. وی در مبارزه علیه شوروی و رهبری نیروهای مجاهد در هزارجات نقش مهمی ایفا کرده است. اکبری در حالحاضر رهبری حزب حراست اسلامی افغانستان را بر عهده دارد.
غلامعلی محمدی بامیانی – از چهرههای علمی و استادان برجستهٔ حوزههای علمیه شیعه در افغانستان، عراق و سوریه. وی بیش از پنج دهه به تدریس، تحقیق و تألیف در علوم حوزوی پرداخت و آثار ارزشمندی در فقه، اصول، کلام و ادبیات عرب از خود به جای گذاشت. از مؤسسان حوزه علمیه زینبیه در سوریه و از شاگردان آیتالله خویی بود. او بهدلیل اخلاص، زهد و خدمات علمی گسترده، مورد احترام مراجع و طلاب بود.
خادمحسین فاضل ورسی - عالم دینی برجستهٔ افغانستان، مؤسس حوزه علمیه ورس و استاد علوم اسلامی. وی در حوزههای فقه، اصول، تفسیر و کلام تخصص دارند و آثار متعددی در زمینههای علمی و فرهنگی نگاشتهاند. پس از مهاجرت به ایران، در حوزه علمیه مشهد مشغول تحقیق، تألیف و تدریس است و از چهرههای معتبر دینی محسوب میشود.
سید محمدحسن رئیس - از علمای برجستهٔ شیعه افغانستان که تحصیلات حوزوی خود را در نجف اشرف نزد اصفهانی، نائینی و خویی تکمیل کرد. وی با تأسیس مدارس علمی در بامیان و تربیت شاگردان متعدد، نقش مهمی در گسترش معارف اسلامی ایفا کرد و از رهبران مذهبی و اجتماعی منطقه محسوب میشود.[۲۴۰]
پانویس
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص55.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص34.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج5، ص111.
- ↑ حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص57-58.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛ اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.
- ↑ «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی ( 450الی568 میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط.
- ↑ لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، 1393ش، ص ۴۴۵.
- ↑ کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص33.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم 2.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم 2.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج1، ص314.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «ولایت بامیان»، شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص89
- ↑ «ولایت بامیان؛ نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛«ولایت بامیان»، شبکۀ اطلاعرسانی افغانستان..
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص159-160.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامهٔ افغانستان، 1371ش، ص17؛ «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ «سفری به ولسوالی با صفای «پنجاب» در بامیان + تصاویر»، وبسایت آی فیلم 2.
- ↑ دولتآبادی، شناسنامهٔ افغانستان، 1371ش، ص17؛ «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما.
- ↑ رضایی، «افتتاح ولسوالی حصه دوم یکه ولنگ در بامیان»، خبرگزاری تساوی.
- ↑ دانش، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای.
- ↑ عرفانی، تحولات سیاسی - اجتماعی ولایت بامیان، 1368ش، ص54.
- ↑ وزارت اقتصاد، پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی، 1398ش، ص42.
- ↑ دانش، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای.
- ↑ وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص27
- ↑ وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص27
- ↑ وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، 1398ش، ص28.
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ نایل، ساختار طبیعی هزارهجات، 1381ش، ص101- 103
- ↑ وزارت اقتصاد، پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی، 1398ش، ص25
- ↑ «هتلهای بامیان»، وبسایت یوتیوب.
- ↑ «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانۀ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ «شفاخانه بامیان تصدیق نامه بینالمللی آی سی یو را به دست آورد»، خبرگزاری آوا.
- ↑ «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانۀ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ «افتتاح شفاخانه بامیان توسط سرور دانش+تصاویر» خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «دیدار مقامات وزارت بهداشت افغانستان از بیمارستان امام خمینی(ره) در بامیان»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ «کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در بامیان آغاز شد»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ سحر شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، 1392ش، ص11
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، ش1395، ص86-89
- ↑ «بازیهای محلی مردم بامیان در حال محو شدن»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ سحر شریعتی، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، 1395ش، ص 63.
- ↑ «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان.
- ↑ «۵۱درصد دانشآموزان در بامیان در فضای باز آموزش میبینند»، خبرگزاری دید.
- ↑ «رئیس معارف بامیان: با کمبود ۲۴۰۰ معلم و پرسونل خدماتی مواجه هستیم»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص55.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص34.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛ اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.
- ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، 1375ش، ج5، ص111.
- ↑ حبیبی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، 1348ش، ص57-58.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ؛ اصغری، راهنمای بامیان، ۱۳۹۵ش.
- ↑ «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی ( 450الی568 میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط.
- ↑ لسترینج، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، 1393ش، ص ۴۴۵.
- ↑ کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص2.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ «تاریخچه دانشگاه بامیان»، وبسایت رسمی دانشگاه بامیان.
- ↑ .«آموزش فقه حنفی جایگزین فقه جعفری در دانشگاه بامیا» خبرگزاری فاران نیوز.
- ↑ «آشنایی با ولایت بامیان و مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا»، وبسایت مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا.
- ↑ «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۲| مدرسه علمیه و مجتمع تحقیقاتی امام صادق (ع)- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه.
- ↑ «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۱۰| مدرسه علمیه ولایت- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه.
- ↑ «مدرسه علمیه تربیت مدرس»، وبسایت افق معرفت.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «نخستین والی زن افغانستان خود را برای این وظیفه خطیر آماده میکند»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ پولادی، هزارهها، 1401ش، ص511-523.
- ↑ «زنان در بامیان؛ دوشادوش مردان؛ از مزرعه تا اداره»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ «نوروز در بامیان افغانستان چگونه تجلیل میشود؟+ تصاویر»، وبسایت آی فیلم 2.
- ↑ «رسم و رواجهای عیدِ فطر در ولایت بامیان»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ «حضور ۲۵ هزار گردشگر در تعطیلات عید قربان در بامیان»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «بامیان میزبان جشنوارههای فرهنگی و هنری»، وبسایت آی فیلم 2.
- ↑ «نهمین برنامه فرهنگی شبی با بودا در بامیان افتتاح شد»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ فرحت صیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ جاویدی، «آثار تاریخی بامیان (ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو)»، 1397ش، ص1121.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.
- ↑ فرحت صیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان»، وبسایت پایگاه تخصصی-تحلیلی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ سجادی، «اولین نقاشی رنگ روغن جهان بر سقف تندیسهای بامیان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ کیانی، بامیان در تاریخ و ادبیات فارسی، 1398ش، ص 112.
- ↑ «بودا، بازمانده بودیسم در بامیان(۴)» وبسایت کلکین.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۲۶۱.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، «بند امیر»، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۲۶۱.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.
- ↑ «بند امیر نخستین پارک ملی افغانستان از دریچه دوربین»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31؛ «بند امیر بامیان»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ «بند امیر افغانستان از نقاط تماشایی جهان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «پارک ملی بند امیر بهشت بامیان»، باشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31.
- ↑ «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، سایت کجارو.
- ↑ «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، سایت کجارو.
- ↑ بهبودی، آثار باستانی افغانستان، 1392ش، ص31-32.
- ↑ «بند امیر بامیان» شبکه اطلاعرسانی افغانستان.
- ↑ هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص۱۰۷.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
- ↑ هاشمی، «اژدهای بامیان»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص۴۲۴.
- ↑ خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵–۲۷.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۵.
- ↑ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۶۳.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
- ↑ خاوری، مردم هزاره و خراسان بزرگ، ۱۳۸۵ش، ص۲۵.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۶۴.
- ↑ منصور، اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت؟، وبسایت افغان جرمن.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۲۹.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۴.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۴.
- ↑ پنجشیری، جغرافیای تاریخی غور، ۱۳۶۰ش، ص۵۱؛ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۹.
- ↑ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۷۶.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۱.
- ↑ کهزاد، راهنمای بامیان، ۱۳۳۴ش، ص۳۴؛ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۷۶–۲۷۷.
- ↑ نائل، سرزمین و رجال هزارهجات، ۱۳۹۵ش، ص۱۴؛ حیدری، بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان در دو سدهٔ اخیر، ۱۳۹۱ ش، ص۱۰۶.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۵.
- ↑ احمدی، «گذری بر شهر غلغله یکی از عجایب بامیان»، وبسایت شفقنا، 14 سپتامبر 2015م.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۶۲.
- ↑ «غلغله بامیان؛ میراث فرهنگی جهان»، وبسایت مؤسسه فرهنگی اکو.
- ↑ «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «بازسازی و مرمت شهر غلغله ولایت بامیان»، خبرگزاری صدای افغان (آوا).
- ↑ «باستانشناسان: زاویههای پنهان شهر غلغله آشکار میشود»، وبسایت ۸ صبح.
- ↑ «غلغله میراثی جهانی با ۱۰۰۰ سال قدمت، تمدنی که چنگیز به باد داد»، خبرگزاری فارس.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ ش، ص ۶۹–۷۰.
- ↑ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۸۱.
- ↑ رجا، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ص ۲۳۹؛ پولادی، هزارهها (تاریخ، فرهنگ، سیاست، اقتصاد)، ۱۳۸۱ش، ص۱۲۶–۱۲۷.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۵.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۴۰.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۴۹.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۰.
- ↑ کهزاد، راهنمای بامیان، ۱۳۳۴ش، ص۳۸؛ پژواک، غوریان، ۱۳۴۵ش، ص۵۹.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۰.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۵.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، ۱۳۴۶ش، ص۲۴۰؛ عظیمی، جغرافیای ولایت بامیان، ۱۳۹۱ش، ص۲۸۳.
- ↑ عظیمی، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۸–۱۳۹.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۳۹۶ ش، ص۸۳.
- ↑ یزدانی، بامیان سرزمین شگفتیها، ۱۳۹۰ش، ص۵۲.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان و اقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۳–۸۴.
- ↑ رجا، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا.
- ↑ احمدی، «شکوه غمانگیز شهر ضحاک... »، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت و افسانه، ۱۳۹۶ش، ص۸۸–۹۰.
- ↑ اخلاقی، «شهر ضحاک، میراث فرهنگی جهان»، وبسایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص115.
- ↑ «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان.
- ↑ غارهای آجانتا در ۴۰ کیلومتری شهر جالگائون هندوستان، مجموعهٔ ۳۰ غار پر از نقاشیهای مذهبی دربارهٔ بودا است که قدمت آنها به ۲ قرن پیش از میلاد برمیگردد.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.
- ↑ موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، 1372ش، ص105.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.
- ↑ خاوری، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، 1396ش، ص115.
- ↑ «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان.
- ↑ کهزاد، افغانستان در پرتو تاریخ، 1346ش، ص236.
- ↑ شریفی، «بت درهٔ ککرک»، دانشنامه هزاره، 1397ش، ص ۱۱۸۷–۱۱۸۸؛ کهزاد، راهنمای بامیان، 1334ش، ص29؛ نائل، سایه روشنهایی از وضع جامعه هزاره، 1372ش، ص77.
- ↑ «طالبان تاریخ لوحههای ساحات تاریخی بامیان را تخریب کردند»، وبسایت ۸ صبح.
- ↑ موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، 1372ش، ص105.
- ↑ فاضل کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعه چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ فاضل کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ رجا، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ «قلعۀ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ کیانی، «نگاهی به تاریخچۀ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «قلعه چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعۀ چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ غفاری، «چهلبرج ولایت بامیان در معرض نابودی قرار دارد»، خبرگزاری پژواک.
- ↑ رجا، چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامۀ افغانستان ما.
- ↑ شهیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعل چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وبسایت خبرنامه.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ «غارنشینان بامیان/ سموج مأمن مردم در روزهای سخت» خبرگزاری شفقنا.
- ↑ «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «افزایش غارنشینان در استان بامیان افغانستان»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «مکتب غار در بامیان افغانستان»، وبسایت روزنامۀ اقتصاد.
- ↑ «غار یخ شگفتانگیز قازان»، وبسایت روزنامۀ 8 صبح.
- ↑ کاظمی، «پروندۀ انترنتی شهر باستانی بامیان»، وبسایت انسانشناسی و فرهنگ.
- ↑ «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «دره فولادی» وبسایت میراث فرهنگی افغانسنتان.
- ↑ «جلوهنمایی دره آجر با کوههای افسانهای و دریاچه خروشان در بامیان»، خبرگزاری فارس.
- ↑ «بابر دره یکاولنگ یکی از زیباترین درههای ولایت بامیان»، وبسایت پارس تودی.
- ↑ «شش پل؛ گنج پنهان در قلب هندوکش»، خبرگزاری افغان ایریکا.
- ↑ محمدی شاری، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، 1395ش، ص2.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ فرحت سیفی، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل.
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۸۶ش، ص۲۴۱.
- ↑ کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.
- ↑ کیانی، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان.
- ↑ علیآبادی، جامعه و فرهنگ افغانستان، 1395ش، ص 474-475.
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۹۰ش، ص۲۱۰–۲۱۱.
- ↑ پولادی، هزارهها، 1401ش، ص627-630.
- ↑ «بامیان»، وبسایت هزاره اینترنشنال.
- ↑ «بامیان در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد»، خبرگزاری ایرنا.
- ↑ «بامیان؛ عضو شبکه شهرهای خلاق جهان شد»، خبرگزاری جمهور.
- ↑ «بامیان افغانستان پایتخت فرهنگی کشورهای عضو سارک شد»، خبرگزاری تسنیم.
- ↑ «چاپ سیزده عنوان کتاب در خصوص بامیان»، وبباشگاه خبرنگاران جوان.
- ↑ «بامیان سرزمین عجایب» وبلاگ زابلستان.
- ↑ «یک جهان اعجاز دارد بامیان»، وبسایت آپارات.
- ↑ جعفری، رویشهای نو از دیار کهن؛ یادنامه و کارنامه علما و مفاخر بامیان، 1402ش، ص134.
- ↑ «مشاهیر بامیان»، وبسایت افق معرفت.
منابع
[ویرایش | ویرایش مبدأ]- «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۲| مدرسه علمیه و مجتمع تحقیقاتی امام صادق (ع)- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ش.
- «آشنایی با حوزههای علمیه افغانستان-۱۰| مدرسه علمیه ولایت- مرکز بامیان»، وبسایت افق اندیشه، تاریخ درج مطلب: ۲۹ دی ۱۴۰۳ش.
- «آشنایی با ولایت بامیان و مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا»، وبسایت مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش.
- احمدی، سید حیدر، «شکوه غمانگیز شهر ضحاک/ نشانههای تاریخی شاهنامه در افغانستان در حال نابودی است»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۲۰ تیر ۱۳۹۹ش.
- اخلاقی، زینب، «شهر ضحاک، میراث فرهنگی جهان»، سایت سیستم معلوماتی گردشگری افغانستان، تاریخ درج مطلب: ۲۸ قوس ۱۱۳۹۸ش.
- اسدی، ترکمان، «یادداشتهایی دربارهٔ بتهای بامیان»، مجلهٔ بخارا، شمارهٔ ۱۸، ۱۳۸۰ش.
- اصغری، محمدجواد، راهنمای بامیان، کابل، انتشارات امیری، ۱۳۹۵ش.
- «افتتاح شفاخانه بامیان توسط سرور دانش+تصاویر» خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۴ اردیبهشت۱۳۹۶ش.
- «افزایش جمعیت و کمبود امکانات در مراکز صحی بامیان؛ مردم خواستار ارتقای شفاخانهٔ ولایتی هستند»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۷ بهمن ۱۴۰۳ش.
- «افزایش غارنشینان در استان بامیان افغانستان»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ش.
- اندیشه، بابه علییار، وبسایت اندیشهها، تاریخ درج مطلب: ۲۸ دی، ۱۳۸۸ش.
- امینی، قربانعلی عرفانی، وبسایت ویکی شیعه، تاریخ درج مطلب: ۴ شهریور، ۱۴۰۱ش.
- «بابر دره یکاولنگ یکی از زیباترین درههای ولایت بامیان»، وبسایت پارس تودی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ دی ۱۴۰۰ش.
- «بازیهای محلی مردم بامیان در حال محو شدن»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۳ خرداد ۱۳۹۳ش.
- «بامیان افغانستان پایتخت فرهنگی کشورهای عضو سارک شد»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ش.
- «بامیان پایتخت فرهنگی سارک شد»، وبسایت روزنامهٔ اطلاعات روز، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «بامیان در فهرست آثار جهانی یونسکو ثبت شد»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۱۲ تیر ۱۳۸۲ش.
- «بامیان سرزمین عجایب» وبلاگ زابلستان، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «بامیان؛ عضو شبکه شهرهای خلاق جهان شد»، خبرگزاری جمهور، تاریخ درج مطلب: ۲۳ قوس ۱۳۹۴ش.
- «بامیان میزبان جشنوارههای فرهنگی و هنری»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «بامیان»، وبسایت هزاره اینترنشنال، تاریخ بازدید: ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «بتبچه ککرک»، در مجموعه تلویزیونی جالبترینهای این دیار، تلویزیون بامیان در یوتیوب، تاریخ درج مطلب: ۱۹ می ۲۰۱۹م.
- بختیاری، محمدعزیز، «شیعیان افغانستان»، قم، مؤسسه شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش.
- «بند امیر افغانستان از نقاط تماشایی جهان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۵ شهریور ۱۳۹۶ش.
- «بند امیر بامیان»، شبکه اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: ۷ آبان ۱۴۰۱ش.
- «بند امیر نخستین پارک ملی افغانستان از دریچه دوربین»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ش.
- بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
- «بودا، بازمانده بودیسم در بامیان(۴)» وبسایت کلکین، تاریخ درج مطلب: ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ش.
- بهبودی، مرتضی، آثار باستانی افغانستان، اصفهان، نشر دیجیتالی، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، ۱۳۹۲ش.
- «پارک ملی بند امیر بهشت بامیان»، باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ش.
- پژواک، عتیقالله، غوریان، کابل، انجمن تاریخ افغانستان، ۱۳۴۵ش.
- پولادی، حسن، هزارهها، ترجمهٔ علی عالمی کرمانی، تهران، عرفان، ۱۴۰۱ش.
- «تاریخچه دانشگاه بامیان»، وبسایت دانشگاه بامیان، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «تلویزیون بامیان، هتلهای بامیان» در وبسایت یوتیوب، تاریخ درج مطلب: ۱ آذر ۱۳۹۷ش.
- جاویدی، غلامرضا، «آثار تاریخی بامیان (ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو)»، مجموعه مقالات سومین همایش بینالمللی پژوهشهای مدیریت و علوم انسان، دانشگاه تهران، ۱۳۹۷ش.
- جعفری، حسینی، «آثار باستانی و فرهنگی ولسوالی یکاولنگ»، وبسایت گردشگری بامیان، تاریخ درج مطلب: ۲۴ مهر، ۱۳۹۴ش.
- جعفری، حسینی، «معلومات مختصر در مورد یکاولنگ»، وبسایت گردشگری بامیان، تاریخ درج مطلب: ۱۲ بهمن، ۱۳۹۴.
- جعفری، عبدالله، رویشهای نو از دیار کهن؛ یادنامه و کارنامه علما و مفاخر بامیان، کابل، بنیاد اندیشه، ۱۴۰۲ش، ص۱۳۴.
- «جلوهنمایی دره آجر با کوههای افسانهای و دریاچه خروشان در بامیان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ش.
- «چاپ سیزده عنوان کتاب در خصوص بامیان»، وبباشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ش.
- حبیبی، عبدالحی، «بامیان و شیران در لغت و تاریخ»، مجلهٔ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (نشریات قدیمی)، شمارهٔ ۱، ۱۳۴۸ش.
- «حضور ۲۵ هزار گردشگر در تعطیلات عید قربان در بامیان»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ش.
- خاوری، محمدتقی، مردم هزاره و خراسان بزرگ، تهران، عرفان، ۱۳۸۵ش.
- خاوری، جواد، شگفتیهای بامیان واقعیت یا افسانه، تهران، عرفان، ۱۳۹۶ش.
- «دانستنیهای افغانستان بخش اول، تاریخ و جغرافیا: دولت یفتلی (۴۵۰الی۵۶۸ میلادی)»، وبسایت رادیو نشاط، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش.
- دانش، محمدعلی، «معلومات دربارهٔ ولسوالیهای بامیان»، وبلاگ اسکای، تاریخ بازدید: ۴ بهمن ۱۴۰۱ش.
- «دریاچههای آبی بند امیر در افغانستان»، وبسایت کجارو، تاریخ درج مطلب: ۳۰ تیر ۱۳۹۶ش.
- دولتآبادی، بصیراحمد، شناسنامهٔ افغانستان، قم، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
- «دیدار مقامات وزارت بهداشت افغانستان از بیمارستان امام خمینی (ره) در بامیان»، خبرگزاری تسنیم، تاریخ درج مطلب: ۱ آذر ۱۴۰۲ش.
- رادیو نسیم، «مستند بودای کوچک دره ککرک بامیان»، تاریخ درج مطلب: ۳۱ می ۲۰۲۲م.
- رجا، نوروز، «چهلبرجه؛ قلعهای با ۷۰۰ سال قدمت تاریخی»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۱۵ مرداد ۱۳۹۶ش.
- رجا، نوروز، «شهر ضحاک؛ حقیقتی که افسانه میشود»، وبسایت ستاگیدیا، تاریخ درج مطلب: ۳ جدی ۱۳۹۹ش.
- «رسم و رواجهای عیدِ فطر در ولایت بامیان»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲ مرداد ۱۳۹۳ش.
- رضایی، فاطمه، «افتتاح ولسوالی حصه دوم یکاولنگ در بامیان»، وبسایت خبرگزاری تساوی، تاریخ درج مطلب: ۵ عقرب ۱۳۹۵.
- «رئیس معارف بامیان: با کمبود ۲۴۰۰ معلم و پرسونل خدماتی مواجه هستیم»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۲۸ مارس ۲۰۲۳م.
- «زنان در بامیان؛ دوشادوش مردان؛ از مزرعه تا اداره»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اسفند ۱۳۸۸ش.
- سجادی، سیدجمالالدین، «اولین نقاشی رنگ روغن جهان بر سقف تندیسهای بامیان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۲۹ مهر ۱۴۰۳ش.
- سحر شریعتی، حفیظ، صنایع دستی هزارگی، کابل، امیری، ۱۳۹۲ش.
- سحر شریعتی، حفیظ، فرهنگ شفاهی مردم بامیان، کابل، امیری، ۱۳۹۵ش.
- «سفری به ولسوالی با صفای «پنجاب» در بامیان + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۲۹ اردیبشت ۱۳۹۹ش.
- شریفی، محسن، «بت درهٔ ککرک»، دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش.
- «ششپل؛ گنج پنهان در قلب هندوکش»، خبرگزاری افغان ایریکا، تاریخ درج مطلب: ۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «شفاخانه بامیان تصدیق نامه بینالمللی آی سی یو را به دست آورد»، خبرگزاری آوا، تاریخ درج مطلب: ۳ اسفند ۱۳۹۲ش.
- شهیر، علیشیر، «جلوههای درخشان یک تاریخ؛ قلعه چهلبرج بامیان، سبک معماری کاشانی و اثر در معرض نابودی»، وب سایت خبرنامه، تاریخ درج مطلب: ۶ آذر ۱۳۹۶ش.
- «طالبان تاریخ لوحههای ساحات تاریخی بامیان را تخریب کردند»، وبسایت ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۱۵ سنبله ۱۴۰۱ش.
- عرفانی، قربانعلی، تحولات سیاسی و اجتماعی بامیان، تهران، مؤسسه اطلاعات، ۱۳۶۸ش.
- عظیمی، محمدعظیم، افغانستان و نقاط شگفتانگیز آن، کابل، هدی، ۱۳۹۰ش.
- عظیمی، محمدعظیم، جغرافیای ولایت بامیان، کابل، هدی، ۱۳۹۱ش.
- علیآبادی، علیرضا، جامعه و فرهنگ افغانستان، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بینالمللی الهدی، ۱۳۹۵ش،
- «غارها؛ جاذبهای تاریخی و گمشده در هیاهوی ناامنی افغانستان»، تاریخ درج مطلب: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ش.
- «غارنشینان بامیان/ سموج مأمن مردم در روزهای سخت» خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۶ اسد ۱۳۹۴ش.
- «غار یخ شگفتانگیز قازان»، وبسایت روزنامهٔ ۸ صبح، تاریخ درج مطلب: ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ش.
- غفاری، هادی، «چهلبرج ولایت بامیان در معرض نابودی قرار دارد»، خبرگزاری پژواک، تاریخ درج مطلب: ۵ آذر ۱۳۹۶ش.
- فایز، محمدظاهر، «وجه تسمیه خراسان، بامیان و دایزنگی»، نشریه علمی، فرهنگی و سیاسی و مذهبی و ادبی دانشجویان افغانستانی_قزوین، ش ۱۰، ۱۳۹۴ش.
- فرحت سیفی، فریبا، «آثار و ابنیههای تاریخی ولایت بامیان» پایگاه تخصصی جامعه و فرهنگ ملل، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ش.
- «قلعهٔ چهلبرج بامیان؛ جلوهای از تاریخ درخشان افغانستان»، خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۸ آذر ۱۳۹۶ش.
- «کار ساخت و بازسازی ۲۴ مرکز صحی در بامیان آغاز شد»، وبسایت باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ درج مطلب: ۱ خرداد ۱۴۰۲ش.
- «کوه عروس نمادی از عروس سنگی بر فراز کوههای بامیان»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۷ش.
- کهزاد، احمدعلی، افغانستان در پرتو تاریخ، کابل، مطبعه دولتی، ۱۳۴۶ش.
- کهزاد، علیاحمد، رهنمای بامیان، کابل، انجمن تاریخ، ۱۳۳۴ش.
- کیانی، فاضل، بامیان در تاریخ و ادبیات فارسی، به مناسبت سمینار افغانستان گهوارهٔ زبان فارسی، ۱۳۹۸ش.
- کیانی، فاضل، «بناهای باستانی بامیان ساخته چه کسانی است؟»، وبلاگ زابلستان، تاریخ بازدید: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ش.
- کیانی، فاضل، «نگاهی به تاریخچهٔ شهرک چهلبرج بامیان، به مناسبت ولسوالی شدن آن»، خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۴ آبان ۱۳۹۵ش.
- کاظمی، عاطفه، «پروندی اینترنتی شهر باستان بامیان»، وبسایت مردمشناسی و فرهنگی، تاریخ درج مطلب: ۲ آذر ۱۳۹۹ش.
- لی، جاناتان، عجایب تاریخی افغانستان، ترجمه سیدمحمد حسینی، کابل، رحمت، ۱۳۹۲ش.
- لسترینج، گای، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرق، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۹۳ش، ص ۴۴۵.
- نواندیش، الیاس، رنجهای اطلاعرسانی، روزنامه اطلاعات روز، تاریخ درج مطلب: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ش.
- «نهمین برنامه فرهنگی شبی با بودا در بامیان افتتاح شد»، وبسایت روزنامهٔ افغانستان ما، تاریخ درج مطلب: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ش.
- محمدی شاری، شوکتعلی، بامیان؛ پایتخت شکوه اساطیری، کابل، امیری، ۱۳۹۵ش.
- «مدرسه علمیه تربیت مدرس»، وبسایت افق معرفت، تاریخ درج مطلب: ۱۸ آبان ۱۴۰۳ش.
- «مکتب غار در بامیان افغانستان»، وبسایت روزنامهٔ اقتصاد، تاریخ درج مطلب: ۳ اسفند ۱۴۰۰ش.
- منصور، شریف، «اژدهای بامیان، افسانه یا واقعیت»، وبسایت افغان جرمن، تاریخ درج مطلب: ۱ آگوست ۲۰۲۱م.
- موسوی، سیدعسکر، هزارههای افغانستان، ترجمه اسدالله شفاهی، تهران، مؤسسه فرهنگی هنری نقش سیمرغ، ۱۳۷۹ش.
- موسیو گودار و دیگران، آثار عتیقه بامیان در هزارستان، ترجمه احمدعلیخان، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۲ش.
- «مشاهیر بامیان»، وبسایت افق معرفت، تاریخ بازدید: ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ش.
- نایل، حسین، ساختار طبیعی هزارهجات، کابل، صلصال، ۱۳۸۱ش.
- نایل، حسین، سایه و روشنهایی از وضع جامعه هزاره، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۲ش.
- «نخستین والی زن افغانستان خود را برای این وظیفه خطیر آماده میکند»، خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: ۸ اسفند ۱۳۸۳ش.
- «نقش فرهنگی بامیان در گذشته و اکنون افغانستان»، وبسایت جادهٔ ابریشم، تاریخ درج مطلب: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ش.
- «نوروز در بامیان افغانستان چگونه تجلیل میشود؟ + تصاویر»، وبسایت آی فیلم ۲، تاریخ بازدید: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- وزارت اقتصاد، «پروفایل ولایت بامیان، چشمانداز انکشاف اقتصادی و اجتماعی»، کابل، وزرات اقتصاد، ۱۳۹۸ش.
- «ولایت باستانی بامیان»، وبسایت کابلستان، تاریخ درج مطلب: ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ش.
- «ولایت بامیان افغانستان کجاست و چه اهمیتی دارد؟»، خبرگزاری صدا و سیما، تاریخ درج مطلب: ۲ تیر ۱۴۰۰ ش.
- «ولایت بامیان، نفوس و ولسوالیهای آن»، خبرگزاری شاهد، تاریخ درج مطلب: ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ش.
- «ولایت بامیان»، وبسایت شبکهٔ اطلاعرسانی افغانستان، تاریخ بازدید: ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ش.
- هاشمی، صدیقه، «اژدهای بامیان»، در دانشنامه هزاره، کابل، بنیاد دانشنامه هزاره، ۱۳۹۷ش.
- یزدانی، حسینعلی (حاج کاظم)، بامیان سرزمین شگفتیها، چ۲، کابل، گلستان اندیشه، ۱۳۹۰ش.
- «یک جهان اعجاز دارد بامیان»، وبسایت آپارات، تاریخ درج مطلب: ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ش.
- «۵۱درصد دانشآموزان در بامیان در فضای باز آموزش میبینند»، خبرگزاری دید، تاریخ درج مطلب: ۲۹ تیر ۱۳۹۷ش.