پرش به محتوا

پیش‌نویس:شام غریبان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<big>'''شام غریبان'''</big>؛ مراسمی که در شب‌های ۱۱ تا ۱۳ محرم به یاد غربت اسیران کربلا برگزار می‌شود.
[[پرونده:شام غریبان (1).jpg|جایگزین=روشن کردن شمع-شام غریبان|بندانگشتی|روشن کردن شمع برای مراسم شام غریبان]]
{{درشت|'''شام غریبان'''}}؛ مراسمی که در شب‌های ۱۱ تا ۱۳ محرم به یاد غربت اسیران کربلا برگزار می‌شود.
 
شام غریبان شبی است که ایرانیان در غروب عاشورا به یاد غربت و مصیبت خاندان امام حسین سوگواری می‌کنند. این آیین از دورهٔ قاجار در ایران رایج شد و با روشن کردن شمع، حرکت دسته‌های عزاداری در تاریکی و نوحه‌خوانی سوزناک برگزار می‌شود. در روایت‌های تاریخی، پس از شهادت امام حسین، خیمه‌های اهل‌بیت به آتش کشیده شد و حضرت زینب سرپرستی کودکان و پرستاری از امام سجاد را بر عهده داشت. امروزه، شام غریبان در نقاط مختلف ایران با رسوم متنوعی همچون خاموش کردن چراغ‌ها، بردن شمع در دسته‌های عزاداری، مشعل‌گردانی و برپایی سفرهٔ حضرت رقیه برگزار می‌شود. بازتاب این آیین در ادبیات فارسی نیز دیده می‌شود و نشان‌دهندهٔ جایگاه عمیق آن در فرهنگ سوگواری ایرانیان است.
 
==مفهوم‌شناسی==
شام غریبان در لغت به‌معنی شبی است که فردی از یار و دیار خود دور مانده باشد. همچنین شامِ مسافری است که وحشت‌زده باشد.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/شام+غریبان دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه شام غریبان.]</ref> ایرانیان در غروب روز عاشورا به یاد اسرای [[کربلا]] به سوگواری پرداخته و به این شب، شام غریبان می‌گویند.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۱؛ پژوهشی در مقتل‌های فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.</ref>


شام غریبان در لغت به‌معنی شبی است که فردی از یار و دیار خود دور مانده باشد. همچنین شامِ مسافری است که وحشت‌زده باشد.<ref>[https://vajehyab.com/dehkhoda/شام+غریبان دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه شام غریبان.]</ref>  ایرانیان در غروب روز عاشورا به یاد اسرای کربلا به سوگواری پرداخته و به این شب، شام غریبان می‌گویند.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۱؛ پژوهشی در مقتل‌های فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.</ref> 
==تاریخچه شام غریبان==
==تاریخچه شام غریبان==
[[عزاداری]] شام غریبان از زمان مظفرالدین شاه (۱۲۷۵-۱۲۸۵ش) [[قاجاریه|قاجار]] در ایران رواج یافت و چون نوحۀ شام غریبان به زبان ترکی است، این احتمال وجود دارد که این آیین همراه مردمان ترک با مظفرالدین شاه به [[تهران]] رسیده باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰-۴۶۳.</ref> در کتب [[زیارت در فرهنگ شیعه|زیارات]] نیز برای عصر [[عاشورا|روز عاشورا]] ادعیه‌ای برای عرض تسلیت به [[حضرت محمد|پیامبر]]، [[امام علی]]، [[حضرت فاطمه]] و [[امام حسن]] وجود دارد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰-۴۶۱.</ref>
[[عزاداری]] شام غریبان از زمان مظفرالدین شاه (۱۲۷۵–۱۲۸۵ش) [[قاجاریه|قاجار]] در ایران رواج یافت و چون نوحهٔ شام غریبان به زبان ترکی است، این احتمال وجود دارد که این آیین همراه مردمان ترک با مظفرالدین شاه به [[تهران]] رسیده باشد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰–۴۶۳.</ref> در کتب [[زیارت در فرهنگ شیعه|زیارات]] نیز برای عصر [[عاشورا|روز عاشورا]] ادعیه‌ای برای عرض تسلیت به [[حضرت محمد|پیامبر]]، [[امام علی]]، [[حضرت فاطمه]] و [[امام حسن]] وجود دارد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰–۴۶۱.</ref>
 
==وقایع شام عاشورا==
==وقایع شام عاشورا==
لشکر کوفیان در غروب روز عاشورای سال 61 هجری پس از [[شهادت]] [[امام حسین|امام حسین،]] زنان و کودکان را از خیمه‌گاه بیرون رانده و خیمه‌ها را آتش زدند.<ref>الوان ساز خویی، وقایع الایام فی تتمة محرم الحرام، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۳۵و۱۵۱.</ref> زنان با دیدن شهیدان کربلا به سر و صورت خود می‌زدند.<ref>رسولی، زینب عقیله بنی‌هاشم، ج۱، ص۵۵.</ref> عمر بن سعد در غروب روز عاشورا، سر امام حسین و سایر شهدا را نزد ابن‌زیاد فرستاد.<ref>قمی، در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۶.</ref> عمر سعد با جمعی از یارانش روز بعد از عاشورا، کشته‌های سپاه خود را دفن کرده و بازماندگان شهدای کربلا را به‌عنوان اسیر به سوی کوفه برد.<ref>رسولی، زینب عقیله بنی هاشم، ج۱، ص۶۱-۶۲.</ref>  
لشکر کوفیان در غروب روز عاشورای سال ۶۱ هجری پس از [[شهادت]] [[امام حسین|امام حسین،]] زنان و کودکان را از خیمه‌گاه بیرون رانده و خیمه‌ها را آتش زدند.<ref>الوان ساز خویی، وقایع الایام فی تتمة محرم الحرام، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۳۵و۱۵۱.</ref> زنان با دیدن شهیدان کربلا به سر و صورت خود می‌زدند.<ref>رسولی، زینب عقیله بنی‌هاشم، ج۱، ص۵۵.</ref> عمر بن سعد در غروب روز عاشورا، سر امام حسین و سایر شهدا را نزد ابن‌زیاد فرستاد.<ref>قمی، در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۶.</ref> عمر سعد با جمعی از یارانش روز بعد از عاشورا، کشته‌های سپاه خود را دفن کرده و بازماندگان شهدای کربلا را به‌عنوان اسیر به سوی کوفه برد.<ref>رسولی، زینب عقیله بنی هاشم، ج۱، ص۶۱–۶۲.</ref>
 
نقل شده است که [[حضرت زینب]] در این شب [[نماز]] خود را از ضعف، نشسته خواند.<ref>محسن زاده، سر نینوا زینب کبری، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸.</ref> وظیفهٔ نگهداری از [[کودک|کودکان]] و پرستاری از [[امام سجاد]] که در آن زمان بیمار بود با حضرت زینب بود. او با سپر قرار دادن خویش مانع از برخورد تازیانه‌ها به کودکان می‌شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/27206/1/251/فتجعل قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۱.]</ref> پس از آتش گرفتن خیمه‌ها، حضرت زینب زنان و کودکان را در خیمه‌ای نیم‌سوخته جمع کرد اما دو کودک در زیر بوتهٔ خاری درگذشته بودند.<ref>مازندرانی حائری، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۲.</ref>


نقل شده است که [[حضرت زینب]] در این شب نماز خود را از ضعف، نشسته خواند.<ref>محسن زاده، سر نینوا زینب کبری، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸.</ref>  وظیفة نگهداری از کودکان و پرستاری از [[امام سجاد]] که در آن زمان بیمار بود با حضرت زینب بود. او با سپر قرار دادن خویش مانع از برخورد تازیانه‌ها به کودکان می‌شد.<ref>[http://lib.eshia.ir/27206/1/251/فتجعل قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۱.]</ref>  پس از آتش گرفتن خیمه‌ها، حضرت زینب زنان و کودکان را در خیمه‌ای نیم‌سوخته جمع کرد اما دو کودک در زیر بوتۀ خاری درگذشته بودند.<ref>مازندرانی حائری، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۲. </ref>
==آیین شام غریبان==
==آیین شام غریبان==
در شام غریبان، مردم به [[مسجد|مساجد]] و تکیه‌ها رفته و با خواندن نوحه‌هایی غمگین به یاد اسرای کربلا می‌گریند. آن‌ها در این شب، شمع روشن می‌کنند.<ref>موسوی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۴ش، ص۵۷۴؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۰.</ref> مردم به یاد بازماندگان حادثة کربلا که در صحرا به‌دنبال اجساد شهدا بودند، به‌صورت گروهی در خیابان‌ها و معابر حرکت می‌کنند. یک نفر در میان مردم اشعار و نوحه‌های سوزناک خوانده و سایر افراد با او همنوایی می‌کنند.<ref>فخرالحسینی، دیوان گلچین، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۲-۱۱۳؛ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۶.</ref> در برخی نقاط ایران نیز مردم برای درگذشتگان خود شام غریبان برگزار می‌کنند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵-۲۱۶.</ref>
در شام غریبان، مردم به [[مسجد|مساجد]] و [[تکیه]]‌ها رفته و با خواندن نوحه‌هایی غمگین به یاد اسرای کربلا می‌گریند. آن‌ها در این شب، شمع روشن می‌کنند.<ref>موسوی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۴ش، ص۵۷۴؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۰.</ref> مردم به یاد بازماندگان حادثهٔ [[کربلا]] که در صحرا به‌دنبال اجساد شهدا بودند، به‌صورت گروهی در خیابان‌ها و معابر حرکت می‌کنند. یک نفر در میان مردم اشعار و نوحه‌های سوزناک خوانده و سایر افراد با او همنوایی می‌کنند.<ref>فخرالحسینی، دیوان گلچین، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۲–۱۱۳؛ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۶.</ref> در برخی نقاط [[ایران]] نیز مردم برای درگذشتگان خود [[شام غریبان]] برگزار می‌کنند.<ref>شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵–۲۱۶.</ref>
 
==شام غریبان در شهرهای مختلف ایران==
==شام غریبان در شهرهای مختلف ایران==
در اغلب نقاط ایران، مردم با پیراهن‌های سیاه<ref>سالور، روزنامۀ خاطرات، ۱۳۷۴-۱۳۷۸ش، ج۸، ص۶۵۰۶.</ref> در شام غریبان شهدای کربلا، با [[علم (نشان)|علم]] و پرچم و طبل در حال نوحه‌خوانی، در معابر عبور می‌کنند.<ref>میرشکرایی، «محرم و نشانه‌های نمادین»، ۱۳۸۳ش، ص۵۴-۵۵؛  میرشکرایی، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص۴۵۱.</ref> کودکان در جلوی دسته و بزرگترها شمع در دست در پشت سر آن‌ها اشعار سوزناک خوانده و سینه می‌زنند.  
در اغلب نقاط ایران، مردم با پیراهن‌های سیاه<ref>سالور، روزنامهٔ خاطرات، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش، ج۸، ص۶۵۰۶.</ref> در شام غریبان شهدای کربلا، با [[علم (نشان)|علم]] و پرچم و طبل در حال نوحه‌خوانی، در معابر عبور می‌کنند.<ref>میرشکرایی، «محرم و نشانه‌های نمادین»، ۱۳۸۳ش، ص۵۴–۵۵؛ میرشکرایی، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص۴۵۱.</ref> کودکان در جلوی دسته و بزرگترها شمع در دست در پشت سر آن‌ها اشعار سوزناک خوانده و سینه می‌زنند.


'''شام‌غریان در بندر ماهشهر:''' مردم بندر ماهشهر (استان خوزستان) در شام غریبان، چراغ‌های خانه را خاموش می‌کردند.<ref>قیصری، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۶.</ref>
'''شام‌غریان در بندر ماهشهر:''' مردم بندر ماهشهر (استان [[خوزستان]]) در شام غریبان، چراغ‌های [[خانه]] را خاموش می‌کردند.<ref>قیصری، فرهنگ عامیانهٔ ماهشهر، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۶.</ref>


'''شام‌عریبان در بروجرد:''' در بروجرد (استان لرستان) فردی کیسه‌ای کاه در دست گرفته و روی سر عزادارن می‌ریزد.<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۱.</ref>  
'''شام‌عریبان در بروجرد:''' در [[بروجرد]] (استان لرستان) فردی کیسه‌ای کاه در دست گرفته و روی سر عزادارن می‌ریزد.<ref>کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۱.</ref>


'''شام‌عربیان در ابیانه:''' در ابیانه (استان [[اصفهان]])، شرکت‌کنندگان در شام غریبان پس از عزاداری به زیارتگاه‌ها می‌روند.<ref>نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۷.</ref>  
'''شام‌عربیان در ابیانه:''' در ابیانه (استان [[اصفهان]])، شرکت‌کنندگان در شام غریبان پس از عزاداری به زیارتگاه‌ها می‌روند.<ref>نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۷.</ref>


'''شام‌غریبان در خور:''' در خور (از توابع بیرجند) یک روز زودتر، شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها در شام روز تاسوعا به حسینیه‌ها رفته و مشعل روشن می‌کنند.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش، ص۲۰.</ref>
'''شام‌غریبان در خور:''' در خور (از توابع بیرجند) یک روز زودتر، شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها در شام روز تاسوعا به [[حسینیه]]‌ها رفته و مشعل روشن می‌کنند.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش، ص۲۰.</ref>


'''شام‌غریان در محمودآباد:''' اهالی روستای محمودآباد بیرجند در غروب روز تاسوعا و روز عاشورا شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها از هر خانه ۴ سینی پر از شمع بیرون آورده و روی سر نگه‌ می‌دارند و اشعاری مانند:
'''شام‌غریان در محمودآباد:''' اهالی روستای محمودآباد بیرجند در غروب روز [[تاسوعا]] و روز عاشورا شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها از هر خانه ۴ سینی پر از شمع بیرون آورده و روی سر نگه می‌دارند و اشعاری مانند:


شام غم است امشب / صبح عزا است فردا  
شام غم است امشب / صبح عزا است فردا


افغانِ روز محشر / در کربلا است فردا  
افغانِ روز محشر / در کربلا است فردا


را تکرار می‌کنند. سپس به سمت استخری که از روز قبل خالی کرده‌اند رفته و شمع‌ها را داخل استخر می‌چرخانند و نوحه‌خوانی می‌کنند. مردم اجازه می‌دهند تا شمع‌ها تا انتها بسوزند. آن‌ها مقداری از شمع‌های ریخته را برای تبرک میان مردم تقسیم می‌کنند.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۶. </ref>  
را تکرار می‌کنند. سپس به سمت استخری که از روز قبل خالی کرده‌اند رفته و شمع‌ها را داخل استخر می‌چرخانند و نوحه‌خوانی می‌کنند. مردم اجازه می‌دهند تا شمع‌ها تا انتها بسوزند. آن‌ها مقداری از شمع‌های ریخته را برای تبرک میان مردم تقسیم می‌کنند.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۶.</ref>


[[کودک|کودکان]] در حین نگهداری از شمع می‌خوانند:  
[[کودک|کودکان]] در حین نگهداری از شمع می‌خوانند:


یتیمی درد بی‌درمان یتیمی/ یتیمی خواری دوران یتیمی.  
یتیمی درد بی‌درمان یتیمی/ یتیمی خواری دوران یتیمی.


'''شام‌غریبان در برجند:''' مردم بیرجند در شام غریبان در بشکه‌ای چراغی به نشانۀ تنور خولی روشن می‌کنند. آن‌ها این اشعار را نیز می‌خوانند:  
'''شام‌غریبان در بیرجند:''' مردم بیرجند در شام غریبان در بشکه‌ای چراغی به نشانهٔ تنور خولی روشن می‌کنند. آن‌ها این اشعار را نیز می‌خوانند:


تنور خولی و دیر نصارا / تو منزل کرده‌ای، منزل مبارک  
تنور خولی و دیر نصارا / تو منزل کرده‌ای، منزل مبارک


مظلوم حسینم / محروم حسینم.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۵-۲۶و۱۲۰. </ref>  
مظلوم حسینم / محروم حسینم.<ref>برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۵–۲۶و۱۲۰.</ref>


'''شام‌غریبان در قائنات:''' کودکان روستای پیشبر قائنات خراسان در شام غریبان دست در گردن یکدیگر آویخته و به‌طور ناگهانی در چند دسته وارد مسجد می‌شوند. آن‌ها می‌خوانند:  
'''شام‌غریبان در قائنات:''' کودکان روستای پیشبر قائنات [[خراسان]] در شام غریبان دست در گردن یکدیگر آویخته و به‌طور ناگهانی در چند دسته وارد مسجد می‌شوند. آن‌ها می‌خوانند:


ما آب نداریم، ما تاب نداریم / طفل صغیریم، بابا نداریم.  
ما آب نداریم، ما تاب نداریم / طفل صغیریم، بابا نداریم.


دستۀ دیگر می‌گویند:  
دستهٔ دیگر می‌گویند:


شام غریبان حسین امشب است / نالۀ طفلان حسین امشب است  
شام غریبان حسین امشب است / نالهٔ طفلان حسین امشب است


مظلوم حسینم / امشب کجایی؟  
مظلوم حسینم / امشب کجایی؟


دستۀ بعدی در جواب می‌خوانند:  
دستهٔ بعدی در جواب می‌خوانند:


طفل صغیری ز حسین گم شده / قامت زینب ز الم خم شده
طفل صغیری ز حسین گم شده / قامت زینب ز الم خم شده


مظلوم حسینم / امشب کجایی؟.<ref>آذری، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref>
مظلوم حسینم / امشب کجایی؟.<ref>آذری، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref>


'''شام‌غریبان در شاهرود:''' در شاهرود (استان سمنان)، تابوتی به نشانۀ تابوت امام حسین و اسب سیاه‌پوشی به نشانة ذوالجناح پیشاپیش دستۀ شام غریبان حرکت می‌دهند. آن‌ها دو کبوتر را که بال‌هایشان را به رنگ خون درآورده‌اند روی اسب می‌گذارند.<ref>شریعت‌زاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۸۲.</ref>  
'''شام‌غریبان در شاهرود:''' در شاهرود (استان سمنان)، تابوتی به نشانهٔ تابوت امام حسین و اسب سیاه‌پوشی به نشانهٔ ذوالجناح پیشاپیش دستهٔ شام غریبان حرکت می‌دهند. آن‌ها دو کبوتر را که بال‌هایشان را به رنگ خون درآورده‌اند روی اسب می‌گذارند.<ref>شریعت‌زاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۸۲.</ref>


'''شام‌غریبان در بیجار:''' مردم برخی از روستاهای بیجار (استان کردستان) به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌ها فانوسی در دست گرفته و برق را قطع می‌کنند. گروه اول روی زمین چمباتمه زده و دست روی سر می‌گذارند و با لحنی سوزناک می‌خوانند:  
'''شام‌غریبان در بیجار:''' مردم برخی از روستاهای بیجار (استان کردستان) به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌ها فانوسی در دست گرفته و برق را قطع می‌کنند. گروه اول روی زمین چمباتمه زده و دست روی سر می‌گذارند و با لحنی سوزناک می‌خوانند:


امشب جناب فاطمه / با اضطراب و واهمه  
امشب جناب فاطمه / با اضطراب و واهمه


آید به دشت کربلا / گردد به دور کشته‌ها  
آید به دشت کربلا / گردد به دور کشته‌ها


گوید حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد
گوید حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد


غریب، حسین / شهید، حسین.  
غریب، حسین / شهید، حسین.
 
گروه دوم نیز در جواب می‌خوانند: امشب تمام اولیا / با مصطفی با مرتضی
 
آیند به دشت کربلا / گردند به دور کشته‌ها


گروه دوم نیز در جواب می‌خوانند: امشب تمام اولیا / با مصطفى با مرتضى
گویند حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد


آیند به دشت کربلا / گردند به دور کشته‌ها
غریب، حسین / شهید، حسین.<ref>نصیری، مجن بهشت پنهان، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۰.</ref>


گویند حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد
'''شام‌غریبان در بوشهر:''' مردم بوشهر از واژهٔ «تی‌بُرد» به‌جای شام غریبان استفاده می‌کنند. آن‌ها در این شب پابرهنه و در حالی که عقال و لباس عربی بر تن دارند به دو گروه تقسیم می‌شوند. مردان در جلو و زنان در پشت سر آن‌ها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متر قرار می‌گیرند. آن‌ها در حالی‌که از کوچه‌ها عبور می‌کنند در فواصل مختلف شمع روشن می‌کنند.<ref>پهلوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استانهای بوشهر و هرمزگان، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۲۲۴–۲۲۵.</ref>


غریب، حسین / شهید، حسین.<ref>نصیری، مجن بهشت پنهان، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۰.</ref>
==سفره رقیه در شام‌غریبان==
[[پرونده:شام غریبان (3).jpg|جایگزین=سفره حضرت رقیه در بین‌الحرمین کربلا|بندانگشتی|سفره حضرت رقیه در شب شهادت ایشان، بین‌الحرمین کربلا، مردادماه ۱۴۰۲ش]]
'''شام‌غریبان در بوشهر:''' مردم بوشهر از واژۀ «تی‌بُرد» به‌جای شام غریبان استفاده می‌کنند. آن‌ها در این شب پابرهنه و در حالی ‌که عقال و لباس عربی بر تن دارند به دو گروه تقسیم می‌شوند. مردان در جلو و زنان در پشت سر آن‌ها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متر قرار می‌گیرند. آن‌ها در حالی‌که از کوچه‌ها عبور می‌کنند در فواصل مختلف شمع روشن می‌کنند.<ref>پهلوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استانهای بوشهر و هرمزگان، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>
یکی از [[نذر]]های شام غریبان، انداختن [[سفره نذری|سفرهٔ]] حضرت رقیه است. مردم به‌جای سفره از حصیر استفاده کرده و تا حد امکان از ظرف درون سفره استفاده نمی‌کنند. آن‌ها چند شمع روی خشت گِلی روشن کرده و در سفره قرار می‌دهند. درون سفره مقداری [[خرما]] روی [[نان]]، گلاب و مقداری خوراکی که کودکان بپسندند مانند شکلات قرار داده می‌شود. مردم در تاریکی به دور سفره نشسته و برای امام [[عزاداری امام حسین|حسین عزاداری]] می‌کنند.<ref>مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۰.</ref>


== سفره رقیه در شام‌غریبان ==
یکی از نذرهای شام غریبان، انداختن سفرۀ حضرت رقیه است. مردم به‌جای سفره از حصیر استفاده کرده و تا حد امکان از ظرف درون سفره استفاده نمی‌کنند. آن‌ها چند شمع روی خشت گِلی روشن کرده و در سفره قرار می‌دهند. درون سفره مقداری خرما روی نان، گلاب و مقداری خوراکی که کودکان بپسندند مانند شکلات قرار داده می‌شود. مردم در تاریکی به دور سفره نشسته و عزاداری می‌کنند.<ref>مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۰.</ref>
==شام غریبان در ادبیات فارسی==
==شام غریبان در ادبیات فارسی==
اصطلاح «شام غریبان» در اشعار فارسی نیز بازتاب یافته است. حافظ از تعبیر شام غریبان در اشعار خود استفاده کرده است که نشان دهندة رواج این رسم برای درگذشتگان در آن دوره بود.<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh469 حافظ، غزلیات، غزل شماره ۴۶۹، بیت ۳، سایت گنجور.]</ref>  
اصطلاح «شام غریبان» در [[شعر فارسی|اشعار فارسی]] نیز بازتاب یافته است. [[حافظ]] از تعبیر شام غریبان در اشعار خود استفاده کرده است که نشان دهندهٔ رواج این رسم برای درگذشتگان در آن دوره بود.<ref>[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh469 حافظ، غزلیات، غزل شماره ۴۶۹، بیت ۳، سایت گنجور.]</ref>
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب| بیا به شام غریبان و آب دیدة من بین | به سان باده صافی در آبگینه شامی }}
{{ب| بیا به شام غریبان و آب دیدة من بین | به سان باده صافی در آبگینه شامی}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
{{پایان نستعلیق}}
صائب تبریزی در بیتی بیان کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghazalkasa/sh3310 صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۳۳۱۰، بیت ۳، سایت گنجور.]</ref>
[[صائب تبریزی]] در بیتی بیان کرده است:<ref>[https://ganjoor.net/saeb/divan-saeb/ghazalkasa/sh3310 صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۳۳۱۰، بیت ۳، سایت گنجور.]</ref>
{{آغاز نستعلیق}}
{{آغاز نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{شعر|نستعلیق}}
{{ب| دل در آن زلف ندارد غم تنهایی ما | فیض صبح وطن این شام غریبان دارد }}
{{ب| دل در آن زلف ندارد غم تنهایی ما | فیض صبح وطن این شام غریبان دارد}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{{پایان نستعلیق}}
{{پایان نستعلیق}}
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
*آذری، محمد، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، فصل‌نامۀ نجوای فرهنگ، تهران، س۴، شماره ۱۳، ۱۳۸۸ش.
{{آغاز منابع}}
*الوان‌ساز خویی، محمد، وقایع الأیام فی تتمة محرم الحرام، به‌تحقیق علی تبریزی خیابانی، قم، غرفه الإسلام، ۱۳۸۶ش.
* آذری، محمد، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، فصل‌نامهٔ نجوای فرهنگ، تهران، س۴، شماره ۱۳، ۱۳۸۸ش.
*برآبادی، احمد و دیگران، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، قلم آشنا، چ۱، ۱۳۸۰ش.
* الوان‌ساز خویی، محمد، وقایع الأیام فی تتمة محرم الحرام، به‌تحقیق علی تبریزی خیابانی، قم، غرفه الإسلام، ۱۳۸۶ش.
*پهلوان، کیوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استان‌های بوشهر و هرمزگان، تهران، آرون، ۱۳۹۳ش.
* برآبادی، احمد و دیگران، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، قلم آشنا، چ۱، ۱۳۸۰ش.
*جمعی از نویسندگان، پژوهشی در مقتل‌های فارسی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
* پهلوان، کیوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استان‌های بوشهر و هرمزگان، تهران، آرون، ۱۳۹۳ش.
*حافظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
* جمعی از نویسندگان، پژوهشی در مقتل‌های فارسی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
*دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
* حافظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
*رسولی، هاشم، زینب عقیله بنی‌هاشم، تهران، نشر مشعر، [بی تا].
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
*سالور، قهرمان‌میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴-۱۳۷۸ش.
* رسولی، هاشم، زینب عقیله بنی‌هاشم، تهران، نشر مشعر، [بی تا].
*سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
* سالور، قهرمان‌میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش.
*شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مولف، ۱۳۷۱ش.
* سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
*شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
* شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
*صائب تبریزی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
* شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
*فخرالحسینی، عبدالحسین، دیوان گلچین، تهران، گواهان، ۱۳۹۳ش.
* صائب تبریزی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
*قزوینی، محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، قم، لسان‌الصدق، ۱۳۸۴ش.
* فخرالحسینی، عبدالحسین، دیوان گلچین، تهران، گواهان، ۱۳۹۳ش.
*قمی، عباس، در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم)، به‌ترجمه شیخ محمدباقر کمره‌ای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چ۳، ۱۳۷۲ش.
* قزوینی، محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، قم، لسان‌الصدق، ۱۳۸۴ش.
*قیصری، عیسى، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، تهران، سمیر، ۱۳۹۱ش.
* قمی، عباس، در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم)، به‌ترجمه شیخ محمدباقر کمره‌ای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چ۳، ۱۳۷۲ش.
*کرزبر یاراحمدی، غلام‌حسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌تحقیق علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
* قیصری، عیسی، فرهنگ عامیانهٔ ماهشهر، تهران، سمیر، ۱۳۹۱ش.
*محسن‌زاده، محمدعلی، سر نینوا زینب کبری علیها السلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
* کرزبر یاراحمدی، غلام‌حسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌تحقیق علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
*محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳۷۴ش.
* محسن‌زاده، محمدعلی، سر نینوا زینب کبری علیها السلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
*مازندرانی حائری، محمدمهدی، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، قم، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
* محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳۷۴ش.
*مستوفی، عبدالله، شرح زندگی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، ۱۳۸۴ش.
* مازندرانی حائری، محمدمهدی، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، قم، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
*مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
* مستوفی، عبدالله، شرح زندگی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، ۱۳۸۴ش.
*میرشکرایی، محمد، «محرم و نشانه‌های نمادین»، کتاب ماه هنر، تهران، شماره ۷۵-۷۶، ۱۳۸۳ش.
* مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
*میرشکرایی، محمد، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
* میرشکرایی، محمد، «محرم و نشانه‌های نمادین»، کتاب ماه هنر، تهران، شماره ۷۵–۷۶، ۱۳۸۳ش.
*نصیری، معصومه و اسمعیلی، مریم، مجن بهشت پنهان، تهران، پردازش‌گران، ۱۳۸۹ش.
* میرشکرایی، محمد، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
*نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۴ش.
* نصیری، معصومه و اسمعیلی، مریم، مجن بهشت پنهان، تهران، پردازش‌گران، ۱۳۸۹ش.
*موسوی گرمارودی، محمدصادق و دیگران، فرهنگ عاشورا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
* نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۴ش.
* موسوی گرمارودی، محمدصادق و دیگران، فرهنگ عاشورا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.
{{پایان منابع}}
 
{{#seo:
|title=شام غریبان چه شبی است - اتفاقات شام غریبان - ویکی زندگی
|title_mode=Replaced Title
|keywords=شام غریبان
|description= تاریخچه شام غریبان - برگزاری شام غریبان در شهرهای مختلف با آیین‌های مختلف - ویکی زندگی
}}
 
{{ایران-افقی}}
 
[[رده:عرف‌های فرهنگی]]
[[رده:عزاداری‌ها]]
[[رده:فرهنگ ایرانی]]
[[رده:مناسبت‌های دینی]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۳۵

روشن کردن شمع-شام غریبان
روشن کردن شمع برای مراسم شام غریبان

شام غریبان؛ مراسمی که در شب‌های ۱۱ تا ۱۳ محرم به یاد غربت اسیران کربلا برگزار می‌شود.

شام غریبان شبی است که ایرانیان در غروب عاشورا به یاد غربت و مصیبت خاندان امام حسین سوگواری می‌کنند. این آیین از دورهٔ قاجار در ایران رایج شد و با روشن کردن شمع، حرکت دسته‌های عزاداری در تاریکی و نوحه‌خوانی سوزناک برگزار می‌شود. در روایت‌های تاریخی، پس از شهادت امام حسین، خیمه‌های اهل‌بیت به آتش کشیده شد و حضرت زینب سرپرستی کودکان و پرستاری از امام سجاد را بر عهده داشت. امروزه، شام غریبان در نقاط مختلف ایران با رسوم متنوعی همچون خاموش کردن چراغ‌ها، بردن شمع در دسته‌های عزاداری، مشعل‌گردانی و برپایی سفرهٔ حضرت رقیه برگزار می‌شود. بازتاب این آیین در ادبیات فارسی نیز دیده می‌شود و نشان‌دهندهٔ جایگاه عمیق آن در فرهنگ سوگواری ایرانیان است.

مفهوم‌شناسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شام غریبان در لغت به‌معنی شبی است که فردی از یار و دیار خود دور مانده باشد. همچنین شامِ مسافری است که وحشت‌زده باشد.[۱] ایرانیان در غروب روز عاشورا به یاد اسرای کربلا به سوگواری پرداخته و به این شب، شام غریبان می‌گویند.[۲]

تاریخچه شام غریبان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عزاداری شام غریبان از زمان مظفرالدین شاه (۱۲۷۵–۱۲۸۵ش) قاجار در ایران رواج یافت و چون نوحهٔ شام غریبان به زبان ترکی است، این احتمال وجود دارد که این آیین همراه مردمان ترک با مظفرالدین شاه به تهران رسیده باشد.[۳] در کتب زیارات نیز برای عصر روز عاشورا ادعیه‌ای برای عرض تسلیت به پیامبر، امام علی، حضرت فاطمه و امام حسن وجود دارد.[۴]

وقایع شام عاشورا

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

لشکر کوفیان در غروب روز عاشورای سال ۶۱ هجری پس از شهادت امام حسین، زنان و کودکان را از خیمه‌گاه بیرون رانده و خیمه‌ها را آتش زدند.[۵] زنان با دیدن شهیدان کربلا به سر و صورت خود می‌زدند.[۶] عمر بن سعد در غروب روز عاشورا، سر امام حسین و سایر شهدا را نزد ابن‌زیاد فرستاد.[۷] عمر سعد با جمعی از یارانش روز بعد از عاشورا، کشته‌های سپاه خود را دفن کرده و بازماندگان شهدای کربلا را به‌عنوان اسیر به سوی کوفه برد.[۸]

نقل شده است که حضرت زینب در این شب نماز خود را از ضعف، نشسته خواند.[۹] وظیفهٔ نگهداری از کودکان و پرستاری از امام سجاد که در آن زمان بیمار بود با حضرت زینب بود. او با سپر قرار دادن خویش مانع از برخورد تازیانه‌ها به کودکان می‌شد.[۱۰] پس از آتش گرفتن خیمه‌ها، حضرت زینب زنان و کودکان را در خیمه‌ای نیم‌سوخته جمع کرد اما دو کودک در زیر بوتهٔ خاری درگذشته بودند.[۱۱]

آیین شام غریبان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شام غریبان، مردم به مساجد و تکیه‌ها رفته و با خواندن نوحه‌هایی غمگین به یاد اسرای کربلا می‌گریند. آن‌ها در این شب، شمع روشن می‌کنند.[۱۲] مردم به یاد بازماندگان حادثهٔ کربلا که در صحرا به‌دنبال اجساد شهدا بودند، به‌صورت گروهی در خیابان‌ها و معابر حرکت می‌کنند. یک نفر در میان مردم اشعار و نوحه‌های سوزناک خوانده و سایر افراد با او همنوایی می‌کنند.[۱۳] در برخی نقاط ایران نیز مردم برای درگذشتگان خود شام غریبان برگزار می‌کنند.[۱۴]

شام غریبان در شهرهای مختلف ایران

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در اغلب نقاط ایران، مردم با پیراهن‌های سیاه[۱۵] در شام غریبان شهدای کربلا، با علم و پرچم و طبل در حال نوحه‌خوانی، در معابر عبور می‌کنند.[۱۶] کودکان در جلوی دسته و بزرگترها شمع در دست در پشت سر آن‌ها اشعار سوزناک خوانده و سینه می‌زنند.

شام‌غریان در بندر ماهشهر: مردم بندر ماهشهر (استان خوزستان) در شام غریبان، چراغ‌های خانه را خاموش می‌کردند.[۱۷]

شام‌عریبان در بروجرد: در بروجرد (استان لرستان) فردی کیسه‌ای کاه در دست گرفته و روی سر عزادارن می‌ریزد.[۱۸]

شام‌عربیان در ابیانه: در ابیانه (استان اصفهان)، شرکت‌کنندگان در شام غریبان پس از عزاداری به زیارتگاه‌ها می‌روند.[۱۹]

شام‌غریبان در خور: در خور (از توابع بیرجند) یک روز زودتر، شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها در شام روز تاسوعا به حسینیه‌ها رفته و مشعل روشن می‌کنند.[۲۰]

شام‌غریان در محمودآباد: اهالی روستای محمودآباد بیرجند در غروب روز تاسوعا و روز عاشورا شام غریبان برگزار می‌کنند. آن‌ها از هر خانه ۴ سینی پر از شمع بیرون آورده و روی سر نگه می‌دارند و اشعاری مانند:

شام غم است امشب / صبح عزا است فردا

افغانِ روز محشر / در کربلا است فردا

را تکرار می‌کنند. سپس به سمت استخری که از روز قبل خالی کرده‌اند رفته و شمع‌ها را داخل استخر می‌چرخانند و نوحه‌خوانی می‌کنند. مردم اجازه می‌دهند تا شمع‌ها تا انتها بسوزند. آن‌ها مقداری از شمع‌های ریخته را برای تبرک میان مردم تقسیم می‌کنند.[۲۱]

کودکان در حین نگهداری از شمع می‌خوانند:

یتیمی درد بی‌درمان یتیمی/ یتیمی خواری دوران یتیمی.

شام‌غریبان در بیرجند: مردم بیرجند در شام غریبان در بشکه‌ای چراغی به نشانهٔ تنور خولی روشن می‌کنند. آن‌ها این اشعار را نیز می‌خوانند:

تنور خولی و دیر نصارا / تو منزل کرده‌ای، منزل مبارک

مظلوم حسینم / محروم حسینم.[۲۲]

شام‌غریبان در قائنات: کودکان روستای پیشبر قائنات خراسان در شام غریبان دست در گردن یکدیگر آویخته و به‌طور ناگهانی در چند دسته وارد مسجد می‌شوند. آن‌ها می‌خوانند:

ما آب نداریم، ما تاب نداریم / طفل صغیریم، بابا نداریم.

دستهٔ دیگر می‌گویند:

شام غریبان حسین امشب است / نالهٔ طفلان حسین امشب است

مظلوم حسینم / امشب کجایی؟

دستهٔ بعدی در جواب می‌خوانند:

طفل صغیری ز حسین گم شده / قامت زینب ز الم خم شده

مظلوم حسینم / امشب کجایی؟.[۲۳]

شام‌غریبان در شاهرود: در شاهرود (استان سمنان)، تابوتی به نشانهٔ تابوت امام حسین و اسب سیاه‌پوشی به نشانهٔ ذوالجناح پیشاپیش دستهٔ شام غریبان حرکت می‌دهند. آن‌ها دو کبوتر را که بال‌هایشان را به رنگ خون درآورده‌اند روی اسب می‌گذارند.[۲۴]

شام‌غریبان در بیجار: مردم برخی از روستاهای بیجار (استان کردستان) به دو دسته تقسیم می‌شوند. آن‌ها فانوسی در دست گرفته و برق را قطع می‌کنند. گروه اول روی زمین چمباتمه زده و دست روی سر می‌گذارند و با لحنی سوزناک می‌خوانند:

امشب جناب فاطمه / با اضطراب و واهمه

آید به دشت کربلا / گردد به دور کشته‌ها

گوید حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد

غریب، حسین / شهید، حسین.

گروه دوم نیز در جواب می‌خوانند: امشب تمام اولیا / با مصطفی با مرتضی

آیند به دشت کربلا / گردند به دور کشته‌ها

گویند حسین من چه شد / نور دو عین من چه شد

غریب، حسین / شهید، حسین.[۲۵]

شام‌غریبان در بوشهر: مردم بوشهر از واژهٔ «تی‌بُرد» به‌جای شام غریبان استفاده می‌کنند. آن‌ها در این شب پابرهنه و در حالی که عقال و لباس عربی بر تن دارند به دو گروه تقسیم می‌شوند. مردان در جلو و زنان در پشت سر آن‌ها در فاصله ۳۰ تا ۴۰ متر قرار می‌گیرند. آن‌ها در حالی‌که از کوچه‌ها عبور می‌کنند در فواصل مختلف شمع روشن می‌کنند.[۲۶]

سفره رقیه در شام‌غریبان

[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سفره حضرت رقیه در بین‌الحرمین کربلا
سفره حضرت رقیه در شب شهادت ایشان، بین‌الحرمین کربلا، مردادماه ۱۴۰۲ش

یکی از نذرهای شام غریبان، انداختن سفرهٔ حضرت رقیه است. مردم به‌جای سفره از حصیر استفاده کرده و تا حد امکان از ظرف درون سفره استفاده نمی‌کنند. آن‌ها چند شمع روی خشت گِلی روشن کرده و در سفره قرار می‌دهند. درون سفره مقداری خرما روی نان، گلاب و مقداری خوراکی که کودکان بپسندند مانند شکلات قرار داده می‌شود. مردم در تاریکی به دور سفره نشسته و برای امام حسین عزاداری می‌کنند.[۲۷]

شام غریبان در ادبیات فارسی

[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اصطلاح «شام غریبان» در اشعار فارسی نیز بازتاب یافته است. حافظ از تعبیر شام غریبان در اشعار خود استفاده کرده است که نشان دهندهٔ رواج این رسم برای درگذشتگان در آن دوره بود.[۲۸] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق صائب تبریزی در بیتی بیان کرده است:[۲۹] الگو:آغاز نستعلیق الگو:شعر الگو:ب الگو:پایان شعر الگو:پایان نستعلیق

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه شام غریبان.
  2. محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۶ش، ص۲۴۱؛ پژوهشی در مقتل‌های فارسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۳.
  3. مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰–۴۶۳.
  4. مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ۱۳۸۴ش، ص۴۶۰–۴۶۱.
  5. الوان ساز خویی، وقایع الایام فی تتمة محرم الحرام، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۳۵و۱۵۱.
  6. رسولی، زینب عقیله بنی‌هاشم، ج۱، ص۵۵.
  7. قمی، در کربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم)، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۶.
  8. رسولی، زینب عقیله بنی هاشم، ج۱، ص۶۱–۶۲.
  9. محسن زاده، سر نینوا زینب کبری، ۱۳۸۸ش، ص۱۵۸.
  10. قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۳۸۴ش، ص۲۵۱.
  11. مازندرانی حائری، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۲.
  12. موسوی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۸۴ش، ص۵۷۴؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۲۴۰.
  13. فخرالحسینی، دیوان گلچین، ۱۳۹۳ش، ص۱۱۲–۱۱۳؛ سعیدی، فرهنگ مردم میناب، ۱۳۸۶ش، ص۳۷۶.
  14. شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ۱۳۶۳ش، ص۲۱۵–۲۱۶.
  15. سالور، روزنامهٔ خاطرات، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش، ج۸، ص۶۵۰۶.
  16. میرشکرایی، «محرم و نشانه‌های نمادین»، ۱۳۸۳ش، ص۵۴–۵۵؛ میرشکرایی، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، ۱۳۷۴ش، ص۴۵۱.
  17. قیصری، فرهنگ عامیانهٔ ماهشهر، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۶.
  18. کرزبر یاراحمدی، فرهنگ مردم بروجرد، ۱۳۸۸ش، ص۲۸۱.
  19. نظری داشلی‌برون، مردم‌شناسی روستای ابیانه، ۱۳۸۴ش، ص۵۸۷.
  20. برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش، ص۲۰.
  21. برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۶.
  22. برآبادی، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ۱۳۸۰ش ص۲۵–۲۶و۱۲۰.
  23. آذری، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.
  24. شریعت‌زاده، فرهنگ مردم شاهرود، ۱۳۷۱ش، ص۲۸۲.
  25. نصیری، مجن بهشت پنهان، ۱۳۸۹ش، ص۱۳۰.
  26. پهلوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استانهای بوشهر و هرمزگان، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۲۲۴–۲۲۵.
  27. مؤیدمحسنی، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، ۱۳۸۱ش، ص۲۸۰.
  28. حافظ، غزلیات، غزل شماره ۴۶۹، بیت ۳، سایت گنجور.
  29. صائب تبریزی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره ۳۳۱۰، بیت ۳، سایت گنجور.
  • آذری، محمد، «محرم در روستای پیشبر قائنات خراسان جنوبی»، فصل‌نامهٔ نجوای فرهنگ، تهران، س۴، شماره ۱۳، ۱۳۸۸ش.
  • الوان‌ساز خویی، محمد، وقایع الأیام فی تتمة محرم الحرام، به‌تحقیق علی تبریزی خیابانی، قم، غرفه الإسلام، ۱۳۸۶ش.
  • برآبادی، احمد و دیگران، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، قلم آشنا، چ۱، ۱۳۸۰ش.
  • پهلوان، کیوان، فرهنگ گفتاری در موسیقی ایران استان‌های بوشهر و هرمزگان، تهران، آرون، ۱۳۹۳ش.
  • جمعی از نویسندگان، پژوهشی در مقتل‌های فارسی، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش.
  • حافظ، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
  • رسولی، هاشم، زینب عقیله بنی‌هاشم، تهران، نشر مشعر، [بی تا].
  • سالور، قهرمان‌میرزا (عین‌السلطنه)، روزنامهٔ خاطرات، به‌تحقیق مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، ۱۳۷۴–۱۳۷۸ش.
  • سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، ائلشن، ۱۳۸۶ش.
  • شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، مؤلف، ۱۳۷۱ش.
  • شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، سروش، ۱۳۶۳ش.
  • صائب تبریزی، دیوان اشعار، سایت گنجور، تاریخ بازدید: ۲۶ تیر ۱۴۰۱ش.
  • فخرالحسینی، عبدالحسین، دیوان گلچین، تهران، گواهان، ۱۳۹۳ش.
  • قزوینی، محمدکاظم، زینب الکبری من المهد الی اللحد، قم، لسان‌الصدق، ۱۳۸۴ش.
  • قمی، عباس، در کربلا چه گذشت؟ (ترجمه نفس المهموم)، به‌ترجمه شیخ محمدباقر کمره‌ای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چ۳، ۱۳۷۲ش.
  • قیصری، عیسی، فرهنگ عامیانهٔ ماهشهر، تهران، سمیر، ۱۳۹۱ش.
  • کرزبر یاراحمدی، غلام‌حسین، فرهنگ مردم بروجرد، به‌تحقیق علی آنی‌زاده، تهران، طرح آینده، ۱۳۸۸ش.
  • محسن‌زاده، محمدعلی، سر نینوا زینب کبری علیها السلام، تهران، مشعر، ۱۳۸۸ش.
  • محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، معروف، ۱۳۷۴ش.
  • مازندرانی حائری، محمدمهدی، معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین، قم، صبح صادق، ۱۳۸۳ش.
  • مستوفی، عبدالله، شرح زندگی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران، زوار، ۱۳۸۴ش.
  • مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانهٔ سیرجان، کرمان، مرکز کرمان‌شناسی، ۱۳۸۱ش.
  • میرشکرایی، محمد، «محرم و نشانه‌های نمادین»، کتاب ماه هنر، تهران، شماره ۷۵–۷۶، ۱۳۸۳ش.
  • میرشکرایی، محمد، «مردم‌شناسی فرهنگ عامه»، کتاب گیلان، به‌تحقیق ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، ۱۳۷۴ش.
  • نصیری، معصومه و اسمعیلی، مریم، مجن بهشت پنهان، تهران، پردازش‌گران، ۱۳۸۹ش.
  • نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، ۱۳۸۴ش.
  • موسوی گرمارودی، محمدصادق و دیگران، فرهنگ عاشورا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش.